فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله تبیین رابطه بین تمرکز مالکیت و عملکرد سرمایه فکری و ارزش شرکت

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله تبیین رابطه بین تمرکز مالکیت و عملکرد سرمایه فکری و ارزش شرکت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .


تبیین رابطه بین تمرکز مالکیت و عملکرد سرمایه فکری و ارزش شرکت در بازار سرمایه ایران
چکیده:
در این مطالعه رابطه بین تمرکزمالکیت، عملکرد سرمایه فکری و ارزش شرکت در بازار سرمایه ایران بررسی شده است.نمونه آماری پژوهش شامل 60 شرکت در طی دوره زمانی 1385تا 1389است. روش آماری استفاده شده جهت تجزیه و تحلیل داده ها،رگرسیون چندگانه وضرایب همبستگی می باشد. برای اندازه گیری تمرکز مالکیت از شاخص هرفیندال-هیرشمن و برای ارزش شرکت از نسبت کیوتوبین استفاده شده است.برای سنجش سرمایه فکری طبقه بندی های مختلفی ارایه شده است که یکی از طبقه بندی ها توسط پالیک به نام(ارزش افزوده سرمایه فکری) مطرح شده که از سه جزء کارایی سرمایه فیزیکی، کارایی سرمایه انسانی و کارایی سرمایه ساختاری می باشد در پژوهش حاضر نیز از مدل پالیک استفاده شده است و همچنین اندازه شرکت،اهرم مالی و رشد بعنوان متغیرهای کنترل در نظر گرفته شده است. یافته ها حاکی از رابطه معنادار مثبت بین عملکرد سرمایه فکری و ارزش شرکت می باشد.در عین حال از نظر آماری رابطه معناداری بین تمرکز مالکیت و عملکرد سرمایه فکری وارزش شرکت مشاهده نشده است.و همچنین در بررسی رابطه عملکرد سرمایه فکری و تمرکز مالکیت ، تنها میان کارایی سرمایه فیزیکی و تمرکز مالکیت رابطه معناداری مشاهده شده است.
واژه های کلیدی: سرمایه فکری،ارزش شرکت ،تمرکز مالکیت،رگرسیون چندگانه،بازار سرمایه ایران.


مقدمه:
یکی از مهمترین ویژگی بازارهای سرمایه نوپا، مخصوصاً در کشورهای در حال توسعه، وجود سرمایه گذاران عمده و تملک بخش اعظمی از حقوق مالکانه شرکت توسط آنان است. حضور سرمایه گذاران عمده از جمله سازمان های بزرگ دولتی، مؤسسات مالی در بازار سرمایه این سؤال را در ذهن ایجاد می کند که آیا سهامداران عمده رعایت حقوق سهامداران خود را می نمایند؟ پاسخ به این پرسش تصویری از مدل کلی اداره شرکت ها را ارائه می کند که با اندکی تسامح می توانیم آن را حاکمیت شرکتی بنامیم. حاکمیت شرکتی عبارت است از روابط میان گروه های مختلف در تعیین جهت گیری و عملکرد شرکت. سیستم حاکمیت شرکتی را می توان مجموعه قوانین، مقررات، نهادها و روش هایی تعریف کرد که تعیین می کنند شرکت ها چگونه و به نفع چه کسانی اداره می شوند. (چانگ والدر، 2009، 19) . یکی از مکانیسم های کنترلی بیرونی مؤثر بر حاکمیت شرکتی که به طور جهان شمول دارای اهمیت فزاینده ای می باشد، ظهور پدیده تمرکز مالکیت می باشد. تمرکز مالکیت در شرکت زمانی پدید که درصد عمده ای از سهام در اختیار شخص، گروه یا نهاد خاصی باشد. این سهامداران دارای توان بالقوه تأثیرگذاری بر فعالیت مدیران به طور مستقیم از طریق مالکیت و به طور غیرمستقیم مبادله سهام خود می باشد(همان منبع، 21).
مطالعات جیانگ و کیم)2000(نشان می دهد که در شرکت هایی که تمرکز مالکیت وجود دارد، اطلاعات داخلی با ارزش، درباره چشم اندازهای تجاری آتی شرکت و همچنین استراتژی های تجاری آن از طریق ارتباط مستقیم بین مدیران و شرکت های مالک عمده سهام به طور انحصاری در اختیار قرار می گیرد. در این میان تنها منبع اطلاعاتی سهامداران جزء گزارش های مالی منتشر شده بوسیله مدیران شرکت های سهامی می باشد. این در حالی است که ممکن است این گروه از سهامداران به حجم عمده ای از اطلاعات حیاتی در خصوص چشم انداز آتی شرکت، دسترسی نداشته باشد(جیانگ و کیم، 2000، 21) .
کیفیت حاکمیت شرکتی فرض می شود که در تمام مراحل ایجاد ارزش در شرکت وجود داشته باشد.در سالهای اخیر به دلیل اهمیت روز افزون سرمایه فکری در برتری راهبردی شرکت ها با در نظر گرفتن قابلیت سودآوری پایدارتر آنان نسبت به سرمایه مالی،به عنوان یک بخش جدایی ناپذیر از فرایند ایجاد ارزش شرکت در نظرگرفته می شوند. بنابراین به نظر می رسد ساختار مالکیت بر عملکرد سرمایه فکری می تواند مؤثر باشد. بدین ترتیب، پژوهش حاضر قصد دارد به بررسی نقش سهامداران عمده شرکت ها و انگیزه آنان در افزایش سرمایه فکری به عنوان یکی از شاخص های نوین عملکرد و ایجاد ارزش شرکت بپردازد و با مدنظر قرار دادن ساختار مالکیت به عنوان بخشی از مکانیسم های اداره یک شرکت، تغییرات به وجود آمده در حیطه عملکرد سرمایه فکری وارزش شرکت را مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش در ادامه به ادبیات و مبنای تئوریکی، روش شناختی، یافته ها و بحث و نتیجه گیری می پردازد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول
کلیات تحقیق

 

 

 

 

 


1-1 مقدمه
بسیاری از اقتصاددانان معتقدند که شرکت های بزرگ کارآمدتر،مؤثرتر و با صرفه ترین نوع بنگاههای اقتصادی اند.همین دلیل سبب شده است که توجه اقتصاددانان به شرکت،حوزه فعالیت آنان و موضوعات مربوط به آن معطوف شود(شریعت پناهی، 1380،123).
گروه بزرگی از نظریه پردازان اقتصاد مالی، به شرکت از زاویه رابطه نمایندگی می نگرند. طبق تعریف جنسن و مک لینگ:رابطه نمایندگی قراردادی است که بر اساس آن صاحب کار با مالک و نماینده یا عامل را از جانب خود منصوب و اختیار تصمیم گیری را به او تفویض می کند(جنسن و مک لینگ، 1976، 314)
اگرچه این فرض وجود دارد که هر دو طرف در رابطه بالا به دنبال حداکثر کردن منافع خود هستند ولی ممکن است نماینده همیشه در جهت حداکثر کردن منافع مالک عمل نکند. وجود تضاد منافع، موجب نگرانی مالکان(سهامداران) گردیده تا جایی که آن ها برای اطمینان از تخصیص بهینه منابع خود توسط مدیران، اقدام به بررسی و ارزیابی عملکرد مدیران می کنند. مالکان همواره به دنبال معیاری هستند که با استفاده از آن،عملکرد مدیران را به بهترین نحو ممکن ارزیابی نمایند. بر این اساس، وجود حاکمیت شرکتی مطلوب از آسیب پذیری بازارهای در حال توسعه از جمله بازار ایران در مقابل بحران های مالی می کاهد و بیش از هر چیز حیات سالم بنگاه اقتصادی را در درازمدت هدف قرار می دهد و به این خاطر درصدد است تا از منافع سهامداران در مقابل مدیریت سازمان حفاظت به عمل آورد، از طرف دیگر،محصول نهایی فرایند حسابداری،ارائه اطلاعات به استفاده کنندگان مختلف، اعم از استفاده کنندگان داخلی و استفاده کنندگان خارج از شرکت،در قالب گزارش های حسابداری می باشد. یکی از مشکلات اساسی سیستم حسابداری عدم کفایت و ناتوانی آن ها در سنجش و ملحوظ نمودن ارزش سرمایه فکری در صورت های مالی شرکت ها است. امروزه نقش و اهمیت سرمایه فکری بکار گرفته شده در قابلیت سودآوری پایدار و مستمر شرکت ها بیش از بازده سرمایه مالی به کار گرفته شده است. در حقیقت آن چیزی که امروزه شرکت ها را در صحنه اقتصاد کنونی رقابت پذیر می نماید دارایی نامشهود و به عبارتی سرمایه فکری آنهاست.سرمایه فکری یک مدل جدید کاملی را برای مشاهده ارزش واقعی سازمان ها فراهم می آورد که با استفاده از آن می توان ارزش آتی شرکت را نیز محاسبه کرد. بنابراین، پژوهشگر رابطه سهامداران عمده و انگیزه آنان در افزایش ارزش شرکت را به عنوان فرضیه مطرح،و دراین پژوهش آن را در بوته آزمایش قرار می دهد. در فصل اول پس از بیان مسئله تحقیق، به بیان اهمیت و ضرورت تحقیق می پردازیم.همچنین اهداف تحقیق را در قالب اهداف کلی و ویژه بیان می کنیم.چارچوب نظری تحقیق که بنیان اصلی طرح سؤال و موضوع تحقیق بوده است در این فصل آورده شده و در ادامه به مدل تحلیلی، و فرضیه های تحقیق نیز اشاره شده است. در پایان نیز تعاریف واژه ها و اصطلاحات تحقیق آمده است.


2-1 بیان مسئله
علیرغم گسترش دامنه مالکیت و تعداد سهامداران، کنترل و اداره شرکت ها در اختیار گروه خاصی از سهامداران قرار گرفته است.زیرا اغلب خرید و فروش سهام شرکت توسط سرمایه گذاران با هدف کسب سود در کوتاه مدت صورت می گیرد که این امر عملاً باعث شده تا از نفوذ سهامداران جز در انتخاب هیئت مدیره شرکت و نظارت بر عملکرد آنها کاسته شود و کنترل و هدایت شرکت ها در اختیار سهامداران خاص متمرکز شود.این گروه از سهامداران نقش اصلی را در تعیین اکثریت اعضای هیئت مدیره، انتخاب حسابرس مستقل و تعیین خط مشی کلی شرکت دارند. همین امر باعث تضییع حقوق و منافع سهامداران اقلیت به دلیل عدم مشارکت آنها در نظارت و کنترل شرکت و تعیین مدیران و حسابرس مستقل شده است.در چنین نظام راهبردی شرکت ها به صورت کنترل نشده در اختیار مدیریت می باشد.جدایی مالکیت از مدیریت منجر به عمومیت مسئله نمایندگی گردیده است.فرض تئوری نمایندگی بر این است که بین منافع سهامداران و مدیریت یک تعارض بالقوه وجود دارد و مدیران به دنبال کسب حداکثر منافع خود از سهامداران شرکت هستند که این منافع ممکن است در تضاد با منافع سهامداران باشد. و با توجه به اینکه در روابط نمایندگی هدف مالکان حداکثر سازی ثروت است و برای دستیابی به این هدف بر کار نماینده نظارت و عملکرد او ارزیابی می کنند پس باید در این راستا عواملی که بر عملکرد شرکت تأثیر می گذارند به خوبی شناسایی و مورد توجه قرار گیرند. یکی از روشهای کنترل و حاکمیت شرکتی تعیین نوع ساختار مالکیت و تعیین میزان تمرکز مالکیت است تا بدین وسیله با کاهش هزینه های نمایندگی عملکرد شرکت را بهبود ببخشد.
در طول دهه 1980 مفروضات و عقاید نئوکلاسیک ها از سوی نگرش مبتنی بر منافع به چالش کشیده شد چرا که در دنیای امروز اقتصاد صنعتی را پشت سرم گذاشته و وارد اقتصاد مبتنی بر دانش شده است. اقتصادی که باعث ایجاد تغییرات بسیاری گردیده است.در این اقتصاد دانش و دارایی های نامشهود به عنوان مهم ترین مزیت رقابتی سازمان ها شناخته شده اند.
امروزه نحوه ی استفاده از دارایی های نامشهود تأثیر بسیار مهمی در موقعیت و بقای سازمان ها دارد. به طوری که این موضوع باعث بوجود آمدن حوزه مطالعاتی و تحقیقاتی جدیدی در مدیریت شده است. در یک طبقه بندی ساده دارایی های نامشهود به دو دسته تقسیم می شود که یکی از مهمترین اجزاء آن سرمایه فکری است که تأثیر مهمی بر روی عملکرد و پیاده سازی استراتژی های سازمانی دارد از این رو، شناسایی، اندازه گیری و مدیریت سرمایه فکری دارای اهمیت خاصی است( گلدی صدقی، 1386، 125).
از سوی دیگر، اغلب سرمایه های حسابداری فعلی از نقش و اهمیت فزاینده حق مالکیت معنوی و دانش در سازمان های عصر نوین غافل بوده و از توان سنجش ارزش واقعی دارایی ها در محاسباتشان قاصرند. در حقیقت، صورت های مالی در تشریح ارزش واقعی شرکت ها از محدودیت های بسیاری برخوردار هستند. در جوامع دانش محور کنونی، بازده سرمایه فکری به کار گرفته شده بسیار بیشتر از بازده سرمایه های مالی به کار گرفته شده اهمیت یافته است؛ این بدان معناست که در مقایسه با سرمایه های فکری، نقش و اهمیت سرمایه مالی در تعیین قابلیت سودآوری پایدار، کاهش چشمگیری یافته است. در واقع سرمایه فکری یک مدل جدید کاملی را برای مشاهده ارزش واقعی سازمانها فراهم می آورد و با استفاده از آن می توان ارزش آتی شرکت را نیز محاسبه نمود. این پژوهش تلاشی برای ارزش گذاری سرمایه فکری در صورت های مالی به شمار می آید. حال با توجه به موارد ذکر شده این سؤال ها مطرح است که:
1- آیا میزان تمرکز مالکیت شرکت ها بر عملکرد سرمایه فکری آنها تأثیر دارد؟
2- آیا سرمایه فکری به عنوان شاخص نوینی از عملکرد بر ارزش شرکت تأثیر دارد؟
در حقیقت این پژوهش به بررسی نقش سهامداران عمده و انگیزه آنان در افزایش ارزش شرکت می پردازد و با مدنظر قرار دادن ساختار مالکیت به عنوان بخشی از مکانیسم اداره یک شرکت، تغییرات به وجود آمده در حیطه عملکرد سرمایه فکری را مورد بررسی قرار می دهد.

3-1 چارچوب نظری تحقیق و مدل تحقیق
با توجه به اینکه سازمان های امروزی به منظور کاهش تعارض بین سهامداران و مدیریت بر مجزا سازی مالکیت از مدیریت تأکید می ورزند. لذا با افزایش تعداد بالاخص سهامداران عمده تضاد منابع در بین سهامداران و مدیران نیز میان سهامداران افزایش می یابد تا جائیکه ممکن است بر امر نظارت و کنترل بر عملکرد مدیریت خدشه وارد کند.
وجود سهامداران عمده و یا مؤسسات سهامدار می توان میزان نظارت را افزایش یا آن را بهبود ببخشد و بنابراین به عملکرد بهتر مؤسسه منجر می شود(گانس و همکاران 2002، 58) .
هرقدر سهم یک سهامدار از شرکت کمتر باشد، منافع حاصل از نظارت بر رفتار مدیر کمتر خواهد بود. بنابراین تمرکز در سهام، نظارت بیشتر بر رفتار مدیر و کاهش فرصت طلبی را به همراه خواهد داشت. لذا ساختار مالکیت، به عنوان یکی از ابزارهای محرک کاهش هزینه های شرکت و بالتبع افزایش ارزش شرکت و عملکرد شرکت محسوب می شود.بهبود عملکرد نیز ممکن است بهبود عملکرد سرمایه فکری را به عنوان یک شاخص نوین عملکرد تحت تأثیر قرار دهد.
دراکر (1993) اندیشمند معروف مدیریت می گوید:« ما در حال وارد شدن به یک جامعه دانشی هستیم که در آن منافع اقتصادی اصلی، دیگر سرمایه بیشتر،منابع طبیعی و نیروی کار بیشتر و ... نیست منابع اقتصادی دانش خواهد بود.قرن 21، قرن اقتصادی دانشی است.
در اقتصاد دانشی، دانش یا سرمایه فکری به عنوان یک عامل تولید ثروت در مقایسه با سایر دارایی های مشهود فیزیکی ارجحیت بیشتری پیدا می کند. در این اقتصاد، داراییهای فکری بخصوص سرمایه انسانی جزو مهمترین دارایی های سازمان محسوب می شود و موفقیت بالقوه سازمانها ریشه در فعالیت های فکری آنها دارد تا دارایی های مشهود(صدقی گلدی، 1386، 105).
در چارچوب نظری این تحقیق، متغیرهای مهم و مؤثر مربوط به مسئله پژوهش شناسایی می گردد. و با توجه به یافته های تحقیقات قبلی چگونی ارتباط بین متغیرها توسط نگاره های زیر ارائه می گردد.

 


نگاره (1-1) ساختار مالکیت و ارزش شرکت
ردیف عنوان تحقیق محققان سال یافته های پژوهش
1 بررسی تأثیر ساختار مالکیت و ترکیب هیأت مدیره بر سیاست تقسیم سود ستایش و کاظم نژاد 2010 - نبود رابطه معنی دار بین مالکیت مدیریتی و میزان تمرکز مالکیت با سیاست تقسیم سود
2 بررسی اثر ساختار مالکیت بر بازدهی و ارزش شرکت محمدی و همکاران 2009 - وجود رابطه مثبت و معنی دار بین دو عامل تمرکز مالکیت و بازدهی شرکت ها و عدم وجود هرگونه رابطه معنی دار بین تمرکز مالکیت و ارزش شرکت ها
- بین مالکیت دولتی و بازدهی و ارزش سهام رابطه معکوس و بین نسبت مالکیت انفرادی، شرکتی و خصوصی با بازدهی و ارزش رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد.
3 بررسی رابطه بین ساختار مالکیت و عملکرد سرمایه فکری صالح و دیگران 2008 - مالکیت های خانوادگی و دولتی بر عملکرد سرمایه فکری تأثیر منفی می گذارند.
- مالکیت مدیریتی و خارجی تأثیر مهمی بر روی عملکرد سرمایه فکری دارند
4 بررسی تأثیر ساختار مالکیت بر ارزش شرکت ها جایش کومار 2004 - مدیران بیشترین تأثیر را بر ارزش شرکت دارند.
- سهامداران خارجی و شرکت های هلدینگ به طور معناداری بر ارزش شرکت تأثیرگذار هستند.
5 بررسی تأثیر نوع مالکیت بر عملکرد شاهیرا شاهید 2003 - زمانی که مدیران و بخش دولتی سهامداران عمده شرکت هستند دارای تأثیر منفی بر عملکرد شرکت هستند.
- شرکت های هلدینگ و بخش خصوصی دارای تأثیر مثبت بر EOR شرکت هستند.
6 تأثیر مالکیت بر عملکرد احمدوند 2006 - با افزایش تعداد سهامداران در ترکیب مالکیت شرکت ها، بازده حقوق صاحبان شرکت ها افزایش می یابد.
- هر چه تعداد سهامداران عمده در ترکیب مالکیت شرکت کمتر باشد مقدار ضریب P/E شرکت کمتر است.
7 رابطه بین تمرکز مالکیت و عملکرد شرکت ماه آورپور 2007 - بین درصد مالکیت سهامداران عمده و نیز سهامداران نهادی و معیار EPS ارتباط معناداری وجود دارد.
- بین درصد مالکیت سهامداران عمده و معیار بازدهی ارتباط معناداری وجود ندارد.
- بین مالکیت سهامداران نهادی و معیار بازدهی رابطه معناداری وجود دارد و هر چند تمرکز مالکیت بیشتر باشد کنترل بیشتری بر مدیران اعمال شده و موجب بهبود عملکرد شرکت ها می شود.
8 ساختار مالکیت بر عملکرد کاپوپولس ولازاریتو 2007 ساختار مالکیت متمرکز به گونه های مثبت باسودآوری بالا شرکت ارتباط دارد.
9 نظام راهبردی شرکت با ارزش شرکت مدرس 2009 نتایج نشان می دهد بین معیار نظام راهبردی شرکتی و ارزش شرکت رابطه معنادار برقرار است.


نگاره (2-1) سرمایه فکری
ردیف عنوان تحقیق محققان سال یافته های پژوهش
1 بررسی رابطه بین سرمایه فکری و عملکرد بونتیس و دیگران 2000 بین عناصر سرمایه فکری (انسانی، ساختاری و مشتری) با عملکرد صنایع همبستگی مثبت وجود دارد.
2 ارزیابی مدل ها و روش های سنجش و ارزش گذاری سرمایه فکری انواری رستمی و رستمی 2003 - بررسی و ارزیابی مقایسه ای، مدل ها و روش های مختلف ارزش گذاری سرمایه فکری
- ارائه پنج مدل و روش ارزشگذاری کمی و ساده برای تعیین ارزش سرمایه فکری
3 سنجش سرمایه فکری و بررسی رابطه میان سرمایه فکری و ارزش بازار انواری رستمی و سراجی 2005 - وجود همبستگی بالای سرمایه فکری با ارزش بازار سهام
- روش های پیشنهادی چهارم و پنجم از توان تبیین بهتری نسبت به سه روش دیگر برخوردارند.
4 بررسی رابطه بین سرمایه فکری با ارزش بازار و عملکرد مالی چین وهمکاران 2005 - سرمایه فکری اثر مثبتی بر ارزش بازار و عملکرد مالی دارد معیارهای برای عملکرد آتی محسوب می گردد.
- مخارج تحقیق و توسعه اطلاعات بیشتری را در مورد سرمایه ساختاری ارائه می نمایند و دارای رابطه مبتنی با سودآوری و ارزش بالا می باشند.

5 حاکمیت شرکت، ساختار مالکیت و افشاء سرمایه فکری گان وهمکاران 2008 - وجود ارتباط معنی دار و منفی بین مالکیت خانوادگی و افشاء سرمایه فکری
- وجود ارتباط معنی دار و مثبت بین مالکیت دولتی و افشاء سرمایه فکری
6 بررسی رابطه بین سرمایه فکری و عملکرد هوانگ و هیونه 2007 - همبستگی مبتنی بین سه جزء سرمایه فکری و عملکرد تجاری وجود دارد بالاترین همبستگی مربوط به سرمایه انسانی و بعد از آن مربوط به سرمایه مشتری می باشد. همچنین همبستگی مثبت بین سه جزء سرمایه فکری وجود دارد.
7 بررسی رابطه بین ساختار مالکیت و افشاء سرمایه فکری فایرر و ویلیامیز 2005 - شرکت با درصد بالای اعضای هیئت مدیره کمتر به افشاء سرمایه فکری می پردازند.
- شرکت های دولتی نسبت به شرکت های غیردولتی بیشتر به افشاء سرمایه فکری اقدام می کنند.
8 بررسی رابطه بین ساختار مالکیت و عملکرد سرمایه فکری زنجیردار و کبیری 2010 - رابطه معکوس بین مالکیت نهادی و عملکرد سرمایه فکری وجود دارد.
- بین مالکیت شرکتی و عملکرد سرمایه فکری رابطه مثبت وجود دارد.
- بین مالکیت مدیریتی و عملکرد سرمایه فکری رابطه منفی وجود دارد.

9 بررسی رابطه بین عملکرد سرمایه فکری و عملکرد زنجیردار و وطنی 2010 بین متغیر مولفه های سرمایه فکری و شاخصهای عملکرد مالی رابطه معنی دار و مثبتی وجود دارد
10 تبیین رابطه ی سازوکارهای راهبری شرکت و سرمایه فکری
زنجیردار و مهدی پور 2011 - درصد مالکیت سرمایه گذارن نهادی ، دوگانگی نقش مدیر عامل ، نسبت مدیران غیر موظف به کل اعضای هیئت مدیره دارای ارتباط مثبت با سرمایه فکری می باشند و تعداد مدیران غیر موظف دارای ارتباط منفی با سرمایه فکری و همچنین درصد مالکیت هیئت مدیره و تعداد هیئت مدیره و درصد مالکیت سهامداران عمده ارتباطی با سرمایه فکری ندارد.

 


نمودار(1-1) مدل مفهومی تحقیق

 

 

 

 

 

 

 

 


4-1 فرضیات تحقیق
با توجه به مدل ارائه شده سؤالات اساسی پژوهش و همچنین چارچوب نظری تحقیق، فرضیات ذیل ارائه می گردد:
فرضیه اصلی اول: بین تمرکز مالکیت و عملکرد سرمایه فکری در بازار سرمایه ایران ارتباط وجود دارد.
این فرضیه در رقالب فرضیه های فرعی زیر آزمون می شود:
1-1 بین تمرکز مالکیت وکارایی سرمایه فیزیکی دربازار سرمایه ایران ارتباط وجود دارد.
2-1 بین تمرکز مالکیت و کارایی سرمایه انسانی دربازار سرمایه ایران ارتباط وجود دارد.
3-1 بین تمرکز مالکیت وکارایی سرمایه ساختاری دربازار سرمایه ایران ارتباط وجود دارد.
فرضیه اصلی دوم: بین عملکرد سرمایه فکری و ارزش شرکت ها در بازار سهامداران ارتباط وجود دارد.
این فرضیه در رقالب فرضیه های فرعی زیر آزمون می شود:
1-2 بین کارایی سرمایه فیزیکی و ارزش شرکت ها در بازار سرمایه ایران ارتباط وجود دارد.
2-2 بین کارایی سرمایه انسانی و ارزش شرکت ها در بازار سرمایه ایران ارتباط وجود دارد
3-2 بین کارایی سرمایه ساختاری و ارزش شرکت ها در بازار سرمایه ایران ارتباط وجود دارد.
فرضیه اصلی سوم: بین تمرکز مالکیت و ارزش شرکت ها در بازار سرمایه ایران ارتباط وجود دارد.
فرضیه اصلی چهارم:بین تمرکز مالکیت و عملکرد سرمایه فکری با ارزش شرکت در بازار سرمایه ایران ارتباط وجود دارد.

5-1 اهداف تحقیق
با توجه به موضوع پژوهش حاضر که به بررسی رابطه تأثیر تمرکز مالکیت بر عملکرد سرمایه فکری و ارزش شرکت در بازار سرمایه ایران می پردازد، اهداف زیر مد نظر است:

1-5-1 هدف کلی
هدف کلی این پژوهش پاسخ دادن به این سؤال است که آیا بین تمرکز مالکیت و عملکرد سرمایه فکری به عنوان یکی از شاخص های نوین عملکرد و ارزش شرکت ارتباط وجود دارد؟

2-5-1 اهداف ویژه
اهداف ویژه تحقیق به شرح زیر بیان می شود:
1- تعیین میزان رابطه سهامداران عمده بر عملکرد سرمایه فکری شرکت
2- تعیین میزان رابطه مؤلفه های سرمایه فکری بر ارزش شرکت (سرمایه فیزیکی، ساختاری، انسانی)
3- تعیین میزان رابطه سهامداران عمده بر ارزش شرکت
از جمله اهداف کاربردی تحقیق، نشان دادن اهمیت سرمایه فکری به ذینفعان صورت مالی شرکت می باشد تا به منظور بهبود عملکرد سرمایه فکری شرکت اقدامات مناسبی را به عمل آورند و تصمیم گیرندگان و سرمایه گذاران نیز به منظور دستیابی به عملکرد بهینه واحدهای اقتصادی به ساختار مالکیت و میزان مالکیت توجه نمایند.

6-1 اهمیت و ضرورت پژوهش
بحث مالکیت سهام در شرکت ها و تأثیر آن بر عملکرد شرکت از جمله موضوعات قابل پژوهش در حوزه حاکمیت شرکتی است که چندین دهه مورد توجه محققان بوده است. با توجه به اینکه امروزه بر مجزا ساختن مالکیت از مدیریت تأکید زیادی می شود توجه به ساختار مالکیت شرکت ها، به عنوان یکی از اصول حاکمیت شرکتی، باعث تسهیل در این امر خواهد شد به ویژه اینکه ساختار مالکیت یک وسیله انگیزشی برای کاهش هزینه های نمایندگی می باشد. در مورد اثرات ساز و کارهای مورد استفاده جهت کاهش مشکلات نمایندگی، مباحث زیادی مطرح شده است.
تأکید این تحقیق ها بر روی ادبیات مرتبط با حق مالکیت بوسیله سهامداران عمده و مؤسسات است. دمستز و لهن(1985) ، وانگ و چو(1997) ، کلانسس(1999) هاک و ساک(1198) ، دمستز و ویلالونگا(2001) ، نمازی(1985 و 1383).
در روابط نمایندگی، هدف مالکان حداثکر سازی ثروت است و لذا به منظور دستیابی به این هدف بر کار نماینده نظارت می کنند و عملکرد او را مورد ارزیابی قرار می دهند. اگر قراردادها به صورت کامل نوشته و اجرا شوند ساختار مالکیت نمی بایست موضوع مهمی به نظر برسند(کواسه، 1960، 20) و هارت(1983، 370) . در حالی که شرکت های بخش عمومی، به دلیل انگیزه های مدیریتی ضعیف و هم سویی علایق، نسبت به شرکت های بخش خصوصی از کارایی کمتری برخوردار هستند.
در طول نیمه دوم قرن بیستم، مفهوم نقش و اهمیت دانش در اقتصاد در تجارت، تغییرات زیادی یافته است. علاوه بر آن در اقتصاد دانش محور امروز، موفقیت سازمانها در گروه توانایی مدیریت دارایی نامشهود است بر اساس نظر مر و همکارانش(2001) دلایل توجه سازمانها به مدیریت سرمایه فکری عبارتند از:
1- یاری رساندن به سازمانها در جهت تنظیم استراتژیها
2- ارزیابی اجرای استراتژیها
3- استفاده از نتایج اندازه گیری سرمایه فکری به عنوان مبنا برای جبران خدمات
4- یاری رساندن به سازمانها در جهات تصمیمات گسترده و متنوع
5- ابلاغ این داراییها به ذینفعان خارجی سازمانها
6- اندازه گیری ارزش و عملکرد مالی شرکت ها

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   225 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تبیین رابطه بین تمرکز مالکیت و عملکرد سرمایه فکری و ارزش شرکت

بررسی رابطه ی سرمایه فکری با عملکرد سازمانی بانک قوامین استان تهران

اختصاصی از فی فوو بررسی رابطه ی سرمایه فکری با عملکرد سازمانی بانک قوامین استان تهران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی رابطه ی سرمایه فکری با عملکرد سازمانی بانک قوامین استان تهران


بررسی رابطه ی سرمایه فکری با عملکرد سازمانی بانک قوامین استان تهران

پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت دولتی

گرایش مالی

همراه با پرسش نامه

133 صفحه

چکیده:

امروزه موضوع سرمایه های فکری یکی از عناصر موفقیعت سازمان ها محسوب می شود و سازمان ها برای اینکه بتوانند در محیط پرتلاطم امروزی که جهان تبدیل به دهکده جهانی شده است  موفق باشند باید شاخص های سرمایه فکری را در سازمان شان شناسائی کرده و به آنها بپردازند، تحقیق حاضر به بررسی رابطه سرمایه فکری با عملکرد سازمانی بانک قوامین استان تهران می پردازد و به دنبال جواب دادن به این سوال هست که آیا بین سرمایه فکری با عملکرد سازمانی بانک قوامین استان تهران رابطه ی معناداری وجود دارد ؟

روش تحقیق این پژوهش توصیفی – همبستگی و از نظر هدف کاربردی می باشد ، جامعه مورد نظر مدیران و کارشناسان ارشد ستادی ، رئیس ، معاونین و کارمندان ارشد شعب بانک قوامین استان تهران است که تعداد 200 نفر جامعه آماری و 70 نفر نمونه آماری را تشکیل می دهند. در ارتباط با روائی ابزار سنجش به نظرات متخصصین اکتفا شده و پایائی پرسشنامه سرمایه فکری و عملکرد از طریق آزمون آلفای کرونباخ عدد 925% بدست آمده است . و از آمار توصیفی و استنباطی برای تجزیه و تحلیل نتایج استفاده شده است ، فرضیه های پژوهش با همبستگی پیرسن آزمون شدند و نتایج آزمون های آماری نشان داده است که رابطه بین ابعاد سرمایه فکری با عملکرد سازمان در بانک قوامین استان تهران معنادار است.

واژگان کلیدی : سرمایه فکری، عملکرد سازمان، سرمایه انسانی، سرمایه ارتباطی، سرمایه ساختاری، بانک قوامین


دانلود با لینک مستقیم


بررسی رابطه ی سرمایه فکری با عملکرد سازمانی بانک قوامین استان تهران

پژوهش اثبات وجود خدا,از دو سنت فکری متمایزِ غربی و اسلامی

اختصاصی از فی فوو پژوهش اثبات وجود خدا,از دو سنت فکری متمایزِ غربی و اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پژوهش اثبات وجود خدا,از دو سنت فکری متمایزِ غربی و اسلامی


پژوهش اثبات وجود خدا,از دو سنت فکری متمایزِ غربی و اسلامی

در این پژوهش، دو برهان در اثبات وجود خدا که از دو سنت فکری متمایزِ غربی و اسلامی منبعث شده اند،

مورد بررسی تطبیقی قرارگرفته اند: برهان فطرت با تقریر آیت الله میرزا محمدعلی شاه آبادی و برهان اجماع

عام با تقریر چارلز هاج و جی، اچ جویس.

اقامه کنندگان هر دو برهان )اجماع عام و فطرت( کوشیدهاند تا نشان دهند که اولاً انسان در ضمیر خود

نسبت به وجود خدا التفات دارد. ثانیاً همین التفات ذاتی نفس به وجود خدا، حاکی از وجود واقعی خدا در عالم

خارج است. اثبات این مدعا در براهین اجماع عام هاج و جویس، ضمن رجوع به شواهد تاریخی و با تکیه بر

استقراء ناقص و شهود شخصی صورت میگیرد از همین رو براهین هر دو متفکر، هم به لحاظ ماده ستدلال و

هم به جهت صورت برهانی در برابر نقدهای وارده آسیب پذیر بودهاند. این در حالی است که در برهان فطرت،

توجه ذاتی انسان به وجود خدا، نه به واسطه استقراء یا شهود شخصی بلکه از طریق تحلیل عقلی ساختار نفس

انسان اثبات میشود؛ همچنین ضرورت وجود واقعی و خارجی خداوند به عنوان متعلَّق این توجه، نه به واسطه

تمثیل بلکه از طریق اتخاذ قاعده عقلانی تضایف اثبات میشود. به همین جهت، بررسی تطبیقی دو برهان فطرت

و اجماع عام گویای آن است که برهان فطرت علیرغم آنکه در برخی وجوه مبنا شناختی، انسان شناختی و

ساختار شناختی مشابه براهین اجماع است، اما از مصونیت بیشتر و اعتبار فزون تری نسبت به این دسته از

براهین بهرهمند بوده است.


دانلود با لینک مستقیم


پژوهش اثبات وجود خدا,از دو سنت فکری متمایزِ غربی و اسلامی

دانلود مقاله چارچوبی مفهومی برای توسعه سرمایه فکری

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله چارچوبی مفهومی برای توسعه سرمایه فکری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

چکیده:
عصر حاضر عصر اقتصاد دانش محور نامیده شده است. در این دوران توجه مدیران سازمانها به مقوله¬هایی همچون دانش و خلاقیت جلب شده و در پی آن سازمانهای دانش¬گرا نسبت به سازمانهای عمل¬گرا اهمیت بیشتری یافته¬اند. صاحبنظران معتقدند دهه¬ی 80، دهه¬ی جنبش کیفیت، ده¬ی 90، د¬هه¬ی مهندسی مجدد (بهبود فرایند کسب و کار و کاهش هزینه¬ها) و دهه¬ی کنونی، دهه¬ی مدیریت دانش است. در اقتصاد دانش محور، محصولات و سازمانها بر اساس دانش زندگی می¬کنند و می¬میرند و موفق¬ترین سازمانها آنهایی هستند که از این دارایی¬های ناملموس به نحو بهتر و سریع¬تر استفاده می¬کنند. در حقیقت اهمیت روز افزون دانش صرفاً یک متغیر دیگری به فرایند تولید اضافه نمی¬کند؛ بلکه دانش قواعد بازی را به طور گسترده و بنیادی تغییر می¬دهد. امروزه توان تولید ثروت سازمانها مبتنی بر دانش است. مطالعات اخیر نشان می¬دهد که بر خلاف کاهش بازدهی منابع سنتی، دانش واقعاً منبعی برای افزایش عملکرد کسب¬ و کار است. لذا در این مقاله سعی شده است با ارائه مفاهیم مرتبط با این دارایی باارزش، اهمیت آن یادآوری شود.

 

واژه¬های کلیدی: اقتصاد دانش محور، سازمانهای دانش¬گرا، مدیریت دانش، دارایی¬های ناملموس

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه:
تا دهه‌ی 1980 مدیریت واحد‌ تجاری، محیط کار و ساختار صنعت را به عنوان مبنای درک مزیتهای رقابتی مدنظر قرار می‌داد. در این دوران نقش مدیریت تنها یافتن راهی برای ترکیب بهینه‌ی محصولات و بازارهای هدف و رفع موانع ورود کالا به این بازارها بود. در طول دهه‌ی 1980 میلادی رویکرد تمرکز بر محیط کار و صنعت با چالشهای زیادی روبرو شد. در این دوره با بررسی برخی واقعیات ثابت شد که مزیت رقابتی تنها با ترکیب بهینه‌ی محصولات و بازارهای هدف در یک صنعت خاص حاصل نمی‌شود؛ بلکه عمده‌ترین دلیل مزیت رقابتی، تفاوت در انواع مختلف منابع سازمانی است. (Barney,1991,101)
از آن زمان به بعد، نگاه مدیریت واحدهای انتفاعی به جای محیط و صنعت به ‌طور جدی به منابع درون سازمانی معطوف شده است. منابع غیر عینی که از آن با عناوینی چون دانش، دارایی نامشهود دارایی راهبردی و ... نیز یاد می‌شود، مهمترین منابع درون سازمانی هستند که واجد شرایط ایجاد و افزایش مزیتهای رقابتی پایدار می‌باشند. مقارن با انقلاب فناوری اطلاعات و توسعه‌ی سریع فناوری برتر، از دهه¬ی 1990 الگوی رشد اقتصادی دچار تغییرات اساسی شد و در نتیجه، عامل دانش به عنوان مهمترین سرمایه، جایگزین سرمایه‌های مالی و فیزیکی در اقتصاد جهانی شد. به بیان دیگر اقتصاد صنعتی جای خود را به اقتصاد دانش محور داد. در اقتصاد صنعتی عامل اصلی تولید ثروت اقتصادی، داراییهای فیزیکی و مشهود مانند زمین، نیروی کار، پول و ماشین¬آلات و ... می‌باشد و ترکیب این عوامل است که در نهایت موجب تولید ثروت می‌شود. در این نوع اقتصاد، دانش به عنوان کلیدی¬ترین عامل ایجاد ارزش و ثروت، نقش ناچیزی ایفا می‌کند. (Chen,et al.,2004,198)
در اقتصاد دانش محور به دانش و سرمایه فکری به عنوان عامل اصلی تولید ثروت در مقایسه با سایر داراییهای مشهود و فیزیکی جایگاه مهمتری اختصاص می‌یابد. در بازارهای رقابتی فعلی که هدف سازمانها کسب سهم بیشتر بازار از طریق ایجاد مزیتهای رقابتی است، موفقیت یک سازمان در گروی بکارگیری و مدیریت عنصر دانش و سرمایه فکری در تمامی ابعاد سازمانی است.
پیدایش سرمایه فکری:
سرمایه فکری همواره در اطراف ما بوده است؛ اما تا چند سال پیش آن را به عنوان یک سرمایه¬ی کلیدی نمی-شناختیم. در سال 1994 مقالاتی در این زمینه منتشر شد. این مقالات موجب شد توجه دنیای تجارت به این موضوع جلب شود. در سال 1995 شرکت اسکاندیا که بزرگترین شرکت خدمات بیمه و مالی در اسکاندیناویا است؛ اولین گزارش را در مورد سرمایه فکری منتشر کرد. همچنین کانادین امپریال بانک او کامرس که یکی از هفت بانک بزرگ ایالت متحده است، برنامه¬ای تهیه کرد تا به بنگاههای دانش¬مدار که بر مبنای سرمایه فکری ارزشگذاری شده بودند، وام دهد. موسسات ارنست اند یانگ و آرتور اندرسن هم از اولین موسسات حسابرسی بودند که به تهیه¬ی ابزار سرمایه فکری برای صاحبکاران خود پرداختند. در سال 1996، کمیسیون اوراق بهادار و بورس آمریکا همایشی با موضوع محوری سرمایه فکری ترتیب داد. در این گردهمایی یکی از سخنرانان پیش¬بینی کرد که روزی سرمایه فکری قلب گزارشهای سالانه¬ی بنگاه¬های اقتصادی خواهد شد. وی همچنین به بنگاه¬ها توصیه کرد که به افشاء داراییهای مخفی در یادداشتهای توضیحی بپردازند. (مجتهدزاده،1381،8-7)
پروفسور مایکل هاو در سال 2001 در مقاله¬ای با عنوان « پیدایش فناوریهای جدید و کاربرد آن برای سرمایه فکری سازمانها » گفت: « حسابداری بهای تمام شده با ابزار یک اقتصاد مبتنی بر تولید به اندازه¬گیری یک اقتصاد خلاق می-پردازد. برای مثال، اقلام ترازنامه¬های سنتی قابل اتکا نیستند زیرا داراییهای مبتنی بر دانش سریعتر مستهلک می¬شوند. ». (همان منبع،8)
اقتصاد دانش ‌محور:
از ابتدای تاریخ بشر تا اواسط قرن بیستم، استفاده از تواناییهای جسمانی کارگران، بکارگیری گسترده¬ی داراییهای فیزیکی و تجارت بر مبنای قدرت نقدینگی زیاد مالکان واحد‌های تجاری، نقش پر رنگی در اقتصاد و تجارت جهانی داشته است. مقارن با پایان جنگ جهانی دوم، برخی از کشورهای دنیا اهداف اقتصادی خود را بر مبنای دستیابی به رشد اقتصادی بالا و ایجاد رفاه اقتصادی برای ملتهای خود قرار دادند. در همین زمان بود که به تدریج نقش و اهمیت دانش در اقتصاد و تجارت مورد توجه سران کشورهای مذکور قرار گرفت. (Zhou and Frank,2003,37)
امروزه جهان در مرحله¬ی خیز نوین دیگری واقع شده است و اقتصاد مبتنی بر تولید جای خود را به اقتصاد مبنتی بر دانش و اطلاعات داده است. دانش و اطلاعات نقش اساسی در رشد و ایجاد ارزش افزوده در جوامع توسعه یافته و صنعتی دارد. در دو قرن گذشته سه عامل سرمایه، زمین و نیروی کار از عوامل تولید بودند که خارج از سامانه‌های اقتصادی قرار داشتند. از سال 1970 که دانش و فناوری در رشد اقتصادی دراز مدت بسیاری از کشورها تاثیر مثبت داشته، دانش به عنوان چهارمین عامل تولید در اقتصادهای پیشرفته مورد تایید قرارگرفت. مهمترین مشخصه‌های اقتصاد دانش محور عبارتند از:
 همه‌ی کالاها علاوه بر اینکه کاربر و سرمایه‌بر می‌باشند، دانش‌بر نیز می‌باشند.
 همه‌ی بخشهای اقتصاد دانش‌بر می‌باشند.
 در نگرش اقتصاد دانش محور، دانش و اطلاعات منابعی هستند که به عموم تعلق دارند.
 نیروی کار ارزان تعیین کننده‌ی مزیت اقتصاد دانش محور نیست.
 اقتصاد دانش محور در قبال تحولات سریع دانش، انعطاف‌پذیر است.
 اقتصاد دانش محور، دارای شرکتهای دانش محور می‌باشد.
 در اقتصاد دانش محور، صنعت نیز دانش محور است.
تفاوتهای اقتصاد سنتی و اقتصاد دانش محور:
برای ذکر تفاوتهای دو نوع اقتصاد فوق در ابتدا به اختصار دیدگاه اقتصاد سنتی درباره¬ی ابعاد گوناگون اقتصاد بیان و در ادامه ویژگیهای اقتصاد دانش محور بیان می‌شود:
در اقتصاد سنتی توسعه اقتصادی یکنواخت، خطی و کند است. انتخاب نوع کالاها مبتنی بر خواست تولید¬ کننده می‌باشد. علاوه بر این چرخه¬ی حیات کالا نیز در آن طولانی است. گردانندگان اصلی اقتصاد در آن شرکتهای بزرگ صنعتی هستند و گستره¬ی رقابت محدود به دامنه¬ی محلی‌، منطقه‌ای و ملی است. در این نوع اقتصاد، بازارها همگن و متجانس فرض می‌شود و یک برنامه¬ی مشخص بازاریابی در مورد همه¬ی آنها اجرا می‌شود. تحول‌پذیری فعالیت در اقتصاد صنعتی آهسته می‌باشد و این نگرش مدیریت است که انگیزه و روش توسعه¬ی داد و ستد و راهبرد آن را تعیین می‌کند. در سازمانهای تولیدی، تولید به صورت انبوه است و منبع نوآوری آن پژوهش می‌باشد. منبع اصلی مزیت رقابتی در اقتصاد سنتی دسترسی آسان به مواد اولیه، نیروی کار ارزان، نقدینگی، کاهش هزینه¬ی تولید از طریق صرفه‌جویی¬های مقیاسی یعنی تولید انبوه می‌باشد. چگونگی اتخاذ تصمیم در اقتصاد سنتی به صورت عمودی یعنی از مدیران ارشد تا سطوح پایین کارکنان بوده و نگرش مدیریت به کارکنان به عنوان بخشی از هزینه تولید می‌باشد.
در اقتصاد دانش محور، توسعه¬ی اقتصادی دستخوش تغییرات بسیار شدید می‌باشد و به علت تحولات فناوری و رقابت، چرخه¬ی حیات کالاها در آن بسیار کوتاه مدت است و انتخاب نوع کالا نیز کاملاً مشتری محور است. گردانندگان اصلی اقتصاد دانش محور، شرکتهای دانش محور و کارآفرینان مبتکر می‌باشند و گستره¬ی رقابت در آن بین¬المللی است. در این اقتصاد بر پایه¬ی شرایط خاص هر بازار، برنامه¬ی بازاریابی متفاوت، کالای متفاوت، قیمت متفاوت و روشهای پیشبرد فروش متفاوت در نظر گرفته می‌شود. تحول‌پذیری رشته¬ی فعالیت در آن بسیار سریع و متناسب با انتظارات بازار است و این فرصتهای موجود در بازار است که به مدیریت دیکته می‌کند که در قبال انگیزه و روش توسعه¬ی داد و ستد، راهبردهای متغیر داشته باشد. تولید در سازمانهای تولیدی به صورت منعطف بوده و منبع نوآوری آن تحقیق و ابتکار سازمان‌یافته است. جهت‌گیری اصلی فن‌آوری و روند حرکت آن در اقتصاد دانش محور به سمت رایانه‌ای کردن تمام مراحل طراحی، ساخت و... و همینطور بهره‌گیری از تجارت الکترونیک و فناوری اطلاعات می‌باشد. در اقتصاد دانش محور منبع اصلی مزیت رقابتی، برخورداری از تواناییهای ممتاز سازمانی، سرعت عمل سرمایه‌های انسانی، برخورداری از حمایت مشتریان و راهبردهای متغیر و پویا می‌باشد. در این اقتصاد مدل تجاری متکی بر مردم و دانش بوده و چگونگی اتخاذ تصمیم در آن به صورت نظر‌خواهی از افرادی است که وظایف و مسئولیتها بین آنها تقسیم شده است. در این اقتصاد از نظر مدیریت، کارکنان نوعی سرمایه‌ محسوب می‌شوند.
شرکتهای دانش محور:
همانطور که بیان شد یکی از ویژگیهای اقتصاد دانش محور وجود شرکتهای دانش محور در این اقتصاد می‌باشد. مقارن با گذر از اقتصاد سنتی به اقتصاد دانش محور، شرکتها نیز ناگزیر به استفاده¬ی گسترده از مفهوم دانش در همه¬ی ابعاد سازمانی می‌باشند. بدیهی است که استفاده¬ی گسترده و عمیق از دانش مستلزم بکارگیری مدیریت دانش است.
اصطلاح شرکتهای دانش محور، جهت توصیف شرکتهایی بکار می‌رود که سرمایه‌های فکری را مورد توجه قرار می‌دهند. شرکتهای دانش محور به این باور رسیده‌اند که سرمایه فکری، کلید سودآوری و تداوم فعالیت در بازارهای رقابتی است. در شرکتهای دانش محور، سودها از طریق تجاری کردن ایده‌های جدید و ابداعات و اثرات متقابل سرمایه‌های انسانی، ساختاری و ارتباطی حاصل می‌شود. امروزه تمامی سازمانهای کوچک و بزرگ نیازمند پیاده‏سازی مدیریت دانش در خود هستند تا از گردونه¬ی رقابت عقب نمانند. انعطاف‏پذیری و عکس‏العمل سریع در برابر شرایط متغیر محیطی، استفاده بهتر از منابع انسانی و دانش موجود نزد آنها و همچنین اتخاذ تصمیمات بهتر، دستاوردهای مدیریت دانش برای سازمانهای امروزی است.
مفهوم سرمایه فکری:
در سالهای اخیر تلاشهای بسیاری از سوی پژوهشگران، سازمانها و مراجع اقتصادی، حسابداری و مدیریت برای ارائه¬ی تعریفی جامع از سرمایه فکری صورت گرفته است. تعداد زیادی از محققان و دانشمندان رشته‌های مدیریت، علوم اقتصادی و حسابداری به تحقیق درباره¬ی سرمایه‌ فکری و ابعاد مختلف آن پرداخته‌اند و از این رهگذر تعاریف گوناگونی را درباره¬ی سرمایه فکری ارائه کرده‌اند که در ادامه با برخی از این تعاریف آشنا می‌شویم.
 سرمایه فکری ماهیت فرار و سیال دارد و زمانیکه کشف شود و توسط سازمان مورد استفاده قرار گیرد، سازمان را در ورود به محیط‌ رقابتی یاری می‌رساند. (بونیتس 1996). (Bonits,1996,44)
 سرمایه فکری در برگیرنده¬ی همه¬¬ی فرایندها و داراییهایی است که به طور معمول و سنتی در ترازنامه منعکس نمی‌شود. همچنین شامل آن گروه از داراییهای نامشهود مانند علائم تجاری و حق امتیازها و... می‌باشد که روشهای حسابداری مدرن آنها را مد نظر قرار می‌دهد. (روس 1997). (Roos,1997,5)
 سرمایه فکری مشتمل بر حاصل جمع اعضای یک سازمان و تبدیل کاربرد عملی دانش اعضای سازمان است. (روس 1997). (Roos,1997,7)
 سرمایه فکری، مواد فکری از قبیل دانش و اطلاعات و مالکیت (دارایی) معنوی و تجربه است که موجب ایجاد ثروت می‌شود و در حال حاضر تعریف جامعی برای آن وجود ندارد. (استیوارت 1997). (Stewart,1997,5)
 سرمایه فکری از تفاوت بین ارزش بازاری یک واحد تجاری و هزینه¬ی جایگزینی‌ داراییهای آن بدست می‌آید. (ستارامان و همکاران 2002). (Seetharaman,et al,2002,136)
 سرمایه فکری جستجو و پیگیری استفاده¬ی موثر از دانش در مقایسه با اطلاعات می‌باشد. (بونیتس 1998). (Bonits,1998,69)
 سرمایه فکری را از منظر محاسباتی می‌توان به عنوان اختلاف ارزش بازار و ارزش دفتری شرکتها تعریف کرد. (فاستر 2000). (Faster,2000,55)
 سرمایه فکری یک ماده فکری است که جمع‌آوری شده و به اشکال گوناگون برای تولید یک دارایی با ارزش‌تر مورد استفاده¬ی سازمان قرار می‌گیرد. (کلین 1994). (Klien,1994,10)
 سرمایه فکری یک اطلاعات و دانش کاربردی برای خلق یک ارزش برای شرکت است. (ادوینسون 1997). (Edvinsson and Malone,1997,12)
 سرمایه فکری عبارت است از یک دانش سازمانی وسیع که برای هر شرکت منحصر به فرد بوده و به شرکت اجازه می‌دهد تا به طور پیوسته خود را با شرایط در حال تغییر و تحول انطباق دهد. (موریتسن 2000). (Mouritsen,2000,32)
 سرمایه فکری، دانش موجود در سازمان است و در دو سطح فردی و سازمانی مطرح می¬شود. سطح فردی شامل دانش، مهارت و استعداد و ... است و در سطح ساختاری چیزهایی مانند پایگاه داده¬ی‌ خاص هر مشتری، فناوری و روشهای و فرایندهای سازمانی و فرهنگ و ... است. (هانس و همکاران 1997). (Haanes and Lowendahi,1997,14)
 برخی دیگر سرمایه فکری را به صورت شایستگی‌های یک شرکت در نظر گرفته‌اند که این شایستگی‌ها عمدتاً با تجربه و تخصص افراد داخل یک سازمان مرتبط است. در واقع این دانش و تجربه افراد داخل شرکت است که می‌تواند ارزش ایجاد کند که این کار از طریق فرایندهای مبادله دانش و خلق دانش جدید صوت می‌گیرد. باید توجه داشت که این شایستگی‌ها فقط بوسیله¬ی افراد و در داخل سازمان ایجاد نمی‌شود؛ بلکه گاهی اوقات بواسطه¬ی محیطی که سازمان در آن قرار دارد خلق می‌شود. به عنوان نمونه می‌توان به شبکه¬ی همکاری بین شرکتها در یک منطقه¬ی خاص اشاره داشت.
یکی از سردرگمی¬هایی که اغلب در ارتباط با سرمایه فکری ایجاد می¬شود تفاوت آن با اصطلاحات دارایی فکری، دانش، اطلاعات و داده¬ است. هر یک از این موارد دارای تعاریف مستقل و در عین حال به هم وابسته¬ می¬باشند. چنانچه به داده¬ها ساختار داده شود اطلاعات را شکل می¬دهند که مصرف هدفمند اطلاعات به ایجاد دانش می¬انجامد. بر اساس تعریف، سرمایه فکری دانشی است که تغییر شکل یافته و به چیزی تبدیل شده که برای بنگاه ارزشمند است. دارایی فکری یا دارایی دانشی محصول این دانش تغییر شکل یافته (سرمایه فکری) است. بنابراین از دید حسابداری داراییهای فکری مانند حق اختراع یا اموال فکری دارای مانده¬ی بدهکار است در حالی که سرمایه فکری، جمع ثروت بنگاه است که در دارایی فکری سرمایه¬گذاری شده است و دارای ماند¬ه¬ی بستانکار است. (مجتهدزاده،1381،¬9)

 


انواع طبقه‌بندی اجزاء سرمایه فکری:
همانطور که در مورد مفهوم و تعاریف سرمایه فکری توافق کلی میان محققان وجود ندارد، طبقه‌بندی جامع و فراگیری درباره¬ی اجزاء سرمایه فکری موجود نیست. در ادامه با برخی از مهمترین طبقه‌بندی اجزاء سرمایه فکری آشنا می‌شویم:
1- طبقه‌بندی بونیتس در سال 1998 و 2000
بونتیس در طبقه‌بندی مورد نظر خود در سال 1998 سرمایه فکری را در سه بخش با عنوان سرمایه انسانی ، سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری تقسیم کرد. وی در سال 2000 طبقه‌بندی خود را به صورت سرمایه انسانی، سرمایه ساختار، سرمایه ارتباطی و دارایی معنوی اصلاح نمود. در این طبقه‌بندی منظور از سرمایه انسانی دانش فردی کارکنان یک سازمان می‌باشد. منظور از سرمایه ساختاری نیز کلیه¬ی داراییهای غیرانسانی و یا قابلیتهای سازمانی است که برای تامین نیازهای سازمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد. در طبقه‌‌بندی اولیه، بونیتس تنها بر سرمایه مشتری تاکید داشت. بدین معنی که محیط پیرامونی یک سازمان را تنها در مشتریان سازمان و چگونگی روابط با آنها جستجو می‌کرد. در طبقه‌بندی سال 2000 وی از سرمایه ارتباطی به جای سرمایه مشتری نام برد. منظور از سرمایه ارتباطی کلیه¬ی دانش موجود در روابط یک سازمان با محیط پیرامون خود شامل مشتریان، عرضه‌کنندگان، سهامداران، دولت، مجامع علمی و اطلاع‌رسانی و... است. با این وجود وی بر این نکته تاکید می‌کند که مهمترین جزء از اجزاء سرمایه ارتباطی، روابط با مشتریان است. بونیتس مالکیت معنوی را آن قسمت از داراییهای نامشهود می‌داند که بر اساس قانون، مورد حمایت و شناسایی قرار گرفته است. از آن جمله می‌توان به حق انتشار، حق اختراع و حق امتیاز اشاره کرد.
بونیتس معتقد است که در میان اجزاء سرمایه فکری، سرمایه انسانی نقش اساسی را ایفا می‌کند. وی بر وجود مجموعه‌ای از روابط متقابل میان اجزاء سرمایه¬ فکری تاکید می‌کند. به عقیده¬ی بونیتس تمامی اجزاء سرمایه فکری صرف¬نظر از میزان اهمیت آنها، زمانی منجر به دستیابی سازمان به اهداف خود می‌شوند که به طور هماهنگ و متناسب دارای تعامل با یکدیگر باشند. به عنوان مثال، اگر یک سازمان از نظر سرمایه انسانی در وضعیت مناسبی باشد ولی سرمایه ساختاری آن متعالی نباشد، نمی‌توان انتظار داشت که سرمایه انسانی سازمان به صورت بهینه مورد بهره‌برداری قرار گیرد و به موازات همین نقیصه، بهره¬برداری از سرمایه ارتباطی نیز دچار مشکلات عدیده‌ای می‌شود.
2- طبقه‌بندی روس در سال 1997
روس و گروه همکارانش نیز سرمایه فکری را به سرمایه انسانی شامل شایستگی، گرایشهای فکری و خلاقیتهای فکری، سرمایه ساختاری شامل همه¬ی ساختارهای سازمانی، فرایندهای اجرایی، حقوق معنوی سازمانی و داراییهای فرهنگی و سرمایه ارتباطی شامل مجموعه‌ی روابط با ذینفعان داخلی و خارجی یک سازمان اعم از مشتریان، تامین¬کنندگان مواد اولیه و سهامداران تقسیم می¬کند. روس و همکارانش طی مطالعات گسترده‌ای که بعدها انجام دادند به این نتیجه رسیدند که به منظور ارائه¬ی تصویر شفاف و کامل از سرمایه‌ فکری بهتر است یک بخش دیگر به طبقه‌بندی قبلی خود اضافه کنند. آنها این بخش را سرمایه بهبود و بازسازی نامیدند. سرمایه‌ بهبود و بازسازی در برگیرنده¬ی حق اختراعهای جدید و تلاشهای آموزشی کارکنان می‌باشد.
3- طبقه‌بندی استیوارت در سال 1997
استورات در طبقه‌بندی خود، سرمایه فکری را در سه بخش سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری ارائه کرد. این طبقه‌بندی تا حدود زیادی به طبقه‌بندی اولیه¬ی بونیتس شباهت داشت. در این طبقه‌بندی منظور از سرمایه انسانی در واقع کارکنان یک سازمان است که مهمترین دارایی یک سازمان محسوب می‌شوند. سرمایه ساختاری نیز به معنای دانش قرار گرفته شده در فناوری اطلاعات و همه¬ی حق امتیازها و مارکهای تجاری سازمان می‌باشد. منظور از سرمایه مشتری نیز کلیه¬ی اطلاعات مربوط به بازار است که برای جذب و حفظ مشتریان، مورد استفاده قرار می‌گیرد.
4- طبقه‌بندی بروکینگ
بروکینگ در طبقه‌بندی مورد نظر خود به چهار حوزه توجه دارد. این چهار حوزه عبارت است از داراییهای انسان محور، داراییهای زیرساختاری، مالکیت معنوی و داراییهای بازار. منظور از داراییهای انسان محور، مهارتها، صلاحیتها، تجربه و تواناییهای حل مسائل و مشکلات و روشهای انجام وظیفه‌¬ی رهبری است.
منظور از داراییهای زیرساختاری، همه¬ی فناوریها و فرایندها و خط‌مشی‌هایی است که سازمان را قادر به فعالیت می‌سازد. مالکیت معنوی نیز شامل حق امتیاز، علائم، مارکهای تجاری و دانش فنی است. در نهایت منظور از داراییهای بازار، مشتریان و میزان وفاداری آنها و کانالهای تبلیغ و توزیع می‌باشد.
5- طبقه¬بندی ادوینسون و مالونه
ادوینسون و مالونه در طرح ارزش اسکاندیا ، سرمایه فکری را در دو جزء سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری ارائه کردند. این طبقه¬بندی به شرح نمودار شماره¬ی 1 می¬باشد.

 

نمودار شماره¬ی1: طبقه‌بندی اجزاء سرمایه فکری توسط ادوینسون و مالونه
منبع: (Edvinsson and Malone,1997,19)
در این طبقه‌بندی ادوینسون و مالونه سرمایه مشتری را در زمره‌ی سرمایه ساختاری دادند که در بیشتر طبقه‌‌بندیهای دیگر این کار صورت نگرفته بود. همچنین برای سرمایه ساختاری، سرمایه سازمانی و سرمایه مشتری را در نظر گرفتند و برای سرمایه سازمانی نیز دو سرمایه فرایندی و نوآوری را مطرح کردند.
در این طبقه‌بندی سرمایه سازمانی شامل فلسفه¬ی سازمان، سیاستها و سامانه‌‌هایی برای استفاده از قابلیتهای سازمان است. سرمایه فرایندی نیز شامل تکنیکها، رویه‌ها و برنامه‌هایی هستند که اجرای آن موجب ارتقاء کیفیت کالا و ارائه¬ی خدمات می‌شوند. سرمایه نوآوری نیز شامل مالکیت معنوی و سایر داراییهای نامشهود است.
6- طبقه‌بندی چن و همکاران
چن و همکارانش سرمایه‌ فکری را در چهار حوزه مورد توجه قرار می‌دهند. این حوزه‌ها عبارتند از سرمایه انسانی، سرمایه مشتری، سرمایه نوآوری و سرمایه ساختاری. چن و همکارانش بیش از آنکه بر اجزاء سرمایه فکری تاکید کنند، تمرکز خود را بر روابط و نحوه¬ی تعامل میان اجزاء سرمایه فکری معطوف می‌نمایند. مدل ارائه شده توسط چن و همکارانش درباره¬ی سرمایه فکری و روابط میان اجزاء آن به شرح نمودار شماره¬ی 2 می‌باشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


نمودار شماره¬ی 2: چگونگی روابط میان اجزاء سرمایه فکری از نظر چن و همکاران
منبع: (Chen,et al.,2004,201)
در این طبقه‌بندی چن و همکارانش سرمایه انسانی را اساس سرمایه فکری می‌دانند. به عبارت دیگر آنها بر این باورند که این سرمایه انسانی است که می‌تواند ابزار کارآمد دانش را از طریق سه جزء دیگر به ارزش افزوده برای سازمان تبدیل نماید. چن و همکارانش اجزاء سرمایه فکری را به شرح زیر تعریف می‌نمایند:
 سرمایه انسانی
بیانگر دانش قرار گرفته در افکار و اذهان کارکنان بوده و منبع اصلی نوآوری و بازآفرینی یک شرکت می‌باشد. چن و همکارانش سرمایه انسانی را تلفیقی از شایستگی‌ها، طرز تفکر و خلاقیت کارکنان می‌دانند. شایستگی خود شامل دانش و مهارتهای کارکنان است. آنها دانش را نتیجه¬ی تحصیلات و دانش فنی و نیز مهارت را توانایی کارکنان در انجام وظایف خود می‌دانند. طرز تفکر نیز شامل انگیزه‌ها و رضایت‌مندی شغلی است. خلاقیت نیز عامل استفاده¬ی بهینه از دانش در اختیار است و عامل کلیدی در ایجاد و گسترش سرمایه فکری یک سازمان می‌باشد.
 سرمایه ساختاری
سرمایه ساختاری در برگیرنده¬ی سامانه‌ها و ساختارهای یک سازمان می‌باشد. سرمایه ساختاری را می‌توان در قالب فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، فرایندهای عملیاتی و سامانه‌های اطلاعاتی تشریح کرد. بدیهی است که در صورت وجود ساختارها و فرایندهای تعریف ‌شده و کارآمد در یک سازمان، سرمایه انسانی موجود در سازمان قادر خواهد بود به بهترین شکل از تواناییهای خود استفاده نماید.
 سرمایه نوآوری
سرمایه نوآوری شامل فناوریهای جدید، محصولات و خدمات جدید، بازارهای فروش جدید و مواد و ترکیبات جدید می‌باشد. سرمایه نوآوری از اجزاء تاثیرگذار سرمایه فکری بوده و خود در سه حوزه‌ی موفقیتهای نوآوری، سازوکارهای نوآوری و فرهنگ نوآوری قابل بررسی می‌باشد.

 


 سرمایه مشتری
سرمایه مشتری در برگیرنده¬ی دانش موجود در کانالهای بازاریابی یک سازمان است. این سرمایه به عنوان آخرین حلقه¬ی موجود در زنجیره¬ی ایجاد ارزش برای سازمان عمل می‌نماید. به بیان دیگر در صورتی که سازمان بدون اهمیت دادن به سرمایه مشتری، در پی ایجاد و گسترش سرمایه‌ فکری در ابعاد سرمایه‌های انسانی، ساختاری و نوآوری باشد، اهداف مطلوب مورد نظر سازمان تحقق نخواهد یافت.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   21 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله چارچوبی مفهومی برای توسعه سرمایه فکری

دانلود مقاله بررسی و کاربرد سرمایه فکری در ارزیابی عملکرد مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله بررسی و کاربرد سرمایه فکری در ارزیابی عملکرد مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  124  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

 

بررسی و کاربرد سرمایه فکری در ارزیابی عملکرد مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

 

 

 

 

 


چکیده:.. 1
مقدمه:.. 2
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1-مقدمه : 4
2-1 بیان مسئله 5
3-1 بیان ضرورت تحقیق 6
4-1 چارچوب نظری تحقیق 7
5-1 فرضیه اصلی تحقیق : 8
6-1 متغیرهای مورد مطالعه 8
7-1 اهداف تحقیق 9
8-1-تعریف واژه ها و اصطلاحات 9
فصل دوم: مروری بر ادبیات تحقیق
1-2- مقدمه 11
2-2 اقتصاد دانشی 11
3-2 تعریف دانش 12
4-2 پدیدار شناسی کسب و کار در اقتصاد دانش پایه 13
5-2 اشکال جدید منابع سازمانی 15
6-2 دارایی های نامشهود 16
7-2 تاریخچه ی سرمایه ی فکری 20
8-2 اجزاء مدل سرمایه فکری 25

 

9-2 تعاریف مختلف سرمایه ی فکری 29
1-9-2-شاخص های اندازه گیری سرمایه فکری 32
10-2 مدل های اندازه گیری سرمایه فکری 38
11-2 مدل های توصیفی سرمایه ی فکری 39
12-2 مدل های اندازه گیری سرمایه ی فکری و ارائه دهنده آن ها 40
1-12-2 مدل های مبتنی بر سرمایه ی بازار 40
2-12-2 مدل های مستقیم سرمایه ی فکری 41
3-12-2 مدل های بازده دارایی ها 41
4-12-2 مدل های کارت امتیازی 41
1-4-12-2 مدل مقایسه ی ارزش بازاری و ارزش دفتری (ام – بی – وی) 42
2-4-12-2 مدل کیوی توبین 43
3-4-12-2 مدل عملکردی شرکت دانش پایه (نوکورپ) 44
4-4-12-2 مدل کارگزار فناوری ( تی – بی) 46
5-4-12-2 مدل سنجش ا رزش گذاری جامع (آی – وی – ام) 47
6-4-12-2 مدل ا رزش افزوده اقتصادی ( ای – وی – اِی ) 48
7-4-12-2 شاخص سرمایه ی فکری 49
8-4-12-2 کارت امتیازی زنجیره ارزش 50
9-4-12-2 کارت امتیازی متوازن 50
10-4-12-2 رهیاب سرمایه ی فکری اسکاندیا 52
11-4-12-2 مدل ارزش نامشهود محاسبه شده (سی – آی – وی) 53
12-4-12-2 مدل شاخص ایجاد ارزش (وی – سی – آی) 54
13-4-12-2 مدل طبقه بندی سرمایه ی فکری 56

 

13-2 طبقه بندی روش های اندازه گیری سرمایه فکری 57
14-2 نقاط قوت و ضعف روش های اندازه گیری سرمایه فکری 59
15-2 استاندارد حسابداری‌ شماره‌ 6 گزارش عملکرد مالی‌ 60
16-2 مفهوم سود از دیدگاه حسابداری 68
17-2 مفهوم اقتصادی سود 68
18-2 تحقیقات داخلی و خارجی صورت گرفته 69
1-18-2 تحقیقات خارجی 69
2-18-2 تحقیقات داخلی 71
فصل سوم: روش اجرای تحقیق
1-3- مقدمه: 73
2-3روش تحقیق 73
3-3 نوع روش تحقیق : 74
1-3-3 روش گرد آوری اطلاعات: 74
2-3-3 ابزار گرد آوری اطلاعات : 74
3-3-3 روش تجزیه و تحلیل اطلاعات : 75
4-3 قلمرو مکانی و زمانی و موضوعی 75
5-3 مدل تحلیلی تحقیق 75
6-3 جامعه ونمونه آماری 76
7-3 محدودیت های تحقیق 77
8-3 روش گرد آوری اطلاعات و داده های تحقیق : 77
9-3 روش های آماری و تجزیه و تحلیل داده ها : 77
10-3 همبستگی 78

 

11-3 ضریب تعیین 78
12-3 مدل رگرسیون تحقیق 79
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داه ها
1-4-‏ مقدمه‏: 81
2-4 بررسی نرمال بودن متغیر پاسخ 81
3-4 بررسی همبستگی بین سود خالص و ارزش دفتری 83
4-4 بررسی رگرسیون بین سود خالص و ارزش دفتری 84
5-4 رگرسیون و همبستگی به تفکیک سال 85
6-4 بررسی رابطه میان مقادیر استاندارد شده در مقابل مقادیر پیش بینی شده 89
7-4 بررسی نرمال بودن خطا 92
8-4 جداول نهایی از آزمون های همبستگی و رگرسیون 93
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات
1-5-مقدمه: 95
2-5 خلاصه 95
3-5 بیان نتایج 96
4-5 مقایسه نتایج تحقیق حاضر با نتایج تحقیقات قبلی انجام شده : 96
5-5 پیشنهادات : 98
1-5-5 پیشنهادت حاصل از تحقیق : 98
2-5-5 پیشنهادت جنبی : 98
3-5-5 پیشنهادات برای تحقیقات آینده 99
پیوستها

 

منابع و ماخذ
منابع فارسی: 110
منابع لاتین: 111
چکیده انگلیسی .......................................................................................................112

 

 

 

 

 

جدول 1-2 تاثیر گذارترین تلاش ها در دهه هشتاد میلادی پیرامون توسعه ی سرمایه ی فکری 21
جدول 2-2 : تاثیر گذار ترین تلاش ها در دهه نود میلادی پیرامون توسعه ی سرمایه ی فکری 22
جدول 3-2 تاثیرگذارترین تلاش ها در دهه ی حاضر پیرامون توسعه ی سرمایه ی فکری 24
جدول 4-2 تاثیرات ایجاد ارزش و از دست دادن ارزش 55
جدول 5-2 طبقه بندی روش های اندازه گیری سرمایه ی فکری 59
جدول 1-4- ضریب همبستگی پیرسون مابین دومتغیر سرمایه فکری وسود خالص 83
جدول 2-4-رگرسیون به صورت کلی (پنج ساله) 84
جدول 3-4 جدول رگرسیون مابین دو متغیر سرمایه ی فکری و سود خالص پنج ساله 84
جدول 4-4 آزمون ضرایب جزئی رگرسیون ومقادیر آماره VIF 85
جدول 5- 4 آزمون ضرایب جزئی رگرسیون ومقادیر آماره VIF سال 82 86
جدول 6-4 همبستگی پیرسون به تفکیک سال از سال 82 تا 86 93
جدول 7-4 رگرسیون به تفکیک سال از سال 82 تا 86 93

 

 

 

نمودار1-2 چارچوب دارایی های دانشی از دیدگاه ماررو اسکیما 20
نمودار2-2 مدل نوکورپ 45
نمودار 3-2 چارچوب سرمایه ی فکری بروکینگ 46
نمودار 4-2 مدل سنجش ارزشگذاری جامع 47
نمودار 5-2 چارچوب سرمایه ی فکری در مدل شاخص سرمایه ی فکری 49
نمودار 6-2 چارچوب مدل کارت امتیازی متوازن 51
نمودار 7-2 چارچوب سرمایه ی فکری از دیدگاه اسکاندیا 52
نمودار 8-2 مدل نشانگر اسکاندیا 53
نمودار 9-2 مدل طبقه بندی سرمایه ی فکری 56
نمودار 1-4 نمودار هیستوگرام متغیر سود خالص 82
نمودار 2-4 هیستوگرام متغیر سود خالص پس از اعمال تبدیل 82
نمودار3-4 پراکنش مقادیر استاندارد شده در مقابل مقادیر پیش بینی شده 89
نمودار 4-4 پراکنش مقادیر استاندارد شده در مقابل مقادیر پیش بینی شده در سال 82 90
نمودار5-4 پراکنش مقادیر استاندارد شده در مقابل مقادیر پیش بینی شده در سال 83 90
نمودار6-4 پراکنش مقادیر استاندارد شده در مقابل مقادیر پیش بینی شده در سال 84 91
نمودار7-4 پراکنش مقادیر استاندارد شده در مقابل مقادیر پیش بینی شده در سال 85 91
نمودار8-4 پراکنش مقادیر استاندارد شده در مقابل مقادیر پیش بینی شده در سال 86 92

چکیده:
همه ما می دانیم آن چه که اندازه گیری می شود، انجام می شود. با این حال بسیاری از سازمان هایی که مدیریت دانش را دنبال می کنند فرآیندی برای اندازه گیری دارایی های دانش سازمانی و یا سرمایه ی فکری ندارند. گزارشگری مالی سنتی نمی تواند ارزش واقعی شرکت را محاسبه کند وتنها به اندازه گیری ترازنامه مالی کوتاه مدت و دارایی های ملموس اکتفا می کند .
در حقیقت سرمایه فکری یک مدل جدید کاملی را برای مشاهده ارزش واقعی سازمان ها فراهم می آورد وبا استفاده ازآن می توان ارزش آتی شرکت را نیز محاسبه کرد . به دلیل تمایل به سنجش ولحاظ کردن ارزش واقعی دارایی های نامشهود سرمایه فکری بیش از پیش نزد شرکت ها ، سهامداران (سرمایه گذاران) و سایر گروههای ذینفع افزایش یافته است . در این تحقیق کاربردی ، ابتدا براساس روش استوارت ارزش سرمایه های فکری شرکت های بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی پنج ساله محاسبه، سپس در مرحله بعد ارتباط بین ارزش سرمایه فکری و عملکرد مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد ارزیابی قرار گرفت. در تحقیق حاضر روش آماری استفاده شده به منظور تجزیه و تحلیل داده ها روش مدل تحلیل رگرسیون می باشد .
یافته ها حاکی از رابطه مثبت معنی دار بین سرمایه فکری وعملکرد مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران می باشد. باتوجه به این نتایج می توان بهره گیری شرکت ها، سهامداران ، سرمایه گذاران و سایر گروه های ذینفع در استفاده از این مدل رابرای کسب سود بالاتر در آینده قویا توصیه کرد.

 

 

 

مقدمه:
توسعه اطلاعات در دهه های اخیر موقعیت های جدیدی را پیش روی افراد و سازمان ها قرار داده است. ازین رو تعاملات وارتباطات در گستره جهانی توسعه یافته و تعاریف جدیدی در ابعاد گوناگون زندگی فردی و اجتماعی بروز نموده است. دراین میان ، سازمان های کسب وکار بیشترین تاثیر را از وضعیت جدید پذیرا شده و خواسته یا ناخواسته ، در مسیر این دگرگونی مداوم قرار گرفته ، متحول شده ، به انحلال وادغام ،یا پذیرش موقعیت های جدید روی آورده اند . متناسب با این تغییرات موقعیتی، رویکردها و ادبیات جدیدی چون : سازمان های یادگیرنده ، معماری سازمان ، سازمان مجازی و مهندسی مجدد و... بر بستر رهیافت اطلاعاتی پدیدار شده است . رهیافتی که از کد ژنتیک تا ایزومرها ، از زبان شناسی تا کامپیوتر ، و از کارکرد مغز انسان تا مدیریت سازمان های کسب و کار را ، تفسیر می کند .
سازمان های امروزین ، بیش از نمونه های قدیمی آن ها با دیالکتیک مواجه اند : نیاز به خود مختاری (استقلال) در مقابل نیاز همزمان به ارتباطات (یکپارچگی) . پاسخ به این دیالکتیک مستلزم ایجاد فرصت یادگیری برای افراد سازمان است . چرا که از یکسو سازمان ها به ساختارهایی نیاز دارند تا خودمختاری و قابلیت حل مشکلات محلی را توسعه بخشند ، و از سوی دیگر برا دگرگونی فرهنگی ، به بهبود ارتباطات و ساختار مشارکتی تمایل دارند . با گسترش ارتباطات و عدم نیاز به جابجایی ، و تحت تاثیر پیدایش سازمان مجازی تنها عنصری که در سازمان باقی می ماند ، انسان ها یعنی افراد سازمان ها هستند . پیداست که در چنین شرایطی برای تبدیل سازمان ها به سازمان یاد گیرنده ، بایستی انسان ها تمایل به یادگیرندگی پیدا کنند . یادگیری در سازمان های جدید نیز به نوبه خود از رهیافت اطلاعاتی و از حلقه ی سایبرنتیکی فرد – سازمان – محیط – فرد ، پروی می کند و از رفتار نوآورانه، اطلاعاتی و دانشی در محیط تاثیر می پذیرد . در واقع از یکسو ، توسعه ارتباطات و تولید انبوه اطلاعات و دانش و از سوی دیگر کاهش نیم عمر رشته های گوناگون دانش بشری ، موجب شده تا اطلاعات به عنوان مهم ترین منبع سازمان ها و به عنوان مزیت رقابتی تلقی شود . همسان با سایر منابع سازمانی ، این منبع مهم نیز نیاز به مدیریت داشته و مدیریت آن در سایه فناوری محقق می شود. توجه روزافزون به دانشو اهمیت دانشگران سازمان به عنوان اصلی ترین سرمایه ی سازمان های دانشبر ، لزوم شناسایی و تشخیص دانش و اطلاعات ، و شکل گیری چارچوب هایی برای مدیریت دانش را در سازمان ها ضروری نموده است .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول
کلیات تحقیق

 

 

 


1-1-مقدمه :
بسیاری از نظریه پردازان و پژوهش گران در توصیف ویژگی های فضای اقتصادی جدید بر این باورند که شکل اقتصاد ، صورتی جهانی و همه گیر به خود گرفته و از دارایی ها ودرآمدهای نامحسوس ، پیچیده ونامشهودی شکل یافته ، که به نحوی خاص به یکدیگر و درهم تنیده شده اند. فرایندها و ابزاری که زمینه افزایش بهره وری و پیشرفت اقتصادی را فراهم می آورند . براساس این تعریف ، به وضوح روشن است که مدیریت ، برنامه ریزی و نظارت بر شناسایی ، تخصیص و سنجش دارایی های نامشهود وسرمایه فکری بنگاه ها ، شاخصی مهم در تعیین توان رقابتی بنگاه ها برای بقا و رشد در اقتصاد جدید است . بررسی روندها و آمارهای اقتصادی نیز بر صحت این گفته اذعان دارند ، چنان که بررسی های انجام گرفته از پانصد شرکت در بین سال های 1982 تا 1992 میلادی، نشان از رشد سهم ارزش دارایی های نامشهود از 38 درصد به 62 درصد در میزان ارزش بازار دارد . توجه به این موضوع در اواخر دهه ی نود میلادی ، سرمایه گذاری بر توسعه ی دارایی های نامشهود شامل : تحقیق و توسعه ، فرآیندها ونرم افزار کسب وکار ، کسب علامت های تجاری ، آموزش پرسنل و...، را به رقمی معادل یک تریلیون دلار – به تقریب برابر با کل سرمایه گذاری بخش تولید سرمایه های فیزیکی – رسانیده است . به این منظور ، برآورد و سنجش میزان تاثیر سرمایه فکری در فرآیندهای اقتصادی وضع موجود سازمان ، یکی از روش های شناخت نقاط ضعف و تعیین راهبردهای لازم برای کمک به تصمیم گیری مدیران خواهد بود . از طرف دیگر با توجه به اینکه تعیین میزان سرمایه مورد نیاز ، به عنوان یکی از اجزای اصلی فعالیت های تولیدی ، از اهمیت بسزایی برخوردار است ، می توان دریافت که شناسایی سرمایه های فکری و نامشهود موجود سازمان، در شناخت فاصله تا وضع مطلوب و تعیین نیازهای سرمایه ای و اتخاذ رویه های بهینه ، برای توسعه و رشد در آینده ی بنگاهها بسیار مهم و موثر خواهد بود .
در فصل اول پس از بیان مسئله تحقیق، تاریخچه موضوع تحقیق را مورد بررسی قرار می دهیم و به بیان اهمیت و ضرورت تحقیق می پردازیم. همچنین اهداف تحقیق را بیان می کنیم.

 

چارچوب نظری تحقیق که بنیان اصلی طرح سئوال و موضوع تحقیق بوده است در این فصل آورده شده و در ادامه به مدل تحلیلی و فرضیه های تحقیق نیز اشاره شده است. در پایان این فصل تعاریف واژه ها و اصطلاحات آمده است.

 

2-1 بیان مسئله
با سیر جوامع از عصر صنعتی به عصر اطلاعات اهمیت سرمایه فکری افزایش یافته است . این اهمیت را می توان برخاسته از عواملی چون انقلاب فناوری اطلاعات , اهمیت فزاینده دانش واقتصاد دانایی محور و تاثیر ابداع وخلاقیت به عنوان عنصر تعیین کننده رقابت دانست. در دوره صنعتی بهای اموال ماشین آلات و تجهیزات و مواد خام به عنوان عناصر کارآمد واحد تجاری محسوب می شدند، در حالی که در عصر اطلاعات استفاده کارا از سرمایه فکری است که موفقیت یا شکست واحد تجاری را تعیین می کند . سرمایه فکری شامل آن بخش از کل سرمایه یا دارایی شرکت است که مبتنی بر دانش بوده و شرکت مالک آن به شمار می رود .
در جوامع دانش محور کنونی بازده سرمایه های فکری به کار گرفته شده بسیار بیش تر از بازده سرمایه های مالی به کار گرفته شده اهمیت یافته است . این به آن معنی است که در مقایسه با سرمایه های فکری، نقش و اهمیت سرمایه های مالی در تعیین قابلیت سود آوری پایدار کاهش چشمگیری یافته است .به دلیل افزایش اهمیت نسبی سرمایه های فکری (به عنوان مهم ترین بخش از سرمایه های کل شرکت) در سود آوری پایدار و مستمر وبلندمدت، اکثر شرکتها درپی یافتن جواب هایی مناسب برای این سوال هستند :
از لحاظ آماری آیا رابطه معنی داری میان میزان سرمایه های فکری و عملکرد مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار وجود دارد ؟
و آیا استفاده از این مدل می تواند منجر به کسب سود خالص بالاتر برای شرکت ها شود؟ و آیا استفاده از مدل سرمایه ی فکری می تواند به سهامداران و سرمایه گذاران جهت تصمیم گیری های آینده مورد استفاده قرار گیرد؟

 


3-1 بیان ضرورت تحقیق
بسیاری از پژوهشگران معتقدند که رشد ارزش شرکتها بیش از رشد ارزش دفتریشان می باشد . در حقیقت گزارشگری مالی سنتی نمی تواند ارزش واقعی شرکت را ماسبه کند وفقط به اندازه گیری ترازنامه مالی کوتاه مدت و دارایی های ملموس اکتفا می کند .
بنا بر ایده اندرسون سازمانها به چهار دسته از دلایل ممکن است سرمایه فکری خود را مورد سنجش قراردهند که عبارتند از :
1- بهبود مدیریت داخلی
2- بهبود گزارش دهی به خارج از سازمان
3- مبادلات این سرمایه
4- دلایل قانونی بهبود حسابداری
در این میان شکاف بین ارزش بازار سازمان و ارزش خالص دارائی های مشهود که در ارزش گذاری سهام ناشی از دارائی های نامشهود تلقی می شود روز به روز بیشتر توجه سرمایه گذاران را به خود می نماید .
زمانی که این شکاف کوچک باشد بازگشت سرمایه از طریق درآمد سازمان یا دست کم دارایی های مشهود آن به شکل منطقی قابل پیش بینی خواهد بود . اما دارایی هایی به شکل دانش و نشان تجاری بسیار بیشتر در معرض تهدید قراردارند و تحقق انها دشوارتر است .
اگر چه ، روشهای سنتی حسابداری به طور قابل ملاحظه ای به درک ارزش کسب و کار کمک می-کنند . با این وجود در یک سازمان دانش محور که درآن داشن بخش بزرگی ارزش یک محصول و همچنین ثروت یک سازمان را تشکیل می¬دهد . روشهای سنتی حسابداری که مبتنی بر دارایی¬های ملموس و نیز اطلاعات مربوط به عملیات گذشته سازمان هستند . برای ارزش گذاری سرمایه فکری ، که بزرگترین و ارزشمندترین دارایی برای بسیاری از سازمانها است ، ناکافی هستند . دیدگاه اندازه گیری سرمایه فکری بر چگونگی ایجاد مکانیزم های اندازه گیری جدید برای گزارشدهی متغیرهای غیر مالی یا کیفی سرمایه فکری در کنار داده های سنتی ، کمی ،یا مالی تمرکز دارد . در مقایسه با حسابداری مالی سنتی ، اندازه گیری سرمایه فکری موضوعات مهمی شامل سرمایه انسانی ، رضایت مشتری و نواوری را در بر می گیرد . بنابراین رویکرد سرمایه فکری برای سازمانهایی که می خواهند از ارزش عملکردشان به خوبی آگاهی داشته باشند ، جامع تر است .

 

تفاوت های بین این دو رویکرد معنی دار هستند : درحالیکه حسابداری مالی به گذشته گرایش دارد ، اندازه گیری سرمایه فکری آینده نگر است . اندازه گیری سرمایه فکری واقعیتهای نرم (کیفیت ها ) را در بر می¬گیرد ، در حالیکه حسابداری مالی واقعیتهای سخت ( کمیت ها) را اندازه گیری می کند . اندازه گیری سرمایه فکری بر ایجاد ارزش تمرکز دارد ، در حالیکه حسابداری مالی بازدهی عملیات گذشته و جریان نقدینگی را نعکس می سازد . بتدریج مشخص شده که اندازه گیری مالی سنتی در هدایت تصمیم گیری استراتژیک ناکافی است. که آن باید با اندازه گیریی سرمایه فکری جایگیزین و یا تکمیل شود . در این صورت ، مدیران بخوبی می توانند از وضعیت موجود (نقاط قوت وضعف ) مدیریت سرمایه فکری شان مطلع شوند . به طور مشخص ، اندازه گیری سرمایه فکری در تصدیق توانایی سازمان برای تحقق اهداف استراتژیک ، نمایش تحقیق وتوسعه ، فراهم ساختن اطلاعات پشتیبانی برای بهبود پروژه ها و تایید اهمیت برنامه ها ی تحصیلی وآموزشی شان مفید است . اندازه گیری سرمایه فکری به عنوان یک روش مهم مدیریت بازاریابی و کسب وکار استراتژیک نیز ، بیش از اینکه یک ابزار ارتباط با سهامداران یا سرمایه گذاران باشد ، به عنوان یک ابزار مدیریت درون سازمانی مفید تر خواهد بود . بنابراین چون شناسایی سرمایه فکری یک مسئله استراتژیک کلیدی است ، درنتیجه در وضعیت موجودش باید بطور منظم به هیئت مدیره گزارش داده شود . خلاصه اینکه ، اندازه گیری سرمایه فکری برای مدیریت سرمایه فکری مهم است ؛ ومدیریت مؤثر سرمایه فکری به اندازه گیری مؤثر آن بستگی دارد ، براساس گزارشات ارائه شده یک تعداد از شرکتها شروع به پیگیری ،ارزش گذاری و ایجاد ابزارهایی برای حمایت از سرمایه فکریشان کرده اند . بااین وجود اید هنوز نیمی از مدیران کسب وکارها برای کسب مزیت از این دانش آمادگی ندارند ، یک بانک فکری سوئیسی در نتیجه مطالعاتشان درباره سرمایه فکری ، دریافت که به دلیل فقدان اندازه گیری سرمایه فکری تنها 40 درصد از دانش موجود در یک سازمان در عمل مورد استفاده قرار می گیرد .

 

4-1 چارچوب نظری تحقیق
یکی از مشکلات اساسی سیستم های حسابداری سنتی ، عدم کفایت و ناتوانی آنها در سنجش و ملحوظ نمودن ارزش سرمایه های فکری در صورتهای مالی شرکتهاست . بدلیل اهمیت روز افزون سرمایه های فکری درفرایند برتری استراتژیک شرکتها ، اکثر شرکتها در پی پاسخ گویی به چند سوال اساسی هستند . یکی از سوالات اساسی این است که آیا رابطه معنی داری میان میزا ن سرمایه های فکری محاسبه شده شرکتها و سود آنها وجود دارد ؟
متغیرهای اساسی این تحقیق را سرمایه ی فکری و عملکرد مالی تشکیل می دهند.
سرمایه ی فکری زاده عرصه علم و دانش است و شامل آن بخش از کل سرمایه یا دارایی شرکت ، که مبتنی بر دانش بوده و شرکت مالک آن به شمار می رود.
عملکرد مالی : شاخص های سودآوری شرکت معیارهای اصلی در ارزیابی عملکرد یا مسئولیت های مدیریت شرکت هستند.
اکثر تحقیقات انجام شده در این زمینه حاکی از وجود رابطه و تاثیر مستقیم سرمایه ی فکری بر عملکرد مالی شرکت ها بوده است. که در ذیل به دو مورد آن اشاره شده :

 

محقق سال متغیر یافته ها
علی اصغر انوار رستمی 1384 سرمایه ی فکری و ارزش بازار سهام وجود رابطه مثبت معنادار
مهدی اصغر نژاد امیری 1387 سرمایه ی فکری و بازده مالی وجود رابطه مثبت معنادار

 

5-1 فرضیه اصلی تحقیق :
بین سرمایه فکری وعملکرد مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه مستقیم معنی داری وجود دارد.

 

6-1 متغیرهای مورد مطالعه
متغیر یک مفهوم است که می توان بیش از دویا چند ارزش یا عدد را جایگزین آنها قراردارد .
متغیر مستقل : دراین تحقیق متغیر مستقل سرمایه فکری محاسبه شده با فرمول ارزش بازار منهای ارزش دفتری شرکت ها می باشد .
متغیر وابسته : دراین تحقیق سود به عنوان نماینده برای اندازه گیری عملکرد مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در نظر گرفته شده است و متغیر وابسته این تحقیق را تشکیل خواهد داد .

 


7-1 اهداف تحقیق
هدف اصلی این مقاله , بررسی تاثیر سرمایه فکری بر سود خالص شرکتهاست و بررسی این قضیه که آیا بین سرمایه فکری و سود خالص شرکتها رابطه مستقیمی وجود دارد یا نه .
هدف ازین تحقیق آگاه نمودن سرمایه گذاران و سهامداران از تاثیر گذاری سرمایه های فکری در میزان سود شرکت می باشد . سهامداران باید بدانند که سرمایه فکری ونیروی انسانی تنها منابعی هستند که نقطه پایانی در مورد بهره وری آنها وجود ندارد و استفاده مطلوب از آنها می تواند منجر به افزایش سود شود .
سرمایه فکری به عنوان شاخصی خارج از صورتهای مالی می تواند یکی از شاخص های مهم در تصمیم گیری سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران مد نظر قرارگیرد .
مهمترین اهداف انجام این تحقیق را می توان به صورت زیر خلاصه کرد :
1- شناخت انواع داراییهای نامشهود ، طبقه بندی آنها و روشهای اندازه گیری آنها
2- بررسی ارتباط سرمایه فکری با عملکرد مالی
3- اطلاع از وضعیت (نسبی) این سرمایه های فکری
4- ارائه راهکارها و پیشنهادات لازم برای بهبود سطح این سرمایه های فکری

 

8-1-تعریف واژه ها و اصطلاحات
داراییهای نامشهود: عامل های غیرفیزیکی که در پدیداری کالاها یا خدمات مشارکت داشته یا مورد استفاده قرار می گیرند و از آن ها انتظار ایجاد ارزش در آینده برای افراد یا سازمانی که آن ها را در کنترل دارد(خاوندکار و متقی،1388،ص 31)1.
سرمایه فکری : سرمایه فکری شامل آن بخش از کل سرمایه یا دارایی شرکت است که مبتنی بر دانش بوده و شرکت مالک آن به شمار می رود.لذا ماده خام نتایج اقتصادی و عامل تعیین کننده ی حیات سازمان است (رستمی و قالیباف اصل،1388،ص3 )2.
مدیریت دانش : فرایندی است که سازمان ها را در یافتن، گزینش، سازماندهی، انتشار و انتقال اطلاعات برای فعالیت هایی همچون حل مشکل، یادگیری پویا، برنامه ریزی استراتژیک و تصمیم گیری یاری می دهد (شائمی برزکی، 1384،ص 1)3.
دانش : منبع کلیدی در تصمیم گیری هوشمند، پیش بینی، طراحی، برنامه ریزی، عیب یابی و تشخیص، تحلیل، ارزیابی و قضاوت شهودی به حساب می آید(خاوندکار و متقی،1388،ص 18)4.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق

 

 

 

 

 

1-2- مقدمه
بسیاری از نظریه پردازان و پژوهش گران در توصیف ویژگی های فضای اقتصادی جدید بر این باورند که شکل اقتصاد ، صورتی جهانی و همه گیر به خود گرفته و از دارایی ها ودرآمدهای نامحسوس ، پیچیده ونامشهودی شکل یافته ، که به نحوی خاص به یکدیگر و درهم تنیده شده اند. در چنین فضایی بهره وری و مزیت رقابتی بنگاه ها در گرو ظرفیت تولید ، پردازش و کاربرد موثر دانشی قراردارد که در گستره ای جهانی پایدار شده است . در این گستره ، فعالیت های اصلی بنگاه ، خواه به طور مستقیم و خواه از طریق شبکه ها ، از خلال ارتباط میان عامل های اقتصادی و در مقیاسی جهانی انجام می پذیرد. در واقع تولید یا خدمت رسانی سازمان های اقتصادی جدید ، در گرو فرایندهای اکتساب و پردازش منابع دانش و اطلاعات و ابزارهای مرتبط با این پردازش است . فرایندها و ابزاری که زمینه افزایش بهره وری و پیشرفت اقتصادی را فراهم می آورند . براساس این تعریف ، به وضح روشن است که مدیریت ، برنامه ریزی و نظارت بر شناسایی ، تخصیص و سنجش دارایی های نامشهود وسرمایه فکری بنگاه ها ، شاخصی مهم در تعیین توان رقابتی بنگاه ها برای بقا و رشد در اقتصاد جدید است.
در این فصل پس از مروری چند در سابقه و پیشینۀ تحقیق، شکل گیری مفهوم اقتصاد دانشی، تعریف دانش، پدیدار شناسی کسب وکار، اشکال جدید منابع انسانی، دارایی های نامشهود، تاریخچه ی سرمایه ی فکری، اجزاء مدل و تعاریف مختلف و مدل های اندازه گیری سرمایه ی فکری مورد بررسی، تبیین و تشریح قرار گرفته است و در انتهای فصل به تحقیق های گذشته داخلی و خارجی و نتایج آن نیز اشاره گردیده است.

 

2-2 اقتصاد دانشی
ما در حال وارد شدن به یک جامعه دانشی هستیم که در آن منابع اقتصادی اصلی دیگر سرمایه بیشتر ، منابع طبیعی و نیروی کار بیشتر و .. نیست . بلکه منابع اقتصادی اصلی دانش خواهد بود . قرن 21 قرن اقتصاد دانشی است .
قبل از اقتصاد دانشی ، اقتصاد صنعتی حاکم بوده است . در اقتصاد صنعتی عوامل تولید ثروت ، یکسری داراییهای فیزیکی و مشهود مانند زمین ، نیروی کار و پول و ماشین آلات و... می باشد و از ترکیب این عوامل اقتصادی ثروت تولید می شود . در این اقتصاد ، استفاده از دانش ، به عنوان یک عامل تولید نقش کمی دارد اما در اقتصاد دانشی ، دانش یا سرمایه فکری به عنوان یک عامل تولید ثروت در مقایسه با سایر دارایی های مشهود فیزیکی ، ارجحیت بیشتری پیدا می کند . در این اقتصاد ، داراییهای فکری و بخصوص سرمایه های انسانی جزو مهمترین دارائیهای سازمانی محسوب می شود وموفقیت بالقوه سازمان ها ریشه در قابلیتهای فکری آنها دارد تا داراییهای مشهود آنها .

 

3-2 تعریف دانش
دانش تا کنون در جایگاه های گوناگون ، واز ابعاد متمایزی مورد توجه قرار گرفته است . دانش پیش از آن که در قالب مفهومی سازمانی مورد توجه قرار گیرد ، بیشتر از دریچه ای فلسفی به عنوان پدیده ای انسانی ، برای مدت ها مورد توجه فلاسفه ی حوزه های مختلف قرار داشته است .
برتراندراسل سرآغاز پیدایش نظری دانش را "شک" می داند . راسل با طرح این موضوع که اگر کسی مقابل این پرسش قرار گیرد که آیا به واقع در مورد پدیده ای خاص چیزی می داند ، به طور طبیعی به شناخت صورتی از " دانستن " پرداخته است ، با این امید که بتواند عقاید معتبر و غیر معتبر را در حوزه ی دانستن تفکیک نماید . براساس همین باور مشترک است که پیش ترها ایمانویل کانت ، که شاید بتوان پایه گذاری نظریه دانش را به او نسبت داد ، نسبت به مفهوم " شکاکیت " در آرای دیوید هیوم واکنش نشان می دهد . البته بایستی گفت که هر چند این موضوع بخشی اساسی از فلسفه ی کلاسیک به شمار می رود ، اما فیلسوفان کمی چون کانت ، بر اهمیت این موضوع تاکید داشته اند تا این که در قرون گذشته ی میلادی ، موضوع دانش بطور وسیعی مورد توجه فلاسفه ی تحلیلی قرار گرفته است .
تعریف دانش از دیدگاه های مختلفی توسعه یافته است . دیدگاه نخست ، دانش را به عنوان یک حالت ذهنی برای توانا ساختن افراد در توسعه ی دانش شخصی خود و به کار گیری آن بنابر نیازهای سازمانی در نظر می گیرد . در دیدگاه دوم ، دانش به عنوان یک شی با قابلیت ذخیره و تغییر در نظر گرفته می شود .
دیدگاه سوم ، دانش را در قالب یک فرآیند و عمل همزمان در نظر گرفته ، بر به کار گیری تخصص توجه دارد. چهارمین دیدگاه پیرامون دانش ، بر شرایط دست یابی به اطلاعات تمرکز دارد، و براین اساس دانش سازمانی می بایستی به منظور تسهیل دستیابی و بازیابی محتوا ، سازمان دهی شود . در نهایت دانش را می توان به عنوان قابلیت یا توان ایجاد تاثیر در اعمال آینده ی سازمان تعریف کرد .
در تعریف دانش دو دیدگاه غالب فناوری اطلاعات و دیدگاه مدیریت استراتژیک نیز وجود دارد . دیدگاه فناوری اطلاعات بین داده ، اطلاعات و دانش تمایز گذاشته و ابهام موجود بین این سه مفهوم را مورد توجه قرار می دهد . در دیدگاه مدیریت استراتژیک دانش به عنوان یک حالت ذهنی ، یک قابلیت و یا یک فرآیند در نظر گرفته می شود . در نظر گرفتن دانش به عنوان یک حالت ذهنی بدین معناست که افراد دانش خود را از طریق ورودی های دریافتی از محیط خود توسعه می دهند . دانش به عنوان یک قابلیت ، توانایی تاثیر گذاری بر تفسیر و استفاده از اطلاعات و تصمیمات را داراست . در نهایت ، دانش به عنوان یک فرآیند بر نحوه ی اعمال تخصص موثر است و این هم زمانی دانستن و عمل کردن ، به جمع آوری ، سازمان دهی و اشتراک دانش در میان افراد کمک می کند . تا حدی که سایرین بتوانند از این دانش در جهت افزایش اثربخشی و بهره وری در کار خود استفاده کنند . به باور فرنس ترومپینارس و چارلز هامپدن ، ده ضلعی دانش سازمانی با ضلع های متقابل : دانش عمومی در مقابل دانش شخصی ، دانش فردی در مقابل دانش تیمی ، دانش تخصصی در مقابل دانش ضمنی و دانش بالا به پایین در مقابل دانش پایین به بالا و در نهایت دانشی که از درون سازمان به سمت بیرون هدایت می شود در مقابل دانشی که از بیرون به درون هدایت می شود ، در سازمان شکل می گیرد .

 

4-2 پدیدار شناسی کسب و کار در اقتصاد دانش پایه
در مسیر تحولات تاریخی جوامع بشری ، آن چه که به عنوان منبع ثروت برای جوامع یا سازمان ها مطرح بوده ، دچار تغییر و تحول بوده و این تغییر بنیادین منجر به تغییر در اصول اقتصادی و کسب وکار این جوامع گردیده است . به همین دلیل ، تغییر در منبع ثروت غالب ، به عنوان نقطه ی عطف تحولات اقتصادی شناخته می شود . در طول دهه ی هشتاد نظریه پردازان مختلف حوزه ی اقتصاد ومدیریت دوره ی جدیدی را پیش بینی می کردند. ایشان بر این اعتقاد بودند که در عصر جدید، دانش به عنوان اصلی ترین منبع ثروت در جوامع بشری مطرح خواهد شد .

 

امروزه این طرز تلقی تا میزان بسیار زیادی به واقعیت نزدیک شده ، اما هنوز دز برخی از صنایع نقش دانش به عنوان اصلی ترین منبع ثروت نمایان نشده است . به عنوان مثال در صنایع فرافناوری و صنایع دانش بر ، دانش به طور روشنی به عنوان اصلی ترین منبع ثروت مطرح است، اما در دسته دیگری از صنایع – به خصوص در صنایع دستی – دانش با سرعت کمتری در حال تبدیل شدن به منبع اصلی ثروت سازمان هاست . با این حال روند گسترش اهمیت دانش در صنایع مختلف تا آنجا پیشرفته که حوزه ی صنایعی با قدمت بسیار زیادتر ، نظیر کشاورزی ، را نیز تحت تاثیر قرارداده است . برای نمونه ، ظهور و گسترش فناوری های زیستی منجر به تغییر در نوآوری های کشاورزی از نوآوری های فرایندی به نوآوری در محصول شده است . با به کار گیری این فناوری ها ، تغییرات ژنتیکی در محصولات کشاورزی اعمال شده و محصولاتی با ویژگی های بهتر تولید می شود. بدین ترتیب ملاحظه می شود که جوامع دانش پایه در حال شکل گیری و تکوین بوده و هژمونی این جوامع غیرقابل انکار و قطعی است . ولی آنچه که ذهن نظریه پردازان و پژوهشگران را به خود مشغول ساخته ، نحوه ی رویارویی و پذیرش این تحول عظیم است . به عبارت دیگر چگونگی آمادگی برای سازگاری با این تحول ، وشناسایی الزامات و مقتضیات چنین جوامعی از مهمترین چالش های پیش روی سازمان هاست .
پیتر دراکر معتقد است ، سازمان های آینده بیش از پیش دانش پایه خواهند بود و بر پایه ی منابع دانشی، و شبکه های دانشی که برای خود ایجاد می کنند ، رقابت خواهند کرد ، همه پذیری محتوای این طرز تلقی در میان نظریه پردازان توسعه سازمانی ، منجر به اهمیت بیش از پیش مدیریت دانش در سازمان ها شده است . اگر چه چشم انداز روشنی برای ماهیت و طبیعت جوامع دانش محور آینده وجود ندارد ، اما پیش بینی می شود برخلاف سایر تحولات و نقاط عطف تاریخی در اقتصاد جوامع بشری ، تحول به سوی اقتصاد دانش پایه تاثیرات بسیار گسترده تری را در پی خواهد داشت . این پی آیند، که به واسطه ماهیت خاص دانش و برخلاف سایر منابع نامحدود بوده و در اثر استفاده یا اشتراک آن با دیگران پایان نمی پذیرد. بنابراین در اقتصاد دانش پایه ، بحث کمبود و محدودیت منابع از شکل سنتی خود خارج شده و بسیاری از پای بست های نظری سنتی اقتصاد و مفاهیم مرتبط با کسب وکار ، بنگاه های اقتصادی ، و بازار را دست خوش تغییر خواهد کرد .
در چند دهه اخیر سرمایه گذاری مبتنی بر اصول اخلاقی به عنوان یکی از مهمترین موضوع ها در عرصه کسب وکار مطرح شده است . ریشه های این گرایش در جامعه و همچنین در میان سرمایه گذاران بسیار متفاوت است . محیط اجتماعی و محیط زیست به عنوان مهمترین زمینه های این گرایش بشمار می آیند . هر وجهی از کسب وکار دارای یک بعد اجتماعی است . مسئولیت اجتماعی شرکتها ایجاد رویه های باز و شفاف کسب و کار ، و مبتنی بر ارزش های اخلاقی و احترام به کارکنان ، جامعه و محیط زیست است . مسئولیت اجتماعی شرکتها به این منظور برنامه ریزی می شود که برای جامعه و ذینفعان حامل ارزش پایدار باشد . حوزه ی مربوط به روش یا رویه ی کسب وکار در برگیرنده یکی از پویاترین و چالش پذیرترین موضوع هایی است که امروزه رهبران شرکتها با آن روبرو هستند . برای مدیران امروز دیگر کافی نیست که وظایفی چون برنامه ریزی ، سازمان دهی و کنترل را انجام دهند و خود را اثربخش بنامند . بلکه بایستی پاسخ گویی به نیازهای جامعه و خواست شهروندان ومشتریان داخلی و خارجی سازمان هایشان ، از زمره ی وظایف با اهمیت برای آنان محسوب می شود . می توان گفت همانگونه که مدیران نحوه ی انجام وظایف سنتی را می آموزند، باید از چگونگی انجام وظایف جدیدی نیز آگاه شوند ، زیرا شرایط امروز جهان و فضاهای جدید کسب و کار ایجاب می کند تا رهبران و مدیران سازمان ها و شرکت های بزرگ که در بازارهای جهانی یا بازارهای در حال جهانی شدن نقش فعال و موثر دارند ، تمام تلاش خود را متوجه ایجاد ارزش برای تمامی ذینفعان خود کنند و نوعی تعادلی میان بخش های اجتماعی ، اقتصادی و زیست محیطی کسب و کارشان ایجاد کنند . به طوری کلی مسئولیت اجتماعی شرکت ها به معرفی روش هایی می پردازد که سازمان ها در فضای کسب و کار خود به آن عمل کنند و پاسخگوی توقعات جامعه ، انتظارات تجاری، قانونی و اخلاقی اجتماعی آنان باشد .
پیاده سازی این طرز تفکر در محیط واقعی سازمان ها ، نیازمند ابزارهای جدید برای شناسایی ، بکارگیری ، مبادله ، اندازه گیری و نگهداری اشکال جدید منابع ، دارایی و سرمایه ی سازمانی است . گونه های جدید منابع سازمانی ماهیت غیرمشهود داشته و با مدل ها ، رویه ها و ابزارهای سنجش و حسابداری منابع فیزیکی و مشهود قابل احصا نیستند.

 

5-2 اشکال جدید منابع سازمانی
محدودیت منابع فیزیکی در دسترس سازمان ها ، موجب بروز رویکردهای جدید در توسعه ی امکانات غیر فیزیکی و رویه های ارزش افزا جهت توسعه و بهبود محصول/خدمت شده است .
ازین رو ضرورت بکارگیری تمام ظرفیت های موجود در سازمان اعم از : سمایه های مالی ، دارایی های فیزیکی ، سرمایه ی فکری ، رویه ها و الگوهای کاری ، سرمایه انسانی ، سامانه های اطلاعاتی ، شبکه های ارتباطی ، مدیریت زنجیره ی تامین مشتریان ، دارایی های دانشی و... ، بیش از پیش نمایان شده است . در کنار این موضوع استقرار چارچوب های بهینه ساز و توجه به تمام قابلیت ها برای توسعه میزان کارایی و اثر بخشی حاصل از این دارایی های سازمانی ، برای دستیابی به اهداف سازمانی مورد توجه قرار داده است . یکی از مهمترین جنبه های این رویکرد جدید ، توجه به ظرفیت ها و ارزشی است که از خلال مجموعه ای از منابع سازمانی پدید می آید این منابع ، قالب های قابل اعمال بر دارایی های مالی و فیزیکی شناخته شده گذشته ، چون سنجه های فیزیکی ، تعیین بهای قطعی تمام شده ، ارزش و سنجش ، را پذیرا نیستند . در واقع با بروز نگرش های جدید در حوزه ی علم اقتصاد ، توجه صرف به منابع مشهود به عنوان مواد اولیه ایجاد ارزش در سازمان ها ، جای خود را به توجه همزمان به تمامی داشته ها اعن از : منابع مالی و فیزیکی و منابع غیرفیزیکی داده است . از خلال این موضوع ، نگاه روز آمد در بررسی و سنجش سرمایه و دارایی های سازمان ، علاوه بر مفاهیم اقتصاد سنتی و صنعتی بر باز تعریف و به کارگیری مفاهیم اقتصادی جدید در این حوزه ها استوار گشته است .
در اقتصاد سنتی ، دارایی مجموعه ای از داشته های درگیر در جریان تولید کالا پنداشته می شود . به بیان دیگر در اقتصاد سنتی ، مفهوم دارایی ثابت ، به ساختمان ، تجهیزات تولیدی ، مصالح ، وسیله های حمل و نقل و ماشین آلات به عنوان کالاهایی که در فرآیند تولید ، به کار می روند و جز در اثر استهلاک تغییر شکل نمی یابند.

 

6-2 دارایی های نامشهود
از اواسط قرن بیستم میلادی محققان و اقتصاددانان بسیاری تلاش کردند تا توجه سازمان ها را به اتخاذ رویکرد جدید در حوزه ی کسب وکار جلب کنند . بنیان این رویکرد براساس این تحقیق استوار است که در هر سازمان امتیازات ، قابلیت ها و منابع منحصر به فرد و متمایز از سایر سازمان ها وجود دارد که اساس این منابع بر یکپارچگی و تراکم استوار است .
در واقع این منابع به راحتی قابل افزایش و یا تفکیک نیستند-. از این رو بایستی سازمان ها توانایی و قدرت شناسایی ، به کارگیری و مدیریت این منابع و در نهایت عملیات و ایجاد ارزش برپایه این منابع را به دست آوردند. براساس توجه به رویکرد اخیر ، شناسایی تمامی منابع و ظرفیت های سازمانی ، و قابلیت اکتساب این منابع به محور یکی از مهمترین توجهات علمی در حوزه مفاهیم سازمانی تبدیل شد. تلاش های صورت گرفته که به نوعی با حوزه ی شناسایی دارایی های نامشهود سازمان ، طبقه بندی و سنجش آن ها مرتبط است را می توان بر سه دسته تاریخی عمده تقسیم بندی نمود :
دسته ی اول نظریه پردازان و پژوهش گران که این دارایی ها را از خلال توجه به منابع و سرمایه انسانی سازمان مورد مطالعه قرارداده اند. ریشه اصلی این دسته از مطالعات به بنیان های نظری و نتایج بررسی های بسیار تاریخی تر ، از حدود 1691 میلادی و تلاش های ویلیام پتی در محاسبه ی نیروی کار در ثروت ملی به عنوان اولین قدم ها در محاسبه ی ارزش سرمایه انسانی ، باز می گردد. در ادامه بررسی های آدام اسمیت در سال 1776 میلادی بر روی نیروی کار و ارزش سرمایه ی انسانی و تحقیقات تکمیلی ویلیام فارر در سال 1853 میلادی برای توسعه روشی به منظور ارزش گذاری سرمایه ی انسانی سازمان نیز به تقویت این رویکرد انجامید. تا این که در قرن بیستم، توجه به مدل های هزینه گذاری و حسابداری منابع انسانی که به سرمایه انسانی در قالب یکی از عمده ترین مولفه های سرمایه ی فکری در سازمان نگریسته شده است، پدیدار گردند.
دسته ی دوم نظریه پردازان و پژوهش گران، به مفهوم آفرینی سرمایه ی فکری و بررسی نقش و اهمیت مالکیت فکری در سازمان تمرکز نموده اند. نخستین توجهات به مفهوم سرمایه ی فکری به سال 1962 میلادی و مطالعات فریتز مچلاپ باز می گردد. اما به لحاظ تاریخی ابداع عبارت سرمایه ی فکری به سال 1969 میلادی و به اقتصادانی به نام جان کنت گالبرایس نسبت داده می شود. با این وجود تنها از دهه ی هشتاد میلادی بود که بر گستردگی توجهات علمی به سرمایه ی فکری افزوده شد. توجه به سرمایه ی فکری سازمان در قالب تاکید بر توسعه سرمایه ی سازمانی ، سرمایه ی اجتماعی ، سرمایه ی انسانی ، سرمایه ی دانشی و اطلاعاتی ، سرمایه مشتری ، سرمایه ی رابطه ای ، سرمایه ی نوآوری و مفاهیم دیگر ، امروزه به یکی از مهمترین حوزه های مطالعاتی مدیریت اقتصاد سازمان و کسب و کار تبدیل شده است.
در این راستا چارچوب های مختلف تعریف و طبقه بندی سرمایه ی فکری توسط نظریه پردازان و پژوهش گران مختلف مطرح شده است و متناسب با هر یک از چارچوب ها، مدل های سنجش معرفی گردیده است.
دسته سوم نظریه پردازان و پژوهش گران، به لحاظ تاریخی بیشتر از نقطه نظر حسابداری و به خصوص حسابداری مالی به مبحث دارایی های نامشهود سازمان پرداخته اند. این تحقیقات بیشتر معطوف به بررسی تاثیرات اقتصادی برندها و امتیازات انحصاری سازمان ها در تولید ارزش و به تبع آن محاسبه ی ارزش آن در ترازنامه های مالی بوده است. یکی از موثرترین تلاش ها در حوزه ی سازمانی، تصمیم شرکتهای انگلیسی رنک هاویس مک دوگال و گرند متروپولیتن در دهه ی هشتاد میلادی در محاسبه ارزش برند سازمانی در قالب رویه هایی برای محاسبه ی ارزش نام وامتیازات تجاری انحصاری در سامانه حسابداری است. این امر توانست دریچه ای فراگیر برای پذیرش این داشته ها به عنوان دارایی های نامشهود در قالب رویه های حسابداری بگشاید. هر چند در برخی از سازمان های پیشرو، محاسبه ی ارزش نام تجاری در قالب ترازنامه های مالی صورت گرفته است، اما از آنجایی که این اتفاق موضوعی فراگیر نبوده و از سویی دیگر بر پایه ی اسلوب مشترک انجام نمی گرفته است، باور نظریه پردازان و پژوهش گران برآن است که توجه به این موضوع از دهه ی هشتاد میلادی رسمیت همه جانبه به خود گرفته است.
با این که می توان سه گرایش فوق را در سیر تطور تاریخی مفهوم دارایی نامشهود در سازمان مورد شناسایی قرار داد، اما بایستی گفت که از دهه هشتاد میلادی، این سه گرایش تا حدودی از همگرایی برخوردار گشته اند. از این سال ها توجه به تعریفی بسیط تر که علاوه بر پوشش نتایج تلاش های گذشته در شناسایی این داشته ها به عنوان دارایی های نامشهود، رویکردی آینده نگر را با توجه به مختصات سامانه اقتصادی حاکم بر آینده سازمان ها را پیش رو قرار دهد، مورد توجه نظریه پردازان و پژوهش گران این حوزه قرار گرفت. از سویی دیگر توجه همزمان به رویه های ثبت و ارزش گذاری این دارایی ها در سازمان نیز، الزام این رویکرد همه جانبه نگر را تقویت نمود.
همانگونه که از بررسی ادبیات حاکم بر می آید، در برخورد با دارایی های نامشهود و به لحاظ مفهوم سازی این عبارت چالشی دوگانه بروز می کند. از یک سو اطلاق عبارت "دارایی" به این اقلام، مفاهیم جاری ر

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی و کاربرد سرمایه فکری در ارزیابی عملکرد مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران