فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله مسجد حکیم اصفهان

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله مسجد حکیم اصفهان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

پیشگفتار:
مسجد حکیم اصفهان، یکی از شاهکارهای معماری ایران در دوره اسلامی، مسجدی است چهار ایوانی با آجرکاری‌های بسیار متنوع و در حد یکی از بهترین کارهای معماری دوره صفویه می‌باشد. این مسجد دارای محراب‌های متعدد و متنوع که هر کدام نسبت به شبستان خود ساخته شده و ایوان‌های مرتفع و شبستان‌های تابستانی و زمستانی و طاق‌نماهاست که با تزییناتی بسیار عالی همراه است.
این مسجد در محله‌ای قرار گرفته (بازارچه نو انتهای بازار رنگرزان) که دور از دیدگاه جهانگردان و مشتاقان هنر است و سیاحانی که از گوشه و کنار جهان به این شهر زیبا سفر می‌کنند و مشتاق دیدن آثار باستانی اصفهان هستند به دیدن این مسجد نایل نمی‌شوند. باید گفت این بیشتر بدین جهت است که راه ماشین رو ندارد و فاصله این مسجد نسبت به خیابان‌های اطراف آن زیاد است و راهنمایان جهانگردان را نسبت به این امر بی‌توجه کرده است و از به نمایش گذاردن این مسجد صرفنظر می‌کنند.
یک بررسی کوتاه، نشانگر آن است که افرادی که در کارهای خیر قدم می‌گذاشتند، با نیتی پاک و خالی از هرگونه خللی که در آنها بود و نیز با پایبند بودن به معتقدات مذهبی که به آنها اجازه ذره‌ای کج‌روی را نمی‌داد، به کارهای هنری می‌پرداختند.
با توجه باینکه سال‌ها از بنای موردنظر می‌گذرد و هر کدام از این بناها به نوبه خود قابل یک بررسی و تعمیق است، که در این جا نمی‌توان نام یک یک آنها را ذکر کرد، فقط و فقط می‌توان از ذوق درونی هنرمندان یاد کرد.
با زیرورو شدن تاریخ و دست به دست شدن حکومت‌ها و به سامان رسیدن هر حکومتی، تغییراتی پیدا می‌شد که گاه باعث تشویق هنرمندان می‌گردید و گاهی به رکود این بازار کمک می‌کند. هرچه این تغییرات از نوسانات و گسستگی کمتر برخوردار بود، پیشرفت و برتری هنر خود را بهتر نمایان می‌کرد. حکومت‌هایی بودند که هنرمندان را به دور خود جمع می‌‌کردند و با تشویق و آماده نمودن و سایل کار آنها و مراوده بیشتر با هنرمندان دیگر سرزمین‌ها و کمک آنها به ابداع هنری برتر می‌پرداختند.
معماری ایران که از فرهنگ خاصی برخوردار است، گویای تمدن این مرز و بوم از دیرزمان بود و مانند معماری همه جهان که بازگو کننده اندیشه‌های آن سرزمین می‌باشد و از فرهنگ مردم آن دیار سرچشمه گرفته است، سخن می‌گوید.
مقدمه:

 

اصفهان را نیمه خوانند از جهان صد جهان من دیده ام در اصفهان
تاریخ معماری اصفهان در ادوار گذشته همانند دیگر نقاط کشور، بومی و مورد توجه بوده است، و دست‌‌اندرکاران معماری همیشه با ترتیبی خاص به آن نگریسته اند.
معماری اسلامی بویژه در دوران صفویه که تاریخ‌نویسان و هنردوستان دنیا راجع به آن قلم‌فرسایی‌ها نموده‌اند، هر روز مشتاقانی را به خود جلب می‌کند، و درخور یک بررسی مجدد جهت کشف روابط انسانی و زیباسازی بنا می‌باشد.
اصفهان را می‌توان محفل هنردوستان و هنرمندان نامید، محفلی که پرذوق و شوق‌ترین محفل‌هاست. هنرمندانی که به تمامی هنرهای مختلف آشنایی داشته‌اند در این شهر از زمان‌های بسیار دور کنار معماران و کارگران چیره‌دستی می‌زیستند که هنر آنها همیشه زبانزد جهانیان بوده و است. آثاری که از آنها بجای مانده، می‌تواند مصداق گفتار ما باشد، به مصداق معروف مشت نمونه خروار است. در میان رشته‌های ساختمانی کاشیکاری یکی از نوادر کارهایی بود که می‌توان سرچشمه آن را در اصفهان جست‌وجو کرد. هنرمندانی پرذوق و باقدرت توانسته‌اند یک نگین فیروزه‌ای بر تارک کره زمین نهند و این نگین انگشتری آن را به جهانیان عرضه نمایند. این قدرت هنری درخور توجه است و بدین مناسبت همه ساله مشتاقانی را از گوشه و کنار جهان به این شهر می‌کشاند و همه به را به تحسین وا می‌دارد. بناهای پوشیده به رنگ فیروزه‌ای در نور اطراف خود تاثیر می‌گذارد و با ابهت و رشادت کامل در برابر همه پابرجا و با قامتی استوار خودنمایی می‌کند.
در باره مسجد حکیم اصفهان که کمتر از آن سخن رفته وآثاری بسیار زیبا در آن نهفته است به یک برسی کوتاه می‌پردازیم.
مسجد حکیم در حدود هشت هزارمتر مربع (کمی کمتر از یک هکتار) وسعت دارد ودر مرکز شهر در نزدیکی بازارچه نو و انتهای بازار رنگرزان واقع شده است.
مسجد حکیم اصفهان را حکیم داود ملقب به تقرب خان طبیب شاه عباس دوم بنا نهاده و در سال 1073ه‍.ق ساختمان آن را به پایان رسانیده است.
شاردن در سفرنامه خود می‌نویسد: «حکیم داود که طبیب شاه عباس دوم و شاه‌صفی بود و در نتیجه دسایس اطرافیان مورد بی‌مهری شاه واقع شد و از پیش آمدهای بدتری ترسید ... و به هندوستان گریخت، و در آنجا در اثر ملازمت اورنگ زیب و انجام خدماتی ملقب به تقرب خان به اندازه‌ای ترقی کرد که شخص بسیار معتبری شد. حکیم داود به محض اینکه درهندوستان بر مسند عزت استقرار یافت اموال زیادی برای خانواده‌اش به اصفهان فرستاد و دستور ساختن یک مسجد را داد و با نیتی که داشت این کار را آن قدر ادامه داد تا این مسجد عالی ساخته شد».
«دیگر از مساجد بزرگ عهد صفویه مسجد حکیم داود اسپهانی معروف به هندی است. مسجدی باصفا و مقدس و گشاده، نزدیک به هفت هزار ذرع زمین را مسجد و ملحقاتش اشغال نموده و حکیم داود ملقب به تقرب خان با پولی که از عطا و انعام هند آورده این مسجد را مجاور مسجد جوء جوء ساخته و گویند بسی دقیق بوده که کارکنها به خشنودی باشند تا جایی که جلو راه خران گچ کش علف می‌ریختند که خود خران گچ و آجر و آهک آورند. بنای آن به سلطنت شاه عباس دوم شروع و کاشی‌کاری و زینتش به عهد شاه سلیمان انجام گرفته. تاریخ سر درب 1067 که به تاریخ نوشته (مقام کعبه دیگر شد از داود اصفاهان) و نیز تاریخ کاشیکاری 1085 وارد.»
«دیگر از مساجد کهنه مسجد جوء جوء پهلوی مسجد حکیم است که گویند چنانکه در روضات نوشته بنای آن به روزگار صاحب بن عباد شده و بعد از قرون بسیارحکیم داود هندی مسجد حکیم را جنب آن ساخته و بدان ملحق نموده و جوءجوء سفینه کشتی را گویند و به نظر می‌آید اعراب شهر را بکشتی مانند کرده‌اند و این محل را سینه‌کشتی و از اینکه کوچه پایین‌تر را که منزل پیشین حاج عبدالغفار و حاج محمد حسین کازرونی بود سینه پایینی می‌گفتند، این کوچه بالاتر از سینه بالایی بوده که پس از بنای بزرگ مسجد حکیم به درب مسجد حکیم مشهور شده به هر جهت عوام عجم معنی جوء چوء را ندانسته قسمتی جدا از این مسجد را هنور مسجد جوجه می‌خواند و جوجی می‌نویسند و درست نیست. سر دربش را زمان شاه عباس اول در هزار و هیجده به کاشی معرق تزیین کرده اند و این عبارت است (فی ایام خلافه السلطان الاکرم الاعظم الاعدل الاشجع قهرمان الماء و الطین ابوملوک العرب والعجم ابوالغازی ابوالنصر ابوالفتح ابوالمظفر شاه عباس بها درخان خلد الله ملکه وسلطانه وافاض علی العالمین عدله واحسانه بتوفیق الله تعالی که بانی مکان شریف ملا آقای حوائج دارخاصه شریفه است رقم فقیر جویمری سنه ثمان عشر والف 1018».
ما فروخی در وصف مسجد جوء جوء می‌نویسد: «آن مسجد را مناری بس بلند و متقن بوده و گمان می‌رود یا در فتنه مغول یا در قتل عام امیر تیمور ویران کرده باشند. یا قتل عام امیر جانشاه ترکمان یا جنگ‌های داخلی مذهبی چون غالباً این گونه منارها در شهر و بیابان برای استفاده از خبر یافتن و خبر دادن دشمن و نتایج دیگر ساخته می‌شد. اگر همین محل مسجد جوء جوء باشد. چون صاحب بن عباد کراراً می‌نویسد. نزدیکی دروازه طوقچی که بزرگ‌ترین دروازه‌های کهن اسپهان بود و گنبدی آجری عالی و شیری سنگی داشت مقبره صاحب بن عباد و صندوق لوحش می‌باشد که درحوالی خانه‌های معروف او بوده و چیزی بر آن ننوشته‌اند و چندین ذرع پایین‌تر گنبدی بود که سنگ مرمر بسیار ممتازی با خط نفیسه بر آن منقور شده و بر آن نیز نام صاحب منقور بود، اما لفظ اسمعیل نداشت و تاریخش خوانده نمی‌شد».
جابری انصار می‌نویسد: «اسمعیل بن عباد مسجدی به نام جوء جوء ساخت که در محل گلبهار بوده بعد از ویرانی‌های قرون، حکیم داود هندی اساس آن مسجد را تغییر داد و بزرگ‌تر نموده و به مسجد حکیم معروف شده. محمدمهدی هم آن را به حکیم داود هندی نسبت داده که در زمان شاه عباس آن را بناء و به اتمام رسانیده است. سیدجلال می‌نویسد: «می‌گویند این مسجد را صاحب بن عباد بنا نموده و حکیم داود هندی تعمیر نموده است.»
در زاویه جنوب غربی مقبره‌ای معروف به مقبره سادات است و پشت مسجد قبر مرحوم ملامحمدجعفر ولد مرحوم ملامحمدباقر سبزواری و مقابل درب شرقی مقبره مرحوم آیت الله حاج محمدابراهیم کلباسی است که آفتاب عالم زهدش جهان را گرفت.
چنانکه روایت شده یا سینه به سینه آمده است حکیم داود پول‌هایی به اصفهان فرستاد و مسجد را بنا نهاد. روزی به قصدسرکشی از عملیات ساختمانی به محل مسجد آمد و با تیز هوشی تمام کارها را از مدنظر گذراند، ناگهان چشمش به خران گچ کش افتاد که آجر و گچ و دیگر مصالح ساختمانی را از کوره‌های آجر پزی به ساختمان مسجد حمل می‌کردند، کپل این حیوانات زخمی و خون آلودبود، علت را سوال کرد، گفتند خرکچی‌ها برای حرکت سریعتر، خران را با سیخونک دنبال می‌کنند. حکیم از گفته آنان ناراحت شد و دستور تخریب قسمت‌های ساخته شده از مسجد را داد و گفت پایه‌های این مسجد با ظلم همراه است. بنابر این روایت دستور داد در راه خران از محل کوره پز خانه تامسجد، علف بریزند که خران باچرا آجر وگچ و مصالح ساختمانی را به مسجد حمل کنند و مسجد را از نو بنا کنند. در تاریخ اصفهان و ری از این حکیم به خوبی یاد شد و گویند: «بسی دقیق بوده و همه کارگران به حماد بن زید و حماد بن سلمه و صالح المری وعمر بن صبیح حدیث نقل می‌کرد. از جمله محدثان محله مزبور ابوالقاسم طاهر بن محمد بن احمد بن عبدالله عکلی جورجیری متوفی جمادی الاولی 439ه‍.ق می‌باشد که خود از ابوبکرمقری حدیث نقل کرده است.
محدث دیگر ابو محمد قاسم بن ابی حامد قاسم کاتب جورجیری است که درآن محله سکنی داشته واز احمدبن سلیمان نجار حدیث روایت می‌کرده است.
دیگر از معاریف آن محله عبدالرحمان بن یوسف بن معدان بن سلیمان جور جیری از محدثان و برادرعبدالله محمدبن یوسف متوفی 184ه‍‍.ق و برادرش عبدالعزیز جورجیری می‌باشد.
همچنین در کتاب آثار ملی اصفهان چنین آمده است:
محله جورجیر محله‌ای در اصفهان و در آن جامعی است و عده‌ای از علما و محدثان به آن محله منسوبند و جامع جورجیر به طوری که در جای خود شرح داده شده به وسیله صاحب بن عباد بر روی آن خرابه مسجد دیگری بنا و هنگام بنای مسجد حکیم در این محله جامع جورجیر معدوم‌الاثر بوده است، ولی اخیراً آثاری از مسجد جامع جورجیر به دست آمده است. وجه تسمیه جورجیر: اصولا کلمه جوردر اسامی دهات و محلات اصفهان زیاد دیده می‌شود مانند جور و جورتان و جارو جیران وجرین و چنین به نظر می‌رسد که جیم کاف فارسی و معرب و تبدیل به جیم شده است و با این ترتیب می‌توان گفت که جورجیر در اصل گورگیر بوده، یعنی کسی که کار او گور گرفتن بوده یا اینکه گور جای گودی بوده و چون آن محله چنین جایی بوده به این نام خوانده شده (در محله جورجیردر قسمت درب صاحب بن عباد گورستانی بوده که به نام گورستان سادات مشهوربوده است) و جزو دوم آن گیریا مخفف از گریوه است و به این فرض معنی هر دو پستی و بلندی خواهد بود و دلیل آن است که محله مزبور دارای پستی و بلندی بوده است.
شیوه اصفهانی
این شیوه از دوران تیموریان آغاز می‌شود و در دوره‌ی صفویه به نهایت اوج خود می‌رسد و تا دوران معاصر ادامه می‌یابد. از تغییرات اصول سازه در این شیوه، پیدایش انواع قوس‌ها با ترسیم بر مبنای ضوابط هندسی و بر اساس اصول ریاضی است که برای قبول بارها و نیروهای بزرگ شکل گرفته است. این قوس‌ها به نام قوس شاه عباسی مشهور شده است. در این دوره طاق‌ها به شکل‌های گوناگون پوشش شده و علاوه بر‌ آن گنبدهای کوتاه و بلند با قطعه‌های مختلف و به خصوص بزرگ ساخته شده است.
به طور کلی جدا از شیوه‌ی پارسی، شیوه‌ی پارتی را می‌توان اساس پیدایش قوس‌ها و طاق‌ها و گنبدهای کوتاه دانست. در شیوه‌های خراسانی، رازی، آذری و به خصوص شیوه اصفهانی انواع قوس‌ها و پوشش‌ها بوجود آمد و کاربرد آنها رواج یافت. طاق‌های وسیع بنا گردید و گنبدهایی در ابعاد مختلف به صورت تک‌پوشش یا دوپوش ساخته شد. تاثیر قوس‌های شیوه‌ی پارتی را می‌توان در معماری اسلامی نیز مشاهده کرد.
مسجد جامع جور جیر
مافروخی در کتاب محاسن اصفهان پس از توصیف مسجد جامع عتیق بزرگ، یعنی قسمت‌هایی از مسجد جمعه امروز که تا اواخر قرن پنجم هجری ساخته شده بوده است به وصف مسجد جامع صغیر معروف به (جورجیر) که کوچک‌تر، ولی زیباتر بوده می‌پردازد و می‌گوید که این جامع معروف (جورجیر) بوده و توسط کافی الکفاه صاحب بن عباد ساخته شده است. بنا به گفته مافروخی این مسجد دارای شبستان‌ها، خانقاه‌ها، کتابخانه‌ها، مدارسی برای فقها و مجالسی برای ادبا و محل‌هایی برای شعرا و صوفیان و قاریان قرآن بوده است.
مافروخی راجع به مزیت جامع صغیر نسبت به جامع کبیر متذکر می‌شود که خاک رس خامی که مسجد جامع صغیر از آن ساخته شده محکم‌تر از آن است که در ساختمان‌های مسجد جامع کبیر به کار رفته است و بالنتیجه از حیث بلندی و استحکام ساختمان‌های مسجد جامع صغیر نسبت به ساختمان‌های جامع کبیر برتری دارد. مناره این مسجد که از خشت خام ساخته شده بود به ارتفاع صد ذراع می‌رسیده است (مقدسی ارتفاع این مناره را هفتا ذراع نوشته است).
نام و کنیه و لقب صاحب
در نام و لقب و کنیه صاحب بن عباد اختلافی نیست و مورخان وتذکره نویسان متفقند که نام او اسماعیل و کنیه‌اش ابوالقاسم و لقبش صاحب و کافی‌الکفات بوده است. در سبب ملقب شدن وی به صاحب سه قول است.
اول و دوم. اینکه وی از کودکی مصاحب و معاشر عضدالدوله یا مویدالدوله دیلمی بوده و این دو امیر او را «صاحب» خطاب می‌کردند.
سوم: اینکه پس از داخل شدن به حدیث استاد ابوالفضل محمد بن حسین عمید واختصاص یافتن به صحبت آن وزیر دانشمند، مردم او را صاحب ابن العمید و رفته رفته صاحب گفتند.
مدفن صاحب
ابن خلکان می‌نویسد: «مقبره صاحب تا به این زمان‌آباد است و فرزندزادگان صاحب آن را محافظت و هر سال مرمت می‌کنند. صاحب روضات الجناب گوید: «بقعه صاحب به واسطه مرور اعوام و شهور رو به خرابی نهاده بود، حاج محمدابراهیم کلباسی فرمود تا آن را از سر عمارت کردند و خود با وجود ناتوانی و ضعف هر یک یا دو ماه یک نوبت به زیارت آن می‌رود و محله باب ذریه را در این زمان طوقچی و میدان کهنه گویند.» نگارنده گوید مطابق تقریر بعض مطلعان، در نزدیکی دروازه طوقچی اصفهان بقعه و تالاری است که قبر صاحب بن عباد در آنجاست. در اطراف مقبره الواح خطی به دیوار آویخته شده است و صورت مکتوب بعضی از علما که به بودن قبر صاحب در آن بقعه تصریح کرده‌اند بر آن الواح نوشته شده است. مقبره صاحب بن عباد امروز هم زیارتگاه و در آن حوالی مساجد و مقابر کهنه بسیاراست.
صحن بزرگ (فضای داخلی)
صحن بزرگ مسجد حکیم یا صحن اصلی به طول تقریبی شصت و یک متر و پنجاه سانتیمتر و به عرض پنجاه و سه متر و شصت سانتیمتر می‌باشد که از شمال به ایوانی بزرگ و رفیع و دو راهرو در طرفین محدود و راهرو طرف غرب ایوان به در خروجی شمالی منتهی می‌شود که راهرو ورود و خروج نمازگزاران است. راهرو طرف شرق یک راه ورودی به ایوان بزرگ و ایوان شرقی را میسر می‌کند، ایوانی که ورودی آن از این راهرو می‌باشد. محل نمازگزاران است. ناگفته نماند که برای ورود به تمام ایوان‌ها راهروهای ورودی تعبیه شده ولی جلوی ایوانها باز و ورود به آنها میسر است.
در شمالی مسجد که با یک راهرو همراه می‌باشد در طرف غرب ایوان شمالی قرار گرفته و انتهای راهرو مشرف به کوچه است و از این در نمازگزاران رو به قبله وارد مسجد می‌شوند. در وسط راهرو دو راه ورودی به دو ایوان طرفین راهرو می‌باشد که در حال حاضر با شبکه‌های آجری مسدود شده است.
ایوان طرف غرب ورودی در شمالی مسجد با عمق بیشتری ساخته شده و در انتهای آن مقابل رو به قبله یک در تعبیه شده است و به شبستانی که پشت ایوان قرار دارد باز می‌شود و در منتهی‌الیه این شبستان غسالخانه‌ای وجود داشته و تقریباً بر جاده بوده است و در زمان‌های دور که قبرستان‌ها محلی بوده جنب هر قبرستانی، غسالخانه‌ای موجود بود. بنابراین مسجد حکیم هم غسالخانه‌ای داشته است ـ بنا به روایات در شمال و جنوب مسجد حکیم دو قبرستان بوده است که فعلاً اثری از آنها نیست، فقط در قبرستان جنوبی قبر آقای سبزواری موجود است که مردم برای زیارت و نذورات به آنجا می‌آیند و در شمال آن مقبره‌ای می‌باشد. بنابراین پس از شست و شوی اموات در غسالخانه آنها را به شبستان پشت ایوان که ذکر آن رفت منتقل و در این مکان مراسم نمازمیت جاری می‌کردند که امرزوه محل غسالخانه به مغازه‌هایی تبدیل شده است و جزو موقوفات مسجد می‌باشد و از شبستان به شکل انباری استفاده می‌کنندکه زمانی هم مورد استفاده نمازگزاران بوده است.
دو طاقنمای کوچک در طرفین و در زاویه شرقی و غربی مسجد قرار دارد که روی هر یک از آنها حجره‌هایی برای طلاب علوم دینی پیش‌بینی شده است.
در طرف شرقی صحن مسجد ایوان نسبتاً بزرگی با نمای آجری و دو طاق نما که هر کدام به عرض دو متر و چهل سانتیمتر و راه ورودی به حجره‌های بالایی آن می‌باشد ساخته‌اند.
در طرفین ایوان بعد از هر طاقنما سه دهانه ایوان بزرگ که دهانه هر کدام به عرض چهار متر و هشتاد سانتیمتر می‌رسد و با قوس‌ها و سقف‌های آجری بسیار زیبا پوشیده شده است ساخته‌اند. عمق این ایوان‌ها نسبت به قناسیی که در زمین وجود داشته متفاوت است و بدین طریق می‌باشد که عمق ایوان شمالی از سه متر و پنجاه سانتیمتر شروع می‌شود و هر چه به طرف جنوب پیش می‌رویم عمق ایوان‌ها به شش متر می‌رسد و در ضلع شرقی، ایوان‌ها نسبت به ایوان وسط کاملاً قرینه‌سازی شده‌اند، یعنی سه دهانه ایوان در شمال ایوان بزرگ و سه دهانه ایوان در جنوب ایوان بزرگ در ضلع شرقی وجود دارد که دهانه میانی از سه دهانه جنوب ایوان شرقی به درخروجی شرقی منتهی می‌شود. فضای داخلی بقیه طاقنماها برای نمازگزاران قرار داده شده است. دو طاقنمای کوچک در ابتدا و انتهای ضلع شرقی مسجد می‌باشد که داخل هرکدام دری تعبیه شده است و به حجره‌های روی آن راه دارد.
برای زیبا شدن نمای اطراف مسجد طاقنماهایی بدون ساختما‌های پشتی یا جنبی ساخته شده است که دهانه‌های این طاقنماها به فضای پشتی راه دارد و هوای آزاد و حرکت بادها تند به طور متداول در آن جریان دارد.
این طاقنماهای پشت باز در شرق و غرب مسجد برای زیباسازی نمای آن ساخته شده است و ساختمان این طاقنماها برابر شکل به طریق می‌باشد که دو طاقنما برابر یک طاقنما در سطح زیرین است و در جمع تمام با هم مساوی هستند. پایه‌هایی که برای طاقنماهای بزرگ می‌باشد از پایین بنا شده و تا انتهای ارتفاع ساختمان به طور عمودی بالا رفته است و هر طاقنما در طبقه دوم به دو طاقنما تقسیم شده است و یک پایه آجری روی تیزه قوس زیرین بنا کرده اند وقوسهای طبقه دوم را با قواعدی ماند قوس طبقه زیرین منتها کوچک تر به پایان برده‌اند پشت بغل قوس‌ها از کاشی‌های رنگی به نقش معقلی و خط بنایی بسیار زیبا ساخته شده است که به شرح آنها خواهیم پرداخت. نمای غربی مسجد ایوانی رفیع در وسط است که عمق آن در حدود سه متر و پنجاه سانتیمتر از بر ضلع اصلی می‌باشد. یک پنجره روشنایی به شبستان زمستانی در وسط این ایوان قرار دارد که پنجره از آهنی بودن آن مشخص و در دوره معاصر انجام گرفته که قبلاً به شکل دیگری بوده است.
تقسیم‌بندی طاقنماها برابر با تقسیمات شرق مسجد است و سه دهانه شمالی این طاقنماها با صحن ورودی در شمال غربی که از زمان دیالمه است ارتباط دارد. در طاقنمای طبقه دوم که گفتیم آزاد ساخته شده است و ساختمان‌های جنبی ندارد یک طاقنما در ضلع غربی از آجر و کاشی شبکه‌بندی شده است و موجود می‌باشد که این طاقنما را به طور نمونه ساخته‌اند. ولی در بقیه، از شبکه خبری نیست.
پشت بغل تمام قوس‌ها از خط بنایی یک رگی و سه رگی یا یک رگی معقلی یا معقلی مایل و تزیینات کاشیکاری ساخته شده است. دهانه انتهایی طاقنماهای جنوبی ایوان به راه روخروجی و در غربی مسجد منتهی می‌شود نمای غربی با خط بنایی‌های پشت بغل قوس‌ها و شبکه معرق که دربالای ایوان وسط ساخته شده بر زیبایی مسجد افزوده است.
نمای جنوبی مسجد ایوانی رفیع با ارتفاعی برابر با ایوان شمالی است که با تزیینات خاص که به جای خود شرح آن خواهد آمد، ساخته شده است.
نمای جنوبی مسجد از لحاظ ایوان و متعلقات ظاهری آن برابر نمای شمالی است، در پشت بغل قوس‌ها از گره‌سازی آجر و کاشی وخط بنایی به طور بسیار زیبایی استفاده شده است که قواعد و شرح آن داده خواهد شد. پشت بغل قوسها از گره معقلی هشت و زهره ساخته شده که در وسط شمسه‌ها باخط بنایی ساده به رنگ آبی لاجوردی بر زمینه زرد کلماتی مقدس نوشته شده است. در کتبیه انتهایی قوس باخط بنایی تزیینی که سرتاسر ایوان را فرا گرفته با رنگ سفید بر زمینه فیروزه‌ای بسیار زیبا نوشته شده است: «سبحان الله والحمدلله ولااله الاالله والله اکبر».
فضای داخلی مسجد دارای یک حوض آب است که محل وضو ساختن است و در دو طرف حوض (شرق و غرب) دو مهتابی ساخته اند ودر تحقیقاتی که به عمل آمد، در زمان قبل ازآیت الله کلباسی این مهتابی‌ها وجود نداشته است و در زمان آیت الله با مراجعه و کسب اجازه از مشارالیه این مهتابی‌ها ساخته می‌شود.
سردر شمالی مسجد حکیم
مجموعه تزیین سر در شمالی به طوری که مشاهده می‌شود به شرح زیر است. دو اسپر در طرفین سر در با آجر به عرض تقریبی هفتاد سانتیمتر باکتیبه‌ای به همین عرض و با عمق یک و نیم متر با یک قوس صفوی و دو پشت بغل که این دو اسپر را به هم مرتبط می‌کند و داخل این مجموعه با یک در ورودی و قطاربندی بالای آن و انواع کاشیکاری و آجر کاری تزیین یافته است.
ارتفاع سر در از کف کوچه تا انتهای کتیبه‌ی ارتفاعی درحدود هشت متر وعرض پنج متر و شصت سانتیمتر است و چنانچه دو طاقنمای طرفین سر در را جزو محدوده ی سر در به حساب آوریم این عرض به هشت متر وشصت سانتیمتر می‌رسد.
دو اسپر طرفین و بالای سردر با آجر چینی بسیارساده، ولی زیبا انجام گرفته و در ارتفاع سه و نیم متری پایه‌ها از کف کوچه دو کاشی کوچک به اندازه پانزده در هفت سانتیمتر مشابه کتابی باز، جاسازی شده است وروی دو صفحه‌ی کتاب باخط بنایی ساده به رنگ آبی لاجوردی بر زمینه‌ی سفید نوشته‌اند: (اسپر طرف غرب) «الحکم اللهً (اسپر طرف شرق) الحمدلله».
در ورودی مسجد به اندازه‌ی سه پله‌ی تقریبی حدود شصت سانتیمتراز کف کوچه پایین‌تر می‌باشد و در طرفین دو سکو به ارتفاع هشتاد سانتیمتر که این ارتفاع در محل پله‌های ورودی کمتر است، یعنی ارتفاع آن با کف کوچه بیست سانتیمتر و سکوها از سنگ پارسی است. دو طرف سکوها به دیوار تکیه دارد و دو طرف دیگر آن نمادار می‌باشد که در نما سنگ‌هایی به ضخامت تقریبی پانزده سانتیمتر به شکل تیغه‌ای نصب شده و یک در پوش به شکل سنگی یکپارچه به ضخامت تقریبی بیست سانتیمتر روی آن قرار داده‌اند.
در دیوارهایی که سکوها را در دل خود جای داده است و غرب، شرق و جنوب سر در را محاط می‌کند (فرورفتگی سردر) بر روی دیوار شرقی و غربی آن باخط بنایی معقلی مایل به رنگ فیروزه‌ای بر زمینه‌ی آجر نوشته شده است: «وان المساجد فلا تدعوا امع الله احد» که ارتفاع این نوشته در حدود دو و نیم متر و به عرض تقریبی یک متر و بیست سانتیمتر می‌باشد و بر دیوار جنوبی، غرب سر در با خط بنایی معقلی مایل به رنگ فیروزه‌ای بر زمینه‌ی آجر نوشته: «عجلوا بالصلوه قبل الفوت» و بر دیوار شرقی سر در با خط بنایی معقلی مایل به رنگ فیروزه‌ای بر زمینه‌ی آجر نوشته شده است: «عجلوا بالتوبه قبل الموت» اطراف این نوشته‌ها اول با یک حمیل به عرض سه سانتیمتر به رنگ فیروزه‌ای ودوم با حمیلی به عرض چهار سانتیمتر به رنگ آبی لاجوردی و سپس بایک هره ی آجری به عرض پنج سانتیمتر محاط میشود. این تزیین شامل تمام نوشته‌های بالامی‌باشد.
در وسط یک در ورودی ازچوب به عرض دو متر و ارتفاع دو متر و هشتاد سانتیمتر و زنجیری از وسط کلاهک چهارچوب به وسط وادارهای دو طرف نصب شده که این زنجیر به نام زنجیر بست معروف است. کسانی که در زمان آیت الله کلباسی خود را به این زنجیر می‌رسانیده‌اند از ماموران دولتی در امان بوده‌اند و دولت یا حکومت، حق دستگیری آنها را نداشته است.
درازجوب‌های بسیار مرغوب ساخته شده، چهارچوب در به قطر تقریبی پانزده در پانزده سانتیمتر و لنگه‌های در هر کدام به قطر تقریبی هفت سانتیمتراست که روی لنگه‌های در قاب‌بندی و با نقش گره‌ی ده تند برگ چناری به شکل زیبایی ساخته شده و همانند درهای دیگر مسجد است. لنگه درها مانند زمان ساخت که روی پاشنه چرخش داشته است هنوز هم روی پاشنه حرکت دارد.
اطراف چهارچوب در را با آجر به عرض تقریبی بیست و پنج سانتیمتر نماسازی کرده‌اند که تابالای در و قوس روی سر در ادامه پیدا می‌کند و در دل قوس بالای در با کاشی‌های بسیار زیبا گره‌سازی شده است و دو پشت بغل قوس مزبور را با کاشیکاری معقلی زینت داده‌اند. بالای دو پشت بغل قوس نوشته‌هایی که قبلاً ذکر آن رفت، یک کتیبه به شکل کمربندی دور تا دور سر در را در بر می‌گیرد وخط ثلث داخل آن که به رنگ سفید و در دو طرف کتیبه و در وسط با رنگ زرد بر زمینه کاشی آبی لاجوردی می‌باشد حاکی از آن است که مسجد در دوره شاه عباس ثانی به وسیله حکمی داود معروف به تقرب‌خان بنا شده است. این کتیبه که به خط محمد رضا امامی به سال 1073ه‍‍.ق می‌باشد به شرح زیر است.
«قد وفق لا تمام هذا المسجد الرفیع فی زمن دوله السلطان الاعظم والخاقان الاکرم مالک رقاب الامم مولی ملوک العرب والعجم مروج مذهب الائمه المعصومین السلطان بن السلطان ابی المظفر شاه عباس الثانی الموسوی الصفوی الحسینی بهادرخان خلدالله ملکه اقل العباد الملک الکریم محمد داود الحکیم المخاطب بتقرب خان ادام الله تعالی افضاله و دفع قدره الی یوم الدین کتبه محمد رضا الامامی فی 1073»
کتیبه با تزییناتی حاشیه بندی محدود می‌شود. این تزیینات بعد از هر آجری که دور تا دور نوشته‌ها را محاط می‌کند، با کاشی هفت رنگ به عرض تقریبی هفت سانتیمتر به شکل حاشیه نقش بند متکا با حمیل دو طرف دور تا دور نوشته به موازات هره آجری ساخته شده است.
در بالای در ورودی به مسجد در امتداد خط نهایی کتیبه یک ایوان در وسط سر در به عرض سر در ورودی تعبیه و دری در وسط این ایوان نصب شده است که به حجره‌ای راه دارد. جان پناه ایوان از مصالح ساختمانی و روی آن کاشیکاری شده است و با یک خط زیبای کوفی به رنگ زرد بر زمینه آبی لاجوردی نوشته‌اند: «قال النبی علیه السلام انامدینه العلم و علی بابها». هفت سوسن کشیده و بلند از بالای کتیبه تا زیر قطاربندی (ادامه قطاربندی) به طریقی جاسازی شده که سه سوسن بالای سر در و چهار سوسن روی پایه‌های طرفین در امتداد و مقابل یکدیگر قرار گرفته‌اند که همه آنها با کاشی معقلی در نقش‌های مختلف تزیین شده‌اند. روی سوسن‌هایی که قرینه می‌باشد. شمسه‌هایی تعبیه و داخل شمسه‌ها که بر زمینه معقلی ساده ساخته شده باخط بنایی ساده به رنگ آبی لاجوردی بر زمینه زرد و سفید کلمه «محمد» به شکل دورانی نقش بسته و روی دو لوحه از کاشی در دو طرف بالای شمسه‌ها روی دیوار شرقی و غربی مقابل یکدیگر نوشته شده است: (غرب) «عمل فقیر محمدعلی ابن استادً (شرق) «علی بیک اصفهانی» که نام استاد سازنده سر در می‌باشد.
در زاویه دیوار جنوبی و دیوار شرقی و همین طور در زاویه دیوار جنوبی و دیوار غربی در بین سوسن‌ها دو ماهیچه از کاشی به عرض تقریبی ده سانتیمتر و به ارتفاع طول سوسن‌ها ساخته شده است که در فواصل معین اسماء چهارده معصوم را با رنگ آبی لاجوردی بر زمینه سفید در مربع قناس‌هایی نوشته اند. این ماهیچه با حمیلی به رنگ زرد حاشیه‌بندی شده است. نوشته‌ها در نوزده مربع قناس که روی هم قرار گرفته به شرح زیر است.
«الله، محمد، علی، فاطمه، حسن، حسین، و زین العابدین، محمد باقر، و جعفر، وموسی، و رضا، ومحمد، وتقی، ونقی، عسگری،محمد، و مهدی.»
در بالای سر در خارجی بنا بر دو پشت بغل قوس با خط بنای معقلی مایل به رنگ فیروزه‌ای بر زمینه آجر نوشته شده است: «بسم الله الرحمن الرحیم نصر من الله وفتح قریب» و اطراف آن را با دو حمیل به رنگ سیاه و فیروزه‌ای که سیاه آن به عرض تقریبی دو سانتیمتر و فیروزه‌ای به عرض تقریبی پنج سانتیمتر می‌باشد و نوشته‌ها را محاط می‌کند، ساخته‌اند. در دل قوس یک مقرنس ساده و زیبا با پوششی از کاشی‌های معقلی است که شامل اشکال هندسی و شاه‌پرک‌هایی با خطوط مختلف می‌باشد که در دل خود جا داده است و به تیزه قوس ختم می‌شود که سر در را با آن تمام کرده‌اند.
در متن شاه‌پرک‌ها که انتهای تیزه قوس را در بر می‌گیرد با خط بنایی ساده یک رگی به رنگ آبی لاجوردی بر زمینه سفید نوشته شده است: «لا اله الاالله الملک الحق المبین» و این آیه در شش شاه پرک انتهایی مقرنس مشابه می‌باشد.
در یک شمسه هفت پر در وسط مقرنس به خط بنایی ساده به رنگ آبی لاجوردی بر زمینه زرد نوشته شده است: «بسم الله الرحمن الرحیم اعوذ بالله من الشیطان الرجیم قل هوالله احد الله الصمد لم یلد ولم یولد ولم یکن له کفوا احد». در دو ستاره چهار پر در ردیف دوم مقرنس به خط بنایی یک رگی با رنگ آبی لاجوردی بر زمینه زرد به شکل دورانی نوشته شده است: «الملک لله». در ردیف سوم قطار در دو پنج پری که در محل متشابه در دل قطار جاگرفته اند باخط بنایی ساده به رنگ آبی لاجوردی بر زمینه زرد جمله «قال نبی علیه الاسلام انا مدینه العلم و علی بابها» نوشته شده است.
به طورکلی ارتفاع سر در و مقرنس بسیار زیبایی که در بالای سر در است و دو پشت بغل قوس و خط‌های بنایی مایل معقلی جمعاً سر در بسیار زیبایی را ارائه می‌کند و از ذوق هنری استاد فن یعنی استاد محمدعلی ابن استاد علی بیک بناء اصفهانی حکایت دارد.
سر در شرقی مسجد حکیم
این مسجد دارای چهار در ورودی است. در شرقی مقابل مقبره آیت الله حاج محمدابراهیم کلباسی است که مزین به قطاربندی از آجر و حاشیه‌های با اشعار فارسی به خط نستعلیق سفید بر زمینه آبی لاجوردی است و از پادشاه معاصر و ساختمان مسجد، شاه عباس دوم وبانی ساختمان مسجد، حکیم داود ملقب به تقرب خان وسال شروع مسجد (106ه‍.ق) سخن گفته است. در این سر در از آجر و بندکشی بسیار زیبا و در قسمت‌هایی از کشیکاری‌های متنوع استفاده شده است که به شرح آن خواهیم پرداخت.
سر در شرقی مسجد حکیم به عرض تقریبی شش متر و پنجاه سانتیمتر (غیراز دو طاقنمای طرفین سر در است) که جمعاً باطاقنماها نه متر و شصت سانتیمتر و ارتفاع آن هشت متر و بیست سانتیمتر می‌باشد و شامل دو سکو یک راهرو از وسط با طاقنماها و کتیبه‌ای با اشعار فارسی به خط نستعلیق ومقرنس کاری ـ‌که دردل قوس قرارداردـ و دو پشت بغل ـ که با خط بنایی معقلی به شرح زیر انجام گرفته است ـ می‌باشد.
این سر در به شکل یک هشت ضلعی ساخته شده که پنج ضلع آن موجود و از سه ضلع دیگر آن صرف‌نظر گردیده است. بنابراین می‌توانیم بگوییم یک هشت ضلعی ناقص، که دو سکواز سنگ پارسی در طرفین آن است وهر سکو دو ضلع از هشت ضلعی را در بردارد و یک راهرو در وسط که یک ضلع از هشت ضلعی را در خود جای داده است. سکوها هر کدام به طو ل تقریبی دو متر و هشتاد سانتیمتر و عرض یک متر و سی سانتیمتر و ارتفاع هفتاد سانتیمتر از کف راهرو ورودی است. دیوارهای سکو از سنگ پارسی می‌باشد که به شکل تیغه‌ای در اندازه‌های مختلف در دو بدنه بیرونی سکو نصب شده است و روی آن درپوشی از سنگ پارسی به صخامت تقریبی پانزده سانتیمتر جاسازی کرده‌اند و سنگ‌ها از سنگ دو تیشه دست‌تراش می‌باشد.
راهرو وسط به عرض دو متر و بیست سانتیمتر است که حدوداً یک ضلع از هشت ضلعی را در بر دارد. در انتهای راهرو که مدخل ورودی به مسجد است یک در چوبی به ارتفاع دو متر و هفتاد و پنج و عرض یک متر و نود سانتیمتر در یک ضلع از هشت ضلعی تعبیه شده است. این دراز چوب و چهارچوبی قطور و دو لنگه در که هر دو بازشو هستند ساخته شده است و روی پاشنه حرکت می‌کند. ابعاد و اندازه‌های چهارچوب، پانزده در پانزده سانتیمتر است و لنگه درها از چوبی به قطر تقریبی هفت سانتیمتر و روی آن دارای کنده‌کاری گره ده تند برگ چناری در سه مرحله است. دو مربع در بالا و پایین و در وسط لنگه در به شکل مربع مستطیل ساخته شده است و زمان ساخت آن معلوم نیست که آیا در زمان‌های اولیه مسجد و یا بازسازی شده است. زنجیری از وسط کلاهک چهارچوب به وسط وادار طرفین در نصب می‌باشد که به نام زنجیر بست معروف است. بالای دراز قوسی با آجر و بندکشی و دو پشت بغل قوس از کاشیکاری معقلی (شمسه وسلی) به شکل بسیار زیبایی با رنگ‌های متنوع ساخته شده است. در روی سکوها دو طاقنماست که هر کدام از این طاقنماها در یک ضلع هشت ضلعی قرار دارد. اولی که طرف جنوب می‌باشد با طاقنمای طرف مقابل خود در شمال هشت ضلعی موازی و چسبیده به اسپر طرفین کوچه می‌باشد و در حدود پنج سانتیمتر از سطح دیوار فرورفتگی دارد و دومی که در جنوب غربی و مشابه آن در شمال غربی ساخته شده به عمق سی سانتیمتر از بر هشت ضلعی فرورفتگی پیدا کرده است. عرض این طاقنماها یک متر و چهل سانتیمتر وبالای این طاقنماها با قوس‌های بسیار زیبا پوشیده شده است و دو پشت بغل تمام قوس‌ها را با کاشیکاری معقلی در رنگ‌های بسیار متنوع و همان نقش شمسه و سلی معقلی مشابه نقش بالای سر در که داخل پشت بغل قوس می‌باشد، ساخته‌اند.
در ارتفاع سه متر و شصت سانتیمتر از کف اصلی، کتیبه ای به شکل کمربندی دور تا دور از بالای قوس سر در و قوس‌های طاقنماها به عرض پنجاه سانتیمتر ـ که با یک هره آجری و بندکشی به عرض پنج سانتیمتر کتبیه را محاط می‌کند ـ ساخته شده است و داخل این کتبیه یک حاشیه به عرض تقریبی هفت سانتیمتر با کاشی آبی لاجوردی و گل و بوته‌های رنگی می‌باشد و متن کتیبه با گل و بوته به رنگ‌های مختلف بر زمینه زرد نمایان است و تقسیماتی روی آن انجام گرفته است و اشعاری فارسی به خط نستعلیق ـ‌به رنگ سفید بر زمینه آبی لاجوردی ـ در روی آن می‌باشد که از پادشاه معاصر و شاه عباس دوم و بانی ساختمان مسجد یعنی حکیم داود ملقب به تقرب خان و سال شروع ساختمان (1067ه‍.ق) است:
سر در غربی مسجد حکیم
در غربی مسجد حکیم در انتهای یک کوچه چهار متری بن بست واقع شده است. سر در به ارتفاع تقریبی شش متروبه عرض چهار متر و هشتاد سانتیمتر می‌باشد. نمای خارجی سر در از آجر ساده به طریقی که دو سرف سر در با دو پایه آجری که هر کدام به عرض تقریبی چهل سانتیمتر می‌باشد بنا شده و ادامه این پایه‌ها تا بالای سر در و به موازات پایه‌ها دو لغاز است که هر کدام به عرض یک نیمه (در حدود دوازده سانتیمتر) در طرف داخلی پایه‌ها می‌باشد و ادامه لغازها با قوس سر در همراه است. بنا براین قوس سر در با پوششی از آجر به قطر ده سانتیمتر برابر با لغازهایی که در پایه‌های جنبی بنا شده پوشیده شده است و پشت بغل قوس را با آجرچینی ساده، رگ‌چین کرده‌اند. در بالای سر در، هم تراز با پایه‌ها کتیبه آجری به ارتفاع سی سانتیمتر به طریق ساده آجرچینی و بندکشی شده است.
عرض داخلی سر در سه متر و هشتاد سانتیمتر است و عمق آن از بر پایه‌ها به دو متر می‌رسد. کف راهرو ورودی مسجد به اندازه سی سانتیمتر از کف کوچه پایین‌تر است که این گودی یا در اثر مرور زمان کف کوچه بالا آمده یا از اول به همین طریق ساخته شده است.
توضیح اینکه در شرقی مسجد حکیم با کف کوچه تقریبا ً هم‌تراز است و در شمالی در اثر شیب کوچه به اندازه سه پله از کف کوچه پایین‌تر و در دیالمه به اندازه پنج پله از کف کوچه پست‌تر ساخته شده و این پستی و بلندی‌ها مربوط به کف کوچه‌های اطراف مسجد است، زیرا که کف مسجد هموار و تراز می‌باشد.
در طرفین سر در دو سکو از سنگ پارسی دست‌تراش به طول دو متر و عرض تقریبی هشتاد سانتیمتر می‌باشد. سنگ‌ها اول به شکل تیغه‌ای در بدنه نصب شده‌اند و روی آن یک در پوش از سنگ پارسی به ضخامت پانزده سانتیمتر به شکل یکپارچه تمام سطح سکو را می‌پوشاند.
در ورودی از چوب به عرض دو متر و ارتفاع دو متر و هشتاد سانتیمتر و دو لنگه ساخته شده است. ضخامت چهارچوب در پانزده در پانزده سانتیمتر و ضخامت بائوهای در، در حدود هفت سانتیمتر و مانند در شرقی ساخته شده است و حرکت لنگه درها روی پاشنه و کنده‌کاری روی آن از گره شش تند برگ چناری است.
بالای در با قوسی ساخته شده و آجر چینی طرفین تا ارتفاع در دامه پیدا کرده است و از روی آن یک مقرنس که شامل سه سوسن در دیوار شمالی و سه سوسن در یوار جنوبی وسه سوسن دیوار شرقی که محل نصب در می‌باشد ساخته‌اند.
ارتفاع سوسن‌ها از روی آجر کاری در حدود یک متر و بیست سانتیمتر می‌باشد که بالای آن مقرنس‌سازی شده است و در انتهای مقرنس و یک متر مانده به تیزه قوس با قرارگرفتن هشت شاهپرک یا هشت پا باریک مقرنس تمام می‌شود و یک لغاز که طرف بیرونی آن از آجر و طرف درونی آن از شمشه گچی می‌باشد فاصله بین مقرنس کاری بیرون را پایان می‌دهد.
بالای سر در در دل مقرنس یک گچ‌بری به شکل مربعی به اندازه بیست و پنج در بیست و پنج سانتیمتر باخط بنایی ساده گچبری شده و در روی آن نوشته شده است: «لااله الا الله محمدرسول الله علی ولی الله».
این ورودی با یک راهرو ( دالان) همراه است تا به صحن اصلی برسد. کف راهرو از آجر مفروش است و راهرو، پشت شبستان غربی مسجد قرار گرفته است که راه ورودی به شبستان را با یک شبکه شش ضلعی منتظم مسدود نموده‌اند. این سر در نسبت به سر درهای دیگر مسجد از تزیینات ساده‌ای برخوردار است. شاید هم به علت اینکه انتهای کوچه بن‌بستی قرارداشته، کمتر مورد توجه بوده است.
شبستان زیر گنبد
شبستان زیر گنبد به عرض یازده متر و پنجاه سانتیمتر و به طول یازده متر و پنجاه سانتیمتر به شکل مربع ساخته شده است. ورودی‌های شرقی، غربی و جنوبی این شبستان به عرض شش متر و پنجاه سانتیمتر و در جنوب عرض محراب با عرض ورودی‌ها برابر است.
عرض پایه‌های چهار طرف شبستان با هم برابر و تزیینات روی هر دیوار با دیوار مشابه خود قرینه است، که به شرح آن خواهیم پرداخت.
کف شبستان از آجرهای چهار گوش بیست و پنج در بیست و پنج سانتیمتری به نام آجر ختایی هم کف با ایوان مفروش شده است و فاصله آجرها را با گچ بندکشی کرده‌اند. در جنوب شبستان در دل محراب، محلی که در حدود پانزده سانتیمتر گودتر از کف شبستان و به طول دومتر و پنجاه سانتیمتر و به عرض یک متر می‌باشد برای امام جماعت ساخته شده است. از اره دیوارهای اطراف شبستان به ارتفاع یک متر و سی سانتیمتر با آجر و کاشی در نقش‌های بسیار زیبایی تزیین شده است و این تزیینات در تمام پایه‌های اطراف شبستان مشابه است که روی هر پایه اول باهره آجری و بندکشی گچ و سپس یک حمیل از کاشی فیروزه‌ای به عرض چهار سانتیمتر و چسبیده به آن حمیلی از کاشی آبی لاجوردی به عرض دو سانتیمترتماماً به موازات یکدیگر متن ازاره را محاط می‌کنند. نقش متن از آجر و کاشی‌های رنگی با نقش سلی و مربع معقلی روی هر دیوارساخته شده و تزیینات روی هر دیوار با دیوار جنبی یا مقابل مشابه است.
تزیینات بالای ازاره روی دیوار شمال غربی شبستان که پشت به ایوان می‌باشد بعداز ازاره‌سازی، دو پایه آجری است که هر کدام به عرض شصت سانتیمتر می‌باشد و یک طاقنما به عرض یک متر و سی سانتیمتر و ارتفاع دو متر و هشتاد سانتیمتر را در میان دارد. طاقنمای اول به عمق پنج سانتیمتر از بر آجرکاری و به شکل مربع مستطیل ساخته شده و سپس به عمق پنج سانتیمتر ازبر لغاز است که در بالا به قوسی ختم می‌شود و دو پشت بغل قوس که دو حمیل، اول به رنگ سیاه و دوم به رنگ سفید که هر کدام به عرض تقریبی یک و نیم سانتیمتر می‌باشد زمینه نقش را محاط می‌کند. نقش متن دو پشت بغل از کاشی هفت رنگ گل و بوته‌سازی و در ردیف یک اسلیمی است.
متن طاقنما بعد از تقسیماتی که با کاشی فیروزه ای انجام گرفته به شکل مربع قناس معقلی در آمده و سپس داخل مربع قناس بالا باخط بنایی معقلی یک رگی با کاشی سیاه بر زمینه آجر کلمه «اللهً و در پنج مربع قناس ـ که به شکل ضربدری نمودار است ـ باخط بنایی معقلی یک رگی به رنگ سیاه بر زمینه آجر کلمات: «یاحنان، یا منان» نوشته شده است. در مربع قناس وسط با خط بنایی معقلی یک رگی به رنگ سیاه بر زمینه آجر کلمه: «علی» و در پنج مربع قناس ـ که به شکل ضربدری در پایین کار می‌باشد و قسمتی از آن حذف شده ـ با خط بنایی معقلی یک‌رگی با کاشی سیاه بر زمینه آجر کلمه: «یا سبحان» و در کلاغ پرهای کناری نقش با خط بنایی معقلی یک رگی با کاشی سیاه بر زمینه آجر کلمه: «یا» نوشته شده است که هر کلمه «یا» با کلمه الله، حنان، منان و علی می‌آید و یک حمیل ازکاشی سیاه به عرض سه سانتیمتر نقش متن را محاط می‌کند.
در دیوار غربی شبستان که پشت به راهرو غربی واقع شده دیواری به عرض دو متر و پنجاه سانتیمتر است. بعد از ازاره دو پایه آجری که هر کدام به عرض شصت سانتیمتراست یک طاقنما به عرض یک متر و سی سانتیمتر و به ارتفاع دو متر و هشتاد سانتیمتر را در میان دارد. که این طاقنما اول به عمق پنج سانتیمتر ازبر آجرکاری به شکل یک مربع مستطیل در آمده و دوم به عمق پنج سانتیمتر ازبر لغاز است که در بالا به قوسی ختم می‌شود و دو پشت بغل قوس با دو حمیل که حمیل اول به رنگ سیاه و دومی با کاشی سفید که هر کدام به عرض تقریبی یک و نیم سانتیمتر است محاط می‌شود و متن دو پشت بغل با کاشی‌های هفت رنگ گل و بوته‌سازی و در ردیف یک اسلیمی مزین شده است.
در متن طاقنما اول یک حمیل با کاشی فیروزه‌ای به عرض چهار سانتیمتر طاقنما را محاط می‌کند و در متن پس از جدول‌بندی مربع قناس با کاشی فیروزه‌ای به شکل معقلی اول در تیزه قوس در یک مربع قناس با خط بنایی معقلی یک رگی با کاشی سیاه بر زمینه آجر کلمه «الله» و در مربع قناس وسط با خط بنایی معقلی یک رگی با کاشی سیاه بر زمینه آجرعبارت: «علی والی الله» و در کلاغ پر پایین باکاشی سیاه بر زمینه آجر کلمه: «یا حنان» و در کلاغ پرهای کناری کار به ترتیب از بالا به پایین با کاشی سیاه بر زمینه آجر با خط بنایی معقلی یک رگی کلمات: «محمد، علی، یا ستار، یا غفار» نوشته شده است.
در دیوار غربی شبستان بعداز دهانه ورودی که گفتیم به عرض شش متر و پنجاه سانتیمتر می‌باشد دیواری به عرض دو متر و پنجاه سانتیمتر است که از روی ازاره به بالا شامل دو پایه و یک طاقنما که عرض پایه برابر شصت سانتیمتر وعرض طاقنما یک متر و سی سانتیمتر و ارتفاع آن دو متر و هشتاد سانتیمتر است، اول به عمق پنج سانتیمتر از بر آجرکاری ساخته شده و یک مربع مستطیل را تشکیل می‌دهد و دوم به عمق پنج سانتیمتر ازبر لغاز اول می‌

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مسجد حکیم اصفهان
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.