بدانیم که تمدن چیزی نیست که با بادی به وجود بیاید و با بادی نیز از بین برود. و چنین نباشد که افرادی با ادعای تمدن ما را بفریبند و آنگاه که از آنها نشانه های تمدن را بخواهیم، مشتی افسانه تحویل دهند.
کسانی دوست دارند هر منتقدی را دشمن بدانند، به جای تفکر در آنچه می گوید، او را متهم کنند و برای ضربه زدن به او کوچکترین اشتباهاتش را نیز دستمایه تمسخر و تحقیر قرار دهند.
آنان از این غافلند که نقص همزاد آدمی است، علم هیچ انسانی کامل نیست و مخاطب هر مطلبی می باید از پیش با این نکته آشنا باشد. و باید پرسید:
« ما ادعای کمال علم نداریم، آیا مدعای شما کامل و بی نقص است؟»
اگر آری؛ این کمال را چگونه به دست آورده اید؟ مگر شما انسان نیستید؟
و اگر نه؛ پس اجازه بدهید نواقص گفته هایتان را بازگوییم.
و بخصوص تاریخ؛ علمی قطعی نیست که تمام زوایای آن روشن و تمام مطالبش بی نقص باشد. علاوه بر آن، اغراض صاحبان نفوذ و قدرت در جهان را هم باید در نظر داشت که بعید است برای پیشبرد اهدافشان، حربه قدرتمندی به نام تاریخ و تاریخی گری را نادیده بگیرند.
ما در میان گذشتـگان و به ویژه در زمان های بسیار دور نبوده ایم. حال چگونه است که اشخـاصی به خود اجازه می دهند طوری درباره آن ایام افسانه سرایی کنند که گویی با پیشینیان همنشین بوده اند و ریزترین جزئیات زندگی آنان را می دانند و ما چنان مسحورشان شده ایم که یک بار از خود نپرسیده ایم که شاید این سخنان دروغ باشد و بی هیچ تردید آنها را یقینی گرفته و مبنای باور و نگرش به جهان قرار داده ایم.
به راستی چرا باید اتفاقی که در گذشته افتاده است، محل اختلاف ما باشد؟ چرا عمل گذشتگان این قدر برای ما مهم است؟ چرا آن قدر اسیر گذشته ایم که مجال اندیشه در حال و آینده از ما سلب شده است؟
یکی از اهداف این فیلم ها آن است که با نمایش ناراستی ها، تذکر دهد که تکیه بی قید وشرط بر تاریخ مبنای درستی برای تفکر نیست.
و دیگر آن که نشان دهد قرار گرفتن تحت تأثیر نام افراد تا چه حد می تواند فریبنده باشد؛ پس:
گفته ها را بنگریم، نه گوینده را
بر این اساس می توانیم علم صحیح را کسب کنیم و خوب یا بد بودن گوینده نمی تواند در ما اثری داشته باشد.
«تأملی در بنیان تاریخ ایران» بر دو عامل تأمل و بنیان تکیه دارد. محرکی است تا ساده نگری و سطحی اندیشی را با تعقل و بنیان اندیشی جایگزین کنیم.
اکنون به سومین بخش از این تأمل می پردازیم.
کتاب «اسناد تصویری شهرهای ایرانی دوره قاجار» که تصویر روی جلد آن را مشاهده می کنید، موضوع این فیلم است.
آقای ناصر پورپیرار در یادداشت هایی به بررسی این کتاب پرداخته اند که شرح کامل آنها را می توانید در سایت زیر بیابید:
در این فیلم سعی می کنیم نگاهی اجمالی به این یادداشت ها داشته باشیم که حاوی نکات ارزشمندی برای جویندگان حقیقت است.
همان طور که می بینید این کتاب محصول همکاری دانشگاه شهید بهشتی و سازمان میراث فرهنگی است.
اجازه بدهید معرفی کتاب را از زبان مولفان آن بشنویم:
«در کتابی که در پیش رو دارید مجموعه ای از نقشه های شهر های ایرانی را خواهید دید که در نیم قرن اول حکومت قاجاریه توسط افسران نظامی روسیه تزاری به منظور ثبت و ضبط اطلاعات اجتماعی و فرهنگی برای بهره برداری های نظامی و سیاسی فراهم شده است و اغلب آن ها حاشیه نویسی مفصلی به زبان روسی دارد. مجموعه نقشه ها که اغلب شهر های مهم ایران را شامل می شود در زمان خود با دقت فوق العاده تهیه شده و گفته می شود نقشه های اصلی رنگین کار شده اند و از لحاظ فنی و هنری نیز شایسته تحسین اند. با این ترتیب هر یک از آنها سند منحصر به فردی از تاریخ معماری و شهرسازی ایرانی بشمار می آیند.» (هیئت مؤلفین، اسناد تصویری شهرهای ایرانی دوره قاجار، ص 7)
و چگونگی دستیابی مؤلفان به نقشه های کتاب:
«تهیه نقشه های این مجموعه با همیاری آقای پروفسور شامیل فتح اله یف (رئیس وقت انستیتوی معماری و آکادمی علوم باکو و رئیس آکادمی بین المللی معماری کشور های شرقی) امکان پذیر شده است. کما اینکه پیش از این اطلاعاتی از وجود این نقشه ها در دست نبود. ایشان میکرو فیلم نقشه ها را به منظور بررسی و مطالعه معماری و شهر سازی دوره قاجار جمع آوری کرده بودند و از همین جهت نتیجه تحقیقات خود از بررسی نقشه ها را برای چاپ و انتشار در ایران ارسال داشتند. لازم به اشاره است که میکرو فیلم نقشه ها و متن تحقیق یاد شده ارمغان سفرآقایان بهرام قدیری و دکتر فرهاد فخاری تهـرانی از شرکت در «سمینار بین المللی معمـاری کشور های شرقی» است. برنامه معرفی نقشه ها و ترکیب کتاب حاضر کار مشترک دانشگاه معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی و سازمان میراث فرهنگی کشور است که با حمایت اقای دکتر هادی ندیمی و آقای مهندس سراج الدین کازرونی و با نظر هیئت علمی نظم گرفته است.» (هیئت مؤلفیـن، اسناد تصویری شهرهای ایرانی دوره قاجار، ص 7)
قبل از ادامه مطلب لازم است که توضیحی در مورد این کتاب داده شود:
کتاب مذکور شامل نقشه ها و شرح آنهاست. متأسفانه اشکال کار مؤلفین ایرانی کتاب این است که شرحی که بر نقشه ها نوشته اند در اکثر موارد با نقشه ها مطابقت ندارد. در واقع مؤلفین به جای بررسی آنچه هست، به شرح آنچه به زعمشان باید پرداخته اند و کوشیده اند تمایلاتشان را بر واقعیت تحمیل کنند. تلاش ما این است که واقعیت نقشه ها و نکات موجود در آنها را بیان کنیم، نه آن چیزی که در تواریخ برای یک شهر گفته اند.
در ادامه، نقشه های شهرهای ایران (ابتدا نقشه شهر تهران (پایتخت) و سپس بقیه شهرها به ترتیب الفبا)
در دوره قاجار به همراه توضیحات کتاب نمایش داده می شود.
تاریخ ترسیم اولین نقشه 1820 م. / 1198 ه.ش. (نقشه لنکران) و آخرین آنها 1859 م. / 1237 ه.ش. (نقشه یزد و کرمان)است.
توجه داشته باشید که این کتاب دربرگیرنده نقشه تمام شهرهای ایران نیست؛ اما شهرهای مهم را به تصویر کشیده و همین مقدار برای دستیابی به حقایقی ارزشمند کفایت می کند.
توضیحات نقشه در کتاب:
«در زمان فتحعلی شاه، تهران در یک منطقه بیابانی استقرار یافته بود که در اطراف آن سکونتگاه های چندی وجود داشت... بر اساس این نقشه، شهر دارای شکل مستطیل و از غرب تا شرق 2407 متر، از شمال تا جنوب 1656 متر است. ارک در بخش شمال غربی شهر جای دارد. محدوده ارک از شمال تا جنوب 352 در 816 متر است. در گوشه جنوب شرقی ارک به سمت مسیر جنوبی، مرکز تجـاری و اجتماعی پایتـخت مستقر بوده است... باروی دفاعی شهر، با دروازه های آن مرتبط می شود و از طریق آن ها به سمت قصر قجر، استرآباد، خراسان، قم و قزوین حرکت می کنند که به ترتیب به شرح زیر نامیده می شوند: دروازه نگارستان، دروازه دولاب، دروازه شاه عبدالعظیم و دروازه قزوین. (هیئت مؤلفین، اسناد تصویری شهرهای ایرانی دوره قاجار، ص ۴۸)
تاریخچه این شهر در منابع موجود:
«جیمز موریه شمار کاروان سراها و حمام های شهر را هر کدام 150 باب بازگو کرده است. به گفته ی او دو میدان بزرگ، یکی داخل شهر و یکی در ارگ تهران وجود داشته است. مقصود از میدان بزرگ داخل شهر احتمالا سبزه میدان است». (دائره المعارف بزرگ اسلامی، جلد شانزدهم، ص 479)
«دلاواله در یکی از سفرهای شاه عباس از مازندران به اصفهان در 1028 ق/ 1619 م. همراه او بود. چون شاه در حوالی تهران توقف کرد، او از اردو جدا شد و به دیدار تهران رفت. شرحی که دلاواله در سفرنامه خود درباره تهران آورده، جالب و مهم است. به گفته او تهران شهری بزرگ، اما کم جمعیت و فاقد عمارت های زیبا و قابل توجه بوده است». (دائره المعارف بزرگ اسلامی، جلد شانزدهم، ص 472)
توضیحات نقشه در کتاب:
«بر اساس نقشه سال ۱۸۲۸ میلادی، شهر در محل مسطحی استقرار یافته است. رود بالیخلی چای در محدوده اطراف شهر جریان دارد و بناهای شهری در دو طرف رودخانه استقرار نیافته اند، بل آن ها در سواحل مقابل رودخانه قرار دارند. از این رو اردبیل تا حدودی وضعیت یک جزیره را دارد و از آن جا که محدوده ی شهر بزرگ نیست، سیمای خاصی به شهر بخشیده است... اردبیل بر اساس قواعد فنون جنگی آن زمان ساخته شده است. شکل آن به صورت چهار گوش و پیرامون آن 6/1 کیلو متر است». (هیئت مؤلفین، اسناد تصویری شهرهای ایرانی دوره قاجار، ص ۴۳)
تاریخچه این شهر در منابع موجود:
«اردبیل در زمان اشکانیان و در میان شهرهای آذربایجان جایگاه ویژه ای داشت. نوشته اند قهرمان آذربایجان به نام رهام که از پهلوانان و از نژاد کیان بوده، در این دوره از اردبیل برخاسته بود. به این ترتیب بنای شهر اردبیل را بسیار کهن تر از زمان ساسانی باید دانست... برخی مآخذ بنای اردبیل را به سایر پادشاهان نسبت داده اند. از جمله حمدالله مستوفی آن را به کیخسرو پسر سیاوش منسوب می داند... بلاذری درباره فتح آذربایجان و اردبیل اخبار گوناگون نقل می کند. از جمله این که حذیفة بن یمان با فرمان ولایت آذربایجان از سوی عمر خطاب از نهاوند به اردبیل آمد». (دائرة المعارف بزرگ اسلامی، جلد هفتم، ص ۴۷۷)
شامل 99 اسلاید powerpoint
دانلود پاورپوینت تأملی در بنیان تاریخ ایران