مشخصات این فایل
عنوان: فلسفه و آداب حج از دیدگاه قرآن و سنت
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 140
این مقاله درمورد فلسفه و آداب حج از دیدگاه قرآن و سنت می باشد.
خلاصه آنچه در مقاله فلسفه و آداب حج از دیدگاه قرآن و سنت می خوانید :
فضیلت و فلسفه عرفات :
افتخار به اهل عرفه :
قال رسُولُ الله ( ص ) : " أنّ الله عزّ و جلّ یُباهی مَلائِکَتَهُ عَشِیَّةَ عَرَفَة بِاَهْلِ عَرَفَة فَیَقوُلُ : اُنْظُرُوا اِلی عِبادی أتَوْنی شُعْثاً غُبْراً "
رسول خدا ( ص ) فرمود : همانا خداوند عز و جل عصر روزعرفه بر فرشتگان به حضور یافتگان در عرفات افتخارمی کند ، سپس می فرماید : به بندگانم نگاه کنید ، ژولیده و غبار آلوده نزد من آمده اند .
عرفات سرزمینی است که انسان خود را می شناسد و از خود شناسی به خدا شناسی کوچ می کند . عرفات سرزمین وحی است که انسان را به یاد قدمهای پاک رسول خدا ( ص ) می اندازد و سرزمینی است که جبرئیل و فرشته وحی در آنجا حضور پیدا می کند و همگام با حاجیان زمزمه می کنند . و بالاخره عرفات سرزمینی است که انسان سیراب از معرفت پروردگار و ائمه معصومین علیهم السلام می شود .
از امام حسین ( ع ) نقل شده که آن حضرت فرمود : " شخصی یهودی خدمت رسول خدا ( ص ) رسید و از آن حضرت فلسفه وقوف در عرفات بعد از عصر را پرسش نمود ، رسول خدا ( ص) فرمود : فلسفه وقوف در عرفات بعد از عصر این است که : بعد از عصر ساعتی است که آدم ( ع ) پروردگار خویش را عصیان کرد و خداوند بر امت من وقوف و گریه و دعا را در بهترین جایگاه واجب گردانید و اعطای بهشت به آنان را به عهده گرفت و آن ساعتی که مردم از عرفات کوچ می کنند همان ساعتی است که آدم کلماتی را از خداوند دریافت کرد و توبه نمود . همانا خداوند توبه پذیر و مهربان است.
امام حسین ( ع ) در دنباله روایت می فرماید : پس رسول خدا ( ص ) ادامه داد و فرمود : سوگند به آن کسی که مرا بشارت دهنده و بیم دهنده به رسالت برانگیخت همانا برای خداوند در آسمان ابوابی است : باب رحمت ، باب توبه ، باب حاجات ، باب تفضّل ، باب جود ، باب کرم و عفو ، هیچ کس در عرفات حضور پیدا نمی کند مگر آن که براحتی از این بابها وارد شود و این خصلتها را از خداوند می گیرد و برای خداوند صد هزار ملک است که هرکدام از آنها را یکصد و بیست هزار ملک همراه می کنند که از جانب خداوند رحمت را بر اهل عرفات نازل می سازند و خداوند رحمت خویش را بر اهل عرفات نازل می گرداند ، خداوند فرشتگان و ملائکه ها را به رهایی اهل عرفات از آتش جهنم و واجب شدن بهشت برای آنان گواهی می دهد و ندا دهنده ای صدا می زند که : خداوند شما را آمرزید ، شما مرا راضی کردید و من نیز از شما راضی شدم .
عرفات پنج سرّ دارد : « که در حدیث شبلی آمده است : »
1. وقوف در عرفات به این معناست که انسان به معارف الهی واقف ، عارف وآگاه شود ، بداند که خداوند به همه نیازهای او واقف است و برای رفع همه نیازمندیهای او توانا است. خود را به خدا بسپارد و احساس کند که بنده او محتاج به اوست تا تنها او را اطاعت کند . اگر بنده ای مطیع و پیرو خدا شد ، از همه چیز و همه کس بی نیاز است ، چرا که سرمایه وسیله هر بی نیازی است ( و طاعته غنیً ) . پس کسی که در عرفات ایستاده باید از معرفت طرفی ببندد .
2. باید عارف بشود که ذات اقدس الهی به صحیفه قلب او و به درون و رمز و راز او آگاه است، زائر در سرزمین عرفات آیه شریفه " و إن تجهر بالقول فإنّه یعلم السرّ و أخفی " را باید درک نماید .
اگر آدمی بداند که قلب او در محضر و در مشهد حق است . همانطوری که گناه با زبان ، دست و پا مرتکب نمی شود ، گناه خیالی و فکری هم نخواهد داشت و آرزوهای باطل به خود راه نخواهد داد و همانگونه که حرف باطل بر لب ندارد و به کسی بد نمی گوید ، بدیِ کسی را در دل نیز نمی طلبد .
3. شایسته است کسی که در سرزمین عرفات به سر می برد . از جبل الرحمة بالا رفته و دعای خاصّ آن را بخواند . سالار شهیدان حسین بن علی ( ع ) ، در قسمت چپ آن کوه رو به کعبه ایستاد و آن دعای معروف را خواند . راز و سرّ بالا رفتن از جبل الرحمة ، این است که بداند خداوند متعال بر هر زن و مرد مؤمن رئوف و رحیم است . اگر چه رحمت خاصّ و ویژه نیز دارد که برای همه نیست " رحمت من وسعت کلّ شیء فسأ کتبها للذین یَتَّقوُن " رحمتی به سود متقین و مختصّ به آنهاست "
4. در سرزمین عرفات ، منطقه ای است به نام " نَمِره " که با علامتهایی مشخص شده است . به فرموده امام سجاد ( ع ) وقتی به این منطقه از عرفات رسیدی ، راز و رمزش این است که بگویی : " خدایا ! به چیزی امرنمی کنم مگر آن که قبلاً خودم به آن عمل کنم و مؤتمر باشم از چیزی نهی نمی کنم مگر آن که خودم قبلاً از آم منزجر باشم "
هر انسان مسلمانی وظیفه دارد امر به معروف و نهی از منکر کند . امر به معروف و نهی از منکر ، یک حکم فقهی دارد و یک سرّ .
حکم فقهی آن این است که عالم به حکم شرعی ، اگر دید کسی از روی علم و آگاهی و از روی قصد و عمد حکمی را رعایت نمی کند ، باید او را راهنمایی کند . بدیهی است امر به معروف و نهی از منکر غیر از تعلیم ، موعظه و ارشاد است .
در امر به معروف و نهی از منکر لازم نیست خود انسان درون پاک داشته باشد و یا متّصف به عدالت گردد . بلکه علم ، آگاهی و احتمال تأثیر ، از شرایط آن می باشد ، اما با این همه ، در سرزمین عرفات راز و رمز امر به معروف و نهی از منکر به عدالت بر می گردد . یعنی انسان آمر باید قبلاً مؤتمر باشد .
5. منطقه وسیعی است در عرفات که با علامتهای خاصّی به عنوان " نَمِرات " مشخص شده است . حضرت سجاد ( ع ) فرمود : روز نهم که وارد سرزمین عرفات شدی و به این منطقه وسیع رسیدی ، سرّش آن است که آگاه باشی این سرزمین ، سرزمینِ شهادت ، معرفت و عرفان است و می داند که چه کسانی بر روی آن گام می نهند و با چه انگیزه ای آمده اند و با چه انگیزه ای بر می گردند ! گذشته از آن که خدا و فرشتگان هم شاهدند . خداوند تعالی این منطقه و این سرزمین را شاهد اعمال شما قرار داد ، به طوریکه خوب می داند شما چه می کنید .
وجوب وقوفین :
" وقف " به معنا توقّف در عرفات و مشعر است که مسمای آن رکن محسوب می شود . آیه شریفه در بیان وجوب وقوف در عرفات و مشعرالحرام است ، بنابراین وقوف به عرفات مفروض و مسلّم گرفته شده است .
همچنین لازمه وجوب ذکر خداوند در مشعرالحرام پس از وقوف به عرفات وجوب رفتن و بودن ( وقوف ) در مشعرالحرام است . ( زیرا امر در فاذکرو الله اقتضای وجوب دارد،امام صادق (علیه السلام) می فرماید : " الوقوف بالمشعر فریضةٌ : وقوف در مشعر فریضه و واجب است . )
فلسفه نامگذاری مشعرالحرام : " فاذکروالله عندالمشعرالحرام "
1. چون آن سرزمین مرکز و نشانه ای برای شعائر و مراسم پر شکوه حج است .
2. چون نماز و بیتوته و دعا در آنجا از اعمال حج است لذا مشعرالحرام نامیده شده است .
3. مشعر از ماده " شعور " است ، چون حجاج خانه خدا در آن بیابان با انجام مناسک و دعا و ذکر خدا احساس شعور و درک الهی در درون خود می کنند لذا آنجا را مشعرگویند .
فلسفه نامگذاری مشعرالحرام به مزدلفه :
1. زیرا در آنجا دو نماز مغرب و عشاء با هم خوانده می شود ( مزدلفه را از ازدالف به معنای جمع ، قرب ، نزدیکی است )
2. زیرا حاجیان در این مکان مجتمع و نزدیک به هم به عبادت خداوند می پردازند .
3. چون آدم و حوا در این محل اجتماع کردند .
4. چون جبرئیل به ابراهیم گفت :" ازدلف إلی المشعرالحرام "به مشعر الحرام نزدیک شو .
قداست مشعرالحرام :
وجوب ذکر خداوند در مشعر و توصیف آن به " الحرام " دلالت بر قداست و احترام خاص آن سرزمین می کند .
در روایات آمده است که حاجی هنگام وقوف در مشعرالحرام از خداوند طلب عفو و بخشش نماید و از خداوند تقاضای عیدی کند و بهترین عیدی آمرزش گناهان و قضای حوائج است .
شکر هدایت : ( واذکروه کما هداکم و إن کنتم من قبله لمن الظّالّین )
انسان باید به شکرانه هدایتی که خداوند به او عنایت کرده به یاد او باشد . چون هدایت یکی از بهترین نعمتهایی است که شامل حال انسان می شود .
" ثمّ أفیضوا مِنْ حَیْثُ أفاضُ النّاسُ وَاسْتَغْفِروُا اللهَ غفورٌ رحیمٌ "
" سپس از همان جا که مردم کوچ می کنند ( به سوی سرزمین منی ) کوچ کنید و از خداوند آمرزش بطلبید که خداوند آمرزنده مهربان است .
این درباره قریش و هم پیمانان آنان که خود را و مذهب خود را" حُمْس " به افرادی گفته می شود که خود را از نظر دین و مذهب قویتر می دانند و می خوانند نازل شده است . چون قریش با مردم در مراسم حج به عرفات نمی رفتند و می گفتند : ما اهل حرم الهی هستیم و از آن نباید بیرون رویم . بلکه در همان مشعرالحرام وقوف می کنیم . پس از آنجا به سوی منی و مکه کوچ می کنیم . خداوند با نزول این آیه آنان را نیز امر به حرکت به سوی عرفات و وقوف در آنجا و کوچ کردن از عرفات می کند .
اهمیت استغفار در حج : " و استغفروالله إن الله غفور رحیم "
یکی از کارهایی که خداوند برای زائرین خانه خودش سفارش می کند استغفار است . چون ایام حج بهترین ایامی است که انسان می تواند در کنار خانه خدا و در بیابان عرفات ومشعر و منی از خداوند طلب آمرزش و بخشش نماید تا خداوند گناهان گذشته او را عفو نماید .
افاضه و کوچ به سوی مشعر :
قال رسُولُ الله ( ص ) :وَ هُوَ بِمنی - : " لَوْ یَعْلَمُ اَهْلُ الجَمْعَ بِمَنْ حَلُّوا أَوْ بِمَنْ نَزَلُوا لاَسْتَبْشْرُوا بالفَضْلِ مِنْ رَبِّهِمْ بَعْدَ المَغْفِرَةِ "
رسول خدا ( ص ) در حالی که در منی حضور داشت فرمود : اگر اهل مشعر می دانستند که در آستان چه کسی و بر چه کسی وارد شده اند ، پس از آمرزش ، همدیگر را به فضل خداوند بشارت می دادند .
خداوند متعال دستور داده است که در پایان نهم ذیحجه شما هم مانند دیگران از سرزمین عرفات به طرف مشعرالحرام حرکت کنید : " ثمَّ أفیضوا من حیث أفاض الناس "
مشعرالحرام جزء محدوده حرم و اولین درب ورودی آن است . اگر کسی روز نهم را با معرفت آشنا شد . لایق آن است که از درب ورودی وارد شود و در راهرو و دالان ورودی حرم نیز شبی را بیتوته کند . سنگریزه ها را برای رمی و جمرات جمع آوری نماید تا در روز دهم ، شیطان را رمی کند .
امام سجاد ( ع ) فرمود : معنای وقوف وبیتوته کردن در مشعرالحرام ، آن است که قلب خود را با شعار تقوا آگاه نمایی و تقوا را شعار دل خود قرار دهی تا قلبت با تقوا شناخته شود که شعار هر قومی معرّف آن قوم است .
گر چه مسأله تقوا در همه مناسک و مراسم حج مطرح است ، اما ظهور و بروز آن ، شب و دهم ، در سرزمین مشعرالحرام است ، آنجا وقوف کرده ، با جمع کردن سنگریزه نیرو می گیرد و خود را مسلّح می کند تا با شیطان به نبرد برخواسته و با هر عصیانی به ستیز و در پیشگاه هر طاعتی سر بساید .
منی ، سرزمین رسیدن به آرزوها :
قال الصادق ( ع ) : " إِذا أَخَذَ النَّاسُ مَوَاطِنَهُمْ بِمِنًی ، نَادَی مُنَادٍ مِنْ قِبَلِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ : إِنْ أَرَدْتُمْ أَنْ أَرْضَی فَقَدْ رَضِیْتُ "
امام صادق ( ع ) فرمود : هنگامی که مردم در منی در جای خود استقرار می یابند منادی خداوند ندا می دهد : اگر می خواستید من از شما راضی شوم ، راضی شدم .
آنگاه که وقوف و بیتوته زائر در مشعرالحرام تمام می شود ، بین الطلوعین را در مزدلفه می ماند و بعد از طلوع آفتاب به سمت منی حرکت می کند و دستور این است که هنگام حرکت متمایل به سمت چپ و راست نباشد و فاصله مشعر و منا را در محدوده خاصی طی کند و سرّش آن است که ای حاجی ! در جاده و صراط مستقیم حرکت کن ، نه متمایل به شرق باش و نه به غرب ، چون " الیمین و الشمال مضلّه و الطریق الوسطی هی الجادّه " چپ و راست انحراف است و راه وسط ، همانا صراط مستقیم است ، آری همه اینها مقدمه و نقشه تزکیه است .
وقتی شخص راه را طی کرد ، وارد سرزمین منا می شود ، اینجاست که به منیه و آرزوی خود راه یافته است .
انسان آرزومند است چیزی را فراهم کند که در همه حال و همه جا با او باشد . نه آنکه او را می گذارد و می رود و برای او وبال است . مشکل بشر در تهیه اموال دنیا ، این است که برای خود، بلا تهیه می کند . کسی که به فکر جمع مال است ، در اصل اشتباه می کند و برای خود عذاب تهیه می کند .
زیرا که : " ما جعلنا لبشر من قبلک الخلد أفإن متُّ فَهُمُ الخالدون کلّ نفسٍ ذائقة الموت " به فرموده قرآن کریم ، مرگ یقینی است و انسان سرانجام روزی می میرد ، بدیهی است در آن حال نه مال را با خود می برد و نه علاقه به مال را ، از همین لحظه است که عذاب آغاز می شود ، زیرا به مال علاقه دارد و علاقه به مال او را رها نمی کند ولی او مجبور است مال را رها کند پس عذاب شروع می شود ....
بخشی از فهرست مطالب مقاله فلسفه و آداب حج از دیدگاه قرآن و سنت
مقدمه: 1
فصل اول 4
اهمیت جایگاه تحقیق حاضر ……4
الف) تعریف و تبیین موضوع : 4
ب (اهداف تحقیق : 6
پ) ضرورتهای تحقیق : 7
ت)پیشینه موضوع : 7
ث (فرضیه ها یا سؤالات اصلی و فرعی : 9
سؤالات کلی (اصلی): 9
سؤالات فرعی : 9
فصل دوم 11
اولین مرکز جهانی برای عبادت 11
الف) علل شرافت کعبه بر بیت المقدس 21
ب) چگونگی کشف خانه خدا توسط ابراهیم : 16
پ) آداب دخول کعبه:« أن لا تشرک بی شیئاً و...» 17
ت) حکم نماز خواندن در کعبه:« والقائمین و الرکع و السجود » 18
ث) چهار عمل برای زائران خانه خدا:(للطائفین و القائمین و الرکع السجود) 19
فصل سوم 20
وجوب حج 20
الف)اهمیت و فضیلت حج:(و لله علی الناس حج البیت) 20
ب)قلمرو وجوب حج : 24
پ)شرایط وجوب حج : " من استطاع إلیه سبیلاً " 25
وجوب حج و عمره : 27
الف)ضرورت اخلاص در حج : " و اتموا الحج و العمرة لله " 27
ب)احکام محصور و مصدود : " فإن أُحْصِرْتم فما استیسَرَ من الهدی " 29
پ)حرمت سر تراشیدن برای محصور قبل از رسیدن قربانی به قربانگاه : 03
ت)تقدم عمره بر حج در حج تمتع : 30
ث)حلیت محرمات احرام پس از اتمام عمره تا شروع مناسک حج : 13
ج)همگانی بودن حج 32
چ)آفات ترک حج : 32
محورهای کلی اعمال حج: 34
1- عنصر زمان............................................................................................................34
2-عنصر مکان ..…………………………………………………………………….35
ماههای حرام مایه قوام انسانها: 37
فصل اول 39
فلسفه ی احکام حج از دیدگاه آیات و روایات 39
فلسفه حج از دیدگاه امام علی ( علیه السلام ) در نهج البلاغه : 45
الف ) فلسفه و ره آورد حج : 45
ب ) فلسفه حج: 46
پ ) وصیت امام علی ( علیه السلام ) به امام حسن و امام حسین ( علیه السلام ) پس از ضربت خوردن آن حضرت : 46
ت ) رسیدگی به امور حاجیان در مراسم حج : 46
سفارش به رفع نیازهای حجاج 49
ث ) حج در روایات رسیده از سایر ائمه معصومین ( علیهم السلام ) 49
ج ) نتیجه گیری از احادیث : 54
فصل دوم 54
فلسفه و اسرار عمیق حج : 55
1-بعد اخلاقی حج ........................................…………………….........55
2-بعد سیاسی . اجتماعی : 60
3-بعد فرهنگی : ………………………………………………………………63
4-بعد اقتصادی حج :………………… 65
5.بعد حقوقی حج : 69
6.اصول بین المللی حج : 71
7.بعد جهانی حج : . 73
فصل اول 76
فلسفه اعمال و آداب حج 76
اسرار اعمال حج : 76
گستردگی مسائل و اسرار حج : 76
چرا کعبه ، کعبه است ؟ 77
غسل احرام ؛ شستشوی گناهان : 80
جامه احرام ، جامه طاعت : 81
تلبیه 83
محرمات احرام : 88
نظارت مستقیم خداوند بر اعمال حج : 91
اشواط سبعه : 94
حجرالاسود : 96
حجر و مقام : 98
مقام ابراهیم : 98
حجر اسماعیل : 100
حطیم 001
ملتزم : 100
مستجار : 101
ارکان کعبه : 101
آب زمزم ، جام طاعت : 102
صفا و مروه : 103
وجوب سعی میان صفا و مروه : 104
اسرار عرفات : 109
فضیلت و فلسفه عرفات : 111
وجوب وقوفین : 115
افاضه و کوچ به سوی مشعر : 118
منی ، سرزمین رسیدن به آرزوها : 119
رمی جمرات ؛ رمی هر شیطان و شیطنت : 121
قربانی ؛ سربریدن آز و طمع : 123
فلسفه قربانی : 124
اهمیت قربانی : 125
آداب قربانی : 126
تکلیف گوشتهای قربانی : 127
وجوب قربانی در حج تمتع 129
فصل دوم 133
حجّ مقبول : 133
روح و جان کعبه ولایت است : 134
حسن ختام 138
منابع و مآخذ 140
دانلود تحقیق فلسفه و آداب حج از دیدگاه قرآن و سنت