فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره بیت المال در نهج البلاغه

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله کامل درباره بیت المال در نهج البلاغه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره بیت المال در نهج البلاغه


دانلود مقاله کامل درباره بیت المال در نهج البلاغه

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :38

 

بخشی از متن مقاله

بیت المال در نهج البلاغه

 این نوشتار، نگاهى اجمالى به موضوع «بیت المال» در نهج البلاغه دارد. قلمروِ مقاله، تنها، بخشى از سخنان امام على(ع) در نهج البلاغه است، نه تمامى سخنان آن حضرت.
هرچند، گاهى، فرازهاى نقل شده از نهج البلاغه، براى چند عنوان مربوط به بحث، مفید است ولى براى طولانى نشدن نوشته، از تکرار، جز در یک یا دو مورد، خوددارى شده است.
اموال عمومى، به اقسام گوناگونى مانند مشترکات عمومى و مباحات اوّلیه و مجهول المالک و درآمدهاى عمومى، تقسیم مى شود، ولى مقصود از بیت المال، در این نوشته، اموالى است که اختیار هزینه کردن آن، به دست امام است، مانند غنائم جنگى و خراج و جزیه و زکات و صدقات عامه و اوقاف عمومى و ...

الف) جایگاه ثروت در اسلام

بى گمان، از نگاه اسلام، ثروت و مال، در حیات مادّى و معنوى انسانها، نقش اساسى دارد. تا آنجا که در برخى روایات، از «تنگدستى» به «روسیاهى در دنیا و آخرت»[1] و «مرگ سرخ»[2] و «مرگ بزرگ»[3] تعبیر شده است.
در بعضى از روایات، فقر، موجب نقصان در دین و کاهش عقل و تحریک خشم معرفى شده است.[4] از این رو، در دین مقدّس اسلام، به مقوله اقتصادى و معیشتى بشر، در ابعاد مختلف آن، توجّه فراوانى شده است. هرچند مطالب مربوط به اقتصاد، به گونه اى پراکنده و جدا از هم مطرح شده، ولکن بررسى و تحقیقى همه جانبه، نشانه این است که مکتب اسلام، داراى نظام اقتصادى ویژه اى است که از وحى الهى نشأت گرفته و در دامن عصمت، رشد و نمو کرده و از ویژگیهاى بى شمارى برخوردار است.

ب) جایگاه بیت المال

آنچه قابل توجّه و دقّت است، این است که بیت المال، در نظام اقتصادى اسلام، بیشترین مباحث را به خود اختصاص داده و از جایگاهى ویژه برخوردار است. هدف از بیت المال، تأمین اهدافى بلند در حرکت تکاملى انسان به سوى سعادت و معنویّت و قرب الهى است. برخى از آن هدفها چنین است:
1ـ هدایت مردم به سمت اخلاق کریمه و ارزشهاى معنوى.
2ـ استقرار عدالت اجتماعى و اقتصادى در جامعه.
3ـ رشد استعدادها و شکوفایى ابتکار و خلاقیّت انسانها.
4ـ ریشه کن کردن فقر از جامعه.
5ـ رسیدگى به مصالح و منافع محرومان و مستضعفان و ... .

ج) ماهیّت بیت المال

امام على علیه السلام خطاب به عبدالله بن زمعه[5] (از پیروان و یاران آن حضرت) آن هنگام که از او، درخواست کمک مى کند، ماهیّت بیت المال را براى او روشن مى کند. او، بیت المال را نه مال شخصى امام مى داند و نه مالِ فردى از مسلمانان، بلکه بیت المال، از آنِ مسلمانان است که در اختیار امامِ مسلمانان گذاشته مى شود تا به عدل، به مصرف مسلمانان برسد. حضرت مى گوید:
إنَّ هذا المال لیس لی و لا لک! و انَّما هو فی ءٌ لِلمسلمین و جَلْبُ أسیافهم. فإنْ شَرَکْتَهم فی حربهم کانَ لکَ مثلُ حظهم و إلّا فَجَناةُ أیدیهم لا تکون لغیر أفْواهِهمْ[6]؛
این اموال، نه مال من و نه از آنِ توست، بلکه غنیمتى گِردآمده از مسلمانان است که با شمشیرهاى خود به دست آورده اند. اگر تو، در جهاد، همراهشان مى بودى، سهمى چونان سهم آنان مى داشتى و گرنه، دسترنج آنان، خوراک دیگران نخواهد بود.

د) آثار بیت المال

على علیه السلام به بخشى از آثار و نقش بیت المال در زندگى مسلمانان، اشاره کرده است. این آثار، چنین است:

1ـ اصلاح امور

و تَفَقَّدْ أمرَ الخراجِ بما یُصْلِحُ أهلَه! فإنَّ فی صلاحه و صلاحهم صلاحاً لِمَنْ سِواهم و لا صَلاحَ لِمَنْ سِواهم إلّا بهم؛ لأنَّ الناسَ کُلُّهم عِیالٌ على الخراج و أهله[7]؛
خراج (بیت المال) را به گونه اى که وضع مالیّات دهندگان را سامان دهد، وارسى کن! زیرا، بهبودى وضع مالیّات و مالیّات دهندگان، سبب بهبودى امور دیگر اقشار جامعه است و تا امور مالیّات دهندگان اصلاح نشود، کار دیگران نیز سامان نخواهد گرفت؛ زیرا، همه مردم، نانْ خورِ مالیّات و مالیّات دهندگانند.
امام على علیه السلام در این فراز، براى بیت المال، نقش محورى قائل شده و اصلاح تمامى امور را، بسته به اصلاح وضع مالیات و مالیات دهندگان دانسته است و این، نشانه جایگاه بلند بیت المال از نظر اسلام است. اگر دقت شود، حقیقت مطلب، همین است که امام على علیه السلام گفته است. بنابراین، هرچند، اقتصاد، از نگاه امام على علیه السلام آن گونه که مکاتب مادى گرا مى گویند، اصل نیست، اما تأثیر محورى و اساسى آن در اصلاح امور و رفع نابسامانیها مورد تأکید قرار گرفته است.

2ـ رفع نیاز مردم به بیت المال

کلّهم عَیالٌ على الخراج و أهله[8]؛
تمام مردم، نانْ خورِ مالیات و مالیات دهندگانند.
روشن است که هیچ انسانى، به تنهایى، نمى تواند نیازمندیهایش را برآورده کند، از این رو، نیاز به همیارى بیت المال وجود دارد.

3ـ دوام حکومت

و لمْ یستقم أمْرُهُ الاَّ قلیلاً[9]؛
حکومت، با نابودى مالیات (بیت المال)، جز اندکى، دوام نمى آورد.
این مطلب نیز، از بدیهات است که اداره و دوام حکومت، نیازمند بودجه است و یکى از راه حلهاى تأمین هزینه هاى دولت، گرفتن مالیات است. جاى شگفتى از کسانى است که در زمان حاضر، بحث از لزوم گرفتن مالیات براى اداره حکومت را مطرح مى کنند، در صورتى که امام على علیه السلام حدود هزار و چهارصد سال پیش، بر ضرورت مالیات براى استمرار حکومت تأکید کرده است.
یادآورى این نکته لازم است که همان گونه که گرفتن همه مالیات از عواملِ بقاى حکومت است، به ناحق گرفتن آن و یا ظالمانه مصرف شدن اش، سبب سقوط حکومت خواهد شد.

4ـ اصلاح و تقویتِ نیروهاى مسلّح

ثم لا قِوامَ للجنود إلاَّ بما یُخْرِجُ اللهُ لهم من الخَراجِ الذی یَقْوَوْنَ به على جَهادِ عدوِّهم و یعتمدون علیه فیما یُصلحهم و یکونُ مِنْ وَراءِ حاجتهِم[10]؛
سپس سپاهیان اسلام، جز به خراج و مالیّات رعیّت (بیت المال) که با آن، براى جهادِ با دشمن، تقویت گردند و براى اصلاح امور خویش، به آن تکیه کنند و نیازمندیهاى خود را بر طرف سازند، پا نمى گیرند.
از جمله آثار بسیار مهم بیت المال، افزون بر استقلال اقتصادى، استقلال سیاسى است؛ زیرا، تا بودجه و سرمایه، در اختیار دولت نباشد، نمى تواند نیروهاى مسلح را، جذب و تأمین و مجهز به سلاحهاى پیشرفته کند و با نبود نیروى مسلَّحِ مجهز، استقلال سیاسى، تأمین نمى شود.
آیت الله حسن زاده، در تفسیر این فراز، مى نویسد:
اگر بیت المال نباشد، نیروهاى مسلَّح براى تأمین زندگى، باید در پى شغل و کار باشند، در نتیجه، آمادگى براى جهاد با دشمن، از بین مى رود.[11]

ه) راههاى جلب مالیات

یکى از مباحث مهم در دانش اقتصاد، مبحث مالیات است. در این مبحث، مطالب فراوانى مانند تعریف مالیات، ضرورت وجود مالیات، سیر تحول مالیات، و راههاى جلب مالیات، ... مورد بحث و تحقیق قرار مى گیرد.
این مطالب، از چشم مولا على علیه السلام در مدت کوتاه حکومت، مورد غفلت نبود. و در لابه لاى خطبه ها و نامه ها و دیگر گفتارها، به آنها اشاره کرده است. از جمله، در نامه پنجاه و سه، راههاى جلب بهتر مالیات را نشان داده و در آن، بر اصول اسلامى ـ انسانى، مانند «اصل عمران و آباد کردن زمینها» و «اصل رسیدگى به مشکلات و شکایات مالیات دهندگان» و «اصل رعایت و تخفیف مالیات»، تأکید ورزیده است.
هر یک از این اصول، آثار و ثمرات فراوانى در مسایل اجتماعى و اقتصادى و سیاسى در پى دارد و رعایت آنها، نقش بسزایى در تحول و بهبودى سیستم مالیاتى دارد.

1ـ آباد کردن زمین

و لیکُنْ نظرُکَ فی عِمارةِ الأرضِ أبْلَغَ من نظرِکَ فی استجلابِ الخَراج؛ لأنَّ ذالک لا یُدْرَکُ إلّا بالعِمارة و مَنْ طلب الخَراجَ لغیر عمارةٍ أخْرَبَ البلادَ و أهْلکَ العبادَ و لمْ یستَقِمْ أمْرُه إلاّ قلیلاً.[12]
باید تلاش تو در آباد کردن زمین، بیشتر از جمع آورى خراج (مالیات) باشد؛ زیرا، خراج، جز با آبادانى، فراهم نمى شود و هر کسى، بخواهد خراج را بدون آبادانى زمین به دست آورد، شهرها را خراب، و بندگان خدا را نابود، و حکومتش جز اندک مدتى، دوام نخواهد آورد.
آیت الله حسن زاده، در پى شرح این فراز از نهج البلاغه مى نویسد:
امام على، در این بخش، اشاره کرده است که کم درآمدى صاحبان زمین، ناشى از والیان بدى است که تمام همّ و غمّ آنان، جمع آورى مالیات است، بدون رعایت حال رعیّت و کشاورزان.[13]

2ـ رسیدگى به شکایت مالیات دهندگان

فإنْ شَکَوْا ثِقَلاً أوْ عِلّةً أوْ انقطاعِ شِرْبٍ أوْ بالَّةٍ أوْ إحالَةَ الأرضِ اغْتَمَرها غَرَقٌ أوْ أجحفَ بها عطشٌ خَفَّفْتَ عنهم بما تَرْجوُ أنْ یَصْلُحَ به أمْرُهُم.[14]
پس اگر مردم، از سنگینى مالیات یا آفت زدگى یا خشک شدن آب چشمه ها یا کمى باران یا خراب شدن زمینى در سیلابها یا خشکسالى، شکایت کردند، در گرفتن مالیات، تا آن اندازه اى که بفهمى امورشان سامان مى یابد، تخفیف بده.
دهقانان، از همه طبقات، زحمتکش تر و پرتلاش ترند و از سویى، زندگى آنان، اسیر عوامل طبیعى و پدیده هاى جهان طبیعت، همانند خشک سالى، سیل، سرما، گرما است. از این رو، آنان، نیاز بیشترى به توجه و همراهى حکومت دارند.
این فراز از فرمان امام على علیه السلام اشاره به این مطلب دارد.
ابن ابى الحدید، در باره زیاد نگرفتن مالیات و آثار منفى آن مى نویسد:
استاندار اهواز، در حکومت انوشیروان، بیشتر از معمول، مالیات جمع آورى کرد و براى انوشیروان فرستاد. انوشیروان، فرمان داد که آنها را به صاحبانش مسترد کنند. سپس گفت: زیاد کردن ثروت شاه از مالیات نابه حق رعیت، همانند بنا کردن سقفى است بر پایه هاى لرزان و سست.[15]

3ـ عفو از مالیات

و لا یَثْقُلَنَّ علیک شی ءٌ خَفَّفْتَ عنهم به المؤونة عنهم؛ فإنَّه ذُخْرٌ یَعودُونَ به علیک فی عِمارةِ بلادِکَ و تَزیینِ ولایتکَ مع اسْتِجْلابکَ حُسنَ ثَنائهم وَ تَبَجُّحِکَ باستفاضَة العدل فیهم[16]؛
هرگز، تخفیف دادن در مالیات، تو را نگران نسازد؛ زیرا، آن، اندوخته اى است که در آبادانى شهرهاى تو و آراستن ولایتهاى تو، نقش دارد و رعیت، تو را مى ستایند، و تو، از گسترش عدالت میان مردم، خشنود خواهى شد و به افزایش قوّت آنان، تکیه خواهى کرد.
آیت الله حسن زاده، پس از شرح و تفسیر این بخش از فرمایش امام على علیه السلام مى نویسد:
توجه به عمران و شکایات و تخفیف مالیات، براى حکومت، آثار مثبتى را به همراه دارد و والى، از این رهگذر، ضرر و زیان نمى کند؛ زیرا:
اولاً، آبادى بلاد، منافع و سودش، به حکومت و والى نیز خواهد رسید.
ثانیاً، آبادى و عمران سرزمین، زینت و افتخار حکومت به شمار مى آید.
ثالثاً، این کار، موجب مدح و ثناى مردم را نسبت به حکومت و نیز عدالت و اعتماد آنان را فراهم مى کند.
رابعاً، اگر شرایطى پیش بیاید که دولت، محتاج قرض گرفتن از مردم شود و نیازمند فداکارى جانى و مالى آنان باشد، آنان، به راحتى، پاسخ مى دهند.[17]
ابن ابى الحدید، در این بخش، پس از شرح و تفسیر مى نویسد:
در نامه شاپور، پسر اردشیر، به فرزندش، مطالبى همانند فرمایش امیر مؤمنان، یافته مى شود.
او، این نامه را چنین گزارش کرده است:
از وضع خراج و درآمد املاک، بازرسى کن، به وجهى که مایه بهبود خراج دهندگان باشد، زیرا، در بهبودى امر خراج و بهبود حال خراج دهندگان، بهبودى حال دیگران نهفته است و دیگران را، جز بدانها، بهبودى میسر نیست؛ زیرا همه مردم، نان خورِ خراج دهندگانند. و باید توجه تو به آبادى زمین، بیشتر باشد از توجه به جلب خراج، زیرا، خراج جز از زمین آباد، به دست نیاید ....

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره بیت المال در نهج البلاغه

حضرت علی علیه السلام و اهل بیت اسلام در قرآن

اختصاصی از فی فوو حضرت علی علیه السلام و اهل بیت اسلام در قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

حضرت علی علیه السلام و اهل بیت اسلام در قرآن


حضرت علی علیه السلام و اهل بیت اسلام در قرآن

حضرت علی علیه السلام و اهل بیت اسلام در قرآن

15 صفحه

با مطالعه آیات قرآن مجید این حقیقت برای ما آشکار می گردد که خداوند متعال برای شناساندن علی علیه السلام به مردم و بیاان قدر و منزلت اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به مناسبتهای مختلف آیات بسیاری را بر رسول خود نازل فرموده است چنان که پیامبر گرامی می فرماید:

هر آینه قرآن بر چهار بخش نازل شده است: که یک چهارم آن تنها درباره ما اهلبیت است و یک چهارم آن درباره ی دشمنان ما و یک چهارم آن درباره ی حلال و حرام و یک چهارم دیگر آن درباره واجبات و احکام است. و هر آینه خداوند درباره ی آیات بسیار پر معنایی را نازل فرموده است.

از آنجا که مبنای ما بر اختصار است از بیان صدها آیه ای که خداوند متعال درباره علی علیه السلام و اهل بیت پیامبرش اسلام نازل فرموده است فقط به ذکر چند آیه اکتفا می کنیم.


دانلود با لینک مستقیم


حضرت علی علیه السلام و اهل بیت اسلام در قرآن

دانلود تحقیق کامل درمورد غدیر در سیره اهل بیت (ع)

اختصاصی از فی فوو دانلود تحقیق کامل درمورد غدیر در سیره اهل بیت (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد غدیر در سیره اهل بیت (ع)


دانلود تحقیق کامل درمورد غدیر در سیره اهل بیت (ع)

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 31
بخشی از توضیحات:

غدیر در سیره اهل بیت (ع)

غدیر از اساسى‏ ترین برنامه‏هاى پیامبر خدا(ص) براى دوام و عزت و شکوه اسلام و قرآن بود. او در بازگشت از حجة‏الوداع آخرین رسالت ‏خویش را انجام داد. زیرا خدایش فرموده بود:

یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس ان الله لا یهدى القوم الکافرین. (1)

اى پیامبر، آنچه از سوى پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ کن و اگر نکنى پیامش را نرسانده‏اى; خداوند تو را از گزند مردم نگه مى‏دارد. خداوند گروه کافران را هدایت نمى‏کند. (2)

در پى اجراى اوامر پروردگار و معرفى وصى و جانشین خود على‏ بن‏ ابى‏طالب(ع) آیه اکمال دین: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دینا; امروز دین شما را کامل کردم و نعمت‏خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم‏» نازل (3) و روز غدیر جشن ولایت و وصایت‏شد.

اهل بیت پیامبر و امامان بر حق شیعه، که نگاهبان اسلام حقیقى بودند و سعى داشتند آن را از خطرات دور سازند، از هر فرصتى بهره بردند تا غدیر را زنده بدارند و آن خاطره گرامى و به یاد ماندنى را مطرح کنند; زیرا در تابش آفتاب غدیر اهداف والاى پیامبر جامه عمل مى‏پوشد و براى فتنه‏انگیزى کج‏اندیشان فرصت‏باقى نماند.

نگاهى گذرا به سیره فاطمه و امیرمؤمنان - علیهما السلام - و دیگر امامان راستین شیعه ما را با اهمیت واقعه غدیر و نقش عظیم و سرنوشت‏ساز آن هدایت و نیکبختى بشر آشنا مى‏سازد.

راویان، نویسندگان و مفسران اهل سنت و شیعه به واقعه غدیر و آیات نازل شده در آن توجه بسیار داشته‏اند. برخى از علماى شیعه مانند علامه طبرسى روایات (4) نزول آیه تبلیغ (5) در سرزمین غدیر را مشهور دانسته‏اند. از اهل سنت ابوالقاسم عبیدالله بن‏عبدالله حسکانى، از دانشمندان اهل سنت، نیز همین را مطرح مى‏کند. او احادیث غدیر را در دوازده جزوه دسته‏بندى کرده، آن را «دعاء الهداة الى اداء حق الموالاة‏» نامیده است. (6)

ابوالعباس احمد بن‏محمد بن‏سعید مشهور به ابن‏عقده - مورد اعتماد مذاهب چهارگانه اهل سنت - در این باره کتابى به نام «حدیث الولایة‏» (7) تدوین کرده است.

علامه امینى نیز کتاب گرانسنگ «الغدیر» را، در یازده مجلد، به رشته نگارش درآورد. آنچه در مجموعه این آثار جلب توجه مى‏کند موضعگیرى آشکار ائمه اهل بیت - علیهم السلام - در باره این واقعه مهم است، موضعگیریهایى که از اهمیت غدیر و نقش آن در سعادت بشر پرده برمى‏دارد. در این مقاله به بررسى بخشى از این موضعگیریها مى‏پردازیم:

فاطمه زهرا - سلام الله علیها - بر مزار حمزه سید الشهداء (احد)

روزى در احد بر مزار عموى پدرش «حمزه سیدالشهداء» ایستاده بود و عزادارى مى‏کرد. محمود بن‏لبید فرصت را نیمت‏شمرده، پس از عزادارى پرسید: اى دختر پیامبر خدا(ص)، آیا براى امامت و زعامت على بن‏ابى‏طالب(ع) از سخنان پیامبر خدا(ص) دلیلى به یاد دارى؟

فاطمه فرمود:

و اعجبا انسیتم یوم غدیر خم؟... اشهد الله تعالى لقد سمعته یقول: على خیر من اخلفه فیکم و هو الامام و الخلیفة بعدى و سبطاى و تسعة من صلب الحسین، ائمة ابرار، لئن اتبعتموهم وجدتموهم هادین مهدیین و لئن خالفتموهم لیکون الاختلاف فیکم الى یوم القیامة. (8)

شفگتا! آیا حادثه عظیم غدیر خم را فراموش کرده‏اید؟... خدا را گواه مى‏گیرم که خود شنیدم آن بزرگوار مى‏فرمود: على بهترین کسى است که او را در میان شما جانشین خود قرار مى‏دهم، على [علیه السلام] امام و خلیفه بعد از من است.

دو فرزندم حسن و حسین[علیهما السلام] و نه نفر از فرزندان حسین[ع] پیشوایان و امامانى پاک و نیک‏اند.اگر از آنان اطاعت کنید، شما را هدایت‏خواهند کرد و اگر با آنها مخالفت ورزید، تا روز قیامت تفرقه و اختلاف در میانتان حاکم خواهد بود.

على(ع) و استدلال به غدیر

سلیم بن‏قیس هلالى مى‏گوید: در زمان خلافت عثمان، در مسجد النبى(ص) نشسته بودم; جمعى از مردم نیز در مسجد در حال گفتگو بودند. على بن‏ابى‏طالب(ع) به پاخاست، سوابق خویش در خدمت‏به اسلام را برشمرد و همگى بر درستى گفتارش گواهى دادند حضرت در باره روز غدیر خم فرمود:

مردم در باره ولایت و وصایت از پیامبر خدا(ص) پرسیدند، در آن هنگام خداوند به پیامبرش فرمان داد تا خلیفه و جانشین بعد از خود را معرفى کند و توضیح دهد، همان‏طور که درباره نماز، روزه، زکات و حج جزئیات را بیان کرده است. آنگاه امام(ع) ادامه داد: «فنصبنی للناس علما بغدیر خم... فقال(ص): ایها الناس اتعلمون ان الله - عز و جل - مولاى و انا مولى المؤمنین و انا اولى بهم من انفسهم قالوا بلى یا رسول الله. قال(ص): قم یا على، فقمت. فقال: من کنت مولاه فعلى مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه‏». (9)

در غدیر خم پیامبر خدا(ص) مرا چنین معرفى کرد: اى مردم، آیا مى‏دانید که خداوند ولى و سرپرست من است و من ولى و سرپرست‏شما مؤمنان هستم; و من نسبت‏به جانهاى شما از خودتان سزاوارترم؟ همگى پاسخ دادند: چنین است اى پیامبر خدا.سپس فرمود: على به پاخیز. من برخاستم، آنگاه فرمود:

هر کس من ولى و سرپرست او هستم على بن‏ابى‏طالب(ع) بر او ولایت دارد; بار خدایا دوست‏بدار هر که على را دوست دارد، و دشمن بدار هر که على را دشمن مى‏دارد...

ب) حدیث غدیر در معرکه صفین

على(ع) در یکى از روزها در جمع سپاه خود، که گروهى از مهاجرین و انصار (10) نیز در آن به چشم مى‏خوردند از زبان پیامبر خدا(ص) فضایل خویش را برشمرد. آیات شریف «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة... (11) » و «لم یتخذوا من دون الله و لا رسوله و لا المؤمنین ولیجه (12) » را تلاوت کرد و فرمود: مردم پرسیدند یا رسول الله، آیا ولایت اختصاص به بعضى از مؤمنان دارد یا براى عموم است؟ در آن هنگام خداوند فرمان داد تا پیامبرش ولایت را همانند نماز، روزه، زکات و حج توضیح دهد و تبیین کند. در آن وقت پیامبر خدا(ص) در غدیر خم مرا ولى امر مردم قرار داد و چنین خطبه خواند: ان الله ارسلنى برسالة... من کنت مولاه فعلى مولاه... (13)

ج) خطبه غدیریه امیرمؤمنان(ع) در زمان حکومت

در دوره حاکمیت على بن‏ابى‏طالب(ع) اتفاقا روز عید غدیر با جمعه مصادف شد. مسلمانان حضور چشم‏گیرى پیدا کردند و آن حضرت براى اقامه نماز جمعه و خواندن خطبه‏هاى آن در برابر مردم قرار گرفت. حسین بن‏على(ع) مى‏گوید: پنج‏ساعت از روز گذشته بود[قبل از اذان ظهر]، که پدرم خطبه‏ها را آغاز کرد. او نخست‏به حمد و ثناى حضرت حق پرداخت، صفات ربوبى‏اش را برشمرد، حاکمیت مطلق را از آن وى دانست، نعمت‏هایش را مورد توجه قرار داد و بعد خطاب به مردم فرمود: خداوند تعالى امروز دو عید بسیار بزرگ [جمعه و غدیر] را براى شما در یک زمان قرار داده است; دو عیدى که هر یک فلسفه وجودى دیگرى را تکامل مى‏بخشدو به وسیله هر یک هدایت در دیگرى اثر مى‏بخشد... سپس فرمود: توحید و ایمان به یگانگى خداوند پذیرفته نمى‏شود مگر با اعتراف به نبوت پیامبرش محمد(ص) و دین و شریعت محمد(ص) پذیرفته نمى‏شود مگر با قبول ولایت امر کسى که خدا فرمان ولایتش را داده است; و همه این امور سامان نمى‏پذیرد مگر بعد از توسل و تمسک به اهل ولایت.

غدیر از نگاه مولى الموحدین(ع)

على(ع) سپس فرمود: خداوند در روز غدیر (14) آنچه در باره منتخبین خود اراده کرد بر پیامبرش فرو فرستاد، به او فرمان داد تا ولایت و وصایت را ابلاغ کند و مجال را از کافران و منافقان بگیرد نگران گزند دشمنان نباشد.روز غدیر قدر و نزلت‏بسیار دارد، در آن روز گشایشهاى الهى فرا رسیده و حجتش بر همه تمام شده است. امروز روز روشنگرى و اظهار عقیده از جایگاه بلند و روشن است، امروز روز تکامل دین و روز وفاى به عهد است. غدیر روز شاهد (15) [رسول الله(ص)] و مشهود [على بن‏ابى‏طالب(ع)] است، روز در هم ریختن پیمانهاى زیر پرده کفر و نفاق است، روز آشکار شدن حقایق اصیل اسلام است، روز ذلت و خوارى شیطان است، روز استدلال و برهان است، روز جدا شدن صفوف کسانى است که آن را تکذیب مى‏کردند امروز بزرگترین روزى است که عده‏اى از شما از آن اعراض کردید، روز هدایت و امتحان بندگان خداست، روز آشکار شدن کینه‏هاى نهفته در دلها و سینه‏هاست، روز عرضه نصوص [سخنان بدون ابهام پیامبر(ص)] بر افراد مؤمن و دلباخته [اهل الخصوص] است، غدیر روز شیث پیامبر(ع) است، روز ادریس و یوشع و شمعون و ...

منشور علوى(ع) در عید غدیر

امیر مؤمنان(ع) در قسمت آخر خطبه فرمود: رحمت‏خدا بر شما اى مسلمانان، بعد از برگشت از این اجتماع بزرگ امروز [غدیر] را عید بگیرید: [و با انجام امور ذیل آن را بزرگ بشمارید].

الف) نعمت را بر افراد خانواده و خویشاوندانتان گسترش دهید و نیکى و بخشش پیشه کنید. (16)

ب) به برادران دینى خویش به قدر توان نیکى و بخشش کنید. (18و17) وج) خداى را در برابر نعمتهایى که به شما ارزانى داشته، شکرگزار باشید.

د) کنار یکدیگر جمع شوید تا خداوند اجتماع شما را فراگیر و گیراتر سازد.

ه) به یکدیگر نیکى کنید تا خداوند به شما الفت و مهربانى بیشتر عنایت کند.

و) نعمت‏هاى الهى را به یکدیگر تبریک و تهنیت گویید همان طور که خداوند [در این روز] با اعطاى اجر و ثوابى بیش از دیگر اعیاد به شما تهنیت مى‏گوید. بعد فرمود: کمک‏هاى مالى به دیگران در امروز (غدیر) به اموالتان برکت مى‏بخشد و بر عمرتان مى‏افزاید: مهربانى به دیگران سبب رحمت و عنایات حق خواهد شد.

ز) با خوش‏رویى و شادمانى یکدیگر را در آغوش بگیرید.

ح) خداوند را بر توفیقات خویش سپاس گویید.

ط) از فقرا و ضعیفانى که چشم به کمک شما دارند دیدن کنید، به زیارتشان بروید و با آنان در خوراکشان همراه شوید.

بعد حضرت فرمود: یک درهم کمک به فقرا در روز عید غدیر با دویست‏هزار درهم برابر است، بلکه بیشتر خواهد بود.

ى) وقتى یکدیگر را ملاقات کردید مصافحه کنید، به هم تبریک بگویید و سلام کنید، که پیامبر خدا(ص) به من چنین فرمان داد. (19)

 

پى‏ نوشت ها:

1- مائده،67.

2- برابر نقل اسباب النزول واحدى نیشابورى، ص 135 و تفسیر کبیر فخر رازى، ج 12، ص‏49 - 50. شان نزول آیه، غدیر خم و معرفى على بن‏ابى‏طالب(ع) بوده است.

3- درالمنثور، سیوطى، ج 2، ص‏256; تاریخ بغداد، خطیب نیشابورى، ج‏6، ص 290.

4- مجمع‏البیان، علامه طبرسى، ج‏3، 4، ص‏223.

5- مائده،67.

6- شواهد التنزیل، حاکم حسکانى، ج 1، ص 252.

7- الطرائف، سید بن‏طاووس، ج 1، ص 140.

8- بحارالانوار، ج‏36، ص‏353 - 354; اسمى المناقب، علامه شمس‏الدین ابن‏جزرى، ص 32; نهج الحیاه، ص 38.

9- احتجاج طبرسى، ج 1، ص‏213 - 214.

10- ابوهیثم بن‏تیهان، خالد بن‏زید، ابوایوب انصارى، عمار بن‏یاسر و ... مجموعا هفتاد نفر از مهاجرین و انصار بدرى حضور داشتند.

11- مائده، 55.

12- توبه،16.

13- بحارالانوار، ج‏33، ص‏147 -146.

14- از روز غدیر خم در روایت تعبیر به «یوم الدوح‏» شده است که این واژه هم در روایات و هم در اشعار به کار گرفته شده است. (بحارالانوار، ج 94، ص 115).

15 و 16 - تفسیر شاهد و مشهود را مى‏توان در موارد ذیل یافت: اصول کافى، ج 1، ص 425، ح‏69; بحارالانوار، ج 35، ص‏386، ح 1; ج‏36، ص 114، ح 61.

17 و 18 - در ترجمه عبارات تلفیق شده است.

19- بحارالانوار، ج 95، ص 118 - 112، ح 8، مقدارى از خطبه امیرالمؤمنین(ع) توسط امام حسین(ع) نقل شده و ما آن را ترجمه و تلخیص نمودیم.

20- ینابیع المودة، قندوزى حنفى، ج‏3، ص‏153; بحارالانوار، ج 10، ح 5، ص 144 - 138.

21- موسوعة کلمات الامام الحسین(ع)، ص 270; الغدیر، ج 1، ص 198، ح‏9، چاپ چهارم.

22- مائده، 55.

23- مائده،67.

24- فاصله مسجد غدیر با میقات جحفه سه میل (تقریبا 5760 متر) مى‏باشد. (معجم معالم الحجاز، ج 2، ص 124).

25- قلم، 52 - 51.

26- فروع کافى، ج 4، ص‏566; نورالثقلین، ج 5، ص‏399. روایات دیگرى نیز در شان این آیه وارد شده است که همین مضمون را نشان مى‏دهد. ر ک: تفسیر على بن‏ابراهیم; روضه کافى، ص 344، ح 542.

27- وسائل الشیعه، ج‏3، ص‏549، ح 2، ب 61; فروع کافى، ج 4، ص‏566، ح 1; تهذیب الاحکام، ج‏6، ص 18، ح 21، ب‏16; من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص‏559، ح‏3143.

28- تهذیب الاحکام، ج‏6، ص 24، ح‏9، باب‏19; بحارالانوار، ج 94، ص‏9 - 18.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد غدیر در سیره اهل بیت (ع)

دانلود مقاله شرح ابیات مثنوی بیت 1598 تا 1649

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله شرح ابیات مثنوی بیت 1598 تا 1649 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله شرح ابیات مثنوی بیت 1598 تا 1649


دانلود مقاله شرح ابیات مثنوی بیت 1598 تا 1649

 

مشخصات این فایل
عنوان:شرح ابیات مثنوی بیت 1598 تا 1649
فرمت فایل :word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات : 21

این مقاله درمورد شرح ابیات مثنوی می باشد.

 

بخشی از تیترها به همراه مختصری از توضیحات هر تیتر از مقاله شرح ابیات مثنوی

1609) خود بیند دست رفته در ضرر              خون ازو بسیار رفته، بی خبر
نثر: خود می بیند که دست او در ضرر از بین رفته است و در عین بی خبری خون بسیاری از او رفته است.
معنی: بعد از خاتمه نبرد تازه متوجه میشود که دستش در گرماگرم پیکار قطع شده و خون بسیاری نیز از آن رفته است و او در آن حال چیزی حس نمی کرده است.
یکی از اصول مهم در پنج بیت اخیر این است که هرگاه روح انسان بطور عمیق به کار خاصی متمرکز شود از کمند حواس می رهد و ممکن است که چیزی را نشنود یا احساس نکند.*
 در بیان آنکه تن، روح را چون لباسی است و این دست، آستین دست روح است و این پای، موزة پای روح .....

1630) و آن را قراضة‌ خود و مرد                  دست لرزد، پس بریزد زر خرد
نثر: آن زر تو هم قراضه خرد و مرد است و دست تو می لرزد و زر خورد می ریزد.
معنی: و تازه طلایی را هم که تو می خواهی وزن کنی،‌خرد و ریز است. وقتی که بخواهی و آن را وزن کنی. دست می لرزد و خردهای طلا روی زمین پخش میشود.
قراضه : پارة طلا / خرد و مرد : کوچک .........

1636) خو از آن میوه که باد انداختش                                  من نچینم از درخت منتعش
نثر: به جز آن میوه هایی را که باد می اندازد من از درخت منتعش میوه نمی چینم.
معنی: به غیر از میوه هایی که باد روی زمین می اندازد میوه ای از درختان افراشته و بازدار نچینم.
منتعش :‌توانمند ،‌برافراشته

1637) مدتی بر نذر خود بودش وفا                تا در آمد امتحانات قضا
نثر: مدتی بر نذر خود وفادار بود تا زمانیکه امتحانات قضا و قدر شروع شد.
معنی : آن درویش مدتها بر عهد و پیمان خود پایدار ماند تا آنکه امتحان قضای الهی در رسید
قضا : قضا و قدر و سرنویشت

1649) چشم باز و گوش باز و دام پیش                     سوی دامی می پرد با پر خویش
نثر: چشم و گوش او باز است و دام در پیش روی اوست و با پر خویش به سوی دام می‌پرد.
معنی: آن پرنده با اینکه چشم و گوشی باز و هوشیار دارد و دام را در مقابل خود می‌بیند با اینحال با پر و بال خویش به سوی دام قضا و بلا پرواز می کند.

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله شرح ابیات مثنوی بیت 1598 تا 1649