فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد روان شناسی در محیط اداری

اختصاصی از فی فوو تحقیق در مورد روان شناسی در محیط اداری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد روان شناسی در محیط اداری


تحقیق در مورد روان شناسی در محیط اداری

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه84

فهرست 

تعریف اداره:

 

تعریف شخصیت و عوامل موجد آن:

 

تغییر شخصیت:

 

نقش اداره در تغییر شخصیت:

 

انواع شخصیت:

 

عنصر بیشتر باشد، شخص دارای رفتاری مثلاً

تعریف روانشناسی:

عنوان کتاب حاضر، نویسنده را موظف می‎دارد که «روان‎شناسی»[1] را، بدواً به صورت هر چه ساده توضیح و تشریح نماید. و سپس از «محیط اداری» تعریف به دست دهد. چه، شرط مبادلة‌صحیح اطلاعات بین نویسنده و خواننده، یا گوینده و شنوند، وجود محیط تفاهم و درک مفاهیم درست از اصطلاحاتی است که در مکاتبه و یا محاوره ذکر می‎شود. بنابراین، صرفنظر از اختلافاتی که بین دانشمندان دربارة تعریف این علم وجود دارد، روان‎شناسی را (که از قدیم  موضوع و هدف از مطالعة آن، شناخت خصوصیات پندار و کردار یک فرد آدمی بوده است، علم‎النفس، معرفت‎النفس و یا معرفت‎الروح می‎گفته‎اند) به شرح زیر تعریف می‎کنیم:

 

روان‎شناسی عبارت است از تحقیق و مطالعه در حیات نفسانی، و اعمال و رفتار انسان در احوال و اوضاع مختلف.

 

چنان که می‎دانیم وجود انسان از دو قسمت تشکیل شده است. قسمت مادی یا بیولوژیکی (مانند استخوانها،‌عضلات، امعا، و احشا، و به طور کلی سلولهای گونا گون زندة تشکیل دهندة بدن) و قسمت غیرمادی (شامل افکار و تمایلات، احساسات غریزی، خشم، شادی و غم، پشیمانی و حالات روانی دیگر) ساخته شده است. قسمت مادی را «بدنیات» یا، «جسمیات»، و قسمت افکار و امیار را «نفسانیات» اصطلاح کرده‎اند. بدین ترتیب محدودة مباحث علم روان‎شناسی منحصر به  تحقیق و مطا لعه در نفسانیات، و کشف قوانین

 


[1] - PSYCHOLOGIE

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد روان شناسی در محیط اداری

تحقیق درباره بررسی سلامت روان چیست

اختصاصی از فی فوو تحقیق درباره بررسی سلامت روان چیست دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره بررسی سلامت روان چیست


تحقیق درباره بررسی سلامت روان چیست

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:11
فهرست و توضیحات:

مفاهیم سلامت روانی از دید نظرهای مختلف

سلامت روانی از نظر گودن آلپورت

در توصیف احساساتتان از ضمیر«من» بهره بگیرید. استفاده از ضمیر«من» در
گفته هایتان به جای ارزشیابی یا سرزنش دیگران، احساسات شما را نشانه می گیرد(مانند «من ناراحتم» به جای مرا ناراحت کردی)

4- به هنگام صحبت کردن، احساسات خود را با برخی از رفتارهای خاص دیگر پیوند دهید. مثلا بگویید«من آزرده شدم وقتی بدون خداحافظی رفتی، ولی نگویید«من آرزده شدم چون تو آدم بی ملاحظه ای هستی»

 5- صریح باشید. حرف خود را مستقیم و بدون واسطه به شخص مورد نظرتان بزنید. تقاضای خود را در یک یا دو جمله ساده و قابل فهم بیان کنید.

6- بکوشید درباره این که دیگری در مورد شما چه فکری می کند و یا چه احساسی دارد، چه انگیزه هایی دارد، ممکن است چه واکنشی نسبت به شما نشان دهد، هیچگونه حدس و گمانی نزنید.

7- از طعنه و کنایه زدن، ترور شخصیت یا توهین به دیگران بپرهیزید(مانند استفاده از واژه هایی مانند«تو هرگز...»«تو همیشه»،«تو دائما ... و غیره»)

8- از برچسب زدن اجتناب کنید.

9- از گفتن جملاتی که با«چرا؟»،«تو...» شروع می شوند، خودداری کنید. اینگونه جملات شخص را در موضع دفاع قرار می دهد.

10- از مخاطب باز خورد بگیرید: (حرفهایم را روشن گفتم؟ موقعیت را چطور می بینی؟! دریافت بازخورد به شما کمک می کند تا هر گونه کج فهمی را اصلاح کنید و دیگران دریابند شما در ارتباط باز هستید و عقاید، احساسات، تمایلات و خواسته های خود را بیان می کنید.

11- انتظارات خود را ارزشیابی کنید: (آیا آنها مستدل هستند؟)

12- انتظارات خود را تعدیل کنید.(ناصر خیابانی)

به تقاضاها و خواسته های غیرمنصفانه«نه بگویید»

1- ابتدا از موضع خود مطمئن شوید، یعنی مشخص کنید که می خواهید بگویید بله یا خیر. اگر مطمئن نیستید، بگویید برای پاسخ دادن باید کمی فکر کنید. به شخص مقابل بگویید که بداند چه زمانی پاسخ خواهید گفت.

2- اگر شما کاملا متوجه نشده اید که فرد مقابل از شما چه تقاضایی دارد از او توضیح روشنی بخواهید.

3- تا آنجا که می توانید کوتاه و موجز سخن بگویید، یعنی دلیلی موجه برای امتناع خود ارائه دهید ولی از توجیه و توضیحات مفصل اجتناب ورزید. چنین عذرهایی چه بسا باعث شود خرد مقابل، با شما بحث کند تا شما را از موضع«نه» پایین بیاورد.

4- هر گا از تقاضایی سرباز می زنید، واقعا کلمه«نه» از قدرت بیشتری برخوردار است تا عبارت مبهمی مانند«خوب، من این طور فکر نمی کنم...»

5- مطمئن شوید که رفتارهای غیرکلامی شما آینه پیامهای کلامی تان هستند. وقتی«نه» را بر زبان می آورید سرتان را به نشانه نفی تکان دهید. خیلی از افراد وقتی می کوشند از تقاضایی امتناع ورزند، ناآگاهانه لبخند می زنند و با سر موضوع را تصدیق می کنند.

6- به صراحت از کلمه نه و افعال منفی مثل«من نمی آیم» و«من تصمیم خود را گرفته ام، من نمی خواهم» استفاده کنید. این تاکید نشان می دهد که شما پس از تفکر به دو شیوه(بله یا خیر) انتخاب خود را کرده اید.

7- اگر پس از بارها تکرار«نه» همچنان فرد مقابل، بر دریافت پاسخ مثبت از سوی شما اصرار داشت. سکوت اختیار کنید.(این کار در گفتگوی تلفنی ساده تر است) یا موضوع گفتگو را تغییر دهید.

8- احساس گناه نکنید. شما مسئول مشکلات همه نیستید یا نمی توانید همه را خشنود نگه دارید.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره بررسی سلامت روان چیست

تحقیق در مورد روان کاوی

اختصاصی از فی فوو تحقیق در مورد روان کاوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .


 

فرمت فایل:word



تعداد صفحات:71

 

 

 

روان‎کاوی به عنوان روشی برای درمان
«تنها معیاری که حقیقت را به وسیلة آن می‎توان ارزیابی کرد، نتایج عملی حاصل از آن است».
«مائوتسه تونگ »
افراد غیرحرفه‎ای روان‎کاوی را بیشتر به عنوان روشی برای درمان اختلالهای روانی، روان‎رنجوری و احتمالاً روان‎پریشی به شمار می‎آورند. مسلم است که فروید برای نخستین بار نظریه و روشهای روان‎کاوی را برای درمان بیماران روانی مطرح و ادعاهای بسیاری را در مورد این روشها بیان کرده است. نخستین ادعا این است که روان‎کاوی می‎تواند ناراحتی‎های بیماران روانی را درمان کند؛ و دومین ادعا این است که فقط روان‎کاوی می‎تواند این کار را انجام دهد. نظریة او دربارة روان‎رنجوریها و روان‎پریشی‎ها اساساً تأکید دارد که شکایتهایی که بیمار نزد روان‎پزشک یا روان‎شناس بیان می‎کند، صرفاً نشانه‎های برخی از بیماریهای بنیادی و عمیق‎تر هستند و تا این بیماریها درمان نشوند، امیدی برای بهبود بیمار وجود نخواهد داشت، و چنانچه تلاش کنیم تا این نشانه‎ها را رفع کنیم، دوباره عود خواهند کرد و یا نشانه‎های دیگر جانشین آنها خواهند شد؛ برای مثال، نشانة دیگری که در حد نشانة پیشین و یا حتی شدیدتر از آن است ظاهر می‎شود. پس رویگردانی فروید از آنچه وی آنها را «درمانهای سمپتوماتیک»  (یا نشانگر) می‎نامد، از این امر ریشه می‎گیرد و جانشینان جدید او نیز بر این عقیده اصرار می‏ورزند.
به باور فروید، «اختلالی» که در پس نشانه‎های ظاهری قرار دارد به سرکوبی افکار و احساسهایی مربوط می‎شود که با اخلاق و نگرش هشیار بیمار در تعارض هستند و نشانه‎های بیماری بیانگر این افکار و امیال سرکوفته و ناهشیارند. از دیدگاه فروید تنها راه درمان آن است که بیمار به بینش» برسد، و این کار به کمک تعبیر رؤیاها، لغزشهای اتفاقی در گفتار، فراموشیهای لحظه‎ای در حافظه و اعمال نامناسب امکان‎پذیر است. فروید عقیده داشت که همة‌ این پدیده‎ها به وسیلة‌ موضوع‎های سرکوب شده‎ای ایجاد می‎شوند که خاستگاه آنها قابل پیگیری است و به محض ‌«بینش» یافتن نسبت به آنها نشانه‎های بیماری ناپدید می‎شوند و بیمار درمان خواهد شد. البته معنای واژة «بینش» از دیدگاه فروید نه تنها شامل توافق شناختی با درمانگر است بلکه پذیرش هیجانی پیوند علت و معلولی را نیز دربرمی‎گیرد. فروید معتقد بود که ممکن است برخی از روشهای درمان برای مدتی بدون رسیدن به چنین بینشی، در ناپدید کردن بیماری موفق باشند، ولی بیماری باقی خواهد ماند.
 این الگو که از دیدگاه پزشکی نسبت به بیماریها گرفته شده، در نظر پزشکان بسیار گیرا است، زیرا همیشه به آنان گفته شده است که نباید تب را به طور مستقیم درمان کرد، چرا که تب تنها یک نشانه است. کاری که باید انجام شود آن است که بیماری ایجاد‎کنندة تب را درمان کنیم، زیرا وقتی خود بیماری از میان رفت، تب نیز قطع خواهد شد. البته در پزشکی عمومی نیز قایل شدن تمایز میان بیماری و نشانة بیماری همواره روشن نیست، برای مثال، آیا پای شکسته یک بیماری است یا نشانة آن است؟ فروید و پیروانش هیچ‎گاه دربارة‌ کاربردپذیری الگوی پزشکی برای اختلالهای روانی تردید به خود راه نداده‎اند ولی همان‎طور که خواهیم دید، دیدگاه آنان به طور قطع درست نیست و دیدگاه‎های دیگری در برابر آن مطرح شده‎اند.
در سالهای بعد، فروید نسبت به امکان کاربرد روان‎کاوی به عنوان روشی برای درمان آشکارا دچار بدبینی شد. او اندکی پیش از مرگ گفته است که باید از وی بیشتر به عنوان پیشگام روش نوین بررسی فعالیت ذهنی یاد شود تا یک درمانگر، و همان‎طور که خواهیم دید، تردیدهای بسیاری دربارة کارآیی روان‎کاوی به عنوان روشی برای درمان در عموم مردم ظاهر شده است. اما بسیاری از پیروان فروید، که با حرفة روان‎درمانگری امرارمعاش می‎کنند، از پذیرش این نتیجه‎گیری بدبینانة او خودداری می‎ورزند و هنوز هم ادعاهای زیادی دربارة ‌کارآیی روان‎کاوی به عنوان یک روش درمانی مطرح می‎کنند. روان‎کاوی انگشت‎شماری یافت می‎شوند که این روزها از کاربرد روان‎کاوی در مورد روان‎پریشی‎هایی مانند اسکیزوفرنیا  و اختلال منیک ‏‎- دپرسیو  (شیدایی ‎- افسردگی) دفاع کنند. در این‎باره همگان در عمل توافق دارند که روان‎کاوی حرفی برای گرفتن ندارد و بیشتر در ارتباط با اختلالهای روان‎رنجوری مانند حالتهای اضطرابی، هراسها، وسواسهای فکری ‎- عملی، هیستری و غیره است که بیشترین ادعاها را مطرح می‎کند. آشکار است که بیماران سالیان دراز را صرف درمان نخواهند کرد و حق‎الزحمه‎های گزاف نخواهند پرداخت، مگر این که متقاعد شوند روان‎کاوی بیماری آنان را بهبود خواهد بخشید و یا می‎تواند واقعاً آنان را درمان کند. روان‎کاوان همیشه این امیدها را به بازی گرفته و مهم جلوه داده‎اند، و هنوز مدعی موفقیت در درمان اختلالهای روان‎رنجوری هستند، و این ادعایی است که هیچ‎گاه به اثبات نرسیده است.
چنین اتهامهایی جدی است و هدف این فصل و فصلی که در پی خواهد آمد، بحث مفصل دربارة‌ واقعیتها و توجیه و تأیید نتیجه‎گیریهای ما خواهد بود. ولی پیش از آغاز اجازه دهید تا به طور خلاصه بگوییم که چرا این موضوع تا بدین اندازه مهم تلقی می‎شود. این موضوع به دو دلیل اهمیت دارد:‌ نخست آن که اگر واقعاً درست باشد که روان‎کاوی نمی‎تواند به عنوان یک روش درمانی آنچه را که انتظار می‏رود برآورده نماید، پس به طور یقین علاقة عموم به آن به میزان چشمگیر کاسته خواهد شد. دولتها از تخصیص بودجه برای درمان با روش روان‎کاوی و تربیت روان‎کاوی خودداری خواهند کرد. توجه عمومی به روان‎کاوان به عنوان درمانگران موفق فروکش خواهد کرد و شاید دیدگاه‎های آنان در بسیاری از مسایل دیگر نیز با اشتیاق کمتری مورد پذیرش قرار گیرد، زیرا آشکار خواهد شد که روان‎کاوان حتی در نخستین وظیفة خود که همان درمان بیماران است، موفق نیستند. دیگر پیامد مهم این خواهد بود که ما به جستجوی روشهای بهتری برای درمان خواهیم پرداخت و دیگر مجبور نخواهیم بود تا به اصطلاح «درمان سمپتوماتیک» یا نشانگر را به سادگی فراموش کنیم، زیرا فروید نظریه‎ای را بیان کرده و مدعی است که این روشها مؤثر نیستند. این مطالب پیامدهای عملی مهمی دارند و با در نظر گرفتن تعداد بیماران مبتلا به اختلالهای روان‎رنجوری (تقریباً یک نفر از هر شش نفر در جامعه، از نشانه‎های روان‎رنجوری در رنج است و نیاز به درمان دارد)، میزان مصیبت و بدبختی بیمارانی را که به امید درمان شدن با کمک یک شیوة درمانی موفق نشسته‎اند،‌نباید کم ارزش جلوه دهیم. القای امیدهای پوچ دربارة موفقیت‎آمیز بودن چنین درمانی، دریافت پولهای کلان بابت درمان ناموفق و تلف کردن وقت بیمار که گاهی شامل ملاقاتهای هر روزه با روان‎کاو به مدت چهار سال و یا بیشتر می‎شود، نباید به سادگی مورد بی‎توجهی قرار گیرد.
از دیدگاه علمی، عدم موفقیت درمان به شیوة روان‎کاوی دارای پیامدهای نظری دیگری است که مهم تلقی می‎شوند. براساس این نظریه، درمان باید مؤثر واقع شود، و درمانی که موفق نباشد آشکارا نشانگر این است که نظریه معتبر نیست. این بحش اغلب از سوی روان‎کاوان رد می‎شود زیرا معتقدند که درمان تا اندازه‎ای مستقل از نظریه است و احتمال دارد حتی با وجود بی‎اثر بودن درمان، نظریه درست باشد. البته از نظر منطقی چنین امری امکان‎پذیر است و شایدت بنا به دلایلی که فروید از آنها بی‎اطلاق بود، نظریة او به واقع درست بوده ولی موجب عدم موفقیت درمان شده است. البته چنین احتمالی بسیار ضعیف است، به ویژه لاآن که چنین موانعی از سوی روان‎کاوان مطرح نشده و به نظر هم نمی‎رسد که پژوهشی برای آشکار کردن چنین موانعی از سوی آنان انجام شده باشد. به طور یقین فروید در آغاز کارش موفقیت عنوان شده برای شیوة درمان خود را نیرومندترین تأیید برای نظریة خویش تلقی کرده است. بنابراین، شکست روش درمانی می‎بایست توجه او را به خود اشتباه‎های احتمالی در نظریه‎اش جلب می‎‎کرد، ولی چنین نشد.


 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد روان کاوی

تحقیق در مورد تمایزهای بین مشاوره و روان درمانی

اختصاصی از فی فوو تحقیق در مورد تمایزهای بین مشاوره و روان درمانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

فرمت فایل:word



تعداد صفحات:29

 

 

 

فصل هشتم ضمائم تمایزهای بین مشاوره و روان درمانی [1]

     کوشش هایی که به منظور مجزا کردن مشاوره از روان درمانی به عمل می آید در جهان مورد تأیید همگان قرار نگرفته است گروهی را عقیده بر آن است که باید دو اصطلاح مشاوره و روان درمانی را به صورت مترادف مورد استفاده قرار داد و از فکر جدا سازی آنها احتراز جست.

صاحب نظران دیگر و مخصوصا کسانی که کارشان تربیت مشاوران دبیرستان است با این طرز فکر موافق نبوده و معتقدند که حتما باید دو واژه مذکور را از هم جدا دانست . به عقیده این گروه، حتی در صورت عدم تفاوت در ماهیت مشاوره و روان درمانی، لازم است میان آنها تفاوتی هرچند مصنوعی به وجود آورد. بر اساس استدلال این دسته از صاحب نظران اگر مجزا کردن مشاوره از روان درمانی امکان پذیر نباشد، قطعا همه برنامه های مربوط به تربیت مشاور در سطح فوق لیسانس متوقف مانده و بیست هزار از کارکنان دبیرستانها که به عنوان مشاور استخدام شده اند بیکار خواهند ماند، زیرا تنها عده معدودی از مردم به چشم روان-درمانگر[2] به آنها نگاه خواهند کرد . بنابراین باید در صدد پیدا کردن فرقی میان مشاوره و روان درمانی بر آمد، هر چند که ممکن است حد فاصل این دو نا محسوس و توافق درباره همه جزئیات آن غیر ممکن باشد . “ هاهن”[3] از زمره کسانی است که مشکل جدا سازی مشاوره از روان درمانی را مورد بررسی قرار داده و می نویسد :

“ من بعضی از مشاوران و روان شناسان را می شناسم که به جهت تفاوتی که میان مشاوره و روان درمانی پیدا کرده اند کاملا راضی بنظر می رسند ... شاید توافق های عمده آنها بر سر آن است که :

  1. مشاوره و روان درمانی را نمی توان کاملا از هم جدا ساخت .
  2. مشاوران کارهایی انجام می دهند که روان درمانگران آنها را وظیفه خود می دانند.
  3. روان درمانگران کارهایی انجام می دهند که مشاوران آنها را وظیفه خود می دانند.
  4. علیرغم مطالب فوق مشاوره و روان درمانی با یکدیگر فرق دارند .

مشکل بودن تمیز مشاوره از روان درمانی بوسیله نویسندگان دیگری چون “انگلیش‌ها”[4] نیز شناخته شده بود . آنها پس از تعریف مشاوره به رابطه آن با روان درمانی اشاره کرده و می نویسند : “ هر چند مشاوره برای کمک به مراجعان بهنجار مورد استفاده قرار می گیرد، با این همه به میزان غیر قابل تصوری با روان درمانی درهم می آمیزد .”

پیش از اینکه سعی خود را مصروف پیدا کردن تفاوت میان مشاوره و روان درمانی سازیم احتمالا مفید خواهد بود که درنگ کرده و ابتدا خود روان درمانی را تعریف کنیم . “ ولبرگ”[5] روان درمانی را نوعی درمان تعریف می کند که هدف آن معالجه مشکلاتی است که طبیعت عاطفی دارند . در این درمان شخصی تربیت یافته آگاهانه یک ارتباط حرفه ای با بیمار بر قرار می سازد . هدف وی از ایجاد چنین ارتباطی بر طرف کردن ، تعدیل کردن و یا کند ساختن نشانه ها و الگوهای آشفته رفتار و کمک به رشد و نمو مثبت و تعالی بخشیدن شخصیت بیمار است . “آیزنک”[6] در تعریف طنز آمیزی که از روان درمانی نقل می کند می نویسد :“ روان درمانی تکنیک بدون هویتی است که برای درمان مشکلاتی نا معین به کار رفته و دارای نتایجی غیر قابل پیشگویی است . برای چنین تکنیکی ما برنامه های تربیتی و آموزشی سختی را توصیه می کنیم ” . آیزنک پس از آن ، تعریف جدی تری به عمل آورده و می گوید که روان درمانی شامل عناصر زیر است :

1.  ارتباط طولانی میان اشخاص 2.درگیری متخصص تربیت یافته   3.خود – ناخشنودی[7] مراجع از نظر عاطفی و یا از جهت سازگاری میان اشخاص  4.کاربرد روش های روان شناسی 5. فعالیتی مبتنی بر یک نظریه درباره اختلالات روانی 6.هدف از ایجاد ارتباط بهبود بخشیدن خود-ناخشنودی مراجع است .

برای درک پاره ای از تفاوتهای موجود میان مشاوره و روان درمانی، بهتر است هدف ها ، مراجعان ، متخصصان ، موقعیت ها و روش های خاص هر کدام را مورد مطالعه قرار دهیم . با این همه ، هرگز نباید انتظار تفاوت کاملا روشن ، رضایت بخش و قابل دفاعی را داشته باشیم . احتمالا بر حسب هر یک از عناصر فوق الذکر ( هدف ها، مراجعان، متخصصان ، موقعیت ها و روش‌ها)پیوستی[8] از یک فعالیت تا فعالیت دیگر وجود دارد . درست مانند کمک های اولیه که ممکن است نحوه عمل پزشکی را تحت تأثیر قرار دهد، مشاوره نیز ممکن است نحوه عمل روان درمانی را دگرگون سازد ولی ، هرگز کسی به این فکر نمی افتد که جراحی مغز و به کار بردن باند کمک های اولیه با هم فرقی ندارند . بطوری که “ گولدمن ”[9] می نویسد “ بعضی اوقات نزدیکی های غروب انسان واقعا نمی داند که آیا وقت روشن کردن چراغ رسیده یا نه ... ولی آیا این اشکال در اخذ تصمیم بدان معنی است که تفکیک شب و روز از هم ارزشی ندارد، ...؟

این نظریه پیوست از مشاوره به روان درمانی توسط “ برامر”[10] و “شوستروم”[11] بخوبی تشریح شده است . بعقیده آنها دو فعالیت مذکور ممکن است با هم تداخل حاصل کنند ، اما بطور کلی مشاوره با واژه هایی از قبیل “ تربیتی ، کمکی، موقعیتی ، حل مسئله، آگاهی شعوری و تأکید روی عادی ” مشخص می شود .و واژه هایی همچون “ بازسازی، تأکید روی عمق، تحلیل تمرکز روی ناخودآگاه و تأکید روی مشکلات عصبی یا عاطفی ” نیز روان درمانی را مشخص می سازند .

“پاترسون”[12] پس از بررسی کتب و مقالات مربوط به مشاوره خاطر نشان می سازد که انتهای مشاوره ای پیوست مشاوره- روان درمانی بوسیله واژه هایی همچون “ عادی، پیش گیری ، رشدی، نه چندان شدید، سطح در مقابل مجموع، واقعیت گرایی، مثبت بودن و آسان گرفتن “ مشخص می شود . این تأکید روی تشخیص مشاوره از روان درمانی بر اساس وضع آنها در پیوست های مختلف، چهارچوبه سودمندی را فراهم می آورد که به موجب آن می توان تفاوت های ویژه مشاوره و روان درمانی را بر اساس هدف ها، مراجعان، متخصصان، موقعیت ها و روش های هر کدام تعیین کرد .


[1]-Distinctions Between Counseling and Psychotherapy in : Sefler , Buford Theories of Counseling , Mcgraw Hill , 1965 . PP.15-25

[2]-psychotherapist

[3]-Hahn

[4]-English and English

[5]-Wolberg

[6]-Eysenck

[7]-Self_dissatisfaction

[8]-Continuum

[9]-Goldman

[10]-Brammer

[11]-Shostrom

[12]-Patterson



 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تمایزهای بین مشاوره و روان درمانی

تحقیق در مورد بررسی نظریه اصالت روان

اختصاصی از فی فوو تحقیق در مورد بررسی نظریه اصالت روان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد بررسی نظریه اصالت روان


تحقیق در مورد بررسی نظریه اصالت روان

لینک پرداخت و دانلود *پایین صفحه*

 

فرمت فایل : Word(قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه :8

 

فهرست مطالب:

 

نفس مطمئنه:

بررسی مفهوم روان:

ابعاد روان:

تفاوت نفس و روان:

1- نفس اماره

2- نفس لوامه

3- نفس مطمئنه

بررسی نظریه اصالت روان

 

بررسی مفهوم روان:

در متون اسلامی، روان به عنوان یک واقعیت غیر مادی پذیرفته شده، ولی از تفکر و تعمق در چیستی آن نهی شده است. پیدایش روان، به خدا نسبت داده شده است و حیات آن ابدی است. مرگ به عنوان قطع ارتباط بین عناصر شیمیایی سازنده بدن و روان تلقی می گردد. روان، حیات خود را پس از مرگ همچنان حفظ کند.

 

از دیدگاه قرآن، انسان ترکیبی از عناصر مادی و روان می باشد و شرافت انسان، مربوط به روان او است.

 

علامه طباطبایی درتفسیر آیه 58 سوره اسراء که در آن به کلمه «روح» اشاره شده است چنین بیان می نماید: «کلمه روح به طوری که در لغت معرفی شده است به معنای مبدأ حیات است که جاندار به وسیله آن قادر بر احساس و حرکت ارادی می شود و گاه به صورت مجاز استعمال شده است چنانچه خداوند علم را که احیای نفوس می کند به این صورت به کار برده است».

 

 

ابعاد روان:

علی (علیه السلام) برای روان ابعاد و نیروهایی ذکر می کند که درحالت سلامت و تعادل همه آنها وجود دارند و تا رسیدن به کهولت و مرگ به تدریج دچار کاستی می شوند.

 

ابعاد روان از دیدگاه علی (علیه السلام) به صورت زیر می باشند:

روح البدن که در تمام مرحله های حیات تا هنگام مرگ وجود دارد و فعل و انفعال های نباتی انسان را تنظیم می کند.

روح القوه یا قدرت نیرودهنده که کوشش وفعالیت به آن وابسته است ودر نتیجه آن، اموری عادی زندگی انجام می شوند. این نیرو کارهای خشن مانند جنگ با دشمن را تمشیت می دهد و دراثر کاهش آن، فرد از کارهای که نیاز به قدرت بدنی دارند عاجز می ماند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد بررسی نظریه اصالت روان