ماهیت خشونت در فرآمین الهی
مشخصات این فایل
عنوان: بررسی قلمرو حکم اولیه جاسوسی و تجسّس در اسلام
فرمت فایل: word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 22
این مقاله درمورد بررسی قلمرو حکم اولیه جاسوسی و تجسّس در اسلام می باشد.
-1-1- قلمرو حرمت جاسوسی مستفاد از آیات: قدر متیقن از آیات شریفة مذکور این است که تجسّس از اسرار و عیوب اهل ایمان مطلقاً حرام است و این دسته آیاتی که مورد تحلیل قرار گرفت دلالت بر حرمت تجسّس از کفار حربی، دشمنان و معاندان دولت اسلامی، ایجادکنندگان خلل در نظم بیضه اسلام و غیرمسلمانانی که ضرورت ایجاب میکند تا از احوال آنها اطلاع حاصل گردد نمیکند واین دسته افراد حسب رأی نگارنده و پیرو تحلیل آیات تخصّصاً[23] خارج از محدودة دلالت آیه میباشد، اما اینکه با توجه به این آیات تجسّس از اهل ایمان مطلقاً جائز نمیباشد مسلم از آیات قابل استفاده بوده و لذا اگر از روشهای مختلف جاسوسی عیوب و اسرار محرمانة اهل ایمان منکشف گردد مسلّم مرتکب فعل حرام شده و عقاب دارد. مگر اینکه ادلهای برای اخراج از حرام برای جاسوسی از حریم خصوصی اهل ایمان قائل شده باشیم،[24] که بتواند مخصّصی بر اطلاق مذکور باشد. بر این اساس مرحوم امام میفرمایند: هیچکس حق ندارد به خانه یا مغازه و یا محل کار کسی بدون اذن صاحب آنها وارد شود و یا کسی را جلب کند یا به نام کشف جرم یا کشف مرکز گناه و جرم، هرچند بزرگ باشد، شنود بگذارد و یا دنبال اسرار مردم باشد و تجسّس از گناهان غیر نماید یا اسراری را که از غیر به او رسیده هرچند برای یک نفر نیز فاش کند، تمام اینها جرم و گناه است. و مرتکبین امورفوق مجرم و مستحق تعزیر خواهند بود و برخی از آنها موجب حد شرعی میباشند (خمینی، 1361ش، ج17: 140).
لذا بهطور خلاصه باید گفت که با توجه به آیات مذکور تجسّس از احوال اهل ایمان حرام بوده و اجازة آن نیازمند دلیل خاص میباشد که بتواند اطلاق آیات را تقیید بزند.
2-2- احادیث و روایات
در احادیث و روایات نیز حکم حرمت تجسّس از احوال اهل ایمان و اسلام وارد شده است، که بهنوعی میتوان آنها را مفسّر آیات مذکور دانست. بر این اساس نگارنده در این بخش برای ایضاح بهتر قلمرو حرمت به بررسی ادلة حرمت از احادیث و روایات میپردازد، البته از بین روایات بسیار زیادی که وجود دارد آن دسته از روایاتی را مورد بررسی قرار میدهیم که دلالت آنها صریحتر و روشنتر میباشد و در این راستا نگارنده احادیث را به چند دسته تقسیم میکند که هر دسته بهنوعی مفسّر و مبیّن آیات دال بر حرمت بوده و برای ایضاح بهتر قلمرو مستفاد از آیات ناگزیر از بررسی آنها میباشیم.
2-2-1- روایات دال بر نهی از ارتکاب فعل جاسوسی و تجسّس: در سطور ذیل احادیثی که تصریح در مذمومیت و تقبیح جاسوسی و تجسّس دارند بهطور مؤجز ارائه و مورد بررسی قرار میگیرد، که عبارتند از:
یک. امام صادق(ع) فرمودند: «الجهل فی ثلاث تبدل الاخوان و المنابذه بغیر بیان والتجسّس عما لایعنی» (حرانی، 1388ش: 317).
امام صادق(ع) در این حدیث صریحاً میفرمایند تجسّس از چیزی که غرض عقلایی بر آن بار نمیباشد مصداق جهل بوده و انجام آن ممضی شارع نمیباشد. این روایت تنها در یکی از مصادر شیعی نقل شده که متأسفانه مرسل و ضعیف میباشد و مراجع دیگر مانند بحارالانوار به نقل از این منبع آن را روایت کردهاند و اساساً این روایت نمیتواند دلیل مستقل برای انکشاف حکم تجسّس باشد، چه آنکه علاوه بر قصور روایت از لحاظ سند قاصر در بیان حکم نیز میباشد. لکن بهعنوان قرینهای میتواند مفسّر ادلة حرمت تجسّس و جاسوسی باشد و نکتهای که در تفسیر ادلة حرمت از این روایت بر میآید اینکه تجسّس و جاسوسی میتواند دو مصداق داشته باشد و تنها یک مصداق آن یعنی جایی که غرض عقلایی بر آن بار نباشد و بیمعنا باشد در حیطة جهل قرار میگیرد، اما احتمال دارد مصداقی هم باشد که عرض عقلایی داشته و لازم باشد و حتی مصداق تعقل و تفقه باشد.
دو. حدیث دیگری که در این مجموعه میتواند مورد استفاده قرار گیرد حدیث مرسل و ضعیف زیر از منابع اهل تسنن میباشد: «ایاکم والظن فان الظن الکذب الحدیث و لاتحسّسوا ولا تجسّسوا» (نیشابوری، بیتا، ج3: 27).
این روایت گرچه صریحاً حکم حرمت را بیان مینماید لکن تنها در مصادر اهل تسنن ذکر شده است و میتوان آنرا قرینهای بر حکم مستفاد از آیات دانست. براین حدیث از حیث سند و دلالت اشکالاتی وارد است که از بیان آنها برای احتراز از اطالة سخن پرهیز میکنیم.
سه. در جایی دیگر سائل از امام صادق میپرسد: «انّی تزوجت امرأهً متعه فوقع فی نفسی ان لها زوجا، ففتشت عن ذلک فوجدت لها زوجا. قال: ولم فتشت؟» (عاملی، 1403ق، ج14، 457).
این روایت نیز دلالت دارد که باید به ظاهر حال مسلمان اکتفا کرد و نباید به تجسّس و تفتیش از باطن احوال او پرداخت و شاید حکمت این سؤال امام که متضمن توبیخ سائل است این باشد که با تجسّس و تفتیش تو آبرو و عرض آن فرد در معرض هتک قرار میگیرد، لذا این کار بایسته نمیباشد. در روایت دیگری نیز همین مضمون وارد شده و تجسّس و تفتیش از سوی ائمه نهی شده است.[25]
این دسته از روایات که ذکر شده میتواند مفسّر و مبیّن آیة اول باشد و بهطور کلی آیه و احادیث به حرمت تجسّس و تفتیش از احوال مسلمانان دلالت دارند. و بر اهل ایمان بهطور خاص دلالت ندارند البته این عموم با دیگر ادله تخصیص خورده و حمل عام بر خاص خواهد شد.
2-2-2- روایات دال بر تحریم جاسوسی از حوزه شخصی افراد: این دسته از روایات بسیار فراوان بوده و نگارنده برای آنکه حیطة حرمت جاسوسی و تجسّس را بهتر به دست آورد، برای جلوگیری از اطالة کلام به برخی از آنها که دلالتشان واضحتر است اشاره مینماید.
یک. اولین روایتی که در این دسته میتوان بدان استناد کرده و تحریم تجسس از حوزه خصوصی افراد را از آن برداشت نمود عبارت است از: «ثلاثه یعذّبون یوم القیامه... المستمع الی حدیث قوم و هم له کارهون» (حویزی، بیتا، ج5: 93).
در این حدیث شریف یکی از راههای تجسّس یعنی استماع به اقوال دیگران نهی شده است و دلالت دارد بر اینکه دخالت در حیطة شخصی افراد نه تنها مذموم خود آنهاست بلکه خداوند متعال نیز آنرا مذموم میشمارد زیرا در صدر حدیث فاعل آنرا معذب در روز قیامت میداند.
دو. روایت دیگری که در اصل مفید مفاد روایت اول بوده یعنی تقبیح دخالت در حوزة خصوصی افراد، روایت زیر میباشد: «من استمع الی حدیث قوم وهم له کارهون یصب فی اذنیه الانک» (فیض کاشانی، بیتا، ج3: 376).
سه. روایت زیر نیز همان مفاد روایت قبل را ارائه داده و دال بر تقبیح دخالت در حیطههای شخصی افراد میباشد: «عوره المؤمن علی المؤمن حرام؟ فقال: نعم قلت: سفلیه؟ قال: لیس هو حیث تذهب انما هو اذاعه سره» (مجلسی، بیتا، ج75: 214).
بر اساس این روایت امام اسرار مؤمن را عورت میدانند و تلاش برای افشا کردن اسرار مردم و بازگو نمودن آنچه را مردم نمیخواهند دیگران بدانند تحریم میکند و بهطور کلی براساس این حدیث شریف تجسّس از اسرار مردم (که مانند نگاه کردن به عورت آنهاست) و نیز افشای سر او، مشمول حکم تحریم میگردد.
چهار. دیگر روایت مروی از معصوم(ع) که دال بر تحریم تجسّس حوزة خصوصی افراد است روایت زیر میباشد: «انی لم اومر ان اشق عن قلوب الناس ولا اشق بطونهم» (محمدی ری شهری، 1403ق، ج2: 42).
در این روایت معصوم میفرماید: من مأموریت ندارم تا از عقاید و حب و بغض و نیتهای مردم تفتیش و از رازهای آنها تحقیق کنم بلکه من به ظواهر حال مردم قناعت میکنم و تفتیش از پنهانیهای اعمال و اقوال و عقاید و نیات مردم را بر خود جائز نمیدانم. براین اساس مکلفین دیگر نیز جواز ورود به حیطه خصوصی افراد را نداشته و باید به ظاهر حال دیگران اکتفا کنند.
پنج. روایت دیگری که مرحوم کلینی در کتاب شریف کافی نقل مینمایند و مدلول آن تحریم استطلاع و تجسّس از لغزشها و عیوب اهل ایمان میباشد عبارت است از: «لاتطلبوا عثرات المومنین فان من تتبع عثرات اخیه تتبع الله عثراته، ومن تتبع الله عثراته یفضحه ولو فی جوف بیته» (کلینی، بیتا، ج1: 355).
براساس این روایت نیز معصوم از تجسّس و بهدنبال لغزشها و اسرار مؤمنان رفتن نهی مینماید و کسی را که بهدنبال تجسّس و لغزشهای دیگران برود معاقب میداند. در این روایت قید مؤمنین آورده شده که نسبت به دیگر ادله عام، خاص میباشد و لذا بایست روایات عام حمل بر این موارد خاص گردد.
روایات بسیار زیاد دیگری هم وجود دارد که از بهدنبال اسرار و عیوب و پنهانیهای افراد رفتن نهی میکند که از ذکر آنها خودداری میکنیم. چه آنکه با همین اندازه تتبع میتوان قدر متیقن از حرمت جاسوسی و استطلاع را در روایات برداشت کرد.
2-2-3- روایات دال بر حرمت اشاعة فحشاء: این دسته از احادیث میتواند بهعنوان مفسّر و مبیّنی برای آیة دوم باشد و بهطور کلی دلالت بر تحریم اشاعة فحشاء دارند و اگر جاسوسی و استطلاع از احوال دیگران مصداق اشاعه فحشا باشد داخل در دایرة حرمت خواهد شد چنانکه در تفسیر آیه شریفة دال بر اشاعه فحشا گذشت.
روایات کثیری در حوزة تحریم اشاعة فحشاء وجود دارد که جهت اختصار این مقال به یکی از آن موارد اشاره مینماییم:
«من قال فی مؤمن ماراته عیناه وسمعته اذناه فهو من الذین قال الله عزوجل: انّ الذین یحبون ان تشیع الفاحشه من الذین لهم عذاب الیم» (حویزی، بیتا، ج13: 582-583).
در این روایت امام بیان اسرار و پنهانیهای دیگران را مصداق اشاعة فحشاء میدانند و همانطور که اشاعه فحشاء حرام است طبعاً مصادیق آن نیز باید حرام باشد.
حال با توجه به احادیث وارده در حوزههای مربوط به تحریم جاسوسی و تجسس به تحلیل قلمرو تحریم مستفاد از این روایات میپردازیم.
2-3- قلمرو حرمت جاسوسی و تجسّس مستفاد از احادیث و روایات
در یک کلام و بهطور خلاصه میتوان گفت قدر متیقن از احادیث وارده در باب حرمت تجسّس، جاسوسی و حرمت استطلاع از احوال پنهان و عیوب و اسرار اهل ایمان میباشد و این دسته از ادله قاصر از تحریم جاسوسی ضد اجانب و دشمنان اسلام و خوارج از حیطة ایمان میباشد و برداشت این قدر متیقن از روایات صریحتر از آیات دال بر حرمت میباشد چه آنکه صریحا در روایات کلمة مؤمن بکار رفته است و در آن دسته روایاتی هم که عام نقل شدهاند باید جمع عرفی به حمل مطلق بر مقیّد بنماییم.
مقدمه
1- معنای لغوی و اصطلاحی
2- تبیین حکم تجسّس[9] و جاسوسی
2-1- قرآن کریم
-1-1- قلمرو حرمت جاسوسی مستفاد از آیات
2-2- احادیث و روایات
-2-3- روایات دال بر حرمت اشاعة فحشاء:
-3- قلمرو حرمت جاسوسی و تجسّس مستفاد از احادیث و روایات
3- اجماع
- دلیل عقل، بنای عقلا[26] و سیرة متشرعه
نتیجهگیری
فرمت فایل: doc
حجم فایل: (در قسمت پایین صفحه درج شده)
تعداد صفحات فایل: 23
قسمتی از محتوای متن Word
حقوق زن در اسلام
مقدمه:
آنچه را که می خوانید گزیده ای است از نوشته های گرانبار دردانه ای بزرگوار، متفکر، فیلسوف و فقیه ای عالی مقام شهید گرانقدر استاد حاج شیخ مرتضی مطهری(قدس سره) که رهبرو بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران امام خمینی (ره) به مناسبت شهادت این علامه دهر فرمودند: « او با قلمی روان و فکری توانا در تحلیل مسائل اسلامی و توضیح حقایق فلسفی با زبان مردم و بی اضطراب به تعلیم و تربیت جامعه پرداخت. آثار قلم و زبان او بی استثناء آموزنده و روانبخش است، و مواعظ و نصایح او که از قلبی سرشار از ایمان و عقیده نشات می گرفت، برای عارف و عامی سودمند است.»
امید که با عنایت به فرمایش این اسطوره نبرد حق علیه باطل که فرمودند: « من به دانشجویان و طبقه روشنفکران متعهد توصیه می کنم که کتابهای این استاد عزیز را نگذارند با دسیسه های غیر اسلامی فراموش شود.»
این خلاصه تلاشی است هرچند کوچک به پاس زحمات آن روحانی عالیقدر و امید که در درگاه حق قبول واقع شود .
کتاب « نظام حقوق زن در اسلام» کتابی است مشتمل بر سلسله مقالاتی از این استاد عزیز در باب خواستگاری،زن، استقلال اجتماعی، اسلام و تجدد زندگی، مقام زن در قرآن ، حیثیت و حقوق انسانی، مبانی حقوق خانوادگی، تفاوت های زن و مرد ، مهر و نفقه، ارث، طلاق و …
ایشان در مقدمه این مجله چنین نوشته اند:
« مقتضیات عصر ما ایجاب می کند که بسیاری از مسائل مجددا مورد ارزیابی قرار گیرد و به ارزیابی های گذشته بسنده نشود.» نظام حقوق و خانوادگی از جمله این سلسه مسائل است. در این عصر چنین فرض شده که مساله اساسی در این زمینه، « آزادی زن» و « تساوی حقوق» او با مرد است . همه مسائل دیگر فرع این مساله است.
اساسی ترین مساله در مورد « نظام حقوق خانوادگی» لااقل در ردیف مسائل اساسی این است که آیا نظام خانوادگی نظامی است مستقل از سایر نظامات اجتماعی و منطق و معیار ویژه ای دارد، جدا از منطقها و معیار هایی که در سایرتاسیسات اجتماعی به کار می رود. یا هیچ گونه تفاوتی میان این واحد اجتماعی با سایر واحد ها نیست؛ و این واحد همان منطق و همان فلسفه و همان معیارها حاکم ا ست که بر سایر واحد ها و موسسات اجتماعی؟ وثیئه این تردید «دو جنسی» بودن دو رکن اصلی این واحد از یک طرف و توالی نسلی والدین و فرزندان از جانب دیگر است.
دستگاه آفرینش، اعضای این واحد را در وضعهای « نا مشابه» و نا همسانی و با کیفیات و چگونگیهای مختلفی قرار داده است. اجتماع خانوادگی اجتماعی است «طبیعی، قراردادی» یعنی حد متوسطی است میان یک اجتماع غریزی( مانند اجتماع زنبور عسل و موریانه که همه حدود و مقرارات از جانب طبیعت معین شده و امکان سرپیچی نیست) و یک اجتماع قراردادی ( مانند اجتماع مدنی انسانها مه کمتر جنبه طبیعی و غریزی دارد ).
ایشان در ادامه با اشاره به نظر قدمای فلسفه که فلسفه زندگی خانوادگی را بخش مستقلی از حکمت عملی می شمرند.
بزرگانی چون« افلاطون در رساله جمهوریت ، ارسطو در کتاب سیاست، بوعلی در کتاب شفاء » و در ادامه با اشاره به گروهی از نویسندگان و متفکران دنیای غرب از قرن هفدهم به بعد همانند ژان ژاک روسو، ولنزوفتسکیو، این گروه را محق به داشتن حق عظیمی بر جامعیت بشریت چونان مکتشفان ، مخترعان بزرگ می داند.
استاد شهید مطهری در این کتاب با دیدی عمیق و موشکافانه در لابلای صفحات تاریخ چنین متذکر می گردند که : « در همه نهضت های اجتماعی غرب از قرن هفدهم تا قرن حاضر محور اصلی دو چیز بود: « آزادی» و « تساوی» و نظر به اینکه نهضت زن در غرب دنباله سایر نهضت ها بود و بعلاوه ، تاریخ حقوق زن در اروپا از نظر آزادی ها و برابریها فوق العاده مرارت بار بود .
در این مورد نیز جز درباره « آزادی» و «تساوی» سخن نرفت.
به عقیده ایشان اساس و مبنای حقوق طبیعی و نظری خود طبیعت است و اگر انسان از حقوق خاصی برخوردار است که دیگر مخلوقات زنده از آنها بی بهره اند، ریشه اش طبیعت و خلقت آفرینش است و اگر انسانها نیز در حقوق طبیعی مساوی هستند و بایدآزاد زندگی کنند این فرمانی است که در متن خلقت صادر شده است . و دلیل جز آن ندارد.
در پرتو اکتشافات و پیشرفت های علمی زیستی و روانی ، تفاوت های دو جنس روشنتر و مستدلتر گشت و این بی توجهی به اختلافات و تفاوت های موجود بین زن و مرد و لحاظ نکردن حسابهای جداگانه و مانند هر انسان دیگر آزاد آفریده شده و از حقوق مساوی بهره مند باید گردد . ولی او انسانی است با صفات، خصوصیات خاص و مرد انسانی است با صفات و خصوصیات دیگر .
زن و مرد در انسانیت برابرند ولی دو گونه انسانند با دو گونه خصلتهاو هرگونه روانشناسی و این اختلافات ناشی از عوامل جغرافیایی و یا تاریخی و اجتماعی نیست. که مطرح و پایه گذاری شده در متن خلقت و آفرینش انسان است.
پس از هرگونه عملی بر ضد طبیعت و فطرت با توجه به هدفمند بودن این دوگونگی ها، عوارض نا مطلوبی به بار می آورد .
استاد عقیده داشتند که آنچه در نهضت تساوی و آزادی حقوق« زن و مرد » توجه نشد این بود که تساوی و آزادی شرط لازمند، نه کافی.
تساوی حقوق یک مطلب است و تشابه حقوق یک مطلب دیگر.
برابری حقوق زن ومرد از نظر ارزشهای مادی و معنوی یک چیز است، همانندی و همشکلی و همسانی چیز دیگر.در این نهضت عمدا یا سهوا « تساوی» به جای «تشابه» به کار رفته و « برابری» با همانندی یکی شمارده شده ، « کیفیت» تحت الشعاع « کمیت» قرار گرفت . انسان بودن زن موجب فراموشی « زن بودن» وی گردید.
در لابلای این تسامح و سهل انگاری نه فقط شتابزدگی که آثاری از بهره کشی های اقتصادی از سوی سرمایه داران انقلاب صنعتی دیده می شود ، و جهت استناد به این موضوع به بخشی از نوشته های آقای ویل دورانت در فصل نهم کتاب « لذات فلسفه» در باب اوضاع زنان در ویتانیا کبیر آن روزها اشاره می نماید
(توضیحات کامل در داخل فایل)
متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن در این صفحه درج شده به صورت نمونه
ولی در فایل دانلودی بعد پرداخت متن کامل
همراه با تمام متن با فرمت ورد Powerpoint,Word, Excell , ... که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
فرمت فایل: doc
حجم فایل: (در قسمت پایین صفحه درج شده)
تعداد صفحات فایل:25
قسمتی از محتوای متن Word
زکات در اسلام
زکات درلغت به معنی پاکی است وخداوند صدقه واجبه را زکات نام نهاده است چون باعث پاک شدن وتزکیه نفس می گردد:خداوند می فرماید:( ﴿خذ من اموالهم صدقه تطهرهم وتزکیهم بها﴾)توبه/103 «ازاموال مومنان صدقه وزکات بگیر که بدینوسیله ایشان را پاک می نمائی وتزکیه می کنی»تزکیه وتطهیر مومنان به وسیله زکات ازجانب پروردگار شامل افراد جامعه ومومنان است چرا که زکات نفوس افرادرا از گناه وپلیدی بخل وپستی وسنگدلی وخودخواهی وطمع وسایر رذایل اخلاقی واجتماعی که باعث حسادت وتعدی ودشمنی وجنگ وعداوت هستند پاک می نماید ونفس آنها را تزکیه میکندوآنها را به وسیله خیر وبرکت واخلاق عملی به مقام شامخی می رساند که شایستگی سعادت دنیا وآخرت را به دست می آورند
(ارزش ومقام زکات)
خداوند درآیات متعدد به مسلمانان دستور داده است که زکات بدهند ودرهر آیه ای که مردمان را به اقامه نماز دعوت کرده باشد حتما امر به پرداخت زکات نیز همراه آن ذکر شده است .بنابراین نماز وزکات دو پایه وستون بسیار محکمی هستند که دین اسلام برآنها پایه گذاری شده است (فا قیموا الصلاه وآتوا الزکاه )«نماز را به نحواحسن بخوانید وزکات بدهید» مسلمانان نمی توانند وظیفه خود را به نحو احسن نسبت به مسلمانان انجام دهند مگربه وسیله اقامه نماز وادای زکات برای این است که خداون می فرماید:«فان (تابو واقاموا الصلاه وآتوا الزکاه فاخوانکم فی الدین )توبه/11«اگر توبه کردند وپشیمان شدند ونماز را به نحو احسن خواندند وزکات را پرداخت کردند آنگاه برادر دینی شما هستند»خداوند کسانی را که از پرداخت زکات خودداری می کنند تهدید می کند ومی فرماید(ولا یحسبن الذین یبخلون بما آتاهم الله من فضله هو0خیرا لهم بل هو شر لهم وسیطوقون ما بخلوا به یوم القیامه)ال عمران/180 «آنان که نسبت بدانچه خداوند از فضل ونعمت خود بدیشان عطا کرده است بخل می ورزند و(زکات مال را پرداخت نمی کنندودرراه مصالح جامعه دست به بذل وبخشش نمی زنند)گمان نکنند که این کار برای آنها خوب وبه سود ایشان است بلکه این کار برای آنها بد وزیان آنها تمام می شود ودر روز قیامت به آنچه بخل ورزیده اند به صورت طوق به گردن آنها آویخته می شود) پیامبر خدا نیز کسانی را که از دادن زکات خودداری می کنند به فقر وتنگ دستی وداشتن زندگی تلخ تهدید می کند و می فرماید: (وما منع قوم الزکاه الا منعوا القطر من السماء ولولا البهائم لم یمطروا)ابن ماجه «هر قومی که از پرداخت زکات خودداری کند از نزول باران از آسمان محروم می شوند واگر به خاطر حیوانات نمی بود به کلی از باران محروم می شدند»
اسلام همانگونه که برای افراد حقوقی قائل است برای اجتماع نیز حقوقی مقرر داشته است وسهمی از منافع اموال وعایدات مردم را به عنوان صدقات واجب که همان زکات است برای اجتماع در نظر گرفته است تا بدین وسیله زمینه سعادت جامعه وتوازن آن را فراهم نماید وبه او اجازه داده است تا خودش آنرا به مصرف فقرا ومساکین برساند ومحدودشان نکرده که حتما زکات را به حکومت و زمامدار مسلمین یا مامورین جمع آوری زکات بدهند واین خود نوعی احترام واستقلال است که شارع اسلام نسبت به مردم رعایت نموده است ، بنابرین زکات هم بعنوان یک عمل عبادی دارای اهمیت است وهم به عنوان رفع فقر در جامعه و هم اختیاری که به زکات دهنده برای انتخاب زکات گیرنده داده است مهم می باشد.
مصارف زکات
(توضیحات کامل در داخل فایل)
متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن در این صفحه درج شده به صورت نمونه
ولی در فایل دانلودی بعد پرداخت متن کامل
همراه با تمام متن با فرمت ورد Powerpoint,Word, Excell , ... که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است