فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد امام سجاد (ع)

اختصاصی از فی فوو تحقیق در مورد امام سجاد (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد امام سجاد (ع)


تحقیق در مورد امام سجاد (ع)

تحقیق در مورد امام سجاد (ع) - با 52 صفحه مفید در قالب وورد

 

 

 

دوران زندگی

امام سجاد دارای القاب و کنیه‌ها ی متعددی است که در کتب روایی و تاریخی ذکر شده است. دوران کودکی امام، در زمان جدّ بزرگوارش، حضرت امیر المومنین، و عموی ارجمندش، امام حسن مجتبی، گذشت. دوره‌ی نوجوانی اش را تا شهادت پدر بزرگوارش، حضرت امام حسین، که حدود ده سال به طول انجامید در خدمت پدر گذراند. امام سجاد دارای چند همسر و فرزند بوده است.



بر اساس دلایل و برهان‌های روشن و قطعی، در امامت علی بن الحسین علیه‌السلام هیچ جای شکی باقی نیست.




مقاطع زندگی

زندگی پربرکت حضرت سجاد علیه‌السلام را پس از دوران کودکی و نوجوانی می‌توان به چند مقطع تقسیم کرد:



-- همراهی با امام حسین علیه‌السلام از مدینه به کربلا تا هنگام شهادت
-- پس از شهادت پدر تا ورود به مدینه (
رهبری نهضت پس از پدر

 
-- حضور در مدینه تا وفات




 

 

 

شهادت

امام پس از 35 سال مجاهده در میدان‌های مختلف که تجسم جهادی به مراتب سخت‌تر و جانکاه‌تر از جهاد رویاروی دشمن در میدان نبرد بود، با زمینه‌سازی فعالیت‌های گسترده فرزند و نوه معصوم خود، امام باقر و امام صادق علیهما السلام، و استقلال کامل مکتب حیاتبخش امامت که همان اسلام ناب بود، و انسجام بخشیدن به جامعه‌ی شیعی، به دست ولید بن عبدالملک مسموم شد و روح مطهرش به عالم قدس پر کشید. شهادت امام چهارم، مدینه و سایر جوامع اسلامی و عموم شیعیان را در غمی جانکاه فرو برد.

قیام بزرگ عاشورا ماندگارترین نهضت اسلامى است که در محرم سال 61 قمرى روى داده است. این نهضت داراى دو مرحله بود. برهه نخست، آفرینش و شکل‏ گیرى و جهاد و جانبازى و دفاع از کرامت اسلامى و دعوت به اقامه عدل و احیاى دین محمدى و سنت و سیره نبوى و علوى بوده که به رهبرى امام حسین(ع) از نیمه ماه رجب سال 60 هجرى آغاز و در دهم محرم سال 61 هجرى به فرجام رسید. مرحله دوم، دوره پیام رسانى و تثبیت ارزشهاى نهضت و عرصه جهاد فرهنگى و تبیین آرمان‏هاى آن قیام مقدس بود که به رهبرى امام على ‏بن‏ الحسین(ع) تداوم یافت.

امامت شیعه و رهبرى نهضت کربلا در عصرى به امام سجاد(ع) منتهى گشت که او به همراه نزدیک‏ترین افراد خاندان آل على(ع) به اسارت مى ‏رفتند. آل على(ع) آماج تیرهاى ستم و تهمت و افترائات سیاستمداران بنى ‏امیه قرار داشتند، ارزشهاى دینى دستخوش تحریف و تغییر امویان قرار گرفته، روحیه شجاعت و حمیت اسلامى و باورهاى دینى مردم سست، احکام دینى بازیچه نالایقان اموى شده، خرافه گرى رواج یافته، روحیه شهامت و شهادت طلبى در زیر شلاق و شکنجه و ارعاب امویان محو گشته بود. سخت‏گیرى ‏هاى بى ‏حد و حصر، مصادره اموال و تخریب خانه ‏هاى آل هاشم، محروم ساختن آنها از امتیازات جامعه اسلامى، جلوگیرى مردم از هرگونه ارتباط با خاندان وحى و به انزوا کشاندن امام معصوم(ع) از مهم‏ترین سیاست‏هاى حاکمان اموى در مبارزه با اهل بیت عصمت و طهارت(ع) بوده است.

امام زین‏ العابدین(ع) در چنین عصر و جوى رسالت و امامت خود را آغاز کرد. در صورتى که تنها سه تن پیرو واقعى داشت، حرکت جهاد فرهنگى و پرورش شخصیت‏ها را در دستور کار خود قرار داد و با یک حرکت عمیق و دامنه‏ دار به ایفاى نقش پیشوایى خود پرداخت این رویکرد امام سجاد(ع) زمینه ساز انقلاب فرهنگى امام باقر(ع) و امام صادق(ع) گشت. از این رو برخى از نویسندگان، آن حضرت را «باعث الاسلام من جدید» نامیدند.

 

شاهد واقعه

در زمینه حضور امام سجاد(ع) در نهضت حسینى جاى تردیدى نیست. امّا از صحنه هاى اجتماعى و سیاسى امام سجاد(ع) در برهه آغازین نهضت، آگاهى‏ هاى زیادى از تاریخ به دست نمى ‏آید، یعنى از نیمه رجب، نقطه آغاز نهضت کربلا تا شب دهم محرم، آخرین شب حیات امام حسین(ع) هیچ‏گونه گزارشى در منابع تاریخى به چشم نمى ‏خورد؛ آنچه که هست از این تاریخ به بعد است.

اولین صحنه گزارش شده حیات اجتماعى و سیاسى امام زین ‏العابدین(ع) در قیام حسینى، مربوط به شب عاشورا است. او خود مى ‏گوید:

شامگاه شب عاشورا پدرم یاران خود را به نزد خویش فراخواند. من در حالى که بیمار بودم نیز خدمت پدر رفتم تا گفتار او را بشنوم. پدرم فرمود: خدا را ستایش مى ‏کنم و در تمام خوشى و ناخوشى او را سپاس مى ‏گویم.... من یارانى بهتر و با وفاتر از اصحاب خود سراغ ندارم و اهل بیتى فرمانبردارتر و به صله ‏رحم پاى ‏بندتر از اهل ‏بیتم نمى ‏شناسم. خداوند شما را جزاى نیک عنایت کند. من مى ‏دانم که فردا کار ما با اینان به جنگ خواهد انجامید. من به شما اجازه مى ‏دهم و بیعت خود را از شما بر مى ‏دارم تا از سیاهى شب براى پیمودن راه و دور شدن از محل خطر استفاده کنید و هر یک از شما دست یک تن از اهل ‏بیت مرا بگیرید و در شهرها پراکنده شوید تا خداوند فرج خویش را برایتان مقرر دارد.

این مردم تنها مرا مى ‏خواهند و چون بر من دست یابند با شما کارى ندارند».

امام على‏ بن ‏الحسین(ع) در آن شب که بیمار نیز بود، شب غریبى را سپرى مى‏ کرد. و با چشمان خویش عظمت روح حسین ‏بن‏ على(ع) و شهامت و وفادارى اصحاب را دید و خود را براى روزهاى واپسین آماده مى ساخت.

در صحنه دیگر از آن شب مى ‏خوانیم که امام سجاد(ع) مى ‏فرماید:

«شبى که بامداد آن پدرم کشته شد من بیمار بودم و عمه ‏ام زینب پرستار من بود. پدرم در حالى که این بیت‏ها را زمزمه مى ‏کرد نزد من آمد:

یا دهر افٍّ لک من خلیل کَمْ لَکَ فى الاشراق و الأَصیل
من طالبٍ و صاحبٍ قتیل و الدّهر لایقَنُع بالبدیل
و انّما الأمر الى الجلیل و کلُّ حىٍّ سالکُ سبیل[8]

من مقصود پدرم را از خواندن این بیت‏ها دریافتم و گریه گلویم را گرفت امّا گریه خود را باز داشتم و دانستم که مصیبت فرود آمده است».

 

تقریباً همه مورخان بر این باورند که امام سجاد(ع) در صحنه کربلا بیمار بود و این بیمارى نیز حکمت و مصلحت الهى براى امت اسلام بوده تا در سایه آن وجود حجت خداوند در زمین حفظ شود و امر خلافت و وصایت رسول(ص) تداوم یابد. و به همین دلیل در میدان رزم کربلا حضور نیافت.

او تنها بازمانده مرد از خاندان حسین(ع) بود که از کربلا زنده باز گشت تا پرچم‏دار هدایت امّت باشد.

 

پس از واقعه

حادثه خونین کربلا، عصر روز عاشورا با شهادت امام حسین(ع) و اصحابش پایان پذیرفت و بخش دوم نهضت حسینى به رهبرى امام على ‏بن ‏الحسین(ع) آغاز شد. حال وظیفه امام سجاد(ع) بود که آرمان کربلائیان را در لباس جهاد اسارت و در قالب جدال و مواعظ احسن به گوش همگان برساند. و مردمان مقهور سیاست جهالت پرورى امویان را به اسلام راستین، اسلام محمد و على(ع) و اسلام قرآن رهنمون گردد. مسؤولیت سترگ پیام ‏رسانى عاشورائیان بر شانه ‏هاى امام ساجدان و عارفان سنگینى مى ‏کرد. او مى ‏بایست در عصر نومیدى از پیروزى حرکت مسلحانه به روش دیگر به بیان مسأله رهبرى و امامت، لزوم شناخت امام عادل و نشانه‏ هاى امام عدل و نشانه‏ هاى رهبران فاسد و ستم پیشه بپردازد و مردم غافل و به جهل واداشته را به وظایف شان در برابر رهبر عادل و همت براى اصلاح جامعه بیدار سازد. تفکر اصیل اسلامى را براى جامعه تبیین نماید تا امید به ایجاد حکومت اسلامى توسط خاندان وحى را در دل همگان احیا سازد. از سوى دیگر او خود شاهد واقعه کربلا بود و همت گمارد؛ تا یاد و خاطره حماسه‏سازان عاشورا را در نهاد جامعه اسلامى بارور سازد. دشمن نیز همچون تمامى عصرها این نکته را دریافته بود که مرکز اصلى انقلاب‏ها و مبارزات عدالت‏خواهانه مردم، ولایت و امامت است. هدف قطعنامه عبیداللَّه ‏بن ‏زیاد که نوشته بود: «مردى از خاندان حسین(ع) را زنده مگذارید». حتى نوشته ‏اند عبیدالله براى دستگیرى و تحویل امام زین‏ العابدین و تحویل او به مأموران پسر زیاد، جایزه قرار داد.

حمید بن‏ مسلم، گزارش نویس حادثه کربلا مى ‏گوید: لشکریان به سراغ على ‏بن ‏الحسین ‏رفتند، او بیمار افتاده بود. شمر خواست او را بکشد، چون ابن ‏زیاد دستورداده بود تا تمامى مردان خاندان حسین(ع) کشته شوند. من مانع شدم و گفتم سبحان اللَّه! شما کودک و بیمار را مى ‏کشید؟ در این هنگام عمر بن ‏سعد رسید و گفت این بیمار را آسیب نرسانید.

یُریدونَ لِیُطفؤا نور اللَّهِ بأفواهِهِم و اللَّه متُّم نوره و لوکره الکافرون؛

مى ‏خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند و حال آنکه خدا - گرچه کافران را ناخوش آید- نور خود را کامل خواهد گردانید.

 

نقش سیاسى امام سجاد(ع) در عصر اسارت

امام على ‏بن ‏الحسین(ع) تنها بازمانده مرد از خاندان حسین(ع) است که بى‏ شک تداوم ‏و بقاى قیام حسینى مرهون تلاش و مجاهدت او است. او اما سرفصل‏هاى مهمترین عملکرد امام زین ‏العابدین(ع) در زمینه حادثه کربلا:

 

الف. انتقاد شدید از موضع فریبکاران کوفى

مورخان اسلامى نوشته‏ اند که اسیران آل محمد(ص) را روز دوازدهم محرم وارد کوفه کردند. کوفه براى خاندان وحى شهرى آشنا بود، برخى از بانوان کاروان اسیران همچون زینب(س) روزگارى نه چندان دور، خود بانوى گرانقدر این شهر بود. این شهر مدتى مرکز حکومت امام على(ع) بود و مردم این شهر خاندان على(ع) را از یاد نبرده بودند. على ‏بن ‏الحسین را در حالى که تنى رنجور و آهن و غلى در گردن داشت وارد شهر کوفه نمودند.

على‏ بن‏ الحسین(ع) در سرزنش مردم شهر کوفه چنین فرمود:

مردم، آنکه مرا مى‏ شناسد، مى ‏شناسد. آنکه مرا نمى ‏شناسد خود را به او مى ‏شناسانم. من على، فرزند حسین، فرزند على‏ بن ‏ابیطالبم. من پسر آنم که حرمتش را در هم شکستند و نعمت و مال او را به غارت بردند و خاندان وى را اسیر کردند. من پسر آنم که در کنار نهر فرات سر بریدند، در حالى که نه به کسى ستم کرده و نه با کسى مکرى به کاربرده بود. من پسر آنم که او را از قفا سر بریدند و این مرا فخرى بزرگ است.

مردم آیا شما به پدرم نامه ننوشتید؟ و با او بیعت نکردید؟ و پیمان نبستید؟ و فریبش ندادید؟ و به پیکار او برنخاستید؟ چه زشت‏کارانید و چه بداندیشه و کردارید. اگر رسول خدا به شما بگوید: فرزندان من را کشتید! و حرمت مرا در هم شکستید! شما از امت من نیستید، به چه رویى به او خواهید نگریست؟

سخنان امام سجاد(ع) تحولى شگفت در کوفیان ایجاد کرد و از هر سو بانگ گریه برخاست. مردم یکدیگر را سرزنش کردند. سپس على ‏بن‏ الحسین(ع) بر این نکته تأکید کرد که سیرت ما باید چون سیرت رسول خدا باشد که نیکوترین سیرت است. مردم کوفه که مجذوب سخنان حماسى و مخلصانه سید ساجدان قرار گرفته بودند، فریاد برآوردند که ما فرمانبردار توایم و از تو نمى ‏بریم و با هر کس که گویى پیکار مى ‏کنیم و با آنکه خواهى در آشتى به سر مى ‏بریم! یزید را مى ‏گیریم و از ستمکاران بر تو بیزاریم.

امام على ‏بن ‏الحسین(ع) از موضع سست کوفیان آشنا بود فرمود:

هیهات! اى فریبکاران دغل باز، اى اسیران شهوت و آز. مى ‏خواهید با من هم کارى کنید که با پدرانم کردید؟ نه به خدا. هنوز زخمى که زده‏اید خون فشان است و سینه از داغ مرگ پدر و برادرانم سوزان است. تلخى این غمها گلوگیر و اندوه من تسکین‏ ناپذیر است. از شما مى‏ خواهم نه با ما باشید نه بر ما...

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد امام سجاد (ع)

دانلود مقاله کامل درباره مقایسه ی نهضت امام حسین (ع) با قیام امام خمینی (ره)

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله کامل درباره مقایسه ی نهضت امام حسین (ع) با قیام امام خمینی (ره) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره مقایسه ی نهضت امام حسین (ع) با قیام امام خمینی (ره)


دانلود مقاله کامل درباره مقایسه ی نهضت امام حسین (ع) با قیام امام خمینی (ره)

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :9

 

بخشی از متن مقاله

مقایسه ی نهضت امام حسین (ع) با قیام امام خمینی (ره)

امروز ، 12 بهمن ، سالروز ورود باشکوه حضرت امام خمینی (ره) به کشور عزیز ایران و آغاز ایام الله دهه ی مبارک فجر و آخرین ایستگاه تا قبل از پیروزی جمهوری اسلامی بر رژیم طاغوت در سال 1357 محسوب می شود 0 با توجه به همزمانی این ورود و دهه ی فجر امسال با محرم حسینی (ع) برآن شدیم به برخی تفاوتها و تشابهات این 2 نهضت تکمیلی یکدیگر بپردازیم :

قیام خونین ، مظلومانه و حماسی سیدالشهداء (ع) در سال 61 هجری قمری ، یکی از بی نظیرترین جنبشهای مردمی تا آن زمان و رهبر فکری سایر نهضتهای بشری تاکنون بوده است 0 قیام عاشورا ، تاریخی بدیع و جامع ، با گستردگی بشریت را در ابعاد مختلف حماسی - احساسی و با رعایت تمامی ظرافتهای آن در میان جوامع انسانی رقم زد که باگذشت بیش از 1400 سال از آن روز ، هنوز بشریت موفق به درک کوچکترین جزییات آن نشده است 0 این قیام نمونه و الگو از آغاز تا پایانش ، دارای پیچیدگیها و نکات ارزنده و مفیدی برای طیفهای مختلف جوامع انسانی و زوایای مختلف دیدگاههای آنان می باشد 0 نوع و علت و چگونگی آغاز این نهضت ، با رعایت تمامی جوانب زمانی و مکانی آن ، نحوه ی عزیمت به محل حادثه و اتفاقات پیش آمده در این مسیر ، نوع آرایش و چینش مردان جنگی ، هرچند کم شمار در سپاه سالار شهیدان ، نوع رزم و تغییر تاتکتیک جنگی از آنچه سپاه دشمن خواهان آن بود به سمت و سویی که خود آن را می پسندید ، از ابعاد حماسی و نظامی این قیام الهی می باشد 0 در کنار این نکات ، علت به همراه داشتن افراد خانواده در رده های سنی مختلف و جنسیتی ، همراهی حماسه با جلوه های احساسی ، از علل پایداری و زنده مانده این نهضت برشمرده می شود 0 آنچه بعد از حادثه ی روز عاشورا شکل گرفت و جریاناتی که منتهی به کوفه و شام شد و نوع یادآوری بازماندگان حماسه سازان کربلا از این واقعه ی عظما ، دیگر علل پویایی و بالندگی و رشد این قیام مظلومانه اما پیروز می باشد 0 حال ، با گذراندن این مقدمه مقایسه ای خواهیم داشت از این نهضت با قیام امام (ره) :

1- امام حسین (ع) برای آغاز قیام خود ، درصدد جمع آوری علل لازم و همچنین فراهم شدن زمان و شرایط مناسب بود 0 البته ، برای وی و یارانش علل فراوان و غیرقابل چشم پوشی حاصل شده بود اما برای پاسخ به تاریخ و مردم لازم بود پاسخهای بهتری ارائه نماید 0 لذا ، با رعایت کامل مسائل امنیتی و پدیدار شدن علل مشهود ، مردم به حد قابل توجهی از آمادگی رسیدند به طوری که طبق برخی اخبار ، بیش از 100 هزار نامه فقط از سوی مردم کوفه جهت آغاز قیام برای حضرتش ارسال گردید 0 این آمادگی مردمی ، به جهت تامل و تدبر امام حاصل شد و اینچنین بود که شرایط برای به ثمر نشستن قیام و آغاز آن مهیا گشت 0 حال به تاریخ انقلاب اسلامی برمی گردیم 0 امام راحل ، با تاسی از سرور و سالار شهیدان و با مطالعه ی دقیق و موشکافانه ی آن قیام بزرگ ، با تدبیر و اندیشمندی خاص خود ، به صورت غیر قابل محسوسی ، رهبری نهضت بزرگ مردم ایران را برعهده گرفت 0 اما برای آغاز علنی و مشهود این نهضت ، باید علل لازم و خواستهای مردمی به صورت کاملا حساب شده ای هدایت و رهبری می شد 0 امام با درک کامل این واقعیت ، روی به روشنگری مردم و افشاگری نسبت به طاغوت آورد 0 نکته ی جالب در این زمینه ، دقت نظر ایشان نسبت به زمان و مکان این افشاگریها و شدت و حدت آن با توجه به تاکتیک دشمن و همچنین سطح جامعه و عموم مردم ایران می باشد 0 به طوری که با نزدیک شدن به ماه محرم و افزایش آمادگی مردم جهت کسب حقایق و معارف ، بر شدت فعالیت معظم له افزوده می گشت و با دور شدن از این ایام مهم و حیاتی برای اسلام ، پرداختن به زیرساختها و تبیین مسائل مطروحه در محرم ، تبدیل به استراتژی ایشان می گشت 0 همه ی اینها در شرایطی بود که با توجه به افزایش آمادگی جامعه و بالارفتن اطلاعات آنان نسبت به عملکرد طاغوت ، رفته رفته بهانه های لازم و علل قابل توجیه جهت قیام بزرگ رخ عیان می نمودند

 

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

 

 

/images/spilit.png

 

دانلود فایل 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره مقایسه ی نهضت امام حسین (ع) با قیام امام خمینی (ره)

دانلود مقاله کامل درباره اراده الهی از دیدگاه امام خمینی (ره)

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله کامل درباره اراده الهی از دیدگاه امام خمینی (ره) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره اراده الهی از دیدگاه امام خمینی (ره)


دانلود مقاله کامل درباره اراده الهی از دیدگاه امام خمینی (ره)

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :19

 

بخشی از متن مقاله

اراده الهی از دیدگاه امام خمینی

  • نگاهی به برهان صدیقین

 پیرامون صفات حق تعالی مباحث گسترده‌ای صورت گرفته و از ابعاد و زوایای گوناگونی مورد بحث قرار گرفته که قسمت عمده‌ای از علوم اسلامی را به خود اختصاص داده است: متکلمین و فلاسفه و عرفا در این نکته که حضرت حق مستجمع جمیع صفات کمال و جمال است و هر صفت کمالی را خداوند به نحو اتم و اکمل دارا است، متفق‌القولند. و هر کدام به زبان خود و در قالب مفاهیم خود به این مهم پرداخته‌اند. از بین این مکاتب، فلاسفه بحث صفات را برهانی کرده و در اثبات آن براهین متقنی اقامه کرده‌اند و حتی معتقدند گرایش ما سواءالله به او به خاطر کمالاتش است. حضرت امام این فیلسوف عارف ومحقق مدقق نیز از طرفداران این نظریه است و مطالبی که در برخی آثار می‌بینیم بر این گفته صحه می‌گذارد. هرچند که برخی براهین حضرت در واقع تقریری از براهین حکماء پیشین می‌باشد اما غور در آنها حاکی از عمق نگرش ایشان است. ایشان از واجب‌الوجود با عنوان کمال مطلق تعبیر می کند و معتقد است که: «کمال مطلق همه کمالات است و الا مطلق نیست و هیچ کمالی و جمالی و جمیلی ممکن نیست در غیر حق ظهور کند که این غیریت عین شرک است و اگر نگوییم الحاد است.»[۱] می‌بینیم که حضرت امام ـ اعلی الله مقامه ـ در این چند جمله کوتاه به قاعدهٔ بسیط الحققیه اشاره فرموده‌اند ولی در اینجا چون بحث ما بر روی صفت اراده است، درصدد اثبات صفات کمال بر ذات اقدس الله نیستیم بلکه آن را اصلی مسلم گرفته و از این مباحث تنها به عنوان مقدمه‌ای برای ورود به بحث اصلی استفاده کرده و بدون اطاله کلام از آن می‌گذریم.

  • تقسیم صفات : مطلب دیگری که برای شروع بحث ناگزیر از بیان آن هستیم، اشاره‌ای به اقسام صفات است. کمالات و صفات واجب تعالی تقسیمات گوناگونی دارد که یکی از آن، تقسیم به صفات ذاتی و فعلی است. صفات ذاتی یعنی صفاتی که فرض ذات به تنهایی برای انتزاع آن کفایت می‌کند و صفات فعل یعنی صفاتی که فرض آن، منوط به فرض غیر است و غیر از واجب تبارک و تعالی هر چه هست، فعل اوست. پس صفات فعلی، صفاتی خواهد بود که از مقام فعل واجب یعنی ماسواء الله انتزاع می‌شود. البته این دیدگاهی است که مورد قبول فلاسفه و متکلمین امامیه است و اختلاف‌نظر بسیار زیادی در این زمینه به ویژه بین امامی با اشاعره و معتزله وجود دارد؛ زیرا اشاعره صفاتی را که بعنوان صفات ذاتی بیان کردیم از لوازم ذات می‌دانند و معتزله ذات مقدس را نائب مناب صفات او می‌دانند اما از این اختلافات که بگذریم حضرت امام نیز در اسماء و صفات الهی قائل به دو مقام هستند:

۱ـ مقام اسماء و صفات ذاتیه: در این مقام ذات مقدس واجب تعالی به حیثیت واحده و جهت بسیطهٔ محضه، کل کمالات و جمیع اسماء و صفات را داراست و تمام کمالات به حیثیت بسیطهٔ وجودیه رجوع می‌کند. چون ذات مقدسش صرف وجود و وجود صرف است، صرف کمال و کمال صرف نیز است.

۲ـ مقام اسماء و صفات فعلیه: این مقام، مقام ظهور و تجلی اسماء و صفات ذاتیه است که مقام معیت قیومیه است و آیهٔ شریفهٔ «هو معکم این ما کنتم» بدان اشاره دارد.

ایشان آیهٔ شریفهٔ «هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن» را جامع این دو مقام می‌دانند. حضرت امام در باب صفات حق ـ‌ سبحانه ـ بسیار دقیق بحث کرده‌اند. وقتی نظرات حکماء را که در این‌باره بررسی می‌کنیم گفته‌اند، صفات حق یا صفت ذاتند و یا صفت فعل، به عبارت دیگر آنان یک دسته از صفات را صفات ذاتی و صفات دیگر را صفات فعلی می‌دانند اما نظر مبارک حضرت امام این تفاوت را با نظر حکماء دیگر دارد که ایشان می‌فرمایند که صفاتی که در یک مرتبه صفات ذات هستند، همان صفات در مرتبهٔ دیگر (مرتبه فعل) صفت فعل به شمار می‌روند و این تفاوت در مورد صفت اراده کاملاً مشهود است؛ مثلاً حضرت امام، اراده را هم صفت ذات و هم صفت فعل می‌دانند و حال آنکه عمده بحث فلاسفه‌ای چون علامه طباطبائی ـ رضوان الله تعالی علیه ـ در این است که آیا اراده، صفت ذات است یا صفت فعل[۲]؟ و جالب توجه این است که بر اینکه اراده صفت ذات نیست، برهان اقامه می‌کنند اما از نظر حضرت امام جمیع اسماء و صفات حق تعالی در دو مرتبه و در دو مقام است: یکی مقام اسماء و صفات ذاتیه، که این مقام در حضرت واحدیت ثابت است، مثل علم ذاتی حق و قدرت ذاتی حق و اراده ذاتی که از شؤون و تجلیات ذاتیه حق تبارک و تعالی است. دیگری مقام اسماء و صفات فعلیه است که به تجلی و به فیض مقدس برای حق‌تعالی ثابت است.[۳]

  • عینیت صفات با ذات

مسئله دیگری که در باب صفات مطرح است، عینیت و غیریت صفات ذاتی با ذات حق است و علیرغم اختلاف آرایی که در این زمینه وجود دارد، قول حضرت امام ـ و برخی حکمای دیگر ـ معتبرترین اقوال است. ایشان معتقد به عینیت و اتحاد صفات با ذات هستند؛ به این دلیل که صرف وجود، صرف کمال و جمال است و هیچ حیثیت کمالی، نمی‌تواند خود را از صرف وجود کنار بکشد؛ چون هرچه کمال است، به حقیقت وجود برمی‌گردد و اگر غیر از این باشد اشکالات عدیده‌ای پیش می‌آید:

۱ ـ در عالم وجود دو اصل بلکه چندین اصل بوده باشد و حال آنکه در عالم واقع تنها وجود اصیل است.

۲ ـ ذات حق تبارک و تعالی مرکب باشد که لازمه‌اش نیازمندی و نقص است.

 ۳ ـ راه یافتن جهات امکانی در ذات حق است و اشکالات دیگری که بیانشان به طول می‌انجامد.[۴] حضرت امام قائل به قول عینیت صفات با ذات، در موارد زیادی از آن سخن گفته‌اند و آن را برهانی کرده‌اند و اصحاب اقوال دیگر را مورد نقد قرار داده‌اند.[۵]

  • اختلاف اقوال در اراده الهی

از این بحث‌های مقدماتی که بگذریم، اراده یکی از صفات کمال است که همهٔ الهیون آن را پذیرفته اما در حقیقت اراده با یک سری پرسش‌هایی مواجه شده‌اند.

▪ آیا اراده صفات ذات است یا فعل؟

▪ آیا اراده حادث است یا قدیم؟

▪ آیا اراده مطلق است یا مقید؟

و بسیاری از سؤالات دیگر که در این مقال به این امور می‌پردازیم. برای روشن شدن منشأ اختلافاتی که به آن اشاره خواهیم کرد، ذکر چند مقدمه ضروری است: مقدمه اول؛ تفاوت اراده در انسان و خداست. اراده در انسان به معنای شوقی است که پس از داعی ایجاد می‌شود.[۶] اما اراده به این معنا نمی‌تواند در ذات مقدس راه داشته باشد هرچند که از محدثان اهل سنت، اراده را در خدا و انسان به یک معنا دانسته‌اند که واضح‌البطلان است؛ زیرا لازمه چنین صفتی، این است که صاحب آن موجودی مادی و دارای جهات امکانی باشد و ساحت حق اجل از آن است که متصف به چنین صفتی شود. تفاوت معنای اراده در انسان و خدا منشأ یک سری اختلافات شده است؛ زیرا اغلب گمان کرده‌اند که اگر بگوییم اراده صفات ذاتی حق است، لازمهٔ آن راه یافتن جهات امکانی در حق است. برخی از فلاسفه بخصوص اصحاب حکمت متعالیه ارادهٔ حق تعالی را علم او به نظام احسن تعریف کرده‌اند که این علم عین ذات حق و داعی او بر ایجاد موجودات است و علاوه بر این داعی دیگری ندارد؛و فیه عین الداع عین علمه نظام خیر و هو عین ذاته[۷] مقدمه دوم؛ نکته دیگر که ذکر آن برای تکمیل و تنویر بحث لازم است, بررسی اراده خداوند در روایات است. در برخی احادیث می‌بینیم که معصومین علیهم‌السلام فرموده‌اند «و ارادته فعله» یعنی ارادهٔ حضرت حق عین فعل اوست. در اصول کافی بخشی تحت عنوان «اراده انها عن صفات

الفعل»[۸] اراده حق تعالی را از دیدگاه ائمه معصومین ـ علیهم‌السلام ـ بیان کرده که اغلب مؤید و مبین ارادهٔ فعلی حق است و از آن جمله، روایتی است که حضرت امام صادق(ع) نقل فرموده‌اند که فردی خدمت حضرت امیرالمؤمنین(ع) رسید و از ارادهٔ حضرت حق سؤال کرد که آیا خداوند همیشه اراده داشته است؟ حضرت در جواب فرمود که اراده بدون مرید نمی‌شود و خدای تعالی از قدیم قادر و عالم بود و سپس اراده کرده است[۹] این روایت و روایاتی از این قبیل زمینه را فراهم کرد که قائلین به ارادهٔ فعلی حق در تأیید کلام خویش به آن استناد کرده و منکر اراده حق در مقام ذات مقدس شدند.

با توجه به مقدماتی که بیان کردیم. روشن می‌شود که دانشمندان اسلامی از شیعه و سنی در کشاکش بین عقل و دین قرار گرفته و هر کدام دیدگاه خاصی را اتخاذ کرده‌اند که برخی از آنها نقایصی دارند که به راحتی نمی‌توان از آنها چشم پوشید. هر کدام از مکاتب فلسفهٔ اسلامی از اراده تعاریف و تعابیر گوناگونی آورده‌اند که بیان آنها مجالی گسترده می‌طلبد اما از ذکر برخی از آنها ناگزیریم. صدرالحکماء و المتألهین از یک طرف در تعریف اراده گفته است که:

«اراده و المحبه واحد کالعلم و هی فی الواجب تعالی عین ذاته و هی بعینها عین الداعی»[۱۰] و از طرف دیگر مرید بودن خداوند را چنین بیان کرده است که: «معنی کونه سبحانه تعقل ذاته و تعقل نظام الخیر الموجود و فی الکل من ذاته و انه کیف یکون»[۱۱] در تعریف اول صراحتاً ذاتی بودن ارادهٔ حق تعالی را مدنظر قرار داده و اینکه آن عین ذات مقدس و در عین حال عین داعی است. اما در تعریف دوم اراده، مؤخر از ذات مقدس تصور شده که لازمه‌اش صفت فعل است. علامه طباطبائی ـ رضوان‌الله تعالی علیه ـ از یک طرف درصدد پذیرفتن نظر استدلالی حکماء بوده و حتی پس از قول ملاصدرا در باب اراده ذاتی بر آن صحه گذاشته و براهین وی را مورد تأیید قرار داده است. بنابراین با بازگشت اراده به علم ذاتی موافق بوده و از طرف دیگر همان‌طور که قبلاً هم گفتیم بحثی را در اثبات ارادهٔ فعلی حق ـ سبحانه ـ مطرح و آن را صفت فعل به حساب آورده است. ایشان در واقع می‌خواستند که جمع بین روایات و براهین کنند و از این رو تشویش در نظرات ایشان به چشم می‌خورد. اگر در نظرات این بزرگواران دقیق شویم صفات ذات حق را در علم و قدرت و حیات منحصر کرده‌اند[۱۲] و سمیع و بصیر و اراده را به علم حق تعالی برمی‌گردانند. حضرت امام کاملاً با چنین نگرشی به صفات حق تعالی مخالف هستند و آنان را که چنین دیدگاهی دارند محجوبین خوانده‌اند.[۱۳] متکلمین نیز چون خداوند را فاعل بالقصد می‌دانند، معتقدند که ارادهٔ خداوند علم به مصالح افعال است؛ یعنی علم حق به خیر بودن فعل برای ایجاد آن کافی نیست بلکه داعی زاید بر علم نیز لازم است و این داعی یعنی علم فاعل بر فایدهٔ مصلحتی که بر آن فعل مترتباست[۱۴] به این ترتیب دیدگاهها دربارهٔ ارادهٔ واجب تعالی مختلف شده است. این بحث تنها، مسأله‌ای از مسائل فلسفه اسلامی است که حضرت امام کتابی مستقل در این زمینه نوشته و جوابگوی بسیاری از اشکالات دربارهٔ حق تبارک و تعالی بوده‌اند. از نظر ایشان متکلمین و برخی از فلاسفه بین احادیثی که مربوط به ارادهٔ فعلی است، با احادیث در ارادهٔ ذاتی حق را خلط کرده و از این رو اراده ذاتی را منکر شده‌اند. پس حضرت امام ـ اعلی الله مقامه ـ معتقدند که اراده دارای دو مرتبه است: یکی اراده در مقام ذات ـ که واقعیت اراده است ـ و آن عین ذات و ملازم با اختیار است و اگر ارادهٔ حق ـ جل و علا ـ را از مرتبه ذاتش نفی کنیم، لازمه‌اش این است که فاعلیت الهی مثل فاعلیت فاعل‌های طبیعی باشد بدون اینکه در فعل خویش اختیاری داشته باشند، آن را انجام می‌دهند؛ مثل آتشی که در سوزاندن خود مختار نیست و حال آنکه خداوند از چنین وصفی مبراست.[۱۵]

آیه‌ی تطهیر

همه ساکت شده بودند و دیگر صدایی شنیده نمی‌شد. مردم او را نگاه می‌کردند. در این لحظه طنین سخن او در فضا پیچید. سخنی کوتاه و قاطع! برخی با تعجب و حیرت به یکدیگر نگاه کردند! گویی انتظار سخن دیگری را داشتند! دیگر منتظر نماندند. به سوی خیمه‌اش هجوم بردند و هرچه در آن بود را به غارت بردند، حتی زیراندازی که بر روی آن بود را از زیر پایش کشیدند و ردا و پارچه‌ای را هم که بر دوشش بود، ربودند و به یغما بردند. او باقی ماند و خیمه‌ای غارت شده ...

برخی در حیرت و افسوس بودند و نمی‌دانستند که چرا آنها با خلیفه و حاکمی که اندکی پیش، خودشان دستان او را به نشانه بیعت فشردند، این طور رفتار می‌کنند!؟ برخی دیگر هم به سرعت خود را به خیمه رساندند تا جلوی آنها را بگیرند. اما دیگر دیر شده بود، حسن بن علی با همان حالت از خیمه‌اش خارج شد و به همراه برخی از یارانش به سمت شهر حرکت نمود.

آنها در حالی که سوار بر اسب بودند، به سمت سایبانی که منتهی به شهر می‌شد، نزدیک گشتند؛ اما از قبل، فردی خود را در تاریکی همان سایبان، پنهان کرده بود و انگار انتظار ورود آنان را می‌کشید. هرچه به سایبان نزدیک و نزدیکتر می‌شدند، اضطراب او هم بیشتر و بیشتر می‌شد.

حسن بن علی به زیر سایبان رسید. دیگر وقتش بود. خنجر را در دستانش فشرد و در یک لحظه از کمین گاه خود به سوی او حمله کرد. تمام نیروی خود را جمع کرد و با خنجر کوچکی که در دست داشت، ضربه ای شدید را به او وارد ساخت، اما دستش به خطا رفت و به ران حسن بن علی اصابت کرد. شدت ضربه به قدری بود که خنجر به استخوان رسیده بود ...

یاران حسن بن علی به سرعت وارد ماجرا شدند و آن مرد را کنار زدند. شدت ضربه، امام را از حال برد و او را با همان حالت به منزلی در شهر مدائن رساندند.(1)

چند ماهی از این ماجرا گذشت تا کم کم حال امام رو به بهبودی نهاد. ایشان به سمت کوفه رهسپار شد.

به مردم خبر دادند که امام به مسجد می‌آید تا مجدد، دقایقی را در میانشان صحبت کند. مردم جمع شدند. حضرت وارد مسجد شد و بر روی جایگاه نشست. همه در انتظار بودند و می‌خواستند بدانند که امامشان بعد از گذشت چندین ماه، چه خواهد گفت؟

حسن بن علی بعد از ذکر و ثنای خداوند متعال و نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) خطاب به مردم گفت: "... اى اهل عراق! از خدا بپرهیزید و درباره ما اهل بیت چنین مکنید؛ زیرا که ما امیران و میهمانان شما هستیم و ما همان خاندانى هستیم که خداوند فرموده: "همانا خداوند اراده کرده است که تنها از شما خاندان هر گونه پلیدى را بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند."

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره اراده الهی از دیدگاه امام خمینی (ره)

دانلود مقاله کامل درباره امام حسین (ع) و هفتاد و تن یاران

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله کامل درباره امام حسین (ع) و هفتاد و تن یاران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره امام حسین (ع) و هفتاد و تن یاران


دانلود مقاله کامل درباره امام حسین (ع) و هفتاد و تن یاران

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :36

 

بخشی از متن مقاله

مقدمه :

کربلا سرزمین خون ، ایثار ، شهادت ، پیام . کربلا سرزمینی به پهنای فلک ، به بلندای آفتاب ، سرزمین انسانهایی که عاشقانه در کنار رهبر الهی ، از سلالة طلاها ، در راه پاسداری و اعتلای کلمه العلیا ، جان یافتند و زور ، زر ، تزویه و کفر اموی را باطل نمودند سلام خدا بر تو ای حسین ( ع ) ای سالار شهیدان  و بر روان پاک فرزند برومند و برادران فداکار و کودک شیر خوارت و درود بی پایان بر ارواح آن پاکانی که با یک جهان شهامت جان و خویش را در کف اخلاص نهاده و در رکاب مقدست خود را قربان دین و شریعت نمودند و با دادن سرمای پر شور و هیجان خود از حریم قرآن و عترت ( ع ) دفاع کردند و با ریختن خون خویش درخت فرخنده اسلام را آبیاری و تربت خجسته کربلا را رنگین ساخته و با صورتی آغشته به خون لبخند زنان پیک مرگ را استقبال نمودند و دامن خاک را از قطعات بدن خویش پر از عظمت ساخته و با کشش معنوی خود قلوب جهانیان را متوجه خویش کرده و مزار خود را قبله گاه ارباب معرفت نمودند .

علی اکبر :

آن جناب که بزرگترین فرزند امام حسین ( ع ) است در اوایل خلافت عثمان متولد شد کینه حضرت علی اکبر ( ع ) ابوالحسن و در حادثه کربلا ، بیست و هفت ساله بود . آن حضرت با دختری از نوادگان ‹‹ ام ولد ›› ازدواج کرده ولی فرزندی نداشت 1 . آن حضرت اولین شهید از بنی هاشم بود . او جوانی خوش چهره ، زیبا ، با وقار ، شجاع ، سخاوتمند و در عین حال خویشتن دار بود 2 . هنگام شهادتش امام حسین ( ع ) خود را به بالین علی اکبر رساند و او را به سینه اش چسباند چهره ی مبارکش را بر چهره فرزند نهاد و کلماتی زیر لب زمزمه کرد و پس از لحظاتی علی اکبر شهید شد .

علی اصغر :

علی اصغر در مدینه متولد شد و مشهور است که هنگام شهادت 6 ماهه بود و تنها خواهر علی اصغر حضرت سکینه می باشد . امام حسین ( ع ) هنگامی که برای وداع دوباره به سوی خیمه ها آمد صدای علی اصغر را شنید که از تشنگی گریه می کرد به حضرت زینب فرمود :‌ آن کودک را به من بده تا بالا و وداع کنم سپس او را در بغل گرفت و بوسید و به سوی دشمنان آمد و فریاد زد اگر به من رحم نمی کنید به این نوزاد ترحم کنید ناگهان حرمه بن کامل اسدی تیری به سوی علی اصغر پرتاب کرد که بر گلوی او نشست و او را به شهادت رساند . امام ( ع ) کودک را به خواهرش داد و مشت خود را از خون علی اصغر پر کرده و به سوی آسمان افکند و فرمود : آنچه بر من آمد بسی آسان است ، چرا که در پیش چشم خداست .

ابوالفضل العباس

چهارمین پسر حضرت علی بود . حضرت ابوالفضل در سال بیست و شش هجری متولد و مادرش حضرت 1 ام النبین ( فاطمه ) بود . پدرش امام علی ( ع ) به پیشنهاد برادرش حضرت عقیل با حضرت ام النبین ازدواج کرد تا صاحب پسرانی شجاع و رشید گردد که حضرت ابوالفضل حاصل این ازدواج بود و در سی و چهار سالگی در کربلا به شهادت رسید . حضرت عباس آخرین سخنانش را اینگونه به برادرش گفت : ‹‹  برادر مرا به خیمه گاه کودکان مبر از آنها خجالت می کشم که نتوانستم برایشان آب بیاورم آنگاه چشمانش را برای همیشه بست .

عبدالله بن امام علی ( ع )

عبدالله که کینه اش ‹‹  ابو محمد ›› بود در سال 36 هجری به دنیا آمد و پنجمین پسر حضرت امام علی ( ع ) است . در زمان شهادتش بیست و پنج سال داشت و به دست ‹‹هانی بن تثبیت ›› به شهادت رسید . عبدالله اکبر در هنگام نبرد این رجزها را می خواند ‹‹من پسر مرد دلاور و بخشنده ام ، آن مرد علی نیکوکار است که شمشیر پیامبر ( ص ) بود و کیفر دهنده ای که آثار ترس از او در هر جماعتی آشکار است .

عثمان بن امام علی ( ع )

کینه اش‹‹  ابو عمرو ›› متولد سال چهلم هجری بود . سومین پسر ام النبین ( ع ) هنگام شهادت بیست و یک ساله بود و فرزندی نداشت . حضرت علی ( ع ) به یاد بود

محابی بزرگوار ، جناب عثمان بن مظمون فرزندش را ‹‹  عثمان ›› نام نهاد . عثمان بن علی (ع ) در میدان جنگ این رجز را خواند ‹‹  منم عثمان صاحب افتخارات ، آقایم علی (ع) است که کارهای نیکش آشکار است و این حسین است که سرور خوبان و سرور هر کوچک و بزرگ است ›› .

جعفر بن امام علی ( ع )

جعفر کوچکترین برادر حضرت ابوالفضل ( ع ) و کینه اش ‹‹  ابن عبدالله ›› بود و به یاد بود برادرش حضرت جعفر طیار وی را جعفر نامید جعفر هنگام شهادت نوزده ساله و به دست ‹‹  خولی بن یزید اسبحی ›› به شهادت رسید .

محمد بن امام علی

ایشان معروف به محمد اصغر و از محمد حنفیه کوچکتر بود . مرحوم شیخ مفید معتقد است که ابوبکر کینه محمد اصغر بوده و مادرش لیلی بنت مسعود دارمیه است و طبری محمد بن علی ( ع ) را شهید کربلا دانسته و مادرش را ام ولد معرفی می کند . محمد هنگام مبارزه در میلان اینگونه رجز می خواند . سرورم علی ( ع ) است که بسیار سربلند است از هاشم ، نیک مرد کریم و بخشنده جانم فدای برادری که بزرگوار است ›› .

ابوبکر بن امام حسن ( ع )

نامش احمد ، کینه اش ابوبکر ، مادر او وقاسم رمله نام داشت و هنگام شهادت شانزده سال سن داشت 1 که بعد از برادرش قاسم عازم میدان شده و جمع کثیری از دشمن را به هلاکت رسانیده او بعد از آنکه جهاد شدیدی کرده و جمع زیادی از دشمن را به هلاکت رسانید در حالی که از شدت تشنگی چشم هایش به گودی می رفت ، خدمت عمومیش رسیده و عرض کرد : ‹‹  ای عمو ! آیا شربت آبی است ؟ تا جگرم را خنک کنم تا در مقابل دشمنان خدا و رسول نیرومند گردم حضرت فرمودند : ‹‹  ای فرزند برادرم کمی صبر کن ، تا اینکه جدت حضرت رسول را ملاقات کنی و به شربتی سیراب شوی که پس از آن هرگز تشنه نشوی ›› .

قاسم بن حسن ( ع )

نام مادر ایشان ام ولدی بوده که در کربلا حضور داشت . قاسم هنگام شهادت به سن بلوغ نرسیده و 14 سال داشت او که مرگ در راه خدا را شیرین تر از عسل می دانست دنیا و دنیا طلبان را شکست سختی داد و خود را هم ردیف بزرگترین مصلحان بشر در طول تاریخ قرار داد . عمر بن سعد گفت : به خدا سوگند من بر این جوان حمله می کنم و او را می کشم تا اینکه فرصت بدست آورده و با ضربت شمشیری سر مبارکش را شکافت بنابر نقل منتخب امام حسین ( ع ) آرام نگرفت تا اینکه قاتل قاسم را کشته و لشکر کوفه را

پراکنده ساخت .

عون بن عبدالله جعفر ( ع )

مادرش حضرت زینب می باشد . عون بعد از شهادت برادرش محمد عازم میدان جهاد شده و در هنگام جنگیدن این رجز را می خواند . اگر مرا نمی شناسید من پسر جعفرم که از روی صدق شهید شد و در بهشت نورانی است . عون بعد از آنکه بیست و یک نفر را به هلاکت رسانید شهید شد 1 .

محمد بن عبدالله جعفر ( ع )

مادرش حضرت زینب بوده که از طائفه بکر بن وائل می باشد محمد قبل از عون عازم میدان جهاد شده و بعد از آنکه ده نفر از دشمن را به هلاکت رسانید به دست عامر بن نهشل تمیمی به شهادت رسید او در میدان این رجز را خواند ‹‹ به خدا شکایت می کنم- از دشمنان- قومی که از کور دلی به هلاکت افتاده اند ترک و عوض کردند از نشانه های قرآنی را- قرآنی که محکم و مبین بود . قابل توجه است که انشاء به رجز فوق الذکر با آن محتوای عالی و نظم خوب در آن شرایط جنگ حاکی از موقعیت علمی و فرهنگی شهدای کربلا می باشد .

 

 

عبدالله بن حسن ( ع )

مادرش بنت سلیل و هنگام شهادت یازده ساله بود او در آخرین لحظات در آغوش حضرت امام حسین ( ع ) به شهادت رسید . هنگامی که امام ( ع ) تنها مانده بود . عبدالله که پسر بچه اش بیش نبود تنهایی و استفاثه عمویش را شنید و از خیمه بیرون دوید تا به عمویش کمک کند . عبدالله که در کنار عمویش بود ابحر بن کعب و یا حرمه بن کاهل قصد جان امام ( ع ) را کردند در حالی که آن حضرت روی زمین افتاده بود . عبدالله در حالی که با دستش از عمویش دفاع می کرد به آن دو گفت : ای زنا زاده می خواهی عمویم را بکشی ؟ ابحر دست عبدالله را با شمشیر قطع کرده و امام او را به آغوش می گیرد و حرمه او را در آغوش عمویش با تیری به شهادت می رساند .

جعفر بن عقیل

مادرش ام ثفر دختر عام از قبیله بنی کلاب می باشد . جعفر اولین نفر از فرزندان عقیل است که عازم میدان گشت وی بعد از کسب اجازه از امام ( ع ) و جنگ مردانه تعداد پانزده نفر از دشمن را به هلاکت رسانید و به دست عروه بن عبدالله خثعمی به شهادت رسید .

عبدالرحمان بن عقیل

مادرش ام ولد ( کنیز ) بوده است بعد از برادرش جعفر عازم میدان شده و جنگ سختی نموده و هفده نفر از دشمن را به هلاکت رسانید و به دست عثمان بن فاسد و بشیر بن

حوط القا یعنی به شهادت رسید هنگام نبرد این رجز را قرائت کرد : ‹‹  پدرم عقیل است پس نسبت مرا با هاشم بدانید- برادرانم از قبیله بنی هاشم می باشند آنان پیران و جوان مردان راست کردارند و آقایان همسان و این حسین ( ع ) بلند مرتبه است . سرور پیران  و جوانان ›› .

عبدالله بن مسلم بن عقیل

مادرش حضرت رقیه دختر حضرت امیر المؤمنین ( ع ) بود و هنگام شهادت چهارده سال داشت 1 . عبدالله وقتی که خواست عازم میدان شود آمد از حضرت امام حسین ( ع ) رخصت جهاد طلبید . امام ( ع ) فرمود : هنوز از شهادت مسلم زمان زیادی نگذشته و معصیب او از خاطره ها زائل نشده تو را رخصت می دهم که دست مادرت را گرفته و از این واقعه بیروی روی و عبدالله عرض کرد : پدر و مادرم فدای تو باد من آن کس نیستم که زندگانی دنیای پست را بر حیات جاویدان ترجیح دهم ، خواهش می کنم که این جان ناقابل را به قربانی حضرت خویش قبول فرمایی .

محمد بن ابی سعید بن عقیل ( ع )

محمد بن ابی سعید هفت سال داشت که به شهادت رسید بنا به نقل مرحوم ما مقانی وقتی امام ( ع ) به زمین افتاد و دشمن به خیمه ها حمله ور شد . محمد بن ابی سعید از خیمه بیرون آمده بود که به دست لقیط بن ایاس جهنی به شهادت رسید . مادر محمد ام ولد

 (کنیز ) پدرش ابی سعید نام داشته و مشهور است که مانند پدرش عقیل ( ع ) حاضر جواب و لطیفه گو بود . به طوری که عبدالله بن زبیر را در مجلس معاویه طی مناظره ای به ستوه آورد .

بشر بن عمرو حضرمی

بشر از تابعین محسوب شده و پسرانی داشته که به جنگاوری معروف بوده اند وقتی که امام حسین ( ع ) به بشر به خاطر اسارت پسرش اجازه ترک کربلا را دادند ایشان عرض کرد :       

‹‹  بخورد مرا درندگان ، زنده زنده ، اگر تو را رها سازم و بروم از تو ( برای رفتن ) مرکبی بخواهم با کمی یاران ، تنهایت گذاشته و آسوده خاطر باز گردم هرگز چنین نخواهد شد›› بشر بعد از جهاد سختی در روز عاشورا به شهادت رسید .

یزید بن حسین

یزید بن حسین در اصل از اعراب قحطانی یمنی ، و ساکن کوفه ، و مشرق تیره ای از قبیله همدان می باشد برای او سوابق و فضائل بسیار خوبی ذکر کرده اند از جمله اینکه مردی شریف قاری قرآن ، زاهد ، پهلوانی از پهلوانان و عابدی از عباد کوفه محسوب می شده .

همچنین از نیکان شیعه و از بیت کنندگان با مسلم بن عقیل ( ع ) بوده تا اینکه مسلم به شهادت رسیده و او به خدمت حضرت امام حسین ( ع ) رسیده و در روز عاشورا قبل از ظهر به شهادت رسید .

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره امام حسین (ع) و هفتاد و تن یاران

دانلود پاورپوینت خلفای معاصر با دوران امامت امام باقر - 18 اسلاید

اختصاصی از فی فوو دانلود پاورپوینت خلفای معاصر با دوران امامت امام باقر - 18 اسلاید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت خلفای معاصر با دوران امامت امام باقر - 18 اسلاید


دانلود پاورپوینت خلفای معاصر با دوران امامت امام باقر - 18 اسلاید

 

 

 

 

الف- ولید بن عبدالملک (86- 96 ه)؛

ž جوانی بی ادب، جبار و ظالم. مروج الذهب 3/ 157- تاریخ الخلفاء 223
žفتح آندلس، خوارزم، سمرقند، کابل، طوس و ... در زمان وی. یعقوبی 2/ 285- تاریخ الخلفاء 224
žکشته شدن «سعید بن جبیر» شخصیت والای شیعی به دست حجاج در زمان وی. (1)
ž کشتن امام سجاد علیه السلام با سم.  مروج الذهب 3/ 164- تاریخ الخلفاء 225

برای دانلود کل پاورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت خلفای معاصر با دوران امامت امام باقر - 18 اسلاید