فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

روش حقیق اختلالات بدنی

اختصاصی از فی فوو روش حقیق اختلالات بدنی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

روش حقیق اختلالات بدنی


روش حقیق اختلالات بدنی

 

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 120 صفحه می باشد.



فهرست

چکیده   ۱
فصل اول   ۲
کلیات   ۲
۱-۱مقدمه   ۲
۱-۲طرح مسئله و اهمیت آن:   ۳
۱-۳اهمیت موضوع پژوهش:   ۴
۱-۴اهداف تحقیق:   ۷
هدف فرعی: اهداف فرعی این تحقیق به قرار زیر می‌باشد:   ۸
۱-۵تدوین فرضیة تحقیق   ۸
فرضیات فرعی:   ۸
۱-۶سوالهای تحقیق:   ۱۰
۱-۷تعاریف نظری و عملیاتی واژه‌ها،   ۱۱
فصل دوم   ۱۲
پیشینه یا ادبیات   ۱۲
۲-۱اختلالات شبه جسمی در DSMIV   ۱۲
۲-۴-اختلال بدریختی بدن:   ۱۶
-وجود یک یا دو   ۱۸
برخی از عوامل پویائی مشابه افسردگی.   ۱۹
B-اختلال شبه جسمی نامتمایز   ۲۱
C-اختلال تبدیلی   ۲۲
Dاختلال درد:   ۲۵
۳-همه‌گیرشناسی:   ۲۶
۲-تشخیص، علائم و نشانه‌ها.   ۲۹
۳-همه گیر شناسی   ۳۰
۶۹-روان پویائی   ۳۱
۷-تشخیص افتراقی   ۳۱
۹-درمان   ۳۲
F-اختلال بدریختی بدن:   ۳۳
انواع هذیانی و غیر هذیانی اختلال بدشکلی بدنی:   ۳۷
بدشکلی بدنی به عنوان یک عامل متغییر «وسواسی جبری» (OCD):   ۳۹
*بدشکلی بدنی و اختلالات خوردن به عنوان عوامل متغیر یک اختلال تصویر بدن:   ۴۲
*بدشکلی بدنی به عنوان یک اختلال روان تنی:   ۴۶
۲-۵ – همه‌گیر شناسی   ۴۶
سبب شناسی:   ۴۹
ویژگی‌های بالینی:   ۵۶
تشخیص افتراقی:   ۵۸
سیر و پیش آگهی:   ۵۸
اجزاء درمان:   ۶۱
(شیوه‌های درمانی اضافی) :   ۶۸
فصل سوم:   ۷۱
روش پژوهش   ۷۱
۳-۱ طرح پژوهش   ۷۱
۳-۲ جامعه و نمونه آماری:   ۷۱
۳-۳ ابزار پژوهش:   ۷۲
۳-۴-روش تجزیه و تحلیل داده‌ها:   ۷۲
فصل چهارم   ۷۴
تجزیه و تحلیل داده‌ها   ۷۴
فصل پنجم   ۹۶
نتایج بحث و پیشنهاد   ۹۶
۵-۲ بحث و نتیجه گیری و تحلیل فرضیه‎ها   ۹۹
۵-۳پیشنهادات:   ۱۰۰
فهرست منابع:   ۱۰۱

فهرست منابع:

-کتاب چکیده روانپزشکی ترجمه دکتر پور افکاری

-کتاب خلاصة کاپلان جلد ۲

-مقاله Body Dysmorphic Disorder نوشته Michelle B.Grorve and Davie h. Gleowes(2003)

چکیده

گرایش بسیار و روز افزون در خصوص نابهنجاری‌ها و اختلالات بد شکلی بدنی(BDD)  باعث ایجاد ارزیابی‌ها و مطالعات بسیار شده است.

این پژوهش پیرامون مفاهیم اختلال و رشد و پیشبرد و ابزارهای ارزیابی و نتایج عملکردها مطالعاتی را انجام داده است و در آن به مقایسه شدت بدشکلی هراس بدن بین دانش آموزان پسر و دختر دبیرستان ناحیه چهار مشهد براساس متغیرهای جنس، سن، وزن، پایه تحصیلی، رشته تحصیلی، آخرین معدل تحصیلی، تحصیلات پدر، تحصیلات مادر، تعداد اعضای خانواده چندمین فرزند و تعداد برادر و خواهر پرداخته‌ایم.

روش تحقیق در مطالعة توصیفی و روش نمونه گیری در دسترس می‌باشد. جامعة آماری را ۲۶۰ نفر که ۱۳۰ نفر دانش آموزان دختر و ۱۳۰ نفر دانش آموزان پسر دبیرستانی تشکیل داده‌اند.

ابزار پژوهش پرسشنامه بدشکلی بدنی و چاقی که دارای ۳۳ آیتم می‌باشد ۱۹ سؤال ابتدائی در مورد اختلال دیس فیک و‌۱۴ سؤال بعدی‌در مورد اختلال چاقی در پژوهش استفاده شده است .

تجزیه و تحلیل داده‌ها به وسیلة نرم‌افزار spss انجام شده است و نتیجة پژوهش این بود که این روش  تحقیق توصیفی (غیرآزمایشی) می‌باشد و روش آماری به صورت تصادفی از طریق نمونه‌گیری در دسترس می‌باشد.

فصل اول

کلیات

۱-۱مقدمه

سلامتی از بهترین موهبت‌های خداوندی است. از جمله علل و عواملی که به این سلامتی را هدید می‌کنند بیماریها و اختلالات مختلف هستند که اختلالات بدشکلی هراسی بدنی (body dismorphic disorder و احساس چاقی روانی Body Image از جملة آنها می‌‍باشد.

امروزه یکی از دغدغه‌ها و نگرانی‌های افراد مربوط به ظاهر و شکل بدن خود می‌باشد و به نوعی رسیدگی به وضعیت ظاهری خود را مورد توجه و دقت قرار می‌دهند. اما افراد و گروههای در جوامع مختلف از جمله در ایران وجود دارند که به این موضوع اهمیت و توجه بیشتری می‌دهند و به طور وسواس گونه‌ای وقت زیادی صرف این موضوع می‌کنند.

گرچه BDD به عنوان یک اختلال خوردن، اختلال وسواسی جبری و یا یک اختلال بدشکلی در نظر گرفته شده، اما در هر حال یک اختلال تصور بدنی با تأثیرات اجتماعی – روانشناختی و احتمالاً بیولوژیکی متصور می‌شود. ابزارهای ارزیابی همراه با خصوصیات قابل قبول زیست شناختی به منظور بررسی و مقایسه اختلالات BDD به وجود آمده‌اند. ارزیابی‌ها و نتایج نهایی از بررسی عملکردهای کنترل شده بیان می‌دارد که عملکردهای رفتاری شناختی در BDD می‌تواند به همان اندازة تأثیر نامطلوب نابهنجاری‌های مربوط به اختلال‌های وسواسی سری و پرخوری عصبی باشد.

عمده‌ترین شکایات شامل جنبه‌هایی مثل موی سر و بدن، خصویات صورت، لکه‌های پوستی، ران‌ها، شکم، پستان‌ها، کفل‌ها، و اندام‌های تناسلی می‌باشد. مشخص است که اکثر بیماران دارای چندین علامت بد شکل هستند. در سال‌های اخیر توجه بسیاری به مسائل و موضوعات تصور بدنی مربوط با BDD جلب شده است.

افراد مبتلا به BDD به علت ترس و هراس و نارضایتی که از بدشکلی و ظاهر بدن خود دارند درصدد رفع و از بین بردن آن به پزشکان و متخصصان تغذیه و لاغری و جراحان پلاستیک مراجعه می‌کنند. این گرایش روزافزون در خصوص نابهنجاری‌ها و اختلالات بدشکلی بدنی باعث ایجاد ارزیابی‌ها و مطالعات بسیاری شده است.

۱-۲طرح مسئله و اهمیت آن:

آیا شدت ابعاد مختلف بدشکلی هراسی بدنی وچاقی روانی در بین دانش‌آموزان دختر و پسر دورة متوسطه تفاوت معنی‌داری دارد یا نه؟

اولین موضوعی که در مورد این مسئله مطرح می‌شود تفاوت بین دانش‌آموزان دختر و پسر دورة متوسطه می‌باشد که تا حدودی متفاوت هستند و این تفاوت منجر به ارزیابی‌های مختلف در پژوهشهای علمی توسط محققین شده است که نگرشها و دیدگاه‌های افراد دو گروه را مورد سنجش و بررسی و مقایسه قرار داده‌اند.

در این پژوهش سعی بر آن است که چگونگی تفاوت و یا عدم تفاوت بین دانش‌آموزان دختر و پسر دورة متوسطه را از لحاظ نگرش و ذهنیتی که راجع به ظاهر و شکل بدنی و جسمی خود دارند، براساس متغیرهای مختلف از جمله سن، وزن، رشته تحصیلی، پایه تحصیلی،آخرین مدل تحصیلی، تحصیلات پدر، تحصیلات مادر، رتبة تولد، تعداد برادر و خواهر مورد مقایسه و بررسی قرار گرفته شود.

به وسیلة پرسشنامه افراد را براساس معیارهای اختلال بدشکلی بدنی و چاقی روانی مورد مقایسه قرار داده‌ایم.

۱-۳اهمیت موضوع پژوهش:

اختلال بدشکلی بدنی توسط چهارمین ویرایش کتاب راهنمای تشخیصی آماری اختلالات روانی (انجمن روانپزشکی آمریکا ۱۹۹۴ DSM-IV) به عنوان دقت و توجه به برخی اختلالات تصوری در ظاهر فیزیکی تعریف می‌شود و این دقت و توجه بسیار به ظاهر تا حدودی وقت گیر بوده و باعث ایجاد نواقص و اختلال در عملکرد می‌گردد. علائم و نشانه‌های نارضایتی در شکل و اندازة بدن که در واقع عملکرد اختلالات خوردن نیز می‌باشد، دلیل عمدة اختلال بدشکلی بدنی می‌باشد.

گرچه BDD به عنوان یک اختلال خوردن، اختلال وسواسی سیری و یا یک اختلال بدنی شکل در نظر گرفته شده، اما در هر حال یک اختلال – تصور بدنی با تأثیرات اجتماعی – روانشناختی و احتمالاً بیولوژیکی تصور میشود.

با توجه به اختلال بد شکلی بدنی و چاقی روانی و عواقب ناشی از آن می‌توان به اهمیت موضوع پژوهش پی برد

طبق گفته «روزن» طرح و اندیشه کلی به قرار زیر است:

«من در ظاهر از هر لحاظی ناقص به نظر می‌رسم و دیگران متوجه معایب و نقایص شخصی من می‌باشند و به نظر آنها من شخص زشت، منحرف و بدون اعتماد به نفس هستم و مرا شخص منفی ارزیابی می‌کنند و ظاهر شخصی من این خصوصیات منفی را در مورد شخصیت وجودیم نسبت به دیگر افراد ثابت می‌کند.» با چنین دیدگاهی در موقعیت‌ها و وضعیت‌های اجتماعی هم فرد بسیار دقیق و به عبارتی وسواس گونه می‌باشد و در اجتماع و در برابر دیگر افراد هم به ظاهر فیزیکی خویش وسواسی بسیار دارد که این یک اختلال روانی است.

ارتباط و نسبت جایگزین در واقع همان ارتباط بیش از حد میزان دقت و توجه به ظاهر فردی، حصول تنفر و بیزاری شخص از ظاهر فیزیکی خویش نسبت به میزان نگرانی از ارزیابی شدن توسط دیگران می‌باشد. سطوح عملکرد در این بیماری متفاوت است. اکثر افراد در عملکردهای اجتماعی محدود شده، مستعد و توانا می‌باشند و از شیوه‌های بسیاری برای اجتناب از قرار گرفتن کامل ظاهر خویش در معرض دید عموم استفاده می‌نمایند. برخی از این استراتژی‌های دروی و خودداری کردن شامل پنهان کردن و استتار نمودن ظاهر خویش و استفاده از لباش‌های پوشیده در جهت پنهان کردن نواقص و آرایش کردن جهت نمایان نشدن معایب و نواقص شخصی و ظاهری آنان است.

در هر صورت برای برخی از افراد، احساس شرم و ترس از رد شدن و پذیرفته نشدن توسط مردم، منجر به انزوای اجتماعی و طرد شدن می‌گردد و باعث می‌شود عده‌‍ای خود را در خانه پنهان سازند.

در یک بررسی حدود ۳۰ درصد بیماران دارای اختلال BDD خود را دست کم به مدت یک هفته یا بیشتر در خانه پنهان می‌کنند. این گونه بیماران ممکن است در خطر خودکشی هم قرار داشته باشند.

از دیگر علائم و نشانه‌های بارز و مشخص اختلال BDD، وجود عملکردهای رفتاری پیچیده و مبهم در بررسی و پیشبرد و مخفی ساختن نقایص و معایب است. این رفتارها می‌تواند به شکل دقت و توجه بسیار در آیینه جهت بررسی معایب ظاهری و اصلاح آرایش بسیار، درست کردن و آرایش بسیار موی سر و یا شستن آن، مقایسة خود با دیگران و خواستن اظهار نظرات مردم و دیگران در مورد آنان می‌باشد. این عملکردهای رفتاری غالباً تکراری و زمان گیر می‌باشند.

افرادیکه از این بیماری (BDD) رنج می‌برند، دارای اعتماد به نفس پایین می‌باشند و تنها راه ممکن در پیشبرد اعتماد به نفس در واقع پیشبرد راه‌هایی است که آنان را خوب جلوه نمایند.

با توجه به موارد زیر می‌توان به اهمیت موضوع پژوهشی پی برد.

۱-۴اهداف تحقیق:

هدف اصلی: با توجه به تفاوت آماری بد شکلی بدنی و چاقی و زیرساختهای متفاوت روانی – اجتماعی و فیزیولوژیک دختران و پسران دورة متوسطه هدف اصلی این پژوهش آن است که نشان دهد بین شدت ابعاد بد شکلی بدنی و چاقی روانی در دو جنس براساس متغیرهای ذکر شده تفاوت وجود دارد.

هدف فرعی: اهداف فرعی این تحقیق به قرار زیر می‌باشد:

۱-مقایسه شدت بدشکلی بدنی و چاقی در پسران و دختران دورة متوسطه چگونه است؟

۲-تأثیر وزن کم و زیاد در میزان بدشکلی بدنی دانش آموزان چگونه است؟

۳-شدت بدشکلی بدنی و چاقی در بین دانش‌آموزانی که در رشته‌های مختلف تحصیل درس می‌خواند چگونه است؟

۴-شدت بدشکلی بدنی و چاقی بین معدل‌های مختلف، میزان تحصیلات پدر و مادر، رتبة تولد فرزند و تعداد خواهر و برادر چگونه است؟

۱-۵تدوین فرضیة تحقیق

فرضیة اصلی: بین دانش‌آموزان دختر و پسر دبیرستانی از نظر بدشکلی بدنی تفاوت معنی‌داری وجود دارد.

فرضیات فرعی:

۱-بین دانش‌آموزان دختر و پسر دبیرستانی از نظر چاقی روانی تفاوت معنی‌داری وجود دارد.

۲-بین دانش‌آموزان رشته‌های مختلف تحصیلی از نظر بدشکلی بدنی تفاوت وجود دارد؟

۳-بین دانش‌آموزان رشته‌های مختلف تحصیلی از نظر چاقی بدنی تفاوت معنی‌داری وجود دارد؟

۱-۶سوالهای تحقیق:

۱-آیا بین میزان وجود بدشکلی هراسی بدنی و چاقی روانی در دانش‌آموزان دختر و پسر دورة متوسطه تفاوت معنی‌درای وجود دارد؟

۲-آیا بین میزان وجود بدشکلی بدنی و چاقی بین دانش‌آموزان با وزن زیاد با دانش‌آموزان با وزن کم تفاوت معنی‌داری وجود دارد؟

۳-آیا بین میزان وجود بدشکلی بدنی و جاقی بین دانش‌آموزان رشته‌های ریاضی – انسانی و تجربی تفاوت معنی‌داری وجود دارد؟

۴-آیا بین میزان وجود بدشکلی بدنی و چاقی دانش‌آموزان با معدل بالای ۵/۱۷و پایین ۵/۱۷ تفاوت معنی‌داری وجود دارد؟

۵-آیا بین میزان وجود بدشکلی بدنی و چاقی و میزان تحصیلات پدر و مادر دانش‌آموزان تفاوت معنی‌درای وجود دارد؟

۶-آیا بین میزان وجود بدشکلی بدنی و چاقی و رتبة تولد تفاوت معنی‌درای وجود دارد؟

۷-آیا بین میزان وجود بدشکلی بدنی و چاقی و تعداد اعضای خانواده تفاوت معنی‌داری وجود دارد؟

۸-آیا بین میزان وجود بدشکلی بدنی و چاقی و تعداد خواهر و برادر دانش‌آموزان تفاوت معنی‌داری وجود دارد؟

۱-۷تعاریف نظری و عملیاتی واژه‌ها،

بدشکلی بدنی: باور خیالی (نه در ابعاد هذیانی) مبنی بر وجود نقص در تمام یا قسمتی از ظاهر بدن

چاقی روانی: باور خیالی (نه در ابعاد هذیانی) مبنی بر وجود چاقی در تمام یا قسمتی از ظاهر بدن

دانش‌آموزان: کسانی که در مدارس مشغول آموختن دانش می‌باشند که در این پژوهش ۱۵ تا ۱۸ سالگی در این مدارس تحصیل می‌کنند.

جامعة آماری : دانش آموزان دبیرستان دخترانة سعدی شهر مشهد و دانش آموزان دبیرستان پسرانة مالک اشتر شهر مشهد در ناحیة ۴ می‌باشد.

روش تحقیق توصیفی و روش نمونه گیری تصادفی می‌باشد ابزار مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه می‌باشد که در اختیار دانش آموز قرار می‌گیرد. طرح زمینه یابی است و تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌‍افزار spss  صورت گرفته است – Anova یک طرفه

 

فصل دوم

پیشینه یا ادبیات

دو گروه عمده از اختلالات روانپزشکی عبارتند از:

 ۱-اختلالات روانپزشکی که موجب علایم جسمی می‌شوند که شایع‌ترین آن عبارتند از اختلال سازگاری، تمام انواع اختلالات اضطراب و اختلال افسردگی

۲-اختلالات شبه جسمی Somotoform

مشخصه این گروه از اختلالات که تعریف دقیقی ندارند عبارتست از نگرانی مداوم در باره سلامت جسمی و وجود علایم جسمی غیر قابل توجیه بدون اینکه اختلال روانپزشکی زمینه‌ای یا انگیختگی هیجانی وجود داشته باشد. تظاهر اصلی این اختلالات، نگرانی غیر طبیعی در باره سلامتی است.

اختلالات شبه جسمی عبارتند از: اختلال جسمانی کردن، خود بیمارانگاری، ترس از بدشکلی، اختلال درد شبه جسمی و اختلال شبه جسمی متمایز نیافته.

۲-۱اختلالات شبه جسمی در DSMIV

طبق چهارمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (Dsm-Iv) اختلالات شبه جسمی  با علائم جسمی حاکی از یک بیماری داخلی، در حالیکه علائم آن با اختلال طبی، مصرف مواد و یا یک اختلال روانی دیگر قابل توجه نیست، مشخص می باشد. شدت علائم برای ایجاد ناراحتی قابل ملاحظه برای بیمار یا اختلال در عملکرد اجتماعی، شغل یا سایر زمینه‌ها کافی است. علائم اختلالات شبه جسمی عمد‍اَ ایجاد نمی‌شوند؛ به گونه‌ای که در اختلال ساختگی و تمارض مطرح است.

اما هیچ اختلال طبی قادر به توجیه کامل علائم جسمی نیست، برای تشخیص یک اختلال شبه جسمی متخصص باید قانع شود که شروع، شدت و طول مدت علائم رابطة قوی با عوامل روانشناسی دارند.

در چهارمین چاپ راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (Dsm.Iv)پنج اختلال شبه جسمی خاص شناخته شده است؛ ۱-اختلال جسمانی کردن با شکایات جسمی متعدد که به دستگاههای مختلف بدن مربوط می‌شوند مشخص است؛ ۲-اختلال تبدیلی با یک یا دو شکایت نورولوژیک مشخص است؛ ۳-خود بیمار انگاری بیشتر با باور بیمار به داشتن یک بیماری خاص مشخص است تا تمرکز روی علائم؛ ۴-اختلال بدریختی بدن با باور اشتباهی یا درک اغراق‌آمیز از معیوب بودن قسمتی از بدن مشخص است؛ ۵-اختلال درد با علائم درد که یا فقط به عوامل روانشناختی مربوطند باعث تأثیر عوامل روانشناختی شدت می‌یابند مشخص می‌باشد.

Dsm.Iv دو طبقه تشخیص ته مانده هم برای اختلالات شبه جسمی دارد : اختلال شبه جسمی نامتمایز  مشتمل است بر اختلالات شبه جسمی که به گونه‌ای دیگر توصیف نشده‌اند و حداقل به مدت شش ماه  یا بیشتر دوام داشته‌اند. اختلال شبه جسمی که به گونه‌ای دیگر مشخص نشده است(Nos)

طبقه‌ای برای آن گروه از اختلالات شبه جسمی است که شامل ملاک‌های اختلالات شبه جسمی سابق‌الذکر نمی گردند.

ICD-10  ۲-۲ اختلالات شبه جسمی در طبقه‌بندیICD-10 در همین باز نگری طبقه بندی آماری بین‌المللی بیماری‌ها و مسائل بهداشتی وابسته (ICD-10) اختلالات شبه جسمی را تظاهر مکرر علائم جسمی، همراه با درخواست مکرر برای ارزیابی طبی توصیف می‌کند، هر چند به بیماران از طرف پزشکان معالج اطمینان داده شده است که علائم اساس فیزیکی ندارند. اگر اختلال جسمی ، وجود داشته باشد، قادر به توجیه علائم بیماری یا ناراحتی‌های حاصل از آن نیست. و هر چند علائم ممکن است گاهی به تجارب ناخوشایند درونی یا برونی مربوط باشد بیماران از جستجوی عامل احتمالی اختلال‌های خود امتناع می‌کنند.

هم پزشکان و هم بیماران ممکن است در تلاش برای فهم و رفع این اختلالات احساس ناکامی پیدا کنند. بیمارانی که نمی‌توانند پزشکان خود را به جسمانی بودن مسائل خود قانع کنند غالباً رفتار نمایشی نشان می‌دهند. طبقات اختلالات شبه جسمی در DSM-IV و ICD-10 مشابه هستند به استثناء اینکه در ICD-10 اختلال بدریختی بدن یک زیر طبقه است. ICD-10 همچنین بر این نکته تأکید می‌کند که تشخیص افتراتی اختلالات شبه جسمی ایجاب می‌کند که پزشک بیمار را به خوبی بشناسد. درجه اعتقاد بیمار ممکن است موقتاً با اطمینان‌بخشی و معاینه جسمی کاهش یابد، اما این اختلالات یک راه مقبول فرهنگی برای ابراز بیماری جسمی و توصیف علائم جسمی است.

ICD-10 همچنین تشخیص واجد علائم و نشانه‌های بسیار منطبق بر طبقات اضطرابی، افسردگی و جسمانی کردن DSM-IV است در اینجا منظور می‌کند.

۲-۴-اختلال بدریختی بدن:

در DSM-IV اختلال بدریختی بدن (body dysmorphic disorder) عبارتست از اشتغال ذهنی با یک نقص جسمی تصویری (مثلاً، بینی بدریخت) یا دگرگونی مبالغه‌آمیز یک عیب خفیف و جزئی. برای اینکه اینگونه نگرانی اختلال روانی شمرده شود باید ناراحتی قابل ملاحظه برای بیمار به وجود آورده و با ایجاد اختلال در زندگی شخصی، اجتماعی یا شغل بیمار همراه باشد، این اختلال بیش از ۱۰۰ سال قبل شناخته شده و نامگذاری گردید.

اختلال به وسیلة امیل‌کریلین شناخته شد، که آن را یک نوروز وسواسی تلقی نمود و پیرژانه، که آن را وسواس شرم از شکل بدن، نامید. فروید در مورد این اختلال در شرح خود از Wolf man که نگرانی شدید در مورد دماغ خود داشت قلم‌فرسائی کرد.

هرچند ترس از بدریختی (dysmorpho-phobia) در اروپا بسیار شناخته شده و مطالعه می‌گردید، فقط در سال ۱۹۸۰ و با چاپ DSM III این اصطلاح به عنوان یک نمونه آتیپیک اختلال شبه جسمی، اختصاصاً در ملاک‌های تشخیصی ایالت متحده ظاهر گردید.

در DSM III-R و DSM-IV این اختلال به اختلال بدریختی بدن تغییر یافته است چون تدوین کننده‌های DSM معتقدند که ترس از بدریختی بطور نادرست تلویحاً وجود الگوی رفتاری اجتناب‌ فوبیک را می‌رساند.

A: اختلال جسمانی کردن: ۱ سابقة شکایات فیزیکی متعدد به قبل از ۳۰ سالگی شروع شده، چندین سال دوام یافته و منجر به درمان جزئی یا اختلال قابل ملاحظه در کارکرد اجتماعی، شغل یا سایر زمینه‌های مهم گردیده است. هر یک از ملاک‌های زیر باید موجود بوده و علائم به طور منفرد زمانی در طول سیر، اختلال روی دهند.

(۱)چهار علامت درد: سابقه درد مربوط به حداقل چهار محل یا کارکرد (مثل سر، شکم، کمر یا پشت، مفاصل، اندام‌ها، سینه، مقعد، در جریان رابطه جنسی، قاعدگی یا ضمن دفع ادرار)

(۲)دو علامت معدی-روده‌ای: سابقه حداقل دو علامت معدی-روده‌ای به غیر از درد (مثل تهوع، اسهال، نفخ، استفراغ، خارج از دوره حاملگی، و عدم تحمل چندین نوع غذای متفاوت)

(۳)یک علامت جنسی: سابقه حداقل یک علامت جنسی یا تناسلی به غیر از درد (مثل بی‌تفاوتی جنسی، اختلال کنشی نعوطی یا مربوط انزال، بی‌نظمی قاعدگی، خونریزی شدید قاعدگی، استفراغ در تمام دوره حاملگی)

(۴)یک علامت نمررولوژیک کاذب: سابقه حداقل یک علامت یا نقص یادآور اختلال عصبی که محدود به درد نباشد (علائم تبدیلی نظیر کوری، دوبینی، کری، فقدان حس لمس یا درد، توهم، آفونی، اختلال هماهنگی یا تعادل، فلج یا ضعف موضعی، اشکال در بلع، اشکال در نفس کشیدن، احتباس ادراری، تشنج، علائم تجزیه‌ای مثل آمنزی، یا فقدان هوشیاری به غیر از حالت ضعف).

-وجود یک یا دو

(۱)پس از تحقیق کافی، هر یک از علائم موجود در ملاک B به طور کامل برحسب یک بیماری عمومی شناخته شده یا تأثیر مستقیم یک ماده (تأثیر صدمات، داروهای مجاز یا غیرمجاز یا الکل) قابل توجیه نیست.

(۲)وجود یک اختلال طبی عمومی وابسته وجود دارد، شکایات جسمی یا ناتوانی اجتماعی و شغل حاصل فراتر از آن است که با توجه به سابقه، معاینه جسمی، یا یافته‌های آزمایشگاهی انتظار می‌رود.

-علائم عمداً ایجاد نشده و بیمار ادای علائم را درنمی‌آورد (به طوری که در اختلال ساختگی یا تمارض است)

۲-همه‌گیرشناسی:

a-شیوع در طول عمر در جمعیت کلی ۱/۰ تا ۵/۰درصد

b-بیشتر زنها را مبتلا می‌سازد.

c-1 تا ۲درصد تمام زنها را مبتلا می‌سازد.

d-در افراد کم‌سواد و گروه‌های اجتماعی – اقتصادی پائین شایعتر است.

e-سن شروع معمولاً در نوجوانی و اوائل بزرگسالی است.

۳-سبب‌شناسی:

a-روانی اجتماعی. سرکوبی یا بازداری خشم معطوف به دیگران و برگشت خشم به طرف خود می‌تواند مسئول بروز علائم باشد. سازمان شخصیتی، تنبیه‌گر یا سوپرایگو قوی، پائین بودن احترام به نفس یافته شایعی است. همانندسازی با پدر یا مادری که الگوی یک شخص بیمار است.

برخی از عوامل پویائی مشابه افسردگی.

b-ژنتیک، سابقه خانوادگی مثبت، در ۱۰ تا ۲۰% مادران و یا خواهران بیماران مبتلا، دوقلوها نرخ تطابق ۲۹% برای یک تخمکی‌ها و ۱۰% برای دوتخمکی‌ها

۴-آزمون‌های لابراتواری و روانشناختی. نابهنجاری عصبی-روانی جزئی در برخی از بیماران (مثل ارزیابی اشتباهی درونداد جسمی – حسی)

۵-فیزیوپاتولوژی. هیچ مصرف طولانی داروها ممکن است عوارضی به وجود آورند که ربطی، با شکایات جسمی شدن ندارند.

۶-روان‌پویائی: سرکوبی آرزو یا تکانه که از طریق شکایات جسمانی ابراز می‌شود. تعارض‌های سوپرایگو، بطور نسبی با علائم ابراز می‌شود. اضطراب تبدیل به علائم خاص می‌گردد.

۷-تشخیص افتراقی:

a-علل معنوی جسمانی را رد کنید.

b-اسکلروز مولیتپل برای ضعف

c-ویروس ابشتاین – بار برای سندرم خستگی مزمن

d-پورفیری برای درد شکمی

e-هزیان سوماتیک در اسکیزوفرنی دیده می‌شود.

f-حملات هراس علائم قلبی-عروقی دارند که متناوب و دوره‌ای است.

g-اختلال تبدیلی علائم معدودتر با معنی سمبولیک روشنتر دارد.

h-اختلال ساختگی – تقلید هشیارانه علائم برای کسب نقش بیمار، معمولاً مشتاق بستری شدن در بیمارستان است.

i-اختلال درد شبه جسمی – درد معمولاً تنها شکایت است.

۸-سیر و پیش‌آگهی:

a-سیر مزمن با بهبودهای محدود، معهذا شدت شکایات ممکن است نوساندار باشد. عوارض مشتمل است بر جراحی غیرضروری. بررسی طبی مکرر، وابستگی داروئی و / یا عوارض جانبی داروهای تجویز شده غیرضروری.

b-افسردگی شایع است.

۹-درمان:

a-داروئی. از تجویز داروهای روان گردان اجتناب کنید، مگر در دوره اضطراب / افسردگی حاد، چون بیمار تمایل به وابستگی روانی دارد. ضدافسردگی‌ها در افسردگی ثانوی مفید واقع می‌گردند.

b-روانشناختی. روان‌درمانی حمایتی یا بینش‌گرا به طور دراز مدت برای ایجاد آگاهی در مورد عوامل پویایی و / یا حمایت در جریان رویدادهای استرس‌آمیز زندگی ضروری است، همینطور به منظور پیشگیری از سوء مصرف مواد، از این مطلب به آن مطلب شتافتن و اعمال و آزمون‌های تشخیصی غیرضروری.

B-اختلال شبه جسمی نامتمایز

۱-تعریف. طبقه ته مانده‌ای که برای توصیف شکل نسبی اختلال شبه جسمی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

۲-تشخیص، نشانه‌ها و علائم: بیمار ممکن است شکایات جسمی متعدد داشته باشد اما نه به شدت کافی یا چنان مبهم که متضمن تشخیص اختلال شبه جسمی کامل باشد.

احساس خستگی عمومی شایعترین سندرم این طبقه است.

۳-تشخیص افتراقی: اختلال شبه جسمی – علائم متعدد با چندین سال سابقه، قبل از ۳۰ سالگی اختلال شبه جسمی Nos- علائم کمتر از ۶ماه

اختلال افسردگی، ساسی، اختلالات اضطرابی، اختلالات انطباق – غالباً علائم غیرقابل توجیه دارند. اختلال ساختگی و تمارض – علائم عمداً تولید شده یا تقلید می‌شوند.


دانلود با لینک مستقیم


روش حقیق اختلالات بدنی