دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
فرمت فایل : WORD (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 50 صفحه
تاریخچه نهضت سواد آموزی
سابقه تاریخی آموزش در کشور ایران نشانگر آن است که
طی اعصار نسبتا طولانی ، عزم و اقدام مشخصی در ترویج
آموزش عمومی در میان نبوده و سواد و آموزش در انحصار
طبقات اجتماعی خاصی قرارداشته است . رد این انحصار طبقاتی را حداقل تا حکومت
ساسانیان ( پیش از اسلام ) می توان به سهولت پی گرفت . داستان کوزه گری که در ازای
تقبل بخشی از هزینه سپاه تقاضای فرصت تعلیم فرزندش را داشت ولی توفیق نیافت ، نمونه
بارزی از این انحصار است.
کریستین سن نیز در ارتباط با انحصار طبقاتی سواد در دوره ساسانی می نویسد:‹‹ عده ای
از تجار حداقل قرائت و کتابت و حساب میدانستند ولی عامه مردم از حیث ادب و سواد
بضاعتی نداشتند. ››
اسلام با ارزشهای والای مساوات ( برابری ) مؤاخات ( برادری ) و عدالت اجتماعی خود،
در زمینه تحصیل دانش نیز سد انحصارات اجتماعی را درهم شکست و ضمن واجب شمردن
دانش بر پیروان خود جستجوی آن را از حصارهای زمان و مکان بیرون کشید و مسلمانان را
در سراسر زندگی ( اطلبو العلم من المهد الی اللحد) و در همه جا ( اطلبوالعلم ولوبالصین )
به جستجوی آن توصیه کرد.
البته پایبندی به این دستور ها چنانکه باید در میان عامه مسلمانان تسری نیافت و به اندازه
احکام عبادی از التزام عملی لازم برخوردار نگردید . با اینحال در همان حد تاثیر گذاری
خود بویژه در ادوار نزدیک به صدر اسلام ، آنجا که با حمایت امرای دانش پرور همراه بود
، به نتایج گرانقدری منجر گردید . و سلسله افتخار انگیزی از فلاسفه ، دانشمندان ، حکما ،
ادبا و شعرای ایرانی را به جهان دانش وادب معرفی کرد .
به تدریج و تحت تامین سیاستهای حکام جور که چشم و گوش بستة رعایای خود را بیشتر
طالب بودند نوعی انحصار تعریف نشده مجدا بر قلمرو دانش اندوزی مستولی شد و طبقاتی
از جامعه ایرانی به علت فقر مادی و معنوی ناشی از عقب نگه داشته شدن ، تمایلی به کسب
دانش نشان ندارند و وضع بگونه ای شد که در سالهای نزدیک به انقلاب مشروطیت ایران
معدود مکتبهای دایر در سطح کشور، صرفنظر از ماهیت و محتوای آموزشی محدود خود
،عمدتاً در خدمت خانواده های مرفّه قرارداشتند .
از حدود هفتاد سال قبل از انقلاب مشروطیت ایران، مبلغان مسیحی لازاری و متعاقب آن
خواهران شریته مدارسی را به سبک مدارس فرانسوی در شهرهای ارومیه و سپس در تهران
، تبریز ، همدان و رشت تاسیس کردند و در کنار مکتبهای فعال در مساجد ، نمونه های
کوچکی از آموزش نوین آن روز به ظهور رسید .
در سال 1267هـ . ش1888 /م نخستین مدرسه جدید به سبک اروپایی با مباشرت ایرانی
بنیادنهاده شد و میرزا حسن رشدیه فرزند آخوند ملامهدی از مجتهدان تبریز ، مدرسه رشدیه
را در ششکلان تبریز تاسیس کرد . تلاش رشدیه نیز در کشاکش رقابتهای امین الدوله و امین
السلطان صدر اعظم های سلسله قاجار که دومی با فعالیت رشدیه موافق نبود ، رونق چندانی نیافت .
براثر وقوع انقلاب مشروطیت ، تحول مهمی در بینش مردم نسبت به نظام آموزش و پرورش
کشور به وجود آمد . در اصول هجدهم و نوزدهم قانون اساسی ( 1286 هـ ش / 1907 م)
بر اجباری و همگانی بودن آموزش ابتدایی جدید تاکید شد و همه مدارس موجود کشور زیر
نظر وزارت نو پای علوم و معارف قرارگرفت . ساختار وزارت علوم و معارف سه سال
بعد با تصویب قوانین جدید بازسازی شد و مقولاتی چون آموزش ابتدایی اجباری ، تربیت
معلمان ، آموزش بزرگسالان تهیه کتب درسی و اعزام دانشجویان به اروپا مورد تاکید
قرارگرفت .
به دنبال بروز استبداد صغیر و متعاقب آن با خلع محمد علی شاه و افتتاح مجلس دوم ، توجه
شایانی به بسط معارف جدید و ایجاد مدارس ملی و دولتی در تهران و دیگر شهرها معطوف
گردید. بنابراین در انقلاب مشروطیت است که اگر نه در عمل، لااقل در بینش و تفکر،
آموزش همگانی و الزامی کودکان واجب التعلیم به عنوان رسالت دولتها مطرح میشود .