فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فرهنگ ، خودآگاهی و اینترنت

اختصاصی از فی فوو فرهنگ ، خودآگاهی و اینترنت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرهنگ ، خودآگاهی و اینترنت


فرهنگ ، خودآگاهی و اینترنت

فرهنگ ، خودآگاهی و اینترنت

26 صفحه

روانشناسان فرهنگی برای مدتی به دلیل طرح این مسأله مشهور بودند که خودآگاهی یا شناخت خود تا حد زیادی تحت تأثیر مرزهای فرهنگی و ساختارهایی همچون جغرافیا قرار می‌گیرد:به عنوان مثال،فرهنگ کشاورزی و مبتنی بر نظام اشتراکی در قیاس با فرهنگ‌های به اصطلاح غربی یا فردگرا مستقل‌ترند.فناوریهای ارتباطی مدرنی همچون اینترنت تمایرات بین فرهنگ‌ها را کمرنگ‌ کرده است.مرزهای جغرافیایی را از میان می‌برند و مسایل جدیدی را درخصوص مفاهیم روانشناسی خود(2) پدید می‌آورند. در مقاله حاضر مفاهیم (معانی) روانشناختی این شبکه جهانی به مثابه بافتی فرهنگی را بررسی می‌کنیم.


دانلود با لینک مستقیم


فرهنگ ، خودآگاهی و اینترنت

تحقیق در مورد مهارت های زندگی

اختصاصی از فی فوو تحقیق در مورد مهارت های زندگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد مهارت های زندگی


تحقیق در مورد مهارت های زندگی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:14

 

فهرست

مقدمه     

مهارت‌های زندگی    

خودآگاهی

همدلی     

ارتباط مؤثر              

روابط بین فردی     

تصمیم گیری           

حل مسأله

تفکر خلاق

تفکر انتقادی           

توانایی حل مسأله   

توانایی مقابله با استرس                                                                     

اجزای مهارتهای ده گانه زندگی                                                           

مهارتهای تصمیم گیری             

مهارتهای تفکر انتقاد

مهارتهای مقابله با استرس

 

مقدمه

مهارتهای زندگی شامل مجموعه ای از توانایی‌ها هستند که قدرت سازگاری و رفتار مثبت و کارآمد را افزایش می‌دهند . در نتیجه شخص قادر می‌شود بدون این که به خود یا دیگران صدمه بزند ، مسئولیت‌های مربوط به نقش اجتماعی خود را بپذیرد و با چالش‌ها و مشکلات روزانه زندگی به شکل مؤثر روبه‌رو شود . محققان تأثیر مثبت مهارتهای زندگی را در کاهش سوء مصرف مواد ، استفاده از ظرفیت ها و توانمندی های هوشی و شناختی ، پیشگیری از رفتارهای خشونت‌آمیز ، افزایش خود اتکایی و اعتماد بنفس و ... مورد تأیید قرار داده‌اند. به ویژه در کاهش سوء مصرف مواد بر نقش کلیدی مهارتهای زندگی تأکید می شود . هم چنین آموزش این مهارتها به عنوان یک روش عام پیشگیری از آسیب های فردی و اجتماعی مورد تأکید بوده‌است. در مطالعه اسمیت (2004) نشان داده شد که آموزش مهارتهای زندگی به‌طور قابل توجهی منجر به کاهش مصرف الکل و مواد مخدر در جوانان می‌گردد. اسمیت و گری (2005) نیز نشان دادند آموزش مهارتهای زندگی اثر معنی‌داری بر توانائیهای رهبری و مدیریت در جوانان دارد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد مهارت های زندگی

دانلود مقاله مهارت در خودآگاهی

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله مهارت در خودآگاهی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

  آگاهی از خود و خصوصیات مختلف خود، به انسان کمک می کند با توانایی ها و ضعف ها و سایر خصوصیات خود آشنا شود. همچنین در صورت برخورد با طرف مقابل و تشکیل زندگی مشترک بهتر و عمیق تر با مسائل روبه رو شود. این خودآگاهی به شخص نشان می دهد که چگونه می تواند احساسات خود را بشناسد، از وجود آنها آگاه شده و به وقت لزوم کنترلشان نماید تا منجر به هیچگونه ناراحتی نگردد.
آگاهی از خود و خصوصیات مختلف خود، به انسان کمک می کند با توانایی ها و ضعف ها و سایر خصوصیات خود آشنا شود. همچنین در صورت برخورد با طرف مقابل و تشکیل زندگی مشترک بهتر و عمیق تر با مسائل روبه رو شود. این خودآگاهی به شخص نشان می دهد که چگونه می تواند احساسات خود را بشناسد، از وجود آنها آگاه شده و به وقت لزوم کنترلشان نماید تا منجر به هیچگونه ناراحتی نگردد.
خودآگاهی، موجب شناخت نیاز افراد و یافتن راه مناسب برای مواجهه با آنها می شود. همچنین اهداف زندگی را مشخص تر و واقع بینانه تر نشان می دهد و ارزش واقعی افراد و مسائل پیرامونشان را نمایان می سازد. خودآگاهی فرآیند سالم هویت یابی را برای انسان سهل تر می نماید، به زندگی او آرامش می دهد و احساس رضایت مندی اش را رونق می بخشد.
«خودآگاهی» تضمین کننده استحکام وجود فرد در هنگام بزرگسالی است و باعث پرورش روابط زن و شوهر در رویارویی با مشکلات و حل مناسب آنها می شود.
خودآگاهی تضمین کننده استحکام وجود فرد در هنگام بزرگسالی است و باعث پرورش روابط زن و شوهر در رویارویی با مشکلات و حل مناسب آنها می شود.
به جز موارد فوق، «خودآگاهی» شناخت و تنظیم احساسات، اهداف و برنامه زندگی، تفریحات و سرگرمی ها، توانایی ها، ضعف ها، ارزش ها، مسئولیت ها، شناخت فرهنگ، مذهب، علائق، آرزوها و استعدادها را به دنبال دارد.
کشف و درک و شناخت مهارت ها و توانایی های خود، به این دلیل مهم است که فرد قبل از ازدواجش بداند چه هدفی دارد تا برای ازدواج خود براساس هدف اصلی زندگی اش، برنامه ریزی نماید. مثلاً فردی که هدفش رسیدن به درجات عالیه کمال و معنویات است، اگر با کسی ازدواج کند که هدفش رسیدن به یک زندگی تجملی و سراسر مادیات است، به طور قطع پس از ازدواج، دچار مشکلات فراوانی در زندگی مشترک خواهد شد. امتیاز دیگری که می توان برای خودآگاهی منظور نمود آن است که موجبی قدرتمند برای شناخت و تشخیص تفاوت های بین خود و دیگران است. در این میان باید گفت شناخت تفاوت های میان زن و مرد، یکی از مهم ترین بخش های مربوط به مهارت خودآگاهی است.
● شناخت تفاوت های میان زنان و مردان
در یک بعد کلی می توان گفت انسان ها، تفاوت های بسیاری با یکدیگر دارند که دلایل شان نیز متنوع و متعدد است. اما تفاوت های بین زن و مرد ، تفاوت های عمده ای است. برخی از این تفاوت ها، ریشه در عوامل فیزیولوژیکی و زیستی دارند و بعضی، نشأت گرفته از عوامل فرهنگی و اجتماعی هستند.بیشترین این تفاوت ها را که معمولاً شدید و قابل تعمق است، می توان در ازدواج و زندگی مشترک به وضوح احساس کرد، از جمله این که:
۱) دیدگاه زنان و مردان نسبت به ارتباط و مسائل جنسی کاملاً متفاوت است
این تفاوت که در واقع ریشه زیستی دارد، مهمترین اختلاف آنان در ارتباط با رابطه جنسی است. این رابطه در زنان با عواطف مثبت و احساسات گره خورده است در حالی که ارتباط جنسی در مردها، بیشتر جنبه های فیزیولوژیک دارد و بیشتر ارضای یک غریزه به حساب می آِید. دیگر آن که جنبه های عاطفی این احساس در مردها، بسیار کمتر از آن احساسی است که در زن ها وجود دارد. این تفاوت ها و یا عدم آگاهی از آنها، گاهی موجب سوء تفاهم و بر هم خوردن روابط میان مرد و همسرش می شود.
۲ ) استقلال برای مردان اهمیت بسیاری دارد
استقلال مردها از موارد قابل توجه در زندگی مشترک است. چون آنها مایلند و می خواهند در مورد مسائل مالی و معاملات و سایر موارد مشابه، مستقل عمل کنند. مخالفت همسر یا عدم توجه وی به این نکته، می تواند مشکلات و موانعی در زندگی مشترک ایجاد کند زیرا مرد تصور می کند که به احساس استقلالش، لطمه خورده است.

۳ ) زنان می خواهند مورد حمایت باشند و به این حمایت اهمیت می دهند
چنانچه زن حس کند از طرف همسرش مورد بی توجهی و بی مسئولیتی قرار گرفته، به شدت آزرده می شود و واکنش های عاطفی شدید نشان می دهد. زیرا آنچه برای زن ها اهمیت دارد، آن است که حس کنند همسرشان به آنان احترام می گذارد و به سلامت وعقیده و ... آنان اهمیت می دهد.
۴ ) مدیریت خانه برای مردها بسیار مهم است
با مراجعه به فرهنگ های مختلف موجود در جوامع گوناگون، خواهیم دید که «مرد» به عنوان قدرت اول خانواده، شناخته شده است که البته این مسئله را باید جدای از تبعیض های جنسی میان زن و مرد، به حساب آورد. در خانواده هایی که زن بدون نظرخواهی و مشورت همسرش درباره مسائل خانوادگی تصمیمی اتخاذ می نماید، یا این که قدرت اول خانواده است، معمولاً مشکلات گوناگون زیادی مشاهده می شود که آسیب دیدگی احساس مرد از خود را می توان یکی از این ناراحتی ها دانست. البته این که مرد، قدرت اول خانواده باشد بدان معنا نیست که مرد، در یک نقش دیکتاتوری ظاهر شود بلکه منظور از این مسئله، مدیریتی است که باید بر عهده مرد قرار بگیرد.
۵ ) صحبت کردن و ارتباطات اجتماعی برای زنان مهم است
زن ها با دور هم جمع شدن و صحبت کردن، بسیاری از نگرانی ها، استرس ها و ناراحتی های خود را تعدیل وتخلیه می نمایند. تمایل به ارتباطات اجتماعی و حرف زدن در زنان بیشتر از مردان است. به همین دلیل چنانچه درک و آگاهی زن و مرد، نسبت به این خصوصیت ضعیف باشد، مطمئناً آنان را دچار سوء تفاهمات جدی در زندگی مشترک خواهد نمود.
۶ ) نگاه مردان به مسائل، کلی تر است
مردها معمولاً وارد جزئیات و نکات ظریف نمی شوند، در حالی که زن ها به عمق مسائل و اجزاء ریز در ارتباطات و دیگر موارد، توجه زیادی دارند. معمولاً این خصوصیات زن و مرد، موجب می شود زن تصور کند مرد در باره بسیاری از مسائل بی دقت و بدون توجه است و مرد نیز همسرش را فردی حساس و ریزبین بداند که همیشه ذهن خود را برای موارد و مسائل پیش پا افتاده و کم اهمیت، درگیر و مشغول می سازد.
۷ ) جذابیت های جسمی و آراستگی برای مردها بسیار اهمیت دارد
مردها بیش از زن ها تحت تأثیر جذابیت های جسمی و آراستگی زن قرار می گیرند که این نیز یکی دیگر از تفاوت های مهم آنهاست.
۸) زن ها عاطفی تر از مردها هستند
یکی دیگر از تفاوت های عمده بین زن و مرد، عاطفی تر بودن زنان است و این انتظاری است که زن ها، از مردها نیز دارند! مثلاً زنی که همواره تاریخ دقیق روز ازدواج ، تاریخ تولد همسر، مکان آشنایی و ... را به یاد دارد و چه بسا به مناسبت آنها، برای همسر خود، هدیه هایی هم تهیه کند، وقتی با شوهری روبه رو می شود که نسبت به این مسائل بی اعتنا یا فراموشکار است، نخستین احساسش آن است که همسرش نسبت به او بی علاقه و بی اهمیت است. باید دانست ادامه چنین تفکرات منفی و برخوردهای احساسی در مدت زمانی اندک، موجب بروز سوء تفاهم و دلسردی از زندگی مشترک می شود. لذا آگاهی از این نکات ضمن آن که از ناراحتی های بسیاری جلوگیری می کند، احساس مهارت در زندگی مشترک را در شخص رشد می دهد و او را به موفقیت می رساند.
● مهارت در همدلی با افراد
همدلی با افراد مهارت خاصی می خواهد. همدلی به برقراری ارتباط عمیق و صمیمی به انسان ها کمک بسیاری می کند. گاهی اوقات افراد به اشتباه، تصور می کنند تفاهم به این معناست که ما با فرد مقابل، کاملاً همفکر و هم عقیده باشیم، در حالی که باید گفت چنین تصوری از پایه و اساس اشتباه است، زیرا هیچ گاه نمی توان دو انسان را یافت که به طور کامل شبیه یکدیگر باشند. اختلاف و تفاوت در دیدگاه ها، سلیقه ها، آرزوها، عقاید و علایق، همه و همه، امری طبیعی و کاملاً عادی است. اما آنچه این اختلاف و تفاوت را می تواند برای ما، قابل درک و فهم سازد، همان «همدلی» است که به واسطه آن، می توانیم بسیاری از مشکلات ارتباطی خود با دیگران، خاصه شریک زندگی مان، را برطرف سازیم.
▪ اصول مهارت همدلی
۱ ) به صحبت های دیگران خوب گوش کنید.
هنگامی که کسی صحبت می کند، کار دیگری انجام ندهید. خوب گوش کردن یا به عبارت دیگر، گوش کردن فعال، پایه و اساس هر نوع ارتباط سالمی است. نمی توان هم کتاب خواند و هم به صحبت های طرف مقابل گوش داد. چون بین شنیدن و گوش دادن، تفاوت زیادی وجود دارد. همچنین توجه کنید که هنگام صحبت کردن طرف مقابل، به صورت او نگاه کنید تا مطمئن باشد نسبت به صحبت هایش، هر چند معمولی و عادی، دقت، حرمت و حساسیت لازم را قائلید. حتی گاه با اظهار کلماتی چون بله! عجب! خوب! فهمیدم! پس این طور! به او نشان دهید که کاملاً به صحبت هایش و آنچه که می گوید، توجه دارید و برای این توجه تمرکز کافی داشته باشید.
۲ ) با احساس و عواطف طرف مقابل تان همراه و هماهنگ شوید.
هنگام همدلی، سعی کنید طرف مقابل خود را درک کنید. آن هم به طور حقیقی و دور از هرگونه تظاهر و تصنعی ریاکارانه یا از روی اجبار! بلکه از روی عاطفه و احساس هماهنگ با طرف مقابل. مثلاً هیچ وقت نمی توان با فردی که با صدا و حالتی حزن آلود، درباره مسئله یا موضوع ناراحت کننده ای سخن می گوید، با لحنی شاد و سرشار از سرخوشی سخن گفت. البته عکس این مثال نیز صادق است.
۳ ) به احساسات و هیجان های طرف مقابل تان توجه داشته باشید.
بیشتر اوقات، فردی که از شرایط و مسایل خود، سخن می گوید و به شرح مشکلات یا درد دل هایش می پردازد، قبل از آن که به دنبال راه چاره یا پند و اندرز و یا راهنمایی باشد، نیاز دارد تا مخاطب او، متوجه احساس و حالت و هیجان او شود و موقعیت های احساسی او را درک کند. شما باید با توجهی که نسبت به احساس و هیجان او می کنید، این خواسته را برای وی به اثبات برسانید.
۴ ) خود را به جای طرف مقابل بگذارید.
تنها در این صورت است که می توانید از دریچه چشم وی، به مشکلات نگاه کنید و احساسات و موقعیتش را دریابید تا بتوانید همدلی لازم را درباره اش داشته باشید.
۵ ) در همدلی با طرف مقابل، از جمله های قاطع استفاده نکنید.
معمولاً شدت ناراحتی و هیجان در فرد نیازمند به همدلی، به حدی است که موجبات آزردگی و آسیب پذیری را در او، مستعد می سازد. بنابراین باید مراقب بود تا با چنین فردی، با کلمه ها و جمله های قاطع و بُرنده، صحبت نکنیم. چه بسا که در تشخیص احساس و معانی سخنان وی اشتباه کرده باشیم آن وقت به دلیل قطعیت نظر و صحبتی که داشته ایم، نه تنها همراه و همدل او نبوده ایم، بلکه به نوعی وی را آزرده خاطر و منزجر نیز کرده ایم.
● مهارت حل اختلاف
این مهارت نیز، همانند بقیه مهارت ها، برای ازدواج و تشکیل زندگی مشترک و اصولاً برقراری ارتباط درست با دیگران ضروری و واجب است. آنچه مسلم است، بروز اختلاف و تفاوت بین افراد، امری کاملاً عادی و طبیعی است. منتها مهمتر و طبیعی تر آن است که نسبت به حل این اختلافات، اشراف داشته باشیم و بتوانیم اختلاف یا سوء تفاهمات خود یا دیگران را به گونه ای حل کنیم که رضایت همه فراهم آید؛ و این رضایت حاصل نخواهد شد مگر با کسب مهارت در حل اختلافات.
▪ اصول مهارت حل اختلاف
۱) صحبت کنید، اما بدون پرخاش و توهین و تندی.
حل اختلاف، در زمان عصبانیت، حاصلی جز تخریب بیشتر نخواهد داشت. پس بهتر آن است که همیشه بعد از آرام شدن محیط و افراد، اقدام شود.
۲) منفی سخن نگویید.
اگر برای وصل کردن، قدم جلو می گذاریم، باید دقت کنیم از به کار بردن سخنان نومید کننده و تحریک کننده و در مجموع منفی، خودداری نمائیم.
۳ ) در اولین قدم اختلاف، آن را حل کنید.
به محض احساس اختلاف یا سوء تفاهم، درصدد حل آن برآیید. چون اگر شامل مرور زمان شود، تبدیل به کینه و رنجش می شود. به خاطر داشته باشید صحبت و بازگو کردن ناراحتی ها و سوءتفاهمات، کمک مؤثری برای رهایی از غم و اندوه است و حل اختلافات را نیز سهل تر می نماید.
۴) از طرف مقابل خود، یا طرفین اختلاف، درخواست کنید تا خیلی سریع، وقت مناسبی را با هماهنگی یکدیگر، برای حل اختلاف، اختصاص دهند.
۵) احساس شرم و گناه و خجالت را برای طرف مقابل به وجود نیاورید.
چنانچه ما با طرف مقابل خود، دچار مشکلی شده اید یا برای حل اختلاف دیگران، می خواهید اقدام نمائید، هرگز نباید به گونه ای صحبت کنید که دیگری یا دیگران را دچار احساس خجالت، گناه یا شرمندگی کنید. طعنه و کنایه را نیز باید از لحن و کلامتان حذف نمایید.
۶) نظر و عقیده خود را بیان کنید.
ناراحتی خود را عنوان کنید و درباره اش سخن بگویید بدون آن که قضاوت یا سرزنش کنید و حکمی صادر نمایید.
۷) دیگری یا دیگران نیز حق دارند.
به طرف مقابل خود یا دیگرانی که با یکدیگر دچار اختلاف شده اند، اجازه کافی بدهید تا از ناراحتی ها و مشکلاتشان صحبت کنند. تخلیه روانی، فرد را برای طرح یا پذیرش مسائل متفاوت و سپس حل مشکلات، آماده تر می نماید.
۸) عذرخواهی مشکل نیست.
در زمان حل اختلاف، چنانچه فرد متوجه اشتباه خود بشود، بهتر است فوری با یک جمله که حاکی از ندامت و عذرخواهی اوست مسئله را ختم به خیر کند. «عذرخواهی» نه تنها فرد را کوچک نمی کند، بلکه دیگران را متوجه انعطاف و دقت نظر او نیز می سازد. حال چنانچه لزومی به عذرخواهی هیچ کسی مشاهده نشد، توافق و به قول معروف، کنار آمدن با هم، مسیری تازه برای رفع سوء تفاهمات و برقراری ارتباطات جدید خواهد بود.
۹) هربار، فقط یک موضوع را مطرح کنید.
برای هر مشکل، یک جلسه مشخص را اختصاص دهید. چرا که در صورت صحبت و طرح همه ناراحتی ها و مشکلات در یک جلسه، نه تنها راه حلی حاصل نخواهد شد، بلکه به لحاظ یادآوری و تداعی یا درهم پیچیدگی ناراحتی ها، دامنه اختلافات وسعت بیشتری خواهد گرفت.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله    17صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مهارت در خودآگاهی

دانلود مقاله فرهنگ ، خودآگاهی و اینترنت

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله فرهنگ ، خودآگاهی و اینترنت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

فرهنگ ، خودآگاهی و اینترنت

 

 

 

روانشناسان فرهنگی برای مدتی به دلیل طرح این مسأله مشهور بودند که خودآگاهی یا شناخت خود تا حد زیادی تحت تأثیر مرزهای فرهنگی و ساختارهایی همچون جغرافیا قرار می‌گیرد:به عنوان مثال،فرهنگ کشاورزی و مبتنی بر نظام اشتراکی در قیاس با فرهنگ‌های به اصطلاح غربی یا فردگرا مستقل‌ترند.فناوریهای ارتباطی مدرنی همچون اینترنت تمایرات بین فرهنگ‌ها را کمرنگ‌ کرده است.مرزهای جغرافیایی را از میان می‌برند و مسایل جدیدی را درخصوص مفاهیم روانشناسی خود(2) پدید می‌آورند. در مقاله حاضر مفاهیم (معانی) روانشناختی این شبکه جهانی به مثابه بافتی فرهنگی را بررسی می‌کنیم.همچنین به این سؤال نیز می‌پردازیم که آیا اینترنت مفهوم مستقل و انفرادی (فردی) خود را تقویت می‌کند؟

 

ادامه مقاله رو بخوانید!
مسلماً فناوری‌های ارتباطی همچون اینترنت قادرند مرزهای جغرافیایی را برداشته و تمایزات میان آنچه فرهنگ‌های سنتی خوانده می‌شود را از میان ببرند.بنابراین،این فرهنگ‌ها و افراد موجود در آنها چه معنایی دارند؟معنای روانشناسی خود چیست؟در این مقاله برآنم تا معانی روانشناختی این شبکه را به مثابه بافتی فرهنگی بررسی کنم همچنین به این سؤال هم پاسخ خواهم گفت که آیا اینترنت مفهوم مستقل و فردی خود را تقویت می‌کند؟این مقاله کوششی است در جهت دسته‌بندی برخی آرایی که خود مقدمه‌ای‌اند برای مطالعه تجربی رابطه بین خودآگاهی،فرهنگ و کاربرد اینترنت.در ابتدا نگاهی گذرا داریم به وضعیت استفاده از اینترنت و آنچه روانشناسان تاکنون در باب تأثیر [آن] بر افراد بیان کرده‌اند.هسته اصلی این پژوهش برخاسته از یک رویکرد فرهنگی به روانشناسی است که می‌کوشد تا تجربه انسان و مفهوم خود را درارتباط با فرهنگ که برای بررسی فرهنگ اینترنت وتأثیر آن برکاربرانش ضروری است،بافتی کند.

 

 

 

زندگی آن‌لاین

 

بنابر آمار 66میلیون آمریکایی در سال 1998 آن‌لاین بودند،این رقم در سال 1999 ،83 میلیون(3) و اکنون بیش از نیمی از جمعیت ایالات متحده آن‌لاین هستند.(4) مردم آمریکا در کل درخصوص استفاده از اینترنت و افزایش دسترسی به آن نظر مساعدی دارند(خوش‌بین‌اند).(5)ما شاهد اشتیاقی مهار ناشدنی به اینترنت هستیم.طبق نظرسنجی اخیر موسسه گالوپ(6) مردم برخی امور خود از جمله کسب اطلاعات(95% کاربران)،ایمیل (89%کاربران)،چت (21% کاربران) و خرید (45% کاربران) را به صورت آن‌لاین انجام می‌دهند. شاید مهمترین نکته این باشد که بیش از نیمی از‌ آمریکایی‌ها در خانه‌ خود به اینترنت و ایمیل دسترسی دارند.(7)

 

به رغم دغدغه های اخیر در خصوص ایمنی آن‌لاین،انگیزه مردم از استفاده از اینترنت برای مقاصد تجاری همچنان مشخص نیست.نظرسنجی‌های اخیر نشان می‌دهد که مردم درخصوص کامپیوتر و اینترنت نظر بسیار مساعدی دارند. از میان کسانی که از اینترنت استفاده می‌کنند،72% از کاربران آمریکایی معتقدند که این وسیله زندگی آنها را بهبود بخشیده است.( در نظرسنجی مشترکی که توسط رادیو سراسری ملی،بنیاد خانواده کایزر(9) و مدرسه دولتی کندی‌ دانشگاه هاروارد انجام شد،نتایج تقریباً یکسان بود.(10) جای تعجب نیست که این نظرسنجی نشان داد که کودکان در قیاس با والدین خود نسبت به اینترنت خوش‌بین‌ترند.اما این نتایج با دغه‌دغه‌های مربوط به تأثیر شخصی فناوری بر روابط اجتماعی و زمان کمتری را با خانواده سپری کردن تناسب دارد.

 

محققان اخیراً سرگرم بررسی این مسأله هستند که چگونه رشد استفاده از فناوری اطلاعات،بر افراد و جامعه در سطح گسترده‌تر تأثیر می‌گذارد.

 

 

 

استفاده از اینترنت و انزوای اجتماعی

 

مطالعات اخیر مسایلی را درخصوص تأثیرات منفی بالقوه رسانه‌های جدید پدید آورده است.

 

دانشمندان علوم اجتماعی هر روز بیش از پیش درخصوص تأثیرات شناختی و عاطفی شبکه بر کاربرانی بحث می‌کنند که توجه ویژه آنها به پتانسیل موجود در ارتباطات نوشتاری اینترنت به مثابه ابزاری در جهت ایجاد ارتباطات اجتماعی است.خاصه در میان روانشناسان، مجموعه‌ای از اسناد در حال شکل‌گیری است که به برخی تناقضات شگفت‌انگیز و قابل توجهی اشاره دارند.در ظاهر امر،به نظر می‌رسد فناوری،روابط اجتماعی را تقویت می‌کند در عین حال روان شناسان در پی اثبات خلاف این قضیه در مورد کاربران هستند.روانشانسان دانشگاه کارنگی ملون در این خصوص پژوهش مفصلی را انجام داده‌اند.(این پژوهش را هنرمندان (بازیگران) برجسته رسانه‌های جدید به لحاظ مالی بسیار حمایت کردند).(11)محققان(12) نحوه تأثیر ارتباطات بر متغیرهای سازگاری اجتماعی را بررسی کرده‌اند.آنچه یافتند عبارت بود از رابطه ای به ظاهر متناقص میان افزایش ارتباطات و افزایش انزوای اجتماعی.اینترنت افزایش بالقوه‌ای در شماری از روابط اجتماعی ایجاد می‌کند در عین حال،در بسیاری از موارد،آن روابط به نحو آشکاری باروابط آف‌لاین افرادمتفاوت است.افرادآن‌لاین تمایل دارند بهترین چهره را از خود عرضه کنند تا در واقع خود ایده‌آل خود را عرضه کنند. (13) این مسأله تفاوتی با آنچه ما در دنیای آف‌لاین انجام می‌دهیم ندارد اما فضای ساختگی ارتباط آن‌لاین، بسیاری از اطلاعات موجود در ارتباط آف‌لاین را از میان می‌برد. بسیاری ازکاربران شبکه تنهابمنظور اینکه دریابندشخصی که آنها بطور آن‌لاین او را می‌شناسند،دقیقاً همان شخصی نیست که بطور آف‌لاین در نظر دارند،ارتباطات آن‌لاین خود را افزایش می‌دهند.(14)من در اینجا قصد بزرگ کردن داستان‌های مردان 50 ساله‌ای که خود را به شکل دخترهای نوجوان درمی‌آورند ندارم،اما در مصاحبه‌ای که با مردم داشتم،اغلب آنها معتقد بودند در بیان هویت خود صادق‌اند و احساس می‌کنند که مخاطب آنها نیز در اینترنت صادق است.آنها همچنین ابراز می نمودند که چگونه در ارتباط حضوری با افراد،تقریباً با عکسی مواجه نشدند که برایشان بیگانه باشد.(15) برخی جایگاه‌های ارتباط آن‌لاین،بحثهای خارج از موضوعات تعریف شده در فهرست ایمیل،تابلوی اعلانات یا اتاق چت را تشویق می‌کنند.نکته جالب اینکه سندی بی‌اعتبار می‌گویدهمجنس بازان زن و مرد در انتقال روابط از آن‌لاین به آف‌لاین موفق‌ترند.(16)از دیگر فاکتورهای مؤثر آنست که گفتمان آن‌لاین در قیاس با ارتباط آف‌ لاین آهسته‌تر و زمان‌برتر است.بنابراین یکی دیگر از شرایط، شرایطی است که افراد در آن،زمان را به طور آف‌لاین و دور از شبکه سر می‌کنند و کمتر به ارتباطات اجتماعی آن‌لاین می‌پردازند.

 

پژوهش دانشگاه کارنگن ملون نشان می‌دهد زمانیکه صرف ارتباط اجتماعی رودررو می‌شود، بر سازگاری، انزوا و رفتار اجتماعی تأثیر می‌گذارد(17) و این یافته‌ها در شرایط دیگر نیز عیناً اجرا شده‌اند.شرکت‌کنندگان پژوهش دانشگاه استنفورد نشان دادند که آنها زمانی را که صرف ارتباطات آن‌لاین می‌کنند به قیمت از دست دادن زمان برای سایر فعالیتهای اجتماعی است.(1 پژوهشی که به طور مستقیم به رابطه بین استفاده از اینترنت و انزوای اجتماعی پرداخته بود نشان داد که بین تعداد ساعاتی که صرف اعتبار آن‌لاین؛ انزوای اجتماعی و عاطفی می‌شود رابطه آشکاری وجود دارد.(19) در پژوهشی که اخیراً در مورد 1300 دانشجو در 8 مؤسسه انجام گرفته است، 10% از شرکت‌کنندگان در این پژوهش،از اینترنت برای سنجش میزان تأثیر آن در مطالعاتشان استفاده کردند.(20) این یافته‌ها واکنش‌هایی را در پی داشته است.در عین حال،تنها در جاهایی که کانال‌های ارتباطی آف‌لاین و نیز آف‌لاین وجود داشته‌اند،نتایج متضاد بدست آمده است.به عنوان مثال در اثر اخیری از پروژه اینترنتی پیو،(21) مشخص شد که زنان،اینترنت را فرصتی برای گسترش ارتباطات اجتماعی نهادینه شده،ارتباط با دوستان و خانواده دانسته‌اند ومعتقد بودند که اینترنت سبب می‌شود احساس وابستگی و تعلق بیشتری کنند و این وسیله به لحاظ عاطفی آنها را تقویت می‌کند.بنابر پژوهش‌های روانشناختی انجام شده درخصوص تأثیر رسانه‌های جدید بر جامعه، پیش‌کشیدن کابوس اعتیاد به اینترنت یا بحث درباره ی اینکه آیا کامپیوترها اذهان ما را مختل می کنند،بیهوده است.آنچه از همه جالب‌توجه‌تر است، عدم موفقیت در بافتی کردن تجربه فردی کاربر اینترنت در یک بافت اجتماعی وسیع‌تر است.اینگونه مطالعات صرفاً بر متغیرهای شخصیت تأکید دارند و به بافت فرهنگی تجربه انسانی کاری ندارند.مطمئناً‌ بسیاری خواهند گفت که این بررسی‌ها خارج از حوزه روانشناختی است.اما سنتی دیرپا در روانشناسی وجود دارد تحت عنوان روانشاسی فرهنگی و میان فرهنگی که ویلهم وونت،(22) پدر روانشناسی مدرن ـ اگر نگوییم مؤسس آن ـ دست کم پیش قراول آن بود.(23)

 

 

 

فرهنگ و روانشناسی: خودآگاهی

 

چشم‌انداز میان فرهنگی سنتی در روانشناسی،درحمایت از ارزشهای فرد محور در مقابل ارزش‌های خانوادگی و ملی به نحوه ی تفاوت غرب فردگرا و شرق جمع‌گرا اشاره می‌کند.در عین حال،این چشم‌انداز،میکروسکوپی انسان‌شناختی در دست نمی‌گیرد تا ببیند که بسیاری از ارزش‌های جمع‌گرا در غرب نیز ارزش محسوب می‌شوند(نظیر میهن‌دوستی) و غربی‌ها همچنان پایبند قوانین قشربندی اجتماعی ـ اقتصادی هستند.به عنوان مثال،آمریکایی‌ها ممکنست از موفقیت آزادی سخن بگویند اما آزادی،در بطن شرایطی از قوانین و لوازم «فرهنگی شده» یا «اشتراکی شده»‌ای است که این گروه آن را تأیید کرده‌اند. تمایزات عمدتاً ناشی از مسایل مربوط به ارجاعات بین فردگراها وجمع‌گراها است اما به اعتقاد من اینها در واقع،بیشتر پدیده‌های زبانی و معناشناختی‌اند تا پدیده های خارجی و عینی.به عنوان مثال،اثر تکراری تریندیز،ام سی کاسکر،و هوی(24) حاکی از تقابل میان دانشجویان آمریکای شمالی و چینی دارد.در این اثر دانشجویان آمریکایی عمدتاً توصیفهای شخصی‌ای را برمی‌گزینند که اصطلاح محور هستند(و منعکس کنده ویژگیهای شخصی‌اند تا اهداف گروهی).یک دانشجوی آمریکای شمالی ممکنست این جمله را بگویدکه«من باهوش هستم»اما می‌توان گفت که او نیز (همانند جمع‌گرایان) طرفدار اهداف یا استانداردهای گروهی و جمعی است.در واقع،او درحال یکی شدن بافرهنگ گسترده‌ترافراد باهوش وجایگزین کردن خود(مذکریا مؤنث) با ساختار آن گروه است.تا دهه 1990 زمانی که روانشناسان تفاوت‌ فرهنگی را بررسی می‌کردند،بر اساس هویت‌های فردگرا و جمع‌گرا و جوامع می‌اندیشیدند و شاید چنین تفکری درخصوص رشته‌های دیگر نیز وجود داشته باشد.روانشناسان فرهنگی، مقارن با تغییر در روابط بین شرق و غرب،به انحاء مختلف به تفاوت‌ها توجه بیشتری کردند و متغیرهای معنادارتر را در ارتباط با فرهنگ و هویت، مدنظر قرار دادند. خاصه،مارکوس و کیتایاما(25) وسینگلیز(26) چارچوبی نظری (مفهومی) تهیه کردند که خودآگاهی فردی یا به عبارت دقیق‌تر خودشناسی را در ارتباط با هویت فرهنگی بررسی می‌کرد.آنها این ساختار را به دو متغیر تقسیم کردند:متغیرهای مستقل و غیرمستقل و ابراز نمودند که این متغیرها دو به دو ناسازگار یا قائم نیستند بلکه در شخص به صورت رشته‌هایی،با هم همزیستی دارند و توسط عوامل (تعیین‌کننده‌هایی) فرهنگی تقویت یاسرکوب می‌شوند.(27)خودآگاهی مستقل، واحد و ثابت است که تأکید بر توانایی‌ها، افکار، احساسات درونی و توجه به منحصربه فرد بودن و تقویت، اهداف شخصی آن را تعدیل می‌کند.خودآگاهی وابسته به هم،انعطاف‌پذیر و متغیر است که بر نقش و روابط مردم و جایگزینی مناسب افراد تأکید می‌کند.امتیاز استفاده از خودآگاهی به مثابه مدلی برای توصیف فرد در ارتباط با جامعه آن است که خودآگاهی درجات مختلف مفاهیم مستقل و وابسته به هم را در ارتباط با فرهنگ توضیح می‌دهد.جای تعجب نیست که یکایک این متغیرها بامفاهیم سنتی‌تر فردگرایی و جمع‌گرایی کاملاً در ارتباطند.(2 درعین حال، خودآگاهی یاخودشناسی تاحد زیادی تحت تأثیرمرزها وساختارهای فرهنگی نظیر جغرافیا قرار می‌گیرد: به عنوان مثال فرهنگ‌های جمع‌گرا و روستایی،به هم وابسته‌تر هستند(29) تا فرهنگ‌های به اصطلاح فردگرای شهری.(30)

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   25 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله فرهنگ ، خودآگاهی و اینترنت