فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره بررسی و اثبات واقع گرایی کمال الدین بهزاد در نمایش معماری مساجد (نگارگری )

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله کامل درباره بررسی و اثبات واقع گرایی کمال الدین بهزاد در نمایش معماری مساجد (نگارگری ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره بررسی و اثبات واقع گرایی کمال الدین بهزاد در نمایش معماری مساجد (نگارگری )


دانلود مقاله کامل درباره بررسی و اثبات واقع گرایی کمال الدین بهزاد در نمایش معماری مساجد (نگارگری )

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :40

 

بخشی از متن مقاله

مقدمه:

نگارگری یکی از هنرهای درخشان ایرانیان در دوره اسلامی است. نگاره‌های ایران منابعی هستند که ویژگی های انسانی، اجتماعی و هنرهای ادوار مختلف را از خود بازتاب می دهند و محققان و پژوهشگران می توانند با مطالعه و مراقه در آنها به تشخیص، تبیین و تفسیر این ویژگی ها بپردازند و به کمک داده ها و اطلاعات مکتسب کمبود اطلاعاتی در زمینه های مذکور را جبران نمایند.

یکی از ویژگی های هنری که در این نگاره ها بازتاب یافته، معماری اسلامی ایران است، نگارگران ادوار مختلف اسلامی ایران- از دوره های سلجوقی تا دوره قاجار در آثار متنوع خود، انواع بناها را به تصویر کشیده اند. نگارنده معتقد است با مطالعه و بررسی بناهای منقوش و تجزیه و تحلیل عناصر تشکیل دهنده آنها (عناصر ساختاری و تزئینی) می توان به نتایجی سودمند در رابطه با معماری هر دوره از ادوار اسلامی رسید. برای مثال می توان به نگاره‌ای از دوره تیموری اشاره نمود که فضای درونی یک حمام را نشان می دهد. اهمیت این نگاره زمانی آشکار می شود که بدانیم در میان انواع بناهایی که از این دوره باقی مانده اند، هیچ حمام پا برجایی شناسائی نشده است و محققان هنر معماری تیموری در مطالعات و بررسی های خود تنها به بقایای ناچیز و مختصر سه دستگاه حمام این دوره استناد می کنند. پر واضح است اگر به این نگاره به عنوان مدرک معتبر و مستند نگریسته شود و داده های استخراج شده از آن با داده‌ها و اطلاعات بقایای حمام های این دوره ترکیب و تلفیق گردد، نتایج سودمند و مفید فائده حاصل خواهد شد.

اما متاسفانه تا کنون به این مدارک مهم بهای چندانی داده نشده و در جریان مطالعات و بررسی معماری ادوار مختلف اسلامی، جایگاه شایسته‌ا‌ی حتی به عنوان منابع اطلاعاتی مکمل برای آنها در نظر گرفته نشده است.

این بی توجهی یا دست کم، کم توجهی، عمدتاص ریشه در نوع نگرش محققان غربی هنر اسلامی ایران داشته و متاسفانه در نوع تفکر محققان و پژوهشگران ایرانی نیز ریسه دوانده است. در نظر اغلب محققان غربی، نگارگران ایران همچون دوستان صوفی خود در تلاش بوده اند تا به خاک زمینی تجلی «باغ ملکوتی» بخشند. آنان در پی آن نبودند که جهان مادی عادی را آنگونه که به حواس می آمد با همه ناهماهنگی‌ها، درشتی ها و تصادفات نامطبوع آن مجسم کنند. (بورکهارت، ت 13ص44)

به عقیده این محققان “اگر نگارگری به نقاشی کردن واقعیت مشهود بپردازد، تنها با بذله سرایی سست مایه که هدفی چنین نابخردانه را پیش روی نگارگر می گذارد همراه و همقدم شده است”. (کورکیان، م. وسیکر، پ. 13، ص2)

و متاسفانه این پژوهشگران حکم کلی خود در مورد نگارگری ایران را با این جمله که «نقاشان ایران، هیچگاه، ممتد رسیدن به واقع گرایی (رئالیسم) را ندارند.» (بینیون، ل. و دیگران. 13 ص25)، صادر کرده اند و با صدور همین حکم کلی راه را بر مطالعات آتی که به نوعی ریشه در واقع گرایی نگارگری ایران دارد، بسته و یا لااقل بسیار تنگ و باریک کرده اند.

اما به اعتقاد نگارنده بر این نگرش و طرز تفکر محققان غربی هیچ خورده و انتقادی وارد نیست. چرا که تفسیر این گونه نگاره‌های ایران دقیقاً باب طبع روشنفکران فرامدرن غربی است. آنها که از فردگرایی جامعه مدرن خود رنج می برند و در چنبره تکنولوژی دچار از خود بیگانگی شده اند، بهشت گمشده را در معنویت های فراموش شده جامعه ماقبل مدرن سراغ می گیرند. از این منظور، بدویت نگاره‌های ایران و عرفان گرایی و صوفی گری نگارگران برای متفکران و محققان غربی ذره‌ای از آن بهشت گمشده به حساب می آید. آنها در مناسبات ما قبل مدرن به دنبال تصویری مثالی و عارفانه از انسان شرقی هستند و کاری با رنج‌ها، مشکلات و دغدغه‌های زمینی او ندارند. بنابراین نبایستی بر نگرش و رویکرد این چنین آنها بر نگاره های ایران خوده و ایراد بگیریم. بیشترین انتقاد متوجه محققان و اندیشمندان شرقی است که احکام صادر شده از دنیای غرب را ملکه ذهن خویش کرده اند و درون همین نظام فکری وارد شده از غرب حرکت می کنند.

اینان نیز به گونه ای دیگر بر احکام صادر شده غربیان مهر تایید می زنند. هر چند در ظاهر تفاوتی بین دیدگاه‌های آنها و محققان غربی وجود دارد اما علی رغم این تفاوت ظاهری، نتیجه یکی است: «فضای مینیاتور فضای عالم مثال است». (نصر، ح. 13. ص16)

درست است که برخی از نگاره ها به دلیل موضوع های تمثیلی خود، از ذهنیت «به جرات می توان گفت که هنرمندان اسلامی با تاکید بر اصل عدم رعایت واقع گر این به محتوای غنی از لابه‌لای مضامین مورد نظر دست یافته‌اند». (کاشفی، ج. 13 ص46)

نگارگر ریشه گرفته اند. اما اولاً همه نگاره‌های ایران که به بستر تمثیل ایجاد نشده‌اند. نگاره های فراوانی وجود دارد که رویدادهای زمینی چون جنگ، احداث بنا و… را تصویر می کنند. ثانیاً با تجزیه و تحلیل برخی از همین نگاره‌های تمثیلی نیز می توان به اثبات واقع گرایی نگارگر پرداخت.

نگارنده در این پژوهش کوشیده است که واقع گرایی یکی از تاثیر گذارترین نگارگران ایران، یعنی کمال الدین بهزاد را در نمایش معماری مساجد به اثبات رساند. می توان با استفاده از نتایج این تحقیق و منابع و اطلاعات دیگر معماری تیموریان را بیش از پیش شناخت. انتخاب شدن نگاره‌های بهزاد نیز به این دلیل است: همانطور که می دانیم دوره بهزاد عصر طلایی نگارگری بود. (بینیون، ن. و دیگران. 132. ص 226)

از این عصر طلایی نگاره های بسیاری باقی مانده که تاثیر اندیشه و قلم بهزاد در فرآیند آفرینش آنها انکار ناشدنی است.

کمال الدین بهزاد از معدود نگارگرانی بود که همه نوع بنا را در نگاره های خود به نقش در آورده است. از جمله مسجد که فضایی قدسی و آسمانی است و بررسی مساجد در نگاره های وی ما را در شناخت بشیتر فضای هنری آن دوره، معماری و روش ترسیم یاری می کند.

از سوی دیگر بعضی پژوهشگران و معتقدند که بهزاد نقاش فرسک بوده و فقط گاهگاهی به مصور کردن کتاب می پرداخته است. (همان ص 244)

بصورت دوستی این عقیده می‌توان به تبیین رابطه‌ای بین بهزاد، نگارگری و معماری پرداخت. رابطه ای که مسلماً در روند تأثیر پذیری بهزاد از نیاهای واقعی اطراف در خلق بناهای منقوش، نقش به سزائی داشته است.

برخلاف اغلب محققان هنر نگارگری ایران، تعداد اندکی نیز معتقدتذ هنگامی که بیننده به نگاره های بهزاد نگاه می‌کند، دیگر با دنیای ابری و پیچیده مواجه نیست بلکه با دنیای واقعی رو به روست که به طور موقت با وقایع خاص خود در دو زمان برپا شده است. (ص 164 از کتاب دوازده رخ)

تاریخچه مختصر دورة تیموری

تیمور فرزند امیر ترغای در سال 736 هـ.ق در شهرکش (در جنوب سمرقند) متولد شد و ایام جوانی را در میان طایفة براساس به سپر برد تا این که در دستگاه امیرحاجی برلاس جای یافت.

در سال 762 که تغلقخ آن به ماوراء النهر لشکر کشید، تیمور همراه امیرحاجی برلاس به خراسان گریخت.

اما پس از مدتی به ماوراء النهر لشکر کشید و خان کاشغد حکومت شهرکش را به او واگذار کرد. پس از آن که تیمور با خواهار امیرحسین که قسمتی از خراسان و ماوراء النهر در تصرف داشت ازدواج نمود، ملقب به گورکان (داماد) شد.

پس از مدتی همکاری بین امیر تیمور و امیرحسین، سرانجام بین آنها خصومت به وجود آمد و امیرتیمور پس از کشاکش های چندی بر امیرحسین غلبه کرد. سپس در همان سال وارد سمرقند شد و قوریلتایی تشکیل داد و به ظاهر به نیابت از سوی یکی از شاهزادگان اولوس جغتای قدرت ار به دست گرفت و به توسعه قلمرو خود پرداخت. در سال 782 هـ.ق سپاهی به سردارای فرزند ش میرالشاه، روانة خراسان کرد و خود در پی آن سپاه به ایران یورش آورد و پس از جنگ های متعدد، تمامی نواحی خراسان، سیستان و افغانستان را به تصرف خود درآورد.

در سال 788 هـ.ق یورشی سر ساله به منظور فتح نواحی فارس، عراق در عجم، آذربایجان به سوی اصفهان حرکت کرد و علی رغم ایستادگی مردم، اصفهان را فتح نمود. در سال 794 هـ.ق سیقو به طرح یورش دیگری به ایران پرداخت. دو از طریق سلطانیه به گرجستان رفته و برای برا دوم تفلیس را متصرف شد. پس از آن سفری طولانی در پیش گرفت و از سمت جنوب به بغذداد رفت و بعداً‌متوجه شرق شده، وارد لرستان و خوزستان گردید. اوتادین تاریخ توانسته بود تعدادی از سلسله های کوچک را از تخت به زیر بکشد. از جمله «آن کرت» در هرات و «آل مظفر» در فارس و کرمان.

تا سال 805 هـ.ق سرزمین های زیریوغ تیمور گسترش یافته بود. این سرزمین ها از مشرق با امپراطوری چین و از مغرب با اروپا همسایه بودند. پس از فروکش شعله های جنگ تیمور شروع به ایجاد روابط سیاسی با کشورهای همسایه نمود. درست در همین دوران است «روی گنذالز» رئیس تشریفات دربار فرمانروایی کاستیل و لئون وارد سرمزین های تحت سلطة تیمور شد.

کلاویخو که مردی تیزبین و نکته سنج بود، مشاهدات خود را در سفرنامه ا توصیف نمود. کلاویخو در سال 807 هـ.ق به سمرقند رسید. «در این هنگام تیمور دوران سخت پیری خویش را می گذراند. کلاویخو شرح می‌دهد که «چشمان او خوب نمی دید و از فرط پیری پلک هایش فرو افتاده بود.» (گلمبک، ل.و ویلبر، د. ؟ 13 ص 34 سرانجام این امیر مقتدر در جریان لشکرکشی یه سمت چین در شهر اقرار در نتیجة‌ بیماری در گذشت.

در دوره تیمور (771ـ807 هـ.ق) سمرقند ـ پایتخت او ـ تجلی گاه هنر معماری ایران و سایر بلاد مفتوحه بود. معماری ایران در آن شره با هنر های دیگر سرزمین‌های اسلامی درآمیخت و از خود شاهکارهایی باشوه و مجلل به یادگار گذاشت.

مطالعات نشان م دهد که تیمور به دنبال نوعی مشروعیت بخشی به حکومت خود از طریق فرمولی بود که او را همچون وارثی برای چنگیزخان وظیفة بغداد معرفی کند. کتیبه هایی که در نقاط برجستْة بناها چون ایوان ها و مناره ها کار گذاشته شده بودند، از یک طرف اشاره به دودمان مغولی تیمور داشتند و از طرف دیگر او را چون نگهدارندة دین به مردم می شناسانند.

معماری با ابعاد احساس برانگیز، وفور کاشی های درخشان و استحکام اشکال هندسی خود می توانست تأثیر گذارترین وسیله برای این ایدئولوژی محسوب شود. (کلاویخو، ر.گ. ؟3) ص 31) شاید بتوان دستور ساخت بناهای رفیع و باشکوه چون مسجد بی بی خانم و گور امیر را برآمده از درون همین ایدئولوژی دانست. او حتی در سخت ترین شرایط روحی و جسمی دست از این تفکر جاه طلبانه‌اش برنداشت. کلاویخو که در این آخرین سال های حیات تیمور و به خدمت او رسیده بود، در این باره می نویسد: «تیمور با آن که نمی توانست برزین بنشیند. باز بر تخت روان، همواره به ساختمان ها ی نوبنیاد سرکشی می‌کرد.»

(همان ص 301) . پس از مرگ تیمور در سال807 هـ.ق ، درگیری ها و کشمکش‌های فراوانی بین پسران و نوادگان او در گرفت. پیرمحمد و سلطان خلیل از یک سو در اندیشة تاج پادشاهی او بودند و از سوی دیگر شاهرخ پسر بزرگ تیمور مترصد تکیه زدن بر تخت پادشاهی بود.

شاهرخ، سرانجام به پیروزی رسیده و در سال 812 هـ.ق با سپاهیان خود وارد سمرقند شد و مقام خود را به عنوان جانشین قانونی تیمور تثبیت نمود. او که سالها در هرات می زیست و بر خراسان بزرگ حکومت داشت، مرکز قدرت و فرهنگ را از سمرقند به هرات منتقل نمود.

در دورة حکومت چهل و سه سالة این پادشاه، کشور از آرامش و رفاه ملموسی برخوردار شد. او به علما و شعرا بسیار توجه داشت و پایتختش ـ هرات ـ در این زمان از مهمترین مراکز علمی و ادبی و هنری کشور گردید. وی که تحت تأثیر سنت‌های پادشاهی ایران رشد کرده بود، شعر می گفت و دارای خطی خوش بود. کتابخانه ای به فرمان او در هرات بنا گردید که مرکز اجتماع علما، ادبا، خطاطان و نقاشان بود.

با آن که دلمشغولی شاهرخ علم و کتاب بود، در شهر هرات ساختمان های و عمارات متعددی ساخت. وی پس از تحکیم موقعیت سیاسی خود، «دست به مرمت ارگ و حصار شهر هرات و ساخت مدرسه و خانقاه در سمت مشرق ارگ زد.» (گلمبک، ل.و ویلبر، د. ؟ 13 ص 57)

دو شادوش شاهرخ، همسرش گوهرشاد آغا که از تمکن مالی خوبی برخوردار بود ـ با حمایت های مادی خود، در آبادانی شهرها بویژه دو شهر هرات و مشهد سهم بسزایی داشت.

اما هدفی که از معماری برای شاهرخ مترتب بود از اهداف موردنظر تیمور تفاوت داشت. ساختمان های تیمور، تصاویری تبلیغاتی از دنیای فاتح ارائه می دادند، اما بناهای شارهخ، او را چون یک حامی که در قوانین اسلامی و سنت پادشاهی ایران وجود داشت، معرفی می کردند.

با این تحول در ایده ها، تغییراتی در شرایط فرهنگی بوجود آمد که منتج به ظهور دوبارة هنر کتاب سازی گردید. شاهرخ جایگاه خود را در تاریخ، نه از طریق برپا‌کردن یادمان های آجری ـ همچون تیمور ـ بلکه به وسیله دوباره نویسی تاریخ بیمه نمود. (گلمبک، ل. ؟ 19 ص 8)

با سینغر نیز همچون پدرش ـ شاهرخ ـ به مجالست با ارباب علم و هنر راغب بود و آنان را گرامی می داشت. در سایة توجه او خوشنویسان، مورخان ، نگارگران و مجلدان در کار خود ترقی شایان نمودند. با سینغر در خطاطی مهارت داشت. اوراق قرآن بزرگی که به خط اوست امروز در دست می‌باشد.

میرزالغ بیک پسر دیگر شاهرخ، پس از مرگ او به تخت سلطنت نشست. او به ریاضیات و نجوم علاقة فراوان داشت و درباریه وی در سمرقند محل آمد و شد اهل ادب و هنر و علمای ریاضی و نجوم ماند غیاث الدین جمشید کاشانی بود. وی در سمرقند مدرسه ای نیز بنا کرد.

پس از کشته شدن الغ بیک به دست فرزندش، دورة سه سالة حکومت او پایان یافت. پس از وی دورة هرج و مرج و حکومت های کوتاه مدت سلاطین تیموری فرا رسید.

پس از مرگ الغ بیگ،‌ابوسیعدی بهادرخان درسال 855 هـ.ق به تخت پادشاهی تکیه زد. اما در دورة کوتاه مدت پادشاهی، او قلمرو تیموریان از دو سو مورد
تاخت و تاز قرار گرفت: ترکمانان آق قویونلو هرات را به زیر سم اسبان خویش گرفتند و ازبکان شیبانی به سمرقند حمله کردند.

اوزون حسن آق قویونلو و محمد شیبانی از بک با درک این موقعیت که نوادگان تیمور بر اثر درگیری ها و کشاکش های خانوادگی روز به روز ضعیف تر می شوند، هراز گاهی به سرزمین های تیموری حمله می کردند.

در سال 875 هـ.ق پس از جدایی که بین یادگار محمد حاکم هرات و اوزون حسن، صورت گرفت، برای مدت کوتاهی، هرات از دست یادگار محمد خارج شد. اما سرانجام سلطان حسین با یقراء یکی از اعقاب عمرشیخ پسر دیگر تیمور شهر هرات را تصرف کرده با یادگار محمد را مغلوب و معدوم ساخت و بدین ترتیب به حکمرانی دودمان شاهرخ خاتمه داد.

سلطان حسین به مدت 35 سال به هرات و مناطق مجاور آن حکومت کرد وب به یاری دوست صمیمی اش «امیرعلیشیر نوایی» به تجدید حیات فرهنگی هرات اقدام نمود. این حیات فرهنگی، باعث شده که رخی از پژوهشگران هنرهای اسلامی، شهر هرات دورة سلطان حسن بایقراء را با پاریس با فرهنگ امروزی مقایسه نمایند (همان ص 15) . این تجدید حیابت فرهنگی حاصل نشد مگر با حمایت های ماد و معنوی امیرعلیشیر نوایی. «شاید بتوان با نفوذترین شخصیت فرهنگی در هرات را امیرعلیشیر نوایی دانست. اگرچه او سیاستمداری برجسته بود، اما به همان اندازه نیز قطب مهم ادبی و هنری به شمار می رفت.» (بینیون، ل. و دیگران ؟ 13 ص 228)

نوایی از یک طرف به بنا کردن ساختمان ها و عمارات برجسته علاقمند بود و از طرف دیگر، تمام مساعی خود را جهت رشد و ارتقاء هرنرهاو ادبیات به کار می‌گرفت. ص 14

شاید علاقة نوائی به ساختمان عمارات و بناها را بتوان از درون این جمله خواند میر استخراج نمود که میگ وید: «هر روز به نفس نفیس بدن مقام شرف تشریف می‌آورد و در بسیاری از روزها دامن بر میان زده ماند سایر مزدوران خشن به دست استاد می داد و کار می کرد.» (خواندمیر ص 10 سال ؟)

این وزیر زمانی که مانند مزدوران لبة دامن در کمربند خود می بست و آجر به دست استاد کاران می داد تا بدین طریق یادمان هایی از زمانه خود بر طراز خاک هرات به یادگار بگذارد، زمانی دیگر چون یک شخصیت فرهیخته، هنرمندان و ادبا و دانشنمدان را به گرد خویش فرا می خواند، تا با تابش خوجود خود بر این محفل، یادگارهایی نه آجری بلکه کاغذی بر صفحات کتاب های این دورة فرهنگی به جا بماند (پنیون، لورنس و دیگران همان جا)

شاید بتوان ارتباطی که بین امیرعلیشیر نوایی، کمال الدین بهزاد و عبدالرحمن جاحی شاء ـ در این انجمن به وجود آم را یکی از عوامل شکوفایی هنرهای چون معماری، نگارگری و ادبیات به شمار آورد. همین پیوند نزدیکی بود که باعث شد بهزاد به مصور کردن چند برگ نسخة خطی خمسة نوائی اقدام کند:

پیوندی زیبا میان متن، معماری و نگارگری ـ با این که سطح فعالیت های ساختمانی در این دوره همچنان بالا بود (گلمبک سال ؟ ص 15) ، اما بی گمان هنر کتاب سازی را می بایست دارای جایگاهی والا و ویژه بین سایر مذهب، حاجی محمد نگارگر،‌شاه مظفر گارگر، سلطان علی مشهدی خوشنویسو بالخره استاد کمال‌ا‌لدین بهزاد نگارگر در امر کتاب آرایی به فعالیت می پرداختند. (بهاری،‌1 ؟ 13،‌ص 38)

مورخان عصر تیموری و نویسندگان قرن بعد، همگی با عبارت ستایش آمیز مهارت و استادی بهزاد را ستوده و حتی برخی از آنان او را بامانی افسانه ای مقایسه کرده اند. (همان)

بابر می نویسد: که برجسته ترین نقاش هرات در اواخر قرن پانزدهم، بهزاد بود، هیچ نقاشی در عالم اسلام مانند کمال الدین بهزاد هروی تحسین همگان را برنیانگیخته است. (گلمبک، ل.، ویلبر ؟ 13، (همان) ص 71)

حیدرمیرزا پسرعمی بابر ـ که درباره بهزاد توصیف اندک روشنتری به دست می‌دهد نیز با این گفت÷ بابر موافقت دارد که هیچ هنرمندی در آن عصر به پای شاه مظفر و بهزاد نمی رسید. (بینیون،‌ل و دگیران همان ؟ 13 ص 230)

اما آنچه که بهزاد را به نگارگری بی نظیر و بی همتا مبدل ساخت نه تنها استعداد و قریحة ذاتی او بلکه حمایت ها و پشتیبانی های دوست و حامی او و اغلب هنرمندان یعنی امیر علیشیر نوائی بود. بهزاد نخست به خدمت علیشیر نوائی درآمد و چند وقت بعد وارد خدمت سلطان حسین بایقراء و محفل ادبیا علیشیر که اطراف جامی شاعر گرد آمده بودند، گردید و در اربتاط با این محفل بود که دست به آفرینش نگاره های ظریف، دقیق و فریبنده زد. پس از مرگ سلطان حسین در سال 912 هـ.ق ، فرزندش بدیع الزمان بر تخت سلطنت تکیه زد.

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره بررسی و اثبات واقع گرایی کمال الدین بهزاد در نمایش معماری مساجد (نگارگری )

تحقیق در مورد انسان و «تمام » و « کمال »

اختصاصی از فی فوو تحقیق در مورد انسان و «تمام » و « کمال » دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد انسان و «تمام » و « کمال »


تحقیق در مورد انسان  و «تمام » و « کمال »

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه23

 

بخشی از فهرست مطالب

فهرست

 

مقدمه                                     1

 

تفاوت میان «تمام » و « کمال » چیست؟       1

 

علت تفاوت کمال در انسان با سایر موجودات چیست ؟                             2                           

 

تکامل انسان از نظر تکامل ابعاد روحی وی    2

 

نمونه های افراط در رشد یک ارزش خاص        3

 

پیامدهای رشد نا هماهنگ ارزش ها            4

 

« کمال انسان در چیست ؟ » به عنوان یک سؤال همیشه مطرح   5

 

نظیات مختلف درباره ی انسان کامل

 

            _   دیدگاه طبیعی              5

 

            _   دیدگاه اخروی              5

 

            _   نظریه عرفا                6

 

            _   نظریه حکما و فلاسفه الهی   6

 

            _   نظریه هندوئیسم            7

 

            _   نظریه زیبایی گرایی        8

 

            _   نظریه قدرت گرایی          8

 

            _   مکتب ضعف                  8

 

نظریه اسلام در مورد انسان کامل             9

 

سفرهای چهار گانه ی روحانی و معنوی انسان کامل    9

 

پیامبران نمونه عالی انسان های کامل       10

 

مقام انسان کامل یا اثبات امکان وجود انسان کامل از دیدگاه قرآن                                     11

 

دیدگاه قرآن در مورد انسان کامل و صفاتی که به انسان کامل اختصاص می دهد                            12

 

جمع بندی                                 13

 

منابع و مآخذ مورد استفاده                14

 

«  مقدمه »

 

خداوند انسان را آزاد و مختار آفریده است و انسان را شایسته ی تکلیف و آزمایش و امتحان و نمره دادن قرار داده است و موجودات دیگر چنین شایستگی را ندارند . انسان با توجه به اختیاری که دارد می تواند به کمال برسد . کمال انسان در تعادل و توازن اوست . یعنی انسان با داشتن این همه استعدادهای گوناگون ، آن وقت انسان کامل است که فقط به سوی یک استعداد گرایش پیدا نکند و استعدادهای دیگرش را مهمل و بیهوده نگذارد و همه را در یک وضع متعادل و متوازن و هماهنگ همراه هم رشد دهد . مقصود از هماهنگی در اینجا این است که در عین اینکه همه ی استعدادهای انسان رشد می کند ، رشدش هماهنگ باشد . برای مثال یک کودک که رشد می کند : دست ، پا ، سر ، گوش ، بینی و ......... را داراست . کودک سالم کودکی است که همه ی اعضایش به طور هماهنگ رشد می کنند . حال اگر فرض کنیم که یک انسان فقط بینی اش رشد کند و سایر قسمت های بدنش رشد نکند مثل کاریکاتورهایی که فقط بینی اش رشد کرده می شود . چنین انسانی رشد کرده است ولی رشد ناهماهنگ . انسان کامل آن انسانی است که همه ی ارزشهای انسانی در او رشد کنند و هیچ کدام بی رشد نماند و همه هماهنگ با یکدیگر رشد کنند و رشد هر کدام از این ارزشها به حد اعلی برسد . در این تحقیق سعی شده که به انواع نظریات در مورد تکامل انسان پرداخته شود و در نهایت جمع بندی حاصل شود  که امید است مورد استفاده قرار گیرد .

 

تفاوت میان «تمام » و « کمال » چیست  ؟

 

 تمام » برای یک شئ در جایی گفته می شود که همه ی آنچه برای اصل وجود آن شئ لازم است به وجود آمده باشد یعنی در صورت عدم وجود بعضی چیزها آن شئ ناقص است ، به طوری که می توان گفت وجودش کسر بر می دارد . مثلاً خانه ای که سقف ندارد تمام نیست ولی « کمال » اگر در شئ نباشد باز هم خود شئ وجود دارد ولی با کمال یک پله بالاتر می رود مثل خانه ای که دیوارهایش رنگ شده باشد .

 

 

 

 

 

علت تفاوت کمال در انسان با سایر موجودات چیست ؟                                                        

 

  وجود اختیار و اراده در آدمی

 

  1. وجود قوه عاقله ی بشر
  2. وجود روح خدایی در آدمی

 

تا آنجا که خداوند در قرآن می فرماید : انسان به مرحله ی « آزمایش » رسیده است . انسان طالب کمال مطلق است . زیرا همیشه طالب آن چیزی است که ندارد .

 

تکامل انسان از نظر تکامل ابعاد روحی وی

 

    دانشمندان ابعاد روحی انسان را به چهار حس خلاصه می کنند :

 

  1. حس کنجکاوی : که سرچشمه علوم و دانش های بشری و به شکل گیری تمدن بشری انجامیده است . این حس است که به دانشمندان قدرت و نیرو می بخشد که هر نوع رنج و زحمتی را برای رسیدن به مقصود ، تحمل نمایند .
  2. حس نیکی : منشأ و مبداء اخلاق و کارهای نیک است و همر انسانی درون خود گرایشی به صفات نیک و دوری از زشتی ها را احساس می کند و برای این گرایش هم منطقی جز ندای درون ندارد .
  3. حس زیبایی : که سرچشمه ی انواع هنرها و زیبایی ها می باشد .
  4. حس دینی : حسی که انسان در پرتو آن وابستگی خود را به مکانی دیگر درک می کند که در اوایل بلوغ هم بیش از زمان های دیگر تجلی می یابد .

 

انسان کامل انسانی است که از همه ی ابعاد وجود خود بهره گرفته باشد یعنی علم جویی و دانش طلبی او را از آرایش روح و روان به اخلاق نیک باز ندارد و با خلاقیت در زندگی آثار زیبایی از خود پدید آورد و هویت خداجویی را توأم با علم و اخلاق و هنر بخواهد . کسانی که تنها به هویت دینی توجه دارند و به سه بعد دیگر توجهی ندارند در حقیقت با آفرینش انسان به ستیز می پردازند و اگر با توجه به سه بعد غیر دینی ، حذف دین را در نظر داشته باشیم ، چون این بعد در روح انسان وجود دارد در طی تاریخ دیده شده که با سعی در حذف این بعد ، جانشین های کاذبی برای آن به وجود آمده که بشر را در زندگی دچار مشکلات فراوان کرده است . پس تکامل روح حاصل نمی شود مگر با هماهنگی بین هر چهار بعد آن ، همانند مربعی که اگر هر ضلع آن را حذف کنیم دیگر مربعی نخواهیم داشت .

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد انسان و «تمام » و « کمال »

دانلود مقاله رابطه علم با کمال و با رشد انسان چیست

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله رابطه علم با کمال و با رشد انسان چیست دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله رابطه علم با کمال و با رشد انسان چیست


دانلود مقاله رابطه علم با کمال و با رشد انسان چیست

از نظر اسلام جمیع مخلوقات در جهت کمال و رشد و تعالی و هدفی که ایده آل آنهاست هدایت فطری شده اند. آیات قرآنی نیز با بیان های مختلف بدین معنا اشاره دارد،مثل آیه ی شریفه ای که می فرماید:

«رَبُّنَا الَّذِی أَعطی کُلَّ شَیءِ خَلقَهُ ثُمَّ هَدی»

«پروردگار ما همان است که همه ی اشیای را نعمت حیات بخشیده،سپس هدایت (تکوینی) را بر ایشان مقرّر فرموده است ».

انسان نیز مانند سایر مخلوقات،بر اساس فطرتی که او را به سوی تکمیل نواقص و رفع حوائجش فرا می خواند آفریده شده،لکن به واسطه ی وجود اختیاری که در نهاد او به ودیعت گذاشته شده، . به خاطر نیازها و احتیاجات تکوینی بیشتری که دارد نمی تواند همه ی نواقص خود را به تنهای تکمیل نماید،بلکه کمال کامل و حقیقی انسان از دیدگاه اسلام مستلزم تعاون و همکاری و مساعدت های فراوانی است که از مسیر ازدواج آغاز و با مشارکت و تلاش جمعی در رفع موانع حیات انسانی و تأمین نیازهای عامه و ایجاد زمینه ی تشکیل محیطی سالم برای رشد و تعالی انسان -ها امکان پذیر می گردد.

و در این مسیر، نیازمند اصول و قوانینی است علمی و محتاج راه و روش و سنتی است عملی،که از قابلیت ها و خواسته های نهادینه شده ی او ریشه گرفته،پاسخگوی احتیاجات حقیقی او باشد.واین همان مفاد و محتوای کلّی ادیان الهی است و فطری بودن دین نیز می تواند به معنای همسویی و موافقت اصول و احکام اسلامی با فطرت توحیدی انسان باشد:
« فَأَقِم وَجهَکَ لِلِّدینِ حَنیفاً فِطرَتَ اللهِ الَّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَیها»

«پس روی خود را به سوی این دین حنیف کن (با اعتدال کامل و توجّه تمام به دین،اقبال نمای، که مطابق است) با همان فطرت و سرشتی که خداوند،مردم را بر آن سرشت آفریده است».
طرز تفکّر افراد اجتماع – درباره ی حقیقت زندگی دنیا و بینش آنان درباره ی آغاز و پایان جهاد – به هر شکلی باشد،سنت هایی که در آن اجتماع وضع می شود همان گونه شکل می گیرد.
و به عبارت دیگر؛صورت و شکل زندگی با اختلاف در اصول اعتقادی مختلف می گردد.
ازدیدگاه اسلام ،انسان هدف و غایتی ندارد مگر سعادت و کمال ،و خوشبختی و کمال جز برآورده شدن نیازهای حقیقی و به فعل رسیدن قوا و استعدادها و مقتضیات واقعی او چیزی نیست.
شامل 15 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله رابطه علم با کمال و با رشد انسان چیست

کمال گرایی

اختصاصی از فی فوو کمال گرایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

کمال گرایی


کمال گرایی

کمال گرایی

14 صفحه

کمال گرایی را در اصل به عنوان تمایل پایدار فرد به وضع معیارهای کامل و دست نیافتنی و تلاش برای تحقق آنها  برنز 1980  که با خود ارزشیابیهای انتقادی از عملکرد شخصی همراه است ( فروست، مارتن، لهارت و روزنبلت، 1990 ) تعریف کرده اند. هماچک ( 1978 ) با متمایز کردن کمال گرایی بهنجار و نوروتیک، معتقد است که کمال گرای بهنجار از تلاش و رقابت برای برتری و کمال لذت می برد و در عین حال محدودیتهای شخصی را به رسمیت می شناسد؛ و کمال گرای نوروتیک، به دلیل انتظارهای غیر واقع بینانه، هرگز از عملکرد خود خشنود نمی شود.

نتایج پژوهشهای مربوط به کمال گرایی ( پارکر، 1997؛ تری- شورت، اوئنز، اسلد و دیویی، 1995؛ دیویس، 1997؛ فروست، هیمبرگ، هلت، ماتیا و نیوبایر، 1993؛ هماچک، 1978 )، آثار مثبت و منفی کمال گرایی را بر افکار، عواطف و رفتارها تأیید کرده اند. "بلت" معتقد است که کمال گراهای سازش نایافته ( نوروتیک ) به شدت از شکست اجتناب می کنند و در برابر احتمال انتقادگری دیگران آسیب پذیرند. این گروه از کمال گراها، حوزه های مختلف فعالیت و روابط اجتماعی را تهدید کننده، تحمیلی و ناحمایتگر تلقی می کنند.


دانلود با لینک مستقیم


کمال گرایی