بیان مسئله :
در جوامع مدرن پدیده های جدید به مرور زمان و بطور تدریجی در همان جوامع به اقتضای مسائل و مشکلات و نیازهای آنجا ابداع شدند، و موجب یک رشد تدریجی در طول تقریباً 200 سال در همة زمینه ها از صنعت و کشاورزی و پزشکی گرفته تا فیزیک و نجوم و بیولوژی ... شد. به تدریج به اقتضای رشد هر بخش تقسیم کار و انواع مشاغل بوجود آمد. تولیدات داخلی متناسب با ساختار فرهنگی و نیازهای موجود جامعه افزایش یافت، ابزار بهتر ارضاء نیاز ارائه شد و در عین حال به علت رشد اقتصادی همسو با نیازها و متعادل ( تدریجی و در همة زمینه ها ) درآمدها نیز افزایش یافت و به مردم امکان تهیة ابزار جدید ارضای نیاز را می داد. در چنین جوامعی نیز فرایند مقایسة اجتماعی، احساس محرومیت نسبی و لذا فرایند پیدایش نیاز نیز وجود داشت و دارد، اما از آنجا که دستیابی به ابزار جدید ارضای نیاز در حد نیاز احساس شده در هر قشر و گروهی بطور ذهنی امکان پذیر به نظر می رسد، احساس نارضایتی از وضع موجود کم است و اگر اینجا و آنجا احساس نارضایتی بوجود آید، عموماً در حد قابل کنترل می باشد و عنان جامعه از دست اداره کنندگان آن خارج نمی شود. ( رفیع پور، فرامرز . 1378 (ب): 35- 34 با اندکی تخلیص )
بررسی تطبیقی رضایت از زندگی دانشجویان دختر و پسر