از زمانی که دولت اموی تشکیل شد تا زمانی که توسط عباسیان از بین رفت اتفاقات مختلفی افتاد که موجبات سقوط این دولت را فراهم نمود. این حکومت با وجود این که آثار متعددی، همچون گسترش اسلام به مناطق دور و ترویج اسلام در این مناطق ضرب سکه های عربی ـ اسلامی و همین طور تدوین احادیث نبوی در دوره این حکومت، از خود بر جای گذاشت؛ اما در کنار آن خود نیز پی نابودی خود را کند.
قبل از بیان علل زوال این حکومت عبارتی از مسعودی آورده میشود که علت نابودی حکومت اموی از نگاه بزرگان بنی امیه را میرساند:
«به جای آن که در پی چیزی باشیم که بر ما واجب است، به خوش گذرانیهای خودمان مشغول شدیم؛ به مردم خود ستم کردیم، آنان از دادگری ما مأیوس شدند و آرزو کردند از دست ما راحت شوند، بر خراج دهندگان جفا کردیم، ما را واگذاشتند، زمینهای زراعتی ما خراب شد، بیت المالهای ما خالی شد، به وزیرانمان اعتماد کردیم، آنان وابستگان و خویشان خود را بر منافع ما ترجیح دادند و کارها را انجام میدادند، بی آنکه ما اطلاع داشته باشیم؛ مقرری سپاهیان به تأخیر افتاد، از اطاعت ما بیرون رفتند، دشمنان ما ایشان را خواندند و با آنان بر جنگ با ما همدست شدند؛ دشمنان، ما را به جنگ فرا میخواندند؛ اما ما به علت کمبود یاورانمان از پاسخ به آنان عاجز ماندیم؛ اخبار و اطلاعات را از ما پنهان داشتند و اینها از علل عمده نابودی حکومت ما بود».
تأیید این حرف را میتوان در سخنان یکی از دعوت کنندگان به بنی عباس مشاهده کرد: «مرگ بر شما، آیا کشته شدن پدرم خالد و ستم بنى امیه و قطع مقررى خود را از سوى ایشان از یاد بردهاید؟ اى عموزادگان، خداوند پادشاهى بنى امیه را نابود ساخت و آن را از ایشان به دیگران برگرداند، اکنون به پسر عموى خود بپیوندید».
شامل 6 صفحه فایل word قابل ویرایش
دانلود مقاله عوامل زوال دولت بنی امیه