فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

گزارش تخصصی معلمان بررسی رابطه بین اوقات فراغت و انگیزه درسی و تحصیلی در بین دانش آموزان مقطع ابتدایی

اختصاصی از فی فوو گزارش تخصصی معلمان بررسی رابطه بین اوقات فراغت و انگیزه درسی و تحصیلی در بین دانش آموزان مقطع ابتدایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

گزارش تخصصی معلمان بررسی رابطه بین اوقات فراغت و انگیزه درسی و تحصیلی در بین دانش آموزان مقطع ابتدایی


گزارش تخصصی معلمان بررسی رابطه بین اوقات فراغت و انگیزه درسی و تحصیلی در بین دانش آموزان مقطع ابتدایی

دانلود گزارش تخصصی معلمان بررسی رابطه بین اوقات فراغت و انگیزه درسی و تحصیلی در بین دانش آموزان مقطع ابتدایی بافرمت ورد وقابل ویرایش تعداد صفحات 130

دانلود گزارش تخصصی معلمان,راهکارها,پیشنهادات,گزارش تخصصی فرهنگیان,

این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد

مقدمه


اوقات فراغت اگر چه فرصت، نعمت و سرمایه، ارزشمندی است که باید قدر آن را به خوبی دانست لیکن از جهت عدم توجه به برنامه ریزی مناسب و بهره گیری لازم از آن، می تواند به مسأله، معضل خطرناکی برای نسل نوجوان و جوان و دانش آموز و دانش آموز و همه اقشار جامعه تبدیل گردد. لازمه بهره گیری بهینه از این فرصت سازنده و ارزنده، محصور کردن و حفظ کردن آن از طریق طرح های آموزشی، تربیتی و سرگرمی های مفید و ایجاد فرصت های جدید تجربی خارج از محیط های رسمی کار و درس و مدرسه می باشد. باید اوقات ارزشمند و طلایی را آن گونه حفظ کنیم و بسازیم که شیطان و شیاطین برایش برنامه ریزی نکنند. آری اگر عقل فردی و مدیریتی جامعه برای این امر مهم اقدام نکند نفس و شیطان برای آن  برنامه ریزی می کنند و آن را در جهت اهداف سو به کار خواهند گرفت. ضرورت اوقات فراغت و چگونگی گذراندن آن را با سختی از دکتر تی بی شپرد آغاز می کنیم. بسیاری از توفیقات عقل ساز و حکمت آموز در اوقات فراغت آدمی حاصل می شود او در توضیح این حقیقت می گوید: کارگران و آنان که در حجم پایان ناپذیر کارهای پیش پاافتاده و روزمره که هرگز پایانی ندارد، گرفتارند، شانس و فرصت چندانی در دست یافتن به حکمت و معرفت ندارند. فلسفه، سیاست، هنر، ادبیات، موسیقی و معرفت تنها به کسانی تعلق داشته و دارد که سعادت سرنوشت برای آن ها فرصتی فراهم آورده باشد تا بیندیشند و تأمل کنند و به تحقیق و مطالعه ومشاهده و تجربه بپردازند( امین انور، 1373).
بخش اعظم مشکلات آموزشی، تربیتی، روانی و رفتاری و اجتماعی نسل جدید و جوان جامعه امروزی ما، اعم از دانش آموزان و غیره ناشی از عدم امکان تجربه کردن فرصت ها و تسهیلاتی که در فضای خارج از آموزشگاه ها و نظام تعلیمات مدرسه ای و دانشگاهی برای کسب معلومات، درک فضیلت ها و لذت ها و مهارت ها و     کارآمدی ها می باشد( همان منبع).

بیان مسأله
بدون شک دانش آموزان هر جامعه، سرمایه های گرانبهایی اند که اگر مورد بی توجهی قرار گیرند در تصمیم گیری ها مدنظر نباشند، آن جامعه دچار خسران زیادی خواهد شد، با نگاهی به ارقام بودجه کشورهای صنعتی و پیش رفته در مقایسه با کشورهای جهان سوم فاصله زیاد بین آن دو را می توان دید.
بسیاری از کشورهای توسعه یافته معتقدند که هر چه در این ارتباط هزینه نمایند، تبدیل به سرمایه های دیگری در ابعاد مختلف آن کشور خواهد شد. در میان دانش آموزان با توجه به دانش آموزان متوسطه جایگاه ویژه ای دارد. زیرا علاوه بر این که در آینده نزدیک می توانند در امور جامعه مؤثر واقع شوند. در زمان تحصیل هم به دلیل ویژگی های خاصی که دارند، قادرند منشاء حرکت های سازنده یا مخرب شوند. بدین لحاظ هر چه به این نیروی خارق العاده توجه شود از قدرت خروشان و پر تحرک آنان می توان بهره جست و هر چه به بوته فراموشی سپرده شوند، این سیل عظیم می تواند خسارت زیادی را به وجود آورد، سؤالی که در این جا مطرح است این است که در برابر هدر رفتن فرصت های جوانی چه کسانی مسئولند. بدیهی است که نظام تعلیم و تربیت به تنهایی نمی تواند در تربیت و استفاده صحیح از جوانان موفق شود. یکی از موضوعات بسیار مهم برنامه ریزی برای اوقات فراغت دانش آموزان می باشد که اگر اصولی و حساب شده باشد می توانند زمینه رشد و تعالی جامعه مهیا نمایند و کشور را از آسیب ها و خطرات احتمالی که ممکن است در اثر بی توجهی به این امر گریبان گیر کشور شود مصون بدارد. فلسفه اوقات فراغت از پیچیدگی، تنوع و تفاوت های بنیادی برخوردار است هر فرد بر اساس تفاوت های زیست شناختی( بیولوژیک) فرهنگی، نگرش و تجربیات گذشته و اهداف و مقاصدی که برای آینده خود دارد، تعبیر متفاوت و یا متضاد نسبت به دیگران از تأمین اوقات فراغت و چگونگی تأثیر آن به انگیزه دارد. اگر ما بتوان تأثیر و تأثری را که این دو اثر انگیزه و اوقات فراغت یکدیگر دارند را به درستی مشخص نمائیم قدم مثبتی در راه کسب هر چه بهتر علم و دانش همراه با لذت بردن از زندگی برداشته ایم( امین انور، 1373).
هدف از بررسی رابطه بین اوقات فراغت و انگیزه تحصیلی دانش آموزان دبستان های پسرانه یا دخترانه شهرستان نهاوند می باشد و قصد بر آن است که آیا رابطه ای بین این دو وجود دارد یا نه.
تعریف نظری
تعریف اوقات فراغت:
•    اوقات فراغت را غالباً به معنای بی کاری، اوقات غیر موظف، ساعات بدون بهره، اوقات غیر رسمی و ... تلقی می نمایند. یا به عبارتی وقت فراغت زمانی است که احساس مسئولیت فرد در آن شرایط به پایین ترین و ضعیف ترین درجه خود برسد( عصاره، 1377).
انگیزه:
•    انگیزه عبارت است از نیروی محرک درونی افراد که آن ها را وادار به انجام عملی می کند.
پیشرفت تحصیلی:
•    پیشرفت تحصیلی را می توان گام هایی به جلو برای استفاده بهینه از استعداد و توانایی های خدادادی امکانات و منابع آموزشی جهت کسب بیشتر علوم و معرفت انسانی تعریف نمود.
انگیزه تحصیلی:
•    انگیزه در واقع همان نیروی محرک انسان برای انجام رفتارها و اعمال او می باشد به گونه ای که اگر فردی از انگیزه کافی برای انجام یک فعالیت برخوردار نباشد، آن کار را ترک خواهد کرد( هرسی و بلانچارد، 1374).
•    
انگیزش:
•    عبارت است از تمام عوامل درونی( آگاهانه و ناآگاهانه)، آماده کنند. انسان به تحقیق بخشیدن به بعضی از اعمال، گرایش و اهداف(همان منبع).
•    انگیزه فرایندی است که طی آن فعالیت هدف محور برانگیخته و حفظ می شود. انگیزه، یک فرایند است نه یک فرآورده.
•    اوقات فراغت در لغت جمع کلمه وقت یعنی هنگام ها، روزگارها و ساعات تعریف شده است. در زبان فارسی فراغت در لغت به معنای آسودگی و آسایش است. در معنای دیگر آمده است که فراغت در لغت به معنای فراغ آسایش، آرامش و استراحت است و آزاد بودن از کار روزانه و هرگونه مجال و فرصت دیگر نیز معنی می شود.
ضرورت و اهمیت تحقیق:
همان طور که می دانید اهمیت یافتن اوقات فراغت در جامعه امروز آن چنان محسوس و ملموس است که با اندک توجهی به انتظارات و روحیات مردم می توان به آن پی برد. چون که اوقات فراغت بخش مهمی از زندگی دانش آموزان برای گذراندن اوقات فراغت آن ها اقدام کنیم می توانیم باعث ایجاد و انگیزه کافی در آن ها برای پیشرفت در کلیه مراحل زندگی و هم چنین درس خواندن آن ها باشیم و زمینه لازم را برای پیشرفت جامعه فراهم کنیم و از هدر رفتن هزینه ها و بودجه های سالیانه جلوگیری کنیم( امین انور، 1373).



فراغت:
در واقع در زمان و فرصتی است که یک فرد رشد یافته و مسئولیت پذیری در طول زندگی خود فارغ از انجام کارهای مؤظف و بعد از پرداختن به امور دینی و عبادی باید با میل و رغبت و اراده شخصی و در نهایت آزادی از آن بهره گیرد و به فعالیتی بپردازد که آن را دوست می دارد( امین انور، 1373).
زمان فراغت:
ارزشمند ترین لحظات، ساعات و روزهای زندگی انسان است که ارزشمندی اوقات فراغت به موازات رشد فکری و توسعه قابلیت های شخصی و مسئولیت پذیری های خانوادگی، حرفه ای و اجتماعی، مضاعف می شود در زندگی کودکان و نوجوانان، در اوقات فراغت به زمانی معنا و مفهوم روشن و ارزشمند پیدا می کند که حضور مؤظف در مدرسه و انجام تکالیف مکلف را برای نخستین بار تجربه می کنند. در روزهای سال تحصیلی، ساعات خارج از مدرسه و زمانی که دانش آموزان تکالیف آموزشگاهی را انجام داده اند و فارغ از برنامه های معمولی روزانه فرصتی می یابند که با انگیزه شخصی و آزاد به هدایت و نظارت اولیاء و مربیان در این زمینه می تواند         فوق العاده پرثمر و پربرکت باشد( امین انور، 1373).
اما تعطیلات تابستانی برای اکثر دانش آموزان از اهمیت ویژه ای برخوردار است، تعطیلاتی بسیار طولانی و افزون بر یک صد روز!؟
اوقات فراغت، به ویژه در روزهای نسبتاً طولانی هم چون تابستان، علاوه بر این که مناسب ترین بستر پس از شکستن عادت های نامطلوب توسعه مهارت های شناختی و فعالیت های جسمی و حرکتی، زدودن غبار اضطراب و پریشانی های فکری، دست یابی به سلامت و آرامش روانی و اعتلای شخصیت و حضور فعال در  عرصه های زندگی اجتماعی و تعامل بین فردی است، بهترین فرصت برای ظهور و پیدایش خلاقیت های ذهنی و نوآوری های فکری است، چرا که کودکان و نوجوانان و جوانان درطول سال تحصیلی یا حین انجام وظایف مؤظف، فرصت چندانی برای پرداختن به اندیشه های بدیع و ایده های نو و تجربه مفروضات فکری خود       نمی یابند و لذا در زمان فراغت، بستر بروز و ظهور نوآوری های ذهنی، خلاقیت ها و تولیدات برتر فکری و تجربه باورهای مولد است( عصاره، 1377).
تجارب محققان خلاق و اندیشمندان نوآور در عرصه های علوم و فنون برتر، حاکی از آن است که جوانه های خلاقیت ذهنی آن ها در اوقات فراغت بارور گردیده است. زیرا اشتغالات مکلف و متعهد بودن به انجام   مسئولیت های مؤظف نمی گذراند اندیشه های خلاق به راحتی شکوفا شوند. بنابراین بارور شدن اندیشه های خلاق و تولیدات برتر ذهنی مستلزم آزادی و اختیار، میل و اراده، قدرت انتخاب و بهره گیری از اوقات فراغت، به دور از وظایف مؤظف و تکالیف مکلف است. اوقات فراغت همانند شمشیر دو لبه است چرا که از یک سو هموارگر بستر پیدایش و ظهور و بروز خلاقیت ها و نوآوری های فکر است و از سوی دیگر می تواند زمینه             آسیب پذیری های فردی و اجتماعی را فراهم کند. متأسفانه اغلب آسیب پذیرهای کودکان و نوجوانان در جوامع مختلف، در ایام اوقات فراغت صورت می پذیرد. تعطیلات آخر هفته تعطیلات عید نوروز، تعطیلات طولانی تابستان اگر به گونه ای بایسته و شایسته و با راهنمایی و آموزش های لازم مورد بهره گیری کافی و وافی قرار نگیرند ظرفیت آسیب پذیرهای فردی و کژروی های اجتماعی نوجوانان را مضاعف می کنند. صرف فراهم نمودن امکانات ورزشی با تدارک کلاس های تقویتی و کمک آموزشی و طراحی برنامه های متنوع هنری و فرهنگی، نمی تواند میزان آسیب پذیری فکری و رفتارهای نوجوانان را به حداقل برساند. آن چه بیش از همه می بایست مد نظر قرار گیرد، ایجاد نگرش و بازخورد مثبت و هدفمند در میان اولیاء و مربیان، به ویژه نوجوانان نسبت به اهمیت و ارزشمندی اوقات فراغت و قدرت خلاقیت و نوآوری ایشان در این ایام است( کارل گوستاو، 1376).
بدیهی است همان طوری که پیش تر نیز اشاره گردید، اگر برنامه های تدارک دیده شده برای کودکان و نوجوانان در این فراغت همراه با اجبار و تحصیل یا چشم و هم چشمی و صرفاً برای رضایت خانواده باشد یا نوجوانان از روی بی میلی و بی تفاوتی و اکراه بدان بپردازند نمی تواند چندان مفید و پربرکت باشد.
تابستان به شیوه های مختلف زمینه رغبت و تمایل و انگیزه حضور و فعالیت در ایشان فراهم گردد. بدیهی است که طراحی یک برنامه جامع و متنوع برای نوجوانان و جوانان با مشارکت و مشورت خودشان و نقش آفرینی الگوهای مطلوب و محبوب در این امر می تواند زمینه خلاقیت های فکری آن را فراهم کند و آسیب پذیری های اخلاقی، رفتاری و اجتماعی را به حداقل ممکن برساند.
شایان ذکر است که مشغولیت های انفعالی در این فراغت، نظیر نشستن در مقابل تصاویر تلویزیونی و ویدئویی برای چندین ساعت و سرگرم شدن یا بازی های کامپیوتری و اینترنت برای ساعت های طولانی، غالباً آسیب پذیری های روانی و فکری و مشکلات رفتاری قابل توجهی را می تواند در پی داشته باشد. اعتیاد به دستگاه های صوتی، تصویری و کامپیوتر و اینترنت از جمله مشکلات بسیاری از نوجوانان و جوانان حتی بزرگسالان در دنیای امروز است لذا شایسته آن است که اولیای ارجمند در کانون خانواده ها زمینه هایی فراهم کنند که در ایام تابستان بی نظمی های فکری و رفتاری و مشغولیت های طولانی مدت انفعالی بر زندگی ایشان و فرزندانشان غالب نگردد. توصیه پژوهشگری علوم ارتباطات بر این مبناست که نوجوانان دانش آموز در شبانه روز حداکثر بیش از دو ساعت در مقابل دستگاه های تصویری نظیر تلویزیون، ویدئو، کامپیوتر و بازی های کامپیوتری قرار نگیرند. برای مصونیت هر چه بیشتر نوجوانان در برابر اعتیاد الکترونیکی بهتر آن است که همه وسایل و   دستگاه های تصویری و صوتی در اتاق نشیمن عمومی خانواده قرار داشته باشد و از اختصاصی کردن این  دستگاه ها در اتاق خاص فرزندان اجتناب شود( پاول هنری، 1367).
ورزش و کارکردهای مختلف آن
حرکت و جوشش از ویژگی های ذاتی و انسان است و نشانه سلامت و نشاط و پویای اوست. بی اعتنایی به این ویژگی ذاتی یا بازدارندگی انسان از جوشش و تحرک در حقیقت خلاف مقتضای طبع انسان حرکت کردن است و موجب افسردگی و بروز بسیاری از نابه هنجار ها در انسان می شود و اصولاً بی توجهی به استعداد هایی که خداوند حلیم در درون بشر نهاده به معنای مهمل انگاشتن آن استعداد در انسان است و موجب نقض و عیب در مسیر کمال انسان می شود. ورزش در حقیقت نوعی فعالیت و حرکت سامان یافته که شکوفا کننده بسیاری از استعدادهای خدادادی در انسان است( پاول هنری، 1367).
همان گونه که استحضار دارید انسان دارای دو بعد جسمانی روحانی است، اما در عین حال که عامل رشد، تعالی و بالندگی انسان در روح و بعد روحانی و عقلانی است که انسان را به اعلی علیین می کشاند، ولی این رشد و پویایی و تعالی در کالبد و شکل ظاهری انسان که هر آن جسم و بدن است سامان می یابد. بدیهی است زمان عقل و روح جان می تواند به مقتضا و ماهیت خود عمل نماید که در جسم و تنی با نشاط، سالم و قوی، قرار و دوام یابد و گرنه قفس تنگ، خسته، دردمند، نحیف و رنجور تن، عقل و جان و روان انسان را آن چنان متأثر   می سازند که قدرت هرگونه رشد و تحرک و پویایی را از او سلب می کند به همین دلیل گفته می شود. عقل سالم در بدن سالم است. وقتی جسم و تن و ارائه جان انسان سالم باشد، روح، آزاد و سبک بال و بدون مضایق و تنگناها نمی تواند از این سکوی قوی و پابرجا به پرش و جهش و تکامل و صعود برسد. توجه اسلام به سلامت و رعایت بهداشت جسم و تن، نظافت و استحمام، مسواک کردن و تعیین مجازات الهی برای لطمه زنندگان به جسم و تن خویش در همین راستاست. اگر حفظ نعمت های الهی یک وظیفه مقدس تلقی شود، مگر می شود در حفاظت و حراست از مهم ترین گوهر و نعمت وجودی انسان که همان سلامت بدن و جسم است غفلت شود. نکته دیگر این که توجه به سلامت جسم و ورزش جزء لاینفک تعلیم و تربیت است، چون تربیت حقیقی تربیتی همه بعدی است که هم موجب رشد و تعالی روح شود، هم پرورش دهنده عقل و تفکر باشد، هم عواطف را لطیف نماید و جهت بخشد، هم قدرت آفرینندگی و هنر انسان را متجلی سازد و هم به جسم انسان سلامت و شور و نشاط و تحرک بخشد، و گرنه آن تربیت ناقص خواهد بود( همان منبع).

کارکردهای مختلف ورزش:
امروز ورزش فقط در انجام یک سلسله تمرین های جسمانی خلاصه نمی شود بلکه کار کارکردهای فراوان و همه بعدی پیدا کرده است. امروزه ورزش بخشی از فرهنگ جوامع شده است، چون بین فرهنگ و ورزش رابطه تنگاتنگی وجود دارد. ورزش تمرینی برای رشد اخلاق و جوانمردی است. ورزش عامل تقویت اراده، پایداری و کنترل هوای نفس است. امروز جوانمردی و شجاعت معنا و مفهوم ویژه ای می یابد و فقط در زور و بازو خلاصه نمی شود. چنان چه گفته شده:
گر بر سر نفس خود امیری مردی                                    گر برگردی خرده، نگیری مردی
مردی نبود فتاده را پای زن                                           گر دست فتاده ای بگیری مردی
ورزش با اخلاق و ادب و تواضع همراه است و قهرمان کسی نیست که بر مردم سلطه جوید و تفاخر ورزد، بلکه ورزش اصیل به انسان خصلت و جوانمردی و تواضع می آموزد تا در اوج قدرتمندی آرام، متواضع و کم آزار باشد( آندره، 1371).
امروز حتی ورزش جزئی از دین و آرمان و اعتقادات ماست. چون تلاش برای سلامت، نشاط و پایداری زمینه ای برای خداپرستی و عبودیت بهتر است، آن چنان که در دعای کمیل می خوانیم قو علی خدمتک جوارحی. و انسان قوی، سالم و پر نشاط، سلامت و نشاط خود را در مسیر طاعت الهی قرار می دهد. چنان که امیر مؤمنان فرموده اند: فاذا قویت علی طاعته الله سبحانه- اگر قوی شدی قوتت را در مسیر اطاعت خدای بزرگ قرار بده( همان منبع).
با مروری بر سرود رسمی المپیک که در سال 1917 یعنی( 44 سال پیش) سروده شده به خوبی در می یابیم که ورزش از قدیم همراه با اخلاق و خداپرستی بوده است ترجمه سرود چنین است:
ای روح جاودان ازلی، ای خالق حقیقت و زیبایی و نیکی، نور خود را ظاهر کن و بر ما بیفشان بر این خاک و در زیر این آسمان، که اول بار آوازه ابدی تو را شهادت داده است. همان گونه که ملاحظه می نمائید حتی ورزش بین المللی نیز متأثر از اخلاق و فرهنگ دینی بوده است( آندره، 1371).
کارکرد اجتماعی:
کارکرد دیگر ورزش آماده کردن نسل جوان برای ورود به عرصه های اجتماعی است در میدان های ورزشی که روحیه مشارکت پذیری، جمع گرائی، تعاون، مسئولیت پذیری، وحدت، قانون مداری، رقابت سالم توأم با رفاقت، استقامت، تلاش برای پیروزی، تقویت اراده، پذیرش شکست و تلاش برای جبران آن شکل می گیرد و محلی برای تمرین شایسته سالاری است( آندره، 1371).
کارکرد سیاسی ورزش:
امروزه ورزش کارکرد سیاسی نیز دارد حضور قهرمانان ما در کشورهای بیگانه و پیروزی آنان بر حریفان و بر افراشته شدن پرچم جمهوری اسلامی ایران و کسب مدال و افتخار بین المللی موجب مطرح کشور، آرمان ها و اعتقادات آن در دنیا و زمینه ای برای تبادل فرهنگ هاست. البته نباید برد و باخت در میدان های ورزشی به نحوی غلط در جامعه ترویج شود که به منزله برد و باخت منزلت ملی و از دست دادن آرمان و مرام یک ملت تلقی شود( آندره، 1371).
بدیهی است وقتی از جوان، سلامت، شور و نشاط و ورزش سخن گفته می شود هیچ تفاوتی بین دختران و پسران و زنان و مردان نیست به ویژه وقتی که دانش آموزان مورد بحث قرار می گیرند و نیمی از دانش آموزان مورد بحث قرار می گیرند نیمی از دانش آموزان ما را دختران تشکیل می دهند که در پرداختن به آن ها که حدود 9 میلیون نفرند به شدت موضوعیت می یابد( همان منبع).
علی الخصوص وقتی بیشتر توجه و دقت کنیم در می یابیم که توجه به این نیمه جمعیت، نیم دیگر را نیز متأثر می کند و باور کنیم که زنان در عین حال نیمی از جامعه اند سازنده، پرورش دهنده و تولید کننده نیم دیگرند، آن موقع با حساسیت ویژه ای به این قشر عظیم و مؤثر نگریسته می شود. متأسفانه تاکنون نگاه و نگرش مسئولان و برنامه ریزان نسبت به این ویژگی و این نیم جمعیت از روی غفلت و بی توجهی بوده است و این غفلت ها از ویژگی روحی، جسمانی زنان و دختران، خلاء هایی در ابعاد مختلف بر جامعه ما تحمیل کرده که جبران ناپذیر است یا به سختی و در ظرف زمانی بسیار گران قیمت و طولانی جبران خواهد شد. تاکنون       نگاه های برنامه ریزان مردان و پسرانه بوده است. مجتمع های ورزشی با نگاه پسرانه ساخته شده، کانون ها و پارک ها به این نگاه ساخته شده است. مدارس ما با این نگاه ساخته شد، بدین جهت هم اکنون وضعی را مشاهده می کنیم که جبران آن بستگی به سادگی میسر نیست و به ویژه ویدئولوژیک زنان و دختران مسئولیت مادری و شوهرداری آن ها ویژگی خانه داری و بچه داری و دیگر ویژگی های آن ها نیازمند تسهیلات و امکانات خاصی متناسب با آنان می باشد، لذا غفلت از آن موجب بروز بسیاری از بیمار ها، فقر حرکتی و نارسائی های جسمی و روحی در آنان شده است( همان منبع).
تذکراتی چند:
ذکر تذکراتی درباره نحوه نگاه و نگرش ما به ورزش و تربیت بدنی مشخص می کند:
•    ورزش هدف نیست، بلکه ابزار و وسیله ای مناسب برای وصول به اهداف تعالی تر است و اگر هم اهدافی برای آن ترسیم می شود اهداف واسطه ای و مقدمی برای وصول به اهداف متعالی تر است.
•    ورزش باید عمومی باشد، یعنی نباید در انحصار عده ای خاص باشد، به نحوی که برای همیشه عده ای ورزشکار باشند و عده ای تماشاچی.
•    ورزش قهرمانی هدف نیست، بلکه وسیله ای برای نشان دادن قله ها و ایجاد انگیزه و شور و نشاط و تحرک بیش تر است، و لذا نباید ورزش قهرمانی بر ورزش عمومی سایه افکند و نباید از کیسه ورزش عمومی به نفع ورزش قهرمانی مصرف شود.
•    ورزش آموزشگاهی شالوده ی ورزش عمومی و ورزش قهرمانی است، غفلت از ورزش آموزشگاهی و تربیت بدنی کودکان و نوجوانان موجب از دست رفتن بسیاری از فرصت هایی است که همه در بزرگی جبران ناپذیر خواهد بود، لذا اولویت برنامه ریزی و سرمایه گذاری می بایست در بخش ورزش آموزشگاهی انجام گیرد.
•    ورزش و تربیت بدنی مختص پسران و مردان نیست، زنان و دختران نیز همانند پسران و مردان و حتی بیشتر از آن نیازمند تحرک، نشاط، پویائی و سلامت تن و روان می باشند. و در دین و آئین و مرام و مکتب اسلام هیچ منعی برای ورزش دختران و زنان وجود ندارد، بلکه موانع و محدودیت ها در نوع امکاناتی، ویژگی ساختمان ها و میدان های ورزشی مختص به آنان است که متاسفانه عدم نگاه درست و مزمن، کهنه و تاریخی در بخش ورزش زنان و دختران کشور گردیده است.
•    شکست و پیروزی در ورزش نباید شکست و پیروزی در آرمان و اعتقاد و از دست رفتن هویت ملی و فرهنگی تلقی شود که این یک افت بزرگ و انحرافی و خطرناک در مسابقات داخلی و خارجی است. در نهایت می بایست زمینه هایی برای عبرت آموزی و تمرین شکست و پیروزی های اجتماعی و آموزشی برای نحوه ی جبران باشد. باید از پیروزی ما خوشحال شویم نه مغرور، اما نباید از شکست ها ناامید و مأیوس شویم، بلکه باید عبرت بگیریم و به دنبال جبران و رفع نقایص خود و ترمیم آن باشیم و    رسانه های ارتباطی نیز باید از ایجاد این نگرش تلاش نمایند تا احساس گرائی در ورزش به عقل گرائی و هدف مندی تبدیل گردد.
نکته آخر این که ورزش اگر چه زمینه ای مناسب تر برای پر کردن و به عبارت بهتر غنی سازی اوقات فراغت است ولی یک پدیده فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی و سیاسی است.
•    ورزش عاملی برای تقویت ایمان است.
•    ورزش عاملی برای توسعه مبانی اخلاقی است.
•    ورزش تمرین رقابت شایسته سالاری و نخبه گرائی است.
•    ورزش زمینه ای برای سلامت و بهداشت تن و روان است.
•    ورزش عاملی برای تقویت عقل و نیروی تفکر و تعقل است.
•    ورزش زمین هایی برای گفت و گوی تمدن ها و مراوده ی بین ملت هاست.
•    ورزش عاملی برای کاهش نابهنجاری های اجتماعی و روانی است.
•    ورزش عامل سیاسی و مطرح شدن کشور نظام بین المللی است.
•    ورزش آموزنده مشارکت اجتماعی و تمرین و نظم و قانون مندی مسئولیت پذیری، تعاون، جمع گرائی، سعه صدر، تقویت اراده، پایداری، تمرین شکست و پیروزی است.
و همه این نکات را می توان از فرمایش زیبای سید و سالار شهیدان حضرت حسین بن علی(ع) دریافت که فرمودند:
( فبادروا بصحه الاجسام فی مده الاعمار1)
پس بشتابید برای تامین سلامت جسمانی خود در مدت باقیمانده عمر خویش.


آسیب شناسی اوقات فراغت
تأثیر آن بر انگیزه و آموزش
بارورترین و خلاق ترین بخش شخصیت در غیر رسمی ترین و آزادترین اوقات تکوین می یابد.
تأمین تصنعی اوقات فراغت مانع فعالیت های خود انگیخته در اوقات فراغت است.
فاذا فرغت فانصب1
اوقات فراغت را غالباً به معنای بی کاری اوقات غیر موظف، ساعات بدون برنامه، اوقات غیر رسمی و ... تلقی    می نمایند. به همین علت بزرگسالان، مربیان و اولیاء برای جلوگیری از هدر رفتن این اوقات سعی می کنند با برنامه ها، سرگرمی ها و اشتغالات مختلف اوقات غفلت دانش آموزان را پر کنند. حال آن که فلسفه اوقات فراغت این است که فرد بدون اجبار و خارج از چارچوب های قبلی، بدون اشتغال ورزی دیگر ساخته، خود با میل و رغبت به فعالیت های دلخواه خویش بپردازد. در این جا ممکن است فوراً اعتراض شود که اگر قرار باشد هر فرد به فعالیت های دلخواه خود بپردازد و از آن جا که اساساً آدمی تمایل به شهوات و هواهی نفسانی و لهو لعب دارد این خطر احساس می شود که فرد با این آزادی دچار انحرافات و کجروی های مختلف گردد. از همین جا مطلب دیگری مطرح می شود که می تواند منظور ما را از اوقات فراغت به این سبک و سیاق روشن تر نماید و آن دین که وظیفه مربیان و برنامه ریزان تربیتی، تأمین مستقیم و پرکردن فیزیکی و یک جانبه ی اوقات فراغت دانش آموزان نیست، بلکه آنان فقط زمینه ساز فراهم کنند و معرض کننده فعالیت های سالم، سازنده و مفیدند( شولترز دوان پی، 1378).
البته منظور ما از بیان این مطالب در غلطیدن به این سو نیست که مدعی باشیم قطعاً برنامه های تأمین اوقات فراغت ما مغایر و متضاد با هدف های مورد نظر است، بلکه مقصود حساس سازی و برجسته سازی آن بخش از فعالیت هاست که با دید و باور بدیهی و قطعی و با نوعی غفلت و حجاب ناهشیارانه از آن گذر می کنیم. با این وصف می توان به روشنی بیان داشت که منظور ما از این که: تأمین اوقات فراغت مانع فعالیت خود انگیخته در اوقات فراغت است، چیست؟ حال کمی جلوتر برویم و آسیب شناسی تأمین اوقات فراغت را که ادعایی مبهم تر از ادعای اخیر است، روشن نمائیم. اگر در تنظیم اوقات فراغت دانش آموزان، تمایل درونی، دخالت فردی و انتخاب فعالانه آن ها را در نظر نگیریم، تأمین اوقات فراغت چیزی جز سرگرم کردن و پر کردن فیزیکی یکی اوقات و عاریه ای بودن آن نخواهد بود. در چنین شرایطی هر چند توانسته ایم خلاء موجود اوقات فراغت را ظاهراً و رسماً پر کنیم. دانش آموزان شخصاً و قلباً با برنامه درگیر نشده اند و اگر درگیری نشوند و برنامه ها را از آن خود، به طور خود انگیخته و فی البداهه ندانند، حالت تصنعی و بی رشکی احساس می کنند در حالی که اوقات فراغت بهترین بارورترین، غنی ترین و خلاق ترین موقعیت برای فرد است تا به دور از قید و بندها و   قالب ها بتواند خلاقیت و آفرینش، نوآوری و تفکر سیال و فعال خود را به نمایش بگذارد. در این جا به یک تناقض فلسفی برخوردار می کنیم که از یک طرف گفته می شود اوقات فراغت فرصت آزادی است که فعالیت پیش بینی شده ای در آن صورت نمی گیرد و به عبارت دیگر وقت پس مانده و هدر رفته ای است که در خلال آن هیچ کاری نمی گیرد و به تعبیه چارلز بزایتبل( وقت فراغت، زمانی است که احساس مسئولیت فرد در آن شرایط به پائین ترین و ضعیف ترین درجه خود رسد). از طرف دیگر گفته می شود که اوقات فراغت منشاء خلاقیت ها، باروری افکار، شکل دهی شخصیت، تأمین انرژی و بازیابی قوای حیات، کشف و اختراع، نوآوری و ابتکار، بازاندیشی و اصلاح افکار، محاسبه و مراقبه، ارزیابی و بازیابی خود می باشد( همان منبع).
به ظاهر، این تعبیه، دوگانه و متناقض جلوه می کنند. چگونه ممکن است در اوقاتی که فرد به کم ترین سطح احساس مسئولیت می رسد و از یک نظر فرصت هدر شده ای را می گذراند انتظار خلاقیت و نوآوری از او داشت و چگونه است که در شرایط غیر اوقات فراغت یعنی اوقات رسمی، اوقات کار و فعالیت و اشتغال، اوقات مؤظف و اوقات عمده ی زندگی چنین محصول و بازدهی را به ارمغان نمی آورد؟ چگونگی حل این تناقض در واقع   دست یابی ظریف و عمیق به آن مفهوم و برداشتی از اوقات فراغت است که ما در پی تبیین آنیم. اگر در حل این تناقض از راه وحدت و به دور از تضاد و تعارض برخورد شود، منظور حاصل است و اگر این مرزبندی به  شیوه ی تنگ نظرانه و ساده اندیشانه هم چنان عمیق و عمیق تر شود، نمی توان اشتراک مساعی و تفاهم برداشت از اوقات فراغت را تصور کرد. اگر بپذیریم که عمده ترین بخش شکل گیری شخصیت آدمی، به ویژه کودکان و نوجوانان در اوقات آزاد، فارغ از همه وظایف و برنامه های از پیش تعیین شده ی بیرونی دیگر ساخته است و اگر قبول کنیم که ذهن هنگامی به جوشش و خلاقیت می افتد که منشاء تحریک آن تمایلات درونی و خود انگیخته باشد و فرد فعالانه و با انتخاب آزاد و به دور از انتظارات بیرونی و مقبولیت نمائی ها و نقش بازی کردن های تصنعی، در شکل دادن افکار و اندیشه ها و اعمال خود دخالت نماید، آنگاه می توان به فلسفه وجودی اوقات فراغت، آن هم با جهت گیری مثبت، رشد دهنده و کمال زا پی برد. کافی است نگاهی به زندگانی بزرگان، دانشمندان، مخترعین، کاشفان، نویسندگان و حتی پیامبران علما و عرفای بزرگ بیندازیم و به شیوه ی تجربی، عمقی و بالینی زندگی نامه آنان را مطالعه نمائیم و این مطالعه و تفحص را به مقصد ردیابی سرمنشاء خلاقیت ها و پیدا کردن نقطه شروع کشفیات و اختراعات یا تحولات روحی و معنوی آن ها انجام داده سعی کنیم شرایطی را که از نظر زمانی، مکانی و روانی، آن دانشمندان و بزرگان به روی داد مهم زندگی خود اختراع، کشف و ... دست یافته اند شناسایی کنیم. آنگاه پی خواهیم برد که هیچ گاه این شرایط زمانی و مکانی شرایطی نبوده که از قبل یا با دخالت دیگری و با برنامه های از پیش تعیین شده تحمیلی به وجود آمده باشد برای نمونه فقط به چند مثال اکتفا می کنیم:
•    از میان دانشمندان مختلف، موقعیت و شرایط زمانی و مکانی« نیوتن» را در هنگام کشف قوه جاذبه در زیر درخت سیب و آن هم در هنگام استراحت و غیر رسمی ترین اوقات یک دانشمند ملاحظه نمائید.
•    به موقعیت« ارشمیدس» شیمیدان بزرگ در خزینه حمام با فریاد« یافتم، یافتم» او در کشف قانون سبکی اشیاء در آب، نظری بیفکند.
•    به مشاهده خود به خودی« نیکلاس ماسکلین» ستاره شناس بزرگ« وبسل» در کشف پدیده خطاهای حسی بشر توجه نمائید.
•    واقعه سفر چالز داروین را که صرفاً در خلال مشاهدات خود به خودی به یک کشف جهان در نظریه انواع می رسد مطالعه کنید.
•    مشاهدات طبیعی و خودانگیخته« مندل» در باغ خود، کشف رمز وراثت و انتقال خصوصیات وراثتی در موجودات نیز در اوقاتی روی داده است که از نظر شرایط رسمی و مطالعات کلاسیک عاری از       برنامه های از پیش تعیین شده بوده است( همان منبع).
تنها یادآوری این نکته حائز اهمیت است که چه بسا از حاشیه ای به دور از متن و عاری از قالب ها بهتر بتوان به متن و هسته اصلی هدف مورد نظر دست یافته، ولی برعکس غالباً تصور می کنیم که برای رسیدن به یک مقصود باید در همان چارچوب و مسیر پیش بینی شده و از قبل مطرح شده حرکت کرد. حال آن که ماهیت تفکر خلاق و اندیشه و اگر اساساً این است که از چارچوب منطق جاری بیرون می آید و بر همین اساس دانشمندان موقعی به مقام دانشمندی رسیده اند که از قالب دانش ها بیرون جسته اند. ماهیت تفکر خلاق با آزادی، سیالی انعطاف پذیری، تمایل خود انگیخته، انتخاب، فی البداهگی، ناهم گرائی، قالب زدائی روانی، راحتی و ارتجال بودن همراه است. حال تا چه میزان در برنامه های اوقات فراغت این ویژگی ها را رعایت می کنیم؟ آیا اگر همین اوقات فراغت را که بهترین، مساعدترین، طبیعی ترین و نیز رسمی ترین شرایط برای بروز خلاقیت هاست، به دست خود آن را تصنعی، رسمی، قالب ریزی شده و از پیش        برنامه ریزی شده کنیم، آسیبی به اوقات فراغت وارد نساخته ایم؟ آیا خود با دست خود به مقابله با     ویژگی های آن اقدام نکرده ایم؟ آیا با تأمین مصنوعی، فیزیکی، مکانیکی سرگرمی گونه و به اصطلاح پرکردن این اوقات مغتنم، پربار و طلائی را ضایع نکرده ایم؟ حال آیا می توانیم به صراحت و بدون ابهام بگوئیم که در چنین شرایطی و با چنین اقدامی مانع باروری اوقات فراغت شده ایم؟ آیا این مانع شدن خود حجابی برای گم کردن اوقات فراغت نمی شود؟ و آیا این گم کردن و غافل شدن آسیبی به تفکر نوآور و خلاق دانش آموزان وارد نمی سازد؟ در اینجا سؤال اساسی تری پیش می آید: اگر بپذیریم که تأمین تصنعی اوقات فراغت مانع باروری و خلاقیت در اوقات فراغت می شود، آیا باید دست روی دست گذاشت و به شیوه باری به هر جهت اجازه داد که دانش آموزان به شیوه تودرتو و هرج و مرج هر کار و هر فعالیت مشروع و نامشروع، سازنده و تخریب گر، مفید و فاسد، سالم و ناسالم، موجه و غیر موجه را که خواستند انتخاب کنند و ما هم شاهد و ناظر باشیم تا از میان این همه زمینه های خطرناک و انحرافی اندکی هم افکار بارآور و خلاق پیدا شود؟ به طور قطع و هرگز چنین برداشتی از اوقات فراغت، منطقی و اصولی به نظر نمی رسد، پس باید چه کار کرد؟ راه حل بینابینی که هم واجد برنامه سالم و سازنده و هم فاقد چارچوب تعیین شده باشد، چیست؟ اگر بخواهیم به این سؤال مهم و تعیین کننده پاسخ دهیم باید مجدداً برگردیم به تعریفی که از اوقات فراغت نمودیم و در نهایت اشاره ای کنیم به راه کارهای اجرائی و عملی که بتواند آن گونه که فلسفه واقعی اوقات فراغت حکم می کند در بازدهی مفید و خلاق آن مؤثر باشد. اغلب فلاسفه،            روان شناسان، جامعه شناسان معتقدند اوقات فراغت دارای نقش اساسی در تکوین شخصیت انسان و بلکه کلیت وجود آدمی است. شخصیت فرد آن چنان که در فلان اوقات فراغت شکل می گیرد و رشد می کند، در حین کار تحت تأثیر قرار نمی گیرد. چرا که کار و اشتغال شرایطی یکسان و پیش بینی شده برای فرد ایجاد می کند که طی دقایقی زمان بندی شده و تکرار آن قدرت خلاقه آدمی را مجال بروز نمی دهد. آزادی و رهائی از اوقات مؤظف زمینه اساسی برای مطرح شده و خلاقیت های انسانی است و خلاقیت های هنری، ادبی، فنی، علمی و ... هرگز مجال بروز نمی یابند مگر در فضای آزاد و مستقل و برخوردار از حرمت انسانی به نحوی که نه الزامی در کار باشد و نه فشاری و نه قاعده و برنامه از پیش تعیین شده، این طبیعت موقعیت درونی انسان است و عقل آگاه و فعال از برنامه های دستوری در هر شکل« رسمی و غیر رسمی، مستقیم و غیر مستقیم» اعم از کار و کسب سرگرمی برای زندگی سرباز می زند( همان منبع).
بر این اساس در می یابیم که فلسفه اوقات فراغت بر اهمیت و به کارگیری آن گذران راحت و نیز         بهره برداری از آن تأکید می کند. چه بسا فعالیت پربار و یک کار سازنده در اوقات فراغت بیش تر نتیجه دهد تا در یک موقعیت کاری و شغلی، فرصت سرگرمی و تفریحی پیش تر فراهم شود. این مسئله بستگی دارد به نوع نگرش، انگیزش و علاقه فرد در موقعیتی که برای او فراهم می آید در واقع فردی که تمامی زندگی، طبیعت و نمودهای فرصت را نعمت خداوندی می داند واعظه لحظه زندگی اش را چه در هنگام استراحت و خواب و چه در هنگام فعالیت و کار معنی دار تلقی می کند، فلسفه اوقات فراغت برای او از آن چه سنت جاریه و منطق کنونی از آن برداشت دارد، متفاوت است. مگرنه این که امام علی(ع) بزرگ ترین تفریح را کار می داند. پس نوع نگرش به زندگی، نوع جهان بینی و شیوه تلقی از پدیده های هستی است که شکل دهنده و معنا دهنده زمان و مکان و فرصت های فرد می گردد. با این وصف باید اوقات فراغت را به حسب تفاوت های ارزشی و فرهنگی ها، تجربیات، شرایط و موقعیت های مادی و معنوی هر فرد تعریف کرد. این بینش پویا با آن چه در مکاتب و نظریه های غربی مطرح است به کلی متفاوت است. در مکتب اسلام، اوقات فراغت تنها مقدمه ای برای انتصاب و اتصال به مسیر کمال است. فاذا فرغت فانصب: هر گاه که فارغ شدی، متصل شو( همان منبع).
در حالی که دید تنگ نظرانه و منطق دوگانه است که بین کار و استراحت، بین تفریح و اشتغال، بین آزادی و مقدمات، بین فراغت و انتصاب، خط متمایزی می کشد. اما در دیدگاه مکتب الهی، یک مؤمن متصل شد به ریسمان الهی و ذوب شده در مسیر کمال، در همه لحظات و در همه ی مکان ها احساس وجد و نشاط، آزادی، خلاقیت، نوآوری، آسایش و نیرو می کند. اوقات کار او عین تفریح و تفریح او عین کار( بارور و تولید کننده) است، مشروط بر آن که از درون بجوشد، از استعدادهای خود بهره گیرد و به حرمت و عزت و فطرت خویش تکیه نماید که مصداق( فاما من تقلت موازینه فهو فی عیشه راضیه) خواهد بود. این مفهوم و برداشت از اوقات فراغت در کمتر مکتب و نظریه ای به چشم می خورد زیرا اغلب نظریه های روان شناختی و اساساً آن هایی که کلیت انسان را در دهلیزهای آزمایشگاهی قطعه قطعه کرده اند، قهراً اوقات زندگی آدمی را نیز به تجزیه کشانده و از نظریه پردازان دیگر به مفهوم واقعی اوقات فراغت نزدیک تر شده اند مثلاً می دید که یکی از نظریه پردازان، معتقد است فعالیت آدمی در اوقات تفریح و استراحت شرایطی را فراهم می آورد که به ایمان و صلح و آرامش دست می یابد. برتراندراسل اصطلاح حیات طیبه را البته نه به آن معنایی که در متون قرآنی مطرح است در این ارتباط به کار می گیرد و شرح می دهد که حیات طیبه، حیاتی عاری و خالی از هرگونه دردمندی شدید است و بر عناصری چون عشق، امنیت عاطفی و درک کافی تکیه دارد. در حیات طیبه، ترس و پریشانی، ناامیدی و تنهایی راه ندارد. حیات طیبه موجب احترام به فردیت انسان می شود و این فردیت در عین حالی است که همراه با دیگران زندگی می کند ولی فرصت انجام کارهایی که توانایی او را آشکار می سازد و در اختیار وی قرار می دهد.( آبرهام مزلو) روانشناس   انسان گرا نیز مشابه همین معنا را از زندگی انسان تلقی می نماید. او ضمن برشمردن سلسله مراتب نیازهای آدمی از سطح فیزیولوژیک تا سطح روانی و معنوی آن زیباشناسی، خودشکوفایی، تحقق کامل خود، معتقد است بزرگان و پیشروان علم و اندیشه و مصلحان و بزرگ مردان تاریخ کسانی بوده اند که نگرش آن ها نسبت به حیات یک نگ

دانلود با لینک مستقیم


گزارش تخصصی معلمان بررسی رابطه بین اوقات فراغت و انگیزه درسی و تحصیلی در بین دانش آموزان مقطع ابتدایی

گزارش تخصصی معلمان مشکلات و چالش ها ی درس جغرافیا و ارائه تجربیات مدون

اختصاصی از فی فوو گزارش تخصصی معلمان مشکلات و چالش ها ی درس جغرافیا و ارائه تجربیات مدون دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

گزارش تخصصی معلمان مشکلات و چالش ها ی درس جغرافیا و ارائه تجربیات مدون


گزارش تخصصی معلمان مشکلات و چالش ها ی درس جغرافیا و ارائه تجربیات مدون

دانلود گزارش تخصصی معلمان مشکلات و چالش ها ی درس جغرافیا و ارائه تجربیات مدون بافرمت ورد وقابل ویرایش تعداد صفحات 125

دانلود گزارش تخصصی معلمان,راهکارها,پیشنهادات,گزارش تخصصی فرهنگیان,

این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد

مقدمه


جغرافیا امروزه از اهمیت زیادی برخوردار است . علاوه بر تدریس جغرافیا درمقاطع مختلف تحصیلی ، جغرافیدانان سهم مهمی در سازماندهی فضا و برنامه ریزی و مدیریت سرزمین ایفا می کنند . دردنیای امروز کتب ، نشریات، سازمان ها و مؤسسات متعددی در ارتباط با این شاخه از دانش بشری بوجود آمده و یا فعالیت می کنند. با وجود اهمیتی که دانش جغرافیا دارد  معهذا  بسیاری از مردم اطلاعات چندانی از این علم ندارند و با توانمندی ها و نقاط مثبت آن آشنا نیستند. درس جغرافیا طی سال های اخیر مورد توجه زیاد متخصصان تعلیم و تربیت قرار گرفته است. به هر حال اگر لازم باشد که دانش آموزان سواد جغرافیایی خود را توسعه بخشند و توانایی استدلال مکانی پیدا کنند ، آموزش جغرافیا به شکل اصولی بسیار ضروری است. از زمان تأسیس دارالفنون در ایران ، درس جغرافیا جزئی تفکیک ناپذیر در برنامه های آموزش رسمی کشور بوده و همچنان موقعیت مستحکم خود را حفظ کرده است. آموزش جغرافیا از گذشته های دور تا کنون وظایف بسیار متنوعی را بر عهده داشته است. نگاهی به سرفصل های درس جغرافیا در دارالفنون نشان می دهد که در آن هنگام شناساندن موقعیت نسبی و مطلق مکان های جغرافیایی و همچنین قوانین و اصول اولیه ی زمین در فضا ، اوضاع جغرافیایی قاره ها و کشورها از وظایف کتب درسی و معلمان جغرافیا بوده است . نگاهی به سرفصل های امروزی درس جغرافیا در کتب درسی دوره ی متوسطه نشانگر تحول موضوعات آموزشی ، شیوه های تدریس و مطالب منتخب برای آموزش جغرافیا به نسل های بعدی است . اگر دیروز شناسایی کشورهای کوچک و بزرگ در برنامه ی درسی جایی برای خود داشت ، امروزه مباحثی چون تغییرات زیست محیطی ، اصول و قوانین جغرافیایی ، جغرافیا و توسعه ی پایدار ، مخاطرات طبیعی ، اکوتوریسم ، زندگی در مناطق مختلف جغرافیایی جهان امروز ، جمعیت ، منابع و ......... مطرح هستند که ورود برخی از آنها به برنامه درسی  جغرافیا ناشی از ضرورت زمانه ، احساس نیاز جامعه به این مباحث ، تقاضای سازمان ها و نهادهای اجتماعی مرتبط با مسائل جغرافیایی و برنامه های جهانی آموزش جغرافیاست.
- سه دلیل منطقی برای آموزش جغرافیا
1- کسب سواد جغرافیایی : یکی از اهداف عمده ی آموزش جغرافیا در مدارس ، کسب سواد جغرافیایی است. ادراک جغرافیایی برای شهروندان امروزی بسیار مهم است چون ما در جهانی زندگی می کنیم که از نظر فن آوری ، سیاسی و جغرافیایی بسیار در هم بافته است . دانش آموزان به طور مستمر در معرض اطلاعاتی از مکان های دور افتاده ومسایل پیچیده قرار دارند که به طور مستقیم و یا غیر مستقیم با زندگی آنان مربوط است. این مطالب همان مواردی هستند که دانش جغرافیا درباره ی آنها حرفهایی دارد. مدارس ما به عنوان یک وظیفه تعلیم و تربیت باید دانش آموزانی تربیت کنند که از دنیای معاصری که در آن زندگی می کنند ، دریافت صحیحی داشته باشند.
2- جغرافیا به عنوان یک علم ترکیب کننده : درس جغرافیا مدلی است که دانش آموزان به وسیله ی آن یاد می گیرند که چگونه اطلاعات مختلف حاصل از علوم دیگر را با یکدیگرتلفیق کنند. جغرافیا بنا به ماهیت خاص خویش ، اطلاعات را از منابع مختلف گرد آوری کرده و با هم ترکیب می کند. از آنجا که فرایندهای جغرافیایی به شکل مجرد بررسی نمی شوند ، بلکه عوامل خارجی مؤثر بر آنها نیز مورد بررسی قرار می گیرند ، بنابر این دانش آموزان در جغرافیا دائماً درگیر تفکر و تصمیم گیری درباره ی اطلاعات مختلف ریز و درشت هستند و یا هنگامی که اطلاعاتی مورد نیاز است در حال شناخت این اطلاعات هستند. پژوهشگران معتقدند که مهارت های ذکر شده از طریق یک متن درسی علمی و درست سازماندهی شده بهتر فرا گرفته می شوند.
3- پیوستگی جهان امروز : دانش جغرافیا سبب درک شرایط حاکم بر زندگی انسان ها در نواحی مختلف جغرافیایی جهان می شود و در این زمینه نیز موقعیتی منحصر به فرد دارد.
مطالعه نظامند جغرافیا سبب انگیزش احترام به فرهنگ های انسانی مشابه و متفاوت در سراسر جهان می شود . هنگامی که دانش آموزان ، مسائل زندگی مردم را در جاهای مختلف مورد بحث و بررسی قرار می دهند  به تدریج به پیوستگی مردم جهان پی می برند و احساس احترام نسبت به دیگران در آنان برانگیخته می شود. دانش آموزان از طریق آموزش جغرافیا در خواهند یافت که برخی انتخاب ها و تصمیم گیری ها گرچه محدود و یا شخصی به نظرمی رسند اما بر فعالیت ها و زندگی مردم تأثیر می گذارند.
- لیست توصیه هایی به معلمان جغرافیا در مورد فن کلاس داری  
1- قبل از شروع به صحبت کلاس را کاملاً ساکت کنید.
2- جلوی ورود دانش آموزانی را که بعد از شما به کلاس می آیند بگیرید.
3- نام دانش آموزان را سریعاً یاد بگیرید و آنها را به اسم صدا کنید.
4- درس را قبلاً آماده کرده و آن را سفت و سخت سازماندهی کنید.
5- قبل از ورود دانش آموزان به کلاس وارد شوید.
6- یاد بگیرید که چگونه از وسایل موجود در کلاس استفاده کنید .
7- هنگام صحبت و تدریس به دانش آموزان نگاه کنید.
8- روش پرسش و پاسخ مؤثری را به کار ببندید.
9- مرتباً فنون تدریس خود را تغییر دهید.
10- به طور سازمان یافته از شوخی و مزاح در کلاس درس استفاده کنید.
- بحثی در خصوص اتاق جغرافیا در مدارس : اینجانب در طی چندین سال تجربه آموزشی ، پی برده ام که اختصاص فضایی جهت استقرار اتاق جغرافیا در مدارس به بهبود و کیفیت بخشی تدریس درس جغرافیا ، کمک شایانی می کند . گرچه کمبود فضای آموزشی ، کمبود وسایل کمک آموزشی و عدم انگیزه همکاران و دانش آموزان و پاره ای دیگر از عوامل موانعی بوده اند که باعث شده اند تا راه اندازی اتاق جغرافیا فقط در حد یک آرزو باقی بماند.
در خصوص اهمیت اتاق جغرافیا می توان گفت که فضا سازی مکان های آموزشی به لحاظ اینکه سهم مهمی در امر یاد گیری دارد از اهمیت خاصی نیز برخوردار است.  در مدارس و آموزشگاهها چنانچه بتوان با آرایش خاصی ، کلاس های گوناگونی را برای درس های خاص فضاسازی کرد ، تمرکز ذهنی و تقویت مفاهیم اساسی آنها در ذهن دانش آموزان ، بهتر و بیشتر صورت می گیرد.
- ویژگی های پیشنهادی برای یک اتاق جغرافیا
1- دارای تخته سیاه و یا وایت برد وهمچنین تعداد کافی صندلی و میزی بزرگ در وسط باشد.
2- دارای قفسه هایی جهت نگهداری کتاب ها ، نشریات ، اطلس ها ، نقشه ها و .... باشد.
3- چند نقشه با موضوعات مختلف جغرافیایی و همچنین نقشه هایی از ستارگان ، صورتهای فلکی ، پوسترهای نجومی و...... را از دیوارهای آن آویزان کنید.
4- کارهای تحقیقی دانش آموزان ، گزارش های مربوط به بازدیدهای علمی ، بریده روزنامه و ......... می تواند بخشی از فضای اتاق را به خود اختصاص دهد.
5- در مکان مناسبی ازاتاق ، وسایل سمعی و بصری همانند کامپیوتر ، تلویزیون ، پروژکتور ، اورهد ، ویدیو و ............ را جهت استفاده دانش آموزان و دبیران قرار دهید.در کنار راه اندازی اتاق جغرافیا می توان از فن آوری های نوین در امر آموزش استفاده کرد. فن آوری هایی مانند استفاده از نرم افزار آفیس و پاور پوینت جهت ساختن اسلاید ، استفاده از نرم افزار گوگل ارث شرکت گوگل جهت نشان دادن موقعیت شب و روز ، حرکت زمین ، قاره ها ، اقیانوس ها ، جنگل ها  و ......  و نیز استفاده از اسکنر به جهت قدرت بزرگنمایی بالای آن بدون به هم ریختگی متن و نوشته .نارسائی ها و مشکلات تدریس جغرافیا در مدارس و راه حل های آن
برنامه های آموزشی جغرافیا در مدارس در بیشتر اوقات هدف معینی را دنبال نکرده و عناوین و محتوای کتاب های درسی در طی سال ها تغییرات زیادی نکرده اند.
سیستم آموزش جغرافیا در مدارس ما طوری است که هر دانش آموز مطالبی را برای هر نوبت امتحانی به خاطر بسپارد و پس از برگزاری امتحان از خاطر می برد ضمناً مقدار کار عملی به نسبت تئوری نیز بسیار کم است . به عنوان مثال جای برنامه هایی همچون بازدید ها و گردش های علمی در برنامه ی مدارس هنوز هم خالی است .
- عمده ترین مشکلات تدریس جغرافیا در مدارس عبارتند از :
1- نارسائی های موجود در سیستم آموزش جغرافیا
2- کمبود ها و مشکلات در ارتباط با ساعات درسی ، حجم زیاد درس و کاهش ساعات کاری آموزش جغرافیا
3- مشکلات مربوط به خود دانش آموزان از قبیل عدم انگیزه ، علاقه ، توجه و .......
4- کمبود یا نبود وسایل کمک آموزشی مورد نیاز
5- کم اهمیت جلوه دادن درس جغرافیا در مقابل دروسی همانند ریاضیات ، فیزیک ، زبان انگلیسی و ........
بدون تردید همه ی علوم مفیدند اما برخی ازآنها درزندگی حال وآینده ی ما نقش بیشتری دارند. یکی آز آن علوم،علم جغرافیا می باشد.جغرافیا علمی است که به روابط متقابل انسان ومحیط به منظور بهترشدن شرایط رندگی انسان می پردازدو یک علم کاربردی وبه روز ودر یک جمله می توان گفت یک دانش تخصصی می باشد .جغرافیابرخلاف علوم دیگرمانند فلسفه،روانشناسی و... مبتنی براصول عینی وپدیده های روبه رو ست که درمحیط وفضای زندگی انسان قابل دیدن هستند ازطرف دیگرجغرافیا یا علومی مانند زمین شناسی،خاکشناسی،آب وهواشناسی وریاضیات ارتباط نزدیک دارد.به گفته ی جورج کیش استاد جغرافیا دردانشگاه میشیگان امریکا(عمرجغرافیا باعمرانسان ساکن سیاره ی زمین برابر است) که بیانگرارزش واهمیت جغرافیا وهمگام بودن آن باحیات انسان می باشد. بنابراین پیشرفت این دانش نیازمند نگرش واندیشه ی بیشتری می باشد.
برای آموزش بهتر جغرافیا درمدارس موانع ومشکلات مهمی وجوددارد که می توان آنهارادردوبخش اساسی موردبررسی  وتحلیل قراردادکه این موانع شامل دوبخش اصلی یعنی شیوه های تدریس وارزشیابی می باشند.
الف-شیوه های تدریس:
شیوه های تدریس روش های می باشند که به امرآموزش به یاددهنده کمک می کنند وفرآیندآموزش را تسهیل می نمایند بنابراین به کاربردن روشهای تدریس مناسب وبیان آنها به نحوزیبا وشایسته با توجه به نوع مطالب درسی وآموزشی درشکوفایی استعدادهای یادگیرندگان نقش حیاتی وانکارناپذیر دارندوهرگونه کاستی دراین زمینه می تواند ضربات جبران ناپذیری رابرپیکره ی آموزش وتدریس وارد نماید.ارائه ی یک تدریس مفیدوکارآمد نیازمند یک سری ابزار ووسایلی می باشد که می تواند درتفهیم بهتر مطالب به آموزندگان کمک شایانی بنماید. اما ممکن است در بعضی مواقع فرآیندوجریان آموزش وتدریس با موانع ومشکلاتی مواجه شود،که این موانع با توجه به نوع رشته ی تدریس ومقطع متفاوت می باشند.یکی ازدروسی که آموزش آن به طورکلی با مشکلات وسختی های همراه می باشد درس جغرافیا درمقطع متوسطه می باشد که درذیل به برخی ازمحدودیتهای آموزش این رشته وراه حلهای بیان شده پرداخته شده است.
                            
موانع ومحدودیتهای آموزش درس جغرافیا:
1-عدم شناخت کارکرد ونقش عناصروعوامل آموزشی.
2-برگزارنشدن دوره های آموزشی ضمن خدمت درطول سال واستفاده نکردن ازاساتید متخصص در این رشته.
3- کمبود امکانات سمعی وبصری و به خصوص نقشه ، رایانه ، سی دی های  ونرم افزارهای آموزشی مناسب با تدریس این رشته.
4-عدم استفاده ی بهینه از وسایل فوق در صورت وجود آنها به علت نبود آموزشهای لازم به دبیران.
5- کمبود فضای آموزشی مناسب .
6- آشنایی کم معلمان با رویکردهای جدیدو شیوه های تدریس نو.
7- کم تجربه بودن دانش آموزان در کارهای گروهی و بی نظمی های ناشی از آن.
8- وجود مدیریت سنتی پایبند به رویکرد سنتی در مدرسه ها و توجیه نبودن کادر اداری.
9-عدم پذیرش درس جغرافیا به عنوان یک درس کاربردی.
10-نبودن آزمایشگاه تخصصی برای آموزش جغرافیا.
11-نبودامکانات مالی دربعضی ازآموزشگاهها به منظورانجام اردوها وگردش های علمی.
12-عدم انگیزه ی دانش آموزان به یادگیری درس جغرافیا.
13-عدم انجام پروژه های تحقیقاتی مرتبط با تدریس.
14-دسترسی نداشتن بعضی ا زدانش آموزان به منابع تحقیقاتی مانند اینترنت،اینترانت ،نقشه ها ونرم افزارهای آموزشی درمدارس.
15-به کارنگرفتن دبیران تخصصی دراین رشته دربعضی مدارس وارائه نمودن آن به صورت اضافه کاربه سایر دبیرانی که دراین زمینه آشنایی لازم وصلاحیت علمی نداشته اند.
16-وجودنداشتن بازدیدهای علمی وتحقیقاتی برای دبیران مرتبط با رشته ی جغرافیا.
راهکارهای اجرایی:
1-  اگر بپذیریم برای انجام هر تحولی ابتدا لازم است فرهنگ سازی شود باید از طریق رسانه های گوناگون در سطح جامعه اطلاع رسانی کافی صورت بگیرد تا عموم مردم بدانند کارکرد عناصر آموزشی تغییر کرده و نقش دانش آموزان از پذیرندگی به جستجو گری و نقش معلم از انتقال دهندگی به هدایت گری متحول شده است.
2-  برگزاری دوره های ضمن خدمت برای معلمان و مدیران و کادر اداری باید جدی تر گرفته شود و انواع جدید روش های تدریس به طور عملی آموزش داده شود.
3-  برگزاری جشنواره های تدریس در مناطق گوناگون می تواند به نهادینه شدن هر چه بیش تر روشهای تدریس نو بینجامد و ابتکارات و خلاقیت های صورت گرفته شناسایی شوند و عمومیت پیدا کند.
 4-  تامین امکانات مناسب و از آن مهمتر ایجاد فرهنگ استفاده ی درست و موثر از آنها باید در دستور کار قرار بگیرد.باید مدیران مدارس را توجیه کرد که امروزه رایانه و سی دی های آموزشی از لوازم اساسی مدرسه ها هستند و اهمیت آن ها از سایر تجهیزات کم تر نیست.و این وسایل جنبه ی کاربردی و مصرفی دارند و نباید چون کالای لوکس و تزئینی دور از دسترس دانش آموزان وچه بسا معلمان قراربگیرند.

5-باید دانش آموزان را نسبت به رعایت نظم وانظباط درحین انجام کارهای گروهی تشویق نمود وبه آنها آموزش داد که یکی از راههای موفقیت درامریادگیری انظباط گروهی می باشد زیرا هرگونه بی نظمی وتوجه باعث خلل درفرآیند یک آموزش خوب می باشد.
6-  در طول سال تحصیلی حداقل یکی دو بار با همکاری آموزشگاه ازایستگاه های هواشناسی، سد ها کارخانه هاومراکز تحقیقاتی.... درقالب اردوها وگردش علمی بازدیدی صورت بگیرد ونتایج این بازدیدها درآموزشگاه انعکاس یابد.
7-باید دردانش آموزان  با ایجادروش های مناسب آموزش، این نگرش را به وجودآورد که جغرافیا یک دانش کاربردی است وصرفا نباید به تدریس مطالب آن به صورت تئوری اکتفاکرد.
8-ایجاد آزمایشگاههای تخصصی درزمینه ی آموزش مطالب متنوع وگوناگون جغرافیا به منظوریادگیری بهینه وایجاد انگیزه دردانش آموزان.
9-وادارکردن دانش آموزان به انجام پروزه های تحقیقاتی وبیان آنها درکلاس به طوری که درفرآیند آموزش موثرواقع شود
10-فراهم کردن زمینه وبسترمناسب برای دسترسی ساده وآسان دانش آموزان درهرنقطه به منابع تحقیقاتی وآموزشی مرتبط بادرس جغرافیا
11-با توجه به علمی وتخصصی بودن درس جغرافیا،باید مسولین امر نسبت به ،بکارگیری دبیران مرتبط با این رشته اقدام نموده
12-مدیران مدارس ودست اندرکاران باید با انجام مشاوره های لازم زمینه ی ترغیب دانش آموزان را نسبت به فراگیری درس جغرافیا ودروسی ازاین دست مهیا نمایند تا دانش آموزان احساس یاس وسرخوردگی نسبت به یادگیری این دروس ننمایند.
12-باید دانش آموزان را نسبت به انجام دادن تحقیقات وپژوهش های مرتبط با هردرس ترغیب وتشویق نمود وانجام هربررسی علمی را به عنوان جزء لاینفک آموزش ووظیفه ی دانش آموزان قلمداد نماییم وبا این عمل دانش آموزان را به فعالیت آموزشی وعلمی وادار کنیم.
13-با توجه به علمی وتخصصی بودن درس جغرافیا،باید مسولین امر نسبت به ،بکارگیری دبیران مرتبط با این رشته اقدام نموده تا افراد مربوطه در انتقال مفاهیم علمی وارزشی جغرافیا دچارسردرگمی وابهام نشوند.
14-باتوجه به این که بیشرمحتوای کتب جغرافیا درزمینه های علوم طبیعی مانند آب وهواشناسی،زمین شناسی، خاکشناسی وبه طورکلی جغرافیای طبیعی می باشد باید برای آگاهی هرچه بیشر دبیران گردش های علمی از مناظر وچشم اندازهای طبیعی وبازدید از سازمانهای مانند هواشناسی دردستورکارقرارگیرد که متاسفانه بیان کردن این مطالب به زعم عده ای مضحک وخنده آور می باشد.
ارزشیابی:
ارزشیابی بخشی از فرایند یاددهی –یادگیری است .همه دست اندر کاران امور آموزشی و تربیتی  با کلمه ی ارزشیابی وامتحان آشنایی دارند. اگر بگوییم که ارزشیابی حلقه مفقوده یادگیری محسوب می شود زیاد به خطا نرفته ایم چرا که از یک نظر ارزشیابی آخرین حلقه از فعالیتهای آموزشی معلم و برنامه درسی محسوب می شود واز نظردیگر ارزشیابی در روشهای فعال تدریس جغرافیا باید مقدم واستمراردهنده برنامه های درسی و فرایند تدریس شمرده شود. همه گمان می کنند که ارزشیابی مخصوص اندازه گیری دانش ها ومهارت های دانش آموز از مطالب مطرح شده در کلاس است در حالی که ارزشیابی باید شامل برنامه درسی وفعالیت های معلم در کلاس ونحوه تدریس وی نیز باشد و بعنوان ابزاری برای درک نقیص برنامه و روند تدریس ویادگیری دآنش اموز به کار  رود.حال میتوان گفت که ارزشیابی بخشی از فرایند یاددهی-یادگیری است و جدا از ان ودر انتها آن قرار نمی گیرد.
موانع ومحدودیتهای ارزشیابی درس جغرافیا:
1-درخدمت نبودن شیوه های ارزشیابی درفرآیند آموزش ویاددهی.
2 عدم توجه به تفاوتهای فردی وتواناییهای دانش آموزان
3-تکیه نمودن صرف بر محفوظات دانش آموزان.
4-عدم علاقه بعضی ازفراگیران به خواندن مطالب تدریس شده
5-زیادبودن دانش آموزان در بعضی ازکلاسها.
6-عدم بازخورد مثبت ارزشیابی ها دردانش آموزان
ب- راهکارهایی اجرایی شیوه ها ارزشیابی
1-شیوه های ارزشیابی باید به خدمت آموزش در آیند تادرفرآیند آموزش به نحو شایسته موثر واقع شوند واگر این روشها به درستی اعمال نشوند جریان آموزش دچارخلل وکاستی خواهدشد . ولی در شرایط موجود این آموزش است که در خدمت ارزشیابی قرار گرفته است.و دانش آموز تنها طالب موضو عاتی هستند که در ارزشیابی ها مطرح می شوند.دانش آموزان با آوردن کتاب های گنجینه ی سوالات به کلاس از معلم می خواهند که تنها در چارچوب آن عمل کند این موضوع کل جریان طبیعی آموزش را مختل می کند.


دانلود با لینک مستقیم


گزارش تخصصی معلمان مشکلات و چالش ها ی درس جغرافیا و ارائه تجربیات مدون

گزارش تخصصی معلمان بررسی روش های نوین تدریس در دروس پیام های آسمانی و قرآن

اختصاصی از فی فوو گزارش تخصصی معلمان بررسی روش های نوین تدریس در دروس پیام های آسمانی و قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

گزارش تخصصی معلمان بررسی روش های نوین تدریس در دروس پیام های آسمانی و قرآن


گزارش تخصصی معلمان بررسی روش های نوین تدریس در دروس پیام های آسمانی و قرآن

دانلود گزارش تخصصی معلمان بررسی روش های نوین تدریس در دروس پیام های آسمانی و قرآن بافرمت ورد وقابل ویرایش تعداد صفحات 120

دانلود گزارش تخصصی معلمان,راهکارها,پیشنهادات,گزارش تخصصی فرهنگیان,

این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد

مقدمه


تربیت دینی یکی از مهم‌ترین اهداف نظام آموزشی کشور است و اهمیت و جایگاه ویژة آن باعث شده است درس مستقلی، که عموماً تحت عنوان قرآن و تعلیمات دینی شناخته می‌شود، با سایر دروس در هر پایه تفاوت‌های عمده‌ای داشته باشد. اصولاً ماهیت دروس دینی به‌گونه‌ای ا‌ست که از نظر محتوای آموزشی، فرایند یادگیری و شیوه‌های آموزشی با دروس دیگر قابل مقایسه نیست.
به عبارت دیگر، هر فعالیتی که از سوی معلم برای یادگیری در دانش‌آموز انجام شود، صرف‌نظر از ارزش محتوای مورد یادگیری، آموزش و تدریس محسوب می‌شود. در این صورت و دروسی چون ریاضی، جغرافیا، زیست‌شناسی، تاریخ، علوم‌پایه و... همگی از این نظر در یک ردیف جای می‌گیرند، اما اگر یادگیری را مفهومی فراتر از آموزش تلقی کنیم و در واقع آن را هدف آموزش بدانیم، در آن صورت باید فرایندی را که در استمرار زمان باعث ایجاد تمرین، تجربه و تغییرات تدریجی و نسبتاً پایدار در دانش‌آموز شود، یادگیری تلقی کرد.(ساجدی ،ش42: 4)
درس پیام های آسمانی از این نظر با سایر دروسی که نام بردیم بسیار متفاوت است.
زیرا یادگیری در تربیت دینی بیش از آنکه نظری باشد، عملی است. در حالی‌که سایر دروس1 چندان در عرصة عملی مطرح نیستند. اگر چه در مورد آموزش دروس آزمایشگاهی مفهوم آموزش عملی به چشم می‌خورد؛ اما عمل در این دروس همان مهارتی است که اگر در فرایند آموزش به‌دست نیاید، لطمه‌ای به شخصیت و ساختار وجودی دانش‌آموز وارد نخواهد ساخت؛ چراکه حوزة عمل در آن‌ها خود محتوای دروس‌اند، نه خود دانش‌آموز. در حالی‌که هدف تربیت دینی ایجاد کنش و رفتارهای خاصی است که بود و نبود آن‌ها اساساً بر ساختار وجودی و شخصیت دانش‌آموز تأثیرگذار است. تربیت یعنی استعدادهای درونی را، که بالقوه در یک شیء موجود است، به فعلیت در آوردن و پروردن و لهذا تربیت فقط در مورد جاندارها یعنی گیاه و حیوان و انسان صادق است.( مطهری، :56 و 57)
بر آن است تا استعدادها و قابلیت‌های دانش‌آموز را در جهت کمال انسانی وی در تقرب به خداوند، که سرچشمة کمال است، شکوفا کند و در این مسیر از توانایی‌های خود بهره ببرد.
لذا چنانچه ارزش‌های وجودی فرد برای خودش یا برای آموزش‌دهندگان وی شناخته شده نباشد، تربیتی صورت نخواهد گرفت و آنچه در قالب تربیت صورت می‌گیرد، بیشتر شرطی شدن است تا پرورش و تغییر رفتار آگاهانه، که از مشخصات تربیت به معنای واقعی آن است. تفاوت معنای تربیت در مورد انسان و حیوان نیز همین است. برای مثال، اگر بخواهیم رفتاری مؤدبانه مانند «دست دادن» را به کودک بیاموزیم، کافی است او را عملاً در موقعیت‌های مختلفی که این ‌کار مجاز است، تعلیم دهیم و محدودة این رفتار را برای او مشخص کنیم. به این ترتیب، او به‌تدریج خواهد آموخت که کی، کجا و با چه کسانی دست بدهد.
حال اگر اتفاقاً دست این کودک یا نوجوان در حادثه‌ای آسیب ببیند، بشکند یا به هر دلیل دیگری نتواند دست خود را حرکت دهد، این رفتار مؤدبانه به شکلی دیگر، که جایگزین قبلی است، باز هم صورت می‌گیرد؛ مثلاً تکان دادن یا خم کردن سر و... . در حالی‌که همین دست دادن را می‌توان به حیوانات نیز آموخت. چنان‌که در سیرک‌های نمایشی توسط مربیان کارآزموده به شیرها آموزش داده می‌شود و آن‌ها  نیز مانند انسان‌ها با مردم دست می‌دهند. اما هرگز شیر آسیب‌دیده‌ای که قادر به حرکت دادن دست خود نیست، رفتار جایگزین ندارد! زیرا رفتار قبلی او (دست دادن) آگاهانه و هدفمند نبوده بلکه تنها یک واکنش ناشی از شرطی شدن بوده است.( جعفری:210 و 211)
تأکید بر جایگاه ویژة دروس قرآن و تعلیمات دینی در نظام آموزشی از آن جهت صورت می‌گیرد که هدف اصلی، یادگیری عملی و التزام به کاربرد آموخته‌هاست. آموزه‌هایی که قابل حصول و انسان‌سازند و دامنة آن‌ها از حوزة نظری فراتر می‌روند و تمام ارکان و شئون زندگی فرد را دربرمی‌گیرند.
اساساً این نوع تربیت با تمامی واقعیات خارجی زندگی انسان و پیوند او با هستی ارتباط دارد. لذا جهت نیل به هدف و نقطة مشخصی که تربیت دینی در پی آن است، باید برنامه‌ریزی شود. برنامه‌هایی که مشتمل بر نحوة ارتباط فرد با خدا، مردم، طبیعت و خودش باشد. بدیهی است چنین برنامه‌ای بر پایة اصول مشخصی که از باید و نبایدهای معین برمی‌خیزد و بر مبنای قواعدی که توسط مربیان لحاظ می‌شود، تدوین خواهد شد.
برخی از عمده‌ترین مشکلات آموزش و یادگیری دروس دینی به مواد و محتوای آموزشی مربوط می‌شود. در سال‌های اخیر در جهت کیفیت بخشی به محتوا اقدامات مؤثری صورت گرفته که از جملة آن‌ها تغییر کتب درسی و تألیف محتوای جدید است. این تغییرات در دورة ابتدایی به تألیف «هدیه‌های آسمان» و در دورة راهنمایی به تألیف «پیام‌های آسمان» منجر شد و در دورة متوسطه نیز تألیف «دین و زندگی» قدم مثبتی است که در جهت ترغیب دانش‌آموزان به یادگیری محتوای دینی برداشته شد.
هدف مشترک در این تغییرات، اجرای سیاست خاصی است که در صدد ایجاد باورهای قلبی در فراگیرندگان از طریق اقدامات فکری و فعالیت‌های عقلانی خود آن‌هاست. ( حدادعادل:41)
در شرایط کنونی، عموم مخاطبان شاید در بعد اعتقادی مشکلی نداشته باشند ولی هرچه به ابعاد عملی و رفتاری نزدیک می‌شویم، وضعیت، به نسبت، نامطلوب‌تر می‌شود.
جنبة رسمی داشتن نظام آموزشی و تلقی رسمی و فاقد بار تربیتی از سوی دانش‌آموزان، به‌خصوص در مقاطع بالاتر، نوع تحصیلات و مدرسه، نظام ارزشیابی پیشرفت تحصیلی و به‌‌کار گرفته نشدن الگوهای مناسب و شایسته از مواردی هستند که از دیدگاه صاحب‌نظران، در تقویت نشدن و توسعه نیافتن رفتار دینی و اخلاقی دانش‌آموزان و بهره‌ نگرفتن آنان از انبوه فعالیت‌های تربیت دینی و اخلاقی موجود تأثیر گذارند.1
این‌ در حالی است که در نظام آموزشی تدریس مفاهیم و آموزه‌های قرآنی، به‌ویژه مهارت روخوانی قرآن به نحو مطلوب صورت نمی‌گیرد و دانش‌آموزان ابتدایی در شرایطی به دورة تحصیلی راهنمایی وارد می‌شوند که قادر به روان‌خوانی و روخوانی قرآن نیستند. این امر مشکلات دبیران راهنمایی را افزایش می‌دهد؛ زیرا زمانی را که باید به آموزش مفاهیم قرآن اختصاص دهند، بالاجبار صرف یاددهی دوبارة روخوانی قرآن ‌می‌کنند. این ضعف زمانی آشکار می‌شود که متوجه می‌شویم دانش‌آموزی که پس از سال‌ها تحصیل و آموزش این دروس، در زمان پایان تحصیل خود هنوز به روخوانی قرآن در حد نسبی آشنا نشده و مفاهیم قرآن نیز در زندگی وی عینیت نیافته است.
اینجاست که مهم‌ترین مشکل در نظام آموزشی رخ می‌نماید و ضرورت به‌کارگیری روش‌های مناسب آشکار می‌شود. مشکل آموزش‌دهنده و میزان مهارت وی در یاددهی مفاهیم دینی به‌گونه‌ای است که به تغییر رفتار مطلوب در دانش‌آموزان منجر گردد. در حال حاضر شیوه‌های گوناگونی در تدریس دروس دینی و قرآن مورد استفادة دبیران و آموزگاران در دوره‌های مختلف آموزشی است. غالب این شیوه‌ها بر پایة روش‌های قدیمی و سنتی بوده است و گاهی بدون آموزش قبلی تنها به اتکای تجربة شخصی معلم توسط خود وی انتخاب می‌شود. شیوه‌هایی چون سخنرانی، داستان‌گویی، تمثیل و نمایش و... عمدتاً در آموزش دروس دینی کاربرد دارند و به‌کارگیری آن‌ها تا حدی ضروری است. اما با توجه به محتوای دروس نمی‌توان به این شیوه‌ها اکتفا نمود. علاوه بر این، به‌کارگیری همین شیوه‌ها نیز اگر با روش اصولی صورت نگیرد، فاقد کارایی لازم خواهد بود. زیرا حتی جذاب‌ترین داستان‌ها و خوش‌صحبت‌ترین سخنوران نیز ممکن است ملال‌آور باشند و تأثیر لازم را بر مخاطب خود نگذارند و یا اساساً بی‌تأثیر شوند. پس صرف قدیمی و سنتی بودن شیوة دلیل نقد آن نیست بلکه نحوة به‌کارگیری آن در شرایط نامناسب مشکل‌آفرین است.
در این نوشتار نقدهای زیر را در به‌کارگیری روش‌های سنتی رایج یادآور می‌شویم و ضمن آن برخی روش‌های جایگزین را که به‌ندرت مورد استفادة دبیران قرار می‌گیرند، به‌صورت پیشنهاد معرفی می‌کنیم.
یکنواختی و سکون
از آنجا که تغییرات محیط اطراف بیش از سکون آن توجه انسان را جلب می‌کند، برای توجه بیشتر لازم است در محرک‌های دیداری و شنیداری دانش‌آموزان تغییراتی ایجاد شود. بنابراین، سخنرانی‌ یا قصه‌گویی با تمام جذابیتی که ممکن است در محتوا داشته باشند اگر به‌صورت یکنواخت و بی‌تحرک ارائه شوند، نه‌تنها توفیقی در آموزش مباحث نظری نخواهند داشت بلکه مخاطبان را آرام‌آرام در خواب فرو خواهند برد.
نبودن هماهنگی بین صدا، حرکات، ژست‌های معلم و وضع چهره با محتوای کلام تأثیر آن را در مخاطب بسیار کاهش می‌دهد. جلب تنها حس شنیداری مخاطب، بدون اینکه حس دیداری‌اش وادار به فعالیت شود، بار چندان مثبتی نخواهد داشت. جذابیت  این روش، در مقایسه با تماشای فیلم، ضعف آن را به‌خوبی آشکار می‌سازد؛ زیرا توجه مخاطبان به فیلم به واسطة فعال بودن دو حس دیداری و شنیداری بسیار بیشتر از توجه به سخنرانی است.
باید توجه داشت که دانش‌آموزان از نظر به‌کارگیری قوای دیداری و شنیداری سه دسته‌اند: (ساجدی،ش42 : 7 و 8)
برخی دارای حافظة دیداری هستند و با نگاه کردن مطلب را می‌آموزند. برخی دارای حافظة شنیداری‌اند و با گوش دادن مطالب را یاد می‌گیرند. برخی نیز با به‌کارگیری هردو قوه به یادگیری می‌پردازند. در صورتی که دبیر بتواند از ابتدای سال استعداد هر یک از دانش‌آموزان را تعیین کند و بر حسب استفادة بیشتر از یک قوه جای آنان را در کلاس مشخص کند، کمک بسیار مهمی به آنان کرده است. برای تعیین نوع استعداد، می‌توان داستانی کوتاه و تخیلی را با ژست‌ها و حرکات مهیج دست و صورت بیان کرد و سپس از آن‌ها بخواهیم آن را بازگو کنند. کسانی که در نقل داستان همان حرکات دبیر را از خود نشان می‌دهند، دارای استعداد دیداری، و آنان که مو به موی داستان را بدون توجه به حرکات گوینده باز می‌گویند، دارای استعداد شنیداری هستند. میان این دو گروه نیز دسته‌ای هستند که هم داستان را کامل بیان می‌کنند و هم تا حدودی به حرکات گوینده توجه نشان می‌دهند. پس می‌توان روش سخنرانی و قصه‌گویی را برای شنیداری‌ها مناسب دانست؛ مشروط به اینکه تنها به این دو روش اکتفا نشود.
غیرفعال بودن
روش‌های آموزشی یا فعال‌اند یا غیر فعال. در روش فعال یادگیری با مشارکت یادگیرنده صورت می‌گیرد. در حالی‌که در روش‌های غیرفعال دانش‌آموز به مثابه ظرفی خالی است که معلم به‌صورت کاملاً یک‌طرفه آن را با آموزش خود پر می‌کند. در شیوة فعال، مخاطب با تلاش و تکاپوی خود، بیشتر با درس و محتوای آموزشی درگیر می‌شود. در حالی‌که در روش غیرفعال ذهن مخاطب منفعل از آموزش معلم است. از مزایای روش فعال می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
- تقویت توانایی‌های ادراکی مخاطب
- بارورسازی قوای فهم و تجزیه و تحلیل مخاطب
- رشد و افزایش اعتمادبه‌نفس
- ایجاد آمادگی برای شرکت فعال در بحث و گفت‌وگو
- ایجاد تمرین در تعامل با دیگران و تشخیص رفتار مناسب.( همان:85 )
جهت عکس موارد فوق، نتیجة رویکرد و روش غیرفعال خواهد بود. زیرا روش غیرفعال مخاطب را از یادگیری به‌صورت رویارویی با مسائل بازمی‌دارد. زیرا مخاطبی که همواره شاهد حل مسائل به‌‌دست معلم است هرگز نمی‌تواند مستقل از معلم با مسائل مواجه شود و راهکار لازم را برای مواجهه با مسائل فرا نمی‌گیرد. لذا چنین مخاطبی هنگام رویارویی با مشکلات دائماً دچار پریشانی و اضطراب خواهد بود.
این روش، به‌خصوص در مسائلی چون تجزیه و تحلیل باورهای دینی، بسیار آسیب‌زاست. زیرا هدف در آموزش و تربیت دینی، رسیدن به رفتار مطلوب و ارزشمند مورد تأیید دین است و تجلی یافتن باورهای مذهبی در عمل افراد، مستلزم تعمیق باورها و ارزش‌هاست. در حالی‌که با روش‌های غیرفعال رایج در نهایت نتیجه‌ای جز حفظ آموخته‌ها به‌دست نمی‌آید. همان آموخته‌ها نیز، بعد از برگزاری امتحان و کسب نمره، به فراموشی سپرده می‌شوند و چون درونی و نهادینه نشده‌اند به سرعت رنگ می‌بازند و در زندگی عملی مخاطب جایگاهی نخواهند داشت.


شیوه‌های فعال
روش پرسش و پاسخ سقراطی: اگر در کلاس‌های دینی مخاطبان را به فکر کردن پیرامون مفاهیم دینی تشویق کنیم تا بتوانند با هدایت غیرمستقیم معلم از مجهول به معلوم برسند، یادگیری بسیار جذاب‌تر و ماندگارتر صورت خواهد گرفت. در این شیوه ذهن فراگیرنده دست به خلاقیت می‌زند و انگیزه و اعتمادبه‌نفس او را برای مشارکت در بحث افزایش می‌دهد. با این روش، پرسش‌ها با نظارت معلم به‌سوی پاسخ هدایت می‌شوند و با جمع‌بندی دیدگاه مخاطبان، پاسخ صحیح توسط وی تکمیل، نهایی می‌گردد
فعالیت علمی گروهی:دانش‌آموزان بیشتر در حوزه‌های ورزشی و تفریحی گروه تشکیل می‌دهند اما برای تقویت انگیزه‌های دینی چنین گروه‌هایی دیده نمی‌شود. و تشویق و ترغیبی هم از سوی اولیای مدارس صورت نمی‌گیرد. معلمان باید با طرح موضوعات دینی مرتبط به درس و با توجه به علایق مشترک دانش‌آموزان آن‌ها را گروه‌بندی و سپس به انجام پژوهش‌های دینی ترغیب کنند.
آموزش چهره به چهره: با توجه به تراکم دانش‌آموزان در یک کلاس، این روش برای کسانی ضروری است که به دلایلی نسبت به دین و دیانت احساس تنفر دارند و به درس دینی دل نمی‌دهند یا پذیرش باورهای دینی در آنان منوط به حل پاره‌ای از ابهامات بی‌پاسخ است. بدیهی است که معلم باید اختصاصاً از این روش برای افراد مشخصی استفاده کند.
توجه به مخاطب‌محوری: غفلت از نیازها و علایق فراگیرندگان سبب می‌شود که معلم تنها پاره‌ای از اندوخته‌های فکری خود را در کلاس‌های متعدد تکرار کند و بدون در نظر گرفتن نیازها و شرایط درونی و بیرونی مخاطبان آنچه را می‌داند بیاموزد. در حالی‌که مدرس دینی باید همواره آمادة پاسخ‌گویی به ابهامات و شبهات دینی فراگیرندگان باشد و با مطالعة مستمر، توانایی خود را در این جهت افزایش دهد.
تأکید و التزام بر تمرین مستمر: شاید در برخی دروس فراگیری ذهنی به سرعت انجام شود اما در آموزش دینی، که مفاهیم بیشتر انتزاعی‌اند، ضرورت تمرین و ممارست بیشتر به چشم می‌خورد. آموزش‌های عملیِ مرتبط با مفاهیم دینی اگر بدون تأکید بر تکرار و تمرین رها شوند، چه بسا خشتی باشند که تا ثریا کج پیش خواهند رفت. صحیح‌خوانی قرآن و آدابی چون وضو، نماز، تیمم و... از این دست آموزش‌هایی هستند که در همان مراحل اولیة یادگیری باید مورد توجه و در صورت نیاز مورد تصحیح و اصلاح قرار گیرند. در غیر این‌صورت آنچه تثبیت می‌شود یادگیری غلط است که به مرور زمان اصلاح آن دشوار یا ناممکن می‌گردد.
 پرهیز از تحکّم و تحمیل و بهره‌گیری از حکمت و تحلیل: تحلیل آموزه‌های دینی عامل مهمی در تقویت خردورزی است. آنچه با خرد و برهان حاصل می‌شود بسیار پایدارتر است از آنچه صرفاً درسی از دروس تلقی شود و آن را باید فرا بگیرند. فهماندن آموزه‌های دینی از طریق به‌کارگیری قوای فکریِ مخاطب به مراتب توفیق بیشتری در آموزش دینی دارد. معلم نباید با زبان تحکم و تحمیل عقاید خود از مخاطب بخواهد چشم بسته تعالیم وی را بپذیرد. شرایط کنونی جامعه و تأثیر فضاهای فکری و فرهنگی متفاوت، این حقیقت را آشکار می‌سازد که اگر مخاطب، متناسب با سن خود، تحلیلی از موضوع دینی دریافت نکند، تأثیر اندکی از آن خواهد پذیرفت. در حالی‌که اگر مخاطب مخاطب در مواجهه با موضوعات دینی تحلیل درستی داشته باشد، احساس خواهد کرد که در پرتو این آموزه‌ها می‌تواند بازبینی مجددی در زندگی خود داشته باشد. در قرآن کریم از این روش به «بصیرت» تعبیر شده است:
«قُلْ هذِهِ سَبیلی‏ أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى‏ بَصیرَة» (یوسف /108)بگو این راه من است که با بصیرت به سوی خدا دعوت می‌کنم.
آموزشی که نه‌تنها اندیشة مخاطب را بارور نسازد بلکه او را به رکود بکشاند، توفیقی در تبیین آموزه‌های آسمانی نخواهد داشت. روشی کارآمد است که به اقناع مخاطب بینجامد. البته اقناع کار ساده‌ای نیست. لذا برای کسب توفیق باید موقعیت مخاطب از نظر ساختار روحی، روانی، تعصبات قومی و قبیله‌ای، عادات و رفتارهای غلط تثبیت شده، پیش‌فرض‌های نادرست و... مورد توجه قرار گیرد
شیوة مناظره و احترام به نظر مخالف:ضرورت استفاده از این روش در دورة متوسطه، بیش از دو دورة دیگر، به چشم می‌خورد. به‌دلیل رشد عقلی و فکری بیشتر دانش‌آموزان در این دوره و شکل‌گیری نسبی آنان از جهت عقیدتی، ممکن است معلم دینی با دانش‌آموزانی رو‌به‌رو شود که دعاوی مخالف یا شبهات خاصی دارند. اگر معلم فرصت طرح آزادانة این مسائل را به دانش‌آموزان ندهد و یا بعد از طرح هر مسئله پاسخ مناسبی به آن نداشته باشد، هم حق طرح مسئلة دانش‌آموز را زیر پا می‌گذارد و هم اعتبار خود را زیر سؤال می‌برد و از نظر عاطفی فضای کلاس را به حمایت از مخالف می‌کشاند. مهم‌ترین عاملی که دبیران را به چنین واکنش‌های نامناسب می‌کشاند، بی‌اطلاعی معلم و کم‌سوادی خود اوست. ترس از ناتوانی در پاسخ‌گویی، معمولاً معلم را به این‌سو می‌کشاند که اساساً اجازة طرح شبهه یا نظر مخالف به دانش‌آموزان ندهد.
اجتناب از تحقیر نظر مخالف و تعصب نداشتن نسبت به نظر موافق: گاهی معلم در مقام اثبات عقیدة خود چنان افراطی عمل می‌کند که جانب‌داری مخاطبان را در پذیرش آن عقیده از دست می‌دهد نیز ممکن است به لجاجت آنان بینجامد. حق‌محوری معلم آن است که عقیدة مخالف را اولاً به درستی و بدون دست‌کاری در آن بیان کند و سپس با به چالش کشیدن آن، بر‌اساس اصول منطقی آن را نقض کند و صحت ادعای خود را به اثبات برساند.
نادیده گرفتن نکات مثبت نظر مخالف: نقد نظر مخالف چنانچه شامل تمامی جهات و نکات مربوط به آن باشد، معلم را بی‌انصاف نشان می‌دهد و نوعی حق برای مخالف ایجاد می‌کند و نتیجه جهات منفی عقیدة مخالف بی‌نقد و بی‌پاسخ باقی می‌ماند. معلمانی که هیچ نقطة روشنی در کلام مخالف خود نمی‌بینند، غالباً با تمام جنبه‌های یک تفکر مخالفت می‌کنند؛ بدون آنکه جهات خوب و بد آن را از یکدیگر تفکیک کنند. این نوع برخورد موجب می‌شود که نقد وی بر سخن مخالف به حساب یک‌سو نگری و کوته‌بینی وی گذاشته شود و فاقد اعتبار تلقی گردد.
 بومی‌سازی: آنچه در قالب محتوای آموزشی در اختیار دبیران و دانش‌آموزان قرار گرفته است، در سراسر کشور یکسان است و همة اقوام و طوایف متن آموزشی واحدی را مطالعه می‌کنند و با آن امتحان می‌دهند. حال اگر ایجاد و تثبیت رفتارهای مطلوب دینی را هدف اصلی تربیت دینی بدانیم، توجه به مؤلفه‌های بومی ضرورت می‌یابد. تفاوت‌های فرهنگی موجود میان اقوام و طوایف متنوع در کشور ایجاب می‌کند که محتوا و شیوه‌های آموزشی نیز به تناسب، متفاوت باشند. مثلاً در کتاب‌های درسی دانش‌آموزان ساکن شهرهایی که بیشتر در معرض تهاجم اندیشه‌های انحرافی هستند، باید نحوة دفاع از مبانی تشیع و اسلام راستین جایگاه ویژه‌ای داشته باشد.************
عدم اکتفا به روش‌های آموزش مستقیم: کسی که در صدد تعلیم‌و‌تربیت دینی  است، فراگیرنده را مستقیماً مورد خطاب قرار نمی‌دهد. این روش برگرفته از قرآن است. در موارد متعددی از قرآن کریم، رسول مکرم(ص) مورد خطاب واقع شده است، در حالی‌که منظور، مؤمنان گرویده به او هستند. امام صادق(ع) می‌فرمایند: نَزَلَ الْقُرآنُ بِایّاکَ اَعنی وَ اسْمَعی یا جَارَه (قرآن به سبک «به تو می‌گویم ولی همسایه، تو بشنو» نازل شده)، همان ضرب‌المثل معروف «به در می‌گوید تا دیوار بشنود». لازم است گاهی قالب و عنوان کلاس‌های تربیت دینی با محتوای دینی در ارتباط مستقیم نباشد. چه اشکالی دارد که تحت عنوان کلاس‌های بهداشت و سلامتی، عبادات و تکالیفی چون وضو، غسل، روزه و... آموزش داده شود؟ حتی می‌توان آموزش این امور را به افراد شایسته‌ای که عنوان دینی ندارند بسپاریم؛ مثلاً معلم ریاضی، کامپیوتر، زیست‌شناسی و... تا در خلال دروس خود آموزه‌های اخلاقی و دینی را به مخاطبان بیاموزند.
ارائة نمونه و الگو‌برداری: یکی از مهم‌ترین اصول تعلیم‌و‌تربیت اسلامی، نقش اساسی الگوها در تبعیت فراگیرندگان از مربیان است. عامل بودن خود معلم به آنچه تحت عنوان آموزه‌های دینی به فراگیرندگان می‌آموزد، باعث می‌شود که آنان به سطوح بالای حیطة عاطفی و برانگیختگی لطافت احساس نزدیک‌تر شوند. در این صورت آثار مثبت و سازندة عملکرد معلم در تبعیت فراگیرندگان قابل مشاهده خواهد بود.
در عرفان اسلامی، نقش استادی که متربی خویش و نقاط ضعف او را بشناسد و راه درمان را از راه عمل صحیح خود به او یادآور شود، مطلبی مورد اتفاق است. شرایط کنونی جامعه به‌گونه‌ای است که زمینة آموختن صفات اخلاقی و قرآنی در جامعه به‌راحتی مهیا نیست. از طرف دیگر خانواده‌ها هم در این زمینه ضعیف عمل می‌کنند و تنها به اتکای الگوهای عملی می‌توان آنان را به ارزش‌های دینی ترغیب نمود.
بررسی شیوة تبلیغی معصومین(ع) به‌خوبی بیانگر کارایی این شیوه است و غفلت از آن قطعاً آسیب‌های جبران‌ناپذیری، که امروزه نیز به‌خوبی قابل مشاهده است، به‌دنبال خواهد داشت. در تاریخ اسلام می‌خوانیم که پیامبر مکرم اسلام(ص) حتی در نشست و برخاست معمولی با مردمان عصر خود، معلم اخلاق بود و نحوة خوردن و آشامیدن و رعایت نظافت شخصی و... تا حکومت‌داری و قضاوت و... را به‌طور عملی به آنان آموزش می‌داد.
پیشنهاد می‌شود برای تأثیرگذاری هرچه بیشتر کلاس‌های دینی، علاوه بر بازنگری در محتوای درسی، ساعات مشخصی به دبیران اختصاص یابد تا هم‌زمان با تدریس، با مزایای روش‌های نوین و آسیب‌های گوناگون روش‌های معمول بیشتر آشنا شوند و سطح آموزشی خود را ارتقا دهند.
تقسیم بندی روش های تدریس
1-  روش های تاریخی ( = سنتی ) : روش های که در گذشته ی بسیار دور تا کنون به کار می رفته است  مانند : روش سقراطی ، روش مکتبی .(صفوی ، امان الله ، 1370)
       2- روش های نوین :  روش هایی که متکی بر یافته های روان شناسی و علوم تربیتی جدید هستند . امان الله صفوی در این  طبقه بندی    روش های زیر را نام می برد، که گاهی اوقات فنون تدریس را که از لحاظ مفهوم غالبا" با روش ها متفاوت اند ، در زمره ی آن قلمداد می کند مانند : روش تو ضیحی ، سخنرانی ، اکتشافی ، حل مسئله ، مباحثه ، پرسش و پاسخ ، واحد کار ، بازی های رقابتی و ... ( برای مطالعه بیشتر ر. ج . ش  به کلیات روش ها و فنون تدریس  ، امان الله   صفوی )
شعبانی ( 1372) الگوها و روش های تدریس را به صورت دیگر معرفی و طبقه بندی می کند . در بحث ایشان از الگو ها ، دو الگوی ((پیش سازمان دهندهorganizer – model  p readvance )) و (( حل مسئله  problem – solvingmodel )) مورد تاکید قرار  گرفته اند .

منظور از الگوی پیش سازمان دهنده فعالیت های معلم مدار و هدف از الگوی حل  مسئله فعالیت ها یی بر اساس شاگرد مداری است .
از دیگر  الگو های تدریس mechanistic modle    و organistic modle  را می توان نام برد . در الگوی مکانیستیک هدف آموزش  و پرورش انتقال فرهنگ و پر کردن ذهن آدمی و شکل دادن به رفتار است . در تمامی مراحل اجرایی این الگو ، معلم مرکز و نقطه ی اتکای دانش آموزان در تمامی فعالیت هاست.‏ در مقابل در الگوی ارگانیستیک هدف آموزش و پرورش به ظهور رسانیدن توانایی های بالقوه ی دانش آموزان است . در این الگو نیاز های شاگردان در درجه ی اول اهمیت قرار دارند، به همین دلیل این الگو را می توان یک الگو ی شاگرد مدار نامید .
الگو ی عمومی تدریس :این الگو از معروف ترین الگو های تدریس است که   برای اولین بار توسط رابرت گلیزر در سال 1961 مطرح گردید و بعدها کسان دیگری از جمله راجرز رابینسون در سال 1971 تغییراتی در آن به وجود آورد . فرآیند تدریس را در این الگو می توان به پنج مرحله تقسیم کرد : 1- تعیین اهداف تدریس 2- تعیین رفتار ورودی و ارزشیابی تشخیصی 3- تعیین شیوه ها و وسایل تدریس 4- سازمان دهی شرایط و موقعیت آموزشی 5- ارزشیابی و سنجش عملکرد فعالیت های آموزشی .
در راستای تمامی روش ها و الگو های تدریس، توجه به این نکته ضروری است که یکی از پدیده های مهم در سال های اخیر در نظام آموزشی انفرادی کردن آموزش است . آموزش انفرادی به معنی آموزش بر اساس توانایی شاگرد است .
ازدیگر  روش های جدید آموزشی که در فعال کردن شاگردان بسیار موثرند ، می توان روش مسئله ای و روش واحدها (واحد موضوعی - واحد تجربی - واحد پروژه  ) را نام برد .در این روش ها بر خلاف روش های آموزش انفرادی؛ تعامل اجتماعی ، احساس مسئولیت ، انگیزه ی درونی ، رابطه ی مطلوب بین خودشاگردان و معلمان با  شاگردان ، رابطه ی نزدیک بین آموخته ها و شرایط واقعی زندگی به نحوشایسته ای وجود دارد.

 مهم ترین ویژگی های روش های تدریس فعال
1- در روش های فعال تدریس یادگیری عبارت است از تغییرات تجربه بر اثر رفتار یادگیرنده و کسب ساخت جدیدی از عملیات ذهنی . در این روش هایادگیری تابع تحول ذهنی کودک است.و تحول روانی توضیح دهنده یادگیری است .(کریمی،1373)     
2- یادگیری در روش های فعال تدریس  بر پایه اکتشاف و استقرار است . ولذا در این روش ها چگونه یادگرفتن مهم تر از چه چیز یادگرفتن است .در روش های تعاملی دانش آموزان روش یادگرفتن را نیز یاد می گیرند.                                               
3- ماهیت یادگیری، تعاملی است خلاق که بدون وقفه بین دانش آموز وموقعیت آموزشی در جریان است .همان طور که پیاژه نشان داد،بیش تر آموخته های مهم ما حاصل تعامل بادیگران است. درروش های فعال تدریس آنچه دانش آموزان انجام می دهد ، سبب یادگیری می شود. یادگیــرنده بر اثر تاثـیر خود بر محیــط وواکنش فعال در برابر عمل محیط به پیـشرفت دست می یابد .
4- معلمان فعالیت های یادگیری از طریق تعاملی را به گونه ای سازمان می دهند که دانش آموزان حقیقتا" به یکدیگر وابسته باشندوهیچ یک از اعضاء گروه نمی تواند موفق شود مگر این که تمام اعضا موفق شوند. شعار کلاس تعاملی وهمیاری این است: یا همه نجات می یابیم یا همه غرق می شویم.(الیس و والن،1379)لذا در این روش ها جنبه های منفی رقابت دانش آموزان از بین می رود.
5- یادگیری واقعی در این روش ها عبارت است از فرایند تغییر دادن ادراکات جدید برای هم خوان کردن آنها با ساخت های شناختی فعلی از یک سو و تغییر دادن ساخت های شناختی برای هم خوان کردن آن با ادراکات جدید .
6- یادگیرنده منبع اصلی تحول خویشتن است .یادگیری فعالیتی است که از فراگیرنده سر می زند و دایما در حال تحول است . ولذا یادگیرنده هم تجربه را تغییر می دهد و هم خود  را براساس تجربه تغییر می دهد
7- فرایند یادگیری در زمان انجام دادن فعالیت دانش آموزان فرایندی خودگردان ، خودفرمان ، خودنظم جو و خودرهبر است.
8- در روش های فعال تدریس یادگیری از ثبات وپایداری بیشتری برخوردار است. دانش آموزان اغلب در سطوح بالاترحیطه شناختی درگیر می شوند.و اکتسابات یادگیرنده در عمق حیطه های عاطفی و رفتاری نیز رسوخ می کند .دیوید جانسون(1989) معتقد است: وقتی آنچه را فرامی گیرید برای دیگری توضیح دهید یادگیری شما بسیار بیشتر از زمانی است که یادگیری فقط از طریق گوش کردن یا خواندن چیزی به تنهایی انجام می شود.
 9- در تدریس تعاملی بیشتر بر انتخاب آزاد معیارهاوارزش ها برای رسیدن به حقایق علمی- اجتماعی براساس فعالیتی مردم سالارانه تاکید می شود. لذا سه اصل آزادی،مسئولیت وانتخاب نقش اساسی در این روش ها بازی می کنند.(شعبانی،1382)
10- در تدریس فعال وتعاملی هدف کسب حقایق علمی از طریق تحقیق،تفکر،مباحثه واستدلال منطقی،اصلاح وتقویت درک وفهم مهارتهای تفکر است.روش های تعاملی فرصت مناسبی برای یادگیرنده ها ایجاد می کنند،تا بتوانند بر تجربه های خود،بازتاب داشته باشند ودرنتیجه،قادر شوند تا تضادهای بین فهم ودرک های موجود خود را با تجربه های جدید،حل کنند وفهم و درک های بدیل را در نظر بگیرند.(لانیال لاکروکس،1383)
11- روش های تدریس فعال به اصلاح وتقویت مهارتهای همکاری واحترام به اندیشه های دیگران،پرورش تفکر انتقادی وتحمل اندیشه های مخالف منتهی می گردد.وقتی دانش آموزان با ویژگی های مختلف در یک گروه کاری برای یک هدف مشترک کار می کنند،آنها نسبت به یکدیگر علاقه واحترام پیدا می کنند.یادگیری از طریق همیاری از سویی باعث افزایش پذیرش اجتماعی افراد می شود وازسوی دیگر روابط دوستانه بین دانش آموزان را افزایش می دهد.(رابرت سالوین،1990)


دانلود با لینک مستقیم


گزارش تخصصی معلمان بررسی روش های نوین تدریس در دروس پیام های آسمانی و قرآن

گزارش تخصصی معلمان علاقه مند نمودن دانش آموزان به ورزش و فعالیت بدنی با راهکار حرفه ای حیاط پویا

اختصاصی از فی فوو گزارش تخصصی معلمان علاقه مند نمودن دانش آموزان به ورزش و فعالیت بدنی با راهکار حرفه ای حیاط پویا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

گزارش تخصصی معلمان علاقه مند نمودن دانش آموزان به ورزش و فعالیت بدنی با راهکار حرفه ای حیاط پویا


گزارش تخصصی معلمان علاقه مند نمودن دانش آموزان به ورزش و فعالیت بدنی با راهکار حرفه ای حیاط پویا

دانلود گزارش تخصصی معلمان علاقه مند نمودن دانش آموزان به ورزش و فعالیت بدنی با راهکار حرفه ای حیاط پویا با فرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات 25

دانلود گزارش تخصصی معلمان,راهکارها و پیشنهادات,زارش تخصصی فرهنگیان,

این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد

مقدمه کوتاه


تربیت بدنی و ورزش در مفهوم کلی کلمه، یک پدیده اجتماعی است که با اعتلای آن ،روابط افراد جامعه و سلامت جسم وروح آنها استحکام می یابد .بنابراین ،روابط اجتماعی و تربیت بدنی وورزش بر یکدیگر تاثیر متقابل دارند و در تامین بهداشت روانی دانش آموز  وهمچنین در جهت گیری مطلوب جامعه بسیار موثر می باشد .فعالیتهای ورزشی فرصتی را ایجاد می کند که افراد با تعامل یکدیگر هدفها را مشخص می کند ووظیفه ای را به عهده گرفته واز نتیجه کار گروهی بهرمند می شوند . در این میان، فعالیت بدنی به عنوان یکی از اجزای مهم تربیت بدنی ،دارای نیروی بالقوه ای است که به کودکان ونوجوانان در بر قراری رابطه بهتر و ایجاد یک نیروی اجتماعی پویا در جامعه کمک می کند.
تربیت بدنی وورزش به عنوان وسیله ای موثر جهت پاسخ به نیازهای روانی محسوب می گردد که کودکان ونوجوانان می توانند با بهره گیری ازآن به ارضای نیازهای خود بپردازد و تمایلات درونی خود رابیان دارد . همچنین کسب تجربیات لازم در زمینه های گوناگون فعالیتهای ورزشی مطابق با استعداد و علاقمندی خود،کودکان و نوجوانان را قادر می سازد تا به شیوه ای مثبت به ابراز خود بپردازد. مشارکت و همکاری کودکان در ارائه یک فعالیت ورزش جمعی وسیله ای مناسب جهت ارضای تمایلات تعلق به گروه وتقویت روح تعاون وحس همکاری در آنان به شمار می رود .این عامل ،شرایط مناسبی جهت ابراز محبت متقابل وبهره گیری از محبت یکدیگررا فراهم می آورد. علاوه بر این اثار وفعالیتهای سودمند ورزش موجب افزایش دانش واطلاعات ،راهنمای غیرمستقیم درحل مشکلات وآشکار نمودن نحوه نگرش صحیح به امور و عواقب ناگوار می گردد.لذا ورزش تاثیراتی مطلوبی در ارضای نیازهای شناختی وپرورش روح زیباشناسی فرد خواهد داشت و از این طریق بر احساس امنیت کودکان ونوجوانان می افزاید و موجبات کاهش و رفع فشارها،بر طرف کردن ترسها واضطرابها،گشودن عقده هاو کسب رضایت وتامین بهداشت روانی کودکان ونوجوانان می کند. اینجانب …..در طرح فوق تصمیم دارم از طریق طرح ها و راهکار های مختلف به راغب سازی دانش آموزان در فعالیت های بدنی هدفمند بپردازم.

بیان وضعیت موجود :


اینجانب ….. دبیر ورزش آموزشگاه …. مدت …سال است که در آموزش و پرورش در حال خدمت هستم و هم اکنون در سمت دبیر ….در این آموزشگاه به دانش آموزان در حال خدمت رسانی می باشم.  پس از چند جلسه که در این مدرسه مشغول شدم متوجه شدم که دانش‌آموزان این مدرسه به درس بازی و مهارت و ورزش علاقه‌ای نشان نمی‌دهند و حرکات ورزشی را بسیار کند انجام می‌دهند. و بیشتر والدین از هر معلمی وضعیت درسی فرزند خود را جویا می شوند به جز معلم ورزش!
ورزش و زنگ ورزش در مدارس، زمینه هایی ابتدایی برای شناسایی استعدادهایی است که می توانند در آینده یکی از ملی پوشان و مدال آوران ورزش ایران در رشته و عرصه ای مختلف باشند. البته اگر معلم ورزش از شیوه های استعدادیابی آگاه باشد.به همین دلیل تصمیم گرفتم به کمک ابتکارات حرفه ای و فردی دانش آموزان را به این امر مهم راغب سازم.

شناسایی مسئله :


آپارتمان‌نشینی و رواج انواع و اقسام وسایل الکترونیکی در میان کودکان، این روزها یکی از نگرانی‌های مهم خانواده‌هاست. این موضوع محدود به کشور ما نیز نیست و بی‌تحرکی کودکان پدیده‌ای جهانی است که هر روز توسط کارشناسان و دست‌اندرکاران، آمار جدیدی از آن ارائه می‌شود. اما کمبود فضاهای ورزشی از یک‌سو و گرانی امکانات و کلاس‌های ورزشی از سوی دیگر بسیاری از کودکان ایرانی را از ورزش محروم کرده است. موضوعی که وزارت آموزش و پرورش را به فکر انداخته با ایجاد امکانات درون و برون مدرسه گامی در جهت رفع این مشکلات بردارد.
در هزاره سوم و با افزایش گرایش به شهرنشینی و بالطبع آپارتماننشینی و همچنین زندگی ماشینی با پدیده کمیتحرک در افراد جامعه مواجهیم که این موضوع خاص کشور ما نیست و در اکثر جوامع مدرن نیز به چشم میخورد. این کمبود فعالیتهای بدنی دانشآموزان را نیز درگیر کرده و هماکنون آثار آن در کشور ما بوضوح قابل مشاهده است. بروز و ظهور فناوریهای مدرن و توجه افراد به غذاهای ناسالم مانند فستفود و نوشابه باعث کمتحرکی و چاقی در بخشی از نوجوانان شده است. از سوی دیگر در مدارس ایران خیلی کم به درس تربیت بدنی اختصاص یافته که در آن بیشتر بحث آموزش و مهارت مطرح است و محدودیتهای حرکتی را که زندگی جدید به کودکان تحمیل میکند، جبران نخواهد کرد.
برای فعال نمودن دانش آموزان از لحاظ بدنیباید همه دستگاههای فرهنگی و اجتماعی، والدین و اولیای مدرسه در یک همکاری مشترک برای رفع این مشکل اقدام کنند تا با فرهنگسازی صحیح تحرک در زندگی افراد جامعه بیشتر شود. اما به هر حال با توجه به اینکه وظیفه آموزش و پرورش تربیت نسل است، در این زمینه نیز احساس مسئولیت بیشتری کرده و با طراحی برنامههای مختلف سعی در تغییر این رویکرد دارد. بر این اساس تلاش کردیم با تغییر رویکرد از برگزاری المپیادهای ورزشی سراسری و برنامههای ورزشی استانی به طرف برنامههای مدرسهمحور حرکت کنیم. این اقدامات بر اساس اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و مباحث دانشآموزمداری و مدرسهمحوری است.
اگر منظومهای برای این برنامهها در نظر بگیریم محور این منظومه دانشآموز و مدرسه است. اولین حلقه برنامهها، کلاس درس تربیت بدنی است که تلاش میکنیم در محتوای برنامهها، منابع انسانی و فضای ورزشی به طرف بهبود شاخصها حرکت کنیم. در عین حال با طراحی برنامههای تکمیلی به عنوان حلقه مکمل کلاس تربیتبدنی گامی در جهت افزایش تحرک و فعالیت بدنی دانشآموزان برداریم. بهطور مثال همه ساله 3.5 میلیون دانشآموز با راهبری اولیای مدرسه و حمایت و مشارکت والدین و دستگاههای درون و برون سازمانی با شرکت در المپیادهای ورزشی حرکتی را طرحریزی میکنند که همه مدارس درگیر این شور و نشاط میشوند. بررسیها نیز نشاندهنده موفقیت این برنامه است.
همه اینها در حالی است که ورزش و به خصوص معلم ورزش نقش مهم و تاثیرگذار در امر اهداف آموزشی و سلامت دانش آموزان دارند. به همین دلیل است که  از سالیان دور معلم ورزش به خصوص در کشورهای پیشرفته اگر نقش و جایگاهی مهم تر و برجسته تر از سایر معلمان نداشته باشد، نقش کم اهمیت تر ندارد.
معلم ورزش ارتباط مستقیمی با توسعه سلامت جسمی و روانی دانش آموزان و آموزش شیوه های صحیح زندگی سالم دارد. ارزیابی سلامت جسمی اولیه و بهبود شاخص های سلامت دانش آموزان، بهبود مهارت های حرکتی و ورزشی آنها از وظایف معلم ورزش است.
به همین دلیل درکشورهای پیشرفته که آموزش پرورش پیشرفته ای هم دارند، برای معلم ورزش جایگاهی برابر با سایر معلمان در نظر گرفته می شود و نقش هایی مانند سازماندهی و اجرای دقیق فوق برنامه ها هم به معلم ورزش نسبت داده می شود. فوق برنامه‎هایی تفریحی آموزشی که از مسابقات و تمرینات داخل مدرسه تا خارج از مدرسه را در برمی‎گیرد.
با همه اینها جایگاه اصلی معلم ورزش هنوز در کشورمان شناخته و ایجاد نشده است. البته اوضاع نسبت به گذشته بهتر شده اما هنوز تا رسیدن به نقطه عالی راه زیادی مانده است.
همه اینها نیازمند آن است که جایگاه معلمان ورزش در آنجایی که باید باشد، حفظ شود. چرا که اگر معلم دیگری که فاقد مهارتهای ورزشی باشد  و غیر متخصص، می تواند موجب بی توجهی دانش آموزان به ورزش و سلامتی در بزرگسالی شود.
 ورزش و زنگ ورزش در مدارس، زمینه هایی ابتدایی برای شناسایی استعدادهایی است که می توانند در آینده یکی از ملی پوشان و مدال آوران ورزش ایران در رشته و عرصه ای مختلف باشند. البته اگر معلم ورزش از شیوه های استعدادیابی آگاه باشد.  بنابراین معلمان ورزش باید به گونه ای تربیت شوند که بتوانند مهارت های لازم برای تاثیرگذاری به عنوان "معلم ورزش" را به دست آورند.
مجموعه این مباحث تاکید و تاملی بر شناخت و ایجاد جایگاه شایسته معلم ورزش در مدارس است.لازم است نگرش ها نسبت به معلم ورزش و زنگ او تغییر کند. باید جایگاه معلم در راستای جایگاه معلمان سایر دروس قرار گیرد. کاملا برابر و چه بسا در بسیاری موارد بالاتر از سایرین. برای رسیدن به این منظور مهمترین اقدام تلاش برای تغییر نگرش مسؤولان و خانواده ها نسبت به معلم ورزش و درس ورزش است. در گام بعدی ایجاد نظام آموزشی مناسب در تربیت معلم ورزش مجهز به مهارت های لازم در ایفای نقش های یاد شده است و در گام دیگر، ایجاد نظام شرایط احراز در جذب و به کارگیری بهترین گزینه های ممکن در این شغل حساس و بسیار مهم است.
البته در کنار این موارد باید به مشکلات مدارس و کمبود فضاهای ورزشی هم اشاره کرد که متاسفانه در اکثر مدارس ما فضاهایی برای ورزش کردن دانش آموزان وجود ندارد و همین امر دست معلمان برای انجام وظیفه به معنای واقعی را بسته است.
جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات
از روشهای مشاهده ، مصاحبه برای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش در شواهد یک و دو  استفاده شده است.
شاخص های کیفی وضعیت موجود
 امسال باکمک  مدیر مدرسه سعی کردیم با دادن نمره‌ی تشویقی و کارت امتیاز دانش آموزان را به شرکت در فعالیت های تربیت بدنی علاقه مند کنیم اما با گذشت 3 ماه از سال تحصیلی همچنان تعداد کمی از دانش آموزان در فعالیت های ورزشی شرکت میکردند و علاقه ی چندانی به شرکت در فعالیت های ورزشی نداشتند و در بیشتر مواقع انتظامات مدرسه مجبور میشد با توسل به اجبار همچون نوشتن نام و کم کردن نمره انضباطشان و یا دادن اسامی به دفتر مدرسه ، مجبور میکردند که آنها در فعالیت های ورزشی شرکت کنند و بعضی از بچه ها در حیاط یا زیر میز کلاس‌ها قایم میشدند تا خودشان را از چشم انتظامات مدرسه و یا معلمان و کادر مدرسه مخفی کنند و بدین ترتیب در فعالیت های ورزشی شرکت نکنند


دانلود با لینک مستقیم


گزارش تخصصی معلمان علاقه مند نمودن دانش آموزان به ورزش و فعالیت بدنی با راهکار حرفه ای حیاط پویا

گزارش تخصصی معلمان چگونگی علاقه مند نمودن دانش آموزان به نماز جماعت به کمک ابتکارات خلاقانه حرفه ای

اختصاصی از فی فوو گزارش تخصصی معلمان چگونگی علاقه مند نمودن دانش آموزان به نماز جماعت به کمک ابتکارات خلاقانه حرفه ای دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

گزارش تخصصی معلمان چگونگی علاقه مند نمودن دانش آموزان به نماز جماعت به کمک ابتکارات خلاقانه حرفه ای


گزارش تخصصی معلمان چگونگی علاقه مند نمودن دانش آموزان به نماز جماعت به کمک ابتکارات خلاقانه حرفه ای

دانلود گزارش تخصصی معلمان چگونگی علاقه مند نمودن دانش آموزان به نماز جماعت به کمک ابتکارات خلاقانه حرفه ای بافرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات 25

دانلود گزارش تخصصی,راهکارها و پیشنهادادت,گزارش تخصصی فرهنگیان

این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز  کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد

مقدمه کوتاه


اینجانب ...... در طرح فوق در پی یافتن این راهکار بودم که چگونه می توانم انگیزه وعلاقه ی دانش آموزان آموزشگاه  ...... را جهت شرکت در نماز جماعت مدرسه افزایش دهم ؟
با توجه به مراحلی که اجراکردم و براساس مشاهداتم ازوضعیت روحی دانش آموزان وحضورشان در نماز، به این نتایج دست یافتم:  دانش آموزان بدون اکراه ، در وقت مقرر اقدام به گرفتن وضوکرده و برای نماز آماده می شوند. آنان بدون کمرویی ،اشکالاتی را که با آن مواجه می شوند ، می پرسند  میزان مشارکتشان در آماده کردن محل نماز ،نشان از علاقه ی آنان دارد شمارش دانش آموزان در هنگام نماز خواندن نشان از افزایش تعداد شرکت کنندگان دارد  تمام همکاران در این پژوهش بیان نمودند که این موفقیت بر اساس کارهایی بوده که با هم انجام داده بودیم خوشحال بودند ومرا تشویق به ادامه ی کارها یی نظیر این کار نمودند ودرخواست کردند نسخه ای از کارم را در اختیار شان قرار دهم . اولیاء نیز بیان داشتند که فرزند انشان به نماز اهمیت می دهند ، والدین می گفتند : هر جای نماز و یا وضو اشتباه می کنیم ،اشتباه ما را گوشزد کرده و اصلاح می نمایند . با تلاش مداومی که در طول حدود3 ماه داشتم ، توانستم با کمک همکارانم با گرد آوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل آنها اقداماتی انجام دهم که نتیجه ی آنان به این شرح است :
 1- اشکالات نماز وشرایط برگزاری نماز جماعت دانش آموزان به طور کامل رفع شده است .
2- دانش آموزان با اشتیاق واز روی اختیار هر روز خودشان مقدمات برگزاری نماز را مهیا می کنند.
3- گفته های والدین آنها واشتیاق و رفتارشان ، نشان می دهد که نسبت به خواندن نماز علاقمندی نشان داده وچنان چه این روش در سالها ی بعد پیگیری شود ،این امر بیشتر ملکة وجود آنان خواهد شد .
 4-  طبق گفته ی والدین ،دانش آموزان نه فقط خود نماز می خوانند، بلکه در خانواده نیز اقدام به رفع اشکال وضو و نماز والدین و دیگر اعضای خانوده ی خود می نماید.
نماز در اصطلاح ازنظر فقهی عملی است که دارای ارکان وشرایط خاص است که روزی پنج بار برشخص مکلف واجب است ، رسول خدا فرمودند : « نماز از احکام دین خدا وراه ورسم پیامبران است که رضایت و خشنودی حضرت حق درآن نهفته است . »  نمازمیراث تمامی انبیاء است هر پیامبری که مبعوث به رسالت شد.انسانهارابه نمازدعوت کردوبه آن سفارش نمود.نماز کشتی نجات است که همه افراد بخصوص کودکان و نوجوانان ها و جوان ها را از طوفانها و خیزابها عبورمی دهد و به ساحل آرامش و رستگاری می رساند .
اگرچه نماز دارای اهمیت فراوان است، اما برگزار کردن نماز به جماعت اهمیت بیشتر دارد، زیرا نمازجماعت نمادی با ارزش از جامعه مطلوب اسلامی است که عناصری مانند رهبری، اتحاد و نظم را دربر می گیرد. بنابراین، مطالعه نماز جماعت و حکمتهای فراوانی که در آن نهفته، حایز اهمیت است. در دین ما نماز به عنوان ستون دین تلقی شده و ملاک ارزش آدمی و قبولی کلیه ی اعمال و فرائض دیگر اوست و اگر درست اقامه گردد، به عنوان معراج مؤمن و رأس دین شمرده می شود،که نیاز به مداومت ومحافظت دارد .
بدون تردید همه ی کودکان و نوجوانان، بالفطره استعداد پذیرش و انجام تکالیف مذهبی را دارند اما آنچه مهم است ، چگونگی روش ها و ارائۀ شیوه های جذب آنها به سوی تکالیف مذهبی است . از سنین نخستین دبستان باید کودکان را بتدریج با نماز آشنا و به نماز خواندن تشویق کرد .بسیار مشاهده شده است که کودکان در کنار پدر و مادر می ا یستند یا به تنهایی نماز خواندن آن ها را تقلید می کنند. این مساله بیانگر این واقعیت است که رفتار کودک ،انعکاسی از رفتار الگوهاست و اگر مورد تشویق و تایید والدین و سایر الگها قرار گیرد ،تمایل بیشتری برای انجام آن پیدا میکند . از سوی دیگر لازم است اولیا و مربیان همواره در عملکرد خود ثابت قدم بوده، شخصیتی عاطفی ، منطقی و محبوب داشته باشند تا اثرگذاری آن ها در اجاد عادات خوب در کودکان افزایش یابد . تعلیم و تکریم نماز و توام کردن نماز با تجارب متنوع و خوشایند برای کودکان می تواند به علاقه مندی و عادت دادن آن به نماز موثر باشد.


شناسایی مسأله


توجه به این که نماز آرامش دهنده ی دلها ، اصلاح کنندۀ فرد و اجتماع و پرچم اسلام است و عاملی است که موجب رهایی افراد از تنبلی ، گناه ، تباهی و دیگر رفتارهای زشت می شود ، و یکی از راههای تربیت دینی کودکان و نوجوانان ، یاد دادن نماز و شرکت دادن آنها در نماز جماعت می باشد ، برآن شدم تا در مدرسه نماز جماعت را پررنگ تر نمایم . مطلوب این بود که اکثر دانش آموزان در نماز شرکت نمایند. امّا این تصور من صحیح نبود و تعداد کمی از دانش آموزان راغب به شرکت در نماز جماعت مدرسه بودند؛ وعده ای از آن ها نیز حین برگزاری نماز جماعت شلوغ می کردند. این مهمترین مسئله ای بود که توجه مرا به خود جلب کرد.
با توجه به این که نماز در دین ما به عنوان ستون دین تلقی شده و ملاک ارزش آدمی و قبولی کلیه ی اعمال و فرائض دیگر اوست و اگر درست اقامه گردد، به عنوان معراج مؤمن و رأس دین شمرده می شود،که نیاز به مداومت ومحافظت دارد. بدون تردید همه ی کودکان و نوجوانان، بالفطره استعداد پذیرش و انجام تکالیف مذهبی را دارند ، به همین دلیل آموزش ویادگیری نماز امری واجب وضروری است چراکه زندگی فردی و اجتماعی وآخرت انسان را تحت تأثیر قرارداده وسرنوشت او را رقم می زند . به همین خاطر به عنوان یک معلم  و احساس مسؤولیتی که در برابر خداوند متعال دارم و تعهدی که درقبال دانش آموزان وجامعه و رشد وشکوفایی فرهنگ اسلامی دارم جهت رفع این مشکل نهایت تلاش خود را خواهم نمود .
اهداف پژوهش
هدف این جانب از انجام این پژوهش این است که انگیزه وعلاقه ی دانش آموزان مدرسه ی خودرا نسبت به نماز بیشتر کنم که با این عمل ، آن ها با میل و علاقه ی درونی در نماز جماعت شرکت کرده و نماز را محترم شمرده وبه اهمیت آن پی می برند وهمچنین باعث می شود بچه ها به مرور در منزل نیز نماز بخوانند حتی درنمازهای جماعت مسجد محله ی خودنیز شرکت کنند ، کم کم ازمجالس و اجتماعات آلوده به گناه دوری کرده بیشتر به سمت اجتماعات دینی ومذهبی گرایش پیدا می کنند ، نماز خوان شدن بچه ها و علاقه مند شدن آن ها به نماز جماعت واجتماعات مذهبی تأثیر بسیار زیادی در داشتن محیط زندگی پاک و سالم و به دور از آلودگی های غیراخلاقی  خواهد داشت وهمچنین به داشتن شهر ، کشور و حتی دنیایی پاک و باصفا بدون جرم وجنایت کمک بی نظیری کرده و در نهایت انسان را به سوی عاقبت به خیری هدایت می کند .

بیان وضعیت موجود


این جانب ...... سال است که در آموزش و پرورش مشغول خدمت هستم.  در آموزشگاه فوق بعضی این دانش آموزان با انگیزه زیادی در نماز جماعت مدرسه شرکت  نمی کنند ، برخی از آن ها در زمان برگزاری نماز در کلاس می مانند یا در گوشه ای ازحیاط مدرسه به بازی مشغول می شوند ، برخی دیگر بدون وضو درنماز حاضر می شوند ، بیشتر آن ها درحین برگزاری نماز جماعت با یکدیگر صحبت می کنند ، عده ای از آن ها مهر یکدیگر را به کناری می اندازند ، برخی با یکدیگر شوخی کرده وبا صدای بلند می خندند ، حتی دربعضی موارد باهم شوخی یا دعوا نیز می کردند با توجه به این که قبل ازشروع نماز دقایقی را جهت آموزش نماز و مقررات مربوطه اختصاص می دادم وهمچنین در خصوص فضایل نماز صحبت می کردم بازهم بیشتر بچه ها نسبت به نماز بی توجه بوده و با بی میلی درنماز شرکت کرده ونظم نماز را برهم می زدند ؛ از این رو تصمیم گرفتم به طور علمی به رفع این مشکل بپردازم .
اهمیت وضرورت پژوهش
امام علی (ع): نماز رحمت الهی؛ « اگر نماز گزار بداند که چقدر از رحمت(خداوند تعالی ) او را گرفته است، سرش را از سجده برندارد . » انسان حریص و کم طاقت آفریده شده است؛ هنگامی که بدی به او رسد، بی‌تابی کند و هنگامی که خوبی به او رسد، مانع دیگران می‌شود مگر نمازگزاران، آنها که نمازها را مرتباً به جای می آورند.
باتوجه به اهمیت نماز اگر من به این مسأله به طور علمی بپردازم باعث می شود که علاقه ی دانش آموزان به نماز بیشتر شود ، با میل ورغبت و انگیزه ی الهی در نماز جماعت مدرسه شرکت کنند و نظم وآداب نماز را در حین اجرای نماز رعایت کنند حتی باعث می شود دانش آموزان درآینده افرادی نماز خوان بارآیند و تأثیر مثبتی روی اطرافیان خود نیز داشته باشند. ولی اگر به این مسأله به طور علمی نپردازم و علاقه وانگیزه ی بچه ها  را نسبت به نماز به خصوص نماز جماعت مدرسه افزایش ندهم ممکن است علاقه وانگیزه ای در دانش آموزان نسبت به نماز ایجاد نشود و بی نظمی در نماز جماعت مدرسه بیشتر شده و از تعداد شرکت کنندگان درنماز کاسته شود . همچنین امکان دارد درآینده نیز نسبت به نماز کم اهمیت بوده وآن را سبک شمارند که آثارمخربی درزندگی فردی و اجتماعی آنان خواهد گذاشت .
 واقیموالصلوة و اتوا الزکوة و ارکعوا مع الراکعین. و نماز را برپا دارید، و زکات بپردازید و با رکوع کنندگان رکوع کنید.    قرآن کریم دستور داده تا مسلمانان نماز را به بهترین و زیباترین شکلش، که جماعت است بخوانند.  حتی در قبل از اسلام، در ادیان گذشته نیز، نماز جماعت مورد تأکید خداوند بوده است.  روایات اسلامی در پاداش و ارزش نماز جماعت فراوان است. در حدیث معروفی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از جبرئیل نقل کرده اند، می فرمایند:  خداوند متعال وعده داده است که اگر عدد حاضران در نماز جماعت بیش از ده نفر باشد، اگر تمام دریاها  مرکب و درخت ها قلم و جن و انس و ملائکه نویسنده شوند، نتوانند ثواب یک رکعت آن را بنویسند. بر اساس احادیث گهربار معصومین (علیهم السلام) رفتن به مسجد برای شرکت در نماز جماعت و درک نماز جماعت از ابتدای تکبیرة الاحرام اجر و پاداش بسیار زیادی دارد و نماز جماعت کوتاه و مختصر بر نماز طولانی برتری دارد؛ و نیز پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده اند: «در نماز جماعت حاضر شوید، اگر چه با دشواری و سختی باشد.»
 حضرت امام صادق (علیه السلام) فرمودند: « در زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مردی به علت نابینایی در نماز جماعت شرکت نمی کرد.
  روزی به خدمت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رسید و عرض کرد: من نابینایم و صدای اذان را می  شنوم، اما کسی نیست که دستم را بگیرد و مرا به مسجد بیاورد حضرت فرمودند: طنابی از خانه تا مسجد  قرار بده و با آن خود را به نماز جماعت برسان.»
جمع آوری و تجزیه تحلیل اطلاعات
با توجه به اطلاعاتی که در بیان مسأله توصیف شد بعضی شرکت کنندگان درحین برگزاری نماز با یکدیگر صحبت کرده ونظم نماز را برهم می زدند . این عمل باگذشت حداقل 3 هفته از برگزاری نماز هر روز تکرار شده و روز به روز از علاقه وانگیزه ی دانش آموزان کاسته شد. بنابراین ، اطلاعاتی را از طریق پرسش نامه بدست آوردم که در بررسی از آن مشخص شد که :همۀ آنها دوست دارند نماز بخوانند ، و مقدمات نمازرا بلد هستند.   
  درپاسخ به سؤالاتی از قبیل :
 " آیا در خانه نماز می خوانند ؟"
/13 درصد جواب مثبت   18/68 درصد جواب منفی داده اند و 18/18 درصد گفته اند که گاهی اوقات نمازمی خوانند.
« چه کسانی در خانۀ شما نماز می خوانند؟ »
72/22 درصد گفته اند، والدین آنها، نماز می خوانند و 09/59 درصد بیان داشته اند ، هیچ کس درخانه ی آنها نماز نمی خواند .  و 18/18 درصد گفته اند فقط مادرشان نماز می خواند . این آمار نشان می دهد ،  خانواده های برخی از آن ها اهل نماز بوده و می توانند الگوهای خوبی برای فرزندان خود باشند .
مصاحبه با بعضی از خانواده های دانش آموزان و مصاحبه با همکاران خود که سابقه کاری آنها بیشتر از بنده بوده است .اکثر اولیای این دانش آموزان معتقد بودند که فرزندانشان در منزل نماز نمی خوانند ولی گاهی اوقات در نماز جماعت هایی که در مسجد در ماه های رمضان ودهه ی اول محرم برگزار می شود شرکت   می کنند.عده ای از آنها هم گفتند که فرزندانشان گاهی اوقات نماز می خوانند و در نماز خواندن خود سهل انگاری زیادی دارند و به درستی نمازهای خود را نمی خوانند و هرچه آنها را نصیحت می کنند گوش نمی دهند .
بعضی از همکاران هم معتقد به این موضوع بودند که شرکت دانش آموزان در نماز جماعت مدرسه از روی علاقه نیست و اکثر آنها در زنگ نماز یا نمی آیند یا دیر به نماز جماعت می آیند
 بعد از رویت این مسئله شروع به جمع آوری شواهد نمودم تا وجود مسئله را تایید کند و در حل آن راهکارهایی ارائه نماییم و برای رسیدن به جواب سوالاتی که داشتم از روشهای زیر استفاده نمودم .
1- مصاحبه ، طی مصاحبه ای که با بعضی از خانواده های دانش آموزان و همکاران خود داشتم از آنها این سوال را پرسیدم که ((مهمترین دلایل عدم شرکت دانش آموزان در نماز جماعت مدرسه چیست ؟ )) و آنها نیز پاسخ های زیر را دادند: متنوع نبودن برنامه های نماز - محیط زندگی  - نداشتن الگوی مناسب - واگذاری مسئولیت ها به افراد خاص و بر انگیختن حس حسادت بین دانش آموزان - عدم استفاده از تشویق - توسل به زور و اجبار - اهمیت ندادن به نماز مدرسه، از طرف معلمان و کادر مدرسه و عدم شرکت آنان در نماز
بعد از انجام این مصاحبه ها و لیست کردن دلایلی که از سمت همکاران و خانواده ها برای عدم استقبال دانش آموزان به نماز جماعت عنوان شده بود از آنها راهکارهایی برای شرکت بیشتر دانش آموزان در نماز جماعت خواستم که آنها هم راهکارهای زیر را به بنده پیشنهاد دادند :
اهمیت خانواده ها به نماز و تشویق فرزندانشان به نماز خواندن .
اهمیت به نماز در مدرسه و شرکت معلمان در نماز جماعت مدرسه .
متنوع کردن برنامه های نماز جماعت .
تقسیم مسئولیت به صورت چرخشی، به طوری که تمام دانش آموزان در برگزاری نماز سهیم باشند. تبلیغات کافی و سازنده.
استفاده از تشویق ، اهداء جایزه و پخش شیرینی در مواقع لزوم .
برگزاری مسابقه ، خواندن شعر و قصه گویی بین بعضی از نمازها .
عدم توسل به زور و اجبار و اختیاری کردن شرکت در نماز جماعت .
مطالعه کتب ، مقالات و مجلات مرتبط با این موضوع ؛
با توجه به مطالعاتی که انجام دادم و کتابها ، مقالات و مجلاتی که در این زمینه مطالعه کردم که این مقالات هم یاریگر بنده در انجام پژوهشم بود و هم متوجه شدم که کسانی بودند که قبل از بنده با این مشکل مواجهه شده بودند
آقای داود راعی در کتاب خود در مقاله ایی تحت عنوان ( راه های علاقه مند کردن دانش آموزان به نماز ) راههای درمان آسیب های اجتماعی نماز گریزی دانش آموزان را به شرح زیر معرفی می کند
1- به کارگیری روش محبت
2- استفاده از روش الگویی
3- روش تذکر
4- نقل یا نمایش قصه‌ها و خاطره‌های زیبا در ارتباط با اهمیت و عظمت نماز
5- احداث و زیباسازی مساجد و نمازخانه‌ها
6- ویژگی‌های شخصیتی و رفتاری امام جماعت مساجد و مدارس است. خلق و خوی نیکوی امام مسجد و مهارت اجتماعی او در برقراری ارتباط با نمازگذاران فوق‌العاده مؤثر است، اگر رفتار مناسب و حاکی از احترام مشاهده نمایند، به نماز علاقمند می‌شوند
7- بیان رمز و راز نماز و آثار آن
 پیشنهاداتی در این خصوص
1 - تشکیل جلسه آموزشی و تربیتی ویژه والدین با حضور افراد کارشناس 2-  استفاده از روش تدریس همیار نماز 3- برگزاری جشن نماز 4- تهیه دفترچه نماز 5- بازی کارت های نماز 6- تهیه و تکثیر جدول نماز برای فراگیران در خانه 7- بیان داستان هایی در رابطه با نماز از بزرگان و استفاده از سی دی های آموزشی نماز  8- دادن کارت نماز 9- پذیرایی از دانش آموزان 10- استفاده از هر فرصت و موقعیت
همچنین...
1- تبیین اثرات نماز 2- تکریم وشخصیت دادن به دانش آموزان 3- نشاط آفرینی فرهنگی و اعتقادی و خود باوری در دانش آموزان 4- ایجاد رابطه قوی دینی بین معلم و دانش آموز 5- داشتن نمازخانه جذاب و عالی و استفاده از رنگ های دلپذیر 6- باز گو نمودن اهمیت و ضرورت نماز به اولیا دانش آموزان 7- اجرای مسابقات مختلف در خصوص نماز و اهدا جوایز به دانش آموزان برتر 8- داشتن دوستان دینی در مدرسه 9- شرکت معلمین ،مدیر،معاون، در کنار دانش آموزان در نماز جماعت 10- برگزاری نمایشگاه در خصوص نماز از آثار دانش آموزان 11- توزیع کتب دینی و اخلاقی ساده 12- معرفی دانش آموزان نماز گزار و تشویق آنان در حضور دیگران          13- دادن هدیه به هنگام نماز به دانش آموزان 14- استفاده از دانش آموزان خوش صدا برای اذان و .... 15- پخش فیلم های آموزنده در آموزشگاه در خصوص نماز 16- ارتباط مستمر با مساجد و نماز جمعه 17- بیان احادیث شیوا وبلیغ در خصوص نماز 18- استفاده از روحانیون جوان و شاداب و تاثیر گذار 19- داشتن سخنرانی کوتاه و مفید دربین نماز ها 20-  اقامه نماز در منزل توسط والدین 21- برگزاری همایش نماز برای دانش آموزان 22- برگزاری همایش نماز برای اولیا 23- داشتن کفتگوی صمیمی با دانش آموزان در خصوص نماز 24- داشتن میزگرد دانش آموزی در خصوص نماز با رهبری کادر مدرسه 25- فعال نمودن شورای مدرسه و انجمن اولیا وداشتن مصوبات اجرایی در خصوص نماز 26- ارائه الگوی عملی مناسب به دانش آموزان 27- معرفی چهر های برتر دینی و ذکر موفقیت های آنان 28- برگزاری اردو های زیارتی و سیا حتی 29- انتخاب بهترین زمان آموزشگاه بعد از اوقات شرعی برای نماز 30- بیان داستا نها و قصه های در خصوص نماز 31- استفاده از تمثیل و شعر و ادبیات در سخنرانی در خصوص نماز 32- معرفی دانش آموزان نماز خوان و مومن به صورت منطقه ای به کلیه مدارس     33- چاپ عکس دانش آموزان نماز خوان در جراید محلی 34- ارائه سی دی های آموزشی به دانش آموزان در خصوص نماز 35- اختصاص زمان کوتاهی در آغاز کلاس به بیان آثار نماز توسط همه دبیران در کلاس               36-  اختصاص دو روز در هفته در مراسم آغازین به مباحث نماز 37- ایجادرفتار دوستانه برای شرکت در نماز و نبود زور و اجبار 38- ایجاد سرویس های بهداشتی مجهز در مدارس 39- رفتار و کردار عملی کادر مدرسه      40- داشتن کتابخانه غنی با کتاب های سودمند در خصوص نماز
و همچنین...
1- آگاه نبودن دانش آموزان از اهمیت و فضیلت نماز جماعت 2- نداشتن امکانات خوب و مناسب و سرویس های بهداشتی 3- عدم تشویق مکرر دبیران به نماز و اهمیت آن 4- پایبنده نبون دوستان برای هم دیگر به نماز و شناخت آن 5- نداشتن سجاده و جاکفشی و جا مهری مناسب در نماز خانه 6- نداشتن ظاهر مناسب نماز خانه و بد بو شدن آن از طریق جوراب دانش آموزان
تنبلی و سستی دانش آموزان - عدم دانستن فایده و اثرات نماز در زندگیشان - بلد نبودن نماز - چون   می بینند بعضی نماز می خوانند امّا نماز  در زندگی آنها تأثیری نداشته و رفتار خوبی ندارند - عدم توجه والدین به نماز.تحقیق دیگری که در مجلۀ تربیت (10و11) توسط دو نفر فرهنگی انجام گرفته ، در پاسخ به این سؤال که «چرا نماز نمی خوانید؟» ، مخاطبان علاوه بر دلایل فوق گفته اند :

برنامه های مدارس به گونه ای نیستند که انسان به نماز تشویق شود.
مدرسۀ ما جایی برای نماز خواندن ندارد .
نمازخانه و موکت ها کثیف هستند.
- استفاده از تشویق و تحسین .
- آمادگی عقیدتی، به این معنی که مربیان باید از کودکی و پیش از سن تکلیف ، دانش آموزان را در فرا گیری احکام و شرایط برپایی نماز یاری دهند و در زمان به وجود آمدن گرایش در آنان ، زمینۀ انجام عمل را برایشان فراهم نمایند .
- میانه روی  که نماز نباید خسته کننده باشد.
- بیان آثار نماز برای کودکان که نماز باعث جلوگیری از غرور ، جلب رحمت پروردگار ، نزدیکی با خدا و...          می شود. -  بر پایی نماز جماعت باعث می شود که کودکان با دیدن نظم و انضباط و جمعیت دوستان خود، برای شرکت در نماز تشویق شده و کم کم به آن روی آورند.
- آسان گیری در نماز ، از مواردی است که ایشان به آن معتقد است و بیان می دارد : باید طوری با کودک برخورد کرد که احساس جبر و خستگی نکند و نماز برای او رنج آور و کسل کننده نباشد . حتی اگر کودک نماز را ترک کرد و حواسش پرت شد ، او را سرزنش نکنیم


دانلود با لینک مستقیم


گزارش تخصصی معلمان چگونگی علاقه مند نمودن دانش آموزان به نماز جماعت به کمک ابتکارات خلاقانه حرفه ای