فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق فلسفه علامه طباطبایی

اختصاصی از فی فوو دانلود تحقیق فلسفه علامه طباطبایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 69

 

دانشگاه آزاد اسلامی

واحد رودهن

موضوع :

فلسفة علامه طباطبائی

«راههای بشر به سوی خدا»

استاد:

به کوشش:

آذر ماه 1384

نه آن کس که جوان است باید در تحصیل و مطالعة فلسفه تأخیر کند، و نه آنکس که پیر شده است باید از مطالعة خویش خسته و بیزار شود. زیرا تأمین سالمت نفس هرگز برای هیچ کس نه زود است ونه دیر.

فلسفه چیست؟

فلسفه بطور کلی شاید به عنوان غامض ترین و انتزاعی ترین مسائل و موضوعات ، که از امور زندگانی عادی و مألوف بسیار دور است، به نظر آمده باشد. لیکن هر چند بسیاری از مردم آن را دور و خارج از علائق معمولی و ورای فهم می پندارند، تقریباً همه ما آراء و افکاری فلسفی داریم، خواه نسبت به آنها آگاه باشیم یا نباشیم . عجب است که اگر چه برای اغلب مردم مفهوم فلسفه مبهم است این کلمه در گفتگوی ایشان فراوان به کار می‌رود.

استعمالات عامه:

کلمة فلسفه مأخوذ از اصطلاحی یونانی است به معنای (دوستداری حکمت)؛ اما در استعمال جاری مردم به معنای مختلف به کار می رود. گاهی منظور از فلسفه


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق فلسفه علامه طباطبایی

دانلود مقاله درباره سید ضیاءالدین طباطبایی

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله درباره سید ضیاءالدین طباطبایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله درباره سید ضیاءالدین طباطبایی


دانلود مقاله درباره سید ضیاءالدین طباطبایی

ضیاء الدین طباطبایی از نخستین کسانی بوده که به خانه‌ی مرتجعین و مخالفان مشروطه بمب می انداخته است. او در دوران مشروطیت با انتشار مقاله‌های پر سرو صدا علیه شاه، مورد حمایت مشروطه‌خواهان قرار گرفت. زمانی که مشروطه‌خواهان دست به اسلحه بردند تا محمدعلی شاه را وادار به پذیرش خواسته‌های خود نمایند، سید ضیاء 20 ساله، در نبرد پنج روزه‌ی تهران شرکت نمود و فرماندهی بخشی از مجاهدین مسلح را برعهده داشت.
سید ضیاءالدین طباطبایی که بعدها به " سید نعنا " معروف شد، در تابستان 1268 ه. ش در شیراز به دنیا آمد. (1) پدر وی، " سید علی آقا یزدی " در جریان جنبش مشروطه به صف هواداران مشروطه پیوست و در زمان محمدعلی شاه قاجار و استبداد صغیر، به شهر ساری تبعید گردید. خود سید ضیاء، بسیار تندروتر از پدر بود و در پیگیری اهداف مشروطه‌خواهان، با جدیت تمام عمل می‌کرد.

او از نخستین کسانی بوده که به خانه‌ی مرتجعین و مخالفان مشروطه بمب می انداخته است. (2)سید ضیاء در دوران مشروطیت با انتشار مقاله‌های پر سرو صدا علیه شاه، مورد حمایت مشروطه‌خواهان قرار گرفت. زمانی که مشروطه‌خواهان دست به اسلحه بردند تا محمدعلی شاه را وادار به پذیرش خواسته‌های خود نمایند، سید ضیاء 20 ساله، در نبرد پنج روزه‌ی تهران شرکت نمود و فرماندهی بخشی از مجاهدین مسلح را برعهده داشت. (3)
نویسندگی و روزنامه نگاری تخصص سید ضیاء بود و همین امر موجب شد که انگلیس به سرعت او را در جهت منافع خود به کار بگیرند. انتشار روزنامه‌های متعدد کاری بود که سید ضیاء به خوبی آن را فرا گرفت. وی، به نمایندگی از مطبوعات ایران، در جشن تاجگذاری پادشاه انگلیس ( جرج پنجم ) شرکت کرد و پس از بازگشت به ایران، معروفترین روزنامه ی خود یعنی روزنامه‌ی رعد را منتشر نمود.

سید ضیاء به عنوان یک روشنفکر طرفدار مشروطه، ماهیت واقعی روشنفکری در ایران را به نمایش گذاشت. او در این روزنامه آشکارا از منافع انگلیس سخن می‌گفت و مانند یک انگلیسی واقعی، به دشمنان بریتانیای کبیر می تاخت. روزنامه‌ی رعد از تشکیل پلیس جنوب توسط انگلیس و قرارداد 1919 ( اعلام رسمی تبدیل ایران به مستعمره‌ی انگلیس) با کمال جرأت حمایت نمود.

اقدامات سید ضیاء در حمایت از سیاستهای انگلیس، به نگارش روزنامه ختم نمی‌شود. او با نظر سفارت انگلیس، گروهی با نام " کمیته‌ی آهن " یا " کمیته ی زرگنده " ( به مناسبت قرار داشتن اقامتگاه تابستانی سفیر انگلیس در زرگنده ) تدارک دید که در عین پیگیری تصویب قرارداد 1919، در کار برنامه‌ریزی برای اجرای مطامع انگلستان بودند. (4) این اقدامات سیدضیاء، او را در ردیف معتمدان انگلیس قرار داد و موجب شد در اجرای کودتای سوم اسفند، ‌نقش کلیدی به او واگذار گردد.

بین قرارداد 1919 و شکل گیری کودتای سوم اسفند، رابطه وجوددارد. قرارداد 1919 به واسطه‌ی مجاهدت شهید مدرس، به تصویب نرسید و علیرغم کوشش رجال و سیاستمداران طرفدار انگلیس، رد شد. بنابراین لازم بود برای تأمین منافع حیاتی انگلیس در ایران، چاره‌ای دیگر اندیشیده شود. لازم به ذکر است که در این سالها، حکومت تزاری در روسیه ساقط شده بود و بولشویکها در شوروی چندان قدرت نگرفته بودند که خود را حریف انگلیس در ایران ببینند. بنابراین انگلیس می‌توانست با خیال راحت به اجرای نمایشنامه‌هایی بپردازد که کارگردانش فقط خودش بود.

اگرچه کودتا در ایران سابقه نداشت، بهترین و سریعترین روش برای جبران خسارت ناشی از عدم تصویب قرارداد 1919 به نظر می‌رسید. بنابراین انگلیس به سرعت دست به کار شد و پس از معین کردن مهره‌ی سیاسی (سیدضیاء)‌ و نظامی (رضاخان میرپنج)، کودتای سوم حوت (اسفند) را به اجرا در آورد.

برای اجرای کودتا، پنج نفر با یکدیگر هم قسم شده پشت قرآن را هم مهر کردند. این پنج نفر عبارت بودند از: سیدضیاءالدین طباطبایی، رضاخان میرپنج، ماژور مسعود خان، ‌سرهنگ احمد آقاخان (امیر احمدی) و کلنل کاظم خان (سیاح). سیدضیاءالدین هنگام طرح اعتبارنامه‌اش در مجلس دوره‌ی چهاردهم این واقعه را چنین روایت کرده است:

دو روز پیش از کودتا من رفتم به شاه‌آباد جلسه‌ای تشکیل شد در شاه‌آباد از بنده و آقای رضاخان میرپنج و..... من آنها را دیدم. چه دیدم و چه صحبت کردیم و چه تصمیم گرفتیم، از اسرار ماست. (5) این اسرار احتمالا مربوط به نقش انگلیس در جمع آوری این افراد و قول و قرارهای آنها با فیر انگلیس است.

پس از کودتا، ‌سیدضیاء‌دستخط نخست وزیری خود را از شاه دریافت کرد و کابینه‌ تشکیل داد. این کابینه در همان زمان به کابینه‌ی سیاه مشهور شد. روشنفکران طرفدار انگلیس از این کابینه به شدت حمایت نمودند. مدح سیدضیاء در اشعار روشنفکران این دوره به چشم میخورد. عارف قزوینی (که در میان روشنفکران به شهید معروف است)‌ پس از سقوط کابینه‌ی سیاه چنین سرود:

"ای دست حق پشت و پناهت باز آ،

قربان کابینه سیاهت باز آ".

عشقی هم غزلها و قطعات در مدح سیدضیا داشت از جمله در مستزاد "دیدی چه خبر بود" که برای مجلس چهارم ساخت، گفته است:

"کافی نبود هر چه ضیاء‌ را بستاییم. از عهده نیاییم.

من چیز دگر گویم و او چیز دگر بود.

دیدی چه خبر بود؟" (6)

سید ضیا با همین حمایتها توانست قدرت خود را در برابر شاه قاجار تثبیت نماید و در این راه از کمکهای بی دریغ انگلیس برخوردار شد. انگلیس برای تقویت موقعیت سید ضیاء، از قرارداد پرمنفعت 1919نیز گذشت. حمایت آشکار انگلیس از دولت کودتا، ‌به جز کمک‌های مالی و اطلاعاتی، کسب اجازه از لرد کرزن بود تا سیدضیاء‌ بتواند با سر و صدا لغو قرارداد دفن شده‌ی 1919 را اعلام دارد و به این ترتیب برای خود وجاهتی دست و پا کند. (7) سیدضیاء‌که در دوره‌ی قبل، برای امضای این قرارداد، گریبان دریده بود، ‌اکنون برای کسب آبرو، قرارداد را لغو نمود. قراردادی که عملا غیرقابل اجرا بود.

با اینحال ادامه کار کابینه سیاه غیر ممکن شده بود. سیدضیاءالدین طباطبایی، پس از 93 روز زمامداری و چند مرتبه کشمکش با رضاخان سردار سپه، روز 4 خرداد 1300 ش سقوط کرد و با دریافت 25 هزار تومان، ‌تحت‌الحفظ به سمت قزوین حرکت داده شد و از آنجا به خارج از ایران تبعید شد. (8)

انگلیس، بارها نشان داده که برای مهره‌های خود ارزشی قائل نیست و در صورتی که کاربردی برای منافع بریتانیا نداشته باشند، به راحتی حذف شده و مهره‌ی جدید جایگزین آنها می‌گردد. سیدضیاء نیز مستثنا نبود. رضاخان به زودی توانست نظر انگلیس را به خود جلب نماید، و قول مساعدت بیشتری به انگلیس داد. از این پس راه زیادی تا حذف کامل سید ضیاء از قدرت نبود.

رضاخان هم تا چندی توانست بر سر قدرت بماند اما او نیز به سرنوشتی به مراتب بدتر از سیدضیاء دچار شد.

حوادثی که سید ضیاء و رضاخان به آن دچار شدند یادآور این جمله چرچیل است که: «انگلستان دوست دائمی و دشمن دائمی ندارد. بلکه منافع دائمی دارد

شامل 36 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله درباره سید ضیاءالدین طباطبایی

دانلود مقاله علامه طباطبایی و مستشرقان

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله علامه طباطبایی و مستشرقان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 مقدّمه
استشراق، شرق‏شناسی یا خاورشناسی، معادل کلمه Orientalism، از ماده Orient، به معنای شرق. بر اعمالِ مستشرقان در قبال فرهنگِ مشرق زمین اطلاق می‏شود؛ که عناصر زبان. ادبیات، هنر، آداب و رسوم، افکار و عقاید و دیگر عادات و سنن را در بر می‏گیرد.(1)
اهدافِ مستشرقان متفاوت بوده است: برخی با انگیزه‏های تبشیری و تبلیغ مسیحیّت، برخی با اغراضِ استعماری و به منظور استیلای سیاسی ـ فرهنگی، و گروهی نیز صرفا با انگیزه‏های علمی و به منظور فرونشاندن عطش دانایی، عازم دیار شرق گشته‏اند.(2)
عمده‏ترین موضوع تحقیق مستشرقان درباره اسلام، قرآن کریم و موضوعات مربوط به آن؛ همچون ترتیب نزول، نحوه جمع آوری و کتابت، ترجمه و تفسیر قرآن بوده است و بیشتر نوشته‏های آنان در این زمینه می‏باشد. چنانکه مهم‏ترین کتاب گلدزیهر، مستشرقِ یهودی الاصلِ آلمانی، «مذاهب تفسیری در میان مسلمانان» است. نولد که، دیگر مستشرق آلمانی، با نگارشِ رساله «تاریخ قرآن» به درجه دکترا نایل آمد و رژی بلاشر، مستشرقِ فرانسوی، اقدام به ترجمه قرآن به این زبان نمود، و کتابِ «در آستانه قرآن» را به نگارش در آورد؛ که توسّط مرحوم دکتر رامیار به فارسی ترجمه شده است.(3)
از آنجا که عموم مستشرقان، غیر مسلمان و اکثرا مسیحسی یا یهودی بوده‏اند، برخورد آنان با فرهنگِ دینی شرق، یعنی اسلام، واقع بینانه نبوده و در مقالات و کتبی که در زمینه معرفی اسلام و قرآن به نگارش در آورده‏اند، چهره ناقص، نادرست و نازیبایی ارائه کرده‏اند. این پژوهش‏های مکتوب، امروزه در دانشگاههای مختلف اروپا، به عنوانِ مرجع اصلی آموزش و پژوهش، در کرسی‏های اسلام‏شناسی مورد پذیرش واقع شده است.
دانشمندان مسلمان، در برابر جریان استشراق دو موضع متفاوت اتخاذ کرده‏اند: گروهی از سر افراط فعالیت‏های آنان را ستوده و آنان را پایه گذار روش‏های صحیح تحقیق در متون دینی و احیاگر میراثِ بر باد رفته شرق به غرب می‏دانند. در مقابل، گروهی دیگری از دانشمندان، این فعالیت را به شدّت نکوهیده و معتقدند: شرق‏شناسی، طبق یک نقشه از پیش تعیین شده و با هدفِ توهین به مقدسات و تضعیف عقاید مسلمانان، پا به عرصه گذارده است.
امّا انصاف اقتضا دارد که همه را به یک چوب نرانیم و خدمتِ برخی را به واسطه خیانتِ گروهی دیگر، نادیده نیانگاریم. خدماتِ خاورشناسان را در شناسایی، گردآوری، فهرست نگاری و انتشار برخی نسخه‏های خطی اسلامی و خصوصا معجم نگاری الفاظ قرآن، پی‏ریزی شیوه‏های نوینِ پژوهش در متون دینی، که محصولِ تجاربِ آنان در پژوهش‏های علوم انسانی است، بپذیریم و از خیانت برخی از آنان در تحریف، تدلیس، تأویل، رستکاری، زشت‏سازیِ تعالیم قرآنی و استناد به روایات ضعیف، افسانه‏ها، خرافه‏ها، جعلیّات، شایعات و گفته‏های احبار و رهبان، غافل نباشیم.(4)
در نهمین کنگره بین المللی خاورشناسان، که در سال 1893 میلادی در لندن برگزار گردید، اندیشه تدوینِ دائرة المعارف اسلام به تصویب رسید و گلدزیهر، سرپرستی یک هیأت دوازده نفری را برای انجام این امر به عهده گرفت. اولین مجلّد این مجموعه در سال 1913 م منتشر گردید و چاپ دوم آن، با اصلاح، تکمیل و افزوده‏های بی‏شمار، از سال 1960 م. آغاز شده و در ده جلد کامل می‏شود.
نقص عمده این دایرة المعارف، نادیده گرفتن فرهنگ تشیع و ایران است؛ به گونه‏ای که درباره امام صادق (علیه‏السلام) تنها هجده سطر، درباره ابوذر غفاری، چهار سطر و درباره شیخ طوسی، از بزرگان علمیِ جهان تشیع، سخنی به میان نیامده است.
ترجمه دائرة المعارف اسلام به زبان فارسی، توسط «بنگاه ترجمه و نشر کتاب» آغاز و نخستین دفتر آن در سال 1354 شمسی منتشر گردیدگ امّا پس از انتشار ده دفتر، در سال 1361 متوقف گردید.(5)
ضرورت پژوهش
در میان تعالیم جاودانی و جهانی اسلام، هیچ یک به اندازه حکومت فراگیر مهدوی، قابلیت ارائه به جهان پر غوغای امروزی را ندارد. حکومتی که حتی برای غیر مسلمانان نیز عدالت و امنیت را به همراه دارد.
امّا جای بسی تألیف است که این اندیشه والا و گیرای مکتب اسلام، کمتر از دیگر موضوعات دینی، به اندیشمندان امروزی معرفی گردیده است؛ البته آن هم به شکلی ناقص یا نادرست؛ زیرا آشنایی جهان غرب با اسلام، عموما به واسطه مقالات یا کتب مستشرقان بوده است؛ که خود اطلاع درستی از این مکتب آسمانی نداشته‏اند. با توجه به ضرورت عرضه اندیشه مهدوی در جهان معاصر، هدفِ این مقاله، باز کاوی دیدگاه مستشرقان در این موضوع است؛ تا آنان که قدم در این مسیر می‏گذارند، با نگاه درستی به گذشته، آینده را رقم زنند.
مدخل
موضوع مهدویت، از زوایای مختلف مورد کاوش پژوهشگران غربی قرار گرفته است. برخی از آنان در بررسی تاریخ مسلمانان، از صدر اسلام تاکنون، به کسانی برخورده‏اند که با نام مهدی قیام کرده و حکومت تشکیل داده‏اند؛ همچون حکومت فاطمیون در مصر، که سر سلسله آن المهدی باللّه است یا قیامِ مهدی سودانی در قرن نوزدهم میلادی، در برابر سلطه انگلیس بر این کشور.
برخی دیگر در بررسی عقاید شیعه، به موضوع غیبت امام مهدی (علیه‏السلام) و انتظار ظهور او برخورده و این موضوع را از جنبه‏های مختلف مورد بررسی قرار داده‏اند؛ مانند پروفسور کُربُن، که بخشی از پرسش‏های او از مرحوم علامّه طباطبایی در این باره است.
برخی نیز در مقام مقایسه میان ادیان آسمانی، موعود گرایی را یکی از وجوه مشترک ادیان دانسته و از این زاویه به بیان تفاوت‏های موعودِ اسلام با موعود دیگر ادیان پرداخته‏اند.
بررسی همه موارد فوق، با توجه به اندک بودن منابع در دسترس، کاری دشوار است. در زبان فارسی تنها یک کتابِ صد صفحه‏ای به تحقیق در این باره پرداخته است؛ که متأسفانه نیمه اوّل آن هم، ربطی به موضوع ندارد.(6)
نویسنده این سطور قصد دارد در حدّ توان و بضاعتِ خود، راهی گشوده و گوشه‏هایی از دیدگاه مستشرقان درباره مهدویت را برای خوانندگان عزیز باز نماید.
قیام مهدی سودانی
در سال 1834 م. فردی به نام محمداحمد سودانی، خود را مهدی موعود خواند و با ارتش انگلیس و مصر، که کشور سودان را به اشغال خود در آورده بودند، به جنگ و مبارزه برخاست. حرکت او نظر جهانیان را به خود جلب کرد و نام او را به اروپا و دیگر نقاط غرب رسانید.
«دار مستتر»(7)، شرق‏شناسی یهودی الاصل فرانسوی، این حرکت را موضوع پژوهش خود قرار داد و اعتقاد به مهدویت در اسلام را بررسی نمود. او حاصل کار خود را طی کنفرانس‏هایی که در تالار سور بن پاریس، در حضور جمع کثیری از مردم فرانسه برگزار گردید، عرضه داشت. بعدها گفتارهای او به شکل کتابی مستقل با نام «مهدی از صدر اسلام تا قرن سیزدهم» منتشر شد، که به فارسی نیز ترجمه شده است.(8)
او می‏گوید:
«آیا می‏دانید که محمّد (صلّی‏الله‏علیه‏وآله‏وسّلم)، شریعت خود را چگونه بنیان نهاد؟ هنگامی که او ظهور کرد، در عربستان، علاوه بر شرک ملی باستانی، سه دیانت بیگانه موجود بود: آیین یهود، دیانت عیسوی و کیش زردشت.
نکته مشترکی که در این سه دیانت یافت می‏شد. عبارت از اعتقاد به یک وجود مافوق الطبیعه بود، که بایستی در آخر الزمان ظهور کند و نظم و عدالت از دست رفته را به جهان باز گرداند و مقدمه خلود و سعادتِ دائم انسان را فراهم سازد.»(9)
وی اضافه می‏کند:
«این اعتقاد که نخست در دیانت یهود بوده و عیسویت را به وجود آورده است، فقط وقتی در دیانت یهودان و عیسویان به صورت نهایی درآمد که تحت تأثیر اساطیر ایرانی واقع شد... مسلمانان در خصوص اعتقاد به ظهور منجی، اصول عیسویان را پذیرفته‏اند.»(10)
دار مستتر در مورد تولد این موعود می‏گوید:
«حسن (علیه‏السلام) که امام یازدهم بود، پس از مرگ خود پسری شش ساله باقی گذاشت، به نام محمد. خلیفه آن پسر را در شهر حلّه، نزدیک خود، به زندان افکنده بود، وی در 12 سالگی غایب شد. چون او تنها باقیمانده نسب مستقیم پیامبر بود، عامّه چنین نتیجه گرفتند که این کودک در ساعتی که بخواهد ظهور خواهد کرد.»(11)
این عبارات بیانگر آن است که از دیدگاه این مستشرق فرانسوی، مهدویت و موعودگرایی، افسانه و اسطوره‏ای است که از آیین یهود و مسیحیت دارد. اسلام شده و شیعیان ایرانی، آن را با اساطیر ایرانی بال و پر داده و بزرگ کرده‏اند.
در حالی که امثال مهدی سودانی، که در این کشور ادعای مهدویت داشته‏اند، نه شیعه بوده‏اند و نه ایرانی! بلکه روایاتی از رسول خدا (صلّی‏الله‏علیه‏وآله‏وسّلم) در باره ظهور فردی که در آخرالزمان، به مبارزه با ظلم و ستم برخیزد و قسط و عدل را بر جهان حاکم گرداند، به قدری در کتب روایی اهل سنّت وارد شده است، که حتّی متعصّب‏ترین گروه‏های سنّی در برابر شیعه، یعنی وهّابیّت، روایات در این باره را غیر قابل انکار می‏دانند.
شیخ عبدالعزیز بن باز، مفتی اعظم عربستان، در یک سخنرانی که متن ان در مجلّه الجامعة الاسلامیة به چاپ رسیده است، به دنبال سخنرانیِ شیخ عبدالمحسن العباد، قائم مقام ریاست دانشگاه اسلامی مدینه، در موضوع مهدویّت، چنین می‏گوید:
«همان طور که اهل علم تبیین کرده‏اند، مسأله مهدی، آشکار و روشن و احادیث درباره آن، فراوان، بلکه متواتر و مستحکم است و از اهل علم افراد زیادی تواتر آن را بازگو کرده‏اند، به تواتر معنوی، که دلالت دارد این شخصِ موعود، مسأله‏اش ثابت و خروجش حقّ است. او از الطاف خدای عزوجل به این امّت در آخر الزمان است، که ظهور می‏کند و داد و حقّ را بر پا می‏دارد و از ظلم و بیداد جلوگیری می‏کند؛ و خداوند به وسیله او سایه لوای حق را بر این امّت، در راه عدالت. هدایت و راهنمایی مردمان، می‏گسترد.»(12)
البته بن باز در مورد اینکه مهدی (علیه‏السلام) یکی از دوازده خلیفه پیامبر باشد، تردید کرده و می‏گوید:
«در مورد گفته حافظ اسماعیل بن کثیر، در تفسیر خود در سوره مائدة، هنگام بیان اسامی نُقَبا، و اینکه مهدی می‏تواند یکی از امامان دوازده‏گانه باشد، جای تأمل وجود دارد؛ زیرا پیامبر (صلّی‏الله‏علیه‏وآله‏وسّلم) فرمود: این امّت مادام که دوازده خلیفه بر آنان حکومت دارند، که همگی شان از قریش هستند، همچنان پایدار خواهد بود.
این فرموده او دلالت دارد که دین در زمان آنان استوار و احکام خدا جاری و حق فائق است و این امر، فقط بیش از انقراضِ دولت امویان بود و پس از آنان اختلافاتی بروز کرد که مردم دچار دو دستگی شدند و مصیبت بر سر مسلمانان فرود آمد...
به نظر من مراد از دوازده خلیفه، خلفای چهارگانه، معاویه و فرزندش یزید و سپس عبدالملک مروان و چهار فرزندش و عمر بن عبدالعزیز می‏باشد؛ که اسلام در زمان آنان گسترش یافت و دین پایدار گردید و حق آشکار شد.»(13)
با وجود این، شاید مستشرقانی همچون دار مستتر در این قضاوت خود معذور باشند؛ زیرا وقتی افرادی چون ابن خلدون، مهدویت را زیر سؤال برده و در صحّت روایات آن شکّ می‏کنند، دیگر از پژوهشگران غربی غیرمسلمان چه انتظار!
ابن خلدون در فصل پنجاه و دوّم از کتاب مقدمه خود، ذیل عنوانِ «فی امر الفاطمی و ما یذهب الیه الناس فی شأنه» ابتدا چنین می‏گوید:
«اعلم انّ فی المشهور بین الکافة من اهل الاسلام علی ممّر الاعصار انّه لابدّ فی آخر الزّمان من ظهور رجل من اهل البیت یؤیّد الدّین ویظهر العدل ویتبعه المسلمون ویستولی علی الممالک الاسلامیّه ویسمّی بالمهدیّ ویکون خروج الدّجال وما بعده من اشراط السّاعة الثابته فی الصحیح علی اثره وانّ عیسی ینزل من بعده فیَقتل الدّجال او ینزل معه فیساعده علی قتله ویَأتمّ بالمهدیّ فی صلاته... (14)
بدان که مشهور در میان عموم مسلمانان در طول زمان این بوده که در آخر الزمان، مردی از اهل بیت ظهور می‏کند که دین را تأیید و عدالت را حاکم می‏گرداند؛ مسلمانان از او پیروی می‏کنند و او بر همه کشورهای اسلامی مستولی می‏شود.
نام او مهدی است و از شرایط ظهور او قیام دجّال است، که در روایات، صحیحه مطرح شده است و عیسی نیز پس از او نازل می‏شود و دجّال را می‏کشد و یا در کشتن او مساعدت می‏کند؛ و در نماز به مهدی اقتدا خواهد کرد.»
ابن خلدون، سپس روایات مربوط به مهدی (علیه‏السلام) را از کتب بزرگان اهل سنّت نقل نموده و یک یک آنها را مودر نقد و طعن قرار می‏دهد؛ از مهم‏ترین دلایل طرد و ردّ روایت نزد او، حضور یکی از رجال شیعه در سلسله سند روایت است.
البته کسانی مانند احمد کسروی نیز مهدویت را زیر سؤال برده‏اند. او در دو کتابِ «شیعی‏گری» و «بهایی‏گری» در این باره می‏نویسد:
«مهدی‏گری افسانه است... اگر در ادیان دیگر هم منتظر منجی هستند؛ آنها نیز افسانه است.»، «بی‏گمان در زمان بنیان گزار اسلام، سخنی از مهدی در میان نبوده و نباید می‏بود.» «مهدویت را ایرانیان بین مسلمانان انداخته‏اند.» و «امام حسن عسکری (علیه‏السلام) فرزندی نداشته؛ و چگونه می‏شود کسی فرزندی داشته باشد، و کسی از آن آگاه نباشد.»(15).
گلدزیهر(16) نیز. که از بنیان‏گذارانِ استشراق و بزرگان این امر است، در کتابِ «العقیدة والشریعة فی الاسلام»، که مبنای بسیاری از نوشته‏های مستشرقان پس از او قرار گرفته، چنین می‏نویسد:
«اندیشه مهدی، که در اصل به عناصر یهودی و مسیحی بر می‏گردد، بعضی ویژگی‏های سائوشیانت زردشتی به آن اضافه شد. چنانکه اذهان خیال پردازان نیز به آن مطالبی افزود؛ و عقیده به مهدی، مجموعه‏ای از اساطیر شد...

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  15  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله علامه طباطبایی و مستشرقان

نوآوری های کلامی علاّمه طباطبایی

اختصاصی از فی فوو نوآوری های کلامی علاّمه طباطبایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

نوآوری های کلامی علاّمه طباطبایی


نوآوری های کلامی علاّمه طباطبایی

پایان نامه کارشناسی ارشد مدرسی معارف اسلامی

206 صفحه

چکیده:

علاّمه طباطبایی به عنوان یکی از اندیشمندان بزرگ اسلامی در سده‌ی اخیر، دارای نظریات جدید و ابتکارات قابل توجهی در علوم اسلامی می‌باشد که در قامت یک متکلم بزرگ در اهم مسائل کلامی،‌ نوآوری‌های چشم‌گیری را فرا روی سایر متفکران قرار داده است. ژرف نگری علاّمه در مسائل شناخت‌شناسی و علم وادراک بر کسی پوشیده نیست؛ به گونه ای که ایشان به مباحث شناخت شناسی، تعیّن و انسجام خاصی داد، ادراکات حقیقی را از اعتباری متمایز ساخت، و به تبیین کیفیت انتزاع بدیهیّات اولیه عقلیه از امور حسی پرداخت. در مباحث هستی‌شناسی منجر به نظریه‌های بدیعی شده که می‌توان به تقریر ایشان از برهان صدیقین، برهان تمانع، اراده الهی، و سلب حد از خدا اشاره نمود؛ تقریر علامه در برهان صدیقین روی اصل واقعیت بنا گردیده است؛ به طوری که نه از ویژگی­های ماهیت کمک گرفته شده و نه اصول حکمت متعالیه در آن به کار رفته است. دیدگاه او در فرق بین نبی با رسول، نظریه استخدام، بهره‌مندی از تفسیر آیات در ادله‌ی عصمت و تعریف جامع وی از امامت ، با نگاه به هدایت و حکومت، از عمق نگاه علاّمه در حوزه‌ی راهنماشناسی حکایت دارد؛ از منظر علامه طباطبایی انسان در قدم اول قاعده استخدام را اعتبار می کند و گرایش به زندگی اجتماعی به تبع آن پدید می آید. علامه به فرق عام و خاصی که بین دو مفهوم نبی و رسول ذکر شده ، قائل نمی باشد. نظریه‌های او در مقوله‌ی شفاعت و مسأله‌ی خلود در عذاب، نوع نگاه او را از سایر نظریه‌ها متمایز می‌سازد. توجه علاّمه در مسائلی نظیر بررسی علمی و روش مند دین ، رستگاری و نجات پیروان ادیان بستر جدیدی را برای پژوهش در کلام جدید فراهم نموده است.

واژگان کلیدی: کلام اسلامی، کلام جدید، علم و ادراک، براهین خدا شناسی، راهنما شناسی، معاد شناسی، علاّمه طباطبایی


دانلود با لینک مستقیم


نوآوری های کلامی علاّمه طباطبایی