منحرف جنسی، شخصی است که یا گرفتار اختلالات و ناراحتیهای عصبی است و یا تحت تأثیر بدآموزیهای محیط قرار گرفته و بدون اینکه هدف توالد و تناسل داشته باشد، به اعمالی دست میزند که یک نوع عمل جنسی به شمار میرود، ولی عملی معمول و متداول و مشروع نیست و این عمل برای او جنبه عادت پیدا کرده و لذتی که از این عمل برمیگیرد، برای او بیش از لذت عمل عادی جنسی است.
بر اساس عقیده «پسیکا تریست»ها، انحرافات جنسی عبارت است از اعمال و رفتار غیرعادی و ناهنجاری که افراد منحرف جنسی برای ارضای میل خود مرتکب میشوند و این اعمال دارای مبادی و ریشههای روانی است. (40)
به طور کلی، هر فردی تا حدی به «نارسیزیسم» مبتلاست. ولی انحراف «نارسیزیسم» در شخصیتهای غیرعادی به مقدار فوقالعاده زیادتری نسبت به اشخاص عادی وجود دارد و «شخصیتهای غیرعادی» سعی میکنند نقایص فکری خود را با توسل به نارسیزیسم حل کنند. یعنی چون این اشخاص دارای ضعف اراده و خیالبافی هستند که نمیتواند در زندگی اجتماعی تحقق پیدا کند، لذا سعی میکنند با ارزش فوقالعاده و اغراقآمیزی که جهت خود قائل میشوند، تسکینی برای ناراحتیهای روانی و افکار خود پیدا کنند و در نتیجه اخلاقیات این افراد ضعیف و میل و اشتهای کاذب و گمراهکننده جنسی آنها تشدید و تقویت میشود. محمدرضا از مشکلات جنسی زجر میکشید. فردوست در کتاب خاطرات خود به این مسئله اشاره کرده، میگوید دکتر نفیسی (پیشکار محمدرضا در سوئیس) کلفتی داشت که این کلفت دختری داشت که توجه محمدرضا را به خودش جلب کرده بود و غالباً به من میگفت چقدر دلم میخواهد او را بغل کنم! محمدرضا همیشه به من میگفت که این مسئله برایم عقده شده است. (41)
بنابر نقل قول فردوست در مدرسه له روزه، حدود چهل نفر کلفت کار میکردند. یکی از آنها که از همه زیباتر و جذابتر بوده توجه محمدرضا را جلب میکند که با کمک پرون موفق میشود او را به اتاق خود بیاورد. ارتباط جنسی محمدرضا با آن دختر سرانجام به آنجا کشید که دخترک خود ادعا میکند که آبستن شده است. محمدرضا در برخورد با این مشکل فردوست را به کمک میطلبد چون نمیخواهد پدرش یا نفیسی از این ماجرا خبردار شوند. فردوست نیز پیشنهاد میکند که این مشکل را با پول حل کند. البته فردوست میگوید: «معتقد نبودم که چنین مسئلهای باشد چون مسلماً برای آن دختر همخوابگی مسئلهای نبود و روشن بود که اگر علت خاصی نداشت میتوانست جلوگیری کند و در ادامه میگوید از آن دختر خواسته است که خود مسئله را حل کند و دخترک نیز میگوید ”اگر مدیر بفهمد مرا اخراج میکند و بیکار میمانم و دوم اینکه باید کورتاژ کنم“ و ادعا میکند که 5000 فرانک پول لازم دارد که این پول در آن موقع پول زیادی بوده است. حقوق ماهیانه دخترک شاید 150 فرانک بیشتر نبوده است و محمدرضا سرانجام این پول را برای او فراهم میکند.» (42) این در حالی است که محمدرضا پهلوی پس از فرار از ایران مینویسد تا سال 1926 در سوئیس به تحصیل ادامه دادم، بدون آنکه یک لحظه از توجه به آداب و سنن ملی و مذهبی خودمان غافل باشم.
شامل 28 صفحه word
دانلود تحقیق بررسی انحرافات جنسی محمدرضاشاه پهلوی