فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله اثبات رابطه‌ی سببیّت

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله اثبات رابطه‌ی سببیّت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

پیشگفتار :
سرگذشت و تاریخ بشریت همواره همراه با نگرانی‌های قابل درکی است که در قبال خطا و تجاوز علیه مقدسات ، آداب و رسوم، عرف و هنجارهای جامعه ابراز شده . آثار و مدارک به جا مانده نشان می‌دهد که جوامع انسانی از نخستین ادوار با پدیده مجرمانه درگیر بوده و در جهت دفاع و حفظ منافع فردی و جمعی در برابر متجاوزان و بر هم زنندگان و تهدیدکنندگان نظم اجتماعی ، واکنش‌های متنوعی را ابراز داشته‌اند. در جوامع بدوی معیار تمیز رفتار مجرمانه از اعمال مجاز عرف جاری حاکم بر گروه‌ها و جوامع و قبایل بود. این مقررات با گذشت زمان و نهادینه شدن به صورت عادت و فرهنگ و رسوم اجتماعی، تحت نقوذ قدرتهای سیاسی و اجتماعی صورت قانونی به خود گرفت و به دنبال توسعه و پیشرفت جوامع به صورت علمی در‌آمد که در مراکز علمی و دانشگاهی مورد توجه قرار گرفت امروزه این علم به شاخه‌های مختلفی تقسیم بندی شده که یکی از مهم‌ترین و شیرین‌ترین این تقسیم‌بندی‌ها حقوق جزاست.

چکیده
همان‌طور که می‌دانیم یکی از مسائل مهم در امور کیفری اثبات رابطه‌ی سببیّت است. بدیهی است اگر عملی مستقیماً باعث حصول نتیجه مجرمانه شود. احراز رابطه سببیّت با دشواری مواجه نخواهد شد، مثلاً اگر کسی اسلحه‌ای تهیه در کمین رقیب خود بنشیند و زمانی که طرف مورد نظر در حال عبور است به سمت او تیراندازی و او را به قتل برساند در این جا بین عمل مجرمانه و حصول نتیجه‌ی آن رابطه‌ی سببیّت وجود داشته و احراز آن کار مشکلی نیست ولی سببیّت زمانی مشکل می‌شود که چند عامل باعث حصول نتیجه مجرمانه شوند. این عاملان می‌توانند چند مباشر، چند مسبب، یا اجتماعی از سبب و مباشر یا چند مسبب باشند البته قانونگذار از مورد اخیر در میان موارد دیگر نامی به میان نیاورده . به هر حال قانونگذار نیز این شیوه‌ها و صورتهای دخالت در جرم را پذیرفته است و برای حفظ حقوق افراد جامعه مجازاتهایی را در نظر گرفته این جانب در نخستین کار تحقیقی خود همین عنوان ؟(تسبیب در جنایت) را در نظر گرفته به و بحث در خصوص دیدگاه‌های فقها و حقوق‌دانان در باب تسبیب پرداخته‌ام.

 

 

 

 

 

فهرست
صورت‌های دخالت در وقوع جرم
مباشرت
شرط
سبب
تاریخچه سبب
فرق شرط و سبب و علت
آیا تسبیب یک اصطلاح راوائی است؟
شرط ضمان در تسبیب
مباشرت و تسبیب در جنایات عمدی
مباشرت و تسبیب در جنایات غیر عمدی
دوقاعده کلی در این زمینه
اقسام سبب
-سبب حسی
- سبب شرعی
-سبب عرفی
نوع دیگری از تسبیب
مستندات خلق قاعده تسبیب
تشخیص رابطه‌ی سببیّت
الف- تشخیص رابطه‌ی استناد در آراء حقوقدانان اروپایی
اول. ضمان سبب ضروری
دوم. نظریه برابری شرایط و اسباب
سوم. نظریه سبب مستقیم و بی‌واسطه
چهارم. تئوری شرط پویای نتیجه
پنجم. تئوری سبب متعارف و اصلی
ب: تشخیص رابطه استناد در آراء حقوقدانان اسلامی
1-ب: اجتماع سبب و مباشر
الف) مواردی که سبب قوی تراست
مواردی که مباشر جرم موجودی جامد است
مواردی که مباش جرم موجودی جاندار چون سگ وچهارپایان ( حیوانات ) باشد
درصورتی که مباشرجرم فاقد مسئولیت اند چون دیوانه وکودک
درصورتی که مباشر جرم جاهل به حکم یا موضوع باشد
ب) مواردی که مباشر قوی تراست
ج) مواردی که مباشر وسبب درعرض هم هستند
2-ب) اجتماع اسباب
1. اجتماع سبب ماذون باسبب عدوانی
2. اجتماع اسباب منغذی وعدوانی
2.1) ستادی صفان
2.2 ) صفان سبب اقوی
مجازات سبب ومباشر
تعارض قاعده ی تبیب با قاعده ی احسان
تعارض اتلاف وتثبیت
نتیجه گیری
منابع وماخذ

 

بحث اصلی
صورتهای دخالت در وقوع جرم
جانی ممکن است با ایجاد یکی از عوامل ذیل در وقوع جرم و جنایت مداخله کند :
1. مباشرت 2. شرط 3. سبب
در خصوص هر یک از موارد مذکور به تفصیل ، بحث خواهیم کرد اما در خصوص مورد دوم لازم است تذکر داده شود اگر چه گروهی شرط را نیز از صورتهای دخالت در وقوع جرم دانسته‌اند اما قانون‌گذار ذکری از آن به جا نیاورده و گروه مذکور در توجیه این مطلب آورده‌اند : از آن جا که معمولاً عنوان سبب بر شرط نیز اطلاق شده است قانون‌گذار معترض شرط نشده با ذکر سبب خود را بی‌نیاز از بیان شرط دانسته است در صورتی که شرط و سبب در همه موارد از موقعیت و آثار یکسانی برخوردار نبوده .

 

مباشرت
مباشرت را ایجاد علت گفته‌اند. حکما و فلاسفه از واژه علت مفهوم وسیعی را اراده کرده‌اند و در تعریف علت گفته‌اند: آن شیئی که شیئی دیگر را (وجود و هستی خود) به او احتیاج دارد علت نامیده می‌شود و شیئی دیگر معلول، بعضی از آن علت‌ها ناقص هستندو بعضی مستقل (تام) و هم‌چنین بعضی خارج از معلول‌اند و بعضی داخل آن. باید توجه داشت که این تعریف، تعریف علت به معنی عام است که شامل همه اقسام علت‌ها می‌شود و به این معنی هر جزء نیز علت کل است. بنابر نوعی تقسیم‌بندی علت یا ناقصه است و یا مستقل- یعنی آن چیزی که دیگری در وجود خود به او نیازمند است و ما به او نام علت را داده‌ایم یا به نحوی است که معلول فقط به او محتاج است و به غیر او احتیاج ندارد و یا چنین نیست و به عبارت دیگر یا وجود او برای وجود پیدا کردن معلول کافی است و یا کافی نیست. اولی را می‌گوییم علت مستقله یا تامه و دومی را می‌گوییم علت غیر مستقله یا ناقصه. مثلاً تحقق کتاب احتیاج دارد به امور متعدد از قبیل کاغذ ، قلم، حرکات انگشتان دست نویسنده واراده‌ی او وجود مدادی و نبودن مانع بر روی صفحه و امثال اینها که مجموعاً مقدمات و وسایل کار هستند. علت تامه یا مستقله عبارت است از مجموع این مقدمات و وسایل که از آن جمله عدم برخورد و مانع است البته اگر همه وسایل و مقدمات فراهم شد تحقق معلول ضروری و حتمی و به اصطلاح امروز اجتناب‌ناپذیر خواهد بود علت ناقصه عبارت است از بعضی از این اقدامات و وسایل که اگر وجود پیدا نکند کتابت موجود نمی‌شد اما اگر موجود شود ولی سایر وسایل و مقدمات موجود نباشد برای تحقق کتابت کافی نیست. در تقسیم بندی دیگری که از ارسطو به جا مانده است علت منقسم شده است به چهارتا 1- علت فاعلی ،2- علت مادی، 3- علت غایی،4- علت صوری بنابراین علت هر امری است که از وجود آن وجود معلول و از عدم آن عدم معلول، لازم آید مانند قتل با شمشیر و کارد یا خفه کردن با دست و نظایر آن و همان گونه که دکتر گلدوزیان در کتاب خود (بایسته‌های حقوق جزای عمومی) می‌نویسد: طبق ماده‌ی 317 قانون مجازات اسلامی مباشرت آن است که جنایت مستقیماً توسط خود جانی واقع شده باشد. بنابراین در مواردی که جانی خود به طور مستقیم و بی‌واسطه مرتکب جنایت بر نفس یا عضو شود می‌توان گفت جرم را به مباشرت مرتکب شده است مثل فردی که دیگری را با دستان خود خفه کرده است. البته گاهی نیز علت و مباشرت در جرم ممکن است با واسطه اشیایی باشد مثل اینکه جانی با کارد یا شمشیر و تفنگ و... موجبات جنایت بر دیگری را فراهم کند که البته از دید عرف و مردم از آن جا که مشخص و آشکار نیست واسطه محسوب نمی‌شود و باز شخصی که از این وسایل برای ارتکاب جرم استفاده نموده است مباشر جرم است. باید متذکر شویم که منظور از عبارت جنایت مستقیماً توسط جانی... در ماده‌ی 317 قانون مجازات اسلامی وقوع بلاواسطه فعل جانی نیست بلکه مقصود وجود رابطه مستقیم علیّت است به طوری که جنایت مستقیماً از نفس فعل ناشی شده و بتوان گفت نوعاً یا بر حسب خصوصیتهای مورد ، تلف از لوازم آن کار است و به عبارت دیگر مباشر کسی است که وقوع تلف عرفاً به نفس کار وی منسوب است و نه بر اثر آن.

 

شرط
وقوع هر پدیده مجرمانه منوط به وجود شرایطی است که زمینه‌های ارتکاب آن را فراهم می‌سازد شرط چیزی است که اگر نباشد ، مشروط به وجود نمی‌آید اما اگر باشد ، به تنهایی برای ایجاد مشروط کافی نیست مثلاً حفرچاه نسبت به افتادن در آن شرط است. بنابراین شرط آنچنان امری است که از عدم آن عدم معلول لازم می‌آید لکن از وجود آن معلول (جرم) لازم نمی‌آید. از این رو وقوع جنایت محصول شرط نیست اگر چه همراه و در کنار علت جنایت است. به نحوی که تحقق جنایت متوقف بر وجود آن است بنابراین شرط از اجزاء و عناصر اصلی در تکوین جنایت نبوده و فی نفسه مؤثر در آن نیست گرچه ضرورتاً به انتقاء شرط حدوث جنایت نیز منتقی می‌گردد. برای مثال ممسک در جنایت که مجنی علیهرا نگه می‌دارد تا دومی او را به قتل برساند شرط محسوب است زیرا ممسک هیچگونه مدخلیتّی در سلب حیات نداشته است. لازم به ذکر است که به موجب آراء فقیهان اسلامی گرچه تأثیر مؤثر به وجود شرط است متعلق نشده و ایجاد کننده شرایط وقوع قتل را مشمول این مجازات ندانسته‌اند.

 

سبب
در مواردی مداخله بزهکار در وقوع جرم فراتر از اقدامات ایجاد کننده شرط و ضعیفتر از علت است بگونه‌ای که جانی با ایجاد سبب جنایت بدون آنکه خود مستقیماً در آن مباشرت نماید مرتکب جرم می‌گردد و بر خلاف شرط جنایت محصول سبب است اما به طور غیر مستقیم . گروهی از حقوق‌دانان معتقدند که سبب در حقوق اسلامی معنای ویژه‌ای دارد و با سببی که در منطق و فلسفه مطرح است به یک معنا نیست و از این جهت مناسب می‌نماید آن چه را که بعضی از حقوق‌دانان بزرگ اسلامی در این باره آورده‌اند مورد توجه قرار گیرد . از این رو به تعریف سبب در مختصر نافع و تحریرالوسیله اشاره می‌کنند.
در مختصرنافع آمده : سبب یا تسبیب ، ایجاد چیزی است که اگر نبود تلف شدن یا شکستن عضو واقع نمی‌شد ، ولی به علت تلف نفس ، یا شکستن عضو نیست مثلاً یکی از موارد تسبیب کندن چاه در معابر عمومی است . پس اگر کسی در آن بیفتد و بمیرد علت مرگ او وجود چاه نیست بلکه علت آن سرنگون شدن اوست در چاه . و در تحریرالوسیله آمده : مراد از اسباب در این جا هر فعلی است که تلف شدن ، نزد آن ( ولی نه به علّت آن، بلکه) به علت دیگری تحقق بیابد، به گونه‌ای که اگر آن فعل نبود، تلف، پدید نمی‌آمد، مثل کندن چاه، نصب چاقو ، افکندن سنگ ، ایجاد لغزشگاه و غیره . بنابراین مجرمی که جرم را نه مستقیماً و به خودی خود ، بلکه به واسطه انجام می‌دهد سبب جرم و مجرم سببی است. اما دکتر عباس زراعت سبب را در معنای فلسفی آن ، چیزی می‌داند که از وجودش وجود و از عدمش ، عدم لازم آید اما در معنای فقهی و حقوقی چیزی است که اگر نباشد مسبب به وجود نمی‌آید. اما علت به وجود آمدن مسبب چیز دیگری است مانند گذاشتن سنگ در معبر عمومی که کسی با آن برخورد کند و موجب تلف وی شود. در این جا علت صدمه برخورد با سنگ است اما اگر سنگ نبود ، این تصادم هم به وجود نمی‌آمد. دکتر ابراهیم پاد نیز در تعریف سبب گفته‌اند: سبب هر امری است که موجب تلف آن به حاصل شود ولی به علتی دیگر به نحوی که اگر آن سبب نباشد علت هم به وجود نمی‌آید و یا مؤثر واقع نمی‌شود و برخی دیگر گفته‌اند سبب آن چیزی است که آن فی‌الجمله اثری در تولید هست مانند علت. به هر حال به موجب ماده‌ی 318 قانون مجازات اسلامی ”تسبیب در جنایت آن است که انسان سبب تلف شده یا جنایت دیگری را فراهم کند و خود مستقیماً مرتکب جنایت نشود بطوری که اگر نبود جنایت حاصل نمی‌شد مانند آنکه چاهی بکند و کسی در آن بیفتد و آسیب بیند.“ سبب واسطه‌ای است که اگر وجود نداشت جرم واقع نمی‌گردید یعنی میان عمل مجرم و حصول نتیجه مجرمانه واسطه‌ای است و در عین حالیکه سبب موجب جنایت نیست اگر ایجاد نشده بود جنایت واقع می‌شد. قانون مجازات اسلامی مقرراتی تمثیلی در مورد ارتکاب جرم از طریق تسبیب ذکر گردیده که ما در این جا چند مورد را بیان می‌کنیم :
هرگاه کسی دیگری را بترساند یا موجب وحشت وی گردد و در اثر این ترس آن شخص بمیرد ، اگر این عمل کشنده باشد و یا با قصد قتل انجام شود اگر چه عمل نوعاً کشنده و نه با قصد قتل انجام بگیرد قتل شبه عمد محسوب شده و دیه به آن عهده قاتل است همچنین است اگر این ترس موجب فرار او گردد و آن شخص در حال فرار از جایی پرت شود و یا بدرون چاهی بیفتد. ملاحظه می‌گردد در موارد فوق مرتکب از طریق واسطه مرتکب جرم گردیده است و نه به طور مستقیم . لازم به ذکر است که در این موارد اثبات رابطه سببیت لازم است یعنی باید ثابت گردد که ترس موجب مرگ گردیده است.
برخی از حقوق‌دانان اکراه و اجبار و اضطرار را نیز از اسباب ارتکاب جرم دانسته‌اند که در این خصوص در مباحث بعدی سخن به میان می‌آید. نتیجتاً تسبیب در تلف یعنی ایجاد کاری که وقوع تلف عرفاً به اثر آن کار منسوب است بر خلاف مباشرت که وقوع تلف عرفاً به نفس کار مستند است. همانطور که ملاحظه می‌گردد اگر چه مفهوم شرط و سبب، تشابه و قرابت بسیاری با یکدیگر دارند و چنانچه در تعریف هر یک گذشت شرط هیچ تأثیری در وقوع جنایت ندارد هرچند تأثیر مؤثر موقوف بر آن است در حالیکه سبب خود مؤثر در جنایت است لیکن نه به صورت علت. تعریف ماده 318 در ظاهر شامل شرط نیز می‌شود چون شرط هم زمینه وقوع جنایت را فراهم می‌کند اما تأثیر مستقیم در‌آن ندارد. بنابراین بهتر بود قیدانتساب جنایت به سبب هم در تعریف ذکر می‌شد. البته در بسیاری از موارد میان سبب و شرط نمی‌توان تمایز داد و مثال‌هایی را که برخی فقها شرط دانسته‌اند فقهای دیگر سبب محسوب می‌کنند و یا آن‌‌ها را به جای یکدیگر به کار می‌برند.
از ملاحظه‌ی این تعریف‌ها به دست می‌آید که رابطه علت و جنایت ، رابطه مستقیم و بدون واسطه است و اگر چنین رابطه‌ای وجود داشته باشد نوبت به سبب یا شرط نمی‌رسد . هم‌چنین رابطه و جنایت نزدیک تر از رابطه شرط و جنایت است. بنابراین اگر در وقوع جنایتی ، شرط و سبب هر دو فراهم باشند، بدون شک باید سبب را مسئول دانست شباهت سبب و شرط آن است که هردو اگر نباشند نتیجه است و شرط زمینه‌ساز است به گونه‌ای که در عرف، جنایت منتسب به آن نمی‌شود. یعنی معمولاً انتظار تحقق جنایت از فراهم شدن چنین زمینه‌ای نمی‌رود برخلاف سبب که این انتظار در آن وجود دارد. مثلاً شخصی از دوست خود می‌خواهد او را با وسیله نقلیة خود به محلی برساند و در بین راه وسیله‌ی نقلیه با عابر پیاده‌ای تصادف می‌کند و منجر به قتل او می‌شود. در این جا عمل کسی که از دوست خود چنین درخواستی کرده است شرط تحقق تصادف قتل است . چون اگر این درخواست صورت نمی‌گرفت، تصادف و در نتیجه قتل نیز اتفاق نمی‌افتاد، اما عرف هیچ‌گاه درخواست مزبور را سبب قتل نمی‌داند.

 

تاریخچه سبب
تسبیب یک از عناوین مصطلح در فقه است و اصطلاحی است که از سوی فقها و حقوقدانان اسلامی ابداع و مطرح شده است . بنابراین باید منشأ آن را در تاریخ فقه بررسی کرد. واژه سبب در لسان روایات اسلامی به کار نرفته است و فقهای قرون اولیه نیز چون کتابهای خود را تحت تأثیر روایات تدوین می‌کردند و فراتر از آن نمی‌رفتند، این اصطلاح را به کار نمی‌برند. اولین بار در قرن پنجم این کلمه توسط فقهایی هم چون ابن‌برّاج و شیخ طوسی به کار رفت و فقهای اهل سنت نیز در همین قرن ، سبب را به کار بردند . مثلاً در کتاب‌های قرن پنجم ، همچون مبسوط سرخسی و بدائع‌الصنایع کاسانی، با اصطلاح سبب برخورد می‌کنیم. مؤلف کتاب شرایع‌الاسلام ، از فقهای قرن هفتم ، به تفصیل پیرامون این مسئله به بحث پرداخته و از آن زمان به بعد اختصاص مبحثی به عنوان موجبات جنایت و تقسیم آن به جنایت بالمباشره و جنایت به تسبیب مرسوم شد، به گونه‌ای که قانونگذار ایران نیز عیناً همین تقسیم‌بندی را در قانون مجازات اسلامی تکرار نموده است حال که معلوم شد واژه سبب ریشه در متون فقهی دارد بی مناسبت نخواهد بود با چند تعریف از فقهای مشهور پیرامون سبب در نوشته‌های ایشان آشنا شویم :
مرحوم علامه حلّی در تشریع سبب قتل کلام مبسوطی دارد که ذکر آن بی‌فایده نیست : ” سبب چیزی است که هم‌چون علت تا حدودی در تحقق مسبب تأثیر دارد و از یک جهت شبیه شرط نیز می‌باشد. سبب سه مرتبه دارد اول اکراه- بدین صورت که اکراه غالباً به شخص اکراه شده، داعیة قتل را ایجاد می‌کند و در این جا قصاص به عقیده ما بر مباشر فقط جاری می‌شود نه آمر، چون مباشر، دیگری را از روی عمد و ظلم کشته است تا خودش را نجات دهد و این مانند موردی است که کسی دیگری را هنگام اضطرار بکشد تا او را بخورد. اگر در این جا دیه هم واجب شود بر عهده‌ی مباشر است و اکراه به کلی در قتل محقق نمی‌گردد ، اما در غیر قتل محقق می‌شود مانند قطع دست و ایجاد جراحت که موجب سقوط قصاص از مباشر می‌شود و اما موجب قصاص برآمر نیز بدون اشکال نیست چون از طرفی آمر ، مباشرت در قتل نکرده است . اما در هر صورت در جنایتی که اکراه در آن ممکن باشد ضامن است ، اما در جنایتی که اکراه در آن ممکن نیست ( مانند قتل نفس) ، آمر قصاص نمی‌شود و دیه هم نمی‌پردازد بلکه حبس ابد می‌شود تا بمیرد آنچه گفته شد در صورتی است که شخص اکراه شده، بالغ و عاقل باشد اما اگر هم چون کودک و مجنون و کسی که جاهل به انسان بودن مقتول است ، غیر ممیز باشد، آمر قصاص می‌شود، چون مباشر در حکم آلت است . اگر کسی بگوید مرا بکش و گرنه تو را می‌کشم ، قتل جایز نیست و اگر بکشد در جاری کردن حکم قصاص اشکال وجود دارد . چون از طرفی حق قصاص را به خاطر اذنی که داده از خود ساقط نموده است و از طرف دیگر چنین اذنی نمی‌تواند مباح کننده قتل و بر طرف کنندة عدوان باشد و این مانند جایی است که آمر بگوید زید را بکش و گرنه تو را می‌کشم. اگر کسی به دیگری بگوید، خودت را بکش ، چنانچه اکراه شونده ممیز باشد، آمر قصاص نمی‌شود و در مورد تحقق اکراه در این جا اشکال وجود دارد. اما اگر اکراه شونده غیر ممیز باشد ، آمر قصاص خواهد شد.اگر کسی به دیگری بگوید دست دیگری را قطع کن و گرنه تو را می‌کشم آمر قصاص می‌شود چون اکراه در این جا قابل تحقق است . اگر کسی به دیگری بگوید دست این شخص یا آن شخص را قطع کن وگر نه تو را می‌کشم و اکراه شونده دست یکی از آن‌ها را باختیار خود قطع کند، در این جا اشکال وجود دارد که مباشر قصاص شود چون از یک طرف اکراه وجود دارد و چاره‌ای جز انجام یکی از آن‌ها نیست و از طرف دیگر اکراه به صورت معین بر چیزی تعلق نگرفته است . دوم شهادت کذب که در قاضی غالباً داعیه قتل را ایجاد می‌کند و قصاص منوط به شهادت است . پس اگر دو نفر به چیزی شهادت بدهند که موجب قتل است (مانند قصاص ، ارتداد، زنا ، لواط) و مشهود علیه کشته شود و بعد از اجرای حکم معلوم شود که شهادت آن‌ها کذب بوده است،حاکم و مجری قتل ضامن نیست چون قتل هم مستند به شهادت و هم مستند به درخواست ولی است ، و اگر هر دو شریک باشند در تنصیف ، ایراد وجود دارد. هم چنین اگر دو نفر شهادت بدهند و بعداً از شهادت خود رجوع نمایند و بعد از قتل اعتراف کنند که عمداً دروغ گفته‌‌اند هر دو قصاص می‌شوند. سوم – چیزی که از نظر عرف، مباشرت در قتل را ایجاد می‌کند اما از نظر حس و شرع ، مباشرت را ایجاد نمی‌کند مانند گذاشتن طعام مسموم جلو میهمان و کندن چاه در دهلیز و پوشاندن روی آن هنگام دعوت میهمان که در این جا قصاص لازم است. اگر سبب عملی را انجام دهد و مجنی علیه توان دفع عمل را نداشته باشد ، چنانچه سبب تلف کننده بوده و دفع آن هم موثوق به نباشد، مانند اهمال در معالجه جراحت ، قصاص بر وارد کننده جراحت لازم است. اما اگر مهلک بودن سبب و غیر موثوق بودن دفع‌معلوم نباشد مانند این‌که رگ کسی باز شود و بسته نشود تا این که خون فوران کند یا کسی را در آب کمی رها کنند و به صورت خوابیده در آب باقی بماند تا غرق شود قصاص واجب نمی‌شود . اگر سبب مهلک باشد و دفع هلاکت هم ممکن و آسان باشد. مانند این‌که کسی دیگری را که با فن شنا آشنا ست در آب زیاد بیندازد اما آن شخص شنا نکند و غرق شود، در این جا احتمال قصاص وجود دارد چون ممکن است ترس مغروق ، باعث عدم شنای وی گردیده باشد.“
مرحوم علامه نجفی در تشریع سبب می‌فرماید:” ضابطه سبب همچنان که در کتاب شرایع‌الاسلام و قواعد و دیگر کتاب‌ها آمده ، آن است که اگر نباشد ، تلف هم محقق نمی‌شود . اما علت تلف غیر از سبب است مانند کندن چاه ، نصب چاقو و انداختن سنگ که تلف به علت لغزیدن است ، امّا مرحوم حلّی در کتاب غصب فرموده است : (سبب هر عملی است که تلف به سبب آن ایجاد می‌شود مانند کندن چاه در ملک دیگری و گذاشتن موانع در جاده‌ها). فاضل هرندی در کتاب کشف‌‌اللثام فرموده است : ( سبب در این جا اعم از سبب به معنایی که در اول کتاب گفته شد و شرط می‌باشد). من می‌گویم که اول کتاب قصاص دانستی که برخی از فقها در بیان اقسام مزهق گفته‌اند که علت همان مباشرت است یعنی چیزی که مرگ مستند به آن است و شرط چیزی است که تأیید مؤثر ، متوقف بر آن است و دخالتی در مرگ ندارد . مانند کندن چاه در جاده نسبت به افتادن در آن، زیرا افتادن مستند به علت است که همان تخطّی می‌باشد یا سبب چیزی است که در ایجاد مرگ اثر دارد ، همان‌ گونه که علت این چنین است ، اما از یک جهت شبیه شرط می‌باشد . زیرا مرگ را خودش ایجاد نمی‌کند بلکه عامل مرگ را ایجاد می‌کند هر چند با واسطه باشد و گاهی مرگ پس از سبب ایجاد نمی‌شود در حالی که مرگ پس از علت به وجود می‌آید. مانند اکراه که در اکراه شونده داعیه‌ی قتل را به صورت قوی ایجاد می‌کند و مانند شهادت دروغ که در قاضی غالباً از جهت شرع، داعیه قتل را به وجود می‌آورد و مانند گذاشتن غذای مسموم نزد میهمان که از نظر عرفی ایجاد قتل می‌کند و از همین جاست که سبب اعم از سبب به معنای مذکور و از فعل شرط می‌باشد و این سخن خالی از اشکال نیست. چون ادعای ایجاد قتل توسط اکراهی که همراه با اختیار است و توسط شهادت دروغ ممنوع می‌باشد و این‌ها همچون احراق به وسیله آتش و غرق شدن به وسیلة آب ، تلف را ایجاد می‌کنند . بنابراین حق آن است که سببیّت در این موارد وجود ندارد ، بلکه حکم به ضمان یک حکم شرعی است . صاحب مسالک فرموده‌اند : ( آنچه که در هلاک کردن نفس و اعضای بدن به وسیله مباشرت واجب می‌شود ، در هلاکت به وسیله تسبیب نیز واجب می‌شود ، مشروط بر آن‌که مسبب و مباشر با هم جمع نشده باشند که در این صورت مباشر مقدم خواهد شد و در باب غصب هم بحث پیرامون سبب و اختلافات تعریفی که مصنّف از سبب در آن جا و این جا برای سبب کرده است ، بیان گردید و تعریف این جا نزدیکتر به معنای سبب است اما کلام مصنّف در این مورد مختلف است که کندن چاه را سبب می‌داند یا نمی‌داند. در بحث غصب ، آن را سبب دانسته‌است اما در این جا آن را سبب نمی‌داند و اظهر آن است که تسبیب برتمامی موارد کندن چاه ، گذاشتن سنگ و چاقو صدق می‌کند و آنچه عرفاً تلف بر آن منسوب می‌باشد همان علت است و بقیه‌ی آن‌ها سبب می‌باشند، پس اگر سبب وجود داشته باشد اما مباشر وجود نداشته باشد ، سبب ضامن است هر چند متعدد باشد . بنابراین ضمان به سببی که متقدم در تأثیر است منسوب می‌باشد نه به عدوان، مانند قرار دادن سنگ نسبت به افتادن در ‌آن و مانند افتادن در چاه و قرار دادن چاقو در درون چاه زیرا لغزیدن مقدم بر افتادن در چاه است و افتادن در چاه مقدم بر قرار دادن چاقوست، هرچند قرار دادن سنگ متأخر از کندن چاه است. همه این‌ها در صورتی است که هر دو در عدوان مساوی باشند وگرنه ضمانت بر عهده‌ی متعدی است). من می‌گویم که بعید نیست منظور ایشان از سببی که موجب دیه می‌شود همان شرط است . مانند کندن چاهی که مصنّف در این جا بیان کرده است و در کتاب غصب آن را سبب دانسته است ، اما معلوم است که مطلق شرط موجب دیه نیست هر چند شرط بعیدی هم باشد بلکه مقتضای اصل و سایر ادله آن است که اگر تلف یا اتلاف عمل قابل انتساب نباشد، ضمان‌آور نیست مگر این‌که ضمانت در روایات صراحتاً بیان شده باشد. پس بهتر است که به روایات یا فتاوی اکتفا کنیم زیرا گفتیم که در روایات شرعی کلمه سبب و علت شرط به شکلی که عنوان برای حکم باشد بیان نگردیده است . بنابراین اختلاف در تعریف این واژه‌ها وجود دارد و آنچه که ملاک می‌باشد آن است که نسبت فعل(کشت) یا مصدر(کشتن) بر عمل صدق کند هر چند نسبت قتل محقق نباشد ، مانند قتلی که از سوی شخص خواب می‌باشد، و نیز ملاک آن است که شارع بر اعمالی ضمان را لازم دانسته باشد . 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   117 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اثبات رابطه‌ی سببیّت

دانلود مقاله کابل ها

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله کابل ها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه :

 

برق رسانی به نقاط مختلف از سیمها و کابلها استفاده می شود که در ساختمان آنها فلزات هادی جهت حمل جریان برق به نقاط مورد نظر و عایقهای مناسب به منظور جلوگیری از نشت جریان به نقاط دیگر به کار گرفته می شود . یک هادی با روکش عایق ، سیم روکش دار یا سیم عایق دار نامیده می شود و در صورتی که چند هادی عایق بندی شده در داخل یک غلاف مشترک قرار گیرند ، این مجموعه کابل نامیده می شود .
کابلها نقش مهمی را در صنایع امروزی بازی می کنند به صورتی که در واقع مانند رگهای حیاتی هستند که در بدن انسان وجود دارند و در صورت عدم وجود آنها سیستمهای صنعتی قادر به ادامه فعالیت خود نخواهند بود.
کابلها با اتکا به ساختمانی که دارند و مقاومت آنها در برابر انواع آسیبهای محیطی می توانند با عبور از داخل دیوار،زمین،هوا وحتی زیر آبها ، انرژی الکتریکی را به مکانهای مصرف مورد نظر طراحان سیستم های الکتریکی منتقل کنند . کابل و کابل کشی به دلیل اهمیت بالای آن به یکی از شاخه های اصلی رشته برق تبدیل شده و آگاهی مهندسان برق در این زمینه را طلب می کند . کابلها به دلیل برخوردار بودن ، عایق الکتریکی و غلاف های استحکام بخش ، قابلیت اطمینان سیستم را بالا می برند و سیستم قدرتی را که در آن از کابل استفاده شده است ، نوید یک سیستم مطمئن را می دهد . و در کل ، کابلها ، خواص و قابلیت ها و مشخصات فنی منحصر به فردی دارند ؛ در این پروژه در ابتدا کلیاتی در مورد کابلها ، خصوصیات کابلها و مشخصات جزیی هر یک بیان شده و در فصل دوم نیز در مورد انواع کابلهای افشان ، زمینی ، توزیع ، نیروگاهی و غیره به تفصیل بحث شده است ؛ بی شک این پروژه به دلیل کمبود منابع لازم و عدم تسلط کافی بر موضوع خالی از اشکال نیست که از شما استاد محترم خواستارم کاستی های موجود در این پروژه را به دیده ی اغماض بنگرید .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


اجزای اصلی شبکه های امروزی توسط نوعی کابل کشی به یکدیگر متصل شده اند که بعنوان رسانه ارتباطی شبکه عمل میکند و سیگنالهای اطلاعاتی را بین کامپیوتر ها حمل میکند
اجزای اصلی شبکه های امروزی توسط نوعی کابل کشی به یکدیگر متصل شده اند که بعنوان رسانه ارتباطی شبکه عمل میکند و سیگنالهای اطلاعاتی را بین کامپیوتر ها حمل میکند. انواع مختلفی از کابلها وجود دارند که انواع نیازهای شبکه های بزرگ و کوچک را فراهم میکنند. از انواع کابلهای مختلفی که شرکتهای تولیدی عرضه میکنند (بالغ بر بیش از ۲۲۰۰ نوع کابل) انواع زیر بحث اصلی کابل کشی شبکه را تشکیل میدهند:
۱) کابل هم محور (coaxial)
۲) زوج تابیده شده (twisted-pair)
۳) با روکش (shielded)
۴) بدون روکش (unshielded)
5) فیبر نوری (fiber-optic)
بخش اول : کابل coaxial
این نوع کابل امروزه به عنوان بیشترین کابل استفاده شده در شبکه ها به حساب می آید و دلایل زیادی برای استفاده وسیع از آن وجود دارد. کابل coaxial تقریبا گران، سبک، انعطاف پذیر و برای کار کردن بسیار آسان میباشد و آن قدر معمول است که به عنوان یک استاندارد محبوب در آمده است.
در ساده ترین شکل آن کابل coaxial تشکیل شده است از یک هسته ساخته شده از مس خالص که توسط روکشی پوشیده شده است ، یک روکش فلزی توری مانند و یک روکش بیرونی. همچنین نمونه ۴ روکشی آن نیز برای محیطهایی با ارتباطات بالاتر موجود میباشد. هسته کابل coaxial حامل سیگنالهای الکتریکی میباشد که درواقع همان اطلاعات ما را تشکیل میدهد. این هسته سیمی میتواند تک رشته ای یا بصورت چند رشته ای باشد. اگر بصورت تک رشته ای باشدمعمولا جنس آن از مس است.
هسته توسط یک عایق پوشیده شده است که آن راا از توری سیمی موجود در کابل جدا مینماید. توری سیمی زمین مدار میباشد. و سیگنالهای الکترونیکی گذری از هسته را در مقابل noise و crosstalk محافظت مینماید. Crosstalk عبارت است از سیگنالی که به علت عبور جریان از سیمهای اطراف در هسته ایجاد میشود. همواره هسته و توری سیمی باید توسط عایق از همدیگر جدا گردند، در صورتی که در نقطه ای از سیم همدیگر را لمس کنند. کابل اتصال کوتاه شده است و noise به درون سیم مسی هسته راه پیدا میکند که این باعث تخریب اطلاعات میگردد .
کل این مجموعه توسط یک روکش بیرونی غیر هادی که معمولا از پلاستیک یا تفلون ساخته میشود پوشیده میگردد. کابل coaxial مقاومت بیشتری در مقابل افت سیگنال نسبت به کابلهای twisted-pair دارد. به دلیل مقاومت کابل coaxial این کابل انتخاب خوبی برای فاصله های دورتر و سرعتهای بالاتر انتقال اطلاعات توسط دستگاههای ارتباطی میباشند.
انواع کابل coaxial :
دو نوع کابل coaxial موجود است:
نازک (thinnet) ضخیم (thicknet)
این که شما چه نوعی را انتخاب میکنید بستگی به خاص شما دارد.
بخش دوم : کابل نوع thinnet
Thinnet یک کابل coaxial انعطاف پذیر به ضخامت ۲۵/۰ اینچ میباشد. بخاطر انعطاف و سادگی استفاده ، تقریبا در نصب هر نوع شبکه ای میتوان از آن استفاده کرد. در شبکه هایی از thinnet استفاده میکنند که کابل شبکه مستقیما به کارت شبکه متصل میشود.
این نوع کابل میتواند سیگنال را تقریبا ۱۸۵ متر بدون اینکه شروع به افت دامنه بکند حمل نماید. کارخانه های کابل سازی قرار دادهایی برای تولید انواع مختلف کابل دارند. کابل thninnet در خانواده ای از کابلها بنام rg-۵۸ قرار دارد و امپدانس معادل ۵۰ اهم دارا میباشد.
امپدانس مقاومت سیم میباشد که برحسب اهم اندازه گیری شده است. اختلاف اصلی در کابلهای خانواده RG-۵۸ هسته کابل میباشد که ممکن است به شکل تک رشته یا چند رشته باشد.

 

بخش سوم : کابل نوع thicknet
Thicknet یک کابل coaxial ضخیم به قطر ۵/۰ اینچ میباشد. بعضی اوقات ممکن است این نوع کابل را کابل استاندارد Ethernet بنامند. زیرا برای اولین بار در معماری معروف شبکه Ethernet بکار برده شده است.
هرچه هسته مس ضخیم تر باشد به همان اندازه کابل میتواند سیگنال را به فاصله طولانی تر حمل کند این بدین معناست که کابلهای Thicknet سیگنال را بیشتر از کابلهای Thinnet میتوانند جمل کنند.
کابل Thinnet میتواند سیگنال را تا ۵۰۰ متر حمل کند. به دلیل این که این کابل میتواند پشتیبان انتقال اطلاعات صحیح به فاصله های دورتر باشد معمولا از آن به عنوان ستون فقرات و ارتباط دهنده چندین شبکه محلی با کابل Thinnet استفاده میکنند. دستگاهی بنام Transceiver کابل هم محور Thinnet را به کابل هم محور بزرگتر Thicknet اتصال میدهد.
اما این اتصال باید توسط کارت یکی از دستگاههای کامپیوتر متصل به کابل Thinnet انجام گیرد. بدین صورت که دربالای قطعه Transceiver نواری بنام Vampire وجود دارد که از درون با هسته سیم Thicknet مرتبط میباشد و برای تبادل اطلاعات از یک کابل مجزای چند رشته ای بنام کابل Transceiver استفاده میشود که یک سر آن به قطعه Trancceiver و سر دیگر آن به پورتی از کارت شبکه بنام AUI متصل میگردد. نام دیگر این پورت DIX میباشد زیرا توسط شرکتهای Digital – intel – Xerox طراحی شده است.

 

Thinnet در مقایسه با Thicknet
به عنوان یک قاعده کلی هر چه کابل ضخیم تر باشد کارکردن با آن مشکل تر میگردد. کابل نازک انعطاف پذیر ، برای نصب آسان و تقریبا ارزان میباشد. کابل ضخیم براحتی خم نمیشود و برای کار مشکل تر میباشد. بنابراین در هنگام کار و عبور دادن سیم از محلهای تنگ و پرپیچ و خم باید این مسائل را مد نظر قرار داد. در ضمن کابل ضخیم گران تر از کابل نازک میباشد، اما میتواند سیگنالهای را به فاصله دورتری هدایت کند.
بخش چهارم : اتصالات کابل coaxial
هم کابل Thinnet و هم کابل Thicknet قطعات اتصالی به نام (British Naval Connector) BNC را برای ارتباط با قطعات دیگر استفاده میکنند. برای ارتباط دادن کابل با کامپیوترها قطعات مهم و مختلفی از خانواده اتصالی BNC به شرح زیر موجود میبشد:
اتصال دهنده کابل BNC
این اتصال دهنده به انتهای باز کابلها بسته میشود. اتصال دهنده T شکل BNC:
این اتصال دهنده کارت شبکه را به کابل شبکه متصل مینماید. اتصال دهند
مغزی BNC:
این اتصال دهنده برای مرتبط کردن دو قطعه کابل شبکه و ایجاد کابل طویلتر به کار میرود. قطعه پایان دهنده BNC:
این قطعه انتهای کابل گذرگاه شبکه را برای جذب سیگنال رفت و برگشت میبندد. بدون این قطعه، یک شبکه Bus از کار خواهد افتاد.
بخش پنجم : انواع روکش کابل coaxial
۱) pvc)) Polyvinyl chloride
۲) Plenume
که از نمونه PVC آن برای کابل کسی روکار که معمولا میتوان آن را در سازمانها و ادارات به چشم مشاهده کرد و از نمونه Plenume برای کابل کشی توکار استفاده میشود. در صورت بروز حرق نمونه PVC آن باعث پخش گازهای سمی در محیط میگردد. درساختن کابلهای Plenume از مواد شیمیایی استفاده شده است که ضد حریق میباشند و کمترین دود را از خود در موقع سوختن به محیط اطراف منتشر میکند. بنابراین وع کابلها گران تر میباشند. ضمنا انحطاف آنها از کابلهای PVC کمتر است.

 

نکات قابل توجه در مورد کابل coaxial :
معمولا از کابل coaxial وقتی استفاده میکنید که به موارد زیر نیاز داشته باشید:
▪ رسانه ای که میبایست صدا، تصویر متحرک و داده را انتقال دهد.
▪ انتقال اطلاعات به فواصل دور با کمترین هزینه
▪ داشتن سطح قابل قبولی از امنیت داده ها در مقابل Noise
بخش ششم : کابل Twisted-pair
در ساده ترین شکل کابل Twisted-pair دارای یک زوج سیم به هم تابیده از مس که دارای روکش میباشد. دونوع کابل Twisted-pair وجود دارد، روکش دار یا (Shielded Twisted-pair) STP و بدون روکش یا (Unshielded Twisted-pair) UTP . معمولا گروهی از این کابلها درکنار هم قرار میگیرند و یک کابل گروهی Twisted-pair بوجود می آورند. پیچیدگی این کابلها باعث میشود که Noise الکتریکی حاصل از جریان واقع در زوج سیمهای دیگر و منابع الکترومغناطیسی مانند، موتورهای الکتریکی ، رله ها و ترانسهای برق خنثی گردد.
کابل UTP:
معمول ترین نوع کابل Twisted-pair نوع بدن روکش آن با مشخصه ۱۰ Base T میباشد که به سرعت بعنوان یکی از محبوب ترین نوع کابل کشی برای شبکه LAN شناخته شد. بیشترین طول یک قطعه از آن میتواند ۱۰۰ متر باشد. دلیل استفاده زیاد از چنین کابلی این میباشد که معمولا تلفنهای سیستم شهری که اداره مخابرات برای مشترکان خود استفاده کرده است از این نوع کابل یعنی UTP میباشد و طراحان شبکه معمولا این نکته را مد نظر قرار میدهند که میتوانند از این کابلهای موجود برای انتقال اطلاعات توسط کامپیوتر استفاده کنند.
یکی از مشکلات اصلی کابلهای Twisted-pair وجود مساله Crosstalk میباشد. یعنی این که سیگنالهای عبوری از یک زوج با سیگنالهای عبوری در زوج دیگر ترکیب میشوند. برای کاهش Crosstalk معمولا کابل روکش شده استفاده میشود دارد. منظور از مدلاسیون ، مدل کردن سیگنالهای الکترونیکی برروی شعاعهای نورانی است. فیبر نوری بهترین کابل برای انتقال اطلاعات با نرخ بالا و سرعت بسیار زیاد است. زیرا هیچ گونه Noise و تخریب موجی در آن وجود ندارد.
بخش هفتم : ساختمان فیبر نوری
فیبرهای نوری تشکیل شده اند از یک استوانه شیشه ای بسیار نازک بنام هسته که توسط لایه ضخیم تر از شیشه پوشیده شده است. که به این لایه Cladding میگویند. بعضی اوقات فیبرهای نوری از پلاستیک شاخته میشوند. جنس پلاستیک برای نصب و کارکردن راحت تر است ، اما نمیتواند نور را به اندازه ای که شیشه منتقل میکند عبور دهد به همین دلیل معمولا از ترکیب پلاستیک و شیشه در ساخت آنها استفاده میشود که همان جنس فایبرگلاس میباشد، که دارای شفافیت شیشه و انعطاف در حد پلاستیک را دارا میباشد.
هرفیبر نوری سیگنال را تنها دریک جهت هدایت میکند بنابراین معمولا هرکابل فیبر نوری شامل دوفیبر نوری، یکی برای ارسال و دیگری برای دریافت میباشد که توسط یک روکش پلاستیکی تیره رنگ با همدیگر پوشانده شده اند. سرعت انتقال اطلاعات برروی فیبر نوری قابل مقایسه با ارتباطهای الکتریکی نیست و سرسام آور و سریع میباشد. نمونه های تولید شده فعلی سرعت انتقال اطلاعاتی بین ۱۰۰ مگابیت برثانیه تا حدود ۱ گیگابایت بر ثانیه دارند و میتوانند اطلاعات را تا مایلها انتقال دهند
نکات قابل توجه در رابطه با فیبر نوری از فیبرهای نوری در هنگامی استفاده کنید که:
وقتی که نیاز به انتقال اطلاعات با سرعتهای بسیار بالا، در فواصل دور و با رسانه ای مطمئن دارید.
در موارد زیر از فیبر نوری استفاده نکنید:
در آینده گسترش زیادی برای شبکه خود پیش بینی نمیکنید.
افراد متخصص نصب صحیح و اتصال دستگاهی به آن را ندارید. فراموش نکنید که قیمت کابل کشی فیبر نوری تقریبا اندازه کابل کشی مسی بسیار پیشرفته تمام میشود و بنابر این مقرون به صرفه است که از فیبر نوری استفاده شود.

 


بخش هشتم : انتقال سیگنال
دو تکنین انتقال سیگنالهای کد شده برروی کابل استفاده میشود:
باند اصلی (Baseband)
باند سریع (Broadband)
روش انتقال Baseband :
سیستمهای Baseband برای انتقال اطلاعات برروی یک کانال منفرد از سیگنالهای دیجیتال استفاده میکنند. سیگنالها به شکل پالسهای متناوبی از الکتریسیته یا نور در کابل جریان پیدا میکنند. در این نوع انتقال اطلاعات ، کل پهنای باند کانال ارتباطی برای انتقال تنها یک سیگنال منفرد داده ای استفاده میشود. منظور از پهنای باند یک کابل، یا یک کانال ، انتقال اطلاعات ، اختلاف بین بیشترین و کمترین فرکانسهایی است که میتوانند برروی کابل حمل شوند.
در حین این که سیگنال طول کابل شبکه را طی میکند دامنه آن شروع به کاهش و اگر طول کابل زیاد، نتیجه سیگنالهایی خواهد بود که بسیار ضعیف شده یا به کلی از بین رفته است بعنوان یک حفاظ در سیستمهای Baseband معمولا از دستگاههای Repeater برای تقویت دامنه سیگنال استفاده میشود.
بخش نهم : روش انتقال Broadband
سیستمهای Broadband برای انتقال اطلاعات برروی کابل از سیگنالهای آنالوگ و یک بازه فرکانسی استفاده مینماید. در انتقال آنالوگ سیگنالها یکنواخت و پشت سر هم و دریک جهت برروی رسانه فیزیکی انتقال ، که همان کابل باشد به شکل امواج الکترومغناطیس یا نوری جریان پیدا میکنند. چنانچه پهنای باند کافی برروی رسانه فیزیکی فراهم باشد میتوان از چندین سیستم انتقال آنالوگ همانند تصاویر تلویزیون و داده های شبکه به طور همزمان برروی یک کابل استفاده کرد.
به این مفهوم که اطلاعات تصویر مربوط به تلویزیون را دربازه فرکانس مشخص، و اطلاعات مربوط به شبکه کامپیوتری را در بازه فرکانس دیگری که با بازه قبلی تداخل ندارد ارسال کنیم.
درسیستمهای Baseband معمولا برای تقویت دامنه سیگنال از دستگاههای Repeater استفاده میشود که سیگنال گرفته شده در ورودی را در خروجی بازسازی میکند اما در سیستمهای broadband از دستگاههای آمپلی فایر (Amplifire) استفاده میشود که دامنه سیگنال آنالوگ را با مدارهای ترانزیستوری تقویت میکند.
بخاطر این که جریان سیگنال در انتقال Broadband سک طرفه میباشد باید به طریقی دو راه ارتباطی ایجاد کرد تا دستگاهها هم بتوانند اطلاعات را بفرستند و هم دریافت کنند. برای ایجاد این دوراه دوروش متفاوت وجود دارد که عبارتند:
پیکربندی Mid-splite :
که در این روش پهنای باند یک کابل را به دو کانال ارتباطی با بازه فرکانس متفاوت تقسیم میکنند. آنگاه از یک کانال برای ارسال و از کانال دیگر برای دریافت اطلاعات استفاده میکنند.
پیکربندی Dual-cable:
که در این روش از دوکابل ارتباطی استفاده میشود، یکی برای فرستادن و دیگری برای دریافت کردن اطلاعات .
بخش دهم : انواع اصلی کابل
اجزای اصلی شبکه های امروزی توسط نوعی کابل کشی به یکدیگر متصل شده اند که بعنوان رسانه ارتباطی شبکه عمل میکند و سیگنالهای اطلاعاتی را بین کامپیوتر ها حمل میکند. انواع مختلفی از کابلها وجود دارند که انواع نیازهای شبکه های بزرگ و کوچک را فراهم میکنند. از انواع کابلهای مختلفی که شرکتهای تولیدی عرضه میکنند (بالغ بر بیش از 2200 نوع کابل) انواع زیر بحث اصلی کابل کشی شبکه را تشکیل میدهند:
1. کابل هم محور (coaxial)
2. زوج تابیده شده (twisted-pair) : با روکش (shielded) ، بدون روکش (unshielded)
3. فیبر نوری (fiber-optic)

 

کابل coaxial:

این نوع کابل امروزه به عنوان بیشترین کابل استفاده شده در شبکه ها به حساب می آید و دلایل زیادی برای استفاده وسیع از آن وجود دارد. کابل coaxial تقریبا گران، سبک، انعطاف پذیر و برای کار کردن بسیار آسان میباشد و آن قدر معمول است که به عنوان یک استاندارد محبوب در آمده است. در ساده ترین شکل آن کابل coaxial تشکیل شده است از یک هسته ساخته شده از مس خالص که توسط روکشی پوشیده شده است ، یک روکش فلزی توری مانند و یک روکش بیرونی. همچنین نمونه 4 روکشی آن نیز برای محیطهایی با ارتباطات بالاتر موجود میباشد. هسته کابل coaxial حامل سیگنالهای الکتریکی میباشد که درواقع همان اطلاعات ما را تشکیل میدهد. این هسته سیمی میتواند تک رشته ای یا بصورت چند رشته ای باشد. اگر بصورت تک رشته ای باشد معمولا جنس آن از مس است.
هسته توسط یک عایق پوشیده شده است که آن راا از توری سیمی موجود در کابل جدا مینماید. توری سیمی زمین مدار میباشد. و سیگنالهای الکترونیکی گذری از هسته را در مقابل noise و crosstalk محافظت مینماید. Crosstalk عبارت است از سیگنالی که به علت عبور جریان از سیمهای اطراف در هسته ایجاد می شود. همواره هسته و توری سیمی باید توسط عایق از همدیگر جدا گردند، در صورتی که در نقطه ای از سیم همدیگر را لمس کنند. کابل اتصال کوتاه شده است و noise به درون سیم مسی هسته راه پیدا میکند که این باعث تخریب اطلاعات میگردد.
کل این مجموعه توسط یک روکش بیرونی غیر هادی که معمولا از پلاستیک یا تفلون ساخته میشود پوشیده میگردد. کابل coaxial مقاومت بیشتری در مقابل افت سیگنال نسبت به کابلهای twisted-pair دارد. به دلیل مقاومت کابل coaxial این کابل انتخاب خوبی برای فاصله های دورتر و سرعتهای بالاتر انتقال اطلاعات توسط دستگاههای ارتباطی میباشند.

 

بخش یازدهم : کابل Twisted-pair

در ساده ترین شکل کابل Twisted-pair دارای یک زوج سیم به هم تابیده از مس که دارای روکش میباشد. دونوع کابل Twisted-pair وجود دارد، روکش دار یا (Shielded Twisted-pair) STP و بدون روکش یا (Unshielded Twisted-pair) UTP . معمولا گروهی از این کابلها درکنار هم قرار میگیرند و یک کابل گروهی Twisted-pair بوجود می آورند. پیچیدگی این کابلها باعث میشود که Noise الکتریکی حاصل از جریان واقع در زوج سیمهای دیگر و منابع الکترومغناطیسی مانند، موتورهای الکتریکی ، رله ها و ترانسهای برق خنثی گردد.
کابل UTP:
معمول ترین نوع کابل Twisted-pair نوع بدن روکش آن با مشخصه 10 Base T میباشد که به سرعت بعنوان یکی از محبوب ترین نوع کابل کشی برای شبکه LAN شناخته شد. بیشترین طول یک قطعه از آن میتواند 100 متر باشد. دلیل استفاده زیاد از چنین کابلی این میباشد که معمولا تلفنهای سیستم شهری که اداره مخابرات برای مشترکان خود استفاده کرده است از این نوع کابل یعنی UTP میباشد و طراحان شبکه معمولا این نکته را مد نظر قرار میدهند که میتوانند از این کابلهای موجود برای انتقال اطلاعات توسط کامپیوتر استفاده کنند. یکی از مشکلات اصلی کابلهای Twisted-pair وجود مساله Crosstalk میباشد. یعنی این که سیگنالهای عبوری از یک زوج با سیگنالهای عبوری در زوج دیگر ترکیب میشوند. برای کاهش Crosstalk معمولا کابل روکش شده استفاده میشود دارد. منظور از مدلاسیون ، مدل کردن سیگنالهای الکترونیکی برروی شعاعهای نورانی است. فیبر نوری بهترین کابل برای انتقال اطلاعات با نرخ بالا و سرعت بسیار زیاد است. زیرا هیچ گونه Noise و تخریب موجی در آن وجود ندارد.
بخش دوازدهم : ساختمان فیبر نوری

فیبرهای نوری تشکیل شده اند از یک استوانه شیشه ای بسیار نازک بنام هسته که توسط لایه ضخیم تر از شیشه پوشیده شده است. که به این لایه Cladding میگویند. بعضی اوقات فیبرهای نوری از پلاستیک شاخته میشوند. جنس پلاستیک برای نصب و کارکردن راحت تر است ، اما نمیتواند نور را به اندازه ای که شیشه منتقل میکند عبور دهد به همین دلیل معمولا از ترکیب پلاستیک و شیشه در ساخت آنها استفاده میشود که همان جنس فایبرگلاس میباشد، که دارای شفافیت شیشه و انعطاف در حد پلاستیک را دارا میباشد. هرفیبر نوری سیگنال را تنها دریک جهت هدایت میکند بنابراین معمولا هرکابل فیبر نوری شامل دوفیبر نوری، یکی برای ارسال و دیگری برای دریافت میباشد که توسط یک روکش پلاستیکی تیره رنگ با همدیگر پوشانده شده اند. سرعت انتقال اطلاعات برروی فیبر نوری قابل مقایسه با ارتباطهای الکتریکی نیست و سرسام آور و سریع میباشد. نمونه های تولید شده فعلی سرعت انتقال اطلاعاتی بین 100 مگابیت برثانیه تا حدود 1 گیگابایت بر ثانیه دارند و میتوانند اطلاعات را تا مایلها انتقال دهند .

نکات قابل توجه در رابطه با فیبر نوری:
از فیبرهای نوری در هنگامی استفاده کنید که:
• وقتی که نیاز به انتقال اطلاعات با سرعتهای بسیار بالا، در فواصل دور و با رسانه ای مطمئن دارید.
در موارد زیر از فیبر نوری استفاده نکنید:
• در آینده گسترش زیادی برای شبکه خود پیش بینی نمیکنید.
• افراد متخصص نصب صحیح و اتصال دستگاهی به آن را ندارید.
فراموش نکنید که قیمت کابل کشی فیبر نوری تقریبا اندازه کابل کشی مسی بسیار پیشرفته تمام میشود و بنابر این مقرون به صرفه است که از فیبر نوری استفاده شود.
انتقال سیگنال:
دو تکنین انتقال سیگنالهای کد شده برروی کابل استفاده میشود:
1. باند اصلی (Baseband)
2. باند سریع (Broadband)
روش انتقال Baseband:
سیستمهای Baseband برای انتقال اطلاعات برروی یک کانال منفرد از سیگنالهای دیجیتال استفاده میکنند. سیگنالها به شکل پالسهای متناوبی از الکتریسیته یا نور در کابل جریان پیدا میکنند. در این نوع انتقال اطلاعات ، کل پهنای باند کانال ارتباطی برای انتقال تنها یک سیگنال منفرد داده ای استفاده میشود. منظور از پهنای باند یک کابل، یا یک کانال ، انتقال اطلاعات ، اختلاف بین بیشترین و کمترین فرکانسهایی است که میتوانند برروی کابل حمل شوند.
در حین این که سیگنال طول کابل شبکه را طی میکند دامنه آن شروع به کاهش و اگر طول کابل زیاد، نتیجه سیگنالهایی خواهد بود که بسیار ضعیف شده یا به کلی از بین رفته است بعنوان یک حفاظ در سیستمهای Baseband معمولا از دستگاههای Repeater برای تقویت دامنه سیگنال استفاده می شود.
روش انتقال Broadband:
سیستمهای Broadband برای انتقال اطلاعات برروی کابل از سیگنالهای آنالوگ و یک بازه فرکانسی استفاده مینماید. در انتقال آنالوگ سیگنالها یکنواخت و پشت سر هم و دریک جهت برروی رسانه فیزیکی انتقال ، که همان کابل باشد به شکل امواج الکترومغناطیس یا نوری جریان پیدا میکنند. چنانچه پهنای باند کافی برروی رسانه فیزیکی فراهم باشد میتوان از چندین سیستم انتقال آنالوگ همانند تصاویر تلویزیون و داده های شبکه به طور همزمان برروی یک کابل استفاده کرد. به این مفهوم که اطلاعات تصویر مربوط به تلویزیون را دربازه فرکانس مشخص، و اطلاعات مربوط به شبکه کامپیوتری را در بازه فرکانس دیگری که با بازه قبلی تداخل ندارد ارسال کنیم.
درسیستمهای Baseband معمولا برای تقویت دامنه سیگنال از دستگاههای Repeater استفاده میشود که سیگنال گرفته شده در ورودی را در خروجی بازسازی میکند اما در سیستمهای broadband از دستگاههای آمپلی فایر (Amplifire) استفاده میشود که دامنه سیگنال آنالوگ را با مدارهای ترانزیستوری تقویت میکند. بخاطر این که جریان سیگنال در انتقال Broadband سک طرفه میباشد باید به طریقی دو راه ارتباطی ایجاد کرد تا دستگاهها هم بتوانند اطلاعات را بفرستند و هم دریافت کنند. برای ایجاد این دوراه دوروش متفاوت وجود دارد که عبارتند از:
1. پیکربندی Mid-splite : که در این روش پهنای باند یک کابل را به دو کانال ارتباطی با بازه فرکانس متفاوت تقسیم میکنند. آنگاه از یک کانال برای ارسال و از کانال دیگر برای دریافت اطلاعات استفاده میکنند.
2. پیکربندی Dual-cable: که در این روش از دوکابل ارتباطی استفاده میشود، یکی برای فرستادن و دیگری برای دریافت کردن اطلاعات.
بخش سیزدهم : ساختمان کابل
کابل ها بر اساس نوع کاربردی که دارند بسیار متنوع هستنند و به شکل های مختلفی در بازار یافت می شوند.ساختمان و اجزای تشکیل دهنده کابل های مخابراتی کاملا با کابل های مورد استفاده در صنعت برق فشار قوی و ضعیف تفاوت دارند؛اما به طور کلی کابل ها همواره از دو قسمت اصلی هادی و عایق تشکیل شده اند. تفاوت کابل ها ناشی از نوع کاربرد آنهاست،یعنی نوع کاربردشان موجب می شود که جنس،شکل،سطح مقطع و تعداد هادی ها و عایق ها با یکدیگر تفاوت داشته باشند.این تفاوتها موجب تقسیم بندی کابل ها می گردد.
هادیها:
هادی ها از سیم مسی تقریبا خالص و دارای انعتاف قابل قبول یا از آلومینیوم یا آلیاژهای مخصوص ساخته می شوند.
سطح مقطع هادی ها با توجه به مقدار جریان عبوری و نوع کاربرد ،در اندازه های گوناگون و شکل های متفاوت ساخته می شوند.
الف_دایره ای تک رشته با علامت اختصاری (re) و چند رشته با علامت اختصاری (rm).
ب_مثلثی (سه گوش)تک رشته ای با علامت اختصاری (se) و چند رشته ای با علامت اختصاری (sm). شکل3)
عایقها:
عایق سیم ها و غلافی که روی کابل قرار می گیرند،معمولا از جنس پلاستیک pvc (پلی ونیل کلراید)است.البته عایق های دیگری همچون کاغذ و برخی ترکیبات شیمیایی در بعضی کابل های مخصوص قرار می گیرند.این عایق ها باید بر اساس شرایط کاری و محیطی و نوع مصرفی که دارند،از استحکام مکانیکی و مشخصه های الکتریکی لازم برخوردار باشند.
برای جلوگیری از اشتباه و جهت تشخیص سیم های کابل از یکدیگر ،عایق سیم های هادی را در رنگ های مختلف انتخاب می کنند. در پایین رنگبندی عایق سیم ها بر اساس استاندارد VDE0271 آلمان و607 موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران (ISIRI 607) مشخص شده.
تعدادسیمهای کابل و رنگ عایق سیم ها
1. سیاه
2. آبی روشن _سیاه
3. سز و زرد_آبی روشن_سیاه
4. (سبز و زرد_سیاه_آبی روشن_قهوه ای) یا (سیاه_آبی روشن_قهوه ای_سیاه)
5. (سبز و زرد_مشکی_آبی روشن_قهوه ای_سیاه)یا(سیاه_آبی روشن_ قهوه ای_سیاه_سیاه)
6. وبالاتر
سیم حفاظت سبز و زرد و بقیه سیم ها دارای عایقی به رنگ سیاه با
شماره های سفیدکه شماره گذاری از ذاخل به خارج می باشد.
غلاف کابل ها
برای حفاظت کابل ها در برابر عوامل محیطی و ضربات مکانیکی آنها را به وسیله یک یا چند لایه (غلاف) از جنس فلز (مس،سرب و فولاد)،کاغذ و مواد پلاستیکی _به ویژه pvc _می پوشانند.کابل ها با توجه به لایه های خارجی آنها به انواع مختلفی تقسیم می شوند.

 

جریان مجاز:
جریان مجاز عبوری از سیم ها و کابل ها به گونه ای تعین می شود که در هر نقطه ای از کابل،حرارت تولید شده در هادی های آن به خوبیبه محیط اطراف منتقل شود؛ به طوری که درجه حرارت عایق در سطح هادی سیم ها و کابل های پی.وی.سی. از 70 درجه سانتی گراد تجاوز نکند.
جریان های مجاز عبوری داده شده برای کابل های برق وقتی در داخل خاک قرار می گیرند،بر مبنای قرار گرفتن کابل به روی بستری از ماسه نرم است که پس از خاک ریزی به روی کانال سطح ان آجر فرش شود.
به علاوه،کابل در مسیر خود می تواند از داخل تعداد محدودی لوله،فولادی که طول هیچ یک از آنها بیشتر از 6 متر باشد عبور کند.
جریان مجاز کابل هایی که در هوای آزاد قرار دارند،بر اساس ضریب بار 1 و در هوای با درجه حرارت 30 درجه سانتی گراد است.
جریان مجاز کابل هنگامی که کاملا در داخل آب قرار گرفته باشد 15/1 برابر جریان در کابل قرار گرفته در خاک است. اما باید توجه داشت که وقتی قسمتی از کابل در خاک یا هوای آزاد باشد،این قسمت ها تعیین کننده جریان عبوری از کابل هستنند.
افت ولتاژ در کابل:
در شبکه های پخش الکتریکی اندازه سطح مقطع کابل تنها بر اساس جریان مجاز عبوری از آن انتخاب نمی شود؛بلکه طول کابل که متناسب با افت ولتاژ است نیز عامل تعین کننده ای به شمار می آید.
شرایط نصب و قرار دادن کابل های برق
کابل های با غلاف و عایق پلاستیکی را نباید هیچ گاه در درجه حرارت زیر 5- درجه سانتی گراد نصب و کابل کشی کرد.در صورت اجبار،قرقره،کابل باید چند روز قبل از نصب در محیط گرمی(حدود20درجه سانتی گراد) انبار شود. در هنگام کابل کشی شعاع خمش کابل های پلاستیکی نباید از 15 برابر قطر خارجیکال کوچکتر باشد.
اما در انتهای کابل می توان شعاع خمش را در موارد خاص با رعایت اصول فنی تا نصف موردفوق کاهش داد.
هنگامی که کشیدن کابل توسط دستگاه های مخصوص انجام می گیرد باید مواظب بود که نیروی کششی وارده به کابل از مقادیرمجازبیشترنشود.
اگر کابل در خاک دفن شود باید گودالی به عمق 70 سانتی متر حفر کرد و کابل ها را در این گودال در خاک نرم(الک شده) به ارتفاع 20 سانتی متر قرار داد و روی آن آجر و بر روی آجر خاک معمولی ریخت.این عمل سبب می شود که از فشار طبقات خاک بر روی کابل و تعقیر شکل آن جلو گیری به عمل آید و همچنین در موقع کندن زمین با بیل و کلنگ صدمه ای به کابل وارد نیاید .

 

سیم های برق با هادی مسی:
سیم های مفتولی نوع(NYA): هادی این نوع سیم ها از مس نرم شده با پوششی از ماده پی.وی.سی در رنگ های مختلف ،متنند،سیاه،قرمز،زرد،سبزو... تشکیل شده است.
ولتاژ اسمی سیم750/450 ولت است و برای جریان های مختلف با سطح مقطع های 5/1 تا240 میلی متر مربع ساخته می شود.
کاربرد سیم NYA :برای مصرف در تابلو های برق و تاسیساتی که به طور ثابت نصب می شوند در نقاطی خشک در داخل لوله ،روی دیوار ،داخل دیوار و خارج از آن با استفاده از مقره به کار میرود.استفاده از این سیم در داخل دیوار به طور مستقیم مجاز نیست
سیم نیمه افشان(NYAB): ساختمان این سیم مثل کابل NYA است.ولتاژاسمی ایننیز
450/750 ولت است و کاربرد آن: برای مصرف در تاسیساتی که به طور ثابت نصب می شوند در نقاطی خشک در داخل لوله ،روی دیوار،داخل دیوار و خارج از آن با استفاده از مقره به کار می رود.
استفاده از این سیم به طور مستقیم در داخل دیوار مجاز نیست.این سیم نسبت به نوع NYA نرمش بیشتری دارد
سیم های افشان (قابل انعطاف) (NYAF) :ساختمان این نوع سیم مانند سیم های نوع NYA و NYAB می باشد و ولتاژ اسمی آن 500/300 ولت است.
کاربرد سیم:برای مصرف در تاسیساتی که به طور ثابت می شوند در نقاطی خشک در داخل لوله ،روی دیوار،داخل دیوار و خارج از آن با استفاده از مقره به کار می رود.استفاده از این سیم به طور مستقیم ر داخل دیوار مجاز نیست

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بخش اول : کابل های افشان قابل انعطاف نوع (NYMHY)
کاربرد:جهت مصرف در نقاطی خشک و نمناک هنگامی که نرمش بیشتر و خواص متوسط مکانیکی مورد نیاز می باشد.در منازل و ادارات نیز برای اتصال وسایل برقی متحرک (حتی گرمازا) به برق مورد استفاده قرار می گیرد.کاربرد این کابل در فضای باز مجازنیست.
ساختمان این کابل از هادی نرم شده که به وسیله ماده پی.وی.سی.عایق می شود،تشکیل شده است.سیم های به هم تابیده شده (اندازه 75/0*2 میلی متر مربع به صورت موازی) در داخل غلاف کابل به رنگ سفید یا مشکی قرار می گیرند.
بخش دوم : کابل های زمینی (NYY)
این نوع کابل های برق برای کابل کشی در زیر زمین ،در آّب،در کانال و محل هایی که امکان ضربه مکانیکی نباشد با ولتاژ اسمی 1000/600 ولت مورد استفاده قرارمیگیرد.
ساختمان این نوع کابل ها از رشته های هادی مسی نرم شده که به وسیله پی.وی.سی. عایق و غلاف می شوند،تشکیل شده است.مقطع هادی این نوع کابل ها گرد یا سه گوش است.
سیم های عایق شده پس از تابیدن برای گرد شدن مقطع در داخل ماده پر کننده قرار می گیرند. به دور کابل های دارای هادی سه گوش ،نوار پلاستیکی پیچیده می شود. و برای اتصال تمام کابل ها باید از کابلشو و کفشک استفاده شود.
من تعدادی عکس مربوط برای این مبحث آماده کردم ولی هنوز روش بار گزاری عکس ها رو نمیدونم به محض اینکه فهمیدم عکس ها را در سایت قرار می دهم.
در پایان لطف کنین نظرات خود را حتما مطرح کنید و اگر راهنمایی یا سوالی داشتید از ما دریغ نکنید.
بخش سوم : کابل های نیروگاه های بادی و خاص

 

 

 

 

 

 

 

 

 


مشخصات فنی:
- مقاومت هادی مطابق یا استاندارد های ۱۹۲۶-ISIRI و یا ۶۰۲۴۵-IEC
دمای کاربردی:
۱- جهت عایق تا ۹۰ + درجه سانتیگراد
۲- جهت روکش ۴۰ – تا۷۰+ درجه سانتیگراد
- ولتاژ اسمی: ۷۵۰ /۴۵۰ ولت
- تست ولتاژ : ۴۵۰۰ ولت
- حداقل استقامت کششی 10N/mm²
- حداقل مقاومت عایق 3000MΩ/KM
ساختمان کابل :
-هادی ازجنس مس خالص افشان تابیده شده کلاس ۵ مطابق با استاندارد ۳۰۸۴ – ISIRI و یا ۶۰۲۲۸ – IEC
- عایق از جنس EPR ازنوع ترکیبات EI7 با دمای کار مداوم تا ۹۰ درجه سانتیگراد
- روکش از ترکیبات مخصوص مقاوم در مقابل رطوبت – روغن – سایش – گریس وگازازن
مواردکاربرد:
- درنیروگاه های بادی وآبی
- درصنایع کانی ودرداخل تونلهای معادن
- درصنایع فولادسازی - درصنایع سنگین ماشین سازی

 


بخش ششم : غلاف کابلها
برای محافظت کابلها در برابر عوامل محیطی و ضربات مکانیکی آنها را بوسیله یک یا چند لایه (غلاف) از جنس (مس ، سرب ، فولاد) ، کاغذ پلاستیکی بویژه PVC می‌پوشانند. کابلها با توجه به لایه‌های خارجی آنها به انواع مختلفی تقسیم می‌شوند.
شرایط نصب و قرار دادن کابلهای برق :
کابلهای با عایق و غلاف پلاستیکی را نباید هیچگاه در درجه حرارت زیر 5- درجه سانتیگراد نصب و کابل کشی کرد. در صورت اجبار ، قرقره ، کابل باید چند روز قبل از نصب در محیط گرمی حدود 20 درجه سانتیگراد انبار شود. در هنگام کابل کشی شعاع خمش کابلهای پلاستیکی نباید از 15 برابر قطر خارجی کابل کوچکتر باشد. اما در انتهای کابل می‌توان شعاع خمش در موارد خاص با رعایت اصول فنی تا نصف مقدار فوق کاهش داد.
هنگامی که کشیدن کابل توسط دستگاه انجام می‌گیرد باید مواظب بود که نیروی کششی وارده به کابل از مقادیر مجاز نشود، در خاک دفن شود باید گودالی به عمق 70 سانتیمتر حفر کرد و کابل را در این گودال در خاک نرم (الک شده) به ارتفاع 20 سانتیمتر قرار داد. روی آن را آجر (و بر روی آجر) خاک معمولی ریخت. این عمل سبب می‌شود که از فشار طبقات خاک بر روی کابل و تغییر شکل آن جلوگیری به عمل آید و همچنین در موقع کندن زمین با بیل و کلنگ صدمه‌ای به کابل وارد نیاید.
رسانه های سیمی(Cabling) : رسانه هایی هستند که در آنها اطلاعات از طریق کابلهای مسی-کابل های فیبر نوری-... انتقال داده می شوند.
رسانه های سیمی شامل موارد زیر می باشد :
1- Coaxial (کابل هم محور)
2- Twist pair (کابل زوج به هم تابیده )
3- Fibr optic (کابل فیبر نوری )

 

coaxial :کابلی است که دارای یک هستۀ مغزی به نام Core می باشد که از آن داده های ما انتقال داده می شود و جنسش از مس با خلوصیت بالا می باشد و دور آن پوشش عایق و به دنبال آن نیز یک تور فلزی به عنوان اتصال به زمین و دفع تداخل(Noise) و در آخر یک پوشش کل مجموعه را در بر می گیرد.
کابل Coaxial به دو رده تقسیم می شود :

 

نام حداکثر طول مجاز سرعت انتقال داده
) thinnetنازک) 200m(درعمل185m) 10mbps
Thicknet (ضخیم ) 500m 10mbps
(جدول بر اساس استاندارد EIA/TIA می باشد)
کانکتور های متصل کننده برای Coaxial Thinnet و Coaxial Thicknet اتصالات BNC می باشد.
کابل Coaxial Thinnet جز RG-58 می باشد.
کابل های coaxial در گذشته در شبکه های کامپیوتری بسیار رایج بودند ودلیل آن این بود که (1) ارزان بودند (2) نصب آن راحت بود (3) مقاومت زیادی در برابر نویز داشتند.
اما با عرضۀ کابل های زوج به هم تابیده به بازار این کابل های جایگاه خود را به این دسته از کابل ها دادند چرا که از سرعت انتقال داده بیشتری بهمراه ساده تر شدن نصب و مصونیت از نویز تقریباً برابری را بهمراه داشتند.

 

Twist pair : معروف به کابل زوج به هم تابیده که در شبکه های اترنت بسیار رواج دارد و شامل هشت سیم مسی با پوشش عایق و بصورت جفت به جفت به هم تابیده شده اند که بر این اساس چهار جفت را به وجود می آورند، دو جفت از آن برای انتقال و در یافت اطلاعات استفاده می شود و دو جفت باقی دیگر بدون استفاده باقی می ماند بجز در 100base T4 در cat 3 که از هر چهار جفت آن استفاده می شود و این موجب افزایش نویز در کابل است.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   29 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کابل ها

دانود مقاله اصول آرماتور گذاری ( پی ، دیوار، ستون

اختصاصی از فی فوو دانود مقاله اصول آرماتور گذاری ( پی ، دیوار، ستون دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه
آماتورها باید با دقت و به طور دقیق ،منطبق با شرایط نقشه ها ، جداول و جزئیات کار گذاشته شوند. اغلب لازم است که بر روی نقشه های مهندس سازه کارهای معینی انجام بگیرد تا با جزئیات استاندارد خاص و توضیحات مطابقت کند .طراح جزئیات ، کلیه دستور
کارهایی که در این جزئیات وتوضحات وجود دارد را در نقشه کارگذاری آماتورها پیاده
می کند، این نقشه ها باید اقلام گوناگون آرماتور را به وضوح مشخص نمایند. به عنوان مثال باید نشان دهند که آرماتور بالایی است یا پایینی یا دور آرماتورهای دیگر قلاب می شود،همچنین باید نشان دهند که آرماتورها در کدام سمت یا نمای عضو سازه باید کار گذاشته شوند.آرماتورها باید طبق پلان در اطراف پوشن ها ، مغزیها ،سوراحها و بازشوها قرار بگیرند . سرکارگر آرماتوربندی و بازرس باید نقشه های مهندسی را کاملا بررسی کنند تا مطمئن شوند طراح جزئیات، توضیحات خاص و جزئیات نقشه های مهندسی را در نقشه کارگذاری در نظر گرفته است.
قبل از شروع کار سرکـارگر آرمـاتوربـندی این نکات را با بازرس و مـهندس تبـادل نظر مـی کند تا خاطرجمع گردد که درک روشنی از شرایط کار دارد.
مهندس ناظر کلیه کارهای آرماتوربندی را طبق نقشه ها و جزئیات قبل ازبتن ریزی کاملا بازدید نموده و در صورتی که نواقصی وجود داشته باشد به مسئول آرماتوربندی یا پیمانکار گزارش می دهند تا نواقص درست شوند. گاهی اوقات نیز مهندس ناظر وظیفه بازدید از آرمارتوربندیها را به تکنسین ناظر واگذاری می کند.
پوشش بتنی یا حفاظت Concrete cover or protection
جاگیری دقیق آرماتورها در بتن بسیار مهم است. مهندس با رعایت کامل آیین نامه ساختمانی
Building code مقدار حفاظت بتن را برای هر قسمت از کار تعیین می نماید و در این کار خطـرات آتـش سوزی،، احتمـال خوردگی corrosion و هوازدگـی را نیز در نـظر می گیرد. در جاهایی که مشخص نشده باشد، حداقل پوششهای استاندارد (از بیرون آرماتور تاسطح بیرونی بتن ) که در زیر می آید،باید رعایت شوند.
1. در قسمتهایی که بتن ریزی روی خاک ، روی کف های پی یا قطعات سازه ای اصلی صورت می گیرد یا قسمتهایی که بتن روی آستر ریخته می شود ، پوشـش بتنی 5/7 سانتی متر در اضلاع لازم است .(fig .1)
2. هر جا که سطوح بتنی بعد از جابه جایی قالبها در معرض هوا قرار دارند یا در تماس با خاک می باشند ،برای آرماتورهای بزرگتراز شماره 5 ، پوشش بتنی 5 سانتی متر و برای آرماتورهای شماره 5 یا کوچکتر از آن پوشش بتنی 4 سانتی متر لازم است .(fig.2)
3. پوشش بتنی لازم برای روی مارپیچها و خاموتهای ستونها 4 سانتی متر می باشد.(fig.3)
4. در تیرها و تیرهای اصلی پوشش بتنی لازم برای نزدیکترین آرماتور- سطح بالا و پایین و اطراف 4 سانتی متر می باشد. (fig.4)
5. در جاهایی که سطوح بتنی مستقیما در معرض هوا نیستند و در مقابل زمین قرار نمی گیرند، پوشش بتنی آرماتور های بالا، پایین و اضلاع تیرچه ها و آرماتور های بالا و پایین دال ها، برای آرماتور های شماره 11 و کوچکتر، 2 سانتی متر و برای آرماتور های شماره 14 و 18 نیز 4 سانتی متر می باشد. (fig .4,5)
6. برای نما های دیوار هایی که مستقیما ذر معرض هوا یا تماس با زمین نیستند، پوشش بتنی 2 سانتی متر برای آرماتور های شماره 11 و کوچکتر و 4 سانتی متر برای آرماتور های شماره 14 و 18 لازم است. (fig.2)
حدود مجاز در فاصله گذاری آرماتور ها در دیوار ها و دال های تو پر
Tolerances in spacing bars in walls and solid-slabs
در خطوط طولی دال یا دیوار ها لازم نیست که فاصله گذاری ها دقیقا طبق نقشه انجام بگیرد. معمولا شیوه کار بدین ترتیب است که تعداد آرماتور های تعیین شده برای هر طول معین یا پانل را در حدود فاصله گذاری لازم قرار دهند، اما اندازه گیری دقیق فاصله گذاری ضرورتی ندارد. بدن ترتیب چنانچه در نقشه های آرماتور گذاری 11 آرماتور تعیین شده باشد که در فاصله 15 سانتی متر از یکدیگر مرکز به مرکز قرار گیرند (10 فاصله در 15 سانتی متر برابر 150 سانتی متر است) آرماتور ها باید سراسر این فاصله 150 سانتی متری در حدود 15 سانتی متر فاصله گذاری شوند. و در صورت لزوم می توان چند آرماتور را اندکی جا به جا نمود تا از قرار گرفتن آن ها روی سوراخ ها و امثال آن جلوگیری شود.
البته هیچ فاصله ای بین آرماتور ها نباید بیشتر از سه برابر ضخات دال یا دیوار باشد. برش آرماتور ها به منظور بر طرف کردن موانع نباید بدون موافقت و تایید مهندس انجام بگیرد.
تا زمانی که مجموع تعداد آرماتور های تعیین شده حفظ گردد، حد مجاز مناسب در فاصله گذاری آرماتور های تکی برابر 5/2 سانتیمتر است ، بجز جاهایی که سوراخ ، مغزی، اقلام و توکار و غیره وجود داشته باشد که ممکن است سبب شود برخی آرماتورها جابه جایی اضافی لازم داشته باشند.
فاصله گذاری عرضی آرماتورها در تیرچه ها ، تیرها و تیرهای اصلی
Lateral spacing of bars in joists, beams and girders
برای ساختمانها،ACI حداقل مقدارپوشش لازم برای خاموتها Stirrups ، کلاف ها و آرماتورهای دیگر و همچنین حداقل فاصله آزاد بین آرماتورها را تعیین کرده است. سازمان راه و حمل و نقل ایالتی امریکا (AASHTO) نیز این شرایط را هم برای پلها در نظر می گیرد. مهندس در نظر می گیرد که این گونه فاصله گذاریها می توانند حفظ گردند و لازم است که آرماتورها روی یکدیگر در لایه های چندتایی قرار گیرند.
برای اینکه آرماتورهای طولی به طور مستقیم و موازی و به فاصله مناسب از هم قرار بگیرند لازم است تکیه گاها ، خاموتها و کلاف ها به قدر کافی با سیم آرماتور گره زده شوند.
در برخی موارد تیرها یا تیرهای اصلی ، با آرماتورهای بسیار ، روی ستونهایی تکیه کرده اند که دارای آرماتورگذاری سنگین می باشند. در چنین مکانهایی گاهی لازم است شابلون template
اندازه واقعی این تقاطع ها درست شود تا بدین ترتیب آرماتورهای اصلی ستون در وضعیتی نگهداشته شوند که آرماتورهای تیر بعدا از وسط آنها به طور کامل بگذرند. زمانی که این آرماتورها در زاویه قائم روی هم گذاشته شدند باید به یکدیگر متصل باشند.

 

حدود مجاز در ارتفاع آرماتورهای فوقانی
Tolerances in height of top bars
ازآنجایی که معمولا آرماتورهای فوقانی محکم بسته نمی شوند، لازم است برای نگه داشتن آن ها در موقعیت مناسب دقت کافی به عمل آید. تغییر درارتفاع آرماتورهای فوقانی سبب تغییر در مقاومت تیر می شود، بنابراین باید کوشید تغییرات فوق در حوزه حدود مجاز تعیین شده قرار گیرند. غالبا آرماتورهای فوقانی با سایر آرماتورهایی که با آن ها زاویه قائم دارند وهمچنین با تسهیلات facilities دیگری که در داخل دال قرار گرفته اند مثل لوله ها و مجراهای تأسیسات برخورد پیدا می کنند. معمولا طراح این واقعیت ها را پیش بینی نموده ودر نقشه هایش نیز تدارک آن ها را در نظر می گیرد. قدر مسلم همیشه در عمل این امکان وجود ندارد که آرماتورهای فوقانی تا حد مجاز 6 میلیمتر قرار داده شوند. در چنین حالتهایی ، برای مهندس ساده تر است که آرماتورها را تغییر محل دهد تا اینکه تجهیزات مکانیکی را جابه جا نماید. هر گاه نتوان آرماتورهای فوقانی را در حدود مجاز تعیین شده قرار داد سر کار آرماتوربندی باید به مهندس اطلاع دهد . چنانچه قابل اصلاح نباشد مهندس مجبور است که آرماتورها را تغییر دهد ، و در صورت لزوم دستور افزایش شماره یا تعداد آرماتورها را صادر نماید.
حد مجاز در فاصله گذاری خاموت ها
Tolerance in stirrup spacing
خاموت ها طبق آنچه در نقشه های آرماتورگذاری تعیین شده است، توسط آرماتوربند فاصله گذاری می شوند. در هر فاصله خاموت، تغییر تا 5/2 سانتیمتر مجاز است، اما باید در فاصله بعدی یا دو تای بعدی به طریقی جبران شوند که خاموت های آخری در هر گروه در فاصله تعیین شده قرار بگیرند و تغییر محل در هر جهت از حالت پیش بینی شده بیشتر از 5/2 سانتیمتر نباشد.

 

ابزار و سیم گره Tie wire and tools
1- حمل ونقل سیم گره زدن آرماتور: هر چند روال کار در جاهای مختلف متفاوت است، اما در اکثر نقاط سیم گره آرماتور در حلفه های 5/1 تا 2 کیلوگرم موجود می باشد. حلقه های سیم و معمولا به دور یم نگه دارنده یا قرقره خاصی که برای این منظور طرح شده است پیچیده می شوند. به منظور دسترسی و استفاده آسان، این قرقره ها معمولا از کمربند آرماتوربند آویزان می شوند.
2- اندازه سیم گره size of tie wire : معمولا برای گره زدن آرماتور از سیم سیاه نرم شماره 16 یا 5/16 استفاده می شود. البته گاهی اوقات سیم های سنگین تری نیز به کار برده می شود. برای نگه داشتن آرماتورهای افقی در وضعیت مناسب از سیم های شماره 14 یا 15 (یا شماره 16 و 5/16دولا) برای گره زدن آرماتورها در صندوقه های مسلح سنگین یا دیوار ها استفاده می شود.
3- انواع گره ها Types of ties : گره های مختلفی در آرماتوربندی به کار می رود. بسیاری از گره ها روی قالب بندی های صاف و افقی مثل دال های سقف زده می شوند. در زیر چند نمونه از معمول ترین روش های گره زدن اشاره می شود.
شکل A – گره یک طرفه: این گره معمولا در کارهای سطح افقی استفاده می شود تا آرماتورها را از جا به جایی هنگام بتن ریزی یا جا به جا یی های ایجاد شده توسط افراد حرفه های دیگر محافظت نماید. این نوع گره بسیار عادی و ساده می باشدو یک بار دور محل تقاطع آرماتورها به طور اریب پیچیده می شود. سپس انتهای سیم ها با انبردست تابیده شده و محکم می شوند. آن گاه دو سر اضافی سیم ها با انبردست بریده شده و گره با یک فشار ساده تخت می شود، تا بدین ترتیب از گیر کردن به لباس افراد جلوگیری نموده و همچنین از بر آمدن وسط سطح بالای دال های بتنی ممانعت گردد. از این گره در بستن آرماتورهای صندوقه ها نیز استفاده نی شود که در این موارد سیم شماره 14 یا 15 به کار می رود.
برای قوی تر شدن گره می توان به جای استفاده از سیم با قطر بزرگتر، از سیم دولا نیز استفاده نمود که در این صورت به آن گره یک طرفه دولا می گویند.
شکل B – گره پیچ و بست: این گره معمولا برای بستن آرماتورهای دیوار استفاده می شود تا آرماتورها را در جایگاه خود نگه داشته و از جا به جایی آرماتورهای افقی در جریان کارهای سازه یا بتن ریزی جلوگیری کند. برای اجرای گره سیم 5/1 برابردور آرماتور عمودی پیچیده می شود و سپس به طور اریب دور محل تقاطع آرماتور افقی پیچیده می شود بقیه مراحل مانند گره یک طرفه اجرا می گردد.
شکل C – گره زینی: این گره از دو گره فوق پیچیده تر است اما کاربرد آن در بعضی موقعیت ها مناسب است. این گره بخصوص برای گره زدن پی ها یا دیگر شبکه های میلگرد استفاده می شود تا انتهای قلاب دار آرماتورها در وضعیت خودشان باقی بمانند، برای بستن خاموت های ستون به آرماتورهای عمودی نیز از این گره استفاده می شود.
در گره زین سیم ها نخست دور یکی از آرماتورها نیم دور می پیچند و از دو طرف آرماتور عرضی رو در رو عبور می کنند سپس بالا آورده شده و به دور آرماتور اولی پیچیده و سفت می شوند (همانطور که در شکل مشاهده می شود).

 

 

 

 

 

 

 


شکلD – گره پیچ وزینی: این گره مشابه گره زین است به استثنای آنکه سیم 5/1 برابر اندازه قطر اولین آرماتور پیچیده می شود، پس از آن روش همانطور که برای شکل C توضیح داده شد ادامه می یابد. این نوع گره گاهی اوقات برای اطمینان از شبکه های سنگین آرماتوری که به وسیله جرثقیل برداشته می شوند و برای محفوظ بودن گره های ستون نسبت به آرماتورهای عمودی به کار می روند. جایی که مقدار کرنش در گره ها زیاد است.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  34  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانود مقاله اصول آرماتور گذاری ( پی ، دیوار، ستون

دانلود مقاله پرورش تدریجی روان کودک

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله پرورش تدریجی روان کودک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

چکیده:
روانشناسی کودک از نظر کلی بحث تازه و مستقلی است که درباره هشیاری و بیداری روان کودک و تأثیر آن در رشد و نمو تدریجی او گفتگو می کند. و به ما می آموزد این موجود کوچک و ناتوان که روزی یک قطعه گوشت و پوست ناتوانی بوده چگونه رفتار و کردار خود را در این جهان وسیع آموخته و با چه شرایطی تا دوران جوانی رسیده است.
پرورش تدریجی روان کودک با آنچه که مربوط به مراحل رشد و پیشرفت اعضای بدن و مراحل بلوغ او است کاملاً متفاوت و جدا از هم هستند و این دو مرحله مستقل دارای شرایط مخصوصی است که هر دو به موزات هم پیش می روند و در راه مستقیم خود از یکدیگر کمک می گیرند از آن گذشته برای شناختن مراحل روانی کودک کافی نیست که کودک از زمان بدنیا آمدن مورد مطالعه قررا دهیم زیرا قبل از بدنیاآمدن در زمانیکه نطفه او بسته می شود در آن محیط تنگ و تاریک بدون اینکه ما بدانیم عوامل و شرایطی وجود دارد که اساس زندگی آینده او پایه گذاری می شود و از این بحث نتیجه می گیریم که از یک نقطه نظر تئوری روانشناسی کودک بایستی از زمان قبل از تولد مورد بررسی قرار گیرد و بدانیم که این کودک در کدام محیط و تحت کدام شرایط و از کدام خانواده بوجود آمده و این هنوز خود بحث بسیار مفصل و پیچیده ای است که پایه آن برروی قوانین و توارث وزن شناسی استوار می گردد و بعداز تولد شرایط آموزش و پرورش و بسیاری عوامل دیگر در پیشرفت اعضای بدن و سلسله اعصاب او مؤثر است و با عواملی که در رشد و نمو اعضای بدن تأثیر دارد روان او نیز در کش و قوس تحولات زندگی مراحل خود را خواه ناخواه می پیماید.
البته شرایط محیط نیز از نقطه نظر جسمی و روانی در او و درسازندگی شخصیت او تأثیر دارد و اگر اعضای بدن کودک از روی سیستم بخصوصی رشد نماید در شکوفندگی و پیشرفت قوای روانی او بی اثر نخواهد بود . به عبارت ساده در روانشناسی کودک، کودک را برای خودش مطالعه می کند و روانشناس باید بداند خصوصیات ارثی و ژن شناسی عامل مهمی در عقب ماندن یا جلوافتادن شرایط روانی کودک بشمار می آید باید اضافه کنیم مسئله وزن شناسی و عوامل ارثی چون موضوع بسیار پیچیده ای بود تا مدتها کسی به آن توجه نداشت ولی ا زقرن نوزدهم این مسئله اساسی در روانشناسی کودک جای خود را باز کرد و دانشمندان توجه زیاد نموده ودانستند که قسمت مهم و علل اصلی پیشرفت روان کودک زمانی پایه گذاری شده که هنوز کودک بدنیا نیامده بود دلیل آن بسیار روشن است، در خانواده ای که دو یا سه فرزند زندگی می کنند، فرزندان یک پدر و مادر از لحاظ روانی و استعداد با هم فرق دارند یکی از آنها با هوش ودیگری کندذهن و سومی فاقد احساسات و صفات انسانی است در حالیکه هر سه انها یک برنامه و شرایط مشابهی بوجود آمده اند. اما اگر زمان نطفه گذار هر کدام را با شرایط زندگی پدر مادر مورد مطالعه قرار دهیم مشاهده می شود که این پدر و مادر در تمام شرایط زندگی دارای یک نوع حالت روانی نبوده و شرایط زندگی هر زمان با زمان دیگری فرق داشته است.
بنابراین تمام شرایط زندگی و عوامل روانی در پایه گذاری وجود کودک دخالت مستقیم دارد البته بعد از به دنیا آمدن کودک خواه ناخواه دارای استعداد یا تمایلاتی است که قبل از تولید بنیان آن نهاده شده و محیط خارج در روش تعلیم و تربیت نیز باندازه ای تمایلات و خصوصیات او را تحت تأثیر قرار می دهد.
بنابراین روانشناس کودک در حالیکه پیشروی روانی او را مطالعه می کند باید بداند که اساس هستی این کودک با چه شرایطی پایه گذاری شده و بعد از تولد محیط و اطرافیان چه تأثیری در او باقی گذاشته اند کسی که روان کودک را مطالعه می کند از عواملی که باعث پیدایش این خصوصیات شده باید آگاهی کامل داشته باشد در زمان گذشته کودک را به نام اینکه کودک بود به او توجهی نداشته و تربیت و پرورش او را نیز جز وظایف لازم نمی شمردند اما امروز به این نکته متوجه شده اند که کودک یک انسان کوچکی است و بایستی روح و جسم او به موازات هم با شرایطی مساوی پرورش یابند و اگر در امور جسمی نواقصی موجود است در رفع آن بکوشند زیرا اگر بطور مثال کودک دیر تر از زمان معین راه رفتن را یاد بگیرد این ناتوانی در روان او تأثیر خواهد گذاشت با این معنی که هر نوع ناتوانی جسمی در عقب انداختن هشیاری روانی او بی اثر نخواهد بود تستها و آزمایشهای روانی این مشکل را تا اندازه ای حل کرده و روانشناس با کمک آزمایشهای لازم روح و جسم کودک را بلکه نسبت مساوی پرورش میدهد تابتواند از یک کودک خردسال و ناتوان در آینده یک انسان کامل بدون عیب و نقص بسازد.
نوشته ای را که در دست دارید در این مسائل با شما گفتگو می کند و به شما می گوید که کودک شما در چه شرایطی بوجود آمده و بعد ازتولید چه وظایف و تکالیفی را برای پرورش او بر عهده دارید و البته اگر در این روش درست با سیستم های امروز دنبال شود بدون تردید کودکان امروز که پدران و مادران آینده بشمار می ایند از لحاظ روانی بدون عیب و نقص وارد جامعه خواهند شد و پس از اینکه درباره اصول روانشناسی با شما صحبت کردیم در قسمت دوم این مقاله چند کلامی هم درباره کودکان عقب مانده و خصوصاً کسانی که در محظور اخلاقی قرار گرفته اند با شما گفتگو می کنیم و نشان می دهیم رفتار و کردار نامطلوب و خارج از قاعده بعضی پدرو مادرها تا چه حد در گمراهی کودکان مؤثر خواهد افتاد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل یکم
مراحل اولیه کودک
هوش کودک تنهاه راه احساس اوست
دنیای حقیقت برای کودک
ادراک کودک
هوش کودک
پیدایش حافظه
تداعی معدنی یا تصورات ذهنی
زبان و تکلّم
عامل زبان با عمل تا چه اندازه همآهنگ است

 

 

 

 

 

مراحل اولیه کودک
کودک شما یک کودک و بلکه یک انسان کوچک است که همه چیز را درک می کند و اگر این کودک را یک انسان کامل بدانیم پس باید گفت که هر دوره زندگی او وابسته به دوره دیگری است . اولین دوره زندگی کودک دوران احساس اوست، احساسی است که با حرکت او همراه است زیرا در این زمان چون کودک فاقد اعمال سمبول سازی است و هیچ چیز را از چیز دیگری تمیز نمی دهد مربی یا مادر نمی تواند از راه فکر یا حالات عاطفی چیزی را بیاد او بیاورد و یا از کسانی که در آنجا حاضر نیستند با کودک صحبت کند. با وجود این نقصان و کمبود، قوای روحی او در حال تکمیل است و کودک هرچه را ببیند و با آن تماس دارد از آن الگو برمی دارد و بدون اینکه نوع و جنس آنرا تشخیص دهد و سعی می کند چیزی از آن در خاطر بسپارد و به عبارت دیگر با وجود اینکه احساس او ناتوان است، با همین احساس ناتوان بعضی وا کنشهای عاطفی کودکانه در او بیدار می شود.
هوش کودک تنها راه احساس اوست
از خود می پرسیم هوش کودک از کجا بوجود آمده است؟ باید بدانیم به این پرسش جواب بدهیم که این هوش که راهنمای اوست، از راه آزمایش آغاز می گردد. او در این حال که همه چیز را آزمایش می کند، می بیند و بعضی چیزها با بعضی دیگر هم آهنگی دارد اما هنوز احساس او بیدار نشده و مرحله ادراک آغاز نگشته ، یعنی نمی تواند آنها را ازهم تمیز بدهد و هر چه در دسترس اوست بر ای او کاملاً مبهم و نامفهوم است کودک به پستان مادر دست می زندکه آنرا لمس کند این لمس برای او یک احساس کوچک است. بعضی چیز ها را شبیه پستان مادر می بیند و قیافه ها را از نظر می گذراند اما هیچکدام را با آن معنی نمی شناسد و با این حال تمام این چیز ها در پرورش هوش به ا و کمک می کند تا به وسیله آن هوش خود را بیازماید. البته کودک در این زمان معنی هیچکدام را نمی داند و حقیقت اشیاء برای او نامفهوم است اما هرچه فکر می کند به این یک نوع عمل نا هشیار همراه است و بدون اینکه درباره آن فکر کند از آن استفاده می کند ولی استفاده او نیاز کاملاً هشیار وناخودآگاه است و اگر هم دست خود را برای برداشتن چیزی دراز می کند، قصد معین ندارد و فقط از مجموع آنچه را که می بیند چیزی را برای خود می سازد اما هیچ چیز بر ای او شکل معین ندارد و تنها به این وسیله است که هوش او بطور ناخودآگاه کار می کند.
بنابراین در حالی که نه زبان دارد و نه قادر به سمبول سازی است این اشیاء اثر عاطفی در او بوجود می آورند. از دیدن پستان مادراحساس مسرت میکند با دست آن را مالش میدهد و در آنحال قیافه اش شاد و و پرنشاط است اگردر کودک احساسی هم وجود نداشته باشد، نمی توانیم بگوئیم این احساس چه نوع است و از چه وقت در او بیدار شده بعضی از روانشناسان عقیده دارند که در مکانیک احساس اولیه کودک حالتی از تداعی معانی است به این معنی که کودک با تکرار هر یک از واحدهای زندگی می تواند از دیدن چیزی، یک چیز دیگرشبیه آن برای خود بسازد مثل اینکه کودک وقتی عادت به مکیدن پستان نمود، چیز دیگر را به آن شبیه باشد از راه تداعی معانی مانند پستان در دهان می گذارد و شروع به مکیدن می کند، بعضی دیگر این احساس را یک نوع حالت شرطی تلقی می کنند، با این معنی که کودک هر چیز را که بدست می آورد از ساده ترین چیزها تا مهمترین وسیله ها،س همه برای او پاسخی از عواملی هستند که در خارج با آن تماس دارد و حالت عاطفی هم در این مورد به او مدد می ر ساند کودک وقتی گرسنه است به او شیر می دهند و اگر گریه کند برای آرام کردن باو شیر می دهند این مسائل برای او حالت شرطی است . به محض اینکه پستان مادر را می بیند احساس گرسنگی می کند بنا به گفته« جزل»« دوران کودکی دنیای مخصوصی است که از راه شرطی یا تداعی معانی احساس خود باورر می سازد بیشتر از آنچه آدمیان می دانند و می توانند چیزهایی است که آموخته اند و اگر آموخته هایی را از آنها بگیریم مانندکودکان شیرخوار ناتوان خواهند شد.»
کودکان از وقتی به دنیا می آیند دنیایی از مجهولات را می بینند ولی همین مجهولات برای آنها راهنمای مثبت است. روز اول با پستان مادر آشنا می شوند در روزهای بعد چیزهایی دیگر آنان را به تحرک وا می دارد هرچه کوشش می کنند و روزهای بعد چیزهای دیگر، در روز های اول نمی توانند به کودک نوزاد راه یافتن یاد بدهند ولی می توانند باو بیاموزد که پستانک شیر را بجای پستان مادر بمکد. کودک یکساله هرچند باهوش باشند یاد دادن جدول ضرب امکان پذیر نیست زیرا دستگاه عصبی او آمادگی لازم را ندارد، یعنی رشد کافی پیدا نکرده است اما او کم کم در اطراف خود با بسیاری از جیزها آشنا می شوند و از راه احساس وتکرار و تداعی معانی و عوامل شرطی به بسیاری از این چیزها نزدیک می شوند. اگر مربی یا مادر کارآزموده باشد می تواند در فاصله بسیار کم، به کودک خود چیزهایی را یاد بدهد و احسا س اورا بارور سازد به میمون یاد می دهند که مانند انسان روی زانو بنشیند بنابراین کودک که دارای استعداد بیشتری است، خیلی زودتر از میمون راه و رسم زندگی را یاد می گیرد کودک احساس می کند که زنده است و موجودیت خود را درک می کند. اما این احساس از مرحله درک فاصله زیادی دارد و احساس او باید بتدریج بارورگردد. باین معنی که کم کم خود را می شناسد و رفته رفته مادر را از دیگران تمیز می دهد و آنچه را در اطرافش قرار گرفته احساس می کند اما نمی تواند همه چیز را تجزیه و تحلیل نماید ولی به جای اینکه درون گرا شود، متوجه عوامل خارج است زیرا در آن وقت فکری ندارد که درباره آن فکر کند وبه درون گرایی بپردازد.
احساس کودک نسبت به زمان و مکان در برابر محیط متفاوت است. در یک زمان ممکن است از گرسنگی بگرید ولی درزمان دیگر بامکیدن پستانک بجای پستان کریه خود را از یاد می برد بعضی روانشناسان این حالت را یک نوع احساس جامعه شناسی کودک می دانند .او گرچه قادر نیست بین پستان و پستانک فرق بگذارد ولی این دو عامل و سایر عوامل شبیه آن برای او از واحد های دنیای خارج است آنچه را می بیند همان ظاهر اوست وآنها را مانند خودش موجودات زنده می داندکه با او حرف می زنند این نوع احساس در تمام کودکان و در مناطق مختلف یکسان نیست زیرا احساس یک کودک که در محیط محدود دهکده ها بزرگ شده با آن کودکی که در تمدن سرسام آور در شهرهای پرجمعیت زیست میکند بسیار متفاوت اند و مشاهدات خارجی این دو در تمام لحظات زندگی برروی یک پایه قرار ندارد. وقتی کودک کمی بزرگ شد و به زبان آمد ممکن است از او چیزهایی بپرسند و بخواهند دربارة آنها قضاوت نماید و این پرسشها در هر یک از محیط های متفاوت باز هم متفاوت است مثلاً به او می گویند نگاه کن ماه در آسمان است یا این اتومبیل در حال حرکت است و دنیای او هرچه وسیع تر باشد کنجکاوی او بیشتر و پرسش هانیز گوناگون است کودکی که در شهر زندگی می کند اسب و الاغ و حیوانات بارکش را نمی شناسد و اگر هم چنین چیز هایی را دیده باشد زیاد تکرار نمی شود. اما کودک روستایی از اتومبیل و ماه و حرکت سیارات و هزاران واحدهای زندگی متمدن برخوردار نیست فکر و احساس او بیشترین تمرین و ورزش می کند از نظر دیگر، کودک در دوران تکامل تدریجی با یک نوع احساس و قضاوت محدود همه چیز را در اختیار خود و پدر و ماردش برای او ساخته اند شاید دراین مورد می توان گفت که با این احساسات محدود دوران حقیقت جویی کودک آغاز می گردد او سعی می کند همه چیز را همانطور که هست بشناسد دوره ای است که گاهی از اوقات کودک از مجموعه صورت های خارج چیزهای مخصوصی برای خودمی سازد اما این پیشرویها بسیار کند و تدریجی است حیوان ممکن است در همان روزهای اول پدر و مادرش را بشناسد اما انسان اینطور نیست شناسایی او کاملاً تدریجی است و جامعه شناسی او به قدری کند و آرام است که ماهها باید طول بکشد تا هر چیز را جای خودش بشناسد در سه سالگی تا اندازه ای به شخصیت خود پی می برد و می تواند بگوید من آمدم و دیگری را هم مانند خودش بشناسد. بعد از گذراندن این مراحل سه گانه مسأله نسبیت پیش می آید و کودک روابط خود را در برابر دیگری و هر چیز درک می کند و می داند برای چه به او غذا می دهند مادر خود را می شناسد و احساسس محبت و علاقه او نسبت به مادر پدیدار می گردد و گاهی هم در برابر آنچه دیده قضاوت می کند اما قضاوت او کاملاً کودکانه و محدود است و رفته رفته احساس ذهنی او در برابر محسوسات و گاهی معقولات هشیار می شود اما هیچکس نمی تواند در روح او نفوذ نماید و بداند قضاوت او چگونه است هر کودکی که بزرگتر از اوست فکرش در محدوده خودش است و با اینکه شش ماه یا یک سال مانند او بوده نمی تواند در اندیشه کودکی که شش ماه یا یک سال با او فاصله دارد نفوذ نماید در حالیکه یکسال پیش او همانند او بوده و این دوران پشت سر گذاشته بنابراین، می توان گفت :که کودک از زمان تولد تا سر حدات بلوغ دوره های مختلف رامی گذراند که در روانشناسی آنرا به 6دوره مشخص و جدا از هم تقسیم کرده اند، ما به طور خلاصه این دوران ها را از نظر می گذرانیم:
1- دوران اولیه اوکه تا 18 ماهگی امتداد دارد، شامل حرکت و احساس است و این احساس و حرکت کاملاً کودکانه و اتفاقی است و پاسخ های جداگانه از احساس خود می گیرد و چندی بعد حرکات او دارای مقصد معینی است بطور مثال چیزی را جابجامی کند تا بتواند دست خود را به آن برساندو بعد از آن به آزمایش می پردازد و چیز ی را به زمین می اندازد و سپس آنرا دو مرتبه برمی دارد و دراین کار آنقدر تمرین می کند تا بجایی می رسد که بتواند از حرکات خود نتیجه بگیرد.
2- دوران دوم او دردو سالگی آغاز می گردد و یک نوع فکر مقدماتی و کودکانه در وی پیدا می شود و کودک می تواند اشیاء را بشناسداما قادر نیست با آنها عملی انجام دهد این دوره ای است که از شباهت اشیاء پی به وجود آنها می برد برای هر چیز یک سمبول می سازد و از روی آن چیزها را می شناسد و با اینکه زبانش کم کم باز شده تا حدود خودشناسی جلو رفته درخودش فرو رفته از چیزی به چیز دیگر برای دستیابی به مقصود خود می پردازد ادراک او در این حال کمی بیدار شده و یک چیز تنها برای او اسامی مفاهیم مختلفی دارد و با این ترتیب اساس و مکانیسم عادت او بکار افتاده و بطور عمده یا عادت برای بیدار کردن چیزی که در نظر گرفته با دنیای خارج مربوط می گردد.
3- در دوران سوم یعنی چهار سالگی فکردرست و فطری او به کار می ا فتد مشاهدات حقیقی برای او ثابت است و اگر آنحال قطعه مهمی بدستش بدهید می تواند آن را به شکل خاصی بسازد کارهای او در این دوره کاملتر و هوش او بهتر کار می کند اگر مقصدی را درنظر بگیرد می تواند خود را به آن برساند وسیله ای برای آن میسازد و بطور مثال اگر چیزی در دسترس نباشد یااز نظرش پنهان گردد با فکر درست و بکار بردن هوش خود را به آن می رساند این وسائل راخودش پیدا میکند ودیگر لازم نیست کسی چیزی را د اختیارش بگذارد مثلاً دست بچه ای بزرگتر از خودش را گرفته وبا انگشت چیزی را در امتداد خود نشان می دهد.
5- در دوره پنج که از هفت سالگی آغاز می گردد اعمال خود را کاملاً طبقه بندی می کند به اعمال خود بازتاب میدهد و درباره هر چیز میتواند درست فکر کند.
6 – در دوره ششم کودک می تواند وسائل درست را بدون د خالت دیگری بوجود آورد و همه را مورد استفاده قرار دهد دنیای خارج برای او مفهوم درست خواهد داشت و چون در این زمان تکلم را یاد گرفته می تواند با دلیل و منطق همه چیز را برای او تفسیر کرد همین زمان است که اگر مربی خوبی داشته باشد کودک با سرعت زیاد به مراحل تکامل هوش و خودکاری می رسد.
دنیای حقیقت برای کودک
گفتیم که احساس اولین مهمان ناخوانده کودک، همراه با یک سلسله اعمال کودکانه است وقتی احساس بوجود آمد، کودک احساس خود را با اعمال مشابه به آن نشان میدهد که در روانشناسی به آن احساس تحرک می گویند کودک با حرکات خود می خواهد با دنیای خارج تماس پیدا کند و این تماس با شبیه سازی همراه است و در ابتدا آنچه را می بیند به نظر او با یکدیگر شباهت مستقیم دارند و چون به مرحله دوسالگی رسید ناچار است دربارة آنچه دیده فکر کند تا تفاوت بین آنها را بیابد ابتدا روابطی بین آنها برقرار می سازد و چون روابط بین اشیاء نظم و ترتیبی یافت سازمان فکر آینده او بطور ناخودآگاه تشکیل می گردد اما در این میان هوش و ادراک که از احساس و حرکت پیدا شده او را به یک نتیجه مهم که شناختن دنیای خارج است رهبری می کند و این نتیجه مهم که شناختن دنیای خارج است رهبری می کند و نتیجه هرچه محدودتر باشد رفته رفته حقیقت کامل اعمالی راکه تاکنون انجام داده برای او مشخص می سازد.
در پایان هجده سالگی یک نوع انقلاب و تحول فکری کودکانه در او بوجود آمده تمرکز فکری او تا اندازه ای ثابت می ماند و کار به جایی می رسد که خود را در مرکز یک دنیای وسیع که همه چیز درپیرامون آن واقع شده مشاهده می کند و برخلاف روزها و ماههای گذشته همه چیز را می شناسد دنیای سال دوم برای او جهان تازه ای است دنیای اولیه او جهانی بدون موجود و پر از ابهام بود و هرچه می داند نمی شناخت همه چیز از نظرش می گذشت اما در ماههای پنجم وششم تا هجدهم دنیای رای و عوض شده و آنچه را میگیرد یا صدای را که می شنود وچهره ای که از برابر نظرش میگذرد دارای مفهوم خاصی است و تا آنجا هوشیار شده که از فاصله دور دست خود را برای برداشتن چیزی دراز میکند و انرا در چنگال خود می فشارد و اگر مانع کار ش شوند گریه می کند یعنی به دفاع برمی خیزد و فریاد می کشد زیرا چیزی را که دیده اگر نمی شناسد اما بر ای او مفهوم خاصی دارد و می کوشد و می خواهد درباره آن قضاوت کند روز ها و ماههای بعد، اگر چیزی از او بپرسند درباره آن فکر می کند البته توجیه آن برای او مشکل است اما بطور یقین می داند آن چیز را از درسترس او برداشته اند و برای برداشتن چیزی دست دراز می کند و آنرا در چنگال خود می کشد زیرا چیزی را که دیده اگر نمی شناسد اما برای او مفهوم خاصی دارد و می خواهد درباره آن قضاوت کند. البته توجیه آن برای او مشکل است اما بطور یقین می داند می توان آن چیز را تغییر داد مثلاً اگر در سمت راست است آنرا در سمت چپ قرار داد بلافاصله چشمان کودک به آن سمت متوجه می گردد و نقطه ای را پیدا می کند و اگر آن را از نظرش پنهان کنند بنای جستجو گذاشته به سمت چپ و راست به تکاپو می پردازداین حالات مقدمه بیدارشدن هوش و ادراک او است و اگر مادر یا مربی با حوصله ای باشید می توانید روز ها دو سه ساعتی بااو سروکله بزنید تا احساس فکر در او بیدار شده با تمرین و کوشش اورا وادار به کار کنید.
در روز های اول مسئله زمان و مکان فاصله برای کودک دارای مفهوم خاصی نیست یعنی اگر چیزی که مورد توجه اوست در فاصله دورتر باشد او بدون اینکه بداند با این فاصله زیاد دستش به آن نمی رسد دست خود را برای گرفتن آن در از می کند اما در ماههای بعد مسئله فاصله برای او حل می شود و چون نتوانست دست خود را به آن برساند به تلاش افتاده و سعی دارد خود را به آن برساند برای اینکه فواصل را به او بیاموزند چیزی را در دسترس او قرار می دهند سپس فاصله را زیادتر کرده کودک را می راند که بین این دو فاصله تمیزی قائل شود و برای از بین بردن فواصل او را بکار و فعالیت وا می دارند چیزی را در نقطه الف و چیزی دیگر را در فاصله ت به نقطه الف تغییر مکان می دهند بعد آن را به فاصله ث می کشاند و از فاصله ث به نقطه الف تغییر مکان می دهند و با با این کار فواصل زمانی و مکانی برای او روشن می شود و در روز دیگر اینکار را تکرار می کنند ملاحظه می شود که کودک فواصل را شناخته و برای نزدیک شدن و از بین بردن آن تلاش می کند.

 


ادراک کودک
ادراک مرحله دوم احساس است. وقتی که احساس وظیفه اش را انجام داد و صدایی را شنید یا چیزی را که احساس کرده در آن دقت می کند و چگونگی آنرا می خواهد بدانداین دوران را پیدایش ادرک گویند در آن صورت است که قوای مغزی او بکار می افتد کودک در ابتدای زندگی دارای یک نوع ادراک عینی است اما نمی تواند ماهیت آنرا تشخیص بدهد و همه چیز در نظرش مانند لکه های سیاه جلوه می کند چیزی را می بیند و شکل آنرا در ماههای بعد یعنی در دوران سوم و چهارم می شناسد اما قادر نیست تفاوت دو چیز را معین کند. با این ترتیب قدم به قدم جلو رفته هر روز کشف تازه ای برای او حاصل می شود و چیزی که امروز یادگرفته برای فردای او دارای اهمیت نیست زیرا ادراک او کاملاً مبهم و بی معنی است اما احتیاج او را وامیدارد که در هر صورت ماهیت اشیاء را تمیز بدهد و همه چیز را بشناسد زیرا به دانستن و داشتن آن در هر حال نیازمند است. ما هم اینطوریم هرچه را می بینیم در اطراف آن فکر می کنیم می خواهیم ماهیت آنرا بشناسیم و درباره آن قضاوت کنیم. کودک هم مانند ماچون تازه به جهان ناشناس واردشده حس کنجکاوی او بیشتر از ماست البته در مرحله ادراک اختلالات زیاد پیش می آید که در تمام کودکان یکسان نیست و خطاهای حسی و عضوی که در روانشناسی از آن بحث می شود در نزدیکان به مراتب بیشتر است.
اگر احساس کودک در دوران اول خوب کار کرد مرحله ادراک نیز مانند احساس به سرعت پیش می رود کودکان خرفت و کودن و بی استعداد در تمام جوامع بشری و درهر نژاد و خانواده یافت می شود.
معهذا برحسب آزمایش ها و مطالعاتی که در این زمیه بدست آمده معلوم شده است که محیط و اطرافیان هر دو به یک نسبت در متوقف ماندن افراد کم هوش تأثیر دارد و اگر کودکی درواقع بی استعداد باشد محیط در بسته در توقف افراد بی اثر نخواهد بود ممکن است کودک در زمان تولد دارای نقص عضوی بوده که اطرافیان متوجه نشده اند اما همین غفلت و بی خبری در آینده نتایج و نامطلوب خواهد گذاشت.
در هرحال برای پرورش دادن ادراک کودک، آزمایشهای زیاد بعمل می آوریم مثلاً دو جعبه بزرگ و کوچک را مقابل چشمان او قرار میدهیم کودک ابتدا بین این دو فرق نمی گذارد و یکی را برمی دارد و بعد جعبه دوم را می خواهد حمل کند در عمل مشاهده می کند این یکی بزرگتر است و بار دیگر که هر دو جعبه را دید تمیز می دهد و به جای جعبه بزرگ، جعبه کوچک را برمی دارد و با این ترتیب بزرگی و کوچکی اجسام را تمیز می دهد برای نشان دادن سرعت نیز آزمایشها و تمرین های زیادی باید بعمل آورد توپی را در نقطه الف قرار میدهیم بعد توپ دیگر را رها کنیم معلوم است که توپ اول وقتی به توپ دوم برخورد نمود یکی از آنها متوقف شده و توپ دیگر براه می افتد به این ترتیب و با کند و تیزکردن ضربه ها به سرعت همه چیز را به او نشان می دهیم تا بداند سرعت چگونه بوجود می آید.

 

هوش کودک
هوش کود اساس زندگی اوست. وقتی که کودک را به حال خود رها کنیم رفته رفته با محیط و اطرافیان سازش یافته و آنچه در اطراف خود می بیند کم کم می شناسد و گاهی دست را برای گرفتن آن دراز می کند بنابر آن آنچه که او را به هدف می رساند هوش اوست پس می توان گفت هوش یک نوع استعدادی است که می تواند با آن محیط سازگار شود اما تمام کودکان در شناخت اشیای خارج یکسان نیستند بعضی ها یک یا دو مرتبه که چیزی را می بیند با آن دست می زنند در بار سوم یا چهارم آنرا می شناسد اما دسته دیگر مدتی طول خواهد کشید تا بتوانند از بین تمام اشیاء ودر اطراف خود یک یا چیز را بشناسد و با آن مأنوس گردند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   115 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله پرورش تدریجی روان کودک

دانلود مقاله طلا

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله طلا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه
در خط تولید طلا و جواهر سازی از یک سری لاستیک های ویژه که به صورت ورقه ای و یا خمیری در بازار موجود می باشند، استفاده می گردد به این صورت که جسم فلزی و یا هر نوع جنس که تحمل دمای 400 تا 450 درجه سانتی گراد را داشته باشد در میان لایه های لاستیکی قرار داده می شود و سپس با توجه به اندازه قطعه کاری و نوع لاستیکی که در زیر پرس های مخصوص پخت لاستیک قرار می گیرد گرما از دو سطح بالایی و پائینی به لاستیک رسیده و لایه های لاستیکی به هم می چسبند. بعد از طی یکی از روش های فوق، یک قالب لاستیکی اطراف مدل شما را فرا گرفته است که با یک تیغ جراحی مخصوص، قالب لاستیکی بریده شده و مدل از میان آن خارج می گردد و یک فضای خالی جهت تزریق موم در مرحله بعد فراهم می گردد.
خط تولید ریخته گری طلا و جواهر :
مرحله اول: مدلسازی
چیزی که همیشه در ریخته گری طلا و جواهر ثابت خواهد بود شروع عملیات ریخته گری با مدلسازی است. مدل می تواند از مواد مختلفی همچون فلز، موم، پلاستیک و یا ... ساخته شود.


مدلسازی عبارت است از ایجاد و یا ساخت یک نمونه اولیه از قطعه کاری که اصولاً به چند روش قابل انجام است. در زیر به برخی از آن ها می پردازیم:
مدلسازی به روش سنتی:
در این روش برای ایجاد یک نمونه اولیه از نقره و برنج و در برخی از موارد از چوب نیز استفاده می گردید که این کار اولاً به مهارت فردی بالا و قدرت انجام مراحل عملی دقیق احتیاج داشت و ثانیاً به علّت استفاده از دست و ابزارهای محدود، ساخت مدل با مشقّت و صرف زمان زیاد قابل انجام بود.
مدلسازی با استفاده از دستگاه های تراش مدل:
در این روش ابتدا نمونه اولیه با استفاده از رایانه طراحی می شود و سپس دستگاه بر اساس طرح موجود شروع به تراشیدن قطعه که اصولاً از جنس موم سخت یا برنج است می نماید. این سیستم در مقایسه با روش سنتی از مزیت های زیادی برخوردار است که می توان به برخی اشاره کرد:
• امکان اصلاح طرح قبل از انجام مراحل عملی کار، به سادگی انجام پذیراست.
• طراحی با استفاده از نرم افزارهای کامپیوتری بسیار ساده گردیده است.
• دقت در ساخت نمونه اولیه، نسبتاً بهبود یافته است.
• زمان بسیار کمتری برای انجام کار مورد نیاز است.
مدلسازی با استفاده از دستگاه های پرینت 3 بعدی:
این دستگاهها مانند دستگاه های تراش CNC، طراحی مدل را به به صورت کامپیوتری انجام می هند و دستگاه همانند یک پرینتر جوهر افشان، شروع به ایجاد قطعه به صورت سه بعدی می نماید. دستگاه در هر مرحله، مقداری از محلول داخلی را که از جنس موم است روی صفحه کاری می چسباند و موم هنگام برخورد با مولکول های هوا به سادگی جامد می گردد و به این ترتیب مدل به صورت لایه لایه ایجاد می گردد.
این دستگاه ها در مقایسه با دستگاه های تراش مدل از مزیت های زیر برخوردارند:
1- دقت دستگاه ها به دلیل ایجاد مدل با ساختار لایه ای بسیار بالاتر است.
2- ایجاد طرح های پیچیده ساده تر است.
مدلسازی با استفاده از ماشین آلات مدلسازی سریع:
در این ماشین ها طراحی مدل به صورت کامپیوتری و با استفاده از نرم افزار های ویژه صورت می پذیرد و سپس ایجاد مدل شبیه به روشی که در دستگاه های پرینت سه بعدی صورت می گرفت انجام می شود با این تفاوت که مدل در یک محیط و ظرف حفاظت شده و با استفاده از مواد شیمیایی حساس به نور و در یک سیستم پرتو افکن نوری تولید می گردد.
نمونه ساخته شده در این روش، علاوه بر برخورداری از مزایای روش پرینت سه بعدی داری مزیت های زیر نیز می باشد:
1- نمونه تولید شده در این روش مانند مدل تولیدی با پرینتر 3 بعدی، خشک و شکننده نیست و دارای انعطاف است که این باعث راحتی کار در مراحل بعدی ریخته گری است.
2- سرعت کار ماشین نسبت به ماشین های دیگر بسیار بالاتر است.
3- قطعه های با ظرافت بسیار را می توان با صرف زمان خیلی کمتر و با هزینه مناسب تر ایجاد نمود.
مرحله دوم: ساخت قالب ریخته گری
قالب های ریخته گری برای تولید یک نسخه عین از مدل شما به کار می رود که این قالب ها به دو روش ساخته می شوند:
1- ساخت قالب لاستیکی و یا سیلیکنی از روی مدل های مومی یا غیر فلزی :
در این روش، مدل در داخل یک قاب قرار گرفته و سپس قاب با یک سری از مواد شیمیایی از ترکیبات سیلیکنی مایع پر می شود. پس از مدتی، مواد شیمیایی به صورت جامد در می آیند که این مواد دارای خواص لاستیکی می باشند.

 

2- ساخت قالب لاستیکی به روش پخت لاستیک:
در این روش از یک سری لاستیک های ویژه که به صورت ورقه ای و یا خمیری در بازار موجود می باشند، استفاده می گردد به این صورت که جسم فلزی و یا هر نوع جنس که تحمل دمای 400 تا 450 درجه سانتی گراد را داشته باشد در میان لایه های لاستیکی قرار داده می شود و سپس با توجه به اندازه قطعه کاری و نوع لاستیکی که در زیر پرس های مخصوص پخت لاستیک قرار می گیرد گرما از دو سطح بالایی و پائینی به لاستیک رسیده و لایه های لاستیکی به هم می چسبند.
بعد از طی یکی از روش های فوق، یک قالب لاستیکی اطراف مدل شما را فرا گرفته است که با یک تیغ جراحی مخصوص، قالب لاستیکی بریده شده و مدل از میان آن خارج می گردد و یک فضای خالی جهت تزریق موم در مرحله بعد فراهم می گردد.
مرحله سوم: تزریق موم
در این مرحله، موم به وسیله دستگاه تزریق، درون قالب های لاستیکی و یا سیلیکنی که در مرحله قبل تهیه شده اند تزریق می گردد و فضای خالی درون قالب بدین ترتیب، از موم پر می شود و یک کپی مومی از مدل شما تهیه می گردد. در این مرحله به تعدادی که از مدل می خواهیم بسازیم باید کپی مومی تهیه کنیم.


مرحله چهارم: شاخه کردن
مدل های تهیه شده در مرحله قبل را به وسیله یک هویه به یک مفتول مومی می چسبانیم تا به صورت یک درختچه در آید و سپس انتهای درختچه را در کفی لاستیکی مخصوص سیلندر ریخته گری قرار می دهیم. یک درختچه مومی می تواند شامل یک و یا حتی صد ها مورد از مدل های مومی باشد. نکته مهم این است که زاویه دنبالک های مدل ها با محور اصلی (مفتول مومی) باید به صورت تند باشد. لازم به ذکر است که برای انجام عملیات ریخته گری در مراحل بعد، می بایست حدود 14 برابر وزن شاخه موم، طلای عیار 18 (750) را ذوب و تهیه کرد.
مرحله پنجم: گچ گیری سیلندر ریخته گری
زمانی که مرحله شاخه کردن موم ها تمام شد، شاخه مومی را در یک سیلندر فلزی ریخته گری قرار داده و آن را با گچ مخصوص ریخته گری به روشی که در ادامه بیان می شود پر می کنیم تا شاخه را پوشش دهد. زمانی که گچ خشک شد، یک قالب نسوز و خشک برای استفاده در کوره های ریخته گری فراهم است. شاخه مومی به نحوی که در تصویر مشخص است بر روی کفی لاستیکی سیلندر سوار می گردد.
سیلندر ریخته گری به صورت با فلانج و بدون فلانج به کار می رود و از جنس فولاد ساخته می شود. بعد از اینکه درختچه موم در داخل سیلندر قرار گرفت، با استفاده از نوارچسب های پهن، آب بندی شده و سیلندر آماده گچ گیری است. برای گچ گیری سیلندر از ماشین میکسر گچ استفاده می شود. در این ماشین آب و گچ در محیطی کاملاً عاری از هوا با هم مخلوط می شوند و در داخل سیلندر تزریق می گردد. دستگاه مجهز به سیستم ارتعاشی (ویبره) است تا گچ تزریق شده در سیلندر را کاملاً هواگیری کند. این عمل از هر گونه خلل و فرج در سطح قطعات در مرحله ریخته گری جلوگیری می کند. میزان گچ مورد نیاز برای گچ گیری یک سیلندر به قطر 100 میلی متر و به ازای هر یک سانت، تقریباً برابر 100 گرم می باشد.
پس از اتمام مرحله گچ گیری سیلندر، آن را در یک محیط خشک و بدون تابش نور مستقیم خورشید قرار می دهیم تا گچ خشک گردد. این مدت حدوداً بین 3 تا 5 ساعت، بسته به حجم سیلندر به طول می انجامد.
مرحله ششم: موم زدایی و پخت سیلندر
بعد از این که گچ به طور کامل خشک گردید، سیلندر ریخته گری را در موم گیر بخار قرار می دهیم. با استفاده از گرمای غیر مستقیم بخار، سیلندر، گرم شده تا موم داخل سیلندر که دمای ذوب پایینی دارد آب شده و از داخل گچ خارج گردد. بعد از انجام این مرحله که حدوداً 2 تا 3 ساعت به طول می انجامد سیلندر آماده برای پخت می گردد.
ماشین موم گیر بخار
در پایان این مرحله، سیلندرهای گچی وارد یک کوره پخت می گردند تا پس از طی یک دوره زمانی 8 الی 12 ساعتی، یک قالب گچی آماده برای تزریق فلز در مرحله ریخته گری فراهم شود.
لازم به ذکر است که مراحل موم گیری و پخت سیلندر در کوره های پخت سیلندر مدل RBF ساخت شرکت یاسوئی ژاپن، قابل انجام است و احتیاجی به استفاده از موم گیر بخار برای استفاده کنندگان این ماشین نمی باشد. از دیگر ویژگی های مهم این ماشین آلات (RBF)، چرخشی بودن سیلندرهای ریخته گری در هنگام عمل پخت و چرخش هوای گرم در داخل کوره است که باعث افزایش دقت بسیار بالا در موم گیری و پخت سیلندر می شود و بدین ترتیب، قالب گچی بسیار مناسب تر و دقیق تر از روش های دیگر تهیه می گردد. شاید بتوان گفت که 60 درصد جادوی ریخته گری با محصولات یاسوئی، که از کیفیت و ظرافت فوق العاده بالا برخوردار می باشند استفاده از این ماشین فوق العاده کارآمد در سیستم ریخته گری است.
مرحله هفتم: ریخته گری
با قراردادن سیلندرها در یک سانتریفیوژ یا ماشین ریخته گری در شرایط خلأ، مرحله ریخته گری آغاز می گردد. در این مرحله، فلز طلا یا آلیاژهای دیگر استفاده شده در داخل بوته ماشین، ذوب می گردد و به داخل قالب گچی تزریق می گردند.
از انواع روش های ریخته گری می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- روش سانتریفیوژ (گریز از مرکز):
در این روش، طلا در یک مخزن افقی با استفاده از سری گاز یا هوا ذوب می گردد. سیلندر ریخته گری، پشت بوته ذوب قرار داده شده و درب دستگاه بسته می شود. کلید Start (شروع) باعث چرخش شدید سیلندر می گردد و با استفاده از نیروی گریز از مرکز فلز به داخل سیلندر تزریق می شود.
این روش از ابتدایی ترین و کارآترین روش های ریخته گری در گذشته بوده است و هم اکنون نیز استفاده از آن در بسیاری از کارگاه های سنّتی متداول است.
از مشکلات مهم این روش می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- عدم ایمنی در کار
- عدم وجود هر گونه کنترل، جهت نظم بخشیدن به برنامه کاری برای دستیابی به نتیجه مطلوب
- امکان اکسید شدن طلا و هدر رفتن آن به دلیل انجام ذوب به صورت باز
- عدم تزریق مطلوب به داخل سیلندر در اکثر موارد
2- روش وکیوم (شرایط خلأ):
این روش که اندکی جدیدتر از روش سانتریفیوژ می باشد از ایمنی بیشتری برخوردار است. سیلندر ریخته گری روی دهانه یک مخزن بسته قرار می گیرد و در آنجا محکم می شود. مخزن مجهز به یک سیستم وکیوم (مکش) است. کاربر طلا را در کوره های سنّتی ذوب کرده و سپس با استفاده از انبر، آن را به صورت دستی در سیلندر ریخته گری می ریزد و در حالی که همزمان مکش را استارت می کند، طلا از پایین مکیده شده و به داخل سیلندر تزریق می گردد.
این روش نیز دارای مشکلاتی از قبیل موارد زیر است:
- عدم ایمنی در کار
- عدم کنترل بر روی سیستم مکش، باعث می شود تا در برخی موارد به دلیل فشار زیاد، طلا از کف سیلندر خارج شده (اصطلاحاً سیلندر بترکد) یا در برخی موارد به دلیل فشار کم سیلندر به خوبی تزریق نشود.
- به دلیل انجام ذوب به صورت باز، امکان اکسید شدن طلا و هدر رفتن آن وجود دارد.
- انجام این کار نیاز به تجربه فراوان دارد و به سادگی انجام پذیر نیست.
3- ریخته گری با استفاده از ماشین های القایی با سیستم حفاظت شده:
در این روش، سیلندر در داخل ماشین قرار گرفته و به صورت اتوماتیک در قسمت زیرین بوته جای می گیرد. طلای جامد را درون بوته ماشین قرار می دهند و سپس درب آن را می بندند. ماشین در مدت 5 الی 7 دقیقه به دمای مطلوب می رسد و طلا را ذوب می نماید. در این ماشین از گاز حفاظتی آرگون قبل از انجام عملیات تزریق فلز به داخل سیلندر استفاده می شود تا مسیرهای داخل سیلندر روان شده و آماده پذیرش فلز (طلا) شوند. بعد از انجام عملیات گفته شده، گاز آرگون توسط ماشین مکش شده و همزمان عملیات تزریق فلز به داخل سیلندر در شرایط خلأ انجام می شود.

 


پس از پایان عملیات ریخته گری که ممکن است به یکی از روش های فوق انجام شود، سیلندر را از داخل ماشین خارج می کنیم تا طلا اندکی خنک شده و از حالت مایع به صورت جامد درآید. این مدت، بسته به اندازه مدل های ریخته گری شده بین 5 تا 15 دقیقه می باشد. بعد از آن، آن را داخل یک ظرف آب قرار می دهیم و شستشو می دهیم تا قالب گچی شکسته شود و نتیجه عملیات ریخته گری که یک شاخه درختی است ظاهر شود. سپس برای شستشوی کامل قطعه از ماشین گچ شور Water Jet استفاده می کنیم. در این ماشین، با استفاده از فشار زیاد آب، گچ های باقی مانده بر روی سطح قطعات ریخته گری، شسته می شود.
مرحله هشتم: برش شاخه های ریخته گر
زمانی که درختچه ها از مرحله ریخته گری خارج شد، لازم است با ابزار برش، شاخه های ریخته گری را جدا کرد. از قیچی بادی مخصوص نیز می توان استفاده نمود که سرعت و دقت برش را بالا برده و نیاز به نیروی انسانی کمتری دارد. پس از بریدن شاخه های ریخته گری، شاخک های کوچک اضافی که هنوز به قطعه وجود دارند با ابزارها و روش های متفاوتی ساییده می شوند.

 

مرحله نهم: شستشو
در این مرحله از ماشین شوینده التراسونیک برای تمیز کردن قطعه از براده های مرحله سایش و ذرات ریز گچ که در حفره های کوچک قطعه کاری باقی ماننده اند استفاده می گردد. استفاده ویژه این ماشین در مورد چربی گیری و تمیز کردن قطعه، قبل از انجام آبکاری می باشد.
این ماشین با استفاده از سیستم مافوق صوت، امواجی قوی در محیط مرطوب ماشین ایجاد می کند که منجر به پاک شدن قطعه کاری از آلودگی های میکروسکوپی می گردد و در نتیجه قطعه پس از خروج از این ماشین دارای درخشندگی خاصی می شود.
مرحله دهم: پرداخت و جلا
عملیات پرداخت، در ماشین آلات مخصوص پرداخت قطعات ریخته گری، همراه با موادی همچون قطعات سرامیکی، آب، خرده چوب نرم و ... انجام می شود تا مواد اضافی موجود بر سطح قطعه مانند ذرات گچی بجا مانده از عملیات ریخته گری و نیز لکه های باقی مانده بر روی فلز پاک شود.
در برخی موارد برای درخشندگی بیشتر از ماشین های برس زنی (پوست زنی) نیز استفاده می گردد. این ماشین ها (ماشین دینام مخصوص پوست زنی) از سری ماشین آلاتی هستند که مجهز به سیستم مکش و فیلتر جهت جلوگیری از هدر رفتن ذرات ریز جدا شده از قطعه کاری هستند.



مرحله یازدهم: آبکاری
در این مرحله با استفاده از سیستم الکترولیت، لایه بسیار ظریفی از فلزات گران بها مانند رادیوم، روتونیم و ... روی زیور آلات نشانده می شود که باعث ایجاد برق و جلای ویژه ای بر روی سطح کار می شود.

مرحله پایانی
برای تمیز کردن نهایی بعد از اتمام مرحله پرداخت و شستشو، از ماشین بخار شور استفاده می شود که بهترین نتیجه را برای کارهای دارای سنگ های جواهر از قبیل الماس، زمرد، یاقوت و ... می دهد. هم چنین قبل و بعد از انجام آبکاری رادیوم برای حذف اکسیدهای فلز و پرداخت آن از ماشین بخار شور استفاده می گردد. این، مؤثرترین روش و زمانی کوتاه برای دست یافتن به بهترین آبکاری(رادیوم) است.
از ماشین بخار برای تجدید و جلا دادن طلا و جواهر که در معرض نمایش قرار داده شده است نیز استفاده می گردد. این عمل در عرض چند ثانیه و با قرار دادن قطعه طلا در زیر دهانه بخار ماشین صورت می گیرد که باعث تمیز و درخشان شدن آن می گردد.
ابزار های مکمل مورد نیاز در مراحل ریخته گری
ابزار شکل دهنده موم:
از این ابزار جهت روتوش نهایی نمونه های مومی استفاده می گردد.


ابزارهای جوشکاری:
جوشکاری با استفاده از سری گاز یا هوا:
این روش، روشی سنتی است که برای جوشکاری قطعات از لحیم نیز استفاده می کند.
جوشکاری هیدروژنی:
از این ماشین آلات برای جوشکاری قطعات و اتصالات ظریف و ریز استفاده می گردد.
جوش لیزری:
برای جوش قطعات با ضخامت کم و دقت بالا، با استفاده از نیروی لیزر بدون نیاز به لحیم استفاده می گردد.
جوشکاری برقی:
برای اتصال قطعات ظریف و متنوع فلزی بدون استفاده از لیزر و یا چسباندن موقت قطعات استفاده می گردد. (در بعضی موارد نیاز است قطعات به صورت موقت به یکدیگر چسبانده شوند.)
این ماشین هم چنین برای جوشکاری قطعات متنوع فلزی، قطعات آبکاری شده، پرداخت شده، ریخته گری شده و ... استفاده می شود. از ویژگی های این ماشین می توان موارد زیر را نام برد :
• استفاده از تکنولوژی TIG

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 21   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله طلا