فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پاورپوینت افشای اطلاعات مالی

اختصاصی از فی فوو دانلود پاورپوینت افشای اطلاعات مالی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فایل پاورپوینت

قابل ویرایش

32 اسلاید

بسیار علمی و جذاب

مناسب جهت تدریس و ارائه های دانشگاهی

در مقاطع مختلف

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت افشای اطلاعات مالی

دانلود مقاله بررسی رابطه بین حاکمیت شرکتی و افشای داوطلبانه

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله بررسی رابطه بین حاکمیت شرکتی و افشای داوطلبانه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

بررسی رابطه بین حاکمیت شرکتی و افشای داوطلبانه

 

 

 

 

 

چکیده:
هنگامی که سهامداران قدرت تصمیم گیری را به مدیران محول می کنند، رابطه نمایندگی بوجود می آید. مشکلات نمایندگی زمانی که اهداف نماینده و کارگزار با یکدیگر متضاد باشند، پدیدار می شود. اگر کنترل و نظارت بر فعالیت های نماینده توسط کارگزار پرهزینه و به سختی صورت گیرد، این تضاد منافع برجسته تر نیز می شود. بخشی از مسائل نمایندگی از طریق فقدان اطلاعات مالی در دسترس سرمایه گذاران حاصل می شود و بنابراین شرکت هایی که افشای اطلاعات اضافی و اختیاری را درباره فعالیت های خویش فراهم می کنند، حسن روابط مشترک نماینده و کارگزار را بهبود می بخشند. حاکمیت شرکتی نیز شامل فعالیت های مختلفی است که می تواند هزینه های نمایندگی را کاهش دهد.
این تحقیق درصدد است به بررسی تجربی حاکمیت شرکتی و افشای داوطلبانه اطلاعات در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران بپردازد. مکانیزم های حاکمیت شرکتی بررسی شده شامل؛ ساختار مالکیت و ترکیب هیات مدیره می باشد. ساختار مالکیت توسط مالکیت مدیریتی، مالکیت سهامداران عمده و مالکیت دولتی مشخص شده است و ترکیب هیات مدیره توسط نسبت مدیران غیرموظف (مستقل) اندازه گیری شده است. افشای داوطلبانه نیز از نرخهای افشای اطلاعات استراتژیک شرکت، اطلاعات طرح ریزی شده و اطلاعات بخشها، نسبتهای مالی، بحث و تحلیل مدیریت، اطلاعات مالی و غیرمالی کلیدی جمع بندی شده است.
نتایج نشان می دهد که کاهش در سطح مالکیت مدیریتی و افزایش درصد مالکیت سهامداران عمده با افزایش در سطح افشای داوطلبانه اطلاعات رابطه دارد. اگرچه مالکیت دولتی و نسبت اعضای غیرموظف (مستقل) هیات مدیره با افشای اختیاری اطلاعات رابطه ای ندارند.

 

واژه های کلیدی:
افشای اطلاعات، افشای اختیاری، افشای اجباری، حاکمیت شرکتی، سهامداران عمده، مدیران غیرموظف و مستقل

 

 

 

 

 


1- مقدمه:
هسته اصلی تئوری نمایندگی این است که مدیران به عنوان نمایندگان سهامداران، ممکن است بگونه ای عمل نمایند یا تصمیم هایی را بگیرند، که الزاماً موجب به حداکثر رساندن ثروت سهامداران نگردد. مطابق این تئوری، باید سازوکار کنترلی یا نظارتی کافی برای محافظت سهامداران از تضاد منافع ایجاد شود. موضوع شفافیت و افشای داوطلبانه صورت های مالی، به عنوان یک راهکار عملی مورد توجه قرار گرفته است.
افشای اطلاعات حسابداری از دیرباز بعنوان یکی از مهمترین مسائل مورد توجه محققین بوده و محصول نهایی یک سیستم حسابداری به شمار می رود. در واقع هدف نهایی سیستم حسابداری فراهم نمودن اطلاعات برای اشخاص ذی نفع در قالب گزارش های درون سازمانی و برون سازمانی می باشد. واژه افشا به مجموعه متنوعی از اطلاعات الزامی و داوطلبانه، شامل صورت های مالی و یادداشت های همراه، گزارش هیات مدیره، تجزیه و تحلیل مدیریت، پیش بینی های مدیریت، ارائه تجزیه اطلاق می شود. بهبود و ارتقای افشای اطلاعات موجب بهبود شفافیت می شود که یکی از بهترین اهداف تحولات جهانی و ابتکارات عمده در فرآیند اصلاح حاکمیت شرکتی در کشورهای مختلف است.
به نظر بسیاری از نظریه پردازان حوزه حسابداری و اقتصاد، اطلاعات عامل کلیدی در کارایی تخصیص منابع و رشد اقتصادی کشورهاست. بنابراین نقش حاکمیتی اطلاعات حسابداری به معنای استفاده از اطلاعات گزارش شده در جهت سازوکارهای کنترلی است که شرایط بهبود و ارتقای حاکمیت شرکتی را فراهم می آورد. حاکمیت شرکتی نیز، دربرگیرنده مجموعه روابط بین سهامداران، مدیران، حسابرسان و سایر افراد ذی نفع است که متضمن برقراری نظام کنترلی به منظور رعایت حقوق سهامداران جزء و اجرای صحیح مصوبات مجمع و جلوگیری از سوء استفاده های احتمالی می باشد. یکی از مهم ترین وظایفی که حاکمیت شرکتی می تواند برعهده گیرد، اطمینان دهی نسبت به کیفیت فرآیند گزارشگری مالی است.

 

2- بیان مسئله
سرمایه گذاران منطقی بر اساس اطلاعاتی که در دسترس آنها می باشد، اقدام به سرمایه گذاری می نمایند. لذا اطلاعات یکی از مهمترین ابزارهای تصمیم گیری در سرمایه گذاری می باشد. حال آیا اطلاعات موجود در دست سرمایه گذاران براساس اطلاعات نهانی و یا پاره ای از اطلاعات منتشر شده در بازار می باشد؟ در واقع وجود عدم تقارن اطلاعاتی در بازار منجر به وقوع معاملاتی با هدف کسب سود یا پیشگیری از رخداد زیان برای اشخاص خاص، افزایش هزینه های معاملات، ضعف بازار، نقدینگی پایین و به طور کلی کاهش سود حاصل از معاملات در جامعه خواهد شد. این نوع از معاملات شفافیت بازار را زیر سؤال برده و در نهایت، امنیت سرمایه گذاری و اعتماد بازار را متزلزل می کند (ماتولسی و چاو، 2007،559) .
حفظ سرمایه گذاران در بازارهای مالی نه تنها نیازمند عدم ارائه اطلاعات محرمانه توسط منتشرکنندگان اطلاعات به بیرون می باشد، بلکه می بایست، تا حد امکان افشاء به صورت همزمان و سریع بین تمام طبقات سرمایه گذاران در تمامی نقاطی که برای دریافت این اطلاعات وجود دارند، صورت پذیرد. به عبارت دیگر یکی از بهترین مکانیزم های کاهش نابرابری اطلاعاتی در بازار سرمایه حذف ریشه های نابرابری اطلاعاتی (رانت اطلاعاتی سهامداران مطلع) است. این عمل در جهت دسترسی یکسان به اطلاعات محرمانه ضروری است تا بتوان تساوی نشر اطلاعات شرکت را در بین سرمایه گذاران، چه سهامداران عمده و چه سهامداران جزء برقرار نمود. در واقع بخش حاکمیتی شرکت ها که اعضای هیات مدیره و سهامداران عمده آن را تشکیل می دهند، متولی ارائه این نوع از اطلاعات به بازار سرمایه می باشند. این امکان وجود دارد که مدیران (و نیز سهامداران عمده) به منظور افزایش ثروت خود اقداماتی را در خلاف جهت منافع سهامداران جزء و افراد خارج از سازمان انجام دهند. برای پیشگیری از وقوع چنین مواردی دو مکانیزم کنترلی در سطح شرکت ها قابل اجرا است: الف) مکانیزم کنترل داخلی؛ یعنی استقرار اعضای غیرموظف در هیات مدیره و ب) مکانیزم کنترل خارجی؛ یعنی افشای اختیاری اطلاعات علاوه بر اطلاعاتی که مطابق الزامات قانونی به بازار عرضه می گردد. با وجود چنین مواردی در راستای شفافیت بازار بسیاری از محققان علاقه مند در سرتاسر جهان، به طور فزاینده ای در تحقیقات خود مکانیزم های کنترل را مورد توجه خود قرار داده اند. این پژوهش نیز سعی دارد به طور تجربی رابطه بین مکانیزم های کنترل یعنی افشای داوطلبانه و مکانیزم های حاکمیت شرکتی را آزمون نماید.
افشای اختیاری یک مکانیزم کنترل خارجی است که می کوشد مشکلات تئوری نمایندگی بین سهامداران عضو و غیرعضو هیات مدیره را از طریق فراهم کردن اطلاعات مربوط به نتایج مالی و غیرمالی تهیه شده توسط مدیران، کاهش دهد. در تئوری نمایندگی فرض بر این است که افراد عضو (دارندگان اطلاعات نهانی ) تمایل به فراهم نمودن اطلاعات در خصوص فعالیت هایشان به جای واگذار کردن این وظیفه به سهامداران غیرعضو را دارند، چراکه هزینه های ناشی از حضور مدیران برای افشاء چنین اطلاعاتی (معروف به هزینه های تعهد ) کمتر از هزینه های که برای کنترل فعالیت های افراد عضو توسط اعضای غیرعضو (معروف به هزینه های نظارت ) تحمل می شود، خواهد بود (فاما و جنسن، 1983،306) .
طبق تئوری نمایندگی، مدیران غیرموظف و مکانیزم های کنترل از جمله افشاسازی، قادر به کاهش هزینه های ناشی از تضاد منافع بین مالکیت و مدیریت می باشند. شماری از مطالعات تجربی صورت گرفته تایید می کنند که احاطه مدیران غیرموظف (مستقل) عملاً در کاهش مشکلات نمایندگی، مؤثر است . چندین مطالعه تجربی دیگر نشان می دهند که افشا سازی نیز در کاهش هزینه های نمایندگی بکار می رود (کوریتز،1999 ،12) ، که البته این موضوع با آنچه توسط تئوری نمایندگی پیش بینی شده است سازگار می باشد.
علی رغم وجود شمار زیادی از تحقیقات در زمینه مکانیزم های کنترل، تا کنون شواهد کمی در خصوص رابطه بین حاکمیت شرکتی و افشای داوطلبانه فراهم شده است. تحقیقات تجربی پیشین، در خصوص رابطه بین این مکانیزم ها تا حدودی محدود بوده و نتایج متضادی را در پی داشته است (فورکر،1992،51) . کمبود چشمگیر کارهای علمی انجام شده در این زمینه، ضرورت انجام تحقیق تجربی درخصوص رابطه بین سطح افشای اختیاری و متغیرهای حاکمیت شرکتی را تایید می کند. با اینکه در برخی از مطالعات اخیر نقش اعضای مستقل هیات مدیره را به عنوان عامل کاهنده تضاد منافع بین سهامداران عمده و سهامداران اقلیت مورد تایید قرار گرفته است. با این حال، در این شرایط، عملکرد سهامداران عمده، دارای اثر دومینو می باشد، چرا که ریسک تبانی بین آنها و اعضای غیرموظف هیات مدیره نیز وجود دارد و لذا ممکن است بطور بالقوه زمینه تضعیف ایفای نقش مکانیزم های کنترل را فراهم نمایند (پارچینی، 1388، 14)3.
دراین پژوهش به دنبال یافتن رابطه بین افشای داوطلبانه و برخی از متغیرهای حاکمیت شرکتی به عنوان مکانیزم های کنترلی، در تضاد منافع بین سهامداران عمده و اقلیت هستیم. درحقیقت این فرض را بسط می دهیم که سطح افشای داوطلبانه رابطه معناداری با متغیرهای حاکمیت شرکتی دارد.
اعضای غیرموظف هیات مدیره و افشای اختیاری به عنوان مکانیزم های کنترل می کوشند مشکلات نمایندگی ناشی از تفکیک بین مالکیت و مدیریت را کاهش دهند. این مکانیزم ها به منظور کسب اطمینان از هم راستا بودن عمل مدیریت با منافع مالکان بکار گرفته می شوند. اعضای غیرموظف هیات مدیره یکی از اساسی ترین مکانیزم های کنترل داخلی می باشند، چرا که توسط سهامداران به منظور تصمیم گیری و به نمایندگی از طرف آنها تعیین می شوند. بنابراین، انتظار می رود که به عنوان ناظر رفتار مدیران از طرف مالکان موثر باشند. هرچند اثربخشی اعضای مستقل هیات مدیره زمانی که جزو مدیران شرکت نیز باشند، می تواند محدود شود. از سوی دیگر، مدیران ارشد اغلب در هیات مدیره عضو می باشند، چراکه دارای اطلاعات ارزشمندی برای تصمیم گیری و دارای آگاهی کامل در زمینه فعالیت های شرکت هستند. چنانکه توسط فاما و جنسن4 بیان شده، گستردگی مدیران ارشد (موظف) در هیات مدیره ممکن است منجر به تبانی و انتقال ثروت سهامداران گردد.
در برخی شرکت ها، هیات مدیره شامل اعضایی است که همزمان به عنوان مدیر و سهامدار می باشند. درچنین مواردی ریسک انتقال ثروت از مالکان به مدیران کاهش یافته، اما امکان افزایش ریسک جدید، یعنی ریسک انتقال ثروت از سهامداران اقلیت (غیرعضو) به سهامداران اکثریت (عضو) با کنترل بیشتر (یا استفاده از اطلاعات نهانی) وجود دارد. برای کاهش این ریسک ها، هیات مدیره معمولاً شامل تعدادی اعضای مستقل می باشد، که افراد حرفه ای بوده و با هیچکدام از مدیران موظف و محیط تجاری یا مالکان وابسته به شرکت، ارتباط ندارند، بلکه تنها به واسطه مهارت عالی و تخصص، حمایت می شوند.
انتظار می رود حاکمیت شرکتی دارای نقش ویژه ای در تضمین قانونی بودن امور و محدود کردن مشکلات نمایندگی داشته باشد، از این رو ریسک تبانی توسط مدیران ارشد و سهامداران کنترلی کاهش می یابد.. تحقیقات تجربی، تئوری «وجود اعضای غیرموظف هیات مدیره (مدیران مستقل) احتمال وقوع تحریف در صورت های مالی را کاهش می دهد» را حمایت می کنند. همچنین وجود اعضای فوق در کاهش هزینه های نمایندگی موثر است (برایکلی و جیمز، 1987،20) .

 

3-سابقه موضوع تحقیق
فورکر در مقاله ای تحت عنوان «حاکمیت شرکتی و کیفیت افشا» استدلال می کند که وجود مدیران مستقل در هیات مدیره شرکت، منع اطلاعاتی مدیران را کاهش می دهد. بنابراین انگیزه برای دادن اطلاعات بیشتر را فراهم می کند. با این وجود، وی شواهد تجربی قابل قبولی برای فرضیاتش پیدا نمی کند.
کریستوفر اف نو در تحقیقی با نام «افشای اختیاری و معاملات مبتنی بر اطلاعات نهانی»، نشان داد که افشای اطلاعات منجر به کاهش فروش اطلاعات نهانی می شود.
چن و جاگی در تحقیقی تحت عنوان «رابطه بین مدیران مستقل غیرموظف، کنترل خانوادگی و افشای اطلاعات مالی» در هنگ کنگ، دریافتند که وجود مدیران مستقل غیرموظف در هیات مدیره شرکت، رابطه کاملاً معنی داری با افشای مفصل اطلاعات مالی دارد. اما تحقیق آنها بر افشای الزامی اطلاعات به جای افشای اختیاری اطلاعات متمرکز شده است. بدین مفهوم که، تحقیق آنان نقش های دیگر مدیران مستقل (غیرموظف) را مورد آزمون قرار نداده است و تنها رضایت قانونی را مورد توجه قرار می دهد. نتایج آنها همچنین نشان داد که اگر تجزیه و تحلیل فقط در مورد شرکت های با تمرکز بالای مالکان انجام شود، این رابطه قابل توجه نخواهد بود.
انگ و ماک نیز در تحقیق خود تحت عنوان «حاکمیت شرکتی و افشای اختیاری» در سنگاپور، شواهدی تجربی را به دست آوردند که بر اساس آن افزایش در مدیران غیرموظف سطح افشای شرکت را کاهش می دهد.
آرکی و وازکواز در سال 2005در تحقیقی که در کشور اسپانیا با عنوان «ساختار حاکمیتی، نقش حاکمیتی، میزان افشای اختیاری» انجام داده اند، بیان می دارند که اتخاذ تلاش هایی در جهت حاکمیت شرکتی (مشارکت مدیران در سرمایه شرکت، طرح های اختیاری سهام و...) رابطه مثبت با افشای اختیاری دارد.
بایارد، لی و ویندراپ در سال2006در مقاله خود با عنوان «حاکمیت شرکتی و کیفیت تحلیل اطلاعات مالی»، بیان می دارند که درستی تحلیل تحلیل گران، رابطه مثبتی با کیفیت نظارت شرکت ها دارد.
در مطالعه ای که توسط پاتیلی و پرنسیپ در سال2007 به عنوان «مطالعه رابطه بین افشای اطلاعات اختیاری و مدیران مستقل در منظر سهامداران عمده در جامعه آماری تهیه شده از شرکت های پذیرفته شده ایتالیایی» صورت گرفت، نتایج نشان داد بین مدیران مستقل و افشای اختیاری رابطه مثبتی وجود دارد.

 

4-اهمیت و ضرورت موضوع تحقیق
همانگونه که بیان گردید، عدم تقارن اطلاعاتی در بازار سرمایه منجر به عدم شفافیت و وقوع معاملاتی با هدف کسب سود یا پیشگیری از رخداد زیان برای اشخاص خاص، افزایش هزینه های معاملات، ضعف بازار، نقدینگی پایین و بطور کلی کاهش سود حاصل از معاملات در جامعه خواهد شد. وجود مکانیزم های کنترل در تئوری نمایندگی ابزاری برای کاهش تضاد منافع و از سوی دیگر عاملی جهت رشد و توسعه شفافیت می باشد.
این تحقیق در درجه اول منجر به ارزیابی میزان توجه شرکت ها بر شفافیت اطلاعاتی که یکی از ابزارهای مهم در حفظ سلامت بازار و جلب اعتماد فعالان به ویژه سهامداران خرد می باشد، خواهد گشت و در بُعدی دیگر ارزیابی از شرکت ها را در قالب وظایف محوله مطابق تئوری نمایندگی ارائه خواهد نمود. درحقیقت انجام چنین بررسی، میزان توجه مدیران شرکت ها به تامین اطلاعات مفید برای مالکان و نیز تصمیم گیرندگان را مورد توجه قرار می دهد.
با بررسی تحقیقات صورت گرفته در زمینه حسابداری و مالی در کشور، مشخص می گردد که متاسفانه نسبت به موضوع شفافیت اطلاعاتی توجه قابل ملاحظه ای صورت نگرفته است و به خصوص در زمینه افشای داوطلبانه اطلاعات که یکی از ابزارهای کلیدی در بررسی شفافیت می باشد، می توان گفت تا کنون مطالعات اندکی صورت گرفته است.

 

5-اهداف تحقیق
هدف هر پژوهشی رابطه تنگاتنگ با فرضیات مطروحه در آن تحقیق دارد و از این رو تحقیق را می توان آزمایش فرضیات، شناسایی مشکلات و ارائه پیشنهادات مناسب در جهت رفع این مشکلات دانست. هدف از این تحقیق بررسی وجود رابطه معناداری بین سطح افشای اختیاری با متغیرهای حاکمیت شرکتی می باشد. در راستای هدف مذکور، مهمترین هدف کاربردی تحقیق حاضر این است که، با نتایج حاصل از این تحقیق، این مدل می تواند به عنوان مکانیزم های کنترلی در تضاد منافع بین سهامداران عمده و اقلیت تاثیر گذارد.

 

6-چارچوب نظری تحقیق
جدایی مالکیت از مدیریت باعث بروز مسئله نمایندگی می شود. این مسئله افزایش هزینه های نمایندگی را نیز در پی دارد. برای جلوگیری از این امر، افشای اطلاعات توسط مدیران، جهت اطمینان بخشیدن به مالکان صورت می گیرد. وجود حاکمیت شرکتی مناسب باعث کاهش اثرات مسئله نمایندگی می شود. به عنوان نمونه، غیرموظف بودن اعضای هیات مدیره، جدایی رئیس هیات مدیره از مدیرعامل و ... مثال هایی از وجود حاکمیت شرکتی مناسب است. از طرف دیگر، برخی از شرکت ها بر اساس ساختار مالکیتی و مدیریتی خاص، از افشای اطلاعات خودداری می کنند که این امر می تواند باعث افزایش هزینه های نمایندگی شود. سؤالی که مطرح می شود این است که آیا ساختار مالکیتی و مدیریتی شرکت می تواند بر میزان افشای داوطلبانه شرکت مؤثر باشد یا خیر؟

 

شکل 1-6 چارچوب نظری تحقیق

در این تحقیق سطح افشای داوطلبانه اطلاعات ، به عنوان متغیر وابسته، بر اساس شاخص های پیشنهادی توسط بوتاسان اندازه گیری می شود. در مدل بوتاسان، شاخص های مورد استفاده از طریق گزارشات حاکمیت شرکتی و نیز ارقام رتبه بندی شرکت های آمریکایی استخراج شده است. با توجه به اینکه در زمینه افشای اطلاعات مالی، فرمتی نمونه توسط سازمان حسابرسی تهیه و پیشنهاد گردیده است و موسسات حسابرسی و شرکت ها نیز توجه خود را بیشتر بر افشای این نوع از اطلاعات متمرکز کرده اند، در حقیقت امکان وجود افشای اطلاعات اختیاری در قالب صورت های مالی محدود می باشد. با بررسی به عمل آمده مشخص گردید که منبع اصلی افشای اختیاری، گزارش های منتشر شده در رابطه با فعالیت هیات مدیره شرکت ها است و این امکان را برای استفاده کنندگان اطلاعات فراهم می کند تا به اطلاعات غیرمالی وآماری شرکت ها دسترسی یابند. هیات مدیره در تهیه گزارش مذکور مستقیماً نقش دارد و در واقع اطلاعاتی تکمیلی را در رابطه با شرکت و عملکرد مدیریت برای دیگران منتشر می نماید. لذا استخراج شاخص های مربوط به ارزیابی افشای داوطلبانه از طریق مطالعه گزارش های فعالیت تک تک شرکت ها صورت خواهد پذیرفت. این شاخص ها عبارت است از اطلاعات مربوط به پیشینه شرکت ، خلاصه ای از عملکرد تاریخی ، اطلاعات بخش ها ، اطلاعات غیرمالی کلیدی ، اطلاعات پیش بینی ، بحث و تحلیل مدیریت.
امتیاز تعلق گرفته به هر یک از شاخص های مذکور بر اساس میزان افشا در گزارش های مالی سالانه محاسبه می شود. نحوه محاسبه به این صورت خواهد بود که برای هر شرکت پس از مستثنی کردن اقلامی که از لحاظ افشای اطلاعات نامربوط هستند یک نمره حداکثر در نظر گرفته می شود، سپس متغیر سطح افشای اختیاری از طریق مجموع نسبت نمره کسب شده توسط هر شرکت به حداکثر نمره تخصیص یافته به آن محاسبه می شود.

 

7- فرضیات تحقیق
همانگونه که در مباحث پیشین مطرح شد این تحقیق در چارچوب تئوری نمایندگی انجام می شود. از دیدگاه تئوری مذکور، میان سهامداران عمده که درگیر فعالیت مدیریتی هستند و مدیران، تضاد منافع وجود دارد. بُعد دیگر این تضاد منافع، مربوط به سهامداران عمده و سهامداران خرد (اقلیت) است. چرا که سهامداران عمده در تصمیم گیری ها منافع خود را لحاظ کرده و قادرند ثروت سهامداران اقلیت را در جهت منافع خود همسو سازند. در این میان حضور مدیران مستقل هیات مدیره، وجود و نفوذ مالکیت دولتی و مالکیت مدیریتی به عنوان مکانیزم های کنترلی مهمی هستند. چراکه آنها می توانند منافع سهامداران غیرکنترلی (خرد) را در مقابل سهامداران کنترلی (عمده) حفظ نمایند. به عبارت دیگر انتظار می رود چنانچه اعضای غیرموظف هیات مدیره نقش نظارتی خود را از ناحیه سهامداران کنترلی به خوبی ایفا نمایند، اطلاعات اختیاری با هزینه کم منتشر شود و سهامداران کنترلی اطلاعات نهانی کمتری در اختیار داشته باشند، یعنی مدیر مستقل از طریق بهبود افشای اختیاری، شانس رفتار فرصت طلبانه را از سهامداران عمده سلب می نمایند. لذا فرضیه های پژوهش بصورت زیر مطرح می شود:
• فرضیه اول: بین مالکیت مدیریتی و سطح افشای اختیاری رابطه معکوس وجود دارد.
• فرضیه دوم: بین مالکیت سهامداران عمده و سطح افشای اختیاری یک رابطه معکوس وجود دارد.
• فرضیه سوم: بین مالکیت دولتی و سطح افشای اختیاری رابطه مثبتی وجود دارد.
• فرضیه چهارم: بین نسبت اعضای مدیران برون سازمانی (مستقل) هیات مدیره و سطح افشای اختیاری رابطه مثبتی وجود دارد.

 

8-حدود مطالعاتی تحقیق
این تحقیق از نظر هدف، از نوع کاربردی محسوب شده و روش تحقیق، روش توصیفی می باشد. هدف اساسی این نوع تحقیقات آزمون نظریه ها، تبیین روابط بین پدیده ها و افزودن به مجموعه دانش موجود در یک زمینه خاص است.
تحقیق حاضر از نظر روش از نوع همبستگی می باشد. در تحقیق همبستگی هدف اصلی آن است که مشخص شود آیا رابطه ای بین دو یا چند متغیر کمی (قابل سنجش) وجود دارد و اگر این رابطه وجود دارد اندازه و حد آن چقدر است؟
1-8-1 دامنه پژوهش
قلمرو موضوعی: در این تحقیق به بررسی رابطه بین مکانیزم های حاکمیت شرکتی به عنوان متغیرهای مستقل و افشای داوطلبانه به عنوان متغیر وابسته خواهیم پرداخت.
قلمرو مکانی: شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.
قلمرو زمانی: قلمرو زمانی تحقیق سال 1385 می باشد.
جامعه آماری این تحقیق، از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار در سال 1385 خواهد بود. روش نمونه گیری از بین شرکت های پذیرفته شده مذکور به شرح ذیل صورت می پذیرد:
1) شرکت هایی انتخاب می شوند که سال مالی آنها منتهی به 29 اسفند ماه سال 1385 باشد.
2) شرکت هایی انتخاب می شوند که فعالیت تولیدی داشته باشند.
3) شرکت های واسطه گری مالی و بانکها از نمونه حذف می شوند (چرا که استانداردهای خاصی بر آنها حاکم می باشد).
4) شرکت هایی که در سال مورد گزارش تحت فرآیند ترکیب یا قبضه مالکیت قرار گرفته اند از نمونه حذف می شود. (زیرا با تغییر در مدیریت در کوتاه مدت میزان و رویه افشا سازی تغییر خواهد یافت و قابل تعمیم به سالهای قبل و آتی نخواهد بود)
5) شرکت هایی انتخاب می شوند که طبق الزام استانداردها از ارزش های تاریخی پیروی می کنند. (شرکت هایی با دارایی های زیستی از جمله شرکت هایی هستند که از ارزشهای جاری پیروی می کنند).
6) شرکت هایی انتخاب می شوند که داده های مورد نظر آنها برای انجام محاسبات در دسترس باشند.

 

9-مدل تحقیق
با توجه به مطالب مذکور در مورد متغیرهای توضیحی، مدل جامع مورد استفاده در تحقیق به شکل زیر نشان داده می شود:
DS = β + βM + β B + β GLC + β O + β GR + β FS + β D + β A + βST + β R + ε
که در آن:
DS = نرخ افشای داوطلبانه که عبارت است از مجموع امتیازهای افشای کسب شده توسط هر شرکت تقسیم بر حداکثر امتیاز بالقوه قابل کسب توسط شرکت.
M = درصد مالکیت سهام در اختیار مدیران داخلی.
B = درصد مالکیت سهام در دست سهامداران عمده ( پنج در صد یا بیشتر).
GLC = متغیر ساختگی برای مالکیت دولتی، اگر شرکت دولتی باشد عدد یک و در غیر این صورت صفر.
O = نسبت وجود مدیران مستقل (غیر موظف) در هیات مدیره.
GR = فاکتور نرخ برای فرصت های رشد شرکت.
FS = لگاریتم ارزش بازار شرکت.
D = نسبت کل بدهی های شرکت تقسیم بر دارایی های کل شرکت.
A = متغیر ساختگی برای شهرت حسابرس مستقل، اگر حسابرسی شرکت توسط سازمان حسابرسی انجام شده باشد عدد یک ودر غیر این صورت صفر.
ST = بازده سهام که از طریق تغییرات قیمت سهام در طی سال اندازه گیری می شود.
R = بازده حقوق صاحبان سهام.
Ε = جمله خطا.
, β10 ..., β1 = ضرایب همبستگی.
Β0 = عدد ثابت مدل.
در انتها پس از تهیه و محاسبه کامل متغیرها در محیطExcel ، تمام متغیرها به محیط SPSS، جهت پردازش آماری، منتقل گردید و خروجی هایی طبق مفروضات مورد نظر حاصل و تجزیه و تحلیل گردیده است که شرح و تفسیر کامل آن در فصل چهارم تحقیق حاضر گنجانده شده است.

 

10- سنجش متغیرهای تحقیق
همانگونه که در بخش روش تحقیق اشاره شد موضوع اصلی مورد جستجوی تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین حاکمیت شرکتی و سطح افشای داوطلبانه است. در این راستا متغیرهای تحقیق که شامل افشای داوطلبانه، نسبت اعضای مستقل (غیرموظف) هیات مدیره، درصد مالکیت سهام در اختیار مدیران داخلی، درصد مالکیت سهام در دست سهامداران عمده، وجود مالکیت دولتی و نیز متغیرهای کنترلی می باشد. باید با استفاده از یک سری پارامترهای افشا شده در گزارشات شرکت ها سنجیده شوند، که در ادامه به آن پرداخته می شود.
1-10 متغیر وابسته
افشای داوطلبانه اطلاعات
دراین تحقیق سطح افشای داوطلبانه اطلاعات به عنوان متغیر وابسته، بر اساس شاخص های پیشنهادی توسط بوتوسان که دربرگرفته از نظرات کمیته جنکینز بود، اندازه گیری می شود. در مدل بوتوسان شاخص های مورد استفاده از طریق گزارشات حاکمیت شرکتی و نیز ارقام رتبه بندی شرکت های آمریکایی استخراج شده بود. با این حال به دلیل فقدان دو مورد ذکر شده در ایران، و با توجه به این موضوع که سازمان حسابرسی متولی تدوین استانداردهای حسابداری است، کتابچه ای را تحت عنوان فرمت نمونه گزارشگری منتشر نموده است و شرکت ها در تهیه و تنظیم گزارش اطلاعات به شاخص های مندرج در آن تکیه می کنند و این امر امکان افشای اطلاعات داوطلبانه را محدودتر می کند و برهمین اساس برای استخراج شاخص های افشای اختیاری اطلاعات، به اطلاعات منتشره در گزارشات فعالیت هیات مدیره شرکت ها اتکا گردید.
شاخص های مورد نظر پس از بررسی از نظر الزامی نبودن مطابق استانداردهای حسابداری در شش بخش کلی که شامل 71 قلم بود، تعیین گردید. بخش های کلی شامل: پیشینه اطلاعاتی، خلاصه ای از عملکرد تاریخی ، اطلاعات بخشها، اطلاعات غیرمالی اساسی، اطلاعات پیش بینی، بحث و تحلیل مدیریت می باشد. اجزای تشکیل دهنده این بخش ها در جداول پیوست نمایش داده شده است.
پیشینه اطلاعاتی
اهداف و استراتژی های مدیریت، محیط رقابتی، تولیدات اصلی شرکت و بازارهای اصلی شرکت، برای سرمایه گذاران مفید است. چرا که مفهومی را برای تفسیر دیگر داده های مربوط به شرکت فراهم می کند. در این بخش 17 شاخص به عنوان پیشینه اطلاعاتی تعیین شده است. در صورتی که هر کدام از این اقلام توسط شرکت ها گزارش شده باشد، یک امتیاز برای آن در نظر گرفته می شود. اگر شرکت ها علاوه بر افشای کیفی اطلاعات مذکور اقدام به افشای کمی آنها نیز نماید یک امتیاز مضاعف نیز به آن شاخص تعلق می گیرد. حداکثر امتیاز قابل دریافت در این بخش برای یک شرکت 34 می باشد.
خلاصه ای از نتایج تاریخی
این نوع از اطلاعات در ایجاد امکان تحلیل روند کمک می کند. خلاصه نتایج تاریخی، اطلاعاتی تناقض ناپذیر را در اختیار استفاده کننده اطلاعات قرار می دهد و معمولاً شرکت ها اطلاعات را برای 5 الی 10 سال ارائه می دهند. در مورد نسبت ها و EPS، و در صورتی که اطلاعات با اشاره به آخرین دوره حسابداری (t0) گزارش شده باشد یک امتیاز به شرکت تعلق می گیرد. در صورتی که گزارش به دوره حسابداری قبل(t1) اشاره کند یک امتیاز مضاعف دیگر تعلق می گیرد. در صورتی که به دو دوره حسابداری قبل (t2) اشاره شود یک امتیاز دیگر نیز داده می شود. حداکثر امتیاز قابل دریافت برای یک شرکت 18 می باشد.
اطلاعات بخش ها
ارائه اطلاعات در مورد بخش ها توسط شرکت منجر به شناخت بیشتراستفاده کنندگان از بخش های مختلف شرکت می گردد. استفاده کنندگان با توجه به این اطلاعات وضعیت و عملکرد هر کدام از بخش ها شرکت را می توانند ارزیابی کنند. در این بخش به هر کدام از اقلام گزارش شده یک امتیاز تعلق می گیرد. حداکثر امتیاز این بخش برای یک شرکت 7 می باشد.
آماره های کلیدی غیرمالی
کمیته گزارشگری ، پیشنهاد می کند که آماره های کلیدی غیرمالی در مورد فعالیت های تجاری شرکت، که از طریق صورت های مالی قابل دریافت نیست، اطلاعات مهم و قابل توجه ای را برای استفاده کنندگان فراهم می کند. سهم بازار، تعداد کارکنان و ... برای هر قلم افشا شده در این بخش دو امتیاز تعلق می گیرد. حداکثر امتیاز قابل دریافت برای یک شرکت در این بخش 20 می باشد.
اطلاعات طرح ریزی شده
این اطلاعات از نظر کمیته جنکینز برای سرمایه گذاران و تحلیل گران حرفه ای بسیار بااهمیت می باشد. در صورتی که اطلاعات در این بخش به صورت کیفی گزارش شده باشد به هر یک از شاخص های ردیف 1 و 2 این بخش در جدول شماره دو پیوست یک امتیاز تعلق می گیرد. برای اقلام ردیف 3 الی 10 در جدول مذکور دو امتیاز برای هر قلم از آنها تعلق می گیرد. در صورتی که اطلاعات به صورت کیفی گزارش شده باشد، یک امتیاز اضافی برای هر یک از اقلام گزارش شده به صورت کمّی تعلق می گیرد. در صورتی که اطلاعات با اشاره به بخش های اصلی برای اقلام ردیف 9 و 10 این بخش در جدول شماره دو پیوست افشا شده باشد یک امتیاز مضاعف تعلق می گیرد. حداکثر امتیاز قابل دریافت توسط یک شرکت در این بخش 30 می باشد.
بحث وتحلیل مدیریت
بحث و تحلیل مدیریت آن اطلاعاتی را دربرمی گیرد که قصد انتقال اطلاعاتی در خصوص دلایل تغییرات رخ داده از سالی به سال بعد را دارد. برای اقلام ردیف یک الی چهارده این بخش در جدول شماره دو پیوست، یک امتیاز برای هر قلم گزارش شده به صورت کیفی تعلق می گیرد. اگر برای هر یک از اقلام مذکور داده های کمی نیز ارائه شده باشد یک امتیاز اضافی تعلق می گیرد روند مذکور برای تمامی اقلام به استثنای فروش و درآمد عملیاتی مشابه است. برای این دو قلم، در صورتی که تنها برمبنای ترکیبی (سرجمع) گزارش شده باشد و با اشاره به حداقل بخش های اصلی تهیه شده باشد، نصف امتیاز به شرکت تعلق می گیرد. برای اقلام 15 الی 19 این بخش در جدول شماره دو پیوست، یک امتیاز تعلق می گیرد. در صورتی که اظهارنظرها برمبنای نسبت های آخر دوره صورت گرفته باشد یک امتیاز اضافی تعلق می گیرد. اگر اظهارنظرها بر مبنای روند نسبت ها ارائه شده باشد، یک امتیاز مضاعف تعلق می گیرد. حداکثر امتیاز قابل دریافت توسط یک شرکت در این بخش 32 می باشد. امتیاز افشای داوطلبانه به این شکل محاسبه خواهد شد که مجموع امتیاز حاصله از شش بخش برای هر شرکت بر کل امتیاز قابل دریافت از چک لیست افشا تقسیم شده و نسبت افشای هر شرکت بدست می آید. که به شرح ذیل نمایش یافته است:
-
- ∑ پیشینه اطلاعاتی ،نتایج تاریخی،اطلاعات بخشها، آماره های کلیدی غیر مالی، اطلاعات طرح شده،تحلیل مدیریت

 

دامنه تغییرات افشای اختیاری از صفر تا یک می باشد. شرکت هایی با امتیاز نزدیک به صفر، پایین ترین رتبه را در میان شرکت های موجود در جامعه دارند و شرکت های با عدد نزدیک به یک بالاترین رتبه را دارا می باشند.

 

2-10 متغیرهای مستقل
• درصد مالکیت سهام در اختیار مدیران داخلی
انتظار می رود بین درصد مالکیت سهام در اختیار مدیران داخلی و میزان افشای اختیاری رابطه معکوس وجود داشته باشد. نحوه محاسبه این متغیر بدین صورت می باشد که مجموع تعداد سهام عادی شرکت که توسط مدیرعامل و مدیران اجرایی شرکت، و به قصد کسب منافع آتی نگهداری شده است بر کل تعداد سهام منتشر شده شرکت مورد نظر تقسیم می شود تا نسبت مالکیت سهام عادی توسط مدیران داخلی به دست آید.
• درصد مالکیت سهام در دست سهامداران عمده
همانطور که در فرضیه مشخص شده است انتظار می رود که بین درصد مالکیت سهام در دست سهامداران عمده و نرخ افشای داوطلبانه رابطه منفی وجود داشته باشد. یعنی با افزایش سهامداران عمده افشای اختیاری کاهش می یابد و برعکس.
نحوه محاسبه این متغیر، نسبت سهام عادی است که توسط سهامداران عمده تحت تملک واقع شده، و معیار اندازه گیری برای مالکیت، برابر با پنج درصد یا بیشتر از کل سهام عادی منتشر شده شرکت در بورس اوراق بهادار می باشد.
• نفوذ مالکیت دولتی
وجود و افزایش مالکیت دولتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار طبق فرضیه بیان شده، موجب افزایش سطح افشای داوطلبانه می شود. سنجش مالکیت دولتی توسط یک متغیر ساختگی انجام می شود که به صورت صفر و یک تعریف شده است. در صورتیکه شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار، تحت تملک سازمانها و شرکت های دولتی و یا شبه دولتی باشد و درصد تملک آنها بیش از بیست درصد از سهام عادی شرکت را شامل شود، برای شرکت مورد نظر عدد یک در نظر گرفته می شود و در غیر این صورت این متغیر ارزش صفر می گیرد. درصد سهام عادی تحت تملک دولت و شرکت های شبه دولتی نیز به عنوان یک متغیر لحاظ گردیده شده است.
• نسبت اعضای مستقل (غیرموظف) هیات مدیره
دستورالعمل حاکمیت شرکتی شامل شماری از توصیات است. یکی از آنها انتصاب مدیران غیراجرایی است، که تضمین کاهش تضاد نمایندگی بین مدیران و سهامداران را در نظر می گیرند. مدیران غیرموظف به عنوان یک مکانیزم کنترل داخلی که توسط مالکان در جهت کاهش هزینه های نمایندگی در ارتباط با کارگزاران (مدیران) تعیین می گردند. تحت چنین منطقی، ورود مدیران غیرموظف در هیات مدیره بایستی احتمال ترتیبات دسیسه آمیز را کاهش دهد، در این صورت چون مدیران غیرموظف تحت قواعد بازار هستند، عملکرد ارزیابی و جبران می شود.
در تحقیق حاضر مدیران غیرموظف مترادف با تعریف حاکم یعنی صرف نداشتن سمت اجرایی در داخل شرکت تعیین گردیده اند. اطلاعات مربوط به این متغیر از متن صورت های مالی سالانه و در برخی موارد از گزارش های فعالیت هیات مدیره استخراج گردیده است. طبق آنچه بیان گردید، انتظار می رود بین نسبت مدیران غیرموظف و میزان افشای اختیاری رابطه مثبتی وجود داشته باشد. نحوه محاسبه این متغیر به این شکل خواهد بود که پس از تعیین تعداد مدیران غیرموظف، تعداد آنها را به کل اعضای هیات مدیره تقسیم می کنیم تا نسبت اعضای مدیران مستقل محاسبه شود.
3-10-متغیرهای کنترلی
• فرصت های رشد شرکت
نرخ های گرفته شده از فاکتورهای تحلیلی مانند ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام و ارزش بازار به ارزش دفتری دارایی ها و نسبت قیمت سهام به سود هر سهم می باشد. برای محاسبه ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام می بایست ارزش بازار سهام عادی در پایان دوره بر ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام تقسیم شود. همچنین برای محاسبه ارزش بازار به ارزش دفتری دارایی ها، ارزش بازار شرکت (یعنی مجموع ارزش بازار سهام عادی در پایان دوره و ارزش دفتری بدهی های بلند مدت و کوتاه مدت) را به ارزش دفتری کل دارایی ها تقسیم می کنیم. در نهایت، در محاسبه نسبت قیمت به سود هر سهم، قیمت بازار هر سهم عادی در پایان سال مالی بر سود هر سهم تقسیم می شود.
• اندازه شرکت
اندازه شرکت معمولاً به عنوان یک عامل توضیحی برای افشای اختیاری به کار می رود. اندازه شرکت به عنوان نماینده صلاحیت داری برای هزینه ها و منافع مرتبط با تهیه اطلاعات مد نظر قرار گرفته است. شرکت های بزرگ از اثرات سلامت بخش افشای بهتر که موجب تسهیل دسترسی به بازارهای سرمایه می گردد منتفع می شوند. بنابراین انتظار می رود تعادل بین هزینه ها و منافع مربوط به تدارک اطلاعات برای شرکت های بزرگتر نسبت به شرکت های کوچکتر مساعدتر باشد. در تحقیق حاضر، اندازه شرکت از طریق لگاریتم طبیعی ارزش بازار شرکت که مساوی است با لگاریتم مجموع ارزش بازار سهام عادی و ارزش دفتری بدهی های کوتاه مدت و بلند مدت می باشد، برای هر یک از شرکت ها محاسبه گردید.
• نسبت اهرمی
این متغیر از طریق تقسیم کل بدهی های شرکت بر کل دارایی ها در پایان دوره محاسبه می شود.
• حسن شهرت حسابرس
یک متغیر ساختگی برای حسن شهرت حسابرس مستقل، در نظر گرفته شده است. بدین صورت که اگر حسابرسی شرکت توسط سازمان حسابرسی انجام شده باشد برای شرکت مورد نظر عدد یک ارزش دهی می شود و در غیر این صورت هرگاه حسابرسی شرکت توسط موسسات حسابرسی دیگری انجام شده باشد، عدد صفر در نظر گرفته شده است.
• بازده سهام
بازده سهام که از طریق تغییرات قیمت سهام و عایدی سهام در طی سال اندازه گیری می شود.
• بازده حقوق صاحبان سهام
این متغیر از تقسیم سود خالص دوره بر جمع حقوق صاحبان سهام محاسبه می شود.

 

11- جامعه آماری
جامعه بزرگترین مجموعه از موجودات است که در یک زمان معین مطلوب ما قرار می گیرد و تعریف جامعه آماری عبارت است از تعدادی از عناصر مطلوب مورد نظر که حداقل دارای یک صفت مشخصه باشند. صفت مشخصه صفتی است که بین همه عناصر جامعه آماری مشترک و متمایز کننده جامعه آماری از سایر جوامع باشد (آذر و مومنی، 1385، 5)1.
در این تحقیق جامعه مورد پژوهش کلیه شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.

 

12- روش گردآوری اطلاعات
برای انجام تحقیق و نتیجه گیری صحیح از تحقیق، اطلاعات نقش بسزایی را ایفا می کنند. اطلاعات مورد استفاده در این تحقیق به دو دسته قابل تقسیم می باشند:
دسته اول شامل اطلاعات مرتبط با مبانی تئوریک و ادبیات تحقیق می باشند که با مطالعه کتب، مقالات و پایان نامه های ایرانی و خارجی واز طریق مطالعات کتابخانه ای فراهم گردید.
دسته دوم مربوط به اطلاعات مالی مربوط به شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد که صورت های مالی و گزارش های فعالیت هیات مدیره این شرکت ها از طریق تارنمای مدیریت پژوهش، توسعه و مطالعات اسلامی سازمان بورس و اوراق بهادار دریافت گردید. این دسته از اطلاعات مالی خود از طرق زیر جهت انجام پژوهش جمع آوری گردید:
اطلاعات مندرج در صورت های مالی مانند مجموع کل دارایی ها، مجموع کل بدهی های کوتاه مدت و بدهی های بلند مدت، مجموع حقوق صاحبان سهام، سود عملیاتی و سود خالص شرکت، ارزش بازار سهام عادی شرکت، قیمت هرسهم در پایان سال، سود هر سهم از طریق نرم افزار تدبیرپرداز و صحرانورد و در محیط کتابخانه سازمان بورس اوراق بهادار جمع آوری شده است.

 

13- روش نمونه گیری و تعیین اندازه نمونه
صرفنظر از اینکه چه روش آماری استنباطی برای تحلیل داده ها مورد نظر است، دقت آن بستگی به روش بکار گرفته شده برای انتخاب نمونه دارد. در صورتی که نمونه، نماینده واقعی جامعه نباشد (نمونه دارای اریب باشد)، امکان پیش بینی صحیح و دقیق پارامترهای جامعه وجود نخواهد داشت. اریبی در نمونه گیری را می توان با بکاربردن روش های نمونه گیری صحیح و مناسب و درنظر گرفتن مشخصات عناصر (ساختار) جامعه کاهش داد تا نمونه از پایایی لازم برخوردار گردد. برخی روشها برای نمونه گیری بکار می رود، عبارتند از؛ 1) نمونه گیری تصادفی، 2) نمونه گیری منظم 3) نمونه گیری گروهی، 4) نمونه گیری خوشه ای، 5) نمونه گیری مرحله ای (آذر و مومنی، 1385، 17).
به دلیل گسترده بودن جامعه مورد تحقیق، اغلب پژوهشگر، سعی می کند که با اضافه کردن شرایطی جامعه مورد تحقیق را محدود کند. از جمله مزیت های آن نیز ایجاد امکان و سهولت بیشتر تحقیق و صرفه جویی در زمان و هزینه می باشد. ولی از سوی دیگر با محدود نمودن جامعه (نمونه گیری) دغدغه های جدیدی برای محقق به وجود می آید. اگرچه ممکن است نمونه گیری دارای مزیت های فوق باشد ولی می تواند باعث کاهش اعتبار برونی و ساختاری تحقیق شود و محقق را در راستای امکان تعمیم نتایج حاصله از آزمون بر روی نمونه به جامعه دچار تردید نماید، بدین منظور محقق در نمونه گیری خود باید موارد زیر را مورد توجه قرار دهد:
الف) نمونه نماینده واقعی جامعه تحقیق باشد.
ب) نمونه به صورت تصادفی از بین اعضای جامعه انتخاب گردد (پارچینی، 1388، 117)1.
در تحقیق حاضر با عنایت به موارد فوق و همچنین محدودیت نسبی جامعه مورد بررسی و به منظور افزایش اعتبار تحقیق و کاهش خطای نمونه گیری و سایر تبعات نمونه گیری سعی شده است که کلیه اعضای جامعه مورد آزمون قرار گیرد. بدین ترتیب گرچه جمع آوری اطلاعات مورد نیاز مربوط به کل جامعه تحقیق با توجه به محدودیت های اطلاعاتی موجود امری بس دشوار می نماید ولی از سوی دیگر در خصوص نتایج تحقیق می توان با اطمینان بیشتری قضاوت نمود. بنابراین، برای تعیین جامعه مورد بررسی چنین عمل شده است؛ طبق بررسی های انجام شده در تحقیقات پیشین حائز این نکته اساسی است که سیاست ها و خط مشی های افشای شرکت ها در طی سال های مختلف تا حدودی یکسان و پایدار است. برای مثال، 90 شرکت بزرگ را از بین 595 شرکت مورد بررسی در 23 صنعت که در طی سال های 1980 الی 1990 بررسی کرده بودند را تعیین کنند که از نظر میزان افشاگری، در طی سالهای مورد بررسی تغییر قابل ملاحظه ای از نظر رتبه بندی افشا سازی داشته اند. بر همین اساس به منظور جلوگیری از صرف زمان و هزینه مضاعف، تمرکز بر یک سال مالی قرار گرفت. با توجه به اینکه در زمان انجام تحقیق پارچینی ، هنوز برخی از شرکت های حاضر در بورس اوراق بهادار اقدام به انتشار صورت های مالی سالانه و گزارش های فعالیت هیات مدیره مربوط به سال 1386 نکرده بودند و در صورت انتخاب سال مذکور برای انجام تحقیق، این امر موجب کندی پیشرفت تحقیق و از دست دادن زمان می گشت به ناگزیر سال مالی 1385 به عنوان مبنای تحقیق تعیین گردید. کل شرکت های پذیرفته شده در بورس در سال مذکور 450 شرکت بود. برای محدودتر کردن جامعه مورد بررسی و با توجه به شاخص های تعریف شده برای تعیین افشای اختیاری تنها شرکت هایی که فعالیت آنها تولیدی بود، عضو جامعه مورد بررسی به شمار آمدند. برهمین اساس تعداد شرکت هایی که از نظر تفاوت در نوع فعالیت از جامعه خارج گشتند در مجموع 66 مورد بود.
در قدم بعدی از میان شرکت های مذکور، آن دسته از شرکت هایی که در سال مورد گزارش تحت فرآیند ترکیب یا قبضه مالکیت قرار گرفته بودند، از جامعه مورد بررسی حذف گردیدند، چراکه در چنین شرایطی شرکت ها تغییرات عمده ای را در نحوه گزارشگری خود اعمال می کنند و این امر باعث بروز تغییرات قابل ملاحظه ای در خط مشی افشا سازی شرکت های مذکور می گردد و بر همین اساس از فرض یکسان بودن رویه افشاگری در طول زمان عدول می کند و علاوه بر اینکه باعث ناهمگن شدن جامعه مورد بررسی می شوند و نتایج حاصل از تحقیق نیز قابل تعمیم به سال های قبل و آتی نخواهد بود. از آنجایی که اصل بهای تمام شده تاریخی به عنوان یکی از اصول حسابداری است و خروج از آن طبق برخی از استانداردهای حسابداری امکان پذیر خواهد بود، لذا فراگیر نبودن ارزش های جاری در میان شرکت های تحت بررسی، آن دسته از شرکت های از این اصل حسابداری طبق استانداردهای موجود به ارزش های جاری تکیه کرده اند نیز از جامعه مورد بررسی خارج گردید تا جامعه همگن گردد. در نهایت برای محدود کردن جامعه مورد بررسی از یک معیار فراگیر دیگری که از ویژگی های کیفی چارچوب مفهومی اقتباس شده است، استفاده گردید. معیار قابل مقایسه بودن که از ویژگی های کیفی نحوه ارائه اطلاعات می باشد از نظر ثبات رویه در این مهم لحاظ گردید و بر همین اساس شرکت هایی که سال مالی آنها به 29 اسفند ماه 1385 ختم می گردید جزو جامعه مورد بررسی لحاظ گردید. بر اساس موارد مذکور در کل 69 شرکت نیز از جامعه مورد بررسی خارج گردید.
هرچند در زمان انجام تحقیق، صورت های مالی و گزارش های فعالیت هیات مدیره شرکت های پذیرفته شده در بورس برای دو سال قبل از 1385، منتشر شده بود ولیکن در این بین امکان دسترسی به صورت های مالی و گزارش های فعالیت هیات مدیره برخی از شرکت ها وجود نداشت. برای حل این مشکل با دو حالت روبرو گشته شده است:
الف) گزارش ها

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی رابطه بین حاکمیت شرکتی و افشای داوطلبانه

دانلود مقاله بررسی رابطه بین حاکمیت شرکتی و افشای داوطلبانه

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله بررسی رابطه بین حاکمیت شرکتی و افشای داوطلبانه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

چکیده:
هنگامی که سهامداران قدرت تصمیم گیری را به مدیران محول می کنند، رابطه نمایندگی بوجود می آید. مشکلات نمایندگی زمانی که اهداف نماینده و کارگزار با یکدیگر متضاد باشند، پدیدار می شود. اگر کنترل و نظارت بر فعالیت های نماینده توسط کارگزار پرهزینه و به سختی صورت گیرد، این تضاد منافع برجسته تر نیز می شود. بخشی از مسائل نمایندگی از طریق فقدان اطلاعات مالی در دسترس سرمایه گذاران حاصل می شود و بنابراین شرکت هایی که افشای اطلاعات اضافی و اختیاری را درباره فعالیت های خویش فراهم می کنند، حسن روابط مشترک نماینده و کارگزار را بهبود می بخشند. حاکمیت شرکتی نیز شامل فعالیت های مختلفی است که می تواند هزینه های نمایندگی را کاهش دهد.
این تحقیق درصدد است به بررسی تجربی حاکمیت شرکتی و افشای داوطلبانه اطلاعات در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران بپردازد. مکانیزم های حاکمیت شرکتی بررسی شده شامل؛ ساختار مالکیت و ترکیب هیات مدیره می باشد. ساختار مالکیت توسط مالکیت مدیریتی، مالکیت سهامداران عمده و مالکیت دولتی مشخص شده است و ترکیب هیات مدیره توسط نسبت مدیران غیرموظف (مستقل) اندازه گیری شده است. افشای داوطلبانه نیز از نرخهای افشای اطلاعات استراتژیک شرکت، اطلاعات طرح ریزی شده و اطلاعات بخشها، نسبتهای مالی، بحث و تحلیل مدیریت، اطلاعات مالی و غیرمالی کلیدی جمع بندی شده است.
نتایج نشان می دهد که کاهش در سطح مالکیت مدیریتی و افزایش درصد مالکیت سهامداران عمده با افزایش در سطح افشای داوطلبانه اطلاعات رابطه دارد. اگرچه مالکیت دولتی و نسبت اعضای غیرموظف (مستقل) هیات مدیره با افشای اختیاری اطلاعات رابطه ای ندارند.

 

واژه های کلیدی:
افشای اطلاعات، افشای اختیاری، افشای اجباری، حاکمیت شرکتی، سهامداران عمده، مدیران غیرموظف و مستقل

 

 

 

 

 


1- مقدمه:
هسته اصلی تئوری نمایندگی این است که مدیران به عنوان نمایندگان سهامداران، ممکن است بگونه ای عمل نمایند یا تصمیم هایی را بگیرند، که الزاماً موجب به حداکثر رساندن ثروت سهامداران نگردد. مطابق این تئوری، باید سازوکار کنترلی یا نظارتی کافی برای محافظت سهامداران از تضاد منافع ایجاد شود. موضوع شفافیت و افشای داوطلبانه صورت های مالی، به عنوان یک راهکار عملی مورد توجه قرار گرفته است.
افشای اطلاعات حسابداری از دیرباز بعنوان یکی از مهمترین مسائل مورد توجه محققین بوده و محصول نهایی یک سیستم حسابداری به شمار می رود. در واقع هدف نهایی سیستم حسابداری فراهم نمودن اطلاعات برای اشخاص ذی نفع در قالب گزارش های درون سازمانی و برون سازمانی می باشد. واژه افشا به مجموعه متنوعی از اطلاعات الزامی و داوطلبانه، شامل صورت های مالی و یادداشت های همراه، گزارش هیات مدیره، تجزیه و تحلیل مدیریت، پیش بینی های مدیریت، ارائه تجزیه اطلاق می شود. بهبود و ارتقای افشای اطلاعات موجب بهبود شفافیت می شود که یکی از بهترین اهداف تحولات جهانی و ابتکارات عمده در فرآیند اصلاح حاکمیت شرکتی در کشورهای مختلف است.
به نظر بسیاری از نظریه پردازان حوزه حسابداری و اقتصاد، اطلاعات عامل کلیدی در کارایی تخصیص منابع و رشد اقتصادی کشورهاست. بنابراین نقش حاکمیتی اطلاعات حسابداری به معنای استفاده از اطلاعات گزارش شده در جهت سازوکارهای کنترلی است که شرایط بهبود و ارتقای حاکمیت شرکتی را فراهم می آورد. حاکمیت شرکتی نیز، دربرگیرنده مجموعه روابط بین سهامداران، مدیران، حسابرسان و سایر افراد ذی نفع است که متضمن برقراری نظام کنترلی به منظور رعایت حقوق سهامداران جزء و اجرای صحیح مصوبات مجمع و جلوگیری از سوء استفاده های احتمالی می باشد. یکی از مهم ترین وظایفی که حاکمیت شرکتی می تواند برعهده گیرد، اطمینان دهی نسبت به کیفیت فرآیند گزارشگری مالی است.

 

2- بیان مسئله
سرمایه گذاران منطقی بر اساس اطلاعاتی که در دسترس آنها می باشد، اقدام به سرمایه گذاری می نمایند. لذا اطلاعات یکی از مهمترین ابزارهای تصمیم گیری در سرمایه گذاری می باشد. حال آیا اطلاعات موجود در دست سرمایه گذاران براساس اطلاعات نهانی و یا پاره ای از اطلاعات منتشر شده در بازار می باشد؟ در واقع وجود عدم تقارن اطلاعاتی در بازار منجر به وقوع معاملاتی با هدف کسب سود یا پیشگیری از رخداد زیان برای اشخاص خاص، افزایش هزینه های معاملات، ضعف بازار، نقدینگی پایین و به طور کلی کاهش سود حاصل از معاملات در جامعه خواهد شد. این نوع از معاملات شفافیت بازار را زیر سؤال برده و در نهایت، امنیت سرمایه گذاری و اعتماد بازار را متزلزل می کند (ماتولسی و چاو، 2007،559) .
حفظ سرمایه گذاران در بازارهای مالی نه تنها نیازمند عدم ارائه اطلاعات محرمانه توسط منتشرکنندگان اطلاعات به بیرون می باشد، بلکه می بایست، تا حد امکان افشاء به صورت همزمان و سریع بین تمام طبقات سرمایه گذاران در تمامی نقاطی که برای دریافت این اطلاعات وجود دارند، صورت پذیرد. به عبارت دیگر یکی از بهترین مکانیزم های کاهش نابرابری اطلاعاتی در بازار سرمایه حذف ریشه های نابرابری اطلاعاتی (رانت اطلاعاتی سهامداران مطلع) است. این عمل در جهت دسترسی یکسان به اطلاعات محرمانه ضروری است تا بتوان تساوی نشر اطلاعات شرکت را در بین سرمایه گذاران، چه سهامداران عمده و چه سهامداران جزء برقرار نمود. در واقع بخش حاکمیتی شرکت ها که اعضای هیات مدیره و سهامداران عمده آن را تشکیل می دهند، متولی ارائه این نوع از اطلاعات به بازار سرمایه می باشند. این امکان وجود دارد که مدیران (و نیز سهامداران عمده) به منظور افزایش ثروت خود اقداماتی را در خلاف جهت منافع سهامداران جزء و افراد خارج از سازمان انجام دهند. برای پیشگیری از وقوع چنین مواردی دو مکانیزم کنترلی در سطح شرکت ها قابل اجرا است: الف) مکانیزم کنترل داخلی؛ یعنی استقرار اعضای غیرموظف در هیات مدیره و ب) مکانیزم کنترل خارجی؛ یعنی افشای اختیاری اطلاعات علاوه بر اطلاعاتی که مطابق الزامات قانونی به بازار عرضه می گردد. با وجود چنین مواردی در راستای شفافیت بازار بسیاری از محققان علاقه مند در سرتاسر جهان، به طور فزاینده ای در تحقیقات خود مکانیزم های کنترل را مورد توجه خود قرار داده اند. این پژوهش نیز سعی دارد به طور تجربی رابطه بین مکانیزم های کنترل یعنی افشای داوطلبانه و مکانیزم های حاکمیت شرکتی را آزمون نماید.
افشای اختیاری یک مکانیزم کنترل خارجی است که می کوشد مشکلات تئوری نمایندگی بین سهامداران عضو و غیرعضو هیات مدیره را از طریق فراهم کردن اطلاعات مربوط به نتایج مالی و غیرمالی تهیه شده توسط مدیران، کاهش دهد. در تئوری نمایندگی فرض بر این است که افراد عضو (دارندگان اطلاعات نهانی ) تمایل به فراهم نمودن اطلاعات در خصوص فعالیت هایشان به جای واگذار کردن این وظیفه به سهامداران غیرعضو را دارند، چراکه هزینه های ناشی از حضور مدیران برای افشاء چنین اطلاعاتی (معروف به هزینه های تعهد ) کمتر از هزینه های که برای کنترل فعالیت های افراد عضو توسط اعضای غیرعضو (معروف به هزینه های نظارت ) تحمل می شود، خواهد بود (فاما و جنسن، 1983،306) .
طبق تئوری نمایندگی، مدیران غیرموظف و مکانیزم های کنترل از جمله افشاسازی، قادر به کاهش هزینه های ناشی از تضاد منافع بین مالکیت و مدیریت می باشند. شماری از مطالعات تجربی صورت گرفته تایید می کنند که احاطه مدیران غیرموظف (مستقل) عملاً در کاهش مشکلات نمایندگی، مؤثر است . چندین مطالعه تجربی دیگر نشان می دهند که افشا سازی نیز در کاهش هزینه های نمایندگی بکار می رود (کوریتز،1999 ،12) ، که البته این موضوع با آنچه توسط تئوری نمایندگی پیش بینی شده است سازگار می باشد.
علی رغم وجود شمار زیادی از تحقیقات در زمینه مکانیزم های کنترل، تا کنون شواهد کمی در خصوص رابطه بین حاکمیت شرکتی و افشای داوطلبانه فراهم شده است. تحقیقات تجربی پیشین، در خصوص رابطه بین این مکانیزم ها تا حدودی محدود بوده و نتایج متضادی را در پی داشته است (فورکر،1992،51) . کمبود چشمگیر کارهای علمی انجام شده در این زمینه، ضرورت انجام تحقیق تجربی درخصوص رابطه بین سطح افشای اختیاری و متغیرهای حاکمیت شرکتی را تایید می کند. با اینکه در برخی از مطالعات اخیر نقش اعضای مستقل هیات مدیره را به عنوان عامل کاهنده تضاد منافع بین سهامداران عمده و سهامداران اقلیت مورد تایید قرار گرفته است. با این حال، در این شرایط، عملکرد سهامداران عمده، دارای اثر دومینو می باشد، چرا که ریسک تبانی بین آنها و اعضای غیرموظف هیات مدیره نیز وجود دارد و لذا ممکن است بطور بالقوه زمینه تضعیف ایفای نقش مکانیزم های کنترل را فراهم نمایند (پارچینی، 1388، 14)3.
دراین پژوهش به دنبال یافتن رابطه بین افشای داوطلبانه و برخی از متغیرهای حاکمیت شرکتی به عنوان مکانیزم های کنترلی، در تضاد منافع بین سهامداران عمده و اقلیت هستیم. درحقیقت این فرض را بسط می دهیم که سطح افشای داوطلبانه رابطه معناداری با متغیرهای حاکمیت شرکتی دارد.
اعضای غیرموظف هیات مدیره و افشای اختیاری به عنوان مکانیزم های کنترل می کوشند مشکلات نمایندگی ناشی از تفکیک بین مالکیت و مدیریت را کاهش دهند. این مکانیزم ها به منظور کسب اطمینان از هم راستا بودن عمل مدیریت با منافع مالکان بکار گرفته می شوند. اعضای غیرموظف هیات مدیره یکی از اساسی ترین مکانیزم های کنترل داخلی می باشند، چرا که توسط سهامداران به منظور تصمیم گیری و به نمایندگی از طرف آنها تعیین می شوند. بنابراین، انتظار می رود که به عنوان ناظر رفتار مدیران از طرف مالکان موثر باشند. هرچند اثربخشی اعضای مستقل هیات مدیره زمانی که جزو مدیران شرکت نیز باشند، می تواند محدود شود. از سوی دیگر، مدیران ارشد اغلب در هیات مدیره عضو می باشند، چراکه دارای اطلاعات ارزشمندی برای تصمیم گیری و دارای آگاهی کامل در زمینه فعالیت های شرکت هستند. چنانکه توسط فاما و جنسن4 بیان شده، گستردگی مدیران ارشد (موظف) در هیات مدیره ممکن است منجر به تبانی و انتقال ثروت سهامداران گردد.
در برخی شرکت ها، هیات مدیره شامل اعضایی است که همزمان به عنوان مدیر و سهامدار می باشند. درچنین مواردی ریسک انتقال ثروت از مالکان به مدیران کاهش یافته، اما امکان افزایش ریسک جدید، یعنی ریسک انتقال ثروت از سهامداران اقلیت (غیرعضو) به سهامداران اکثریت (عضو) با کنترل بیشتر (یا استفاده از اطلاعات نهانی) وجود دارد. برای کاهش این ریسک ها، هیات مدیره معمولاً شامل تعدادی اعضای مستقل می باشد، که افراد حرفه ای بوده و با هیچکدام از مدیران موظف و محیط تجاری یا مالکان وابسته به شرکت، ارتباط ندارند، بلکه تنها به واسطه مهارت عالی و تخصص، حمایت می شوند.
انتظار می رود حاکمیت شرکتی دارای نقش ویژه ای در تضمین قانونی بودن امور و محدود کردن مشکلات نمایندگی داشته باشد، از این رو ریسک تبانی توسط مدیران ارشد و سهامداران کنترلی کاهش می یابد.. تحقیقات تجربی، تئوری «وجود اعضای غیرموظف هیات مدیره (مدیران مستقل) احتمال وقوع تحریف در صورت های مالی را کاهش می دهد» را حمایت می کنند. همچنین وجود اعضای فوق در کاهش هزینه های نمایندگی موثر است (برایکلی و جیمز، 1987،20) .

 

3-سابقه موضوع تحقیق
فورکر در مقاله ای تحت عنوان «حاکمیت شرکتی و کیفیت افشا» استدلال می کند که وجود مدیران مستقل در هیات مدیره شرکت، منع اطلاعاتی مدیران را کاهش می دهد. بنابراین انگیزه برای دادن اطلاعات بیشتر را فراهم می کند. با این وجود، وی شواهد تجربی قابل قبولی برای فرضیاتش پیدا نمی کند.
کریستوفر اف نو در تحقیقی با نام «افشای اختیاری و معاملات مبتنی بر اطلاعات نهانی»، نشان داد که افشای اطلاعات منجر به کاهش فروش اطلاعات نهانی می شود.
چن و جاگی در تحقیقی تحت عنوان «رابطه بین مدیران مستقل غیرموظف، کنترل خانوادگی و افشای اطلاعات مالی» در هنگ کنگ، دریافتند که وجود مدیران مستقل غیرموظف در هیات مدیره شرکت، رابطه کاملاً معنی داری با افشای مفصل اطلاعات مالی دارد. اما تحقیق آنها بر افشای الزامی اطلاعات به جای افشای اختیاری اطلاعات متمرکز شده است. بدین مفهوم که، تحقیق آنان نقش های دیگر مدیران مستقل (غیرموظف) را مورد آزمون قرار نداده است و تنها رضایت قانونی را مورد توجه قرار می دهد. نتایج آنها همچنین نشان داد که اگر تجزیه و تحلیل فقط در مورد شرکت های با تمرکز بالای مالکان انجام شود، این رابطه قابل توجه نخواهد بود.
انگ و ماک نیز در تحقیق خود تحت عنوان «حاکمیت شرکتی و افشای اختیاری» در سنگاپور، شواهدی تجربی را به دست آوردند که بر اساس آن افزایش در مدیران غیرموظف سطح افشای شرکت را کاهش می دهد.
آرکی و وازکواز در سال 2005در تحقیقی که در کشور اسپانیا با عنوان «ساختار حاکمیتی، نقش حاکمیتی، میزان افشای اختیاری» انجام داده اند، بیان می دارند که اتخاذ تلاش هایی در جهت حاکمیت شرکتی (مشارکت مدیران در سرمایه شرکت، طرح های اختیاری سهام و...) رابطه مثبت با افشای اختیاری دارد.
بایارد، لی و ویندراپ در سال2006در مقاله خود با عنوان «حاکمیت شرکتی و کیفیت تحلیل اطلاعات مالی»، بیان می دارند که درستی تحلیل تحلیل گران، رابطه مثبتی با کیفیت نظارت شرکت ها دارد.
در مطالعه ای که توسط پاتیلی و پرنسیپ در سال2007 به عنوان «مطالعه رابطه بین افشای اطلاعات اختیاری و مدیران مستقل در منظر سهامداران عمده در جامعه آماری تهیه شده از شرکت های پذیرفته شده ایتالیایی» صورت گرفت، نتایج نشان داد بین مدیران مستقل و افشای اختیاری رابطه مثبتی وجود دارد.

 

4-اهمیت و ضرورت موضوع تحقیق
همانگونه که بیان گردید، عدم تقارن اطلاعاتی در بازار سرمایه منجر به عدم شفافیت و وقوع معاملاتی با هدف کسب سود یا پیشگیری از رخداد زیان برای اشخاص خاص، افزایش هزینه های معاملات، ضعف بازار، نقدینگی پایین و بطور کلی کاهش سود حاصل از معاملات در جامعه خواهد شد. وجود مکانیزم های کنترل در تئوری نمایندگی ابزاری برای کاهش تضاد منافع و از سوی دیگر عاملی جهت رشد و توسعه شفافیت می باشد.
این تحقیق در درجه اول منجر به ارزیابی میزان توجه شرکت ها بر شفافیت اطلاعاتی که یکی از ابزارهای مهم در حفظ سلامت بازار و جلب اعتماد فعالان به ویژه سهامداران خرد می باشد، خواهد گشت و در بُعدی دیگر ارزیابی از شرکت ها را در قالب وظایف محوله مطابق تئوری نمایندگی ارائه خواهد نمود. درحقیقت انجام چنین بررسی، میزان توجه مدیران شرکت ها به تامین اطلاعات مفید برای مالکان و نیز تصمیم گیرندگان را مورد توجه قرار می دهد.
با بررسی تحقیقات صورت گرفته در زمینه حسابداری و مالی در کشور، مشخص می گردد که متاسفانه نسبت به موضوع شفافیت اطلاعاتی توجه قابل ملاحظه ای صورت نگرفته است و به خصوص در زمینه افشای داوطلبانه اطلاعات که یکی از ابزارهای کلیدی در بررسی شفافیت می باشد، می توان گفت تا کنون مطالعات اندکی صورت گرفته است.

 

5-اهداف تحقیق
هدف هر پژوهشی رابطه تنگاتنگ با فرضیات مطروحه در آن تحقیق دارد و از این رو تحقیق را می توان آزمایش فرضیات، شناسایی مشکلات و ارائه پیشنهادات مناسب در جهت رفع این مشکلات دانست. هدف از این تحقیق بررسی وجود رابطه معناداری بین سطح افشای اختیاری با متغیرهای حاکمیت شرکتی می باشد. در راستای هدف مذکور، مهمترین هدف کاربردی تحقیق حاضر این است که، با نتایج حاصل از این تحقیق، این مدل می تواند به عنوان مکانیزم های کنترلی در تضاد منافع بین سهامداران عمده و اقلیت تاثیر گذارد.

 

6-چارچوب نظری تحقیق
جدایی مالکیت از مدیریت باعث بروز مسئله نمایندگی می شود. این مسئله افزایش هزینه های نمایندگی را نیز در پی دارد. برای جلوگیری از این امر، افشای اطلاعات توسط مدیران، جهت اطمینان بخشیدن به مالکان صورت می گیرد. وجود حاکمیت شرکتی مناسب باعث کاهش اثرات مسئله نمایندگی می شود. به عنوان نمونه، غیرموظف بودن اعضای هیات مدیره، جدایی رئیس هیات مدیره از مدیرعامل و ... مثال هایی از وجود حاکمیت شرکتی مناسب است. از طرف دیگر، برخی از شرکت ها بر اساس ساختار مالکیتی و مدیریتی خاص، از افشای اطلاعات خودداری می کنند که این امر می تواند باعث افزایش هزینه های نمایندگی شود. سؤالی که مطرح می شود این است که آیا ساختار مالکیتی و مدیریتی شرکت می تواند بر میزان افشای داوطلبانه شرکت مؤثر باشد یا خیر؟

 

شکل 1-6 چارچوب نظری تحقیق

در این تحقیق سطح افشای داوطلبانه اطلاعات ، به عنوان متغیر وابسته، بر اساس شاخص های پیشنهادی توسط بوتاسان اندازه گیری می شود. در مدل بوتاسان، شاخص های مورد استفاده از طریق گزارشات حاکمیت شرکتی و نیز ارقام رتبه بندی شرکت های آمریکایی استخراج شده است. با توجه به اینکه در زمینه افشای اطلاعات مالی، فرمتی نمونه توسط سازمان حسابرسی تهیه و پیشنهاد گردیده است و موسسات حسابرسی و شرکت ها نیز توجه خود را بیشتر بر افشای این نوع از اطلاعات متمرکز کرده اند، در حقیقت امکان وجود افشای اطلاعات اختیاری در قالب صورت های مالی محدود می باشد. با بررسی به عمل آمده مشخص گردید که منبع اصلی افشای اختیاری، گزارش های منتشر شده در رابطه با فعالیت هیات مدیره شرکت ها است و این امکان را برای استفاده کنندگان اطلاعات فراهم می کند تا به اطلاعات غیرمالی وآماری شرکت ها دسترسی یابند. هیات مدیره در تهیه گزارش مذکور مستقیماً نقش دارد و در واقع اطلاعاتی تکمیلی را در رابطه با شرکت و عملکرد مدیریت برای دیگران منتشر می نماید. لذا استخراج شاخص های مربوط به ارزیابی افشای داوطلبانه از طریق مطالعه گزارش های فعالیت تک تک شرکت ها صورت خواهد پذیرفت. این شاخص ها عبارت است از اطلاعات مربوط به پیشینه شرکت ، خلاصه ای از عملکرد تاریخی ، اطلاعات بخش ها ، اطلاعات غیرمالی کلیدی ، اطلاعات پیش بینی ، بحث و تحلیل مدیریت.
امتیاز تعلق گرفته به هر یک از شاخص های مذکور بر اساس میزان افشا در گزارش های مالی سالانه محاسبه می شود. نحوه محاسبه به این صورت خواهد بود که برای هر شرکت پس از مستثنی کردن اقلامی که از لحاظ افشای اطلاعات نامربوط هستند یک نمره حداکثر در نظر گرفته می شود، سپس متغیر سطح افشای اختیاری از طریق مجموع نسبت نمره کسب شده توسط هر شرکت به حداکثر نمره تخصیص یافته به آن محاسبه می شود.

 

7- فرضیات تحقیق
همانگونه که در مباحث پیشین مطرح شد این تحقیق در چارچوب تئوری نمایندگی انجام می شود. از دیدگاه تئوری مذکور، میان سهامداران عمده که درگیر فعالیت مدیریتی هستند و مدیران، تضاد منافع وجود دارد. بُعد دیگر این تضاد منافع، مربوط به سهامداران عمده و سهامداران خرد (اقلیت) است. چرا که سهامداران عمده در تصمیم گیری ها منافع خود را لحاظ کرده و قادرند ثروت سهامداران اقلیت را در جهت منافع خود همسو سازند. در این میان حضور مدیران مستقل هیات مدیره، وجود و نفوذ مالکیت دولتی و مالکیت مدیریتی به عنوان مکانیزم های کنترلی مهمی هستند. چراکه آنها می توانند منافع سهامداران غیرکنترلی (خرد) را در مقابل سهامداران کنترلی (عمده) حفظ نمایند. به عبارت دیگر انتظار می رود چنانچه اعضای غیرموظف هیات مدیره نقش نظارتی خود را از ناحیه سهامداران کنترلی به خوبی ایفا نمایند، اطلاعات اختیاری با هزینه کم منتشر شود و سهامداران کنترلی اطلاعات نهانی کمتری در اختیار داشته باشند، یعنی مدیر مستقل از طریق بهبود افشای اختیاری، شانس رفتار فرصت طلبانه را از سهامداران عمده سلب می نمایند. لذا فرضیه های پژوهش بصورت زیر مطرح می شود:
• فرضیه اول: بین مالکیت مدیریتی و سطح افشای اختیاری رابطه معکوس وجود دارد.
• فرضیه دوم: بین مالکیت سهامداران عمده و سطح افشای اختیاری یک رابطه معکوس وجود دارد.
• فرضیه سوم: بین مالکیت دولتی و سطح افشای اختیاری رابطه مثبتی وجود دارد.
• فرضیه چهارم: بین نسبت اعضای مدیران برون سازمانی (مستقل) هیات مدیره و سطح افشای اختیاری رابطه مثبتی وجود دارد.

 

8-حدود مطالعاتی تحقیق
این تحقیق از نظر هدف، از نوع کاربردی محسوب شده و روش تحقیق، روش توصیفی می باشد. هدف اساسی این نوع تحقیقات آزمون نظریه ها، تبیین روابط بین پدیده ها و افزودن به مجموعه دانش موجود در یک زمینه خاص است.
تحقیق حاضر از نظر روش از نوع همبستگی می باشد. در تحقیق همبستگی هدف اصلی آن است که مشخص شود آیا رابطه ای بین دو یا چند متغیر کمی (قابل سنجش) وجود دارد و اگر این رابطه وجود دارد اندازه و حد آن چقدر است؟
1-8-1 دامنه پژوهش
قلمرو موضوعی: در این تحقیق به بررسی رابطه بین مکانیزم های حاکمیت شرکتی به عنوان متغیرهای مستقل و افشای داوطلبانه به عنوان متغیر وابسته خواهیم پرداخت.
قلمرو مکانی: شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.
قلمرو زمانی: قلمرو زمانی تحقیق سال 1385 می باشد.
جامعه آماری این تحقیق، از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار در سال 1385 خواهد بود. روش نمونه گیری از بین شرکت های پذیرفته شده مذکور به شرح ذیل صورت می پذیرد:
1) شرکت هایی انتخاب می شوند که سال مالی آنها منتهی به 29 اسفند ماه سال 1385 باشد.
2) شرکت هایی انتخاب می شوند که فعالیت تولیدی داشته باشند.
3) شرکت های واسطه گری مالی و بانکها از نمونه حذف می شوند (چرا که استانداردهای خاصی بر آنها حاکم می باشد).
4) شرکت هایی که در سال مورد گزارش تحت فرآیند ترکیب یا قبضه مالکیت قرار گرفته اند از نمونه حذف می شود. (زیرا با تغییر در مدیریت در کوتاه مدت میزان و رویه افشا سازی تغییر خواهد یافت و قابل تعمیم به سالهای قبل و آتی نخواهد بود)
5) شرکت هایی انتخاب می شوند که طبق الزام استانداردها از ارزش های تاریخی پیروی می کنند. (شرکت هایی با دارایی های زیستی از جمله شرکت هایی هستند که از ارزشهای جاری پیروی می کنند).
6) شرکت هایی انتخاب می شوند که داده های مورد نظر آنها برای انجام محاسبات در دسترس باشند.

 

9-مدل تحقیق
با توجه به مطالب مذکور در مورد متغیرهای توضیحی، مدل جامع مورد استفاده در تحقیق به شکل زیر نشان داده می شود:
DS = β + βM + β B + β GLC + β O + β GR + β FS + β D + β A + βST + β R + ε
که در آن:
DS = نرخ افشای داوطلبانه که عبارت است از مجموع امتیازهای افشای کسب شده توسط هر شرکت تقسیم بر حداکثر امتیاز بالقوه قابل کسب توسط شرکت.
M = درصد مالکیت سهام در اختیار مدیران داخلی.
B = درصد مالکیت سهام در دست سهامداران عمده ( پنج در صد یا بیشتر).
GLC = متغیر ساختگی برای مالکیت دولتی، اگر شرکت دولتی باشد عدد یک و در غیر این صورت صفر.
O = نسبت وجود مدیران مستقل (غیر موظف) در هیات مدیره.
GR = فاکتور نرخ برای فرصت های رشد شرکت.
FS = لگاریتم ارزش بازار شرکت.
D = نسبت کل بدهی های شرکت تقسیم بر دارایی های کل شرکت.
A = متغیر ساختگی برای شهرت حسابرس مستقل، اگر حسابرسی شرکت توسط سازمان حسابرسی انجام شده باشد عدد یک ودر غیر این صورت صفر.
ST = بازده سهام که از طریق تغییرات قیمت سهام در طی سال اندازه گیری می شود.
R = بازده حقوق صاحبان سهام.
Ε = جمله خطا.
, β10 ..., β1 = ضرایب همبستگی.
Β0 = عدد ثابت مدل.
در انتها پس از تهیه و محاسبه کامل متغیرها در محیطExcel ، تمام متغیرها به محیط SPSS، جهت پردازش آماری، منتقل گردید و خروجی هایی طبق مفروضات مورد نظر حاصل و تجزیه و تحلیل گردیده است که شرح و تفسیر کامل آن در فصل چهارم تحقیق حاضر گنجانده شده است.

 

10- سنجش متغیرهای تحقیق
همانگونه که در بخش روش تحقیق اشاره شد موضوع اصلی مورد جستجوی تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین حاکمیت شرکتی و سطح افشای داوطلبانه است. در این راستا متغیرهای تحقیق که شامل افشای داوطلبانه، نسبت اعضای مستقل (غیرموظف) هیات مدیره، درصد مالکیت سهام در اختیار مدیران داخلی، درصد مالکیت سهام در دست سهامداران عمده، وجود مالکیت دولتی و نیز متغیرهای کنترلی می باشد. باید با استفاده از یک سری پارامترهای افشا شده در گزارشات شرکت ها سنجیده شوند، که در ادامه به آن پرداخته می شود.
1-10 متغیر وابسته
افشای داوطلبانه اطلاعات
دراین تحقیق سطح افشای داوطلبانه اطلاعات به عنوان متغیر وابسته، بر اساس شاخص های پیشنهادی توسط بوتوسان که دربرگرفته از نظرات کمیته جنکینز بود، اندازه گیری می شود. در مدل بوتوسان شاخص های مورد استفاده از طریق گزارشات حاکمیت شرکتی و نیز ارقام رتبه بندی شرکت های آمریکایی استخراج شده بود. با این حال به دلیل فقدان دو مورد ذکر شده در ایران، و با توجه به این موضوع که سازمان حسابرسی متولی تدوین استانداردهای حسابداری است، کتابچه ای را تحت عنوان فرمت نمونه گزارشگری منتشر نموده است و شرکت ها در تهیه و تنظیم گزارش اطلاعات به شاخص های مندرج در آن تکیه می کنند و این امر امکان افشای اطلاعات داوطلبانه را محدودتر می کند و برهمین اساس برای استخراج شاخص های افشای اختیاری اطلاعات، به اطلاعات منتشره در گزارشات فعالیت هیات مدیره شرکت ها اتکا گردید.
شاخص های مورد نظر پس از بررسی از نظر الزامی نبودن مطابق استانداردهای حسابداری در شش بخش کلی که شامل 71 قلم بود، تعیین گردید. بخش های کلی شامل: پیشینه اطلاعاتی، خلاصه ای از عملکرد تاریخی ، اطلاعات بخشها، اطلاعات غیرمالی اساسی، اطلاعات پیش بینی، بحث و تحلیل مدیریت می باشد. اجزای تشکیل دهنده این بخش ها در جداول پیوست نمایش داده شده است.
پیشینه اطلاعاتی
اهداف و استراتژی های مدیریت، محیط رقابتی، تولیدات اصلی شرکت و بازارهای اصلی شرکت، برای سرمایه گذاران مفید است. چرا که مفهومی را برای تفسیر دیگر داده های مربوط به شرکت فراهم می کند. در این بخش 17 شاخص به عنوان پیشینه اطلاعاتی تعیین شده است. در صورتی که هر کدام از این اقلام توسط شرکت ها گزارش شده باشد، یک امتیاز برای آن در نظر گرفته می شود. اگر شرکت ها علاوه بر افشای کیفی اطلاعات مذکور اقدام به افشای کمی آنها نیز نماید یک امتیاز مضاعف نیز به آن شاخص تعلق می گیرد. حداکثر امتیاز قابل دریافت در این بخش برای یک شرکت 34 می باشد.
خلاصه ای از نتایج تاریخی
این نوع از اطلاعات در ایجاد امکان تحلیل روند کمک می کند. خلاصه نتایج تاریخی، اطلاعاتی تناقض ناپذیر را در اختیار استفاده کننده اطلاعات قرار می دهد و معمولاً شرکت ها اطلاعات را برای 5 الی 10 سال ارائه می دهند. در مورد نسبت ها و EPS، و در صورتی که اطلاعات با اشاره به آخرین دوره حسابداری (t0) گزارش شده باشد یک امتیاز به شرکت تعلق می گیرد. در صورتی که گزارش به دوره حسابداری قبل(t1) اشاره کند یک امتیاز مضاعف دیگر تعلق می گیرد. در صورتی که به دو دوره حسابداری قبل (t2) اشاره شود یک امتیاز دیگر نیز داده می شود. حداکثر امتیاز قابل دریافت برای یک شرکت 18 می باشد.
اطلاعات بخش ها
ارائه اطلاعات در مورد بخش ها توسط شرکت منجر به شناخت بیشتراستفاده کنندگان از بخش های مختلف شرکت می گردد. استفاده کنندگان با توجه به این اطلاعات وضعیت و عملکرد هر کدام از بخش ها شرکت را می توانند ارزیابی کنند. در این بخش به هر کدام از اقلام گزارش شده یک امتیاز تعلق می گیرد. حداکثر امتیاز این بخش برای یک شرکت 7 می باشد.
آماره های کلیدی غیرمالی
کمیته گزارشگری ، پیشنهاد می کند که آماره های کلیدی غیرمالی در مورد فعالیت های تجاری شرکت، که از طریق صورت های مالی قابل دریافت نیست، اطلاعات مهم و قابل توجه ای را برای استفاده کنندگان فراهم می کند. سهم بازار، تعداد کارکنان و ... برای هر قلم افشا شده در این بخش دو امتیاز تعلق می گیرد. حداکثر امتیاز قابل دریافت برای یک شرکت در این بخش 20 می باشد.
اطلاعات طرح ریزی شده
این اطلاعات از نظر کمیته جنکینز برای سرمایه گذاران و تحلیل گران حرفه ای بسیار بااهمیت می باشد. در صورتی که اطلاعات در این بخش به صورت کیفی گزارش شده باشد به هر یک از شاخص های ردیف 1 و 2 این بخش در جدول شماره دو پیوست یک امتیاز تعلق می گیرد. برای اقلام ردیف 3 الی 10 در جدول مذکور دو امتیاز برای هر قلم از آنها تعلق می گیرد. در صورتی که اطلاعات به صورت کیفی گزارش شده باشد، یک امتیاز اضافی برای هر یک از اقلام گزارش شده به صورت کمّی تعلق می گیرد. در صورتی که اطلاعات با اشاره به بخش های اصلی برای اقلام ردیف 9 و 10 این بخش در جدول شماره دو پیوست افشا شده باشد یک امتیاز مضاعف تعلق می گیرد. حداکثر امتیاز قابل دریافت توسط یک شرکت در این بخش 30 می باشد.
بحث وتحلیل مدیریت
بحث و تحلیل مدیریت آن اطلاعاتی را دربرمی گیرد که قصد انتقال اطلاعاتی در خصوص دلایل تغییرات رخ داده از سالی به سال بعد را دارد. برای اقلام ردیف یک الی چهارده این بخش در جدول شماره دو پیوست، یک امتیاز برای هر قلم گزارش شده به صورت کیفی تعلق می گیرد. اگر برای هر یک از اقلام مذکور داده های کمی نیز ارائه شده باشد یک امتیاز اضافی تعلق می گیرد روند مذکور برای تمامی اقلام به استثنای فروش و درآمد عملیاتی مشابه است. برای این دو قلم، در صورتی که تنها برمبنای ترکیبی (سرجمع) گزارش شده باشد و با اشاره به حداقل بخش های اصلی تهیه شده باشد، نصف امتیاز به شرکت تعلق می گیرد. برای اقلام 15 الی 19 این بخش در جدول شماره دو پیوست، یک امتیاز تعلق می گیرد. در صورتی که اظهارنظرها برمبنای نسبت های آخر دوره صورت گرفته باشد یک امتیاز اضافی تعلق می گیرد. اگر اظهارنظرها بر مبنای روند نسبت ها ارائه شده باشد، یک امتیاز مضاعف تعلق می گیرد. حداکثر امتیاز قابل دریافت توسط یک شرکت در این بخش 32 می باشد. امتیاز افشای داوطلبانه به این شکل محاسبه خواهد شد که مجموع امتیاز حاصله از شش بخش برای هر شرکت بر کل امتیاز قابل دریافت از چک لیست افشا تقسیم شده و نسبت افشای هر شرکت بدست می آید. که به شرح ذیل نمایش یافته است:
-
- ∑ پیشینه اطلاعاتی ،نتایج تاریخی،اطلاعات بخشها، آماره های کلیدی غیر مالی، اطلاعات طرح شده،تحلیل مدیریت

 

دامنه تغییرات افشای اختیاری از صفر تا یک می باشد. شرکت هایی با امتیاز نزدیک به صفر، پایین ترین رتبه را در میان شرکت های موجود در جامعه دارند و شرکت های با عدد نزدیک به یک بالاترین رتبه را دارا می باشند.

 

2-10 متغیرهای مستقل
• درصد مالکیت سهام در اختیار مدیران داخلی
انتظار می رود بین درصد مالکیت سهام در اختیار مدیران داخلی و میزان افشای اختیاری رابطه معکوس وجود داشته باشد. نحوه محاسبه این متغیر بدین صورت می باشد که مجموع تعداد سهام عادی شرکت که توسط مدیرعامل و مدیران اجرایی شرکت، و به قصد کسب منافع آتی نگهداری شده است بر کل تعداد سهام منتشر شده شرکت مورد نظر تقسیم می شود تا نسبت مالکیت سهام عادی توسط مدیران داخلی به دست آید.
• درصد مالکیت سهام در دست سهامداران عمده
همانطور که در فرضیه مشخص شده است انتظار می رود که بین درصد مالکیت سهام در دست سهامداران عمده و نرخ افشای داوطلبانه رابطه منفی وجود داشته باشد. یعنی با افزایش سهامداران عمده افشای اختیاری کاهش می یابد و برعکس.
نحوه محاسبه این متغیر، نسبت سهام عادی است که توسط سهامداران عمده تحت تملک واقع شده، و معیار اندازه گیری برای مالکیت، برابر با پنج درصد یا بیشتر از کل سهام عادی منتشر شده شرکت در بورس اوراق بهادار می باشد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   27 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی رابطه بین حاکمیت شرکتی و افشای داوطلبانه

بررسی ارتباط بین نسبت های فعالیت و میزان افشای اطلاعات در صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بازار بورس تهران

اختصاصی از فی فوو بررسی ارتباط بین نسبت های فعالیت و میزان افشای اطلاعات در صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بازار بورس تهران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   122 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

مقدمه:

حسابداری یک سیستم  اطلاعاتی است. این سیستم اطلاعاتی به عنوان زیر مجموعه سیستم های اطلاعاتی مدیریت ، وظیفه پردازش داده های مالی را به عهده دارد. اگرچه استفاده کننده بخش عمده ای از محصولات این سیستم اطلاعاتی ، مدیریت یک واحد اقتصادی است ، اما مدیریت بنا به وظایف و مسئولیتهایی که در قبال گروه های مختلف استفاده کنندگان اطلاعات مالی دارد و همچنین بنا برالزامات قانونی یا درخواست های طرفهای تجاری یا تامین کنندگان مالی واحدهای اقتصادی ، اطلاعات مختلفی را در اختیار استفاده کنندگان خارج از واحدهای اقتصادی قرار می دهد. گزارشهای مالی سالانه از مهمترین محصول سیستم های اطلاعاتی حسابداری است که برای گروه های مختلفی از استفتده کنندگان خارجی اطلاعات مالی ، در چهارچوب مشخصی ارائه می شود (عرب مازاریزدی ،1374، 58)[1].

براساس نظر هیئت استانداردهای حسابداری مالی تصمیمات سرمایه گذاران واعتباردهندگان واستفاده آنها از اطلاعات دارای گستردگی بسیار بیشتری نسبت به سایر گروه های خارجی می باشد وبه همین دلیل تصمیمات آنها دارای تاثیرات عمده ای در تخصیص منابع اقتصادی یک کشور است (هیأت استانداردهای حسابداری مالی آمریکا،1978، 30)[2].

ازآنجائیکه سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان دو گروه اصلی برون سازمانی استفاده کنندگان اطلاعات مالی بشمار می روند وتهیه و فراهم کردن اطلاعات مربوط برای این دو گروه یکی از رسالت های اصلی مدیریت و سیستم های حسابداری می باشد ، لذا توجه ویژه به نوع نیازهای اطلاعاتی این افراد ضرورت دارد.

با توجه به اینکه استفاده کنندگان مزبور گزارشهای مالی را به عنوان یکی از منابع اصلی اطلاعات مالی در مورد واحد های اقتصادی ملاک تصمیم گیری قرار می دهند ، بنابراین گزارشگری مالی براساس نظر هیئت استاندارد های مالی  باید اطلاعاتی را فراهم سازد که برای سرما یه گذاران و اعتبار دهندگان بالفعل و بالقوه و سایر استفاده کنند گان در تصمیم گیری های سرمایه گذاری و اعطای اعتبار وسایر تصمیمات مشابه مفید واقع شود ( همان منبع،30)3.

گزاشگری مالی تخصیص منابع سرمایه در یک شرکت تجاری و قابلیت سوددهی آن را افشا می نماید. بدیهی است اصل افشا به عنوان یکی از اصول حسابداری ، کلیه واقعیت های با اهمیت و مربوط در رابطه با رویدادها و فعالیتهای واحد تجاری را بیان می نماید.

اصل افشا ایجاب می نماید که صورت های مالی به گونه ای  تهیه و ارائه شود که از لحاظ اهداف مربوط در صورت های مالی به گونه ایست که ازیک طرف امکان اتخاذ تصمیمات آگاهانه برای استفاده کنندگان را فراهم نموده و از طرف دیگر باعث گمراهی آنان نشود.

محققین در حوزه افشاء گزارشگری مالی به منظور سنجش میزان افشاء و تاثیر آن بر تصمیمات سرمایه‌گذاران از انواع مختلفی از عوامل تاثیرگذار برافشاء اطلاعات مالی بهره‌برده‌اند. سیر تاریخی تحقیقات صورت گرفته در حوزه افشاء اطلاعات مالی نشان می‌دهد که این عوامل در چهار حوزه کلی شامل حوزه اول استفاده از متغیرهای تراز نامه‌ای (متغیرهای مرتبط به حجم و فعالیت شرکتها) و رابطه آن با کفایت افشاء اطلاعات مالی  حوزه دوم، رابطه بین متغیرهای سود و زیانی (عملکردی)با سطح افشای گزارشگری مالی ، حوزه سوم ترکیبی از متغیرهای سود و زیانی و ترازنامه‌ای برای سنجش میزان افشای گزارشگری مالی شرکت ها  و حوزه آخر رابطه بین متغیرهای کیفی و متغیرهایی غیر از متغیرهای فوق‌الذکر مانند ماهیت و نوع صنعت، نوع موسسه حسابرسی کننده، اعضای حرفه‌ای و غیر حرفه‌ای هیئت مدیره، وجود یا عدم وجود سهامدار نهادی با میزان افشای گزارشگری مالی قابل تقسیم‌بندی هستند . اما در این پژوهش سعی خواهد شد با توجه به تمامی موارد ذکر شده فوق و در بخش پیشینه تحقیق، صرفاً از شاخص‌های سنجش بکارگیری دارایی ها  به ویژه نسبت‌های فعالیت شرکت‌ها برای بررسی سطح افشاء گزارشگری مالی استفاده شود

 

 

 

 

 

 

 

 


 

 

 

 

 

 

 

 

 

    فصل اول کلیات تحقیق

 

 

 

 

 

 

 

 

        1-1 مقدمه

ایجاد­­ و توسعه روز افزون مؤسسات بزرگ تولیدی و بازرگانی از خصوصیات بارز عصر ما است. وجود اطلاعات مالی شفاف و قابل مقایسه رکن اصلی پاسخگویی وتصمیم گیری های اقتصادی آگاهانه است. صاحبان سرمایه، اعتبار دهندگان و سایر استفاده کنندگان برای تصمیم گیری در زمینه خرید، فروش و نگهداری سهام، اعطای وام و دیگر تصمیم های اقتصادی مهم به اطلاعات مالی مربوط و قابل فهم نیاز دارند. اطلاعات مالی و گزارشگری سالیانه یک واحد انتفاعی، جزء اساسی ترین اطلاعاتی هستند که شالوده بسیاری  از تصمیم گیری های سرمایه گذاران و قضاوت های استفاده کنندگان را تشکیل می دهند. نقش اصلی گزارشگری مالی، انتقال اثربخش اطلاعات به افراد برون سازمانی به روشی معتبر و به موقع  است، که این امر در سایه شفافیت گزارشگری و افشا با کیفیت اطلاعات مالی تحقق می یابد. مرور مطالعات گذشته نشان می دهد شفافیت و کیفیت افشای اطلاعات مالی واحدهای اقتصادی ، تاثیرات مهمی بر استراتژی های سرمایه گذاران گذاشته است. 

در این تحقیق ارتباط بین نسبت های فعالیت و میزان افشای اطلاعات در صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بازار بورس تهران بررسی می شود. در این فصل از تحقیق تلاش شده است که کلیات تحقیق شامل مسأله، هدف، فرضیه ها و روش تحقیق، جامعه آماری و واژگان کلیدی تحقیق ارایه گردد. 

 

2-1 تاریخچه مطالعاتی

هر تحقیقگری باید پیش از اقدام به تحقیق از تلاش‌های علمی انجام شده در مورد موضوع تحقیق خود آگاهی کافی پیدا کند و از زمینه‌ها، روش‌ها، دیدگاه‌ها، و نتایج اقدامات انجام شده اطلاع داشته و از آن استفاده کند.

 

بر همین اساس بخش مذکور را به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم نموده و پس از بررسی نمونه تحقیقهای انجام شده در داخل کشور به بررسی موضوعات مرتبط با تحقیق در خارج از کشور می پردازیم.

افزایش نیاز سرمایه گذاران به استفاده ی از گزارش های ارائه شده توسط شرکت ها باعث گردیده است که از دهه ی 1960 تاکنون تحقیق های زیادی پیرامون افشا و کیفیت گزارشگری انجام پذیرد که در ادامه به تحقیق های صورت گرفته ی داخلی و خارجی اشاره می شود . ناگفته نماند تحقیق های صورت گرفته در این  مقوله پیرامون دو جنبه می باشد : تحقیق های تئوریک انجام شده توسط صاحب نظران حوزه ی تئوری افشا که فاقد شواهد تجربی می باشد و تحقیق های  عملی انجام گرفته توسط محققین به استناد داده ها و شواهد تجربی شرکتها. در ابتدا به تحقیق های صورت گرفته در خارج از کشور پرداخته می شود؛ در این خصوص قابل ذکر است  تحقیق های مزبور به ترتیب اهمیت و میزان مربوط بودن با موضوع تحقیق حاضر ارایه خواهد شد.

همانطوری که در بالا اشاره شد رفتار افشای اطلاعات حسابداری، حداقل از دهه 1960 میلادی مورد توجه محققان قرار گرفته است. از دیدگاه تحقیق حاضر، تحقیقات مربوط به افشا را می‌توان به دو گروه تقسیم کرد. گروه اول تحقیقات پرسش‌نامه‌ای است که طی آن، محققان بدلیل فقدان شاخص‌های افشا در جامعه آماری خود، شاخص‌هایی را برای رتبه‌بندی موارد افشا، طراحی و آزمونهای آماری مربوط به رتبه‌بندی افشا را اجرا کرده‌اند. تحقیقات سرف (1961)[3]، سینگوی و دسای(1971) [4]، بازبی (1974) [5] نشان می‌دهد که استفاده‌کنندگان صورتهای مالی برای موارد افشا، ارزشهای متفاوتی قائل هستند.

در گروه دوم از تحقیقات مزبور، برای اندازه‌گیری میزان اطلاعاتی که افشای آنها در گزارشهای سالانه، اجباری یا اختیاری بوده و یا مجموع آنها، از نوعی شاخص استفاده شده است. تحقیقات کوک (1992) [6] و والاس و همکاران نمونه‌هایی از گروه دوم می‌باشند (ثقفی و رضا زاده، 1382، ص 24)5.

 

 

3-1 بیان مسأله تحقیق

در دهه‌های اخیر، کفایت افشاء[7] و شفافیت[8] گزارشگری تأثیرات مهمی بر استراتژیهای سرمایه‌گذاران داشته است. امروزه توسعه اقتصادی بر پایه دسترسی به منابع مالی برای سرمایه‌گذاران استوار است. افزایش روزافزون تحقیقات در این حوزه نشان می‌دهد که کیفیت اطلاعات مالی شرکتها جزو عوامل اساسی تأثیرگذار بر تصمیمات سرمایه‌گذاران می‌باشد. تصمیم سرمایه‌گذاران درخصوص سرمایه‌گذاری، به نوبه خود به وجود گزارشگری مالی مناسب بستگی دارد. گزارشگری مالی تخصیص منابع سرمایه در یک شرکت تجاری و قابلیت سوددهی آن را افشاء می‌نماید، بنابراین افشای کامل اطلاعات مالی برای استفاده‌کنندگان از صورتهای مالی، امری ضروری بشمار می‌رود، ضمن آنکه عدم افشای کامل اطلاعات در گزارشهای مالی گمراهی استفاده‌کنندگان را در پی خواهد داشت. بدیهی است اصل افشاء بعنوان یکی از اصول حسابداری، کلیه واقعیتهای بااهمیت و مربوط در رابطه با رویدادها و فعالیتهای تجاری را بیان می‌نماید. افشای کافی، افشای مناسب و افشای کامل، اصطلاحاتی است که در کتب و مقالات حسابداری و حسابرسی برای توصیف افشا مورد استفاده قرار گرفته‌اند، اما متداولترین نظریه درخصوص افشاء، افشای کافی می‌باشد که حاکی از حداقل افشای مورد نیاز است. افشای مناسب بر برخورد یکسان با کلیه استفاده‌کنندگان بالقوه درخصوص افشای اطلاعات مالی دلالت می‌نماید. ارائه کلیه اطلاعات به گونه‌ای که تصویر کاملی از فعالیتها و رویدادهای مالی واحد تجاری را بیان نماید حاکی از افشای کامل می‌باشد. اگرچه ضروری است صورتهای مالی بنحو کافی افشاء شود اما نباید حاوی اطلاعات بیش از حد و بی‌اهمیت باشد زیرا ممکن است توجه استفاده‌کنندگان صورتهای مالی به اطلاعات جزئی و کم‌اهمیت معطوف و درنتیجه رویدادها و عملیات بااهمیت نادیده گرفته شود(عالی ور، 1375،104)3.

اگرچه افشای کافی در گزارشهای سالانه نقش اساسی در تصمیم‌گیریهای صحیح و آگاهانه گروههای مختلف بخصوص سرمایه‌گذاران دارد. اما تحقیقات انجام شده در کشورهای مختلف بعضاً نشان داده است که واحدهای اقتصادی بدون فشارهای دولت و الزامات قانونی و حرفه‌ای، تمایلی به افشای کافی اطلاعات مالی ندارند. در این راستا، قانون جدید بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران مصوب آذرماه 1384 نیز با توجه بسیار به مباحث افشا کافی، شفافیت و اطلاع رسانی همراه بوده به گونه ای که فصل پنجم این قانون مشتمل بر 6 ماده و دو تبصره به اطلاع رسانی در بازارهای اولیه و ثانویه اختصاص یافته است. لذا مساله اساسی این تحقیق، بررسی رابطه بین میزان افشاء در صورتهای مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با نسبتهای متداول فعالیت (شاخصهای استفاده از داراییها) می‌باشد.

در این تحقیق، باتوجه به موضوع آن که "بررسی رابطه نسبتهای فعالیت[9] شرکتها با سطح افشای اطلاعات در صورتهای مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران" است سعی می‌شود تا رابطه بین میزان افشاء در گزارشگری مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با متداولترین نسبتهای فعالیت (شاخصهای استفاده از داراییها[10]) یعنی نسبت فروش به سرمایه در گردش[11]، نسبت فروش به داراییهای ثابت[12] ، نسبت فروش به کل داراییها[13] و نسبت فروش به حقوق صاحبان سهام[14] (ارزش ویژه) مورد بررسی قرار گیرد.  

 

4-1چارچوب نظری تحقیق

انجمن حسابداری آمریکا[15]  افشاء را به جریان اطلاعات از قلمرو خاص به قلمرو عام قلمداد می‌نماید. واژه افشا در حسابداری یکی از اصول اساسی است و بعنوان اصل افشاء[16] شناخته می‌شود که کلیه واقعیتهای بااهمیت و مربوط درباره رویدادها و فعالیتهای مالی واحد تجاری به ویژه شرکتهای سهام عام را در بر می‌گیرد. درخصوص افشاء پنج پرسش اساسی به شرح ذیل مطرح است:

  • اطلاعات مالی برای چه اشخاصی افشاء شود؟
  • هدف از افشای اطلاعات چیست؟
  • چه میزان از اطلاعات بایستی افشاء شود؟
  • چگونه اطلاعات مالی باید افشاء شود؟
  • خصوصیات کیفی مرتبط با ارائه اطلاعات چگونه باشد؟

 

در پاسخ به پرسش اول، شایان ذکر است مطابق با پاراگراف 30 بیانیه هیأت استانداردهای حسابداری مالی آمریکا[17] گزارشهای مالی اساساً برای صاحبان سهام، سایر سرمایه‌گذاران و اعتباردهندگان بالفعل و بالقوه تهیه می‌شود. این بیانیه در ادامه هدف از افشاء اطلاعات مالی برای این استفاده‌کنندگان را، ارزیابی عملکرد واحد تجاری، قضاوت در مورد چگونگی استفاده واحد تجاری از منابع موجود و پیش‌بینی روند سودآوری واحد تجاری در آینده می‌داند. اما در پاسخ به این پرسش که "چه میزان از اطلاعات لازم است افشاء شود؟" تنها به خبرگی استفاده‌کننده از گزارشهای مالی بستگی دارد. در پاراگراف 34 بیانیه FASB در این زمینه آمده است:

"افشای اطلاعات باید برای کسانی که قدرت فهم فعالیتهای تجاری و اقتصادی را دارند و مایلند این اطلاعات را با جدیت تمام مطالعه نماینده قابل درک باشد."

چگونگی افشاء اطلاعات مالی و خصوصیات کیفی مرتبط با اطلاعات مالی بر اساس ضوابط تعیین شده توسط بازارهای سرمایه و قوانین و مقررات موضوعه تعیین گردیده است. مراجع مختلف حسابداری در شکل‌دهی به معیارهای افشاء مناسب اطلاعات مالی، پیشنهاد کرده‌اند که علاوه بر صورتهای مالی، افشاء جداگانه مؤلفه‌های مهم مربوط به سرمایه در گردش، ارائه یادداشتهای همراه به منظور تحقق افشاء اطلاعات کافی، اطلاعات مربوط به مبانی ارزیابی داراییهای اصلی، بدهیهای احتمالی، تعهدات اساسی بلندمدت، تغییرات در اصول و رویه‌های حسابداری و بدهیهای بلندمدت و افشاء رویدادهای آتی نیز باید صورت پذیرد (نوری فرد، 1377، ص61)2.

نسبت های فعالیت (شاخص های بکارگیری دارایی )، مشخصه‌هایی هستند که بوسیله آنها شرکتها می‌توانند در طول زمان عملکرد خود را نشان دهند. زمانی که شرکتی، فروش نسبتاً بالایی داشته باشد، با مشتریان زیادی سر و کار پیدا خواهند کرد و درنتیجه مجبور است نیازهای اطلاعاتی آنها را برطرف نماید. نسبت فروش به سرمایه در گردش شاخصی است که مبالغی از نقدینگی مورد نیاز را در سطح معینی از فروش نشان می‌دهد. نسبت فروش به دارایی ثابت و نسبت فروش به کل داراییها بیانگر این مطلب است که شرکت در جریان درآمدزایی، چه میزان در دارایی ثابت و یا کل داراییها سرمایه‌گذاری نموده است. از شاخص نسبت فروش به حقوق صاحبان سهام نیز برای تعیین مبالغی از حقوق صاحبان سهام استفاده می‌شود که بایستی به موازات نوسانات حجم فروش در یک صنعت نگهداری شود.

شاخص‌های فوق‌الذکر، معیارهای خاصی از موفقیت در بازار می‌باشند. مطلوب بودن شاخصهای فوق موجب برانگیخته شدن مدیران برای گزارش اطلاعات بیشتر و جزیی‌تری خواهد بود زیرا این اطلاعات را جهت اطمینان دادن به مشتریان و سرمایه‌گذاران و جذب آنان ارائه خواهند داد.

 

5-1 فرضیه های تحقیق

باتوجه به مطالب پیش گفته و به منظور بررسی معنادار بودن رابطه بین نسبت فروش به سرمایه در گردش، نسبت فروش به داراییهای ثابت، نسبت فروش به کل دارایی و نسبت فروش به حقوق صاحبان سهام با سطح افشای کافی صورتهای مالی، فرضیه‌هایی به شرح زیر تدوین شده است:

فرضیه اصلی: بین نسبت های فعالیت و میزان افشای کافی در صورت های مالی رابطه معناداری وجود دارد.

فرضیه های فرعی:

  • بین نسبت فروش به سرمایه در گردش و افشای کافی در صورتهای مالی رابطه معناداری وجود دارد.
  • بین نسبت فروش به داراییهای ثابت و افشای کافی در صورتهای مالی رابطه معناداری وجود دارد.
  • بین نسبت فروش به کل داراییها و افشای کافی در صورتهای مالی رابطه معناداری وجود دارد.
  • بین نسبت فروش به حقوق صاحبان سهام و افشای کافی در صورتهای مالی رابطه معناداری وجود دارد.

 

6-1 اهمیت و ضرورتتحقیق

تحقیقات زیادی که در خصوص بررسی سطح افشای گزارشگری مالی توسط تحقیقگران متعدد صورت گرفته، خود دلیلی محکم بر اهمیت موضوع و بیانگر این مطلب است که کفایت افشا به سرمایه گذاران و اعتباردهندگان در آگاهی از دورنمای  شرکت ها، تخصیص بهینه منابع و آگاهی از عملکرد مدیریت شرکت ها، کمک می کند.

 

با توجه به مطالب بیان شده در رابطه با موضوع تحقیق مشخص می شود که موضوع افشای اطلاعات تنها محدود به قشر معدودی از استفاده کنندگان صورت های مالی نمی شود بلکه این موضوع دربرگیرنده طیف وسیعی از افراد جامعه از جمله مجامع حرفه ای، اعتباردهندگان، دولت، سرمایه گذاران وسایر تصمیم گیرندگان مالی می باشد. امروزه با توجه به رونق گرفتن بورس اوراق بهادار تهران بیش از پیش نیاز به انجام چنین تحقیقاتی احساس می شود. ضرورت آندسته از تحقیقات تجربی که در دهه های اخیر در رابطه با موضوع افشای اطلاعات در صورت های مالی انجام گرفته، امروزه بیش از هر زمان دیگری معلوم شده و در بازار سرمایه گذاری ایران می تواند راهگشای تصمیم گیرندگان و سرمایه گذاران باشد. به خصوص آنکه استانداردهای حسابداری مالی ایران دارای عمری کوتاه و در ابتدای راه است. امید است یافته های این تحقیق بتواند در تدوین و تخصصی نمودن مقررات و استانداردهای افشای اطلاعات، با توجه به شاخص های بکارگیری دارایی ها و منابع شرکت ها ( نسبت های فعالیت ) نیزکمک کند.

از آنجایی که تاکنون در ایران تاثیر شاخص های بکارگیری دارایی ها و منابع شرکت ها ( نسبت های فعالیت )  بر میزان افشای اطلاعات مالی صورت نگرفته ، لذا صحت و سقم این روش در ایران مطالعه نشده است و به همین دلیل مساله اصلی این تحقیق، بررسی رابطه بین میزان افشاء در گزارشگری مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با متداولترین نسبتهای فعالیت (شاخصهای استفاده از داراییها[18])می باشد.  اهمیت این تحقیق و  دلیل تمرکز بر کفایت افشا در این است  در ایران،  در راستای اجرای اصل 44 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و فرآیند خصوصی سازی صنایع ایران و جلب مشارکت عمومی در اداره ی ‌شرکت ها، ارایه ی اطلاعاتی از کیفیت افشا به منظور اتخاذ تصمیم های منطقی در مورد سرمایه گذاری در سهام شرکت های قابل واگذاری، بسیار اثرگذار خواهد بود.

 

7-1 اهداف تحقیق

هدف اصلی در این تحقیق کمک به تدوین استانداردهای افشا در ایران باتوجه به ویژگیهای نسبت فعالیت شرکتها می‌باشد زیرا اگر بین نسبتهایی که در بالا اشاره شد با افشای کافی در صورتهای مالی رابطه سیستماتیک وجود داشته باشد، می‌توان نتیجه گرفت که تفاوت در میزان افشا در صورتهای مالی سالانه، ناشی از تفاوت در نسبتهای فعالیت (شاخصهای بکارگیری داراییها) شرکتها است. از این رو در تدوین استانداردهای حسابداری باید افشا  لحاظ گردد. از طرفی استفاده‌کنندگان از صورتهای مالی تمایل دارند به اطلاعات صورتهای مالی بنا بر اصل افشا یعنی حداقل افشاهای مورد نیاز (افشای کافی) دسترسی داشته باشند. چه معیاری می‌تواند مبنای میزان افشای کافی در صورتهای مالی باشد؟ آیا متغیرهای مختلف برای برآورد سطح افشا توانایی یکسانی دارند؟ و آیا یکی از آنها نسبت به سایر متغیرها برتری فاحشی دارد؟

با توجه به مطالب پیش گفته در این تحقیق 4 هدف اصلی را در نظر گرفته‌ایم که به شرح ذیل‌اند:

  • آیا نسبت فروش به سرمایه در گردش با سطح افشای کافی صورتهای مالی رابطه معناداری دارد؟
  • آیا نسبت فروش به داراییهای ثابت با سطح افشای کافی صورتهای مالی رابطه معناداری دارد؟
  • آیا نسبت فروش به کل داراییها با سطح افشای کافی صورتهای مالی رابطه معناداری دارد؟
  • آیا نسبت فروش به حقوق صاحبان سهام با سطح افشای کافی صورتهای مالی رابطه معناداری دارد؟

 

8-1 حدود مطالعاتی

قلمرو تحقیق از بعد مکانی، زمانی و موضوعی به شرح ذیل است.

 

1-8-1  قلمرو مکانی تحقیق

از آنجایی که صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بازار اوراق بهادار تهران، قابل دسترسی، دستیابی و حسابرسی شده می باشند و می توان آنها را در بانک های اطلاعاتی رایانه ای  و سایر منابع اطلاعاتی نظیر تارنمای سازمان بورس و ارواق بهادار تهران یافت، لذا قلمرو مکانی این تحقیق، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هستند.

 

 

 

 

2-8-1 قلمرو زمانی تحقیق

قلمرو زمانی تحقیق شامل دوره زمانی 1382 الی 1387 است.

 

3- 8-1  قلمرو موضوعی تحقیق

قلمرو موضوعی تحقیق شامل بررسی ارتباط بین نسبت های فعالیت و میزان افشای اطلاعات در صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بازار بورس تهران می باشد.

 

9-1- تعریف واژه ها و اصطلاحات تحقیق

واژه های کلیدی تحقیق به شرح زیر است.

افشا [19] : نمایش واضح یک واقعیت یا یک وضعیت در ترازنامه و یا صورت های مالی و یادداشت های همراه آنها و یا در گزارش حسابرسی (کوهلر و اریک لوئیس،1975،176)[20].

صورت های مالی[21] :  عبارت است از مجموعه اطلاعاتی تلخیص شده وطبقه بندی شده در باره وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطاف پذیری مالی واحد تجاری[22].

 نسبت های فعالیت[23] :  در این تحقیق نسبت فروش به سرمایه در گردش، نسبت فروش به داراییهای ثابت، نسبت فروش به کل دارایی و نسبت فروش به حقوق صاحبان سهام به عنوان نسبت های فعالیت ( شاخص های بکارگیری داراییها ) تلقی می گردد[24].

 

 


   

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل دوم مروری بر ادبیات تحقیق

 

 


 

 

 

 

 

 

 

 
1-2 مقدمه

اندیشه‌ی بشری در طول تاریخ به دنبال درک حقیقت و کشف علل و چگونگی وقوع رویدادها از طریق مشاهده ،تجزیه وتحلیل و ثبت آنها بوده که ارمغان آن رشد شاخه های گوناگون دانش در جریان تحولات خروشان علمی و فرهنگی بوده است. بی شک دستیابی به این امر در سایه تحقیق های تجربی رشد و ظهور یافته است.

 

تحقیق در فرایند تصمیم گیری افراد ممکن است موجب بهبود و کیفیت تصمیم های سرمایه گذاری شود و تخصیص منابع اقتصادی به نحو بهتری صورت پذیرد و درنتیجه وضع سرمایه گذاران بهتر شود. زیرا سرمایه گذاران می توانند بهترین ترکیب را برای مجموعه سرمایه گذاری خود به دست آورند.

 

 اطلاعات و گزارش های مالی شرکت ها مهم ترین عامل در تصمیم سرمایه گذاران می باشد .  سرمایه گذار باید فرایند گزارشگری  مالی شرکت ها را به طور صحیح درک نماید. به نظر می رسد مهم ترین راه برای بهبود بخشیدن به کیفیت تصمیم های سرمایه گذاری و کاهش هزینه پردازش اطلاعات، تدوین مدل های تصمیم گیری می باشد که اطلاعات موجود را دریافت و پردازش نمایند. امروزه توسعه اقتصادی بر پایه دسترسی به منابع مالی برای سرمایه‌گذاری استوار است. تصمیم سرمایه‌گذاران به سرمایه‌گذاری منابع خود در شرکتها، به نوبه خود به وجود گزارشگری مالی مناسب در شرکت بستگی دارد.

 

گزارشهای مالی، تخصیص منابع سرمایه در یک شرکت تجاری و قابلیت سوددهی آن را افشا می‌نمایند. این اطلاعات اقتصادی به شناخت وضعیت مالی و سلامت یک واحد تجاری کمک می‌کند. از آنجا که تصمیمات سرمایه‌گذاری وابسته به اطلاعاتی است که در اختیار آنها قرار می‌گیرد و گزارش دهی مالی نیز هدف خود را کمک به فرآیند تصمیم‌گیری افراد ذینفع نظیر: سرمایه‌گذاران، وام دهندگان و بستانکاران قرار داده است، بنابراین یک گزارش ویژه و مناسب باید این موضوع را بدرستی منعکس سازد که منابع سرمایه‌ای شرکت تا چه حد بنحو مطلوب بکار گرفته می‌شوند.

 

باتوجه به نیازهای روزافزون استفاده‌کنندگان از صورتهای مالی، این استفاده‌کنندگان بطور چشمگیری به گزارش فعالیتهای مالی شرکتهای تجاری علاقه‌مند شده‌اند. پاسخگویی به این نیازهای رو به افزایش، افشا اطلاعات مربوط به فعالیتهای واحد تجاری را ضروری نموده است.

 

 

2-2-تعاریف مختلف افشا

مطابق تارنمای جهانی فرهنگ لغت انگلیسی وردنت [25] افشا [26] در لغت به معنی "آشکار کردن اطلاعات به مفهوم وسیع کلمه است". همچنین مطابق تارنمای جامع ویکیپدیا [27] افشا یعنی" آشکارساختن اطلاعاتی که بطور عادی محرمانه هستند که این افشا به طور اختیاری و یا مطابق قوانین  و مقررات موضوعه  و یا طبق عرف جامعه انجام می پذیرد". طبق فرهنگ لغت کهلر نیز افشا عبارت است از "نمایش واضح یک واقعیت یا یک وضعیت در ترازنامه و یا صورتهای مالی دیگر و یادداشتهای همراه آنها و یا در گزارش حسابرسی" (کوهلر و اریک لوئیس، 1975، 176)[28].

 

انجمن حسابداری امریکا [29]  افشا را چنین تعریف می‌کند:

 

"جریان اطلاعات از قلمرو خاص به قلمرو عام".

 

 

3-2- اصل افشا

واژه افشا در حسابداری یکی از اصول اساسی است و بعنوان اصل افشا [30] شناخته می‌شود که کلیه واقعیتهای بااهمیت و مربوط درباره رویدادها و فعالیتهای مالی واحد تجاری به ویژه شرکتهای سهامی عام را در بر می‌گیرد. اصل مزبور ایجاب می‌کند که صورتهای مالی به گونه‌ای تهیه و ارائه شود که از لحاظ هدفهای گزارشگری مالی قابل فهم، آگاه‌کننده و حتی‌الامکان کامل باشد. به بیان دیگر، گزارشگری مالی بر ارائه اطلاعات کافی و مفهوم در صورتهای مالی تأکید کرده و خواستار افشای اطلاعات مربوط در صورتهای مزبور به گونه‌ای است که از یک طرف، امکان اتخاذ تصمیمات آگاهانه را برای استفاده‌کنندگان صورتهای مالی فراهم کند و از طرف دیگر، باعث گمراهی آنان نشود. اصل افشا در حسابداری واژه‌ای فراگیر بوده و تقریباً تمامی فرآیند گزارشگری مالی را در بر می‌گیرد. قسمت اعظم این گزارشگری مالی را صورتهای مالی[31] تشکیل می‌دهد. هدف صورتهای مالی عبارت از ارائه اطلاعاتی تلخیص و طبقه‌بندی شده درباره وضعیت مالی[32] ، عملکرد مالی [33]  و انعطاف‌پذیری [34]  مالی واحد تجاری است که برای طیفی گسترده از استفاده‌کنندگان صورتهای مالی در اتخاذ تصمیمات اقتصادی مفید واقع گردد. لذا افشا به معنی آشکار نمودن اطلاعات مالی درباره یک واحد انتفاعی در قالب گزارشهای مالی و معمولاً سالیانه می‌باشد.

 

 

4-2-پرسش های اساسی مطرح شده در حوزه افشا (مبانی نظری)

به مثابه یک واقعیت، بحث جنجال برانگیزی پیرامون ماهیت افشا وجود دارد. درباره اینکه افشا یک هدف [35] ، یک اصل[36] یا یک مفهوم زیربنایی[37] ویا یک مفهوم قراردادی [38] است اختلاف نظر وجود دارد. در واقع افشا مفهومی فراتر از یک اصل است. افشا به مثابه نوعی ارتباط بین مفاهیم زیربنایی، اصول حسابداری واهداف حسابداری می باشد. افشا ابزاری برای نیل به اهداف حسابداری است. در مفاهیم نظری حسابداری، افشا فرآیندی است که اهداف  و ویژگی های کیفی اطلاعات حسابداری را در می گیرد. این اهداف  و ویژگی های کیفی شامل قابلیت درک [39]، مربوط بودن [40]، اهمیت [41] ، قابلیت اعتماد [42]  و قابلیت مقایسه [43] اطلاعات حسابداری می باشند.

 

 

 

هدف این بخش بحث و تبادل نظر در خصوص پرسش های اساسی مطرح شده در حوزه افشا می باشد. در طول پاسخ دهی به این پرسش ها  مبانی نظری اصل افشا بررسی شده و اهداف کلی این اصل بیان خواهد شد.

 

این پرسشهای اساسی به شرح ذیل می‌باشند:

 

  • اطلاعات مالی برای چه اشخاصی افشا شود؟
  • هدف از افشای اطلاعات مالی چیست؟
  • چه میزان از اطلاعات لازم است افشا شود؟
  • چگونه اطلاعات مالی باید افشا شود؟
  • خصوصیات کیفی مرتبط با ارائه اطلاعات چگونه باشد؟

 

 

1-4-2- اطلاعات مالی برای چه اشخاصی افشا می‌گردد؟

در پاسخ به این سؤال که "اطلاعات مالی برای چه اشخاصی افشا شود"؟ می‌توان گفت که گزارشهای مالی اساساً برای صاحبان سهام [44] ، سایر سرمایه‌گذاران [45] و اعتبار دهندگان [46] تهیه و ارائه می‌شود. نظر هیأت استانداردهای حسابداری مالی در این زمینه چنین است:

 

"گزارش مالی باید اطلاعاتی را فراهم کند که برای سرمایه‌گذاران، اعتبار دهندگان فعلی و بالقوه و سایر استفاده‌کنندگان در تصمیم‌گیریهای معقول سرمایه‌گذاری، اعطای اعتبار و سایر تصمیمات مشابه مفید واقع شود" (هیأت استانداردهای حسابداری مالی آمریکا،1978، 30) [47].

 

اما کارکنان، مشتریان، ارگانهای دولتی و سایرین نیز بنحوی استفاده کننده گزارشهای مالی می‌باشند. تصمیمات سرمایه‌گذاران اساساً در ارتباط با خرید، فروش یا نگهداری سهام اتخاذ می‌شود و تصمیم‌گیریهای اعتبار دهندگان اساساً به افزایش مدت و میزان اعتبار اعطایی به واحد تجاری مربوط می‌گردد. البته صاحبان سهام در مورد ادامه کار، تشویق یا عزل مدیریت و همچنین تصویب یا رد پیشنهادهای ارائه شده در زمینه ایجاد تغییرات عمده در خط مشی واحد تجاری نیز تصمیماتی اتخاذ می‌نمایند.

 

 

 

 

 

هدفهای افشای اطلاعات برای کارکنان، مشتریان و سایرین بطور مشخص تدوین نشده است. اما فرض بر این است که اطلاعات مفید برای سرمایه‌گذاران و اعتبار دهندگان، برای سایرین نیز مفید است (هندریکسون،1993،852-851) [48].

 

استفاده‌کنندگان صورتهای مالی و نیازهای اطلاعاتی آنها براساس استانداردهای حسابداری ایران (کمیته فنی سازمان حسابرسی، 1380، صص 447-446)[49] به شرح زیر است:

 

سرمایه‌گذاران [50]

 

سرمایه‌گذاران بعنوان تأمین‌کنندگان سرمایه علاقه‌مند به اطلاعاتی در مورد ریسک ذاتی و بازده سرمایه‌گذاریهای خود می‌باشند. آنها به اطلاعاتی نیاز دارند که براساس آن بتوانند در مورد خرید، نگهداری یا فروش سهام تصمیم‌گیری کنند و عملکرد مدیریت واحد تجاری و توان واحد تجاری را جهت پرداخت سود سهام مورد ارزیابی قرار دهند.

 

اعطاکنندگان تسهیلات مالی [51]

 

اعطاکنندگان تسهیلات مالی علاقه‌مند به اطلاعاتی هستند که براساس آن بتوانند توان واحد تجاری را در بازپرداخت به موقع اصل و بهره تسهیلات دریافتی ارزیابی کنند.

 

تأمین‌کنندگان کالا و خدمات و سایر بستانکاران

 

تأمین‌کنندگان کالا و خدمات و سایر بستانکاران به اطلاعاتی علاقه‌مند هستند که آنها را در اتخاذ تصمیم در زمینه فروش کالا و خدمات به واحد تجاری و ارزیابی توان واحد تجاری جهت بازپرداخت بدهیهای خود در سررسید، یاری رساند. بستانکاران تجاری برعکس اعطاکنندگان تسهیلات مالی به وضعیت واحد تجاری در کوتاه‌مدت علاقه‌مند هستند مگر آنکه واحد تجاری از مشتریان عمده آنان بود و ادامه فعالیت آنان به تداوم معاملات با واحد تجاری متکی باشد.

 

مشتریان

 

علاقه مشتریان به کسب اطلاعات در مورد تداوم فعالیت واحد تجاری است، بالاخص زمانی که رابطه آنان با واحد تجاری بلندمدت بوده یا اینکه در حد قابل ملاحظه‌ای به محصولات و خدمات واحد تجاری وابسته باشند.

 

 

 

 

 

کارکنان [52]

 

کارکنان و نمایندگان آنها به اطلاعاتی در مورد ثبات و سودآوری کارفرمایان خود علاقه‌مندند. آنها همچنین علاقه‌مند به اطلاعاتی هستند که آنها را در ارزیابی توان واحد تجاری مبنی بر تأمین حقوق و مزایا، ایجاد فرصتهای شغلی و پرداخت مزایای پایان خدمت یاری دهد.

 

دولت [53]

 

دولت و مؤسسات تابع آن در رابطه با تخصیص منابع علاقه‌مند به فعالیتهای واحد تجاری هستند. آنها همچنین برای تنظیم فعالیتهای واحدهای تجاری، تعیین سیاستهای مالیاتی و تشخیص مالیات و نیز تهیه آمار ملی به اطلاعات واحد تجاری نیاز دارند.

 

 جامعه [54]

 

آحاد جامعه به طرق مختلف تحت تأثیر واحدهای تجاری قرار می‌گیرند. بطور مثال، واحدهای تجاری ممکن است از طریق ایجاد اشتغال و استفاده از محصولات فروشندگان نقش قابل ملاحظه‌ای ایفا کنند. از طریق ارائه اطل

دانلود با لینک مستقیم


بررسی ارتباط بین نسبت های فعالیت و میزان افشای اطلاعات در صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بازار بورس تهران

دانلود مقاله ISI افشای ریسک و هزینه حقوق صاحبان سهام مورد اسپانیایی

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله ISI افشای ریسک و هزینه حقوق صاحبان سهام مورد اسپانیایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

موضوع فارسی :افشای ریسک و هزینه حقوق صاحبان سهام مورد اسپانیایی

موضوع انگلیسی : Risk disclosure and cost of equity The Spanish case 

تعداد صفحه : 31

فرمت فایل :pdf

سال انتشار : 2014

زبان مقاله : انگلیسی

چکیده

در این مقاله ما یک مطالعه تجربی از رابطه
بین افشای ریسک و هزینه حقوق صاحبان سهام. به طور خاص،
بودن هدف دنبال است که در مقابل که آیا هزینه یا نه
رابطه بین دومی و هزینه حقوق صاحبان سهام. و یک
افشای ریسک شرکت به نظر می رسد را به شما معرفی احتمالات ناشناخته و عوامل خطر نه تنها به روز رسانی اطلاعات
در مورد خطرات شناخته شده است.

کلمات کلیدی: هزینه حقوق صاحبان سهام، خطر، خطر ابتلا به گزارش، افشای ریسک


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ISI افشای ریسک و هزینه حقوق صاحبان سهام مورد اسپانیایی