فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد تفاوتهای بین شیطان و ابلیس

اختصاصی از فی فوو تحقیق در مورد تفاوتهای بین شیطان و ابلیس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تفاوتهای بین شیطان و ابلیس


تحقیق در مورد تفاوتهای بین شیطان و ابلیس

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:18

 فهرست مطالب

تفاوت واقعی شیطان و ابلیس در عدم پیشرفت انسان ---- 3

 

تفاوت شیطان و ابلیس ---------------------------13

 

گناه شیطان چه بوده است ------------------------13

 

شیطان جن یا فرشته ؟  ---------------------------14

 

فلسفه وجودی انسان  ----------------------------15

 

آیاتی از قرآن کریم در مورد شیطان و ابلیس -----------16

 

دیدگاه علمای بزرگ در مورد شیطان و ابلیس ----------17

 

نتیجه گیری -----------------------------------23

 

فهرست منابع ----------------------------------24

 

 

 

مقدمه

 

 

 

شیطان یا ابلیس . این بحث مد نظر ما برای گرد آوری یک مقاله در مورد تفاوتهای بین شیطان و ابلیس است که در آخر متوجه تفاوت این دو اسم می شویم .

 

شیطان از بدو وجود به دنبال گمراه کردن انسان و به بیراهه کشاندن او بوده است . هیچ انسانی نیست که از حیله شیطان در امان باشد مگر امامان و پیامبران الهی که از گناه مصون هستند . شیطان هیچگاه از تلاش خود برای گمراه کردن انسان ها دست نمی کشد .

 

در عالم خلقت موضوع ابلیس یکی از موضوعات مهم و شگفت انگیز است . قرآن کریم ضمن اشاره به (نار) منشاء پیدایش شیطان به اختصار به خط فکری و موضوع گری ها و نصبت وی با خداوند و آدمیزاد به این موضوع می پردازد .

 

 

 

ارباب اندیشه بر این عقیده‏اند که «جسم وى انبوه و متراکم نبوده جسمى است هوایى و مجرد. هیات ظاهرى و شیوه رفت و آمدش نیز با دیگر موجودات تفاوت دارد. داراى شعور و خرد است. به صورتهاى گوناگون تغییر شکل مى‏یابد و از عهده انجام کارهاى سنگین و خارق‏العاده برمى‏آید، نه جایى را فرا مى‏گیرد و نه در جایى نیز فرود مى‏آید». در فرهنگ اسلامى وى مبدا غوا، شر و وسوسه معرفى شده و آدمى را در مسیر خلاف انسانیت و کمال مى‏کشاند. نیرویى است که حق را باطل و باطل را حق و شر را خیر و خیر را شر مى‏نماید. هوى و شهوت از وسوسه‏هاى اوست. «و صورت انسانى در حکم عقبه و گردنه‏اى است میان قرارگاه فرشتگان و جایگاه شیاطین. هر کس که راه گمراهى را پیمود پیرو شیاطین است و آن که راه هدایت را برگزید از اهل الله است‏». با یادآورى گوشه‏اى از خصوصیات ابلیس و حضور فعال او در میان آدمیزاد مى‏توان نتیجه گرفت که: «ابلیس اگر چه فرشته یا اجنه‏اى است که به عالم ملکوت تعلق دارد و از موجودات طبیعت نیست; ولى آثار وجودى او مى‏تواند در دنیا ظاهر شود»

 

علاوه بر این نسبت ابلیس با آدم، از فریب و اغواى وى در بهشت آغاز و به دنیا کشیده مى‏شود و بدین‏گونه بین ملک و ملکوت پیوستگى به وجود مى‏آید. منشهاى پست ابلیسى و انگیزه‏هاى هوى و هوس که اسباب تاریکى و تشویش محیط درونى آدمیان را فراهم مى‏سازند همه به دنیا و عالم ملک مربوط است و «نقش ابلیس، در نسبتى که با آدم دارد، ترسیم شده است. چون ابلیس رویى به آدم و رویى به خداوند - نظر به این که مخلوق خداست - دارد، به «ابلیس دوروى‏» معروف است‏»  پس وقتى سخن از ابلیس به میان مى‏آید وى را مصداق معانى نفرت‏انگیزى مى‏یابیم که به دشمنى با فرزندان آدم برخاسته است و «نقش او در نسبتى که با آدم دارد مورد توجه قرار مى‏گیرد، ولى عرفا بجز دو عالم ملک و ملکوت به عالم دیگرى نیز اعتقاد دارند و آن جبروت است. در این عالم دشمنى بکلى منتفى است چنان که عزیزالدین نسفى مى‏گوید: «شهد و حنظل یک طعم دارند، نور و ظلمت، روز و شب یک رنگ دارند... ابلیس را با آدم دشمنى نیست...» اما ابلیس در نسبتى که با آدم دارد، بنابر تصریح قرآن سوگند یاد مى‏کند که آدمیان را، بجز مخلصین، گمراه مى‏کنم. وى سایه وسوسه و اوهام را در مسیر آنان که از ایمان تهى هستند مى‏نماید و آنها را سایه به سایه و گام به گام به دنبال خود مى‏کشاند تا از مقصد بازمى‏مانند; ولى در مورد آنان که راههاى نفوذ و وسوسه‏هاى شورانگیز را مى‏بندند تلاش وى به جایى نمى‏رسد. نمونه‏هاى زیر بیانگر دسیسه‏هاى اوست:

 

ابراهیم خلیل‏علیه‏السلام در عالم خواب به ذبح اسماعیل مامور مى‏شود. ابلیس این بار نیز مانند قصه آدم‏علیه‏السلام به پیروزى خود بر ابراهیم امیدوار است و همان شیوه را به کار مى‏برد. خود را به مادر اسماعیل مى‏رساند و خبر کشتن فرزند را به وى مى‏دهد. وقتى مادر متوجه مى‏شود که ذبح اسماعیل فرمانى است که از جانب حضرت خداوندى صادر شده چنین مى‏گوید: «اگر خداى فرموده باشد... ما رضا دادیم و تسلیم کردیم.» ابلیس برخلاف انتظار از فریب مادر مایوس مى‏شود رو به اسماعیل مى‏آورد، وى نیز بمحض اطلاع از فرمان الله چنین پاسخ مى‏دهد: «فرمان خداى راست «رضینا بحکم الله و سلمنا لامره‏» ابلیس چون نتیجه‏اى نمى‏گیرد خود را به ابراهیم نزدیک مى‏سازد و فرمانى را که وى در خواب یافته است، به القاءات شیطان نسبت مى‏دهد و وى را از کشتن فرزند برحذر مى‏دارد; اما ابراهیم خوب مى‏داند که القاکننده این اباطیل کسى جز ابلیس نیست لذا او را به خوارى از خود مى‏راند» و بدین‏گونه نیرنگهاى وى خنثى مى‏گردد و در اراده ابراهیم‏علیه‏السلام خللى وارد نمى‏آید. ابلیس مترصد است که شکست ‏خود را جبران کند به تصور وى لحظه به آتش افکندن ابراهیم فرصت مناسبى است. به امید کامیابى «تدارک پرتاب وى را فراهم مى‏آورد و با منجنیق حضرت را درون توده عظیم آتش مى‏افکنند»  ; اما این بار هم بنابر صریح آیه یا نار کونى بردا و سلاما» (انبیا /۶۹) اى آتش بر ابراهیم خنک و سالم باش به لطف پروردگار ابراهیم محفوظ مى‏ماند و ابلیس به آرزویش نمى‏رسد.

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تفاوتهای بین شیطان و ابلیس