فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد جایگاه لنزهاى چشمى در درمان و زیبایى

اختصاصی از فی فوو تحقیق در مورد جایگاه لنزهاى چشمى در درمان و زیبایى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد جایگاه لنزهاى چشمى در درمان و زیبایى


تحقیق در مورد جایگاه لنزهاى چشمى در درمان و زیبایى

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات: 2

 

استفاده از لنزهاى تماسى چشمى با جنبه درمانى و یا زیبایى در سال هاى اخیر رشد چشمگیرى داشته است. این که لنزهاى استاندارد را از کجا باید تهیه کرد و چه نکاتى در استفاده از آنها باید رعایت شود، از سؤالات همیشه مطرح، براى مصرف کنندگان است.

خانم دکتر رحیمى عضو هیأت علمى کنگره سراسرى چشم پزشکى ایران در این خصوص مى گوید: براى اصلاح عیوب انکسارى، علاوه بر عینک از لنزهاى تماسى هم استفاده مى شود. البته گاهى لنز صرفاً جهت زیبایى و برخى مواقع هم به عنوان تنها روش درمانى مصرف مى شود. مثلاً در بیماران مبتلا به عیب آستیگمات نامنظم و یا بیمارانى که به قوز قرنیه (کراتوکوئوس) مبتلا هستند عینک جوابگو نیست و براى درمان باید از لنز استفاده شود.

وى با اشاره به وجود دو نوع لنز سخت و نرم در بازار گفت: لنزهاى سخت داراى ساختمان پُلیمرى هستند و نمونه هاى جدید آن نافذ اکسیژن بوده و بدین ترتیب بسیارى از معایب ناشى از لنز سخت رفع شده است. دکتر رحیمى با بیان این که استفاده از لنزهاى سخت در اصلاح عیب آستیگماتیسم چشم مؤثر است مى گوید: از دیگر ویژگى هاى لنز سخت، احتمال کمِ عفونت آن نسبت به لنزهاى نرم است. وى مى افزاید: حساسیت هاى پلکى به علت تماس لنز با پلک، در لنزهاى سخت کمتر است اما همه بیماران قادر به تحمل لنز سخت نیستند. لنزهاى نرم بیشتر براى ورزشکاران و یا براى مصرف کوتاه مدت مثل مهمانى ها کاربرد دارد. این در حالى است که خطر عفونت هاى چشمى در مصرف کنندگان لنزهاى نرم همواره بیشتر است و به طور کلى لنزهاى سخت به مراتب مطمئن تر از لنزهاى نرم هستند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد جایگاه لنزهاى چشمى در درمان و زیبایى

مقاله درباره جایگاه آموزش و پرورش در تعلیم و تربیت 9 صفحه به صورت ورد

اختصاصی از فی فوو مقاله درباره جایگاه آموزش و پرورش در تعلیم و تربیت 9 صفحه به صورت ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره جایگاه آموزش و پرورش در تعلیم و تربیت 9 صفحه به صورت ورد


مقاله درباره جایگاه آموزش و پرورش در تعلیم و تربیت 9 صفحه به صورت ورد

مقاله درباره جایگاه آموزش و پرورش در تعلیم و تربیت 9 صفحه به صورت ورد

تعلیم و تربیت یکی از اساسیترین فعالیتهایی است که در طی یک فرایند نسل اول می‌کوشد تا قدرت آگاهی نسل بعد از خود را در همهٔ زمینه‌ها پرورش داده و آنها را برای برخورد با مسائل گوناگون آماده سازد


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره جایگاه آموزش و پرورش در تعلیم و تربیت 9 صفحه به صورت ورد

تحقیق کامل در مورد جایگاه هنر در جامعه و نظام آموزشی و اهمیت آن

اختصاصی از فی فوو تحقیق کامل در مورد جایگاه هنر در جامعه و نظام آموزشی و اهمیت آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق کامل در مورد جایگاه هنر در جامعه و نظام آموزشی و اهمیت آن


تحقیق کامل در مورد جایگاه هنر در جامعه و نظام آموزشی و اهمیت آن

تحقیق کامل در مورد جایگاه هنر در جامعه و نظام آموزشی و اهمیت آن

فرمت فایل: ورد

تعداد صفحات: 31

 

 

 

 

مقدمه

در شرایط حساس کنونی، و با توجه به احیاء معاونت پرورش در وزارت آموزش و پرورش که قطعاً قبل از آن با حذف امور تربیتی جایگاه هنر هم در آموزش و پرورش به فراموشی سپرده شده بود، ولی تصمیم انقلابی دولت نُهم که جاری و ساری ساختن صدقة جاریة شهیدان رجائی و باهنر را به همراه داشت قطعاً با طرح مقولة هنر و آفرینشهای هنری که بطن، و اساس و پایة فعالیتهای امور تربیتی به حساب می آید در سطوح مختلف تحصیلی و در جامعه انقلابی ما تبدیل به مسئله ای فوری و فوتی گردیده که شاید پس از گذشت چندین سال از تعطیلی و به دست فراموشی سپرده شدن امور تربیتی این تنها فرصت تاریخی بسیار مغتنم و عزیزی باشد برای پرداختن به هنرآموزی و پرورش ذوق و استعداد فرزندان کشور و آشنایی آنان با میراثهای گرانبها و ارزشهای معنوی والا و انقلابی که ریشه در اندیشه های ناب و روح بخش معمار بزرگ انقلاب و مردان بزرگواری همچون شهیدان رجائی و باهنر و هزاران شهید گلگون کفنی که زیباترین جلوه های هنر را با ایثار جان خود به نمایش گذاشتند و برماست که امروز با برافروخته و شعله ور شدن مجدد چراغ نورانی و فروزان امور تربیتی بتوانیم آنگونه که بایسته و شایسته انقلاب اسلامی می باشد و با بهره گیری از هنر این چراغ را نورانی تر و فروزان تر از گذشته نگاه داریم و بر غنای هنر در توسعه فعالیتهای آن بیافزاییم.

چرا که هنر حدیث شریف زندگی دیروز است که امروز هم می تواند صدر اسرافیلی باشد برای قطع وابستگی های ناخواسته ما، زیرا آنچه از این صبح عالمتاب باقی است می تواند تکیه گاهی استوار و مطمئن برای تحرک و پویایی و خلاقیت و سرافرازی باشد و مطمئن هستم که با توجه به تغییر و تحولاتی که امروزه در صحنه علمی دنیا به وقوع پیوسته بگونه ای که عصر امروز را عصر انفجار دانش و اطلاعات و تکنولوژی نام نهاده اند.

تکنولوژی نهفته در هنرهای اصیل و سنتی برگرفته از ارزشهای اصیل و والای انسانی ریشه دار در فرهنگ ارزشمند و ناب انقلابی و اسلامی ما می تواند پایه و اساس خودکفایی باشد چرا که هنرهای اصیل سرچشمه ای خدایی دارند و در حقیقت همان «بار امانتی» است که حضرت احدیت به آدمی عنایت فرموده است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق کامل در مورد جایگاه هنر در جامعه و نظام آموزشی و اهمیت آن

مقاله در مورد شیطان و ابلیس در قرآن و جایگاه آنها در پیشگاه خدا

اختصاصی از فی فوو مقاله در مورد شیطان و ابلیس در قرآن و جایگاه آنها در پیشگاه خدا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد شیطان و ابلیس در قرآن و جایگاه آنها در پیشگاه خدا


مقاله در مورد شیطان و ابلیس در قرآن  و جایگاه آنها در پیشگاه خدا

لینک خرید و دانلود در پایین صفحه

فرمت :word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات :18

 

فهرست:

 

پى‌نوشتها

منابع

 

ممکن است که در قرآن مسائل مختلف، چندین بار و بصورت تکراری آمده اند و خواننده از این بی ترتیبی گیج می شود و مخصوصاً در مورد ابلیس و شیطان .ابلیس نه دفعه در نه سوره مختلف با این نام ذکر می شود. ولی در هفت سوره زیر که درباره زمان بعد از آفرینش آدم است، قضایا کم یا بیش مانند یکدیگر گزارش شده اند. این هفت سوره به این قرار هستند: 2:34 – 7:11 – 15:31 – 17:61 – 18:50 – 20:116 – و 38:74.  سوره 30-34 :2 (یعنی سوره البقره، آیه 30 تا 34) به این قرار است:  30) بیاد آر وقتی که پروردگار فرشتگان را فرمود: من در زمین خلیفه خواهم گماشت، گفتند: آیا کسانی خواهی گماشت که فساد کنند و خونها بریزند و ما خود تسبیح و تقدیس می کنیم. خداوند (یعنی الله) فرمود: من چیزی از اسرار خلقت بشر می دانم که شما نمی دانید. 31) و یاد داد به آدم همه اسماء را و آنگاه حقایق آن اسماء را در نظر فرشتگان پدید آورد و فرمود: اسماء اینان را بیان کن اگر شما در دعوی خود صادقید. 32) گفتند منزهی تو، ما نمی دانیم جز آنچه تو خود به ما تعلیم فرمودی، توئی دانا و حکیم. 33) فرمود ای آدم آنها را آگاه ساز به حقایق این اسماء، چون آگاه ساخت، خدا فرمود: اکنون دانستید که من بر غیب آسمانها و زمین دانا و بر آنچه آشکار و پنهان دارید آگاهم. 34) و چون فرشتگان را فرمان دادیم که بر آدم سجده کنید همه سجده کردند مگر شیطان (در متن اصلی عربی، ابلیس خوانده شده است و شیطان ترجمه غلط فارسی است!) که اِبا کرد و تکبر ورزید و از فرقه کافران گردید.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد شیطان و ابلیس در قرآن و جایگاه آنها در پیشگاه خدا

دانلود تحقیق کامل درمورد جایگاه موسیقی سنتی در ایران

اختصاصی از فی فوو دانلود تحقیق کامل درمورد جایگاه موسیقی سنتی در ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد جایگاه موسیقی سنتی در ایران


دانلود تحقیق کامل درمورد جایگاه موسیقی سنتی در ایران

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :29

 

بخشی از متن مقاله

جایگاه موسیقی سنتی در ایران

من با موسیقی زیسته‌ام و عمر خود را در پی‌رمز و راز این لطیفه نهانی طی کرده‌ام، بدان اندیشیده‌ام و دل در گروی آن نهاده‌ام. هنوز هم آن جذبه نخست، آتش در درونم می‌افکند، مرا می‌رباید و با خود می‌برد، و نمی‌دانم چیست در گوهر این افسونگر که چنین جان‌هایی لطیف را مسحور خویش کرده است. در همه این سال‌ها کمتر مجالی داشتم تا شرح این سودا دهم. «کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست». بر این باور بودم که کار هنرمند آفرینش است و بس؛ و باید تفسیر و سخن گفتن از هنر را به جامعه‌شناسان و فیلسوفان و دیگران سپرد. ولی به عنوان هنرمندی که همواره مورد لطف بیکران مردم است، در برابر پرسش‌های جدی قرار می‌گرفتم. گرچه در حد توان می‌کوشیدم تا دیدگاه خود را توضیح دهم و یا در اندک مصاحبه‌ها با رسانه‌ها برداشت‌های خود را درباره موسیقی ایرانی بیان کنم، اما کمتر این فرصت پیش‌ می‌آمد تا به تفصیل در این باره سخن بگویم. «راز مانا» مجلی بود تا این تاملات را با جامعه در میان بگذارم. و فراتر از این باید بگویم که مجالی بود تا تجربیات و تاملات خود را مروری دیگر داشته باشم. بسیاری از این موضوعات را اندیشیده بودم، اما گفت و گوها فرصتی را پیش آورد تا یک بار دیگر و از دیدی تازه به این موضوعات نظر اندازم. خوشبختانه دوستانم اهل مجامله و تعارف نبودند و تا نکته‌سنجی‌های بسیار نمی‌کردند، و پاسخ دقیق نمی‌گرفتند، قانع نمی‌شدند و به سراغ پرسش دیگر نمی‌رفتند. گمانم لطف این گفت و گوها در این است.

زمانی که نخستین بار ایده تدوین کتاب راز مانا مطرح شد، هم من و هم دوستانم تصور انجام چند گفت‌و گوی ساده را در ذهن داشتیم و بر این باور بودیم که می‌توان در چند جلسه این کار را به سامان رساند. هر چه پیش‌تر می‌رفتیم، آن تصور اولیه بیشتر رنگ می‌باخت تا بدانجا که شاید بتوان گفت که این کتاب نه از ایده اولیه بلکه در جریان گفت‌وگو شکل گرفت. ماجرای شکل‌گیری کتاب خود شرحی خواندنی است و امید است که در ویراست دوم کتاب بدان بپردازیم. وقتی که متن گفت‌وگوها بازخوانی می‌شد، سوالات تازه‌ای طرح می‌شد و پاسخ‌های تازه‌ای را می‌طلبید و آن پاسخ خود سوالی دیگر را میدان می‌داد. به همین دلیل، بخش مهمی از این گفت‌و گو در جریان چندباره رفت و برگشت متون شکل گرفت. تمام آن سخن‌ها که گفته و شنیده شد در این متن راه نیافتند و شاید بر خواننده آگاه این گسیختگی چندان پوشیده نمانده باشد.

پرسش‌هایی که در این کتاب طرح شده‌اند، پرسش‌هایی از جایگاه و نقش موسیقی ایرانی و نقش من در سرنوشت این هنر است و من از چشم خود بدان پرداختم. با این حال باید در نظر داشت که دیگرانی نیز که در این عرصه دستی دارند، خودبه خود مخاطب این پرسش‌هایند. امید است این کتاب آغاز شکل‌گیری گفت‌و گویی وسیع‌تر میان موسیقی‌دانان فرهیختگان و روشنفکران و جامعه درباره سرنوشت موسیقی ایرانی و آینده آن باشد.

محمدرضا شجریان

هنر و موسیقی وجهی از تاریخ و فرهنگ یک ملت است و از این‌رو شایسته آن است تا فیلسوفان و جامعه‌شناسان هنر به قصد شناخت رازهای نهفته و معانی پنهان فرهنگ‌ها در آن تامل کنند. هر قوم یا گروه اجتماعی- هر چقدر هم که از بیان دنیای درونی خود پرهیز کند- چون به عرصه هنر پا می‌نهد قادر به پرده‌پوشی نیست و در این پهنه، به شیوه‌ای ظریف، ناخواسته و نهائی، خود را آشکار می‌کند. ورود به چنین دنیایی و خواندن رازهای نهفته، تمنای فیلسوفان و جامعه‌شناسان هنر است و روشن است که این کار نه چندان سهل و ساده است.

متاسفانه در ایران، عرصه هنر کمتر موضوع چنین تاملات و مطالعاتی بوده است و موسیقی از این حیث، بیشتر از دیگر جلوه‌های هنری مورد غفلت قرار گرفته است. این در حالی است که برخی فیلسوفان هنر، موسیقی را «منطق احساسات و تمایلات جمعی» خوانده‌اند و بر این باورند که موسیقی بازتاباننده الگوی ذهنیت جمعی یک قوم و ملت است و در همه کنش‌های جمعی بازتاب می‌یابد. از این منظر، موسیقی شاید بیش از دیگر جلوه‌های هنری، از حیث مطالعات فرهنگی، جامعه شناسی و حتی فرهنگ سیاسی، درخور توجه است.

موسیقی، تولید احساس به شیوه‌ای بسیار انتزاعی است. احساساتی که با واژه‌ها قابل بیان نیستند و یا به صورت کامل با ابزارهای زبانی بیان نمی‌شوند. تجربه تاریخی حاصل از زیست مشترک یک گروه، در موسیقی آنها بازتاب می‌یابد و هر قوم، گروه یا ملتی که نغمه موسیقی خود را می‌شنود، فشرده تاریخ و تجربه تاریخی خود را حس می‌کند. واکنش احساسی مشترک در برابر نغمه‌های موسیقی، گویی یادآوری خاطره تاریخی آن قوم است.

از میان فیلسوفان هنر، سوزان لانگر توجه بیشتری به این وجه موسیقی نشان داده است. تئوری موسیقی وی بر دریافت ویژه او از فلسفه ذهن و فلسفه هنر متکی است. او کارکرد اصلی ذهن را انتزاع می‌داند و انتزاع چیزی نیست مگر صورت بندی شکلی یا «فرمیک» از پدیده مشاهده شده. این صورت بندی شکلی همان نماد است. نماد ابزاری است که به وسیله آن اطلاعات به دست آمده از تجربه را شکل و صورت می‌بخشیم. لانگر از دو نوع متمایز نمادها سخن می‌گوید: نمادهای گفتاری و نمادهای باز نمایاننده.

مقصود از نماد گفتاری، زبان است که حاوی مجموعه‌ای از واژگان دال بر معنا و قواعدی برای ترکیب معناشناختی واژگان است. اما نمادهای گفتاری در بیان احساسات و تمایلات به ویژه تمایلات ذهنی و درونی، تا حدود اندکی توانایی دارد. اینجاست که تمایلات بازنمایاننده ضرورت پیدا می‌کنند.

ویژگی نمادهای بانمایاننده آن است که به خلاف زبان حاوی مجموعه‌ای از واژگان دال بر معنا و قواعد ترکیب کننده نیست. در این سنخ از نمادها اجزاء تنها از طریق ارتباطشان با ساختار کلی ادراک می‌شوند. نمادهای بازنمایاننده حاوی یک ساختار کلی است که ناظر بیرونی می‌تواند با مطالعه توام با همدلی آن منطق احساسات جمعی یک قوم و ملت را مورد مطالعه قرار دهد.

لانگر موسیقی را از این حیث از سایر جلوه‌های هنری برجسته‌تر می‌یابد. به قول لانگر موسیقی ضمن آن که همچون یک متن قادر است صورت و فرم منطق احساسات جمعی را بازنمایی کند در عین حال نقشی فعال نیز دارد و می‌تواند به صور گوناگون و متنوع، احساسات درونی هر یک از افراد را به قالب یک الگوی مشترک قومی بریزد.

جلوه‌های هنر ایرانی و به ویژه موسیقی از چنین منظری کمتر مورد تامل قرار گرفته است. موسیقی کمتر از حوزه‌های دیگر دریچه خود را بر نگاه‌های فلسفی و جامعه شناختی گشوده است. وجود حداقل دانش فنی موسیقی در میان جامعه‌شناسان و فیلسوفان و آگاهی از مفاهیم و رویکردهای اصلی فلسفی و جامعه شناختی در میان موسیقی‌دانان شرط لازم چنین پیوندی است و شاید مانع اصلی این پیوند از همین واقعیت برخاسته است.

برای بررسی موسیقی، به سیاق سایر محصولات فرهنگی دست کم به سه شیوه می‌توان عمل کرد. نخست آن که خود موسیقی برحسب معانی و پیام‌های موسیقیایی آن و نه لزوماً معانی اشعار آن - موضوع بررسی قرار گیرد. دوم آن که ویژگی‌های مصرف‌کنندگان موسیقی و مخاطبان آثار موسیقیایی بررسی شود؛ و سه دیگر آن که دیدگاه خالقان آثار موسیقیایی مورد مطالعه قرار گیرد. هر شیوه، بخشی از مساله را روشن می‌کند.

ما در این مباحث شیوه سوم را برگزیده‌ایم و تلاش کرده‌ایم تا حدی بیرون از مباحث فنی موسیقی، پاره‌ای از پرسش‌هایی را که هم اکنون در حوزه مطالعات فرهنگی مطرح است با شجریان در میان بگذاریم. دغدغه اصلی ما هنگام گفتگو این پرسش محوری است که ذخیره معنایی موسیقی اصیل (یا سنتی و یا هر لقب دیگری که به آن بدهیم) در مواجهه با دنیای جدید و در برخورد با دیگر انواع موسیقی و نیز پدیده‌های جدید اجتماعی چه موقعیت یافته است؟ موسیقی سنتی هم چنین در برخورد با دیگر منابع سنتی نظیر اخلاق، عرفان، دین و یا حوزه‌های عمل اجتماعی نظیر سیاست و … چه واکنشی نشان داده است؟ و آیا در این جغرافیای رو به تغییر، همچنان می‌تواند نقش اصلی خود را در بیان تجربه زیست مشترک اجتماعی ایفا کند؟

شجریان، مهم‌ترین نماینده موسیقی (آوازی) متعالی است. اگر تقسیم‌بندی هنر عامه پسند (Popular Art) و هنر متعالی (High Art) را بپذیریم. بی تردید شجریان را باید در شمار مهم‌ترین نماینده هنر متعالی قرار داد. پرسش‌هایی که مطرح شد غالباً درباره هنر متعالی مصداق بیشتری دارد و از این‌رو، بهتر آن بود که با مدافع چنین هنری در میان نهاده شود.

در عین حال، آثار او در دو دهه اخیر، نفوذ شگفت‌آوری داشته است و طیف متنوعی از سلیقه‌ها و گروه‌های اجتماعی در شمار مخاطبان آثار او قرار گرفته‌اند. به سخن دیگر، هنر متعالی که غالباً مخاطبان آن منحصر به نخبگان است، توانسته در میان اقشار عادی و نخبگان نفوذ یابد. ترکیبی که از حیث مطالعات فرهنگی حائز اهمیت است.

شهرت و محبوبیت شجریان مستقل از خود او و شخصیت و عقاید او حائز اهمیت است. شهرت و استقبال عمومی از هنر او، گویای آن است که شجریان خود بازتاب خواست‌ها و کشش‌های درونی مخاطبانش است. موقعیتی که وی در طول سال‌های پس از انقلاب با همه فراز و فرودها، آن را حفظ کرده است. طیف مخاطبان او از یک گروه و طبقه اجتماعی فراتر است و نظیر او تنها به چند هنرمنددیگر می‌توان اشاره کرد که طیفی این چنین گسترده را گرد چراغ هنر خود گرد آورده باشند. این مقام و موقع، یک شخصیت یا یک اثر هنری را به آئینه‌ای بدل می‌کند که از طریق آن می‌توان از اثر و خالق آثار به وضعیت مخاطبان پل زد و به وجود پنهان وضعیتی که در آن قرار گرفته‌ایم و به ساختارهای مشترک میان طیف بی‌شمار مخاطبان او واقف شد. این گفتگوها به منزله اهتمام ما برای به زبان‌آوردن نیات و احساسات هنرمندی است که در چنین موقعیت ویژه‌ای قرار گرفته است و ممکن است بتواند در کنار آثار او، جویندگان در عرصه‌های مختلف فکری و فرهنگی را در پاسخ گفتن به برخی پرسش‌ها یاری کند.

آثار شجریان با زندگی اجتماعی و سیاسی دو دهه اخیر پیوند خورده است. آثار او در هر دوره، یادآور فضای اجتماعی و سیاسی است و در مقام اثر هنری در تعامل با چنین فضایی قرار گرفته است. از اینروست که حتی در صدا و سیما بیان صحنه‌های انقلاب با آواز او و اثر او همراه است. چنین موقعیتی خود حائز اهمیت جامعه‌شناختی است و طبعاً دریافت‌های او منبع مهمی برای چنین مطالعه‌ای است.

آنچه شجریان در زمینه مباحث مربوط به فلسفه زیبایی شناختی، ارتباط هنر و زیبایی با اخلاق و قواعد ارزیابی اثر هنری و جنبه اجتماعی و نسبت هنر و قدرت سیاسی و غیره می‌گفت، کلام کسی است که با موسیقی زندگی کرده است و موسیقی و خلق زیبایی، بخش اصلی تجربه زیسته او را تشکیل می‌دهد. او در گفتگو از هنر و جنبه‌های گوناگون آن، بیشتر به تجربه‌های زیسته‌اش اتکا می‌کرد و کمتر به ایده‌هایی متکی بود که این سو و آن سو می‌توان خواند. آنچه می‌گفت حاصل تلاش یک هنرمند برای به کلام آوردن احساس‌ها و انگیزه‌های پنهان و واکنش‌های غریزی و خواستهای ناخودآگاه یک پدید آورنده نمادهای زیبا بود. بسیاری از هنرمندان تنها با زبان هنر خود سخن می‌گویند و به کلام آوردن آنچه را که احساس و تجربه می‌کنند به منتقدان هنر می‌سپارند. اما در همان جلسات نخست گفتگو با شجریان دریافتیم که او خود قادر است تجربه زیسته هنری خود را به زبان آورد و در زمره هنرمندانی است که با آنها تا حدودی می‌توان بیرون از شکاف میان ‎آفرینشگر و منتقد هنری ایستاد و افق‌های هنر را نگریست. بنابراین خواننده در این گفتگوها نبایستی انتظار داشته باشد که آنچه می‌خواند، از روال و نظم و قاعده‌مندی مباحث یک جامعه شناس یا فیلسوف هنر تبعیت کند. اما آنچه شجریان به زبان می‌آورد، برای یک فیلسوف یا جامعه شناس هنر که در زمینه هنر ایران می‌اندیشد، می‌تواند الهام بخش باشد.

شجریان، دلبسته به ایران و مضامین فرهنگ ایرانی است. به تعبیر خودش، به این خاک چونان تن معشوق می‌نگرد و تنها در این خاک احساس قرار کند. او اینک در بام بنای رفیع‌ آواز ایرانی به تنهایی ایستاده است. اما هنوز به افق‌های دوردست می‌نگرد و بر این باور است که اگر یک بار دیگر فرصت آن را داشت که راه رفته را دوباره طی کند، چنان حرکت می‌کرد که از حدود قلمرو ایران فراتر می‌رفت و متولی درخشش آواز ایرانی در سطح جهانی بود. او باور ندارد که زبان فارسی، جهانی کردن آواز ایرانی را ناممکن می‌سازد. به نظر شجریان می‌توان مشخصه‌های زیبایی شناسانه آواز موسیقی ایرانی را چنان گسترش بخشید که حس زیبایی شناختی ایرانی را در سطح جهانی برانگیزد. چنانکه عدم درک زبان انگلیسی یا ایتالیایی و فرانسوی مانع از آن نشده است که خوانندگان این کشورها از قلمروهای خاص جغرافیایی بیرون روند و مقبولیتی بین‌المللی پیدا کنند.

عشق و علاقه به میراث سنت و در عین حال تمنای آن که به سطح سلایق و خواست بین‌المللی واصل شویم، ترکیبی است که ضمن گفتگو با شجریان با جوانب آن آشنا می‌شویم.

شجریان به موسیقی غرب علاقمند است و بی‌آن که با زبان بسیاری از خوانندگان معروف غربی آشنایی داشته باشد، حس برانگیزاننده صدای آنان را در می‌یابد و از آن لذت می‌برد. او در دلایل رشد و شکوفایی موسیقی غربی تامل کرده است و بر این باور است که با تمسک به روش‌هایی نظیر آن می‌توان همان رشد و اعتلا را برای موسیقی ایرانی فراهم آورد. به نظر او موسیقی ایرانی از برخی جهات توانایی‌های نهفته‌ای دارد که موسیقی غربی فاقد آن است و در صورت پروراندن این قابلیت‌ها می‌توان زمینه رشد این موسیقی را فراهم آورد. شجریان موفقیت خود را وامدار همراه کردن دو وجه می‌داند: ادراک حسی خواست‌ها و نیازهای مخاطب و در عین حال تکاء آمیخته با علاقه و اشتیاق به ذخایر سنت. او در صدد نیست که در جهت خواست و نیاز مخاطب یکسره ذخایر سنت را کنار نهد یا مطابق با آن نیازها و خواست‌ها به دگرگونی بنیادی در آن ذخایر دست بزند. برای موسیقی ایرانی مستقل از خواست و توقع دیگران سرشت و عطر و رنگی قائل است و همواره در آفرینش‌های خود این عطر را تعقیب می‌کند. اما در عین حال تقدسی برای آن ذخایر قائل نیست. هنر ایرانی با او در فضای امروز می‌زید و در وهله نخست برآوردن نیاز مخاطب بالفعل خود را در نظر دارد.

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد جایگاه موسیقی سنتی در ایران