فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایان نامه رشته روانشناسی مطالعه رابطه شیوه های تربیتی والدین با ترس های عادی کودکان

اختصاصی از فی فوو پایان نامه رشته روانشناسی مطالعه رابطه شیوه های تربیتی والدین با ترس های عادی کودکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه رشته روانشناسی مطالعه رابطه شیوه های تربیتی والدین با ترس های عادی کودکان


پایان نامه رشته روانشناسی  مطالعه رابطه شیوه های تربیتی والدین با ترس های عادی کودکان

دانلود پایان نامه آماده

دانلود پایان نامه رشته روانشناسی  مطالعه رابطه شیوه های تربیتی والدین با ترس های عادی کودکان با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 128

مقدمه

ابهامات گوناگونی در زمینه ریشه ترس وجود دارد. برخی از افراد اعتقاد دارند که ریشه ارثی دارد. در حالی که دیگران بر این باورند که ترس منشأ اکتسابی است و به عنوان یک ویژگی ارثی و خصیصه ای شناخته نمی شود افرادی که به اکتسابی بودن ترس ها تأیید دارند، بر این باورند که ریشه تمامی اختلالات اضطرابی را می توان در اصول دیگری مورد بررسی قرار داد و از طریق قوانین شرطی شدن توجیه منطقی را برای بروز ترس های غیر منطقی ارائه دهند. (شرفی، 1367).

بین کشورها و گروه های اجتماعی مختلف به اشکال گوناگون، روابط والدین و فرزندان یا به عبارت دیگر شیوه های متفاوت فرزند پر وری بر می خوریم. بالاخص در آمریکا در قرن نخست شیوه خشن و خشک رایج بود. در دهه 1940 شیوه ای آسان گیر و انعطاف پذیر زیر نفوذ مکتب روانکاوی قرار داشت (اتکینسون1 ، 1984. ترجمه براهنی، 1367).

بیشتر والدین در مورد ویژگیهایی که مایلند فرزندانشان داشته باشند و شیوه های پرورش کودک که منجر به آن ویژگیها می شود اعتقاداتی دارند. آنان برای سوق دادن کودک خود به سوی اهدافی که برگزیده اند با تلقینهای مختلفی از پذیرش و سختگیر رفتار می کنند. گاهی هم پذیرا و سختگیرند. این گونه والدین بدون اضطراب و بازداری، جزء شیوه ای انضباطی خصومت آمیز محدود کننده و قدرت طلبانه است یا ناآزمودگی در همنوایی با خواسته ها و نیازهای دیگران که با آسان گیر مفرط توأم می باشد به کودکان فرصت می دهند تا محیط اطراف را کند و کاو کنند. گاهی طرد کننده و سخت گیرند و شیوۀ آنان بر انضباط سخت، پیروی بی چون و چرا از مقررات و دستورات سخت و خشک و تنبیه و قهرآمیز در برابر اشتباهات استوار است که این وضعیت به رفتار نامناسب منجر می شود. گاهی آسانگیر و طرد کننده هستند به انضباط بیش از حد آسانگیر و به کودکان اجازه می دهند که هر کاری می خواهند، بکنند و تکانشهای خود را بطور آزادانه ای اظهار کنند. آنان از فرزندان خود چندان متوقع نیستند که عاقلانه رفتار کنند و گاهی آسانگیر و پذیرا هستند که بر شیوه هایی چون گفتگوی دوستانه، توضیح و استدلال و تغیرهای ملایم در برابر اشتباهات تکیه می کنند. به هر حال افراط در آسان گیری یا محدودیت توسط والدین، بخصوص از طرف مادر نقش وی مهمتر از نقش پدر قلمداد شده است. رشد ناقص پرورش در کودکان منجر به رفتارهای نابهنجار یا ناسازگاری در کودکان می شود. (ماسن1) 1982، ترجمه یاسائی 1372).

تا قبل از قرن بیستم به بیماریهای روانی کودکان به صورت میناتوری از بزرگسالان نگاه می شد. از اوایل قرن بیستم با شروع مطالعات سیستماتیک بر روی جنبه های مختلف کودکان، اختلالات رفتاری آنان نیز به طور مستقل مورد توجه قرار گرفت (سیف نراقی، 1379).

بسیاری از این کودکان مبتلا به این اختلال، حاصل حاملگی های ناخواسته و طرحریزی نشده هستند، این گونه والدین بخصوص، پدران غالباً مبتلا به اختلال یا الکسیم شناخته می شوند (کاپلان1 ، 1991 . ترجمه پور افکاری 1382).

 

بیان مسئله

وجود مقدار معینی ترس و اضطراب در انسان برای وی مفید و حتی برای زنده ماندن او ضروری است. این حالات هیجانی می توانند انسان را از بسیاری از خطرات حفظ نمایند. همچنین ترس می تواند از منابع بسیار مهم انگیزش آدمی به حساب آید. بعنوان مثال دانش آموزی از گرفتن نمره کم به هنگام امتحان می ترسد، این ترس انگیزه ای برای مطالعه در او بوجود می آورد و برعکس ورزشکاری که خیلی آرام و     بی دغدغه است بعید به نظر می رسد که به اندازه کافی برای پیروزی و برتری برانگیخته شود. در چنین مواردی ترس و اضطراب می توانند تا حدودی تسهیل کننده شرایط موجود باشند. از طرف دیگر ترس ها از شدت و قوت زیادی برخوردار باشند می توانند در عملکرد انسان مداخله نموده و باعث گردند تا یادآوری موضوعات یاد گرفته شده به آسانی صورت نگیرد (شرفی، 1367).

در این میان نقش خانواده ها و ارتباط مستقیم کودک با والدین حائز اهمیت است. نفوذ والدین در کودکان تنها محدود به جنبه های ارثی نمی باشد بلکه نحوه آشنایی و ارتباط کودک با بنیانهای فرهنگی، تربیتی جامعه بستگی به نحوه ارتباط والدین و فرزندان دارد. نقش مادر در تربیت کودک تا حدی است که محدودیت از وجود او اثرات ناگواری از جمله افزایش میزان ترس و اضطراب، کاهش اعتماد به نفس، کاهش واکنش عاطفی ... را به همراه دارد. (کندال1 1982، ترجمه رضازاده، 1382).

از سوی دیگر خانواده ها علاقمند هستند، روشهای درست رویارویی با مسئله ترس را بدانند تا شیوه هایی که منجر به کاهش مشکلات کودکان خود می شود را مورد استفاده قرار دهند. آنان بیان می کنند که کودکان خود در مواجه با موارد ترس زا، دچار استرس، دلهره شدید شده و این مسائل موجب اختلال در مسائل زندگی، شخصی خود کودک می شود.

صحبت از ناسازگاریهای کودکان به مراتب پیچیده است. زیرا یک رفتار در یک مورد ممکن است نابهنجار تلقی شود و در شرایط دیگر مشکل آفرین نباشد که مثلاً شب ادراری کودکان زیر یک سال امر بدیهی است وی در نوجوانی به عنوان یک رفتار نابهنجار تلقی می شود (سیف نراقی و همکاران، 1379).

بر طبق تحریف DSM , IV , TR 2 : الگوی رفتاری مداوم و مقاوم که در آن حقوق اساسی دیگران یا هنجارهای اجتماعی را متناسب با سن زیر پا گذاشته می شود. شامل تخریب اموال، نقض جدی مقررات، پرخاشگری نسبت به مردم و حیوانات...

بتازگی با دخیل کردن نقش سیستم های خانوادگی در بروز اختلالات رفتاری، حوزه جدیدی در این مقوله گشوده شده که توجه محققین را به خود جلب کرده است. در این مورد استدلال می کنند: پدر و مادرهایی که از خود استقلال کمتری را نشان می دهند تا حدی نمی توانند رفتارهای خود را کنترل کنند، دارای فرزندانی با یکی از انواع اختلالات رفتاری هستند 1 ، ترجمه رضازاده، 1382).

 

دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه رشته روانشناسی مطالعه رابطه شیوه های تربیتی والدین با ترس های عادی کودکان
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.