لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه36
- مقدمه
- مفهوم واژه کارآفرینی
- کارآفرینی ازدیدگاه اقتصاد دانان
- کارآفرینی ازدیدگاه محققین علوم رفتاری
- کارآفرینی ازدیدگاه محققین علوم رفتاری
- تحلیلی برتعاریف ارائه شده درخصوص کارآفرینی
- دیدگاههای مختلف نسبت به کارآفرینی
- نظر شبکه های اجتماعی به کارآفرینی
- شرکت های بزرک برای بقاء خود استراتژیهای متفاوتی ارائه نمودند
- . مکتب سوداگرایان، فیزیوکرات ها، کلاسیک ها، مارکسیست ها
- مکاتب نئوکلاسیک ها ونمائیون
- رویکرد ویژگی ها
- نیاز به توفیق
- مرکز کنترل
- نیاز به استقلال
- خلاقیت
- تحمل ابهام
- رویکرد رفتاری
- خصایص جمعیت شناختی
- ویژگی های مرتبط با سابقه وپیشینه فرد
- انواع مدل های کارآفرینی
- ضرورت کارآفرینی در سازمان
- مقایسه ویژگی های شخصیتی و جمعیت شناختی کارآفرینان مستقل با کارآفرینان سازمانی
- تفاوت کارکردی کارآفرینی مستقل با کارآفرینی سازمانی
- ماهیت سازمان های بزرگ
- فقدان استعداد کارآفرینانه
- شیوه های نادرست پاداش
- مدل های ارائه شده برای ایجاد کارآفرینی در سازمان
- مدل کارآفرینی سازمانی
- مدل های ایجاد کارآفرینی در شرکت
- سابقه آموزش کارآفرینی
- دو ویژگی شرکت کنندگان در این برنامه های آموزشی
- تحقق در آموزش کارآفرینی
- افراد تحت پوشش آموزش کارآفرینی
- اهداف آموزش کارآفرینی
- وضعیت تحقیقات در سال 1980
- وضعیت تحقیق در سال 1985
- دلایل انحراف ناشی از عدم ارائه تعریف دقیق کارآفرینی
- دیدگاه علمی یکپارچه
- دیدگاه های چندگانه و متعارض
- عمل گرایی ( Pragmatist ) و فراتجدد گرایی ( Post Modernist )
- خط فکری، اصول و تعصبات در روش تحقیقی
- تحقیق اقتضایی، محیطی و چند جانبه
- واحد تحلیل
مقدمه :
بررسی تعاریف متعدد ارائه شده از طرف صاحبنظران است که هرکدام برحسب زمینه علمی و تجربی خود مطرح کرده اند. تنوع و گوناگونی برداشت ها از مفهوم کارآفرینی، از نکات جالب توجه دراین مورد است که به نوبه خود مشکلاتی به همراه دارد.
برخورد صاحبنظران با مقوله کارآفرینی همچون برخورد افراد نابینایی است که با موجودی مواجه می شوند و هر کدام متناسب با عضوی از حیوان که لمس می نمایند به توصیف آن می پردازند. ازاین رو درک کامل موضوع کارآفرینی نیازمند داشتن دیدگاه بین رشته ای است چراکه کارآفرینی برحسب ماهیت خود وبرحسب توجه محققین رشته های مختلف ازدیدگاه اقتصادی، روانشناسی، جامعه شناسی و حتی تاریخی تعریف شده است.
در تعاریف کارآفرینی، تفاوت های مغایر و متناقضی به چشم می خورد، اما براین نکته اتفاق نظر هست که اصلاح کارآفرینی دست کم بخشی ازکارکرد تصمیم گیری را در جهت هدایت عملیاتی سازمان در بر گیرد. تفاوت ها در تعریف کار آفرینی نشان دهنده گستردگی و اهمیت و برپائی موضوع است که باعث ارائه مدل ها، تئوری ها و نظرات تفاوتی را فراهم می آورد.
مفهوم واژه کارآفرینی:
واژه کارآفرینی از کلمه فرانسوی " Entre prender " به معنای " متعهد شدن" نشأت گرفته شده است. بنا برتعریف واژه نامه دانشگاهی وبسترکارآفرینی کسی است که متعهد می شود. مخاطره های یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره وتقبل کند. واژه کارآفرینی درزبان فرانسه ابداع شد. در اوایل سده شانزدهم میلادی کسانی که از حدود سال 1700 میلادی به بعد به پیمانکاران دولت که دستاندرکار ساخت جاده، پل، بندرو تاسیسات بردند به کرات لفظ کارآفرینی را بکاربرده اند.
کارآفرینی ازدیدگاه اقتصاد دانان :
تمامی مکاتب اقتصادی ازقرن شانزدهم میلادی تاکنون به نحوی کارآفرینی رادر نظریه های اقتصادی خود تشریح نموده اند، که مختصراّ به آن می پردازیم.
برنارد دوبلیدور : کارآفرین یعنی خریداری نیروی کارومواد اولیه به بهای نامعین وبه فروش رساندن محصولات به بهایی طبق قرارداد.
ریچارد کانتیلون : بین زمین داران، دستمزد بگیران وکارآفرینان تنایز قائل شد. او به سه عنصر اصلی درخصوص فعالیت کارآفرینان اشاره نمود،اول آنکه آن ها در یک محیط همراه باعدم قطعیت فعالیت می کنند. دوم آنکه آن ها درصورت نداشتن توانایی زیاد برای فعالیت اقتصادی، بامنادو تباهی خاصی مواجه می شوند وسوم اینکه آن ها سرمایه اولیه را خودشان فراهم می آورند.
رامبال : کارآفرین، فردی است که ابزار تولید را به منظور ادغام آن ها برای تولید محصولاتی قابل عرضه به بازار، ارائه می کند.
جان باتیست سی : اشراف زاده و صنعتگر فرانسوی، کارآفرینی عاملی است که تمامی ابزار تولید را ترکیب می کندو مسئولیت ارزش تولیدات، بازیافت کل سرمایه ای را که بکارمی گیرید،
ارزش دستمزدها واجاره ای که می پردازد و همچنین سود حاصل را برعهده می گیرد. به نظرانگلیسی ها کارآفرین عبارت است ازماجراجو، متعهد وکارفرما ولی فرانسویان تعاریف منسجم وگستره ای برای کارآفرینان ارائه داده اند. درقرن17 فرانسویان لفظ کارآفرین را درموردپیمانکاران دولت بکارمی برند و دراواخر قرن 17 اصطلاح کارفرما وصاحب نظرنیز به کارگرفته شد.
(1848) جان استیوارت میل : اوکارکرد وعمل کارآفرین راشامل هدایت، نظرات، کنترل ومخاطره پذیری می دانست.
(1921) فرانک نایت : کارآفرین را به عنوان عنصراصل هرنظام معرفی می کند.
(1934) شومپیتر : کارآفرین نیروی محرکه اصلی درتوسعه اقتصادی است ونقش وی عبارتست ازنوآوری یاایجاد ترکیب های تازه ازمواد.
او درکتاب " نظریه اقتصاد پویا " اشاره می کند که تعامل پویا ازطریق نوآوری وکارآفرینی ایجاد کی گردد واین دو مشخصه یک اقتصاد سالم هستند.
( 1979) کرزنر : کارآفرینی یعنی آگاهی ازفرصت های سودآور وکشف نشده.
( 1982) هبرت ولینک : ( دوازده خصوصیت ذیل رادر کارآفرینی مطرح کرد ) :
- مخاطره راباعدم قطیت ارتباط می دهد.
- عرضه کننده، سرمایه مالی است .
- مبتکر است .
- تصمیم گیرنده است .
- رهبر صنعتی است .
- مدیر یا رئیس است .
- سازمان دهنده یا هماهنگ کننده منابع اقتصادی می باشد.
- مالک شرکت تجاری است .
- بکارگیرنده عوامل تولیدی است .
- پیمانکار است .
- حاکم است .
- فردی است که منابع راجهت مقاصد مختلف بکار می گیرد .
( 1992) ویلکن : کارآفرینی به عنوان یک تسریع کننده، جرقه رشد وتوسعه اقتصادی را فراهم می آورد. او چهاردسته را مطرح می کند:
- عوامل اقتصادی
- عوامل غیراقتصادی
ب
تحقیق در مورد کارآفرینی