چکیده :
وقتی انحصاری ترین مرحله سرمایه داری در جان شکل میگیرد روابط سرمایه داری در جهان گسترش می یابد و استعمار و نیروی کار ملتّها بوسیله سرمایه های بین المللی به حداکثر می رسد. مرحله ای که سرانجام به علت بالا رفتن ترکیب ارگانیک سرمایه با مقیاس جهانی و کاهش نرخ سود و بالاخره جهانی شدن نظام سرمایه همه امکانات ادامه آن به انتها میرسد.
زمانی سرمایه داری با صدور کالا و سرمایه جنبه های جهانی به خود می گیرد در نتیجه تقسیم کار بین المللی و اجتماعی شدن تولید جهانی اقتصاد و واحدهای ملی آن چنان در هم جوش می خورند که جدائی هر جزء در چارچوب مناسبات سرمایه داری موجب مرگ و زندگی اقتصادی آن ملت میگردد.
به همین مناسبت پوشش انباشت سرمایه داری در مقیاس جهانی را باید بصورت یک کل ارگانیک در نظر گرفت نه جمع ساده انباشت سرمایه کشورهای مختلف در روند کار و حرکت سرمایه از کشوری به کشور دیگر بازار جهانی بمنزله بند نقاله ای ارزش های اضافی را از کشورهای فقیر به سختی و از توسعه نیافته به پیشرفته سوق میدهد.
این روش ریشه هر نوع استعمار امپریالیسم سرمایه داری است که به حرکت ناموزون مولدین جامعه (کار- سرمایه- زمین) منجر میگردد و هر قدر سرمایه داری در سطح جهانی تکامل بیشتر می یابد مکانیزم عمل آن پیچیده تر میگردد. (1)
زیرا بازارهای سرمایه بازارهایی هستند که در واحدهای اقتصادی که پس انداز بیشتر است و در واحدهای اقتصادی که پس انداز کمتر است وجوه نقد این واحدها را در مقابل هم قرار میدهند و بدین وسیله نیازهای وجوه نقد در یک اقتصاد را با اضافه کردن وجوه نقدی که در اقتصاد دیگر وجود دارد متعادل می نمایند. با حرکت از این روشها نیاز سرمایه در مناطق آزاد تجاری خصوصاً در کشورهای فقیر و در حال توسعه احساس میگردد.
واژه های کلیدی : سرمایه گذاری داخلی و خارجی- ضرورت سرمایه گذاران در مناطق آزاد- روابط سرمایه در کشورهای مختلف- تاثیر سیاست در سرمایه گذاری خارجی مناطق آزاد.
مقدمه :
از آغاز پیدایش سرمایه داری تاکنون روابط کشورهای مادر سرمایه داری و کشورهای دیگر بطور کلی از سه مرحله اساسی گذشته است. (2)
مرحله اول : با غارت مستعمرات شروع میشود و سپس استعمارگران با تصرف سرزمینهای دیگر و ایجاد انحصار تجاری از راه صدور کالای صنعتی و تصرف مواد اولیه مستعمرات به بهره برداری از آنها می پردازند.
مرحله دوم : از پایان قرن نوزدهم شروع میشود و تا سالهای دهه 1950 میلادی ادامه می یابد این مرحله امپریالیستی نامیده میشود.
سرمایه انحصاری حاکم بر اقتصاد کشورهای غربی گردش می کنند و برای بهره برداری بهتر و کاراتر از مواد خام و نیروی کار ارزان مستعمرات در کنار صدور کالا به صدور سرمایه به این سرزمینها می پردازند. بطوریکه صدور سرمایه بتدریج نقش مهمتری را در ترکیب کالاهای صادراتی به مستعمرات پیدا می کند. در این مرحله تقسیم جهان بین قدرتهای امپریالیستی به پایان میرسد و تقریباً همه سرزمینها عقب مانده بصورت مستعمره و نیمه مستعمره زیر سلطه اقتصاد امپریالیستی قرار میگیرند.
مرحله سوم : مرحله برتری و سلطه سرمایه داری انحصاری دولتی است. در این مرحله که از سالهای 1950 میلادی شروع شده است تحت تاثیر تجزیه بازار جهانی سرمایه و جنبش های ملی در مستعمرات نظام مستعمراتی از هم پاشیده میشود و استعمار سرزمینهای عقب مانده و در حال رشد با صدور سرمایه و کالا از طریق مکانیزم بازار جهانی صورت میگیرد. در نتیجه سرمایه حالت جهانی به خود میگیرد و برای تولید سود بیشتر حد و مرزی برای خود نمی شناسد.
دانلود مقاله سیاست جذب سرمایه های خارجی و نقش آن در اقتصاد مناطق آزاد