خداوند برای مرگ اسبابی ساخته
بالجمله خدا در موقع مرگ جانرا میگیرد ولی متوجه باشید که پروردگار عالم، دنیا را دار اسباب قرار داده از آنجمله برای مرگ هم اسبابی معین فرموده مانند از بام افتادن،مریض شدن،کشته شدن و غیره،البته اینها بهانه و سبب است چون بسیاری هستند که مرضهای سختتر از او هم داشتند و نمردند پس این به تنهائی موجب نمیشود،اگر پیمانه عمرش تمام شده باشد،جانش را پروردگار عالم قبض میفرماید.وگرنه چه بسیار اشخاصی که صحیح و سالم بودند،بدون هیچگونه سابقه کسالتی مردند.
شکل عزرائیل نسبت به محتضرها
جمله دیگر راجع بملک الموت است که وقتی برای قبض ارواح میآید شکلش نسبت به حتضر فرق میکند.روایتی دارد که حضرت ابراهیم (ع) تقاضا کرد که هیئت عزرائیل را هنگام قبض روح کافر ببیند.عرض کرد که طاقت ندارید، فرمود میل دارم ببینم،عزرائی خودش را به آن هیئت نشان داد و ابراهیم دید صورت مردیسیت سیاه رنگ که موهای بدنش ایستاده، بدبو،لباس سیاه پوشیده،از دهان و بینی او شراره آتش و دود خارج میشود ابراهیم غش کرد،پس از بحال آمدن فرمود: اگر کافر هیچ عذابی نداشته باشد،بس است عذابش در دیدن تو بالعکس هم راجع بمؤمن.(1)
حضور ملائکه و شیاطین هنگام مرگ
شیاطین هم برای اغواء از طرغ چپ محتضر میآیند ملائکه هم از طرف راست (2) کار شیاطین همیشه فریب دادن است مخصوصا هنگام مرگ که اگر ایمانی هم باشد بدزدند،چون میزان سعادت و شقاوت آخر کار است،همانطوریکه زندگی کرده میمیرد و همانطوریکه مرده زنده میشود(3) هر آروزئی که داشته باشی هنگام مرگ با آن آرزو میمیری.اگر آرزویت دیدن جمال علی (ع) است، مونست جمالش میباشد،اگر آرزویت هوی و هوس است آن هنگام نهایت طلوعش میباشد.
لکن کسی که اهل ایمان شد،خداوند وعده فرموده است که او را نگهدارد و شیطان را به او دسترس نیست (1)
به ابی زکریای رازی هنگام مرگش میگفتند بگو "لا اله الا لله" میگفت نمیگویم.حالت غشوهای به او دست داد،پس از اینکه بهوش آمد،گفت کسی بنظرم آمد که میگفت اگر میخواهی خوشبخت و سعادتمند شوی بگو "عیسی ابن الله" من گفتم نمیگویم پس از اصرار زیاد گفت بگو لا اله لا الله" من گفتم نمیگویم پس از اصرار زیاد گفت بگو الا اله الا الله، گفتم چون تو میگوئی نمیگویم.حربهآی آمد و او را پرت کرد حالا کلمه حقه را میگویم آنوقت شهادتین را بر زبان حاری ساخت و از دنیا رفت.کسی که یک عمر از روی صدق موحد بود،چطور در آن هنگام شیطان بر او مساط میشود؟ بلی اگر مدت عمرش را به پیروی از شیطان گذرانده،در آن ساعت هم انیسش شیطان است.
آسانی و سختی جان دادن
در روایات تصریحاتی به سختی جان کندن شده و در بعضی تشبیه به کندن پوست از بدن زنده گردیده و در بعضی دیگر است که اگر سنگ آسیا با میخ درب قلعه را در چشم بگذارند و آن در بحرکت بیاید از سکرات مرگ آسانتر است. و در برخی دیگر از روایات،سختی آن تشبیه شده به اینکه بدنی را با قیچی یا اره قطعه قطعه کنند.و از بعضی از مختصرین هم ناراحتیهای فوقالعاده مشاهده میشود که گفتنی نیست،برای بعضی هم مردن مثل بو کردن بهترین گلها است. سوره 16 آیه 34
شامل 30 صفحه word
دانلود تحقیق در مورد معاد