دانلود مقاله فلسفه هومیوپاتی

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله فلسفه هومیوپاتی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مشخصات این فایل
عنوان: فلسفه هومیوپاتی
فرمت فایل :word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات : 20

این مقاله در مورد فلسفه هومیوپاتی می باشد.

بخشی از تیترها به همراه مختصری از توضیحات هر تیتر از مقاله فلسفه هومیوپاتی

۵۲)خطرات هومیوپاتی بسیاری از کسانی که علاقه مند به هومیوپاتی هستند مهمترین علت گرایش خود به این طب را بی ضرر بودن آن می دانند . گرچه که هومیوپاتی بسیار کم خطر است اما در واقع نباید آن را کاملا بی خطر دانست. اصولا هر ماده دارویی که خاصیت درمانی دارد خاصیت سمی نیز دارد! ماده بی خطر ماده ای است که هیچ خاصیتی نداشته باشد .  در پزشکی کلاسیک همانگونه که قبلا اشاره کرده ام ازیِک ماده دارویی خاص تنها خواص شفابخش آن اختیار می شود و سایر خواص دارو را بطور قراردادی آثار سوئ دارو حساب می کنند و سعی بر این است که خواص درمانی بر خواص سمی برتری داشته باشد . اما در هومیوپاتی تمام خواص داروها با هم در نظر گرفته می شود تقریبا هیچ خصوصیتی از دارو بی توجه نمی ماند ِیک داروی شیمیایی اگر بطور متوسط 3 تا 5 برابر دوز درمانی استفاده شود اثرات سمی خود را نشان می دهد که این مقدار در بسیاری از موارد تنها 1.5 تا 2 برابر دوز درمانی داروست یعنی اگر شما به جای یک قرص دو تا بخورید عوارض دارو که گاه غیر قابلا جبران است بروز می یابد اما در مورد داروی هومیوپاتی دوز آسیب رساننده صدها برابر مقدار درمانی است که باید در فاصله های کوتاه و مکررا مصرف شود. واضح است که تقریبا هِچ هومیوپات مجربی چنین تجویزی نمی کند . اما گاه اتفاق می افتد که بیماران از روی کنجکاوی ویِا به خیال آنکه دارو هیچ اثر ندارد به اینگونه دارو را مصرف .....(ادامه دارد)

مخالفان هومیوپاتی روزی که هومیوپاتی به عنوان یک طب معرفی شد همواره مخالفتهای بسیار بر علیه آن شده و می شود . این مخالفتها تا آن حد بود که دکتر هانمان را وادار به جلای وطن نمود و در دوره معاصر هم به طرق مختلف این علم مورد نقد و مخالفت قرار می گیرد البته پیشرفت ارتباطات باعث مشخص شدن حقایق نه تنها برای دانشمندان بلکه حتی مردم عادی شده است در این جا به بررسی بعضی ایراد های مطرح شده بر هومیوپاتی می پردازیم متاسفانه اکثریت انتقادها و مخالفتها بدون کمترین بررسی علمی و بالینی صورت می گیرد در موارد بسیاری که منتقدین به شکل علمی مسئله را بررسی نموده اند خود به این طب ایمان آورده و هومیوپات شده اند ! نمونه آن دکتر هرینگ در آمریکاست این پزشک معروف در ابتدا مقالات و سخنرانیهای تندی علیه هومیوپاتی تر تیب می داد تا اینکه به پیشنهاد مدیر انتشاراتی که آن نیز از مخالفان هومیوپاتی بود تصمیم گرفت تا از نزدیک با این روش آشنا شود تا بتواند بهتر آن را زیر سوال برده و به زعم خود آن را رسوا نماید . وی از یک هومیوپات خواست تا از نزدیک و در مطب نحوه درمان را ببیند بعد از مدتی با شگفتی متوجه شد که واقعا عده بیشماری درمان می شوند سپس وی از آن هومیوپات درخواست نمود که زخم کهنه ای را که وی سالها به آن مبتلا بود را معالجه نماید و با کمال تعجب آن زخم در مدت کوتاهی بهبود یافت! بعد از این بود که دکتر هرینگ با مطالعه این طب به جایگاهی از آن رسید که وی را پدر هومیوپاتی آمریکا می دانند و تحقیقات وی از معتبر ترین تحقیقات در هومیوپاتی می باشد اما نظرات مخالفان: عدهبخشی از فهرست مطالب مقاله ارتقای سلامتی در جوامع مختلف در قسمت پایین مشاهده نمایید. .....(ادامه دارد)

۵۱) اشکال داروهای هومیو پاتی اشکال داروهای هومیوپاتی: داروهای هومیوپاتی از نظر شکل ظاهری به گونه های مختلفی عرضه می شوند 1)محلول الکلی: در اِن حالت داروی هومیوپاتی در محلولی که شمل آب و الکل سفید (اتیلیک) می باشد حل شده است (با نسبتهای مختلف که معمولا در صد الکل کمتر از 40% می باشد) اِن شکل دارویی کمتر به بیماران ارائه می شود و اگر هم استفاده شود توسط خود هومیوپات و در مطب به مقدار چند قطره در دهان بیمار چکانده می شود. در ضمن از این محلول برای تهیه فرمهای گلبولی داروهای هومیوپاتی استفاده می شود 2)قرص: این نوع داروهای هومیوپاتی شباهت زیادی از نظر ظاهری با قرص های پزشکی کلاسیک دارد . این فرم از داروی هومیوپاتی در ایران بسیار کم یِافت می شود  3)گلبول: در اِن شکل دارویی که رایجترین فرم داروی هومیوپاتی نیز می باشد از قند شیر (لاکتوز) که بصورت گلوله های کوچک فرم گرفته است استفاده می شود ااندازه گلوبولها از قطر 1 میملیمتر تا 10 میلیمتر متفاوت می باشد که معمولا از اندازه های استاندارد 1- 3-5 میلیمتر اسفاده می شود. گلوبولهای کروی همانطور که گفته شد از جنس قند می باشند و داروی هومیوپاتی بر روی آنها چکانده شده است و بعبارت دیگر با محلول هومیوپاتی مرطوب شده اند. این گلبولها بسته به سبک کاری پزشک هومیوپات به گونه های مختلف ممکن است تجویز شود عده ای از هومیوپاتها .....(ادامه دارد)

هومیوپاتی و افراد سالم در پزشکی کلاسیک زمانی به یک فرد بیمار اطلاق می شود که خود فرد و یا اطرافیان او از یک مشکل جسمی و یا عصبی شکایت داشته باشند و تا قبل از ابراز ناراحتی ،فرد سالم تلقی می شود اما واقعیت آن است که کمتر کسی را می توان یافت که از سلامت کامل برخوردار باشد. تعریفی که هومیوپاتی از انسان سالم می کند فردی است که نه تنها از هیچ درد و ناملایمتی جسمی و روحی شکایت نکند بلکه هیچ گونه احساس ناخوشایندی در وجودش احساس نکند و بتواند اعمال زندگی (کار، تفریح، خوردن، خواب،معاشرت با دیگران ، روابط عاطفی و جنسی،تفکرات...) را به بهترین نحو انجام دهدو از هر جهت از زندگی کردن لذت ببرد. در فلسفه هومیوپاتی فردی بیمار است که برای خوب بودن خود یک یا چند شرط داشته باشد مثلا بگوید: من خوب هستم تا وقتی که راه نروم (چون پا درد دارد) ، خوب هستم به شرطی که هوا سرد نباشد (چون دچار سردرد و بدن درد ...) ، خوب هستم به شرطی که تنها نباشم( از تنهایی می ترسد) ، خوب هستم تا زمانیکه هر چه می گویم دیگران بگویند چشم!(وگرنه به شدت عصبانی می شود و مثلا میگرن می گیرد...). بدین ترتیب می توان مشاهده کرد که فرد بیمار کسی است که آرامش و راحتی را تنها در شرایط خاص می تواند داشته باشد . انسان سالم کسی است که بدون هیچ شرطی، از همه نظر خوب باشد و برای لذت بردن از زندگی به .....(ادامه دارد)

هومیوپاتی و چاقی سطحی و سرکوب گرانه به قصد رفع کردن آنهبیماری چاقی از شایعترین مشکلات انسانها در سطح جهان می باشد. مطابق آخرین آمار منتشر شده ۴۵٪از ژاپنیها و حدود ۲۰٪ از آمریکاییها به این معضل مبتلا می باشند ، اروپاییها نیز علیرغم درصدی کمتر از ابتلا، به سرعت در حال تجربه افراد چاق بیشتر هستند. و این امر باعث نگرانیهای بسیار در مورد بهداشت جهانی شده است. علل بسیاری برای این پدیده معرفی شده اند که استفاده از غذاهای پرکالری و کاهش تحرک روزانه بطور عمده مطرح می باشند. اما از دیدگاه هومیوپاتی ریشه های عمیقتری نیز وجود دارند که بدون توجه و حل آنها نمی توان درمانی قطعی را انتظار داشت.چاقی از دیدگاه هومیوپاتی تنها یک علامت و نتیجه بیماریهای جسمی و روحی فرد می باشد.به جرات می توان گفت که مشکلات روحی و عاطفی و استرسهای زندگی نقش بسیار مهمی در ایجاد چاقی دارند.من در برخورد با بیماران چاق در اکثر موارد رد پای این مسائل را به وضوح مشاهده می کنم.بروز تمایل سیری ناپذیر به خوردن ( که حتی بدون لذت از خوردن می باشد) بعد از ابتلا به اظطراب، افسردگی ، عصبانیت های مکرر... آشکار می شود.  متابولیسم بدن هر فرد در قسمتهای خاصی از مغز کنترل می شود که با در نظر گرفتن هورمونهای بسیاری که در تنظیم سوخت و ساز بدن دخالت دارند، می توان گفت که آنچه که وزن ظاهری بیمار را تشکیل می دهد نتیجه نهایی تنظیمات و واکنشهای هورمونی، عصبی خاص هر فرد است. بالطبع هرگونه اختلال در بدن بر روی کل سیستم بدن تاثیر گذاشته و یک علامت ظاهری آن تغییر وزن ( کاهش یا افزایش) خواهد بود .برخورد موضعی با این علامت ظاهری (چاقی) مانند هر بیماری دیگر باعث بازگشت چاقی و حتی ایجاد .....(ادامه دارد)