فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله امنیت

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله امنیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

امنیت از نظر مفهومی به وضعیتی اطلاق می‌شود که نیروهای حفظ کنندهٔ وضع موجود، توان این محافظت را از نیروهای شناخته شدهٔ برهم زنندهٔ آن داشته باشند. امنیت به سطوح مختلفی تقسیم می‌شود، از جمله امنیت فردی، امنیت اجتماعی، امنیت ملی و امنیت جهانی، همچنین در تحلیل این مفهوم حوزه‌های مختلف نیز از هم متمایز می‌شوند. برای مثال در امنیت ملی، امنیت اقتصادی، امنیت قضایی، امنیت فرهنگی و... قابل تحلیل هستند. امنیت را بر پایه‌های مفهومی مختلفی مورد شناسایی قرار می‌دهند، از جملهٔ این مفاهیم پایه، نظم است، یعنی امکان بر هم خوردن نظم نا امنی به همراه خواهد داشت، از جمله سایر این مفاهیم می‌توان به.. اشاره کرد.

 

از دیرباز امنیت یکی از نیازهای اولیه بشر بوده است و بسیاری از جنگ‌ها و صلح‌ها جهت به‌دست آوردن و حفظ امنیت رخ می‌داده‌اند. اگر بخواهیم نقش امنیت در زندگی انسان‌ها را بررسی کنیم می‌توان آن را به دو بخش امنیت درونی و بیرونی دسته‌بندی کرد.
امنیت درونی یا همان امنیت روانی، مسلما مهمترین فاکتور زندگی سالم هر انسانی محسوب می‌شود و با پیچیده شدن جوامع و پیرو آن روابط اجتماعی، متغیرهای امنیت روانی پیچیده شده‌اند. شغل، طبقه‌اجتماعی، امید به زندگی، سیاست و اعتبار اجتماعی از جمله مواردی هستند که امنیت روانی افراد را تضمین یا مختل می‌کنند. ‌
رخدادهایی مانند جنگ، سوانح طبیعی، فساد و هرج ‌ومرج اجتماعی از جمله موارد امنیت بیرونی است که لا‌زم و ملزوم امنیت‌روانی یک جامعه بوده و به تبع آن تاثیر مستقیمی روی امنیت روانی افراد یک جامعه می‌گذارد.
در این راستا اصل مفهوم امنیت پیش از آنکه مقوله‌ای قابل تعریف باشد، پدیده‌ای ادراکی و ذهنی است، یعنی این اطمینان باید در ذهن مردم، دولتمردان و تصمیم‌گیران به‌وجود آ‌ید که برای ادامه زندگی بدون دغدغه، امنیت لا‌زم وجود دارد یا نه؟ ‌
برهمین اساس است که وقتی از مردم می‌پرسیم تا چه اندازه احساس امنیت می‌کنید با پاسخ‌های متفاوتی روبه‌رو خواهیم شد؛ در واقع منشا این پاسخ‌ها به شواهد و قرائنی باز می‌گردد که در حوزه زندگی خصوصی و اجتماعی هر فرد تجربه شده است. ‌
در واقع تصور ذهنی انسان‌ها از مقوله امنیت در مقایسه با عینیاتی که وضعیت امنیت یک جامعه را تعریف می‌کنند، از اولویت‌بالا‌تری برخوردار است. افراد خود را در امان نخواهند دید مگر اینکه به‌گونه‌ای احساس امنیت داشتن به آنها القا شود و این امکان‌پذیر نیست مگر وقتی که حقوق تمامی اشخاص و افراد جامعه رعایت شود. ‌
با اینکه تامین‌امنیت فیزیکی کار چندان پیچیده‌ای نیست ولی در کنار آن تامین امنیت روانی جامعه و فرد نیز آسان نیست و گاه شاهد افرادی هستیم که از جانب کسی یا چیزی تهدید نمی‌شوند، ولی همیشه در هراس هستند.
در قانون، امنیت به معنای <نبود تهدید> است و مفهوم اجتماعی آن مصونیت از تعرض، نبود هراس نسبت به حقوق و آزادی‌های مشروع، مصون بودن از تهدید و هر عاملی که آرامش انسان را از بین نبرد، است. ‌
این مفهوم یکی از شاخصه‌های کیفی زندگی در شهرهاست. در این میان فضاهای شهری از جمله مولفه‌هایی هستند که نابهنجاری‌های اجتماعی در بستر آنها به وقوع می‌پیوندند. ‌
باید دید در چنین شرایطی، پلیس که از نظر رسمی در ساختارهای مدرن شهری مسوول نظام‌بخشی و امنیت شهری است، برقراری نظم و تولید امنیت در محدوده کلا‌ن‌شهر را چگونه مدیریت و اجرا می‌کند. ‌
با اینکه تامین امنیت اجتماعی از وظایف مهم نظامی، سیاسی دولت به حساب می‌آید ولی نمی‌توانیم امنیت اجتماعی پایدار را صرفا با راهبردها و رویکردهای امنیتی و انتظامی محقق کنیم چرا که برخلا‌ف گذشته، امروزه امنیت تنها به معنای تهدید نظامی نبوده و مناسبات اجتماعی در کنار سایر مولفه‌ها جزو مهمترین تهدیدات تلقی می‌شود که می‌تواند تمامی ابعاد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد. ‌
در این راستا امنیت اجتماعی پدیده‌ای محسوب می‌شود که از برآیند کارکرد نهادهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حقوقی در جامعه به‌وجود می‌آید، لذا نمی‌توانیم امنیت اجتماعی پایدار را صرفا با راهبردها و رویکردهای امنیتی و انتظامی محقق کنیم. ‌
پس دستیابی به امنیت اجتماعی پایدار، مستلزم اصلا‌ح کارکرد نظام‌های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و حقوقی است و هرگونه اقدامی که بدون توجه به عوامل اجتماعی صورت گیرد اقدامی کوتاه‌مدت و ناپایدار خواهد بود. ‌
امروزه شهروندان خواسته یا ناخواسته در ارتباطی تنگاتنگ با پلیس و نیروهای حافظ امنیت اجتماعی قرار دارند و در جای‌جای کشور حتی دور‌افتاده‌ترین نقاط با نیروهای پلیس در تماس مداوم و مستقیم هستند و به‌همین دلیل آرامش خود را در حضور نیروهای با اخلا‌ق پلیس و دسترسی آسان به آنان جست‌وجو می‌کنند. ‌
طرح‌های نیروی انتظامی همانند مبارزه با سوداگران مرگ و اراذل و اوباش با اینکه قابل ستایش است ولی طرح <مبارزه با بدحجابی> در قالب ایجاد <نظم و امنیت اجتماعی> فاقد پشتوانه‌های تئوریک در این زمینه است زیرا آنچه امروزه به‌عنوان مصادیق بدحجابی از آن یاد می‌شود و ناجوانمردانه جامعه زنان ما را نشانه رفته است، بعضا در فقدان الگوهای فرهنگی و نوآوری‌های داخلی، به شاخصه‌ها و هنجارهای پذیرفتنی تبدیل شده و برخوردهای قهری با آن در لوای ایجاد امنیت، خود نوعی ناامنی و احساس نامطلوب را برای شهروندان به دنبال خواهد داشت.
در یک جامعه پویا و با نشاط، شهروندان باید طبیعتا با مشاهده ماموران پلیس احساس امنیت و آرامش بیشتری داشته باشند نه اینکه با دیدن نیروهای امنیتی احساس ناامنی کنند. ‌
گرچه ناامنی اجتماعی یک بحران جهانی است، ولی باید در هر جامعه‌ای به تناسب نوع نگاه علمی و نه امنیتی راهکارهایی برای ایجاد امنیت و توسعه اجتماعی آن اندیشیده شود و نباید نگاه به امنیت اجتماعی از زاویه نظام سیاسی و دولت باشد. ‌
باید توجه داشت، برداشت ما از واژه‌امنیت و عوامل تامین‌کننده آن با توجه به زمان و فرهنگ جوامع مختلف متغیر است، ممکن است در برخی از جوامع اقتصاد و معیشت نقشی اساسی در امنیت روانی و اجتماعی افراد داشته باشد و بیکاری، فقر و گرسنگی تهدید اصلی برای امنیت افراد آن جامعه تلقی شود، در عین‌حال در دیگر جوامع مشکلا‌ت اقتصادی ممکن است کاهش پیدا کرده باشد و مردم از معیشت نسبتا مناسبی برخوردار باشند. ‌
در چنین جوامعی ممکن است موارد دیگری ازجمله احترام به آزادی بیان، آزادی‌های فردی، اجتماعی و سیاسی به‌عنوان امنیت اجتماعی در جامعه به حساب آید. ‌
در جامعه امروز ایران و باتوجه به ساخت اجتماعی آن مقوله امنیت روانی و اجتماعی بسیار حائز اهمیت است و باید توجه داشت بسیاری از مشکلا‌ت و مفاسدی که جامعه امروز ما را تهدید می‌کند ریشه در موارد دیگری دارد، که حل آن به جز ریشه‌یابی مسائلی که مستقیما امنیت‌روانی و اجتماعی افراد را تهدید می‌کند مقدور نباشد. ‌
امروزه در جوامع مدرن برای افزایش احساس امنیت، تغییر ماهیت پلیس از نقش نظارت محوری به سمت وساطت محوری،‌امری اجتناب‌ناپذیر بوده و بدین منظور تجدید نظر در ساختارهای قدرت محور خود را ضروری می‌دانند. در این نوع نگاه، با احاله مسوولیت به آحاد جامعه و درگیر کردن شهروندان در تامین‌امنیت جمعی و انضباط اجتماعی از طریق مشارکت بیشتر، امنیت، امری درونی شده، ضریب رضایتمندی جامعه افزایش می‌یابد.
نداشتن طرح جامع مهندسی و معماری اجتماعی و فرهنگی باعث می‌شود الگوها و شخصیت‌های مرجع در جامعه مخدوش شود و بحران هویت را در پی داشته باشد. ‌
در آخر باید دانست که امنیت اجتماعی تنها در حوزه نیروهای امنیتی نبوده و معطوف به کل نظام اجتماعی است که هر کدام از آنها نیاز به مکانیسم جبرانی خاص خود دارند. ‌به این معنا که اگر فرد مورد دستبرد قرار گرفت، مکانیسم‌های جبرانی نظیر بیمه، نیروی انتظامی و قوه قضائیه به‌خوبی کارکرد خود را انجام دهند تا احساس امنیت اجتماعی مجددا به فرد بازگردد. ‌
در واقع برای ایجاد و استمرار یک امنیت پایدار، جامعه دولتی و جامعه مدنی هر دو ایفای نقش می‌کنند، لذا به هر اندازه‌ای که جامعه از مواهب جامعه مدنی عمیق‌تر و فعال‌تری برخوردار باشد، بار از روی دوش دولت برداشته شده و امنیت بیشتری ایجاد می‌شود و بالعکس.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  10  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله امنیت

دانلود مقاله آسیب شناسی حاشیه نشینی و راهبردهای پیشگیری

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله آسیب شناسی حاشیه نشینی و راهبردهای پیشگیری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

آسیب شناسی حاشیه نشینی و راهبردهای پیشگیری

 

چکیده
مستندات موجود از دهه ی 1950میلادی به بعد گواه نوعی شیوه زیست بشری در برخی جوامع است که با تفاوت در تعریف به عنوان مسکن های:کنترل نشده،غصبی،حاشیه ای وخود ساخته شهری خوانده شده اند.
در جهان امروز ، پدیده حاشیه نشینی و اسکان غیررسمی درمادر شهرها و کلانشهرها امری اجتناب ناپذیر و از جمله چالش¬های فرا روی مدیریت شهری است.
آهنگ شتابان مهاجرت¬های بی¬رویه از روستا به شهر، علاوه بر دامن زدن به نابسامانی های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، حاشیه نشینی شهری را نیز پدید آورد. در واقع فقر روستایی به فقر شهری با کلیه محرومیت¬های آن تغییر مکان می¬دهد. شتاب گرفتن مهاجرت¬های داخلی و افزایش سریع جمعیت شهرها ، به پیدایش صورت¬های گوناگون حاشیه نشینی در داخل محدوده و خارج از محدوه¬های شهری و نیز در بافت¬های انحطاط یافته و فقیرنشین شهرهای بزرگ می¬انجامد.
رشد نامتعادل اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی موجود نابرابری¬ها و عدم توازون جغرافیایی (فاصله شهر و روستا)می¬شود و در پی آن گروههای متعدد روستائیان به شهرها مهاجرت و نه تنها جذب فعالیت¬های اقتصادی مولد شهری نمی¬شوند بلکه در جامعه و فرهنگ شهری نیز ادغام نشده و به جدای گزینی مکانی و ایجاد سکونت¬گاههای غیررسمی می¬نمایند.
حاشیه نشینی به بخشی از توسعه شهری اطلاق می¬شود که بدون برنامه¬ریزی، کنترل و رعایت ضوابط و مقررات شهرسازی توسط توده¬ای از مردم که عمدتاً فقرا و اقشار کم درآمد شهری و مهاجران روستایی می¬باشند، ایجاد می¬شود.
در محلات حاشیه نشین نرخ جرایم و بزهکاری به علت تراکم بالای جمعیت، فقر فزاینده، شکستگی ساختارها و ایجاد گسست¬ها اجتماعی، تضعیف پیوندهای اجتماعی و همچنین رهایی افراد از فشار افکار عمومی و کنترل رسمی ، بالا ارزیابی می¬شود. در واقع می توان اظهار داشت که نسبت معنی-داری بین حاشیه نشینی (سکونت¬گاههای غیررسمی) با جرم و آسیب¬های اجتماعی وجود داشته و مناطق حاشیه نشین به مثابه جزیره¬های آسیب زای شهری، از منابع اصلی جرم و بزهکاری به شمار می¬آیند. تحقیقات نشان می¬دهند که مناطق حاشیه نشین به دلیل شرایط محیطی و وجود عناصر نامساعد و همچنین به دلیل بافت ناهمگون اجتماعی و فرهنگی از جرم خیزترین مناطق شهری محسوب
می¬شوند.
این مقاله به بررسی نسبت حاشیه نشینی با جرم و آسیب¬های اجتماعی پرداخته و تلاش دارد ضمن تحلیل چند بعدی این مسئله، به معرفی سیاست¬ها و راهبردهای اجرایی به منظور پیشگیری از جرم و انحرافات اجتماعی در مناطق حاشیه نشینی بپردازد.
مفاهیم کلیدی:
شهر،حاشیه نشینی،سکونتگاه های غیررسمی،جرم،آسیب های اجتماعی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


مقدمه
از دیرباز ثابت شده است که تبهکاری در شهر به نسبت تبهکاری در روستا خیلی بالاتر است. (کسن، 1385: 115) مطالعه نواحی و مناطق حاشیه نشینی و سکونت گاه های غیررسمی که از آن تحت عنوان چالش شهری نام می برند، از جمله مباحث و موضوعاتی است که در صدر مسایل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جهان، به ویزه در ممالک در حال توسعه است. حاشیه نشینی و اسکان غیررسمی ، مسأله ای گذرا و با ابعاد محدود نبوده و توافقی بر بقای باز تولید و بسط آن وجود دارد که حاکی از عدم کفایت راه حل ها و سیاست¬های متداول شهری است و رهیافت ها و اقدامات نوینی را می طلبد. (صرافی، 1381: 5)
حاشیه نشینی زاییده رشد شهرنشینی ناهمگون است. فقر اقتصادی و عدم دسترسی مهاجران به مشاغل متعارف رسمی شهری موجب می¬شود آنان مکان¬هایی را برای زندگی برگزینند که اغلب فاقد هرگونه تسهیلات شهری هستند و عمدتاً غیرقانونی و خارج از ضوابط ساخته می¬شوند. این مناطق بیش از سایر مناطق شهر مخفی گاه انواع فعالیت¬عای غیرقانونی است و اغلب با جرایم بیشتری نسبت به مناطق درونی شهر رو به رو هستند.
حاشیه نشینی علاوه بر اثرات کالبدی و فیزیکی و ایجاد ناهمگونی در سیمای شهر، دارای تأثیرات اجتماعی و فرهنگی نیز می باشد. تحقیقات نشان می¬دهد که مناطق حاشیه نشین به دلیل بافت ناهمگون اجتماعی – فرهنگی از جرم خیزترین مناطق شهری محسوب می¬شوند. از این رو است که از مناطق حاشیه نشین به عنوان « جزیره های آسیب » نام می برند.
از دیدگاه برنامه¬ریزی شهری، حاشیه نشینی به توسعه شهری اطلاق می¬شود که بدون
برنامه¬ریزی، هدایت، کنترل و بدون رعایت مقررات شهرسازی توسط مردم ایجاد می¬شود.
جرم ، به هر فعل یا ترک فعلی که به موجب قانون مجازاتی برای آن تعیین شده باشد و نوعی آسیب یا خسارت را همراه خود داشته باشد، اطلاق می شود. جرایم شهری، آن بخش از ناهنجاری¬های اجتماعی-اند که در نتیجه پیدایش شهرنشینی و تشدید مشکلات ناشی از آنها پدیدار گشته و در سطوح مختلف خود موجب آسیب¬های ساختاری و کارکردی برای جامعه شهری
می¬شوند.

 

سؤالات تحقیق
سؤالات اصلی این تحقیق عبارت است از: 1- حاشیه نشینی چیست و چگونه تبیین می شود؟ 2- چه نسبتی بین حاشیه نشینی و جرم وجود دارد؟ 3- برای کاهش میزان جرم در مناطق حاشیه نشینی چه سیاست های پیشگیرانه¬ای باید اتخاذ نمود؟
روش تحقیق
این طرح با استفاده ازروش تحقیق اسنادی (documentary) به اجراء در آمده است. ابزار گردآوری اطلاعات، داده¬های ثانویه (Secondary data) مبتنی بر اسناد و مدارک (documents) بوده است. جامعه آماری این طرح، حاشیه نشینان می¬باشند. روش نمونه¬گیری، خوشه¬ای بوده و تعداد 200 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. واحد آماری تحقیق، خانوار می¬باشد.

 

تعریف وتیپولوژی حاشیه نشینی
حاشیه نشینان کسانی هستند که در شهر سکونت دارند ولی به علل و عواملی نتوانسته¬اند جذب نظام اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شهر شوند و از خدمات شهری بهره مند گردند. ( عابدینی در کوش، 1364: 137)
اگرچه به نظر می آید مهاجرت عامل اصلی شکل دهی و رشد مناطق حاشیه نشینی در شهرهاست، ولی واقعیت این است که بخشی از حاشیه نشینان ساکنین همیشگی شهر می باشند که به علت فقر اقتصادی در واحدهای مسکونی غیر متعارف ، غیر استاندارد و غیر رسمی زندگی می کنند؛ واحدهایی که بعضاً از حداقل امکانات و ملزومات بهداشتی و رفاهی محروم می باشند.
تصویری که "جارلز آبرامز" از حاشیه نشینی ارایه می دهد ساختمان و یا بخشی از هشر است که در آن ویرانی، نارسایی عرصه خدمات درمانی ، تراکم جمعیت در واحدهای مسکونی، فقدان آسایش لازم و خطرات ناشی از عوارض طبیعی دیده می شود. (شکوهی، 1367: 41)
پی فول معتقد است که مناطق دارای نرخ بالای بزهکاری از ویزگی های خاصی چون، بی ثباتی جمعیت، تنوع نژادی، جابجایی مکانی رو به تزاید و فقر اقتصادی برخوردار می باشند. (Pfohl, 1984: 149-150)
پارک، از بین رفتن همبستگی¬های محلی و تضعیف موانع و مناهی گروه اولیه زیر نفوذ محیط شهری را تا حد زیادی عامل افزایش جرم و جنایت در شهرهای بزرگ می¬داند.
پارک انسان حاشیه نشین را شخصیّتی می داند که از حاصل برخورد با پیوند و نظام فرهنگی متفاوت و احیاناً متخاصم ظهور می¬نماید. به نظر پارک، چنینی موجود دو رگه¬ای در زمان واحد نسبت به هر دو نظام احساس همبستگی و تعلق دارد، ولی درعین حال خود را نسبت به هیچ کدام، کاملاً متعلق و متمایل نمی¬داند. ( انصاری، 1369: 21)
حاشیه نشینی از نظر سکونت اولیه، به سه دسته طبقه بندی می شوند: 1- حاشیه نشینی بومی 2- حاشیه نشینی غیربومی 3- حاشیه نشینی دو گانه
حاشیه نشینی بومی، شامل آن دسته از حاشیه نشینان است که غیر مهاجراند. اینها از بدو تولد تاکنون در منطقه حاشیه نشین سکونت دارند. حاشیه نشینان غیر بومی، شامل مهاجرانی هستند که از روستاها و شهرهای دیگر کشور به این مناطق کشیده شده اند.
حاشیه نشین دوگانه، فردی است که از کشوری دیگر به کشور دیگر رفته است. این افراد عمدتآً از افغانستان و کشورهای عربی به ایران آمده¬اند.
حاشیه نشینی از نظر جنبه¬ها هم بر دو نوع است:
1- حاشیه نشینی اجتماعی: در این نوع حاشیه نشینی افراد از نظر ویژگی¬های اجتماعی مثل زبان ورفتار، احساس حاشیه¬ای دارند. این امر در میان مهاجرانی که از نظر نزاد، قوم، مذهب و حتی طبقه با ساکنان مقصد متفاوت¬اند، بیشتر به چشم می¬خورد .
احساس حاشیه¬ای از بعد حاشیه¬ای باعث می¬شود تا مهاجران احساس بی¬هویتی کنند و در
دوراهی قرار گیرند. در این موقع است که با تشکیل گروه¬ها و باندها، سعی در مخفی نگاه دانستن ویژگی حاشیه¬ای خود دارند.
2- حاشیه نشینی اقتصادی: درآمد پایین، مهارت پایین، تحصیلات پایین، مشاغل پایین و کاذب از ویژگیهای حاشیه نشین اقتصادی است. 3- حاشیه نشینی سیاسی: این نوع حاشیه نشینی ناشی از فقدان مشارکت آنها در ساخت¬های نهادی نظام سیاسی است.
مبانی نظری
صاحب¬نظران معتقدند میزان جرایم شهری با درجه توسعه شهری در رابطه است. به موازات جمعیت شهری، میزان جرایم بالا می¬رود. (شکوئی، 1365: 102) به نظررابرت پارک، تراکم و تحرک جمعیت ( از ویژگی¬های بارز شهر) مترادف با حضور جرم، طلاق و اختلافات روانی است و شاخص مناسب اندازه¬گیری آن آنومی است. رشد شهرها مساوی است با جایگزین روابط غیر مستقیم و ثانوی به جای روابط مستقیم و چهره به چهره .
بر پایه نظریه پارک، شهر بهترین مکان برای ظهور بی سازمانی است، بخصوص به واسطة خللی که به زندگی خانوادگی و روابط همسایگی یعنی به پاسداری عادت و سنن وارد می¬آورد.
پارک ( و همکاران وی) دست یافتند که: 1- شهر مملو از جمعیت و تنوع فرهنگی است،2- جامعه شهری فاقد نظام اجتماعی همگون و یگانه است، 3- فاصله طبقاتی در شهر بسیار زیاد است، 4- شهر از نرخ بالای مهاجرین برخوردار است و 5- در شهر میزان جرایم بالا است.
کلینارد اظهار می¬دارد زاغه نشینی (Slum) بر اثر رشد شهرها به وجود می¬آیند. انحرافات و بزهکاری در مناطق حاشیه¬ای زیاد است و حاشیه نشینی منبع اصلی جرم و جنایت است.
ویرث (Wirth, 1938) کوشیده است تا نشان دهد که تغییرات و الگوهای تجمعات انسانی معلول سه عامل اندازه (Size)، تراکم (Density) و ناهمگونی (Heterogenous) است. افزایش در تراکم، روابط فیمابینی افراد (Interpersonal) را کاهش داده و منجر به افزایش آزادی¬های فردی می¬شود و این وضعیت بر نابسامانی اجتماعی و جرم اثر می¬گذارد.
مطالعه برنارد لندر (B.Lander) نشان می¬دهد که در مناطق دارای جمعیت ناپایدار، میزان بی¬سازمانی اجتماعی بیشتر است. جمعیت ناپایدار از ویژگی¬های مناطق حاشیه نشینی است.
کتله، فیزیکدان و منجّم بلژیکی به کمک اعداد و ارقام ، همبستگی و ارتباط محیط جغرافیایی و جرم را نشان داد. به اعتقاد وی ، جرایم ارتکابی در یک جامعه و نوسانات متناوب آن مانند یک تابع ریاضی وابسته به تغییرات شرایط اقتصادی و اجتماعی زمان و مکان می باشد.(Anselin, 2000:216)
به زعم گسن (Gassin) بیشترین تبهکاری شهر مربوط به کیفیّت شهرسازی است تا بر اثر خود شهرنشینی. بدین سان احتمالاً مناطق بزهکاری در شهر وجود دارند.(گسن، 1385:116)وی می افزاید:شهرنشینی با آهنگ شتابان گسترش می¬یابد و امکانات و تسهیلات زیر بنایی و اجتماعی شهری نیز متناسب با افزایش جمعیت شهرها تامین
نمی شود در چنین شرایطی، زاغه ها و آلونک های حاشیه ای که از سوی مهاجران تازه وارد و تهیدستان بر پا شده، به وجود می¬آیند.
هیراسکار (Hirsaskar, 1989) معتقد است که مناطق حاشیه¬ای (Marginal) بیش ازسایر مناطق شهر مخفی گاه انواع فعالیت¬های غیرقانونی است و اغلب جرایم بیشتری نسبت به مناطق درونی شهر رو به رو هستند. از آنجا که خصویت ذهنی ساکنان مناطق حاشیه نشین کاملاً متأثر از محیط زندگی آنهاست، فرد حاشیه نشین معمولاً خصوصیات اخلاقی و ارزش های منحطی دارد از این رو به آسانی جذب فساد، بزهکاری، جرم و جنایت، فسق و فجور، میگساری و شرکت در فعالیت¬های مخفی مربوط به مواد مخدر می¬گردد.

 

ویژگی¬های حاشیه¬نشینی و حاشیه نشینان
ویژگی¬های رایج و بارز مناطق حاشیه نشینی و انسان حاشیه نشین عبارتند از:
1- حاشیه نشینی ناشی از فقر است.
2- حاشیه نشینی ناشی از تشدید نرخ مهاجرت¬های روستایی - شهری است.
3- در مناطق حاشیه نشینی، اشتغال غیر رسمی ، غیر مولد و انگلی وجود دارد.
4- در مناطق حاشیه نشینی فرهنگ فقر وجود دارد.
5- در مناطق حاشیه نشینی تقدیرگرایی (Fatalism) حاکم است.
6- حاشیه نشینان سواد پائینی دارند.
7- حاشیه نشینان درآمد پائینی دارند.
8- نرخ بیکاری در مناطق حاشیه نشینی بسیار بالاست.
9- حاشیه نشینان در سکونتگاه های غیر متعارف و غیراستاندارد زندگی می کنند.
10- تراکم جمعیت در مناطق حاشیه نشین بسیار بالاست.
11- میزان کار کودکان در مناطق حاشیه نشین بسیار بالاست.
12- میزان انحراف و جرم در مناطق حاشیه نشین بسیار زیاد است.
13- از نظر اجتماعی و فرهنگی، بافتی جدا از بافت جامعه شهری دارند.(محسنی، 1387)
اوصاف عمومی نواحی حاشیه نشینی که با جرم و جنایت ملازمه دارد، عبارتند از:
1- چهره نامطلوب شهری 2- پایین بودن بهداشت عمومی 3- پایین بودن سلامت روانی و جسمی 4- فقدان شغل مناسب و درآمد کافی 5- وجود خرده فرهنگ متعدد 6- تراکم بالای جمعیت 7- ضعف امکانات رفاهی و آموزشی 8- گستردگی فقر 9- گسترش مواد مخدر و اعتیاد 10- خاستگاه انحرافات و جرایم تبعات منفی حاشیه نشینی
تبیین حاشیه نشینی
با شروع توسعه برون زایی کشور و در جهت همه گیر ساختن الگوی مصرف خاص سرمایه داری غربی، شهر مرکزی در دستور کار قرار گرفته، رابطه سنّتی سه نظام معیشتی (عشایری، روستایی، شهری) گسیخته و ایل و روستا به ساختارهای مجزا و در حال فروپاشی بدل شدند، ناتوانی زیر ساختی کشور برای جذب غیر متمرکز الگوی مصرف، سبب تمرکز فوق العاده¬ی شبکه شهری در پایتخت و با شدتی به مراتب کمتر، در چند شهر دیگر شده است، تمرکز شدیدی شبکه ماکروسفال شهری، سبب تشدید مشکلات شهری و از جمله سرپناه و مسکن می¬گردد و از آنجا که نعم مادی و خدادادی بر اساس قشربندی و سلسله مراتب اجتماعی توزیع می¬شود و گروهی با نداشتن سرپناه روبرو می¬شوند( پیران، 1366: 46). این امر منجر به شکل گیری سکونتگاه های نابسامان و حاشیه نشینی در شهرها می¬گردد.
عللی که در سطح خرد زمینه ساز پیدایش و شکل گیری حاشیه نشینی و اسکان غیررسمی می¬شود عبارتند از:
1- ضعف برنامه¬های بخشی مشخص و مؤثر برای پاسخگویی به نیاز سرپناه کم درامدها در توزیع جغرافیایی مناسب.
2- عدم پیش بینی فضای مسکونی کافی و مناسب اقشار کم درآمد در طرح های کالبدی شهری و اعمال استانداردهای خارج از استطاعت ایشان
3- دسترسی ناچیز به نظام های رسمی اعتباری و وام مسکن برای کمر درآمدها ، به ویژه شاغلین در بخش غیر رسمی
4- وجود باندهای قدرت نامشروع وسوداگران زمین باز به موازات اهمال و ناتوانی در نظارت و کنترل ساخت و سازها، به ویژه در فضای بینابینی شهرها.
5- فقدان نهادسازی برای تجهیز و تجمیع منابع اقشار کم درآمد و عدم حمایت و هدایت دولت در مورد خانه سازی خودیار(صرافی ، 1381: 7).
6- وضعیت جغرافیایی و اجتماعی محلات حاشیه نشین
موقعیت خاص محلات حاشیه نشین ، کوچه و پس کوچه¬ها ، ازدیاد جمعیت، راه داشتن خانه¬ها به همدیگر ، این محله¬ها را مکان مناسب برای مخفی شدن یا فرار بزهکاران از چنگال عدالت قرار داده است. علاوه بر این برخورد نامناسب و بد پلیس در این مناطق و سوء ظن همیشگی که نسبت به اهالی این مناطق بوده است سبب آن شده آنها اعتماد چندانی به پلیس و اعتقادی به کارآ بودن ضابطین نداشته باشند، به همین خاطر گزارش¬های کمتری از وقوع جرم می¬دهند. عامل دیگر، آشنایی¬ها و پیوندهای خانوادگی و دوستانه¬ای است که بین اهالی این مناطق به چشم می¬خورد چرا که بیشتر اهالی همدیگر را می¬شناسند و یا با یکدیگر رابطة فامیلی دارند به همین خاطر کمتر اعلام جرم می¬کنند. دلیل آن هم این است که اکثر مجرمین در این مناطق بومی هستند و آنها نیز اجازه فعالیت غیرقانونی به بیگانه ها و غریبه ها را در قلمروی خود نمی دهند.

 

آسیب شناسی حاشیه نشینی
پیامد و تبعات منفی سکونت گاههای غیررسمی و حاشیه نشینی عبارتند از :
1- حاشیه نشینی، چالشی فراروی توسعه پایدار شهری
یکی از آثار و پیامدهای توسعه فیزیکی ناموزون و نامتعادل شهری حاشیه نشینی در شکل غیرقانونی است. اسکان غیر قانونی به سبب گسترش فقر و نیز به مخاطره انداختن محیط زیست و تحمیل هزینه های سنگین برای حل مشکلات تصویری جدی برای پایداری و انسجام جامعه شهری تلقی شده است. نه تنها هیچ کدام از رهیافت¬های توسعه پایدار و استراتژی توسعه شهری را در وضعیت حاشیه نشینی نمی-بینیم، بلکه حاشیه نشینی باعث افزایش میزان جرم و آسیب¬های شهری می¬گردد.
2- حاشیه نشینی و افزایش جرم
در محلات حاشیه نشین همان قدر که امکان ارتکاب جرم و جنایت در آن زیاد است، به همان اندازه رقم سیاه بزهکاری (Dark Number) در آن موجود است.

 

اعمال مجرمانه رایج در حاشیه شهرها
اعمال خلاف و مجرمانه در مناطق حاشیه نشین شهر، به دو دسته تقسیم بندی می¬شوند:
1- اعمال مجرمانه قبل یا در حین شکل گیری حاشیه نشینی؛ شامل :
1-1 تغییر کاربردی اراضی
2-1 تصرف عدوانی
3-1 فروش مال غیر
4-1 ساخت و سازهای غیر مجاز
2- اعمال مجرمانه بعد از شکل گیری حاشیه نشینی؛ شامل:
1-2 سرقت و اخفای اموال مسروق
2-2 اعتیاد و خرید و فروش مواد مخدر و مشروبات الکلی
3-2 نزاع¬های دسته جمعی
4-2 قتل عمد
5-2 تخریب اموال عمومی
6-2 مزاحمت و ممانعت از حق
7-2 اخاذی و تهدید برای کسب مال دیگری
8-2 خشونت¬های جنسی
9-2 روسپیگری
10-2 کودک آزاری

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   15 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله آسیب شناسی حاشیه نشینی و راهبردهای پیشگیری

دانلود مقاله پراش صوتی

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله پراش صوتی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

پراش صوتی
بازتابش ، شکست و پراش فیزیک امواج صوتی عینا مانند بازتاب ، شکست و پراش نور صورت میگیرد. زیرا آثار امواج نوری از بسیاری جهات شباهت به آثار امواج صوتی دارند و تنها فرق موجود این است که طول موج فیزیک امواج نورانی نسبت به طول موج فیزیک امواج صوتی بسیار کوچک میباشد. ولی قوانین هندسی آنها کاملا با هم شباهت دارد.

 

وقتی که بین منبع صوت و گوش مانعی قرار دهیم بر حسب بزرگی و کوچکی مانع نسبت به طول موج ، ممکن است آثار مختلف پیدا شود. اگر فیزیک امواج صوتی به جدار محکمی که در آن سوراخی تعبیه شده است برخورد کنند، قسمتی از فیزیک امواج که به سطح دیواره برخورد میکنند منعکس میگردند و قسمت دیگر که به لبه جداره و یا به لبه سوراخ برخورد میکنند ممکن است پراشیده شوند.

 

مشاهده پدیده تفرق در زندگی روزمره

 

پدیده تفرق فیزیک امواج صوتی در مشاهدات روزانه ما زیاد است. مثلا وقتی اشخاص در مقابل دهنه بوقی شکل بلندگو واقع میشوند، آنهایی که در وسط و در نزدیکی محور قرار دارند، تمام صداها را میشنوند، ولی آنهایی که در اطراف محور و خارج از میدان بوق شده‌اند فقط آن کلمات و با قسمتی از موزیک را میشنوند که با صدای بم ادا نشده باشد. همچنین وقتی دو نفر در اطاقی مکالمه میکنند اگر در دیوار مشترک با اطاق مجاور ، سوراخ کوچکی باشد ممکن است صدای آنها را در اتاق مجاور تشخیص داد. در صورتیکه اگر درب همان دو اطاق باز باشد آنکه در همسایگی واقع است ممکن است درست صدای مکالمه در همان اطاق مجاور را بخوبی و مانند سابق نشنود.

 

همینطور وقتی که در سینما یا تئاتر پشت سر شخص چاق یا قد بلندی بنشینم ، به گونه‌ای که مشاهده صحنه برای ما مقدور نباشد باز صدای آرتیستها را میشنویم. فیزیک امواج صوتی که به بدن آن شخص میرسند قسمتی جذب شده و قسمتی منعکس میگردند و قسمتی که به حدود اطراف بدن او برخورد میکنند، به واسطه پدیده پراش در پشت سر او در هر نقطه که گوش ما قرار گیرد قابل شنیدن میباشند.

 

یک آزمایش ساده

 

قطعه‌ای از نمد را که تقریبا به مساحت یک متر مربع باشد اختیار کنید و در وسط آن سوراخی به قطر 15 سانتی متر ایجاد نمائید. اگر یک فرفره آلمانی (نوعی فرفره است که در جدار آن چند سوراخ وجود دارد، وقتی که میچرخد، تولید صدا میکند) را در فاصله 30 سانتی متری از سوراخ بچرخانیم در هر جایی که در پشت نمد قرار گیریم صدای آن به آهستگی و به طور یکنواخت شنیده میشود. و اگر خود را در مقابل سوراخ طوری قرار دهیم که فرفره را با چشم خود ببینیم، صدای آن از وقتی که خود را در جای دیگر قرار دهیم بلندتر شنیده نمیشود. تنها وقتی در ناحیه پشت قطعه نمد صدای قویتر شنیده میشود که نمد را از میان برداریم و این مطلب برای این است که در صورت اخیر انرژی صوتی بیشتری در گوش ما داخل میشود.

 

اگر بجای فرفره ، یک ساعت جیبی قرار دهیم (طول موج امواجی که ساعتها تولید میکنند از یک الی هشت سانتی متر تغییر میکند) در این حالت برای اینکه صدای تیک تیک آن را در پشت قطعه نمد بشنویم باید خود را در روی محور قرار دهیم، به گونه‌ای که ساعت از پشت نمد قابل رویت باشد. وقتی که این شرط حاصل شد‌، صدای آن عینا مانند وقتی شنیده میشود که نمد وجود نداشته باشد و چون در خارج محور واقع باشیم صدای ساعت تقریبا دیگر شنیده نمیشود.

 

شرایط پراش

 

- فرض کنید فیزیک امواج صوتی به سطح دیواری که سوراخی در آن تعبیه شده است، برخورد میکنند. امواج صوتی را با طول موج معینی در نظر میگیریم. هرگاه طول موج نسبت به قطر سوراخ بزرگ باشد، چون طبقه متراکم (موج) به دیوار برسد، قسمت کوچکی از آن که از سوراخ عبور میکند خود مانند مرکز صوت شد. و با آن طرف جدار طبقات کروی متراکم و منبسط ، پشت سر هم بمرکز سوراخ درست میشوند. نتیجه اینکه در پشت مانع در همه جا صدا وجود خواهد داشت.

 

- برعکس اگر طول موج نسبت به قطر سوراخ کوچک باشد ، فیزیک امواج در حین عبور از سوراخ عینا به همان حالت باقی میمانند. بدیهی است که در این حالت قسمتی از موج تابشی که با دیوار برخورد میکند، خود به خود حذف میگردد، و فقط قسمت مواجه با سوراخ از آن عبور می کند.

 

- بنابراین در حالت اول ، در هر نقطه از پشت جدار که واقع باشیم، صدای منبع آهسته‌تر ولی به یک اندازه شنیده میشود، در صورتی که در حالت دوم ، فقط اگر در ناحیه مقابل سوراخ باشیم صدای منبع را به خوبی میشنویم و در خارج آن صدای منبع مسموع نیست. علت اینکه در حالت اول صدا آهسته‌تر شنیده میشود، آنست که انرژی صوتی که از سوراخ عبور میکند روی سطح کروی توزیع شده و ضعیف میگردد، در صورتی که در حالت دوم تمام مقدار انرژی صوتی که از سوراخ عبور میکند روی فیزیک امواج با سطوح کوچک در پشت مانع متمرکز میباشند.
ساز و کار صوت
برای تولید و انتشار امواج آکوستیکی ، ارتعاشهای مختلفی وجود دارند. ارتعاشهایی را که سبب تولید و انتقال موجهای صوتی می‌شوند، بر حسب حدود فرکانس‌شان طبقه بندی می‌کنند. ارتعاشهای صوتی که در ایجاد صدا موثرند، و با گوش شنیده می‌شوند، دارای فرکانسی بین 20 تا 20000 هرتز است.

 

دگر آهنگش (Modulated)

 

انرژی آکوستیکی که همراه گفتار است از ماهیچه‌های سینه نشات می‌گیرد. این ماهیچه‌ها هنگام انقباض هوا را از ششها به سوی اجزای مختلفی که ساز و کار صوتی ا تشکیل می‌دهند، روانه می‌سازد. این جریان دائم هوا را می‌توان حامل انرژی دانست که باید از حیث سرعت و فشار برای تولید صوت دگر آهنگیده شود. این تغییر لازم به یکی از دو طریق اساسی که به تولید صوتهای با صدا و بی‌صدا منجر می‌شود، انجام می‌گیرد.

 

صوت با صدا

 

صوت با صدا ، شامل حرکات حروف مصوت گفتار معمولی و همچنین آهنگهای مخصوص صداهای آوازه خوانی است. عامل اصلی دگر آهنگش صوتهای صدادار نای است که تارهای صوتی در عرض آن کشیده شده‌اند.

 

ساختمان تارهای صوتی

 

تارهای صوتی تشکیل از دو نوار پرده مانند که دیافراگمی شکاف دار را درست می‌کنند، تشکیل یافته است، و به واسطه باز و بسته شدن این شکاف در اثر ارتعاش جریان هوا دگر آهنگیده می‌شوند. طول سوراخ وسط دیافراگم که هنگام عمل به شکاف تبدیل می‌گردد، در مردان 2.5 سانتیمتر و در زنان 1.5 سانتیمتر است و کششی که تارهای صوتی با آن کشیده می‌شوند، فرکانس اصلی دگر آهنکش را معین می‌کنند.

 

وظیفه تارهای صوتی

 

عمل تارهای صوتی این است که تغییرات سرعت و فشار جریان دگر آهنگیده را به شکل منحنی دندانه اره‌ای در می‌آورد. وقتی منحنی دندانه اره‌ای را به کمک سری فوریه (Fourier) تجزیه کنیم دیده می‌شود که تعداد زیادی هارمونیکهایی که از حیث فرکانس با هم ارتباط دارند، در آن منحنی قرار گرفته‌اند.

 

شبکه آکوستیکی

 

حفره‌های متعددی که در حکم تشدید کننده هستند و همچنین سوراخهای بینی و حفره‌های گلو و دهان بر روی هم یک شبکه آکوستیکی را تشکیل می‌دهند که موجهای فشار را دوباره دگر آهنگیده می‌کنند. بسیاری از این پارامترها را می‌توانیم به میل خود کنترل کنیم، یعنی با تغییر دادن وضعیت زبان یا تغییر شکل لبها می‌توان تعداد زیادی صوت با صدا تولید کرد.

 

صوتهای تنفسی

 

همچنین ساز و کار صوتی می‌تواند صدا را بدون استفاده از تارهای صوتی تولید کند. اینگونه صوتها را صوتهای تنفسی می‌نامند. مثلا اگر هوا را بطور دائم با فشار توام با تنفس از ششها خارج می‌سازیم، صدایی مانند هیس تولید می‌شود که شبیه به صدای فرار بخار است. ظاهرا این صدا به واسطه اغتشاشی است که در جریان هوا هنگام عبور از مسیر نامنظم دستگاه صوتی پیدا می شود.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   10 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله پراش صوتی

دانلود مقاله آموزش و پرورش در دوره قاجار

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله آموزش و پرورش در دوره قاجار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

بعد از آنکه مأمون حضرت رضا (ع) را به زهر جفا مسموم ساخت، بیش از پیش عرصه بر سادات تنگ شد. مزدوران حکومت روز به روز بر آزار و اذیّت سادات افزودند، بطوریکه به ناچار یا متواری شدند، یا به لباس مبدل خود را از چشم مأمورین پنهان نگهداشتند. در این اوضاع و احوال شخصی به نام خواجه رئیس‌الدین که از دوستان خاندان رسالت بود و با تعدادی از این سادات رفت و آمد و رفاقتی داشت، آنان را به کوهبنان آورد و در حوالی ‌امام‌زاده سلیمان‌شاه که خارج از شهر بود سکنی داد.
سادات مذکور مدتی در این محل، ناشناس و گمنام زندگی می‌کردند، تا اینکه اهالی کوهبنان پی‌بردند که ایشان از سادات علویند. آنان را با عزت و احترام به شهر آوردند و خانه و مسکن در اختیارشان گذاشتند و رعایت جانبداری اولاد و اعقاب آنان را بر خود لازم شمردند و در حیات و مماتشان آنچه لازمة عزت و حرمت بود به جا آوردند و مدتها کفیل معاش آنان بودند تا خود صاحب خانه و ملک شدند. از بدو ورود به شهر به تحصیل و تکسیب علم پرداختند و به تعلیم و تعلم مشغول شدند. شهرت آنان موجب شد که جمعی از اهل تشیع از بلاد و امصار بعیده از جمله: علماء، عرفا، و زهّاد به کوهبنان روی آوردند و بالاخره در همة شهر‌ها علم و فضل و تشیّع و تولّای آنان به ائمه اطهار شهرت عظیم یافت.
حلقه‌های درس آنان حتی بعضی از حاکمان شهرهای اطراف را به خود جلب کرد. از جمله آخوند شریفا پسر ارشد ولیخان که معاصر میرداماد و در علم و فضل بی‌نظیر بود متعاقب والدش به کرمان آمد و سپس در کوهبنان سکنی گزید و مادام العمر به تعلیم و تعلم و تدریس و تدرّس اهل کوهبنان و کرمان همت گماشت. اسماعیل خان پسر بکتاشخان بعد از آنکه به حکومت رسید به کوهبنان آمد و متوطّن شد و کسب فیض نمود. شهرت روز افزون این مرکز علمی به جایی رسید که علاوه بر عنایت قاطبة مردم یزد و کرمان، بعضی از ملوک و سلاطین باج و خراج را از سلسلة سادات و اهل کوهبنان مرفوع و معاف می‌نمودند. ازجمله پادشاهان صفویّه که خالصه جات زرند و راور را به تیول سادات قرار داده و علاوه برآن همه ساله مبالغی جهت موؤنه معاش آنان قرار داده و عاید می‌داشتند. (منبع: تاریخ خطی میر ابوالحسن کوهبنانی)

خانقاه
خانقاه نیز یکی از مراکز تعلیم و تربیت کوهبنان بوده‌است. ساختمان مخروبه‌ای در وسط پارک برهان‌الدِینِ فعلی در دامنة کوه از زمانهای گذشته باقی مانده است که در بین اهل محل به «خانقاه شیخ ابوسعید» مشهور است. کوه و چشمة نزدیک به آن نیز به کوه و چشمة خانقاه مشهورند. دربارة قدمت تاریخی ساختمان مذکور آمده است:
« … چندین سال قبل که به کوهبنان رفته بودم آثار تاریخی آنجا را دیدم. یکی از آنها یعنی یادگاری قرن هشتم شامل چند بیت شعر کنده شده بر کوهی در حوالی آنجا بود که در مجلة آینده به چاپ رسید، دیگری را اینک در اینجا متذکر می‌گردم: در گوشة صفه‌ای واقع در بنایی متعلق به قرون ششم و هفتم هجری قمری مشهور به خانقاه ابوسعید که متأسفّانه در حال ویرانی بود و جابجا سبک و شیوة سلجوقی از ساختمان و گچ‌بریهای آن نمایان بود . محرابی گچ بری وجود داشت که افراد سودجو قسمتی از آن را بخاطر یافتن گنج ویران کرده بودند. مقداری از کتیبة آن که باقی‌مانده است به خط ثلث و بشرح زیر است: «قطب الاولیاء برهان الحق والدِین قدس الله روحه شب دوشنبه یازدهم صفر سنه ثمان… سبعاه» (1)
بنابر قصاید خواجو و مجد خوافی این تاریخ عقب‌تراز قرن هفتم و به دلایلی متقدِم بر دو دهة اوّل قرن ششم(2) نمی‌تواند باشد. رقم یکان ثمان یعنی هشت است دو رقم دهگان و صدگان آن آشفته و ناخوانا است، اما با مراجعه به جدول و فرمول(3) از هر دو چنین به دست می آید‌ که دوشنبه یازدهم صفر در سالهای هجری قمری با رقم یکان 8 فقط سه سال 528 ، 568 و 608 می‌تواند باشد.از آنجاکه بین رقم یکان و صدگان به وضوح محل خالی وجود ندارد رقم 608 منتفی است و از ارقام 528 و 568 با توجه به اندازة جای خالی و باقیماندة حروف کلمة «ستین» بهتر از «عشرین» جا می افتد‌ و بنابراین تاریخ وفات برهان الدین کوهبنانی 568 هجری قمری خواهد بود. با توجه به تحقیقات انجام شده، بنای خانقاه کوهبنان به سبک معماری دورة سلجوقی است و قدمت آن به سالهای قبل از 581، سال انقراض دولت سلجوقیان بر‌می‌گردد.
سلسله سلجوقیان به دست ملک دینار غُز در سال 581 برچیده می‌شود و در این تاریخ افضل الدین ابوحامد کوهبنانی در کوهبنان سکونت داشته، می‌نویسد: « مردم کرمان در آرزوی حاکمی بودند ولو آنکه از خارج آید در رمضان سال 581 ملک دینار متوجه کرمان شد. ظاهراً امیر مجاهد الدین کوهبنانی شش سال قبل از این سه بار قاصد به گرگان فرستاده بود و از او دعوت کرده بود. در سال 582 قلعة راور تسخیر شد. به فرمان ملک دینار آن را فروکوفتند و در این حمله زخمی(4) و روانة بردسیر شد و کوهبنان از قتل و غارت لشکریان غز مصون ماند، زیرا وجود افضل الدین در کوهبنان و شعری که برای ملک دینار سرود مانع حملة غزها شد‌ و فرزندان مجاهدالدّین نیز از حامیان غزها بودند. در نتیجه بناهای تاریخی‌ کوهبنان از جمله خانقاه، علما و دانشمندان‌ساکن در کوهبنان در امان‌ ماندند.
اطلاعات چندانی از بزرگانی که قبل و بعد از احداث خانقاه در این منطقه زندگی می‌کرده‌اند در اختیار نداریم و تحقیق در این مورد مجالی می‌خواهد و تخصصی، لذا ما بنا به بضاعت خود به معرفی تنی چند از بزرگان و مشاهیری که مدتی از عمر خود را در کوهبنان سپری کرده‌اند، اعم از آنکه بومی یا غیر بومی و به هر صورت منشأ خیر و برکت و خدمات ارزنده‌ای بوده‌اند می‌پردازیم. باشد اساتیدی که در این خصوص اطلاعاتی دارند بنا به وظیفه حق مطلب را ادا نمایند.
(1) اسلامپناه، محمدحسین، مجله آینده، فروردین 1372 ، ص 214
(2)در حاشیه مزارات کرمان. صفحه 162 از برهان الدین کوهبنانی (نیمه اول قرن ششم)
(3)جدول و مستفلد و رسالة تقویمهای متداول از آقای تقی ریاحی
(4)تاریخ کرمان، ص 453

مکتب خانه‌ها
واژة مکتب خود اسم مکان است و احتیاج به الحاق «خانه» ندارد ولی در زبان فارسی این نوع کلمات مستعمل است (فرهنگ معین). مکتب خانه یا مکتب به این معانی آمده است: جای کتاب خواندن، جایی که در آن نوشتن آموزند، دفتر خانه، جایی که در آن کودکان را تعلیم می‌کنند و نوشتن و جز آن می آموزانند و ‌ سبق می دهند، دبیرستان، کتاب، دبستان، مدرسه، مجموعة اندیشه ها و افکار، مجموع ‌هنرمندان یک ملت‌یا شهر...(1) در اینجا منظور ما از مکتب‌خانه مکانی است که در آنجا باروش خاص به کودکان آموزش می‌داده‌اند.
1) محل مکتب‌خانه‌ها:خانه‌های خشت و گلی که حیاطش را باغ یا باغچه‌ای تشکیل می‌داده و نقشة ساختمانی آن مانند سایر خانه‌ها از یک صفه و چند اتاق که همگی در یک ردیف ساخته شده بودند و صفه در وسط بوده‌است و احیاناً یک راهرو سرپوشیدة باریک بین صفه و اتاق داشته است که به اصطلاح محلی به آن «باریکه» می‌گفتند. این خانه‌ها در اصل خانه شخصی و مسکونی مکتبداران بوده که به این امر هم اختصاص می‌یافته است.
2) مکتب داران: آقایان یا خانمهایی بوده‌اند که اکثراً دانش مختصری داشته‌اند و بعضی حتی سواد نوشتن هم نداشته‌اند روخوانی قرآن و بعضی از کتب را به خوبی یاد داشته‌اند و سطح آگاهی آنان به بعضی از مسایل دینی نسبت به سایر افراد محل بیشتر بوده است و در بین مردم نیز از احترام خاصی برخوردار بوده‌اند.
3) هدف از تعلیم: آموزش روخوانی قرآن و بعضی از کتب مانند گلستان سعدی، نصاب الصبیان، معراجنامه، مختارنامه، و حتی کتبی مانند امیر ارسلان نامدار و غیره، و تعلیم نماز و مسائل مربوط به آن. بطوریکه دانش‌آموز پس از دو سه سال که در این مکتب‌خانه‌ها درس می‌خوانده، هم روخوانی قرآن را یاد می‌گرفته و هم بعضی از مسایل‌مذهبی را، و تا حدودی نیز سواد خواندن می‌آموخته است.
4) سن شاگردان: معمولاً سن دانش‌آموزان مکتب‌خانه‌های کوهبنان نیز مانند سایر شهرها بین چها تا هفت سالگی بوده ولی گاهی اوقات دانش‌آموز ده، دوازده ساله هم در مکتب‌خانه مشغول به تحصیل بوده‌است.
5) وسایل رفاهی و امکانات آموزشی: هر دانش‌آموزی که وارد مکتب‌خانه می‌شده لوازم مشروحة زیر را با خود می‌آورده است:
1- یک جعبه یا چیزی شبیه به آن که به عنوان میز در جلو خود بگذارد و آخر وقت پس از تعطیل درس، قرآن و لوازم خود را داخل آن بگذارد.
2- یک جزوه یک جزئی قرآن که جزء سی‌ام قرآن بوده است.
3- فرش، بیشتر بچه‌ها از یک پوست گوسفند باز شده و خشکیده که اصطلاحاً به آن پوسُو می‌گفتند استفاده می‌کردند.
4- خَطْ بر، یک تکه چوب نازک به اندازة مغزخودکار برای نشان دادن حروف و کلمات و جلوگیری از کشیده‌ شدن دست به روی خطوط قرآن.
6) محل تشکیل کلاس درس: محل تشکیل کلاس درس تابع فصول و شرایط آب و هوایی بوده است، بدین طریق که در فصل تابستان زیر سایة درختان و دیوارها، در بهار و پائیز با توجه به گرمی و سردی هوا ، در هوای آزاد یا در باریکه و صفه و در هوای سرد و یخبندان زمستان در اتاق نشیمن ملّا تشکیل می‌شده است که آخری از دو جهت برای دانش‌آموزان ناپسند بوده است:
1- به واسطة اینکه ملّا نیز تمام ساعات حضور داشته و از نزدیک آنان را زیر نظر می‌گرفته‌است و فرصت شیطنت پیدا نمی‌کردند.
2- هوای اتاق گاهی آنقدر سرد می‌شد که از شدت سرما می‌لرزیدند و گاهی دود زیادی که بواسطة سوختن هیزمهای تری که در بخاری دیواری بود چشمها به سوختن می‌افتاد و اشک همه سرازیر می‌شد و بیچاره آن دانش‌آموزی که در این حال و هوا می‌بایست با فوت کردن پی‌در‌پی آتش را شعله‌ور سازد.
7) شروع سال تحصیلی: هر روز از هر فصلی می‌توانست برای دانش‌آموزی شروع سال تحصیلی باشد. یعنی هر دانش‌آموزی که تصمیم می‌گرفت به مکتب‌خانه برود یا والدینش تصمیم می‌گرفتند همان روز شروع کار بوده که این امر موجب می‌شد که به ندرت دو دانش‌آموز همدرس باشند و پایان تحصیلات و فارغ التحصیل شدن زمانی بوده که خود دانش‌آموز به آنچه آموخته بسنده کند یا معلومات و محفوظات ملّا به اتمام برسد و لذا طول تحصیل بستگی به عواملی چند داشت که معمولا بین دو تا سه سال قرآن را فرا می‌گرفتند و احیاناً یکی دو سال نیز صرف آموختن سایر موارد می‌شد. بالاخره مشروطی و مردودی و اخراجی نداشت.
8) تعداد دانش‌آموزان: از یک نفر تا ده، پانزده نفر، دختر یا پسر و یا مختلط
9) حقوق ملا: مبلغی از پیش تعیین شده نبود که ماهانه یا روزانه پرداخت شود، هرکس بنا به وضعیّت مالی خود مبلغی می‌پرداخت و در مواقعی نیز هدیه‌ای می‌داد. شروع بعضی از سوره‌ها نیز بنا به عرف هدیه‌ای را می‌طلبید مثل سوره‌ یس.
10) چگونگی شروع درس و روش تدریس: هر دانش آموز در بدو ورود به مکتب‌خانه یکی دو روز آزاد بود که با محیط آشنا شود و فرار را بر قرار ترجیح ندهد. پس از آن، دانش‌آموز بدون اینکه حروف را بشناسد این سه عبارت را می‌آموخت؛ البته، از روی شکل عبارت و ریز و درشتی حروف که این سه، عبارت بودند از: هوالفتاح العلیم، بسم الله الرحمن الرحیم‌‌، ربی یسّر ولا تعسر.
تعلیم عبارات فوق دست کم دو سه روز وقت می‌گرفت، پس از آن نوبت حروف ( صامتها) بود. برای اینکه دانش‌آموز علاوه بر یادگیری حروف، ترتیب آنها را نیز یاد بگیرد و شکل آنها را کاملاً بشناسد حروف به صورت نامرتب در جزوه نوشته شده بود که دانش‌آموز می‌بایست (الف) را پیدا کند و سپس بگوید: « الف سرگردون (ب) را به کجا داری؟» بعد حرف «ب» را پیدا کند و بگوید: « بِ سرگردون (ت) را به کجا داری؟» به همین ترتیب تمام حروف را پیدا کند. برای آموزش مصوّتها نیز شیوة خاصی معمول بوده‌است. اولاً فتحه را (سُر)، ضمه را (بُر) و کسره را (زیر) می‌نامیدند و به همین ترتیب‌تنوین را نیز« دو سر»، « دو بر» و « دو زیر» می‌گفتند و برای تعلیم آنها هر کدام را جداگانه با حروف بکار می‌بردند و تعلیم می‌دادند. مثلاً برای یاد دادن فتحه (سر) اوّل حرف و پس از آن مصوت را نام می‌بردند و در آخر تلفّظ آن دو را با هم:
اَ = الف سر اَ بَ = ب سر بَ اُ = الف بر اُ بُ = ب بر بُ
برای آموزش تنوین نیز بدین صورت عمل می‌شد:
اً = الف دو سر اً (اَنْ) بٌ = ب دو بر بٌ (بْنً) تٍ = ت دو زیر تٍ (تٍنً)
آموزش کلمات: هر کلمه به روش هجی کردن تدریس می‌شده و هجی کردن عبارت از این بود که هر بخش از کلمه جداگانه حروف و مصو‏تش تلفّظ می‌شده و نوبت بخش بعدی می‌رسیده است. مثلاً برای یاد دادن کلمه‌های «کَلَمنْ – اَلْحمْدُ» چنین عمل می‌کردند:
کاف سر کَ لام سر لَ کَلَ- میم نون سر من کلمن الف لام سر اَلْ حِ میم سر هم الحم دا(دال) برد الحمد
دست کم چندین سوره بدین طریق تدریس می‌شد و پس از آن کلمات بدون هجی کردن تدریس می‌شده است مگر در مواردی که کلمات مشکل را نیز به همین روش تدریس می‌کرده‌اند.
11) تشویق و تنبیه دانش‌آموزان:
1- مواردی که دانش‌آموزان از تشویق ملا برخوردار می‌شدند عبارت بود از: منظم بودن، علاقه به درس، یادگیری بیشتر، اخلاق و رفتار خوب در خانه و مکتب‌خانه و کوچه و بازار، درستکار بودن، راستگویی و از این قبیل که تشویق عبارت بود از: بارک الله، آفرین و... و به ندرت هدیه ناقابلی که از طرف والدین تهیه شده بود بوسیلة ملّا به دانش‌آموز داده می‌شد.
2- عکس موارد بالا موجبات تنبیه را فراهم می‌ساخت و تنبیه نیز مراتب و درجات خاصی داشت، کتک با ترکه‌های چوب انار و کلیلو(2) که به کف دست یا پشت دستهای دانش‌آموزان می‌زدند. ترساندن دانش‌آموزان از « چاه مار و مور» نیز یکی از روشهای تنبیه بود. عمدتاً اتاق انباری خانة ملّا یک اتاق تاریک و بدون پنجره بود که طبق معمول آن زمان جایگاه چند خم جهت نگهداری غلّات و ظروف مسی و از این قبیل بود و ملّا وانمود می‌کرده‌است که درون این اتاق تاریک چاهی مخوف و پر از مار و مور است و دانش‌آموزان تنبل و دروغگو و بی‌انضباط را به درون آن می‌اندازد. هرچند هیچ دانش‌آموزی پا به درون این اتاق نگذاشته و حتی جرأت نزدیک شدن به آن را نداشته است ولی هرکدام مخوفترین وجهی از آن را در ذهن خود ترسیم کرده‌اند.
12) کلاغ مهمترین رسانة خبری ملّا: دروغگوئیها، اعمال و رفتار نامعقول، لجبازیها و سرکشی و نافرمانی دانش‌آموزان در خارج از مکتب‌خانه توسط والدین یا همسایگان به ملّا گزارش می‌شده است و ملّا برای اینکه حس بدبینی و عداوت دانش‌آموز را نسبت به مخبرین تحریک نکند، از کلاغی نام می‌برده است که برای او خبر می‌آورد.
13) ساعات کاری مکتب‌خانه: ساعات درس مکتب‌خانه حدود نیم ساعت پس از طلوع خورشید شروع می‌شده تا ظهر. دانش‌آموزانی که خانه‌هایشان به مکتب‌خانه نزدیک بوده برای صرف ناهار و رفت و برگشت یک ساعت فرصت داشتند و بقیه ناهارشان را که همراه آورده بودند در همان مکتب‌خانه صرف می‌کردند. و بعد از ظهر نیز تا حدود یک ساعت به غروب مانده کلاس درس دایر بوده است.
14) وظایف دانش‌آموزان غیر ازتحصیل: هر روز دست کم یک ساعت از وقت دانش‌آموزان بویژه در آخر وقت اختصاص به انجام کارهای شخصی ملّا داشت. دختران خانه و اتاق ملّا را آب و جارو می‌کردند و ظرفهای ملّا را می‌شستند و پسران تهیّه علوفه و آذوقة یکی دو گوسفند ملّا را بر عهده داشتند یا به قاصدی فرستاده می‌شدند. هیزم سوخت اجاق را فراهم می‌کردند و از این قبیل. نکته قابل توجه این است که هر چند این کارها خسته کننده و زحمت داشت ولی بچه‌ها با شوق و ذوق فراوان انتظار قبول زحمت را داشتند و حتی بر یکدیگر در انجام وظایف محوله سبقت می‌گرفتند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   22 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله آموزش و پرورش در دوره قاجار

دانلود مقاله حسابداری منابع انسانی در ارزشگذاری و گزارشگری سرمایه انسانی

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله حسابداری منابع انسانی در ارزشگذاری و گزارشگری سرمایه انسانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

چکیده :
امروزه در بسیاری از کشورها، نیروی انسانی به عنوان یک منبع سرمایه ای مورد توجه مدیران تمامی واحد های اقتصادی و نهادهای اجتماعی در جهت ارتقای سطح عملکرد و افزایش بازدهی آن ها قرار گرفته است. سرمایه گذاران، اعتبار دهندگان و سایر گروه های ذینفع، به منظور اخذ تصمیمات مناسب تر، به اصلاحاتی در مورد ارزش داراییهای انسانی نیازمندند. حسابداری منابع انسانی به عنوان یکی از ابزارهای مدیریت، به دنبال ارائه اطلاعات مالی سرمایه انسانی است تا استفاده بهینه از تمام منابع موجود در شرکت در جهت تحقق اهداف کوتاه مدت و بلند مدت سازمان تحت مدیریت است. به همین منظور از یک سوی ارزشگذاری سرمایه انسانی و روش های مبتنی بر معیارهای پولی و غیرپولی و از سوی دیگر نحوه گزارشگری سرمایه انسانی آن مطرح شدند. در این راستا در این مقاله سعی در تبیین حسابداری منابع انسانی و نقش رو به رشد روش های ارزشگذاری سرمایه انسانی مبتنی بر معیارهای پولی آن در تهیه و ارائه اطلاعات مورد نیاز از منابع انسانی می باشد.
واژه های کلیدی : حسابداری منابع انسانی، ارزشگذاری سرمایه انسانی، گزارشگری سرمایه انسانی، روش های مبتنی بر معیارهای پولی و غیرپولی

 

 

 

 

 

مقدمه
در دنیای رقابتی امروزه منابع انسانی یکی از عواملی است که می تواند برای سازمان های مزیت رقابتی ایجاد کند موفقیت یا شکست هر سازمانی، تا حد زیادی بستگی به افراد آن سازمان دارد، و سازمان هایی می توانند به بقای خود ادامه دهند که با توجه به تغییرات مردم دنیای کنونی، نقش قابل قبولی را در انعطاف پذیری با این تغییرات ایفا کنند. در این خصوص لازم به ذکر است که علت تمایز میان منابع انسانی و سایر منابع سازمانی، به این خاطر است که منابع انسانی یک سازمان، دارای قابلیت هایی نظیر یادگیری، تغییر پذیری، نوآوری و خلاقیت می باشند که اگر درست مدیریت شوند، می توانند بقای طولانی مدت سازمان ها را تضمین کنند. اهمیت ایجاد یک سیستم حسابداری جدید و به دنبال آن مدیریت موثر منابع انسانی به این دلیل است که سالیانه سهم عظیمی از هزینه های هر سازمانی را هزینه های علمیاتی آن تشکیل می دهد که بخش قابل ملاحظه ای از آن به نیروی انسانی بر می گردد.
بر خلاف عصر صنعتی که سازمان ها دارایی های فیزیکی خود را مورد توجه قرار می‏دهد ولی امروزه بر مبنای اقتضای محیط و پیدایش اقتصاد مبتنی بر دانش، سرمایه انسانی بخش قابل توجهی از ارزش سازمان را تشکیل می دهد و بر این اساس، آن باید به عنوان یک دارایی از ترازنامه نشان داده شود تا بر اساس تجزیه تحلیلهای کمی حاصل از آن، تصمیمات مناسبی توسط مدیریت اتخاذ شود و اقدامات لازم صورت گیرد. حسابداری منابع انسانی[1] از اواسط قرن گذشته به تجزیه تحلیلهای کمی منابع انسانی پرداخته و همچنان رو به پیشرفت است

 

 

 


مفهوم حسابداری منابع انسانی
روند تحولا‌ت حسابداری، چهار مرحله «حسابداری سیاهه‌نویسی» ، «حسابداری مالی» ، «حسابداری مدیریت» و «حسابداری اجتماعی- اقتصادی» را در بر می‌گیرد که حسابداری کمابیش سه مرحله اول را طی کرده است و چالش آینده حسابداران، پیاده‌سازی مرحله چهارم حسابداری است که «حسابداری منابع انسانی» از این مقوله است. کمیته ناظر بر حسابداری منابع انسانی وابسته به انجمن حسابداری آمریکا[2] در جهت افشاء هزینه های اجتماعی در موضوع استاندارد شماره 5 هیأت تدوین استاندارهای حسابداری مالی[3]، حسابداری منابع انسانی را به عنوان فرایند شناسایی و اندازه گیری اطلاعات مربوط به منابع انسانی و ارائه آن به افراد ذینفع تعریف کرده است و تعاریف مختلف دیگری نیز موجود می باشد که همگی در 3 اصل زیر مشترک هستند :
• افراد منابع با ارزش سازمان هستند
• مفید بودن نیروی انسانی به عنوان منبع سازماین، از طریق شیوه مدیریت این منبع تعیین می‏شود.
• برای تصمیم گیری در سازمان اطلاعات در مورد سرمایه گذاری و ارزش منابع انسانی، مفید می باشد.
آنچه در حسابداری پیش‌بینی می‌شود، حرکت از ایجاد ارزش برمبنای معامله با شخص سوم[4] به عوامل خلق ارزش است و به دنبال آن حرکت از حسابداری مالی و گزارشگری سنتی به ارائه سیستم موازی حسابداری و گزارشگری خلق ارزش است. آنچه اخیراً توسط هیئت استانداردهای حسابداری مالی(FASB) مطرح شده است که: "دارایی نامشهود تحصیل شده باید به ارزش بازار در گزارشهای مالی افشا شود"، دلیلی بر این مدعاست
از زمان مطرح شدن «حسابداری منابع انسانی» در ادبیات حسابداری که به دهه شصت برمی‌گردد، همواره انتقادات بسیاری بر آن وارد بوده است. از جمله این که انسان دارایی یا ملک نیست و به مالکیت در نمی‌آ‌ید.این چالش فکری و همچنین نیاز مبرم استفاده کنندگان اطلاعات مالی منجر به تحولی در این زمینه گردید که در ادامه به آن پرداخته می شود.
سیر تحول حسابداری منابع انسانی
تحقیقات در این زمینه از سال 1960 آغاز شده و همگان با مکتب « مدیریت انسانی » گسترش یافته است، این مکتب انسان را به عنوان یکی از منابع با ارزش هر سازمانی مورد توجه خاص قرار می‏دهد.
فلم هولتز[5] پنج مرحله را در توسعه حسابداری منابع انسانی ذکر می کند :
مرحله اول سال های 1966- 1960 : در این دوره مفهوم حسابداری منابع انسانی استنتاجی از نظریه اقتصادی « سرمایه انسانی » و متأثر از مکتب « منابع انسانی نوین » و روانشناسی سازمانهای متمرکز و تاثیر نقش رهبری در سازمان بود.
مرحله دوم سال های 1971-1966 : تحقیقات فنی و عملی در این دوره به الگوهایی برای اندازه‏گیری دقیق و تعیین هویت استفاده کنندگان بالقوه این روش و استفاده تجربی حسابداری و منابع انسانی در سازمانهای واقعی معطوف گشت.
مرحله سوم سال های 1976-1971 : این دوره را می توان دوره توجه پژوهشگران و سازمان ها به حسابداری منابع انسانی دانست. سازمان های کوچک تلاش بیشتری برای به کار بردن حسابداری منابع انسانی داشتند. برآوردها و نتیجه گیری های به عمل آمده بر اساس تاثیرات بالقوه اطلاعات حسابداری منابع انسانی بر مدیریت اجرایی و تصمیمات سرمایه گذاران بود.
مرحله چهارم سال های 1980-1976 : این دوره، دوره توجه نکردن محققان حسابداری و موسسه‏های بازرگانی به حسابداری منابع انسانی بوده است.
مرحله پنجم از سال 1980 تاکنون : که دوره توجه دوباره به حسابداری منابع انسانی است. مطالعات جدید و گذار از اقتصاد صنعتی به اقتصاد خدمات فناوری از عوامل توجه مجدد به حسابداری منابع انسانی است.
شاید یک علاقه مندی واقعی در برخی از مدیران اجرایی برای سنجش ارزش منابع انسانی بر حسب واحد پول، موجب پدیداری دوباره حسابداری منابع انسانی در عصر حاضر شده باشد، تا مدیران ارشد را آماده نمایند که کارکنان را به عنوان ارزش‏مندترین دارایی ها، مورد توجه قرار دهند.
اهمیت و اهداف حسابداری منابع انسانی
کمیته حسابداری برای منابع انسانی انجمن حسابداران آمریکا[6] در سال 1974 توضیح می دهد که منابع انسانی تفاوتی اساسی با سایر منابع دارد. زیرا منابع انسانی استفاده و مصرف از منابع طبیعی و مالی دیگر را آسان می سازد. بنابراین این کمیته اهمیت حسابداری منابع انسانی را مورد توجه قرار می دهد. اما نه فقط از نقطه نظر یک منبع انسانی با ارزش که مورد استفاده یا در اختیار مؤسسه است. بلکه رشد مدیریت منابع انسانی را به دلیل رشد کیفیت کالاها و خدمات تولیدی مورد توجه قرار می دهد. تحلیلگران اقتصادی عقیده دارند سرمایه گذاری در منابع انسانی در راستای حفظ کارایی از نظر سرمایه گذاران ضروری تلقی می گردد. این امر از راه های مختلف می تواند برای سرمایه گذاران مفید واقع شود. سرمایه گذاران می توانند تعیین کنند که : آیا منابع انسانی به نحو مطلوب محافظت می شود و یااینکه آیا منابع انسانی در حال توسعه و یا کاهش هستند ؟ کاهش سرمایه گذاری در منابع انسانی ممکن است باعث افزایش سود در کوتاه مدت شود. اما تهدیدی برای سودآوری سازمان در بلند مدت نیز می باشد. مدیران تمامی واحد های اقتصادی و نهاد های اجتماعی نیز برای ارتقاء سطح عملکرد؛ در جستجوی آن هستند تا با صرف هزینه های مالی؛ توان بالقوه منابع انسانی را بالفعل سازند و از طریق توسعه منابع انسانی؛ موجب رشد؛ کارایی و اثر بخشی سازمان شوند.
در واقع هدف حسابداری منابع انسانی از« شناسایی ارزش منابع انسانی » و « چگونگی اندازه گیری ارزش منابع انسانی » و « گزارشگری اطلاعات مربوط به منابع انسانی » بیشتر جلب مدیرانی است که به ایجاد رضایت شغلی و انگیزه های مثبت در کارکنان بی توجه اند وبه امنیت شغلی، ایجاد امید و حس وفاداری، ایجاد فرصت برای پیشرفت و رفع مشکلات منابع انسانی نمی اندیشند و موجبات اخراج و یا استعفای کارکنان را فراهم می آورند. در پی این هدف، حسابداری منابع انسانی، به دنبال ایجاد انگیزش مدیران برای پذیرش دیدگاه جدید در مورد منابع انسانی، ایجاد اطلاعات تطبیقی در مورد هزینه ها و مزایای مرتبط با سرمایه گذاری در دارایی های انسانی، ارائه اطلاعات در مورد ظرفیت درآمد زایی منابع انسانی سازمان به همه افراد علاقه مند می باشد.
بر این اساس در عصر حاضر؛ تلاشی آغاز گردید تا مدیران؛ علی الخصوص مدیران منابع انسانی؛ اطلاعات لازم در رابطه با تصمیم گیری پیرامون منابع انسانی ارایه کنند.
دلایل ارزش گذاری منابع انسانی
در رویه های متداول حسابداری که هزینه های زیادی صرف استخدام، گزینش و آموزش و توسعه کارکنان می شوند عموماً این هزینه ها به عنوان هزینه های جاری تلقی می شوند ولی امروزه این هزینه ها که به منظور حصول منابع آتی از خدمات نیروی انسانی متحمل می شود، باید به صورت سرمایه در ترازنامه نشان داده شود. در نتیجه با توجه به مطالب قبلی در باب اهمیت اجرای حسابداری منابع انسانی، ضروری می‏نماید که با منابع انسانی دقیقاً مشابه دارایی های فیزیکی و مالی برخورد شود و اقدام به ارزش گذاری این منابع شود. در نهایت 3 دلیل اساسی برای ارزیابی دارایی های منابع انسانی و گزارشگری سرمایه گذاری در دارایی های انسانی وجود دارد :
• تهیه اطلاعات مربوط به وضعیت مالی شامل صورت های مالی به منظور آگاهی سرمایه گذاران، کارکنان دوام دهندگان
• تعیین مشارکت سرمایه و کار در عملکرد کلی سازمان
• ارائه مبنایی بر اساس انگیزه های اقتصادی بیشتر برای اداره سازمان و تهیه اطلاعات گسترده برای انجام وظایف کارمندی.
کاهش سرمایه گذاری در منابع انسانی ممکن است در کوتاه مدت باعث افزایش سود شود ولی تهدیدی برای سودآوری سازمان در بلند مدت است. حداقل مزیت استفاده از حسابداری منابع انسانی در دسترس قرار دادن چنین اطلاعاتی برای سرمایه گذاران است.
روش های ارزشگذاری منابع انسانی
متناسب با پیدایش مباحث نظری در زمینه حسابداری منابع انسانی که در مطالب پیشین مطرح شد، روشها و مدل های متنوع جدیدی بر مبنای معیار های پولی و غیر پولی در مورد سنجش و اندازه گیری ارزش منابع انسانی توسط محققین ارائه گردید. در ادامه این بحث به معرفی و بررسی آنها پرداخته می شود.
الف) روشهای مبتنی بر معیار های غیر پولی
روش های غیر پولی در تعیین ارزش اقتصادی منابع انسانی به جای واحد پولی بر شاخص ها، رتبه بندی ها و نرخ ها متکی هستند.این روش ها ممکن است به مهارت ها و ظرفیت های موجود در افراد سازمان رجوع کنند یا از یکسری از تکنیک های اندازه گیری رفتاری برای ارزیابی منافع حاصل از منابع انسانی استفاده کنند.
• الگوی لیکرت[7]
این الگو که هدفش نشان دادن «توانایی تولید عوامل انسانی هر شرکت یا واحدی درون آن» است برعوامل تعیین کننده ارزش گروه استوار است وبر این اساس سه متغیر را که بر اثربخشی عوامل انسانی یک شرکت اثر می گذارد، معرفی می نماید:
1) متغیر های علی، متغیر های مستقلی هستند که می توان به صورت مستقیم یا آگاهانه آنها را تغییر داد یا بوسیله سازمان یا مدیریت تغییر می کنند و این اقلام، به نوبه خود مسیر رویدادهای درون سازمان را تعیین می نمایند مانند ساختار سازمانی، سیاست های مدیریت، روش های رهبری، رفتار مدیریت ورفتار همکار و زیر دست
2) متغیر های مداخله گر، منعکس کننده وضع داخلی، توانایی عملکرد و پنداشت سازمان هستند، یعنی میزان وفاداری، نگرش ها، انگیزه ها، هدف های عملکرد و پنداشت همه اعضا و مجموعه توانایی آنها برای انجام دادن کاری اثر بخش.
3) متغیر های موید نتیجه نهایی، در زمره مثغیر های وابسته قرار می گیرند که نشان دهنده نتیجه هایی هستند که به وسیله یک سازمان بدست می آیند مانند بهره وری، رشد، سهم بازار و عملکرد مالی
بر طبق این مدل، ارزش فعلی منابع انسانی یک سازمان را می توان از امتیازات تعلق گرفته به متغیر های علی ومتغیر های مداخله گر به دست آورد
• مدل ولینگ[8]
نمونه ای دیگر از روش های غیر پولی است که ولینگ برای وفق دادن اهدافی چون بهره وری، گسترش منابع انسانی و رضایت پرسنل آن را به صورت یک مدل برنامه ریزی مبتنی بر هدف تدوین کرد.این مدل اثر تغییر در سود (هدف سازمان) را بر متغیر هایی چون اضافه کاری کارکنان، آموزش شغلی و اشتغال حرفه ای پیگیری کرده است واین امکان را می دهد تا مدیریت بر اساس اوزانی که به این متغیر ها تخصیص می دهد(در همان حال که آنها راتحت کنترل و نظارت نیز دارد)برای آنها هدف تعیین کند.
اگرچه ارزشیابی منابع انسانی به روش های غیر پولی اندازه گیری می شود اما این روش ها نمی توانند در اتخاذ تصمیم گیری های جذب، پرورش، تخصص و نگه داری نیروی انسانی به کار گرفته شوند.
الف) روشهای مبتنی بر معیار های پولی
موارد زیرمهمترین و پر کاربرد ترین روشهای مبتنی بر معیار های پولی می باشند
• نظریه ارزش اقتصادی[9] ( ارزش فعلی)
بر اساس این نظریه که متعلق به لو و شوارتز[10] است برخی معتقدند که درآمد های آینده حاصل از خدمات منابع انسانی را می توان تنزیل کرد و به عنوان ارزش منابع انسانی به حساب آورد. نظریه ارزش اقتصادی ( ارزش فعلی ) را می توان با فرمول زیر بیان کرد.
12i=zTIi(1+r )t-z' type="#_x0000_t75"> 12T=ZTPz( t-1)' type="#_x0000_t75"> = E(VR)
= E(VR) ارزش منابع انسانی یک فرد با سن Z
r = نرخ تنزیل
t = سن بازنشستگی
(t) = احتمال بقا (احتمال مرگ فرد در سن Z)
Z = سن فرد در هر زمان
r = سن قعلی فرد
= درآمد سالیانه فرد تا زمان بازنشستگی
کاربرد منطقی این دو روش به سازمانهای بزرگ اقتصادی که تعداد بیشماری نیروی انسانی در آن شاغل هستند، محدود می شود.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  20  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله حسابداری منابع انسانی در ارزشگذاری و گزارشگری سرمایه انسانی