فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

آگاهی و موانع آگاهی برتر (ورزش یوگا)

اختصاصی از فی فوو آگاهی و موانع آگاهی برتر (ورزش یوگا) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

آگاهی و موانع آگاهی برتر

برای شناسایی موانع آ‎گاهی باید اول خود آگاهی را تا حدودی شناسایی کنیم و برای این منظور سؤالی به این مضمون مطرح می‎شود ، که آگاهی چیست ؟ چه فرقی با دانش دارد ؟ و … کلاً دونوع سؤال اساسی وجود دارد . یکی از نوع بودشی و نوعی دیگر دانشی است . برای سؤالات دانشی می‎توان جوابی با کلمات و واژه ها و منطقی که قابل انتقال باشد، پیدا کرد ، اما برای سؤالات بودشی تنها می‎توان جوابی نزدیک به کیفیت جواب سؤال پیدا کرد که به راحتی قابل انتقال نیست و اصلاً جواب واقعی نیست بلکه تنها فلش و راهنمایی است در درون خود فرد که جواب را که یک کیفیت است در درون خود تجربه کند . در مکتب TM مثال جالبی از این مورد وجود دارد که مثلاً شما چگونه می توانید توت فرنگی و یا مزه آنرا برای کسی که توت فرنگی را نخورده توضیح دهید و یا داستان فیل و شمع در مثنوی معنوی مولوی که می گوید: فیلی از هندوستان در شهری که مردمش تا


دانلود با لینک مستقیم


آگاهی و موانع آگاهی برتر (ورزش یوگا)

تحقیق در مورد تربیت برتر

اختصاصی از فی فوو تحقیق در مورد تربیت برتر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تربیت برتر


تحقیق در مورد تربیت برتر

بخشی از متن اصلی :

فهرست مطالب :

اهمیت خانواده و تأثیر فوق العده آن در تعلیم و تربیت         1

خانواده و مسئولیت آن در قبال کودک   3

صفات و خصایص والدین     4

حقوق کودکان از نظر اسلام   6

آغاز تربیت دینی    8

نحوه پاسخگویی والدین به سؤالات کودک          9

عواطف در کودکان             13

کام معلم در آن است که :‌      18

نقش تربیت در نهادینه کردن دموکراسی            22

تحلیل عوامل مؤثر در تعیین رفتارهای اجتماعی انسان       27

آموزش و پرورش  32

اهمیت آموزش و پرورش      32

فلسفه تعلیم و تربیت            32

تأکید مراجع و علما  بر رفع مشکلات اساسی تعلیم و تربیت             33

منابع      38

 

اهمیت خانواده و تاثیر فوق العاده آن  در تعلیم و تربیت

" تاثیر خانواده در کودک و نقش مهم آن در سازندگی فرهنگی , اجتماعی , اخلاقی و عاطفی بسیار مهم و عظیم است . مساله خانه و نقش او در پرورش کودک و دادن مبانی زندگی اجتماعی و فرهنگی را نمی توان نادیده گرفت . با همه تاثیرهایی که طفل از جامعه و همبازیها و معلمان خود می گیرد , باز بیشتر تحت تاثیر خانواده است .

 

نقشهای مهم خانواده

1- نقش سازندگی

2- نقش فرهنگی

  3- نقش اجتماعی

 

1-         سازندگی خانواده :

طفل فطرتا پاک به دنیا می آید و این خانواده است که او را صالح یا فاسد بار می آورد . تربیت و خانواده حتی خصایص و صفات وراثتی را تحت الشعاع قرار می دهد و گاه خنثی می سازد . کودک دفتری از کتاب طبیعت است که در آن چیزی نوشته نیست .

 این خانواده است که در آن دفتر جملات افتخار آمیز یا ذلت آفرین می نویسد . خانواده شخصیت کودک را رنگ می دهد و خط مشی او را در زندگی حال و آینده معین می سازد و در او سازندگی یا ویرانگری ایجاد می کند .

 

2-         نقش فرهنگی خانواده :

 کودک در جایی به دنیا می آید , که از قبل ساخته و دارای فرهنگی ارزیابی شده , یا غلط است . طفل از هما روزهای تولد این فرهنگ را از طریق والدین , کسان و بستگان می گیرد و بر این اساس ذهن و افکار او شکل می یابد .

این فایل به همراه چکیده، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت word ( قابل ویرایش ) در اختیار شما قرار می‌گیرد.

 

تعداد صفحات :38


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تربیت برتر

دانلودمقاله ده راهکار برای تعلیم و تربیت برتر

اختصاصی از فی فوو دانلودمقاله ده راهکار برای تعلیم و تربیت برتر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


شاید یکی از شاخص‌ترین تفاوت‌های تعلیم و تربیت در گذشته و حال، لزوم توجه آموزگاران به مشکلات متعدد تعلیم و تربیتی دانش‌آموزان باشد، که این امر ناشی از درگیری دانش‌آموزان امروزی با نابسامانی متعدد، اعم از آموزشی و پرورشی است.
در نگاهی کلی می‌توان مشکلات آموزشی - پرورشی کودکان و نوجوانان را از مواردی چون ناتوانی در فراگیری آموزش‌ها تا انواع نابسامانی‌های روحی- روانی دانست، که به این ترتیب جای بحثی نمی‌ماند که آموزگاران موظف‌اند بخشی از نیازهای این دانش‌آموزان را پاسخ گویند. از نگاهی دیگر اگر آموزگاران نخواهند تا نتوانند نابسامانی ذهنی - جسمی دانش‌آموزان‌شان را برطرف کنند، بی‌تردید دانش‌آموزان به دلیل درگیری‌های ذهنی‌شان آنچه را که آموزش داده می‌شود، فرا نمی‌گیرند.
در این بررسی سعی شده تا ده راهکار ساده اما مهم برای برقراری ارتباط آموزگار با دانش‌آموزان با هدف رفع مشکلات مختلف آنها ارائه شود.

 

با دانش‌آموزان مرتبط شویم
آموزگار به صندوقچه اسرار دانش‌آموزان تبدیل شود، سخنان آنها را بشنود و سعی کند بی آن که دیگران را به شکلی نادرست در جریان مشکلات آنها قرار بدهد، مشکلات را به بهترین نحو با والدین و اولیای مدرسه در میان گذاشته و تلاش خود را در جهت رفع آنها معطوف کند.
اعتماد دانش‌آموز به آموزگار باعث می‌شود تا دانش‌آموز آزادانه مسایلش را با آموزگار در میان گذاشته و از او کمک بخواهد. برای آن که بتوانیم دانش‌آموزان و مشکلات آنها را شناخته و یاری‌شان کنیم، دقایق پایانی کلاس را هر بار به گفت وگو با یک یا چند نفر از دانش‌آموزان اختصاص دهیم تا از علایق، خواسته‌ها و مشکلات آنها آگاه شویم.
در سایه این شناخت و آگاهی، برقراری ارتباط آسان‌تر و رفع مشکلات سهل‌تر خواهد شد. از سوی دیگر، ارتباط منطقی و صمیمی دانش‌آموز و آموزگار، احساس آرامش را بر کلاس درس حاکم می‌کند و این احساس خوشایند فرایند آموزش - فراگیری را به حرکتی دلچسب و تأثیرگذار تبدیل می‌کند.
اختصاص ساعت‌هایی خاص به گفت وگو با دانش‌آموزانی که با مشکلات بیشتری روبه‌رو هستند، بسیار راهگشا است.
او را به سوی خوب بودن سوق دهیم
روانشناسان معتقدند سرآغاز تصحیح رفتارهای ناشایست دانش‌آموزان تفسیر خوب رفتارهای نادرست آنها است؛ به این معنی که برای مقابله با رفتارهای ناپسند دانش‌آموزان، به جای دعوا و مشاجره، با آنها به خوبی و با منطق و آرامش برخورد کرده و رفتار آنها را به گونه‌ای دیگر و یا از
نگاهی دیگر تعبیر و تفسیر کنیم.
دانش‌آموز ناآرام سعی دارد تا به هر شکل ممکن نظم کلاس را به هم ریخته و آموزگار و همکلاسی‌هایش را آزار دهد؛ که این ناآرامی و اذیت ممکن است به دلایل مختلف اعم از ابتلا به بیش‌فعالی؛ نا‌بسامانی‌های روحی - روانی؛ نیاز به جلب توجه و... بروز کند.
اما علت هر چه هست، نباید با او برخوردی تند و خشن داشت. گفت وگو با او و تفسیر رفتارهای ناپسند او به گونه‌ای دیگر، دانش‌آموز را از ادامه روند نامناسبی که در پیش گرفته، باز می‌دارد.

 

به طور مثال هنگامی که با شیطنت سعی دارد تا نظم کلاس را به هم بریزد، به جای خشمگین شدن تنها به گفتن این عبارت بسنده کنید که: «او سعی دارد تا با شوخی‌هایش خستگی را از تن همه ما به در کند.» استفاده از عبارت‌هایی از این دست دانش‌آموز را شرمنده کرده و او را به سوی تصحیح رفتار خویش سوق می‌دهد.
راهنمایی‌ها باید ساده، کوتاه و کارا باشد
جوانان و نوجوانان، حتی کودکان از نصیحت بیزارند و هر چه صحبت‌ها به سوی نصیحت و پرگویی پیش برود نتیجه عکسی را به دنبال دارد. بنابراین با کوتاه‌ترین اما بهترین و تأثیرگذارترین عبارت‌ها آنها را راهنمایی کنید. به جای ریز شدن در مسایل و بحث و گفت وگوی بیهوده، تلاش کنید تا با فهرست‌بندی مطالب و پرداختن به نکات کلیدی و مورد نظر، در کوتاه‌ترین زمان ممکن به بهترین نتیجه دست یابید.
روانشناسان عقیده دارند برای نتیجه‌گیری بهتر، کافی است کلیدهای موفقیت به صورت خلاصه و فهرست‌وار به آنها ارائه شده و هر بار تنها یادآوری کوتاهی درباره سرفصل‌ها صورت بگیرد. ذهن دانش‌آموزان خودبه‌خود و براساس داده‌های کلیدی، راه صحیح را پیدا خواهد کرد.
این روش برای آموزگاران و والدین توصیه شده و پرگویی مضرترین شیوه برای تصحیح رفتار دانش‌آموزان است.
دوستی و رفاقت را شکوفا کنید
روانشناسان براین باورند که همسالان بیش از دیگران یکدیگر را باور داشته و به سخنان و رفتارهای یکدیگر اعتماد دارند. بنابراین با شکل‌گیری رفاقت‌های درست، خوب و محکم می‌توان بسیاری از مشکلات جوانان و نوجوانان را برطرف کرد.
از آن‌جایی که آموزگار بیش از هر فرد دیگری به اخلاق و روحیه تک‌تک دانش‌آموزان واقف است، از این رو به خوبی می‌تواند شاگردانش را برای یافتن دوست خوب راهنمایی کند.
ترتیب دادن بازی‌ها و فعالیت‌های درسی گروهی؛ بازدیدهای علمی - تفریحی و... نه تنها راهکار مناسبی برای ارتباط بیشتر دانش‌آموزان با یکدیگر است؛ بلکه زمینه‌ساز شناسایی بیشتر دانش‌آموزان و یافتن دوستان خوب با نظارت آموزگار است.
به این ترتیب کودکان، جوانان و نوجوانان با یافتن و حفظ دوستی‌های خوب می‌توانند بسیاری از مشکلات روحی - روانی خود را برطرف کنند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  10 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله ده راهکار برای تعلیم و تربیت برتر

دانلود مقاله بررسی پدیده خود برتر بینی در جامعه

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله بررسی پدیده خود برتر بینی در جامعه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
چکیده
سازه پژوهش مورد نظر خودبرتربینی (به معنی اهمیت دادن به خود بیش از دیگران و خود را بهتر و برتر پنداشتن) می باشد.
هدف اصلی آن بوده که دریابیم چه تعداد از دانشجویان دارای چنین خصلتی هستند.
در این تحقیق تعداد 20 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب گردیدند و مورد ارزیابی و سنجش قرارگرفتند.
روش اصلی تحقیق مذکور پیمایشی بوده هرچند که از روش کتابخانه‌ای نیز بی بهره نبوده است البته شایان ذکر است مطالعه موردی مهمترین تاکتیک بوده است.
تعداد 12 فرضیه و 15 متغیر در این تحقیق استفاده شده است و نتیجه کلی این شد که از میان 15 فرضیه تنها یک فرضیه به اثبات رسید.

فصل اول:
کلیات پژوهش

مقدمه:
کاملترین پدیده‌های جهان پیچیده‌ترین آنهاست. به سخن دیگر پیچیده‌ترین ها، کاملترین ها هستند از آن جهت است که بیشترین تلاش و کوشش در راه شناخت کاملترین یا به سخن دیگر پیچیده‌ترین ها اعمال شده است.
کسی را یاری آن نیست که بگوید کاملتر از انسان پدیده‌ای در این جهان وجود ندارد و برای هیچ کس قابل قبول نیست که شناسایی انسان از آغاز پیدایش تاکنون موضوع اصلی و اساسی زندگی نبوده باشد.
ولی به هر حال آگاهی و شناخت انسان از خود و محیطش آن زمان که با روش صحیح و مطلوب توام نبوده راه به بیراهه بوده است و بجای آنکه تلاش او منجر به گسترش میدان دید و عمل او بشود، اندیشه و بینش او را در مرحله‌ی نامناسب متوقف می ساخته است. یعنی باور او بر آنچه که وجوددارد پایدارتر می گردد. از این رو جهان اندیشه در چنین شرایطی از تنوع و پیچیدگی برخوردار نیست. نظام حیاتی انسان اعم از طبیعی و انسانی محدود و بسته باقی می ماند. وقتی نحوه حضور انسان در اجتماع و نحوه رویارویی او با پدیده‌های موجود جهان اعم از انسانی و غیرانسانی تصحیح شد و روش منطقی توان با شکاف نسبت به آنچه که گذشتگان بر آن باور داشتند، حاکم بر جهان فکر و اندیشه انسان شد،‌هر روز شاهد کشف قوانین جدید و درنتیجه کشف پاره‌ای از قوانین حاکم بر جهان انسانی شد. به سخن دیگر انسان دریافت که هدف علم کشف قوانین واقعیت است لذا باید از مطلق گرایی بمفهومی که در اندیشه‌های پیشینیان وجود داشته و سد اساسی در راه پیشرفت و تحول بوده است، دست کشید و در مقابل قوانینی که با روشهای علمی و منطقی جدید کشف شده است، سر تعظیم فرود آورد.
باید به اصطلاح چیزهایی که به اشتباه اصالت نامیده می شود و روزگاری طولانی مانعی در راه پیوستن به انسانیت انسان بوده مردود دانست و قبول کرد که هیچ وجه امتیازی بین اقوام و ملل جهان نسبت به یکدیگر وجود ندارد. آنچه مهم است آن است که گوناگونی شیوه‌های زندگی در سرزمینهای مختلف و با امکانات متفاوت ایجادکننده نظامهای سلطه‌جویانه نخواهدبود. هر نظامی دستاور ارتباط متقابل بین انسان و محیط او است.
در این تحقیق سعی بر آن است تا دریابیم به چه علت است که انسانها در شرایط مختلف رفتارهای متفاوتی از خود بروز می دهند یا بهتر آن است که گفته شود به چه علت یک رفتار در شرایط مختلف بصورتهای متفاوتی نمود پیدا می کند یا به چه علت است که نمود یک رفتار در قشرهای متفاوت مختلف است.
خودبرتربینی را می شود بعنوان یکی از این رفتارها یا حالتها دانست که در افراد بسیاری به چشم می خورد که دانسته یا نادانسته توسط آنها اعمال می شود، اینکه این افراد چقدر از این رفتار خود آگاه هستند.
هم چنین عواملی که سبب گردیده‌، فردی خود را برتر از سایرین ببیند و علل بوجودآمدن این عامل موضوعی است که در این تحقیق سعی شده تا درحد توان مورد بررسی قرارگیرد. تا میزان گستردگی آن مشخص شود.
از زمانهای گذشته همیشه فردی بعنوان رهبر یا راهنما، بمنظور نظارت بر درست انجام شدن امور توسط سایر اعضا آن جامعه یا گروه انتخاب می شد که این انتخاب یا بصورت موروثی (در گذشته) یا بصورت انتخابی (حال)‌ بوده است که این موضوع با گذشت زمان شکلها و سطح‌های متفاوتی پیدا کرده است. از بالاترین سطح (رهبری یک سرزمین) یا پایین ترین سطح (سلطه بر نزدیکان) بوده است که یا از طریق جنگ و خونریزی یا با مصالحه و پذیرش همگانی صورت می پذیرفته است که خود باعث دادن امتیاز توسط سایرین به یک فرد می شده است و به خاطر این موضوع فرد خود را برتر از سایرین می انگاشته است.
موضوع این پژوهش آن است که دریابیم که در زمان حال،‌خصلت خودبرتربینی وجود دارد یا خیر؟ اگر وجوددارد به چه صورتهایی اعمال می گردد ؟‌مربوط به افراد خاصی است یا در همه انسانها وجود دارد؟ بوجود آمدن چنین حسی در افراد از کجا نشات می گیرد؟

بیان مسئله یا طرح موضوع
در جامعه ای که ما در آن زندگی می کنیم افراد به شیوه‌های مختلفی زندگی می نمایند یا به شیوه سنتی یا به شیوه مدرن که میدان عمل و رفتار در هرکدام از آنها با دیگری متفاوت است. خانواده هایی که به شیوه سنتی زندگی می کنند اغلب دارای تعداد فرزندان زیادی هستند که به تبع آن سطح عمومی زندگی پایین می آید. در این نوع خانواده ها جنس مذکر نسبت به جنس مونث از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد. مخصوصاً اگر فرزند ارشد خانواده مذکر باشد به گونه ای تربیت و آموزش می بیند که در خود این احساس را دارد که برتر و بهتر از سایر اعضا خانواده است و اجازه و میدان عمل وسیعی دارد.
این رفتار بیشتر از آن جایی نشأت می گیرد که والدین خانواده به خاطر کار سخت دیگر توان پاسداری و حفظ خانواده و کنترل سایر اعضا را ندارند و فاصله سنی زیادی که بین والدین و فرزندان وجود دارد، باعث سرباز زدن فرزندن از انجام اموری که توسط والدین به آنها واگذار می شود، می گردد و در این مواقع برای حفظ سایرین فردی که دارای سن و تحصیلات بالاتر از دیگران است،‌انتخاب می گردد. البته در مواقع سنتی به غیر از سن عامل مهم دیگری نیز وجود دارد و آن جنسیت است در بعضی از خانواده ها حتی اگر فرزند مذکر از دیگر اولادهای خانواده سن کمتری داشته باشد به آنها برتری داده می شود. در چنین مواقعی فرزندان ارشد مونث بیشتر بمنظور نیروی کار در نظرگرفته می شوند و هیچ گونه میدان عمل یا اجازه‌ای از طرف سایرین به منظور داشتن کنترل بر سایر اعضا را ندارند. در چنین خانواده هایی اگر فرزند ارشد مذکر باشد هم امکانات را برای پیشرفت بیشتر وی مهیا می سازند (در حد توان خانواده) ولی اگر مونث باشد،‌امکاناتی که برای وی درنظرگرفته خواهدشد،‌در حدی است که سایر اعضا جامعه ای که فرد در آن زندگی می کند از آن برخوردار هستند که در اکثر موارد حداقل‌ها در نظر گرفته می شود.
که از اینگونه مسائل می توان اشتغال به تحصیل را متذکر گردید که خانواده همه سعی خود را بر این امر معطوف می دارند که فرزند مذکر خانواده باید از بهترین و بالاترین سطح برخوردار گردد. ولی برای فرزند مونث چنین خانواده ای امتیازی را در نظر خواهندگرفت که منتهی می شود به استفاده از امکانات در حدی که بتواند نیازهای روزانه خود را برطرف نماید و وی نیز مجبور به اکتفاکردن است.
در خانواده های سنتی،‌فرزندان مذکر به خاطر میدان عمل بالایی که دارند و طرز برخورد اطرافیان که جملگی همه کارها و اوامر وی را بدون چون و چرا انجام می دهند، دارای میزان اعتمادبه نفس بالایی است از آن جهت که سایرین هیچ وقت اجازه و جرات این کار را به خود نمی دهند که بخواهند اشتباهی را به وی گوشزد نمایند. چون وی به مانند بت است و همه کارهای او درست است. البته در این مواقع تعداد اعضا خانواده و مهمتر از آن جنسیت آنها مطرح است . در بین سایرین فرزندان مذکر دیگر تا وقتی سنشان پایین است، این سلطه را پذیرا هستند ولی بعد از گذشتن از این محدوده سنی خیلی از حوزه‌هایی را که فرزند بزرگتر اجازه دخالت در آنها را داشت، محدود می سازند. البته باید به این نکته نیز توجه داشت که فرزندان مذکر نیز اغلب خصوصیات فرزند ارشد خانواده را دارند ولی در مورد فرزندان مونث وضعیت به این منوال است که تا زمانیکه آنها در خانه پدر زندگی می کنند باید تمامی اوامر فرزند انتخاب شده را اجرا نماید و اجازه هیچگونه مخالفتی را ندارند. در چنین خانواده‌هایی فرزندان ارشد خود را بهتر و برتر از دیگران می پندارند واین احساس در آنها بوجود می آید که والاتر از سایرین هستند و دیگران باید سعی نمایند تا به آنها برسند یعنی نوعی خودبزرگ‌بینی و خود را مانند مبدا دانستن و انتظار بندگی از دیگران داشتن.
رفتار اینگونه افراد به شکلی است که اطرافیان را به شدت مورد انتقاد قرارمی‌دهند خصوصاً اگر آنها کاری را برخلاف میل آنها یا بدون مشورت و با سلیقه خود انجام داده باشند و این انتظار را نیز دارند که این انتقاد از طرف سایرین مورد پذیرش واقع گردد و در غیراین صورت با پرخاشگری نظر خود را تحمیل می کنند و هیچگونه بخششی نیز در کار نیست،‌اکثر این افراد عادت دارند تا نظر خود را با داد و فریاد بر دیگران تحمیل کنند تا آنها جرأت و اجازه هیچگونه اظهار نظری را نداشته باشند.
چنین افرادی به خاطر خصوصیات اخلاقی خاص به اطراف خود توجه کمتری دارند که در طولانی مدت و پس از گذشت زمان چنین عواملی بر روابط اجتماعی و تعاملات آنها تاثیر می گذارد. چون برخلاف میل چنین فردی سایرین با پیشرفت زمان تغییر وتکامل پیدا می کنند وبعضی از رفتارها را بکار نمی‌گیرند که باعث منسوخ‌شدن آن می گردد و باعث می شود که این فرد در برقراری ارتباط دچار مشکل گردد چون همگام با سایرین پیشرفت نمی کند و بنابراین آسیب بسیار زیادی از لحاظ اجتماعی می بیند چنین فردی بعلت اینکه خود را محور همه کارها می داند و کارهای سایرین را که بدون توجه به خودش انجام می شود، دارای عیب و علت و ناقص می داند و دائماً به امر و نهی به سایرین می پردازد. چنین فردی با چنین خصوصیات اخلاقی علاقه خود به اطرافیانش را بصورت غیرمستقیم ابراز می دارد و سعی می کند تا دیگران متوجه میزان علاقه‌ای که وی به آنها دارد، نشوند. در چنین اجتماعات سنتی که در کشور ما بیشتر در مناطق روستایی به چشم می آید خود برتربینی وی نسبت به سایر اعضا خانواده بیشتر در بین فرزندان مذکر خانواده ها نمود پیدا می کند و کاربرد بیشتری دارد و به فرزندان مونث خانواده چون بهای زیادی داده نمی شود. چنین خصوصیتی اگرهم وچود داشته باشد چون میدان عمل پیدا نمی کند و منحصر به خود فرد می شود اما در خانواده های متمدن (پیشرفت کرده با زمان) نیز پدیده خودبرتربینی به چشم می آید که البته بسیار کم رنگ‌تر و کم اهمیت‌تر است در این خانواده ها سن و جنس مطرح نیست بلکه برتربودن یک فرد از جهات امتیازات بیشتری است که نسبت به دیگران دارد و دیگران هستند که وی را بالاتر و بهتر از خود انتخاب می کنند و برای وی احترام و ارزش خاصی قائل هستند . در چنین خانواده‌هایی معمولاً سطح تحصیلات بالاست و بنابراین برخورد فرد در مقابله با بسیاری از مسائل معقولانه است،‌تعصبات بی جا و بی معنی جای خود را به دلیل و استدلال منطقی داده است و قابل ذکر است که این رفتار در چنین خانواده هایی بصورت خصوصیت فردی است که حتی ممکن است در فرزندان ارشد نباشد ولی چون فرزندان ارشد خانواده زودتر به مراحل بالاتر می رسند ولی اغلب از راهنمایی پیشکسوتان استفاده کرده و به نتیجه کار خود نیز اطمینان دارند، اعتماد به نفش بالایی دارند در این نوع خانواده ها جنسیت فرزندان زیاد اهمیت نداردو چون همه کارها منطقی است، سایر اعضا نیز اکثراً پذیرا می شوند و در صورتی که نظراتشان با یکدیگر مغایرت داشته باشد با کمی بحث و گفتگو حل می شود، چنین افرادی ایراد و کوتاهی‌های اطرافیان را به گونه‌ای به آنها گوشزد می نمایند که در آنها احساس حقارت بوجود نیاید، معمولاً با ملایمت رفتار می نماید و از داد و بیداد و پرخاش برای پیشبرد اهداف خود دوری می جوید. با اطرافیان روابط مناسبی را برقرار می نماید یعنی به گونه ای که حَد و حدود هر کدام مشخص باشد به دیگران به عنوان فرد اهمیت میگذازد و ارزش قائل است و از ابراز علاقه به اطرافیان خود ترس و واهمه‌ای به خود راه نمی دهد . در چنین خانواده‌هایی خودبرتربینی وجود دارد ولی نه به شکل سلطه‌گرایانه بلکه بصورت منطقی و بیشتر به عنوان راهنما.
عامل خودبرتربینی شخص نسبت به سایر اعضا خانواده در بین گروههای متفاوت فرهنگی متفاوت است. ولی کم و بیش در همه اجتماعات به چشم می خورد. ولی بعلت رو به افول بودن در بعضی جوامع نامهای دیگری برخود گرفته است.

اهداف پژوهش
هدف اصلی و کلی در این پژوهش بر این مبنا گذاشته شده که پدیده خودبرتربینی را در جامعه مورد ارزیابی و سنجش قرار ‌دهد و میزان نمود پیدا کردن آن در میان فرهنگها و آداب و رسوم مختلف مشخص گردد . همچنین معلوم گردد چه عواملی سبب بوجود آمدن پدیده مذکور می گردد تا بتوانیم از این طریق دریابیم آیا اصلاً پدیده‌ای بنام خودبرتربینی هم اکنون نیز وجود دارد یا بطور کلی منسوخ گردیده است. در زمانهای مختلف چه عواملی سبب بروز یا منسوخ شدن آن گردیده هم چنین عوامل تاثیرگذار بر آن و یا خصوصیاتی که فرد دارای چنین خصیصه ای دارا است مورد بررسی قرارگیرند. یکی از این مسائل سن است که باید بررسی گردد که آیا فرد در سن خاصی یک چنین خصوصیتی را کسب می نماید یا این خصوصیت در فرد وجود دارد و در سن خاصی با توجه به شرایط محیط نمود پیدا می کند و آیا منحصر به یک جنس است یا در هر دو جنس مذکر و مونث وجود دارد. میزان نمود آن در دو جنس مخالف به چه نسبتی است. مساوی است یا متفاوت از یکدیگر است. تحصیلات در این بین چه نقشی را دارا است؟ آیا تحصیلات که عاملی است جهت افزایش سطح آگاهی و فرهنگ فرد در خودبرتربینی وی تاثیر گذار است؟
فرد خودسالار دارای چه خصوصیاتی است؟ آیا این خصوصیات براثر این خصلت در فرد بوجود آمده یا به خاطر داشتن میدان عمل وتاثیرپذیری از محیط فردی خودسالار گردیده است. برخورد سایر اعضا خانواده نیز باید بررسی گردد تا متوجه شویم که این عامل در همه طبقات اجتماعی وجوددارد یا مخصوص قشر خاصی است یا اصلاً بطور کامل منسوخ گردیده یا اگر هنوز هم نمود خارجی دارد به چه شکلی با آن برخورد می گردد. در اینجا این مسئله پیش می آید که شخصی که خود را برتر از دیگران می بیند به چه علت چنین اندیشه‌ای دارد و اطرافیان چقدر در بوجودآمدن چنین تفکری موثر بوده اند. چنین فردی در تعاملات خود با اطرافیان به چه صورتی برخورد می نماید و میزان رضایت اطرافیان از برخورد با چنین افرادی به چه میزان است و چنین فردی با استفاده از چه شیوه‌هایی رفتاری کار خود را پیش می برد؟ بیشتر با پرخاشگری کار خود را پیش می برد یا از طریق مصالحه کردن و عقلانی چنین فردی که خود را محور همه چیز می داند آیا می تواند از وظیفه‌ای که خود به عهده گرفته یا سایرین به وی واگذار کرده اند برآید؟با توجه به شرایط کنونی جامعه،‌این فرد چه مقدار آسیب پذیر است؟‌آیا داشتن چنین خصوصیتی در جامعه ای رو به پیشرفت باعث صدمه دیدن و دوری گزیدن فرد نمی شود؟‌
مسائل مطرح شده در بالا مواردی است که لازم بنظر می آید که در مورد فردی که دارای ویژگی خودبرتربینی است، بررسی گردد.

اهمیت موضوع پژوهش
این تحقیق از آن جهت حائز اهمیت است که به بررسی سطح روابط و بینش‌های افراد جامعه می پردازد و میزان پیشرفت یا عدم پیشرفت ذهنی و روانی افراد را با توجه به پیشرفت جنبه‌های مختلف زندگی و تبعات ناشی از آن نمایان می سازد. تاثیر تفکرات و اندیشه‌های خانواده و اطرافیان را بر فرد نشان می دهد و به این مقوله نیز توجه می نماید که فرزند دانشجوی خانواده تمایل دارد رفتار پیشینیان خود را برگزیند یا با توجه به پیشرفت زمان وی نیز پیشرفت نماید.
همچنین میزان اهمیت پدیده‌های مختلف اجتماعی و خصوصیات فردی را در بروز یا عدم بروز خودبرتربینی ذکر می کند ونشان می دهد که چه مقدار از افراد، گرایش به واپس‌گرایی دارند.
میدان عمل برابری افرادی که تمایل دارند رفتارها و عقیده‌های گذشته را که جزء عرف جامعه به حساب می آمده، در جامعه کنونی پیاده نمایند و توجه به این مسئله که جامعه تا چه حد پذیرای این اندیشه و عمل است را مشخص می سازد.
در هر جامعه بنابرمقتضیات زمان یکسری از رفتارها بصورت هنجار درمی‌آید و افرادی هم که مخالف با چنین رفتاری هستند مجبور به انجام آن می شوند.
با توجه به اینکه جامعه ای در حال پیشرفت نداریم با این حال درباره مسائل رفتاری و اخلاقی به شیوه سنتی متمایل است . یکی از این خصایص خودبرتربینی است با عطف به این مطلب که با وجود تقسیم کار (به خاطر پیشرفت جوامع) هنوز در بسیاری از خانواده ها به چشم می آید. عوامل محیطی نیز سبب بسیاری از واکنشهای رفتاری در فرد می گردد و سبب می گردد که وی یک رفتار را برای خود نهادینه کند یا رفتاری دیگر را برگزیند بالارفتن سطح معلومات وداشتن ارتباط هرچه بیشتر با افراد دیگر از جمله عواملی هستند که سبب می گردند افراد شایسته‌ترین رفتار را برگزینند. البته نباید موضوع فرهنگ فرد را که در ارتباط نزدیکی با سطح معلومات وی قراردارد، نادیده انگاشت. چون در هر قشری از اجتماع همانطور که ذکر گردید ،‌شرایط متفاوت رفتار خاصی را طلب می نماید. برترانگاشتن خود نسبت به سایرین یا متمایزدانستن خویش از دیگران حسی است که در اغلب افراد خودبرتربین به چشم می آید.
انسانها از سالهای ابتدایی تولد شروع به تقلید از رفتار اطرافیان و نزدیکان خود می نمایند، این عمل در سنین پایین بصورت اجباری و در سنین بالاتر بصورت اختیاری جنبه‌هایی را که مد نظر والدین است، برمی‌گزینند. در قشرهایی از جامعه ما هنوز طرز برخورد با دختران و پسران، حتی بین فرزندان ارشد و سایر فرزندان متفاوت است.
یعنی هریک از فرزندان دارای جایگاه خاص خود هستند و نمی توانند از آن تعدی نمایند در نتیجه چنین طرز برخوردی است که فرزندان رفتارهای متفاوتی را برمی‌گزینند.
درجامعه ما خصیصه خودبرتربینی بیشتر در سطوح پایین اجتماع یا خانواده‌هایی که به شیوه سنتی زندگی می کنند،‌وجود دارد . و به نظر می رسد دلیل آن باشد که یک نفر باید سایرین را به اطاعت وادارد. ناسبب گردد فرد کاری را انجام دهد که هم به نفع خودش باشد و هم باعث آسیب رساندن به سایرین نگردد. چنین فردی ناچاراً مجبور به پرخاشگری است. تا از این طریق سایرین را وادار به اطاعت نماید. یک چنین فردی مجبور است رفتار خاص و متفاوت از اعضا دیگر خانواده داشته باشد. باید به شیوه‌ای متفاوت علاقه خود را ابراز نماید،‌در برخوردهای خود با افراد خانواده به گونه‌ای متفاوت عمل نماید تا ضمن حفظ جایگاه نظارت و کنترل همه امور مربوط را نیز داشته باشد. و در این موقعیت باید افراد را متوجه این مسئله نمود که نمی توان جلوی پیشرفت زمان و تحولات را بگیرند و در صورت تغییر ندادن شیوه رفتاری خود باعث آسیب رساندن به خانواده و نزدیکان خویش می گردند. پذیرفتن این مسئله برای شخصی که خود را محور همه چیز می داند و گمان می برد بدون او هیچ عملی درست انجام نمی گیرد، موضوعی است که احتیاج به زمان و کار بسیار دارد.
برخی از مسائل ذکرشده بیشتر مربوط به سطوح پایین جامعه است و دلیل آن را می توان در پیشرفت همه جانبه در مسائل مختلف جستجو کرد که سبب می گردد رفتار و انگیزه‌های رفتاری تغییر یافته و برگزیدن یک رفتار بصورت عقلانی و اختیاری باشد نه بصورت اجباری و پدیده خودبرتربینی و طرز برخورد سایرین و میدان عمل فرد خودبرتربین نیز کاملاً متفاوت است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   76 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی پدیده خود برتر بینی در جامعه

گزارش تخصصی معلمان بررسی تاثیر نقش الگوهای تدریس برتر در بهبود عملکرد و یادگیری دانش آموزان

اختصاصی از فی فوو گزارش تخصصی معلمان بررسی تاثیر نقش الگوهای تدریس برتر در بهبود عملکرد و یادگیری دانش آموزان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

گزارش تخصصی معلمان بررسی تاثیر نقش الگوهای تدریس برتر در بهبود عملکرد و یادگیری دانش آموزان


گزارش تخصصی معلمان بررسی تاثیر نقش الگوهای تدریس برتر در بهبود عملکرد و یادگیری دانش آموزان

دانلود گزارش تخصصی معلمان بررسی تاثیر نقش الگوهای تدریس برتر در بهبود عملکرد و یادگیری دانش آموزان بافرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات20

دانلود گزارش تخصصی,راهکارها و پیشنهادات,گزارش تخصصی فرهنگیان

این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد

مقدمه کوتاه


دنیای امروز دنیایی است با ابعاد و ویژگیهای مختلف و گوناگون که ماهیت این ابعاد نحوه زندگی را در جوامع و کشورهای مختلف روشن می‌نماید. برای زیستن در این جهان پارامترها و فاتورهای بسیاری وجود دارد که در صورت آگاهی از روش صحیح برخورد با این عوامل و استفاده از این روشها می‌توان به بهترین نحو زیست به جرأت می‌توان یکی از مهمترین مواردی که از ابتدای خلقت تاکنون بشر یا آن برخورد داشته و سعی در بهبود آن همواره در نظرش بوده را آموزش و پرورش یا تعلیم و تربیت دانست. با مراجعه به قرآن کریم درمی‌یابیم که حتی قبل از اینکه انسان پای به عالم خاکی بگذارد نیز در حال آموزش بوده است. «خداوند به آدم (ع) علم اسرار آفرینش را آموخت تا از اسرار معنوی و مادی جهان آگاهی یابد.» این آیه مؤید چند نکته اساس و مهم می‌باشد که به این شرح می‌باشد.
الف ) اهمیت آموزش و پرورش در زندگی.
ب ) اینکه اولین آموزگار انسان خداوند متعال می‌باشد.
ج) اینکه اولین دانش‌آموز حضرت آدم بوده است.
باید این مسئله را دانست که برای دستیابی به آموزش بهتر و مفیدتر نیاز به آگاهی و استفاده از مواردی می‌باشد که مهمترین آن‌ها شیوه تدریس معلم در کلاس درس می‌باشد. با نگاهی به گذشته متوجه می‌شویم که در هر عصر و دوره‌ای با توجه به تعداد شاگردان ، موضوع درس و شخص مدرس شیوه‌ها متفاوت بود و با گذشت زمان و نحوه تحقیقات مختلف بر تنوع و تعداد این شیوه‌ها افزوده شده است. و بایستی اذعات داشت که هدف از پیدایش و استفاده از این شیوه‌ها یادگیری و فهم هر چه بیشتر مطالب و موضوعات درسی و در نهایت رشد همه جانبه دانش‌آموز می‌باشد، بدیهی است که هر آموزگاری در کلاس درس از روش یا روشهایی استفاده می‌نماید که این روشها با توجه به عواملی از قبیل ماهیت و محتوای درس ، سن و سال دانش‌آموز ، علاقمندی وی به مطلب آموزشی و ... می‌تواند در رشد همه جانبه فراگیران مفید و یا بی‌بهره واقع شوند پس در تعیین و استفاده از این روشها هم بایستی دقت و اهتمام لازم را بعمل آورده، و اینکه کدامیک از روشها مفیدـر می‌باشد را تشخیص دهد.
امروزه در شناساندن روشهای مناسب آموزش و پرورش تحقیقات فراوانی صورت گرفته است. دفتر بین‌المللی تعلیم و تربیت وابسته به یونسکو تعداد بیش از 300 روش تدریس شناخته شده را ذکر می‌نماید.

بیان وضعیت موجود


اینجانب ....... می باشم. در سال تحصیلی اخیر تصمیم گرفتم بر روی موضوع نقش الگوهای تدریس برتر در بهبود عملکرد و یادگیری دانش آموزان کار کنم و آن را به آموزگاران مدرسه انتقال دهم.
شناسایی مسئله
در دنیای پیچیدهء امروز هیچ‏کس بی‏نیاز از تعلیم و تربیت نیست.امروز فعالیت در مدرسه و آموختن،خود بخش عظیمی از زندگی انسانها شده است؛دیگر نمی‏توان با طرز تلقی گذشته به شاگرد و تربیت او نگریست.معلمان اگر با اصول و مبانی هدفهای تعلیم و تربیت،ویژگیهای فراگیران و نیاز آنان و روشها و فنون آشنایی نداشته باشند،هرگز قادر نیستند به‏عنوان سازندگان جامعه ایفای نقش کنند.
تدریس،فعالیتی است که موجب یادگیری می‏شود.اگر نتیجه تدریس با یادگیری همراه‏ نباشد،در واقع می‏توان گفت که امر تدریس انجام نگرفته است.بهترین ملاک شایستگی‏ معلم،توانایی او در ایجاد تغییرات پیش‏بینی شده در برنامهء درسی و هدفهای آموزشی در شاگردان تلقی شده است.
انسانها از راه یادگیری،توانای انجام اعمال را کسب می‏کنند.بعضی اوقات این توانایی‏ به‏طور نهانی باقی می‏ماند و نمود آن به صورت تغییر رفتار تا مدتی به تأخیر می‏افتد.از این‏جا تمایز بین یادگیری و رفتار مشخص می‏شود.یادگیری نوعی توانایی است که بر اثر تجربه در فرد ایجاد می‏شود و تنها از طریق مراجعه به رفتار آشکار فرد می‏توان از وقوع آن‏ اطلاع حاصل کرد.از سوی دیگر،رفتار به اعمال مختلف درونی و بیرونی فرد گفته‏ می‏شود.
بنابراین ما برای کسب اطلاع از میزان یادگیری فرد،به رفتار قابل مشاهده یا به عبارت‏ دقیق‏تر،به عملکرد او مراجعه می‏کنیم.عملکرد نیز مانند رفتار آشکار به جنبهء قابل مشاهدهء یادگیری اشاره می‏کنند؛اما تفاوت رفتار با عملکرد آن است که رفتار به هرگونه عمل‏ مشخص گفته می‏شود،در حالی که عملکرد شخص محصول یادگیری اوست.به این ترتیب، ما با مشاهدهء تغییرات حاصل در عملکرد شخص استنباط می‏کنیم که در فرد یادگیری، صورت گرفته است.
یافته‏های گلدوی و دیگران(1974)در مورد ماهیت کلاسهای سنتی حاکی از این است که‏ در روش تدریس به صورت سخنرانی،شاگردان از رویهء معلم(سخنرانی)گله دارند و به‏خصوص از گوش دادن به نطقهای طولانی خسته می‏شوند و در نتیجه،بازده یادگیری‏ کاهش می‏یابد.
لیویت و مولر نشان دادند که یادگیری شاگردان و صحت شناختهای آنها وقتی بیشتر می‏شود که معلم از طریق درس خود،با شاگردان ارتباط برقرار کند و شاگردان در مقابل فرصت‏ داشته باشند در برابر اطلاعاتی که معلم به آنها می‏دهد،به صورت پرسش و بحث،واکنش‏ نشان دهند.در این حال،میزان مطالب انتقال یافته بیشتر و جریان ارتباطات بهتر خواهد بود.
"وقتی پرسیده می‏شود روش سخنرانی بهتر است یا روش بحث،باید در پاسخ،سؤال کرد که برای چه هدفی؟"کولیک(1979)چند پژوهش انجام شده توسط پژوهشگران مختلف‏ را باهم مقایسه کرده و دربارهء تأثیر نسبی روشهای سخنرانی و بحث،نتایج زیر را گزارش‏ کرده است.«مرورکنندگان پژوهشها در چند نتیجه‏گیری باهم توافق‏نظر دارند.نخست این‏که وقتی‏ ملاک اثربخشی آموزش،یادگیری دانش واقعی است،آموزش با روش سخنرانی و روش‏ بحث گروهی اثربخشی یکسانی دارد.
دوم این‏که آموزش با روش بحث،از آموزش با روش سخنرانی برای هدفهای شناختی سطح‏ بالا،نظیر ایجاد تواناییهای حل مسأله،مؤثرتر است.همچنین تأثیر روش بحث گروهی در ایجاد تغییر نگرش در یادگیرندگان از روش سخنرانی بیشتر است».
به زعم کوفر و اسنیک دانش‏آموزانی که از طریق روش اکتشافی مطالبی را می‏آموزند، نگرشهای مثبتی نسبت به موضوع درسی پیدا می‏کنند و به این ترتیب،یادگیری به‏طور اعم‏ را کسب کرده و به آن مطلب ادامه می‏دهند و بیشتر به احساس کفایت دست می‏یابند.
هدف از آموزش و پرورش ارتقای یادگیری است، به گونه ای که بر پایه چهار ستون یادگیری برای دانستن، انجام دادن، با هم زیستن و زیستن استوار است. در تحقق این هدف، یعنی ارتقای یادگیری، هر یک از عناصر نظام آموزش و پرورش نقش ویژه ای بر عهده دارند. از این میان، نقش برنامه های درسی که به وسیله معلم در کلاس درس به اجرا گذاشته می شود، از اهمیت خاصی برخوردار است. بنابراین برنامه درسی باید به گونه ای سازماندهی شود که دانش آموزان را برای زندگی در جامعه ای که به سرعت در حال پیشرفت و تغییر است، آماده کند.
رویکرد یادگیری پژوهش محور فرصت یادگیری از طریق عمل را برای دانش آموزان در زمینه موضوع های مورد علاقه شان به گونه ای فراهم می کند که به رشد مهارت های زندگی آنان منجر شود. دانش آموزان علاوه بر کسب تعداد زیادی از مهارت های زندگی بتوانند به تولید دانش و استفاده از اصول جست و جوگری نظام مند برای معنا بخشیدن به آنچه آموخته اند و عمل به آن در کلاس درس و خارج از آن مبادرت ورزند.
هیچ یک از روش های تدریس فی نفسه خوب یابد نیستند، بلکه نحوه و شرایط استفاده از آنهاست که باعث قوت یا ضعفشان می شود. لذا معلم باید با توجه به:هدف های آموزشی، محتوای تدریس، نیازها و علایق دانش آموزان، امکانات موجود (زمان، فضا، وسایل و...)، تراکم دانش آموزی و... مناسب ترین شیوه را برای یک تندریس مطلوب انتخاب کند.
در یک جلسه تدریس ما نباید الزاما فقط از یک روش استفاده کنیم و بر حسب موقعیت می توانیم ترکیبی از الگوها و روش های تدریس را مورد بهره برداری قرار دهیم برای انجام این مهم باید شناخت، توانایی و مهارت فراوان در به کار بردن الگوهای متنوع تدریس داشته باشیم.
● نمونه هایی از روش های نوین تدریس روش کارگاهی
روش تدریس کارگاهی یکی از روش های موثر یاددهی و یادگیری است که در بیشتر موارد با روش سخنرانی، سمینار سمپوزیوم و کنفرانس یکسان به کار برده می شود این مرحله ده شصتم از کل زمان کارگاه است، در این مرحله مبانی نظری مورد بحث توسط مدرس کارگاه تحلیل می شود.
▪ مرحله فعالیت و کار:
دانش آموزان، دانشجویان، مربیان و... شرکت کننده در کارگاه به گروه های کوچک ۲ الی ۳ نفره تا انفرادی تقسیم و بر روی موضوعات تعیین شده فعالیت می نمایند (حداکثر زمان این مرحله چهل شصتم از کل زمان کارگاه است.)
▪ مرحله مشارکت:
در این مرحله مجددا دانش آموزان شرکت کننده در کارگاه به گروه های ۲ الی ۳ نفره یا انفرادی تقسیم شده، دور هم جمع می شوند، که به بحث و بررسی جمع بندی موضوعات تعیین شده می پردازد.
حداکثر زمان این مرحله ده شصتم از کل زمان کارگاه است.
بدیهی است که در اجرای کلاس کارگاه آموزش باید از روش مهارت آموزی (ابتدا و انتهای فعالیت کاملا مشخص شده است) سود جست.


▪ مرحله درسی کوتاه و فشرده:
۱) معلم ابتدا اهداف و انتظاراتی که از دانشآموزان دارد، دقیقا بیان و تحلیل می کند و از طریق آزمون تشخیصی، رفتار ورودی آنها را می سنجد.
۲) معلم مبانی نظری هر محور کلی را در سالن عمومی تحلیل و تبیین کرده و به رفع اشکالا ت دانشآموزان در ابعاد نظری می پردازد. بهتر است قبل از تشکیل کارگاه مبانی نظری را (به منظور تسلط دانشآموزان) برای آنها ارسال نماید.
۳) معلم (مدرس) دانشآموزان را به گروه های کوچک کاری تقسیم نموده و یک نفر به عنوان مسوول و گزارشگر و یک نفر به عنوان منشی انتخاب که جلسات کارگاهی را اداره و نکات کلیدی را یادداشت نمایند. در ضمن استاد وحدت رویه کارگاهی را تشریح می نماید.
۴) زمان بهینه برای این مرحله حداکثر معادل ده شصتم کل زمان کارگاه آموزشی است.
▪ مرحله فعالیت گروهی و انجام وظایف انفرادی:
۱) در این مرحله کار مسوول گروه کاری، همانا استخراج مفاهیم کلیدی براساس مباحثات همه دانشآموزان (یا کارورزان) است. منشی گروه کاری کلیه نکات کلیدی را (که مورد توافق اکثریت گروه است) نوشته و طبقه بندی می نماید. منشی جلسه خوب است که نکات مطروحه را بر روی تابلو نوشته تا دانشآموزان (یا کارورزان) آنها را مشاهده و سرانجام پس از نهایی شدن روی کاغذ منعکس نماید.
۲) زمان بهینه برای این مرحله حداکثر معادل چهل شصتم کل زمان کارگاه آموزشی است.
۳) محل تشکیل گروه های کاری باید جدا از یکدیگر باشد.
● روش تفکر استقرایی گردآوری، سازماندهی، کنترل مطالب
هلیواتابا، صاحب نظر فقید در برنامه آموزشی، عامل عمده گسترش اصطلا ح راهبرد تدریس محسوب می شود. کار او در مدرسه ناحیه کانترا کاسنا نمونه ای دست اول از یک شیوه تدریس در بهبود توان دانشآموز در پردازش اطلا عات است. او سه فرض درباره رویکرد خود معین می سازد:
۱) تفکر را می توان آموخت.
۲) تفکر درگیر شدن فعالیت فرد و مطالب است.
۳) جریانات تفکر در توالی (قانونمند) نضج می گیرد.


دانلود با لینک مستقیم


گزارش تخصصی معلمان بررسی تاثیر نقش الگوهای تدریس برتر در بهبود عملکرد و یادگیری دانش آموزان