20 صفحه
بحران هویت
مقدمه
در عصر حاضر، پرداختن به مقوله جوان و روان و بازیابی آرمان و آرزوهایی که در این بخش از زندگی در اذهان آدمی در سیلان است، چه بسا ممکن است سرنوشت یک نسل را به سمت راه صحیح و درست رهنمون سازد و این مهم، به نتیجه نمیرسد، مگر با ارائه راهحلهای کاربردی و مجرب.
- منبع: ماه نامه - فراسو - 1382 - شماره 12، اسفند
آنچه فکر جوان امروزی جامعه را به خود مشغول کرده، امنیت فردا در جهت رسیدن به حداقلهایی است که هر آدمی حق داشتن آنها را دارد. ایمان و در پرتو آن، آرامش درونی، تنها چیزی است که میتواند امید به زندگی و تلاش، در راه نیل به اهداف قشر جوان را تضمین کند.
مشکلات و دغدغههای فکری حاصل از برخوردهای اجتماعی و مسائل پیرامون خود، در همه اعصار وجود دارد و فقط این بشر است که میتواند بدون توجه به اطراف خود در خویشتن خویش فرو رفته و راه درست و عاقلانه را برگزیند و معنا و غایت زندگی را کشف نماید.
در این صورت است که به هویت واقعی خویش دست یافته و قادر خواهد بود خود را از تکاپوی کاذب و بحرانهای تدریجی برهاند. نگارنده در این مقاله سعی دارد تا با پرداختن به مسأله روز و مهم بحران هویت و مسائل مربوط به آن، در نهایت، راهحلهای پیشنهادی را با توجه به نظرات اسلام و نیز دانشمندان این فن تبیین نماید.
هویت، عبارت از مجموعه خصوصیات و مشخصات اساسی اجتماعی و فرهنگی و روانی و فلسفی و زیستی و تاریخی همسان است که به رسایی و روانی بر ماهیت یا ذات گروه، به معنی یگانگی یا همانندی اعضای آن با یکدیگر، دلالت کند و آنها را در یک طرف زمانی و مکانی معین به طور مشخص و قابل قبول و آگاهانه از سایر گروهها و افراد متعلق به آنها متمایز سازد. انسان، دارای سه هویت است: هویت شخصی، هویت صنفی، هویت باطنی. شناخت هویت اول، شناخت منشأ بدنی انسان است؛ پدر، مادر، اصل، تبار، اقلیم، آب، خاک، نور، شهر و محله، همگی در ساختن هویت اول مؤثرند. هویت دوم، هویت فکری و فرهنگی است، که بدانیم در چه بستر فکری و ایدئولوژی و نظام آموزشی و مبانی اعتقادی نشأت گرفتهایم.
بحران هویت