فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد تفسیر آیه 40 سوره احزاب

اختصاصی از فی فوو تحقیق در مورد تفسیر آیه 40 سوره احزاب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تفسیر آیه 40 سوره احزاب


تحقیق در مورد تفسیر آیه 40 سوره احزاب

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:11

 

  

 فهرست مطالب

 

 

 

آیه 40
آیه و ترجمه
مَّا کانَ محَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِکُمْ وَ لَکِن رَّسولَ اللَّهِ وَ خَاتَمَ النَّبِیِّینَ وَ کانَ اللَّهُ بِکلِّ شىْءٍ عَلِیماً(40)

 

  ترجمه :

 

 


40 -
محمد پدر هیچیک از مردان شما نبود، ولى رسول خدا و خاتم و آخرین پیامبران است و خداوند به هر چیز آگاه است .

 

  تفسیر:

 

 


مساله خاتمیت
این آیه آخرین سخنى است که خداوند در ارتباط با مساله ازدواج پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) با همسر مطلقه زید براى شکستن یک سنت غلط جاهلى ، بیان مى دارد، و جواب کوتاه و فشرده اى است به عنوان آخرین جواب ، و ضمنا حقیقت مهم دیگرى را که مساله خاتمیت است به تناسب خاصى در ذیل آن بیان مى کند.
نخست مى فرماید: ((محمد پدر هیچیک از مردان شما نبود)) (ما کان محمد ابا احد من رجالکم ).
نه ((زید)) و نه دیگرى ، و اگر یک روز نام پسر محمد بر او گذاردند این تنها یک عادت و سنت بود که با ورود اسلام و نزول قرآن بر چیده شد نه یک رابطه طبیعى و خویشاوندى .
البته پیامبر فرزندان حقیقى به نام ((قاسم )) و ((طیب )) و ((طاهر)) و ((ابراهیم )) داشت ، ولى طبق نقل مورخان همه آنها قبل از بلوغ ، چشم از جهان بستند، و لذا نام ((رجال )) (مردان ) بر آنها اطلاق نشد.

 

 

 

تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 337

 

امام حسن و امام حسین (علیه السلام ) که آنها را فرزندان پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مى خواندند، گرچه به سنین بالا رسیدند، ولى به هنگام نزول این آیه هنوز کودک بودند، بنابر این جمله ما کان محمد ابا احد من رجالکم که به صورت فعل ماضى آمده است بطور قاطع در آن هنگام در حق همه صادق بوده است .
و اگر در بعضى از تعبیرات خود پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مى خوانیم ((انا و على ابوا هذه الامة )): ((من و على پدران این امتیم )) مسلما منظور پدر نسبى نبوده بلکه ابوت ناشى از تعلیم و تربیت و رهبرى بوده است .
با این حال ازدواج با همسر مطلقه زید که قرآن فلسفه آنرا صریحا شکستن سنتهاى نادرست ذکر کرده چیزى نبود که باعث گفتگو در میان این و آن شود، و یا به خواهند آنرا دستاویز براى مقاصد سوء خود کنند.
سپس مى افزاید: ارتباط پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) با شما تنها از ناحیه رسالت و خاتمیت مى باشد ((او رسول الله و خاتم النبیین است )) (و لکن رسول الله و خاتم النبیین ).
بنابر این صدر آیه ارتباط نسبى را بطور کلى قطع مى کند و ذیل آیه ارتباط معنوى ناشى از رسالت و خاتمیت را اثبات مى نماید، و از اینجا پیوند صدر و ذیل روشن مى شود.
از این گذشته اشاره به این حقیقت نیز دارد که در عین حال علاقه او فوق علاقه یک پدر به فرزند است ، چرا که علاقه او علاقه رسول به امت مى باشد، آنهم رسولى که مى داند بعد از او پیامبر دیگرى نخواهد آمد، و باید آنچه مورد نیاز امت است تا دامنه قیامت براى آنها با دقت و با نهایت دلسوزى پیش بینى کند.
و البته خداوند عالم و آگاه همه آنچه را در این زمینه لازم بوده در اختیار او گذارده ، از اصول و فروع و کلیات و جزئیات در تمام زمینه ها، و لذا در پایان آیه مى فرماید: ((خداوند به هر چیز عالم و آگاه بوده و هست )) (و کان الله بکل شى ء علیما).

 

 

 

تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 338

 

این نکته نیز قابل توجه است که خاتم انبیاء بودن ، به معنى ((خاتم المرسلین )) بودن نیز هست ، و اینکه بعضى از دین سازان عصر ما براى مخدوش کردن مساله خاتمیت به این معنى چسبیده اند که قرآن پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) را خاتم انبیاء شمرده ، نه خاتم رسولان این یک اشتباه بزرگ است ، چرا که اگر کسى خاتم انبیاء شد به طریق اولى ((خاتم رسولان )) نیز هست ، زیرا مرحله ((رسالت )) مرحله اى است فراتر از مرحله ((نبوت )) (دقت کنید).
این سخن درست به این مى ماند که بگوئیم : فلان کس در سرزمین حجاز نیست ، چنین کسى مسلما در مکه نخواهد بود، اما اگر بگوئیم در مکه نیست ، ممکن است در نقطه دیگرى از حجاز باشد، بنابر این اگر پیامبر را ((خاتم المرسلین )) مى نامید ممکن بود ((خاتم انبیاء)) نباشد، اما وقتى مى گوید او ((خاتم انبیاء)) است ، مسلما ((خاتم رسولان )) نیز خواهد بود، و به تعبیر مصطلح نسبت ((نبى )) و ((رسول )) نسبت ((عموم و خصوص مطلق است )) (باز هم دقت کنید)

 

  نکته ها:

 

 


1 -
((خاتم )) چیست ؟
((خاتم )) (بر وزن حاتم ) آنگونه که ارباب لغت گفته اند به معنى چیزى است که به وسیله آن پایان داده مى شود، و نیز به معنى چیزى آمده است که با آن اوراق و مانند آن را مهر مى کنند.
در گذشته و امروز این امر معمول بوده و هست که وقتى مى خواهند در نامه یا ظرف یا خانه اى را ببندند و کسى آن را باز نکند روى در، یا روى قفل آن ماده چسبنده اى مى گذارند، و روى آن مهرى مى زنند که امروز از آن تعبیر به ((لاک و مهر)) مى شود.
و این به صورتى است که براى گشودن آن حتما باید مهر و آن شى ء چسبنده

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تفسیر آیه 40 سوره احزاب

تحقیق در مورد احزاب و گروههای سیاسی

اختصاصی از فی فوو تحقیق در مورد احزاب و گروههای سیاسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد احزاب و گروههای سیاسی


تحقیق در مورد احزاب و گروههای سیاسی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه9

 

فهرست مطالب ندارد

ایرج آذرین در مقاله ای تحت عنوان (( دو معضل تشکلهای کارگری ایران: نا پایداری و نفوذ جریانات سیاسی‌)) ( 1 ) نقدی به مقاله ای در نشریه« تشکل» (شماره آزمایشی آذر 79) دارد. ا و جمله ای از نشریه تشکل شماره یاد شده را ذکر کرده وپیرامون آن بحث نسبتا مفصلی را دامن میزند. جمله ای که در نشریه تشکل آمده و ایرج آذرین آنرا نقل میکند و همچنین به آن نسبت (( بی دقتی تاریخی )) میدهد، اینگونه است که: (( از این رو هر زمان که جو خفقان و سرکوب بر جامعه ما حاکم شده، با سرکوب جریانات چپ، اتحادیه ها نیز از حرکت باز مانده و شیرازه آنها از هم پاشیده است))

انتقاد آذرین این است که (( متاسفانه نحوه مرتبط کردن مساله مناسبات تشکلهای کارگری و سازمانهای چپ به مساله علل ناپایداری تشکلهای کارگری نادرست است.)) ( 2‌ )

او محور این نادرستی را اینگونه فرموله میکند: (( یعنی ا نگار اگر جریانات چپ نمیامد ند و در اتحادیه ها حضور تعیین کننده پیدا نمیکرد ند، وقتی خودشان سرکوب میشد ند اتحادیه ها میماند ند. اما اگر ا ز فاکت تاریخی درست حرکت میکرد یم، آن « از این رو» را نمیتوا نستیم در جمله بالا بنویسیم. بلکه به این نتیجه میرسید یم که: چون در ایران، همچون بسیاری کشورها، ا ندیشه های طبقاتی ( چه بورژوایی و چه کارگری ) پیش از رشد عینی خود این طبقات وارد جامعه شد، لذا مبارزه برای تشکیل ا تحادیه های کارگری نیز همواره با تلاش وفعالیت جریانات سیاسی چپ همراه بوده است.)) ( 3 )

بدین ترتیب ایرج آذرین با یک « دقت تاریخی»، بی دقتی تاریخی که از نظر وی در نشریه تشکل آمده است را تصحیح میکند. اما این خود همراه با بی دقتی هائیست که ایرج آذرین با طرح آن، هدف دیگری را د نبال میکند که پائین تر به آن برمیگردیم. قبل از آ ن اشاراتی به این موضوع ضروری بنظر میرسد.

اول اینکه؛ اندیشه طبقاتی، بر بستر نظام طبقاتی و در یک محیط متخا صم طبقاتی بوجود میآ ید. (مثلا وجود یک تشکل کارگری یک اندیشه نیست. بلکه محصول مادیت یافته یک اندیشه است.) بعبارت دیگر رشد عینی خود طبقات، منافع طبقاتی را معین کرده و آن را بصورت اندیشه طبقاتی از خود متساعد میکند. به همین دلیل است که میتوان از« مبارزه برای تشکیل اتحادیه های کارگری » صحبت کرد.

طبقه کارگر نقدا بمثابه یک طبقه، موجودیت عینی دارد. و به همین دلیل میتوا ند برای تشکیل اتحادیه های خود مبارزه کند. اما « اندیشه طبقاتی» بدون حضور ملموس و عینی خود طبقات، تنها در سطح اندیشه و ذهنیت باقی میماند و ا صولا نیازی به متشکل شدن ندارد. در نهایت، این پایه های مادی خود طبقات و منافع طبقاتی آنها است که اندیشه طبقاتی را بوجود میآورد؛ و نه بالعکس.

دوم اینکه؛ همراهی جریانات سیاسی چپ در مبارزه برای تشکیل اتحادیه های کارگری، اولا چیزی از خود مبارزات کارگران برای تشکیل اتحادیه ها و تشکلا تشان کم نمیکند. ثانیاً، این فقط همراهیست و از ماهیت کلمه پیداست که حرکتی، ا ز طرف کسی یا کسانی همراهی میشود. و لذا این همراهی تنها یک شرط بیرونی است که امر حرکت را تسهیل میکند. و نه اینکه خود حرکت را ایجاد و یا متولد کند. (مثلا واکنش غریزی به ستم، بدون اندیشه نیز وجود دارد. اندیشه اما این واکنش را آگاهانه و هدفمند میکند.)

در جمله نقل شده از طرف ایرج آذرین که در نشریه تشکل آمده است، فشرده ای ا ز همان مضامینی را در خود دارد که ایرج آذرین مفصلا بر سر آن بحث کرده و سعی به اثبات همانهایی را دارد که در آن جمله به شکل متراکم وجود دارد. اما بحث ا و از رد همان جمله آغاز میشود.

چیزی که ا ز نظر ایرج آذرین در آ ن جمله غایب است، اینگونه از طرف وی فرموله میشود: (( اما بنظر من مهمترین دلیل ا ز ا ین لسیت و ا ز مقاله غایب ا ست : ا ختناق سیاسی مهمترین علت ناپایداری تشکلهای کارگری د ر ا یران بود و هست.)) ( 4 )

در اینجا نیز ذکر چند نکته ضروری است. اول اینکه؛ مگر میشود نقش احزاب چپ مورد نظر آذرین در تخریب تشکلهای مستقل را منکر شد. جریانهایی که سازمانها و گروههای خود را به جای تشکل های مستقل کارگری قرار دادند و یا به درجات مختلفی به یک یا بخش دیگری از هیئت حاکم تحت لوای «مبارزه با امپریالیزم»از در سازش برآمدند، خود از مسببین شکست انقلاب بوده اند. عدم انتقاد به این جریانها و وانمود کردن اینکه «اختناق» مسبب از همپاشی جنبش کارگری بوده است؛ صحیح نیست. بایستی درسهای این دوره و مشخصاً نقش سازمانهای «چپ» به جنبش کارگری ارائه داده شود.

دوم اینکه، در جمله مقاله « نگاهی گذرا به علل ناپایداری تشکلات کارگری» که از طرف آذرین نقل میشود، مقادیر کافی وجود دارد که اشاره به ا ز هم پاشی شیرازه اتحادیه ها در یک جو خفقان و سرکوب دارد. یعنی در همان جمله، عنصر خفقان و سرکوب، ( تعریف دیگری از دیکتاتوری مورد نظر ایرج آذرین ) دلیل ا صلی نا پایداری اتحادیه ها و از هم پاشیده شدن شیرازه آنها ذکر میشود. و ایرج آذرین در رد ا ین جمله، همراهی جریانات سیاسی چپ د ر مبارزه برای تشکیل اتحادیه های کارگری را میاورد، که به آ ن جمله« تشکل‌» ربطی ندارد. تنها میتوان اینگونه آ ن را مرتبط کرد که آ ن جمله « تشکل » سرکوبی جریانات چپ را بهانه ای برای سرکوبی اتحادیه های کارگری ذکر میکند. و ایرج آذرین، خود دیکتاتوری را عامل ا صلی سرکوب میداند.

سوم اینکه؛ دیکتاتوری بعنوان یک عامل سرکوب، خود سبب واکنش های متشکل به همان دیکتاتوری و حضور مبارزه با دیکتاتوری در ظرفی طبقاتی و تشکل یافته است. لذا ا ین نظرایرج آذرین را نمیتوان بعنوان یک ا صل و قاعده پذیرفت که میگوید: (( ا ین نکته قاعـد تا مورد انکار هیچکس نیست که وجود تشکلهای کارگری تنها در صورت وجود درجه ای از آزادیهای دمکراتیک امکانپذیر است و تشکل پایدار ، لازمه اش نظام سیاسی پایداری است که به درجه ای دمکراتیک باشد.)) ( 5 )

اجازه بدهید که حا ملان این نوع نگاه را در دیدگاهای منشویکی موجود و بخصوص در دیدگاه مرتضی محیط بیابیم. و در مقابل آن دیدگاه آکتیو رضا مقدم را قرار دهیم. او میگوید: (( امروز برای باز گرداندن طبقه کارگر و جنبش کارگری روی ریل مبارزه برای افزایش دستمزد احتیاج به شکستن تور اختناق نیست، باید علیه این ایده ها و افکار مبارزه کرد..طبقه

  


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد احزاب و گروههای سیاسی

تحقیق در مورد تفسیر ایه 40 سوره احزاب

اختصاصی از فی فوو تحقیق در مورد تفسیر ایه 40 سوره احزاب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تفسیر ایه 40 سوره احزاب


تحقیق در مورد تفسیر ایه 40 سوره احزاب

ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه11

 

فهرست مطالب

ندارد

آیه 40
آیه و ترجمه
مَّا کانَ محَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِکُمْ وَ لَکِن رَّسولَ اللَّهِ وَ خَاتَمَ النَّبِیِّینَ وَ کانَ اللَّهُ بِکلِّ شىْءٍ عَلِیماً(40)

  ترجمه :

 


40 -
محمد پدر هیچیک از مردان شما نبود، ولى رسول خدا و خاتم و آخرین پیامبران است و خداوند به هر چیز آگاه است .

  تفسیر:

 


مساله خاتمیت
این آیه آخرین سخنى است که خداوند در ارتباط با مساله ازدواج پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) با همسر مطلقه زید براى شکستن یک سنت غلط جاهلى ، بیان مى دارد، و جواب کوتاه و فشرده اى است به عنوان آخرین جواب ، و ضمنا حقیقت مهم دیگرى را که مساله خاتمیت است به تناسب خاصى در ذیل آن بیان مى کند.
نخست مى فرماید: ((محمد پدر هیچیک از مردان شما نبود)) (ما کان محمد ابا احد من رجالکم ).
نه ((زید)) و نه دیگرى ، و اگر یک روز نام پسر محمد بر او گذاردند این تنها یک عادت و سنت بود که با ورود اسلام و نزول قرآن بر چیده شد نه یک رابطه طبیعى و خویشاوندى .
البته پیامبر فرزندان حقیقى به نام ((قاسم )) و ((طیب )) و ((طاهر)) و ((ابراهیم )) داشت ، ولى طبق نقل مورخان همه آنها قبل از بلوغ ، چشم از جهان بستند، و لذا نام ((رجال )) (مردان ) بر آنها اطلاق نشد.

 

تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 337

امام حسن و امام حسین (علیه السلام ) که آنها را فرزندان پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مى خواندند، گرچه به سنین بالا رسیدند، ولى به هنگام نزول این آیه هنوز کودک بودند، بنابر این جمله ما کان محمد ابا احد من رجالکم که به صورت فعل ماضى آمده است بطور قاطع در آن هنگام در حق همه صادق بوده است .
و اگر در بعضى از تعبیرات خود پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مى خوانیم ((انا و على ابوا هذه الامة )): ((من و على پدران این امتیم )) مسلما منظور پدر نسبى نبوده بلکه ابوت ناشى از تعلیم و تربیت و رهبرى بوده است .
با این حال ازدواج با همسر مطلقه زید که قرآن فلسفه آنرا صریحا شکستن سنتهاى نادرست ذکر کرده چیزى نبود که باعث گفتگو در میان این و آن شود، و یا به خواهند آنرا دستاویز براى مقاصد سوء خود کنند.
سپس مى افزاید: ارتباط پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) با شما تنها از ناحیه رسالت و خاتمیت مى باشد ((او رسول الله و خاتم النبیین است )) (و لکن رسول الله و خاتم النبیین ).
بنابر این صدر آیه ارتباط نسبى را بطور کلى قطع مى کند و ذیل آیه ارتباط معنوى ناشى از رسالت و خاتمیت را اثبات مى نماید، و از اینجا پیوند صدر و ذیل روشن مى شود.
از این گذشته اشاره به این حقیقت نیز دارد که در عین حال علاقه او فوق علاقه یک پدر به فرزند است ، چرا که علاقه او علاقه رسول به امت مى باشد، آنهم رسولى که مى داند بعد از او پیامبر دیگرى نخواهد آمد، و باید آنچه مورد نیاز امت است تا دامنه قیامت براى آنها با دقت و با نهایت دلسوزى پیش بینى کند.
و البته خداوند عالم و آگاه همه آنچه را در این زمینه لازم بوده در اختیار او گذارده ، از اصول و فروع و کلیات و جزئیات در تمام زمینه ها، و لذا در پایان آیه مى فرماید: ((خداوند به هر چیز عالم و آگاه بوده و هست )) (و کان الله بکل شى ء علیما).


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تفسیر ایه 40 سوره احزاب