فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله تلقیح مصنوعی از دیدگاه اهل سنت

اختصاصی از فی فوو مقاله تلقیح مصنوعی از دیدگاه اهل سنت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله تلقیح مصنوعی از دیدگاه اهل سنت


مقاله تلقیح مصنوعی از دیدگاه اهل سنت

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات159

 

 

1) جواز یا عدم جواز تلقیح مصنوعی
در اینکه مداوای عقیم مثل سایر امراض، نزد مسلمین مستب است، اختلافی نیست و دلیل آن احادیثی از پیامبر (ص) است.
عربی نزد پیامبر آمد و گفت: «یا رسول الله الا نتداوی؟ قال نعم یا عبادالله به تداوا فان الله لم یضع داء الا وضع له شفاء او قال دواء الا داء واحداً، قالو یا رسول الله و ما هو؟ قال الهرم»
«هیچ مرضی خدا قرار نداد، مگر اینکه شفاء یا دوای آن را نازل کرد».
در مورد لقاح اسپرم مرد در رحم همسرش به غیر جماع، شافعیه و حنفیه قائل به اباحه هستند و آن را حلال می دانند و شاغفعیه احکام فقهیه مختلفی را مثل وجوب عده در بعضی از صور ثبوت نسب، بر آن مترتب می کنند.
بسیاری از فقهای محدثین استفاده از طریقه تلقیح مصنوعی را اعم از داخلی (وارد کردن اسپرم مرد در فرج زن) و خارجی (انجام عمل لقاح خارج از رحم زن و منتقل کردن نطقه در رحم زن تا محل تکوین جنین) با اشکال مختلف آن، در صورتی که منجر به علاج عقیم بودن زوجین شود مباح می دانند، به شرطی که احتیاطات لازم در رابطه با مقدمات آن مراعات شود و این عمل توسط مرد اجنبی انجام نشود. مگر ضرورت اقتضا کند که در این صورت کسانی که شایستگی مداخله در این امر را دارند به ترتیب اولویت زن پزشک مسلمان، زن پزشک غیرمسلمان، مرد پزشک مسلمان و مرد پزشک غیرمسلمان که در علم طبابت مورد اطمینان باشند، هستند.
در بین مسلمانان، هیئت مشاوره ی اسلامی مصر، شاید اولین مجمع افتایی باشد که در پی فتاوای صریح « علامه شیخ محمود شلتوت» (رض) – فوت 1963 م- در کتاب «الفتاوِِی» دربارهی تلقیح اظهار نظر نمود. این هیت در 23 مارس 198 م، در اولین نظریه ی رسمی در باره ی تکنیک های مختلف تلقیح(یعنی GIFT,ZIFT-AID-AIH) اظهار داشت«تلقیح اسپرم غیرشوهر به رحم زن، به هر صورتی که باشد حرام است و اگر این کار با علم و آگاهی انجام شود، رابطه ی نامشروع و زنای محصنه است». پنج سال پس از این اظهار نظر، شورای اتحاد اسلامی مصر، در ژانویه 1985م، به مناسبت زمینه سازی عده ای از متخصصان تحصیل کرده در اروپا، که به منظور مشروعیت دادن به اینگونه کارها، قصد داشتند قانونگذاران را تحت تأثیر قرار داده و زمینه ی تصویب برخی قوانین را در این مورد فراهم نمایند، اظهار نامه ای صاد رو در آن حکم شرعی روش های مختلف تلقیح را به تفکیک بیان کرده و مجدداً بر نظریه ی هیئت مشاوره ی اسلامی مصر تأکید نمودند.
در کویت، سازمان اسلامی علوم پزشکی ، در سال 182 م، به اتفاق آرا چنین اظهار نظر نمود: «تلقیح اسپرم غیرشوهر در رحم زن بیگانه، چه شوهر داشته باشد یا نداشته باشد و چه شوهر به این امر راضی باشد یا نباشد مطلقاً حرام است».
در عربستان مجمع فقه اسلامی مکه، در سال 1983م، پس از برگزاری یک سمینار تخصصی، نظریه ای مشابه نظریه ی سازمان اسلامی علوم پزشکی کویت صادر نمود و تلقیح اسپرم غیرشوهر را مطلقاً حرام و نامشروع دانست.
شورای مجمع فقه اسلامی سازمان کنفرانس اسلامی، به دنبال سؤال های مکرر درباره ی انتقال اسپرم اجنبی، بالاخره در اجلاسیه ی ماه اکتبر 1986 م در عمان پایتخت اردن، مصوبه ای به شماره ی 16/4د3 صادر نمود. این مصوبه که به اتفاق آرای نمایندگان فقهی تمام کشورهای اسلامی به تصویب رسید، حکم شرعی و اسالمی تمام روش های تلقیح بیان شده و تلقیح اسپرم غیرشوهر را به هر صورت که باشد، حرام اعلام کرد پس از صدور این مصوبه، در محافل علمی و تخصصی جهان، نظریه ی مذکور به عنوان نظر اسلامی پذیرفته و مورد توجه بوده است.
در کشور اردن هم کمیته علوم پزشکی فقهی اسلامی تشکیل شده و در جلساتی بحث در تلقیح مصنوعی، اعم از داخلی و خارجی مطرح شد، لذا پیرامون این مباحث نظراتی مطرح و جواز شرعی تلقیح مصنوعی داخلی به وسیله طبیب با شروط تالیه صادر گردید، این نظرات عبارتند از:
1- زوجیت بین زن و مرد باقی باشد، اسپرم مرد به رحم زن داخل و تلقیح شود.
2- اجرای عمل تلقیح بعد از ظن طبیت به بروز نتایج مثبت انجام شود و بیشتر ازیک بار می تواند اجرای تلقیح را تکرار کند.
3- پزشکانی که مساعدت به این کار می کنند، مورد اطمینان باشند.
4- ایجاد بانک های اسپرم چنانچه در غرب رایج است، جایز نیست و همچنین جایز نیست که اسپرم زوج بعد از وفاتش برای اجرای تلقیح حفظ شود.
5- اجرای تلقیح داخلی صحیح است در صورتی که اسپرم زوج به رحم زوجه اش در مقابل زوج داخل شود تا تلقیح صورت گیرد.
6- اسپرم مرد گرفته شود و در لوله آزمایشگاه و ظروف طبی خاص قرار داده شودو برروی آن اسم نوشته شود، آن گاه توسط خود آن مرد یا فرد مورد اطمینان او به آزمایشگاه فرستاده شود تا یک سری آزمایشات برری آن انجام شود و چون این امر مدتی طول می کشدکه ممکن نیست این عملیات در مقابل زوج صورت گیرد. لذا باید در مراکز مورد اطمینان انجام شود، بعد مرد آن اسپرم را از آزمایشگاه بگیرد و به مطب پزشک مراجعه کرده و در مقابل زوج آن اسپرم داخل رحم زوجه شود.
زمانی که تلقیح تخمک زوجه با اسپرم زوج در لوله آزمایشگاهی باشد، بعد نطفه به رحم زوجه برگردانده شود(تلقیح مصنوعی خارجی)، شروطی در آن لازم است که عبارتند از:
1- رابطه ی زوجیت بین آنها برقرار باشد.
2- با رضایت دو طرف باشد.
3- به واسطه ضمانات برای نقل و استعمال نکردن اسپرم غیر زوج و تخمک زوجه یا رحم غیرزوجه در جمیع مرال عمل تلقیح، از مخلوط شدن انسان در امان باشد.
4- کمیته پزشکی مورد اطمینان از نظر علمی و دینی در مرکز حکومت باشد یا مؤسسه رسمی غیرتجاری وجود داشته باشد که اقدام به اجرای این عمل کنند.
• در مورد تلقیح با اسپرم شوهر اکثریت فقهای اهل سنت این نوع تلقیح را در صورت رعایت ضوابط و شرایط معینی جایز می دانند و در مقابل عده کمی چون شیخ احمد الحجی این عمل را جایز ندانسته اند.
مهمترین دلیل موافقین آن است که این کار سبب می شود زوجین صاحب فرزند شوند ودر میان آنها مودت بوجود آید و زندگی آنها استمرار یابد و در مقابل مخالفین می گویند دارا شدن فرزند فقط از طریق مقاربت امکان پذیر است و بچه دار نشدن مشیت الهی است که تلقیح مصنوعی با آن مخالف است.
در مورد تلقیح با اسپرم غیرشوهر (اجنبی) فقهای اهل سنت عمدتاً این نوع از تلقیح را حرام می دانند که در ادامه به دو مورد از مهمترین ادله آنها اشاره می شود:
الف) بدون شک این عمل انسان را به سوی دایره ی حیوانات و نباتات سوق می دهد از انسانیت و جامعه مدنی خار می سازد این عمل جرمی زشت و گناهی بزرگ است که با زنا دارای یک ماهیت می باشد و نتیجه شان یکی است (هر دو قراردادن عمدی منی مرد در رحم زن نامحرم است) و در ثانی این عمل از فرزند خواندگی پست تر است چرا که در آنجا معلوم است که این طفل فرزند دیگری است ولی در اینجا معلوم نیست و یک عنصر بیگانه وارد == می شود.
ب) استناد به آیه شریفه «وادعوهم لآبائهم هواقسط عندالله» خداوند در این آیه بیان می کند فرزندان را به پدران خود نسبت دهید ولی در این نوع تلقیح اختلاط نسب پیش می آید و فرزند در حالی به زوج نسبت داده می شود که از نطفه او تشکیل نشده و وی به طور قطع می داند که این طفل فرزندش نیست و در نتیجه باید او را نفی کند نه این که فرزند خود به حساب آورد.
چنین به دست می آید که جواز تلقیح مصنوعی داخلی بین زوجین اجماعی است، اما نسبت به مسئله تلقیح مصنوعی خاری اختلاف نظر وجود دارد، بعضی از علما اجازه داده اند و بعضی دیگر جایز ندانسته اند.
2) نسبت
از جمله معاصرینی که این موضوع را مورد بحث قرار داده اند، شیخ عبدالباسط است. ایشان می گوید: «اگر تخمک زن با اسپرم مرد اجنبی تلقیح شود وزن غیر متزوجه باشد، فرزند منسوب به آن زن است مثل ولدالزنا و به صاحب اسپرم منسوب نمی شود، چون نطفه او هدر رفته است، اماا اگر زن متزوجه باشد، فرزند منسوب به زوج است به واسطه قول پیامبر(ص) که فرموده اند: «الولد للفراش و للعاهر الحجز، فرزند منسوب به زوج او است». همچنین اگر زوج یقین داشته باشد که فرزند از او نیست، می تواند با لعان کردن، فرزند را از خودش نفی کند و نکاح بین آن دو فسخ شود که در این صورت نسب ولد از زوج منتفی می شود و فقط به مادرش ملحق می شود. اما اگر علم داشته باشد که از او نیست، ولی راضی به او باشد، نسب ولد به زوح ثابت می شود ولی زوج گناهکار است و چنانچه آن فرزند پسر باشد، بر دختران این مرد واجب است که خود را از اوبپوشانند و حجاب خود را رعایت کنند و اگر دختر است به خاطر احتیاط پسران این مرد با او ازدواج نکنند.
«شیخ عطیه صفر» در بحث خود پیرامون این مسئله، این نظریه را قبول کرده است.
بنابر این، در هر دو نوع تلقیح، فرزند منسوب به همسر(زوج)مادر است که حامل این حمل بوده این حکم از اصلش تغییر نمی کند، چون احکام مبنی بر ظاهر است. در مثل این قضیه پیامبر(ص) به همین حکم ، یعنی «الولد للفراش و للعاهر الحجر» قضاوت کرد و حکمی برای احدی بعد از پیامبر نیست.
نتیجه ای که از این بحث حاصل می شود این است که طبق نظر فقهای اهل تسنن، نسب مولود از تلقیح مصنوعی به زوج حامل ملحق می شود، حتی اگر از اسپرم اجنبی باشد. اما اگر زن حامل غیر متزوحه باشد، فرزند پدر ندارد و فقط منسوب به امل است و مادر دارد، برخلاف نظر فقهای امامیه که در هر صورت نسب فرزند را به صاحب اسپرم ملحق می کنند.
3) موارد حرمت تلقیح مصنوعی
طرفی که در تلقیح مصنوعی، اعم از داخلی و خارجی استخدام آن حرام است عبارتند از:
1- تلقیح بین نطفه زوج و تخمک زن اجنبی باشد ، بعد نطفه در رحم زوجه قرار داده شود.
2- تلقیح بین نطفه اجنبی و تخمک زوجه باشد، بعد به رحم زوجه منتقل شود.
3- تلقیح خارجی بین اسپرم و تخمک زوجین باشد، بعد در رحم استیجاری قرار داده شود، یا در رحم زنی که تبرعاً جمل آن جنین را به عهده گرفته، قرار گیرد.
4- تلقیح خارجی بین اسپرم و تخمک مرد اجنبی و زن اجنبیه باشد، بعد نطفه در رحم زوجه قرار گیرد.
5- تلقیح خارجی بین اسپرم و تخمک زوجین باشد، بعد در رحم زوجهدیگر مرد که چند همسر دارد قرار گیرد.
در بین صورت های مختلف تلقیح حرام که ذکر گردید، یکی از صورت هایی که بسیار محل بحث و اختلاف نظر می باشد، صورت سوم است(رحم استجاری) که در ادامه حکم این مسئله را از دیدگاه اهل تسنن مورد بررسی قرار می دهیم.
4) حکم رحم استیجاری
اکثر علمای که در این قضیه بحث کرده اند اعتبار را در مادر حمل و ولادت می دانند و استدلالشان بر این مطلب به آیات قرآن می باشد که عبارتند از:
1- «ان امهاتهم الا اللائی و لدنهم...»
2- حملته امه کرهاً وضعته کرهاً...»
3- «لا تضار والده بولدها...»
4- «والله اخرجکم من بطون امهاتکم لا تعلمون شیئاً...»
«شیخ عبدالباسط» در مقاله ای تحت عنوان «طفل آزمایشگاهی» بیان می دارد: «فرزند منسوب به مادرش است که او را حمل کرده، اما صاحب تخمک مثل مرغی است که تخم می گذارد و جوجه اش منسوب به او نیست ، بلکه منسوب به کسی است که حضانت آن را داشته، همچنین مادری که تخمک را حمل می کند و جنین در رحم او رشد کرده و تغذیه می کند ومتحمل دردها و سختی هایی می شود، فرزند منسوب به او است و از آن مادر ارث می برد و زن هم از آن فرزند ارث می برد و آن زن همه احکام فرزند را نسبت به نفقه و حضانت بدست می آورد، اما صاحب تخمک نقشی ندارد و احامی بر او مترتب نمی شود».
اما دکتر «محمدعباس» در جواب شیخ عبدالباسط می گوید:«اصل جنین تخمک است که همه صفات مادر و پدر را بعد تلقیح حمل می کند و اساس حنین می باشد، مثل بذر برای گیاه و رحمی که آن تخمک را حمل کرده مثل زمنی است که بذر در آن قرار داده می شود، چگونه علاقه صاحب تخمک به آن جنین هدر می رود؟ وی در نهایت می گوید: هر کدام از صاحب تخمک و رحم، مادر هستند، یکی از آن دو از جهت نسب و آن صاحب تخمک است و دیگری مثل مادر است از جهت رضاع»
وقتی بین علما در این قضیه اختلاف باشد، پس احتیاط در انساب این است که از کاشتن جنین در غیر رحم مادر منع شود، اگر چه زن صاحب رحم، همسر دیگر صاحب اسپرم باشد، پس سزاوار است عمل تلقیح مصنوعی بین زوج و زوجه، یعنی صاحب تخمک و صاحب اسپرم اکتفا شود. این نظر «شیخ علی الطنطاوی» است که قلمرو این عمل را به همین مقدار، به سبب احتمال بروز مشکلاتی که بر این امر مترتب می شود، محدود نموده است.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله تلقیح مصنوعی از دیدگاه اهل سنت

تلقیح مصنوعی از دیدگاه اهل سنت

اختصاصی از فی فوو تلقیح مصنوعی از دیدگاه اهل سنت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تلقیح مصنوعی از دیدگاه اهل سنت


مقاله تلقیح مصنوعی از دیدگاه اهل سنت

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات159

 

 

1) جواز یا عدم جواز تلقیح مصنوعی
در اینکه مداوای عقیم مثل سایر امراض، نزد مسلمین مستب است، اختلافی نیست و دلیل آن احادیثی از پیامبر (ص) است.
عربی نزد پیامبر آمد و گفت: «یا رسول الله الا نتداوی؟ قال نعم یا عبادالله به تداوا فان الله لم یضع داء الا وضع له شفاء او قال دواء الا داء واحداً، قالو یا رسول الله و ما هو؟ قال الهرم»
«هیچ مرضی خدا قرار نداد، مگر اینکه شفاء یا دوای آن را نازل کرد».
در مورد لقاح اسپرم مرد در رحم همسرش به غیر جماع، شافعیه و حنفیه قائل به اباحه هستند و آن را حلال می دانند و شاغفعیه احکام فقهیه مختلفی را مثل وجوب عده در بعضی از صور ثبوت نسب، بر آن مترتب می کنند.
بسیاری از فقهای محدثین استفاده از طریقه تلقیح مصنوعی را اعم از داخلی (وارد کردن اسپرم مرد در فرج زن) و خارجی (انجام عمل لقاح خارج از رحم زن و منتقل کردن نطقه در رحم زن تا محل تکوین جنین) با اشکال مختلف آن، در صورتی که منجر به علاج عقیم بودن زوجین شود مباح می دانند، به شرطی که احتیاطات لازم در رابطه با مقدمات آن مراعات شود و این عمل توسط مرد اجنبی انجام نشود. مگر ضرورت اقتضا کند که در این صورت کسانی که شایستگی مداخله در این امر را دارند به ترتیب اولویت زن پزشک مسلمان، زن پزشک غیرمسلمان، مرد پزشک مسلمان و مرد پزشک غیرمسلمان که در علم طبابت مورد اطمینان باشند، هستند.
در بین مسلمانان، هیئت مشاوره ی اسلامی مصر، شاید اولین مجمع افتایی باشد که در پی فتاوای صریح « علامه شیخ محمود شلتوت» (رض) – فوت 1963 م- در کتاب «الفتاوِِی» دربارهی تلقیح اظهار نظر نمود. این هیت در 23 مارس 198 م، در اولین نظریه ی رسمی در باره ی تکنیک های مختلف تلقیح(یعنی GIFT,ZIFT-AID-AIH) اظهار داشت«تلقیح اسپرم غیرشوهر به رحم زن، به هر صورتی که باشد حرام است و اگر این کار با علم و آگاهی انجام شود، رابطه ی نامشروع و زنای محصنه است». پنج سال پس از این اظهار نظر، شورای اتحاد اسلامی مصر، در ژانویه 1985م، به مناسبت زمینه سازی عده ای از متخصصان تحصیل کرده در اروپا، که به منظور مشروعیت دادن به اینگونه کارها، قصد داشتند قانونگذاران را تحت تأثیر قرار داده و زمینه ی تصویب برخی قوانین را در این مورد فراهم نمایند، اظهار نامه ای صاد رو در آن حکم شرعی روش های مختلف تلقیح را به تفکیک بیان کرده و مجدداً بر نظریه ی هیئت مشاوره ی اسلامی مصر تأکید نمودند.
در کویت، سازمان اسلامی علوم پزشکی ، در سال 182 م، به اتفاق آرا چنین اظهار نظر نمود: «تلقیح اسپرم غیرشوهر در رحم زن بیگانه، چه شوهر داشته باشد یا نداشته باشد و چه شوهر به این امر راضی باشد یا نباشد مطلقاً حرام است».
در عربستان مجمع فقه اسلامی مکه، در سال 1983م، پس از برگزاری یک سمینار تخصصی، نظریه ای مشابه نظریه ی سازمان اسلامی علوم پزشکی کویت صادر نمود و تلقیح اسپرم غیرشوهر را مطلقاً حرام و نامشروع دانست.
شورای مجمع فقه اسلامی سازمان کنفرانس اسلامی، به دنبال سؤال های مکرر درباره ی انتقال اسپرم اجنبی، بالاخره در اجلاسیه ی ماه اکتبر 1986 م در عمان پایتخت اردن، مصوبه ای به شماره ی 16/4د3 صادر نمود. این مصوبه که به اتفاق آرای نمایندگان فقهی تمام کشورهای اسلامی به تصویب رسید، حکم شرعی و اسالمی تمام روش های تلقیح بیان شده و تلقیح اسپرم غیرشوهر را به هر صورت که باشد، حرام اعلام کرد پس از صدور این مصوبه، در محافل علمی و تخصصی جهان، نظریه ی مذکور به عنوان نظر اسلامی پذیرفته و مورد توجه بوده است.
در کشور اردن هم کمیته علوم پزشکی فقهی اسلامی تشکیل شده و در جلساتی بحث در تلقیح مصنوعی، اعم از داخلی و خارجی مطرح شد، لذا پیرامون این مباحث نظراتی مطرح و جواز شرعی تلقیح مصنوعی داخلی به وسیله طبیب با شروط تالیه صادر گردید، این نظرات عبارتند از:
1- زوجیت بین زن و مرد باقی باشد، اسپرم مرد به رحم زن داخل و تلقیح شود.
2- اجرای عمل تلقیح بعد از ظن طبیت به بروز نتایج مثبت انجام شود و بیشتر ازیک بار می تواند اجرای تلقیح را تکرار کند.
3- پزشکانی که مساعدت به این کار می کنند، مورد اطمینان باشند.
4- ایجاد بانک های اسپرم چنانچه در غرب رایج است، جایز نیست و همچنین جایز نیست که اسپرم زوج بعد از وفاتش برای اجرای تلقیح حفظ شود.
5- اجرای تلقیح داخلی صحیح است در صورتی که اسپرم زوج به رحم زوجه اش در مقابل زوج داخل شود تا تلقیح صورت گیرد.
6- اسپرم مرد گرفته شود و در لوله آزمایشگاه و ظروف طبی خاص قرار داده شودو برروی آن اسم نوشته شود، آن گاه توسط خود آن مرد یا فرد مورد اطمینان او به آزمایشگاه فرستاده شود تا یک سری آزمایشات برری آن انجام شود و چون این امر مدتی طول می کشدکه ممکن نیست این عملیات در مقابل زوج صورت گیرد. لذا باید در مراکز مورد اطمینان انجام شود، بعد مرد آن اسپرم را از آزمایشگاه بگیرد و به مطب پزشک مراجعه کرده و در مقابل زوج آن اسپرم داخل رحم زوجه شود.
زمانی که تلقیح تخمک زوجه با اسپرم زوج در لوله آزمایشگاهی باشد، بعد نطفه به رحم زوجه برگردانده شود(تلقیح مصنوعی خارجی)، شروطی در آن لازم است که عبارتند از:
1- رابطه ی زوجیت بین آنها برقرار باشد.
2- با رضایت دو طرف باشد.
3- به واسطه ضمانات برای نقل و استعمال نکردن اسپرم غیر زوج و تخمک زوجه یا رحم غیرزوجه در جمیع مرال عمل تلقیح، از مخلوط شدن انسان در امان باشد.
4- کمیته پزشکی مورد اطمینان از نظر علمی و دینی در مرکز حکومت باشد یا مؤسسه رسمی غیرتجاری وجود داشته باشد که اقدام به اجرای این عمل کنند.
• در مورد تلقیح با اسپرم شوهر اکثریت فقهای اهل سنت این نوع تلقیح را در صورت رعایت ضوابط و شرایط معینی جایز می دانند و در مقابل عده کمی چون شیخ احمد الحجی این عمل را جایز ندانسته اند.
مهمترین دلیل موافقین آن است که این کار سبب می شود زوجین صاحب فرزند شوند ودر میان آنها مودت بوجود آید و زندگی آنها استمرار یابد و در مقابل مخالفین می گویند دارا شدن فرزند فقط از طریق مقاربت امکان پذیر است و بچه دار نشدن مشیت الهی است که تلقیح مصنوعی با آن مخالف است.
در مورد تلقیح با اسپرم غیرشوهر (اجنبی) فقهای اهل سنت عمدتاً این نوع از تلقیح را حرام می دانند که در ادامه به دو مورد از مهمترین ادله آنها اشاره می شود:
الف) بدون شک این عمل انسان را به سوی دایره ی حیوانات و نباتات سوق می دهد از انسانیت و جامعه مدنی خار می سازد این عمل جرمی زشت و گناهی بزرگ است که با زنا دارای یک ماهیت می باشد و نتیجه شان یکی است (هر دو قراردادن عمدی منی مرد در رحم زن نامحرم است) و در ثانی این عمل از فرزند خواندگی پست تر است چرا که در آنجا معلوم است که این طفل فرزند دیگری است ولی در اینجا معلوم نیست و یک عنصر بیگانه وارد == می شود.
ب) استناد به آیه شریفه «وادعوهم لآبائهم هواقسط عندالله» خداوند در این آیه بیان می کند فرزندان را به پدران خود نسبت دهید ولی در این نوع تلقیح اختلاط نسب پیش می آید و فرزند در حالی به زوج نسبت داده می شود که از نطفه او تشکیل نشده و وی به طور قطع می داند که این طفل فرزندش نیست و در نتیجه باید او را نفی کند نه این که فرزند خود به حساب آورد.
چنین به دست می آید که جواز تلقیح مصنوعی داخلی بین زوجین اجماعی است، اما نسبت به مسئله تلقیح مصنوعی خاری اختلاف نظر وجود دارد، بعضی از علما اجازه داده اند و بعضی دیگر جایز ندانسته اند.
2) نسبت
از جمله معاصرینی که این موضوع را مورد بحث قرار داده اند، شیخ عبدالباسط است. ایشان می گوید: «اگر تخمک زن با اسپرم مرد اجنبی تلقیح شود وزن غیر متزوجه باشد، فرزند منسوب به آن زن است مثل ولدالزنا و به صاحب اسپرم منسوب نمی شود، چون نطفه او هدر رفته است، اماا اگر زن متزوجه باشد، فرزند منسوب به زوج است به واسطه قول پیامبر(ص) که فرموده اند: «الولد للفراش و للعاهر الحجز، فرزند منسوب به زوج او است». همچنین اگر زوج یقین داشته باشد که فرزند از او نیست، می تواند با لعان کردن، فرزند را از خودش نفی کند و نکاح بین آن دو فسخ شود که در این صورت نسب ولد از زوج منتفی می شود و فقط به مادرش ملحق می شود. اما اگر علم داشته باشد که از او نیست، ولی راضی به او باشد، نسب ولد به زوح ثابت می شود ولی زوج گناهکار است و چنانچه آن فرزند پسر باشد، بر دختران این مرد واجب است که خود را از اوبپوشانند و حجاب خود را رعایت کنند و اگر دختر است به خاطر احتیاط پسران این مرد با او ازدواج نکنند.
«شیخ عطیه صفر» در بحث خود پیرامون این مسئله، این نظریه را قبول کرده است.
بنابر این، در هر دو نوع تلقیح، فرزند منسوب به همسر(زوج)مادر است که حامل این حمل بوده این حکم از اصلش تغییر نمی کند، چون احکام مبنی بر ظاهر است. در مثل این قضیه پیامبر(ص) به همین حکم ، یعنی «الولد للفراش و للعاهر الحجر» قضاوت کرد و حکمی برای احدی بعد از پیامبر نیست.
نتیجه ای که از این بحث حاصل می شود این است که طبق نظر فقهای اهل تسنن، نسب مولود از تلقیح مصنوعی به زوج حامل ملحق می شود، حتی اگر از اسپرم اجنبی باشد. اما اگر زن حامل غیر متزوحه باشد، فرزند پدر ندارد و فقط منسوب به امل است و مادر دارد، برخلاف نظر فقهای امامیه که در هر صورت نسب فرزند را به صاحب اسپرم ملحق می کنند.
3) موارد حرمت تلقیح مصنوعی
طرفی که در تلقیح مصنوعی، اعم از داخلی و خارجی استخدام آن حرام است عبارتند از:
1- تلقیح بین نطفه زوج و تخمک زن اجنبی باشد ، بعد نطفه در رحم زوجه قرار داده شود.
2- تلقیح بین نطفه اجنبی و تخمک زوجه باشد، بعد به رحم زوجه منتقل شود.
3- تلقیح خارجی بین اسپرم و تخمک زوجین باشد، بعد در رحم استیجاری قرار داده شود، یا در رحم زنی که تبرعاً جمل آن جنین را به عهده گرفته، قرار گیرد.
4- تلقیح خارجی بین اسپرم و تخمک مرد اجنبی و زن اجنبیه باشد، بعد نطفه در رحم زوجه قرار گیرد.
5- تلقیح خارجی بین اسپرم و تخمک زوجین باشد، بعد در رحم زوجهدیگر مرد که چند همسر دارد قرار گیرد.
در بین صورت های مختلف تلقیح حرام که ذکر گردید، یکی از صورت هایی که بسیار محل بحث و اختلاف نظر می باشد، صورت سوم است(رحم استجاری) که در ادامه حکم این مسئله را از دیدگاه اهل تسنن مورد بررسی قرار می دهیم.
4) حکم رحم استیجاری
اکثر علمای که در این قضیه بحث کرده اند اعتبار را در مادر حمل و ولادت می دانند و استدلالشان بر این مطلب به آیات قرآن می باشد که عبارتند از:
1- «ان امهاتهم الا اللائی و لدنهم...»
2- حملته امه کرهاً وضعته کرهاً...»
3- «لا تضار والده بولدها...»
4- «والله اخرجکم من بطون امهاتکم لا تعلمون شیئاً...»
«شیخ عبدالباسط» در مقاله ای تحت عنوان «طفل آزمایشگاهی» بیان می دارد: «فرزند منسوب به مادرش است که او را حمل کرده، اما صاحب تخمک مثل مرغی است که تخم می گذارد و جوجه اش منسوب به او نیست ، بلکه منسوب به کسی است که حضانت آن را داشته، همچنین مادری که تخمک را حمل می کند و جنین در رحم او رشد کرده و تغذیه می کند ومتحمل دردها و سختی هایی می شود، فرزند منسوب به او است و از آن مادر ارث می برد و زن هم از آن فرزند ارث می برد و آن زن همه احکام فرزند را نسبت به نفقه و حضانت بدست می آورد، اما صاحب تخمک نقشی ندارد و احامی بر او مترتب نمی شود».
اما دکتر «محمدعباس» در جواب شیخ عبدالباسط می گوید:«اصل جنین تخمک است که همه صفات مادر و پدر را بعد تلقیح حمل می کند و اساس حنین می باشد، مثل بذر برای گیاه و رحمی که آن تخمک را حمل کرده مثل زمنی است که بذر در آن قرار داده می شود، چگونه علاقه صاحب تخمک به آن جنین هدر می رود؟ وی در نهایت می گوید: هر کدام از صاحب تخمک و رحم، مادر هستند، یکی از آن دو از جهت نسب و آن صاحب تخمک است و دیگری مثل مادر است از جهت رضاع»
وقتی بین علما در این قضیه اختلاف باشد، پس احتیاط در انساب این است که از کاشتن جنین در غیر رحم مادر منع شود، اگر چه زن صاحب رحم، همسر دیگر صاحب اسپرم باشد، پس سزاوار است عمل تلقیح مصنوعی بین زوج و زوجه، یعنی صاحب تخمک و صاحب اسپرم اکتفا شود. این نظر «شیخ علی الطنطاوی» است که قلمرو این عمل را به همین مقدار، به سبب احتمال بروز مشکلاتی که بر این امر مترتب می شود، محدود نموده است.


دانلود با لینک مستقیم


تلقیح مصنوعی از دیدگاه اهل سنت

چدن خاکستری و اثر تلقیح

اختصاصی از فی فوو چدن خاکستری و اثر تلقیح دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

چدن خاکستری و اثر تلقیح


چدن خاکستری و اثر تلقیح

چدنهای خاکستری آلیاژهایی هستند که مبنای آنها سیستم آهن و کربن بعلاوه تعداد دیگری از عناصر است که مهمترین آنها سیلس ؛ منگنز ؛ گوگرد و فسفر می باشد . سیستم آهن و کربن دارای یک یوتکتیک می باشد و چدن خاکستری طبق یک قانون عمومی بوسیله کربن بالای آن از فولادها متمایز می گردد که باعث ایجاد اجزاء یوتکتیک در حالت ریختگی می شود . فاز یوتکتیک شامل اوستینت بعلاوه گرافیت یا کاربید آهن (fe3c) می باشد . مقدار، اندازه، شکل و پراکندگی گرافیت یا کاربید مبانی اصلی تعیین کننده خواص استحکام چدنهای خاکستری می باشند و کنترل آنها اهمیت زیادی در تولید چدن خاکستری دارد . ساختار گرافیت در چدنهای خاکستری ممکن است در اثر تغییرات ذوب ، جوانه زایی ، سرعت انجماد و تأثیر بعضی از عناصر هر چند جزیی

( ولی بحرانی ) تغییر زیادی پیدا کند .

 

فایل با فرمت word و قابل ویرایش است


دانلود با لینک مستقیم


چدن خاکستری و اثر تلقیح

دانلود پایان نامه رشته حقوق با موضوع آثار حقوقى تلقیح مصنوعى انسان

اختصاصی از فی فوو دانلود پایان نامه رشته حقوق با موضوع آثار حقوقى تلقیح مصنوعى انسان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه رشته حقوق با موضوع آثار حقوقى تلقیح مصنوعى انسان


دانلود پایان نامه رشته حقوق با موضوع آثار حقوقى تلقیح مصنوعى انسان

 

 

 

 

 

 

 

در این پست می توانید متن کامل پایان نامه رشته حقوق با موضوع آثار حقوقى تلقیح مصنوعى انسان را  با فرمت ورد word دانلود نمائید:

 

 

 مقدمه:

 همزمان با گسترش حوزه دانش بشرى و دستاوردهاى نوین در عرصه علوم تجربى، مسائل پیچیده حقوقى نیز خود نمایى کرده و راه حلهاى مناسب خویش را مى‏طلببند از آنجا که دانش حقوق یگانه علمى است که متکفل ارائه راه حلهاى مناسب براى این قبیل مشکلات و مسائل خاص مى‏باشد ناگزیر است که همراه با این مسائل نو ظهور گام بر دارد و براى این گونه پرسشها، پاسخهاى مناسب ارائه دهد. خوشبختانه دانش حقوق در قواعد و مقررات موضوعه خلاصه نمى‏شود بلکه حقوق دانشى است با قواعد و ضوابط کلى و اصول عامه‏اى که به مثابه اهرمهاى استنباط در اختیار حقوقدانان قرار مى‏گیرد، لذا با تکیه بر این اصول عمومى، حقوقدانان قادر خواهند بود که با هر گونه مسائل جدید حقوقى که در رویاروى ایشان قرار مى‏گیرد و شاید در قوانین موضوعه هم سخنى از آن نرفته باشد، بر خورد مناسب نموده و جوابهاى صحیح و راه حلهاى شایسته ارائه دهند.

مسأله تلقیح مصنوعى انسان که موضوع بررسى و تحقیق ما در این نوشتار قرار گرفته است، یکى از پدیده‏هاى نوینى است که با شکوفائى دانش پزشکى پا به عرصه هستى نهاده و بالتبع منشأ ایجاد مسائل مختلف حقوقى شده است و بدلیل آنکه این موضوع یکى از موضوعات نوین مى‏باشد، متأسفانه در حقوق مدون و قوانین موضوعه ایران سخنى از آن به میان نیامده است، از این رو براى تحقیق و مطالعه در اطراف جنبه‏هاى حقوقى این مسأله ناگزیر باید از اصول کلى و ضوابط عامه استمداد جست و بدین لحاظ ممکن است در پاره‏اى از موارد، استنباطات نگارنده از اصول کلى حقوقى داراى ایرادات و مناقشاتى نیز باشد؛ امید است با بیان موارد خلل و تبیین نقاط ضعف موجبات رفع نقایص از این مقاله فراهم آید.

 تعریف تلقیح مصنوعى و انواع آن:

تلقیح مصنوعى اصطلاحا عبارتست از داخل کردن نطفه مرد در رحم زن بوسیله آلات پزشکى یا هر وسیله دیگرى غیر از مقاربت و نزدیکى.

لقاح، لغتا آبستن شدن(1) (Fecundation de chamean ) و تلقیح نیز به معنى آبستن کردن است(2). همانطور که ملاحظه مى‏شود معنى اصطلاحى تلقیح از معنى لغوى آن چندان دور نگردیده است؛ بدین معنا که لقاح مصنوعى عبارتست از آبستن شدن زن بوسیله آلات پزشکى و تلقیح مصنوعى عبارت است از آبستن کردن زن بوسیله تزریق اسپرماتوزوئید مرد به رحم زن به کمک وسایل پزشکى و آلات مصنوعى بدون انجام عمل مقاربت و نزدیکى.

تلقیح مصنوعى ممکن است با نطفه و اسپرماتوزوئید شوهر انجام گیرد که به آن تلقیح مصنوعى هومولوگ (AIH) گویند و همچنین امکان دارد عمل تلقیح بوسیله نطفه بیگانه تحقق یابد که به آن تلقیح مصنوعى هترولوگ (AID) گویند(3) تلقیح منى هومولوگ هنگامى ضرورت پیدا مى‏کند که شوهر داراى قابلیت بارورى طبیعى بوده ولى به علت چاقى یا نقص آلت مردانه نتواند موقع انزال، منى خود را روى گردن رحم بریزد و تلقیح منى هترولوگ در مواردى مناسب است که ثابت شود نابارورى شوهر غیر قابل درمان است.4

بنابراین لقاح مصنوعى بر دو قسم است که ما در این نوشتار احکام و خصوصیات هر یک را مورد بررسى و مطالعه قرار خواهیم داد.

 تاریخچه پیدایش لقاح مصنوعى:

دانش پزشکى با پیشرفتهاى جدید خود توانسته است کمک شایان توجهى به تولید نسل انسان بنماید و بوسیله تلقیح مصنوعى و رفع بعضى از نواقص و عیوب مردان نظیر عنن، یا انزال سریع و یا معالجه عیوب مجارى تناسلى زنان یا مردان آرزوى کسانى که سالیانى دراز در انتظار فرزند بسر مى‏بردند را به تحقق برساند.

قابل ذکر است که مسأله تلقیح ابتدا در حیوانات اهلى و به منظور اصلاح نژاد یا تکثیر نسل بکار مى‏رفت در آغاز این کار را یکى از دانشمندان آلمانى بنام Lubwig Jacobiدر سال 1765 روى ماهیها انجام داد چند سال بعد یک دانشمند و کشیش ایتالیایى بنام پرفسور Spalanzoniتلقیح را روى سگ‏ها آزمایش کرد و نتیجه مثبت گرفت و بالاخره در اواخر قرن نوزدهم یکى از دانشمندان روسى به نام Elielva تلقیح مصنوعى در حیوانات چهار پا را عملى ساخت که این روش فعلاً نیز مورد استفاده قرار مى‏گیرد.

بدنبال موفقیت این آزمایشات در حیوانات، دامنه تلقیح مصنوعى به انسانها نیز سرایت نمود و این آزمایشات در مورد انسان، در کشورهاى مختلف از قبیل فرانسه، انگلستان به اجراء در آمد. چنانچه یک پزشک انگلیسى بنام John hunter در سال 1799 گزارشى در این زمینه به دولت انگلستان داد و در فرانسه ده مورد تلقیح مصنوعى در زنان انجام گرفته که قدیمى‏ترین آنها را مربوط به سال 1838 دانسته‏اند. ده سال بعد یکى از دانشمندان فرانسوى موسوم به Cerardگزارش داد که از 72 زنى که تلقیح مصنوعى شده‏اند، 41 نفر آنها از این طریقه بار دار گردیده‏اند و تقریبا از سال 1914 موضوع تلقیح مصنوعى کاملاً توجه پزشکان و علماء را بخود معطوف داشت. در سال 1914 یکى از پزشکان انگلیسى مقیم مصر موسوم به دکتر جامیسون شنیده بود که در میان بدویان طریقه‏اى براى معالجه زنان عقیم وجود دارد که گاه منجر به آبستن شدن زنها و گاهى منتهى به فوت آنان مى‏گردد. این موضوع، نظر پزشک مزبور را بخود جلب کرد و در اثر بررسى دریافت که زنان بدوى به قطعه‏اى از پشم افسون مى‏خوانند و بعد آنرا به زنان نازا مى‏دهند تا به رحم خود بمالند و معتقد بودند که زن حامله مى‏شود یا مى‏میرد. این پزشک پس از تحقیقات بیشترى دریافت که زنان بدوى پشم را به نطفه مردان آغشته و سپس آنرا به زن عقیم مى‏دهند تا استعمال نماید که علاوه بر نطفه مقدار زیادى از میکربهاى مضر موجود در پشم وارد رحم زن مى‏گردند و اگر زن بنیه قوى داشت در مقابل میکربها مقاومت مى‏کرد و الاّ از پاى در مى‏آمد و تلف مى‏شد. دکتر جامیسون پس از خاتمه جنگ جهانى اول به انگلستان مراجعت کرد و در صدد بر آمد بوسیله تلقیح مصنوعى ـ که قبلاً آزمایش شده بود و بدویان و صحرا نشینان نیز بعنوان ورد و جادو از آن استفاده مى‏کردند ـ و از راه صحیح علمى هزاران زن را که آرزوى مادر شدن داشتند بارور کند و بوسیله لوله آزمایش نطفه مرد را به رحم زن منتقل نماید تا بدین وسیله خانواده‏هاى زیادى را که از نداشتن فرزند تهدید به نابودى و متلاشى شدن مى‏گردیدند نجات دهد و در این رهگذر گاهى به علت بى ثمر بودن منى شوهر، از نطفه مردان بیگانه استفاده مى‏نمود.(4)

رواج تلقیح مصنوعى در انگلستان و هجوم زنان بى فرزند به بیمارستانهاى لندن موجب شد که موضوع تلقیح مصنوعى در مجلس عوام انگلستان مطرح و وزیر بهدارى وقت استیضاح و دولت تخطئه گردد که چر تولد این گونه اطفال را مانند سایر اطفال شرعى و قانونى به ثبت مى‏رسانند.(5)

 بخش اول: تلقیح مصنوعى از دیدگاه شریعت و قانون

 فصل اول: تلقیح مصنوعى و حکم تکلیفى آن

در این بحث دو مورد را مى‏توان تصور نمود: اول ـ موردى که در آن نطفه زوج بر زوجه قانونى و مشروع تلقیح مى‏شود. دوم ـ موردى که در آن نطفه مرد بیگانه به زن اجنبى تزریق مى‏گردد.

بررسى مورد اول: اگر تلقیح مصنوعى بوسیله تزریق نطفه شوهر به همسر قانونى او صورت گیرد این عمل کاملاً مشروع و جایز است؛ و در این خصوص هیچ گونه ابهامى وجود ندارد. مضافا اینکه اصاله الاباحه نیز در این مورد جارى مى‏شود؛ لذا طفل مولود نیز مشروع و قانونى بوده و کلیه آثار طفل حاصل از نزدیکى طبیعى بین زن و شوهر بر چنین طفلى نیز مترتب مى‏گردد. در این زمینه برخى از فقهاء امامیه فتوا به مشروعیت تلقیح نطفه زوج به همسر قانونى خود، داده‏اند. براى مثال آیت الله خوئى در این مورد چنین اظهار عقیده کرده‏اند:

تلقیح زن به نطفه شوهرش جایز است بلى اگر این عمل توسط غیر شوهر انجام شود و در اثر آن مسّ یا نظر به آلت تناسلى زن لازم آید، جایز نخواهد بود و حکم ولد حاصل از این عمل نیز بدون هیچ تفاوتى مانند سایر اولاد زوجین خواهد بود.(6)

بررسى مورد دوم: در صورتى که تلقیح بواسطه تزریق اسپرم مرد بیگانه به رحم زن انجام شود این عمل شرعا حرام و ممنوع است و براى اثبات حرمت و ممنوعیت، ممکن است به ادله زیر تمسک نمود: دلیل اول: آیه شریفه: «قُل للمؤمنات یَغضُضنَ مِن اَبصارِهِنَّ و یَحِفْظنَ فُروجَهُنَّ» (سوره نور، آیه 30) «اى پیامبر به زنهاى مؤمنه بگو که چشمهاى خود را از دیدن بیگانه بشهوت فرو پوشانند و فروج (آلت تناسلى) خویش را از زشتى‏ها نگهدارند».

 این آیه شریفه به حفظ فرج امر نموده است و چون متعلق حفظ، در این آیه بیان نشده است و عدم ذکر متعلق نیز افاده عموم مى‏نماید، مقتضى آیه کریمه لزوم حفظ فرج از هر چیز، حتى تلقیح مصنوعى است. از این رو مدلول آیه مزبور منحصر به حفظ فرج از نزدیکى یا مقاربت نامشروع نیست بلکه سایر انواع روابط نا مشروع از قبیل مساحقه و تفخیذ و… را نیز شامل است که تلقیح مصنوعى نیز از جمله آن موارد مى‏باشد.

ممکن است در دلالت آیه فوق بر حرمت تلقیح، ایراد شود به اینکه ظاهر آیه شریفه لزوم حفظ فرج (اعم از مقاربت و نگاه کردن) از غیر شوهر مى‏باشد، ولى نسبت به شوهر یا خود زن، آیه هیچگونه دلالتى بر لزوم حفظ ندارد و بعبارت دیگر تصرف شوهر یا خود زن در فرج بوسیله داخل کردن جسمى یا مایع سیالى در آن، مشمول آیه فوق نیست. لذا اگر نطفه مرد اجنبى توسط شوهر یا خود زن به رحم او تزریق شود، این عمل هیچ گونه ممنوعیتى نخواهد داشت. مطلب فوق را روایاتى که در تفسیر این آیه از ائمه معصومین علیهم السلام نقل شده است نیز تأیید مى‏نماید. زیرا در این روایات حفظ را، به حفظ از نگاه کردن تفسیر فرموده‏اند. و اما سایر آیاتى که در خصوص حفظ فرج در قرآن کریم وجود دارد نیز دلالت بر مدعاى مذکور ندارند زیرا اصولاً: احکام این آیات مختص به مردان است.

در جواب از ایراد فوق مى‏توان گفت که حفظ فرج از ادخال نطفه اجنبى هر چند توسط شوهر یا خود زن باشد از لوازم و شؤونات حفظ از غیر است و از این رو اطلاق حفظ از غیر، مقتضى حرمت ادخال نطفه غیر شوهر به رحم زن مى‏باشد.

دلیل دوم: برخى روایات است که بر حرمت انزال منى در فرج زنى که بر انسان حرام است دلالت دارند.

این نصوص، متضمن حرمت قرار گرفتن نطفه اجنبى در رحم اجنبیه است که شامل تلقیح نیز مى‏شود اهم نصوص وارده در این خصوص عبارتند از:

الف: روایت على بن سالم از امام صادق (ع) که فرمود: بدترین مردم در قیامت کسانى هستند که نطفه خود را در رحم زنى که بر او حرام است قرار بدهند.(7)

ب: مرسله صدوق از پیامبر اکرم (ص): بالاترین گناه نزد پروردگار، کشتن پیامبر یا امام یا خراب کردن کعبه، قبله گاه بندگان، و یا ریختن نطفه مرد در رحم زنى که بر او حرام است مى‏باشد.(8)

 استدلال به این دسته از نصوص چنین است که روایات فوق به دلالت التزامى بر حرمت قرار دادن نطفه مرد در رحم زن اجنبى دلالت دارند؛ اگر چه این عمل از طریقى غیر از مقاربت و نزدیکى صورت بگیرد.

 بنابراین اگر قرار دادن نطفه اجنبى بوسیله زوج یا زوجه حتى با رضایت ایشان نیز صورت پذیرد موجب جواز عمل نخواهد بود؛ زیرا ملاک حرمت، قرار دادن نطفه بیگانه در رحم زن است، به هر کیفیتى که این عمل تحقق پذیرد.

ممکن است گفته شود که ظاهر این روایات مقاربت و نزدیکى غیر مشروع میان زن و مردى است که بین آنها علقه زوجیت نباشد، لذا قرار دادن غیر مستقیم نطفه مرد اجنبى در رحم زن مشمول روایات نخواهد بود ولى در پاسخ از ایراد فوق مى‏توان گفت که مقاربت و نزدیکى یکى از مصادیق بارز و آشکار قرار دادن نطفه مرد بیگانه در رحم زن اجنبى است و چون حکم مقصور بر مصداق شایع خود نیست استقرار نطفه حرام در رحم زن مطلقا حرام و ممنوع خواهد بود.

دلیل سوم: از آنجا که فروج و آلت تناسلى زنان محل تکوّن طفل است و بى مبالاتى در امر فروج، منجر به اختلاط میاه و نسب اشخاص مى‏گردد، شارع مقدس به تنظیم احکام مربوط به آن اهتمام خاص مبذول داشته است، بطورى که فروج بر اشخاص مباح نمى‏گردد مگر با اذن شارع؛ از این رو به مجرد احتمال حرمت و ممنوعیت، احتیاط و امتناع لازم مى‏گردد. مدعاى فوق را روایاتى که در این زمینه وارد گردیده است نیز تأیید مى‏نماید از جمله:

1 ـ صحیحه شعیب الحداء به امام جعفر صادق (ع) عرض کردم: یکى از دوستان شما سلام مى‏رساند و قصد تزویج با زنى دارد که توافق حاصل است و آن زن شوهرى داشته که او را بغیر سنت و روش اسلام طلاق داده است و مرد کراهت دارد که اقدام بازدواج با آن زن بنماید و از شما دستور مى‏خواهد چه دستورى مى‏دهید؟ ابو عبدالله (ع) فرمود: در مسأله فرج مطرح است و موضوع فرج مسأله مهمى است و از آن طفل متولد مى‏گردد و ما احتیاط مى‏کنیم، پس با آن زن ازدواج نکند».(9)

2 ـ روایت العلاء بن سیابه از حضرت صادق (ع) در مورد زنى که به مردى وکالت داده تا او را به مرد دیگرى تزوج نماید. امام (ع) در این خصوص فرمودند: نکاح امر مهمى است و سزاوار است که در آن احتیاط شود زیرا در نکاح مسأله فرج مطرح است و از آن ولد به وجود مى‏آید.(10)

 با دقت در مضمون این روایات ظاهر مى‏شود که به علت اینکه فرج مبدأ تکوّن انسان است و در این قبیل موارد نیز احتیاط مطلوب شارع است لذا در هر موردى که شک در جواز یا حلیت نمودیم باید احتیاط را معمول داریم بنابراین اگر در مشروعیت تلقیح مصنوعى شک بنمائیم. جایى براى اجراى اصاله البرائه وجود ندارد بلکه به مقتضاى عموم علت (لزوم احتیاط در مبدأ تکوّن انسان) باید به احتیاط عمل نمائیم و مقتضاى احتیاط در این خصوص نیز عدم جواز و یا بعبارت دیگر حرمت و ممنوعیت عمل تلقیح با نطفه مرد اجنبى است.

 برخى از فقهاى امامیه نیز در این مورد چنین اظهار نظر کرده‏اند: مرحوم آیت الله بروجردى در زمینه تلقیح مصنوعى فرموده‏اند:

«آنچه از مفاهیم ادله و بعضى مناطیق آنها استفاده مى‏شود این است که تلقیح مصنوعى مرد اجنبى بر مرئه اجنبیه خواه داراى زوج باشد یا نباشد حرام است؛ و در بعضى صور آن احکام ولد الزنا ثابت است و در بعضى صور احکام ولد شبهه؛ و اما تلقیح منى زوج به زوجه محل تأمل و اشکال است و الله العالم بحقایق و احکامه»(11)

آیت الله خوئى نیز در این خصوص چنین فتوى داده‏اند:

 تلقیح زن به منى مرد بیگانه جایز نیست، خواه عمل تلقیح توسط مرد اجنبى تحقق پذیرد یا بوسیله خود شوهر …(12)

بعضى از فقهاى اهل سنت نیز تلقیح بوسیله اسپرم مرد بیگانه را ممنوع و حرام دانسته‏اند، از آن جمله در مصر علامه شلتوت در خصوص این مسأله چنین اظهار نظر کرده است:

 تلقیح مصنوعى یقینا از فرزند خواندگى پست‏تر است.(13)

شاید بتوان از نقطه نظر اجتماعى و روانشاسى ادعا کرد که فرزند ناشى از تلقیح نطفه مرد بیگانه موجب تشتت و پراکندگى کانون خانواده مى‏گردد و رواج این عمل مسلما سبب بى نظمى و اغتشاش اجتماعى و حقوقى خواهد بود، چنانچه در گزارش تقدیمى به آکادمى علوم اجتماعى و سیاسى فرانسه در تاریخ 6 مه 1949 چنین آمده است:

 «طفلى که بطور مصنوعى در خانواده به وجود مى‏آید و از نام خانوادگى پدر خانواده بهره‏مند مى‏گردد آسایش و آرامش خانواده و زندگى زناشوئى را متزلزل مى‏گرداند، زیرا اقدام به تلقیح مصنوعى، زن و شوهر را دائما در معرض تصادمات روحى و برخوردهاى روانى قرار مى‏دهد و مخصوصا اگر طفل با مشخصات و خصوصیاتى که مورد آرزوى زوجین بوده است، متولد نشود این تصادم شدیدتر مى‏گردد. گذشته از این پدر نمى‏تواند خود را با محیط جدید تطبیق نموده و نسبت به طفلى که در واقع براى او بیگانه است علاقه نشان بدهد، همچنین ممکن است طفل حاصل از لقاح مصنوعى بدون اطلاع و ندانسته در اثر ازدواج، مرتکب زناى با محارم شود؛ یعنى با یکى از محارم پدرى (پدر واقعى) رابطه جنسى بر قرار نماید که این ارتباط اخلاقا زشت و زننده بوده و از نظر مذهب نیز جایز نیست.»(14)

 فصل دوم: تلقیح مصنوعى و حقوق جزا.

مسئله‏اى که از دیدگاه حقوق جزا مطرح مى‏باشد این است که آیا تلقیح مصنوعى را مى‏توان بعنوان یک عمل مجرمانه تلقى نمود یا خیر؟

ماده 101 قانون مجازات اسلامى (تعزیرات) مقرر مى‏دارد:

«هر گاه مرد و زنى که بین آنها علقه زوجیت نباشد، مرتکب عمل منافى عفت، غیر از زنا از قبیل تقبیل یا مضاجعه شوند، به شلاق تا نود و نه ضربه محکوم خواهند شد و اگر عمل با عنف و اکراه باشد فقط اکراه کننده تعزیر مى‏شود.»

مطابق ماده فوق هر زن و مردى که بین آنها علقه زوجیت نباشد و مرتکب عمل منافى عفت شوند اگر با رضایت طرفین باشد تا نود و نه ضربه شلاق محکوم خواهند شد و در صورت اکراه فقط مکرِه محکوم مى‏شود.

حال آیا مى‏توان ادعا کرد که تلقیح مصنوعى اسپرم مرد بیگانه به رحم زن اجنبى از مصادیق اعمال منافى عفت غیر از زنا محسوب مى‏شود یا خیر؟ در صورت مثبت بودن جواب ناچاریم مثالهایى را که در متن قانون بعنوان مصادیق عمل منافى عفت غیر زنا ذکر شده است بارزترین مصادیق اعمال منافى عفت غیر از زنا، محسوب کنیم، نه مصادیق انحصارى آن.

ولى با توجه به ظهور عرفى کلمه «اعمال منافى عفت» خصوصا با ملاحظه تمثیل قانونگذار از این اعمال مى‏توان ادعا کرد که مقصود از اعمال منافى عفت غیر از زنا، عبارتست از هر نوع رابطه مستقیم و غیر مشروع بین مرد و زنى که بین آنها علقه زوجیت موجود نباشد؛ بنابراین تلقیح مصنوعى مشمول عنوان اعمال منافى عفت نخواهد بود؛ زیرا در تلقیح هیچ گونه رابطه مستقیم و بلا واسطه بین زن و مرد اجنبى وجود ندارد. اصل تفسیر مضیق مقررات جزایى نز استدلال فوق را تأیید مى‏نماید، زیرا مطابق ماده 2 قانون مجازات اسلامى

«هر فعل یا ترک فعلى که در قانون براى آن مجازات تعیین شده جرم است»

و چون تلقیح صناعى در هیچ یک از متون قانونى به عنوان جرم ذکر نشده یا براى آن مجازات یا اقدامات تأمینى یا تربیتى تعیین نگردیده است بحکم ماده فوق و اصل تفسیر مضیّق قوانین جزایى، تلقیح اسپرم مرد بیگانه به رحم زن جرم تلقى نمى‏شود؛ ولى از سوى دیگر طبق ماده 3 آئین دادرسى مدنى در موارد سکوت و نبودن نص خاص، باید به عرف و عادت مسلم مردم مراجعه نمود و بنظر مى‏رسد که عرف و عادت مسلم فعلى اکثریت مردم ایران، مقررات فقهى و دستورات اسلامى است که جنبه استمرار داشته و الزام وجدانى پیدا کرده است و مطابق شریعت مقدس اسلام و فقه امامیه، همانطور که قبلاً بیان شد، لقاح مصنوعى با منى مرد بیگانه ممنوع است از این رو مى‏توان گفت ماده 3 قانون آئین دادرسى مدنى نسبت به ماده 2 قانون مجازات اسلامى حاکم است و بدین جهت باید مطابق ماده 3 قانون آئین دادرسى مدنى و با عنایت به عرف فعلى مردم ایران، تلقیح منى مرد بیگانه به رحم زن اجنبى را جرم تلقى کرد و از نظر مجازات نیز به علت اینکه مقدار و نوع آن در قانون و شرع تعیین نشده است مطابق ماده 11 قانون مجازات اسلامى (تعزیرات) تعیین مقدار و نوع مجازات به نظر حاکم واگذارده شده است که البته این مجازات باید کمتر از مقدار حد باشد.

 فصل سوم: حقوق تطبیقى:

موضوع تلقیح مصنوعى در نهمین کنگره بین المللى حقوق جزا(15) مورد بحث و بررسى قرار گرفت. شعبه دوم کنگره مزبور که نسبت به جرائم علیه خانواده و جرائم جنسى مطالعه و بررسى مى‏کرد، تلقیح مصنوعى را چنین مورد بحث و گفتگو قرار داد:

چون در این اواخر عده‏اى بوسیله تلقیح مصنوعى صاحب فرزند مى‏شوند، مسائل ناشى از این امر در خور بررسى است. مسئله باید از دو نظر مورد توجه واقع شود: یکى در موردى که حاملگى زن بوسیله نطفه شوهر صورت مى‏گیرد، دیگرى در موردى که حاملگى بوسیله نطفه شخصى غیر از شوهر انجام مى‏شود.

در فرض اول در صورتى که زن و شوهرى بخواهند صاحب فرزندى شوند ولى شوهر بدون اینکه عقیم باشد، نتواند وظایف زناشویى را انجام دهد، نطفه وى با وسیله طبى مخصوص گرفته و به زن تلقیح مى‏شود که در این مورد هیچ گونه اشکال حقوقى و جزائى پیش نمى‏آید و علم طب و جراجى به چنین مردى، امکان مى‏دهد از نعمت فرزند، برخوردار گردد. فرزندى که از این راه بوجود مى‏آید متعلق به شوهر است.

اما در مورد تلقیح مصنوعى زن بوسیله نطفه شخصى غیر از شوهر، مشکلات فراوان روى مى‏دهد. این مورد وقتى است که براى شوهر امکان انجام وظایف زناشویى هست، ولى به علت نازایى نمى‏تواند داراى فرزند شود و زن آرزوى داشتن فرزند را دارد و اگر زن بخواهد طفلى نه از طریق غیر مشروع داشته باشد، باید به تلقیح مصنوعى متوسل شود و اگر بدون رضایت شوهر دست به این کار بزند اشکالات فراوان ایجاد مى‏گردد، زیرا فرزندى که از این راه بدنیا مى‏آید فرزند شوهر نیست و بالنتیجه یک طفل غیر قانونى است و اگر این کار با رضایت شوهر انجام شود باز خالى از اشکال قانونى نیست؛ چون از نظر علمى و زیست‏شناسى این فرزند نمى‏تواند متعلق به شوهر باشد.

از طرف دیگر این سؤال پیش مى‏آید که تلقیح مصنوعى با رضایت یا بدون رضایت شوهر اصولاً رابطه نامشروع محسوب مى‏شود یا نه؟ بنظر نمایندگان کنگره، چون تلقیح مصنوعى متضمن مقاربت مرد و زن نیست رابطه نامشروع محسوب نمى‏گردد. براى جلوگیرى از بروز مشکلات موجود، طرح جدید قانون جزاى آلمان تلقیح مصنوعى را در صورتیکه نطفه متعلق به شوهر نباشد، منع کرده است، ولى نمایندگان کنگره عقیده داشتند که تلقیح مصنوعى نباید جرم شناخته شود، معذالک در مواقعى که زن بدون رضایت شوهر دست به این کار بزند مى‏توان او را مجازات نمود. و در مورد فرزندانى که از این راه بوجود مى‏آیند کنگره عقیده داشت که باید مقرراتى تصویب شود تا وضع حقوقى این گونه اطفال نظیر سایر اطفال و حقوق و تکالیف والدین نسبت به آنها و بالعکس معلوم باشد و بالاخره کنگره با توجه به گزارش شعبه دوم اظهار نظر کرد که قوانین جزائى نباید تلقیح مصنوعى را جز در موردى که زن راضى نباشد و در موردى که شوهر به این کار رضایت ندهد منع کنند.(16)

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه رشته حقوق با موضوع آثار حقوقى تلقیح مصنوعى انسان

دانلود متن کامل پایان نامه کارشناسی با موضوع تلقیح مصنوعی و اجاره رحم

اختصاصی از فی فوو دانلود متن کامل پایان نامه کارشناسی با موضوع تلقیح مصنوعی و اجاره رحم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود متن کامل پایان نامه کارشناسی با موضوع تلقیح مصنوعی و اجاره رحم


دانلود متن کامل پایان نامه کارشناسی با موضوع تلقیح مصنوعی و اجاره رحم

 

 

 

 

 

 

 

 

در این پست می توانید متن کامل پایان نامه کارشناسی با موضوع تلقیح مصنوعی و اجاره رحم را  با فرمت ورد word دانلود نمائید:

 

 دانشگاه آزاد اسلامی

واحد ورامین (پیشوا)

 موضوع:

تلقیح مصنوعی و اجاره رحم

 استاد:

جناب آقای محسن طاهرجبلی

 

 

دانشجویان:

معصومه کوچکی امین

نسترن عین الهی فرد

 

مقدمه————————————— 1

بخش اول : کلیات

فصل اول: تعاریف—————————– 6

مبحث اول : تعریف تلقیح و انواع آن ———- 6

گفتار اول: تعریف تلقیح مصنوعی————— 6

گفتار دوم : انواع تلقیح مصنوعی————————————– 6

فصل دوم: تاریخچه و سیر قانونی ————– 8

مبحث اول : تاریخچه————————– 8

مبحث دوم: سیر قانونی———————— 10

فصل سوم: مسائل پزشکی لقاح طبیعی و تلقیح مصنوعی ———– 14

مبحث اول : مسائل پزشکی لقاح طبیعی———– 14

مبحث دوم: مسائل پزشکی لقاح خارج رحمی (تلقیح مصنوعی)———– 18

مبحث سوم: تلقیح اسپرم———————– 18

گفتار اول: تلقیح اسپرم به داخل رحم (IUI) با استفاده از اسپرم همسر——-18

گفتار دوم: انتقال تزریق تخمک (GIFT)———- 19

گفتار سوم: انتقال تخمک بارور شده یا زایگوت ———– 19

گفتار چهارم : روش باروری آزمایشگاهی یا انتقال رویان———– 19

بخش دوم : تلقیح مصنوعی

فصل اول: مباحث فقهی تلقیح مصنوعی———— 23

فصل دوم : تلقیح مصنوعی و حقوق موضوعه——– 28

مبحث اول: تلقیح مصنوعی و حقوق جزا———– 28

مبحث دوم: وضعیت حقوقی اطفال ناشی از لقاح مصنوعی———– 33

گفتار اول: ماهیت نسب ———————– 33

گفتار دوم: راههای اثبات نسب مشروع یا مشروع کردن نسب———– 46

مبحث سوم: تلقیح مصنوعی و قانون مدنی——— 53

مبحث چهارم: حضانت طفل ناشی از تلقیح مصنوعی ———– 57

فصل سوم : قاعده فراش در حقوق امامیه——— 63

مبحث اول: نسب طفل حاصل از لقاح مصنوعی به وسیله اسپرم شوهر ———– 63

مبحث دوم: نسب طفل حاصل از لقاح مصنوعی به وسیله اسپرم مرد اجنبی———– 65

فصل چهارم: وضع حقوقی اطفال ناشی از تلقیح مصنوعی با اسپرم بیگانه———– 67

مبحث اول: رابطه طفل ناشی از لقاح مصنوعی با مادر طبیعی خود (زن ملقوحه)————— 67

مبحث دوم: رابطه طفل با صاحب نطفه———— 68

گفتار اول: ثبت تولد طفل——————— 68

گفتار دوم: حق طفل برای دانستن نسب خود——- 69

گفتار سوم: حق طفل در اقامه دعوی مسئولیت مدنی———– 70

گفتار چهارم: مسئولیت مدنی پزشک در مقابل طفل———– 71

مبحث سوم: رابطه طفل با شوهر زن————– 72

بخش سوم: اهداء تخمک یا جنین و اجاره رحم (مادر جانشین)

فصل اول : اهداء تخمک یا جنین————— 74

مبحث اول : مسائل پزشکی اهداء تخمک یا جنین— 74

مبحث دوم: مسائل فقهی انتقال تخمک یا جنین—- 78

مبحث سوم: مسائل حقوقی انتقال جنین ———- 81

فصل دوم: اجاره رحم یا مادر جانشین——————————— 94

مبحث اول : مسائل پزشکی اجاره رحم یا مادر جانشین ———– 94

مبحث دوم: مسائل فقهی اجاره رحم یا مادر جانشین ———–   96

مبحث سوم: مسائل حقوقی اجاره رحم یا مادر جانشین  ———– 98

گفتاراول : وضعیت حقوقی طفل ناشی از رحم اجاره ای یا مادر جانشین ——————————————– 101

بند 1: رابطه طفل با زن اجاره ای————- 101

بند2: رابطه طفل و شوهر زن اجیر————– 102

بند3: رابطه حقوقی طفل با صاحبان جنین (اسپرم و تخمک)———– 102

گفتاردوم: وضعیت حقوقی مادر جانشین یا اجاره ای———–    103

بند1 : حالتی که صاحب تخمک، صاحب رحم اجاره ای نیز باشد ———–    103

بند2 : حالتی که فقط رحم اجاره داده می شود— 103

نتیجه و پیشنهاد —————————- 105

فهرست منابع ——————————– 107

چکیده انگلیسی——————————- 109

 

چکیده

تلقیح مصنوعی در برابر لقاح طبیعی و عبارت است از ترکیب اسپرم مرد و تخمک زن – خواه زوج و زوجه خواه بیگانه – جهت انعقاد و بارور نمودن نطفه با هر وسیله ای غیر از مقاربت، این ترکیب یا در رحم صورت می پذیرد یا در خارج رحم. در حالت کلی، از نظر شرع مقدس ، در انجام عمل لقاح مصنوعی باید از انجام مقدمات بصورتی که ممنوع اعلام شده، اجتناب کرد. از قبیل تماس نامحرم یا نگاه و غیره .

با توجه به این دو روش (لقاح درون رحمی یا خارج رحمی) بالغ بر بیست صورت تلقیح مصنوعی وجود دارد. هر چند بصورت کلی حکم شرعی هیچ کدام از این صورتها در فقه نیامده، لکن پس از بررسی های طولانی و دقیق توسط فقها برخی از این صور بدون ایراد شرعی قابل اجرا هستند و برخی که نیاز به بحث بیشتری بوده و محل اختلاف شدید هست یا ممنوع اعلام شده و یا در آن احتیاط صورت گرفته مثل لقاح مصنوعی با اسپرم مرد بیگانه. هر چند تعداد اندکی از فقها آن را بدون ایراد تجویز کرده اند. ولی چون در هر یک از این صور باید اجماع آراء فقها و شورای محترم نگهبان موافقت خود را اعلام کنند هنوز تا تدوین قانونی خاصی در زمینه صور ممنوعه فاصله داریم.

موافقت بخشی از تلقیح مصنوعی بنام انتقال جنین ناشی از زن و شوهر رسمی جهت اهداء به زوجین نابارور بعد از سالها ضمن قانونی بنام « قانون نحوه اهدای جنین به زوجهای نابارور» سال 1382 تصویب و در اواخر سال 1383 همراه آیین نامه به قوه قضائیه ابلاغ و قابل اجرا گردید.

بخش سوم تلقیح مصنوعی بنام «اجاره رحم» که در آن جنین ناشی از زن و شوهر قانونی جهت پرورش در رحم زن ثالثی بنام «مادر واسطه» و تنها به دلیل اشکال در رحم زوجه صاحب جنین منتقل می شود، هنوز مورد اختلاف فقها و حقوقدانان است ولی بازگشت زمان طولانی مراکز ناباروری منتظرند که هر چه سریع تر مشکل ناباروری این دسته از زوج ها با تصویب قانون مرتفع گردد.

مقدمه

همانگونه که آفریدگار خلقت اولیه ما را به نحو احسن قرار داده، نیز در خلقت های ثانویه که به امر او به ما سپرده شده باید نهایت دقت، پاکی و امانتداری را بکار ببریم.

بنابراین ارزش میاه و نطفه از طرف خدای متعال بسیار تأکید شده تا بشر به گمراهی و هلاکت نیفتد.

اهدای یا فروش اسپرم به هر نحوی از نظر اکثر علما اشکال دارد و حرام است ولی عکس آن اشکال ندارد یعنی اهداء یا فروش تخمک حرام نیست و انگشت دقیقاً روی میاه یعنی اسپرم گذاشته شده بنابراین اینکه آیا می شود به قول اکراه عمل نمود و به خاطر اختلاط میاه و سایر موانع شرعی و عرفی اهداء یا فروش اسپرم را متوقف کرد؟ سؤالی است که ما به دنبال جواب آن در این پایان نامه هستیم. تا کنون تلاش حقوقدانان و پزشکانی که به دنبال اثبات و رفع ایراد و اشکال از این مورد هستند با شکست مواجه شده اند زیرا اینان به قول اقل می خواهند توسل بجویند و بر اثر گذشت زمان زمینه را در جامعه فراهم کنند که زوجهای نابارور بتوانند از اسپرم غیر استفاده کنند و ما می دانیم که از نظر حقوقی نیز موانعی دارد که این موانع بر طرف نگردیده است. هر چند ما اهدای اسپرم را داوطلبانه اعلام کنیم نه فروش، باز موانعی از جمله اینکه قوانین فرانسه در مواردی پس از گذشت زمان زیادی در این باره به بن بست رسیدند و آن را ممنوع اعلام کرده اند از جمله موانع اخلاقی و اجتماعی که ذیلاً به آن اشاره خواهد رفت.

اینک جهان در این زمینه بین دو محذور واقع شده. از طرفی زوجهای نابارور می خواهند صاحب فرزند شوند و از طرف دیگر موانع اخلاقی، اجتماعی و حقوقی بسیار بر سر راه دارد که عبور از این موانع سخت است. البته خوشبختانه در قوانین اسلام مشکلات کمتر به چشم           می خورد و موانع بیشتر عرفی است که امیدواریم قوانین بتوانند صریح بیان شوند و راه را برای استفاده از تکنولوژی و علم در این زمینه هموار سازید.

در ایران وجود یک و نیم میلیون زوج نابارور یعنی حدود 15-10 درصد و از سویی نگرانی زوجهای جوانی که زندگی مشترکی را برای آینده ای شیرین پایه ریزی می کنند همواره یکی از مشکلات جامعه به شمار می رود گر چه متولیان بهداشت و درمان، نازایی را یک بیماری تلقی نمی کنند و جز عملهای لوکس و زیبایی می نگرند و سازمانهای بیمه گر هم با دیدن هزینه های درمان گران و سنگین این بیماری را متقبل نمی شوند، اما مشکلات روحی روانی ناشی از آن بنیاد زندگی زوج های جوان را تهدید می کند چرا که این زوجها بعضاً تصمیم به ازدواج مجدد         می گیرند که این امر معمولاً به طلاق می انجامد شایسته است که مسئولین امر جهت ارتقای فرهنگ باروری به گونه ای دیگر عمل کنند. از سوی دیگر وجود مراکزی که راههای درمان این بیماری را به طرق مختلف تبلیغ می کنند و نبود نظارت کافی و دقیق بر عملکرد آنها از سوی وزارت بهداشت، موجب شده زوج های جوان علیرغم پرداخت هزینه های گران در، بسیاری از موارد نتیجه مطلوب نگیرند. این در حالی است که از نظر روحی پیش از پیش آسیب پذیر می شوند.

بشر همواره سعی داشته است با اتکا به قدرت تفکر و خلاقیت خود و در نتیجه به کارگیری تکنولوژی نوین و روش های علمی مدرن در بهره برداری از طبیعت زندگی را برای خود مطبوع و لذت بخش ساخته و گره هایی را که سابقاً عاجز از گشودنش بوده، باز نماید. لیکن در برخی از موارد مشکلات جدیدی را به وجود آورده که از عرصه سلامت و بهداشت و محیط زیست پا را فراتر گذارده به حیطه باورهای مذهبی، ارزش های اخلاقی و روابط حقوقی میان انسان ها گام نهاده است.

پر واضح است که پیشرفت تکنولوژی و خلق روش های مدرن، قوانین و مقررات ویژه ای را طلب می کند تا از ایجاد هرج و مرج در جوامع جلوگیری نماید. یکی از نمودهای پیشرفت در زمینه پزشکی، تلقیح مصنوعی است. میل، علاقه و نیاز غریزی و روحی انسان ها در برخورداری از موجودی به نام «فرزند» که موجب طراوت و شادابی در زندگی می شود را میتوان به عنوان اصلی ترین انگیزه در نیل به جدیدترین و پیشرفته ترین شیوه های تلقیح مصنوعی به حساب آورد.

همان طور که اشاره شد این امر نیز همچون سایر دستاوردهای بشری، عوارض و مشکلات عدیده ای را به دنبال داشته که اکنون پس از گذشت 22 سال از تولد نخستین محصول این روش، همچنان علمای فقه، حقوق و اخلاق پاسخ مناسبی برای متقاضیان ارایه نکرده و در اکثر کشورهای جهان قانون مدونی جهت این امر مهم و حیاتی وضع نشده است.

آنچه در کشورهای اسلامی نظیر ایران به لحاظ مقید بودن به مذهب بیشتر مورد توجه قرار گرفته، حکم تکلیفی این گونه امور بوده است و کمتر به احکام وضعی انواع روشهای تلقیح مصنوعی پرداخته شده است که اهمیت قسمت اخیر اگر بیش از قسم اول نباشد کمتر نیست. لذا با عنایت به این ضرورت و گستردگی موضوع و از آنجا که دانش حقوق یگانه علمی است که متکفل ارائه راه حلهای مناسب برای این قبیل مشکلات و مسائل خاص می باشد، ناگزیر است که همراه با این مسایل نو ظهور گام بردارد و برای این گونه پرسشها، پاسخهای مناسب ارائه دهد. خوشبختانه دانش حقوق در قواعد و مقررات موضوعه خلاصه نمی شود بلکه حقوق دانشی است با قواعد و ضوابط کلی و اصول عامه ای که به مثابه اهرمهای استنباط در اختیار حقوقدانان قرار می گیرد، لذا با تکیه بر این اصول عمومی، حقوقدانان قادر خواهند بود که با هر گونه مسایل جدید حقوقی که در رویاروی ایشان قرار می گیرد و شاید در قوانین موضوعه هم سخنی از آن نرفته باشد، برخورد مناسب نموده و جوابهای صحیح و راه حلهای شایسته ارائه دهند.

مسأله تلقیح مصنوعی انسان که موضوع بررسی و تحقیق ما در این نوشتار قرار گرفته است، یکی از پدیده های نوینی است که با شکوفایی دانش پزشکی پا به عرصه هستی نهاده و به تبع منشأ ایجاد مسائل مختلف حقوقی شده است و بدلیل آنکه این موضوع یکی از موضوعات نوین می باشد، متأسفانه در حقوق مدون و قوانین موضوعه ایران سخنی محکم و قابل دفاع از آن به میان نیامده است. از این رو برای تحقیق و مطالعه در اطراف جنبه های حقوقی این مسأله ناگزیر باید از اصول کلی و ضوابط عامه استمداد جست ناگفته نماند تلقیح مصنوعی از رخدادهایی است که در مورد آن نصّ خاصی وارد نشده است ولی (حکم آن) از حوزه عام و اصول کلی خارج نیست و به همین خاطر فقها در جهت امتثال دستور پیشوایان خود (ع) : « بیان اصول و قواعد بر ماست و استخراج جزئیات بر عهده شماست » تلاش خود را برای استنباط حکم این مسأله از دو منبع یاد شده بکار گرفته اند. حقیر نیز با انطباق نوشته های فقهی و حقوقی سعی بر آن دارم که آخرین دستاوردهای بشری را برای حل این معضل و ایجاد زمینه مناسب جهت باروری و تولید مثل زوج های نابارور در خدمت اندیشه وران و علاقمندان علوم حقوقی و فقهی قرار دهم.

 بخش اول

کلیات

فصل اول: تعاریف

مبحث اول : تعریف تلقیح و انواع آن

گفتار اول : تعریف تلقیح مصنوعی

تلقیح مصنوعی اصطلاحاً عبارت است از داخل کردن نطفه مرد در رحم زن بوسیله آلات پزشکی یا هر وسیله دیگری غیر از مقاربت و نزدیکی .

لقاح، در لغت آبستن شدن (صفی پور، ع، منتهی الارب – تاج المصادر: لقاح (اللقح آبستن شدن )) (Fecundatiende chamean) و تلقیح (همان- تلقیح: آبستن کردن باد درخت را) نیز به معنی آبستن کردن است. همانطور که ملاحظه می شود معنی اصطلاحی تلقیح از معنی لغوی آن چندان دور نگردیده است؛ بدین معنا که لقاح مصنوعی عبارتست از آبستن شدن زن بوسیله تزریق اسپرماتوزوئید مرد به رحم زن به کمک وسایل پزشکی و آلات مصنوعی بدون انجام عمل مقاربت و نزدیکی .

 گفتار دوم : انواع تلقیح مصنوعی

تلقیح مصنوعی ممکن است با نطفه و اسپرماتوزوئید شوهر انجام گیرد که به آن تلقیح مصنوعی هرمولوگ (Artificial Inseminution With Husband Semen)(AIH) گویند و همچنین امکان دارد عمل تلقیح بوسیله نطفه بیگانه تحقق یابد که به آن تلقیح مصنوعی هترولوگ (Artificial Inseminution With a Donorscmen ) گویند. تلقیح منی هومولوگ هنگامی ضرورت پیدا می کند که شوهر دارای قابلیت باروری طبیعی بوده ولی به علت چاقی یا نقص آلت مردانه نتواند موقع انزال، منی خود را روی گردن رحم بریزد و تلقیح منی هترولوگ در مواردی مناسب است که ثابت شود ناباروری شوهر غیر قابل درمان است. بنابراین لقاح مصنوعی بر دو قسم کلی از نظر پزشکی است و این دو قسم کلی خود زیر مجموعه ها و شقوق مختلفی دارد که به مرور احکام آنها را مورد بررسی و مطالعه قرار خواهیم داد.

اهدای تخمک – به عنوان یکی از روشهای درمان ناباروری با سابقه رسمی حدود 5 سال به ادعای بسیاری از کارشناسان توانسته با اهدای فرزند به زوجهای نابارور موجب تحقق رؤیای شیرین بچه دار شدن شود. گرچه غالب اهداء کنندگان در ایران برای تأمین یک منبع مالی تن به این کار می دهند ولی در حقیقت این تجارت می تواند خطرناک باشد پس چه بسیار خوب است با کنترل این روش، تجارت تخمک را مانع شد و در عوض با تبلیغات صحیح جامعه را تشویق کنند که تخمک را دواطلبانه و انسان دوستانه اهداء کنند. نداشتن مادر زادی تخمدان، نارسایی زودرس تخمدان ، جراحی و شیمی درمانی، امکان انتقال بیماری ژنتیکی از طریق تخمک خود به نوزاد، سقط جنین مکرر، عدم موفقیت در سیکلهای مکرر لقاح خارج رحم و افزایش سن از جمله مواردی است که این روش درمانی برای آن توصیه می شود.

طرح « رحم اجاره ای » یا « مادر اجاره ای » یکی از راه حلهای مثبتی است که از حدود دو سال پیش توسط برخی از کلینیک های باروری و ناباروری به اجرا در آمده است در این روش زنانی که مشکل نگهداری جنین در رحم دارند، می توانند از رحم زن دیگری به عنوان محلی مناسب برای رشد جنین خود استفاده کنند. زمانی که یکی از دو طرف زوجین دچار مشکل باشد، ابتدا هر یک از آنها را که عامل اصلی ناباروری است تحت درمان قرار می دهند و سپس بعد از لقاح مصنوعی در آزمایشگاه و پس از گذشت سه روز، یعنی درست زمانی که جنین 6 تا 8 سلولی است آن را در رحم مادر اجاره ای می گذارند از آن زمان به بعد به او «مادر اجاره ای » یا « مادر میانجی یا واسطه» می گویند. او فردی است که داوطلبانه و یا در قالب یک قرار داد قانونی با زوج دارای مشکل در قبال دریافت مبلغی پول نه ماه تمام در وجود خود از کودکی نگهداری می کند که فرزند خودش نیست این مادر واسطه به سبب عدم وجود مشکل رابطه نامحرمیت می تواند یکی از اقوام درجه یک آن زوج باشد. همانطور که ذکر شد چه بسیار بهتر است که این قبیل امور بصورت داوطلبانه و انسان دوستانه انجام شود، تا تبدیل به یک تجارت واقعی و کاذب نشود. در ادامه این پایان نامه ضمن بیان تاریخچه تلقیح مصنوعی به تفصیل جهات و موانع و پیشنهادات حقوقی را در جهت هر چه بهتر پیش رفتن این مقوله مورد بحث و مداقه قرار می دهیم:

 فصل دوم : تاریخچه و سیر قانونی

مبحث اول : تاریخچه

مسأله تلقیح ابتدا در حیوانات اهلی و به منظور اصلاح نژاد یا تکثیر نسل به کار می رفت. در آغاز، این کار را یکی از دانشمندان آلمانی به نام Lubwig Jacobi در سال 1765 روی ماهیها انجام داد. چند سال بعد یک دانشمند و کشیش ایتالیایی به نام پرفسور Spalazoni تلقیح را روی سگها آزمایش کرد و نتیجه مثبت گرفت و بالاخره در اواخر قرن نوزدهم یکی از دانشمندان روسی به نام Elielva تلقیح مصنوعی در حیوانات چهارپا را عملی ساخت که این روش فعلاً نیز مورد استفاده قرار می گیرد. (علوی قزوینی، سید ع، 1380 ، ج اول ، ص 180)

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


دانلود متن کامل پایان نامه کارشناسی با موضوع تلقیح مصنوعی و اجاره رحم