مقدمه:
تاریخ شروع کارآموزی دوره کارآموزی اینجانب در مورخه 17/7/84 آغاز شد. قرار بر این شد که طی یک دوره 45 روزه به مدت 35 روز در ایستگاه تحقیقات عراقی محله و مدت 10 روز در مرکز تحقیقات و بخش تهیه و اصلاح بذر و نهال مشغول بکارآموزی شدم.
ایستگاه تحقیقات کشاورزی عراقی محله گرگان:
در بدو ورود به ایستگاه تحقیقات عراقی محله به تابلویی برمیخوریم که مشخصات ایستگاه به اختصار و به شرح زیر درج گردیده است:
• ایستگاه تحقیقات کشاورزی عراقی محله
• تاسیس 1337
• مساحت 37 هکتار
• ارتفاع از سطح دریا 5/5 متر
• میزان بارندگی 450-400 میلیمتر
پروژههایی که در ایستگاه بر روی آنها کار میشود، عبارتند از:
دانههای روغنی؛
ذرت؛
گیاهان علوفهای؛
غلات؛
حبوبات؛
سبزی و صیفی.
اما در تحقیقات جدید که توسط مهندس کشت کار انجام گرفته، مساحت کل ایستگاه، 45 هکتار بود و ایشان نقشه کلی ایستگاه را کشیده و تمام تقسیمات موجود در ایستگاه را به صورت نقشه نشان دادهاند.
سویا
تاریخچه
این گیاه در اصول بومی آسیا و استرالیا میباشد و گیاهی است مهم که بیش از نیمی از روغن دنیا و بیش از 70% تجارت کنجاله دنیا را به خود اختصاص داده است. امریکا بزرگترین تولید کننده سویا، 63% تولید جهانی را به خود اختصاص داده است. سهم ایران، حدود 001/0%، یعنی حدود 200 هزار تن میباشد و بیشتر به منظور تهیه روغن کشت میشود که 90% آن نیز در شرق مازندران و استان گلستان کشت میشود. این در حالی است که در دنیا بخصوص در کشورهای توسعه یافته، از این گیاه فرآوردههای فراوانی از قبیل شیر، لبنیات، ماست، کره و بستنی بدست میآورند و مصرف سبزی خوردنی نیز دارد.
تاریخ دقیقی در مورد کاشت این گیاه در ایران در دسترس نیست، ولی از قدیمالایام در گیلان نوعی سویا موسوم به پشم باقلا یا خرس باقلا کشت میشده، ولی در سال 1341 گروه صنعتی بهشهر با وارد کردن تعدادی بذر از آرژانتین، اقدام به کشت آن نموده است.
گیاهشناسی
نام علمی سویا Glysin max، دیپلوئید و مقدار کروموزم آن 40 است. گیاهی است یکساله، ارتفاع بوته 180-75 سانتیمتر، عمق ریشه آن تا حدود 160-150 سانتیمتر و ریشههای فرعی آن در حدود 60-30 سانتیمتر در خاک متفرقند. سه نوعه ریشه دارند: نابجا، اصلی و فرعی که برخی مواقع بر روی آنها برجستگیهایی دیده میشود که محل زندگی باکتریهای میلهای به نام ریزوبیوم ژاپونیکم است که در صورت نیتروبودن خاک بعد از 42-30 روز از کاشت ظاهر میشوند.
3 نوع برگ در سویا دیده میشود:
1. برگهای لپهای 2. برگهای ساده و 3. برگهای 3 برگچهای
زیر و روی برگ و همچنین سطح ساقه و غلات سویا پوشید از کرکهایی به رنگ طلایی یا نقرهای بسته به رقم میباشد.
کاشت:
در گلستان ارقام ویلیامز به عنوان زودرس، هیل و سحر به عنوان میانرس و گرگان 3 به عنوان دیررس کشت میشوند.
آمادهسازی زمین:
معمولاً کشت سویا به دو صورت بهاره و تابستانه صورت میگیرد.
در کش بهاره، زمین را در زمستان یک شخم عمیق زده و در بهار نیز یک شخم به عمق 20 سانتیمتر برخلاف شخم قبلی میزنیم. پس از تسطیح آبیاری انجام گرفته و عملیات کشت به صورت ردیفی و حتماً به شیوه هیرمکاری صورت میگیرد، زیرا هم به کمبود آن و هم به زیادی آن حساس است.
عمق کاشت بذر، 5-3 سانتیمتر بسته به بافت خاک میباشد.
فاصله ردیفهای کاشت در ارقام بهاره، 65-45 سانتمیتر و ارقام تابستانه، 40-25 سانتیمتر میباشد.
خاک مطلوب آن رسی ـ شنی با بافت متوسط و اسیدیته 7-6، به شوری حساس میباشد و در Ecهای بالاتر از 4 میلیموس گلها عقیم میشوند.
تاریخ کاشت در کشت بهاره بایستی در اولین فرصتی که پیش آمد، یعنی بعد از رفع سرمای زمستانه اقدام به کشت نمود. در کشتهای تابستانه به علت حساسیت این گیاه به طول روز نبایستی تاریخ کاشت آن عقب بیافتد.
داشت:
عملیات داشت سویا که از مرحله 2 برگی شدن آغاز میشود، معمولاً بر اساس جداول تعینی شده استاندارد رشد رویشی و زایشی که در اختیار زارع یا اصلاحگر قرار میگیرد، انجام میشود.
در مورد آبیاری صحیح از زمان گلدهی تا نزدیک رسیدن نیاز آبی این گیاه شدید است. خصوصاً اول گلدهی تا اوایل دانه بستن. دوره آبیاری سویا در منطقه گلستان، هر 14-10 روز یکبار است، یعنی 5-4 بار در طول دوره رشد و نمو نیاز به آبیاری دارد.
از مرحله 6-4 برگی شدن نیز بایستی عملیات وجینی و مبارزه با علف هرز و سله شکنی و خاک دادن پای بوته صورت گیرد. در طی این مراحل بایستی همواره مواظب خسارت آفات نیز باشیم.
کوددهی:
ازت: از مهمترین نکتهای که از لحاظ دادن یا ندادن کود ازت بایستی درنظر داشته باشیم، این است که اگر قبلاً در زمینی در مورد نظیر سویا کشت شده است، تا حدود 5-4 سال بعد از آن نیاز چندانی به کود ازتن نخواهیم داشت، زیرا در صورت کشت مکرر سویا در یک مزرعه گرهگهای موجود در ریشه این گیاه قادر به ذخیرهسازی مقادیر متنابهی از ازت هوا میباشند و علاوه بر ازت مورد نیاز گیاه 200-180 کیلوگرم ازت نیز به خاک بیافزایند. البته در صورت مصرف بیرویه کود ازت، میزان پرتئین دانه افزایش و درصد روغن آن کاهش خواهد یافت.
بیماری:
پوسیدگی ذغالی: یکی از مهمترین بیماریهای شایع سویا است که سبب خسارت شدیدی به مزارع سویا شده و عملکرد را شدیداً کاهش میدهد و عمدتاً در مراحل آخر رشد گیاه خود را نشان داده و با خشکانیدن بوتهها، سبب رسیدگی زودتر کاذب گیاه میشود، به شکلی که غلافها ظاهراً رسیده به نظر میرسند، ولی دانهها پر نشده و وزن دانه شدیداً کاهش مییابد.
قارچ عامل این بیماری ماکروفومینا میباشد. مشخص شده که با توجه به این که این قارچ در خاک باقی میماند، در صورت بروز تنش خشکی، معمولاً این قارچ فعال شده و آثار خسارت ظاهر میشود. برای مبارزه با این بیماری باید از بروز تنش خشکی در سویا جلوگیری نمود.
سویا دارای انواع بیماریهای قارچی باکتریایی و ویروسی میباشد. بوتهمیری، لکه برگیها، سوختگیهای برگی، سفیدک سطحی و بیماری لکه ارغوانی در این منطقه بیشتر شایع میباشد.
از بیماریهای باکتریایی معمولاً سوختگیهای باکتریایی، خشکیدگی و پژمردگی باکتریایی مشاهده میشود که برای مبارزه با آن با ناقلین آن از جمله شتهها مبارزه کرد و از انواع ویروسی میتوان ویروس موزائیک سویا را نام برد.
آفات:
1. تریپس: این آفت ریز و کوچک از مرحله 2 برگی شدن به گیاه حمله میکند و برای مبارزه با آن از سم متاسیستوکس استفاده میکنیم.
2. لاروهای کرم غوزه و کارادرینا: که از مرحله 8-5 برگی شدن به گیاه حمله نموده و برای مبارزه با آن از سموم نواکرون و لاروین استفاده میشود.
3. عسلک و کرم غوزه که در مراحل بعدی رشد سویا نیز دیده میشوند و برای مبارزه با آنها از سموم نواکرون و آدمیرال استفاده میکنیم.
البته اگر تداخل نسل در مزرعه پیش بیاید، یعنی در یک زمان حالتهای مختلفی از سیکل زندگی حشره مشاهده شود، مجبوریم از سموم ضربتی مثل رانیتول استفاده نماییم.
برداشت:
برداشت سویا زمانی صورت میگیرد که برگهای آن کاملاً ریخته و پاییزین غلاف آنها کاملاً زرد و خشک شده باشد. در ایران از 4 رقم موجود غیر از گرگان 3 که بلند قد و چندشاخه است و با کمباین قابل برداشت است، کشاورزان با تحمل هزینههای بالا بوتهها را از قسمت سطحی با دست درو میکنند. هنگام برداشت رطوبت دانه بایستی کمتر از 15% باشد، ولی به منظور انبارداری طولانی بایستی رطوبت به 13% و کمتر از آن برسد.
طرحهای در دست اجرا در ایستگاه تحقیقاتی عراقی محله:
در مدت 10 روز حضورم در بخش دانههای روغنی (سویا)، سعی کردم مطالبی در مورد سویا، طریقه کاشت، داشت و برداشت بدست آورم، ولی در زمان حضور من بیشتر کارهای سویا تمام شده بود و روزهای آخر برداشت محصول بود.
در اولین روز به اتفاق آقای مهندس مهقانی که ایشان به مدت 2 سال به صورت امریه مشغول همکاری بودند و روزهایذ آخر خدمت مقدس سربازی ایشان بود و در قسمت دانههای روغنی بخصوص سویا فعالیت میکردند. در این روز کارگران آماده برداشت سویا بودند که در روز قبل مشخص شده بود که کدام کرت برداشت شود. با آمدن مهندس مهقانی کار شروع شد:
بوتههای مربوط به هر کرت را جداگانه برداشت کرده و یک نفر اطلاعات مربوط به آنها را نوشته و آنها را توسط نخی میبست تا با هم قاطی نشوند. وقتی که بیشتر کرتها را برداشت کردند، کمباین مخصوص (دروکن سویا) در کنار هر کرت آمده و جداگانه سویاها را میکوبید و دانهها را داخل کیسه ریخته دوباره مشخصات مربوطه را نوشته و به داخل انبار انتقال میدادند.
طریقه برداشت در طرحهای آزمایشی بدین ترتیب بود که بیشتر کشتها به صورت چهار ردیف انجام میگیرد، چون ماشین کاشت چهار ردیفه بود. در هنگام برداشت ردیف اول و ردیف چهارم، برداشت نمیشود و 2 ردیف وسطی را برداشت میکنند. در دو ردیف وسط نیز بوتههای اول و آخر را برداشت نمیکند، به عنوان شاهد در مزرعه باقی میماند.
در روز بعد با خانم مهندس رییسی آشنا شدم. ایشان نیز بر روی دانههای روغنی از جمله سویا تحقیق میکردند. ایشان کارهای خود را برای بنده تشریح کردند. مراحل مختلف کار برای معرفی رقم جدید را توضیح دادند. بیشتر کارهای انجام شده بر روی سویا با ارقام مختلف بیشتر ارقام برداشت شده بود و چند رقمی که باقیمانده، به خاطر دیررسی بودن گیاه میباشد.
ایشان طریقه تشخیص دو رقم سویا، از جمله گرگان 3 و D.P.X را به من گفتند. تشخیص از روی رنگ کرکها میباشد. کرک در رقم گرگان 3، سفید میباشد، ولی در D.P.X کرکها طلایی هستند. همچنین از روی دانه نیز میتوان تشخیص داد. ناف دانه گرگان 3 سفید بوده، ولی D.P.X سیاه میباشد. تعداد غلاف در D.P.X بیشتر از گرگان 3 میباشد. گرگان 3 بیشتر به صورت خوابیده دیده میشود. وزن هزار دانه گرگان 3، بیشتر از D.P.X است.
در قسمت اول مربوط به بهنژادی بود، یعنی با دورگگیری ارقام مختلف در بلوکهای جداگانه آزمایش و تحقیقات خود را انجام میدادند. مثلاً در بلوک اول رقم گرگان 3 کشت شد بود. رقم گرگان 3 یک رقم دیررس میباشد که امروزه کمتر کشت میکنند.
در قسمت بعدی دو رقم سحر و D.P.X با هم کشت شده بود. بدین ترتیب که سه ردیف کسر و سه D.P.X و سحر و سه ردیف D.P.X کاشته بودند. سپس خانم مهندس رییسی چگونگی لقاح مصنوعی ـ دورگگیری را توضیح دادند.
عملیات دورگ گیری
در انجام عملیات دورگگیری نیاز به ابزار ظریف و صرف حوصله فراوان است که عموماً از عهده کارگران ماهر دختر برمیآید. برای انجام دورگگیری در مرحلهای که هنوز گلبرگها پدیدار نشدهاند، با مهارت خاصی توسط پنس گلبرگهای بسیار کوچک و جوان را که داخل کاسبرگ قرار گرفته است، به همراه پرچمها یکجا جدا مینماییم، طوری که به کلاله و مادگی خسارتی نزنیم. آنگاه گرده گل موردنظر (پایه پدری) را به این گل عقیم کردهایم، تماس داده و روی آن را با پنبه میپوشانیم و علامتگذاری میکنیم و با ثبت رقم پایه پدری و مادری و تاریخ دورگگیری در اتیکت مربوطه آن را رها میکنیم.
دورگگیری در صبح زود و یا غروب انجام میگیرد و گلهای وسطی ساقه برای انجام دورگگیری انتخاب میشود. گیاه سویا به لحاظ شرایط خاص آن، یعنی خودگشن بودن و سخت لقاحی و ریزش زیاد گلها انجام دورگگیری و بدست آوردن بذر حاصل از آن بسیار مشکل میباشد. به همین دلیل گاهی ممکن است فقط 5% و یا کمتر از گلهای دورگ زده به غلاف تبدیل گردد (غلافهای حاصل از دورگگیری معمولاً کوچکتر و حاوی دانه کمتری میباشند).
تلقیح کردن بدین ترتیب میباشد که گلهایی که هنوز لقاح را انجام ندادهاند را جمع کرده و در داخل آزمایشگاه با هم تلاقی میدهند. بذر حاصل از این مرحله همگی تکدانه میباشند. این تک دانهها را جمعآوری کرده و در سال بعد به عنوان F1 کشت میکنند. تعداد ردیفها و کرتها بستگی به تعداد دانه و بذر بدست آنده از تلقیح دارد.
در هنگام برداشت F1 آن بوتههایی که بهتر رشد کرده و تعداد غلاف بیشتری دارند را برداشت میکنند. البته برداشت کردن هم اصولی خاص خود را دارد. بدین ترتیب که ردیف اول و آخر هر کرت را گذاشته و دو ردیف وسط را برداشت میکنند. در این دو ردیف نیز بوتههای اول و آخر را برداشت نمیکنند. بعد از برداشت بوتهها کارگران مشغول کوبیدن غلافهای برداشت شده از هر بوته شده و تعداد آنها را شمرده و داخل پاکتهای مخصوصی گذاشته و مشخصات آنها را نوشته و داخل پاکت گذاشته و به داخل انبار ژرم پلاست دانههای روغنی میبرند.
این مراحل تا 7 نسل (F7) ادامه دارد تا به یک لاین خالص و یک رقم جدید دست یابند. رقم D.P.X یک رقم وارداتی ازد امریکا در سال 1378 بوده است که پس از گذشت 6 سابل انتظار دارند که در سال زراعی 85 به کشاورزان معرفی کنند و در سال 1379، 4150 کیلوگرم محصول تولید کرده است. D.P.X نسبت به تنشهای محیطی خوب عمل کرده و تعداد غلاف در بوته زیاد بوده و دانهها نیز مناسب هستند.
ارتفاع بوتهها خوب بوده، برگها همزمان میرسند و به راحتی توسط کمباین میتوان درو کرد.
البته خانم مهندس رییسی، به دلیل اینکه در سال زراعی که در حال گذاشتن است (84)، به دلیل گرمای شدید در هنگام گلدهی و لقاح از اجرای طرح زیاد راضی نبودند.
بهترین زمان برای انجام تلقیح، صبح زود میباشد که این کار توسط کارگران که آموزش لازم را دیدهاند، انجام میگیرد. سویا گیاهی است حساس که در گرمای شدید گلها ریزش میکند، رنگ در سویا سفید یا صورتی میباشد.
کار در قسمت بهنژادی خیلی حساس میباشد، زیرا باید گلهایی را انتخاب کنیم که لقاح طبیعی روی آنها انجام نشده باشد. اگر کارگران بدون دقت این کار را انجام دهند، یعنی گلهایی را انتخاب کنند که قبلاً لقاح طبیعی روی آنها صورت گرفته باشد، در هنگام کشت و بعد از جوانه زدن، مهندسین متوجه میشوند که این بوته، یک بوته مادری است که با لقاح طبیعی صورت گرفته نه لقاح مصنوعی، به همین خاطر میگویند بهنژادی خیلی حساس است و برای بهنژادی باید از افراد ماهر و باتجربه استفاده کرد.
در قسمت بهنژادی بیشتر بر روی تاریخ کاشت و فاصله ردیفها و فاصله بوتهها میزان مصرف بذر و غیره تحقیق میشود.
سویا را بیشتر به عنوان کشت دوم بعد از گندم میکارند. به همین خاطر باید یک تاریخ کاشت مناسبی داشته باشد، ولی در منطقه ما تاریخ کاشت متنوع است که این باعث میشود که کاشت و برداشت مناسبی وجود نداشته باشد. به همین علت متخصصان منطقه برای دستیابی به یک تاریخ کاشت دقیق برای ارقام مختلف سویا تحقیق میکنند تا برای کشاورزان این تاریخ و میزان بذر مصرفی مناسب را برای هم رقم اعلام کنند.
یک نمونه از طرحهایی که در این مرکز بر روی سویا انجام میشود، مربوط به تعیین مناسبترین تاریخ و الگوی کاشت لاین امیدبخش سویا (D.P.X) میباشد.
نام انگلیسی:
Determine the best planting date and pattern of soybean new line.
که این طرح را خانم مهندس رییسی به عنوان مجری مسوول در قسمت بهزراعی و آقای مهندس هزارجریبی، به عنوان مجری طرح بهنژادی کار خود را شروع کردند.
تاریخ شروع و مدت اجرای طرح، بهار 1382 و به مدت 2 سال.
محل اجرای طرح، ایستگاه تحقیقات کشاورزی عراقی محله گرگان.
خلاصه طرح:
با توجه به اینکه همزمان با دستیابی به لاینها و ارقام جدید سویا، توصیههای بهزراعی مناسب آنها نیز باید مشخص شود. لذا به منظور بررسی تاریخ و الگوی مناسب کاشت رقم امیدبخش (D.P.X ) طرحی به صورت آزمایش اسپیلت پلات --- در قالب بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار و به مدت 2 سال در این ایستگاه اجرا شده است.
سه تاریخ کاشت (از 15 اردیبهشت به فاصله 25 روز) به عنوان فاکتور اصلی و دو عامل مختلف خطوط (60-50-40 سانتیمتر) و تراکم بوتههای مختلف (10-20-30) بوته در مترمربع به عنوان فاکتور فرعی و به صورت ترکیبی در کرکهای فرعی قرار خواهند گرفت.
در فروردین ماه، کار تهیه زمین شروع و در زمانهای مقرر کشت به صورت هیرم انجام گرفت. تراکمهای موردنظر از طریق تنک بوتهها در مرحله 4-2 برگی تنظیم میشود. در طول دوره رشد مراقبتهای زراعی لازم انجام و مراحل فنولوژی ثبت خواهد شد.
در زمان رسیدگی فیزیولوژی اجرای عملکرد به همراه سایر صفات شمارش میگردد و پس از رسیدگی کامل جهت محاسبه عملکرد دانه بوتههای دو خط وسط بعد از حذف حاشیهها برداشت، کوبیده، سپس توزین خواهد شد. عملکرد دانه، شاخص برداشت و صفات موردنظر در پایان هر سال تجزیه ساده و بعد از دو سال تجزیه مرکب انجام خواهد شد. در پایان بهترین الگوی کاشت این رقم به کشاورزان توصیه خواهد شد.
هدف تحقیق
• تعیین بهترین تاریخ کاشت لاین جدید امیدبخش سویا جهت دستیابی به بیشترین عملکرد.
• تعیین الگوی کاشت مناسب (تراکم بوته) برای تاریخ کاشتهای مختلف جهت راندمان بالاتر و کاهش هزینههای داشت و برداشت.
ضرورت و اهمیت اجرای طرح
با توجه به گسترش سطح زمین کشت سویا در استان گلستان و استمرار برنامههای بهنژادی به لاینها و ارقام جدیدی که دارای پتانسیل عملکرد بالا هستند، در حال معرفی میباشند. ارقام جدید برای رسیدن به عملکرد واقعی باید در الگوهای زراعی مناسب خود کاشته شوند. به همین منظور باید مسائل بهزراعی آنها مورد بررسی قرار گیرد.
سابقه تحقیق در داخل و خارج کشور با ذکر نتایج
در نقاط مختلف دنیا در رابطه با تاریخ کاشت، فواصل بین ردیف و بین بوتهها بررسیهای زیادی صورت گرفته است که نتایج آن بیشتر کاربرد منطقهای دارد.
در یک بررسی تدریجی که اخیراً در دانشگاهی صورت گرفته، تاخیر در کشت سبب کاهش عملکرد شد، ولی فواصل ردیف مختلف در تاریخ کاشت اختلافی در عملکرد بوجود نیاورد.
در آزمایش دیگری در کشت دوم بر روی دو فاصله خطوط 19.76 سانتیمتری صورت گرفت، مشخص شد که گرچه عملکرد تک بوته در فواصل باریکتر کمتر بود، ولی در کل جمعیت گیاهی، عملکرد بیشتر شده بود.
در تحقیقاتی که در دو دهه اخیر در مرکز تحقیقات گلستان صورت گرفت، بهترین تاریخ کاشت برای ارقام دیررس مثل گرگان 3، اواسط تا اواخر اردیبهشت تعیین شد. همچنین اگر چه از فواصل 7×8 برای رقم تجاری سحرو و 5×60 برای رقم ویلیامز در کشت بهار، عملکرد بیشتری بدست آمد.
روش کامل اجرای تحقیق
این طرح به صورت آزمایشی اسپیلت پلات فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی و در 3 تکرار به مورد اجرا درخواهد آمد. فاکتور اصلی شامل سه تاریخ کاشت (از 15 اردیبهشت به فاصله 25 روز) و تراکم بوته به عنوان فاکتور فرعی درنظر گرفته شده است و ترکیبی از فواصل بین خطوط 40-50-60 و تراکم مختلف 10-20-30 بوته در مترمربع میباشد که به صورت تراکمهای مختلف بوته اعمال میشود.
هر تیمار در چهار خط پنج متری کاشته میشود. در اول فروردین ماه، آمادهسازی زمین آغاز شد و قطعه زمینی که قبلاً شخم پاییزه خورده با دو بار دیسک زدن آماده خواهد شد. توصیه کودی بر اساس آزمون خاک میباشد که در ایستگاه عراقی محله معمولاً نیازی به مصرف کود پتاسه نمیباشد و کود فسفات آمونیوم، 150 کیلوگرم در هکتار و کود اوره به عنوان استارتر، 35 کیلوگرم و همچنین سولفات منگنز و سولفات روی نیز به همین مقدار درظر گرفته شدند. سپس زمین توسط لوله به خوبی صاف و هموار خواهد گردید.
زمانبندی فعالیتهای عمده طرح و زمان ارائه شده گزارش نهایی:
فروردین: آمادهسازی زمین
اردیبهشت: کوددهی، کاشت
خرداد: ادامه کاشت، تنک، وجین، سله شکنی، مبارزه با آفات
تیر، مرداد و شهریورماه: ادامه مراقبتهای زراعی، شامل آبیاری، سمپاشی و وجین.
مهر و آبان ماه: ادامه مراقبتهای زراعی و برداشت
آذر و دیماه: تجزیه آماری و ارائه گزارش سالیانه
کلزا
تاریخه و اهمیت کلزا
کلزا از مهمترین دانههای روغنی جنس براسیکاست و اهمیت آن در چند سال اخیر بیشتر شده است. این گیاه از قدیمالایام در دنیا کشت میشده، ولی به دلیل داشتن اسید اروکا یا اسیداروسیک و اسیدگلوکلوزینولیت که در روغن آن وجود داشت، کمی حالت سمی داشت و باعث تهوع و دلپیچه میگشت، ولی از سال 1965 تا 1975، رشد کلزا در دنیا به شکل سریعی افزایش یافت و این به دلیل اصلاح نژاد و تولید ارقام 000 که فاقد این اسید بودند یا میزان آنها کم شده بود، میباشد.
حد استاندارد اسیداروسیک نبایستی از 2% بیشتر باشد و حد استاندارد اسیدگلوکوزینولیت نیز بایستی کمتر از 30ppm در کنجاله کلزا باشد.
کلزا از لحاظ تولید روغن در دنیا بعد از سویا و پنبه، جایگاه سوم را دارد و بزرگترین تولید کننده آن در دنیا، کانادا میباشد. در ایران نیز چندی است مطالعات تحقیقاتی جهت کشت و کار این محصول آغاز و ارقامی از کشورهای مختلف به ایران وارد شده است و موفقیتهای نسبتاً خوبی از خود نشان داده است.
آمادهسازی زمین برای کشت کلزا
قبلاً زمین موردنظر را دوبار سابسویلید (زیرشکن) زده بودند. دلیل اینکه زمین را زیرشکن میزنند، این است که موارد وارد خاک شود. همچنین ریشهها راحتتر در خاک نفوذ کنند و ... .
وقتی سابسویلید میزنند، بیشتر کلوخهها را بالا میآورد و این امر باعث میشود که در هنگام دیسک زدن به مشکل بر بخوری، چون خرد کردن این کلوخههای سفت، خیلی سخت میباشد و دیسک زیاد زدن باعث خرابی زمین و خاک میشود.
کمکم کار کشت کلزا در حال آغاز شدن میباشد، ولی به دلیل کمبود بارندگی و آماده نشدن زمین، این کار به تعویق افتاده است. به خاطر همین زمین را شروع به آبیاری بارانی کردند تا بتوانند زمین را دیسک زده و شروع به کشت کنند. بعد از آبیاری بارانی زمین خیلی گل شده بود و دیسک زدن به خوبی صورت نمیگرفت. به همین خاطر سه روز دیگر کارها عقب افتاد.
در این فرصت من به اتفاق مهندس بهمرام بذرهای لازم را برای کشت آماده کردیم. مقدار بذرها در حد 10 گرم بود و آنها را در داخل پاکت ریخته و روی پاکتها را با شمارههای مخصوص مشخص کردیم و تمام شمارهها را داخل کاغذی نوشته تا در آینده به ترتیب این شمارهها کارها انجام شود. بعد از شمارهگذاری بسته به ترتیب شماره مرتب کردیم و هر کدام از بذرها را که باید در قسمتی مخصوص کشت میشود، در جای خودش گذاشتیم تا در روز کشت با مشکل روبرو نشویم.
در روز بعد به اتفاق مهندس بهمرام به سر زمین رفتیم تا نقشه را در زمین پیدا کنیم. این کار به کمک آقای داوطلب و مهندس باقری انجام شد. این زمین را گونیا کردند و سپس شروع بع کرتبندی و خیابانبندی کردیم تا تمام کار برای کشت آماده باشد و فقط ماشین کشت آماده و شروع بکار کند.
ماشین کشت:
دستگاهی است که مخصوص تحقیقات ساختهاند و این دستگاه میتواند 4 گرم بذر را در 10 متر مربع زمین بکارد. این دستگاه چهار ردیفه میباشد.
مشخصات گیاهشناسی کلزا
گیاهی است دیپلوئید (2N=38)، یکساله و علفی که به صورت فرمهای بهاره و پاییزه کشت میشود. تعدادی از گونههای جنس براسیکا مثل کلزا: Brasica napus، شلغم روغنی B. campestris، خردل هندی، خردل سیاه و خرده حبشی از جمله گیاهان روغنی مهماند که از این میان: B. napus, B. campestris دارای فرم بهاره و پاییزه بوده و از اهمیت بیشتری برخودارند.
این گیاه در کشور کانادا، بدلیل اینکه آنها کارهای اصلاحی را بر روی کلزا انجام دادهاند به کنولا معروف است.
برخی توصیههای زراعی:
امکان کشت این گیاه تقریباً در تمام دنیا وجود دارد و به شوری نیز مقاوم است. در بهار نیز تحمل به خشکی خوبی دارد. برای تهیه زمین بایستی مدیریت به صورتی باشد که تا عمق 6 سانتمیتری از خاک نبایستی کلوخهایی به نظر 3 سانتیمتری داشته باشیم و کلاً عمق شخم تا حدودی 20 سانتمتر درنظر گرفته میشود که البته اگر از این تعداد نیز بیشتذ شود، ایرادی ندارد، زیرا کلزا گیاهی است که دارای ریشه مستقیم است و شخم زمین بلافاصله بعد از محصول قبلی (گندم)، صورت میگیرد و بعد از شخم سطح خاک را نیز بایستی نرم کرد تا از تبخیر آب جلوگیری نمود.
در کار تحقیقاتی باید خیلی دقت کرد تا هیچگونه اشتباهی رخ ندهد. یعنی اگر جای یک پاکت عوض شود، کل کارها و تحقیقات به هم میخورد. به همین خاطر همین باید با حوصله و دقت زیاد کار کرد.
در این روز خود مهندس بهمرام به خاطر حساس بودن طرح روی ماشین کشت نشستند و بذرها را به ترتیب شماره داخل کرت مخصوص میکاشتند. در این روز اولین طرح مهندس بهمرام به پایان رسید. در این طرح خانم مهندس یوسفی نیز خیلی به ما کمک کردند.
طرح دومی که در این روز قرار بود انجام شود، نیز مربوط به مهدنس بهمرام بود، فقط جایش فرق میکرد و در قسمت دیگر زمین انجام میشود که این طرح نیز توسط ماشین کاشت انجام شد.
طرح دیگری که در این روز انجام دادیم، مربوط به مهندس نوری بود که مهندس بهمرام به ایشان کمک میکرد و شروع به پیدا کردن نقشه و کرتبندی و خیابانبندی کردیم و کار برای کاشت آمده شد و شروع به کشت کردند.
یکی دیگر از طرحهای مهندس مشترک با انرژی اتمی بود که خارج از ایستگاه انجام داده بودند و طرح دیگر در مرکز تحقیقات گنبد انجام شده بود.
آخرین طرح مهندس نیز در کنار انبار جلو ایستگاه ایجاد شد. این طرح به صورتی دستی انجام میشود. برای این کار ابتدا زمین را آماده کرده و سپس توسط فارو زمین برای کشت آماده شد.
سپس تمام بذرها که قبلاً آماده شده بود و شماره خورده بود، در جای مخصوصی خود در داخل زمین کنار ردیف مربوط به خود که قرار بود کشت شود، گذاشتیم هر پاکت دو خط کاشته میشد و یک خط خالی کاشته میشود و کار به همین ترتیب تا آخر انجام شد. کارگران بذرها را توسط دست داخل شیارها ریخته و بعداً روی آنها را میپوشانند. بعد از اینکه کار تمام شد، از فردی آن روز شروع به آبیاری بارانی سطحی کردیم تا تمام بذرها یکنواخت سبز شوند، ولی باز هم در چند ردیف بعضی از ارقام خوب جوانه نزده بودند. به همین خاطر در آن قسمتها واکاری انجام دادند.
در این قسمت یکی از طرحهایی که در ایستگاه عراقی محله در مورد کلزا انجا میشود، مشاهده میکنید.
البته در خاکهای سبک و خشک نیز از دیسک و کولتیواتور میتوان استفاده نمود، سپس غلطک زد و در خاکهای سنگین و خشک میتوان از چیزل به عمق 20 سانتیمتر و بعد از کولتیواتور و دیسک (10 سانتیمتر) استفاده نمود. برخی فکر میکنند کلزا در زمستان به صورت رزت میباشد، در حالی که این تصور صحیح نیست، زیرا رزت به معنای خواب زمستانه است، در صورتی که کلزا در زمستان در حال خواب نیست، بلکه در حال رشد بطئی میباشد.
شرایط گیاه تا قبل از زمستان بایستی طوری باشد که تا قبل از رسیدن سرما (اواسط تا اواخر آذر) گیاه دارای 8 برگ شده باشد.
علفهای هرز
خردل وحشی، سیناپس آرونسیس، سیناپس آلوا که البته وقتی قطر طوقه گیاه به 8 میلیمتر رسید، رشد اصلی گیاه آغاز میشود و سطح خاک را پوشانده و مانع رشد علفهای هرز میشود.
اما برای مبارزه با علفهای هرز، بهترین علفکش که توصیه میشود، «ترفلان» است که نحوه اثر آن به این صورت است:
در صورت استفاده از این سم، تمام علفهای هرز غیر از پهن برگهایی نظیر شلمی و خردل وحشی از بین خواهند رفت. بنابراین بایستی توجه داشته باشیم که این گیاهان خصوصاً خردل وحشی بایستی با دست برداشت گردند، چون دانه آنها سمی است، دز مصرفی این علفکش نیز 5/2 لیتر در هکتار میباشد.
بعد از سمپاشی با ترفلان بایستی با کولتیواتور یا دیسک یا روتیواتور سطح خاک را نرم کرده و آماده نمود. این کار باعث میشود دانههای مدفون در کلوخهها بیرون آمده و در تماس علفکش قرار گیرند و در پایان هم غلطک میزنیم.
نکته: در صورت استفاده از ترفلان اگر از کشت محصول پهن برگ، منصرف شدیم، نبایستی گندم یا نازک برگ دیگری کشت نمائیم، زیرا از زمان آخرین سمپاشی با ترفلان تا حدود یک سال بر روی نازک برگان تاثیر سوء دارد.
آفات:
1. در اوایل کاشت ککهای نباتی به گیاه حمله میکند که خیلی کوچک بوده و پرواز نمیکند و به برگهای کوتیلدونی و جوانه انتهایی میزند و برگ را هم سوراخ میکند. برخی مواقع ممکن است تا 100% هم خسارت بزنند. کنترل آن بوسیله ضدعفونی کردن با ترکیبی جدید است که از خارج وارد شده، ترکیبی به نام سوین نیز به صورت اسپری در هوای گرم آن را کنترل میکند.
2. پروانه سفید کلم که خسارت آن به صورت لکهای میباشد. برای کنترل آن از سموم لاروکش مثل لاروین و اندوسولفان استفاده میکنیم.
3. آفتی به نام سرخرطومی که از محل دمبرگ وارد ساقه میشود و آن برگ را از بین میبرد و این به دلیل کوچک بودن لارو این آفت است.
4. آفت دیگر، شته مومی میباشد که خسارت آن خیلی مهم نیست و به 3-2 مدت سالی است که دیده نمیشود. در صورت مشاهده از ترکیب متاسیستوکس + پریمود استفاده میکنیم.
بیماریها
1. اسکلروتینا: در صورت ابتلا به این بیماری، قسمتهایی از ساقه سفید میشود و در این نواحی آوندها قطع میشوند. اگر پوست را بشکافیم، نقاط سیاه رنگی دیده میشود که این نقاط سیاه رنگ همان اسکلروتهای زمستان گذران است و در صورت کشف به صورت دیم و عدم غرقاب شدن زمین این بیماری آشکار میشود. در صورت مشاهده آلودگی تا 8 سال نبایستی در آن زمین کلزا کاشت. این قارچ میزبانهای مختلفی از جمله نخود، آفتابگردان، عدس، لوبیا، خردل و یونجه دارد. در صورت ابتلا، حالت رسیدگی پیدا میکند، ولی در واقع گیاه از بین رفته است. ذکر این نکته هم جالب است که این قارچ به گیاهانی که شبیه به دراسینا میباشند، مثل گندم و جو تاثیری ندارند. در کلزا واریته مقاوم به این بیماری دیده نشده است، اما زمان سمپاشی در این گیاه به قرار زیر است:
در برابر براسیکا ناپوس پس از مشاهده 10% گل در خوشه و در براسیکا پس از مشاهده 70-60% گل در خوشه.
2. آلترناریا: علائم این بیماری مشاهده دوایر متحدالمرکز بر روی برگ و غلاف است.
3. ساق گیاه یا Black late: اگر این بیماری کاملاً دور ساقه را احاطه کند، گیاه خشک خواهد شد.
توصیه کودی کلزا:
K2o, p2o5: 90-50 کیلوگرم در هکتار.
N: 60-40 کیلوگرم در هکتار که کود اوره 2 برابر گندم و به صورت سرک داده میشود و این گیاه در پاییز نیتروژن زیادی جذب میکند.
S: حداقل 20 کیلوگرم در هکتار که کمبود گوگرد باعث کاهش روغن میشود و یک کود موثر در برابر افزایش میزان روغنی است، ولی مقادیر بیش از حد آن باعث افزایش اسید اروسیک سمی میشود.
بذر مورد نیاز:
در صورت استفاده از ردیفکار گندم، بذر مورد نیاز 8-4 کیلوگرم در هکتار خواهد بود.
در صورت استفاده از بذر پاشهای دقیق مثل بذرپاش Peneumatic نیز تراکم 90-60 بوته در مترمربع درنظر گرفته میشود. تراکم بذر در مترمربع در صورتا برخورداری از بذر و بستر مناسب 80-60 بوته ایدهآل خواهد بود و در صورت استفاده از تراکمهای کمتر از 20 گیاه در مترمربع شاهد افت عملکرد خواهیم بود. در تراکمهای بالاتر از 90 بوته نیز گیاه ورس نموده و قبل از رسیدن به فصل بهار ساقه میدهد.
فاصله بین ردیفها نیز کمتر از باشد، بهتر است. خصوصاً اگر از کود فسفاته نیز استفاده کرده باشیم. وزن هزار دانه گیاه کلزا، 5/4-5/3 و بطور متوسط 4 گرم میباشد.
هایولا، رقم برتر کلزا در جهان و در کشور ما میباشد. این رقم میتواند از کشور کانادا (فعلاً) وارد میشود و خرید هر کیلو بذر این رقم برای دولت 7 دلار هزینه دربر دارد که کیلویی 700 تومان در داخل کشور به کشاورزان عرضه میشود. یکی از برنامههای مهم در سازمان تحقیقات کشاورزی نیز بدست آوردن والدین ویژه از طریق روشهای اصلاحی (بک کراس) و در نهایت تولید این بذر در داخل و رفع وابستگی به خارج کشور میباشد که این امر توسط معاون محترم ایستگاه تحقیقاتی عراقی محله گرگان، مهندس بهمرام در حال پیگیری وانجام است و پیشبینی میشود تولید آن با روش ذکر شده، 4 سال بطول بیانجامد.
توصیه کارشناسان برای کشت رقم هایولا
زمان کاشت: نیمه اول آبان تا 20 آبان ماه
فاصله بین ردیفها: 24 سانتیمتر
میزان مصرف بذر: 8*6 کیلوگرم در هکتار
بطور کلی بهترین شرایط مزرعه برای بذرپاشی در زمین، شرایط آب تخت میباشد. در این صورت 90% در مزرعه سبز خواهیم داشت. در استان گلستان میزان مصرف بذر حدود 6 کیلوگرم در هکتار و فاصله بین ردیف، 24 سانتیمتر میباشد. کشت کلزا در استان به صورت دیم میباشد، ولی برای سبز مطمئن به 30 میلیمت بارندگی یا آبیاری نیاز خواهیم داشت.
حساسترین مرحله آبیاری نیز زمان اوج گلدهی میباشد که در صورت تامین آب در این مرحله، 500 کیلوگرم افزایش عملکرد خواهیم داشت.
در کلزا غیر از تراکمهای خیلی بالا نیاز به تکنیکهای کاری نداریم.
پروژه غلات
گندم
نام علمی: Triticum aestivum نام انگلیسی: Bread wheat
مقدمه:
گندم گیاهی است از خانواده Poaceae، تک لپه، خودگشن، یکساله و روزبلند. این گیاه احتمالاً یکی از اولین گیاهانی است که بوسیله انسان زراعت شده، حدود 17-12 هزار سال قبل از میلاد مسیح در خاورمیانه کشت میشده است. مرکز اصلی گندمهای اولیه، سوریه و فلسطین، سپس مصر و بینالنهرین و ایران بوده است و از آنجا به اروپا و سایر نقاط جهان برده شده است.
متوسط تولید و سطح زیر کشت (سال زراعی 80-1379)
جهان ایران گلستان
آبی دیم
سطح زیر کشت (هکتار) 211056694 6000000 112458 197357
عملکرد (کیلوگرم در هکتار) 2686 1250 3475 2227
مطلوبترین pH برای تولید گندم بین 7 تا 5/8 میباشد و در دمای 3 تا 4 درجه سانتیگراد شروع به جوانه زدن مینماید. دمای مطلوب برای لقاح، 24-18 درجه سانتیگراد و حداقل و حداکثر آن به ترتیب 10 تا 32 درجه سانتیگراد میباشد. از مرحله تشکیل سنبله تا رسیدن میانگین دما نباید کمتر از 14 و بیشتر از 24 درجه سانتیگراد باشد.
الف: کاشت
تاریخ مناسپب کاشت:
نتایج بدست آمده در استان نشان میدهد مناسبترین تاریخ کاشت گندم در شرایط دیم، اوای1ل تا اواسط آذرماه و در شرایط آبی در طول آذرماه میباشد. تاخیر در تاریخ کاشت، کاهش قابل ملاحظه محصول را دربر دارد. اگرچه این کاهش عملکرد با افزایش میزان بذر قابل جبران نیست. لیکن با توجه به مدت زمان تاخیر در کاشت، اضافه نمودن بذر مصرفی تا اندازهای از افت بیشتر عملکرد جلوگیری خواهد نمود. به ازاء هر روز تاخیر در کاشت بایستی حدوداً 1-7/0 کیلوگرم بذر به مقدار توصیه شده اضافه نمود.
میزان بذر مصرفی:
مناسبترین تراکم بذر بر مبنای 350 بذر در مترمربع و با توجه به وزن هزار دانه برای ارقام اصلاح شده منطقه بین 150-130 کیلوگرم در هکتار با استفاده از خطی کارهای معمول و ردیفکار پرسی میباشد. چنانچه کشت به روش دستپاش و یا با استفاده از کودپاشها صورت گیرد، میزان بذر مصرفی 180 کیلوگرم در هکتار میباشد.
عمق مناسب کاشت بذر:
عمق مناسب کاشت بسته به شرایط آبی و دیم بین 4 تا 7 سانتیمتر متغیر است.
ب: داشت
مصرف کودهای شیمیایی:
به طور کلی برای مصرف کودهای شیمیایی بهتر است نسبت به تجزیه خاک مزرعه اقدام نمود. در صورت عدم امکان انجام آزمون خاک برای عناصر پرمصرف مقادیر کودی ذیل در کشت گندم آبی توصیه میگردد. 250-150 کیلوگرم اوره در هکتار در زمینهایی که بافت خاک سبک میباشد، مصرف آن در مراحل قبل از کاشت، پنجهزنی، ساقه رفتن و تشکیل سنبله توصیه میشود و در زمینهایی که دارای بافت سنگین میباشند، در مراحل قبل از کشت، پنجهزنی و ساقه رفتن بکار میرود.
100-75 کیلوگرم در هکتار کود سوپر فسفات تریپل که قبل از کشت با شخم زیر خاک گردد (لازم به یادآوری است که مصرف کودهای فسفاته بهتر است با انجام آزمون خاک صورت گیرد). 150-100 کیلوگرم سولفات یا کلرور پتاسیم در هکتار هنگام کشت با شخم زیر خاک گردد. از کود کلرور پتاسیم میتوان به صورت سرک نیز استفاده نمود. در زمینهای شور مصرف سولفات پتاسیم بر کلرور پتاسیم ارجحیت دارد.
سولفات روی 35 کیلوگرم در هکتار، سولفات منگنز 20 کیلوگرم در هکتار و سولفات آهن 75 کیلوگرم در هکتار، قبل از کاشت با شخم زیر خاک گردد. یادآوری میگردد بعد از مصرف کودهای میکرو در خاک این کودها نبایستی حداقل 3 سال مصرف شوند.
محلولپاشی با کود میکروی کامل با غلظت سه در هزار در سه مرحله، اوایل پنجهزنی، تولید ساقه (ظهور دومین گره) و ظهور خوشه (بعد از گلدهی) انجام میگیرد. بهتر است محلول پاشی هنگام عصر یا صبح زود هنگامی که هوا خنک و وزش باد وجود ندارد، انجام گیرد و زمین نیز دارای رطوبت کافی باشد.
توصیههای مهم کودی برای گندم دیم
اوره 125-75 کیلوگرم در هکتار، سوپرفسفات تریپل 75-50 کیلوگرم در هکتار، سولفات پتاسیم 100-75 کیلوگرم در هکتار، سولفات روی 20 کیلوگرم در هکتار، سولفات منگنز 10 کیلوگرم در هکتار و سولفات آهن 40 کیلوگرم در هکتار.
لازم به ذکر است که مصرف کودهای فسفاته در شرایط دیم حتماً با آزمون خاک همراه باشد، زیرا مزارعی که خاک آنها بیشتر از حد بحرانی تعیین شده، فسفر داشته باشد، مصرف این کودها نه تنها اضافه عملکردی را سبب نخواهد گردید، بلکه حذف عناصر ریزمغذی به ویژه روی را مختل مینماید.
مراحل مختلف آبیاری گندم
در مناطق کوهپایه، 1 تا 2 تن نوبت آبیاری در اواسط فروردین و نیمه اول اردیبهشت ماه، بخش مرکزی استان 2 تا 3 نوبت آبیاری در اواخر اسفند، اواسط فروردین و نیمه اول اردیبهشت ماه، حاشیه رودخانه اترک، 3 نوبت آبیاری در اواخر اسفند، اواسط فروردین و نیمه اول اردیبهشت ماه میباشد.
در اراضی شور به منظور بهرهگیری مناسبتر از آب، ایجاد زهکش و استفاده از ساب سویلر و ریپر توصیه میگردد.
کنترل علفهای هرز
عمدهترین علفهای هرز باریک برگ مزارع گندم منطقه یولاف وحشی، فالاریس، چچم و دم روباه کشیده میباشند که میتوان از سموم علفکش ایلوکسان و گراسپ به میزان 5/2 لیتر در هکتار در مراحل 2 تا 4 برگی تا اوایل پنجهزنی استفاده نمود.
همچنین میتوان از علفکش تاپیک به میزان 6/0 تا 8/0 لیتر در هکتار برای کنترل علفهای هرز یولاف وحشی، فالاریس، چچم و دمروباهی کشیده از ابتدا تا انتها پنجهزنی گندم استفاده نمود.
مهمترین علفهای هرز پهن برگ یکساله مزارع گندم شامل شلمی، پنیرک، کنگر وحشی، گل گندم و علف هفتبند میباشد که میتوان از سموم علفکش گرانستار به میزان 20-15 گرم در هکتار از مرحله دو برگی تا اواخر ساقهدهی گندم استفاده نمود. همچنین میتوان از علفکش ترفوردی (2.4.D) نیز به میزان 5/1-1 لیتر در هکتار برای کنترل علفهای هرز پهن برگ یکساله و چندساله نیز استفاده نمود.
برداشت محصول
مناسبترین زمان برداشت گندم توسط کمباین، موقعی است که رطوبت دانه حدود 12-10 درصد باشد و به اصطلاح دانه گندم زیر دندان شکسته شود.
برداشت دیرتر از موعد سبب میگردد که به واسطه رشد سریع علفهای هرز تابستانه در داخل مزارع گندم، به هنگام برداشت رطوبت دانه افزوده گردد که این امر در نهایت کاهش کیفیت محصول را به دنبال خواهد داشت.
آفات مهم گندم
سوسک سیاه گندم (زابروس):
این آفت در مرحله پنجه زدن، به خصوص در اراضی دیم استان به بوتههای گندم خسارت وارد میکند. خسارت اصلی مربوط به لارو این آفت میباشد که روزها را در زیر خاک به سر برده و به هنگام غروب به سطح خاک میآید و برگ گندم را گرفته و به داخل تونل خود در زیر خاک برده و از آن تغذیه مینماید.
بهترین راه مبارزه با این آفت، تناوب زراعی است. روش دیگر، ایجاد بستری نامناسب در سطح خاک جهت تخمریزی آفت است که این کار با شخم تابستانه عملی است. در مبارزه شیمیایی میتوان از سموم سوین به میزان 5/1-1 کیلوگرم در هکتار یا لاروین به میزان 5/0 کیلوگرم در هکتار استفاده نمود.
لارو سیمی (Agriotes):
این آفت به خصوص در مناطق دیم از ریشههای اصلی و فرعی گندم تغذیه نموده و تا مرحله پنجهزدن خسارت به بوتهها و در نتیجه سبب کاهش تراکم بوته میگردد.
سوسک برگخوار لما:
این آفت در اوایل بهار با تخمریزی بر روی بوتههای گندم از طریق حشره کامل و لارو آن سبب ایجاد خسارت میشود.
بیماریهای مهم گندم
مساعد بودن شرایط محیطی برای عوامل بیماریزا (درجه حرارت معتدل، رطوبت بالا و بارندگی فراوان) از یک طرف و گستردگی و تنوع محصولات زراعی در استان گلستان موجب شده تا آفات و بیماریهای مختلفی باعث وارد آوردن خسارات کمی و کیفی به محصول گردد. از جمله مهمترین بیماریهای گندم در این استان میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
بیماری زنگ زرد گندم (زنگ نواری، سرخه):
توسط قارچ Puccinia striiformis بوجود میآید. این بیماری از مرحله دوبرگی شروع و تا مرحله رسیدن خوشه در روی لماوپالئا و ریشکها موجب آلودگی میشود. علائم آن به صورت جوشهای زرد یا نارنجی که به صورت نواری در روی برگها ظاهر میشوند، میباشد.
برای مبارزه با آن در وهله اول اول استفاده از ارقام مقاوم، کوددهی و آبیاری مناسب و در صورت گسترش آن در مزرعه، روی ارقام حساس مبارزه شیمیایی به صورت کانونکوبی در درجه اول و در صورت گسترش در کل مزرعه با سموم تیلت (750 میلیمتر تا 1 لیتر در هکتار) و آلتو (5/0 تا یک لیتر در هکتار) توصیه میشود.
بیماری زنگ قهوهای گندم (زنگ برگ):
عامل بیماری P. Recondita میباشد. این بیماری از مرحله پنجهزنی شروع و تا مرحله رسیدن ادامه پیدا میکند. علائم آن به صورت جوشهای قهوهای رنگ و به صورت پراکنده در تمام قسمتهای برگ، غلاف بر، لما و ریشکها ظاهر میشود. برای کنترل آن در درجه اول استفاده از ارقام مقاوم است.
با توجه به اینکه این بیماری در اواخر فصل در استان در مزارع ظاهر میشوند. سرکشی و کنترل و بازدید مزارع در این مراحل امری ضروری است و در صورت مشاهده، روش کنترل زنگ زرد را در رابطه با این بیماری میتوان بکار برد.
بیماری فوزاریوز یا اسکب گندم (سفید شدن خوشه، انهدام خوشه):
عامل بیماری Fasarium graminearum است. این بیماری در مرحله شیری به صورت قهوهای شدن گلچهها، محور راکیس و راکیلا ظاهر شده و در مرحله پیشرفته باعث عقیم شدن دانهها و در نهایت سفید و پوک شدن کل خوشه میشود. این بیماری در شرایط مرطوب، ابری و بارندگی ظهور و به شدت گسترش پیدا میکند. برای کنترل آن در درجه اول استفاده از ارقام متحمل یا مقاوم، تناوب زراعی و در صورت مشاهده میتوان با سمومی مانند تیلت (یک لیتر در هکتار) آلتو (یک لیتر در هکتار) و آلتوکمبی (یک لیتر در هکتار) مزرعه را سمپاشی نمود.
سفیدک سطحی یا پودری گندم:
عامل آن Erysiphe graminis است. این بیماری بیشتر در شرایط خنک و مرطوب به صورت پودر یا کپک سفید تا شی
دانلود مقاله کارآموزی کشاورزی زراعت و اصلاح نباتات در ایستگاه تحقیقات عراقی محله