فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله تاریخچه آموزش ضمن خدمت جهان و ایران

اختصاصی از فی فوو دانلودمقاله تاریخچه آموزش ضمن خدمت جهان و ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

تاریخچه آموزش ضمن خدمت در جهان
آموزش ضمن خدمت سنتی و لزوم تجدید ساختار آموزشی کارکنان امری است که عموماً با انقلاب صنعتی پا گرفت و پس از آن توسعه یافت.
مرتبه اصلی توجه به آموزش نیروی انسانی از زمان موج پیشرفت های عظیم قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم شکل گرفت. اگرچه ریشه آن در دهه ها و قرون قبل یافت می شود.
بررسی سیر تحول سازمان ها در ممالک توسعه یافته نیز بر این ادعا صحه می گذارد که رمز موفقیت این سازمان ها، توجه ویژه به تحصیلات، بازآموزی و آموزش های تخصصی دومین کار بوده است.
بنابراین آموزش ضمن خدمت در قرن بیستم در بسیاری از ممالک توسعه یافته شکل گرفته در نیمه دوم نهادینه گردید.
آموزش ضمن خدمت کشور سوئد: کلیه دوره های آموزش ضمن خدمت برای تقویت دست یابی به اهداف ملی و توسعه فعالیتهای آموزش مدارس دشوار است. در اواخر قرن 19 به عنوان ابزاری جهت قانون مند کردن دروس و ساختار آموزشی طراحی کرده است.
از سال 1991 شهرداری ها به عنوان کارفرمایان معلمین کشور از اختیارات تام برخوردار گردیدن و طبق قوانین آموزشی کشور ملزم به تضمین برگذاری دوره های آموزش ضمن خدمت ویژه کادر آموزشی کشور می باشند.
دولت با اختصاص بودجه ای به آژانس ملی آموزش به هدایت این گونه فعالیت ها مبادرت می نماید.
شهرداری ها نیز از بودجه های خاصی جهت توسعه توانایی های کادر آموزشی برخوردار می باشد.
بین سالهای 1999 تا 2002 بالغ بر 70 هزار معلم (نیمی از کلیه معلمان دوره های مختلف آموزشی) به استفاده از کامپیوتر به عنوان ابزار حرفه ای آموزشی مبادرت نمود.
در کشور انگلستان آموزش ضمن خدمت بطور جدی در اواسط قرن بیستم مورد توجه قرار گرفت اما قبل از آن و در قرن نوزدهم تشکیلاتی تحت عنوان «معلمین سازمان یافته» بوجود آمد ـکریم زاده، 1372) در سال 1994 برای اولین بار آموزش ضمن خدمت کارکنان بطور سازمان یافته در این کشور مورد توجه قرار گرفت.
در کشور فرانسه، آموزش ضمن خدمت کارکنان در سال 1946 مورد توجه قرار گرفت در این سال مؤسسه ای تحت عنوان «مؤسسه امور اداری» تشکیل شد. هدف اساسی این مؤسسه، بهبود بخشیدن به خدمات دولتی و اصلاح کیفی آن بود.
در کشور ایالات متحده آمریکا، آموزش ضمن خدمت کارکنان از سال 1949 مورد توجه ویژه قرار گرفت. خصوصیات در نیمه دوم قرن بیستم از توسعه روزافزونی برخوردار گردید. و به این اعتبار در آموزش و پرورش در دهه ی 1960 بخش عظیمی از نیروی انسانی تحت پوشش آموزشهای ضمن خدمت قرار گرفتند. بهمین سان در بسیاری دیگر از کشورهای اروپایی و آسیایی، آموزش ضمن خدمت از دهة 1960 توسعه و گسترش یافت.
در چین آموزش ضمن تاریخ طولانی دارد. آموزشهای مالی ضمن خدمت در چین از سال 1979 که کمیسیون اقتصادی دولت، مرکز آموزش ملی پکن را تشکیل داد، شروع گردید. این آموزشها به منظور ارائه خدمات آموزشی به کارکنان مالی دولت انجام می گرفت.
کنفرانسهای فر ملی در مورد آموزش ضمن خدمت
1- تشکیل کنفرانس موقعیت معلمین در سال 1967 در فرانسه
2- آغاز به کار کمیتة آموزش معلمان در سال 1967 در فرانسه
3- اجلاس بین المللی آموزش معلمان در سال 1969 در آلمان
4- کنفرانس سیاست معلم در سال 1974 در فرانسه

مروری بر آموزشهای ضمن خدمت در ایران
«تاریخچه آموزش ضمن خدمت در ایران»
در کشور ایران نیز همانند بسیاری از ممالک آموزش ضمن خدمت بصورت استاد – شاگردی از گذشته وجود داشته است ولی آموزش ضمن خدمت نیروی انسانی به شیوه نوین و بصورت مؤسسه ای تا اواسط دهه 1310 مطرح نبوده است.
بر اساس اطلاعات موجود در سال 1314 در راه آهن مرکزی تحت عنوان هنرستان فنی راه آهن تاسیسات شد. سپس در سال 1318 آموزشگاهی در وزارت پست و تلگراف و تلفن آغاز به کار کرد. در سال 1327 برنامه های آموزشی کارکنان جزء طرحهای دولت قرار گرفت و دوره های آموزشی چندی به اجرا درآمد.
وزارتخانه های مختلف با توجه به نیازهای خود اقدام به اجرای دوره های آموزشی کارکنان در بخش دولت، قانون استخدام کشوری در سال 1345 وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی را مکلف نمود تا با رعایت مقررات مذکور، ادامه و اجرای برنامه های آموزشی و یا کارآموزی مستخدمین خود را به تصویب سازمان امور اداری و استخدامی برسانند. (ابطحی 1368)
هر وزارتخانه، مؤسسات دولت یا خصوصی بایستی نیروی مورد نیاز دستگاه و سازمان خود را تربیت و آموزش دهد. غالباً تحصیلات افرادی که متقاضی استخدام یم باشند کاملاً با نیازهای سازمان های استخدام کننده هماهنگی ندارد و هر سازمانی بایستی نیروی کار مورد نیاز خود را آماده نماید. سازمان های دولتی در کشور ما جزو عمده مؤسسات استخدام کننده می باشند و بایستی پیشرو آموزشهای ضمن خدمت باشند. بسیاری از علوم اداری و فنی، مدیریت و بازرگانی را می توان توسط برنامه های آموزشی مدون به کارکنان استخدام شده ارائه داد و از آنان یک نیروی انسانی قابل و با کفایتی به وجود آورد. با آموزش ضمن خدمت تمام سازمان ها می بایست نیروی مورد نیاز خود را برای مشاغل گوناگون و به نحو احسن تربیت نمایند (عادزاده 1973)
تاریخچه آموزش ضمن خدمت در وزارت آموزش و پرورش:
آغاز آموزشهای ضمن خدمت بصورت منظم و منسجم در وزارت آموزش و پرورش از سال 1364 می باشد در سال 1347 آموزش ضمن خدمت در این وزارتخانه بر عهده انستیتو مدیریت و برنامه ریزی آموزشی واگذار شد. هدف اصلی این مؤسسه تحت پوشش قرار دادن کادر اداری و وزارت آموزش و پرورش بود و به این ترتیب آموزشهای مدیریت برای مدیران و رؤسای ادارات و مدیران کل در اولویت قرار داشتند. عامل اصلی شکل گیری انستیتو مدیریت و برنامه ریزی آموزشی منطقه ای شدن آموزش و پرورش در دهه 1340 بود.
تشکیلات دفتر آموزش ضمن خدمت: 1 واحد پژوهش و انتشارات 2 واحد برنامه ریزی 3 واحد اجرای کار آموزشی 4 واحد ارزشیابی

مقدمه
روشن است که امروز رشد و شکوفایی حیات سازمانی و بالندگی فعالیتهای تشکیلاتی و جمعی پیوند مستقیمی با جذب و به کارگیری صحیح نیروی انسانی بویژه از طریق آموزش و پرورش دارد. به یقین امروز کسی نمی تواند ادعا کند که انتصاب افراد در سطوح های مختلف مدیریتی – سرپرستی – فنی – صرفاً بر پایه تجربه در رشته باشد. با پیشرفت علم و صنعت و تکنولوژی افراد در هر سطوح باید علاوه بر تحصیل در رشته م رد نظر در هر دوره‌ نیاز به آموزش ضمن خدمت دارند. با توجه به پیشرفت بشر در دست یابی به علوم مختلف افراد با بهره گیری از امکانات در محیط کاری باید در این زمینه آموزش های خاصی ببینند و همراه با علم روز دنیا در حرکت باشد.
شرط پیشرفت هر جامعه برخورداری از علم روز می باشد. بنابراین هر سازمان فواید آموزش ضمن خدمت را می توان برای افراد که در نهایت به سازمان برمی گردد و برای مدیریت منابع انسانی روابط انسانی، روابط بین گروهی و سیاست های سازمان در نظر گرفت. (شریعتمداری، مهدی 82)

تأثیر آموزش ضمن خدمت برای سازمان:
- به سودآوری منجر شود یا دست کم نگرشهای مثبت تری را در مورد سودآور پدید می آورد.
- دانش و مهارتهای شغلی را در تمام رده های سازمانی بهبود می بخشد.
- کاهش نیاز به نظارت نزدیک بر کارکنان
- کاهش سوانح کار
- روحیه کارکنان را بهبود می بخشد
- به افراد کمک می کند تا هدفهای سازمانی را بشناسد
- به ایجاد تصویر ذهنی بهتری از سازمان کمک می کند.
- صداقت و بی پردگی و اعتماد را تقویت می کند.
- رابطه میان فرادست و زیردست را بهبود می بخشد
- باعث ایجاد تفویض اختیار می گردد
- بالندگی سازمانی را گسترش می دهد
- از کارآموزان می آموزد (بازخورد می گیرد.)
- تهیه دستورالعملهای شغلی را میسر می کند.
- برای درک و اجرای سیاستهای سازمان اطلاعات فراهم می کند.
- برای نیازهای آتی در همة زمینه های سازمان اطلاعات فراهم می کند.
- موجب می شود سازمان به تصمیم گیری و مشکل گشایی اثربخش تیر دست یابد.
2- تأثیر آموزش ضمن خدمت برای افرادی که در نهایت به سازمان باز می گردند:
- به فرد کمک می کند تا تصمیمات بهتر بگیرد و مشکلات را به گونه ای اثربخش تر حل کند.
- از طریق آموزش و بالندگی، متغیرهای انگیزشی مقبول بودن، پیشرفت، رشد و مسئولیت در فرد ریشه می گیرند و به عمل درمی آیند.
- خودپروری و اعتماد به نفس را ترغیب و دستیابی به آن را ممکن می کند.
- برای بهسازی دانش رهبری، مهارتهای ایجاد ارتباط و تغییر نگرشها اطلاعات فراهم می کند.
- رضایت شغلی و مقبولیت شغلی را افزایش می دهد.
- نیازهای شخصی کارآموز و مربی را تأمین می کند.
- فرد را با ابعاد، پیچیدگی ها و ویژگیهای شغلی و سازمانی خویش آشنا می سازد.
3 تأثیر آموزش ضمن خدمت برای مدیریت منابع انسانی، روابط انسانی و روابط بین گروهی و سیاستهای سازمان:
– ارتباط بین گروهها و افراد را بهبود می بخشد.
– توجیه و آماده سازی کارکنان جدید و آنهایی را که از طریق انتقال به مشاغل جدید گماشته می شوند ساده می کند.
– اطلاعاتی را برای اجرای قوانین استخدامی و ایجاد فرصتهای استخدامی برابر فراهم می کند. و اطلاعاتی را در زمینه قوانین دولتی و سیاستهای اداری فراهم می کند.
– مهارت بین افراد را بهبود می بخشد.
– اجرای سیاستها و مقررات سازمانی را ساده می کند.
– روحیه گروهی را بهبود می بخشد.
– همبستگی گروهی را بوجود می آورد.
– جو مناسبی را برای یادگیری. رشد و هماهنگی به وجود می آورد.
– سازمان را به محل مناسبی برای کار و زندگی تبدیل می کند.
تعیین نیازهای آموزش کارکنان:
تعیین نیازهای آموزشی اولین گام برنامه ریزی آموزش کارکنان و در واقع نخستین عامل ایجاد و تضمین اثربخشی کارکرد آموزشی و بهسازی است که اگر بدرستی انجام شود مبنای عینی تری برای برنامه ریزی به عنوان نقشه اثر بخشی تبعاً سایر فعالیتها فراهم خواهد شد و احتمال تطابق آن با نیازهای سازمان، حوزه های شغلی و کارکنان و در نهایت اثربخشی آن افزایش خواهد بافت. آموزش گران است. فقط باید موقعی ارائه شود که اولاً پاسخی بر یک نیاز شناخته شده و ثانیاً بهترین راه حل برای مشکلات می باشد که از آن طریق قابل حل شد. فعالیتهای آموزشی که بدون توجه به این شرایط طراحی و اجرا شوند در واقع نوعی اتلاف منابع ارزشمند خواهند بود. (مهدی شریعتمداری 1382)
نیازسنجی با شناسایی نیازهای مهم، مبنایی برای تعیین اهداف و تبعاً بستر مناسبی برای سازماندهی سایر عناصر مهم حول محور نیازهای اولویت یافته فراهم می سازد. بنابراین کلیة تصمیمات در خصوص تدارک اهداف خاص، محتوای آموزش مناسب و استفاده مؤثر از سایر منابع محدود (انسانی – مالی و مادی) تابعی از مطالعات نیازسنجی است.
در واقع کیفیت این داده ها، اثربخشی دوره های آموزشی و نهایتاً کارکرد آموزشی را تعیین خواهد کرد. (ترجمه مشایخ بازرگان 1374)
نتیجه اینکه تعیین نیازهای آموزشی نقطه آغاز هر نوع فعالیت آموزشی می باشد با توجه به نقش و تأثیری که در اثربخشی و نیز فراهم آوردن مبنایی برای ارزیابی و تصمیم گیری در زمینه های مختلف آموزشی دارد می توان گفت: هیچ وظیفه ای مهمتر از تعیین نیازهای آموزشی در فرآیند آموزش و بهسازی وجود ندارد.
نیاز آموزشی به نیازهایی اطلاق می شود که از طریق آموزشی قابل رفع است. این گونه نیازها تنها در حوزه های دانشی، مهارتی و نگرشی مطرح می شود. رفع نیازهای آموزشی در این حوزه ها به ترتیبی که ذکر شده بطور صعودی مشکلتر و پیچیده تر می شوند. نیازهای آموزشی کارکنان به عنوان فاصله یا شکاف بین وضع مطلوب و موجود در زمینه عملکرد و سایر الزامات شغلی کارکنان می باشد.
نیاز احساس شده نشانگر درخواست آگاهانه فرد یا علاقه او به دانش یک موضوع خاص است. اصطلاح نیاز احساس شد. معمولاً به درخواست افراد اطلاق می شود که بر دو نوع است.
1 درخواست جهت تجدید اطلاعات. درخواست افراد برای یادگیری بیشتر در بارة موضوعاتی که برای آنان مهم بوده و یا به مرور زمان به فراموشی سپرده شده است.
2 درخواست جهت ایجاد قابلیت. درخواست افراد برای یادگیری فعالیتی که توانایی لازم را ندارد.
راه های تشخیص نیازهای آموزشی کارکنان: (مهدی شریعتمداری 1383)
نیازسنجی در آموزش کارکنان و تربیت نیروی انسانی با استفاده از روشها تکنیک ها و ابزار متنوع انجام می شود مواردی از عمده ترین آنها عبارتند از:
نظرخواهی از مدیران – سرپرستان و کارکنان:
با توزیع پرسشنامه یا مصاحبه مسائل و مشکلاتی که به نظر آنها از فقدان آموزشی حاصل می شود، شخص و نیازهای آموزشی معین می گردد. این گونه نیازسنجی علاوه بر کمک به طراحی و اجرای دوره های آموزشی مداوم و ضمن خدمت برای افراد می تواند در بازنگری آموزشها و بهبود آن نیز مفید واقع گردد.
مطالعه در پروژه هایی که سازمان برای آینده طراحی نموده است:
از قبیل گسترش فعالیتها، ارائه خدمات یا تولیدات جدید استفاده از فنآوری جدید، تجدید ساختار سازمان، استخدام نیروهای جدید، ازجمله مزایای این روش آن بوده است که برنامه های آموزشی و بهسازی سازمان، نیازهای آینده را علاوه بر نیازهای فعلی درنظر خواهد گرفت. تحقیق خواهد یافت و دیگر آنکه هزینه اندکی دارد.
تجزیه و تحلیل شغل:
تجزیه و تحلیل شغل فرایندی است که به وسیله آن ماهیت و ویژگیهای هر یک از مشاغل در سازمان مورد بررسی قرار گرفته، اطلاعات کافی در باره آن جمع آوری و گزارش می شود. به وسیله تجزیه تحلیل شغل معلوم می شود یک شغل شامل چه وظایفی است و برای احراز و انجام موفقیت آمیز آن چه مهارتها، دانش و توانایی لازم است.
مطالعه، بررسی و ارزیابی عملکرد در شغل و برگزاری آزمونها مختلف:
ارزیابی عملکرد کارکنان شاغل در سازمان بررسی می گردد تا معلوم شود آیا می توان با آموزش، مشکلاتی از قبیل کم کاری یا ضایعات زیاد را حل نمود یا خیر. در هنگام استفاده از این روش نخست معین می شود که آیا میان آنچه فرد باید انجام دهد و آنچه واقعاً انجام داده است، تفاوت را باید به وسیله آموزش از بین بردن یا از طریق دیگر آنرا حل کرد (مثلاً انتقال کارمند یا کارگر به واحدی دیگر با تعویض و تغییر ابزار و وسایل کار)

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  31  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله تاریخچه آموزش ضمن خدمت جهان و ایران

دانلود مقاله تاریخچه کنترل کیفیت QC

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله تاریخچه کنترل کیفیت QC دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مرغوبیت و کیفیت کالا و خدمات نشان دهنده درجه شکوفایی و میزان بلوغ صنعتی می باشد و بدون شکوفایی و افزایش بلوغ و فهم و دانش صنعتی در نیروی انسانی و تکنولوژی و .... انتظار افزایش کیفیت و مرغوبیت کاری بیهوده می باشد و نمی توان با متولی خواندن یک نفر یا یک گروه، کیفیت را افزایش داد.در واقع کیفیت معیاریست که نشان می دهد تا چه اندازه کالا یا خدمتی با نیازها، خواسته ها و انتظارات مصرف کننده سازگاری و تطابق دارد و کنترل کیفیت استفاده از تمام روشها و سیستمهایی است که اطمینان می دهد محصول ارایه شده برای فروش با تمام مشخصات لازم کیفیت که توسط شرکت برای هر محصول تعیین شده و همچنین با استانداردهای کیفیت لازم از نظر قوانین مربوط برای ساخت داخل و مقررات کشور مقصد در مواردی که کالا صادر می گردد تطبیق نماید. بطور کلی می توان اهداف کنترل کیفیت را حفظ استانداردهای تعیین شده، کشف و تصحیح انحرافات در پروسه عمل، یافتن و اصلاح محصولات خارج از استاندارد، ارزیابی کارایی واحدها و افراد قلمداد کرد.
هر آنچه که توسط انسان پدید می آید دستخوش تغییر و تکامل است. استانداردها نیز بر اساس تکامل علم و حیطه تخصصی مرتبط، از این تکامل بی نصیب نمی ماند. رعایت و حفظ کیفیت به 3000 سال قبل از میلاد بر می گردد. در آن زمان بابلی ها از استانداردهایی برای توزیع و اندازه گیری استفاده می کردند. تاریخ کنترل کیفیت بدون شک به قدمت خود صنعت است بطوریکه در دوران قرون وسطی کنترل کیفیت به وسیله استادانی که از مهارت بالایی برخوردار بودند انجام می شد.سیر تحولات کیفیت به چهار دوره بازرسی، کنترل کیفیت آماری،تضمین کیفیت ومدیریت کیفیت فراگیر تقسیم می شودکه شرح آن در ذیل آمده است.
1- دوره بازرسی (دهه 1940) : مساله کشف اشکال و خرابی و یا عدم انطباق با طراحی ها پس از وقوع مطرح بوده است و عموماً بصورت تفکیک محصول (خوب، بد، متوسط) توسط بازرسان آموزش دیده اجرا می شد.
بنابراین پس از کشف، هیچ اقدامی برای پیشگیری از خرابی مطرح نمی شد و تاکید عمده روی یکنواختی محصولات تولید شده بود. در چنین فعالیتهایی هزینه های کیفیت بسیار بالا بود و هیچگونه ارزش افزوده ای ایجاد نمی شد. در این دوره تمرکز روی محصول خروجی می باشد و به منابع خریداری شده و فرآیند تولید توجه نمی شود.
2- دوره کنترل کیفیت آماری(SQC) (دهه 1950): در این دوره مساله نه تنها کشف اشکال و خرابی و یا یافتن عدم انطباق با طراحی هاست بلکه موضوع ریشه یابی مشکلات و کنترل علل آن نیز مطرح می شود تا از این طریق نیاز به فعالیتهای بازرسی را کنترل و هزینه های کیفیت را کاهش دهد.در سال 1924 میلادی والتر شوارت برای کنترل متغیرهای محصول نمودار کنترل کیفیت را طراحی کرد. و در سال 1946 انجمن کنترل کیفیت در کشور آمریکا تشکیل شده تا از طریق انتشارات، کنفرانسها و همایش ها و نشست های علمی آموزشی که برای مدیران ترتیب می داد آنان را با فرهنگ کنترل کیفیت در سازمانهای خدماتی و صنعتی آشنا نماید.در سال 1950 ادوارد دمینگ سلسله سخنرانیهایی درباره روشهای آماری برای مهندسین ژاپنی ایراد نمود.
در سال 1951آرماند فیگن بوآم تحولی در نگرش به کیفیت بوجود آورد و کنترل کیفیت جامع فراگیر (TQC) را جایگزین کنترل کیفیت آماری نمود.
در طول جنگ جهانی دوم ارتش آمریکا به عنوان بزرگترین خریدار محصولات تولیدی کارخانه های صنعتی، مشخصات کیفی را تعیین می کرد و بر اساس استاندارد کنترل کیفیت آماری از طریق بازرسی و روش نمونه گیری،محصولات مورد نیاز خود را تحویل
می گرفت. بدینصورت روش کنترل کیفیت آماری را به بازرسی نهایی اضافه نمود.
3- دوره تضمین کیفیت) (QA) دهه 1980( : در این دوره مساله کشف و کنترل اشکالات و خرابی جای خود را به هماهنگی می دهد. کل زنجیره تولید با مشارکت کلیه گروه های تخصصی مدنظر قرار می گیرد. در این دوره با استفاده از برنامه ها و سیستمها به جای استفاده صرف از ابزارها و روشهای آماری، سعی در ایجاد کیفیت می شود. همچنین کیفیت بعنوان مساله ای سازمان یافته تلقی شده و ایجاد ارتباط بین واحدهای تخصصی و همسویی آنها در ارتباط با کیفیت حفظ و تداوم می یابد. در این دوره سعی می شود کیفیت کل فرآیند تولید اعم از محصولات خریداری شده (Input) ، فرآیند تولید (Process) و محصول تولید شده (Output) تضمین گردد و در این دوره است که مباحث اقدامات اصلاحی و پیشگیرانه در جهت کاهش هزینه های تولید و افزایش بهره وری مطرح می شود.
4- دوره مدیریت کیفیت فراگیر (TQM)( دهه 1990) : نهایتاً در این دوره مساله هماهنگی و ایجاد کیفیت به برخورد استراتژیک با کیفیت و مدیریت آن با توجه به بازار رقابت مطرح می شود. در این مرحله وظیفه تک تک افراد سازمان مدنظر است و سعی در نهادینه کردن اصول کیفیت در نگرش و باور افراد می باشد. در واقع بحث بهره وری و کیفیت برای هر فرد از سازمان و برای انجام هر فعالیت با هم گره خورده است.
+ نوشته شده در یکشنبه سی ام مهر 1385ساعت 21:8 توسط | نظر بدهید

 

Big Q, little Q:
Big Q, little Q:
A term used to contrast the difference between managing for quality in all business processes and products (big Q) and managing for quality in a limited capacity, traditionally in only factory products and processes (little q).
یک واژه بکاربرده شده برای سنجش تفاوتهای بین مدیریت برای کیفیت در تمام پروسه های ( فرآیندهای) تجاری و محصولات ( Big Q ) ودر مورد مدیریت برای کیفیت دریک حجم کم یا ظرفیت محدود بطور سنتی وفقط در پروسه ها و تولیدات کارخانه ای ( Little Q ) می باشد.
The goal of satisfying the customer can be furthered by employing the concept of horizontal integration which is the process of integrating all the vertical functions within an organization. Horizontal integration forms the basis for customer focus throughout the organization. It embodies the thinking that everyone has a customer. It introduces the concept of little q and Big Q, which are internal and external customers. The final or external customer, Big Q, cannot be served effectively until all of the little q's are taken care of. In other words, as the functional divisions within the organization are linked horizontally and each views the next as its customer, the final customer will be ultimately served.
هدف راضی کردن مشتری می تواند با بکار گرفتن مفهوم یکپارچگی افقی که فرآیند ترکیب ادغام تمام وظایف عمودی داخل یک سازمان است ; ادامه پیدا کند. یکپارچگی افقی پایه های مشتری مداری رابطور کلی در سراسر سازمان شکل می دهد.این مساله این فکر را مجسم می کند که هر کس یک مشتری دارد.این مفهوم کلی (Little Q) و (Big Q) را معرفی می کند با توجه به اینکه مشتریها داخلی و خارجی هستند برای مشتری نهایی یا خارجی (Big Q) نمی تواند موثر باشد تا زمانیکه تمام (Little Q) ها تحت مراقبت هستند. به عبارت دیگر از آنجا که وظیفه های بخشها بطور افقی در سازمان بهم متصلند و هر کدام بعدی را مانند مشتری خود نشان می دهد بطور کلی به مشتری نهایی نیز سرویس و خدمات داده خواهد شد.

 

Little Q and Big Q

 

موضوع Little Qمفاد
(نمای داخلی) Big Q مفاد
(نمای خارجی)
تولیدات کا لاهای تولیدی تمام محصولات – کالاها و خدمات چه برای فروش باشد چه نباشد
فرآیندها فرآیندهایی که بطور مستقیم با تولید کالاها مرتبط هستند تمام فرایندهای تولیدی – پشتیبانی – خرید وفروش و غیره
صنایع تولید کردن تمام صنایع تولیدی – خدماتی – دولتی وغیره چه برای سود دهی باشد چه نباشد

 

 

 

Process and Product Quality Assurance
Solutions:
Have two levels of QA (Big “Q” and little “q”)
Use an objective, full or part-time QA group for formal process assurance (regularly scheduled and at management request)
Use change coordinators to verify product readiness and procedures followed
Use peer reviews for product quality checks

 

Problems:
Small “project” size precludes full-time QA
Staffing is insufficient for product or process assurance
Product quality is often poor and process often not followed
Product is delayed to wait for QA resources for review

 

فرآیند وایجاد تضمین کیفیت
راه حل :
داشتن دوگروه یا مرحله ازQA , BigQ & LittleQ.
بکار بردن یک هدف تمام وقت یا نیمه وقت QA برای تضمین فرایند .
نظم در زمانبندی و در درخواست مدیریت.
بکاربردن تغییر در هماهنگ کننده ها برای تحقیق (تایید) آمادگی محصول و تولید کننده.
بکار بردن همتای تجدیدنظر برای تطبیق کیفیت محصول.

مشکلات :
پروژه های با اندازه کوچک مانع QA تمام وقت هستند.
تجهیزات برای تضمین محصول یا فرایند نارسا بوده و کافی نیز نمی باشند.
کیفیت تولید اغلب ضعیف است و اکثراً دنبال نمی شود.
محصول اغلب در انتظار تجدید نظر منابع QA به تاخیر می افتد.

رهبران نظریه کیفیت
مقدمه
مدیریت کیفیت یک دیدگاه فلسفی - مدیریتی است که هم اکنون با سرعت فزاینده جایگاه خود را در جوامع باز می کند و توجه به نیازها و ابتکارات مشتریان، راههای ارائه خدمات و ارتقای کیفیت را اصل کار خود قرار می دهد. همین توجه به کیفیت و تلاش برای بهبود دائمی نقش اساسی و مهم در توسعه کیفیت دارد. در سالهای اخیر نظامهای ارتقای مدیریت کیفیت به سرعت متحول شده اند. از حدود دو دهه گذشته فعالیتهای بازرسی ساده باروشهای کنترل کیفیت تکمیل با جایگزین گردیده اند تضمین کیفیت به وجود آمده و راه تکامل در پیش گرفته که هم اکنون ارتقای مستمر کیفیت با مدیریت جامع کیفیت (TQM) جای همه آنها را گرفته است.
ارائه الگوها و نظریه های مربوط به بهبود کیفیت فرآورده ها و خدمات، شعار امروز سازمانها شده است. پیروزی چشمگیر ژاپنی ها در چند دهه گذشته و ظرفیتهای تحول اساسی تولیدی و اقتصادی آنان، همراه با ارائه کیفیت ممتاز فرآورده ها و خدمات، انگیزه اساسی حرکت در سمت تحول روندهای مدیریت برای دستیابی به کیفیت برتر و روشهایی بوده است که مسائل پیچیده سازمانهای امروزی را پاسخگوست. از آنجایی که بحث مدیریت کیفیت با سیستم و سازمان ارتباط دارد و مدیریت بدون توجه به محیط و سیستم درون آن معنــی پیدا نمی کند به شرح سه واژه زیر می پردازیم:

 

سیستم: مجموعه ای از اجزاء که روابط متقابل و نقش هرکدام از اجزاء را درتامین هدفهای سازمانی موردمطالعه قرار می دهد. در بحث از مدیریت و کیفیت توجه کامل به سیستم و سازمان است.
مدیریت: از مدیریت تعاریفی مختلف شده است ازجمله هماهنگ کردن منابع انسانی و مادی برای نیل به هدف و یا فرایندی که به وسیله آن کوششهای فردی و گروهی به منظور نیل به هدف مشترک هماهنگ می شود و بالاخره مدیریت انجام دادن کارها توسط دیگران است و به عبارت دیگر مدیریت هم علم است و هم هنر. یک مدیر برای پیش بردن اهداف سازمان خود نیازمند برنامه ریزی، سازماندهی، ایجاد انگیزش در کارکنان و کنترل دریافت بازخورد از عملکرد سازمان به منظور تطابق فعالیتها با برنامه ریزی به عمل آمده و تحقق اهداف سازمانی است.

 

کیفیت: درعین حال که واژه رایج و آشنایی است ولی تفاسیر گوناگونی از آن می رود که لازم است در هر سازمانی تعریف توافق شده از کیفیت برای افراد روشن شود. دکتر ابوالفتح لامعی در کتاب مبانی مدیریت کیفیت، کیفیت را این چنین تعریف می کند کار درست را انجام دادن، به نیازها و انتظارات مشتریان پاسخ دادن.
مفهوم کیفیت ریشه در کار متخصصان صنعتی دارد. اهمیت کیفیت در سالهای 1940 و 1950 موردتوجه قرار گرفت. اول در بخش تولید و بعد بر روی بخشهای خدماتی کاربرد یافت. مبتکر واژه کنترل جامع کیفیت یعنی فایگنبام در سال 1951 کیفیت را این چنین تعریف می کند. کیفیت یعنی توانایی یک محصول در برآوردن هدف موردنظر که با حداقل هزینه ممکن تولید شده باشد، شاید پنج نفر از مشهورترین رهبران نظریه کیفیت که تاثیر اساسی در صنعت امروز جهان داشته اند، ادوارد دمینگ،
فیلیپ کرازبی، جوزف جوران، تاگوچی وایشی کاوا باشند. دمینگ تامین رضایت مشتری و کاستن تغییرات را در تعریف کیفیت گنجانده است و کرازبی کیفیت را مطابق یک محصول یا خدمت با الزامات (ویژگیها و استـــانداردهای) از پیش تعیین شده تعریف می کند.

 

زنجیره واکنشی بهبود کیفیت
اساسی ترین روندی که به ابداع و گسترش برنامه های کیفیت کمک کرده است دوایر کنترل کیفیت (QUALITY CONTROL CIRCLES) بود که به عنوان روش ساده ای برای بهبود کیفیت توسط ژاپنی ها برای زمانی دراز به کار گرفته شد و بتدریج کاربرد این شیوه گسترش یافت و به عنوان یک راه زندگی سازمانی در ژاپن جا باز کرده است.
در سالهای دهه 1980 براساس تجربه های به دست آمده و آموخته های موسسات آمریکایی از ژاپن، پارادایم نوینی که کمی بعد به نام مدیریت کیفیت جامع شهرت یافت شکل گرفت. دکتر ابوالفتح لامعی در سیر تحول رسیدن به(TQM) ، چهار مرحله تقریباً مشخص را درنظر گرفته است:
بازرسی: شامل سنجش، ارزیابی و مقایسه نتایج است؛
کنترل کیفیت:روشهای اجرایی و فعالیتهایی که به منظـــور دستیابی به الزامات کیفیت انجام می گیرند؛
تضمین کیفیت: همه فعالیتهای برنامه ریزی شده و منظم که در چارچوب نظام کیفیت به اجرا درآمده و اطمینان کافی به وجود می آورند که محصول یا خدمت حائز الزامات کیفی است
ارتقای مستمر کیفیت: یک رویکرد مدیریتی است بر محور کیفیت و مبتنی بر مشارکت همه کارکنان، با هدف دستیابی به موفقیت درازمدت ازطریق کسب رضایت مشتریها و تامین منافع همه اعضاء، سازمان و جامعه.
چهارمین و بالاترین سطح یعنی ارتقای مستمر کیفیت (TQM) دربرگیرنده و کاربرد اصول مدیریت کیفیت در هر سطحی و هر شاخه ای از سازمان است. یک رویکرد سازمان شمول است که هر فردی از اعضای سازمان در آن مشارکت دارد. یک جهت گیری کیفیتی - مدیریتی و فلسفی است که بر سه محور مطالعه فرایندها، ارتقای مستمر و کسب رضایت مشتریها تاکید دارد. به طور ساده مدیریت کیفیت جامع عبارت است از همکاری هر عضوی از سازمان برای تولید محصول یا ارائه خدمت که مطابق با نیازها و انتظارات مشتریها باشد
.
جایزه مالکولم بالدریج:
در سال 1987 آمریکا در مقابل جایزه دمینگ جایزه ای را به نام مالکوم بالدریج وزیر تجارت فقید این کشور در سالهای 1981 تا 1987 ایجاد و رئیس جمهور آمریکا آن را امضا کرد. این جایزه برای معرفی شرکتهایی که به بالاترین سطح کیفیت خود و اجرای(TQM) دست یافته اند، طراحی شده است و همه ساله به حداکثر شش شرکت تعلق می گیرد. پایه های مدیریت جامع کیفیت در اصل از دو دهه 1950 پی ریزی شده است اما از اوایل 1980 نقش موثر خود را به عنوان یک شیوه جدید ایفا کرده است. در شکل گیری و روند تکاملی مدیریت جامع کیفیت دانشمندان زیادی نقش داشته اند که به شرح روش چندتن از مهمترین آنها که پیش از دیگران در روند تکاملی موثر بوده اند می پردازیم.
دمینگ
پایه اولیه مدیریت کیفیت توسط دکتر دبلیوادوارد دمینگ که یک دانشمند آمریکایی استدرسالهای پس از جنگ جهانی دوم در ژاپن پی ریزی شد.
دمینگ کنترل کیفیت آماری فرایند (SPC) را به ژاپنی ها آموخت و همیشه این نظر را حفظ کرد، که مدیریت باید درکی از انحراف آماری داشته باشد او نظریه SPCرا طی جنگ جهانی دوم با موفقیت در ایالات متحده پیاده کرد وتوانست طراحان، مهندسان و بازرسانی را برای فعالیتهای جنگ آموزش بدهد، آموزش او به کاهش بسیار در ضایعات و دوباره کاری منجر شد و به بهبود بهره وری انجامید. دمینگ اصرار دارد که تغییر سیستم و فرایندها با مسئولیت مدیران است و آنها باید انحرافات درسیستم ها و فرایندها را با استفاده ازنمودارهای کنترل بشناسد و کنترل کنند. او آموزش می دهد که تمام سیستم ها، حاوی مقدار معین انحراف هستند یعنی عملکرد آنها حول مقدار متوسطی گاه بیشتر از حد متوسط و گاه کمتر از آن تغییر می کند ازجمله مثالهای گوناگونی عملکرد عبارتند از: - مدت زمانی که طول می کشد تا هیئت تحقیق به وسیله تلفن پاسخ گویند؛
- مدت زمان پرداخت صورتحساب؛
- تعداد خطا در پرداخت؛
- تعداد شکایات از مشتریان درون سازمانی درمورد دریافت اطلاعات غلط؛
- تعداد ساعات کار تلف شده در اثر تاخیر شروع گردهمایی؛
- مدت انتظار مشتری در صف؛
- درصد قطارهایی که به موقع وارد می شوند؛
- امتیازها در بازنگری عملکرد مدیران.
درواقع دو نوع گوناگون وجود دارد. آنها که حاصل علل هستند و آنها که در نتیجه علل خاص ایجاد می شوند. انحراف با علل عام نتیجه رویدادها یا حوادث غیرعادی است که به خارج از کارکردهای معمول این سیستم مربوط می شود. مدیریت امروز دکتر ادوارد دمینگ را به عنوان «پدر مدیریت کیفیت» درنظر می گیرد. اولین کلید ارتقای کیفیت فراگیری روشهای آماری کنترل فرایندهاست. دومین کلید دستیابی به ارتقای مستمر کیفیت این است که مدیریت و ارتقای کیفیت یک مسئولیت همگانی است و سوم اینکه هر کاری جزئی از یک سیستم است که می توان به روش مختلف سازماندهی کرد تا پاسخگوی نیازها و انتظارات مشتریها باشد.
شهــــرت دمینگ نتیجه نظریه های او و به خصوص ٍ«برنامه 14 نکته ای»، «چرخه دمینگ» و نظریه بیماریهای مرگبار» اوست. 14 نکته او فلسفه ای برای مدیریت ارائه می کند:
1- ایجاد ثبات، در هدف بهبود فرآورده و خدمت؛
2 - پذیرش فلسفه نوین؛
3 - خودداری ازمتکی بودن به بازرسیهای گسترده؛
4 - اجتناب از روشهای کسب و کار تنها برپایه عامل قیمت؛
5 - بهبود مداوم سیستم های تولید و خدمات؛
6 - نهادینه کردن آموزش
7 - نهادینه کردن رهبری
8 - برطرف کردن ترس در کارکنان؛
9 - فروپاشی سدهای میان وظایف ستادی؛
10 - زدودن شعارهای تهی و تعیین هدفهای تولیدی برای کارکنان؛
11 - زدودن سهمیه های کمکی؛
12 - زدودن سدهای موجود در راه احساس غرور و استادی کارکنان؛
13 - نهادینه کردن برنامه های منسجم تحصیلی و آموزش؛
14 - اقدام و عمل در به ثمر رساندن دگرگونی سازمان.
این چهارده نکته، اساس کار دمینگ برای تغییر صنایع آمریکا در همه جا، در شرکتهای بزرگ و کوچک فعال در زمینه ساخت صنعتی محصولات یا خدمات هستند.
«بیماریهای مرگبار» کیفیت به تعبیری که دمینگ از آنها دارد در مسیر تحول وجود دارد و این بیماریها عبارتند از: فقدان انسجام هدف در برنامه ریزی محصول یا خدمات؛ تاکید بر سود کوتاه مدت؛
سیستم رتبه بندی و بازنگریهای سالانه که به نتایج نهایی تاکید دارد. افراد به خاطر خوب کارکردن درسیستم پاداش می گیرند نه به خاطر بهبود آن؛
تحرک مدیریت به شکل «جهش شغلی»؛
تکیه صرف مدیریت به ارقام مشهود، درست به اندازه این ارقام مشهود اعداد ناشناخته یا حتی غیرقابل شناخت مثلاً تاثیر عدم رضایت مشتری درفروش آتی اهمیت دارد.
دمینگ برای تحقق ارتقای مستمر کیفیت روشی سیستماتیک برای حل مسئله و بهبود ارائه کرده است که به چرخه دمینگ معروف است. در بهبود سیستم عمل کردن به شیوه ای است آگاهانه و منطقی، در غیر این صورت به آنچه می رسیم که دراصطلاح تحریف سیستم نامیده مـــــی شود و تنها به بدتر شدن امور می انجامد، چرخه دمینگ به چرخه شورات نیز شهرت دارد که مبنای خوبی برای بهبود سیستم است.

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   36 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تاریخچه کنترل کیفیت QC

دانلود مقاله تاریخچه ورزش

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله تاریخچه ورزش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه
تعریف علم ورزش
علم ورزش علمی است که ، در ارتباط با بکارگیری نیروی عضلانی ورزشکار و انتقال آن توسط تاندونهای ماهیچه به اهرمهای بدن او حرکت و جنبش آنها را باعث شده و فعالیتهای ورزشی به سرانجام می رسد یا نیروهای واقعی ورزشکار که نیروی عضلاننی می باشند ، بر اجسام که می تواند وسایل ورزشی و غیره باشد اثر کرده و تحرکات اهرمها را بدنبال می آورد وموجب تکامل حرکت ورزشی خواهد شد . این دو تعریف بسیار شبیه می باشند و میی رساند چقدر قوانین فیزیک ورشته های مربوط آن در تکنیکهای ورزش موثرند .
همین طور زمانیکه سرعت و قدرت و نرمش و کم نیاوردن نفس در کشتی آزاد فرنگی با ضوابط و قوانین جدید اعمال گردید ، این دو ورزش از حالت خسته کننده و بی تحرک به ورزشی فعال و صاحب سبک و تکننیک و جذاب مبدل گردید یا زمانیکه مقررات شنا در برگشت تغییر کرد بطور وضوح بر روی رکوردها اثرات عمیق گذاشت. این مسیله در پرش ارتفاع با بکارگیری نیزه های فایبر گلاس و قابل انعطاف نیز معجزه کرد اما در این میان کوچ ها و مربیان با بروز چنین تغیرات غیر قابل پیش بینی روبرو و غافل گیر شدند ، ولی کلاسهای توجیهی ـ آموزشی و تیوریک ـ عملی این نقیصه را نیز جبران ررکد . علم بیو مکانیک مربیان و مدرسین ورزشی را در تجزیه وتحلیل علمی حرکات ورزشی یاری داده و آنها را در اجراء تکنیک ها و فنون علمی حرکات ورزشی یاری داده و آنها را در اجراء تکنیک ها و فنون علمی راهنمایی و تصمیم گیری را برایی آنان آسان تر می کند .
مثلا در وزنه برداری استفاده وسیع از قوانین بیو مکانیک و مکانیک در حرکات کلاسیک و آموزشی جنبه های فنی ـ تکنیکی این دو حرکت بعهده مربی است . این مربیان در سطح خیلی پیشرفته باید دانش بیو مکانیک وقوانین مربوط به آنها را جذب کرده و بکار گیرند . نقطه شروع جذب این دانش علمی بدون شک دانشکده های ورزش است . این دانشکده ها بجایی واحد های درسی غیر ضروری ، باید دروس فیزیک و بیو مکانیک وریاضیات مربوطه را جدی گرفته ، علاوه بر واحدهای تیوریک ، آزمایشگاههای آنها را که به شکل عملی چگونگی کاربرد قوانین فیزیک و بیو مکانیک در ورزش را نشان می دهند ، بر پا و تجهیز نمایند . آنچه ارزش علم بیو مکانیک را هر چه وسیع تر نمایان می کند ، بهبود بخشیدن بر تکنیکها و رکورهای ورزشی است و سرانجام شکوفایی استعدادهای نهفته نوآموزان ورزشکار است که از وظایف مربی بحساب می آید .
تاریخچه ورزش
برای پی بردن به اهمیت ورزش و لاینفک بودن آن از زندگی انسان ها در طول تاریخ، خوب است بحثی پیرامون تاریخچه ورزش داشته باشیم.
اصل ورزش را از یونان دانسته اند که به منظور چابکی بدن وایجاد قوّت انجام می یافت و پاروزنی، بوکس، کشتی، شنا، شمشیرزنی، تیراندازی، اسکی و ورزش هایی چون بیس بال، سافت بال و بسکتبال و انواع فوتبال و چوگان بازی، والیبال، گلف، انواع تنیس، شنا، پرتاب وزنه و ... جزو ورزش محسوب می شوند.
اولین ملتی که ژیمناستیک را بنیان و آن را نام نهاده اند، یونانیان قدیم می باشند، که ابتدا اصول ورزش در یونان خیلی خشن وناصحیح بود و اولین نتیجه از ورزش را بزرگ نمودن عضلات بدن می دانستند. بعدها ورزش در یونان به شکل ریسمان بازی [جان بازی] در آمد و برای آن اهمیت زیادی قایل بودید و عمل کنندگان آن را آکروبات می نامیدند و این نوع حرکات را آکروباتیک می گفتند. به محل هایی که در آن جا ورزش می نمودند، ژیمنازیوم گفته می شد، که مهم ترین آن ها یکی لیسه و دیگری آکادمی نام داشت و چون مردم در آن محل ها لخت ورزش می کردند، کلمه ژیمناز از کلمه گیمنوس که به معنای لختی است گرفته و به آن محل ها نام نهادند و بعداً به عموم ورزش های بدنی نیز ژیمناستیک نام گذاشته شد.
مورخ مشهور، ویل دورانت می نویسد: آن [مدینه فاضله بچه ها] فنون خانه داری را به دختران و فنون شکار و جنگ را به پسران می آموختند و به پسران آموزش می دادند که چگونه شکار کنند و ماهی بگیرند و شنا کنند و همچنین شخم زدن کشت زارها، دام گستری، دام پروری و نشانه روی با تیر و نیزه را می آموختند، تا در جمع مخاطرات زندگی توان محافظت و حراست از خویش را دارا باشند.
اما اگر بیش تر در مساله دقت کنیم، در خواهیم یافت تعلیم و تربیت در حقیقت با پیدایش و سکنا گزیدن بشر در روی زمین آغاز شده است. خاک و سنگ و کوه و تپه و دریا و جنگل و جویبار و دیگر مظاهر طبیعت و نیز خود زندگی و نیازهای آن. نخستین کتاب های درسی نوع بشر بوده اند.
از قدیم ترین روزگاران و حتی پیش از پیدایش خط، نیاز به تامین خوراک و پوشاک از راه شکار حیوانات و احتیاج به کسب توانایی برای مقابله با خطرهای طبیعی و دشمنان گوناگون، جوامع کهن بشری را واداشته بود که به امر تربیت بدنی، به عنوان یکی از مهم ترین امور زندگی توجه نمایند و این حقیقت را دریابند که قدرت، استقامت، مهارت و سرعت را که در زندگی انسان ها از اهمیتی برخوردار است، می توان با بهره گیری از تمرین ها و فعالیت های جسمانی تا حد قابل ملاحظه ای تقویت کرد.
وقتی دولت ها و حکومت ها تشکیل و تاسیس شدند، رهبران آن ها متوجه شدند که برای حفظ یا گسترش مرزهای خود، نیازمند بازوان توانایی هستند که در جنگ ها بتوانند پیروزی را برای آن ها به ارمغان آورند؛ ویل دورانت در این باره می نویسد:
از ضروریات دولت ها و تاکید بر روی حفظ نیروی جسمانی، پیروزمندی در جنگ هایی بوده است که متکی بر قدرت بدنی و نیرومندی جسمانی بوده است، و نیرومندی و مهارت بدنی، حاصل نخواهد شد، مگر در ورزش هایی که [در بازی های المپیک] مقرر گردیده است.
در توجه انسان به تربیت جسم و توانمندی، عوامل زیر نقش اساس داشته است:
1- انسان اولیه در جناح مبارزه با طبیعت، که از بدو تولد تا سپری شدن عمر او را تهدید می کرده، ضرورت نیرومندی را دریافته است.
2- از طرفی بر اثر قهر طبیعت، ناچار به مهاجرت برای یافتن معاش بوده و در این مهاجرت در برخورد با دیگر اقوام، برای حفظ بقای خویش و بقای اجتماعی.
3- و از جناح نیازهای فیزیولوژیک که برای ارضای نیازهای طبیعی خویش و خانواده، به ویژه نظام معیشتی جدیدی که در اثر مهاجرت برای او ایجاد می گردید.
اما در خصوص تاریخچه ورزش در ایران باید گفت: در میان کشورهای مشرق زمین، بی گمان ایران تنها کشوری بود که در نظام تعلیم و تربیت خود بیش تری الویت را به ورزش و تربیت بدنی داده بود، چه در حالی که چینیان به امر ورزش و تربیت بدنی توجه چندانی نداشتند و هندوان نیز پرورش تن و فعالیت های بدنی را گاه مذموم هم می دانستند، ایرانیان به اهمیت و ارزش توانایی و سلامتی بدن به عنوان وسیله بسیار مهمی برای فراهم آوردن ارتشی سلحشور و پیروزمند، پی برده بودند.
هرودوت، مورخ مشهور یونانی می نویسد:
ایرانیان از پنج سالگی تا بیست سالگی سه چیز را می آموختند:
1- سواری؛ 2- تیر و کمان؛ 3- راستگویی. جوانان تمرینات روزانه را از طلوع آفتاب با دویدن و پرتاب سنگ و پرتاب نیزه آغاز می کردند، و از جمله تمرینات معمولشان، ساختن با جیره اندک و تحمل گرمای بسیار و پیاده روی های طولانی و عبور از رودخانه، بدون تر شدن سلاح ها و خواب در هوای آزاد بود. سواری و شکار نیز دو فعالیت معمول و رایج بود و جستن بر روی اسب و فرو پریدن از روی آن در حال دویدن و به طور کلی سرعت و چالاکی، از ویژگی های سوارکاران سوار نظام ایران بود.
به خصوص در باره دوران پارت ها یا اشکانیان و پیدایش کلمه پهلوان باید گفت: شرح فتوحات این قوم آریایی و حکومت پانصد ساله آن ها پر از دلاوری ها و کوشش های این مردم است. کلمه پهلوان و پهلوانی، ریشه پارتی است که هر فرد زورمند را منتسب به پارت یا پرتو و پهلو دانسته اند. اینان مردمی جنگجو و شکارچی بودند.
هنستین، مورخ یونانی می نویسد:
"پارت ها جنگ و شکار را دوست داشتند. این قوم از دوران طفولیت تا به هنگام کهولت همیشه با ورزش و تمرینات سخت جنگی و شکار بار آمده بودند."
تبیان
آمادگی جسمانی چیست و به چه فاکتورهایی نیازمند است؟
آمادگی جسمانی یعنی داشتن قلب، عروق خونی، ریه و عضلات سالمی که فرد بتواند به بهترین نحو، کارها و وظایف محوله اش را انجام داده و با شور و نشاط در فعالیتهای ورزشی و تفریحات سالم شرکت کند. باید توجه داشت این تعریف شامل عامه مردم می شود. اما زمانی که صحبت از بخش ورزشی و ورزشکار در میان باشد،عواملی چون تغذیه مناسب و کافی، نوع کار، میزان استراحت، نداشتن اضطراب و فشارهای عصبی بسیار با اهمیت بوده و نمی توان نقش آنها را در برنامه یک ورزشکار نادیده انگاشت.
حال به بیان فاکتورهای آمادگی جسمانی که شامل 4 فاکتور بوده، می پردازیم و هر چه این فاکتورها در ورزشکاران بالاتر باشد، در بازدهی مهارت های ورزشی آنها تاثیر بسزایی دارد. مهم ترین این فاکتورها، استقامت قلبی و ریوی و یا به عبارت دیگرهمان نام آشنای "توان هوازی" است. یعنی جذب اکسیژن به مقدار کافی جهت فعالیت های طولانی، داشتن قلب قوی جهت رساندن خون کافی در هنگام فعالیت های سنگین و طولانی مدت مثل دوهای بلند (ماراتن) قایقرانی در مسافت های زیاد.
اما دومین فاکتور، انعطاف پذیری است، این فاکتور اجازه می دهد تا عضلات در وسیع ترین دامنه حرکتیشان حول مفصل به حرکت درآیند، این فاکتور تقریباً در تمامی ورزش ها مورد نیاز بوده و قابلیت تحرک پذیری را بالا می برد. مانند حرکات ورزش ژیمناسیک و باله.
فاکتورهای سوم و چهارم به ترتیب عبارتند از قدرت عضلانی که به معنای به کار بستن نیرو وانرژی حاصله از عضلات در حین اجرای فعالیت ها است(حدود45/0از وزن بدن هر فرد را عضلات تشکیل می دهند). در ورزش های قدرتی مانند وزنه برداری و پاورلیفت بیشتر مورد استفاده بوده و تقویت می شود. استقامت عضلانی که به معنی به کارگیری یک عضله یا گروهی از عضلات برای انجام یک سری انقباضات مداوم در مدتی نسبتاً طولانی با کمترین احساس خستگی است و عمل کششی بارفیکس بهترین مثال برای این مورد است .

 

ورزش راز سلامتی
بدون شک می توان گفت اگر ورزش در زندگی ما نقش و اهمیت خودش را پیدا کند و برای آن برنامه داشته باشیم، این عارضه‌های ناخوشایند شاید از بین بروند یا کم رنگ تر شوند. زیرا شخص ورزشکار معمولاً سیگاری نمی‌باشد، به تغذیه سالم اهمیت می دهد، از اعصاب آرام تری برخوردار است، انرژی خود را درست مصرف می کند و کمتر اهل خشونت و عصبانیت است. افزون بر این اثرات مثبت ورزش بیش از این است زیرا ورزش باعث زیاد شدن توده عضلانی بدن و مصرف بیشتر انرژی نیز می شود. تمرینات مرتب و منظم ورزشی باعث کم شدن چربی می‌شود و نمی گذارد چاق و بیمار شوید. انرژی مصرفی روزانه با ورزش و زیادشدن توده عضلانی افزایش می یابد. ورزش پیر شدن و سالمندی را به تاخیر می اندازد و باعث حفظ تناسب اندام و زیبایی بدن افراد می شود، از پوکی استخوان جلوگیری می کند و سبب تقویت سیستم اسکلتی بدن می‌گردد. در ضمن ورزش به مصرف مستقیم اسیدهای چرب می‌انجامد، روش مطمئن و مناسب درمان چاقی و پیشگیری از برگشت آن است، زیرا عضلاتی که تحت تأثیر فعالیت ورزشی‌اند بدون نیاز به انسولین انرژی خود را علاوه بر گلوکز (نوعی قند مورد مصرف بافت ها و سلول های بدن) از اسیدهای چرب تامین می کنند. ورزش حتی برای بیمارانی که به مرض قند (دیابت) مبتلا می‌باشند مفید است. ورزش خطر ابتلا به بیماریهای قلبی، عروقی و سکته های مغزی را کاهش می دهد. ورزش باعث زیاد شدن مقدار گردش خون موثر در بدن می شود و از لخته شدن خون درسیاهرگ عمقی پا جلوگیری می‌کند و دستگاه قلبی عروقی و دستگاه تنفس و ایمنی بدن را تقویت می‌نماید. همچنین اثرات مثبت ورزش بر دستگاه گوارش را نباید نادیده گرفت. افزون بر این ورزش از افسردگی پیشگیری می‌کند، روحیه فرد را بالا می‌برد و در زندگی خانوادگی و اجتماعی و در شغل افراد تاثیرات سازنده‌ای‌ دارد. تجربه نشان داده است یک‌ شخص سالم و تندرست معمولاً از موقعیت و پیشرفت شغلی بهتری نسبت به افراد چاق و کند برخوردار است. در غایت ورزش از مبتلاشدن به آلودگی های اجتماعی، مثل سیگار کشیدن، مواد مخدر و ... جلوگیری می‌کند، ذهن را تقویت می نماید و با اندیشه‌ای قوی می توان بر مشکلات و معضلات خانوادگی و اجتماعی بهتر فائق آمد.
تاثیر ورزش بر آرامش
اثرورزش،برآرامش روان،برهرفردى آشکارو واضح است.ازگذشته‏هاى دور،این گفته دربین مردم رایج بود:«عقل سالم دربدن سالم است».امّا به راستى اثرات ورزش برجان وتن آدمى چیست وتا چه میزان،مقاومت فردرا درمقابله بإ؛سس هیجانات و فشارهاى روحى بالامى‏برد؟
براساس تحقیقات انجام شده برروى افراد مختلف،ورزشکاران عموماً ازتوان بالاترى نسبت به دیگرمردم برخوردارند.این افراد روحیه شاد وسرخوشى دارند.معمولاًدرمقابله با مشکلات به آسانى،آرامش و ثبات روحى خود را ازدست نمى‏دهند ومهم‏تراین که این افراد،تکیه‏گاه مناسبى براى خانواده ونزدیکان ودوستان خود محسوب مى‏شوند.
رسول گرامى اسلام مى‏فرماید:«سه ورزش را به فرزندان خود آموزش دهید: شنا، اسب‏سوارى و تیراندازى».
دین اسلام به ورزش،به عنوان یکى ازملزومات زندگى روزمره نگریسته ومسلمانان را به انجام آن فرامى‏خواند.پیامبر(ص) وعلى(ع)،هرگزکارخود را به دیگرى واگذارنمى‏کردند و در جنگ‏ها و سفرها، پابه‏پاى دیگران کار مى‏کردند.پس ورزش برهرایرانى ازدوسمت وسو تأکیدشده:یکى،ازسوى تعالیم دین آسمانى اسلام ودیگرى به عنوان یک هدیه ویادگارازاجداد و نیاکان.

 

ورزش از تصلب شراین جلوگیری می کند
ورزش کردن میزان کلسترول مضر خون (LDL) را کاهش و از تصلب شراین جلوگیری می کند.دکتر حسینی، متخصص قلب و عروق به باشگاه خبرنگاران گفت: ورزش میزان کلسترول خون را کاهش نمی‌دهد اما باعث تبدیل کلسترول مضر خون (LDL) به کلسترول مفید (HDL) می‌شود و HDL مانع گرفتگی رگهای قلب می‌شود.
وی افزود: ورزش منظم روزانه باعث کاهش میزان تری گلیسیرید خون و کاهش میزان قند خون ناشتا هم می‌شود که این مورد به ویژه در ارتباط با بیماران مبتلا به دیابت از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا با انجام منظم ورزش روزانه، قند خون پایین آمده و نیاز بیماران دیابتی به تزریق انسولین کاهش می‌یابد.وی با بیان اینکه ورزش کردن باعث پایین آمدن کاتکول آمین خون در حال استراحت هم می‌شود، ادامه داد: کاتکول آمین ها مسئول افزایش ضربان قلب و ایجاد هیجان هستند و با پایین آمدن این مواد در ورزشکاران این افراد در حالت استراحت از آرامش بیشتری برخور دارند.این متخصص قلب تصریح کرد: ورزش کردن باعث از بین رفتن لخته خون در عروق بدن می‌شود و با توجه به اینکه لخته می‌تواند به عوارضی مانند سکته قلبی منجر شود، بنابراین ورزشکاران کمتر در معرض خطر سکته‌های قلبی قرار دارند.
نقش ورزش در سلامت جسم
در این مطلب درباره ی چگونگی اثر ورزش در پیشگیری از بیماری ها، عقب انداختن فرآیند پیر شدن و حفظ سلامتی دستگاه های مختلف بدن از جمله سیستم قلب و عروق، تنفس، گوارش، اسکلتی و ایمنی بدن برای شما صحبت می کنیم.
1- تقویت سیستم اسکلتی و پیش‌گیری از ابتلا به بیماری پوکی استخوان
مشخص شده است که تقویت سیستم اسکلتی بدن و متراکم بودن آن ارتباط مستقیمی با میزان فعالیت بدنی و فشارهای مکانیکی دارد.
به طور مثال در فضانوردانی که به مدت طولانی در فضا به سر می‌برند،به دلیل بی‌وزنی و یا در بیماران مزمن که به مدت طولانی بستری شده یا پایشان گچ گرفته شده و تحرکی ندارند، تراکم استخوانی به‌ شدت کاهش یافته و بسیار مستعد شکستگی می‌شود.
این همان پدیده ای است که به آن « پوکی استخوان» می گویند و در افراد سالمند به طور شایع دیده می‌شود. پوکی استخوان منجر به دردهای متوسط تا شدید و مزمن اسکلتی می‌شود و زندگی عادی فرد را تحت تأثیر قرار می‌‌دهد.
2 - به تأخیر انداختن پدیده‌ی سالمندی یا پیر شدن
با افزایش سن، مصرف انرژی پایه کاهش می‌یابد. به ازای هر 10 سال افزایش سن در بزرگسالی، میزان مصرف انرژی پایه حدود 2 تا 3 درصد کاهش می‌یابد، که گفته می‌شود به دلیل از دست دادن توده‌ی عضلانی بدن و افزایش بافت چربی است.
این تغییرات در ترکیب بدن را می‌توان با ورزش کاهش داد. ورزش سبب حفظ توده‌ی عضلانی بدن و افزایش مصرف انرژی پایه می‌گردد. هم‌چنین از یبوست و بیماری‌های قلبی- عروقی جلوگیری می کند که بعداً به آن اشاره خواهد شد و بدین ترتیب پدیده‌ی سالمندی را به تأخیر می‌اندازد.
3 - مصرف بی‌واسطه و مستقیم اسیدهای چرب
می‌دانیم که اکثر بافت‌های بدن از گلوکز (قند خون) به عنوان سوخت اصلی خود استفاده می‌کنند.
یکی از وظایف دستگاه گوارش و کبد این است که مواد غذایی دریافت شده را هضم و جذب کرده و در نهایت، قسمتی از آن را به شکل گلوکز برای مصرف بافت‌ها و سلول‌های بدن وارد خون کند.
برای ورود گلوکز به درون سلول و مصرف آن، وجود هورمون انسولین ضروری است. انسولین هورمونی است که از افزایش قند خون جلوگیری می‌کند. این هورمون از آب شدن چربی بدن و آزاد شدن اسیدهای چرب از بافت چربی جلوگیری می کند. حتی در صورت مصرف زیاد غذا، به ذخیره شدن انرژی به صورت چربی نیز کمک می‌کند.
اما عضلات در حال فعالیت از این امر مستثنی هستند و می‌توانند بدون نیاز به انسولین، انرژی خود را علاوه بر گلوکز از اسیدهای چرب نیز تأمین کنند. این امر باعث می‌شود سطح انسولین خون کاهش یابد و باعث ذوب شدن توده‌ی چربی و آزاد شدن اسید‌های چرب از آن می شود که به نوبه‌ی خود توسط عضلات به مصرف خواهند رسید.

 

4 - تأثیر مثبت در بیماران دیابتی و کاهش مقاومت به انسولین
در بیماران دیابتی نوع دو، انسولین وجود دارد اما قادر به عمل نیست که اصطلاحاً به آن «مقاومت به انسولین» گفته می‌شود.
مشخص شده است که بافت چربی، گیرنده‌ی عمده‌ای برای انسولین ندارد و به طور بارزی باعث مقاومت به اثرات انسولین و در نتیجه بالا رفتن قند خون و عوارض ناشی از آن می‌شود.
ورزش با کاهش بافت چربی و افزایش میزان سوخت و ساز بدن، مقاومت به انسولین را کاهش داده و باعث بهبود عملکرد گیرنده‌های انسولین شده و سطح گلوکز خون را کاهش می‌‌دهد.
حتی در بیماران دیابتی نوع یک که در بدن آن‌ها انسولین وجود ندارد یا به میزان کافی ترشح نمی‌شود، ورزش با افزایش میزان متابولیسم و مصرف انرژی، سطح گلوکز یا قند خون را کاهش می دهد و بدین ترتیب نیاز به انسولین تزریقی یا رعایت رژیم‌های بسیار سخت و محدود از قند و انرژی را در این افراد کمتر می کند.

 

5 - کاهش خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی- عروقی و سکته‌های مغزی
ورزش باعث کاهش اسیدهای چرب آزاد خون و افزایش کلسترول خوب یا HDL می‌شود. بدین طریق پدیده‌ی آترواسکلروز یا تنگ شدن عروق بدن از جمله عروق قلبی و مغزی به تأخیر می‌افتد و هیچ‌گاه به حد بحرانی و انسداد (که در این صورت شاهد سکته‌های مغزی یا قلبی خواهیم بود) نمی‌رسد.
هم‌چنین باعث کاهش مقدار تری‌ گلیسیرید و کلسترول بد یا LDL خون می‌شود که همگی آن‌ها در آترواسکلروز یا تنگ شدن عروق نقش دارند.
6- افزایش حجم گردش خون موثر بدن و جلوگیری از ترومبوز (لخته شدن خون) در سیاهرگ عمقی پا
فعالیت بدنی و تحریک زیاد باعث افزایش حجم گردش خون موثر و جلوگیری از رکود خون در سیاهرگ عمقی پا می‌گردد و جریان خون را در کل عروق بدن افزایش می‌دهد، از جمله بازگشت خون را زیاد می‌کند. بدین طریق احتمال ترومبوز یا لخته شدن خون در سیاهرگ عمقی پا، که خود می‌تواند منشاء لخته‌های آزاد خون(آمبولی) و گیر افتادن در رگ‌های دیگر بدن از جمله عروق مغز و قلب باشد، کاهش می‌یابد.
7- تقویت سیستم قلبی- عروقی، دستگاه تنفسی و سیستم ایمنی
با افزایش فعالیت بدنی، نیاز بافت‌ها و سلول‌های بدن به اکسیژن و مواد مغذی افزایش می‌یابد. برای تأمین این نیاز و نیز برای دفع مواد زاید تولید شده ی بیشتر توسط سلول‌ها، جریان خون و فعالیت قلب و تهویه‌ی ریوی زیادتر می‌شود. هم‌چنین عضله‌ی قلب با قدرت و سرعت بیشتری خون را پُمپ می‌کند و فعالیت دستگاه تنفس نیز با افزایش عمق و سرعت تنفس، افزایش می‌یابد.
در صورت داشتن برنامه‌ی ورزشی مرتب در زندگی روزانه‌، به تدریج عضله‌ی قلب و دستگاه تنفس در اثر تمرین قوی‌تر شده و سلامتی فرد را تضمین می‌کند.
هم‌چنین با فعالیت بدنی، تعداد گلبول‌های قرمز و سفید خون و به‌طور کلی حجم خون و عناصر خونی دخیل در سیستم ایمنی بدن، افزایش می‌یابد و به عملکرد بهتر سیستم ایمنی بدن کمک می‌کند.
8- اثرات مثبت بر سیستم گوارشی
شناخته شده‌ترین اثرات ورزش در سیستم گوارشی بدن، افزایش حرکات روده و جلوگیری از یبوست مزمن است. به همین خاطر بیماران جراحی شده را در اولین فرصت پس از جراحی، به راه رفتن تشویق می‌کنند تا حرکات گوارشی سریع‌تر باز گردد و از یبوست جلوگیری شود. هم‌چنین بیمار قادر به تحمل تغذیه‌ی خوراکی باشد.
از عوارض نامطلوب یبوست می‌توان به چاقی و بیماری‌های روده‌ی بزرگ از قبیل دیورتیکولوز، بواسیر و حتی سرطان‌ روده‌ی بزرگ اشاره کرد که به سادگی با ورزش قابل پیش‌گیری هستند.
کاهش خطر سرطان با ورزش
فعالیت فیزیکی، خطر تمام عوامل مرگ‌آور را کاهش می‌دهد. از جمله‌ی این عوامل می‌توان به بیماری‌های قلبی- عروق، پرفشاری‌خون ، برخی سرطان‌‌ها، پوکی استخوان، بیماری‌های اسکلتی و دیابت نوع2 اشاره کرد. فعالیت بدنی مناسب، سوخت و ساز گلوکز را بهبود می‌بخشد،چربی بدن را کم می‌کند و فشارخون را پایین می‌آورد.
فعالیت فیزیکی با تاثیر بر پروستاگلاندین‌ها (برخی از ترکیبات ترشحی بدن)، کاهش زمان توقف مواد سمی در روده‌ها و بالا بردن سطح آنتی اکسیدان‌ها (موادی که از سوختن نامناسب چربی‌‌ها در سطح سلول‌های بدن که منجر به سرطانی و پیر شدن سلول‌ها می‌شود، جلوگیری می‌‌کنند)، از خطر سرطان روده‌ی بزرگ می‌‌کاهد. ضمناً فعالیت بدنی ما، احتمال ابتلا به سرطان‌های مختلف از جمله سرطان سینه (که در اثر سوخت و ساز هورمونی در زنان ایجاد می‌‌شود و فعالیت بدنی مناسب، 40- 30درصد احتمال ابتلا به آن را کاهش می‌دهد)، رحم، ریه، پروستات، و روده‌‌ی بزرگ را کاهش می‌‌دهد. هم‌چنین موجب کاهش احتمال عفونت ریه و سنگ‌های کلیوی می‌‌شود؛ سلامت اسکلتی- عضلانی را ارتقا می‌‌بخشد؛ و نشانه‌های افسردگی را نیز کم می‌کند.
البته شروع ناگهانی و فعالیت شدید برای افرادی که تعلیم کافی ندیده‌اند یا به آرامی فعالیت خود را افزایش نداده‌اند نیز ممکن است موجب عوارضی از جمله جراحات، کم‌آبی بدن یا سکته‌ی قلبی شود.
دست اندرکاران بهداشت و سلامت در سطح جهان، توصیه می‌کنند که یک فعالیت فیزیکی متوسط در حد60- 30 دقیقه در روز وجود داشته باشد. برآورد شده که 17درصد از بزرگسالان در جهان (بین 24- 11 درصد در کشورهای مختلف) فعالیت بدنی ندارند. حدود 41درصد مردم جهان نیز گرچه از نظر فیزیکی تا حدودی فعال‌‌اند ولی فعالیت آن‌ها اندک است؛ یعنی به‌‌طور متوسط کمتر از 5/2 ساعت در هفته به فعالیت بدنی می‌پردازند. تخمین زده می‌شود که بی‌تحرکی، سالانه موجب مرگ حدود 2 میلیون نفر در سراسر جهان می‌شود. امروزه در مناطق کم درآمد دنیا، فعالیت فیزیکی مردم به نسبت افراد پر درآمد کمتر شده است.
اغلب زنان مبتلا به سرطان سینه به آن اندازه که توصیه شده فعالیت بدنی ندارند.لازم است آن‌ها جهت کاهش چاقی و هم‌چنین به‌منظور بهبود بیماری و عوارض ناشی از آن، فعالیت بدنی مناسبی را اختیار کنند. زنان چاق بسیار کمتر از زنان لاغر یا متناسب، از سرطان سینه جان به در می‌برند؛ هم‌چنین شدت عوارض و وخامت بیماری نیز در زنان چاق بیشتر است.
فعالیت مناسب بدنی، سیستم هورمونی بدن را به گونه‌‌ای تغییر می‌دهد که از بدکاری سیستم هورمونی یا ایمنی بدن که می‌تواند منجر به سرطان شود، جلوگیری می‌کند.
گرچه درمان سرطان منجر به احساس ضعف (در99- 61 درصد بیماران) شده و قدرت فعالیت را کاهش می‌دهد، ولی توصیه شده که حتی آن‌هایی که شدیدترین درمان را هم دارند باز از نظر فیزیکی فعال باشند، زیرا همین فعالیت نیز اثرات مثبتی داشته و ضعف ناشی از درمان را می‌کاهد. هم‌چنین کیفیت زندگی و وضعیت روانی بیمار را ارتقا می‌دهد.
نیمی از مبتلایان به سرطان سینه با خواب شبانه مشکل دارند، که فعالیت فیزیکی به آن‌ها بسیار کمک می‌کند. البته لازم است فعالیت به‌‌صورت مرتب باشد. به نظر می‌رسد، فعالیت مناسب بدنی، سیستم هورمونی بدن را به گونه‌‌ای تغییر می‌دهد که از بدکاری سیستم هورمونی یا ایمنی بدن که می‌تواند منجر به سرطان شود، جلوگیری می‌کند.
ورزش مرتب، باعث افزایش طول عمر میشود
نرمش و تمرینات بدنی منظم باعث پیشگیری از بیماری و ناتوانی جسمی شده و باعث افزایش طول عمر انسان میشود.
براساس گزارشى که درکتاب ״ورزش براى زندگى״ آمده است ، الگوى زندگى اگرشامل تمرینات بدنى منظم باشد، فواید طبى چشمگیرى به همراه خواهد داشت . دکتر ״فرزانه ترکان ״ نویسنده این کتاب مىافزاید : یک برنامه مناسب ورزشى،سلامت انسان را تضمین کرده و خطر بسیارى ازبیماریهاى متداول را کاهش مىدهد و مىتواند باعث افزایش طول عمر شود. وى ادامه مىدهد : افزایش قدرت وتحمل بدن ، بهبود انعطاف پذیرى بدن ، بهبوداحساس سرزندگى و شادابى و نیز بهبود سلامتى زندگى از اثرات ویژه نرمش و تمرینات منظم مىباشد. براساس این گزارش ، ورزش منظم مىتواند فشارخون را پایین بیاورد، کارایى قلبى - عروقى را بهبود بخشد، درصد چربى بدن را کاهش دهد و نسبت چربیهاى معلق درسرم خون را تنظیم کند. دکتر ترکان دراین گزارش بااشاره به اینکه اگر ورزش با زندگى همراه شود،قطعا کمک مىکند تاجلوى بروز بیماریهاى قلبى وعروقى، پوکى استخوان وبسیارى دیگر ازبیماریها گرفته شود، مىافزاید : ورزش کمک مىکند تا ازپیشرفت بیمارى- هایى مانند دیابت و فشارخون نیز جلوگیرى شود و ناتوانیهاى ناشى از این بیماریها را نیز کاهش دهد. وى اظهار مىدارد : براى افرادى که در اثر بیمارى یا ضربه دچار نقص جسمى شده اند، ورزش اختصاصا نقش درمانى داشته و از بروز بعضى عوارض ثانویه بیماریها و یا بعضى ضرورتهاى درمانى نیز پیشگیرى مىکند. وى که متخصص
طب فیزیکى وتوانبخشى است ، ادامه مىدهد : بر اثر ورزش ، آن مقدار از توان بدن که ضعیف شده بهبود یافته و از میزان ناتوانى حاصل از نقص جسمانى کاسته مىشود. این گزارش با اشاره به اینکه فعالیت بدنى باعث بهبود کار قلب و عروق ونیروى بدنى شده و در افراد سالم نشاط وسلامت به وجود مىآورد، اضافه مىکند : اخیرا معلوم شده که ورزش براى درمان بیماران نیز مفید است و ثابت شده که نرمشها و تمرینات روتین روزانه یاهفتگى، بخصوص حرکات دایمى ایروبیک برطول مدت سلامتى بدن مىافزاید. براین اساس ، فعالیتهاى بدنى منظم اثرات چشمگیرى درحفظ سلامت انسان داردو افرادى که ورزش نمىکنند این مزیت را که بدنى سالم داشته باشند رفته ،رفته از دست مىدهند و در معرض خطر ابتلا به بعضى از بیماریها بویژه بیمارى عروق کرونر قلب قرار مىگیرند. همچنین دراین گزارش آمده است : طى یک سلسله بررسى جانبى که توسط ״برلین ״و ״کولدیتز״ روى اطلاعات به دست آمده از۴۰ مطالعه بیماران قلبى انجام گرفته ، بیمارى عروق کرونر در افراد غیرفعال،۷ / ۱ برابر بیشتر از افراد فعال احتمال بروز دارد. سایربررسیها نیز نشان مىدهد که نرخ ابتلا به ناخوشى ونرخ مرگ ومیر ناشى از بیماریهاى قلب و عروق در ورزشکاران نسبت به افرادى که زندگى پشت میز- نشینى دارند، کاهش چشمگیرى دارد.
درمطالعه دیگرى نیز که روى بیش از۱۷ هزار نفر از دانشجویان سال اول دانشگاه هاروارد توسط ״پانفنبار״ و״هیل״ انجام شده ، مشخص گردید مردانى که در عرض هفته بیش از۲ هزار کیلو کالرى انرژى براى پیاده روى و بالا رفتن ازپله ها و یاورزش مصرف مىکنند، نسبت به همکلاسیهاى خود که درهفته کمتر از۵۰۰ کیلو کالرى انرژى براى فعالیتهاى بدنى مصرف مىکنند،۳۹ درصد کمتر احتمال ابتلا به بیمارى عروق کرونر دارند. براین اساس ، وقتى فاکتورهاى خطرزا را دراین مطالعه کنترل کردند به این نتیجه رسیدند که افراد فعالتر عمر طولانى تر دارند. به نظر مىرسد که تمرینات ورزشى، سختى و تصلب شریانهاى قلب بر اثر رسوب در دیواره بافت را تقلیل مىدهد، زیرا گذشته از تاثیر مستقیم برسیستم قلبى - عروقى اثراتى غیرمستقیم نیز بر کاهش یا حذف ریسک فاکتورها دارد.
تاثیر ورزش بر سلامت

 

ورزش علاوه بر به وجود آوردن سلامت جسمی، رابطه نزدیکی با سلامت روانی به ویژه پیشگیری از بروز ناهنجاری‌های روانی و عامل موثری برای رفع این گونه ناهنجاری‌هاست.
به گزارش ایسنا ، وجود تمرینات ورزشی نه تنها موجب سلامت جسمی از قبیل ایجاد آرمیدگی و تنظیم ضربان قلب می‌شود، بلکه در جنبه‌های مختلف شخصیتی و ویژگی‌های روانی نیز موثر می‌باشد.
با اشاره به ویژگی‌های مثبت ورزشی بر روح و روان آدمی متاسفانه وجود ورزش در جامعه کرو پروازی دیده نمی‌شود، بدن انسان برای یک زندگی فعال و پر جنب و جوش طراحی شده است که فعالیت‌های بدنی نقش بسزایی در سلامت جسمانی و روانی بر قرار می‌کنند.
پژوهش‌های انجام شده نشان می‌دهد که تمرینات ورزشی نه تنها از خطر بیماری‌های جسمی، قلب وعروق، پوکی استخوان و سرطان در کرو می‌کاهد، بلکه در کنترل افسردگی اضطراب و احساس تسلط و خویشتنداری موثر است.
بانوان و آقایان کرو که فعالیت بدنی کمی دارند ابتلا به بیماری و فشار روانی در آنها بیشتر است.

 

تمرین ها به دستگاه هاضمه به دو طریق کمک می کنند:
1 - به علت پی آمد نیاز بدن به غذا، اشتها را افزایش می دهند؛
2 - حرکت اندام های هاضمه تسریع می شود و حرکات دودی شکل معده – که موجب هضم غذا می گردد – سریع تر و راحت تر صورت می گیرد.
3- تمرین های ورزشی، عمل تخلیه را بهبود و از یبوست پیش گیری می کند. حرکات دودی شکل افزایش می یابد و در نتیجه، روند ترشحات بدن کار آمدتر تنظیم می شوند.
4 - به طور کلی افرادی که فعالیت های جسمانی بیش تری دارند، کم تر از افراد کم حرکت، به بیماری سنگ کلیه و اختلالات مشابه به آن مبتلا می شوند.
بسیاری از مواد زاید، از طریق غدد عرق در پوست بدن بیرون ریخته می شود. این فرایند با تمرین های شدید ورزشی تسریع می شود؛ علاوه بر این، عرق کردن باعث تمیز شدن پوست می گردد.
5 - ارزش دیگر تمرین های ورزشی، در افزایش تولید سلول های قرمز خون در بافت های لنفاوی استخوان است. شمارش هموگلوبین خون بر اثر فعالیت بالا می رود. تمرین ها از بالا رفت فشار خون جلوگیری می کند."
به طور کلی نقش ورزش در سلامتی انسان آن قدر زیاد است که امروزه بسیاری از بیماری ها را با ورزش مداوا می کنند، که به این شیوه مداوا "ورزش درمانی" گفته می شود.
6 - امروزه ورزش در سطح بین المللی، بعد سیاسی نیز به خود گرفته است. گاه اتفاق می افتد کشوری که بیش تر مردم حتی نام آن را نشنیده اند، یک باره در جهان مطرح شده و به واسطه پیروزی های ورزشی، نامش در صفحه اول روزنامه های جهان و صدر اخبار قرار می گیرد. شرکت و یا عدم شرکت تیم های ورزشی یک کشور در یک کشور دیگر نیز، گاه جنبه سیاسی داشته و به معنای دوستی، دوشمنی، اعتراض و ... تلقی می شود.
7- در انسان غریزه قدرت طلبی، برتری جویی و مبارزه وجود دارد. ورزش و مسابقات ورزشی اگر در محیط و جوّ سالم برگزار شوند، زمینه اشباع این غریزه از طریق صحیح را فراهم می سازند. اگر این غریزه و سایر غرایز، کنترل نشده و به مسیر صحیح هدایت نشوند، برای جامعه بشری مشکل ساز و مساله آفرین خواهند بود.
ورزش، توان انسان را برای انجام کارهای روزمره شخصی و اجتماعی بالا می برد، حتی عباداتی از قبیل نماز، روزه، حج و جهاد نیز با بدنی سالم و نیرومند، بهتر. بیش تر و راحت تر جامه عمل به خود می پوشند.
8- انسان مایل است با دیگران باشد و با آنان بیامیزد. این غریزه و یا تمایل شدید را می توان از طریق ورزش بر آورده ساخت. در ورزش، در زمینه نیل به ارزش های اجتماعی دیگری نیز، چون کار گروهی، وفاداری، روحیه ورزش کاری می توان توفیق یافت. محیط صمیمانه و مطلوب ورزشی، اغلب فرصتی مناسب برای ایجاد روابط انسانی و شکل گیری دوستی هاست.
9 - ورزش به انسان تحرک می بخشد و حرکت و تحرک به ویژه در کودکان لازمه رشد است. اگر عضو نیرومندی از اعضای بدن یک ورزش کار را چندین ماه در گچ قرار دهند و تحرک را از آن سلب نمایند، ضعیف و لاغر خواهد شد. اگر جنبش بدن کم شود، دفاع بدن کم و ضعیف می گردد، و همچنان که داشتن تحرک و ورزش موجب سلامتی بدن و طول عمر می گردد، نداشتن تحرک نیز موجب مرگ زود رس می شود.
تمرینات ورزشی حتی به مدت یک جلسه، باعث افزایش لیپوپروتئین می شود

 

مطالعات نشان می دهد که تنها یک جلسه فعالیت ورزشی با مدت زمان متوسط یا زیاد، منجر به افزایش بتالیپوپروتئین ها(HDL) در زنان و مردان می شود.
به گزارش سرویس پژوهش ایسنا، نتایج تحقیقات دکترخسروابراهیم، دانشیاردانشگاه گیلان ودکترفرهاد رحمانی نیا استادیار دانشگاه گیلان که به مقایسه تاثیر دو نوع فعالیت هوازی یک جلسه ای بر میزان تغییرات بتالیپوپروتئین(LDL)، آلفا لیپوپروتئین(HDL) و چربی تحت جلدی دانشجویان پسرغیر ورزشکار دانشگاه گیلان پرداخته اند، می افزاید: استفاده از چربی ها به عنوان انرژی، با شدت تمرین تغییر می کند و فعالیت هایی با شدت پایین مانند پیاده روی، فعالیت دایره ای با وزنه ، دو تناوبی( حتی یک جلسه) لیپولیز را در ادیپوسیت های محیطی تحریک می کنند، این مساله می تواند به عنوان یک تاثیر مفید فعالیت بدنی انگاشته شود.
نتایج این تحقیق نشان می دهد که اگر چه اثرات فوری فعالیت بدنی محدود هستند، اما اثر تجمعی تغییرات کوچک در فعالیت بدنی امکان پذیراست و احتمال دارد پیامدهای مفید و سودمندی در یک مدت طولانی در بر داشته باشد.
در این تحقیق، تعداد 20 نفر از مردان 20 تا 25 سال از دانشجویان غیرورزشکار دانشگاه گیلان به طور غیرتصادفی در دو گروه انتخاب شدند که برای گروه 1 ( فعالیت دو تناوبی) و گروه 2 ( فعالیت دایره ای با وزنه) در نظر گرفته شد.
نتایج این بررسی نشان داد که در زمینه تاثیر دو نوع فعالیت هوازی یک جلسه ای بر میزان تغییراتLDL-C ،HDL-C و چربی تحت جلدی دانشجویان غیر ورزشکار مشخص شد که میزان تغییرات HDL-C به ترتیب در گروه یک ، در شش نفر افزایش و در دو نفر بدون تغییر و در گروه دوم در 9 نفر افزایش و در یک نفر بدون تغییر نسبت به مرحله پیش آزمون بوده است.
همچنین با وجود افزایشHDL-C در هر دو گروه، تنها تغییراتHDL-C در گروه دوم به لحاظ آماری معنی دار بود، اما میزان تغییراتHDL-C در گروه یک معنی دار نبود.
این نتایج می افزاید: میزان تغییرات LDL-C در هر دو گروه، در 5 نفر افزایش و در 5 نفر کاهش نشان داده است که تغییرات مشاهده شده در هیچ یک از گروه ها به لحاظ آماری معنی دار نیست، همچنین میزان چربی های تحت جلدی به ترتیب در گروه یک در 6 نفر کاهش و در 4 نفر افزایش و در گروه دوم در 6 نفر افزایش و در 4 نفر بدون تغییر مشاهده شده است . از سوی دیگر عواملی مانند مدت، شدت و نوع تمرین در کاهش میزان چربی های تحت جلدی موثر هستند.
محققان با اشاره به نتایج تحقیق، خاطر نشان کرده اند: فعالیت دایره ای با وزنه، نسبت به فعالیت دو تناوبی تاثیر بیشتری برLDL-C ، HDL-C و چربی های تحت جلدی دارد. در این خصوص می توان گفت که احتمالا تغییرغلظت لیپوپروتئین ها از طریق آثار انتخابی بر روی توزیع و فعالیت لیپولتیک بافت چربی است، بدین صورت که ادیپوسیت ها در ناحیه شکمی به کاتکولامین هائی که موجب لیپولیز می شوند، نسبت به ادیپوسیت های ران تحریک پذیرتر هستند و چون در فعالیت گروه دوم حرکاتی مثل دراز و نشست انجام گرفته بود، به همین دلیل احتمالا لیپولیز را بیشتر تحریک کرده و موجب تغییرات بیشتری در سطح چربی های خون می شوند
غذای قبل از تمرین ورزشی
خیلی از ورزشکاران از اینکه موقع تمرین انرژی لازم را ندارند و نمی توانند از حداکثر توانشان بهره ببرند شکایت دارند. کلید حل این مشکل می تواند در تغذیه ی قبل از تمرین ورزشی نهفته شده باشد. مقاله ای که در قسمت زیر آمده می تواند تا حدود زیادی به افراد ورزشکار کمک کند تا بازدهی بهتری در حین تمرین داشته باشند.
معمولا ورزشکاران‌ بر روی‌ غذای‌ قبل‌ از ورزش‌ تاکید زیادی‌ دارند و باور دارند که‌ این‌ امر، عنصر کلیدی‌ در اجرای‌ حرکات‌ ورزشی‌ است‌. باید به‌ یاد داشته‌ باشیم‌ غذایی‌ که‌ در طول‌ دوره‌ تمرین‌ نیز مصرف‌ می‌شود، مهم است.
غذایی‌ که‌ قبل‌ از تمرین‌ خورده‌ می‌شود، باید به‌ عنوان‌ یک‌ موقعیت‌ خوب‌ برای‌ تنظیم‌ صحیح‌ میزان‌ کربوهیدرات‌ و مایعات‌ بدن‌ در نظر گرفته‌ شود و راحتی ورزشکار را در طی ورزش تضمین‌ کند.
چه‌ زمانی‌ باید غذا بخوریم‌؟
غذایی‌ که‌ قبل‌ از تمرین‌ مصرف‌ می‌شود، فقط‌ هنگامی‌ مفید است‌ که‌ هضم‌ و جذب‌ شود. یعنی‌ شما باید زمان غذای‌ دریافتی‌ تان‌ را طوری تنظیم‌ کنید که‌ سوخت‌ مورد نیاز در طول‌ تمرین‌، در دسترس سلول های‌ بدن‌تان باشد.
زمان‌ لازم‌ برای‌ هضم‌، به‌ نوع‌ و میزان‌ غذایی‌ که‌ مصرف‌ شده‌ است‌ بستگی‌ دارد. عموماً هضم‌ غذاهای‌ پُرچرب‌، پُر پروتئین‌ و پُر فیبر نسبت‌ به‌ بقیه‌ غذاها نیاز به‌ وقت‌ بیشتری‌ دارد و ممکن‌ است‌ باعث‌ ناراحتی‌ معده‌ در طول‌ ورزش‌ شود. هضم‌ غذاهای‌ پرحجم‌ نیز زمان‌ بیشتری‌ می‌گیرد.
شما باید خودتان‌ تجربه‌ کنید که‌ چه‌ نوع‌ زمان بندی‌ تغذیه‌ای‌، نیازهای‌ فردی‌ شما را برآورده‌ می‌کند. عموماً، ورزشکارانی‌ که‌ مشغول‌ ورزش‌هایی‌ با شدت‌ کم‌ هستند یا ورزش‌ هایی‌ که‌ وزن‌ بدن‌ با وسیله‌ دیگری‌ تحمل‌ می‌شود، نسبت‌ به‌ ورزش‌های‌ دیگر مثل‌ دو که‌ شکم‌ در طول‌ ورزش‌ تکان‌ می‌خورد، می‌توانند میزان‌ بیشتری‌ غذا در معده‌ خودشان‌ تحمل‌ کنند.
یک‌ راهنمایی‌ کلی‌ این‌ است‌ که‌ 4-3 ساعت‌ قبل‌ از تمرین‌ غذا بخورید یا این‌ که‌ 2-1 ساعت‌ قبل‌ از ورزش،‌ یک‌ غذای‌ سبک‌ میل‌ کنید.
چه‌ باید بخوریم‌؟
غذایی‌ که‌ قبل‌ از تمرین‌ خورده‌ می‌شود، باید منبع‌ خوبی‌ از کربوهیدرات‌ باشد. همچنین‌ باید کم‌ چربی‌ و با فیبر متعادل‌ برای‌ کمک‌ به‌ هضم‌ و کاهش‌ خطر ناراحتی‌ معده‌ و روده‌ باشد.
در موقعیت‌های‌ خاص‌ ورزشی‌ ممکن‌ است‌ مهم‌ باشد که‌ بر میزان‌ کربوهیدرات‌ و مایع‌ مصرفی‌، زیاد تاکید کنیم‌. همچنین‌ این امر‌ نیز مفید است‌ که‌ هدف‌های‌ تغذیه‌ای‌ دیگر را هم هنگام‌ انتخاب‌ خوراک‌ قبل‌ از تمرین‌، مد نظر داشته‌ باشیم‌، یعنی‌ غذاهایی‌ را انتخاب‌ کنیم‌ که‌ دارای‌ انواع‌ زیادی‌ مواد مغذی‌ شامل‌ پروتئین‌، ویتامین‌ و مواد معدنی‌ باشند.

 

غذاهای‌ مناسب‌ برای‌ سه‌ تا چهار ساعت‌ قبل‌ از تمرین‌
- نان‌ فانتزی‌ با مربا یا عسل‌ + شیر
- سیب‌ زمینی‌ آب‌ پز + پنیر + شیر
- لوبیای‌ آب‌ پز با نان‌ تست‌
- غلات‌ فرآوری‌ شده ی‌ صبحانه‌(سریال) + شیر
- نان‌ با پنیریا گوشت‌ + موز
- سالاد میوه‌ یا میوه‌ + ماست‌
- ماکارونی‌ یا برنج‌ با سس‌ با محتویات‌ کم‌ چرب‌ (مثل‌ گوجه‌ فرنگی‌، سبزیجات‌، گوشت‌ کم‌ چربی‌)

 

خوراک‌های‌ مختصر و مناسب‌ برای‌ یک‌ تا دو ساعت‌ قبل‌ از تمرین‌
- غذای‌ مایع‌
- MILK SHAKE (مخلوط‌ شیر و شربت‌ و بستنی‌) یا شربت‌ میوه‌ ی صاف‌ شده‌
- خوراکی‌ های مخصوص‌ ورزش‌(برچسب‌ آن‌ را از نظر کربوهیدرات‌ و پروتئین‌ کنترل‌ کنید)
- غلات‌ فرآوری‌ شده‌ صبحانه‌ + شیر
- کمی خوراک‌ تهیه‌ شده‌ از حبوبات‌
- ماست‌ میوه‌ای‌
- میوه‌
خوراک‌های‌ مناسب‌ برای‌ مدت‌ کمتر از یک‌ ساعت‌ قبل‌ از تمرین‌
- نوشیدنی‌های‌ ورزشی‌
- ژل‌ کربوهیدرات‌
- داروهای‌ تقویتی‌
- قطعه‌های‌ خوراکی‌ مخصوص‌ ورزش‌
- آب‌ نبات‌ ژله‌ای‌
تعداد اندکی‌ از اشخاص‌ درصورت‌ مصرف‌ کربوهیدرات‌ در طول‌ یک‌ ساعت‌ قبل‌ از ورزش‌، بدنشان‌ عکس‌العمل‌ شدیدی‌ نشان‌ می‌دهد، این‌ موضوع‌ در همین‌ مقاله‌ بررسی‌ می‌شود.

 

آیا غذاهای‌ با شاخص‌ گلیسمی‌ پایین‌، بهترند؟
شاخص گلیسمی یا (GLYCEMIC INDEX)GI میزان تأثیر ماده غذایی کربوهیدراتی را در افزایش قند خون نشان می دهد.
غذاهای‌ محتوی‌ کربوهیدرات‌ اثرات‌ متفاوتی‌ بر روی‌ قند(گلوکز) خون‌ دارند. غذاهای‌ با شاخص‌ گلیسمی‌ پایین‌ باعث‌ آزاد سازی‌ آرام‌ و پیوسته ی‌ گلوکز در خون‌ می‌شوند مثل: سیب، گلابی، گریپ فروت، لوبیا، عدس، آلبالو، گیلاس، انجیر، برگه زردآلو، هلو، آلو، بستنی، شیر، ماست، سوپ گوجه فرنگی، بادام زمینی.
در حالی‌ که‌ غذاهای‌ با شاخص گلیسمی‌ بالا باعث‌ افزایش‌ سریع‌ و کوتاه‌ مدت‌ گلوکز خون‌ می‌شوند مثل عسل، شکلات، ذرت، نان سفید، کشمش، آب نبات، بیسکوییت، هویج، آب پرتقال، کدو حلوایی و سیب زمینی پخته.
بر این اساس توصیه‌ شده‌ که‌ غذاهای با‌ GI پایین‌، به‌عنوان‌ غذای‌ قبل‌ از ورزش‌ استفاده ‌شوند، چون‌ می‌توانند باعث آزاد سازی‌ آهسته‌ و پیوسته‌ گلوکز در خون‌ شوند و سطح‌ گلوکز خون‌ را برای‌ مدت‌ بیشتری‌ پایدار نگه‌ دارند.
در هر حال‌، تحقیقات‌ تا کنون‌ نتوانسته‌ است ثابت‌ کند که‌ مصرف‌ غذای با‌ GI پایین‌، قبل‌ از تمرین‌ و در طول‌ اجرای‌ آن‌، برای‌ همگان‌ مفید است‌. به علاوه‌ مصرف‌ کربوهیدرات‌ (مثلاً نوشیدنی‌های‌ ورزشی‌) در طول‌ تمرین‌، سطح‌ سوخت‌ بدن را‌ در طول‌ فعالیت‌ بالا نگه می دارد و تحقیقات‌ نیز نشان‌ داده‌ که‌ این‌ عمل‌، تاثیرات‌ سوء انواع‌ کربوهیدرات‌ در غذای‌ قبل‌ از تمرین‌ را نیز در برندارد.
اگر شما مشغول ورزش‌ استقامتی‌ هستید که‌ در طول‌ آن‌ دریافت کربوهیدرات‌ اضافی‌ مشکل‌ است‌، ممکن‌ است‌ آرزو کنید که‌ کاش‌ قبل‌ از تمرین‌، یک‌ غذای‌ با GI پایین‌ را امتحان‌ می‌کردید.
البته در نظر داشته‌ باشید بسیاری‌ از غذاهای‌ با GI پایین‌ (مثل‌ عدس‌، فرنی‌ و حبوبات&zwnj

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تاریخچه ورزش

دانلود مقاله تاریخچه مالیات در ایران از دوره هخامنشیان تا به حال

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله تاریخچه مالیات در ایران از دوره هخامنشیان تا به حال دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


تاریخچه مالیات در ایران از دوره هخامنشیان تا به حال :
پیشگفتار :
ایرانیان از زمان هخامنشیان برای دریافت مالیات و امور مالی کشور دفاتر و سازمانهای مرتبطی داشتند.در زمان ساسانیان اخذ مالیات صورت کاملتری بخود گرفت و سه نوع مالیات بنامهای اراضی ،سرشماری و سرانه دریافت می شد. پس از تسلط اعراب به ایران ،در زمان حجاج بن یوسف ثقفی دفاتر مالیاتی از فارسی به عربی برگردانده شد و در دوره سلجوقی با دستور عبدالملک کندری وزیر طغرل مجددابه فارسی بر گردانده شد.

 

در زمان سلطنت صفویه تجارت خارجی و درآمد گمرکی به مالیاتی اضافه و در دوره افشاریان گسترش بیشتری یافت. در دوره قاجاریه وضع مالیه کشور بواسطه جنگها ،مسافرتها و ضعف پادشاهان رو به رکود گذاشت و با زحمات طاقت فرسای امیر کبیر گامهای سودمندی برداشته و برای وصول ،نگهداری و مصرف خزانه مقررات جدیدی وضع گردید.

 

قبل از مشروطیت شاهان تمام در آمدهاو عواید کشوررا در اختیار داشته و تمام مخارج نیز به فرمان و تصویب شخص او صورت می گرفت.در آن زمان مردم صاحب مجلس و پارلمان نبو دند ،و شاه شخصی به نام وزیر دفتر ( وزیر مالیه ) مامور می ساخت تا بودجه کشور را تنظیم کند.در هر استان مسئول هر کتابچه در مرکز یک مستوفی بود.این مستوفیان عده ای کارمند داشتندکه آنان را میرزا قلم دان میگفتند.رئیس مستوفی ها رامستوفی الممالک می گفتند که همان وزیر مالیه بود.
با انقلاب مشروطه در سال 1285 اولین کابینه قانونی تشکیل و ناصرالملک بعنوان نخستین وزیر مالیه از مجلس شورای ملی رای اعتمادگرفت ایشان با همان روال سابق ادامه کار داده و به دستور وی محل کنونی رادیوتهران که محل اداره گمرک بودبه وزارت مالیه اختصاص یافت.در سال 1289 ادارات هفتگانه وزارت مالیه تصویب و تشکیل گردید و مهمترین ادارات در آن زمان خزانه داری کل ،گمرک ووصول عایدات بود.پس از مدتی محل وزارت مالیه به پارک اتابک ، محل کنونی سفارت شوروی سابق انتقال یافت.

 

مطابق قانون 1294 وزارت مالیه به نه اداره تقسیم گردید که عبارت بودند از:دایره وزارتی ،تشخیص عایدات و خالصه جات و مسکوکات،خزانه دار ی کل و دیون عمومی ووظائف،گمرکات ،محاکمات مالیه ،کمسیون تطبیق حوالجات ،پرسنل و ملزومات و مجلس مشاور عالی برای محاکمات اداری بود. از سال 1300به بعد دگرگونیهای زیادی در وزارت مالیه رخ داد .از جمله اینکه تعدادی حدود چـهل شرکت دولتی تاسیس و بعدا منحل گردیدندوسازمان به دو قسمت مالی و اقتصادی تقسیم و بوسیله دو معاون و هفت مدیر اداره می گردیدو نیز در سال 1329 سازمان وزارت دارائی با تقلیل ادارات مورد تصویب قرار گرفت .و بالاخره در سال 1353 قانون تشکیل وزارت امور اقتصادی و دارائی با 6 ماده به تصویب مجلس شورای ملی سابق رسید.

مقدمه :
درآمد دولت از دو نوع مالیات ترکیب یافته بود : اول از خراج یا مالیات ارضی ، دوم گزیت یا مالیات سرانه .
زنان و کودکان و پیران از مالیات سرانه معاف بودند . مبنای وصول مالیات ارضی گریب یا جریب بود که تقریباً معادل دو هزار و چهارصد متر می باشد .
مالیات را معمولاً در سه قسط دریافت می داشتند که به اصطلاح آن روز سه مرک می گفتند . علاوه بر مالیات خراج و گزیت ، تقدیم تحفی نیز مرسوم بود که آن را آیین می نامیدند که در موقع شرف یابی به حضور شاهنشاه در عید نوروز و مهرگان تقدیم می کردند . از واردات ، عوارض گمرکی دریافت می داشتند .
دیگر درآمدها اتفاقی بود مانند گنج گاو و گنج بادآورده که به دست خسروپرویز افتاد . ونیز غنایمی که بر اثر فتح شهرهای دشمن بدست می آمد از درآمدهای اتفاقی بشمار می رفت .
مصارف دولت بیشتر عبارت بود از هزینة جنگ و مخارج دربار و حقوق مستخدمان دولت و انجام امور عام المنفعه از قبیل بنای پلها و تعمیر سدها .
در هنگام بر تخت نشستن شاه جدید همة سکه های خزانه را گداخته و باتمثال شاه نو ضرب می کردند .
ارز عمده ای که در هنگام صلح به ایران وارد می شد عبارت از مبلغ هنگفت پول طلایی بود که دولت ایران بابت نگاهداری در بندهای قفقاز از رومیان می گرفت .
رئیس دیوان محاسبات کشور را ایران آمارکار می خواندند که گاهی مقام وی معاونت بزرگفرمذار بود . عایدات سالیانة دولت در زمان خسروپرویز به 240میلیون درهم ، تقریباً معادل 294 میلیون مارک طلا بوده است . در زمان خسرو انوشیروان، برای اخذ مالیات سرانه، ضمن انجام سرشماری نفوس، سن افراد و میزان ثروت آنها تعیین می شد و حتی میزان محصول درختانی مثل نخل، زیتون و تاک تعیین می گردید و بر اساس آن برای افرادی که سن آنها بین 20 تا 50 سال بود، مطابق ثروت و مکنتی که داشتند، مالیات تعیین و آگهی می گردید.
تا پیش از داریوش اخذ مالیات در ایران ترتیب معینی نداشت و فرمان روایان محلی به دلخواه از مردم باج و خراج می گرفتند . داریوش میزان مالیات را مشخص و سپس در صدد برآمد تا بداند این مقدار برای مردم سنگین است یا نه . از استانها پاسخ آمد که مردم قادر به پرداخت آن هستند ، با این وجود داریوش دستور داد میزان مالیات نصف شود
هرودت می نویسد که داریوش مالیات ایران را به نقدی و جنسی تعیین کرد و ایران را به بیست منطقة مالیاتی تقسیم نمود و همراه با هرساتراپ( یا همان استاندار ) یک نفر امین در امور مالی نیز روان داشت به گواه سنگ نوشته ها و آثار مورخان شرق شناس، در زمان داریوش، به منظور جمع آوری آمار، تشکیلات منظمی وجود داشته است و با استفاده از اطلاعات جمع آوری شده، دفاتر مالیاتی و نظامی تدوین می یافته و بودجه مملکتی بر اساس آن تنظیم می شده است.

 

تمام مالیاتها در خزانة شاهی نگاهداری می شد . طلا و نقره را آب کرده در کوزه های سفالین می ریختند و هر وقت پولی لازم می شد شاه حکم می کرد که قسمتی از شمشها را ببرند و مورد استفاده قرار دهند . از مدارک و اسناد گرانب‌هایی که به دست آمده به‌خوبی پیداست که از اواخر دورة داریوش به بعد، سلاطین هخامنشی فقط در اندیشة گردآوری مالیات و انباشتن شمش‌های زر و سیم در گنجینه‌های خود بودند. آنها از سیاست توأم با نرمش و گذشت کوروش پیروی نمی‌کردند و مطلقاً در فکر بهبود حیات اقتصادی کشاورزان و دیگر طبقات زحمتکش نبودند. در حالی که هزینة خوراک و پوشاک و مسکن و دیگر ضروریات زندگی از اواخر عهد داریوش قوس صعودی طی می‌کرد، درآمد و مزد طبقات مثمر و فعال جامعه همچنان ثابت بود و به این ترتیب روزبه‌روز از قوة خرید اکثریت کاسته می‌شد. بدون تردید اگرسلاطین هخامنشی پول‌های کلانی را که به نام مالیات از ملل خاورمیانه گرفته بودند، در راه عمران و آبادی و کمک به طبقات فعال جامعه به مصرف می‌رسانیدند، مؤدیان مالیاتی مجبور نمی‌شدند با نرخ صدی چهل از بانکداران پول قرض کنند. ادامة‌همین سیاست غلط اقتصادی به شورش و قیام بابل و مصر د دیگر کشور‌های خاورمیانه منتهی شد و زمینه را برای پیروزی سیاست اسکندر فراهم گردانید. داریوش سوم پس از نبرد «گوگمل» گفته بود: « بگذار این ملت حریص (مقدونی و یونانی) که از دیرگاهی تشنة خزاین من است در طلا تا گلو فرو رود.» اگر داریوش سوم و پادشاهان پیش از او به جای گرآؤری شمش‌های طلا در خزانه‌های شوش، تخت جمشید، پاسارگاد، دمشق و هگمتانه، و ظلم و ستم بر ملل تابع، از سیاست ارفاق آمیز کورش پیروی می‌کردند، اسکندر فکر تجاوز به خاک ایران را بهه خود راه نمی‌داد. به‌طوری که از کتیبه‌های میخی مکشوفه بر می‌آید، حکومت هخامنشی از دورة داریوش به بعد، اخذ مالیات و خراج نواحی مختلف کشور را به مقاطعه‌کارانی نظیر آگیی و پسران و موراشو و پسران و عده ای دیگر واگذار می‌کرد و این مقاطعه‌کاران، خراج هر محل را به پول نقره گرد می‌آوردند و به خزانة شاهی تحویل می‌دادند
از نکات جالب توجه در عصر هخامنشی تنوع منابع درآمدی دولت است. در «اقتصادها» به شش منبع اشاره شده که عبارتند از: خراج، هدایا، منافع حاصل از اماکن تجاری، مالیات بر زمین و عوارض گله‌داری و مالیات صنعتگری.
نکته قابل توجه دیگر در تنظیم سیاست‌های اقتصادی عصر داریوش، تعیین منبع خراج از سوی حاکم پس از مشورت با حاکمان ایالات است.
داریوش همچنین نخستین کسی است که دفتر دولتی خراج‌گذاری را منتشر کرد. او فهرست خراج همه ایالات را مشخص و منتشر کرد، تا همه ایالات از میزان خراج اطلاع داشته باشند.
همچنین «فرانتس آلتهایم» در کتاب «تاریخ اقتصاد دولت ساسانی» می‌نویسد: درآمد‌های مالیاتی یکی از چند منبعی بوده که بودجه ساسانیان به آن متکی بوده است. در کنار درآمد پولی اقتصاد کالایی نیز نقش اساسی ایفا می‌کرده است.
عمده درآمد دولت ساسانی از مالیات بود، با این تفاوت که این مالیات پس از «قباد اول» و «انوشیروان» سازمان جدید یافت. میزان مالیات ارضی براساس برداشت محصول درجه‌بندی شده بود. «طبری» برای مالیات دوره پیش از اصلاح ارضی انوشیروان مقیاس‌ها و محصول را ذکر می‌کند و در حقیقت این نسبت‌ها نه در محدوده تک‌تک مناطق، بلکه از منطقه‌ای به منطقه دیگر تغییر می‌کرد.
«طبری» مبنای این درجه‌بندی را آبگیری و آبادانی هر منطقه ذکر می‌کند. از این جمله تنها می‌توان استنباط کرد که به زمین‌های مرغوب میزان مالیات بیشتر و به زمین‌های نامرغوب مالیات کمتری تعلق می‌گرفت. بدین‌سان، نحوه مالیات‌گیری باید بر مبنای تقسیم عادلانه بار مالیاتی و یک اصل عادلانه پایه‌گذاری شده باشد.پس از قباد، نحوه اخذ مالیات تغییر کرد. اصلاحات مالی که با مساحی نواحی آباد زراعی در زمان قباد اول آغاز شد و در عهد انوشیروان به انجام رسید، با این نیت بود که مالیات‌گیری مستقیم را که تا آن زمان فقط در کوره‌های وابسته به شهر‌ها ممکن بود، در تمامی نقاط دیگر گسترش دهد. این هدف به مدد یک سلسله از شرایط تاریخی خاص در زمان انوشیروان محقق شد.در دوره انوشیروان علاوه بر مساحی کل کشور، درختان نخل و زیتون نیز شمارش شد. شیوه مالی خسرو و جانشینانش به ویژه خسرو‌پرویز نیز مورد توجه خاص اعراب بوده است. این تاثیر تا بدان حد بود که کل نظام مالیاتی دوران امویان و اوایل عباسیان به شالوده‌ای که آخرین شاهان ساسانی ریخته بوده، استوار بود.
این نظام جدید مالی، نیرویی به انوشیروان بخشید که تا آن زمان برایش ناشناخته بود و این در سیاست خارجی وی هم تاثیر گذاشت و امپراتوری روم شرقی با تمام وجود قدرت بازیافته همسایه خود را لمس کرد.علاوه بر اصلاح قانون مالیاتی انوشیروان در ترقی و توسعه کشاورزی و وسایل آبیاری نیز که عامل اساسی برای بالابردن سطح درآمد کشاورز و در نتیجه تامین سهم دولت بود، اقدامات قابل‌توجهی انجام داد. او در ساختن سد‌ها و بند‌ها و سایر وسایل آبیاری قدم‌های وسیعی برداشت.
در زمان کمبوجیه مردم ناراضی بودند، اموال دولتی حیف و میل می‌شد، فشارهای مالیاتی و … بسیار بود، گیومت قد علم کرد تا مردم را از این فشارها نجات دهد. گیومت بین 3 تا 6 ماه حکومت کرد. گیومت پس از روی کار آمدن، برای بهبود حال طبقات زحمتکش و رهایی آنان از ظلم ویسبدان و شهربانها،یک رشته اقدامات اصلاحی به عمل آورد، به مدت سه سال مالیات گیری و سربازگیری را موقوف کرد. این مسأله نشان می‌دهد که زمان کمبوجیه تا چه حد خزاین را انباشته بودند که گیومت با آسودگی خاطر، سه سال مالیات را می‌بخشد. تقریباً همه ایالات، پادشاه جدید را که مالیات سه ساله را بخشیده بود، پذیرفتند. این واقعه را داریوش، در کتیبه بیستون خود بیان کرده‌است.

 

مالیات در عهد هخامنشیان :
در زمان کوروش و کمبوجیه، هنوز روش منظم مالیاتی که بر مبنای محاسبه شرایط اقتصادی کشورهای زیر سلطه‏ی هخامنشیان مقرر شده باشد، وجود نداشت.
این کشورها هدایا و مالیات هایی به فراخور می‏دادند که به طور مسلم بخشی از آن‏ها به صورت جنسی بوده است.
چنان که ذکر گردید در سال 518 ق.م. داریوش اول برای مالیات‏های دولتی، نظام جدیدی ایجاد نمود، هر ساتراپ موظف گردید برای هر منطقه بر حسب وسعت زمین زیر کشت و درجه حاصلخیزی آن، که از پیش به طور دقیق معین شده بود مبلغ مالیات را نقدا پرداخت نماید.
پارسیان خود بعنوان ملت حاکم، ناگزیر به پرداخت مالیات نقدی نبودند، لیکن ظاهرا از دادن مالیات‏های جنسی معاف نمی‏شدند.
ملل دیگر از جمله سکنه‏ی کشورهای خود مختار (فینیقیه؟ و غیره...) سالیانه مجموعا قریب 740،7 تالان بابل مالیات می‏پرداختند. در عین حال، قسمت اعظم این پرداخت‏ها از سوی کشورهایی بود که به لحاظ اقتصادی پیشرفته‏ترین ممالک آسیای صغیر از جمله: بابل، سوریه، مصر بودند.
روش تقدیم هدایا حفظ شده و به هیچ وجه داوطلبانه نبوده است. کشورهایی که خود دارای معادن فلز نبوده‏اند، می‏بایست برای پرداخت مالیات‏ها، کالای کشاورزی و صنعتی خود را به فروش رسانده و در ازای آن، نقره را به عنوان مالیات پرداخت نمایند.
به طوری که اسناد موجود نشان می‏دهد مالیات‏های جنسی به صورت آرد، جو، احشام، آبجو و غیره پرداخت می‏شده است.
به موازات مالیات هایی که بر دوش ملل تابعه سنگینی می‏کرد، مخارج ساتراپ‏ها و دربار آنان نیز به عهده همین ملت‏ها بود.
میزان مالیات هایی که در دوره‏ی داریوش اول معین شده بود، علیرغم تغییرات مهم اقتصادی که در کشورهای تحت سلطه‏ی پارسیان بوجود آمد، تا پایان دوره‏ی امپراتوری هخامنشی تغییری نکرد. در زمان کوروش و کمبوجیه، هنوز روش منظم مالیاتی که بر مبنای محاسبه شرایط اقتصادی کشورهای زیر سلطه‏ی هخامنشیان مقرر شده باشد، وجود نداشت. این کشورها هدایا و مالیات هایی به فراخور می‏دادند که به طور مسلم بخشی از آن‏ها به صورت جنسی بوده است. چنان که ذکر گردید در سال 518 ق.م. داریوش اول برای مالیات‏های دولتی، نظام جدیدی ایجاد نمود، هر ساتراپ موظف گردید برای هر منطقه بر حسب وسعت زمین زیر کشت و درجه حاصلخیزی آن، که از پیش به طور دقیق معین شده بود مبلغ مالیات را نقدا پرداخت نماید. پارسیان خود بعنوان ملت حاکم، ناگزیر به پرداخت مالیات نقدی نبودند، لیکن ظاهرا از دادن مالیات‏های جنسی معاف نمی‏شدند. ملل دیگر از جمله سکنه‏ی کشورهای خود مختار (فینیقیه؟ و غیره...) سالیانه مجموعا قریب 740،7 تالان بابل مالیات می‏پرداختند. در عین حال، قسمت اعظم این پرداخت‏ها از سوی کشورهایی بود که به لحاظ اقتصادی پیشرفته‏ترین ممالک آسیای صغیر از جمله: بابل، سوریه، مصر بودند. روش تقدیم هدایا حفظ شده و به هیچ وجه داوطلبانه نبوده است. کشورهایی که خود دارای معادن فلز نبوده‏اند، می‏بایست برای پرداخت مالیات‏ها، کالای کشاورزی و صنعتی خود را به فروش رسانده و در ازای آن، نقره را به عنوان مالیات پرداخت نمایند. به طوری که اسناد موجود نشان می‏دهد مالیات‏های جنسی به صورت آرد، جو، احشام، آبجو و غیره پرداخت می‏شده است. به موازات مالیات هایی که بر دوش ملل تابعه سنگینی می‏کرد، مخارج ساتراپ‏ها و دربار آنان نیز به عهده همین ملت‏ها بود. میزان مالیات هایی که در دوره‏ی داریوش اول معین شده بود، علیرغم تغییرات مهم اقتصادی که در کشورهای تحت سلطه‏ی پارسیان بوجود آمد، تا پایان دوره‏ی امپراتوری هخامنشی تغییری نکرد.
نظام مالیاتی در عهد ایلخانان
حضور ایلخانان در ایران
هجوم مغول به ایران، ویرانی و تخریب شهرها و نهادها و زیر ساختارهای اقتصادی، به ویژه کشتار فجیع و بی اندازه مردمان، اثرات مخربی در نظام اقتصادی و معیشتی ایران پدید آورد که برخی از نتایج آن برای چندین سده پس از این حمله دامنگیر نظام اجتماعی ایران بود.

 

آمدن دوباره مغولان به ایران پس از چهل سال از هجوم نخستین و تشکیل سلسله ایلخانان که به هر صورت نظام سیاسی و دیوانی آن می‏بایست با تأمین مخارج از طریق خراج و مالیات دوام می آورد، بر پیچیدگی شرایط اقتصادی ایران افزود.

 

حتی چهل سال وقفه در آمدن دوباره این مهاجمان نتوانسته بود، درمانی بر آلام و زخمهای کهنه مردمان باشد.

 

تمدنی فرو پاشیده و مضمحل شده، نظام دیوانی از میان رفته ، کاهش شدید نفوس و نیروی کار، شخصیت و حیثیث انسانی که به وحشیانه‏ترین وجه لگدکوب مهاجمان شده بود و میل به زندگی، سازندگی، کار و کوشش را منکوب ساخته بود،
عدم وجود امنیت و نابودی اقشار متفکر، کاردان و روشنفکر، تنها گوشه‏ای از اوضاع نابسامان آن دوران را می‏تواند به تصویر کشد. افزون بر این خوی تمدن ستیزی و عدم پذیرش حداقل قواعد کشور داری و نظام دیوانی که به صورت دردی چاره ناپذیر می‏نمود، بر وخامت اوضاع و ستم مضاعف این اقوام بیابانگرد می‏افزود.
خزانه ی دولت ایلخانی
خزانه ایلخانان غیر ازعواید مالیات و غنیمتهای جنگی، از عواید گمرکی که در این ایام رونقی نسبی داشت و تجارت خارجی، میزان آن را بالا برده بود، حاصل می‏شد.
به علاوه آن چه از حکام تابع بر سبیل هدیه و باج به درگاه خان تقدیم یا ارسال می‏شد،
خود قابل توجه بود.

 

اگرچه میزان این باج و خراج و هدایا به دقت نیست، اما ظاهراً در دوره‏های اقتدار و قدرت ایلخانان برای رفع نیازهای کشوری و لشکری می‏بایست کفایت کند.

 

اما تصرف بی قاعده و خودسرانه خانان این خاندان، مسامحه حکام در ارسال مالیات و همچنین بد حسابیهایی که از جانب صاحبان اقطاع در ارسال مال دولت روی می‏داد،
خزانه را دائم با دشواریهایی مواجه می‏ساخت.

 

مزید بر این مصائب و مشکلات، فساد امیران و طمع ورزی شاهزادگان و سلطان و
رافت خواری بی حساب و کتاب وابستگان مغول و بزرگان کشوری و لشکری خزانه
چیزی برای مصارف عامه و عمومی باقی نمی‏گذاشت.

 

انواع مالیات
تداوم این نوع مالیات ستانی، موجب ورشکستی و تخلیه دکان و مهاجرت اهالی می‏شد. با چنین احوالی غریب نیست که روستاییان به محض آگهی از ورود تحصیل داران مالیات به نواحی مجاور می‏گریختند و خانه و کاشانه و کسب و کار خود را رها می‏کردند.

 

مالیاتهای تازه‏ای هم که برای رهایی خزانه از افلاس و ورشکستگی معمول می‏شد و این سیاستها غالباً توسط تازه به دوران رسیده‏ها و عناصر بی لیاقت و بی کفایتی که مدیریت جامعه را بر عهده گرفته بودند، بی آن که متضمن رفع مشکلی برای دولت باشد، ناخرسندی و شکایت دائم عامه را موجب می‏شد.

 

گویی مردمان محکوم بودند تا تاوان مال اندوزی، رافت خواری، غارت خزانه، بی تدبیری و بی سیاستی عمال دولت و کارگزاران آن را تماماً عهده گرفته، پرداخت آن را از سفره خالی خود ضمانت کنند.

 

غیر از مالیات
تمغا که از همه چیز گرفته می‏شد، مالیات دیگری به نام قاقلان که ظاهراً نوعی خراج ارضی تازه بود ، بر کسانی که بر روی زمین کار می‏کردند تحمیل می‏شد و گه گاه به صورت بیگاریهای سخت تأدیه می‏شد.

 

مالیات دیگری نیز که تازگی داشت و به شدت مایه شکایت و ناخرسندی مردمان شد،

 

قبجر «= قبچور» نام داشت که
در آغاز به عنوان مالیات دام مطرح شد، اما به تدریج همه چیز را شامل شد و در واقع موضوعی نماند که قبجر بر آن تعلق نگیرد.

 

فقیر و غنی و روستایی و شهری دچار بلای قبجر شدند و یک شاعر عصر به نام پور بهاء جامی، قصیده قبجریه‏ای ساخت که شکایت حال تمام آحاد خلق را از این مالیات ظالمانه با درد و سوز بسیار، به بیان آورد.

 

با این همه، مالیات قبجر که برای طبقات روستایی سنگینتر بود و به صورتی ظالمانه‏تر تحمیل می‏شد.

 

این دو نوع مالیات که غازان خان ضمن سایر اصلاحات اداری و اجتماعی خویش آنها را عفو کرد.

 

جمع آوری مالیات
وصول مالیات توسط عمال دولت وحکام ولایت صورت می‏گرفت.
البته بسیاری از علماء، مشایخ و ترخانان که مقربان خاص دربار ایلخان بودند، غالباً از پرداخت معاف می‏شدند.

 

اما حکام ولایات گه گاه بیش از حد مقرر مالیات وصول کرده و یا قسمتی از دریافتیها را در دفاتر ثبت نمی‏کردند.

 

با این حال مظالمی که در این زمینه در حق رعایا می‏رفت، حتی با اثبات خیانت عامل و عمال حکومت، جبران نمی‏شد و مازاد وصول شده هرگز به صاحب آن مسترد نمی‏گشت.

 

در مواردی که مالیات به صورت جنسی گرفته می‏شد، مازاد بر نیاز خزانه را به مزایده می‏گذاشتند و البته برای آن بهایی بسیار گزاف می‏طلبیدند و چون به فروش نمی‏رفت، آن را بین کسبه و محترفه تقسیم و به زور و اجبار می‏فروختند.

 

نمونه‏ای از این نقد کردن مالیات جنسی در داستان برادر شیخ سعدی در کلیات این شاعر آمده است.
این شیوه هم نوعی ساده بود که به صورتهای مختلف بر عهده محترفه، یا روستاییان قرار می‏گرفت و شکایت آنها نیز هرگز به جایی نمی‏رسید.

 

ماموران اخذ مالیات
در این ایام مأموران دولت برای جمع آوری انواع خراج به اطراف مملکت می‏رفتند،
باسقاق یا ایلچی خوانده می‏شدند و هر جا به خانه روستایی ضعیفی می‏رسیدند تقریباً تمام آن چه را او در همه عمر به خون جگر جمع آورده بود، به بهانه قبچر و قاقلان در توبره و کیسه خویش می‏کردند و بر پشت استران و اشتران خویش به غارت می‏بردند.

 

وصول مالیات در قلمرو ایلخانان به مقاطعه گذاشته می‏شد و تحصیلداران مالیات که از جانب این مقاطعه کاران می‏آمدند در بسیاری موارد برای مزید دخل، مالیات زایدی هم به نامهای مختلف وضع و مطالبه می‏کردند که به ندرت چیزی از آن را به خزانه دولت می‏رساندند.
اصلاحات غازان خان هم دیری نپایید و مرگ زود هنگام این ایلخان باعث شدکه اصلاحات او به عنوان رویه‏ای اجتماعی قوام گیرد حیف و میل خراج ولایات مواردی پیش می‏آمد که مالیات و خراج ولایات به صورت نقد و جنس به دربار می‏رسید و به ضرورتی از نظر سلطان می‏گذشت.

 

در چنین احوالی، اردوی فزاینده‏ای از حاملان خراج، و محاسبان و مستوفیان و کاتبان و فراشان و خزانه داران و خادمان و خواجه سرایان و غلامان و کنیزان به پیشگاه پادشاه حاضر می‏شدند.
در موارد زیادی، بخش عمده‏ای از این مالیاتهای وصول شده، فی المجلس از جانب سلطان به این طفیلیها داده می‏شد، چنان که یک پنجم آن به خزانه نمی‏رسید .
پرداخت کسریهای خزانه، سرانجام به دوش رعیت مفلوک می‏افتاد که مالیاتهای بی هنگام و افزایش بی رویه و خود سرانه آن، کمر مردمان را زیر بار این همه محنت خم می‏کرد.

 

رعیت که حتی با پرداخت تمامی مایملک و ثروتش هنوز از عهده این بی رسمیها بر نمی‏آمد، با شکنجه، تازیانه و خشونت بسیار مجبور به کار اجباری و فروتر از بردگی می‏شد.

 

عهد سلجوقیان ( نظام اقطاع )
مختصری در باره ی نظام اقطاع
نظام اقطاع یا واگذاری و اجاره املاک خالصه سلطان به امیران و منسوبان پادشاه، که از مدتها قبل در دستگاه خلفا سابقه داشت، در دوران فرمانروایی سلاجقه در سراسر ایران توسعه فراوان یافت.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  37  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تاریخچه مالیات در ایران از دوره هخامنشیان تا به حال

دانلودمقاله بررسی تاریخچه مسجد جامع کبیر یزد

اختصاصی از فی فوو دانلودمقاله بررسی تاریخچه مسجد جامع کبیر یزد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


وجود ویژگی های متنوّع در دوره های تاریخ تکوین معماریمسجد جامعع کبیر یزد از یکسو و تضادّ در نوشته ها واقوال از دیگر سو،تاریخچه ای پیچیده و مبهم از این بنای مهمرا در پیشرو قرار داده است.این امر موجب آنن شد تا با هدف رفع ابهامات تاریخی مسجد و معرفی ان در دوره های تاریخی پژوهش حاضر شود.
بنای مسجد جامع کبیر یزد طی قرون متمادی بر بقایاو یا در کناربناهای متنوعی بنا گردیده که در متون تاریخی تحت عناوین مسجد جمعه شهرستان ،مسجد جامعع عقیق،مسجد جمعه قدیم در درده،مسجد جامع نو وبناهای الحاقی آن با اسامی گوناگون از آنها یاد شده است .
در بررسی حاضر از بناهایی که در قرون اولیه اسلامی تا نیمه قرن ششم ه.ق.در این مکان احداث شده تحت عنوان »بناهای اولیه مسجد جامع کبیر یزد« یادد شده است که آثار بسیار اندکی از آن باقی است.نکته جایز اهمیت در رفع ابهامات تاریخچه مسجد آن است که هر ساخت و ساز و اقدام تازه ای در بنا،با تعمیرات و نوسازی آثار قبلیو به عبارتی با ابقاء و احیای آثار گذ شته توام است و این امر نه تنهادر بنا به طور خاص اتفاق می افتد،بلکه همواره با تغییر و تحولات محیطی مسجد نیز همراه است تاسازمان ،فضایی شهرراکه خود نیز به آن وابسته است ،تبلور و انتظامبخشد.
این مهم در بررسی تاریخی مسجد رهنمودی است تا نهوه برخورد پیشینیان با آثار گذ شته راروشن سازد،نگرش آن ها در قالب بنای منفرد نبوده،بلکه به عنوان یک فضای شهری، با هدف پرهیزاز تخریب و انهدام محیط عمل می کرده اند تا این اقدام به بی هویتی بنا و تزلزل در نظم اندامواره بافت های قدیمی شهرها منجر نگردد.

 

روش پژوهش
بررسی های اولیه بیانگر این حقیقت بودند که نه تنها تعدد و تنوع بنا ها یاولیه مسجد زیر سئوال است بلکه بانیان بناها و تاریخ بنیان آنها نیز درپرده ای از ابهام قرار دارد.
مهمترین و پیچیده ترین بخش یافتن شجره نامه ای آل کاکویه یزد (قرون 5
و6 ه.ق )بود که در منابع تاریخی از بانیان بناهای اولیه بشمار می رود. دقت در تمامی آثار و مقایسه منابع موجود و همچنین یافتن نسبتهای فامیلی حکام کاکویی با سلاطین وقت ایران، چون کلافی سر در گم زمانی طولانی این پژوهش را متوقف ساخت که در نهابت با پژوهش های مکرر این امر میسر گردید.

 

منابع مورد استفاده
در میان مورخین، مورخین قرن نهم ه.ق جعفر بن محمد حعفری مولف تاریخ یزد به سال 844 ه. ق و احمد بن حسین بن علی کاتب مولف تاریخ جدید یزد پس سال 862 ه. ق اطلاعات ارزنده ای از مسجد را ارائه داده اند. همچنین آثار دیگر مورخینی چون محمد مستوفی بافقی، وطرب نائینی را در زمره مورخین متأخر می توان بر شمارد. مقالات و آثار ارزنده معاثری که مشخصاتی از مسجد را عرضه کرده اند واز مهمترین این آثار، یادگارهای یزد، تألیف دکتر ایرج افشار است.
مهمترین و رهگشاترین آثار، وقف نامه جامع الخیرات است که شرح موقوفات سید رکن الدین محمد بانی مسجد جامع نو و پشر ارشدش سید شمس الدین داماد رشید الدین فضل الله است. این وقف نامه در جلد دوم یادگارهای یزد به چاپ رسیده است.
علاوه بر جامع الخیرات وقف نامه هایی در کرباس ورودی اصلی مسجد فعلی به صورت کتیبه های تاریخ داری نصب است که ازمنابع مهم به شمار می روند.

 

معرفی بناهای اولیه مسجد جامع کبیر یزد
بخش عمده بناهای اولیه به هنگام گسترش صحن مسجد جامع نو و نوساریهای عهد قاجاریه به سال1240 ه. ق تخریب شد. بقایای تاریخی این مجموعه در سمت شرقی صحن، تا قبل از تعمیرات اساسی سال 1324 ه .ش باقی بود و در این سال این اثر ارزنده تاریخی منهدم وشبستان جدیدی د رمکان آن احداث گردید. تنها اثر به جا مانده از بناهای اولیه، بخشی از جداره شمال شرقی مسجد است که احتمالاَ پئسته اصلی یا لاولیه هم نیست ولی د رتعمیرات مسجد دست نخورده باقی مانده است و شامل دو ورودی قدیمی و متروک، یکی د رسمت شمال و دیگری در سمت شرق است ( تصویر شماره یک ).
شبستان موجود در سمت غربی صحن مسجد، احتمال دارد شبستانی از مجموعه قدیمی باشد که در تغییر و تحولات 1240 ه .ق عهد قاجار، مورد تعمیر ونوسازی قرار گرفته و با تغییرات عمده ای که به ویژه در پوشش سقف به خود دیده، آن را به دوره قاجار نسبت داده اند. اما به احتمال قریب به یقین، شبستان درجایگاه طرح قدیمی است به ویژه آن که قبله آن نسبت به قبله اصلی انحراف دارد( تصویر شماره دو).
در میان افرادی که بقایای تاریخی بناهای اولیه را د رسمت شرقی صحن رویت کرده اند، ماکسیم سیرو، نقسه دقیقی ا زمسجد را در سال1317 ه .ش مطابق با 1938 م ترسیم کرده است که به خوبی آثار بناهای اولیه را نشان میدهد ( تصویر شماره سه). او همچین در این نقشه دوره تاریخی تمامی جرزهای بنا را مشخص کرده است که بسیار لرزنده است. وی البته تنها بخش شرقی صحن را از بناهای اولیه دانسته و این بخش را به طور جداگانه نیز ترسیم کرده است، اما شبستان شازده را، قاجاری معرفی کرده است که این احتمال وجود دارد که کل شبستان تخریب و بر اساس طرح قدیمی با همان انحراف قبله دوباره سازی شده باشد.
ماکسیم سیرو تصاویری از بقایای تاریخی را در انتهای گزارش خود علاوه
بر تصویر پانورامایی ارائه کرده است که به خوبی مجموعه را معرفی می کند (تصویر شماره 4).

 

ابهام‌های تاریخی
آثار مورخین قرن نهم، اطلاعات مهمی را از تاریخچه بناهای اولیه ارائه می‌دهند، اما دقت د رآثار این مورخین ما را با تناقض های زیادی در تاریخچه بناهای اولیه مسجد مواجه می سازد. مورخینی که پس از جعفری و کائب مبادرت به نگارش تاریخ یزد نموده اند به دلیل استفاده متناوب از هر دو مأخذ، مخاطب را به سردرگمی عجیبی سوق می دهند.
مشکل اساسی درآثار مورخین، اعم از متقدم، متأخر و حتی معاصر ان است که تعدد بناهای اولیه مسجد در آثار آنها متفاوت ذکر شده است واین مشکل در گفته های جعفری و کائب که منشأ نگارش های بعدی هستند نیز دهده می شود. مورخین متأخر و حتی معاصری که بقایای تاریخی مسجد را رؤیت کرده اند، تنها به وجود یک مسجد قدیمی در کنار مسجد نو اکتفا کرده اند.
در این میان منبع موثقّی چون جامع الخیرات به وجود سه مسجد در جوار یکدیگر پس از احداث مسجد جامع نو تأکید دارد. همچنین کاوش های باستان شناسی و تحقیقات ماکسیم سیرو، موجودیّت یک مسجد قدیمی را در جوار بقایای تاریخی بناهای اولیه نشان داده است.
به این ترتیب در مأخذ و مدارک موجود، گاه بناهای اولیّه مسجد مشتمل بر دو مسجد است و گاه با یک مسجد اولیه روبرو هستیم. از تبعات این تناقض گویی ها، ذکر نام بانی یا بانیان بناهای اولیه مسجد است که با اسامی متنوعی روبرو می شویم. در پاره ای متون تاریخی، از سه نسل سخن به میان می آید که در ساخت و سازها دست داشته اند و در جایی دیگر شجره نامة بانیان گاه به چهار یا پنج نسل می رسد.
مسلم است که ارایه اسامی متنوع بانیان بناهای اولیه مسجد، نه تنها تاریخ بنیان بنا را مخدوش می سازد. بلکه تردیدهای مکّرر از تعّدد بناهای اولیه،کل مجموعه را مورد سؤال قرار داده و تاریخچه مبهم بنا را عرضه می نماید.
از طرفی متون تاریخی نشان می دهند که شهر یزد، قبل از اینکه دارالعباده آل کاکوبه گردد، پایگاه مهمی برای زردتشتیان بوده است که هنوز هم نقش خود را حفظ کرده است. حتی متون تاریخی از احداث مسجد جامعی در قرون اولیه اسلامی در شهر یزد خبر نداده اند و شروع ساخت و ساز مسجد جامع را در این شهر در بدو ورود امرای کاکویی ذکر کرده اند که شهر دارای حصار و
دروازه می گردد.
همچنین صاحبنظرانی که بقایای تاریخی مسجد را قبل از تخریب دیده اند، در مورد جایگاه و موقعیت آن اظهار نظرهایی کرده اند که دال بر وجود آتشکده در مکان آن است و در متون تاریخی اشاره ای بر وجود آتشکده در این مکان نیست.
علاوه بر آن، اظهار نظرهای مستشرقین و نتایج تحقیقات ماکسیم سیرو، بنیان بقایای تاریخی مسجد را به قرون اولیه اسلامی، قبل از سلاجقه یا پیش از روی کار آمدن کاکوئیان در یزد دانسته اند که این نظریه در تقابل با متون تاریخی قرار می گیرد و موضوع را بغرنج تر می سازد. همچنین بانی و تاریخ بنیان دومین مسجد در گزارش تحقیقی ماکسیم سیرو، با آثار مورخین تطابق ندارد.

 

بررسی و مقایسه مدارک و شواهد تاریخی
تعدد بناهای اولیه
جهت رفع ابهامات تاریخی، تمامی مدارک و شواهد تاریخی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته که به اختصار اهم آن ها ارایه می گردد:
آثار مورخیّن متّقدم
جعفری و کاتب در تألیفات خود در دو مبحث جداگانه که شرح حال امیران و حکام یزد و دیگری معرفی مساجد جامع یزد است، به ساخت و سازهایی در مکان مسجد جامع کبیر یزد در زمان امرای کاکویی یزد اشاره دارند.
این دو مورخ در مبحث اول، بر موجودیت دو مسجد در مکان بناهای اولیه اذعان دارند که مسجد اولی را، مسجد جمعة شهرستان و دومین مسجد را مسجد جمعه درده یا مسجد قدیم درده ذکر کرده اند. جعفری در مبحث دوم از دو مسجد متصل قدیمی سخن می گوید ولی کاتب علیرغم تعیین میزان کارآیی مساجد در مبحث اول، بناهای قدیمی مجموعه را یک مسجد دانسته و متذکر می شود که مسجد قدیم همان عتیق است.

 

آثار دیگر مورخین
مورخینی که قبل از گسترش صحن مسجد(1240 ه.ق) تألیفات خود را ارایه داده اند، همچون محمد مستوفی بافقی عیناً مطالب جعفری و کاتب را به تناوب نقل قول کرده اند و از هر دو مسجد قدیمی سخن گفته اند. اما مورخین معاصری که پس از این تاریخ مبادرت به نگارش کرده اند، تنها به معرفی یک مسجد قدیمی پرداخته اند. آینی در آتشکدة یزدان و دکتر افشار در یادگارهای یزد، ضمن شرح مبسوطی از مسجد جامع، تنها به یک مسجد قدیمی اشاره دارند.

 

آراء صاحبنظران
آراء صاحبنظرانی که بقایای تاریخی بناهای اولیه را رؤیت کرده اند، نشانگر آن است که کهن ترین بخش قدیمی مسجد یا مسجد اولیه را دیده اند. این افراد در مورد موقعیت و ویژگی های اظهار نظرهایی کرده اند که در یک جمع بندی کلی، آن را از آثار قرون اولیه اسلامی و مکان مسجد را در کنار یا بر جایگاه آتشکدة زرتشتیان دانسته اند.
دکتر ایرج افشار، جزیی از پی آتشگاه ساسانی را در محل بقایای تاریخی بناهای اولیه مسجد تشخیص داده است و دکتر محمد کریم پیرنیا، وجود محلی به نام « تل خاکستر» را در مجاورت آتشکده ای در این مکان دانسته است. همچنین دکتر پیرنیا و کهنسالان یزدی که شاهد تخریب بقایای بناهای اولیه بوده اند، همگی اذعان دارند که هنگام حفر زمین برای پی ریزی شبستان جدید، خاکستر زیادی از این محل بیرون برده شده است و نکته قابل توجه دیگر، توجه زردتشتیان به این مکان و روشن کردن شمع در محل کرباس مسجد فعلی است.
پروفسور پوپ نیز مسجد را در محل یکی از آتشکده های ساسانی دانسته که در روزگار صفاریان دایر بوده است. همچنین دونالد ویلبر، بقایای تاریخی بناهای اولیه را متعلق به قبل از سلاجقه می داند.

 

رسالة ماکسیم سیرو از مسجد جمعه یزد
ماکسیم سیرو در ابتدای گزارش ارزندة تحقیقی خود، مکان بناهای اولیه را در جایگاه آتشکدة اصلی زردتشتیان قلمداد کرده ولی در ادامه احتمال استقرار مسجد را در جوار آتشگاه دانسته است. وی ضمن ترسیم دقیقی از بقایای بناهای اولیه، با توضیحاتی که می دهد، بر این اعتقاد است که از مسجد قدیمی سه چهارم حیاط باقی مانده است که این بنا کاملاً متقارن و به دور یک حیاط مربع شکل واقع بوده است و سپس اقدام به بازنمایی مسجد کرده است( تصویر شماره پنج)
وی این مسجد را قابل قیاس با مساجد قرون اولیه و بسیار شبیه به آن ها وصف می کند. نکتة دیگری که برای اثبات تعلق این بنا به قرون اولیه اسلامی دارد، عدم وجود تزیینات در مسجد عتیق است. طرح مسجد عتیق، طبق نقشة بازسازی شده( تصویر شماره پنج). به صورت شبستانی است که قبلة آن بیش از سه درجه به سمت شرق انحراف دارد. اگر طرح مسجد به این نحو که او ترسیم کرده است باشد، باید گفت که مسجد عتیق با نمونه های موجود مساجد اولیه در ایران متفاوت است. زیرا تمام ناوها در مساجد اولیه موجود عمود بر حیاط هستند و در این طرح ناوهای مسجد عتیق یزد، موازی صحن و در جهت قبله استقرار یافته اند.
وی موجودیت مسجد دیگری را در جوار مسجد عتیق و در سمت غربی آن تأیید می کند و در محل پایاب قنات زارچ را در همین مسجد، یعنی سمت غربی مسجد عتیق نشان می دهد. این پایاب هم اکنون در صحن مسجد فعلی واقع است. همچنین ماکسیم سیرو، مکان مستحدنات الحاقی دختران فرامرز را در سمت جنوبی مسجد عتیق تأیید کرده است( تصویر شماره شش)
به این ترتیب ماکسیم سیرو بر این عقیده است که مسجد اولیه به هنگام ورود کاکوئیان در یزد برپا بوده است و اولین حاکم کاکویی، ظهیرالدین ابو منصور فرامرز، پس از ورود به یزد، مسجد دیگری را در جوار آن بنیان نهاده است. اما مشخصات این مسجد، همان مسجد جمعة قدیم درده است که مورخین
متقدم بانی آن را گرشاسب ثانی ذکر کرده اند

 

وقف نامه جامع الخیرات
مأخذ موثق و مهم دیگری چون جامع الخیرات، مجموعة قدیمی را مشخص کرده است. صفحات اولیه این وقف نامه اسامی بناهایی است که واقف آن ها را بنیان نهاده و یا موقوفاتی جهت آن تعیین کرده است. جامع الخیرات ضمن برشمردن مساجد پنجگانه، از سه مسجد در داخل شهر یزد نام می برد که دو مسجد را به صراحت جامع قلمداد می کند و یکی را در عرصة مسجد جامع قدیم مستقر دانسته است. از آن جا که مسجد جامع در هر شهر بیش از یکی نیست، مسلم می گردد که سه مسجد نامبرده، متعلق به مسجد جامع کبیر و در کنار یکدیگر واقعند. یکی مسجد جامع نو است که خود واقف یعنی سید رکن الدین آن را بنیان نهاده و دو مسجد دیگر، مساجد قدیمی هستند. آن چه در توضیح سه مسجد از مساجد پنجگانه آمده به این شرح است:
« و اما مساجد پنجگانه:
1ـ از این مساجد، مسجد جامعی که در داخل شهر یزد بنا شده و به جامع عتیق اضافه شده است. جامع عتیق در وسط بازار بزرگ و روبروی
کاروانسرای معروف به ایازی است.
2ـ و از این مساجد، مسجد جامعی است که در داخل شهر یزد بنا شده و در جوار بنیادهای خیریه است که به واقف منسوب است.
تصویر 6ـ طرح کلی دوران اولیه
مأخذ: رساله ماکسیم سیرو از مسجد جمعة یزد ص173
الف ـ مسجد اولیه یا جامع عتیق
ب ـ مسجد ثانویه یا جامع قدیم
ج ـ مستحدنات الحاقی دختران فرامرز
3ـ و از این مساجد، مسجد فوقانی است که در عرصه جامع قدیم و در داخل شهر یزد واقع است.»
توضیحات جامع الخیرات در مورد سه مسجد، راهنمایی است، جهت مکان یابی آن ها در کروکی ماکسیم سیرو از سه مسجد در زمانی که مسجد جامع نو در پشت قبلة مسجد قدیم ساخته شد( تصویر شماره هفت)

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  110  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله بررسی تاریخچه مسجد جامع کبیر یزد