در این پنج جلد کتاب شما با نحوه کد نویس جاوا وبه طور کلی کد نویسی پرکاربرد جاوا آشنا خواهید شد.
آموزش کامل جاوا برای همه افراد
در این پنج جلد کتاب شما با نحوه کد نویس جاوا وبه طور کلی کد نویسی پرکاربرد جاوا آشنا خواهید شد.
مقاله با عنوان ارزشیابی عملکرد افراد در فرمت ورد در 19 صفحه و شامل مطالب زیر می باشد:
چکیده
مقدمه
دلایل مخالفت اغلب سازمانها با ارزیابی عملکرد
میانگین زمانی ارزیابی عملکرد
معیارهای ارزیابی عملکرد
ارتباط بین ارزیابی عملکرد، ارزشیابی شغل، میزان حقوق و مزایا
روشهای مختلف ارزیابی عملکرد
روش امتیازبندی
روش رتبهبندی مستقیم
روشهای غیر متدوال
روش حصول اطمینان از برابری ارزیابیهای انجام شده در مورد کلیه کارکنان
خطای هالهای
هدف نهایی از ارزیابی عملکرد
ارزیابی عملکرد توسط چه کسانی و در چه مکانی قابل اجرا میباشد؟
خصوصیات شخصیتی ارزیاب
نحوه مواجهه با سئوالات بی جوابی که درجلسه ارزیابی طرح میگردد
نکاتی که باید در حین تکمیل فرم ارزیابی مدنظر داشت
از بدو پیدایش بشر افرادی بوده اند که به واسطه بیماری ، تصادف و توارث از قدرت بینایی محروم شده اما به دلیل برخورداری از سایر قابلیتها مورد توجه قرار گرفته اند آثار به دست آمده از مصر قدیم نمایانگر این حقیقت است که معلولان بینایی ، مورد پذیرش جامعه بوده اند .
اما درباره آموزش منظم معلولان بینایی و همراه سازی آنان با جامعه تا قرن هجدهم اطلاعی در دست نیست بتدریج با انسجام فعالیت های پراکنده به آموزش معلولان بینایی توجه شد و در این راه کشورهایی مانند فرانسه ، امریکا ، انگلستان و ژاپن . . . پیشگام بودند . (نامنی 1381 )
کودک نابینای مادر زاد cinggital و نابینای مطلق تجربه از جهان اطراف خود را به وسیله کنش های سایر حواس ، چیزی که کودک بینابه ندرت از آنها استفاده می کند . به دست می آورد کودک نابینا دانش خود را از جهان مادی و واقعی به طرقی که الزاماً با طرق کودکان بینا تفاوت دارند بنیان می گذارد .
در نتیجه به نظر می رسد که برای کودک بینا غیر ممکن است دنیای کودک نابینا از آن طوری که برای او وجود دارد تجسم و تصور کند برای انجام فعالیت های حرکتی نیز کودک نابینا سایر حواس خود را به کار می برد و کودک بینا بندرت آنها را به کار می گیرد ( حسینی - 1380 ) .
یک کودک نابینا ممکن است به دلیل طرز تلقی های منفی Negative attitude والدین که ناشی از نابینایی اوست ، احساس عدم امنیت کند – گو اینکه کودکان عادی هم به همین دلیل یا دلایل متفاوت دیگر ممکن است دچار این احساس بشوند . بدین ترتیب واکنش های اجتماعی و عاطفی فرد نابینا گرچه ممکن است ناشی از اثرات محیطی باشند ، با وجود این مشخص نیستند ( تفضلی - 1380 )
لیکن افراد دارای آسیب های بینایی نباید به دلیل این ویژگی از صحنه فعالیت های اجتماعی کنار گذارده شوند . واقعیت این است که آنان به خوبی قادرند با استفاده از تسهیلات و تغییراتی که در برنامه ها – شیوه ها و مواد آموزشی به وجود می آید به تحصیل بپردازد و همانند سایر همسالان بینایی خود بر غنای شناخت خویش از جهان اطراف بیفزایند و با برخورداری از فرصت های مناسب به تجربه و عمل پرداخته و با انجام فعالیت های گوناگون به یک تعامل اجتماعی فعال در محیط و جامعه خود توفیق یابند (هراتون -1380 – ترجمه رضاگاه )
شخصیت عبارت است از سازمان بندی روانی و جسمی فرد است. سازمان بندی که ناشی از تجارب زندگی اوست و شامل عوامل ارثی و محیطی می باشد . کودکی که نابینای مادر زاد است به روش خودش از جهان تجربه حاصل می کند او نیز باید از عهده مشکلات مخصوصی که پیش می آید برآید و می توان قبول کرد که به علت نقصی که دارد به احتمال زیاد تحت فشار عصبی قرار گیرد و احساس عدم امنیت و ناکامی را در خودش پرورش دهد .
معمولاً به نظر می رسد که مطالعات پژوهشی به تمام یافته های مسائل سازگاری شخصی ، روانی یا اجتماعی مهم دانش آموزان دارای ضایعه بینایی منتج شوند .
پارسونز در سال 1987 خاطر نشان می سازد که کودکان دارای ضایعات بینایی احساس می کنند که کودکان بینا در زندگی خود عملکرد مؤثری تری نسبت به آنها دارند با وجود این به طور کلی به مسائل خود پنداری این کودکان اساساً به عنوان عملکرد تجارب متقابل محیطی محدود آنها توجه می شود ( تونل 1384 – پاکزاد )
به طور کلی اگر جمعیت بینا با انتظارات دانش آموز نابینا به طور عادی تری برخورد کند و متعاقب آن ارتباط متقابل عادی به وجود آید این مسائل حتماً از بین خواهد رفت .
روش های مختلفی برای اندیشیدن درباره خود وجود دارد که دو اصطلاح مهم در این راستا خودپنداره و عزت نفس می باشند . خودپنداره معرف مهمترین جنبه شخصیت افراد می باشد که به شناسایی انسان از خود اشاره دارد آنچه که ما از شخصیت خود می دانیم ناشی از مجموعه ای از اطلاعات و شناخت فرد از ویژگی های شخصی و عقاید خود می باشد که جنبه توصیفی ندارد خودپنداری در ارتباط با دو عامل دیگر قرارداد مهارت ها و توانایی های فرد و عزت نفس هر چه توانایی ها و مهارت های فرد افزایش یابد یا بر نقشه شناختی فرد از خود پیچیده تر و گسترده تر می شود . لذا با افزایش مهارت ها و توانایی های فردی ، خودپنداره عمیق تر می شود .
عزت نفس نیز جنبه قضاوتی دارد و ارزشیابی فرد از خود می باشد . یعنی فردی که از خودآگاهی برخوردار است ، نوعی ارزش گذاری بر روی صفات خود دارد و چنانچه این ارزش گذاری منفی باشد عزت نفس خدشه دار می شود بنابراین عزت نفس عبارت است از ارزشی که اطلاعات درون خود پنداره برای فرد دارد و از اعتقادات فرد در مورد تمام صفات و ویژگی هایی که در اوست ناشی می شود ( بیابانگرد 1373 ) از مهم ترین صفات شخصیتی خود پنداره و عزت نفس می باشد زیرا سایر صفات شدیداً تحت تأثیر این مشخصه های شخصیتی قرار دارند عزت نفس و خودپنداره مثبت در شخصیت فرد موجب رشد و موفقیت وی می گردد و بر عکس پایین بودن آن موجب بسیاری از بد بختیها و انحرافات می شود . ( بیابانگرد 1373 ، صفحه 62 )
همچنانکه نوجوانان از خود درکی پیدا می کنند و هویت خود را درمی یابند تلویحاً برای خصوصیات خودش ارزش منفی یا مثبت قایل می شوند مجموعات این ارزیابی هایی که فرد از خود می کند خودپنداره او را تشکیل می دهد که خودپنداره و عزت نفس به ارزیابی های شخص ، خصوصیاتش اطلاق می شود ( یاسایی ، 1370 )
کودکان استثنایی به عنوان گروهی از افراد همواره در تاریخ و جوامع گوناگون به طور مختلف مورد توجه قرار گرفته اند این گروه به طور اعم شامل : افراد تیز هوش – عقب مانده ذهنی – ناسازگار و نابینا بوده اند .
در این میان گروه نابینا کمتر مورد توجه بوده و تحقیقات کمتری در مورد آنها انجام گرفته است و بیشترین تحقیقات در خصوص افراد عقب مانده ذهنی و مسایل و
مشکلات مربوط به آن بوده است و در ارتباط با نابینایان حتی به تعداد انگشتان دست هم تحقیقات مفید وجود ندارد.
در واقع افراد نیازمند به اعتماد به نفس می باشند تا در سایر آن بتوانند راه خوشبختی خود را هموار کنند و به هر میزان که افراد رشد کنند و بیشتر با مسایل و مشکلات زندگی مواجه می شوند نیاز آنها به اعتماد به نفس و خود پنداره بیشتر می شود ( قائمی - 1371)
این تحقیق به دنبال این مسئله می باشد که آیا میزان خودپنداره افراد نابینا و عادی متفاوت است ؟
مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّه
حضرت علی(ع)
موضوع شناخت افراد استثنایی خصوصیات افراد نابینا ، مطالعه و آشنایی با خصوصیات روانی آنها بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب کرده است .
نقص بینایی بیش از هر معلولیت دیگر ناتوانی با می آورد چون نابینایی نمایان تر از سایر معلولیت هاست نشانه هایی از قبیل عصای سفید ، عینک های سیاه و ضخیم و سگ راهنما .
مسئله خودپنداره و مقوله خود ارزشمندی از اساسی ترین عوامل رشد مطلوب در شخصیت نوجوانان است برخورداری از اراده و اعتماد به نفس قوی – قدرت و ابتکار ، خلاقیت و نوآوری ، سلامت فکر و بهداشت روانی رابطه مستقیمی با میزان و چگونگی خودپنداره و عزت نفس دارد .
فرد ادراک شده همان خودپنداره است یعنی یک دیدگاه عینی درباره مهارت ها – صفات – ویژگی هایی که در یک فرد وجود دارد با فرد فاقد آنهاست .
خود ایده آل عبارت است از تصویری که هر فرد دوست دارد از خود داشته باشد که لزوماً پنداری پوچ و بی معنی نیست بلکه یک تمایل صادقانه برای داشتن نگرش ها ، اسنادهای خاص می باشد و زمانی که فرد ادراک شده و خود را ایده ال با هم همتراز باشد فرد از عزت نفس بالایی برخوردار خواهد بود ( نوابی - 1373 )
جامعه ای که افراد آن از احساس خود پنداره بالا و عزت نفس بالایی برخوردار باشند . در مقابل مسایل و مشکلات و انواع مسایل زندگی از جمله فشار های روانی ، تهدید ها حوادث ناگوار طبیعی مثل : سیل ، زلزله و بیماری های روانی ( اضطراب ، افسردگی ، اکلیسم، اسکزیوفرینیا و . . . ) مقاوم و پایدار خوهد بود که این امر شکوفایی استعدادهای نهفته ، خلاقیت و پیشرفت های فرهنگی اقتصادی ، اجتماعی و . . . را به دنبال خواهد داشت ( بیابانگرد - 1374 )
خلاصه اینکه خودپنداره یک جنبه مهم در کنش کلی فرد است و با زمینه های دیگر آن از جمله : سلامت روانی ، اجتماعی در عملکرد تحصیلی در ارتباط است . به این صورت که می تواند هم علت و هم معلول نوعی از عملکرد که در زمینه دیگر حاصل شده است باشد (بیابانگرد 1374 )
حال اهمیت و ضرورت انجام این پژوهش بدین قرار است :
اهداف کلی : آگاه نمودن مشاورین – معلمان و مسئولین تعلیم و تربیت نسبت به خودپنداره افراد بینا و نابینا که بر اساس این آگاهی می توانند تصمیمات منطقی برای شناسایی بیشتر و ارتقاء خود پنداره در جهت مثبت اتخاذ نمایند .
اهداف جزئی یا رفتاری :
بین میزان خودپنداره افراد نابینا و بینا تفاوت وجود دارد .
تعاریف واژه ها و اصطلاحات :
خودپنداره :
عبارت است از یک قضاوت شخصی در مورد با ارزش بودن یا بی ارزش بودن ، قبولی و عدم خود که نگرش او متظاهر می شود . در حقیقت شخص ممکن است خود را آن طوری که می بیند . ببیند .
خودپنداره :
مجموعه ای از مفاهیمی است که فرد برای توصیف خویش از آنها استفاده می کند
( غلامپور - 1385 )
تعاریف عملیاتی :
خودپنداره :
در این پژوهش منظور از خودپنداره میزان نمره ای است که آزمودنی از آزمون خودپنداره راجرز کسب می کند .
فرد نابینا :
فردی است که به دلایل ارثی و مادر زادی یا اکتسابی بینایی خود را از دست داده است
فرد بینا :
فردی است که از لحاظ جسمی ، ذهنی – اجتماعی مشکلی ندارد و می تواند به طور طبیعی به زندگی خود ادامه بدهد.
شامل 92 صفحه فایل word قابل ویرایش
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 1
دانلود جدول افراد خانواده و فامیل به زبان انگلیسی
فرمت فایل: word(قابل ویرایش)تعداد صفحات81
مقدمـه
روان شناسان در دهه های اخیر در بررسی اختلالات رفتاری و انحرافات به این نتیجه رسیده اند که بسیاری از اختلالات و آسیب ها در ناتوانی افراد در تحلیل صحیح و مناسب از خود و موقعیت خویش ، عدم احساس کنترل ، و کفایت شخصی جهت رویارویی با موقعیت های دشوار و عدم آمادگی برای حل مشکلات و مسائل زندگی به شیوه مناسب ، ریشه دارد . بنابراین با توجه به تغییرات و پیچیدگی های روز افزون جامعه و گسترش روابط اجتماعی ، آماده سازی افراد به خصوص نسل جوان جهت رویارویی با موقعیت های دشوار امری ضروری به نظر می رسد . در همین راستا روان شناسان با حمایت سازمان های ملی و بین المللی ، جهت پیشگیری از بیماریهای روانی و ناهنجاریهای اجتماعی آموزش مهارت های زندگی را در سراسر جهان و در سطح مدارس آغاز نموده اند . ( طارمیان و همکاران 1378 ، ص 14 )
آنچه امروزه تحت عنوان مهارت های زندگی مشهود است تنها حاصل کار پژوهشگران عصر حاضر نیست بلکه بسیاری از این مهارتها در لابلای تعالیم الهی بخصوص در قرآن و احادیث معصومین بیان شده است . به طوری که تلاش برای برقراری ارتباط مفید و مؤثر با دیگران ، خودشناسی و توجه به ارزشها که از فصول اساسی درس مهارتهای زندگی است به کرات در قرآن ، نهج البلاغه ، و صحیفه سجادیه و احادیث منقول از سایر معصومین مورد تأکید قرار گرفته است . ( همان منبع ص 45 )
هدف اصلی سازمان بهداشت جهانی از ایجاد طرح مهارت های زندگی در زمینه بهداشت روانی این است که جوامع مختلف در سطوح جهان نسبت به گسترش ، به کارگیری و ارزیابی برنامه آموزش مهارتهای زندگی را متمرکز بر رشد توانائی های روانی مانند حل مسئله ، مقابله با هیجانات ، خود آگاهی ، سازگاری اجتماعی و کنترل استرس بین کودکان و نوجوانان است اقدام نمایند . ( ناستاسیا 1998 مقاله )
با توجه به نقش مهم مدارس در تأمین بهداشت روانی دانش آموزان ، برنامه آموزش مهارتهای زندگی روش مؤثری در جهت رشد شخصیت سالم دانش آموزان و تأمین و حفظ بهداشت روانی دانش آموزان تلقی می شود . به این ترتیب مدارس به جای این که تنها بر افزایش عملکرد تحصیلی دانش آموزان تمرکز نمایند باید بر تأمین و حفظ روان آنان نیز تأکید نمایند و اقدامات لازم را به منظور تحقق هدف مذکور انجام دهند چرا که اگر هدف فوق تحقق یابد بسیاری از مشکلات تحصیلی و آموزشگاهی نیز خود به خود کاهش می یابند . ( همان منبع )
بیـان مسئله و سـؤالات پـژوهش
رشد انسان در زمینه های روانی ، اجتماعی ، جسمانی ، جنسی ، شغلی ، شناختی ، الگو ( خود ) اخلاقی و عاطفی صورت می گیرد هر یک از زمینه ها نیازمند مهارت و توانایی می باشد . در واقع می توان گفت که تکامل مراحل رشدی وابسته به مهارتهای زندگی است . زمانی که افراد مهارت های زندگی اساسی را کسب نمایند در عملکرد بهینه خود پیشرفت می کنند . آموزش مهارتهای زندگی نقش اساسی را در بهداشت روانی ایفا می کند و البته زمانی که در یک مقطع رشدی مناسب ارائه شود نقش برجسته تری خواهد داشت . به طور تعیین می توان گفت که بسیاری از نوروزها و سایکوزها ناشی از نقص در رشد مهارت های زندگی اساسی است . در واقع آموزش مهارت های زندگی نقش درمانی دارد . ( گتیتر ، گازدا و داردن ، 1996 مقاله )
همان گونه که بروکز ( 1984 ) اشاره کرده است رویکرد مهارت های زندگی یک چهارچوب سازمان یافته ای را برای مراکز مشاوره و بهداشت روانی فراهم می کند و یک عنصر آموزشی یکسوی و مهم برای مدارس ابتدایی و دبیرستان می باشد .
حال با در نظر گرفتن هدف کلی این پژوهش سئوالاتی در همین راستا مطرح می شوند :
1. آیا بین افسردگی کسانی که آموزش مهارت زندگی را دیده اند با آن هایی که این آموزش ها را ندیده اند تفاوت وجود دارد ؟
2. آیا بین شکایات جسمانی کسانی که آموزش مهارت زندگی را دیده اند با آن هایی که این آموزش ها را ندیده اند تفاوت وجود دارد ؟
3. آیا بین وسواس ـ اجبار کسانی که آموزش مهارت زندگی را دیده اند با آن هایی که این آموزش ها را ندیده اند تفاوت وجود دارد ؟
4. آیا بین حساسیت در روابط بین فردی کسانی که آموزش مهارت زندگی را دیده اند با آن هایی که این آموزش ها را ندیده اند تفاوت وجود دارد ؟
5. آیا بین اضطراب کسانی که آموزش مهارت زندگی را دیده اند با آن هایی که این آموزش ها را ندیده اند تفاوت وجود دارد ؟
6. آیا بین پرخاشگری کسانی که آموزش مهارت زندگی را دیده اند با آن هایی که این آموزش ها را ندیده اند تفاوت وجود دارد ؟
7. آیا بین خوبی کسانی که آموزش مهارت زندگی را دیده اند با آن هایی که این آموزش ها را ندیده اند تفاوت وجود دارد ؟
8. آیا بین افکار پارانوئیدی کسانی که آموزش مهارت زندگی را دیده اند با آن هایی که این آموزش ها را ندیده اند تفاوت وجود دارد ؟
9. آیا بین روان پریشی کسانی که آموزش مهارت زندگی را دیده اند با آن هایی که این آموزش ها را ندیده اند تفاوت وجود دارد ؟
10. آیا بین سلامت روان کسانی که آموزش مهارت زندگی را دیده اند با آن هایی که این آموزش ها را ندیده اند تفاوت وجود دارد ؟
اهمیـت و ضـرورت پـژوهش
امروزه در سراسر جهان بر اهمیت بهداشت روانی تأکید می شود و روز به روز با انجام تحقیقات وسیع و گوناگون اهمیت و نقش آن در زندگی فردی . اجتماعی آشکارتر می گردد. به طوری که سال 2001 میلادی از طرف سازمان بهداشت جهانی ، تحت عنوان سال جهانی « بهداشت روانی » اعلام گردید . سازمان مذکور در این سال شعار « غفلت بس است ، مراقبت کنیم » را جهت آشکارتر ساختن موضوع مطرح نمود . ( سازمان بهداشت جهانی ، 2001 )
این امر نشان دهنده آن است که بهداشت روانی موضوعی است که باید در سطح جهان مورد توجه قرار گیرد یکی از دلایلی که در اهمیت این موضوع مطرح است ، شیوع روزافزون ابتلاء به انواع اختلالات روانی در سطح جهان است و دلیل مهم دیگر آن ، اهمیت و ضرورت پیشگیری از بیماری های روانی است می توان گفت عمده ترین هدف بهداشت روانی پیشگیری است و از سه نوع پیشگیری که در بهداشت روانی مطرح می شود پیشگیری اولیه مورد توجه بیشتری قرار دارد . در پیشگیری اولیه جمعیت سالم در جامعه مورد نظر است و تمام اقداماتی که در این حیطی صورت می گیرد در جهت آمادع سازی افراد و فراهم نمودن شرایط مناسب برای زندگی سالم از تماکمی جنبه های جسمانی ، روانی ، اجتماعی می باشد . بنابراین هدف ، افزایش آمادگی و توانایی افراد در برخورد صحیح و مناسب با رویدادهای زندگی می باشد .
حسینی ( 1378 ) معتقد است آموزش ، اساسی ترین روش پیشگیری اولیه است . از طرفی دیگر مهمترین و مؤثرترین دوره سنی جهت آموزش پیشگیرانه ، دوره نوجوانی است .
پژوهش ها نشان می دهند که آموزش مهارت های زندگی به ارتقاء بهداشت روانی کودکان و نوجوانان در ابعاد مختلف زندگی کمک می کند و از اساسی ترین برنامه های پیشگیرانه در سطح اولیه به شمار می رود .
سلامتی بخش اصلی یک زندگی شاد است و مدارس نقش مهمی در آگاه ساختن نوجوانان پیرامون مسائل بهداشتی و سلامتی و آموزش علوم زندگی به آنان دارد.
امروزه علی رغم ایجاد تغییرات عمیق فرهنگی و تغییر در شیوه های زندگی ، بسیاری از افراد در رویارویی با مسائل زندگی فاقد توانایی های لازم و اساسی هستند و همین امر آنان را در مواجهه با مسائل و مشکلات زندگی روزمره و مقتضیات آن آسیب پذیر ساخته است . پژوهش ها بی شمار نشان داده اند که بسیاری از مشکلات بهداشتی و اختلالات روانی ـ عاطفی ریشه های روانی ـ اجتماعی دارند . برای مثال ، پژوهش در زمنیه اعتیاد و سوء مصرف مواد نشان داده است که سه عامل مرتبط با سوء مصرف مواد عبارتند از : عزت نفس ضعیف ، ناتوانی در بیان احساسات و فقدان مهارت های ارتباطی . همچنین پژوهش ها نشان داده اند که بین خود کارآمدی ضعیف و مصرف سیگار و الکل ، سوء مصرف مواد ، رفتارهای مخاطره آمیز و ضعیف عملکرد شناختی رابطه معنا داری وجود دارد و مطالعات نشان داده اند که ارتقاء مهارت های مقابله ای و توانایی های روانی اجتماعی در بهبود زندگی بسیار مؤثر است . توانایی های روانی ـ اجتماعی عبارتست از آن گروه توانایی ها که فرد را برای مقابله مؤثر و پرداختن به کشمکش ها و موقعیت های زندگی یاری می کند این توانایی ها فرد را قادر می سازد تا در رابطه با سایر انسان ها ، جامعه ، فرهنگ و محیط خود مثبت و سازگارانه عمل کند و سلامت روانی خود را تأمین نمایند .