لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه29
نظریه های فرهنگی رشد دوره نوجوانی
در زمینه رشد دوره نوجوانی ، نظریات بسیاری مطرح شده است که در اینجا به چند مورد اشاره می شود :
نظریه روانی – فرهنگی اریکسون
نظریه " اریکسون " ، یکی از نظریات روانکاوی است که به جنبه های اجتماعی- فرهنگی رشد اهمیت بسیاری می دهد و معتقد است که روابط اجتماعی در رشد ، اثرات مهمی دارند
از دید " اریکسون "، دوره نوجوانی دوره کسب هویت در برابر پراکندگی نقش است و جنبه های رشد عاطفی، بخصوص تجربه نقشها و رفتارهای شخص در زمینه های اجتماعی حائز اهمیت بسیاری است. یکی از ویژگیهای مهم این نظریه ، وجود تضاد است که فرد در هر مرحله ، دوره بحرانی را پشت سر گذاشته و به تحول مثبت دست می یابد ، در غیر این صورت ، دچار مشکلاتی عدیده خواهد شد .
از دید اریکسون، مهمترین مسأله در دوره نوجوانی ، هویت و کسب آن است. نوجوان به منظور کسب هویت، اطلاعات پراکنده ذهنی خود را انسجام می بخشد و هویت منسجمی را برای خود به وجود می آورد .
در این دوره، فرد باید به انسجام هویت دست یابد، وگرنه دچار پراکندگی یا ابهام نقش خواهد شد. افرادی که از نظر رشد عاطفی، رشد بهنجاری داشته، روابط خوبی با والدین و بزرگسالان برقرار کرده و از نظر ذهنی دارای انسجام فکری باشند، می توانند در آینده به هویتی سالم دست یابند، ولی اگر نوجوان نتواند اطلاعات پراکنده ذهنی خود را انسجام بخشد و در مورد خود و هویت خود به اطلاعاتی واضح دست پیدا کند، به پراکندگی هویت دچار می شوند .
نشانه های پراکندگی نقش در افراد عبارتند از :
الف)داشتن افکار نامشخص
ب)نداشتن هویت
ج)عدم توانایی در تعیین نقش خود در جامعه
شخص در این دوره با تجربه نقشها و رفتار افراد موفق ، به طور دائم نقشهای مختلفی را می پذیرد تا در نهایت به نقش مورد نظر خود دست یابد و هویت او شکل گیرد و چنانچه موفق به این کار نشود ، دچار پراکندگی هویت خواهد شد . نوجوانی که با هر کس راه می آید و به نقش خود آگاه نیست ، هر لحظه نقش خاصی را می پذیرد و رها می کند و تصویر مشخص از خود ندارد .
نظریه یادگیری فرهنگی بندورا
در نظریه یادگیری فرهنگی " بندورا " ، یادگیری از طریق مشاوره و تقلید صورت می
تحقیق در مورد نظریات فرهنگی