فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله تفسیر سوره نساء

اختصاصی از فی فوو دانلودمقاله تفسیر سوره نساء دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
یآ أَیُّهَا النّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذى خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْس واحِدَة وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً کَثیراً وَ نِسآءً وَ اتَّقُوا اللّهَ الَّذى تَسآءَلُونَ بِه وَ الْاَرْحامَ اِنَّ اللّهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقیباً (*)
به نام خداوند بخشاینده بخشایشگر. اى مردم از پروردگارتان پروا کنید آنکه شما را از یک جان آفرید و همسر او را از او آفرید و از این دو، مردان و زنان بسیارى را پراکنده ساخت و از خدا پرواکنید آنکه به نام او از یکدیگر درخواست مى کنید و نیز درباره خویشاوندان بترسید. همانا خداوند بر شما
مراقب است (1)
نکات ادبى
1 ـ «بثّ» پراکنده ساخت ، منتشر کرد. «مبثوث» پراکنده.
2 ـ «تسائلون» از یکدیگر درخواست چیزى مى کنید و این اشاره به درخواست و تقاضاى افراد از یکدیگر با سوگند دادن به خداست.
3 ـ «الارحام» جمع رحم، خویشاوندان و از رحم زن مشتق شده، این کلمه عطف بر الله است و اتقوا بر سر آن نیز مى آید یعنى درباره خویشاوندان هم پروا کنید و بترسید.
4 ـ «کان» در «کان الله» منسلخ از زمان است و براى تثبیت مطلب آمده است.
5 ـ «رقیب» مراقب، نگهبان، مواظب و ناظر.
تفسیر و توضیح
آیه (1) بسم الله الرحمن الرحیم. یا ایها الناس اتقوا... : این سوره نیز مانند تمام سوره هاى قرآن بجز سوره توبه، با نام خدا آغاز مى شود خدایى که رحمان و رحیم است (تفسیر بسم الله در آغاز سوره حمد گذشت) نخستین جمله این سوره خطاب به عموم مردم چه مؤمن و چه کافر است و به مردم تذکر مى دهد که از پروردگارتان پروا داشته باشید و آنان را امر به تقوا مى کند. تقوا آن حالت خداترسى است که اگر در وجود انسان پیدا شود، او را از ارتکاب گناهان باز مى دارد. این حالت، رابطه انسان با خدا را محکم مى کند و انسان با داشتن روح تقوا، در تمام کارها خدا را در نظر مى گیرد و مطابق با رضایت او عمل مى کند و از انجام کارى که خشم خدا را بر انگیزد پرهیز مى نماید.
طبق این آیه، دلیل اینکه انسان باید از خدا پروا کند و رضایت و خوشنودى او را بجوید، این است که خدا پرورش دهنده انسانهاست و هموست که انسانها را از نسل
یک نفر به وجود آورده که منظور حضرت آدم است و همسر او حوا را هم از او آفرید و از این دو نفر مردان و زنان بسیارى پدید آورد.
پیش از آنکه درباره چگونگى خلقت آدم و حوا و تکثیر نسل آنها سخنى بگوییم، این نکته را یادآور مى شویم که کیفیت خلقت نوع بشر و تکثیر ذریه آدم و پدید آمدن انسانها از پدران و مادران بهترین وضعیت و حالت در ایجاد نوع بشر است خداوند با قرار دادن غریزه جنسى در نهاد آدمى و شدت علاقه اى که به او نسبت به جنس مخالف داده، کارى کرده است که به طور طبیعى و بدون احتیاج به امر تشریعى نسل بشر در روى زمین باقى مانده است هر چند که امر تشریعى به ازدواج نیز به صورت استحبابى وجود دارد ولى غریزه جنسى آنچنان نیرومند است که خود به خود و حتى در میان اقوام وحشى نیز تولید مثل وتکثیر نسل وجود دارد.
بنابراین، خداوند با پدیدآوردن انسانها با این کیفیت مخصوص بالاترین حق را برگردن انسانها دارد و آن حق حیات است و به همین جهت لازم است که انسان از خدا پروا کند و تقوا داشته باشد و خوشنودى او را در کارهاى خود در نظر بگیرد.
با توجه به متن قرآن و ظواهر آیات، شکى وجود ندارد که از دیدگاه قرآن نسل کنونى بشر به یک فرد به نام آدم مى رسد که خدا او را از خاک آفرید و از روح خود بر او دمید و او نخستین انسان روى زمین است که بدون پدر و مادر آفریده شده. تکامل نوع انسان از انواع دیگر حیوانات مانند میمون، مورد قبول متن قرآن و ظواهر آیات نیست و البته مى دانیم که این نظریه از سوى بعضى از دانشمندان علوم طبیعى نیز رد شده و فسیلها و اسنادى یافته اند که مخالف با این فرضیه است.
مطلب دیگر اینکه طبق همین آیه، نسل بشر به یک تن مى رسد که همان آدم است و همسر آدم نیز از او به دنیا آمده. اکنون باید دید که منظور از این جمله چیست؟ و همسر آدم چگونه از خود آدم پدید آمده است؟ طبق بعضى از روایات، همسر آدم از دنده چپ آدم مخلوق شده و طبق بعضى از روایات دیگر، او پس از خلقت آدم از باقیمانده سرشت آدم آفریده شده است. البته در بعضى از آیات قرآنى هم آمده که خدا
از خود شما همسرانى براى شما آفرید (خلق لکم من انفسکم ازواجا) ولى این آیات مربوط به نسلهاى بعدى است و ناظر به جریان آدم و حوا نیست.
اگر در سند روایاتى که به آنها اشاره شد تردید کنیم، باید بگوییم که ما از چگونگى خلقت حوا از آدم اطلاعى نداریم و فقط طبق آیه مورد بحث مى دانیم که حوا نیز از آدم آفریده شده است. و نسل بشر به یک نفر مى رسد که نام او آدم است.
موضوع دیگرى که در اینجا قابل بررسى وتأمل است این است که از این آیه فهمیده مى شود که نسل بشر از آدم و همسر او ازدیاد پیدا کرده و مردان و زنان بسیارى در روى زمین پراکنده شده اند. در اینجا این سؤال پیش مى آید که فرزندان بلافصل آدم چگونه و با چه کسانى ازدواج کردند؟ و نسلهاى بعدى چگونه به وجود آمدند؟ از این آیه فهمیده مى شود که دختران و پسران آدم و حوا با یکدیگر ازدواج کرده اند و ازدواج خواهر و برادر یک حکم تشریعى و قراردادى است و این حکم در آن زمان نیامده بود و بعدها که نسل آدم تکثیر شد و نیازى به ازدواج خواهر و برادر نبود، این حکم از سوى خدا آمد و این هیچ گونه استبعادى ندارد. زیرا طبق نص صریح قرآن بعضى از ازدواجهاى حرام، قبلا حرام نبوده و در شریعت اسلام حرام شده است مانند جمع کردن میان دو خواهر که در شریعتهاى قبلى جایز بود و یک مرد مى توانست همزمان با دو خواهر ازدواج کند ولى در شرع اسلام این امر ممنوع شد و ازدواج با خواهر همسر حرام اعلام شد.
این نشان مى دهد که حرام بودن ازدواج با بعضى از زنها یک مسأله قراردادى است و ممکن است بعضى از زنها در زمانى حلال باشند و در زمانى طبق مصلحت جدیدى که پیش مى آید حرام باشند. بنابراین نباید در ازدواج فرزندان آدم با یکدیگر استبعاد کرد. چون ظاهر این آیه همین موضوع را مى رساند. البته در بعضى از روایات آمده که فرزندان بلافصل آدم با حورى یا جنّى ازدواج کردند و در بعضى از روایات آمده که حوا همیشه دوقلو مى زایید که یکى از آنها پسر و دیگرى دختر بود. پسر هر شکم با دختر شکم دیگر ازدواج مى کرد و شاید هم فرزندان آدم با بازماندگان انسانهاى
پیشین ازدواج کردند چون طبق یک نظریه، آدم نخستین انسان در روى زمین نبود بلکه پیش از او هم انواع مشابهى از انسانها در روى زمین زندگى مى کردند که به تدریج نسل آنها قطع شد و خدا آدم را از خاک آفرید.
در قسمت بعدى آیه مورد بحث، بار دیگر مردم را به سوى تقوا مى خواند و مى فرماید: از خدا پروا کنید خدایى که همیشه با نام او از یکدیگر درخواست مى کنید و به یکدیگر مى گویید تو را به خدا فلان چیز را به من بده یا فلان کار را انجام بده. منظور این است که از همان خدایى که نام او همیشه ورد زبان شماست و به او سوگند مى خورید وسوگند مى دهید بترسید و پروا کنید و با انجام واجبات و ترک محرمات رضایت او را فراهم سازید.
پس از بیان این مطلب، اضافه مى کند که علاوه بر خدا از ارحام و خویشاوندان هم پروا کنید و حقوق آنان را در نظر بگیرید. این جمله اهمیت صله رحم و توجه به خویشان و نزدیکان را مى رساند. خویشاوندان حقوقى برگردن انسان دارند که باید آن را ادا کند و یکى از نشانه هاى ایمان صله رحم و محکم کردن پیوندهاى خویشاوندى است. این موضوع در آیات دیگرى هم آمده است:
و اولو الارحام بعضهم اولى ببعض فى کتاب الله (احزاب / 6)
صاحبان پیوند خویشاوندى برخى از آنان براى برخى دیگر اولى هستند.
در روایات اسلامى نیز درباره صله رحم و اثر آن در زندگى انسان مطالبى آمده که در بخش روایات بعضى از آنها ذکر خواهد شد.
پس از امر به تقوا و صله رحم اظهار مى دارد که خداوند مراقب اعمال شماست و به آنچه انجام مى دهید نظارت دارد. اعتقاد به اینکه خدا همیشه ناظر اعمال انسان است، از نظر تربیتى بسیار مهم و سازنده است و سبب مى شود که انسان در کارهایى که مى کند، رها و یله نباشد بلکه معیارهاى خدایى را در نظر بگیرند.
چند روایت
1 ـ قال امیرالمؤمنین (ع) لنوف البکالى: یا نوف صل رحمک یزیدالله فى عمرک.(1)
امیر المؤمنین (ع) به نوف فرمود: اى نوف صله رحم کن تا خدا بر عمر تو بیفزاید.
2 ـ قال امیرالمؤمنین (ع): صلوا ارحامکم و لوبالسلام. یقول الله تبارک و تعالى: «واتقوالله الذى تسائلون به و الارحام».(2)
امیرالمؤمنین (ع) فرمود: با خویشاوندان خود وصل کنید اگر چه با سلام باشد خداوند مى فرماید: «و اتقوالله الذى...»
3 ـ قال الحسین (ع): من سرّه ان ینسأ فى اجله و یزاد فى رزقه فلیصل رحمه.(3)
امام حسین(ع) فرمود: هر کس دوست دارد که اجل او به تأخیر بیفتد و روزى او افزایش یابد، پس صله رحم کند.
4 ـ عن الباقر(ع)، قال قال رسول الله: اخبرنى جبرئیل ان ریح الجنة توجد من مسیرة الف عام ما یجدها عاقّ ولاقاطع رحم.(4)
امام باقر(ع) فرمود: پیامبر فرمود: جبرئیل به من خبر داد که عطر بهشت از فاصله هزار سال راه شنیده مى شود ولى عاقوالدین و کسى که با خویشاوندان خود بریده است، آن را نمى شنود.
وَ آتُوا الْیَتامى أَمْوالَهُمْ وَ لا تَتَبَدَّلُوا الْخَبیثَ بِالطَّیِّبِ وَ لا تَأْکُلُوا أَمْوالَهُمْ اِلى أَمْوالِکُمْ اِنَّهُ کانَ حُوباً کَبیراً (*)وَ اِنْ خِفْتُمْ أَلاّ تُقْسِطُوا فِى الْیَتامى فَانْکِحُوا ما طابَ لَکُمْ مِنَ النِّسآءِ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَاِنْ خِفْتُمْ أَلاّ تَعْدِلُوا فَواحِدَةً أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ ذلِکَ أَدْنى أَلاّ تَعُولُوا (*)وَ آتُوا النِّسآءَ صَدَقاتِهِنَّ نِحْلَةً فَاِنْ طِبْنَ لَکُمْ عَنْ
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 - بحارالانوار ج 74 ص 89
2 - خصال ص 157
3 - بحارالانوار ج 74 ص 91
4 - بحارالانوار ج 74 ص 95
شَىْء مِنْهُ نَفْساً فَکُلُوهُ هَنیئاً مَریئاً (*)
و اموال یتیمان را به خودشان بدهید و پلید را با پاکیزه عوض نکنید و اموال آنها را با اموال خود مخورید زیرا که آن گناه بزرگى است (2) و اگر بیم آن را داشتید که درباره دختران بتیم عدالت را رعایت نکنید، پس از زنانى که براى شما پسندیده است دوتا دوتا و سه تا سه تا و چهار تا چهارتا به همسرى بگیرید و یا زنى را که مالک آن هستید بگیرید. این کار نزدیکتر به آن است که ستم نکنید (3) و مهریه زنان را با رغبت بدهید. پس اگر با طیب نفس چیزى از آن را به شما بخشیدند، آن را گوارا و نوشین بخورید (4)
نکات ادبى
1 ـ «لاتتبدلوا» عوض نکنید، یکى را جانشین دیگرى نکنید. تبدل و استبدال به یک معناست.
2 ـ «الى اموالکم» الى در اینجا به معناى «مع» است. یعنى همراه بااموال خودتان.
3 ـ «حوب» گناه، معصیت، کار بد.
4 ـ «ماطاب» ما در اینجا مصدر است و ما بعد خود را در حکم مصدر مى کند. و البته مى توان آن را موصول هم گرفت و استعمال ما در ذوى العقول اشکالى ندارد همانگونه که استعمال «من» در غیر ذوى العقول دیده شده است.
5 ـ «مثنى» و «ثلاث» و «رباع» تکرار در عدد یعنى دوتا دوتا و سه تا سه تا و چهارتا چهارتا. وزن «مفعل» و «فُعال» در اعداد براى تکرار آن عدد است و این از باب عدول است یعنى مثنى از اثنان اثنان عدول کرده همانگونه که ثُلاث از ثلاثه ثلاثه و رُباع از اربعه اربعه عدول کرده است و به خاطر همین عدول و وصفیت این کلمات غیر منصرف هستند. ضمناً وزن «فُعال» در اعداد فقط تا عدد چهار استعمال شد و از اعداد بالاتر این وزن نیامده است.
6 ـ «ملک یمین» تملک شخص بر عبدو امه. سابقاً که بردگى وجود داشت انسان
مى توانست مالک عبد یا امه خود باشد. وامه یا همان کنیز اصطلاحى مانند زوجه صاحبش بود و همبستر شدن با او جایز بود.
7 ـ «تعدلوا» از عیله به معناى جور و ستم و میل از حق.
8 ـ «صدقات» جمع صدقه و منظور همان صداق یا مهریه زنان است.
9 ـ «نحله» از روى میل و رغبت، نحله به معناى عطایى است که بدون منت و بدون عوض داده شود. البته معانى دیگرى هم دارد که با این مورد مناسب نیست مانند: نحله به معناى شریعت و دین.
10 ـ «هنیئا» گوارا و «مریئا» شیرین و با لذت. این دو کلمه حال از «کلوا» است.
تفسیر و توضیح
آیه (2) و آتوا الیتامى اموالهم... : پس از امر به تقوا که در آیه پیش آمد اکنون چندین حکم از احکام فقهى بیان مى شود. نخستین حکم مربوط به یتیمان است و دستور مى دهد که اموال یتیمان را به آنها بدهید. کسانى که عهده دار نگهدارى اموال یتیمان هستند باید به درستى و امانت آن را حفظ کنند و چون یتیم بالغ شد به او تحویل دهند. ممکن است بعضى از افراد در اثر وسوسه شیطان و به سبب مال دوستى و دنیاپرستى، در اموال یتیمان خیانت کنند. یا از آن بخورند و یا جنس خوب را که مال یتیم است با جنس بد که مال خودشان است عوض کنند. این است خداوند آنها را موعظه مى کند و مى فرماید: جنس بد را با جنس خوب عوض نکنید و اموال یتیمان را همراه با اموال خودتان نخورید که این گناه بزرگى است.
طبق این آیه باید در حساب و کتاب اموال یتیمان دقت کرد تا با اموال خود شخص مخلوط نشود. این دستور الهى سبب شد که بعضى از متدینین درباره یتیمان سختگیرى کنند و براى اینکه مبادا مال آنها قاطى مال خودشان شود غذا و زندگى آنها را جدا کردند و از دست زدن به غذاى آنها پرهیز نمودند و این کار از نظر عاطفى به ضرر یتیمان بود و یتیمان احساس تنهایى و بى کسى مى کردند. این بود که آیه دیگرى
نازل شد و مردم را به خوردن متعارف از مال یتیمان و انس با آنان دعوت کرد:
و یسألونک عن الیتامى قل اصلاح لهم خیر و ان تخالطوهم فاخوانکم (بقره / 220)
از تو درباره یتیمان مى پرسند بگو اصلاح حال آنها بهتر است و اگر با آنها معاشرت کنید پس برادران شما هستند.
آیه (3) و ان خفتم الاتقسطوا ... : گاهى بعضى از اشخاص دختران یتیم را مى دیدند و به جهت ترحم به حال آنها و یا به جهت مال و جمال آنها، با آنها ازدواج مى کردند و اموال این یتیمان در اختیار آنان قرار مى گرفت و نمى توانستند آنچنان که باید حقوق آنها را رعایت کنند و گاهى درباره آنها ظلم مى شد و آنها حامى و دفاع کننده نداشتند. آیه شریفه به این گروه از مسلمانان هشدار مى دهد که اگر شما نمى توانید درباره این دختران یتیم حق و عدالت را رعایت نمایید، با آنها ازدواج نکنید بلکه با زنهاى دیگر ازدواج کنید و در یک زمان دو یا سه یا چهار زن داشته باشید.
بدینگونه قرآن به مردان اجازه تعدد همسر را مى دهد و این یک ضرورت طبیعى و اجتماعى است و سبب مى شود هم شهوترانیهاى نامشروع مهار شود و هم زنهاى بیوه در جامعه بدون همسر و حامى نباشند و به فحشا کشیده نشوند ولى این حکم یک شرط مهم دارد و آن اینکه کسانى مى توانند بیش از یک همسر داشته باشند که بتوانند میان همسران خود عدالت را برقرار کنند و از لحاظ خوراک و پوشاک و مسکن تفاوتى میان آنها نگذارند و اگر نتوانستند چنین عدالت و مساواتى را میان آنها برقرار سازند، حق ندارند بیش از یک زن بگیرند و فقط مى توانند با یک زن ازدواج کنند و یا با برده هاى کنیز که مالک آنها هستند همبستر شوند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   138 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله تفسیر سوره نساء
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.