فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کنترل سطح قندخون بیماران دیابتی به کمک منطق فازی

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله کنترل سطح قندخون بیماران دیابتی به کمک منطق فازی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

چکیده- بیماری دیابت به شرایط حادی اطلاق می¬شود که در آن تولید و مصرف انسولین در بدن دچار اختلال شده و در نتیجه¬ غلظت گلوکز در خون افزایش می¬یابد. نگه¬داری سطح گلوکز خون در نرمال¬ترین حد ممکن عوارض بلندمدت ناشی از بیماری دیابت را به¬طور قابل ملاحظه¬ای کاهش داده و منجر به کاهش هزینه¬های مرتبط با این بیماری می¬گردد. در بیماران دیابتی سیستم درونی تنظیم گلوکز که به-درستی عمل نمی¬کند، با یک الگوریتم کنترلی به¬منظور تنظیم سطح گلوکز خون جایگزین می¬شود. برای توسعه¬ی یک الگوریتم کارآمد آشنایی با نحوه¬ی عملکرد سیستم تنظیم گلوکز در یک فرد سالم ضروری است. در این تحقیق برای توصیف دینامیک¬های غیرخطی سیستم گلوکز- انسولین در بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 از مدل مینیمال برگمان استفاده شده است. سپس یک کنترلر فازی با هدف تنظیم نرخ تزریق انسولین با فرض وجود اغتشاش و درنظرگرفتن تغییرات پارامترهای مدل پیشنهاد شده است. نتایج شبیه¬سازی¬ها نشان می¬دهد که کنترلر پیشنهادی توانسته سطح گلوکز خون را با موفقیت تنظیم نماید. هم¬چنین کارایی کنترلر مورد نظر یعنی رباست بودن و دقت بالای آن با وجود اغتشاش¬های فیزیکی مانند مصرف ماده¬ی غذایی از طریق شبیه¬سازی¬ها تایید می¬شود.
واژگان کلیدی- دیابت، غلظت گلوکز خون، نرخ تزریق انسولین، مدل مینیمال برگمان، کنترل فازی.

 

1- مقدمه
در بدن انسان، تعداد زیادی حلقه¬ی طبیعی فیدبک¬دار برای حفظ تعادل حیاتی وجود دارد. ناتوانی یا سوءعمل هر یک از این حلقه¬ها باعث بروز بیماری¬های جدی با عوارض کوتاه یا بلندمدت می¬شود. بیماری دیابت یکی از انواع بیماری¬هایی است که در نتیجه¬ی عملکرد نادرست این حلقه¬های طبیعی در بدن ایجاد می¬شود.
دیابت، یک بیماری متابولیکی است که در آن بدن انسولین را به¬طور مناسب تولید یا مصرف نمی¬نماید.
در حالت طبیعی، غذا در معده تبدیل به گلوکز یا قندخون می¬شود. قند از معده به جریان خون وارد می¬گردد. لوزالمعده (پانکراس) هورمون انسولین را ترشح می¬کند و این هورمون باعث می¬شود قند از جریان خون وارد سلول¬های بدن شود. در نتیجه مقدار قندخون در حد نرمال و متعادل باقی می¬ماند.
ولی در بیماری دیابت، انسولین به میزان کافی در بدن وجود ندارد و یا انسولین موجود قادر نیست تا وظایف خود را به درستی انجام دهد، در نتیجه به علت وجود مقاومت در برابر آن، قندخون نمی¬تواند به¬طور مؤثری وارد سلول¬های بدن شود و مقدار آن بالا می¬رود.
بالا بودن قندخون در درازمدت باعث بروز عوارضی در سیستم قلب و عروق، کلیه‌ها، چشم و سلسله¬ی اعصاب می¬گردد.
دیابت یکی از شایع¬ترین بیماری¬های انسانی در زمان ماست. در برآورد و تخمینی که در سال 1985 انجام شده مشاهده شده است که 30 میلیون نفر در سراسر جهان مبتلا به بیماری دیابت بودند، اما امروزه حدود 194 میلیون نفر به بیماری دیابت مبتلا هستند که در مقایسه با 20 سال گذشته 6 برابر شده است ]19[. آمارها نشان می¬دهد که اگر جلوی پیشرفت این بیماری همه‌گیر گرفته نشود تا سال 2025 شمار مبتلایان در سطح جهانی 50 درصد رشد خواهد داشت ]20[. طبق آمارهای بدست آمده، در کشور آمریکا در سال 2005 میلادی 8/20 میلیون نفر - 7 درصد کل جمعیت- به بیماری دیابت مبتلا بوده¬اند ]21[. از هر 20 ایرانی یک نفر به دیابت مبتلاست و نیمی از این تعداد نمی‌دانند که دیابت دارند. هر 10 ثانیه یک نفر در جهان به دلیل عدم آگاهی از دیابت و روش کنترل آن، جان خود را از دست می¬دهد. هر 30 ثانیه یک نفر در جهان به علت عدم آگاهی از دیابت و روش کنترل آن، پای خود را از دست می¬دهد ]22[.
در سه دهه¬ی اخیر تحقیقات گسترده¬ای در زمینه کنترل قندخون در بیماران مبتلا به دیابت نوع اول انجام گرفته است. مقالات مختلف، استفاده از روش¬های گوناگون کنترل کلاسیک و مدرن را پیشنهاد می¬دهند که طبعاً هر کدام مزایا و معایب خود را دارند ]12-1[. در اغلب این مقالات ابتدا مدل غیرخطی تاثیر متقابل گلوکز و انسولین، خطی سازی شده و سپس از روشهای کنترل خطی جهت بهبود شرایط بیمار استفاده می شود. اما کنترلرهای خطی ممکن است در مداوای بیمارانی که در شرایط بسیار حادی قرار دارند، با شکست مواجه گردند. در واقع اگر شرایط بیمار فاصله زیادی با شرایط نرمال داشته باشد، مدل خطی دیگر معتبر نبوده و نباید جهت طراحی کنترلر مورد استفاده قرار گیرد.
به¬طور کلی استراتژی¬های کنترلی به کار رفته در این زمینه را می¬توان به سه دسته¬ی کنترل حلقه¬باز، حلقه¬بسته و نیمه¬حلقه¬بسته تقسیم نمود. در روش¬های کنترل حلقه¬باز، پزشک یک دُز معین انسولین را دو یا سه بار در روز به بیمار تزریق می¬کند. این روش کنترلی بسیار ساده و پر کاربرد است. هر چند که اگر بیمار در معرض تغییرات شدید قند خون باشد، این روش کارایی چندان خوبی نخواهد داشت. در روش¬های کنترل حلقه¬بسته، انسولین به¬طور پیوسته تزریق شده و سطح گلوکز خون به صورت بلادرنگ مانیتور می¬شود. استراتژی دیگر کنترل نیمه¬حلقه¬بسته است. در روش¬های کنترلی نیمه¬حلقه¬بسته، قندخون در فواصل زمانی معین اندازه گرفته شده و نرخ تزریق انسولین با توجه به این نمونه¬برداری¬ها تنظیم می¬شود. طبعاٌ این نوع کنترل بسیار ساده¬تر بوده و هزینه¬ی کمتری در بر خواهد داشت.
یکی از مشکلات کلیه¬ی روش¬های کنترل کلاسیک در برخورد با سیستم¬های بیولوژیکی آن است که این روش¬ها معمولاً به-شدت به پارامترهای مدل وابسته هستند. در حالی¬که این پارامترها معمولاً مقادیر مشخص و ثابتی نداشته و از یک فرد به فرد دیگر تغییر می¬کنند. با استفاده از تکنیک¬های کنترل فازی که کمتر به مدل ریاضی سیستم وابسته هستند، می¬توان این مشکل را برطرف نمود.
در این مقاله دینامیک های غیر خطی تاثیر متقابل گلوکز و انسولین، با کمک مدل مینیمال ارائه شده توسط برگمان مدل می-شود. سپس یک کنترلر فازی با هدف تنظیم نرخ تزریق انسولین با فرض وجود اغتشاش و درنظرگرفتن تغییرات پارامترهای مدل پیشنهاد شده است. نتایج شبیه¬سازی¬ها نشان می¬دهد که کنترلر پیشنهادی توانسته سطح گلوکز خون را با موفقیت تنظیم نماید. هم-چنین کارایی کنترلر مورد نظر یعنی رباست بودن و دقت بالای آن با وجود اغتشاش¬های فیزیکی مانند مصرف ماده¬ی غذایی از طریق شبیه¬سازی¬ها تایید می¬شود.

 

2- مدل ریاضی
مدل¬ مینیمال برای بیان غلظت انسولین و گلوکز پلاسما که به مدل برگمان نیز معروف است به منظور بررسی و آنالیز نتیجه¬ی تست¬های تحمل گلوکز در انسان¬ها و حیوانات آزمایشگاهی استفاده¬ی بسیار متداولی دارد. این مدل¬ توسط دکتر ریچارد اِن. برگمان ارائه شده و توسط او و همکارانش از دهه¬ 70 میلادی به بعد در حال گسترش است ]17-13[. این مدل در تحقیقات فیزیولوژیکی بر روی متابولیسم گلوکز بسیار محبوب است.
مدل¬ مینیمالِ گلوکز و انسولین یک توصیف کمی و صرفه¬جویانه از غلظت انسولین و گلوکز موجود در نمونه¬ی خون ارائه می¬دهد. به طور کلی یکی از دلایل نامگذاری این مدل به مدل مینیمال این است که این مدل، یک مدل ریاضی با حداقل پارامترهای ممکن برای پوشش دادن داده¬های تجربی موجود است.
این مدل از یک محفظه¬ی گلوکز تشکیل می¬شود که انسولین پلاسما از طریق یک محفظه¬ی تاخیر عمل نموده و جذب خالص گلوکز را تحت تاثیر قرار می¬دهد. معادلات مدل مینیمال برگمان عبارتند از:
(1)
در معادلات فوق، G(t) اختلاف غلظت گلوکز خون با حالت نرمال آن، Gb، را نشان می¬دهد. هم¬چنین I(t) اختلاف غلظت انسولین آزاد پلاسما با مقدار نرمال آن، Ib، می¬باشد. X(t) با غلظت انسولین در محفظه¬ی تاخیر متناسب است. و و پارامترهای مدل مینیمال هستند که دینامیک های تاثیر متقابل گلوکز پلاسما و انسولین را مدل می¬نمایند. نرخ آزادسازی انسولین از لوزالمعده، n نرخ کسری ناپدید شدن انسولین و D(t) و u(t) به ترتیب نرخ تزریق خارجی گلوکز و انسولین هستند.

 

3- طراحی کنترلر
برای بسیاری از مسایل کنترل عملی (برای مثال، فرآیند کنترل صنعتی) مشاهده¬ی یک مدل ریاضی ساده و در عین حال دقیق مشکل می¬باشد، اما می¬تواند آزمایشاتی توسط یک شخص ماهر و با¬تجربه فراهم شود، که یک راه¬کار عملی و تجربی مفید را برای کنترل نمودن فرآیند ارائه نماید. کنترل فازی برای این نوع مسائل بیش از هر راه دیگری مفید می¬باشد.
بلاک دیاگرام یک سیستم کنترل فازی در شکل (1) نشان داده شده است.

شکل 1¬- کنترلر فازی
کنترلر فازی از چهار عنصر زیر تشکیل می¬شود:
1. پایگاه قواعد فازی (مجموعه¬ای از قواعد اگر- آن¬گاه)، که شامل کمیت¬های منطقی فازی است که از توصیفات زبانی یک فرد خبره برای رسیدن به یک شیوه¬ی کنترل مطلوب است بدست آمده است.
2. مکانیزم استنتاج (که "موتور استنتاج" یا "استنتاج فازی" نیز نامیده می¬شود)، که از نحوه¬ی تصمیم¬گیری فرد خبره در تفسیر و استفاده از دانشِ چگونگی کنترل بهینه¬ی سیستم بهره می¬گیرد.
3. واسط فازی¬¬کننده ، که ورودی کنترلر را به اطلاعاتی که موتور استنتاج برای فعال¬سازی و اعمال قوانین می¬تواند از آن¬ها استفاده کند، تبدیل می¬نماید.
4. واسط غیر¬¬¬فازی¬کننده ، که نتایج بدست آمده از موتور استنتاج را به ورودی¬های حقیقی برای فرآیند مورد نظر تبدیل می¬کند.

 

3-1 شبیه¬سازی¬ها و نتایج
در این مقاله برای طراحی کنترلر فازی مورد نظر برای کنترل سطح قندخونِ بیماران دیابتی، از نرم¬افزار متلب استفاده شده است. مدل ریاضی به¬کار گرفته شده مدل مینیمال برگمان است که مقادیر ثوابت و پارامترهای آن برای سه بیمار در نظر گرفته شده با شرایط متفاوت در جدول زیر آمده است ]18[:

 

جدول1- مقادیر پارامترها
Patient 3 Patient 2 Patient 1 Normal
0.0361
0.0142
9.94 × 10-6
0.0046
0.2814
82.9370
80
7
80
60 0.0271
0.0072
2.16 × 10-6
0.0038
0.2465
77.5783
80
7
80
55 0.0339
0.02
5.3 × 10-6
0.005
0.3
78
80
7
80
50 0.0317
0.0123
4.92 × 10-6
0.0039
0.2659
79.0353
80
7
291.2
364.8 p1
p2
p3
γ
n
h
Gb
Ib
G0
I0
در نخستین بخش شبیه¬سازی، از سیستم معادله¬ی (1) بدون اعمال کنترلر استفاده شده است. پارامترهای مربوط به یک فرد سالم و یک فرد بیمار به منظور مقایسه¬ی سیستم تنظیم گلوکز آن¬ها، به این سیستم اعمال شد، نتایج این شبیه¬سازی در شکل (2) نشان داده شده است.

شکل2- مقایسه¬ی فرد سالم و فرد بیمار

 

پارامترهای فرد بیمار در شکل (2) مربوط به بیمار سوم است که پارامتر p1 آن صفر در نظر گرفته شده است. همان¬گونه که مشاهده می¬شود سطح گلوکز خون فرد سالم بعد از مصرف ماده¬ی قندی پس از حدود سه ساعت به حد نرمال (80 میلی¬گرم بر دسی¬لیتر) رسیده و در همان سطح باقی می¬ماند، اما در یک فرد بیمار بعد از مصرف نمودن ماده¬ی غذایی، سطح گلوکز خون بالا مانده و به حالت نرمال برنمی¬گردد.
به¬منظور کنترل وضعیت حاد بیماران دیابتی یک کنترلر فازی مورد استفاده قرار می¬گیرد. در طراحی کنترلر مورد نظر دو ورودی ، غلظت گلوکز خون و ، نرخ تغییرات غلظت گلوکز خون در نظر گرفته شده است. خروجی این کنترلر ، نرخ تزریق انسولین است. بلوک دیاگرام سیستم مورد نظر با کنترلر پیشنهاد شده در شکل (3) نشان داده شده است.

 


شکل 3- بلوک دیاگرام کنترلر فازی طراحی شده
توابع عضویت در نظر گرفته شده برای ورودی¬ها و خروجی کنترلر به¬منظور سادگی در طراحی از نوع مثلثی در نظر گرفته شده¬اند که با توجه به نتایج شبیه¬سازی¬ها عملکرد قابل قبولی داشته¬اند.

شکل 4- تابع عضویت برای سطح گلوکز خون

 


شکل 5- تابع عضویت برای نرخ تغییرات غلظت گلوکز خون

 


شکل 6- نرخ انسولین تزریقی
21 قاعده¬ی اگر- آن¬گاه در پایگاه قواعد فازی برای برقراری ارتباط بین ورودی و خروجی در طراحی کنترلر پیشنهادی استفاده شده است.
برای بررسی پاسخ سیستم در ابتدا فرض می¬شود که قبل از شروع شبیه¬سازی و اعمال کنترلر، بیمار یک وعده¬ی غذایی با میزان گلوکز بالا، مصرف نموده و به¬همین دلیل سطح اولیه¬ی قندخون وی با حالت نرمال، اختلاف زیادی دارد. در شکل (5-10) نتایج اعمال کنترلر فازی طراحی شده به سیستم معادله¬ی (1) نشان داده شده است. برای بررسی مقاومت کنترلر در برابر تغییر پارامترها سه بیمار با شرایط متفاوت در نظر گرفته می¬شود.

شکل 7- اعمال کنترلر فازی به سیستم با فرض شرایط اولیه¬ی نامناسب

شکل 8- میزان انسولین تزریقی با فرض شرایط اولیه¬ی نامناسب
همان¬طور که ملاحظه می¬شود، کنترلر به¬خوبی می¬تواند شرایط اولیه¬ی نامناسب بیمار را تصحیح نموده و ظرف حدود 300 دقیقه فرد را به حالت نرمال برگرداند. هم¬چنین ورودی کنترلی، شکل هموار و پیوسته¬ای دارد. همان¬گونه که مشاهده می¬شود در دقایق اولیه، میزان انسولین تزریقی افزایش یافته و پس از بهبود شرایط بیمار به مقدار اولیه¬ی خود بر می¬گردد.
در بخش بعدی شبیه¬سازی، نتایج به دست آمده با فرض وجود اغتشاش بررسی می¬شود، بدین معنی که فرض می¬شود بیمار در حین اعمال کنترلر، یک ماده¬ی غذایی مصرف نماید. این ماده¬ی غذایی مانند یک ورودی اغتشاش به سیستم اعمال شده و سطح قندخون بیمار را تحت تأثیر قرار می¬دهد. بلوک دیاگرام سیستم با فرض وجود اغتشاش در شکل زیر نشان داده شده است.

شکل 9- بلوک دیاگرام کنترلر فازی طراحی شده با فرض وجود اغتشاش
کنترلر باید بتواند اغتشاش را به خوبی دفع نماید. ورودی اغتشاش توسط تابع لگاریتمی زیر مدل می¬شود ]5،1[:
(2)
در رابطه¬ی فوق مقدار پیک ورودی را نشان می¬دهد. a ، bو c ثوابتی هستند که شیب¬های منحنی و خم آن را تنظیم می-کنند. این تابع، هموار، مشتق پذیر و پیوسته بوده و به خوبی اغتشاش ناشی از ورود ماده¬ی قندی به بدن را مدل می¬نماید. هم¬چنین با تغییر ثوابت a، bو c می¬توان جذب سریع¬تر یا کندتر گلوکز در بدن را مدل نمود. در شبیه¬سازی¬ها مقادیر ثابت به صورت زیر انتخاب شده¬اند:
(3)
در واقع این ورودی اغتشاش، نوعی روش تشخیص بیماری دیابت را نشان می¬دهد که به تست تحمل گلوکز خوراکی معروف است. تابع لگاریتمی رابطه (5-5) به خوبی این تست را مدل می¬نماید. ورودی اغتشاش در شکل (10) نشان داده شده است.

شکل 10- ورودی اغتشاش

 

نتایج حاصل از اعمال کنترلر فازی با فرض وجود اغتشاش برای سه بیمار موردنظر در شکل (11) نشان داده شده است:

شکل 11- اعمال کنترلر فازی به سیستم

 

همان¬گونه که در شکل (11) مشاهده می¬شود سطح گلوکز خون فرد در نتیجه¬ی مصرف ماده¬ی غذایی افزایش یافته است اما کنترلر به¬خوبی توانسته اغتشاش به وجود آمده ناشی از مصرف ماده¬ی غذایی را کنترل کرده و در زمان معقولی شرایط فرد را به حالت نرمال بازگرداند.
از آ¬¬ن¬جایی که پارامترهای مدل در بیماران مختلف بسیار متفاوت است، کنترلر مناسب، باید بتواند علی¬رغم تغییر پارامترهای سیستم باز هم پاسخ خوبی داشته باشد. برای بررسی این مسئله سه بیمار با شرایط متفاوت در نظر گرفته شد که همان¬گونه که مشاهده می¬شود پاسخ کنترلر به هر سه بیمار قابل قبول بوده و کنترلر به خوبی توانسته است شرایط هر سه بیمار را تحت کنترل درآورد.
میزان انسولین تزریقی با فرض وجود اغتشاش در شکل (12) نشان داده شده است.

شکل 12- میزان انسولین تزریقی با فرض وجود اغتشاش

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

4- منابع
1. F. Chee, A.V. Savkin, T.L. Fernando, and S. Nahavandi. Optimal H∞ insulin injection control for blood glucose regulation in diabetic patients. IEEE Trans. Biomed. Eng., 52(10):1625–1631, October 2005.
2. P. Kaveh,Y. B. Shtessel, Blood Glucose Regulation in Diabetics Using Sliding Mode Control Techniques, Proceedings of the 28th IEEE EMBS Annual international Conference, New York City, USA, 2006.
3. F. Chee, T.L. Fernando, A.V. Savkin, and P.V. van Heerden. Expert PID control system for blood glucose control in critically-ill patients. IEEE Trans. Inf. Tech. Biomed., 7(4):419–425, December 2003.
4. J. Lin, J. G. Chase1, G. M. Shaw, C. V. Doran1, C. E. Hann1, M. B. Robertson1, P. M. Browne, Adaptive Bolus-Based Set-Point Regulation of Hyperglycemia in Critical Care, Proceedings of the 26th Annual International Conference of the IEEE EMBS, San Francisco, CA, USA, 2004.
5. L. Kovács1, B. Paláncz, Zs. Almássy and Z. Benyó1, Optimal Glucose-Insulin Control in Space, Proceedings of the 26th Annual International Conference of the IEEE EMBS, San Francisco, CA, USA, September 2004.
6. M. S. Ibbini, M. A. Masadeh and M. M. Bani Amer, A Semi Closed-loop Optimal Control System for Blood Glucose Level in Diabetics, Journal of Medical Engineering & Technology, Volume 28, Number 5, pp. 189–196, September/October 2004.
7. E.D. Lehmann, T. Deutsch, Computer Assisted Diabetes Care: Computer Assisted Diabetes Care:A 6-Year Retrospective, Computer Methods and Programs in Biomedicine 50, pp. 209-230, 1996.
8. J. Geoffrey’ Chase, Graeme C. Wake, Z-H Lam, J-Y Lee, K-S Hwang and G. Shaw, Steady-State Optimal Insulin Infusion for Hyperglycemic ICU Patients, 7th International Conference on Control, Automation and Robotics, Singapore, 2002.
9. M. E. FISHER, A Semiclosed-loop Algorithm for the Control of Blood Glucose Levels in Diabetics, IEEE Transactions on Bi

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  14  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کنترل سطح قندخون بیماران دیابتی به کمک منطق فازی

پایان نامه ی بررسی بهداشت روانی بیماران سرطانی شیمی درمانی شده بیمارستان امام حسین (ع) تهران. doc

اختصاصی از فی فوو پایان نامه ی بررسی بهداشت روانی بیماران سرطانی شیمی درمانی شده بیمارستان امام حسین (ع) تهران. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه ی بررسی بهداشت روانی بیماران سرطانی شیمی درمانی شده بیمارستان امام حسین (ع) تهران. doc


پایان نامه ی بررسی بهداشت روانی بیماران سرطانی شیمی درمانی شده. doc

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 45 صفحه

 

جهت دریافت درجه ی کارشناسی در رشته ی روان شناسی

 

مقدمه:

بدون شک سلامت افراد جامعه اهمیت بسزایی دارد. جوامع انسانی بدون حفظ سلامت و رعایت بهداشت نمی توانند بقا و استمرار خود را حفظ کنند. بیماری و ناتوانی، روابط انسانی را مختل و در نتیجه احساس امنیت و همبستگی را از انسان سلب می سازد. پس طبیعی است که علم طب با هدف دستیابی به اطلاعات جدید همواره در حفظ و بهبود سلامت جامعه تلاش میکند. حفظ سلامت جسمانی افراد یک جامعه معنی جلوگیری از شیوع یا ریشه کن ساختن بیماریهایی که باعث از کار افتادن یا نابودی انسان می شوند.

همانطور که بهداشت به عنوان وظیفه علم طب و در حیطه علوم پزشکی از اهمیت شایانی برخودار است و حفظ سلامت جسمانی افراد بدان وابسته است، بهداشت و سلامت روانی فرد فرد جامعه نیز مورد توجه خاص متخصصین و دست اندرکاران قرار گرفته است. آنچه امروزه به عنوان بهداشت روانی  در جوامع مختلف مطرح است، در حقیقت یک رشته تخصصی در محدوده روان‌پزشکی محسوب می شود. اما آنچه در بدو امر باید بدان اشاره کرد این مسئله مهم است که با توجه به تفاوتهای عمده‌ای که بین بیمارهایی روانی و بیماریهایی جسمانی وجود دارد، بهداشت روانی در عملی ساختن اهداف خود با مشکلات فراوانی روبروست.

علائم رفتاری، هیجانی و شناختی ممکن است در پاسخ به حوادث پراسترس ایجاد شود یک یا چند عامل استرس‌زا می تواند زمینه ساز بیماریها و اختلالات روانپزشکی باشد. تعداد و شدت عامل استرس‌زا همیشه پیش بینی کننده ی شدت علائم و اختلال روانپزشکی نیست. عامل استرس‌زا ممکن است منفرد، متعدد، یا مداوم باشد. بیماری جسمی یکی از عوامل استرس‌زا می باشد که در صورت مزمن شدن می تواند خطری برای بهداشت روانی فرد محسوب شود.

باید بدانیم که خانواده، اجتماع و متخصصین رشته های مختلف طب همانند روانپزشکان در بهداشت روانی بیماران مبتلا به بیماریهای جسمانی نقش بسزایی دارند. برای مثال، خانواده و اجتماع با رعایت مورد پیشگیری کننده از ابتلا به بیماریهای جسمی (در حد امکان) و با حمایت عاطفی و اجتماعی از بیماران بعد از ابتلا به بیماریهای جسمانی و قبول و پذیرش بیماری به جای طرد آنان می توانند در زمینه بالا بردن بهداشت روان فدر یا حداقل متعادل نمودن آن نقش مفیدی ایفا کنند.

 

موضوع و بیان مسئله:

- بررسی بهداشت روانی بیماران سرطانی شیمی درمانی شده بیمارستان امام حسین (ع) تهران در تابستان 85 .

سرطان، یک بیماری است که تغییر تصور زندگی، تهدید به کاهش عملکرد فرد و تهدید به تغییرات ظاهری را موجب می شود.

تشخیص سرطان باعث ایجاد بخران در زندگی فرد می شود. بیمار بایستی سعی کند سطح ناراحتی هیجانی خود را ضمن تصمیم گیریهای حیاتی برای درمان کنترل کند. نگرانیهای اصلی بیمار عبارتند از ترسهای ناشی از مرگ، وابستگی، بدشکل شدن ، ناتوانی، طرد و قطع روابط، مسائل مالی. واکنشهای بیمار به وسیله عوامل روان شناختی و بین فردی تعدیل می شوند. عوامل مدیکال عبارتند از: محل تومور، علائم، سیر بیماری. عوامل روان شناختی شامل منش،  توانایی تطابق ، قدرت ایگو  و مرحله تکاملی  زندگی و اثرات و معنای سرطان در آن مرحله هستند. عوامل بین فردی مربوط به خانواده و حمایتهای اجتماعی هستند.

بیماران ممکن است، اضطراب، غمگینی، ترس و خشم را تجربه کنند یا ممکن است بی حسی و کرخت شوند. گناه و مکانیزمهای مشترک در آن، نقش اصلی را بازی می کنند. از نظر شناختی بیماران ممکن است با حالت تهاجمی در جستجوی اطلاعات باشند، یا گیج و فلج یا ناتوان برای تمرکز حواس شوند.ممکن است شکایات بدنی زیاد شود و فعالیت روزانه، اشتها و خواب آشفته گردد. واکنشهای استرس حاد ممکن است شدید باشد ولی معمولاً متغیر و گذرا هستند. وقتی اختلال بیش از 14- 10 روز طول بکشد باسیتی بیمار را از نظر وضعیت روانپزشکی ارزیابی کرد.             

 

فهرست مطالب:

 

فصل اول : کلیات پژوهش

مقدمه

موضوع و بیان مسئله

اهمیت و ضرورت پژوهش

فرضیه های پژوهش

تعاریف عملیاتی متغیرها

فصل دوم : پیشینه های پژوهش

مفاهیم بهداشت روانی

انواع پیشگیری در بهداشت روانی

سرطان – عوامل روان شناختی مؤثر در بروز سرطان

روند بیماری

پیش آگاهی

سندرم های روانپزشکی در بیماران سرطانی

درمان

زندگی پس از سرطان

فصل سوم : روش اجرایی پژوهش

جامعه آماری

نمونه

پاسخ گویی و نمره گذاری

میزانهای روایی

میزانهای بالینی

فصل چهارم : تجزیه و تحلیل آماری

فصل پنجم : نتیجه گیری

محدودیتهای پژوهش

پیشنهادات پژوهش

منابع

 

منابع و مأخذ:

-           بهداشت‌روانی، حمزه گنجی، انتشارات ارسباران ، چاپ ششم ، بهار 84.

-           بهداشت‌روانی، بهروز میلانی فر، نشر قومس.

-           اصول و مبانی بهداشت‌روانی، دکتر شهریار شهیدی، دکتر مصطفی حمدیه، انتشارات سمت، 81.

-           بهداشت‌روانی، سعید شاملو، انتشارات رشد، 80. 

-           آسیب‌شناسی‌روانی، حسین آزاد، جلد اول، انتشارات بعثت، چاپ هشتم، بهار 84.

-           اختلالات روانی تنی، تألیف بنجامین ولمن، ترجمه دکتر بهمن نجاریان، محسن دهقانی، انتشارات رشد.

-           «کار، فشارروانی، بیماری، امید به زندگی» ترجمه دکتر ابوالقاسم نوری و عباسعلی پورخاقان، انتشارات دانشگاه اصفهان 81.

-           راهنمای پزشکی خانواده «ژنتیک ، توارث، سرطان» ترجمه حمیدرضا صفا، انتشارات سنبله، 82.

-           انجمن پزشکی بریتانیا، سرطان «تألیف پروفسور، جی جی. لیس»، انتشارات سپهر اندیشه، 83.

-           روش تحقیق در روان‌شناسی و علوم‌تربیتی، دکتر علی لاور، انتشارات نشر ویرایش 81.

-           اختلالات و آمار کاربردی در روان‌شناسی و علوم‌تربیتی، دکتر علی دلاور. 81.


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه ی بررسی بهداشت روانی بیماران سرطانی شیمی درمانی شده بیمارستان امام حسین (ع) تهران. doc

دانلود مقاله بررسی ریسک فاکتورهای بیماران مبتلا به PID بستری در بخش زنان و زایمان بیمارستان

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله بررسی ریسک فاکتورهای بیماران مبتلا به PID بستری در بخش زنان و زایمان بیمارستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

هدف از این تحقیق بررسی عوامل مساعدکننده عفونتهای التهابی لگن می باشد.
این بیماری یکی از شایعترین بیماریهای سنین باروری و فعال از نظر جنسی
است که بعلت عوارض آن که شامل درد مزمن لگنی، حاملگی خارج رحمی،
نازایی و حتی مرگ و میر می باشد و هزینه های درمان آن باید با تأکید بر
شناسایی عوامل خطر و افراد در معرض، با آموزش مراقبت های لازم از وقوع
آن پیشگیری نماییم. این مطالعه به روش توصیفی جهت بررسی فاکتورهای
PID در زنان مبتلا که از خرداد 82 لغایت آذر 83 به بیمارستان بوعلی مراجعه
کرده بودند، انجام شد. متغیرهای مربوط به سن، رفتارهای جنسی بیمار،
وضعیت تأهل، رفتارهای جنسی هر بیمار، عوامل شایع STD، سایر ریسک
فاکتورهای شناخته شده PID و روش جلوگیری از بارداری در رفم اطلاعات
ثبت و درصد هریک تعیین گردید.

 

نتایج و یافته ها
به شرح زیر است:
-بیشترین درصد بیماران در گروه سنی زیر 25 سال قرار داشتند (32%) به
طوریکه جذابترین آنان 17 سال داشت.
29 بیمار (58%) در سن 16 سال اولین نزدیکی جنسی را تجربه کردند.
20 بیمار (40%) 3 بار در هفته نزدیکی و 11 نفر (22%) آنان در پریود قبلی
نزدیکی داشتند.
40 بیمار (80%) متاهل و 4 نفر (8%) مولتی پارتز بودند.
-هیچیک از کاندوم استفاده نمی کردند. بیشنرین روش مورد استفاده، برای
جلوگیری روش Withdrawl بود.
-13 نفر (26%) سابقه قبلی PID و 7 بیمار (14%) سابقه معرف سیگار داشتند.
-کشت اندوسرویکس از نظر نیرویاگوز و سرولوژی کلامیدیاتراکوماتیس در
همه موارد منفی بود.
-شایعترین ریسک فاکتور نزدیکی در سن 26 سال و کمترین عامل PID به
دنبال کورتاژ تشخیص یا درمانی و رفتار جنسی همسران بیماران بوده است.
-یک مورد آپسه لوله یا تخمدانی وجود داشت که بیمار حدود 6 سال قبل TL
شده بود.

 


:ABSTRACT
The object of this study was evaluation of predistions factors of pelvic
Intlammatory Disease (PID). PID is one of the most Common discase in
regsoductive sexually active women that because of improduct sequelac, it
is betten of identify risk factotrs and high risk woman for emp[hasizing
preventive medicine and education in the care of palients.
This study was a descroptive study on women with PID othecuding to
BouAli Hospital. From so questionare, Precentage of each factor determend.
Findings are:
-16 ratients (32%) were 25 years old. The youngest one eas 17 years old.
29 patients exyenenced the first coitno before 16v years old.
-Frequency at cortuuo times in a week was 40% (20 patients)
-(22%) 11 patients have been coited in last menstiral period.
-The mojouly (80%) were marrird are 8% (4 patients) were multigartrers.
-The most common method of contragets was withoutt and no one used
condom.
-Previous hostory of PID in 13 patient (26%), Cigarette Smoking in 8
patients (14%) and Ialroqeu PFD in 6 patients (12%)
-Cultures of N.Gonorrhes and Sewrologuine studies of C.Trachomatis were
negative.
-The most Common risk facts was first coitus before 16 years old and the
learn one was iatrogenic PID and sexual behavior of parmer.
-One patient with tuboovanan abscess and past history of TL 6 years ago.

 


فهرست مطالب
صفحه
عنوان
1
مقدمه و بیان مسئله

 

تاریخچه و بازنگری منابع

 

روش تحقیق

 

فرم اطلاعاتی

 

نتایج

 

بحث و نتیجه گیری

 

جداول و نمودارها

 

منابع

 

 

 

مقدمه و بیان مسئله
بیماری التهابی لگن (PID) یکی از جدی ترین عفونتهایی است که امروزه زنان
با آن مواجهند. زنان درمان نشده یا آنهایی که بطور کامل درمان نشده اند
ممکن است دچار عوارض تهدید کننده حیات شوند و حتی زنانی که کاملاً
درمان می شود در ریسک بالاتری برای عوارض بالقوه جدی ناشی از بیماری
می باشند. PID شامل طیفی از بیماریها است که اشاره به عفونت دستگاه
ژنیتال فوقانی دارد بعبارتی ابتلا سروکیس و سپس رحم، لوله های فالوپ و
ساختمانهای مجاور را درگیر می کند. بعبارتی دیگر PID یک سندروم کلینیکی
حاد است که اغلب با گسترش صعودی میکروارگانیسم از واژن و
اندوسرویکس به اندومتریوم، لوله های فالوپ و ساختمانهای مجاور همراه
است.
از آنجا که بیماریهای منتقله از طریق جنسی (STDs) در حال حاضر به طور
اپیدمیک در کشورهای ایالات متحده گزارش میشوند، PID حاد شایعترین و
مهمترین عارضه این دسته از بیماریهاست. طبق گزارشات از نیمه 1960 بروز
عفونت های ناشی از نایریاگنوره و کلامیدیا تنراکوماتیس بیشتر از دو میلیون
و چهار میلین مورد در سال بوده است. Bell، Holmes تخمین زدند که سالیانه
یک میلیون زن برای سانپژیت حاد در ایالات متحده تحت درمان قرار می گیرند.
حدود 103×300-250 زن در سال با تشخیص سانپژیت حاد یا ة’ بستری می
شوند. حدود دو و نیم میلیون ویزیت پزبشک و حدود صد و پنجاه هزار عمل
جراحی برای عوارض ناشی از PID در سال انجام یمگردد که این خود باعث
تقبل هزینه های مستقیم و غیرمستقیم PID و عوارض آن در حدود چهار
میلیون دلار در دهه اخیر در ایالات متحده شده است.
با توجه به اینکه PID حاد سالیانه در حدود %2-1 زنان جوان فعال از نظر
جنسی را درگیر می کند، و موربیدیتی حاصل از آن بیشتر از هر نوع عفونت
دیگر در این گروه سنی است. لذا PID به عنوان شایعترین عفونت جدی در
زنان 25-16 ساله درنظر گرفته یم شود.
در طی بارداری، بعد از منوپاز قبل از منارک و در زنان مجرد نادر است. اگر
در این گروهها PID رخ دهد اغلب ثانویه به انتشار کانونهای عفونی داخلی
شکمی مثل آبسه اپاندیکولر پاره شده می باشد.
PID معمولاً توسط میکروارگانیسمهای منتقله از طریق جنسی شامل
نایسریاگنوره و کلامیدیا تراکوماتیس ایجاد می شود اما موارد زیادی از بیمایر
ناشی از عفونتهای پلی میکروبیال است که از واژن و اندوسرویکس صعود
کرده و مخاط اندومتر و لوله های فالوپ را درگیر میکند و باین ترتیب باعث
آسیب و صدمات عملکردی لوله، درگیری و ساختمانهای داخل صفاقی مجاور،
چسبندگی های اطراف لوله ای و آبسه لوله ای تخمدانی می گردد که می تواند
بطئر کامل ساختمان و عملکرد طبیعی لوله را مختل کند.
در کل PID حاد غیر سلی را می توان به دو دسته بزرگ گنوکوکال و
غیرگنوکال، بسته به جدار غری ینیریا گنوره از اندوسرویکس تقسیم کرد.
بعباراتی PID یا بعلت عوامل شایع شامل پینیریاگوزه و کلامدیا تراکومایستن
مثل در از 5% از موارد در ایالات متحده و یا بوسیله فلور نرمال
سرویکوواژینال ایجاد می شود. بنابراین کشت دستگاه ژنیتال تحتانی دقیقاً
ارگانیسمهای حاضر در عفونت دستگاه تناسلی فوقانی را منعکس نمی کند و
الگوی کشتهای مایع بریتونئال حاصل از کلروسنتز با فلوردستگاه تناسلی
تحتانی، نتایج حاصل را کم ارزش می نماید. ارگانیسمهای دستگاه تناسلی
فوقانی احتمالاً ارگانیسمهای عامل بیماریند. اما جداسازی و تعیین آنها مشکل
است، چون احتمال آلودگی با فلور دستگاه تناسلی تحتانی وجود دارد. با این
وجود کشت اندوتریکال مخصوصاً برای کلامیدیا تراکومایتس و کشت
سرویکال برای سیریاگنوره و ارزیابی سرویکال برای کلامدیا تراکوماتیس
ممکن است مفید باشند از نایسریاگنوره وجود دارد. در گروه دوره سنین
جوانی و بلوغ، کلامیدیا ممکن است شایعتر باشد. گونه های متعددی از
باکتریهای هوازی – بیهوازی بطور نرمال در دستگاه تناسلی تحتانی زنان فاقد
علامت وجود دارند که در زمان PID در حضور یا عدم حضور ارگانیسمهای
منتقله از طریق جنسی در دستگاه تناسلی فوقانی یافت می شود. PID ممکن
است بطور خاص هوازی، بیهوازی یا یک عفونت مخلوط هوازی – بیهوازی
باشد در 3/2 بیماران عوامل بیهواطزی یافت می شوند. باکتریهای هوازی عامل
PID، شامل گروه انتروباکتریاسه بویژه ECOli، گونه های استافیلوکک و
استروپوکک شامل انتروکوکسی می باشد و باکتریهای بیهوازی عامل PID،
شامل پپتوکک ها، پپتواسترپتوکک اتوپوکک های بیهوازی و گونه های
Prevotella یا گونه های باکتروئیدها هستند.
تعیین ارگانیسمهای عامل عفونت تنها بوسیله کشت مستقیم از محل صورت
میگیرد که برای این امر می توان کشت را از اگزورای لوله ای، بیوپسی لوله یا
از مایع کلدوساک در زمان لاپاروسکی یا لاپاراتومی تهیه کرد. مطالعات ارتباط
حدود %50 بین کشت اندوسرویکال و کشت لوله ای را نشان داده اند. حضور
نیریاگنوره معمولاً بعنوان یک فاکتور مهم عامل بیمایر درنظر گرفته می شوند.
اما بهرحال گنوره اند و سرویکال ضرورتاً به ماهیت پاتولوژنیک آن در همه
موارد اشاره نمی کند.
کشت های مستقیم لوله فالوپ ثابت کرده اند عفونتهای لولهای اغلب پلی
میکروبیال هستند. نوع و تعداد گونه ها متفاوت بوده و وابسته به مرحله
بیماری است بعنوان مثال گنوره اغلب در طی 48-24 ساعت اول بیماری کشت
می شود و در مراحل دیررسی یافت نمی شود. بطور مشابه ارگانیسمهای
متعدد بطور دیررس کشت می شوند و باکتریهای بیهوازی مانند Prevotella،
باکتروئیدها، پپتوکک ها و گونه های پپتواستروپوکک در این موارد غالب اند.
کلامدیاتراکومایتس به تنهایی ایجاد یک نرم خفیف سانپژیت با شروع بی سر و
صدا میکند. برخلاف گنوره، کلامدیا می تواند در لوله های فالوپ برای ماهها یا
سالها بعد از کلونیزاسیون اولیه، در دستگاه تناسلی فوقانی بماند. Svensson و
همکاران دریافتند که زنان با عفونت کلامدیاتراتکوتاتیس در لاپاروسکی جدی
ترین درگیری فالوپ را داشتند که احتمالاً به دلیل ماهیت کلینیکی آرام و خفیف
بودن علایم بیماری می باشد که منجر به تشخیص تأخیری شده و بنابراین
درمان به تأخیر افتاده یا انجام نمی گیرد.
دو عارضه عمده PID حاد که نازائی لوله ای و حاملگی خارجی رحمی (EP)
می باشد قویاً در ارتباط با عفونت کلامدیایی قبلی منجر شونده به چسبندگی
های داخل و اطراف لوله یا است.
فاسریاگنوره یک دیپلرکگ گرم منفی با رشد سریع (چرخه رشد حدود 40-20
دقیقه) می باشد که منجر به افزایش تعداد ارگانیسمها در اندومتریوم یا لوله
فالوپ می گردد که این خود باعث پاسخ التهابی شدید و سریع بوسیله دفاع
میزبان می شود که نتیجه نهایی آن تجمع گلبول های سفید و محصولات
التهابی آنهاست. مهاجرت این مخلوط لکوسیتیک و باکتریال در فالوپ به
تخمدان و حفره پیتونئال و بازگشت به سرویکس و واژن باعث ایجاد نشانه
هایی می شود که پاتوگنومونیک PID است. در مقابل کلامیدیا تراکوماتیس یک
ارگانیسم داخل سلولی با رشد کند می باشد. چرخه رشد کلامدیا حدود 72-48
ساعت است بنابراین هفته های متعدد تا ماهها برای رشد آن نیاز است تا به
تعداد کافی برای ایجاد نشانه های حاد بیماری برسد و بعلت رشد کند آن پاسخ
التهابی سریع و شدیدی ایجاد نمی گردد که این خود توضیحی برای ماهیت کند
و بی سر و صدای نشانه ای عفونت کلامدیا می باشد. بعلت چرخه رشد داخل
سلولی کلامدیا آزادسازی واسطه های عفونی با پارگی سلولی اتفاق می افتد و
این مکانیسم اصلی است که بوسیله آن کلامیدیا تراکوماتیس موجب بیماری در
عفونتهای لگنی حاد می شود و تخریب بافتی وئسیع زمینه یا را فراهم می کند
تا رشد باکتریهای هوازی بیهوازی بطور ثانویه تسریع گردد. در حقیقت بافت
نکروتیک محیط رشد عالی برای سایر ارگانیسمها را فراهم می نماید و آسیب
اپی تلیال باعث شکست مکانیسم های دفاعی سطحی میشود. بنابراین رژیمهای
درمانی PID بدون پوشش مناسب کلامیدیا منجر به افزایش بروز عوارض
طولانی مدت مانند آبسه ها و دردهای مزمن لگنی و افزایش مداخلات جراحی
می گردد. باین ترتیب درمان PID های شامل پوشش کلامدیا نیز هست هرچند
که کلامدیا علت علائم و نشانه های حاد بیماریذ نباشد.
ریسک فاکتورهای متعددی برای PID حاد گزارش شده که شناخت آنها هم در
اداره کلینیکی و هم در امر مهم پیشگیری از عفونتهای دستگاه تناسلی فوقانی
مهم هستند که این امر از طریق آموزش بیماران، ارزیابی، درمان و مشاوره با
پارتز جنسی آنها و واکسیناسیون به افراد در معرض خطر بالا – بویژه در
مورد بیماریهایی که با واکسن قابل پیشگیری هستند (هپاتیت B)، صورت می
گیرد.
ریسک فاکتورهای PID شامل موارد ذیل می باشند.
1-STDS شامل نیریاگوزه و کلامدیاتراکوناتیس در %50 بیماران بستری با PID
حاد کشف شده اند.
2-سن کم در اولین نزدیکی
3-تعداد نزدیکی.
4-تعداد پارتزهای جنسی.
5-پارتزهیا جنسی جدید.
6-وضعیت تاهل
7-فعالیت در قاعدگی قبلی. بعبارتی فعالیت جنسی بیمار همگی در ارتباط با
تعداد موارد STD و بنابراین در ارتباط با PID هستند. زنان با پارتزهای متعدد
در ریسک افزایش یافته 6-4 برابر برای گسترش سانپژیت حاد در مقایسه با
زنانی که تنها یک پارتز جنسی دارند می باشند.

8-سن بروز: PID حاد با افزایش سن کاهش می یابد. زنان سنین جوانی و بلوغ
در ریسک بالاتری برای سانپژیت حاد می باشند بطوریکه پیک بروز آن در 25
-16 سالگی است و بعد از 25 سالگی و بویژه بعد از 30 سالگی بروز آن
واضحاً کاهش می یابد که مشخص نیست آیا ریسک وابسته به سن در ارتباط
با عادات جنسی یا پیشرفت تشکیل آنتی بادیهای حمایت کننده در سطح
سرویکس یا عوامل دیگر است. Westron گزارش کرده که تقریباً هفتاد درصد
زنان با PID کمتر از 25 سال سن دارند. 33% اولین عفونت لگن را قبل از 19
سالگی تجربه کردند و 75% نولی پار بودند. ریسک گسترش PID حاد در یک
بیمار جوان فعال از نظر جنسی 8/1 بوده در حالیکه ریسک زنان فعال از نظر
جنسی که سن 24 سال یا بالاتر داشتند 80/1 بوده است. دلایل متعدید برای
افزایش ریسک پیشنهاد شده، دو میکروارگانیسم شایع عامل STD تمایل زیادی

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  26  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی ریسک فاکتورهای بیماران مبتلا به PID بستری در بخش زنان و زایمان بیمارستان

دانلود مقاله بررسی بهداشت روانی بیماران سرطانی شیمی درمانی شده بیمارستان امام حسین

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله بررسی بهداشت روانی بیماران سرطانی شیمی درمانی شده بیمارستان امام حسین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 فصل اول
کلیات پژوهش
مقدمه:
بدون شک سلامت افراد جامعه اهمیت بسزایی دارد. جوامع انسانی بدون حفظ سلامت و رعایت بهداشت نمی توانند بقا و استمرار خود را حفظ کنند. بیماری و ناتوانی، روابط انسانی را مختل و در نتیجه احساس امنیت و همبستگی را از انسان سلب می سازد. پس طبیعی است که علم طب با هدف دستیابی به اطلاعات جدید همواره در حفظ و بهبود سلامت جامعه تلاش میکند. حفظ سلامت جسمانی افراد یک جامعه معنی جلوگیری از شیوع یا ریشه کن ساختن بیماریهایی که باعث از کار افتادن یا نابودی انسان می شوند.
همانطور که بهداشت به عنوان وظیفه علم طب و در حیطه علوم پزشکی از اهمیت شایانی برخودار است و حفظ سلامت جسمانی افراد بدان وابسته است، بهداشت و سلامت روانی فرد فرد جامعه نیز مورد توجه خاص متخصصین و دست اندرکاران قرار گرفته است. آنچه امروزه به عنوان بهداشت روانی در جوامع مختلف مطرح است، در حقیقت یک رشته تخصصی در محدوده روان‌پزشکی محسوب می شود. اما آنچه در بدو امر باید بدان اشاره کرد این مسئله مهم است که با توجه به تفاوتهای عمده‌ای که بین بیمارهایی روانی و بیماریهایی جسمانی وجود دارد، بهداشت روانی در عملی ساختن اهداف خود با مشکلات فراوانی روبروست.
علائم رفتاری، هیجانی و شناختی ممکن است در پاسخ به حوادث پراسترس ایجاد شود یک یا چند عامل استرس‌زا می تواند زمینه ساز بیماریها و اختلالات روانپزشکی باشد. تعداد و شدت عامل استرس‌زا همیشه پیش بینی کننده ی شدت علائم و اختلال روانپزشکی نیست. عامل استرس‌زا ممکن است منفرد، متعدد، یا مداوم باشد. بیماری جسمی یکی از عوامل استرس‌زا می باشد که در صورت مزمن شدن می تواند خطری برای بهداشت روانی فرد محسوب شود.
باید بدانیم که خانواده، اجتماع و متخصصین رشته های مختلف طب همانند روانپزشکان در بهداشت روانی بیماران مبتلا به بیماریهای جسمانی نقش بسزایی دارند. برای مثال، خانواده و اجتماع با رعایت مورد پیشگیری کننده از ابتلا به بیماریهای جسمی (در حد امکان) و با حمایت عاطفی و اجتماعی از بیماران بعد از ابتلا به بیماریهای جسمانی و قبول و پذیرش بیماری به جای طرد آنان می توانند در زمینه بالا بردن بهداشت روان فدر یا حداقل متعادل نمودن آن نقش مفیدی ایفا کنند.

موضوع و بیان مسئله
- بررسی بهداشت روانی بیماران سرطانی شیمی درمانی شده بیمارستان امام حسین (ع) تهران در تابستان 85 .
سرطان، یک بیماری است که تغییر تصور زندگی، تهدید به کاهش عملکرد فرد و تهدید به تغییرات ظاهری را موجب می شود.
تشخیص سرطان باعث ایجاد بخران در زندگی فرد می شود. بیمار بایستی سعی کند سطح ناراحتی هیجانی خود را ضمن تصمیم گیریهای حیاتی برای درمان کنترل کند. نگرانیهای اصلی بیمار عبارتند از ترسهای ناشی از مرگ، وابستگی، بدشکل شدن ، ناتوانی، طرد و قطع روابط، مسائل مالی. واکنشهای بیمار به وسیله عوامل روان شناختی و بین فردی تعدیل می شوند. عوامل مدیکال عبارتند از: محل تومور، علائم، سیر بیماری. عوامل روان شناختی شامل منش، توانایی تطابق ، قدرت ایگو و مرحله تکاملی زندگی و اثرات و معنای سرطان در آن مرحله هستند. عوامل بین فردی مربوط به خانواده و حمایتهای اجتماعی هستند.
بیماران ممکن است، اضطراب، غمگینی، ترس و خشم را تجربه کنند یا ممکن است بی حسی و کرخت شوند. گناه و مکانیزمهای مشترک در آن، نقش اصلی را بازی می کنند. از نظر شناختی بیماران ممکن است با حالت تهاجمی در جستجوی اطلاعات باشند، یا گیج و فلج یا ناتوان برای تمرکز حواس شوند.ممکن است شکایات بدنی زیاد شود و فعالیت روزانه، اشتها و خواب آشفته گردد. واکنشهای استرس حاد ممکن است شدید باشد ولی معمولاً متغیر و گذرا هستند. وقتی اختلال بیش از 14- 10 روز طول بکشد باسیتی بیمار را از نظر وضعیت روانپزشکی ارزیابی کرد.

اهمیت و ضرورت پژوهش
یک سوم از ما دچار سرطان می شویم. در حال حاضر تقریباً دو میلیون نفر از مردم بریتانیا تحت درمان سرطان هستند که این رقم بیش از یک بیست و پنجم جمعیت این کشور را تشکیل میدهد. اکثر این افراد دارای عمری طولانی هستند. امروزه طرز تفکر افراد نسبت به سرطان عوض شده است و سرطان یک موضوع ممنوع شده نیست. افراد در مورد تشخیص سرطان خود همانند تشخیص سایر بیماری ها به راحتی می توانند صحبت کنند.
علاوه بر آن پیشرفت در علوم پزشکی تأثیر زیادی بر آینده افراد مبتلا به سرطان داشته است. با وجودی که خبر ها همیشه امیدوار کننده نیست، اما وقتی وارد عصر جدید می شویم مشاده می‌کنیم که بیماران سرطانی نسبت به سایر افراد (که بیماری آنها ترسناک تر از سرطان به نظر نمی‌رسد)، امیداوارانه تر زنگی خود را دنبال می کنند. امروزه کاملاً مشخص شده است که چه اتفاقی در سلول رخ میدهد که باعث سرطانی شدن آن می گردد و کشف این موارد مطمئناً منجر به ابداع روش های درمانی جدید و قاعدتاً پیشگیری از مشکلات رفتاری بعد از آن در آینده نزدیک خواهد شد.
از سوی دیگر باید بدانیم که عوامل روانی نه تنها در ظهور سرطان مؤثرند بلکه ممکن است در درمان این اختلال نیز تأثیر داشته باشند. در حال حاضر محققان زیادی در حال بررسی این احتمال هستند که آیا ممکن است روان درمانگری راه مؤثری برای درمان سرطان باشد. این موضوع توسط سیمونتون و کارل مطالعه و توسعه داده شده است. آنان بیماران سرطانی را تشویق می کنند تا مانع دفاعی درون بدن خود را در حال حمله و بلعیدن سلولهای سرطانی تصور کنند. آنان معتقدند که از این طریق بیماران احساس کنترل خود بر بیماری را بهبود بخشیده و در نتیجه به یک تغییر روان‌شناختی که ممکن است منتهی به کنترل ایمن سازی شناختی واقعی علیه سرطان گردد نایل‌آیند.
حال که می دانیم، افراد نقش عمده ای در سلامت جامعه آنها دارد و افراد باید قادر باشند توانائیهای جسمی و روانی خود را به حداکثر رسانده تا زندگی اجتماعی، اقتصادی مفید و هماهنگی با محیط داشته باشند، اهمیت این موضوع آشکار می شود که می توان با بالا بردن سطح بهداشت روان افراد مبتلا به بیماریهای جسمانی (چون سرطان) شانس زنده ماندن آنها را برای مدت زمان بیشتری افزود. تا در نتیجه افراد بتوانند میزان تطابق خود را با خانواده و اجتماع بالا برده و افراد سالمی از لحاظ جسمانی و روانی داشته باشیم.

- اهداف پژوهش.
در این پژوهش سعس شده اهداف ذیل دنبال شود:
- انواع اختلالات رفتاری ذکر شده در MMPI در بیماران سرطانی شمی درمانی شده در هر دو جنس بررسی شود.
- ایجاد سیستم های همایتی اجتماعی، روانی، خانوادگی.
- تأثیر گذاری اعتقادات دینی و نظام ارزشها در بهداشت روانی فرد ارزیابی گردد.
- ارائه راهکارها و پیشنهاداتی برای تعدیل تنش های ناشی از شیمی درمانی در افراد بیمار.
- نقد و بررسی شیوه های درمانی موجود.

فرضیه های پژوهش
1- بین بروز علائم پارا نویا و شیمی درمانی شدن بیمار رابطه معنا دار وجود دارد.
2- بین بروز علائم افسردگی و شیمی درمانی شدن بیمار رابطه معنا دار وجود دارد.
3- بین بروز علائم اسکیزوفرنیا و شیمی درمانی شدن بیمار رابطه معنا دار وجود دارد.
4- بین بروز علائم هیپومانی و شیمی درمانی شدن بیمار رابطه معنا دار وجود دارد.
5- بین بروز علائم هیپوکندری (خود بیمار انگاری) و شیمی درمانی شدن بیمار رابطه معنادار وجود دارد.
6- بین بروز علائم هیستری و شیمی درمانی شدن بیمار رابطه معنادار وجود دارد.
7- بین بروز علائم انحراف اجتماعی و شیمی درمانی شدن بیمار رابطه معنادار وجود دارد.
8- بین بروز علائم ضعف روانی(PT) و شیمی درمانی شدن بیمار رابطه معنادار وجود دارد.
9- بین دروغگویی آزمودنی و شیمی درمانی شدن بیمار رابطه معنادار وجود دارد.
10- بین آشفتگی فکری یا خود کم انگاری بیمار و شیمی درمانی شدن بیمار رابطه معنادار وجود دارد.

تعاریف عملیاتی متغیرها
بهداشت روانی: فرهنگ بزرگ روان شناختی لاروس، بهداشت روانی را چنین تعریف می‌کند: استعداد روان برای هماهنگ، خوشایند، مؤثر کار کردن، برای موقعیتهای دشوار انعطاف پذیر بودن و برای باریابی متعادل خود توانایی داشتن.
سرطان: اصطلاح سرطان برای بیش از 100 نوع بیماری مختلف به کار می رود. کاربرد مشترک این اصطلاح در مورد رشد بی رویه سلولهای نا به هنجاری است که تومورهای بدخیم را بوجود می‌‌‌آورند. در واقع سرطان بیماری است که در آن سلولهای بدن به علت آسیب مکانیسم های تنظیم کننده‌ی طبیعی آنها به طور غیر قابل کنترلی رشد می کنند این بیماری ممکن است از طریق خون و سیستم لنفاتیک به قسمتهای دیگر بدن نیز منتشر گردد.
شیمی درمانی: درمان سرطان با داروهای ضد سرطانی به عنوان شیمی درمانی شناخته می‌شود. این داروها ممکن است از طریق خوراکی تجویز شوند اما اغلب به صورت مستقیم بداخل جریان خون با تزریق وریدی تجویز می‌شود. درمان به صورت تزریقی معمولاً در بیمارستان انجام می‌شود.
1- Mental Health = Mental Hygiene 2- Cancer

فصل دوم پیشینه های پژوهش
- مفاهیم بهداشت روانی
- انواع پیشگیری در بهداشت روانی
- سرطان – عوامل روان شناختی مؤثر در بروز سرطان
- رون بیماری
- پیش آگاهی
- سندرم های روانپزشکی در بیماران سرطانی
- درمان
- زندگی پس از سرطان

پیشینه پژوهش
- مفاهیم بهداشت روانی:
سازمان جهانی بهداشت روانی را چنین تعریف می کند «بهداشت روانی در درون مفهوم کلی بهداشت جای می گیرد و بهداشت یعنی توانایی کامل برای ایفای نقش های اجتماعی، روانی، جسمی، بهداشت تنها نبود بیماری یا عقب ماندگی نیست.»
در این تعریف همانطور که ملاحظه شد سازگاری با محیط اهمیت زیادی دارد طبق آن شخصی که بتواند با محیط خود (خانواده، همکاران، همسایگان و به طور کلی اجتماع) خوب سازگار شود از نظر بهداشت روانی بهنجار خواهد‌بود. این شخص با تعادل روانی رضایت بخش پیش خواهدرفت و تعارض های خود را با دنیای بیرون و درون حل خواهدکرد و در مقابل ناکامیهای اجتناب‌ناپذیر زندگی مقاومت خواهد داشت.
اگر کسی توان انجام دادن این کارها را نداشته باشد و در نتیجه با محیط خود به شیوه ی نامناسب و دور از انتظار برخورد کند از نظر روانی بیمار خواهدبود. زیرا با این خطر روبرو خواهدبود که تعارضهای حل نشده‌ی خود را به صورت نوروز (اختلالات خفیف رفتاری) نشان‌دهد و به شخص نوروتیک تبدیل شود. بنابراین بهداشت روانی مردم از اهمیت بسزایی برخوردار است و به همین دلیل امروزه جوامع مختلف بسیج شده اند تا سایتهای مربوط به بهداشت روانی و پیش بینی بیماریهای روانی را سازمان دهند. این سایتها که می توانند ارزشهای انسانی و اقتصادی بالایی داشته باشند ایجاب می کنند که بیش از هر چیز نیازهای بهداشت روانی شناخته شود. منظور از نیازهای بهداشت روانی است که عوامل تضمین کننده آن، مخصوصاً در مورد کودکان را بشناسیم، به علتهای اختلال آن پی ببریم و با چگونگی درمان بیماریهای روانی آشنا شویم.
در سال 1948، کمیسیون مقدماتی سومین کنگره جهانی بهداشت‌روانی، برای بهداشت‌روانی، یک تعریف دو قسمتی ارائه می دهد: 1- بهداشت روانی حالتی است که از نظر جسمی و روانی و عاطفی در حدی که با بهداشت روانی دیگران انطباق داشته باشد برای فرد مطلوبترین رشد را ممکن می‌‌‌سازد.
2- جامعه خوب جامعه ای است که برای اعضای خود چنین رشدی فراهم می آورد و در عین حال رشد خود را تضمین می کند و نسبت به سایر جوامع بردباری نشان می دهد (کلویته ، 1968).
سازمان جهانی بهداشت، بهداشت روانی را بر اساس جنبه های زیستی و اجتماعی تعریف می کند. به نظر این سازمان، بهداشت روانی برای فرد استعداد ایجاد روابط موزون با دیگران و استعداد شرکت در تغییرات محیط اجتماعی و مادی یا استعداد کمک به تغییرات به شیوه سازنده قایل است همچنین بهداشت روانی ایجاب می کند که بین تمایلات غریزی فرد هماهنگی وجود داشته باشد، این هماهنگی به یکپارچگی وجود فرد کمک می کند نه این که برخی تمایلات غریزی به مخالفت تمایلات دیگر برخیزندو آنها را سرکوب کنند.
در سالهای اخیر، انجمن کانادایی بهداشت روانی، را در سه قسمت تعریف کرده است: قسمت اول: نگرشهای مربوط به خود، قسمت دوم: نگرشهای مربوط به دیگران (با دیگران راحت بودن) و قسمت سوم: نگرشهای مربوط به زندگی (رویارویی با الزامهای زندگی.)
به عقیده این انجمن نشانه هایی پیدا می شوند که ما را از دشواریهای روانی، به ویژه در خود فرو رفتن، پرخاشگری، خودداری، بی خوابی، اضطراب، خیالبافی، هیپوکندری، نوسانهای خلقی مطلع می سازند. به علاوه برای داشتن بهداشت روانی خوب، شرایطی وجود دارد: روبرو شدن با واقعیت، سازگارشدن با تغییرات، گنجایش داشتن برای اضطرابها، کم توقع بودن، احترام قایل شدن به دیگران کمک رسانی به مردم.
پیشگیری در بهداشت روانی:
به طور کلی در بهداشت روانی هدف، کاهش بیماریها، و عوارض ناشی از آن است. برای دستیابی به این هدف سه مسأله باید دنبال شود: جلوگیری از پیدایش بیماری (پیشگیری اولیه)، درمان بیماری قبل از آنکه عوارض ماندنی از خود به جای بگذارد (پیشگیری ثانویه) و کاهش ناتوانیهای حاصل از بیماری یا بازتوانی بیماران (ثالثیه)
1- پیشگیری اولیه: در دهه 1960- 1950جهان امیدوار بود که از بیماریهای اساسی روانی پیشگیری کند اعتقاد بر این بود که اگر کودکان بدرستی پرورش یابند و اصول رشد روانی-‌‌ اجتماعی در مورد آنها به اجرا در آید و یک من توانا و قوی در آنها ایجاد گردد از پیدایش هر بیماری روانی در‌ آنها جلوگیری می شود. به همین دلیل برنامه ای بهداشت روانی در جهت آموزش هر فرد یا گروهی که به نحوی بر رشد کودک تأثیر دارد اعم از متخصصین زنان و زایمان و اطفال و مسئولین تعلیم و تربیت (مدرسه و خانواده) مشکل گرفت و بعداً تأکید بر آن شد که کودکان در معرض خطر که پدر و مادر آنها با شرایط خاص آموزشی و محیطی توانائی ایجاد رشد کافی در آنها را ندارند. بیشتر مورد توجه و برنامه ریزی بهداشت روانی قرار گیرند. به همین دلیل، مراکزی جهت فرزند خواندگی، مددکاری، فعالیتهای خیریه به آموزگاران ویژه، به راه افتاد. در دهه‌های بعد حرکتهای فوق در جهت پیشگیری از بیماریهای روانی با شکست مواجه شد. چرا که نظریه‌های سبب شناسی بیماریهای روانی که بیشتر به عنوان روانی _ اجتماعی توجه می کرد درست نبود.
پس از آن هر قدر معنای ژنتیک و بیولوژیک بیماریهای روانی بیشتر کشف می شد علت عدم موفقیت روشهای پیشگیری از بیماریها بیشتر قابل درک بود، آن گاه روشهای جدیدی در جلوگیری از بیماریها مطرح می شود. مشاوره ژنتیک برای آن دسته از بیماریهایی که طرح فامیل (خانوادگی) در آن مطرح بود مورد توجه قرار گرفت. از طرفی دخالت عوامل فشارزای روانی در شعله ور کردن اختلافات روانی باعث شد تا آموزشهای لازم جهت کمک به افراد برای کاهش اثرات این عوامل فشار‌‌زا در زندگی برای پیشگیری اولیه از بیماریها مطرح گردد هم چنین بسیاری از بیماریهای طبی از جمله بیماریهای عفونی و قلبی – عروقی و کمبود ویتامین که پیامدهای عصبی – روانی دارند قابل پیشگیری است و نیز الکلسیم و مصرف موادی از قبیل کوکائین و مواد مخدر دردوران حاملگی که عوارض روانی برای کودک دارند نیز قابل جلوگیری است اینها و مسائلی از این قبیل حیطه پیشگیری اولیه در بهداشت روانی را تشکیل می دهد.
2- پیشگیری ثانویه: شناخت اولیه زود و درمان فوری اختلالات عصبی – روانی که منجر به جلوگیری از تخریب پایای بیماریها می گردد حوزه پیشگیری ثانویه است. در آمریکا انستیتوی ملی بهداشت روانی (NIMH) و سیستم برنامه ای خدمات برای کودکان و نوجوانان (CACSP) مسئولیت این پیشگیری را به عهده دارد. در این سیستم همه امکانات در جهت تشخیص و درمان سریع و به موقع بیماریهای رفتاری در کودکان و نوجوانان و کمک به خانواده های آنان به کار گرفته می شود. روان پزشکان و سایر دست اندرکاران امور بهداشت روانی در تیم درمانی شرکت دارند مکانیسم های دخالت در بحران و آموزشهای لازم جهت نحوه رفتار با بیماران در خانواده از جمله کارهای بهداشت روانی مربوط به پیشگیری ثانویه است.
3- پیشگیری ثالیثه: کاهش تخریب عمکردی فرد در اجتماع به علت بیماریهای روانی، پیشگیری ثالثیه نامیده می شود. با توجه به این تعریف هم روشهای درمانی در بیماریهای روانی مقاوم در این پیشگیری مطرح می گردد. به بیان دیگر کاهش اثرات باقی مانده از بیماری بر روی فرد در پیشگیری ثالثیه تأکید می شود هدف اولیه در این نوع پیشگیری در واقع بازتوانی بیمار روانی است. از آنجا که اکثر بیماریهای شدید روانی عود مکرر دارند. بازتوانی بیماران را نمی توان تا درمان کامل بیماری به تأخیر انداخت.از طرفی در روان پزشکی پیشگیری ثانویه و ثالثیه، باید با هم انجام گیرد و با دانش کنونی گاهی مشکل است که بدرستی مشخص کنیم که علایمی از قبیل بی لذتی ، بی تفاوتی(بهت) چه مقدار علامت بیماری و چه مقدار علامت باقی مانده از بیماری است پیشگیری ثالثیه و بازتوانی در روانپزشکی اغلب در مورد بیمارانی مطرح می شود که از بیماریهایی شدید و ناتوان کننده روانی رنج می برند. اسکیزوفرنی و ببیشتر بیماریهای شدید خلقی و بعضی از اختلالات شخصیتی ناتوان کننده از جمله این بیماریها هستند. همه این بیماریها بخصوص اسکیزوفرنی در اواخر نوجوانی و اوایل جوانی بروز می کند. طبعاً پیشرفت تحصیلی و شغلی که بیشتر در این سنین رخ می دهد فرد را بشدت تحت تأثیر قرار می دهد. پس از امام دوره بیماری اغلب بیماران دچار ناتوانیهای شغلی، اجتماعی و روابط بین فردی می شوند. به همین دلیل بازتوانی آن یک فرآیند پیچیده خواهد بود که نیازهای روان شناختی، اجتماعی و طبی را به دنبال خواهد داشت. اکنون در روانپزشکی سعی بر این است که مدت بستری در بیمارستان حتی در موارد حاد بیماری کاهش یابد تا بیمار بتواند در اجتماع بیشتر حضور پیدا کرده و هر چه سریعتر بازتوانی شود. اخیراً واژه هایی از قبیل پیشگیری عمومی،(که هدف آن توجه جامعه و همگان است)و پیشگیری انتخابی که هدف آن توجه افرادی است که بیشتر در خطر بیماریهای روانی هستند و پیشگیری موردی که هدف آن متوجه افرادی است که در خطر شدید بیماری روانی و دارای نشانگان بیولوژیک قوی هستند مطرح شده است ولی این نحوه تقسیم بندی در طبقه بندی جدید روان پزشکی امریکا مطرح نگردیده است.
- سرطان: (مفاهیم)
سرطان بیماری است که در آن سلولهای بدن بعلت آسیب مانیسم های تنظیم کننده ی طبیعی آنه به طور غیر قابل کنترلی رشد می کنند در اکثر سرطان ها غدد توپری در قسمتهای معینی از بدن بطور شایع در پوست، پستان، ریه، روده ها یا غده پروستات بوجود می آیند. این بماری ممکن است از طریق خون و سیستم لنفاویک به جاهای دیگر منتشر شود. همانطوریکه درک ما از بیماری سرطان در 20 سال گذشته افزایش یافته است تغییر در نحوه زندگی، برنامه های بیماریابی مؤثر و انواع جدید درمان باعث پیشرفت در پیشگیری و درمان این بیماری شده است. اصطلاح سرطان از لغت یونانی Crab (خرچنگ) گرفته شده است. بقراط، پزشک یونان باستان یک غده سرطان منتشره را به چنگال یک خرچنگ تشبیه کرد. هر چند که از آن زمان تا کنون درک ما از این بیماری پیشرفت کرده است. اما این توضیح هنوز هم مناسب به نظر می رسد.ویژگی مهم یک غده سرطانی توانایی انتشار آن در بدن می باشد.
- اساس ژنیتکی سرطان:
این کشف که می گوید آسیب ماده ژنتیکی، زمینه بروز سرطان را فراهم می کند. یکی از مهم ترین پیشرفتها در تحقیقات پیرامون سرطان در اواخر دهه 70 بود. هر سلول شامل اطلاعات ژنتیکی بصورت بیش از 000/90 حفت ژن می باشد که فعالیتهای آن را کنترل می کند یک سلول وقتی سرطانی می شود که ژن های معینی که مسئول کنترل فرآیندهای حیاتی آن از قبیل تقسیم سلولی هستند، آسیب ببینند. این ژن های ناقص ممکن است به ارث رسیده باشند. یا توسط مواد کارسیوژن (سرطان زا) مانند نور خورشید، دود تنباکو و .... ایجاد شده باشند. سلولها دائماً در معرض مواد سرطان زا قرار دارند، اما به دلایل متعدد به ندرت سرطانی می شوند. یکی اینکه سلولها معمولاً می توانند ژنهای آسیب دیده خود را ترمیم کنند و دیگر اینکه بیش از یک ژن بایستی آسیب دیده باشد تا سرطان بوجود آید و دیگر اینکه سیستم ایمنی بدن اغلب سلولهای غیر طبیعی را قبل از اینکه به اندازه کافی قادر به تکثیر و ایجاد غده سرطانی نابود می کنند.
- چگونگی شروع سرطان:
سلولها دائماً توسط کاسینوژنها (مواد سرطان زا) بمباران می شوند، مواد سرطان زا به ژنهای ویژه ای (بخش هایی ازDNA که عملکرد ویژه را کنترل می کنند) که انکوژن نامیده می شوند و فرآیندهای حیاتی از قبیل تقسیم سلولی را تنظیم می کنند صدمه می زنند بیشتر ژنهای صدمه دیده ممکن است باعث شوند تا سلول به صورت غیر طبیعی عمل کرده و سرانجام سرطانی شود.
- عوامل روان شناختی مؤثر در بروز سرطان:
1- عوامل روانی اجتماعی: انسان در حالت بدوی خود کمتر در معرض ابتلا به بیماریهای نو، به خصوص بیماریهای بدخیم بود. اما با تغییر محیط روانی، اجتماعی، آسیب پذیری نسبت به بیماریهای سرطانی افزایش یافته است. (بینبریج 1914) هی (1925) در مقاله ای تحت عنوان «سرطان، بیماری خواستنی یا نخواستنی» نوشت:
«مطالعه ی توزیع سرطان در همه نژادهای دنیا نسان می دهد که نسبت سرطان تقریباً با میزان تسلط تمدن بر زندگی متناسب است. بنابراین آشکارا چیزی در عادات تمدن به ارث می رود که مسئول تفاوت رخداد سرطان در مقابل وحشی و متمدن است. آب و هوا نقشی در این اختلاف ندارد. شواهد نشان می دهد قبایلی که به طور طبیعی زندگی می کنند، تا زمانی که با انسان متمدن تر که عادات طبیعی را به تباهی می کشد زندگی نکرده اند اصلاً دچار سرطان نمی شود.»
باید اظهار داشت که ممکن است سرطان فرآیند طبیعی و معتدل دیگری باشد که باید منشأ آن را در محیط و « سبک زندگی» خودمان جستجو کنیم. هر یک از ما در وحشت مرگ ناشی از سرطان زندگی می کنیم چرا که نمی توانیم با شرایط موجود زندگی خوب سازگار شویم.
2- عوامل هیجانی: گفتن نقش عوامل ژنتیک گویای همه داستان نیست. میسون دریافت که سطح
هورمون 17 – هیدروکسی – کورتیکو ستروئید مادران اطفال لوسمیک بالاتر از حد طبیعی است او پدیده مشاهی را در ادرار تمام افراد تازه استخدام ارتش امریکا که مادرانشان را از دست داده بودن کشف کرد. ظاهراً عدم تأئید، ناکامی، افسردگی می تواند اثر بدی بر غدد آدرنال بگذارد و توانایی تولید هورمون آنها را که دفاع ایمنولوژیکی ضعیفی دارند و نمی توانند نبرد موفقیت آمیزی در مقابل بافتهای سرطان زا و سرطانی داشته باشند.(لینچ 1976). این کشف جدیدی نیست. در اوایل سال 1870 جیمز پاجت ، متخصص غدد، اظهار داشت که سرکوفت، ناکامی و افسردگی معمولاً با افزایش بافتهای سرطانی همراه است.
چندین بررسی معاصر زمینه سرطان را به عوامل روان شناختی مثل فقدان صمیمیت با والدین، ناتوانی در ابزار وجود یا اشکال در بیان عواطف منفی و تعارضات ناخود آگاه نسبت می دهد. فرآیندهای غدد درون ریز و ایمنی و سایر مکانیسم های آسیب شناسی فیزیولوژیکی پیوندی هستند بین مشکلات روانی و علت شناسی سرطان. طبق بررسی های کرانتز (1984) افسردگی و احساس ناتوانی با ضعیف شدن احتمال زنده ماند در سرطان مرتبط هستند، در حالی که احساس خصومت ورزی و خشم با طول عمر همراه است.
گویا آسیب پذیری نسبت به سرطان به عوامل ژنتیکی و عوامل رشد روانی بستگی دارد. کودکان نیاز به مراقبت دارند، آنها درمانده به دنیا آمده و بدون کمک شانسی برای زنده ماندن ندارند. ترس از ترک شدن شایع ترین ترس دوران کودکی است. مراقبت ناکافی و ترس از طرد شدن، احساس عدم امنیت و ناتوانی به کودک می دهد.اغلب، این احساسات در طول زندگی باقی ماند. در موارد بسیاری، احساس تنهایی و ناتوانی می تواند مقاومت زیست شیمیایی سیستم ایمنی را کاهش دهد و به موجود زنده بقبولاند که نمی تواند با سرطان مبارزه کند. همچنین شواهدی وجود داردمبنی بر اینکه عوامل روانی محیطی می تواند آسیب پذیری نسبت به سرطان را افزایش دهد و بخصوص قرار گرفتن مستمر در معرض فشار روانی موجب کاهش مقاومت فرد می گردد.
- زمینه قبل از بیماری
از دست دادن یک عزیز، احساس تنهایی و بی اعتنائی احساس طرد شدگی و در نتیجه پیدا کردن دید بدبینانه نسبت به زندگی او ویژگی های افرادی است که مقدار ابتلا به سرطان هستند. گرین (1966) 109 زن و مرد کودک را مورد پژوهش قرار داد و دریافت که لوسی یا لیمفو مادر افرادی بروز می کند که جدایی یا ضایعه هایی را تجربه کرده بودند و یا احساس اضطراب و ناامیدی داشتند.لشان (1977) بیش از 400 بیمار سرطانی را 12 سال تحت بررسی قرار داد. از این تعداد 72 درصد رنج دردناک از دست دادن عزیزی را بردوش می کشیدند. حادثه از دست دادن شخص مورد علاقه در فواصل زمانی مختلفی از چند ماه تا 8 سال، قبل از شروع بیماری سرطان رخ داده‌ بود.
- روند بیماری
نقش سیستم ایمنی و آسیب پذیری آن نسبت به فشار روانی هیجانی، حداقل نشانه مختصری پیش آگهی ارائه می کند. عوامل هیجانی شامل ساختار روانی خود بیمار و نظام حمایت محیط او می‌شود. افراد تنها، بیشتر نگران سلامت خود هستند؛ خود بیمار انگار و گرایش اضطرابی دارند. مردان و زنان تنها ممکن است تعلیم رشد قارچ گونه بافتهای سرطانی شوند. افرادی که میل به زندگی را از دست داده اند، آنهایی که زندگی بی هدفی دارند، آنهایی که کسی را ندارند تا به او تکیه کنند و یا از آنها مراقبت کنند و آنهایی که طرحی برای زندگی ندارند نسبت به کسی که مشغله اجتماعی دارد و هدفدار است کمتر احتمال دارد با بیماری مقابله کند. منفعل بودن و تنهایی، افسردگی می آورد و افسردگی، تیشه بر ریشه ی دفاع ایمنی بدن می زند ارتباط فعالانه با مردم و زندگی بسیار فعال، دنبال کردن یک حرفه و مسلک توانایی سیستم ایمنی را در نبود با سرطان قوت می بخشد. حمایت عاطفی اعضای خانواده و دوستان نقش مهمی در روحیه بیمار و از خطر جستن او دارد. نگرش منفی وابستگان و دوستان، اظهار ناشکیبی و بدبینی و فقدان توجه و مراقبت، بشدت بر توانایی مقابله بیمار با سرطان تأثیر می گذارد.
بارد (1972) 100 بیمار سرطانی بستری بدحال را بررسی کرد و گزارش داد باید بیماران سرطانی را افرادی دانست که تحت فشارهای روانی خاص و شدیدی هستند. آنها در انتظار دردی شدید و زندگی توأم با وحشت از ناتوانی و مرگ هستند بنابراین دایماً افسرده و رو به ضعف هستند.
- پیش آگهی:
شواهد دیگر درباره‌ی اهمیت عناصر روان‌شناختی در سرطان از مشکلات فراوان در ارزیابی دقیق پیش آگهی این بیماری بدست می آید. حقیقت دارد که حتی متخصصان بالینی و آسیب شناسان بسیار مجرب نیز در پیش‌بینی روند بالینی بسیاری از سرطان ها مشکل دارند. تومورهایی از یک نوع که در مرحله یکسانی قرار دارند ممکن است در زمان تشخیص جلوه های متفاوتی داشته باشند. زمانی ممکن است سرطان کاملاً محو شود و بیماری که فکر می‌کرده باید در عرض 6 هفته بمیرد، ده سال دیگر سالم و تندرست بدون نشانی از سرطان زندگی کند. سایر بیماران .... سرطانهایی دارند که در طول سالهای متمادی نه رشد می‌کند و نه ضعیف‌تر می‌شود با این همه هنوز بعضی از بیماران شاهد پیشرفت مرگ آفرین سرطان هستند.
گریر و موریس (1979) زنان مبتلا به سرطان پستان را به چهار گروه تقسیم کردند: 1) زنانی که بیماری را انکار می کنند. 2) آنهایی که اساساً بیماری را جدی نمی گیرند ولی خوب با بیماری مبارزه می‌کنند. 3) آنهایی که با بردباری بیماری را می‌پذیرند. 4) آنهایی که احساس ناتوانی می‌کنند. یک بررسی پیگیرانه بعد از 5 سال نشان داد که دو گروه نخست نسبت به دو گروه دیگر نتیجه بالینی بهتری داشتند. هر چند هیچ تفاوت پزشکی معنی داری بین این گروهها در حالت و پیش آگهی بیماری وجود نداشت. بیماران مبتلا به سرطان سینه متاستاتیک که احساس خشم و خصومت را ابزار می‌کنند، از آنهایی که به احساس ناتوانایی واکنش نشان می دهند بیشتر عمر می‌کنند.
وتیکوور و دادک (1973) با گزارش چند بررسی نشان میدهند افراد متبلا به سرطان از مکانیزمهای دفاعی واپس زنی و انکار استفاده می کنند. این بیماران چنین توصیف شده‌اند «حیاتی دوگانه دارند جلوه ای از لحاظ اجتماعی با کفایت اما تهی و پوچ از سویی دیگر خویشتن ناخودآگاه آنها غمگین، در عذاب و انفجاری است. سایر بررسیها بر این حقیقت تأکید دارند، که بیماران مبتلا به سرطان که مدت زمان طولانی زنده می‌مانند به خود مطمئن بودند و بیمارانی که عمر کوتاهی داشتند توان ابراز خشم و تکانه های اجتماعی خود را نداشتند. ظاهراً، نگرش خود ابرازانه تجات فرد از بیماری را افزایش می دهد.
- نجات:
انسان یک هویت جسمی – روانی و روانی – جسمی دارد و سیستم ایمنی نیز یک ساختار و دستگاه زیستی شیمیایی دروان شناختی است. بدون شک کارکردهای سیستم ایمنی تحت تأثیر شیمی بدن و هیجانات قرار می گیرد، تعجبی ندارد که رخداد سرطان در افراد افسرده و کسانی که احساس امنیت نمی کنند، بالاتر است. (کرانتز و گلاس 1984؛ سیمونتون و سیمونتون 1975) فشار روانی شدید کارآیی سیستم ایمنی بدن را می کاهد و به سلولهای سرطانی اجازه رشد و نمو می دهد، خصوصاً وقتی فرد اعتماد کمی به توانایی خود در مبارزه با بیماری و ابراز معنویات خویش دارد. در افراد متکی به نفس، خود ابزار (self - assertive) و مصمم کارایی سیستم ایمنی افزایش می یابد و به بقا و رهایی موجود زنده کمک می کند.
تفاوتهای ذکر شده در طول عمر زن و مرد زیاد است و رخداد پایین تر میزان مرگ و میر ناشی از سرطان در زنها را نشان می‌دهد که درجه نجات زنان از مردان بیشتر است.
البته بیمارانی که انگیزه قوی‌تری دارند و مطمئن به نفس هستند در هر دو جنس وضع بهتری دارند و نسبت به بیماران کم انگیزه، فاقد امنیت و افسرده بیشتر عمر می‌کنند. هر چند به نظر می‌رسد زنان توانایی بیشتری در مقابله با سختی ها، ناکامیها و درد دارند. بارداری و زایمان آسودگی روانی هر زنی را به مخاطره می اندازد، اما تعداد معدودی از زنان تسلیم فشار روانی جنسیت خود می شوند. در مقایسه مردان بسیاری مرعوب مشقت تأمین خرج معیشت می شوند و کمتر از موقعیتهای مبارزه جویانه سربلند در می آیند. سرطان یک بیماری روان تنی نیست، اما آسیب پذیری نسبت به سرطان و رهایی از آن تا حد زیادی تحت تأثیر ساختار روانی فرد است. و تفاوت مرگ دیر زنان و مردان کاملاً متقاعد کننده است. علاوه بر این در حال حاضر هم مردان و هم زنان تقریباً به یک اندازه در معرض تهدید عوامل سرطان‌زا هستند. و عکس العمل آنها به سرطان ترکیبی است از آمادگی زیستی، ژنتیکی- ژنتیکی- شیمیایی ، زیستی – اجتماعی، ژنتیکی و صفات روانی اکتسابی.
همان طور که در بالا ذکر شد سرطان اختلال روان تنی نیست، هیچ سلول و بافت سرطانی بدون عوامل سرطان‌زا وجود ندارد. پرسیدن این سؤال رایج که آیا بیماران مبتلا به سرطان رفتار ها و نگرش های آسیب شناختی نشان می دهند یا پاسخ های آنها به سرطان انطباقی و درست است که تعجب آور نیست (فیشر 1981) در کتاب فلدمن (1981) می خوانیم:
ما رایج‌ترین نگرانی‌های بیمار را شناخته ایم:
1) خواستن اطلاعات در مورد نتایج و اثرات جانبی شیمی درمانی یا روش های جراحی: این اطلاعات اغلب اضطراب مبنی بر ترسهای ناشی از عدم آگاهی را کاهش می دهد.
2) اطلاعات غلط، درک نادرست و سردرگمی در مورد چگونگی انجام روش های درمان، نیز از مواردی هستند که با روشن کردن آنها می توان از اضطراب بیمار کاست.
3) احساس فراگیر انزوا و دوری از دنیای سلامتی که در افراد شدیداً مشاهده می شود را می‌توان در حد وسیعی کاهش داد.
4) احساس درماندگی بیمار از اینکه به بیماری شناخته نشده ای مبتلا شده و بنابراین مرموزتر و در هم شکننده تر به نظر می رسد. علاوه بر این، هر سه مطالعه «کار و سوابق سرطان» روشن می سازد چطور بعضی از بیماران سرطانی تحت تأثیر القای ترس، خجالت و گناه ناشی از ادراک خود و دیگران در مورد سرطان بودند. ادراکاتی مبنی بر اینکه سرطان بهبود ناپذیر، منزجر کننده، خانمان سوز است. و در طول قرن ها در ادبیات و تشبیه ها باقی مانده‌اند. زن و شوهری طی مصاحبه تحقیقی با هم نجوا می‌کردند به طور ناخودآگاه نگرانی خود را از اینکه مبادا کسی به سرطان روده شوهر پی ببرد بیان می کردند، مسئله را با پسر بزرگشان در میان گذاشته‌بودند و می ترسیدند سهواً منبع انتشار این واقعیت خجالت‌آور باشد. و همکاران و مشتریها شوهر را به خاطر قطع عضوش از حقوق اجتماعی محروم کنند.
- سندرم های روانپزشکی در بیماران سرطانی:
مطالعه ای وسیع از بیماران سرطانی در یک جمعیت از بیماران بستری و سرپایی، وقوع 51 درصد اختلالات روانپزشکی را در آنها گزارش کرده اند. بزرگترین گروه تشخیص، اختلالات انطباقی (68 درصد) و پس افسردگی اساسی (13 درصد) و دلیریوم (8 درصد) بوده اند. مطالعات دیگر فقط بر اساس جمعیت بستری، وقوع بالای اختلال افسردگی اساسی (تا 24 درصد) را گزارش داد. وقوع مواردی شبیه؛ فوق (25 درصد) در بیماران بستری جراحی زنان و در بیماران مبتلا به سرطان سر و گردن (40 – 35 درصد) یافت شده بود. گزارش شده است که سرطان پانگراس همراه با وقوع بالای افسردگی است.
اختلالات انطباقی: اختلالات انطباقی با خلق افسرده، اضطراب، و خلق افسرده ومضطرب، بزرگترین گروه تشخیص در بیماران سرطانی بوده اند.
اختلال افسردگی اساسی: علائم افسردگی در بیماران سرطانی ممکن است وقوع همزمان علامتی از یک اختلال روانی، یا یک واکنش عملکردی باشد. احساس بی ارزشی گناه مفرط در بیماران سرطانی شایع، ولی خفیف و گذرا هستند. و بیماران اعتماد به نفس خود را از دست نخواهند داد. گرچه افکار عود کننده مرگ در بیماران سرطانی شایع هستند، ولی شدت بیمار گونه و تمایل به مرگ را که مشخصه بیماران افسرده است ندارند.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   45 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی بهداشت روانی بیماران سرطانی شیمی درمانی شده بیمارستان امام حسین