
آموزش حرفه ای نقاشی با خودکار بصورت تصویری
(جهت قدردانی از مشتریان محترم نمونه مجموعه بعدی اضافه گردید)
آموزش تصویری نقاشی با خودکار بیک
آموزش حرفه ای نقاشی با خودکار بصورت تصویری
(جهت قدردانی از مشتریان محترم نمونه مجموعه بعدی اضافه گردید)
نقاشی زبان کودک است. کودکان برخلاف بزرگسالان هستند. آنها از طریق نقاشی کشیدن، قصه گویی، بازی کردن و… شناخته می شوند.
نقاشی به ما کمک می کند تا به دنیای درونی و روح کودک پی ببریم، بدانیم چه نیازهایی دارد، آیا کودک ناسازگار یا بیمار است؟ در بزرگسالی می خواهد چه کاره شود و… به دلیل علاقه ی بسیار ی از خانواده های عزیز و اهمیت نقاشی کودکان در این مقاله مفهوم خورشید، ماه، آسمان، زمین، اتومبیل و حیوانات رابا هم بررسی می کنیم، لطفاً توجه داشته باشید که شما به کودک، موضوع نقاشی نمی دهید و خودش آزادانه نقاشی می کند.
1ـ خورشید و ماه
در اغلب نقاشیهای کودکان، خورشید دیده می شود. خورشید نشانه ی امنیت، خوشحالی، گرما، قدرت و به قول روانشناسان خورشید به معنی پدر است. وقتی رابطه کودک و پدر خوب است کودک خورشید را در حال درخشیدن می کشد و وقتی رابطه ی آن دو مطلوب نیست کودک خورشید را در پشت کوه ناپدید می کند.
ترس کودک از پدر به رنگ قرمز تند و یا سیاه در نقاشی دیده می شود. البته با یک نقاشی ما به قضاوت نمی پردازیم بلکه باید چندین نقاشی کودک را بررسی کرد. ماه نشانه ی نیستی است. اغلب کودکان ماه را کنار قبر و قبرستان می کشند. کودکان در نقاشی خود ماه را با مرگ معنی می بخشند.
شامل 22 صفحه فایل WORD قابل ویرایش
این محصول در قالب ورد و قابل ویرایش در 29 صفحه می باشد.
مقدمه
فرآیند درمان و مرمت تابلوهای نقاشی، بویژه آنهایی که در ابعاد بزرگ کار شده اند، جزو پیچیده ترین و دشوار ترین فرآیندهای مرمتی است. در این میان موزون سازی رنگی مرحله ای بسیار حساس است.
در مرمت یک اثر و خصوصاً یک تابلوی نقاشی هدف مرمتگر این است که مراحل عملیاتی مانند آسترگیری، نوارگیری یا وصالی است در نهایت از نظر بیننده قابل شناخت نباشد، ولی در مرحله ی موزون سازی رنگی که باید به صورت علمی و موافق با معیارهای مرمتی انجام گیرد هدف اصلی این است که قسمت تعمیری با بدنه ی اصلی هماهنگ شود، نه این که کاملاً مشابه آن باشد (جزدر آثار خاص).
امروزه در اکثر موزه های دنیا اصل 6 اینچ و 6 فوت مرسوم است. بدین معنی که ناظران، اشیاء قرار گرفته در فاصله ی 6 فوتی خود را کامل مشاهده می کنند، اما متخصصین از فاصله ی 6 اینچی اشیاء می توانند تشخیص بدهند که کدام قسمتها جدید و کدام قدیمی اند.
سوالی که در این جا مطرح می شود این است که آیا در موزه های کشور ما نیز چنین اصلی در مورد آثار نقاشی رعایت می شود و اساساً چه اصول و مبانی در این مورد خاص رعایت می شود؟ گزارشی که در پیش روست ما حصل تحقیقی است که در همین زمینه انجام گرفته است. این تحقیق در دو بخش کتابخانه ای و میدانی انجام گرفته و با توجه به تعدد تصاویر آورده شده در بخش گزارش تحقیقات میدانی، سعی گردیده است تا از زیاده گوئی پرهیز شود و تنها به توضیحاتی کوتاه در باب هر تابلو بسنده گردد، آنچنانکه تصاویر خود گویای همه چیز هستند.
این گزارش پربار تر می شد اگر قوانین دست و پا گیر و بعضاً بی ـ منطق در موزه هائی که به عنوان جامعه ی آماری در ابتدای راه انتخاب شده بودند وجود نمی داشت. کما این که قرار بر این بود تا از آثار نقاشی موجود در موزه ی وزارت امور خارجه و نیز مجموعه ی کاخ گلستان نیز تصاویری تهیه گردیده و مورد مطالعه قرار گیرند. اما به دلیل در معرض دید عموم نبودن موزه ی وزارت امور خارجه و نیز عدم امکان عکسبرداری از دیگر مجموعه و با در نظر گرفتن زمانی که برای تحقیق در نظر گرفته شده بود، نیزعدم وجود شناسنامه های مرمتی و بعضاً در اختیار نگهداشتن آنها و در مواردی عدم همکاری مسئولین با توجه به دیدگاهشان نسبت به موضوع اجباراً بررسی تنها به مواردی محدود شد که امکان بازدید و مستند نگاری و مطالعه در مورد آن ها وجود داشت. با تمام این تفاسیر و نتایجی که به دست آمده است و حساسیت موضوع، این تحقیق تنها گام اول است و بس. اما بدین جا هم نمی رسید اگر همراهی اساتید و عزیزانی نبود که نامشان در ذیل می آید:
جناب آقای دکتر وطن دوست استاد راهنمای گرامی این پروژه که در واقع پیشنهاد طرح از جانب ایشان بوده است. جناب آقای نعمت ا... کیکاووسی ریاست محترم کاخ موزه ی ملت مجموعه ی فرهنگی سعد آباد که اطلاعات مربوط به تابلوهای مرمت شده توسط جناب آقای نظریان را در اختیار اینجانب گذاشتند، جناب آقای حکمت موزه دار موزه ی امام علی (ع) که حاصل مساعدتهای بی دریغ ایشان مستند نگاری چند تابلو از این مجموعه را فراهم آورد وجناب آقای حسینعلی جعفریان که آثار موجود در موزه ی امام علی (ع) را معرفی نمودند. در این جا از همه ی ایشان سپاسگزاری می کنم.
این محصول در قالب ورد و قابل ویرایش در102 صفحه می باشد.
فهرست مطالب
بررسی تاثیر بیانی پس زمینهها در نقاشی پرتره ایران
پیشگفتار....................................... 1
مقدمه.......................................... 2
تعاریف و پیشینه تاریخی ......................... 3
1-1- تعریف چهره نگاری.......................... 4
2-1-تعریف پس زمینه............................. 6
3-1- پیشینه چهره نگاری در جهان................. 8
4-1- پیشینه چهره نگاری در ایران............... 12
5-1- پیشینه ایجاد بعد تصویری و تفکیک پس زمینه و پیش زمینه 17
6-1- بوجود آمدن اولین نقاشیهای تک چهره در ایران... 21
7-1- بوجود آمدن اولین پس زمینهها در نقاشی ایران 25
سیر تحول چهره نگاری و معرفی هنرمندان در دورانهای صفوی تا معاصر 33
1-2- دورهی صفوی............................... 34
2-2- دوران افشار و زند........................ 39
3-2- دورهی قاجار(سلطنت فتحعلی شاه)............ 42
- سلطنت محمد شاه و ناصر الدین شاه.............. 46
4-2- دوران معاصر.............................. 52
5-2- چهره نگاری آکادمیک....................... 52
6-2- چهره نگاری نوگرا......................... 54
7-2- خیالی نگاری و شمایل نگاری................. 57
8-2- چهره نگاری شهدا.......................... 60
9-2 سیر تحول پس زمینهها در چهره نگاری ایران.... 63
10-2- دورهی صفوی.............................. 64
11-2- دوران زند و قاجار....................... 67
12-2- اواخر دورهی قاجار و مکتب کمال الملک...... 71
13-2- چهره نگاری نوگرا........................ 74
14-2- خیالی نگاری و شمایل نگاری................ 77
15-2- چهره نگاری شهدا......................... 78
1-3- بررسی تحلیلی پس زمینهها در هر دوره........ 81
2-3- اهداف هنرمندان در پس زمینه سازی.......... 90
3-3- نتیجه گیری............................... 95
- فهرست منابع و ماخذ.......................... 97
-فهرست تصاویر................................. 99
پیشگفتار:
انگیزهی اصلی من در انتخاب این موضوع، دیدن بسیاری نقاشی چهره نگاری در دورانهای مختلف هنری ایران بود. این مسئله، خود موجب پیگیری و دنباله روی من دراین مسیر وتوجه بهپس زمینههای این آثار شد. این نکته که اساسا این پس زمینهها چگونه ارتباطی با چهره یا پیکره و فضای کلی کار دارند و چگونه ساخته شدهاند. البته دستهبندی تاریخیاز مشخصات و واضحات، در دورانهای هنری و مکتبی نقاشی چهره نگاری در ایران است که شاید بدون این دسته بندیها، مسیر بررسی موضوع این رساله به نتیجهی مطلوب نمیرسید.
از مشکلات اصلی در روند این تحقیق، نبودن و یا کم بودن منابع نوشتاری بود که البته با مساعدت و یاری استاد بزرگوارم آقای مهدی محمدیان مرتفع گشت، که خود را موظف به قدردانی و تشکر از ایشان میدانم.........
چکیده :
این تحقیق در حیطهی سیر تحول پس زمینهها و تاثیر بیانی آن در نقاشی چهره نگاری در ایران میباشد و به بررسی این موضوع که اساسا هنرمندان در دورههای مختلف چه تمهیدی برای ساختن و پر کردن فضای منفی چهره یا پیکره در کادر خود، اندیشیدهاند و این که آیا هنرمندان ایرانی، تلاشی در جهت ایجاد ارتباط و هماهنگی میان پیکره یا چهره و پس زمینه آنها در اثر هنری خویش داشتهاند یا نه…….
فهرست مطالب
بررسی تاثیر بیانی پس زمینهها در نقاشی پرتره ایران
پیشگفتار ۱
مقدمه ۲
۱٫ فصل یک
تعاریف و پیشینه تاریخی ۳
۱-۱- تعریف چهره نگاری ۴
۲-۱-تعریف پس زمینه ۶
۳-۱- پیشینه چهره نگاری در جهان ۸
۴-۱- پیشینه چهره نگاری در ایران ۱۲
۵-۱- پیشینه ایجاد بعد تصویری و تفکیک پس زمینه و پیش زمینه ۱۷
۶-۱- بوجود آمدن اولین نقاشیهای تک چهره در ایران ۲۱
۷-۱- بوجود آمدن اولین پس زمینهها در نقاشی ایران ۲۵
۲٫ فصل دو
سیر تحول چهره نگاری و معرفی هنرمندان در دورانهای صفوی تا معاصر ۳۳
۱-۲- دورهی صفوی ۳۴
۲-۲- دوران افشار و زند ۳۹
۳-۲- دورهی قاجار(سلطنت فتحعلی شاه) ۴۲
– سلطنت محمد شاه و ناصر الدین شاه ۴۶
۴-۲- دوران معاصر ۵۲
۵-۲- چهره نگاری آکادمیک ۵۲
۶-۲- چهره نگاری نوگرا ۵۴
۷-۲- خیالی نگاری و شمایل نگاری ۵۷
۸-۲- چهره نگاری شهدا ۶۰
۹-۲ سیر تحول پس زمینهها در چهره نگاری ایران ۶۳
۱۰-۲- دورهی صفوی ۶۴
۱۱-۲- دوران زند و قاجار ۶۷
۱۲-۲- اواخر دورهی قاجار و مکتب کمال الملک ۷۱
۱۳-۲- چهره نگاری نوگرا ۷۴
۱۴-۲- خیالی نگاری و شمایل نگاری ۷۷
۱۵-۲- چهره نگاری شهدا ۷۸
۳٫ فصل سه
۱-۳- بررسی تحلیلی پس زمینهها در هر دوره ۸۱
۲-۳- اهداف هنرمندان در پس زمینه سازی ۹۰
۳-۳- نتیجه گیری ۹۵
– فهرست منابع و ماخذ ۹۷
-فهرست تصاویر ۹۹
گزارش پروژه عملی :
موضوع انتخابی من برای کار عملی ‹‹چهار فصل زندگی›› می باشد. فصولی که شاید بی ارتباط با فصل های طبیعت نباشند. این فصل با ارجاع به فصول طبیعت، عبارتند از بهار (تولد) ، تابستان (بلوغ)، پائیز (عشق) و زمستان (مرگ).
بهار، فصل زایش و تولد در طبیعت است و در تمامی متون ادبی و فلسفی نماد زایش و تولد بوده است. فصل جوانه زدن درختان، رویش شکوفه ها و گل ها و همچنین فصل زنده شدن و جان تازه یافتن اجزاء طبیعت است. فصلی که تابستان را به انتظار نشسته تا ببالد و به ثمر بنشیند. فصل تابستان نیز فصل گرم و طاقت فرسایی است که تمامی ارکان طبیعت و اجزاء آن ، رسیده و بالغ می شوند. شکوفه های درختان به ثمر نشسته و میوه می دهند؛ فصل بلوغ زندگی . پاییز، فصل خزان و فوران احساس در طبیعت است.
فصلی که به علت ریزش برگ ها و رنگ نارنجی و زرد آنها ، دارای نوعی حس اندوه و غم حرمان است. غمی که در پی فصل بلوغ زندگی ، فصل عشق را نتیجه می دهد؛ فصل تعمق و تفکر در هویت همه چیز . فصلی که در آن عمق نگاه، ارتفاعی ، ماورائی می یابد و جز خدا و عشق چیزی را یافت نتوان کرد. فصلی که در پی خویش فصل زمستان، فصل سرما و تحمل شداید و سختی ها را در پی دارد. زمستانی، که در آن انسان ذره ذره، از زندگی مادی و زمینی دور شده و راه سعود به قله ی مرتفع حق را طی می کند، فصل مرگ.
این آثار به گونه ای با ارجاع به فصول طبیعت و همچنین به زندگی شخصی خودم، آفریده شده اند. پروانه در این آثار نمادی از ‹‹روح خداوند›› که در تمام ذرات و اجزاء زندگی جاری و ساری است. در فصل تولد (تابلوی بهار) بنابر اعتقاد شخصی خودم بر این که هنوز روح نوزاد متولد شده از روح خداوند جدا نیست و با آن همراه است، بالهای پروانه که نشانی از روح خداوند هستند را، بر پشت کودک قرار داده ام تا این مفهوم همراهی بهتر نشان داده شود. در فصل بلوغ (تابلوی تابستان) حضور پروانه باز هم دیده می شود، اما به شکل جدا و تک اما حاضر. در این فصل از زندگی ، شاید به علت فراگیری علم و بلوغ جسمانی، انسان کمتر به یاد خداوند بزرگ مرتبه است. اما می بینم که هر چند پروانه کوچک و جدا است، اما حضور دارد و ناظر بر امور است. در فصل عشق (تابلوی پائیز) ، تجلی روح خداوند در زندگی هر انسانی پر رنگ تر شده و انسان را به تعمق و تفکر در ذات و اصل هر چیز، از جمله خداوند وا می دارد. فصلی که با مرکب عشقی زمینی، مقصد عشق الهی را به بار می نشیند. فصلی که با تعمق در ذرات طبیعت، انسان فقط روح خداوند را می بیند. این مهم در این تابلو به شکل پروانه هایی نشان داده شده است که از پائین تابلو به سمت بالا در حرکت اند و به سمت درخت در بالای سمت چپ اثر می روند و از لحاظ رنگ و فرم به برگ های خزان زده ی درخت، نزدیک می شوند. اما در پس این نزدیکی به روح خداوند، فصل مرگ انسان (تابلوی زمستان) از راه می رسد. فصلی که در پی آن روح انسان، با روح خداوند به یگانگی رسیده و جز خداند چیزی را نمی توان دید. این مهم در این اثر، تنها با حضور پروانه ها، نشان داده شده که دیگر هیچ نشانی از حضور انسانی در اثر دیده نمی شود و فقط پروانه ها (نمادهای روح خداوند) حضور دارند و بس. پروانه ی بزرگ سیاه پشت سر پروانه ها، نماد مرگ است.
حاصل تلاش در این راستا، چهار تابلو با عنوانهای بهار (تولد)، تابستان (بلوغ)، پائیز (عشق) و زمستان (مرگ) با تکنیک رنگ روغن است که تصاویر آنها در این جا آورد می شود.
جهت دریافت فایل کامل بررسی تاثیر بیانی پس زمینهها در نقاشی پرتره ایران لطفا آن را خریداری نمایید