هدف از آفرینش
9 صفحه
پیروان مکتب توحید همان طور که براى جهان، آفریدگار دانا و توانا معرفى مى کنند، براى آن، هدف و غایتى نیز مى اندیشند، و بر این باورند که جهان و انسان براى هدف و غایتى آفریده شده است. در حالى که مادى هاى تازه به دوران رسیده درباره هدف آفرینش، انگشت حیرت به دندان گرفته و با خود مى گویند: «اگر جهان هستى نبوده، و به اراده خداوند قادر هست شده، عقل در علت غایى آن حیران مى شود، و با همه جهد و پرش فکرى نمى تواند به حل این غامض دست یابد».اصولاً فلاسفه مادى از میان علل چهارگانه (علت فاعلى، غایى، مادى و صورى) تنها به دو علت اخیر مى اندیشند و جهان را معلول فعل و انفعالهاى مادى مى دانند. از دید یک فردى مادى، ماده قدیم پس از یک رشته انفعالات فیزیکى و شیمیایى، صورتى جدید به خود مى گیرد تو گویى جهان، از دو علت مادى و صورى پدید آمده، جهان خروشان هستى، دو چیز بیش نیست، 1. ماده نخستین. 2. صورت هایى که پس از یک رشته فعل و انفعالهاى شیمیایى و فیزیکى عارض ماده مى شوند. هرگز در منطق آنان، از علت فاعلى که ماده نخستین را آفریده و آن را به بهترین وجه صورتگرى کرده، خبرى نیست و نامى از آنان به میان نمى آورند؛ زیرا نتیجه اعتقاد به علت فاعلى، پیوستن به صفوف خداشناسان است. همچنین در منطق آنان، از علت غایى خلقت سخنى نیست؛ زیرا علت غایى، فرع وجود فاعل حکیم و دانا و توانایى است که مصنوع خود را به خاطر هدفى بیافریند، و چون آنان براى جهان، چنین علت فاعلى نیندیشده اند، طبعاً، جهان خلقت از نظر آنان بى هدف خواهد بود. اما خداشناسان که براى جهان، فاعل دانا و توانا و حکیمى اندیشده اند و مقام خداى حکیم را، پیراسته از لغو عبث مى دانند، براى خلقت جهان، هدف و غایتى معتقدند.
هدف از آفرینش