فرمت فایل: ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ )
حجم فایل: (در قسمت پایین صفحه درج شده )
تعداد صفحات فایل: 20
کد محصول : 001Shop
قسمتی از محتوای متن
مقدمه
کلمه کلاسیک به معنی وسیع خود به تمام آثاری مه نمونه ادبیات کشوری شمرده می شود و مکایه افتخار ادبیات ملی آن کشور است اطلاق میشود .مثلا ما می توانیم همه آثار جاودانی شاعران بزرگمان را کلاسیک های ادبیات فارسی بدانیم ولی آنجا که بحث از مکتبهای ادبی در میان باشد .دیگر چنین معنی وسیعی منظور نظر نیست و در این مورد عنوان کلاسیک به آن مکتب ادبی گفته میشود که پیش از پیدایش سایر مکاتب ادبی(در قرن هفتهم)در فرانسه به وجود آمده و از ادبیاتقدیم یونان و روم تقلید کرده است .
می گوییم در فرانسه زیرا این مکتب .اگر از مفهوم عام کلمه سرفنظر کنیم .اختصاصا یک مکتب فرانسوی است در مورد دورانها یا مکاتب دیگر مثلا در مورد رنسانس .رومانتیسم ویا سمبولیسم به راحتی می توان از یک جریان کلی اروپایی سخن گفت .اما در مورد تمایلات ادبی که قرن هفدهم و آغاز قرن هیجدهم اروپا در کشور های مختلف کلاسیک نامیده شده اند کمتر میتوان شباهتی پیدا کرد و فقط در فرانسه است که این نهضت تظم و قائده پیدا کرده و به صورت مکتب معینی در آمده است .
بد نیست که در اینجا از لحاظ تاریخی و از دید معنی شناسی نگاهی به کاربرد این کلمه بیندازیم :در قرن دوم میلادی آولوس .جلیوس محقق رومی نویسندگان را به دوگروه تقسیم میکرد :sculptor classlcus نویسنده کلاسیک و sculptor classlcus (نویسنده عامه ) .و عنوان نویسنده کلاسیک را به نویسندهای اطلاق میکرد که آثار او شایسته مطالعه طبقات بالای جامعه باشد .بتدریج این صفت معنی وسیع تری پیدا کرد و به آثاری اطلاق شد که شایسته تدریس در کلاس ها و قابل استفاده برای تربیت نسل جوان باشد این نویسندگانی که آثارشان به عنوان سرمشق برای دانش آموزان پیشنهاد می شد طبعا بهترین نویسندگان به شمار رفتند و کلمه کلاسیک نیز معادل برتری تردید ناپذیر اثر شمرده شد .
آثار برتر به خصوص از نظر معلمان طبعاً آثاری هستند که با گذشت قرنها و دورانها اهمیت و ارزش خودشان را حفظ کرده اندو در مواقع همان بناهای هستند که به قول فردوسی .از باد و باران گزند نیافته اند به همین دلیل در اغلب زبان های امروزی اروپائی آثار کلاسیک همان آثار قدیم هستند اما در کنار آن نویسندگان جدیدی راهم که آثارشان شایستگی قرار گرفتن در کنار آثار بزرگان قدیم را پیدا می کند نویسندگان کلاسیک و آثارشان را کلاسیک های ادبیاتشان مینامند مثلاً آثار تولستوی .گوته و پروست را کلاسیک های ادبیات روسی.آلمانی و فرانسه می نامند.
اما فقط د رقرن هیجدهم از طریق لاهارپ .ولتر و تعلیمات یسوعیان .و بعد در قرن نوزدهم از طریق دانشگاه امپراطوری و معلمان دوران باز گشت سلطنت و لوئی فیلیپ که اغلب مخالف انقلاب رومانتیک بودند این صفت ((کلاسیک))به طور منظم در مورد نویسندگان فرانسوی دوران لوئی سیزدهم و لوئی چهاردهم بکار رفت .کلمه کلاسیک از آن ببعد گذشته از اینکه خود نشانه ارزش بود .در عین حال سرزنشی شمرده می شد به نویسندگان رمانتیک که نوآور.منحط و ناسازگار شمرده می شدند .گوته ادعا کرد که برای اولین با ر او و دوستش شیلر بودند که این اختلاف بین کلاسیک و رومانتیک را مطرح کردند و بعد از آنها برادران شلگل به این مسئله پرداختند از منتقدان قرن نوزدهم و بیستم فرانسه نیسار nisard برونتیر brunitiereو موراسmaurras و در کشور های دیگر ایرونیگ بابیت babbit. آمریکای تی.ای.هولم e.huime t. انگلیسی و تی. اس . البوت و عده ای دیگر تجلیل و تعریفی از کلاسیسیسم به عمل آوردند که خود در عین حال تحقیری از رومانتیسم بود .
با این اوصاف باید گفت که هنر کلاسیک اصلی همان هنر یونان و روم قدیم است .شاعران قرن هفدهم فرانسه .به دنبال نهضتی که اومانیسم humanisme نامیده می شود .این هنر قدیم را برای خود سرمشق قرار دادند و آثار خویش را به پیروی از قوائد ثابت و بارزی که از ادبیات یونان و روم قدیم و به خصوص از عقاید ارسطو اقتباس شده بود بوجود آوردند البته این نهضت یک قرن پیش از ان که در فرانسه ظاهر شود .در ایتالیا و اسپانیا به وجود آمد .اسپانیائی ها هیچ تاثیریدر فرانسویان باقی نگذاشتند زیرا با این که تحقیق در بار ارسطو را در قرن شانزدهم آغاز کردند .ولی می کوشیدند این قواعد را با ادبیات غنی و پر ارزشی که خود داشتند تطبیق دهند و ادبیات تازه ای ایجاد کنند از این رو به آفریدن نظام ادبی جا افتاده ای موفق نشدند.
اما هیچ تردیدی در این نیست که تئو ریسین های فرانسوی همه مطالعات و قانون گذاریهایشان را مدیون اومانیسم های ایتالیا ئی هستند .
اومانیسم
نهضتی که در این روزگار زیر نام اومانیسم (انسانگرایی) نخست در ایتالیا مطرح شد نامش را از رومیان گرفته بود . زیرا رومیان در عصر خود برای مطالعه و تحقیق در باره آثار یونان قدیم یک نظام ادبی و فلسفی تحت عنوان
studia humaniatis برقرار ساخته بودند و عقیده داشتند که در سایه مطالعه آثار قدیم می توان قدرت معنوی انسانی را رشد داد و او را به صورت انسانی تر یعنی مدنی تری در آورد کلمه اومانیسم در اصل به معنب (( مطالعات آزاد )) بود در نظر اول مطالعه ((ادبیات انسانی))یا ((ادبیات نسل بشر))به ادبیاتی متقاوت با((الهیات))اطلاق می شود پس به این ترتیب اومانیسم یعنی مطالعات غیر مذهبی .اما نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که بهیچوجه مقابله در میان نیست بلکه اگر مقابله ای در میان باشد .مقابله با ادبیات غیر مذهبی قرون وسطا است که اغلب فاقد ارزش ادبی بود برای اینکه با این مسئله به صورت دقیق تری آشنا شویم بهتر است که عین عبارات و.ل سولنیهv.l.saulnier را از رساله ((روح رنسانس ))در((تاریخ ادبیات جهان )) انتشارات پلئیاد نقل کنیم :
(( اگر موارد خاص باعث شده است که کلمه اومانیسم یک معنی ثانوی پیدا کند که عبارت از مطالعه ادبی متون یونانی و رومی یعنی آثار فرهنگ دوره الحاد است به این سبب است که یگانه متونی که رنسانس توانسته بود به آنها دسترسی پیدا کند همین آثار بود . اومانیسم که بنا به تعریف متفاوت با مطالعات آبا کلیسا بود .هیچ گونه قصدی برای مخالفت با آنها نداشت .بلکه برعکس می خواست روشنگری تازه ای را در خدمت ایمان و مطالعات مذهبی قرار دهد )).
اما اومانیسم ها به زبان بی جان و مرده ای از گذشتگان تقلید می کردند. زبان عامه مردم را تحقیر می نمودند و در نتیجه .از روح مردم یعنی ذوق و هنر ملی بی بهره بودند هر چند که طرفداران زیادی اطراف آنها گرد آمده بودند .اگثریت مردم چون فرا گرفتن زبان لاتین برایشان امکان نداشت .از آثار آنان چیری در نمی یافتند.
متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.
پس از پرداخت، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.
تحقیق درباره کلاسیسیسم