فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

محاسبه عرفان

اختصاصی از فی فوو محاسبه عرفان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

محاسبه عرفان


محاسبه عرفان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بخشی از متن اصلی :

 

عارف کیست ؟

 

شیخ بها در  کشکول می گوید : عارف کسی است که خدای تعالی او را شاهد صفات و اسماء و افعال خویش فرماید ، پس معرفت حالتی است که از شهود پدید آید .

 

ارکان اربعه عرفان

 

سالکین عزیز بدانند که عرفا و اساتید اخلاق برای سلوک الی الله شرایطی و برای سالک وظلیفی مقرر کرده اند . اگر سالک نتواند کسی یا فردی را به استادی خود انتخاب کند , که می گویند :

 

 قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن

 

                                             ظلمات است بترس از خطر گمراهی

 

 

 

همانطور که می دانید باید دست در دامان رهبری آگاه داشته باشید تا رحمان را از شیطان جدا و سوا نماید . اما اگر نتوانید رهبری آگاه پیدا نمایید می توانید ازمکتوبات این حقیربه عنوان چراغ راهی برای سالکین الی الله  استفاده نمایید.

 

 

 

بنده پیر خراباتم  که لطفش دائم است

 

 

 

                               ور نه لطف شیخ و زاهد گاه است و گاه نیست

 

 

 

و اما ارکان سلوک:

 

1) مشارطه

 

شرط کردن با اعضاء و جوارح و نفس خود که امروز نمی توانید مرابه گناه وادار کنید.

 

ای دست من با تو شرط می کنم که نگذارم امروز گناه کنی و الی آخر

 

 

 

 

 

2) مراقبه

 

 

 

یعنی مواظبت کردن و نگهبان شدن فکر و قلب از ارتکاب به گناه که در اعضاء و جوارح اثر می کند( یا مراعات نمودن حضور دوست ) سالک باید توجه داشته باشد که در  تمام

 

 طول روز و شب حالت مراقبه را از دست ندهد و مراعات رقیب خود (نفس) را بنماید. که اگر ساعتی از نفس غافل شدید سرمایه خود را ضایع کرده اید .و اگر حال مراقبه ادامه یابد امید زیادی است که درهای ملکوت به روی سالک گشوده گردد.

 

این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمتword  در اختیار شما قرار می‌گیرد

 

تعداد صفحات : 14

یونی شاپ


دانلود با لینک مستقیم


محاسبه عرفان

دانلود تحقیق محبت و عشق در عرفان

اختصاصی از فی فوو دانلود تحقیق محبت و عشق در عرفان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 تحقیق محبت و عشق در عرفان در 23 صفحه با فرمت ورد شامل بخش های زیر می باشد:

چکیده

مقدمه

عرفان مولانا و مدرنیته

نوشدارو نماد فیض الهی و شراب روحانی

رخش نماد عشق و پیر وطن

منابع

 

 

 

چکیده

خدای تعالی فرمود : « فَسَوفَ یَاتِی الله بقوم یُحبهُم و یحبونه » زود باشد که خدا گروهی آرد که دوستشان بدارد و دوست بدارندش . عرفا در تأویل این آیه گفته اند : همان گونه که بندگان به خدا عاشق هستند ، خداوند هم گروهی از آنان را دوست دارد ، و در ردّ این سخن که : حب خالق به مخلوق نوعی نیاز است وخدا بی نیاز است . می گویند : ضمیر « هُمْ » در « یحبهمُ » به حروف ابجدی 45 و و کلمه « آدم » هم 45 است و محبت دو جانبه است .

عشق و محبت است که آدمی را از موجودات دیگر ممتاز ساخته او را محسود و مسجود فرشتگان قرار داده است . به عشق و محبت است که خدای بزرگ « آدم را به صورت خود آفرید » و او را « جانشین » خود قرار داد ، موهبت عشق و محبت لا یوصف و شکافنده قلم است :

هر چه گویم عشق را شرح و بیان                 چون به عشق آیم خجل باشم از آن

گر چه تفسیر زبان روشنگر است               لیک عشق بی زبان روشنتر است

خود قلم اندر نوشتن می شتافت                چون به عشق آمد قلم بر خود شکافت

عشق ، را ز آفرینش و چاشنی حیات و خمیر مایه تصوف و سر منشأ کارهای خطیر در عالم و اساس شور و شوق و وجد و نهایت حال عارف است .

محبت چون به کمال رسد عشق نام می گیرد و عشق که به کمال رسد به فنا در ذات معشوق و وحدت عشق و عاشق و معشوق منتهی می شود و اگر عشق باشد که از مواهب حق است هم به حق می کشاند و می رساند و وصال بر دوام ، جای دیدارها و لذات زودگذر را می گیرد :

عشق معراجی است سوی بام سلطان جمال          از رخ عاشق فرو خوان قصه معراج را

صوفی وقتی به این حالت رسید در جهانی دیگر می زید یا عالم دیگری در درون خود ایجاد می کند که در آن کین وحسد و خشم و نفاق راه ندارد و خودخواهیها و حقارتهای بشری مرده و همه جا را نور وصفا و مهر ووفا پر کرده است :

خواجه عبدالله انصاری می گوید : « برکت آسمانها از سپهر است و برکت جانها از مهر است ، چنانکه مرغ را پر باید آدمی را سر باید ، جوینده را صدق باید و رونده را عشق باید . »

نظامی گنجوی گوید :

فلک جز عشق محرابی ندارد                        جهان بی خاک عشق آبی ندارد

جهان عشق است دیگر زرق سازی                  همه بازی است الا عشقبازی

صوفیه به سریان عشق در همه موجودات به حسب درجه و لیاقت آنها معتقدند و عشق و محبت را یکی از عالیترین مبانی و اصول تصوف می دانند . پس عشق عطیه یی آسمانی است و همه موجودات در حد خود به حق عشق می ورزند و عشق به آفریدگان نیز از آن رهگذر است که پرتو ذات حق اند و « مجاز پل حقیقت است »...


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق محبت و عشق در عرفان

مقاله کامل در مورد عرفان و نیاز به معنویت در جامعه امروز

اختصاصی از فی فوو مقاله کامل در مورد عرفان و نیاز به معنویت در جامعه امروز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله کامل در مورد عرفان و نیاز به معنویت در جامعه امروز


مقاله کامل در مورد عرفان و نیاز به معنویت در جامعه امروز

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 30
فهرست و توضیحات:

مقدمه. 3

امکان تکامل علوم انسانی، همانند علوم و فنون تجربی. 4

رابطه عرفان و دین با تقابل دین و سیاست در غرب.. 7

بنیادی نبودن دعوای علم و دین در اسلام 9

تصویری از سابقه عرفان در غرب و مقایسه آن با اسلام 10

جهاد، عقلانی‌ترین ریاضت.. 11

اسلام، معنویت متکی بر اصول و مبانی عقلانی. 12

پرسش و پاسخ. 13

ناکارآمدی عرفان در پاسخ به نیازهای معنوی روز. 13

اسلام، بهترین گزینه برای پاسخ به مسائل معنوی جامعه. 14

چند وجه تمایز اسلام با مسیحیت.. 16

نگاهی گذرا بر برتری اسلام بر عرفان. 19

انگیزه‌های روآوردن به عرفان. 21

1ـ سرگرمی رازجویانه. 21

2ـ انگیزة سیاسی. 22

3ـ عوام فریبی. 23

4ـ مصلحت نظام 23

گرایش مطلوب در بین گرایشهای عرفانی. 25

واقعی بودن تفکیک بین دین و عرفان. 27

ملامتی‌گری، روح واحد در گرایشهای مختلف عرفانی. 28

انتساب نابجای عارف نسبت به فقیه

عرفان زیرمجموعه دین است نه منبع و مفسر دین

عرفان، از ادعا تا عمل

ضعیف السند بودن روایات عرفانی

اصل بودن اسلام در اصطلاح «عرفان اسلامی»

 

مقدمه

مباحثی که تاکنون در محور «عرفان، برهان و قرآن» مورد بررسی قرار گرفت،  مباحث پایه ای و نظری، برای سلسله مباحث عملی و عینی تر بوده است که از این جلسه شروع می­شود. به عقیدة من رابطه این بحث با «برهان، عرفان و قرآن» مشخص است. پرسش اساسی را به این صورت می­شود مطرح کرد که با رابطه عرفان با معنویت در جهان امروز چیست؟ یعنی عرفانی که در غرب مطرح است، و  عرفانی که در دین اسلام مطرح بوده، آیا این عرفان برای معنویت جهان امروز و نیازهای روحی و روانی و به خصوص معنوی کافی است یا نه؟ تقریبا دو نگرش عمده می توان به این سئوال پاسخ گفت، یک نگرش این است که ما با صرف فرهنگ اسلامی و فرهنگ قرآنی و سنت اهل بیت می توانیم معنویت جامعه امروز جهانی را تأمین کنیم. بنابراین عرفان به معنای متداول اگر نباشد هم مشکلی به وجود نمی­آید. شاید در مقطع تمدن اسلامی و همچنین تمدن غربی بتوان مطلع هایی را بعنوان شاهد مثال مطرح کرد، یعنی در یک دوره اصلا عرفان مطرح نبوده و در عین حال معنویت حاکم بود و نیازهای معنوی مردم تأمین می شد. پاسخ دیگر یا گرایش دیگر این اس که ما بدون عرفان هرگز نمی توانیم معنویت جامعه را و معنویت جوامع امروز را تضمین و تأمین کنیم. بحث امشب نظریه و تئوری دوم است که علی القاعده بدون عرفان به مفهوم متداول کلمه هم می توان معنویت داشت و نیازهای معنوی امروز را پاسخ گفت. تئوری دیگر و نظریه دیگر ـ که نظریه جناب آقای مهندسی است که در فردا شب خواهد بود. ـ این است که ما بدون عرفان، بدون فرهنگ و تمدن عرفانی به مفهوم متداول کلمه که در حوزه های علمیه و در دانشگاهها و حتی در جهان امروز در غرب مطرح است، نمی توانیم نیازهای معنوی نسل امروز و جامعه امروز را پاسخ دهیم. نظر دست اندرکاران این جلسات، یعنی اجلاس امشب و فردا شب، این بود که ابتدا نظریه پردازان محترم، یعنی جناب آقای دکتر یثربی و حجت الاسلام والمسلمین استاد مهندسی، دیدگاههای خودشان را مطرح کنند. تا بعد که سیر بحث مشخص می شود.

جناب استاد یثربی پایه گذار فلسفه عرفان به زبان فارسی در ایران می باشند و شاید همین بزرگوار بودند که در حدود بیست سال پیش، با کتاب فلسفه عرفان باب این بحث را در ایارن گشودند. و از جمله از آثار دیگر ایشان سلسله مباحثی در شرح موضوعی دیوان حافظ، آب طربناک و پس از آن شرحی است که بر رساله قیصری دارند که مجموع این مباحث نشان می دهد که استاد، بصورت عمیق در عرفان کار کرده اند و یکی از افراد مجرب و تئوری پرداز بسیار بزرگوار در ایران پیرامون عرفان می باشند. در خدمت استاد هستیم که مباحثشان را مطرح بفرمایند:

امکان تکامل علوم انسانی، همانند علوم و فنون تجربی

آقای یثربی: در ابتدا عرض کنم غرض از برپایی این محافل این است که ما فکر نکنیم که همین که هستیم باید باشیم، بلکه انشاء الله باید به این سمت حرکت کنیم که چه بسا بتوانیم چیزی بشویم که هنوز هیچ کس به خیالش نمی رسد. چنانکه ما به عنوان بشر این تحول غیر قابل تصور را در علوم و فنون تجربه کردیم. مثلا در چهار قرن پیش شرایط امروز به ذهن هیچ کس  نمی رسید، یا در یک قرن پیش به ذهن هیچ کس نمی رسید که حوزه علمیه قم اینهمه امکانات را در اختیار بگیرد، و به مخیله شان هم خطور نمی کرد. پس باید توجه داشت که ما در علوم انسانی هم نباید دچار غفلت شویم و نکنیم که هر چه باید داشته باشیم را داریم و هیچ آیندة بهتر از گذشته مان در انتظار ما نیست. غرض از همه این مناقشات و این جلسات این است که ما از وضع موجودمان به طرف آینده خیز برداریم. من مطمئنم به آینده بسیار روشنی راه خواهیم یافت که الان ما هیچکدام نمی توانیم تصور کنیم. بارها به من می گویند، چرا فقط مسائل را نقد می کنید و راه حل نشان نمی دهید؟ من در جواب می گویم اینگونه نیست که تا این مسائل به ذهنم بیاید عنوان بکنم، بلکه به عقل خودم یک پیشنهادهایی هم می دهم ولی آن پیشنهاد نهایی ممکن است یک قرن یا دو قرن بعد به وسیله یک طلبه­ای، یا استادی از یک جایی ارائه شود و کلا بصورت بنیادی وضع علوم انسانی ما را دگرگون کند. اما با این تلاشها ما هم در آن فضیلت بعدی شریک  خواهیم بود. در حال حاضر ما باید وظیفة خودمان را انجام دهیم.

اجازه بدهیم در مقدمه بحث، اولا این سوء تفاهم را دفع کنم که بعضی ها فکر می­کنند من بعضی جاها بنا به مصلحتی یک جور و در بعضی جاها بگونة دیگر صحبت می­کنم. یعنی فکر می کنند من آدمی هستم که در یک جلسه از عرفان دفاع می­کنم، و در جلسه­ای دیگر بر علیه عرفان حرف می­زنم. یک سوء تفاهم دیگر اینکه بعضی‌ها اینگونه برداشت می‌کنند که من اصلا بگونه‌ای تعصب‌آمیز با عرفان مخالفم و به هر صورت می‌خواهم بهانه‌ای به دست بیاورم تا به این مکتب حمله کنم. در حالیکه اینگونه نیست و بنده هنوز هم تمام وجودم با این مسئله درگیر است، من روحاً عرفان را دوست دارم، بنده هنوز «ضرب زیدٌ» را هم نخوانده بود که در روحیه‌ام این مسائل بوده و حتی جزو مسائل خانوادگی‌ام بوده است، از قضا تصادف است یا هر چیز هست، نمی‌دانم؟ اولین دعایی هم که پدر بزرگ من برای من از یک شیخ خانقاه گرفته، دعای علم یا چیز دیگر بوده است. در آن وقت من چهار، پنج سال بیشتر نداشتم، بالاخره با چنین محیطی آشنا بودم. الان هم خوشم می‌آید. من اقرار می کنم که خانقاههای متعددی رفته‌ام و با مشایخ متعددی گفتگو داشته‌ام. ما آن زمانی که در قم بودیم این اصلا چنین جوی حاکم بود، بلکه برعکس کاملا جو بر ضد این مسئله بود. در آن زمان فقط ما پنج نفر بودیم که دائما درگیر این مسائل بودیم، دو نفر هم در راه همین سیر و سفر عرفانی تصادف کردند و در سال 1355 از دنیا رفتند، ما در آن زمان مرتب در شهرهای مختلف مثل مشهد، تبریز و... به دنبال اساتید این فن بودیم، ولذا من به عرفان علاقمند هستم و به جامعه هم توصیه می کنم چون عرفان اسلامی، مخصوصاً در ایران اسلامی و در سایة این توحید و تعالیم اسلامی یک ظرافت خاصی پیدا کرده است که عرفان نو افلاطونی این ظرافتها را ندارد. اما پس هنوز هم عرض می کنم هرچه من انکار بکنم الان همین اگر پخش شود اقلا صدها نفر در اقصی نقاط کشور پیش خودشان شهادت می دهند که فلانی راست گفته است، خیلی ها با همین نام و با همین نسبت و با همین تهمت ما را می­شناسند، البته من هم خوشم می آید و ابایی هم ندارم. همیشه هم تفننی هم می­کنم. من هم مثل خیلی­ها عاشقم که یک چوبه از این خاک به بالا بتوانیم برویم


دانلود با لینک مستقیم


مقاله کامل در مورد عرفان و نیاز به معنویت در جامعه امروز

تحقیق در مورد عشق در آیینه عرفان امام خمینی (ره)

اختصاصی از فی فوو تحقیق در مورد عشق در آیینه عرفان امام خمینی (ره) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد عشق در آیینه عرفان امام خمینی (ره)


تحقیق در مورد عشق در آیینه عرفان امام خمینی (ره)

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:15

فهرست:

 

الف- تعریف عشق:

ب - دفاع امام از حریم عشق:

ج- 1- پرهیز از شهرت و کبر و ستیز با نفس و ریا:

ج- 2- کتمان و عفت در عشق:

ج- 3- حجابهای راه عشق:

د- 2- رسیدن به شهود:

د- 1- فناپذیری:

1- تجلی حق از عشق در دیدگاه امام:

تجسم عشق در زندگی امام:

پی نوشت ها:

ویکی از ابعاد شخصیت مهم امام(ره) و از اندیشه های تابناک و برجسته اش، اندیشه عرفانی اوست که یقیناً درمدیریت و رهبری آن حضرت تأثیر شایانی داشته، این اندیشه درخشان و نورانی ریشه در شناخت عمیق او ازخداوند متعال داشت. اطاعت مطلق در برابر خداوند متعال آن حضرت را به جایی از بندگی ترقی داده بود که گروه عظیم انسانها را با اخلاص به اطاعت و ارادت به خود و عشق به آن وجود الهی وادار می نمود، که با بیانی ساده در حد فهم مردم، شوق و عشق را در دل جوانان پاک و غیور این مرز و بوم زنده می نمود و آنها را برای دفاع از کیان ایران و انقلاب اسلامی بسیج می نمود، بدون تردید اطاعت از مقام ولایت و مرجعیت از یک ارتباط عمیق معنوی و عاطفی نشأت می گرفت که بین مردم و امام برقرار بود و همین ارتباط عمیق معنوی بود که توده میلیونی ملت ایران را در برابر ظلم و استبداد دوران استبداد بسیج نمود و انقلاب اسلامی را به ثمر نشاند، همه این ثمرات حاصل معنویت و عرفان حضرت امام(ره) بود که دلها را شیفته خود می کرد، چنان که در سخنرانی های ساده ولی برخاسته از جایگاه بلند معنوی و دل وابسته او به خداوند، چشم عاشقانش پر از اشک می شود، مردم ایران و جوانان عاشق حضرت امام هستند و این عشق الهی و لایتناهی است که حکایت از عشق لبریز امام به خداوند متعال دارد، بسان عشق یاران امام حسین(ع) به آن حضرت که صحنه ساز روز عاشورا، (بزرگترین حادثه تاریخ) شدند. انقلاب اسلامی ایران و حکایت رهبری آن عطف به نهضت امام حسین(ع) است، و امام خمینی (ره) چونان امام حسین(ع) عاشقان وارسته از تعلقات دنیا را با خود به دیدار معبود و معشوق ازلی که منتها و غایت کمال است هدایت نمود. چنان که فرمود: «از شهداء که نمی شود چیزی گفت، شهداء شمع محفل دوستانند، شهداء در قهقهه های مستانه شان و در شادی وصولشان «عند ربهم یرزقون»اند و از نفوس مطمئنه ای هستند که مورد خطاب «فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی» پروردگارند، اینجا صحبت عشق است و عشق و قلم در ترسیمش بر خود می شکافد».(1)
چون قلم اندر نوشتن می شتافت
چون به عشق آمد قلم بر خود شکافت(2)
در اندیشه عرفانی امام(ره) و ابعاد مختلف عرفان اسلامی «محبت و عشق» جایگاه رفیعی دارد. لذا در این مقاله کوشش بر این است تا شعاعی از اندیشه عرفانی حضرت امام(ره) ضمن مقایسه با برخی عرفای نامی دیگر مورد بررسی قرار گیرد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد عشق در آیینه عرفان امام خمینی (ره)

و آنگاه نبودم(اوشو)

اختصاصی از فی فوو و آنگاه نبودم(اوشو) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

و آنگاه نبودم(اوشو)


و آنگاه نبودم(اوشو)

باگوان شری راجینش (Bhagwan shree Rajneesh) که امروز با نام«اوشو» (OSHO) در جهان شناخته شده است، در ۱۱ دسامبر ۱۹۳۱ م در هند زاده شد و در ۱۹ ژانویه ۱۹۹۰ م کالبد خاکی خود را ترک کرد. بنا به گفته خودش او این نام را از واژه ی اُشنیک (oceanic) به معنای “پیوسته به آب دریا و یکی شده با آن” برگرفته که برای نخستین بار در آثار ویلیام جیمز آمریکایی به کار رفته است. از آنجا که واژه ی اشنیک(دریاگون) تنها به توصیف تجربه می پردازد و شامل شخص تجربه کننده نمی شود، راجینیش واژه ی(اوشو) را برای خود برگزید. اوشو خود این گونه توصیف می کند:

“اوشو واژه ای بسیار زیباست؛ باید آن را به واژگان هر زبانی افزود. در وهله ی اول همان صوتش زیباست:اوشو. این واژه احترام، عشق، حق شناسی و شکر را نشان می دهد. فقط یک واژه خشک مثل«عالی جناب» نیست. واژه ای بسیار دوست داشتنی و آشناست. تقریبا حال و هوای محبوب را دارد.”

او بعدها پی برد که این واژه از قدیم در میان ساکنان خاور دور رواج داشته و به معنای (شخص مقدسی که آسمان بر او گل می افشاند) به کار رفته است. او به خودش، لقب «زوربای بودایی» داد که به معنای «ابرمرد» است.

 


دانلود با لینک مستقیم


و آنگاه نبودم(اوشو)