خوارزمی
ابوعبدالله محمد بن موسی خوارزمی، ریاضیدان پرآوازه ی ایرانی، چنانکه پژوشگران اروپایی نیز بدان معترفند، یکی از بزرگترین ریاضیدانان همهی اعصار به شمار میآید. با این همه از زندگانی وی آگاهی اندکی در دست است. بر پایهی همین اطلاعات اندک، میتوان گفت که وی به احتمال زیاد از حدود سال 170 تا پس از 232 هجری قمری میزیسته است. کتاب حساب خوارزمی باعث آشنایی مسلمانان و سپس اروپاییها با رقمهای هندی و شیوهی حساب هندی شد و کتاب جبر و مقابله نام نویسندهاش را به عنوان بنیانگذار جبر در یادها ماندگار کرد. وی را معلم واقعی ملل اروپایی در علم جبر میدانند.
زادگاه
خوارزمی چنانکه از نامش پیداست، در ناحیهی خوارزم و به احتمال قوی در شهرِ کاث، مرکز این ناحیه، زاده شده است. ناحیهی خوارزم منطقهای پهناور از جنوب دریای آرال تا شرق دریای خزر و هر دو کرانهی رود جیحون را در بر میگرفت. شهر خوارزم یا کاث نیز بر ساحل شرقی همین رود و در جنوب دریای آرال قرار داشت. خوارزم از مدتها پیش از اسلام بخشی از قلمرو پهناور ایران بود و فرمانروایان این ناحیه که «خوارزمشاه» خوانده میشدند، دست کم از 1700 سال پیش خراجگزار و فرمانبردار شاهنشاه ایران بودند. خانوادهی شاهان خوارزم، که به گفتهی بیرونی نسب خود را به کیخسرو میرساندند، تا زمان فتح خوارزم به دست مسلمانان در سال 93 هجری قمری (712 میلادی) و پس از آن تا 385 یا 386 بر این ناحیه فرمان میراندند. این سرزمین تا اواسط دورهی قاجار همچنان بخشی از ایران به شمار میآمد، تا آنکه در این روزگار از نظر سیاسی از سرزمین مادری خود، ایران جدا شد. اما تردیدی نیست که ارتباط فرهنگی میان خوارزم و ایران، هنوز به قوت خویش باقی است. در تقسیمات سیاسی کنونی، بخش عمده ی خوارزم در کشور ازبکستان و بخش اندک آن در شمال ترکمنستان قرار دارد .
خوارزم هنگامی به دست مسلمانان افتاد که اختلافات داخلی در خانوادهی خوارزمشاهان به اوج خود رسیده بود. در آغاز سال 93 هجری قمری، پادشاه آن روزگارِ خوارزم که از دخالتهای برادرش در امور مملکت به تنگ آمده بود پنهانی به قُتَیْبَه بن مسلم باهِلی، فرمانروای عرب خراسان، نامه نوشت و او را به تسخیر سرزمین خود تشویق کرد! او میخواست از این راه بر دشمنان داخلی خود پیروز شود. قتیبه نیز این پیشنهاد را پذیرفت و به سوی خوارزم حرکت کرد. از سوی دیگر خوارزمشاه بزرگان و فرماندهان خود را با نیرنگ وادار به تسلیم کرد و خوارزم بیهیچ زحمتی به تصرف مسلمانان درآمد. از آن پس خانوادهی شاهی خوارزم تنها صاحب عنوانی تشریفاتی بودند و ادارهی امور سیاسی و نظامی خوارزم تنها بر عهدهی فرمانروایان عرب بو د.
ایران در آستانهی تولد خوارزمی
پس از سقوط امویان در 132 هجری قمری و روی کار آمدن عباسیان، ایرانیان که در پیروزی عباسیان نقش اصلی را داشتند، برای نخستین بار مناصب مهم و حساسی را در دستگاه خلافت به دست گرفتند. توجه خاص ایرانیان به ریاضیات، نجوم، پزشکی، فلسفه و دیگر شاخههای علوم عقلی موجب شد که خلفای عباسی نیز تحت نفوذ وزیران و کارگزاران ایرانی خود، اندک اندک به حمایت از دانشمندان علاقهمند گردند. چند سالی پیش از زاده شدن خوارزمی، و در سال 160 قمری، هارون، خلیفه مقتدر عباسی به خلافت رسید. در زمان هارون خاندان ایرانی برمکیان، که سابقهای کهن در پرداختن به علوم و حمایت از دانشمندان داشتند، به قدرت و اعتباری کم نظیر دست یافتند. برمکیان از همهی امکانات خود برای ترجمهی آثار علمی از زبانهای پهلوی یا همان فارسی میانه (زبانی که پیش از فارسی دَری دست کم تا سدهی دوم هجری در ایران رواج داشت)، یونانی و سریانی (زبان کهن مردم سوریه) و پیشبرد پژوهشهای علمی و فلسفی بهره بردند.
کوششهای برمکیان موجب شد مسلمانان گامهای بلندی را در زمینهی علوم مختلف بردارند. اما افزایش روز به روز شهرت و قدرت برمکیان، نگرانی هارون و دیگر بزرگان خاندان عباسی را برانگیخت و در نتیجه هارون در اواخر دورهی خلافت خود (سال 187 قمری) برخی افراد این خاندان را کشت و بقیه را زندانی کرد. 6 سال بعد هارون درگذشت و فرزندش امین به خلافت رسید. دوران کوتاه خلافت امین نیز سراسر به جنگ و خونریزی گذشت. نابودی برمکیان، مرگ هارون و ناآرامیهای دورهی خلافت توقفی کوتاه در روند پیشرفت علمی مسلمین ایجاد کرد. اما در سال 198 قمری، با به خلافت رسیدن مأمون که در محیطی ایرانی رشد کرده بود و فرهنگ ایرانی تأثیر بسیاری بر او گذارده بود، توجه به پژِوهشهای علمی به مراتب بیش از روزگار هارون شد.
در همین روزگار، خوارزمی که دست کم جوانی 20 ساله بود، پیش از 198 قمری، و در حالی که مأمون هنوز در مرو (در ترکمنستان فعلی) میزیست، به دربار وی وارد شد و سپس همراه وی به بغداد آمد و در بیت الحکمه به پژوهش پرداخت. درگذشت خوارزمی احتمالا چند سالی پس از 232 قمری بوده است. در این صورت باید گفت که وی دست کم 54 سال قمری عمر کرده است.
گفتنی است که برخی مورخان دورهی اسلامی و نیز برخی پژوهشگران اروپایی سدههای 19 و 20 میلادی، ابوعبدالله محمد بن موسی خوارزمی را با ابوجعفر محمد بن موسی بن شاکر یکی دانستهاند یا اگر این دو نام را مربوط به دوتن میدانستهاند گهگاه یکی را با دیگری اشتباه گرفتهاند. ابوجعفر محمد بن موسی بزرگترین برادر از 3 برادر دانشمند ایرانی بود که به بنو موسی (فرزندان موسی بن شاکر) مشهور بودهاند.
جایگاه خوارزمی در تاریخ ریاضیات جهان
در اهمیت نقش خوارزمی در تاریخ ریاضیات جهان همین بس که دو واژهی آلگوریسم یا آلگوریتم که تا سدهی 18 میلادی بر «فنّ محاسبه با ارقام هندی» اطلاق میشد و امروزه نیز به معنی «روش ویژهی محاسبه در نوع خاصی از مسائل ریاضی» به کار میرود، از تلفظ نام خوارزمی در زبان لاتین (زبان رایج اروپا تا سدهی 17 میلادی) گرفته شده است. واژهی جبر در زبانهای اروپایی (مانند algerba و غیره) نیز بیتردید برگرفته از نام کتاب الجبر و المقابله اوست. در اینجا نظرات برخی پژوهشگران برجستهی غربی دربارهی خوارزمی به اختصار یاد میشود:
1. آریستید مار پژوهشگر برجستهی فرانسوی (در قرن 19 میلادی) دربارهی خوارزمی میگوید: «یک موضوع تاریخی را امروزه نمیتوان انکار کرد و آن این است که محمد بن موسی خوارزمی، معلم واقعی ملل اروپایی جدید در علم جبر بوده است.»
2. جُرج سارتُن پژوهشگر آمریکایی در کتاب مشهور خود، به نام « مقدمه بر تاریخ علم »، آورده است: «خوارزمی بزرگترین ریاضیدان عصر خود، و در صورت در نظر گرفته شدن همهی جوانب، یکی از بزرگترین ریاضیدانان همهی اعصار به شمار میآید.» او خوارزمی را یکی از بنیانگذاران آنالیز یا جبر به صورتی جدا از هندسه دانسته است، زیرا کتاب جبر و مقابله حل آنالیزی معادلات درجهی اول و دوم را در بر دارد. سارتن به همین جهت نیمهی اول قرن نهم میلادی را عصر خوارزمی نامیده و فصلی از کتاب خود را به نام او مزیّن ساخته است.
3. آیلْهارد ویدِمان پژوهشگر مشهور آلمانی اواخر سدهی 19 و اوائل سدهی 20 میلادی، خوارزمی را یک نابغه و دارای شخصیت علمی ممتاز خوانده است.
4. اسمیت نیز در تاریخ ریاضیات خود وی را بزرگترین ریاضیدان دربار مأمون به شمار آورده است.
گفتنی است در سال 1362 هجری شمسی برابر 1983 میلادی، به مناسبت هزار و دویستمین سالگرد تولد خوارزمی یادنامهای به زبان روسی در 260 صفحه و مشتمل بر 16 مقاله در مسکو و یادنامهی دیگری در تهران به زبان فارسی و به همت کمیسیون ملی یونسکو منتشر شده است.
آثار خوارزمی
آثار خوارزمی در تاریخ علم جهان از اهمیتی ویژه برخوردارند و به همین لحاظ پژوهشگران دو قرن اخیر به نشر یا بررسی ارزش علمی آنها پرداختهاند.
1. الجبر و المقابله. در ادامه معرفی خواهد شد.
2. الجمع و التفریق بحساب الهند. در ادامه معرفی خواهد شد.
3. زیج . زیج(جدولهای اخترشناسی) خوارزمی یکی از مهمترین و مشهورترین آثار اوست. این زیج از لحاظ تاریخ ریاضیات و نجوم بسیار مهم است، زیرا نخستین اثری است که در آن تابع جِیْب (معادل تابع سینوس) به کار رفته است. این زیج در میان مسلمانان و اروپائیان سدههای میانه از اهمیتی بسیار برخوردار بود. به همین لحاظ در دورهی اسلامی دست کم 9 اثر در شرح یا نقد آن نوشته شد. مَسْلَمه بن احمد مَجْریطی (مادریدی) اخترشناس مسلمان اَندُلُسی (بخش مسلمان نشین اسپانیا) زیج خوارزمی را باز نویسی کرد و آن را تذهیب زیج الخوارزمی نامید. در نیمهی نخست سده 12 میلادی آدِلاردِ باثی (نخستین دانشمند مشهور انگلیسی و از مردم شهرِ باث) تذهیب زیج الخوارزمی را به زبان لاتین ترجمه کرد.
4. مقاله فی استخراج تاریخ الیهود و اعیادهم. این اثر یکی از کهنترین پژوهشهای موجود درباره تقویم و گاهشماری یهود و کهنترین پژوهش مسلمانان در این زمینه به شمار میآید و از این رو بسیار مهم است. پژوهشگر پرآوازهی آمریکایی، اِدوارد اِستوارت کِنِدی، در 1964 میلادی این اثر را بررسی کرده است.
5. کتاب الرُخامَه. درباره چگونگی ساخت و نصب ساعتهای آفتابی افقی. امروزه نشانی از این کتاب در دست نیست .
6. عمل الأسطرلاب. درباره ساخت اسطرلاب
7. العمل بالأسطرلاب. دربار ه کار با اسطرلاب
8. صوره الأرض. موضوع این کتاب، چنانکه از نامش پیدا است، جغرافیای جهان است. در 1926 میلادی هانس فُنمُژیک این کتاب را در لایپزیگ منتشر ساخت. وی در این چاپ نام مؤلف را به اشتباه ابوجعفر محمد بن موسی (یعنی محمد بن موسی بن شاکر) ثبت کرده است.
کتاب حساب
این کتاب نخستین اثری است که در دورهی اسلامی درباره حساب با ارقام هندی نوشته شده و در بسط و رواج حساب هندی، چه در کشورهای اسلامی و چه بعدها در کشورهای اروپایی، تأثیر بسیار داشته است. مسلمانان فن حساب هندی را به طور مستقیم از این کتاب فرا گرفتند و اروپائیان نیز از راه ترجمههایی که در سده 12 میلادی از این کتاب فراهم آمد با حساب هندی آشنا شدند. خوارزمی در آغاز این کتاب از کتاب جبر و مقابله خود یاد کرده است. با این حساب باید گفت که این کتاب دومین کتاب ریاضی برجایمانده از دوره اسلامی است.
متن عربی این کتاب از بین رفته اما یک نسخه خطی از ترجمه لاتینی این کتاب که در میانهی سده 12 میلادی صورت گرفته در کتابخانه کمبریج موجود است. این نسخه که در سده 13 میلادی کتابت شده است با عبارت Dixit Algorismi یعنی، «خوارزمی گفته است» (ترجمهی عبارت «قالَ الخوارزمی») آغاز میشود و با مثالی دربارهی ضرب کسرها پایان مییابد. همین عبارت موجب شد که اروپائیان فن محاسبه با ارقام هندی را آلگوریسم (و بعدها در زبان انگلیسی آلگوریتم) بنامند.
دو کتاب مهم لاتینی رابطه بسیار نزدیکی با کتاب حساب خوارزمی دارند که عبارتند از :
1. کتاب آلگوریسم حساب عملی. این کتاب نه از روی متن اصلی الجمع و التفریق خوارزمی، که از روی یک تحریر عربی ناشناخته آن به لاتین ترجمه شده است. مترجم این کتاب احتمالا یوهانس اسپانیایی (یا طُلَیْطَلی یا سِویلی)، مترجم مشهور عربی به لاتینی است که از 1135 تا 1153 میلادی در طُلَیْطَله (تولدوی اسپانیا) به کار ترجمه مشغول بود. بخش نخست این ترجمه و نسخه خطی کمبریج (یعنی ترجمهی متن اصلی کتاب خوارزمی) شبیه هم هستند. کتاب آلگوریسم حساب عملی مشتمل است بر شرح ارقام و اعمال اصلی حساب با روش هندی و استخراج جذر و غیره .
2. کتاب شرح آلگوریسم در فن نجوم. این کتاب را شخصی ناشناس به نام « استاد A » تألیف کرده است. چند نسخه خطی از آن موجود است که یکی از آنها در 1143 میلادی نوشته شده است. ممکن است مقصود از استاد A ، آدلارد باثی (مترجم زیج خوارزمی) یا رابِرت چِسْتِری (مترجم جبر خوارزمی) باشد. هر دو شخص یاد شده انگلیسی بودند و در همین ایام در انگلیس و اسپانیا مشغول فعالیت بودند. در این کتاب اصول حساب و هندسه و موسیقی و اخترشناسی در 5 مقاله بیان شده و ممکن است که این مطالب بر گرفته از آثار خوارزمی و از جمله کتاب حساب او باشد.
جبر و مقابله
کتاب جبر و مقابله، کهنترین کتاب نوشته شده در جبر و نیز کهنترین کتاب ریاضی است که از مسلمین به دست ما رسیده است. این کتاب در روزگار خلافت مأمون، یعنی حدود 1210 سال قمری و 1170 سال شمسی پیش از این تألیف شده است. این کتاب از سده 12 میلادی، که اروپائیان با علم جبر آشنا شدند، تا سده 16 میلادی (یعنی حدود 4 قرن)، مبنای مطالعات علمی آنان در جبر بود. در اهمیت این کتاب همین بس، که امروزه این رشته مهم ریاضیات به نام همین کتاب یعنی جبر (در زبانهای اروپایی به صورتهایی مانند Algebra و مانند آن) خوانده میشود. این کتاب حل آنالیزی معادلات درجه اول و دوم را در بر دارد.
جبر و مقابله دو بار به زبان لاتین ترجمه شده است. نخست توسط مترجمی انگلیسی به نام رابرت چِسْتِری در 1145 میلادی که ترجمهای ناقص است. اندکی بعد نیز گِراردوسِ کِرِمونایی، مترجم بزرگ اروپایی و شاید بزرگترین مترجم از عربی به لاتینی در طول تاریخ (درگذشته 1187 میلادی)، این کتاب را بار دیگر از عربی به لاتینی ترجمه کرد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 10 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلود مقاله خوارزمی