فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله داستان ها و خاطره در سازمان ها

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله داستان ها و خاطره در سازمان ها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 


مایکل رولینسون، آندری کیسی، پر اچ. هانسن، آلبرت جِی. میلز

 

چکیده
سازمان ها توسط روایت ها و داستان ها به خاطر سپرده می شوند. مقالات مربوط به این موضوع خاص، وجه مشترک بین مطالعات سازمان، مطالعات خاطره، و تاریخ نگاری را بررسی میکنند . آنها بر تکنیک هایی برای بیاد سپاری سازمانی تمرکز دارند. بطور کلی این مقالات شباهت ها و تفاوت های بین روشهای نژادشناسی و تاریخی برای مطالعه خاطره در سازمان ها را بررسی میکنند، که نشاندهنده همکاری با جنبه تاریخی در مطالعات سازمان است.
کلمات کلیدی: قوم شناسی، تاریخ نگاری، تاریخ، داستان، خاطره سازمانی

 

سازمان ها بصورت عمدی یا غیر عمدی، و در درجات متغیر، پیوسته فرهنگ ها و هویت های خاص خود را از طریق خاطره و تاریخ ایجاد می کنند. سازمان ها در حال حاضر دانش جدیدی را ایجاد میکنند اما دانش دیگری را نیز از طریق داستان های مربوط به گذشته خود به فراموشی سپرده اند. استفاده استراتژیکی از تاریخ، یا تاریخ معانی، بتدریج بعنوان یک عامل مهم در تئوری سازمان و همچنین بازاریابی شناخته می شود، که اغلب میراث مؤلفه ای از مارک های تجاری شرکتی ایجاد میکنند. فرآیند بیاد سپاری و فراموش کردن بصورت انتخابی است (چه هوشیارانه باشد و چه ناهوشیارانه)، و سازمان ها پیوسته تاریخ خود را ایجاد و یادآوری میکنند تا مبادا فرد دیگری اینکار را برای آنها انجام دهد. سازمان ها توسط داستان های گذشته خود فعال تر یا محدودتر می گردند، که مفاهیم عمیقی برای تغییرات فرهنگی آنها دارد چون سازمان ها میتوانند در داستان های عالی از ملت ها و سرمایه داری قفل گردند.
مفهوم خاطره سازمانی توسط مدیریت دانش و رسم های مشاوره داستان توصیف می گردد که همانطور که بوژه (2008) می گوید، داستان ها، خاطره و تاریخ بصورت دارائی های دانش در نظر گرفته می شوند که باید در هنگام نیاز به آنها مراجعه شود. در نتیجه، فرمول بندی سیستماتیک اولیه خاطره سازمانی بطور گسترده در مطالعات سازمانی ذکر شده است، اما بندرت مورد انتقاد قرار گرفته است. البته همانطور که کیسی (1997) می گوید، مسئله مدل ذخیره غالب خاطره سازمانی اینست که خاطره جمعی مانند یک کتاب یا کامپیوتر نیست که در هر زمانی بتوان آنرا به همان شکل اولیه خود بازیابی کرد. در میدان وسیع تری از مطالعات خاطره اجتماعی، معمولاً این مسئله مورد قبول است که تجربه ها دوباره ایجاد می گردند تا اینکه از طریق خاطره دوباره بازیابی گردند. مطالعات خاطره اجتماعی با مجلات تخصصی و مجموعه های ویرایش شده خود توسعه سریعی داشته است، اما همچنان بر روی خانواده، نژاد شناسی، و ملت بعنوان جوامع یادآور متمرکز می ماند و توجه کمی به شیوه ای دارد که شرکت ها از خاطره اجتماعی استفاده کرده اند. بنابراین مقالات در این موضوع تخصصی در وجه مشترک مطالعات سازمان، مطالعات خاطره و تاریخ نگاری و با تمرکز بر داستان های گذشته در سازمان ها قرار دارد.
همانطور که آدوریسیو (2014) پیشنهاد میکند، تمرکز بر داستان، انتقادهای مختلفی از مطالعات خاطره سازمانی را به دنبال دارد و آنها را در پیرامون مفهوم به خاطر سپاری سازمانی ترکیب میکند. هر کدام از مقالات بر تکنیک های مختلفی برای به خاطر سپاری در سازمان ها تأکید دارند. کروز (2014) توضیح میدهد که چطور در محتوای پس از اختلافات کشور لیبریا، شکل های ثانوی از سازماندهی ترجیحی توسط زنان بازاری در گروه های سوسو خاطره های خود را از آسیب های روانی شکل دادند. یما (2014) اثبات میکند که اعضای سازمان چطور می توانند یک دوران بندی را ایجاد کنند که آنها را از طریق تکنیکی که یما آنرا انتقالات اختراعی مینامد، از گذشته جدا میکند. مفهوم انتقالات اختراعی این مفهوم را مورد سوال قرار میدهد که اعضای سازمان همواره برای تداوم به گذشته نگاه میکند. هامفریز و اسمتی (2014) با توجه به تئوری عامل-شبکه بررسی میکنند که یک شیء (زیراکس 914) چطور میتواند داستان اداری یک سازمان را بیان کند. دکر (2014) خود ساختار شرکتی و همچنین رخدادهای یادبودی شرکتی همرابه با ساختمان های خاص را بعنوان تکنیک های یاد آوری سازمانی بررسی میکند. استراتژیکی ترین تکنیک ها برای استفاده از گذشته توسط مکلین و همکارانش (2014) مورد بررسی قرار گرفته است که در Procter & Gamble، منابع آرشیوی مانند سخنان مدیران اجرایی ارشد P&G ضبط شده اند و بعنوان بخشی از گذشته سازمان استفاده می گردند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   4 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله داستان ها و خاطره در سازمان ها

تحقیق در مورد داستان گل مریم

اختصاصی از فی فوو تحقیق در مورد داستان گل مریم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد داستان گل مریم


تحقیق در مورد داستان گل مریم

ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه156

 

فهرست مطالب

به نام خدا

گل مریم

وفا کنیم وملامت کشیم و خوش باشیم                                                              که در طریقت ما کافریست رنجیدن

(حافظ)

این یک داستان نیست ، یک خواب هم نیست ، یک زندگی است آن هم واقعی واقعی . . .

در سال1340درخانواده ایی متوسّط و مهربان به دنیا آمدم . پدرم کارمند ساده دریک ادارة دولتی بود . من فرزند سوّم خانواده بودم و آخرین فرزند ، آنها اسمم را ، ارمغان نهادند زیرا من را هدیه ای از طرف خدا می دانستند . برادربزرگم نامش علی بود و خواهرم ارغوان نام داشت . مرور زمان و کودکی را چون ابر و باد که درگذرند ، درک نکردم ، تا به سن هفت سالگی رسیدم . پدرو مادرم سعی فراوان در تربیت صحیح ما فرزندانشان می نمودند ومن را دریکی از بهترین و نزدیکترین مدارس آن زمان ، نام نویسی کردند . روز اوّل مدرسه گویی طوفانی در دلم به پا شده بود . صبح موقعی که با مادرم برای مدرسه رفتن آماده شده بودیم ، خانم همسایة دیوار به دیوار ما نیز از خانه اشان بیرون آمد . آنها شروع به صحبت و احوال پرسی با هم کردند و من یک پسربچّة ، تقریباْ هم سن و سال خودم را دیدم ، که خودش را پشت مادرش پنهان می کرد . خانم همسایه دست پسرش را گرفت و از پشت سرش او را به جلو آورد و نزدیک من شد . آن پسرکه تا به حال او را ندیده بودم ، همکلاسی من بود . مادرم گفت : ارمغان خانم این آقا پسر خجالتی همکلاسی توست . او به سمت من آمد و سلام کرد . پاک ماتم برده بود . مادرم گفت : ارمغان خانم ، جواب سلام یادت رفته؟


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد داستان گل مریم

دانلود داستان علمی تخیلی ریشه تا برگ

اختصاصی از فی فوو دانلود داستان علمی تخیلی ریشه تا برگ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود داستان علمی تخیلی ریشه تا برگ


دانلود داستان علمی تخیلی ریشه تا برگ

دانلود داستان تخیلی ریشه تا برگ

تعداد صفحات: 2 صفحه در قالب فایل ورد

سال ها پیش پسر کوچولویی بازیگوش عاشق بازی کردن در اطراف درخت سیب بزرگی بود. او هر روز از درخت بالا می رفت و سیب هایش را می خورد و استراحتی کوتاه در زیر سایه اش می کرد. او درخت را دوست می داشت و درخت هم عاشق او بود. زمان به آرامی گذشت و پسر کوچولو بزرگ شد و دیگر هر روز برای بازی به سراغ درخت نمی آمد.
یک روز، پسر بعد از مدت ها برگشت، اما این بار مثل همیشه خوشحال نبود.
درخت به پسر گفت: بیا با من بازی کن.
پسر جواب داد: من دیگر یک پسر کوچولو نیستم و با درخت ها بازی نمی کنم. دوست دارم برای خودم اسباب بازی داشته باشم ولی پولی ندارم.

ریشه درخت به پسر گفت اگر میخوایی اسباب بازی داشته باشی من میتوانم به تو  کمک کنم.

 

برای مشاهده ادامه داستان باید خرید کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود داستان علمی تخیلی ریشه تا برگ

تحقیق در مورد داستان اصحاب کهف

اختصاصی از فی فوو تحقیق در مورد داستان اصحاب کهف دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد داستان اصحاب کهف


تحقیق در مورد داستان اصحاب کهف

ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه7

 

فهرست مطالب

داستان اصحاب کهف از نظر قرآن و تاریخ 

داستان از نظر غیر مسلمانان 

داستان اصحاب کهف

آنچه از قرآن کریم در خصوص این داستان استفاده مى شود این است که پیامبر گرامى خود را مخاطب مى سازد که ((با مردم درباره این داستان مجادله مکن مگر مجادله اى ظاهرى و یا روشن )) و از احدى از ایشان حقیقت مطلب را مپرس . اصحاب کهف و رقیم جوانمردانى بودند که در جامعه اى مشرک که جز بتها را نمى پرستیدند، نشو و نما نمودند. چیزى نمى گذرد که دین توحید محرمانه در آن جامعه راه پیدا مى کند، و این جوانمردان بدان ایمان مى آورند. مردم آنها را به باد انکار و اعتراض ‍ مى گیرند، و در مقام تشدید و تضییق بر ایشان و فتنه و عذاب آنان بر مى آیند، و بر عبادت بتها و ترک دین توحید مجبورشان مى کنند. و هر که به ملت آنان مى گروید از او دست بر مى داشتند و هر که بر دین توحید و مخالفت کیش ایشان اصرار مى ورزید او را به بدترین وجهى به قتل مى رساندند. ...

 


أَمْ حَسِبْت أَنَّ أَصحَب الْکَهْفِ وَ الرَّقِیمِ کانُوا مِنْ ءَایَتِنَا عجَباً(9)
إِذْ أَوَى الْفِتْیَةُ إِلى الْکَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا ءَاتِنَا مِن لَّدُنک رَحْمَةً وَ هَیىْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشداً(10)
فَضرَبْنَا عَلى ءَاذَانِهِمْ فى الْکَهْفِ سِنِینَ عَدَداً(11)
ثُمَّ بَعَثْنَهُمْ لِنَعْلَمَ أَى الحِْزْبَینِ أَحْصى لِمَا لَبِثُوا أَمَداً(12)
نحْنُ نَقُص عَلَیْک نَبَأَهُم بِالْحَقِّ إِنهُمْ فِتْیَةٌ ءَامَنُوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْنَهُمْ هُدًى (13)
وَ رَبَطنَا عَلى قُلُوبِهِمْ إِذْ قَامُوا فَقَالُوا رَبُّنَا رَب السمَوَتِ وَ الاَرْضِ لَن نَّدْعُوَا مِن دُونِهِ إِلَهاً لَّقَدْ قُلْنَا إِذاً شططاً(14)
هَؤُلاءِ قَوْمُنَا اتخَذُوا مِن دُونِهِ ءَالِهَةً لَّوْ لا یَأْتُونَ عَلَیْهِم بِسلْطنِ بَینٍ فَمَنْ أَظلَمُ مِمَّنِ افْترَى عَلى اللَّهِ کَذِباً(15)
وَ إِذِ اعْتزَلْتُمُوهُمْ وَ مَا یَعْبُدُونَ إِلا اللَّهَ فَأْوُا إِلى الْکَهْفِ یَنشرْ لَکمْ رَبُّکُم مِّن رَّحْمَتِهِ وَ یُهَیىْ لَکم مِّنْ أَمْرِکم مِّرْفَقاً(16)
وَ تَرَى الشمْس إِذَا طلَعَت تَّزَوَرُ عَن کَهْفِهِمْ ذَات الْیَمِینِ وَ إِذَا غَرَبَت تَّقْرِضهُمْ ذَات الشمَالِ وَ هُمْ فى فَجْوَةٍ مِّنْهُ ذَلِک مِنْ ءَایَتِ اللَّهِ مَن یهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَن یُضلِلْ فَلَن تجِدَ لَهُ وَلِیًّا مُّرْشِداً(17)
وَ تحْسبهُمْ أَیْقَاظاً وَ هُمْ رُقُودٌ وَ نُقَلِّبُهُمْ ذَات الْیَمِینِ وَ ذَات الشمَالِ وَ کلْبُهُم بَسِطٌ ذِرَاعَیْهِ بِالْوَصِیدِ لَوِ اطلَعْت عَلَیهِمْ لَوَلَّیْت مِنْهُمْ فِرَاراً وَ لَمُلِئْت مِنهُمْ رُعْباً(18)
وَ کذَلِک بَعَثْنَهُمْ لِیَتَساءَلُوا بَیْنهُمْ قَالَ قَائلٌ مِّنهُمْ کمْ لَبِثْتُمْ قَالُوا لَبِثْنَا یَوْماً أَوْ بَعْض یَوْمٍ قَالُوا رَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثْتُمْ فَابْعَثُوا أَحَدَکم بِوَرِقِکُمْ هَذِهِ إِلى الْمَدِینَةِ فَلْیَنظرْ أَیهَا أَزْکى طعَاماً فَلْیَأْتِکم بِرِزْقٍ مِّنْهُ وَ لْیَتَلَطف وَ لا یُشعِرَنَّ بِکمْ أَحَداً(19)
إِنهُمْ إِن یَظهَرُوا عَلَیْکمْ یَرْجُمُوکمْ أَوْ یُعِیدُوکمْ فى مِلَّتِهِمْ وَ لَن تُفْلِحُوا إِذاً أَبَداً(20)
وَ کذَلِک أَعْثرْنَا عَلَیهِمْ لِیَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقُّ وَ أَنَّ الساعَةَ لا رَیْب فِیهَا إِذْ یَتَنَزَعُونَ بَیْنهُمْ أَمْرَهُمْ فَقَالُوا ابْنُوا عَلَیهِم بُنْیَناً رَّبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قَالَ الَّذِینَ غَلَبُوا عَلى أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیهِم مَّسجِداً(21)
سیَقُولُونَ ثَلَثَةٌ رَّابِعُهُمْ کلْبُهُمْ وَ یَقُولُونَ خَمْسةٌ سادِسهُمْ کلْبهُمْ رَجْمَا بِالْغَیْبِ وَ یَقُولُونَ سبْعَةٌ وَ ثَامِنهُمْ کلْبهُمْ قُل رَّبى أَعْلَمُ بِعِدَّتهِم مَّا یَعْلَمُهُمْ إِلا قَلِیلٌ فَلا تُمَارِ فِیهِمْ إِلا مِرَاءً ظهِراً وَ لا تَستَفْتِ فِیهِم مِّنْهُمْ أَحَداً(22)
وَ لا تَقُولَنَّ لِشاى ءٍ إِنى فَاعِلٌ ذَلِک غَداً(23)
إِلا أَن یَشاءَ اللَّهُ وَ اذْکُر رَّبَّک إِذَا نَسِیت وَ قُلْ عَسى أَن یهْدِیَنِ رَبى لاَقْرَب مِنْ هَذَا رَشداً(24)
وَ لَبِثُوا فى کَهْفِهِمْ ثَلَث مِائَةٍ سِنِینَ وَ ازْدَادُوا تِسعاً(25)

 



دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد داستان اصحاب کهف

تحقیق در مورد داستان رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر

اختصاصی از فی فوو تحقیق در مورد داستان رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد داستان رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر


تحقیق در مورد  داستان رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه7

 

فهرست مطالب ندارد 

خلاصه داستان رومئو و ژولیت - ویلیام شکسپیر

 


رومئو و ژولیت از دو تا خانواده‌ی کله گنده! بودن که از قدیم‌الایام با هم دشمنی داشتن و عمراً کنار نمیومدن با هم. هر وقت هم بین اینا درگیری می‌شد، کلی تلفات می‌داد.

 

رومئو عاشق یه دختری بود به اسم رزالین و خودش رو می‌کشت واسه دختره ولی رزالین اصلاً عین خیال‌ش نبود و این موضوع خیلی رومئو رو اذیت می‌کرد. یه روز دوست‌جونِ رومئو برای اینکه یه کم تفریح کنن و حال رومئو بهتر بشه و انقدر به رزالین فکر نکنه، بهش خبر میده که خانواده‌ی فلانی - خانواده‌ی ژولیت اینا در واقع! البته اون موقع، رومئو نمی‌دونسته که اصولاً ژولیتی وجود داره - یه مهمونی بزرگ قراره برگزار کنن و کلی دختر خوشگل اونجا هست از جمله رزالین و اگه بیای با هم بریم، می‌تونی کلی رزالین رو دید بزنی. رومئو میگه نه، اونا من رو می‌شناسن. بعد اگه اونجا ببینن من رو که بدون دعوت اومدم به مهمونی‌شون، فکر می‌کنن قصدم مسخره کردن‌شون بوده، بعد دعوا راه میفته. ول‌ش کن اصلاً. دوست‌جون‌ش میگه خب می‌تونی ماسک بزنی. کسی نمی‌شناسدت، چیز غیر متداولی هم نیست. خلاصه انقدر اصرار می‌کنه تا رومئو از رو میره و قبول می‌کنه.

 

روز جشن، رومئو و دوست‌ش میرن توی مراسم شرکت می‌کنن و کلی همه رو دید می‌زنن و اینا تا اینکه وسط مراسم بزن برقص، رومئو ژولیت رو می‌بینه و یک دل نه، صد دل عاشق‌ش میشه. آخر سر طاقت نمیاره و میره جلو با ژولیت حرف می‌زنه و آمارش رو می‌گیره و می فهمه خانواده‌ش کی‌ن و اینا و تاااازه دوزاری‌ش میفته که عاشق دختر خانواده‌ای شده که شدیداً دشمن خانواده‌ی خودش محسوب میشن ولی بازم از رو نمیره. (جزئیات مکالمات رو ننوشته بود توی یه وجب کتاب که!) وقتی رومئو داشته با ژولیت صحبت می‌کرده، یکی از اطرافیان صدا ش رو می‌شناسه و به پدر ژولیت خبر میده که رومئو بدون دعوت با یه ماسک روی صورت‌ش اومده که مراسم ما رو مشخره کنه و بیاین سریعاً حال‌ش رو بگیریم. پدر ژولیت برای اینکه مراسم به هم نخوره قبول نمی‌کنه و میگه الان نه، بذارش برای یک فرصت مناسب.

شب از دیوار باغ ژولیت اینا میره بالا و توی باغ میره و میره تا می‌رسه زیر پنجره‌ی اتاق ژولیت. همون موقع ژولیت میاد توی ایوون و شروع می‌کنه توی دل‌ش بلند بلند با رومئو حرف زدن! و

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد داستان رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر