فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله بررسی شرایط قاضی در فقه اسلامی

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله بررسی شرایط قاضی در فقه اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

هدف پژوهش: بررسی شرایط قاضی در فقه اسلامی
1- روش نمونه¬گیری: فیش برداری از منابع اصلی و منابع قانونی
2- روش پژوهش: تطبیق و تلفیق نظرات فقهای مشهور و مقایسه آنها با یکدیگر و استفاده از منابع و متون قدیم و جدید فقهی معتبر
3- ابزار اندازه گیری: کتب و منابع مرجع فقهی
4- بررسی اجمالی نظرات فقهای مشهور در مذاهب خمسه و شناخت آنها در ما تخن فیه

تقدیم به :
معمول بر این است که هر انسانی ثمره تلاشهای مادی و معنوی خود را به بهترین و محبوب ترین یار و دوست خود که همواره و در هر حال دل درگروه محبت والای او دارد و هستی خود را در پرتو عنایات و توجهات او می داند تقدیم نماید.
به ویژه آنکه این عشق و دوستی ریشه¬ای عمیق و سرچشمه زلال محبتش رشته¬ای اینق دارد ،
تقدیم به :
«سرور و سید و مولایم حجه ابن الحسن روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه»
و نیز تقدیم به پدر و مادر عزیزم که از کودکی ظرف دلم را باجام عشق به قرآن عترت سقایت کردند
و نیز تقدیم به همسرم و فرزندان عزیزم.

تقدیرنامه
من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق
با حمد و نام و یاد دوست، که هرچه هست از اوست
و با سپاس از:
استاد محترم جناب آقای دکتر هادی عظیمی که با عنایات و راهنماییهای مؤثر خود مرا در تدوین این رساله صمیمانه یاری نمودند .
و با تشکر از:
استاد ارجمند جناب آقای دکتر حمید کاویانی که با ارشادات و مشاوره ارزشمند خود اینجانب را بهره¬مند فرمودند.

مقدمه:
یا داود انّا جعلناک خلیفته فی الارض فاحکم بین النّاس بالحّق.سوره ص آیه 22.
اسلام دینی جهانی و جامعترین و آخرین آیین الهی است، دین مبین اسلام تنها به بیان احکام عبادی و رابطه انسان با خالق نپرداخته، بلکه در تمامی جنبه های حیات فردی و اجتماعی بشر دارای مکتب و روش و احکام خاص خود می باشد.
به سخن دیگر دین اسلام مجموعه ای به هم پیوسته از بینشها و ارزشها، قوانین و احکامی است که از یک سو با دیدی واقع گرایانه به تبیین نظام هستی و چگونگی عالم خلقت و تعریف جایگاه انسان در این مجموعه پرداخته و از سوی دیگر با وضع مجموعه ای از احکام و مقررات، آدمی را در مسیر رشد و کمال خود مرحله به مرحله و گام به گام هدایت و همراهی نموده است.
جامع نگری اسلام سبب پیدایش و توسعه رشته های مختلف علوم اسلامی گردیده و آن را از دیگر مکاتب ممتاز نموده است.
با توّجه به جایگاه رفیع علم فقه در مجموعه علوم اسلامی و فقیه بعنوان متخصص در این علم که با آموخته های خود به استخراج و تبیین و ارائه احکام شرعی و کلیه دقائق و ظرایف افعالی و رفتاری انسان که برگرفته حکمی از احکام است می پردازد و گستردگی و دامنه علم فقه اعم از سیاسی ـ اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی، فردی، خانوادگی و بطور کلی نیاز انسان را از تولد تا مرگ را شامل می گردد. امور قضایی و چگونگی حل و فصل دعاوی و منازعات مردم که واقعیت انکارناپذیر اجتماع بشری می باشد از جمله مسائلی است که فقه اسلام به تفصیل و بر اساس جهانبینی خود احکام آن را بیان نموده و با نگرش به تحول و تکامل جامعه انسانی و روابط اجتماعی موجب تحوّل و توسعه رشته های مختلف علوم اسلامی و از جمله علم فقه گردیده است.
بی تردید تنها راه باقیمانده برای برپایی مجدد دوباره اسلام در ممالک اسلامی که متأسفانه بشدت تحت نفوذ و سلطة حکومتهای وابسته به تفکرات شرقی و غربی می باشند بازگشت به هویت فطری و اسلامی خود و به کار بستن احکام الهی است.
خوشبختانه مجموعه عوامل مساعد برای ایجاد وحدت بین مسلمانان فراهم است، قرآن بی هیچگونه تحریفی در میان ما، و سنّت پیامبر و احکام و سیره اهل بیت و صحابه راستین آن بزرگوار چراغ راه ماست.
وقتی که سخن از وحدت مسلمین جهان و تقریب مذاهب اسلامی به میان می آید مسلماً منظور آن نیست که یکباره همه فرق و مذاهب اسلامی به کلیه عقاید مذهبی که به دلایل مختلف در عمق باور آنان جای گرفته، پشت پا زده و به یک مذهب و گرایش خاص جدید روی آورند، هر چند نهایتاً حق یکی است و رسیدن به کمال نهایی جامعه انسانی گذر از مسیر چنان وحدتی است، امّا تحقق این آرمان مقدس جز در سایه برخورد سالم آراء و اندیشه های مختلف و بکارگیری عقل و فطرت الهی در انتخاب نیکوترین آن و پرهیز از هرگونه وسوسه نفسانی و القائات شیاطین درونی و بیرونی امکان پذیر نیست.
تعدّد مذاهب، بطور طبیعی نشان از اختلاف مسلمانان در پاره ای از باورهای کلامی و فقهی دارد که این نتیجه طبیعی آزادی اجتهاد و اختلاف انسانها در برداشتهای فکری تحت تأثیر ظروف و شرایط تربیتی است، ولی نباید فراموش کرد که اصول اعتقادی، کلامی، فقهی و اخلاقی ما، وجوه اشتراک بسیار دارد، برخی از علماء مشترکات را تا 95% در امور فقهی و حتّی اعتقادی برآورد می کنند و این امر در مورد امور اخلاقی به صد درصد می رسد.
همکاری و تعاون پیروان مذاهب اسلامی بر اساس اصول مسلّم و مشترک اسلامی و اتخاذ موضع عملی واحد برای تحقق اهداف و مصالح عالیه امت اسلامی و موضع گیری واحد در برابر دشمنان اسلام و احترام به التزام قلبی و عملی هر یک از مسلمانان به مذهب خود همان وحدت اسلامی است و این شیوه اسلام راستین، بفرموده امام خمینی (ره) " اسلام ناب محمدی" است و هرگونه نغمه ای که ساز شود و موجد کینه و دشمنی بین مسلمانان هم کیش و همدین گردد به دور از روح و فلسفه بعثت انبیاء و برخاسته از توطئه های دشمنان اسلام و استعمارگران حاکم بر جهان است.

 

هدف:
هدف از انتخاب این موضوع این نکته است که طرح آراء مختلف فقها و مکاتب فقهی نه تنها زمینه و بهانه تشدید اختلافات مذهبی نبوده بلکه برعکس، ارائه تطبیقی نظریات گوناگون فقهی در جوی سالم، کوششی است در جهت یافتن دیدگاههای فقهی مشترک و دستیابی به علل واقعی اختلاف آراء.
عنوان پایان نامه حاضر شرایط قاضی از دیدگاه فقهای اسلامی است که اولاً تناسب آن با رشته تحصیلی و نیز گردآوری اختلاف نظرات مختلف فقهای اسلامی و از سوی دیگر طرح موضوع شرایط قاضی در اسلام بعنوان مسئله روز و مورد ابتلاء جوامعی است که عزم اجرای احکام الهی را نموده اند و می تواند راهگشای نیازمندیهای قضایی گردد.
بدیهی است که گستردگی قفه اسلامی و فراوانی آراء و نظریات فقهاء مانع از آنست تا در ضمن یک رساله مختصر تمام اقوال فقهای شیعه و علمای مکاتب فقهی اهل سنت را جداگانه با ذکر مستندات هر یک ارائه نمود، که چنین کاری مجموعه ای عظیم و حجیم را طلب می کند، لذا شیوه نگارش مطالب بدین ترتیب اتخاذ شده که نخست موضوع مورد بحث بصورت کلی مطرح و آراء فقهاء بر اساس تعدد و تنوع نظریات دسته بندی شده و در همان صفحه و صفحات بعد عین اقوال فقهاء که نظریات ایشان در دسترس بوده ارائه گردیده است و پس از آن مجموعه دلایل و مستنداتی که مورد استناد یک یا چندین از فقها قرار گرفته با رعایت اختصار بیان شده، و در اغلب موارد به ارزیابی و نقد نظریات پرداخته ایم بنابراین چنین نیست که کلیه مستنداتی که در مورد هر نظریه فقهی بیان گردیده مورد قبول و استناد تمامی فقهاء معتقد به آن نظریه باشد، چه بسا مواردی که فقیهی به استناد یکی از ادله نظریه ای را ثابت و معتبر دانسته ولی فقیه دیگری در عین قبول آن نظریه دلیل ارائه شده را کافی ندانسته و مستند دیگری ارائه نموده باشد.
از آنجا که مبانی استنباط احکام شرعی در فقه شیعه با توجه به حجیت احادیث ائمه (ع) متفاوت با منابع اهل سنّت می باشد در اغلب موارد نظریه فقهای شیعه و مستندات ایشان بطور جداگانه مورد بررسی قرار گرفته و سپس دیدگاه فقهای مکاتب اهل سنت آورده شده، در انتخاب آراء فقهاء نیز سعی شده است تا معروفترین و معتبرترین نظریات از کتب موجود ارائه شود، تمامی آرائی که مطرح گردیده عیناً از روی متن کتابهای فقهی پیاده شده و در موارد معدودی که نظریه ای به نقل از نوشته دیگری آمده، منبع و مأخذ نقل نیز ذکر گردیده است.
در طول مباحث سعی شده تا توضیح اصطلاحات و واژه های خاص در متن و یا پاورقی آورده شود، و در مسائل مهم به ریشه اختلاف آراء بر اساس دیدگاه اصولی فقهاء اشاره شده است و به تناسب موضوع کوشش گردیده تا رابطه بین شرایط و مسائل روز و نظریات ارائه شده ضمن حفظ امانت در نقل آراء حداقل از طریق طرح سؤال برقرار شود، قبل از ورود به بحث اصلی یعنی شرایط قاضی، مباحث مقدماتی و لازم مبنی بر نگرش اسلام به دادرسی، بررسی واژه قضاء، رابطه دادرسی با وظایف رهبری، چگونگی انتصاب قاضی در زمان غیبت نزد شیعه و انتخاب قاضی از دیدگاه اهل سنت، ثبوت قضاء و حکم آن در اسلام و راههای اثبات ولایت قاضی بیان گردیده و آنگاه وارد محور اصلی بحث یعنی شرایط قاضی شده ایم، از میان شرایط مختلفی که برشمرده اند سه شرط عدالت، اجتهاد و رحولیت ( مرد بودن قاضی) بلحاظ اهمیت موضوع و طرح آن در شرایط کنونی به ویژه در مورد شرط اخیر با تفصیل بیشتری مورد بررسی قرار گرفته است.
پس از بررسی شرایط قاضی در انتهای مباحث، داوری و حکمیت و شرایط قاضی التّحکیم و تفاوت حکمیت با دادرسی به معنای عام و مصطلح آن بیان گردیده است.
در پایان رساله به معرفی اجمالی اعلام و اشخاصی که نام ایشان در متن و یا پاورقی آمده پرداخته ایم و همچنین تمامی منابعی که مورد استفاده قرار گرفته و مطلبی از آنها نقل گردیده و با ذکر نام کتاب، نویسنده ، مترجم و مصحّح ، موضوع، انتشارات و تاریخ چاپ و تعداد مجلدات در بخش کتابنامه آمده است.
علی ای حال علیرغم مشکلات فراوان و وقت زیادی که مصروف گردیده، با عنایت الهی و راهنمایی اساتید محترم جناب آقای دکتر عظیمی (استاد راهنما) و جناب آقای دکتر کاویانی (استاد مشاور) موفق به گردآوری مجموعه حاضر شده و از این بابت خدای مهربان را سپاس گفته و به حکم وظیفه انسانی و اسلامی صمیمانه از آن عزیزان تشکر می شود.
در پایان ضمن اعتراف و اذعان به نقص و کاستی در بیان مطالب و استدلال و استنتاج مباحث موجود که ناشی از بضاعت مزجاه علمی و زمانی این جانب بوده انتظار غمض عین و پوزش را دارم.
از خداوند متعال توفیق روزافزون تمامی دست اندرکاران و دلسوزان نشر و گسترش فرهنگ و معارف اسلامی را مسئلت داشته و با آرزوی برقراری حکومت جهانی اسلام به رهبری یگانه عدالت گستر جهان امام مهدی (عج) و اتحاد تمام فرق و مذاهب اسلامی.

 





بررسی واژه قضاء:
قضاء واژه ای است عربی، اصل آن قضایٌ بوده است که به خاطر قاعده صرفی یای بعد از الف تبدیل به همزه شده و جمع آن اقضیه می باشد، واژه قضیه نیز به معنای حکم آمده که جمع آن قضایا است.
واژه قضاء در فارسی به داوری، دادرسی و حکم ترجمه شد و در کتب فقهی احکام قضا را تحت عنوان کتاب القضاء، کتاب القضایا، کتاب القضیه، آداب القضاء و ادب القاضی می توان یافت.
عده ای از فقهاء معنای عرفی قضاء را معادل معنای لغوی آن یعنی حکم گرفته اند و گروه دیگر از آن به " ولایت بر حکم" یا " الزام به حکم" تعبیر نموده اند.
مهمترین تعاریفی که از قضا در کتب فقهی شیعه و اهل سنّت آمده بدین شرح است:
الف: شهید اول : " ولایه شرعیه علی الحکم فی المصالح العامّه مِن قِبَلِ الامام" .
ب : شهید ثانی : " القضاء ای الحکم بین النّاس" .
ج : مقدس اردبیلی: " القضاء ولایة عامة بالنّیابه عن النّبی اوالامام عموماً اَوخصوصاً" .
د : میرزا محمد حسن آشتیانی : نیز همانند شهید ثانی و صاحب جواهر الکلام تعریف قضا رابه " الحکم بین النّاس" بهتر از سایر تعاریف دانسته است.
هـ : امام خمینی (ره) : " القضاء و هوالحکم بین النّاس ارفع التّنازع بینَهُم" .
و: دکتر جعفر لنگرودی: " حکم قاضی بیان کننده در مورد مسائلی است که احراز کرده است خواه امور کیفری باشد یا نباشد" .
ز: احمدبن محمدبن احمد الدردیر (مالکی): "( القضاء) فی الشّرع هو حکم حاکم او محکّم بامرٍ ثَبتَ عنده : کدینٍ و حبسٍ و قتلِ و جرحٍ و ضربٍ و سَبٍّ و ترک صلوة و نحوها، وقذف و شرب و زنا و سرقة و غضب و عداله و ضدّها و ذکوره و انوثه و موت و حیاه و سفهٍ و رشد و کبر و نکاح و طلاق و نحو ذلِک لیرتّب علی ما ثبَتَ عندهُ مقتضاهُ او حکم بذلک المقتضی".
ح: " القضاء ... شرعاً ، فصل الحضومات و قطع المنازعات" (حنفی).
لغت شناسان برای واژه قضاء معانی گوناگونی ذکر کرده اند، نویسنده کتب فقهی: " جواهرالکلام" به نقل از اهل لغت ده معنای قضاء را بشرح زیر شمرده است و برای هر یک نیز شواهدی از آیات قرآن مجید آورده:
" حکم، علم، اِعلام، قول، حتم، امر، خلق، فعل ، اتمام و فراغ" .
صاحب کتاب نفیس " وجوه القرآن" با استناد و استشهاد آیات کریمه، کاربرد قضاء را در قرآن بر سیزده وجه دانسته، وی علاوه بر معانی فوق الذکر وجوه دیگری همچون : منیه = مرگ، قتل = کشتن، فصل = جدا کردن و اداء برای واژه قضاء برشمرده است.
آیا واژه قضاء مشترک لفظی است بین معانی ذکر شده؟ چنانکه نویسنده کتاب " بُلغه السالّک" بر آنست یا آنکه قضاء در اصل برای یک یا چند معنای محدود همچون حکم، فراغ و اتمام وضع شده و استعمال آن در دیگر معانی از باب اشتراک در معنا می باشد و اینکه آن معنای اصلی کدامیک از معانی مذکور می باشد و همچنین در بیان رابطه معنای لغوی با معنای اصطلاحی قضاء میان فقهاء اختلاف نظر وجود دارد.
بهر حال مشهورترین معنای لغوی قضاء حکم است که با معنای اصطلاحی آن نیز مناسبت تام دارد.

 

دادرسی در اسلام :
یافتن تاریخ و مبدأ مشخصی برای توجه بشر به امر دادرسی کار آسانی نیست و می توان گفت دقیقاً از روزگاری که آدمی به زندگی اجتماعی و برقراری روابط ، هر چند به شکل ابتدایی و ساده روی آورد، این واژه نیز در فرهنگ حیات بشری پدیدار گردید، اجتماعی زیستن حتی در ابتدایی ترین نوع خود مستلزم پذیرش محدودیتهایی است که بدون آن برقراری رابطه با دیگران و تشکیل اجتماع امکان ناپذیر است.
محدودیتها خواه صرفاً نتیجه نیاز بشر و حکم عقل و سایر انگیزه های آدمی باشند و خواه حاصل پیام و راهنمایی پیامبران و حاملان وحی الهی، در عمل و اجرا همواره بصورت صحیح و کامل رعایت نشده اند، پایبند نبودن به تعهدات و مسئولیتهایی که لازمه حیات اجتماعی است از سوی برخی از عناصر و ارکان تشکیل دهنده اجتماع یعنی آدمیان و نادیده انگاشتن مرزها و تعرض به حقوق دیگران نیز از بدو پیدایش روابط اجتماعی در میان انسانها آغاز گردیده و تا به امروز ادامه دارد. ( اشاره به داستان هابیل ، قابیل ودرگیری آن دو)
اعتقاد به مبدأ هستی و خدا و تبیین نظام خلقت بر اساس بینش دینی و به دنبال آن پذیرش ایدئولوژی یعنی مجموعه ای از حقوق، تکالیف و مقررات که فرد را در مقابل خود، دیگران و خدای خود متعهد ساخته ، مرزها و محدودیتهای دیگری را فراروی آدمیان قرار داده که تخطی از آن، تعرض به حدود الهی و به همان میزان انحراف و دوری از مسیر تکامل و رشد فرد تلقی می گردد.
ارتکاب گناه، تعرض به حدود الهی و پایمالی حقوق دیگران واقعیتهای انکارناپذیر تاریخ زندگانی انسانند، و به همین دلیل دقیقاً همزمان با پیدایش روابط اجتماعی در میان انسانها و پذیرش بنیانهای اعتقادی و دینی، تمایل و گرایش به داد و دادگری و دادرسی در جامعه انسانی نمودار گردیده است.
بحق می توان گفت انگیزه و حداقل بهانه بسیاری از کشمکشها و جنگ و ستیزهای تاریخ بشری و همچنین فلسفه پیدایش بسیاری از مکاتب فلسفی و مذهبی و نظامهای حکومتی همین گرایش قوی و نیرومند آدمی به داد و دادگری بوده است.
اسلام نیز به عنوان دینی واقع گرا و رئالیست دادرسی را بمثابه مهمترین رکن بقای جامعه و تضمین کننده تکامل حیات بشری در اصول و فروع خویش تعقیب و بدان تکیه نموده است، چشم انداز اسلام از مقولة داد و دادرسی برگرفته از یک اصل بنیادی فلسفی است که نظام هستی را نظام عدل و داد می داند، و بدینسان این مقوله را فراتر از رابطه انسان با انسان می نگرد، و از اینرو در ارزیابی نظام حقوقی اسلام باید به همسوئی آن با نظام خلقت بر اساس اصول جهانبینی اسلامی توجه نمود.
در بیان اهمیت دادرسی در اسلام همین بس که خداوند در کتاب خود فلسفه بعثت و رسالت انبیاء را برپایی عدل و داد معرفی نموده است.( لقد ارسلنا رسلنا با لبینات و انزلنا معهم الکتاب والمیزان لیقوم الناس بالقسط)
دادرسی یکی از مهمترین وظایف انبیاء الهی و اوصیای آنان بوده، و چنانکه در بحثهای آینده، خواهیم نگاشت نه تنها انبیاء شخصاً به حل و فصل دعاوی مردم و ستاندن حقوق ایشان پرداخته اند بلکه اساساً منصب قضاء در بینش اسلامی از مناصب ویژه ایشان است.
پیامبر اسلام (ص) شخصاً به عنوان قاضی مسلمین به دادرسی همّت گمارده و در مواردی نیز شخصیتهایی همچون علی (ع) و معاذبن جبل را برای انجام این مهم به بلاد اسلامی فرستاده است.
دادرسی از عمده ترین مسئولیتهای خلفا و ائمه و حکام اسلامی بوده، و حتی در بینش کسانیکه معتقد به ولایت مطلقه فقیه در زمان غیبت امام نمی باشند نیز دادرسی از وظایف اولیه فقهاء شیعه در زمان غیبت بوده و ولایت وی در امور قضایی و رسیدگی به مرافعات و مخاصمات و اجرای حدود الهی از جمله مسئولیت هایی است که مورد اتفاق نظر و اجماع تمامی فقهای شیعه می باشد، همچنین فقهای اهل سنت دادرسی را از اهمّ وظایف حاکم و والی مسلمین دانسته اند.
بدیهی است که بموازات اهمیت و ارزشی که مقام دادرسی در اسلام دارد، شرایط و ویژگیهای کسی که امر دادرسی را به عهده می گیرد نیز اهمیت یافته و بدین لحاظ در بینش اسلامی هرگز نمی توان سرنوشت امور قضایی و حل و فصل دعاوی که در حقیقت اجرای عملی و عینی احکام الهی است بدست نا اهل سپرد، بنابراین هرگاه فردی واجد شرایطِ بنیادین قضاء نباشد هر چند از هوش و فراست سرشاری برخوردار بوده و به قوانین و احکام دادرسی آگاهی کامل داشته و بر فنون دادرسی نیز کاملاً مسلّط باشد، گماردن او به منصب قضاء جایز نیست. به همین جهت فقهاء قبل از آنکه آداب و احکام قضاء و چگونگی صدور حکم در منازعات را مطرح نمایند، ابتدا به بیان شرایط و اوصاف قاضی پرداخته اند.
تأکید اسلام بر ضرورت اتّصاف قاضی به شرایط و ویژگیهای خاص، یکی از مسائلی است که سبب امتیاز نظام حقوقی اسلام با سایر نظامهای حقوقی جهان بویژه نظامهای معاصر گردیده است،
آنچه که سبب امتیاز نظام حقوقی اسلام گردیده، همان تأکید و توجه به صلاحیت قاضی قبل از دادرسی است در حالیکه در نظامهای دیگر بدون استثناء محور مسائل و احکام حقوقی نفس حکم و قانون است و در حقیقت بحث از شرایط دادرسی جائی در مجموعه نظام حقوقی ندارد. منشاء این تفاوت نیز همسویی و هماهنگی قوانین و احکام اسلامی با مبانی عقیدتی و اصول جهان بینی آن است در اسلام بحث از حل و فصل منازعات و اجرای عدل و داد هرگز مستقل و مجرّد از بحث شرایط و اوصاف کسی که اجرای آن را بعهده دارد مورد بررسی قرار نگرفته، به سخن دیگر قضاء شرعی و دادرسی اسلامی ماهیتاً دو عنصر تفکیک ناپذیر دارد که نبود هر یک از آن دو مشروعیت قضاء را منتفی می سازد و این دو رکن عبارتند از :
1- اهلیت قاضی از لحاظ احراز شرایط ویژه آن.
2- مطابقت احکام صادره با قوانین الهی، و دقیقاً به همین جهت است که اسلام گفته اند:
" هرگاه فردی واجد شرایط دادرسی نباشد هر چند به عدل و داد حکم نماید، گماردن وی به منصب قضاء حرام و قبول او نیز گناه و بردن دعاوی از سوی مسلمانان در محکمه او نیز حرام خواهد بود" .

 

و عرفوه شرعاً بانه : ولایه الحکم شرعاً لمن له اهلیه الفتوی بجزئیات القوانین الشرعیه علی اشخاص معیّنه من البرّیه باثبات الحقوق و استیفائها للمستحّق.
ترجمه: " و در شرع قضاء را این چنین تعریف نموده اند: ولایت بر صدور حکم است شرعاً از ناحیه کسی که حائز شرایط فتوی است در مورد جزئیات قوانین شرعی و بین اشخاص معین بمنظور اثبات حقوق و بازگرداندن حق به صاحب آن"

 

حکم مشروعیت قضا در اسلام:
قضاوت و حکم کردن ، شرعاً واجب کفایی است در حق کسانیکه صلاحیت آن منصب را دارند یعنی اگر مثلاً ده نفر صلاحیت آن را داشته باشند ابتدا بر همه آنها واجب است آن را بدست بگیرند ولی وقتی که یکی از آنها پیشقدم شد و آن را بر عهده گرفت از دیگران ساقط می شود و اگر هیچکس اقدام به آن نکرد همه گناه کرده اند.
البته قضاوت در زمان حضور امام معصوم علیه السلام وظیفه خاص امام است ، پس بر امام واجب است که به نحو واجب کفایی یک نفر را در منطقه و محلّی برای قضاوت نصب فرماید، و گاهی قضاوت کردن بالعرض واجب عینی می شود مثل اینکه جز او کسی از اهل قضا یافت نشود و نیاز به او باشد.
با اینکه قضا برای افراد دارای صلاحیت واجب کفایی است امّا برای دو گروه واجب عینی می باشد.
1- کسی را که امام معصوم (ع) امر به قضاوت کرده است.
2- اشخاصی که دارای صلاحیت و واجد شرایط منحصر به فرد باشد.
شهید ثانی (قده) در کتاب مسالک در این باره می گوید: « وظیفه قضا از جمله واجبات کفایی است.»
زیرا نظام نوع انسانی متوقف بر آن است چون ظلم و بیداد از صفات جبلی آدمی است ، پس اجتماع ناگزیر از حاکمی است که داد مظلوم بستاند و دیگر از آن جهت که امر به معروف و نهی از منکر بر این وظیفه مترتّب است.
امام خمینی (ره) در تحریر الوسیله می فرماید:
اگر چند نفر دارای صلاحیت باشند در صورتی که شخص بخود اطمینان داشته باشد تصدی امر قضا بر او مستحب است.
ملّا احمد نراقی در این باره می فرماید:
قضا واجب است برای کسی که صلاحیت این کار را دارد اگر قاضی متوجه شود نزاعی درگرفته که کسی به دیگری از روی ظلم یا جهل ستم می کند برایش واجب است نزاع را رفع کند زیرا به منزله نهی از منکر می باشد.
در مقام نقد و ارزیابی نظریات ارائه شده در تعریف قضاء توجه به چند نکته که مورد اتفاق نظر همه مذاهب اسلامی است، راهگشا خواهد بود:
1- قضاء ماهیتاً حکم بین مردم است در منازعات و مخاصمات ایشان.
2- قضاء در اسلام یک منصب رفیع دینی و از شئونات حاکم و رهبر اسلامی است.
3- دادرسی در اسلام مشروعیت ندارد جز آنکه بر طبق احکام شرعی صورت پذیرد.
4- قاضی در اسلام دارای شرایطی است که بدون احراز این شرایط ، قضاء او هر چند صحیح و بر حق باشد مشروعیت ندارد.

 

اقسام قضاء :
در بررسی واژه قضاء گفتیم که قضاء به داوری و دادرسی هر دو اطلاق می شود و بر همین اساس دو نوع قضاء در کتب فقهی مورد بحث قرار گرفته : قضاء تعمیم یا تنصیب، و قضاء تحکیم.
منظور از قضاء تعمیم همان مفهوم عرفی و اصطلاحی قضاء است که قاضی منصوب از ناحیه امام و حاکم اسلامی با شرایطی که در شرع مقرر گردیده برای رفع خصومت و نزاع بر اساس احکام و قوانین اسلام اقدام به دادرسی و صدور حکم الزام آور برای طرفین دعوی می نماید.
قسم دیگر قضاء که درواقع همان حکمیّت و داوری در دعاوی می باشد نیز مورد بحث فقها قرار گرفته که در جای خود تحت عنوان قضاء تحکیم بدان خواهیم پرداخت.
اجمالاً می توان گفت: هرگاه دو یا چند نفر در نزاع خویش راضی به حکمیت و داوری فردی (با مشخصاتی که بعداً خواهیم گفت) گردند، حُکم در چنین موردی را قضاء تحکیم و داور آن را قاضی التحکیم یا محکّم و یا حَکَم نامند.
ناگفته نماند که حکم در قضاء تحکیم نیز باید بر اساس احکام شرعی باشد و قاضی آن نیز شرایط قاضی عام را دارا می باشد و به همین جهت نیز بسیاری از فقهای شیعه تقسیم بندی مذکور را نپذیرفته و تفاوتی بین دو عنوان مذکور از لحاظ احکام و شرایط بویژه در زمان غیبت قائل نمی باشند. و در مقابل دیگر فقهای شیعه و تمامی فقهای اهل سنت برآنند که قضاء تحکیم همواره موضوعیت داشته و دارد.

 

مشروعیت و ثبوت قضاء در اسلام :
در بینش اسلامی هیچ قانون و حکمی مشروعیت ندارد جز آنکه با استفاده از اصول و منابع احکام یعنی کتاب و سنت ، که مورد پذیرش تمامی فرق اسلامی می باشند و همچنین دیگر منابعی که نزد هر یک از مکاتب فقه اسلامی حجیت دارند ، تشریع آن حکم بعنوان حکم اسلامی ثابت گردیده باشد.
از این رو اکثر فقهاء در آغاز بحث قضاء به ذکر دلایل و مستندات مشروعیت قضاء در شریعت اسلام پرداخته اند، گر چه بنظر می رسد با توجه به حتمی بودن وقوع نزاع، جامعه انسانی و ضرورت پرداختن به امر دادرسی برای رفع اختلافات و ایجاد زمینه های سلامت جامعه برای نیل به اهداف والای خلقت آدمیان، و اینکه با این نگرش قضاء شأنی از شئونات رسالت و امامت در دین اسلام ، جایگاه واقعی این بحث در بیان فلسفه خلقت بشر و بعثت انبیاء و امامت اولیاء و به سخن دیگر در مبانی اعتقادی می باشد نه در فروع احکام.
بهر حال جمیع فرق اسلامی ثبوت قضاء در شریعت اسلام را پذیرفته و فقهاء نیز به تعابیر مختلف و با استناد به کتاب و سنت و اجماع، در کتابهای خود بدان تأکید و تصریح نموده اند.
بنا به دلایلی که اشاره شد نیازی به برشماری آیات و روایات و بحث از کیفیت دلالت آنها بر ثبوت قضاء در اسلام نیست و چنانکه شهید ثانی از فقهای بنام شیعه فرموده " قوام و کمال نظام جامعه انسانی بدان وابسته است" و یا به گفته یکی از محققین: " دور از حق نیست که گفته شود: قضاء از ضروریات دین مبین اسلام است که علاوه بر کتاب و سنت و اجماع، عقل نیز بر لزوم پرداختن بدان به لحاظ توقف نظام جامعه بر این مهم ، گواهی می دهد" .
در اینجا تیمنّاَ به ذکر چند آیه و حدیث بی آنکه وارد مناقشات چگونگی استدلال و استناد بدان شویم بسنده می کنیم:
الف ـ آیات الهی :
- ان الله یاءمرکم ان تودوّا الامانات الی اهلها و اذا حکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل
خداوند شما را امر می کند که امانتها را به اهلش بازگردانده و به هنگام حکم بین مردم، به عدالت حکم رانید.
- یا داود انا جعلناک خلیفه فی الارض، فاحکم بین الناس بالحق ولاتتبع الهوی
ای داود، ما تو را خلیفه در زمین قرار دادیم پس بین مردم به حق داوری نما، و از هوای نفس پیروی مکن.
- انا انزلنا الیک الکتاب بالحق لتحکم بین الناس بما اراک الله
(ای پیامبر) ما کتاب را بر توبه حق نازل کردیم تا بین مردم بر اساس آنچه خداوند به تو نمایانده حکم نمایی.
- فإن تنازعتم فی شیء فردوّه الی الله والرسول
پس هرگاه در امری بین شما نزاع درگرفت آن را به خدا و رسولش عرضه کنید.
و دیگر آیاتی که در کتب فقهی و آیات الاحکام ذکر شده که طی بحثهای آینده به برخی از آنها اشاره خواهیم نمود.
ب ـ احادیث و روایات:
از سنت نیز روایات متعددی در باب ضرورت قضاء و اهمیت آن و لزوم حکم به عدالت و منع تصدی قضاء برای غیراهل آن فراوان نقل گردیده که در کتب حدیث شیعه و سنی موجود می باشد.
آشتیانی در کتاب القضاء خود بر آنست که روایات در این باب بحد استفاضه (هر گاه انتشار و شیوع یک خبر به حدی باشد که موجب اطمینان نزدیک به یقین بر صحت و درستی آن خبر گردد ولی به حد تواتر نرسیده باشد، این خبر را مستفیض و انتشار و شیوع آن بدین حد را استفاضه نامند.
بلکه تواتر (هر گاه انتشار و شیوع یک خبر به حدی برسد که موجب یقین انسان به درستی آن خبر گردیده و احتمال همدستی راویان آن بر جعل و دروغ منتفی باشد، چنین خبری را متواتر نامند.) رسیده است.
عن النبی (ص) قال : القضاة ثلاثة واحدة فی الجنة ، واثنان فی النّار فامّا الذّی فی الجنة فرجل عرف الحق فقضی به، و رجل عرف الحق و جار فی الحکم فهو فی النار و رجل قضی للناس علی جهل فهو فی النار.
ترجمه : از پیامبر گرامی روایت شده است که فرمود: قاضیان بر سه دسته اند یکی از آن سه بهشتی و جایگاه دو گروه دیگر آتش است، آنکس که اهل بهشت است مردی است که آگاه به حق است و به حق نیز حکم نماید، و اما آنکس که حق را بداند ولی بنا حق حکم نماید جایگاهش دوزخ است و همچنین آنکه بر جهل و نادانی بین مردم حکم نماید اهل آتش است.
* * *
پیامبر (ص) : یک ساعت دادگری از یکسال عبادت بهتر است.
* * *
قال ابوعبدالله (ع) : ایاکم ان یحاکم بعضکم بعضاً الی اهل الجور و لکن انظروا الی رجل منکم یعلم شیئاً من قضایانا، فاجعلوه بینکم، فانّی قد جعلته قاضیاً فتحاکموا الیه.
ترجمه: امام صادق (ع) فرمود: زنهار، که برخی از شما دعوای خویش را نزد قاضی اهل ستم برد، بلکه دعوای خود را به کسی عرضه کنید که به احکام ما آشنایی دارد، او را در میان خویش (به داوری) برگزینید، که همانا من او را قاضی بین شمایان قرار دادم، پس در محاکمات خویش بدو رجوع کنید.
جایگاه وشان قاضی :
القضاء منصب عال عظیم و شرفُه جسیم ٌ ولعلو مرتبه وسمو شانَهُ جعل الله سبحانه تولیه ذلک الی الانبیاء و الاوصیاء ومن بعدهم صلوات الله علیهم ثم الی من یحذو حذوهم ویقتدی بهم ویسیرُبسیرهم من العلماء الاخذین علومهم منهم ، اَلمأ ذونین من قبلهم بالحکم بین الناس بقضائهم وکفی بجلاله قدره تولید النبی ( صلی اله علیه واله ) ایاه بنفسه الشریفه الزکیهه لامته ثم تفویضه الی سید الاوصیاء بجده ، ثم الی اوصیائه القائمین مقامه .
وخصصمهم بذلک دون سائر الناس قال ابوعبدالله (ع) اذا جلیس القاضی اواجلَسَ فی مجلسه هبط الیه ملکان یسد انه ویرشدانه ویوفقانه فاذاجاء عرجاً وترکاهُ

 

خطر قضاوت :
خطر القضاء عظیم واجره جسیم ، فان القاضی لفی شفاء جرف هار ، فان جارفی الحکم اوحکم بغیر علم انهار به فی نارجهنم ، وان عدل وحکم بما انزل الیه عالماً به متبعاً لسنَته فقد فاز فوزاً عظیماً .
ولذا قال النبی ( صل الله علیه واله ) من جعل قاضیاً ذبح بغیر سکین

 

قضاء بخشی از وظایف رهبری است:
ریشه این بحث در مبانی تفکر اسلامی است، از جمله اصولی که مورد پذیرش تمامی مذاهب و فرق اسلامی می باشد آنکه: قانونگذار خداست و تشریع مقام ویژه حق تعالی است، و رسول خدا از آن رو که حامل وحی الهی است، بر جامعه و مسلمین حکومت و ولایت داشته و پیروی از او در جمیع شئونات زندگی فرض و واجب است.
به سخن دیگر: اولین اصل اعتقادی اسلام توحید یعنی نفی شرک و حاکمیت غیر خدا و پذیرش آگاهانه حاکمیت مطلق او در مجموعه هستی و از جمله در جامعه انسانی است. بر طبق این اصل احدی را حق حکومت، سلطنت و تصرف در امور دیگران نیست جز آنکه خداوند اجازه داده باشد، و نبی و رسول ، بلحاظ صلاحیتهای ذاتی و اکتسابی، صالح ترین بنده خدا در زمین و برگزیده اوست، دقیقاً به همین جهت اولی ترین فرد برای تصدی حاکمیت و ولایت بر جامعه انسانی است. و در اینکه قضاء که نوعی حکومت در دعاوی و منازعات انسانها منصبی است از مناصب حکومت، و شانی است از شئونات ولایت، جای هیچگونه تردیدی نیست بلکه از ارکان حکومت و بارزترین شکل تحقق حاکمیت است ( چه در نظریه تمرکز و یا تفکیک قوا) و بنا به آنچه که گفته شد تصدی این منصب بدون اذن خدا و رسولش غیرمجاز و نامشروع است.
بعبارت دیگر، مبدأ و منشاء قضاء حکومت است و در بینش اسلامی حکومت از آن خدا و بندگان برگزیده اوست.
مستند آنچه که در مقدمه گفته شد علاوه بر استدلالات عقلانی که اصول اعتقادی اسلام بر آن استوار است آیات متعددی از قرآن کریم می باشد، از جمله:
" اِنِ الحُکم اِلّالله ـ (سوره انعام آیه 57، سوره یوسف آیه 40 و 67)
اِنّما ولیّکم الله و رسوله ـ (سوره مائده آیه 55)
یا داود انّا جعلناک خلیفة فی الارض فاحکم بین النّاس بالحقّ ـ (سوره ص ، آیه 26)
فَاِن تنازعتم فی شیٍ فروّدّه الی الله و الرّسول ـ سوره نساء آیه 59 "

 

انتصاب قاضی از دیدگاه امامیه :
آنچه که در مقدمه بحث گفته شده مورد قبول تمامی فِرَق اسلامی است، اما اختلاف نظر آنجا بروز می نماید که بحث از ولایت جامعه اسلامی پس از رحلت پیامبر اسلام (ص) مطرح می شود:
در اعتقاد شیعه، امر هدایت و ولایت جامعه پس از پیامبر (ص) یکباره به خود مردم واگذار نشده بلکه امامت و رهبری جامعه بر عهده صالحترین افرادی است که معصوم اند و مصون از خطا که از جانب هادی امت اسلام یعنی پیامبر (ص) بدین مهمّ برگزیده شده و مسلمین به اطاعت از ایشان توصیه و سفارش شده اند.
بدلالت ادلّه عقلی و نقلی که در بحث امامت مطرح گردیده، از جمله: آیه مبارکه اطیعوالله و اطیعوالرسّول واولی الامر منکم، (سوره نساء آیه 59)
ـ مفسرین و فقهای شیعه بر آنند که مراد از اولی الامر معصومین (ع) می باشند و نه هر ولّی و حاکمی ولو ستمگر، و همچنین احادیث فراوانی که در کتب حدیثی شیعه و سنی مضبوط است از جمله حدیث غدیر که به تواتر نزد شیعه و سنّی نقل گردیده که پیامبر در یک فراخوانی مهم پس از حجه الوداع در بین راه بازگشت به مدینه در منطقه غدیر خم فرمود: من کنت مولاه فهذا علی مولاه ... و همچنین حدیث معروف ثقلین که پیامبر گرامی اسلام (ص) در آخرین لحظات حیات خویش در وصیتش به امّت اسلام می فرماید:
انّی تارک فیکم الثّقلین کتاب الله و عترتی .
مستند این باور، علاوه بر مباحثی که در اصول اعتقادی شیعه بویژه اصل امامت مطرح می باشد، آیات قرآن مجید در باب ولایت و قضاء ، از جمله: آیه 59 سوره نساء : فإن تنازعتم فی شیء فرّدوّه الی الله والی الرّسول، و آیه 26 سوره ص : یا داود انا جعلناک خلیفه فی الارض فاحکم بین الناس بالحق، برای بررسی بیشتر به کتاب زبده البیان فی آیات الاحکام، تألیف مقدس اردبیلی و دیگر کتب آیات الاحکام مراجعه شود، و همچنین روایات اهل بیت (ع) می باشد.
و از جمله احادیث ، کلام علی (ع) است به شریح قاضی که فرمود:
" یا شریح: قدجلست مجلسا" ، ما جلسه الانبی اووصّی نبی اوشقی"
ترجمه: " ای شریح، تو برجایگاهی بنشسته ای (منظور منصب قضاء است) که جز پیامبر و جانشین او ( از قضاه عدل ) و یا ستمگر بر آن نمی نشیند"
و کلام امام صادق (ع) است که فرمود:
«اتقّوا لحکومه، انمّاهی للامام العالم بالقضاء، العادل بین المسلمین کنبّیٍ اووصّیٍ
ترجمه: از دادرسی بپرهیزید، که همانا این منصب ویژة امام آگاه و عادل بین مسلمین همچون پیامبر و یا وصی اوست.
گر چه برخی از مجتهدین در مقام استدلال در ظهور برخی از آیات و روایات بر اختصاص منصب قضاء به ائمه (ص) بعد از پیامبر (ص) تردید نموده اند. اما در اساس بحث هیچگونه تردیدی وجود ندارد، و چنانکه نویسنده مجموعه فقهی، جواهر الکلام، بیان نموده : ثبوت ولایت قاضی و مشروعیت حکم او مبتنی بر اذن امام است و این امری است مورد اتفاق نظر تمامی فقهای شیعه و اجماع به هر دو قسمش بر آن گواهی می دهد.

 

اذن عام و اذن خاص :
صدور اجازه از ناحیه امام (ع) برای تصدی منصب قضاء بر دو گونه است:
نخست آنکه: امام فرد معیّنی را برای تصدی قضاء بین مردم برگزیده که بدان اذن خاص گویند. راه دیگر آنکه امام با اذن کلی و عام، اجازه تصدی به کسانیکه شرایط آن را دارا باشند بدون تعیین فرد مشخصی داده باشد که از آن به اذن عام تعبیر می شود.
چگونگی امامت جامعه اسلامی پس از پیامبر اسلام (ص) از لحاظ تاریخی به دو مقطع حضور و غیبت تقسیم گردیده، بدیهی است که در زمان حضور امام، قاضی منصوب از ناحیه او حق حکومت و قضاء داشته، گر چه در همین مقطع نیز گسترش قلمرو حکومت اسلامی و تسلّط حکام جور بر برخی از ممالک اسلامی و ناممکن بودن نصب قضات معین برای شیعیان موجب گردیده تا انتصاب قاضی در این ایّام نیز با اذن عام امام صورت پذیرد. از بحث تاریخی که بگذریم مسلماً در زمان غیبت امام که تا زمان قیام و ظهور حضرت مهدی (عج) ادامه خواهد داشت فرد و یا افراد معیّنی برای تصدی قضاء برگزیده نشده اند.
بر اساس اخبار و احادیث رسیده از جمله روایت ابی خدیجه از امام صادق (ع) و همچنین مقبوله عمرابن حنظله است بدین شرح که : " سئلت ابا عبدالله (ع) عن رجلین من اصحابنا، یکون بینها منازعه فی دَین او میراث، فتحاکما الی السلطان اوالی القضاه أیحّل ذلک؟ فقال: من تحاکم الی الطاغوت فحکم له فانما یاخذ سُحتاً، و ان کان حقّه ثابتاً لانّه اخذ بحکم الطاغوت و قدامرالله ان یکفر به قلت: کیف یصنعان؟ قال : انظرو الی من کان منکم قدروی حدیثنا و نظر فی حلالنا و حرامنا و عرف احکامنا، فارضوا به حاکما فانی قدجعلته علیکم حاکماً فاذا حکم بحکمنا فلَم یقبل منه فانمّا بحکم الله استخّف و علینا ردّ، والراد علینا، الراد عَلی الله و هو علی حدّ الشّرک.
ترجمه: سؤال شد از امام صادق (ع) که اگر دو نفر از دوستان ما در رابطه با دین و میراث نزاع کردند و این نزاع را پیش سلطان یا قضاه طاغوت ببرند آیا صحیح است؟ امام فرمودند هر کسی که حاکم طاغوت را به قضاوت بگیرد و او حکم دهد هر چند بر حق باشد عمل حرام انجام داده ، چون طاغوت را به حکمیت و قضاوت گرفته و خدا امر کرده است که آنان را تکفیر کنید. سؤال شد پس چه کنند؟
فرمود: مراجعه کنید به کسانی که احادیث ما را می دانند و در حلال و حرام دقت دارد و احکام ما را می شناسد، پس به این حاکم راضی شوید و انتخاب کنید.
پس من این حاکم را قبول دارم و اگر چنانچه حکم کرد و کسی حکم او را نپذیرفت مانند این است که حکم خدا سبک شمرده و ما را رد کرده است ، و هر کس ما را رد کند خدا را رد کرده و حدّ او حدّ مشرک است.
فلذا اذن عام امام قطعاً تحقق یافته بدین بیان که در زمان غیبت نه تنها به واجدین شرایط قضاء اجازه دادرسی داده شده بلکه بر ایشان واجب است تا به امر مهم دادرسی پردازند، بنابراین قضات واجد شرایط در زمان غیبت منصوب به اذن عام امام بوده و حکمشان نافذ و جاری است .
این موضوع نیز مورد اتفاق آراء تمامی فقهای شیعه بوده و چنانکه نویسنده " جواهرالکلام " فرموده، اجماع بهر دو قسمش بر آن گواه است.

 

انتصاب قاضی در زمان غیبت :
قبلاً گفتیم که اذن امام در صحت حکم قاضی شرط است چرا که قضاء شأنی از شئونات حکومت است و حکومت در جامعه انسانی ویژه برگزیدگان خدا یعنی پیامبر و امام شخصاً و یا با گماردن دیگران امر دادرسی را به انجام می رسانند و در زمان غیبت نیز به واجدین شرایط اجازه قضاء داده شده است.
نقد بر این دیدگاه: ناگفته نماند که جدای از اصول کلی که در این رابطه در فقه شیعه بیان گردیده از آن جهت که به جز چند مقطع محدود در طول تاریخ اسلام اسباب حکومت شیعه فراهم نگردیده تصویر روشنی از اسلوب حکومت در زمان غیبت و رابطه قضاء با سایر مناصب حکومت ترسیم نشده، به طور کلی دو دیدگاه در این رابطه وجود دارد: در دیدگاه نخست بجز ولایت و حاکمیت محدودی که برای فقیه در زمان غیبت، مانند ولایت بر قضاء و همچنین فتوی دادن در احکام فرعی شرعی و اجرای حدود (در صورت امکان) ثابت گردیده، چگونگی انجام سایر امور جامعه را ساکت گذارده اند، به عبارت دیگر در این بینش سخن از چگونگی نوع حکومت در زمان غیبت و ارتباط ارکان و عناصر اساسی حکومت و مناصب آن با یکدیگر به میان نیامده، بدیهی است که این دیدگاه گذشته از ناسازگاری آشکاری که با اصول اعتقادی شیعه یعنی امامت و عدالت دارد از لحاظ عملی نیز به شدت قابل انتقاد می باشد، چگونه می توان ولایت بر قضاء و ... را برای فقیه در زمان غیبت مسلّم و شرعی و عملی دانست، اما ولایت او را در اصل حکومت به معنای عام آن که در حقیقت منشاء و ریشه سایر شعب حکومت از جمله قضاء می باشد نادیده انگاشت؟ دیدگاه دوم از آن کسانی است که رأی به ولایت عام و مطلق فقیه در زمان غیبت داده اند. در این نظریه: فقیه واجد شرایط رهبری در زمان غیبت به نیابت عام از امام معصوم بر کلیه شئونات و امور حکومتی که گریزی از آن در جامعه انسانی نیست ولایت داشته بنابراین با تحقق چنین حکومتی تکلیف مناصب ویژه حکومت و رهبری از جمله قضاء روشنتر از نظریه نخست تعیین می گردد.
بطور کلی می توان گفت بر اساس نظریه دوم علاوه بر اذن امام معصوم نصب قاضی از ناحیه حکومت و از سوی ولی فقیه و یا فرد و تشکیلاتی که او تعیین می نماید شرط لازم می باشد، پرهیز از چندگانگی قضاء و لزوم وحدت رویه قضایی و جلوگیری از تشتت آراء قضات در جوامع پیچیده و گسترده امروزی به حق از ارکان امنیت اجتماعی بوده و بدون آن هرج و مرج قضایی و اجتماعی اجتناب ناپذیر خواهد بود.

 

انتصاب قاضی در دیدگاه اهل سنت :
اذن امام و رهبری جامعه اسلامی برای تصدی منصب قضاء در دیدگاه دانشمندان اهل سنت که متأثر از وقایع تاریخ اسلام پس از رحلت پیامبر گرامی (ص) معتقد به خلافت بر اساس شورا گردیده اند، به گونه ای دیگر مطرح می باشد، گر چه ایشان نیز همچون شیعه عموماً برآنند که : منصب قضاء و دادرسی از مناصب حکومت است و مشروعیت آن منوط به اجازه (نصب) رهبر جامعه اسلامی می باشد.

 

خلافت بر اساس شورا چیست؟
- مراد از شورا الزاماً انتخاب اکثریت مردم بصورت مستقیم نمی باشد چنانکه شورای تعیین کننده خلیفه پیامبر پس از رحلت آن بزرگوار جمعی محدود و مرکب از چند نفر صحابه و صاحب نظر بود. بطور کلی در بیان چگونگی امامت جامعه اسلامی پس از (پیامبر ص) نزد اهل سنت نیز وحدت نظر وجود ندارد (منظور غیر از خلفای راشدین می باشد) و نظریات متعددی از جمله: بیعت عموم مسلمین : انتخاب شورای مرکب از صاحبنظران ، ترکیبی از شورا و وصایت (چنانکه در مورد خلیفه دوم واقع شده) ابراز گردیده، همچنین در مورد برشماری شرایط رهبری نیز اتفاق نظریست ( برخی از فرق اهل سنت از جمله مالکیه معتقدند: یکی از شرایط رهبری قریشی بودن و همچنین تکلیف مشروعیت نظامهای حکومتی که پس از خلفای راشدین (ابوبکر، عمر، عثمان و علی) روی کار آمده اند به درستی مشخص نیست، مجموعاً می توان گفت در دیدگاه دانشمندان اهل سنت مشروعیت نظامهای حکومتی ناشی از قهر و غلبه است نه ناشی از فضیلت که شیعه بر آنست.
ولی اعتقاد به این که مفهوم " اولوالامر" که اطاعتشان در کتاب الهی واجب گردیده مفهومی است عام که شامل خلفاء و حکام و سلاطین بلاد اسلامی می شود، و همچنین عدم اعتقاد به وصایت در امامت و عدم اعتقاد به لزوم عصمت رهبری جامعه اسلامی پس از پیامبر و از سوی دیگر تعدّد حکومتها در قلمرو حکومتی اسلام بویژه در زمان خلافت خلفای عباسی و بعد از آن ، و تظاهر به ستم و فسق بسیاری از حکام بعنوان واقعیات تاریخی، مسائلی را فراروی فقهای اهل سنت قرار داده و موجب بروز آراء و نظریات گوناگون و بعضاً متضادی در این باره گردیده است.
اجمالاً می توان گفت این نظریه که اذن امام در صحت قضاء شرط لازم است و بدون آن حکم قاضی هر چند که به عدالت و حق حکم نماید جایز نیست مورد قبول تمامی فقهای شیعه و قریب به اتفاق دانشمندان اهل سنت می باشد با این تفاوت که امام در بینش شیعه، دوازده معصوم می باشند و نزد اهل سنت هر حاکمی که بر ممالک اسلامی حکم راند ولو آنکه فاسق باشد. البته به هنگام بحث از شرایط امامت فقهاء و علمای اهل سنت نیز برای امام شرایط متعددی از جمله عدالت ذکر نموده اند. ولی با توجه به اینکه اطاعت اولوالامر که بنظر ایشان همان حکام و سلاطین می باشند واجب و از اهم واجبات است برآنند که هرگاه ولّی و حاکم و امام جامعه اسلامی ولو مرتکب گناه شده و بدون آنکه عادل باشد بر مسند حکومت تکیه نماید، عمل او حرام است اما در عین حال حکم و ولایتش نافذ و اطاعت او و پذیرش احکام او واجب می باشد.
چگونگی انتخاب قاضی و گماردن آن :
گفتیم که اذن امام در قضاء شرط حتمی و لازم است و گفتیم که هرگاه منطقه ای از بلاد اسلامی خالی از قاضی بود ( بدلیل نبود و یا مرگ و یا عزل قاضی آن) بر رهبر جامعه اسلامی واجب است تا فرد واجد شرایط را برای حل و فصل دعاوی بر گزیده و راهی آن منطقه نماید.
به عبارت دیگر : هرگاه امام فرد واجد شرایط و ذیصلاح برای تصدی قضاء را شناخت طبیعی است که او را برگزیند وگرنه با فراخوانی اهل علم و مناظره با ایشان و بررسی احوال و خصوصیات پس از آنکه صلاحیت علمی و سایر شرایطی که در قضاء معتبر است، از جمله عدالت فرد برایش قطعی گشت وی را انتخاب نموده و به هنگام انتصاب و تفویض ولایت قضاء دو شاهد عادل را بعنوان گواه بر انتصاب فراخوانده و حکمی مکتوب که غالباً از آن تعبیر به " عهد" می شود که علاوه بر حکم انتصاب وی توصیه به تقوی و طاعت خدا و دیگر نک

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی شرایط قاضی در فقه اسلامی

دانلود مقاله بررسی گرایش به خانه گریزی در میان دختران

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله بررسی گرایش به خانه گریزی در میان دختران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

بررسی گرایش به خانه گریزی در میان دختران نوجوان تهران در سال 1386
پیشگفتار :
خانه گریزی به چه معناست؟ اهداف پژوهش چیست؟ تاریخچه خانه گریزی چیست؟ ازچه جامعه آماری و با چه روشی این پژوهش انجام گرفته است؟ و....
پاسخ به این سوالها و بسیاری از پرسشهای دیگر درباره خانه گریزی در این پژوهش در 5 فصل تدوین شده است. بخش نخست در مورد خانه گریزی ، اهداف پژوهش ، اهمیت موضوع و فرضیات است.
در فصل دوم پیشینه خانه گریزی مورد بررسی قرار می گیرد و در فصل سوم جامعه آماری ، تعداد افراد ، روش پژوهش و.... بررسی می شود.در فصل چهارم جداول و نمودارهای استخراج شده از برنامه spss مورد ارزیابی قرار می گیرد و در نهایت نتیجه گیری از این پژوهش ، پیشنهادها و.... مورد بررسی قرار می گیرد.
امید آنکه این پژوهش بتواند برای دیگر افراد مفید واقع شود و بتواند معضل فرار از خانه را کاهش دهد.

 

 

 

چکیده
این پژوهش در ارتباط با خانه گریزی دختران نوجوان است و عواملی که باعث بوجود آمدن این معضل می شود در این پژوهش شناسایی شده است.در این پژوهش از 25 نفر از دختران نوجوان نظر خواهی شده که در واقع با استفاده از پرسشنامه میزان گرایش آنها به خانه گریزی سنجیده شده است.بعد از کد گذاری در مورد پاسخ های آنها ، اطلاعات را وارد برنامه SPSS کرده و تمامی موارد استخراج شده است.
در واقع به این نتیجه رسیدیم که بین متغیرهایی که در پژوهش ذکر شده و خانه گریزی هیچ گونه رابطه معناداری وجود نداشته است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 


مقدمه
شاید پدیده دختران فراری از منزل و یا آنچه اصطلاحاً «دختران خیابانی» گفته می شود یکی از مشکلات بسیار پیچیده ای است که مرکز رسمی و غیر رسمی در تهران و درجات کمتر شهرهای دیگر با آن درگیر هستند.این پدیده فقط به فرار دختران از خانه محدود نمی شود بلکه پیامدهای دیگری نیز به دنبال دارد که افتادن در دام اعتیاد ، شبکه های فساد از جمله آنهاست.
پدیده دختران فراری یا فرار دختران از منزل در هر جامعه ای وجود دارد و واقعیتی غیر قابل انکار است.در کشور ما نیز به علت ازدیاد تعداد این دختران ، طی سالهای اخیر به عنوان معضلی اجتماعی مطرح شده است.
شاید ما فرار از خانه را به عنوان یک جرم تلقی کنیم ولی همانطور که اشاره شد این مسئله یک آسیب اجتماعی است که خود موجب بوجود آمدن مشکلات بعدی است.در واقع بر روی پدیده فرار از خانه عواملی تاثیر گذار است و این عوامل باعث جدی تر شدن این مسئله می شود.
در جوامع دیگر نیز دختران در پاسخ به شرایط نامطلوب ، اقدام به فرار از خانه می کنند که در بسیاری از این کشورها نهادهای یاریگری و حمایتی قوی وجود دارد ، ولی در کشور ما دختری که از خانه فرار می کند از ترس دستگیری ، بازداشت ، زندان و یا حتی بازگرداندن به منزل از دست سیستم قضایی نیز فرار می کند و از تماس با موسسات اجتماعی خودداری می کند.
پس بهتر است قبل از آنکه شاهد پیامدها و بحرانهای اجتماعی ، فرهنگی و روانی این مسئله باشیم و قبل از آنکه پیامدهای آن ، کیان روابط انسانی و خانوادگی و امنیت روانی و اخلاقی جامعه را به خطر اندازد ، متخصصان و برنامه ریزان طرحی نو در افکنند تا با این مسئله برخورد درست صورت گیرد.از طرفی دختران فراری واقعیت امروز جامعه ما هستند.به نظر می رسد که می توان با تقویت و گسترش نهادهای یادیگری و مدد کاری و.... از پیامدهای آن کاست.

 

 

 

 

 

 

 


بیان مسئله
دختران فراری عموماًً کسانی هستند که به دلایل گوناگونی مانند ، اعتقاد به اینکه در خانواده به آنان بی توجهی شده است ، یا تحت تاثیر ساز و کارهای روانی برای رسیدن به امنیت روانی و رهایی از سلطه ی والدین ، در پی یافتن قدرتی شایسته بر می آیند تا با تسلیم شدن و اطاعت از آنان ، نگرانی و اضطراب درونی خود را کاهش دهند.
شاید بتوان گفت : دختران فراری از گروه افرادی هستند که در خانه احساس امنیت نمی کنند و پنداشت صحیحی از اوضاع و احوال بیرون از خانه ندارند ، اینان زمانی به اشتباه خود پی می برند که در بیرون از خانه مورد سو استفاده قرار می گیرند و موقعیت برای بازگشت آنان مشکل تر می شود.
فرار از خانه تقریباً در همه کشورها صورت می گیرد و از آن به عنوان یک معضل خانوادگی- اجتماعی نام برده می شود.اما چیزی که شایان ذکر است این که فرار دختران بیش از پسران گزارش شده است.بدیهی است فرد فراری اگر دختر باشد احتمال بیشتری دارد که وضعی ناگوارتر از هر پسر فراری داشته باشد.از این رو به فرار دختران بیشتر تاکید می گردد.
در فرار دختران از خانه عوامل بسیار گوناگونی نقش دارد مانند : عوامل اقتصادی ، فرهنگی ، خانوادگی و... البته می توان گفت مشکلات رفتاری هم می تواند در روابط اعضای خانواده تاثیر بسزایی داشته باشد.با توجه به اینکه خانواده ها حقوق مساوی برای فرزندان دختر و پسر خود قائل نیستند.اما بطور معمول حمایت و مراقبت بیشتری درباره دختران معمول می دارند.بعضی از خانواده ها بدون آگاهی دادن به دختران و تبیین علت مراقبت والدین فقط به شدت نسبت به آنان سختگیری می کنند و آنها را مورد محدودیت های مختلف قرار می دهند و گاه کوچکترین رفتار آنان را مورد تنبیه قرار می دهند و در بسیاری از موارد حفظ و مراقبت از آنان را با خشونت در هم می آمیزند و تعصب والدین به منبعی برای ایجاد اختلاف با دخترانشان تبدیل می شود و هنگامی که دختران از وضعیت پیرامون خود مطلع می شوند و در زمانی که بیش از حد تحت فشار باشند می گریزند.
اما همانطور که عدم توجه به نیازهای عاطفی فرزندان می تواند عامل فرار از خانه باشد توجه بیش از حد والدین و در اختیار بودن امکانات رفاهی فرد و داشتن آزادی مطلق هم می تواند مسائلی را به بار آورد.
اشتغال والدین و عدم حضور آنها باعث می شود که کنترلی بر روی رفتار اعضای خانواده نداشته باشند و همین امر نیز باعث فرار می شود.به نظر بسیاری از صاحب نظران مهمترین علت عمده فرار از خانه عامل اقتصادی و یا همان (فقر) است.
مارکس معتقد است که جنایت ، فحشا ، فساد و فرار از خانه در درجه نخست ناشی از فقر است که زاییده سیستم سرمایه داری است.بدین سان که عده معدودی با در اختیار گرفتن وسایل تولید ، ثروت ها را بطور نامساوی قسمت می کنند و تناقضات را پدید می آورند و تحت تاثیر این عقاید امروزه بسیاری از پدیده های جامعه را به چگونگی وضع اقتصادی نسبت می دهند.
اما اجتماع را نیز نمی توان نادیده گرفت که بی شک یکی از عوامل لغزش جوانان است.
طبق نظریه ساترلند در مورد اجتماع ، انتقال فرهنگی عموماًً در فرد از طریق گروههایی نظیر دوستان یا خانواده آموخته می شود که می تواند زمینه ی انحرافات در فرد شکل گیرد.
اما اسگودنیز معتقد است ، هر چقدر میزان گذران جوان و فرد با گروههای همسن خود بیشتر باشد فرد همانند آنها می شود و برای کسب احترام در گروه به رفتارهای ضد اجتماعی تشویق می شوند و با عضویت در این گروهها ارزشهای نادرست از جمله برخورد با امر و نهی والدین و .... در آنها تقویت می شود.
اما کیدکران معتقد است که انزوا و فقدان نظارت و کنترل و کم ارزشی را به عنوان عامل اصلی فرار از خانه می داند و معتقد است والدینی که فرزندان آنها فرار می کنند حمایت کمتری از فرزندان خود به عمل می آورند.بی شک شهر نشینی افراد نیز به معضل فرار از خانه دامن زده است.به نظر می رسد بافت اجتماعی شهرهای بزرگ و پیچیدگی روز افزون زندگی شهری فرصت ارتکاب جرایم و رفتارهای ضد اجتماعی را فراهم می کند اما شاید این علت به تنهایی کافی نباشد.
تقلید هم می تواند به نوبه خود سهم به سزایی را در کنار دیگر عوامل فراهم سازد ، این تقلید می تواند به طرق مختلف صورت می گیرد.
این تقلید می تواند از رفتار مجرمانه والدین صورت گیرد ، اما به نظر می رسد وسایل ارتباط جمعی نیز بی تاثیر نباشد ، فیلم هایی که به خاطر دستیابی به آرزوها و برقراری روابط عاشقانه میان جوانان مشوق آنها می شود.وسایل ارتباطی که شاید نوجوانان و یا جوانانی که هنوز به استقلال کاملی نرسیده اند آنها را به فرار از خانه تشویق می کنند.
اما مهمترین عاملی که بیشترین تاثیر را دارد خانواده است.خانواده هایی که دختران را به اجبار وادار به ازدواج می کنند ، خانواده هایی که فرزندان بسیاری دارند و کمی درآمدشان علتی می شود تا نیازهای متعدد فرزندشان برآورده نشود ، کسانی که از حضور ناپدری و نا مادری در خانه رنج می برند.... می تواند به معضل فرار از خانه تبدیل شود.
بیکاری و یا اشتغال هم از دیگر عواملی است که بر روی فرار از خانه می تواند تاثیر داشته باشد.البته دورکیم هم عامل انحرافات و بزهکاری را فقر و بیکاری می داند و نیز تغییر ارزشها را به عنوان یک عامل تهدید آمیز برای جامعه بیان می کند.
معضل فرار از خانه در هر طبقه اجتماعی می تواند اتفاق بیافتد و همچنین می تواند اثراتی را بر روی جامعه و خانواده بگذارد.
البته مسئله خانه گریزی بنابر انگیزه افراد با هم متفاوت است.بعضی از افراد فرار می کنند تا به تمایلات و خواسته های خود برسند و بعضی دیگر به این علت که خود را از تمامی قید و بندهای زندگی رها کنند.
طلاق و اثراتی که بر روی خانواده و فرزندان می گذارد ، کشمکش ها و جدال هم از دیگر علت های خانوادگی است که می تواند به عاملی برای فرار از خانه تبدیل شود.
اما واقعاً چگونه می توان این معضل اجتماعی را حل نمود؟
بنابر نظر دورکیم ، کاری را به خاطر جرم بودن محکوم نکنیم بلکه از آن جهت که آن را محکوم می کنیم جرم تلقی می شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


اهداف پژوهش :
اهداف کلی :
بررسی و شناخت عوامل مرتبط با خانه گریزی نوجوانان به منظور کاهش آسیب های اجتماعی مرتبط با آن.

 

اهداف جزیی :
الف) بررسی و شناخت عوامل اقتصادی مرتبط با خانه گریزی نوجوانان.مانند : فقر ، افزایش بیکاری در جامعه پایین بودن سطح درآمد و....
ب) بررسی و شناخت عوامل اجتماعی مرتبط با خانه گریزی نوجوانان.مانند : رشد سریع شهر نشینی ، وجود دوستان ناباب ، رشد سریع جمعیت و...
ج) بررسی و شناخت عوامل فرهنگی مرتبط با خانه گریزی نوجوانان.مانند الگو برداری از برنامه های رسانه ی تصویری مانند ماهواره ، سست شدن بنیان های اساسی خانواده ، ناهماهنگی میان ارزش های فرهنگی و...
د) بررسی و شناخت عوامل خانوادگی مرتبط با خانه گریزی نوجوانان.مانند : طلاق والدین ، بزهکار بودن والدین ، محدودیت های شدید خانواده و....

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   144 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی گرایش به خانه گریزی در میان دختران

دانلود مقاله ابزار برقی نیمه هادی

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله ابزار برقی نیمه هادی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

دوران جدید از علم الکترونیک هیدرولیکی برقی با معرفی تراستورها در اواخر دهه 1950 آغاز شد. امروزه انواع مختلفی از ابزار برقی و هیدرولیکی برای کاربرد در فرکانس ها و قدرت های بالا در دسترس وجود دارد. برجسته ترین ابزار برقی و هیدرولیکی تراستورهای محل ورود گیت و خروج روشن خاموش ترانزیستور های دارلینگتون هیدرولیکی برقی و ترانزیستورهای دوقطبی گیت روکشدار شده (iGBIs) می بشند. ابزار هیدرولیکی قبرقی نیمه هادی مهمترین عناصر عملکردی در تمامی کاربردهای تبدیل قدرت برق محسوب می شود.
ابزار برقی اساساً به عنوان سوئیچ هایی برای تبدیل قدرت از یک شکل به شکل یدیگر به کار برده می شوند. آنها در سیتسم های کنترل موتوری ذخایر برقی متداوم انتقال جریان مستقیم با ولتاژ بالا ذخایر قوه گرم سازی القایی و در بسیاری از سایر کاربردهای تبدیل قدرت به کار برده می شوند. بررسی ویژگی های اصلی این ابزارهای موتوری در این فص آمده است.
تیراستور و ترایاک (مهار نیرو)
از تراستورها همچنین یک کننده گاهی کنترل شونده سیلیکونی نام برده می شود. که اساساً یک دستگاه pnpn هم کنشگر سه قسمتی چهار لایه می باش.د که دارای 3 ترمینال یا پایانه می باشد:
آند، کاتد و گیت محل ورودی، خروجی این دستگاه به واسطه ایجاد یک پالس کوتاه در مسیر گیت و کاتد روشن می شود.
به محض روشن شدن دستگاه گیت کنترل خود را برای خاموش کردن دستگاه از دست می دهد. و خاموش شدن به واسطه ایجاد ولتاژ برعکس در آند و کاتد رخ می دهد. شکل تراستور و ویژگی های ولتاژ آمپر آن در نمودار 3001 آمده است. اصولاص 2 طبقه بندی در مورد تیراستورها وجود دارد: دستگاه حرکت برگردان (که جریان متناوب را به جریان مستقیم تبدیل می کند و حرکت وارون می سازد که جریان مستقیم را به متناوب تبدیل می کند) تفاوت میان یک دستگاه تیراستور برگردان و وارون ساز زمان پایین خاموش شدن دومی می باشد. تیراستورهای برگردان پایین است و در کاربردهای دگرسو سازی های طبیعی استفاده می شوند. تیراستورهای وارون ساز در کاربردهای تبدیل برق اضطراری همچون جاپرها dc-dc و وارون سازی dc-ac استفاده می شوند. تیراستورهای وارون ساز به ویسله تبدیل جریان به صفر با استفاده از یک مدار خارجی تبدیل برق خاموش می شوند. و این امر مستلزم اجزای سازنده تبیدل برق اضافی می باشد. از این رو خسارات اضافی در دستگاه وارون ساز جریان را موجب می شود.
تیراستورها در شرایط جریان های موقتی و قابلیت dv/dt بسیار قوی و نیرومند عمل می کنند. ولتاژ پیشین در تیراستورها حدود 5/1 تا 2 ولت می باشد. و حتی در جریان های بیشتر در ترتیب A1000 اغلب به 3 ولت هم می رسد.
هنگامی که میکروولتاژ پیشین کاهش برق دستگاه را در هر جریان ایجاد شده مشخص می کند کاهش برق تغییر یافته تبدیل به فاکتور مسلمی برای تحت تاثیر قرار دادن دمای هم کنشگر و بخش نیم رسانا در فرکانس های بسیار بالا م یشود. به همین علت ماکزیمم فرکانس های متغیر ممکن که از تیراستورها استفاده می کنند، در مقایسه با سایر دستگاه های برقی که در این فصل به آنها اشاره شده است محدودتر می باشد.
تیراستورها دارای قابلیت و توان مقاوم I2t می باشند و به وسیله فیزوها محافظت می شوند. قابلیت جریان فراتاخت بدون تکرار تیراستورها حدود 10 برابر جریان زاویه چهارگوشی دار میانگین ریشته رده بندی شده آنها می باشد. (rms) آنها باید توسط شبکه های اتصالی سربالایی به دلیل تاثیرات
di/d+ , dv محافظت شوند. اگر dr/dt مشخص شد. افزایش یابد تیراستورها ممکن است هدایت جریان را بدون استفاده یک پالس گیت (محل خروج و ورود) شروع کنند. در کاربردهای تبدیل جریان dc به ac لازم است از یک دیود غیر موازنی با میزان سرعت و براورد یکسان و مشابه در طول مسیر هر یک از تیراستورهای اصلی استفاده کنید. تیراستورها تا v 6000 و A 3500 قابل دسترسی و استفاده هستند.
یک ترایاک در واقع به طور عملکرد یک جفت از تیراستورهای برگردان جریان که به طور غیرعادی با هم مرتبط اند می باش.د شکل ترایاک و ویژگی های ولت آمپر آن در نمودار 3002 نمایش داده شده است. بعلت تلفیق و یکی سازی، ترایاک از ویژگی dr/dt دوباره به کار برده شده ضعیف، حساسیت ضعیف جریان گیت ورودی و خروجی در زمان روشن بودن دستگاه طولانی تر بودن مدت زمان خاموشی برخوردار می باش.د ترایاک اساساً در کاربرد های کنترل فاز همچون تنظیم کننده ac برای روشن کردن و کنترل فن و همچنین در رله های حالت جامد به کار برده می شوند.
تیراستورهای خاموش کننده گیت: (GTO)
GTO در واقع ابزار برقی می باشند که با یک پالس کوتاه جریان گیت روشن شده و به واسطه ایجاد یک پالس گیت برعکس جریان خاموش می شوند. این دامنه نوسان جریان بالعکس گیت بستگی به جریان آندی دارد که خاموش می شود. بنابراین نیازی به یک مدار دگرسو سازی خارجی برای خاموش کردن آن نیست. زیرا خاموش شدن به واسطه میان پر زدن مستقیم رساناگر ها به مدار گیت تامین می شود و زمان خاموش شدن آن بسیار کوتاه می باشد. در نتیجه قابلیت بیشتری نسبت به ترانزیستورها برای عملکرد با فرکانس بالا در اخترا قرار می دهد. نماد GTO و ویژگی های خاموش شدنش در نمودار 30.3 نشان داده شده است.
GTO داارای قابلیت و توانایی مقاوم I2t می باشد و در نتیجه با فیزوهای نیم هادی قابل محافظت هستند. برای قابل اطمینان بودن عملکرد GTO جنبه های حیاتی و مهم طراحی مناسب از مدار خاموش کردن گیت و مدار اتصالات سربالایی آن می باشد.
1- یک GTO از دریافتی جریان خاموش کردن ضعیفی بنا به تعریف 4 به 5 برخوردار است. بعنوان مثال یک جریان اوج 2000 آمپری GTO ممکن است مستلزم یک جریان 500 آمپری از جریان گیت بالعکس باشد. همچنین در یک GTO تمایل به جفت شدن در دماهایی بالاتر از 125 درجه دارد. GTO تا جریان های حدود 4500 و 2500A قابل دسترسی هستند.
تیراستورهای بالعکس کننده جریان (RCT) و یکسو کننده کنترل شونده سیلیکونی نامتقارن (ASCR) معمولا در کاربردهای وارون سازی جریانی، یک دیود در حالت غیر موادی به تیراستور برای اهداف تبدیل جریان برق آزادسازی جریان متصل می شود. در RCT ها دیود با یک تیراستور تعویض متغیر جریان سریع در کی تراشه سیلیکوی تک ادغام شده است. بنابراین شمار ابزار موتوری و برقی قابل کاهش است.
این ادغام و ترکیب منجر به بهود و پیشرفت ویژگی های دینامیکی و استاتیکی راهی تندکارایی عملکرد نهایی مدار آن می شود. RTC ها اساساً برای کاربردهای خاصی همچون کشش طراحی شده اند. دیود ناموازی ولتاژ بالعکس را در مسیر تیراستور از 1 به 20 ولت تغییر محدود می کند. همچنین به خاطر عمل احیا بالعکس دیودها ممکن است زمانی که دیود از ولتاژ بالعکس خود دوباره پوشانده می شود تیراستور دوباره به کار برده شده در حد بسیار بالا به نظر آیند.
این امر استفاده وسیع شبکه های RC بزرگ و وسیع را برای حذف کردن ولتاژهای موقتی و گذرا ضروری ساخته است. همینطور که دامنه کاربرد تیراستورها و دیودها به فرکانس های بالاتر افزایش می یابد. شارژ بازیافت بالعکس آنها به طور روزافزونی مهمتر می شود. شارژ بازیافت و احیای بالعکس در سطح عالی و بالا به اتلاف انرژی و برق بیش از حد در هنگام انتقال منجر می شود.
ASCR، از قابلیت حذف و جلوگیری کردن جریان مشابهی همانند تیراستور وارون ساز جریان رخ می دهد. برخوردار است. اما دارای یک تیراستور محدود بالعکس از یک سرعت و برآ‎ورد مشابه می باشد. ASCR دارای این ویژگی خاص می باشد. زمان خاموش شدن سریع که در نتیجه می تواند در یک فرکانس بالاتر از یک SCR عمل می کند. از آنجائی که زمان خاموش شدن آن به وسیله یک عامل تقریباً 2 برابر پاینی کاهش آورده می شود. اندازه اجزای سازنده تبدیل جریان برق آن نیز به نصف کاهش می یابد. به همین علت خسارات و اتلاف انرژی در انتقال جریان نیز کاهش خواهند یافت. تکنیک های خاموش کردن با استفاده از گیت برای کاهش حتی بیشتر زمان خاموش کردن یک ASCR به کار برده می شوند. کاربرد یک ولتاژ منفی در یک گیت در مدت زمان خاموش بودن دستگاه کمک می کند. به تخلیه کردن بار الکتریکی ذخیره شده در دستگاه و هم چنین به مکانیزم احیاء و بازیافت نیز کمک می کند. این امر کاهش مدت زمان خاموش شدن را به وسیله یک فاکتور مهم تا حدود 2 برابر دستگاه های معمولی و سنتی تحت تاثیر قرار می دهد.
ترانزیستورهای برقی (موتوری هیدرولیکی)
ترانزیستورها موتوری در کاربردهایی از 1، 2 گرفته تا چندین هزار کیلووات استفاده می شوند و فرکانس ها را تا حدود 10KHz تغییر می دهند. ترانزیستورهای موتوری به کار برده شده در کاربردهای تبدیل جریان برق عمدتاً از انواع npn می باشند. این ترانزیستورها با ذخیره جریان اصلی کافی روشن می شوند و این محرک پایه باید در طول دوره هدایت جریان آن کاملا حفظ شود. با جابجایی و انتقال محرک پایه و منفی کردن ولتاژ پایه این ترانزیستور خاموش می شود. ولتاژ شجاع دستگاه معمولاً 5/0 تا 5/2 ولت می باشد. و زمانی که جریان افزایش می یابد بالا می رود. نتیجتاً خسارات و اتلاف نیرو در زمان روشن بودن دستگاه بیشتر از برقرار بودن جریان افزایش می یابد. خسارات و اتلاف حالت خاموش بودن ترانزیستور بسیار کمتر از اتلاف انرژی و خسارات در حالت روشن بودن دستگاه می باشد. زیرا جریان نشت دستگاه بر طبق تعداد کمی از میلی آمپرهایی می باشد. بعلت زمان های انتقال نسبتاً زیاد تر، اتلاف و خساره انتقال جریان به طور چشمگیری با تغییر دادن فرکانس افزایش می یابد. ترانزیستورهای موتوری تنها می توانند ولتاژهای پیشین را حذف و متوقف کنند. میزان سرعت و برآورد ولتاژ بالای بالای بالعکس این دستگاه های کمتر از 5 تا 10 ولت می باشد.
ترانزیستورهای موتوری توانایی مقاوم را ندارند. به بیانی دیگر آنها تنها قادر به حذف بسیار اندک انرژی قبل از خراب شدن و از کار افتادن هستند.
در نتیجه نمی توان با فیزوهای هادی از آنها محافظت کرد. و بنابراین یک روش محافظتی الکترونیکی باید مورد استفاده قرا رگیرد.
برای حذف کردن شرایط جریان اصلی ساختار (ترکیب) های دارلینگتون معمولا مورد استفاده قرار می گیرند. و آنها اغلب در بسته های جدا و یا یکپارچه و عظیم قابل دسترسی هستند. ساختار دارلینگتون اصلی به طور شماتیک در نمودار 30.40 نشان داده شده است. ترکیب دارلینگتون مزیت خاصی را در اختیار قرار می ده.د که به طور قابل ملاحظه ای می تواند جریانی که به وسیله ترانزیستور برای یک محرک پایه داده شد. تغییر داده و افزایش دهد. برای دارلینگتون معمولا بیشتر از چیزی است که از یک ترانزیستور منفرد با جریان مشابه با افزایش ذکر شده در اتلاف انرژی در حالت روشن بودن دستگاه می باشد. در طول تغییر جریان هم کنشگر دو بخش نیم رسانای جمع کننده جریان بالعکس ممکن است تاثیرات شکسته شدن نقاط داغ را نشانا دهد که با نقاط عملیات امن جریان عکس و نقاط عملیاتی امن نیروی محرک ووردی پیشین (FBSOA) مشخص شده است. دستگاه های جدید با عدم هندسه پایه الکترون نشان در هم جفت شده و دیجیت شده، باعث توزیع و پخش جریان واحدتر می شوند. و در نتیجه باعث بهبود و پیشرفت تاثیرات شکستن ثانیه ها می شوند. معمولا در یک شبکه کمکی تغییر دهنده خوب طراحی شده عملکرد دستگه را در SOAS ها به خوبی محدود می کند.
MOSFET های موتوری (برقی یا هیدرولیکی)
MOSFET های برقی توسط سازنده ها و تولید کننده های مختفی در هندسه داخلی در معرض فروش قرار داده شده اند. (با اسمهای متفاوتی همچون مگاموسی، TMOS, SIPMOS, HEXFET). ویژگی های بی نظیر و فوق العاده آنها موجب جذاب بود بالقوه آنها برای کاربردهای انتقال و باز و بسته کردن جریان الکتریسیته است. لزوماً برخلاف ترانزیستورهای دوقطبی دستگاه هایی گرداننده و محرک ولتاژ هستند تا دانشگر جریان برق.
محل ورودی یا خروجی یک MOSEFT به طور الکتریکی با یک لایه ای از اکسید سیلیکون از منبع جدا شده است. گیت تنها موجب یک جریان فراریزش یک دقیقه ای در ترتیب و شکل نانوآمپر می شود. بنابراین مدا کشش دانشگر گیت ساده بوده و میزان اتلاف انرژی و برق در مدار کنترل گیت تقریباً ناچیز و بی اهمیت می باشد. اگرچه در حالت ثابت بودن گیت عملاً موجب هیچ نوع جریانی نمی شود. و این موضوع خیلی تحت شرایط گذرا و موقتی نمی باشد. برق پذیری گیت به منبع و گیت به زهکشی باید باردار شده و به طور مناسب و با دقت به منظور دستیابی به سرعت انتقال و باز و بسته کردن دلخواه بی بار شود. و مدار محرک یا دانشگر نیز باید از یک آمپدانس خروجی نسبتاً پایینی برای ذخیره باردار دشارژ کردن لازم و تخلیه بار الکتریکی جریان ها برخوردار باشد. شکل مدار یک MOSEFT برقی در نمودار 30.5 نمایش داده شده است.
MOSEFT های برقی اکثراً دستگاه های رسانگری هستند و زمان ذخیره ای برای حداقل رسانگری در آنها وجود ندارد.
نتیجتاً و به طور استثنایی دارای زمان های صعود و نزول سریعی هستند. زمانی که روشن می شون حقیقتاً دستگاه های مقاومی هستند در حالی که ترانزیستورهای دو قطبی ثابت کمتری را در دامنه عملکردی معمولی و نرمال از خود نشان می دهند. اتلاف انرژی در MOSEFT ها برابر است با و در دو قطبی ها برابر است با . بنابراین در جریان های پایین تر یک MOSEFT برقی ممکن است دارای اتلاف و خسارت رسانش برق کمتری نسبت به یک دستگاه دو قطبی مشابه باشد اما در جریان های بالاتر، اتلاف و خسارت رسانش ممکن است نسبت به قطبی ها بالاتر رود. همچنین با افزایش دما، بالاتر رفته و افزایش می یابد. یکی از ویژگی های مهم یک MOSEFT عدم حضور اثر ذخرابی ثانویه و بعدی که در ترانزیستور های دوقطبی وجود دارد و اتفاق می افتد می باشد. در نتیجه دارای یک عملکرد و کارایی انتقال شدیداً نیرومندی می باشد. در MOSEFT ها، ROS(on) با افزایش دما افزایش می یابد در نتیه جریان خود به خود از نقاط داغ منحرف می شوند. هم کنشگر دو بخش رسانای تخلیه دستگاه به شکل یک دیود غیر موازی بین منبع و تخلیه جریان ظاهر می شود. بنابراین MOSEFT موقتی موجب حمایت ولتاژ در مسیرهای بالعکس نمی شود. اگرچه این دیود برعکس تقریباً سریع می باشد. در مقایسه با MOSEFT بسیار آهسته و کم سرعت می باشد. دستگا های اخیر از زمان احیاء و ریکاوری دیود بسیار پایینی تا حدود 1000ns برخوردارند. از آنجائی که MOSEFT را نمی توان به وسیله فیوزها محافظت کرد روش محافظتی الکترونیکی خاصی باید در نظر گرفته شود.
با پیشرفت در تکنولوژی MOSEFT, MOS های قدرتمند شده در حال جایگزینی های قدیمی و متداول می باشند. نیاز قدرتمند و قویتر کردن MOSEFT های برقی با قابلیت مطمئن بودن دستگاه مرتبط است. اگر یک MOSEFT که در دامنه خاص خود در تمام مدت کار می کند شانس خراب شدن آن به طور فاجعه آمیزی اندک و ناچیزی باشد. اما اگر سرعت ماکزیمم (بیشینه) مطلق آن افزایش یابد. احتمال خرابی آن به طور گشرفی بالا می رود. تحت شرایط عملکردی واقعی ممکن است یک MOSEFT دستخوش جریان های زودگذر و موقتی شود هم به طور خارجی از رسانگر فشار قوی ذخیره کننده مدار یا از مداری که بعنوان مثال بخاطر ضربه های القایی فراتر از سرعت ها و برآوردهای ماکزیمم مطلق خود می رود. مدار یا از مداری که بعنوان مثال به خاطر ضربه های القایی فراتر از سرعت ها و برآوردهای ماکزیمم مطلق خود می رود. چنین شرایطی دراکثر کاربردها رخ می دهد. در اکثر موارد خارج از کنترل یک طراحی می باشد. دستگاه های نیرومند برای استقامت و تحمل بیشتر در ولتاژ در ولتاژ های کوتاه مدت گذرا ساخته شده اند. نیرومدن بودن و مقاوم بودن یکی از قابلیت های MOSEFT ها برای عملکرد در یک محیط تنشی الکتریکی دینامیکی می باشد که بدون فعال کردن هیچ کدام از ترانزیستورهای هم کنشگر دو قطبی پارازیتی عمل می کند. دستگاه قدرتمند قادر به تمام کردن سطوح بالاتر احیاء دیودی dv/dt , dv/dt های ثابت می باشد. ترانزیستور دو قطبی با محل ورودی خروجی مجزا (نارسانا) (IGBT).
IGBT ها از مقاومت مرکب (آمپدانس پاگیری) ورودی بالا و خصوصیات بارز و بالای یک MOSEFT با ویژگی رانشگر از یک ترانزیستور دوقطبی برخوردارند. IGBT به وسیله ایجاد یک ولتاژ مثبت در میان گیت و نشانگر (الکترون نشان) همانند MOSEFT روشن می شود و به وسیله منفی کردن اندک و یا صفر کردن بار گیت خاموش می شوند. IGBT ها نسبت به MOSEFT ها دارای سفت ولتاژی بسیار کمتری در سرعت ها و براوردهای مشابه هستند. ساختار یک IGBT تقریباَ شبیه به یک ترانزیستور و MOSEFT می باشد. برای یک IGBT ارائه شده ارزش حیاتی و مهم از جمع کننده جریان وجود دارد.
Cycloconverters (گردش مبدل) تغییر کننده های بسامد ac-to-ac است. و تغییر مستقیم است که به معنی انرژی است که در فرمهای دیگر درونی یا ماده بیرونی ظاهر نمی شود. بسامد بیرونی کمتر از بسامد درونی است و به طور کلی مقرب درست بسامد داخلی است Cycloconverters (گردش مبدل) به انرژی چنینی اجازه را می دهد که در شبکه بدون اضافه کردن مقیاس اندازه گیری صورت گیرد. هم چنین فاز متوالی ولتاژ بیرون می تواند قابل معکوس شدن به وسیله کنترل روش باشد Cycloconverters (گردش مبدل) کاربردهایی است که در روش هواپیمایی و راندن و به حرکت انداختن صنعتی است. اینها Cycloconverters (گردش مبدل) هایی هستند که برای همزمانی و استقرار کردن موتور کنترل هستند. عملکرد Cycloconverters (گردش مبدل) در فصول (بخش) 30.4 این فصل شرح داده شده.
مبدلهای DC-to-Ac
مبدلهای DC-to-Ac به طور کلی معکوس کننده تبدیل کننده نامیده می شوند. ذخیره ac اولین معکوس کننده dc اتس که به ولتاژ متغییر و بسامد متغیر ذخیره قدرت (توان) تبدیل می شود. به طور کلی مرکب از پل 3 فاز ارتباط دهنده با منبع قدرت (توان) است dc ارتباط دهنده با فیلتر و پل تبدیل کننده 3 فاز در ارتباط باز است.
در مورد روش بهره برداری ارتباط dc متوسطی وجود ندارد. تبدیل کننده ها می تواند قابل طبقه بندی معکوس کننده منبع ولتاژ به وسیله ولتاژ سنگین تغذیه می شود در حالیکه منبع معکوس منبع جاری تغییر یابد آن هم به وسیله ارتباط مستقر و سپس تغییر پذیری ولتاژ به دست آمده است.
VSI هم چنین می تواند قابل اجرا و کنترل در شکل کنترل یافته اری باشد و شبیه CSI و هم چنین به کار اندخاتن مدل در ولتاژ کنترل است. معکوس کننده ها در بسیار متغییر ac موتور و ذخیره قدرت و برقراری گرما و جبران کننده استاتیک VAR است.
معکوس کننده ولتاژ منبع
منبع ولتاژ 3 فاز معکوس کننده ترکیبی است که در شکل 30.13 نشان داده شده است VIS هم از موج مربعی یا در میزان کردن اپرینا هر ضربه (PWNC) کنترل می شود. در موج مربعی بسامد ولتاژ بیرونی با تبدیل کننده کنترل می شود و در کلیه برق بیرونی بین بعلاوه(+) منحنا(-) استفاده می شود هر انتقال صورت می گیرد 180 درجه جلو می رود و هر 120 درجه 6 مرحله موجی شکل دارد که در شکل 30.13(6) نشان داد شده. میدان نوسان ولتاژ بیرونی با تغییر پذیری ارتباط ولتاژ dc صورت گرفته است. و به وسیله تغییر پذیری زاویه پل 3 فاز تبدیل کننده در داخل است نوع موج مربعی VSI مناسب نیست اگر منبع dc باتری می باشد 60 مرحله ولتاژ بیرونی که قوی وست هماهنگ کننده قوی است و بنابراین نیاز به فیلتر اضافی ممکن دارد. معکوس کننده (تبدیل کننده) PWN ولتاژ بیرون و بسامد بی است که در بین معکوس کننده با تغییر پذیری پهنای ضربانهای بیرونی کنترل می شو.د
و در جلوی و به جای فاز کنترل معکوس کننده است. و روش عمومی کنترل ولتاژ و بسامد است. که در تعدیل صدای کاربرد دارد در این روش بسامد بالا مثلث حامل موجی است که با 3 فاز شکل موج قابل مقایسه است که در شکل30.14 نشان داده اند. طرح توان (قدرت) در هر فاز کلید برق در مقاطع و موجهای مثلثی قرار گرفته است.
میزان نوسان و بسامد بیرونی ولتاژ متغیر پذیر است و با تغییر پذیری میدان نوسان و بسامد مرجع و منبع سینوس است. نسبت میدان نوسان موج سینوسی حمل کننده موجی است که آن را شاخص تعدیل صدا گویند.
هماهنگی ترکیب کننده در PMN به راحتی فیلتر است چونکه آنها دارای منطقه با بسامد بالایی هستند و دارای نسبت بالای مطلوب است که حمل کننده بسامد اساسی و کاهش هماهنگی و کاهش بسامد است. دارای تکنیکهای PWN است که در ادبیات آن را ذکر کرده ایم. قسمتی که خیلی برجسته و مهم است با حذف هماهنگی انتخاب می وشد و بردار فضایی PWN است. در معکوس کنندگان اگر SCRS در طرح قدرت کلید برق استفاده شود به عنوان بیرونی بیرونی ارتباط جریان است که در خاموش کردن طرحها استفاده می شود. حالا با IGBIS قابل دسترس که در بالا 1000 A آمپر و 1000 ولت سرعت است آنهادر کاربردهای بیش از KW300 و راندن موتور قابل استفاده هستند. سرعت قدرت بالا GTO به طور کلی استفاده می شود.
و قدرت Parlinpton قدتری است که بیش از آمپر 800 تا 1200 ولت را می تواند برای کاربرد معکوس کننده استفاده شود.
منابع تبدیل کننده جریان
مخالف منابع تبدیل کننده ولتاژ جایی که ولتاژ dc با اعمال نفوذ کردن در موتور که پیچیده است ارتباط برقرار می کند. در منابع تبدیل کننده جاری جریان در موتو نفوذ می کردند اینجا میدان نوسان و فاز زاویه ولتاژ موتور بستگی به موقعیت بار موتور دارد که منابع تبدیل کننده جریان در جزئیاتی در بخش 30.4 شرح داده شده است.
ارتباط تشدیدکننده صدای تبدیل کننده
استفاده تکنیکهای کلید برق تشدید کننده صدا می تواند با topolgies خسارات در طرح قدرت (توان) را کاهش دهد آنها هم چنین اجازه می دهند که عملکرد بسامد بالا کلید برق باعث کاهش اندازه جز ترکیب کنده مغناطیسی در واحد معکوس کننده باشد. در تشدید کننده صدا ارتباط dc معکوس کننده ارتباط dc در جدول 30.15 نشان داده شده است مولد تشدید کننده صدا در معکوس کننده داخلی به معکوس کننده ولتاژ dc بر اثر تکان دادن ولتاژ dc اضافه می شود.
این مدار تشدید کننده صدا تا در نیست طرحها را که در طول فاصله ولتاژ که صفر هستند تغییر و هود آن را خاموش کننده ولتاژ صفر کلید برق اغلب کلید برق صاف (بی خطر) می گویند.
زیر کلید برق بری خطر خسارت کلید برق در طرح قدرت (توان) اغلب حذف شده است. دخالت الکترومغناطیسی (CM1) مشکلی است که کمتر رخ می دهد چونکه ضربه تشدید کننده ولتاژ تفاوت کمی dv/dt با معکوس کننده های PWM کلید برق سخت (پرخطر) دارد.
هم چنین پوشش ماشینی کمتر گسترده و کشیده می شود. چونکه تشدید کننده صدا ولتاژ dv/dt کمتر می شود در شکل 30.15 هعمه تبدیل کننده طرحها به چرخش تشدید صدای ابتدایی تبدیل شده ارتباط از یک طرح با طرح دیگیر در ولتاژ dc صفر است. معکوس کننده خارجی ولتاژ به وسیله انتگرال شماره quasi-siusoidol شکل می گیرد. مدار عبارت از طرحهای Q,D و ظرفیت فعالیتهای که فعال هستند و به ولتاژ dc محدود می شود که حدود 4/1 بار اصلاح کننده ولتاژ v است. Topologi های دیگر وجود دارند که تشدید کننده ارتباط معکوس کننده ها که در ادبیات آن را ذکر کردیم. هم چنین تشدید کنده ارتباط ac-ac معکوس کننده است که بر پایه کلید برقهای ac است که در جدول 30.14 نشان داده شده است.
این تشدید کننده ارتباط تبدیل کننده هایی هستند که کاربرد ها را در ماشین کنترل پیدا کرد. و از ذخیره قدرت، گرما دادن جلوگیری می کند. تشدید کننده ارتباط تبدیل کننده تکنولوژی است که هنوز در پیشرفت مرحله برابر کاربردهای صنعتی است.
تبدیل کننده های DC-DC
تبدیل کننده های DC-DC که برابر تبدیل نامنظم ولتاژ dc به ولتاژ منظم یا تغیر ولتاژ dc در خارج است آنها به طور گسترده در شکل کلید برق dc و ذخیره کننده قدرت و در dc کاربردهای موتور است. در dcکنترل عملکردهای موتور را کنترل ساطوری گویند. منابع ولتاژ درون معمولاً باطری یا گرفته شده از منبع قدرت ac است که دراصلاح کردنپل diade کاربرد دارد. این تبدیل کننده ها به طور کلیبا انواع PWN کلید برق سخت با خطر یا کلید برق صاف بی خطر که از انواع تشدید کننده ارتباط هستند. تبدیل کننده های dc-dc اغلب به صورت عمومی هستند که در شکل 30.17 نشان داده شده است.
تبدیل کننده Baclc
تبدیل کننده Bucle را مرحله پایین تبدیل کننده گویند. مرکز عملکرد توضیح به وسیله رجوع کردن به جدول30.16 است که فعالیتهای IGBT همانند کلید برق بسامد بالایی دارد. IGBT برای مدتی ton¬ منبع نهایی با بار ارتباط برقرار کرده و قدرت (توان) جاری شده از منبع به طرف بار است. در طول جریان جاری شدن از طریق چرخهای آزاد D1 و ولتاژ بار که به صورت مطلوب صفر است. میانگین ولتاژ بیرونی اینگونه است. جائیکه D چرخش وظیفه کلید برق است که به وسیله D=ton/t داده شده است جائیکه T زمان برابر یک دوره است. 1/T هم بسامد کلید برق IGBT است.
تبدیل کننده های Boost
اغلب به نام مرحله بالایی تبدیل کننده نام گذاری می شود. مرکز عملکرد به وسیله جدول 30.17 شرح داده شده است. تبدیل کننده نیرو در ولتاژ بالا تولید شده در بار نسبت به منبع ولتاژ استفاده می شود.

 

سوئیچ جریان روشن است مبدل به منبع جریان Dc متصل است و انرژی از مبدل در آن ذخیره شده است. هنگامی که ابزار خاموش باشد جریان القایی برای جریان گرفتن در دیود و بارگذاری قرار می گیرد. ولتاژ القائی در خلاف جهت نشان داده شده منفی امنیت، القا کننده ولتاژ کلی را به دلیل فراهم آوردن جریان به صورت بارگذاری شده ایجاد می کند، ولتاژ خروجی از طریق رابطه زیر به دست می آید.
بنابراین برای متغیر D در محدوده 1<D<0 ولتاژ بارگذاری یعنی
V¬out در محدوده می باشد.
مبدل (Buck- Bust): این مبدل می تواند از طریق اتصال کاهشی از طریق مبدل افزایشی تغییر یابد. خروجی ثابت ولتاژ یعنی Vout از طریق رابطه زیر داده می شود.
این اجازه می دد که ولتاژ خروجی بیشتر یا کمتر از ولتاژ ورودی باشد که بر پایه چرخشی عمومی D است. یک مبدل عمومی از این نوع در شکل 30.17 آورده شده است. هنگامی که ابزار آلات قدرتی روشن می شوند ورودی انرژی را به القا کننده ها و دیودها می رسانند. هنگامی که ابزار خاموش باشد انرژی در القا کننده به خروجی می رود. هیچ انرژی از طریق ورودی در این ز.مان مد نظر قرار گرفته نمی شود. در فراهم کننده های قدرتی Dc ظرفیت خروجی بسیار بالا تخمین زده می شود که منجر خروجی ثابت بیشتری می شود. در سیستم های Dc در حالت کاهشی و د رحالت گام به گام به صورت بازسازی.
مبدل های انتقالی Dc-Dc: استفاده مبدل های رزونانسی کمک می کند که اتلاف سوئیچ در مبدل های Dc-DC زیاد شود و عملکرد در فرکانس های انتقالی ایجاد شود. از طریق ایجاد در فرکانس های بالا اندازه مبدل های قدرتی می تواند کاهش یابد چندین نوع مختلف مبدل های رزونانسی موجود است. قابل توجه ترین شرایط در شکل C-18 نشان داده شده است. مبدل DC از لحاظ عملکردی به صورت فرکانس بالا مبدل کاملی را ایجاد می کند. ولتاژ رزونانسی به صورت دوگانه می باشد که دیودهای چند گانه را در نرظ می گیرد و سپس ولتاژ خروجی را فیلتر می کند. به جای موارد موازی بارگذاری همانطور که در شکل C-18 آورده شده است مدار رزونانسی می تواند به سری بارگذاری شود. اما انتقال دهنده در خروجی مدار می تواند در رده مدار قرار گیرد.
این سری از مدارهای کامل خصوصیات مدار کوتاه را فراهم می کد.
نوع های مختلفی از نقشه های مبدل در کتاب هایی مختلف آورده شده است. این مبدل های رزونانسی شرایط کیفی کاملا قابل توجهی را ارائه می کند.
تعریف واژه ها: روند انتقال جریان از یک دستگاه قدرتی به دیگر Commutation میزان زمان سوئیچ به انتقال زمان سوئیچ Dutycycle
کنترل کامل شرایط موجی: هر دو نیم چرخه موجی شکل مورد کنترل قرار می گیرد.
IGBT: ترانزیستور دو قطبی مبدل: مبدلی است که در آن ابزارهای قدرتی خاموش شده و در ولتاژ انتقالی Ac به Dc کار می کند.
C.3: منابع قدرتی:
آشوکابهادت
منابع قدرتی در بسیاری از عملکردهای اقتصادی و صنعتی و همچنین محصولات تولیدی مشتری مورد استفاده قرار می گیرد. برخی از احتیاجات قدرتی در سایزهای کم مورد استفاده است. به علاوه اینکه این موارد انتقال دهنده های قدرتی دارای جداسازی بین منبع و بارگذاری ایست. تغییر شکل برای ورودی و خروجی شرایط موجی شکل و قدرت انتقالی بالا مورد استفاده قرار می گیرد. اگر این ولتاژ به صورت ولتاژ AC باشد. برخی از فراهم کننده های قدرتی کنترل جریان آن را در دست می گیرند. معمولا دو نوع مبدل های قدرتی مورد استفاده است. مبدل های قدرتی کنترل جریان آن را در دست می گیرد. معمولا دو نوع مبدل های قدرتی مورد استفاده است. مبدل های قدرتی Ac و Dc. خروجی نشان دهنده DC به صورت تنظیم شده عمل می کند و ورودی برای این منابع می تواند DC یا Ac باشد.
منابع قدرت DC: اگر یک منبع قدرت Ac مورد استفاده قرا رگیرد آن گاه مبدل های DC به Ac که در بخش 2 بررسی شده مورد استفاده قرار می گیرد. در این نوع مبدل ها جداسازی الکتریکی تنها می تواند از ترانسفورماتورهای فرکانس صورت گیرد. منبع AC می تواند از طریق مبدل دیود شکل به صورت غیر کنترلی انجام گیرد. و سپس مبدل های DC بهAC برای فراهم آوردن یک خروجی به کار رود. جداسزای الکتریکی بین منبع ورودی و بارگذاری خروجی می تواند مبدل DC به AC با استفاده از ترانسفورماتور فرکانس بالا انجام گیرئد. این گونه ترانسفورماتورهای HF اندازه کوچکی دارند کم وزنند و نسبت به ترانسفورماتورهای کلی قابل توجه اند. اینکه منبع ورودی DC باشد یا Ac باشد مبدل های DC به AC بخش قابل توجهی از فراهم کننده های قدرتی CA تشکیل دهند. مبدل های قدرتی DC می توانند به صورت گسترده به عنوان خطی و به صورت انتقال دهنده عمل کنند.
1-مبدل خطی قدرتی قدیمیترین و ساده ترین راه فراهم آوردن منبع می بشاد. ولتاژ خروجی از طریق افتادن ورودی اضافی در عرض یک سری ترانزیستور است. بنابراین این به عنوان یک تنظیم کننده عمل می کند. آن ها موج خروجی کوچکی دارند و از زمان انتقالی بزرگی را در نظر می گیرند (معمولا 1 تا 2 میلی ثانیه) فراهم آورنده های خطی دارای معایب زیر هستند:
تاثیر بسیار پایین: جداسازی الکتریکی می تواند 60Hz باشد اندازه بیشتر است و به صورت کلی تنها یک خروجی مد نظر قرار داده می شود. هر چند آن ها در محدوده های تنظیم شده قدرتی و دیگر کاربردهای ویژه به کار می رود. سه ترمینال تنظیم کننده خطی در ارتباط با مدارها کاملا در دسترس اند (AC) ها.
فراهم کننده های سوئیچ کننده قدرت برای استفاده از انتقال کننده های نسبی به صورت سوئیچ روشن و خاموش به صورت موثر در اندازه های بزرگ و کوچک و وزن کم عمل می کنند با در دسترس بودن تسریع ابزارهای انتقالی مغناطیس های HF و خازن ها و IC های کنترلی و فراهم کننده های قدرتی انتقالی بسیار مد نظر قرار می گیرند. آن ها می توانند به صورت مبدل های پالس دار و مدون دار (pwm) و مبدل های رزونانس دار عمل کند. این موارد در زیر توضیح داده شده است. مبدل های با عرض پالس و دارای مدول.
این مبدل ها فراهم کننده مدولاسیون برای دریافت تنظیم ولتاژ می باشند. ولتاژ متوسط خروجی از طریق تغییر چرخه لازم از مبدل نسبی انجام می گیرد.
ولتاژ موجی شکب در خلاف سوئیچ قرار دارد و خروجی به صورت یک موج مربعی و به صورت کلی است و آن ها معمولا منجر به اتلاف بیشتر سوئیچ می شوند هنگامی که فرکانس سوئیچ افزایش یابد.
همچنین تنش های سوئیچ دار با ایجاد یک خصوصیت بالا الکترومغناطیس (EMI) که به سختی فیلتر می شوند می باشند. هرچند این مبدل ها برای کنترل ساده عمل می کنند و کاملا قابل درک اند و محدوده بارگذاری عریضی دارند.
روش های کنترلی PWM نیز آورده شده است.
روش های کنترل: مبدل های pwm با فرکانس ثابت و چرخه های متغیر کلی عمل می کنند که بسته به نوع چرخه آنها می توانند یا در حالت متداوم یا حالت منقطع کار کند. اگر جریان از طریق خروجی القایی هیچ وقت به صرف نرسد (به شکل 13-30 مراجعه کنید)
آن گاه مبدل ها به صورت ccm عمل می کنند. در غیر این صورت DCM اتفاق می افتد.
1- چرخه نوع سیتسم آسانترین راه کنترل است. یک رپ ثابت فرکانسی در مقایسه با ولتاژ کنترلی انجام وظیفه می کند. این آسانترین روش کنترل است. مضرات این روش فراهم آوری عدم ولتاژ و در نظر گرفتن تاثیرات تغییرات ورودی می باشد. جوابگویی سریع به تغییرات سریع ورودی و عدم رضایت صدا و قانونگذاری ضعیف ورودی خطی که فراهم آورند. شرایط بالاتر برای به دست آوردن خصویات ویژه (b) جوابگوی ضعیف دینامیک.
2- کنترل سریع خرویج ولتاژ: در این حالت آمپلانس رمپ، ارتباط مستقیم با ولتاژهای ورودی تغییر می کند. قانون گذاری سطح بسیار عالی است و مسأله در شکل 1(a) در بالا تصحیح شده است.
3- کنترل جریان: این روش یک کنترل ثانویه است. که در مقایسه با القا گر حداکثر جریان با کنترل ولتاژ عمل می کند. تمامی مسائل چرخه ستقیم ورودی در بالا با این روش تصحیح شده است. مزیت دیگر این روش این است که در ذیل توضیح داده شد. مبدلهای pwm می توانند به مبدل های یگانه یا دوگانه تعریف شوند. این مبدلها می توانند ترانسفوری با فرکانس بالا برای جداسازی داشته باشند.
مبدلهای غیر جداسازی شده برای pwm ها:
مبدلهای غیر جداسزای شده تک قطبی به صورت boost (تنظیمی) یا به صورت کاهشی بوستی یا مبدلهای cuk (شکل 30.20) سه تای اول از این مبدل ها در بخش 30.2 به آن پرداخته شده و می توانند کمتر یا بیشتر از ولتاژ ورودی باشند. متغیرهای بسیاری اهسنتد که از مبدل های بالای غیر ایزوله شده ای شوند و همگی آنها از یک ترانسفورماتور با فرکانس بالا برای جداسازی اهمی بین خروجی و ورودی مورد استفاده قرار می گیرند.
نقشه های جداگانه تک منظوره:
1- مبدل خروجی (در شکل 30.21) یک نوع جدا شده از مبدل buck-noost می باشد. این مبدل (شکل30.21) هنگامی که ترانزیستور روشن باشد انرژی ای در ورودی القا گر ذخیره می کن و این انرژی به بار هنگامی که سوئیچ بسته باشد تبدیل می شود.
برخی از مزیت های این مبدل مقاومت القایی در دسته های بدون خروجی دیود می باشد. در این هیچ فیلتری مورد احتیاج نیست برای جلوگیری از مسئله ثابت سازی، مبدل های خروجی کاملا عادی عمل می کنند. برای جلوگیری از مسئله ثابت بودن این مبدل ها در محدوده 20 تا 200 w عمل‌ می‌کنند.
2- مبدل های خروجی (شکل 30-22) به صورت مبدل می باشند. این معمولا در ccm برای کاهش جریان های پیک عمل می کنند و مسئله ثابت سازی آن وجود ندارد. ترانسفورماتور HF انرژی را به صورت مستقیم به خروجی می فرستد و مقادیر بسیار کوچک انرژی در آن عمل می کند. حداکثر میزان کارکرد به وسیله القائات کامل ایجاد می شود. مبدل های خروجی متغیر در محدوده کاری خروجی 20 تا 2000 وات عمل می کنند و از این طریق سطوح بالاتر از 1kw کاملا برای ان قابل تغییر می باشند.
مبدلهای خروجی و جلوبرنده که در بالا به آنها پرداخته شد توضیح دهنده میزان بالای تنظیم کننده می باشد که بسیار بالاتر از خروجی کل می باشند. هر ترانزیستور خروجی و بالابرنده نشان داده شده در شکل 30.23 محدوده تنظیم شده ولتاژ را فراهم می کند. مبدلهای Sepic نشان داده شده در شکل 30.24 یک مبدل ثانویه پایانی کامل pwn می باشد.
مبدلهای دوگانه pwm:
معمولا برای سطوح قدرتی 300w مبدلهای پایانی قطبی دوپایانه مورد استفاده قرار می گیرند. در مبدل های پایانه ای دوگانه تغییر دهنده های کامل موجی شکل مورد استفاده قرار می گیرند و ولتاژ خروجی دارای فرکانس دو برابر سوئیچ می باشد. سه مبدل پایانی pwm به صورت فشاری و کششی (شکل 30.25) به صورت نیمه پل (شکل 30.26) و تمام پل (شکل 20.27) عمل می کنند.
1- مبدل های فشاری و کششی میزان کارائی برای هر ترانزیستور در مبدل خروجی و ورودی شکل 30.25 کمتر از 0.5 می باشد برخی از موارد مزیت های جریان ترانسفورماتور بنابراین اندازه ترانسفورماتور بسیار کوچک باید باشد. (معمولا اندازه نصف) و جریان خروجی به اندازه دو برابر انتقال فرکانس می باشد.
2- برخی از مضرات این موارد از ترانزیستورها طور یاست که ولتاژ انجام شده را تنظیم می کند. عدم بالانس کلی جریان می تواند باعث ایجاد تغییرات در ترانسفورماتور شود. و این شرایط به صورت کلی دارای منابع بسیار زیاد برای تغییر جریان می باشد.
شرایط حال حاضر جریان در برابر جریان موجود می تواند برای حل کردن عدم بالانس جریان مورد استفاده قرار گیرد. این شرایط تنظیمی برای خروجی محدوده 100-500 مورد استفاده قرار می گیرد.
6- نیمه پل هادل: شرایط شناسائی دختمه پلی(شکل 30.26) یک خروجی dc را فراهم می کند. که خازن های ثابتی (cim) انجام می شود. این روندهای شنسائی به صورت مناسبی مرکز ترانسفورماتور را تحت تاثیر قرار می دهد. یک خصوصیت قابل ملاحظه ای است که ظرفیت ورودی خازن می تواند برای تغییر بین حدود 110/220V باشد و این شرایط برای حفظ خروجی قدرتی عمل می کند.
عدم قطعیت و امنیت در احتیاجات مربوطه از خروجی کامل بسیار مد نظر می باشد. شرایط کامل نصف هادی بسیار برای شناسایی این موارد مد نظر است.
3. شرایط کامل پل هادی نشان داده شده در شکل 20.24 احتیاج به یک ظرفیت کامل کننده دارد وبرای همان ترانزیستور انواع نصف پل ان نیز مورد استفاده قرار می گیرد. این معمولا برای سطوح قدرتی بالاتر از 6kw می بشد و طراح بسیار هزینه بر است و برای کاهش اجزا آن مورد استفاده قرار می گیرند. کاربران چهار مقاوم ساز ترانزیستوری دارند که در مقایسه با مبدل های نیمه هادی دوگانه مصرف می شود.
یکی از خصوصیات کلی از مبدل های کامل پلی دار این است که می تواند برای کنترل شیوه عملکرد در ولتاژهای صفر به کار رود. که با سوئیچ حالت (SVS) عمل می کند. این نوع علمکرد منجر به اتلاف قابل توجه سوئیچ می باشد. هرچند در جریان های بارگذاری شده کاهش خصوصیت 2vs از بین رفته. در حال حاضر تلاشهای زیادی برای حل این مشکل ایجاد شده است.
ولتاژ بارگذاری شده از طریق کاهش فرکانس سوئیچ پایین تر از زمان اندازه گیری شده می باشد. از آن جایی که خروجی مبدل با جریان خروجی ولتاژ V¬AB دارد این نوع عملکرد نیز همچنین دارای نوع عملکرد PF است. اگر ترانزیستورها به عنوان ابزارهای انتقالی استفاده شوند آن گاه برای عمل در BCN عرض پالس به صورت ثابت می مانند در حالی که فرکانس سوئیچ برای جلوگیری از عملکردCCN عرض پالس به صورت ثابت می مانند در حالی که فرکانس سوئیچ برای جلوگیری از عملکرد CCM مورد استفاده قرار می گیرد. عملکرد DCN مزیت انتقال از دست رفته شده را مبنی بر ضد ZCS ها دارد. هرچند عملکرد DCN منجر به زمان های بیشتر انتقالی از جریان می شود از حالت های موج دار نشان داده شده در شکل 33-c مسائل زیر می تواند برای عملکرد حالت رزونانس مورد استفاده قرار گیرد. احتیاجات محدود شده به جریان ها و جایگزینی موارد IC از دیودهای جایگزین کننده سریع نیز موجود می باشد. از آن جا که فرکانس سوئیچ برای کاهش کنترل قدرت بارگذاری به کار می رود انتقال دهند HF و مغناطیس ها برای کمتری فرکانس انتقالی مورد طراحی قرار گرفته اند که منجر به افزایش اندازه مبدل می شود.
الف) حالت زیر رزونانس (با PF نهایی):
هنگامی که فرکانس انتقالی زیر فرکانس طبیعی باشد مبدل در حالت پائین رزونانس عمل می کند. امپدانس مشابه در خلاف جهت AB فراهم کننده یک PF قابل توجه است. طوری که شرایط عمومی نشان دهدنه همه موارد انتقال را مورد استفاده قرار می دهد. بسته به شرایط خاموش بودن سوئیچ های
S¬2 , S¬1 مبدل می تواند به دو حالت عملکرد وارد شود که به آن ها عملکرد ادامه دار گفته می شود. عملکرد حالات دائم در جریان کامل (CCM) مورد استفاد قرار می گیرد. طوریکه به صورت جزئی در زیر تعریف می شود:
در نظر بگیرید که دیود D2 در حال انتقال جریان است و سوئیچ S1 روشن می باشد جریان انتقالی به وسیله D¬2 مورد ارزیابی قرار می گیرد و S¬1 تقریباً به صورت کاملا نهایی می باشد.
B: مد بالای انعکاس صدا (PH پوششی)
اگر توان سوئیچ های ورودی یا برگردان از پایه ابری مثال، Mosfet ها و ترانزیستورهای دوقطبی استفاده شود آنگاه مبدل می تواند در مد بالای انعکاس صدا عمل کند. شکل 30.34 برخی از نمونه های عملکردی موج شکل را برای چنین فعالیتی نشان می دهد. در این شکل می توان به جریان امواج I از ولتاژ VAB توجه نمود. چون کلید جریان را از طریق دیدهای آن که آن را از نقطه جریانی صفر قطع می کند می گیرد. هیچ نیازی بر محدود کردن برقراری جریان از طرف di/dt نمی باش.د و از یک جریان مناسب ساده هم می توان استفاده کرد. بعلاوه دیدهای داخلی Moseft ها می توانند براساس زمان قابل دسترسی در خاموشی طولانی دیدها، استفاده شوند. مسئله اصلی از PH پوششی در عملیات امنیت که زیان های ناشی از کلیدهای خاموش وجود دارد. و چون تنظیم ولتاژ به وسیله افزایش فرکانس سوئیچ در بالای مقدار معین شده حاصل شده است. زیان های مغناطیسی افزایش می یابند. و طرح ریزی مدار کنترل کننده مشکل می شود.
آنالیز دقیق مبدل های صدا براساس بارگذاری غیرخطی مبدأهای صدا بسیار پیچیده و مشکل است. بلاک مقاوم بارگذار فیلتر تصفیه کننده می تواند با یک منبع ولتاژی موج یکنواخت جایگزین شود. (شکل 3032 (a) برای SRC) و با یک منبع جریان موج یکنواخت با استفاده از ترکیبات و مشتقات اصلی شکل های موجی یک آنالیز تقریبی وارد است. و با استفاده از مدار شکل دهنده یک ارتباط و تماس خوب طراحی شده منطقی برقرار می شود. این تماس آنالیزی به بعداً برای SPRC نشان داده خواهد شد.
2- آنالیز دقیق و درست SPRE (شکل 30.35 مدار هم ارز معادل) در خروجی یک معکوس کننده و مدار شکل دهنده ای برای آنالیز استفاده شده را نشان می دهد. تمام معادلات با استفاده از مقدارهای اصلی طبیعی می شوند.
مبدل ولتاژ خروجی طبیعی شده (عادی شده) را در هر واحدی (P.U) براساس طرف اول به دست می آوردند. که این می تواند به صورت زیر تقسیم شود.
پلات مبدل به دست آمده در عوض مقدار فرکانس سوئیچ کردن فراهم شده از طریق شکل (30,1) از در شکل 30.36 در مد PH پوششی نشان داده شده است. اگر نسبت افزایش یابد آنگاه مبدل خصوصیات CRS را دارا خواهد شد. و تنظیم ولتاژ بارگذاری نیازمند میزان بالایی از تغییر فرکانس می باشد مقدارهای پایین تر و کم تر ویژگی های PRC را دارا خواهد شد. بنابراین یک مقدار مناسب از انتخاب می شوند.
امکان درک مبدل های انعکاس صدا در یک مقدار بالا با خصوصیات فراهم شده وجود دارد. خیلی ا زآنها Bhar (1991) نشان داده شده اند.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 54  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ابزار برقی نیمه هادی

دانلود مقاله رضایت شغلی

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله رضایت شغلی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

رضایت شغلی چیست و چگونه می توان به آن دست یافت؟ این مسأله ای است که بسیاری افراد با آن دست به گریبانند. چه افراد جویای کار که می خواهند برای اولین مرتبه محیط کار را تجربه کنند و چه کسانی که سالهاست در حرفه خود مشغولند و از مشکلات آن رنج می برند. محیط کار هر انسانی خانه دوم اوست، چه بسیار افرادی که عمده ساعات شبانه روز خود را مجبورند در محیط کاری خود بگذرانند. ساده پیداست که این محیط نیز همچون خانه باید برآورنده حداقلی از نیازهای روحی و روانی افراد باشد تا آنها بتوانند ضمن کسب درآمد به ارتقای دانش حرفه ای خود پرداخته و خدمتی صادقانه ارائه دهند. عوامل متعددی وجود دارد که در کنار هم می توانند ایجاد کننده رضایت شغلی در افراد باشد. چه بسا تنها نبود یک عامل از مجموع این عوامل می تواند از ایجاد رضایت در فرد بکاهد یا حتی او را در زمره افراد ناراضی از شغل خود قرار دهد. میزان درآمد، وجهه اجتماعی، امکان ارتقای شغلی، نحوه مدیریت در محل کار، عدم تبعیض و میزان آگاهی فرد از شغل خود از مهمترین عوامل ایجاد رضایت شغلی در افراد است. میزان درآمد عاملی در انتخاب شغل میزان درآمد یکی از جدی ترین و مهمترین دلایل انتخاب شغل در افراد است به گونه ای که در بسیاری از موارد حتی می تواند باعث نادیده گرفتن عوامل دیگر باشد. گاه افرادی را می بینیم که با وجود داشتن مشاغل مهم، کلیدی و دارای پایگاه و وجهه اجتماعی تنها به دلیل کمی درآمد از شغل خود احساس رضایت نکرده به گونه ای که حتی در موارد بسیاری به تغییر شغل خود حتی با شغلهایی با منزلتی پائینتر اقدام می کنند. پزشکی یکی از شغلهایی است که به سرنوشتی این گونه گرفتار آمده است. زمانی پزشکی شغلی با منزلتی بالا و درآمدی خوب بیشترین محبوبیت را در بین اقشار جامعه داشت. اما امروزه به دلیل کثرت جمعیت جامعه پزشکی و همسو نبودن آن با جمعیت جامعه درآمد پزشکان به میزان قابل توجهی کم شده است و شاید هم این کاهش درآمد صرفاً در مقایسه با درآمد پزشکان در گذشته کم به نظر می رسد. اما همین امر پزشکان جوان و جویای پول را به یکی از ناراضی ترین افراد جامعه تبدیل کرده است. دکتر مقدم، پزشک عمومی که در یکی از بیمارستانهای خصوصی تهران در بخش اورژانس مشغول است در این مورد می گوید: «امروز اکثریت جوانها بیشتر به دنبال درآمد بیشتر به سمت رشته های پزشکی گرایش پیدا می کنند و کمتر به منزلت این شغل می اندیشند. اما وقتی وارد بازار کار می شوند تازه درمی یابند که آن درآمد رویایی سرابی بیش نبوده و حتی کار نیز به آسانی پیدا نمی شود. آمار پزشکان بیکار کمتر از مشاغل دیگر نیست.» دکتر رضایی، پزشک عمومی دیگری است که یک شرکت تبلیغاتی را به تازگی راه اندازی کرده است. در مورد علت تغییر شغلش می گوید: «سطح درآمد پزشکان نسبت به سایر مشاغل بسیار پایین آمده است. مهمترین علت آن هم افزایش تعداد پزشکان نسبت به بیماران است. طبق آمار برای هر هزار نفر یک پزشک احتیاج است. در حال حاضر جمعیت کشور، حدود ۶۰ میلیون نفر است. پس برای این تعداد، شصت هزار پزشک مورد نیاز است. در حالیکه ما بالای صدهزار پزشک در کشور داریم یعنی ۴۰ هزار پزشک بیش از نیازمان داریم. این درحالی است که ۲۰ هزار نفر هم دانشجوی پزشکی هستند. به عبارت دیگر تا دو سه سال دیگر، ۱۲۰ هزار پزشک خواهیم داشت اما جمعیت در این مدت ۲ برابر نخواهد شد. ظرفیت پذیرش دانشجو هم که کم نمی شود، سطح بهداشت مردم هم بالا رفته است. اگر وضع به همین صورت باقی بماند، ما در بازار پزشکی باید برای داشتن مریض با هم رقابت کنیم آن هم رقابت ناسالم برای مریضهایی که وجود ندارند. پس پزشکان این میان بازنده اند و امیدی هم نیست که وضع بهتر شود. پس پزشک یا مجبور است به کارهای جانبی رو بیاورد یا اصلاً تغییر شغل دهد.» آرزو داشتم دکتر شوم ولی نتوانستم دکتر محمد دادگران مدیر گروه کارشناسی ارشد مدیریت رسانه، بیش از منافع مادی عوامل متعددی را در انتخاب شغل مؤثر می داند. مهمترین عوامل از نظر او وجاهت اجتماعی، احترام به ارزش کار افراد، ساعات کار ،امنیت، محیط کار و خدمات رفاهی و روابط انسانی است. او در ادامه می گوید: میان ایفای نقش و نگرش از دیدگاه روانشناسی اجتماعی رابطه ای بسیار نزدیک وجود دارد. آن زمانی که فرد با پیش زمینه های مثبت انتخاب شغل کند طبیعتاً در کار خود تا حد زیادی موفق خواهد بود و برعکس نگرش منفی می تواند پیامدهای ناگواری را در پی داشته باشد. به ویژه در جامعه ای که میان آموزش و تولید رابطه پایدار وجود ندارد. غالباً افراد به کارهایی گمارده می شوند که از سرناچاری آن را انتخاب می کنند. پس با پیش زمینه منفی به انجام وظایف محوله خود می پردازند. این امر به ویژه در زمانی بیشتر نمود می یابد که فرد از لحاظ حقوق و مزایا و امکانات رفاهی در سطح بسیار پایینی قرار داشته باشد. طبیعتاً اکثریت قریب به اتفاق کارکنان و مستمری بگیران ثابت جامعه قدرت خریدشان همواره در حد قابل توجهی پایین تر از سطح جریان عمومی قیمتهاست و همواره شکاف و فاصله عمیقی میان این دو جریان وجود دارد. همین امر عدم تعادل میان مزدها و هزینه کالا و خدمات مورد نیاز برای معیشت را تشدید کرده و آثار سوء آن بصورت کاهش انگیزش کارکنان و تنزل بهره وری در جامعه ما مشهود می شود. عدم کفایت دستمزدها بخشی از مزدبگیران ثابت را ناگزیر می سازد تا در صدد انجام کار دوم و حتی سومی برآیند و این مسأله افزون بر حاکمیت بخشیدن به نوعی روابط ناسالم باعث می شود این مشاغل کاذب وغیرتولیدی توان و انرژی افراد را تا حد زیادی کاهش دهد و همین امر برکیفیت بهره وری کار و عملکرد سازمانهای دولتی و خصوصی اثرات منفی به صورت آسیبهای گوناگون اجتماعی می گذارد. این امر نه تنها تأثیر منفی بر سازمان یا جامعه می گذارد بلکه تا نسوج خانواده راه می یابد و آثار ناگواری در روابط میان افراد درون خانواده از خود بجای می گذارد. در جامعه ای که میان آموزش و تولید رابطه پایدار وجود ندارد، غالباً افراد به کارهایی گمارده می شوند که از سرناچاری آن را انتخاب می کنند. پس با پیش زمینه منفی به انجام وظایف محوله خود می پردازند. نقش مدیریت در رضایت شغلی مدیران در رضایت شغلی کارکنان و کارمندان خود نقش به سزایی دارند. و در واقع یکی از مهمترین ارکان هر محیط کاری به شمار می روند. در بخش خصوصی مدیران به علت باز بودن دستشان در تغییرات واحد خود، به مراتب سهم بیشتری در ایجاد رضایت در کارمندان و زیردستان خود دارند. پرداخت منصفانه و به موقع حقوق کارمندان، ایجاد امکان ارتقای شغلی و ایجاد فضای صمیمی در محیط کاری از مهمترین امکانات آنهاست. «افسانه. م» فارغ التحصیل رشته پرستاری که در سه بیمارستان دولتی و دو بیمارستان خصوصی خدمت کرده و حال پس از هشت سال سابقه کار پرستاری، این شغل را رها کرده و به دنبال شغل جدید است می گوید: «دیگر هیچگونه وابستگی به شغل پرستاری نداشتم. شغل پرستاری به گونه ای است که باید آن را دوست داشته باشی تا بتوانی انجامش دهی. اما من دیگر انگیزه ام را از دست داده بودم، علتش هم برخوردهای خیلی بد از مدیران بود.مخصوصاً در آخرین بیمارستانی که کار می کردم و یکی از بهترین بیمارستانهای خصوصی هم هست، مدیران بیمارستان آنچنان رفتار بدی با ما داشتند که احساس می کردم برده هستم. بدی دیگری نیز شغل ما دارد و آن این است که از نظر وجهه اجتماعی هنوز هم شغل پرستاری جا نیفتاده و تصورات غلطی نسبت به این شغل وجود دارد. البته ما همه این مطالب را می دانستیم و مشکلات شغلمان را پذیرفته بودیم. ولی وقتی در محیط کار نیز احترامی وجود نداشت و بیماران هم به خاطر درد یا مشکلی که داشتند بعضی مواقع واقعاً برخورد بدی می کردند که وقتی همه این جوانب را یکجا در نظر بگیریم؛ یعنی بی احترامی، خستگی، حقوق پایین و فشارهای مضاعف به نظر شما دیگر چه انگیزه ای می ماند. من اواخر دچار افسردگی شدید شده بودم.» وی در تشریح مشکلات شغلی خود می گوید: مثلاً زمانی که ما هجده ساعت سر کار بودیم، چون حق شب کاری به ما می دادند، می گفتند، نمی توانید استراحت کنید و اگر هم می خواهید دراز بکشید باید حتماً با لباس کار باشید و وقتی ما در اتاق بودیم، در را به شدت باز می کردند که این موضوع خیلی برخورنده بود. در قانون کار آمده است کسانی که شب کار هستند دو ساعت از کار مال خودشان است و می توانند استراحت کنند. البته من در CCU بودم و محیط CCU در دو حالت متفاوت است. بعضی مواقع شلوغ است؛ یا مریض بد حال در آن بستری است که حتی یادمان می رود یک لحظه بنشینیم ولی مواقعی هم می شود که بخش خیلی آرام است و نیازی به ما نیست ولی آنها می گفتند، چون شما حق شب کاری می گیرید، حتی اگر هیچ کاری نداشته باشید نباید استراحت کنید. مورد دیگری که خیلی مرا ناراحت می کرد این بود که جلوی بیماران به ما اهانت می کردند و با ما رفتار بدی داشتند و جالب اینجاست که دائماً ما را با پرستاران آمریکا مقایسه می کردند. در صورتی که وضعیت ما با آنها اصلاً قابل مقایسه نیست. آنجا هر پرستار حداکثر دو بیمار دارد و اگر بیمارش فوت کند به پرستارش مرخصی می دهند در صورتی که ما مرخصی ای که حقمان بود را نیز باید به زور از آنها می گرفتیم و اصلاً به روحیه و خستگی ما اهمیت نمی دادند و مطمئنم اکثر همکاران من نیز همین احساس را دارند و فقط برای برطرف کردن مشکلات مالیشان این کار را ادامه می دهند، نه به خاطر عشق و علاقه شان به رشته پرستاری.» دکتر علی اکبر فرهنگی مدرس دانشگاه در رشته مدیریت، نقش مدیران را در ایجاد انگیزه و اشتیاق به کار در میان کارمندان بسیار حائز اهمیت می داند. او در این مورد می گوید:«ایجاد ساختار مناسب از یک طرف و طراحی استراتژیهای مناسب از طرف دیگر به همراه سبک رهبری سه عاملی هستند که در دست مدیران قرار دارند و بنابراین مدیران از طریق این عوامل به راحتی می توانند پاسخگوی نیازهای کارمندانشان باشند و زمینه لازم را در جهت رضایت شغلی در آنها ایجاد کنند. اما آنچه که مسلم است این است که در وهله اول مدیران ما باید دارای شرایطی بوده و آموزش های لازم را دیده باشند تا بتوانند از عهده این کار برآیند و از سوی دیگر از طریق به کارگماری درست و صحیح مدیران یعنی درواقع آن پدیده ای که ما آن را شایسته سالاری می نامیم این امر تحقق می یابد. پس مدیران باید در چارچوبی از شایسته سالاری انتخاب شده و آموزشهای لازم را دیده واختیارات لازم را کسب کنند. » رضا مجیدی کارمند یکی از شرکتهای بزرگ دارویی است. از مشکلات کاریش می گوید:« متأسفانه یکی از مشکلات بزرگ ما در واحدهای شغلی، غیرحرفه ای بودن مدیران است. بسیاری از مدیران بدون هیچ گونه آگاهی، تخصص، مهارت و یاحتی آموزشهای آکادمیک صرفاً به خاطر روابط خانوادگی یا رفاقتی بر مسند مدیریت قرار گرفته اند و همین بی تجربگی و بی مهارتی آنان مشکلات زیادی را برای کارمندان به همراه می آورد. بخصوص وقتی مدیری عوض می شود تا مدیر جدید با وظایفش و فعالیتهای شرکت آشنا شود، انرژی زیادی از کارمندان به هدر می رود. مثلاً در شرکت خود ما مدیر با هر کاری آشنایی دارد به جز دارو و حال می خواهد یک شرکت بزرگ دارویی را هم اداره کند. به همین علت گاه ما کارمندان را به شدت دچار مشکل می کند. دوباره کاریهای بی جهت و اشکال تراشی های بی اساس از عمده مشکلات ما کارمندان به علت ناآگاهی های مدیر است.» دکتر زهرا نژاد بهرام کارشناس ارشد علوم سیاسی و مدرس رشته حقوق در دانشگاه است. وی که سابق بر این معاون فرماندار تهران بوده، اکنون دبیر ستاد جذب سرمایه گذاریهای خارجی زنان است. او نیز عدم شایسته سالاری را یکی از معضلات بزرگ جامعه می داند ومی گوید:«متأسفانه طراحی ساختار سیستم مدیریتی براساس شایستگی نبوده و گزینشها شایسته مدار نیست. افراد برای کارهای دیگری عشق و علاقه و ذوق داشته اند اما به کارهای دیگری گمارده شده اند. این افراد وقتی وارد کار می شوند، چون کار نمی تواند اقناعشان کند یا تربیت شغلی آنها با آن شغل همگونی ندارد، طبیعتاً احساس نارضایتی می کنند.» یکی دیگر از مشکلات کارمندان در رابطه با مدیران معمولاً نادیده انگاشته شدن آنها از سوی مدیر است. خانم محمدی کارمند یکی از وزارتخانه هاست. در مورد نقش خود در اداره اش می گوید:«متأسفانه مدیران ما فکر می کنند که اراده مطلق هستند. هرچه گفتند زیر دست آنها باید بی کم و زیاد و مطلقاً اجرا کند. حرف فقط حرف آنهاست و تنها آنها هستند که درست فکر می کنند. معمولاً حتی اشتباهات فاحش خود را نمی پذیرند که مبادا زیر دست آنها، آنها را دست کم بگیرد و این حقارت بار است.» دکتر نژاد بهرام معتقد است که این مشکل ریشه در فرهنگ کار در کشور ما داشته که ارتباط مستقیمی با ساختار فرهنگی جامعه پیدا کرده است. وی اضافه می کند:«این فرهنگ رفتاری مدیران برخاسته از سیستم اقتصادی پیش از مدرن است. در این سیستم افراد به صورت تابعین محض در نظر گرفته می شوند. یعنی کسی که در حوزه مدیریت قرار دارد این احساس را می کند که حالا او مدیر است و کارمندانی هم دارد و این افراد هم حق اظهار نظر ندارند، مجموعه ای هستند که باید تابع محض باشند. چرا؟ چون من مدیر آنها هستم. نظام سلسله مراتبی آنها را وادار می کند که اطاعت محض بکنند، اطاعت محض با ضمیر ناخودآگاه انسانی مغایرت دارد. افراد ممکن است این طور تربیت شده باشند اما اطاعت محض نمی تواند دوام یابد. افراد ناخودآگاه نسبت به آنچه که دارند معترض می شوند حتی ممکن است آنچه که به ایشان داده باشند خیلی بیشتر از توان ایشان باشد اما به دلیل آنکه همراه با ساختار اطاعت سلسله مراتبی است نمی تواند نیازهای آنها را پاسخ دهد لذا رضایت مندی آنها هم با چالش روبه رو می شود.» مورد دیگری را که می توان به آن اشاره کرد و این را به تجربه دریافته ام این است که همان طور که این افراد در این نظام تربیت یافته اند مدیرانشان هم در همین نظام شکل گرفته اند و به همان نسبت میزان گزینش هایشان در یک قالب است، یعنی هر کس که تابع تر است جایگاهش بالاتر لذا به همین صورت جریان باز تولید می شود و این را به شکل یک رویه اجتماعی و قانونی در جامعه وارد می کند که افراد خارج از ایده ها و مبانی فکری خودشان فقط تابعیت محض داشته باشند که البته این تا یک مقطعی پاسخگوست. مقطعی که سر آخر به شکل عدم رضایت جلوه گر می شود، در عین حال ما در سازمان خبرگزاری تحقیقی انجام دادیم و طی آن به این نتیجه رسیدیم که از دربان دم در آن سازمان تا مدیران رده بالا همگی ادعا داشتند که می توانند مدیر کل باشند. شاید دلیلش این است که شرح وظایف برای افراد مشخص نشده و در کنار آن فرصت ارتقاء شغلی وجود ندارد، این مجموعه یک ساختار نامتعادلی را در جامعه تولید می کند که باعث کاهش میزان رضامندی می شود. مثلاً اگر من می خواستم در حوزه مدیریتی خود به کارمندانم فرصتهای بیشتری را بدهم که درواقع به نوعی دوران شغلی داشته باشند و بتوانند از فضای شغلی که دارند عبور کنند، فکر می کردم با این کار میزان رضایتشان را افزایش می دهم و ضمن آن به خواستهای فردی آنها به عنوان یک انسان هم احترام می گذارم. از این رو نظرشان را مورد مشورت قرارمی دادم، این کار هرچند مؤثر بود ولی ساختار همگام با ما نبود. اوایل مقاومت می شد و بعد از آنکه مقاومت کمی کاهش یافت به شکل موردی وقتی کارمندی با ما روبه رو بود و فرصتی به او داده می شد در ارتباط با مدیر دیگر که از او به طور کلی انتظار دیگری داشت، دچار پرش فکری شده و چون ساختار هماهنگ نبود این روش نمی توانست، جوابگو باشد و باز هم کارمند را در فضای نامتعادلی قرار می داد که نهایتاً منجر به عدم رضایت شغلی می شد. دکتر نژاد بهرام در مورد امکان استفاده از سیاست های تشویق از سوی مدیران نیز معتقد است: «در اکثر مواقع محدودیت مالی مانع از آن می شود که تشویق را به آن شکل مورد نظر اعمال کرد ولی این طور نیست که نتوان انجام داد. سیستم شغلی در ایران قابلیت این را دارد که مدیر بتواند تشویق کند، تشویق همیشه در قالب مسائل مالی نمی گنجد، بلکه با ایجاد فضای احترام و با یک کلام محبت آمیز در حضور دیگران و خیلی روشهای دیگر می توان پاداش داد.» سیستم شغلی در ایران قابلیت این را دارد که مدیر بتواند تشویق کند، تشویق همیشه در قالب مسائل مالی نمی گنجد، بلکه با ایجاد فضای احترام و با یک کلام محبت آمیز در حضور دیگران و خیلی روشهای دیگر می توان پاداش داد. جنسیت و نقش آن در رضایت شغلی متأسفانه اکثریت زنان شاغل از وجود تبعیض جنسیتی در محیط کار خود گلایه دارند. حقوق نابرابر با مردان و عدم ارتقای شغلی مهمترین گلایه این قشر از جامعه شاغل است. با وجود بسیاری از قوانین سازمان امور استخدامی کشور هنوز در حتی بسیاری از ادارات دولتی نیز، شاهد کاهش دستمزد زنان در مقایسه با مردان هستیم. این امر در مراکز خصوصی شکل کاملاً بارزی به خود می گیرد. خانم زهتابی کارمند یک شرکت تبلیغاتی است، که از میزان حقوقش بسیار شکایت دارد و می گوید: «متأسفانه شرکتهای خصوصی این روزها از کار خانمها نهایت سوء استفاده را می کنند. خود من با داشتن مدرک کارشناسی ارشد در حوزه شغلی ام و حتی مهارت بیشتر به اذعان خود مدیران شرکت از همکار آقایم که دارای مدرک تحصیلی پایین تر و مهارت کمتر است به مراتب حقوق کمتری دریافت می کنم و این مزید بر سختگیری های بیشتری است که نسبت به من در قیاس با همکارم اعمال می شود. به طور مثال اگر من مرخصی بخواهم فوراً غرغر زدن مدیر شروع می شود که خانمها زیاد مرخصی می روند، خانمها کمتر کار می کنند، اما من حاضرم بیلان کارم را نشان دهم که بسیار بیشتر از همکاران مرد است.» خانم دارابی حسابدار یک شرکت دولتی است. او نیز از این تبعیض در رنج است. می گوید: «در واحد ما تنها من خانم هستم و بقیه همکارانم مرد هستند. اگر من کوچکترین اشتباهی در کارم انجام دهم، طعنه ها شروع می شود که کار را نباید دست خانمها داد. اما اشتباهات آنها با گذشتی عجیب نادیده انگاشته می شود. از سوی دیگر وقتی مدیر واحد ما عوض شد، برای انتخاب مدیر جدید از میان همکاران اساساً مرا به حساب نیاوردند در حالی که توانایی و سابقه کار من خیلی بیشتر از مدیر انتخابی بود و این نه تنها در مورد من بلکه بسیاری از خانمها صادق است. یکی از دوستان من که در یک اداره شاغل است تعریف می کرد که وقتی مدیری از میان همکارانش با توانایی به مراتب کمتر از او انتخاب شد به رئیس اداره اعتراض می کند و رئیس می گوید که ترجیح می دهد با یک مرد ارتباط کاری داشته باشد تا با یک زن.» دکتر نژاد بهرام در مورد عدم ارتقا و تحرک شغلی زنان در ایران می گوید: «این امر مختص کشور ما نیست. این یک پدیده جهانی است و نمی شود در رابطه با روند ارتقای شغلی در حوزه زنان فقط در ایران بحث کنیم ما این را در کشورهای پیشرفته نیز به وضوح می بینیم، مثلاً در کانادا و آمریکا که نرخ اشتغال پنجاه، پنجاه است. با این حال میزان ارتقای شغلی برابر نیست مثلاً از هر ده شرکت بزرگ آمریکایی مدیریت یکیشان را زنان برعهده دارند. یا حتی در انگلستان فاصله دستمزدی زنان و مردان انگلیسی که هم رده و هم تراز تحصیلی آن هستند از لحاظ فاصله دستمزدی ۴۰ درصد اختلاف وجود دارد، یعنی مردان چهل درصد بیشتر از زنان دستمزد دارند. لذا روند ارتقای شغلی در کشورهای پیشرفته نیز با نگرشی جنسیتی همراه است و ما می توانیم این فاصله جنسیتی را مشاهده کنیم. منتها نکته مهم این است که در کشورهایی مثل کشور ما که هنوز جایگاه صنعتی شدن در جامعه شکل نگرفته و مردم در واقع نیاز به کار زن را هنوز احساس نکرده اند و جامعه فکر می کند که یک تنه می تواند پیشرو و پیشگام باشد و نیازی به توان زن از هر جهت (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی) ندارد و خودش می تواند نیاز جامعه را به نوعی تأمین کند، خب این روند باعث می شود که ما این مسأله را بیشتر مشاهده کنیم و کم توجهی نسبت به فرصت های برابر در حوزه ارتقای شغلی را بیشتر احساس کنیم. در کشورهای جهان سوم و کشورهایی مانند کشور ما البته بود ه اند موارد نادری که زنان رهبری یک جامعه را به عهده گرفته و در عالی ترین سطوح اجتماعی قرار گرفته اند ولی این به شکل یک روند نبوده است، بلکه در اکثر موارد استثناء بوده است که یا دختر کسی بوده اند یا همسر کسی. مثل در کشور بنگلادش، یا پاکستان و یا حتی در هندوستان که خانم گاندی می آید، درست است که خودش قابلیتهایی داشته است ولی دختر جواهر لعل نهرو بود، یا خانم سونیا گاندی به خاطر ارتباط نسبی که با گاندی دارد می تواند رهبری حزب را به عهده بگیرد و رأی بیاورد. اینها موارد استثنایی بوده اند. اما در سطوح پایین تر اگر بخواهیم در نظر بگیریم. من فکر می کنم جامعه هنوز نیاز زنان را به صورت واقعی احساس نکرده و زنان همچنان در بخش های سنتی در ارتباط با جامعه رفتار می کنند و هنوز فضاهای فکریشان، فضاهای پیش از صنعتی شدن است و نظام اقتصادی که آنها را تأمین کرده با خودش فرهنگ را هم آورده است، این نظام اقتصادی به آنها این گونه آموزش داده که آنها بهتر است در نقشهایی که جامعه به صورت تلویحی یا مستقیم برایشان تعیین کرده، ایفای نقش کند، لذا وقتی این زنان در محیطهای اجتماعی می آیند در همان قالب شکل می گیرند، که نهایتاً در حد سرویس دهندگی یا کارشناسی باشند، یعنی فضای ارتقای شغلیشان را حالا به دلایلی یا خودشان عقب می زنند یعنی فکر می کنند فضای کاری آنها تکمیل است و نیازی به پیشرفت ندارند یا از طرف مدیران مرد به آنها این فرصت داده نمی شود، من همیشه می گفتم در خانه، پدران و شوهران همواره این احساس را دارند که مراقب زنان خانواده باشند در جامعه هم رؤسای ادارات این وظیفه را برعهده می گیرند و می خواهند که از زنان کارمندشان مراقبت کنند. به دلیل این که فکر می کنند از نظر جسمانی توانایی انجام آن کار وجود ندارد، یا فرضاً آن شخص بچه دارد یا ممکن است مشکلات خانوادگی برایش پیش بیاید، امکان ارتقای شغلی را از زنان می گیرند، یعنی حالت سرپرستی را حتی در محیط شغلی می خواهند به ما تلقین کنند. لذا فضای اجتماعی برای ارتقاء شغلی زنان شکل نگرفته، البته تلاشهایی صورت می گیرد ولی به خاطر همان سابقه تاریخی که به ارتباط خانوادگی می انجامد (یعنی یا باید همسر کسی باشی یا فرزند کسی) ممکن است در برخی از موارد موجب ارتقای زنان شود. پس تعداد معدودی از زنان هستند که شاید درون این فضاها قرار نگرفته اند و پیشرفت هم داشته اند. وی درباره میزان تأثیرگذاری فرهنگی در بین مدیران زن و (مثل تبعیض جنستی) در شاخص رضایت مندی آنها می گوید : این امرالبته که تأثیرگذار است. علتش هم این است که بخشی از رضایت مندی را فرهنگ تعیین می کند، چون ما در جامعه ای زندگی می کنیم که رضایت مندی فردی در ارتباط مستقیم با احساسی است که در واقع جامعه به ما تسری می دهد، وقتی در جامعه ای سقفی به نام تبعیض جنسی وجود داشته باشد، فضای سنگین آن ناخودآگاه تأثیر می گذارد و میزان رضایت مندی کاهش می یابد و هر کاری را که انجام شود، تحت تأثیر خود قرار می دهد. حالا این تأثیر گاهی اوقات باعث تقویت فرد می شود و گامها را پرتوان تر و گاهی اوقات هم مانع از ادامه کار می شود و حرکت را کند می کند.

 

رضایت شغلی و تعهد سازمانی

 


رضایت شغلی
اغلب گفته می شود که "کارمند خوشحال یک کارمند کاراست" و یک کارمندخوشحال بایستی با شغلش ارضا شود. اهمیت رضایت شغلی از آنجا ناشی می شود که بیشتر افراد تقریبا نیمی ا زساعات بیداری خود را در محیط کاری می گذرانند.
رضایت شغلی عبارت است از حدی از احساسات و نگرشهای مثبت که افراد نسبت به شغل خود دارند. وقتی یک شخص می گوید دارای رضایت شغلی بالایی است، این بدان مفهوم است که او واقعا شغلش را دوست دارد، احساسات خوبی درباره کارش دارد و برای شغلش ارزش زیادی قائل است. نتایج تحقیقات نشان می دهد که کارکنان با رضایت شغلی بالاتر، از نظر فیزیک بدنی و توان ذهنی در وضعیت خوبی قرار دارند.
رضایت شغلی نتیجه ادراک کارکنان است که محتوا و زمینه شغل آنچیزی را که برای کارمند ارزشمند است فراهم می کند. رضایت شغلی یک حالت احساسی مثبت یا مطبوع است که پیامد ارزیابی شغلی یا تجربه فرد است. این حالت احساسی مثبت، کمک زیادی به سلامت فیزیکی و روانی افراد می کند. از نظر سازمانی، سطح بالای رضایت شغلی منعکس کننده جو سازمانی بسیار مطلوب است که منجر به جذب و بقاء کارکنان می شود.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 24   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله رضایت شغلی

دانلود مقاله تاریخچه فلزکاری در ایران

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله تاریخچه فلزکاری در ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

مقدمه
پیش از طلوع دوران تاریخ و ایجاد حکومت های مرکزی توسط مادها و پارسی ها ,فلات ایران مسکن طوایف و مردمانی بوده است که با تمدن اقوام آشور , بابل و ایلام آشنایی و ارتباط داشته اند و بدین گونه از تمدن و فرهنگ عصر خود بهره مند نبودند ساکنان اولیه و بومی این سرزمین که مدت ها پیش از هجوم مهاجران آریایی زبان در غارها سکونت داشتند , دارای فرهنگ وتمدنی بودند که آریایی ها به توسعه و تکامل آن پرداختند .بر اثر هجوم اقوام مختلف د رهزاره ی اول پیش از تاریخ از جمله هجوم و استیلای اقوام دیگر آریایی و قبایل سکائی و تسلط دولت های بزرگی چون دولت آشوریان که مردمی مهاجم و جنگجو بودند آثاری در این منطقه بر جای ماند که تمدن و هنر خاص ایرانی را به وجود آورد و بر فرهنگ و تمدن جهان نیز تاثیر گذاشت و به بیان دیگر زیربنای فرهنگ و فنون سایر اقوام ملل را فراهم آورد.
رستاخیز هنر ایران به سبب عشق و علاقه ی این دسته از مردم پرتلاش و ایثارگر نسل به نسل در هر رشته دوام یافت و این حماسه ی ملی که یکی از شاخه های بزرگ آن هنر فلزکاری است , در طول تاریخ چند هزار ساله ی این سرزمین تکوین یافت و ثمرات پربار آن در فرهنگ و تمدن ایران موجب افتخار و سربلندی فرزندان ایران زمین شد.
هنر فلزکاری که از از ادوار کهن به علت وجود کانی های بسیارغنی و پر بار فلز در ایران پیوسته با زندگی مردم ایران شریک و دمساز بود , تا اواخر دوره پرشکوه سلاطین صفوی دوام یافت.

 

 

 

تاریخچه فلزکاری در ایران
مردم تمدنهای نخستین درهً رودخانههای بزرگ مصر، بابل، هند و سیردریا با تمام پیشرفتهایی که داشتهاند نتوانستند اولین فلزکاران جهان باشند.

شواهد و مدارک باستانشناسی این نکته را تائید میکند که شمال و مرکز ایران جزو قدیمیترین مراکز صنایع فلزکاری جهان بوده است. آشکار است که بشر تنها در سرزمینی میتوانست به سودمندی فلز پی ببرد که در آن فلزات و کانیهای آنها وجود داشته باشد. ایران از لحاظ طبیعی دارای ذخایر بزرگی از کانیها است. مردم تمدنهای نخستین درهً رودخانههای بزرگ مصر، بابل، هند و سیردریا با تمام پیشرفتهایی که داشتهاند نتوانستند اولین فلزکاران جهان باشند. حفاریهای اخیر نشان داده است که فعالیتهای فلزکاری در تمدنهای کشورهای پیش گفته شده نسبتا دیر شروع شده است.
پیشینه
رشته کوههایی که از توروس در ترکیه تا کرانههای جنوبی دریای مازندران کشیده میشود سرشار از انواع کانیها و سوخت بود و دانش فلزکاری از آنجا به مراکز دیگر در آسیا، افریقا و اروپا گسترش یافت. در شمال ایران یک رشته معادن مس از قفقاز تا پامیر کشیده شده است. ابن حوقل، جغرافی دان عرب از معادن مس کان صبی زاوه، سبزوار و فخر داود نزدیک مشهد و بخارا در فرارود صحبت میکند. معادن مس کاشان، انارک، اصفهان و بخارا برای خلفای اسلامی مقارن قرن نهم مسیحی بسیار با اهمیت بود، زیرا از این معادن هر ساله بیش از ۱۰۰۰۰ دینار خراج حاصل میگردید.
میتوانیم چنین تصور کنیم که صنعتگران قدیم برای به دست آوردن مس انواع سنگهای فلزی را آزمایش کردهاند و بدین ترتیب تصادفاً آلیاژهای مس را تولید کرده اند. در نیمهً دوم هزارهً سوم پیش از مسیح استعمال فلز رو به افزایش گذاشت. از گورستان شوش، تپه حصار، تپه گیان و تپه گئوی ابزار مفرغی و زینت آلات مفرغی و نقرهای زیاد به دست میآید. گذار از عصر سنگ به مس بسیار تدریجی بود ولی در ایران عصر مفرغ در ۲۰۰۰ سال پیش از مسیح بخوبی پیشرفت کرده بود. بطوری که از روایات آشوریان برمیآید ایران در هزارهً اول پیش از مسیح محل تهیه فلزات مختلف بود. کاربرد روزافزون آهن در هزارهً اول در بنیاد اقتصادی جامعه اثر بسیاری داشت.
لرستان
اگر درباره مفرغهای لرستان، که در نواحی کوهستانهای باختری ایران است، مختصری گفتگو نشود، شرحی که ما در بالا دربارهً مفرغ و آهن ایران داده ایم، کامل نخواهد شد. تقریبا از سال ۱۹۳۰ به بعد تعداد زیادی اشیاء فلزی زیبا در بازار عتیقه فروشان جهان ارائه میشد که توسط خاک برداران غیر مجاز قاچاق گورستانهای قدیمی پیدا شده بود، این عده توجه کرده بودند که مقبرههایی که دور و بر آنها به دقت با سنگ مفروش شده دارای زیور آلات و هدایایی است که با مردگان روزگاران کهن، که تا کنون تمدن آنها ناشناخته مانده است، دفن شده اند. طرح و هنرهای دستی که روی این اشیاء بکار رفته چنان زیبان و دل انگیز و عالیست که کارشناسان را به شگفتی آورده است.
پارهای از این اشیا دارای حروف آشوری است که تاریخ و ساختشان را کاملاً مشخص میکند. چند تا از آنها متعلق به سدهً دوازدهم و دهم پیش از مسیح است، اما بیشتر به سدههای هشتم و هفتم پیش از مسیح تعلق دارند. در فرهنگ مادی جهان باستان به ندرت میتوان قطعاتی مانند مفرغهای لرستان دارای طرح و ترکیبی چنین پیچیده و پیشرفته یافت. نفوذ زیاد تمدن آشوریها، هیتیتها، حورانیها و حتی سکاها را میتوان در این اشیا دید؛ ولی شکل و چهرهً بسیاری از طرحهای تپه سیلک نیز در آنها به خوبی نمایان است.با این حال آنچه همه باستان شناسان و متخصصان آثار باستانی بدان اذعان دارند استقلال و یگانگی هنر فلزکاری لرستان باستان در قیاس با تمدنهای همزمان یا همجوار کاسیها است. هنرمندان و صنعتگران لرستان در مفرغ ریزی استادی تام یافته و همچنین فن آهن کاری را هم آغاز کرده بودند. گویا بسیاری از اشیاء مفرغی به شیوهً ریخته گری دقیق با قالبگیری مومی ریخته شده است. این اشیا از لحاظ نمایاندن جزئیات کار، شکل و زیبایی چنان هستند که تنها با شیوهً ریخته گری بالا میتوان آنها را تهیه کرد.

 

مادها
از مادها که در سدهً هفتم پیش از مسیح در شمال ایران به پادشاهی رسیدهاند کارهای فلزی خیلی کمی به یادگار مانده ست، گر چه پارهای از اشیاء فلزی که اخیرا از آذربایجان بدست آمده، ظاهراً بازگو کنندهً این معناست که نفوذ سکاها به تدریج کاسته شده و سبک مادها در این دوره جایگزین آن شده است. هنگامی که بین سالهای ۵۵۹ و ۵۳۰ پیش از مسیح، کوروش کبیر سلطنت ماد و پارس را یکی کرد، نخستین شاهنشاهی بزرگ را بوجود آورد. این شاهنشاهی در زمان داریوش اول به اوج خود رسید. در آن هنگام مرحلهً نوی از هنرهای صنعتی پدید آمد و مواد خام از همهً گوشههای کشور میرسید و نیز صنعتگران سایر کشورها به سوی کاخهای شوش و تخت جمشید سرازیز شدند. این پیشرفت تازه در لوحهً یادبودی که بعنوان " فرمان بنیاد شوش " تهیه شده است به خوبی دیده میشود، این لوحه در مورد فلزات حاکی است که: زر از ساردیس و بلخ آورده شده و در اینجا ساخته شده است ... و سیم و مس از مصر ... زرگرانی که روی طلا کار میکردند مادها و مصریها بودند.
پارتها و ساسانیان
پس از سقوط شاهنشاهی هخامنشی در حلمه اسکندر، جانشینان اسکندر مقدونی، سلوکیها، از اتحادی که در جهان متمدن آن روز تحت سلطهً تمدن یونان بوجود آمده بود، ثروتمند شدند. آنها راههای تجاری میان هند و چین و مدیترانه را در اختیار گرفتند. ایران آهن و مس و قلع و سرب را از معادن دولتی صادر میکرد و فولاد هند که از طریق ایران فرستاده میشد، برای بازرگانان ایرانی متضمن سود هنگفتی بود. در مدت پادشاهی پارتها (۲۵۰ پیش از مسیح تا ۲۲۴ پیش از مسیح) روم در تجارت فلزات عامل اقتصادی مهمی به شمار میرفت که تمام تولید ایران را به اضافه کالاهای عبوری از هند به خود اختصاص میداد. سکههای نقره پارتها باید مقادیر بسیار زیادی ضرب شده باشد. هنگامی که نویسنده پیش از جنگ جهانی دوم در ایران میزیست، سکههای چهار درهمی پارتی در مناطق دورافتاده به عنوان پول بکار برده میشد؛ آن هم فقط از لحاظ مقدار نقرهای بود که در آن وجود داشت. دودمان ساسانی پس از پارتها روی کار آمدند (۲۲۴ - ۶۵۶ میلادی) تمدن و هنر و صنایع دستی هخامنشی را زنده کردند. فراوردههای فلزی ساسانیان در روزهای تیره و تار عصر تاریک اروپا به ویژه از طریق بیزانس به آن قاره وارد شد و به گونهای که روش فنی ما را تحت نفوذ قرار داد. آنچه را که ما امروز هنر اسلامی مینامیم در اصل بر پایهً سنت و مهارت و استادی صنعتگران ساسانی است.

 


دوره اسلامی
در آغاز سدهً نهم میلادی اکثر ایرانیان مسلمان شده بودند. اسلام نیروی الهام بخش جدیدی شد. نفوذ ایرانیان در صنعت و هنر با عناصر بیزانسی در بغداد به هم آمیخت و در سراسر قلمرو اسلام گسترش یافت؛ و از یک طرف از خاورمیانه تا اسپانیا و از سوی دیگر در آسیا تا مرزهای چین و هند کشیده شد. در عوض هنر ایرانی از سبکها و روشهای کشورهایی که در آن نفوذ کرده بود توانگر و برخوردار گردید و حامیان درجه اول صنایع و هنر، فرمانروایان و شاهان بودند.
فلزکاری در دوران اسلامی
پس از معماری گویاترین هنر در سرزمینهای اسلامی ،هنر فلزکاری
تفاوت فلز کاری اسلامی با دوره ساسانی و پیش از آن علاوه بر تفاوت در ساخت ،شکل و حجمنشان دهنده گرایش به سادگی و پرهیز از تجمل در ساخت آثار فلز دارد .در واقع ساخت آثار تزیینی از طلا و نقره و منسوخ شد وبه جای آن استفاده از مس و برنز جایگزین گردید.
از آنجایی که فلز کاری دوره ساسانی با ورود اسلام به ایران بصورت اساسی در معرض تحول قرار گرفت ،فلزکاران این رشته را رها نکردند .بلکه با استفاده از تکنیکهاو ریخته گری قلمز نی آثار فلزی به نقوش پرندگان و حیوانات و طرحهای اسیمی(خط ونقاشی)به همراه نصیحت گونه یا دستورات دینی تزیین کردند.
در واقع نقوش و عناصر تزیینی چند هزارساله ایران که در غالب آثار فلزی ساخته میشد و فقط درباریان از آ» استفاده میکردند و جنبه تشریفاتی داشت ،در غالب نیازهای جامعه و کارکردهای عملی و روز مره مردم طراحی و ساخته میشد .دوره هخامنشی اعتلا و اوج هنر فلزکاری پیش از اسلام میباشد.
هر ظرف فلزی که انتهای مخروطی دارد و دسته آن به شکل حیوانات است.به ریتوون ساغر)ازدوره هخامنشیان ابداع و تا دوره اسلامی و پس از آن ادامه پیداکرد.
زیبایی خط کوفی به حرکت گردشوار واژه هاست . پژوهشگران بر این باورند که اگر فلزکاران دوره اسلامی از خط زیبای کوفی برای آثار فلزی استفاده کرده اند که تمام آیات و روایات با ان خط نوشته میشده است . به این دلیل است که جایگزین کمبودهای دینی و ارزشی از لحاظ ظاهری و سوری در آثار فلزکاری قبل از اسلام .
عمده ترین آثار فلزکاری در دوره اسلامی مربوط به قرن سوم هجری به بعد است (قرن ۹م به بعد )این آثار به شیوه زیر دسته بندی میشود :
۱. سلاحهای رزمی مانند : شمشیر ، جوشن ، زره
۲. آثار کاربردی -هنری مانند : سینی ، تنگ ، آبخوری ، جای دعا و قاب قرآن
پس از معماری گویاترین هنر درسرزمین های اسلامی ،هنر فلز کاری است
تفاوت فلزکاری دوره اسلامی با دوره ساسانی وقبل از آن علاوه برتفاوت درساخت وشکل وحجم نشاندهنده گرایش به سادگی وپرهیز ازتجمل درساخت آثار فلزی دارد0 درواقع ساخت آثار تزئینی از طلاونقره منسوخ شد وبه جای آن استفاده از مس وبرنز جایگزین گردید0
* ازآنجائیکه فلزکاری دوره ساسانی باورود اسلام به ایران بصورت اساسی درمعرض تحول قرار گرفت ؛فلزکاران این حرفه رارها نکردند بلکه بااستفاده از تکنیک های ریخته گری وقلم زنی آثار فلزی رابه نقوش پرندگان وحیوانات وطرح های اسلیمی
(خط ونقاشی ) به همراه جملات نصیحت گونه (یادستورات دینی ) تزئین کردند0 درواقع نقوش وعناصرتزئینی چند هزار ساله ایران که درقالب آثار فلزی ساخت می شدند وفقط درباریان ازآن استفاده می کردند وجنبه تشریفاتی داشت درقالب نیازهای جامعه وبرای کارکردهای عملی وروزمره مردم طراحی وساخته شده است 0
اعتلا واوج هنر فلزکاری درایران قبل ازاسلام دردوره هخامنشیان بود0
* هرظرف فلزی که انتهای مخروطی دارد ودسته آن به شکل حیوانات است به آن ریتون یا ساغر می گویند0

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   25 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تاریخچه فلزکاری در ایران