فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله جامعه شناسی شهری

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله جامعه شناسی شهری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 برای اینکه تعریف روشن‌تری از مهیت و دامنه جامعه شناسی شهری به دست دهیم می‌توانیم بگوییم، تجزیه و تحلیل شهر به عنوان یک واقعیت اجتماعی موضوع جامعه شناسی شهری است. بنابراین جامعه شناسی شهری ، کلیه مسائل اجتماعی جامعه شهر نشین را دربر خواهد گرفت. یکی از واقعتهای اساسی ، رابطه از تحت جامعه با سایر واقعیتهای اجتماعی است، مانند رابطه تراکم جمعیت و سازمانها و شیوه تفکر و زندگی اجتماعی.
نگاه اجمالی
بدون اینکه بخواهیم کلیه جنبه‌های جامعه شناسی شهری را مورد بحث و بررسی قرار دهیم، منظور این است که اهمیت و ماهیت ملاحظات جامعه شناسی بر مسائل شهری روشن شود و برخی اطلاعات مربوط به اجتماع شهرها که اختصاصا معنای خاصی در بر دارد و نیز روشهای بررسی مسائل شهری را مورد مطالعه قرار گیرد. در عمل ، امروز شهرسازان ، معماران و مهندسان تاسیسات شهری بیش از پیش به میزان قابل توجهی از ره آورد جامعه شناسی شهری استفاده می‌کنند و مفهوم شهر سازی و شهرنشینی را منحصر به جنبه معماری آن نمی‌دانند.
بنابراین لازم است زبان مشترکی نیز آنها را به یکدیگر پیوند دهد تا به درستی نظرات یکدیگر را درک کنند و در بهبود زندگی اجتماع شهرنشینی از آن استفاده کنند. اما برای اینکه به درستی بدانیم جامعه شناسی شهری چیست و مشتمل بر چه مباحثی است بهتر است قبلا به عنوان یاد آوری جامعه شناسی را بطور کلی تعریف بکنیم. پس جامعه شناسی ، مطالعه علمی واقعیتهای اجتماعی است که از سه جنبه ریخت شناسی ساختاری و فرهنگی و روانی مورد بحث و مطالعه قرار گیرد.
اختصاصات شهر
اگر از جنبه مادی و خارجی را مورد نظر قرار دهیم، شهر بدوا انبوهی از افراد انسانی و فضایی را که در آن سکونت گزیده‌اند شامل می‌شود. در اینجا نظم جاری مربوط به مسائل زیر در خور توجه است. جمعیت شهری (از نظر تعداد ، تراکم ، ترکیب و ساختمان و تحول) ، طرز پراکندگی و قرار گرفتن جمعیت در فضای شهر اصول تمایز بین قسمتهای مختلف فضای شهر و تاثیرات آن بر زندگی اجتماعی افراد و گروههایی که در آن زندگی می‌کنند. از جهت دیگر ، شهر عبارتست از یک سازمان اجتماعی پیچیده است. یعنی ، شهر تنها از تجمع افراد تشکیل نمی‌شود بلکه مشتمل بر گروههای مختلفی ، مانند خانواده ، طبقات اجتماعی ، کارگاهها و کارخانه‌ها ، گروههای نژادی ، انجمن‌های مختلف و غیره است.
می‌توان سخن از یک نوع «روحیه شهری» یا «فرهنگ شهرنشینی» به میان آورد که با خوصیات اجتماعات غیر مشابه فرق دارد. به عبارت دیگر ، سبک زندگی و شیوه فکر کردن و بروز احساسات و عواطف که بر حسب جوامع و منطق مختلفی که شهر جزئی از آن است متفاوت و بر حسب تارخ و خوصیات شهرها متغیر است، ویژگیهایی به زندگی شهرنشینی بخشیده است که خاص اجتماع مورد نظر یعنی شهر است. مثلا استقلال افراد در مقابل سنن و آداب ، در شهرها افزایش می‌یابد و پذیرش افکار جدید ، مدپرستی ، خلاقیت ، نوآوری و تسامح فزونی می‌گیرد. نکته دیگر اینکه ، شهر را نباید واحد مستقل و مجزا از جامعه دانست، یعنی نمی‌توان آن را از واحدهای دیگر وابسته به آن جداگانه مورد مطالعه قرار داد. زیرا:
اولا شهر با منطقه‌ای که در آن واقع شده است ارتباط کامل دارد. یعنی از یکسو خوصیات منطقه در شهر تاثیر می‌گذارد و از وی دیگر شهر به تدریج کم و بیش خوصیات شهری خود را به منطقه‌ای که خود جز آن است انتقال می‌دهد و در حقیقت منطقه و شهر عکس العمل‌های متقابلی در برابر یکدیگر دارند.
دوم آنکه ، شهر با یک کشور و کل اجتماعی که جزئی از آن است پیوند و وابستگی دارد، زیرا ساخت سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی کشور در شهر منعکس می‌شود. سوم آنکه ، شهر با نوع تمدن نظام اجتماعی که ملت و کشور را فرا گرفته است ارتباط کامل دارد.
جامعه شناسی شهری و مسائل اجتماعی شهر
سکونت در "شهر" آثاری بر زندگی فردی و جمعی انسان‌ها می‌گذارد که از حدود دو قرن پیش تاکنون، موضوع تأمل اندیشمندان اجتماعی بوده است...

سکونت در "شهر" آثاری بر زندگی فردی و جمعی انسان‌ها می‌گذارد که از حدود دو قرن پیش تاکنون، موضوع تأمل اندیشمندان اجتماعی بوده است. چند وجهی بودن این اثرات و نیز فرایندها و جریانات موجود در درون اجتماعات شهری، متفکران بسیاری را از علوم مختلف به خود مشغول داشته است.
جامعه‌شناسی شهری از جمله شاخه‌های معرفتی است که صرفاً و اختصاصاً "شهر" را بعنوان یک "محیط مخلوق" و به عنوان یک "محصول اجتماعی"، کانون توجه و مطالعهٔ خود قرار می‌دهد.
از منظر این علم، "شهرنشینی" مرحلهٔ گذار از اجتماع مبتنی بر علقه‌های خونی به جامعهٔ سازمان یافته مبتنی بر قراردادهاست. شهر تولیدکنندهٔ فرهنگ است. چون محیط شهری شیوه‌های خاصی از زیستن، کارکردن، رابطه برقرار کردن و مصرف کردن را بر ساکنانش عرضه می‌کند. از این رو جامعه‌شناسی شهری پاسخ دهی به پرسش‌هایی را وظیفه خود می‌داند که برخی از آنها چنین‌اند:
▪ رشد و توسعهٔ شهرها تابع چه متغیرهایی است و آیا گسترش شهرها از الگوی واحدی تبعیت می‌کند؟
▪ عناصر بنیادی سازمان شهر کدامند؟ و این عناصر چگونه تحت تأثیر رفتار کنشگران تغییر می‌کند؟
▪ صورت‌های فضایی متفاوت چه تأثیری بر انسجام گروه‌های اجتماعی ساکنان شهر دارد؟
▪ فضاهای شهری و عناصر بنیادین آن چگونه مایهٔ تحکیم یا تضعیف روابط گروه‌های اجتماعی ساکن در شهر می‌شوند؟
▪ چه رابطه‌ای میان خصوصیات یک شهر به لحاظ کالبدی و اقتصادی (شیوهٔ تولید) و طبایع افراد ساکن در آن وجود دارد؟
▪ شهرها را چگونه می‌توان اداره کرد به گونه‌ای که هم منافع جمعی و هم در عین حال منافع فردی ساکنانش توأمان تأمین شوند؟
▪ سازمان قدرت در شهرها چگونه است و کدام گروه‌های اجتماعی سیادت دارند؟
نباید از یاد بُرد که "فقر شهری" و نابسامانی‌های ناشی از کجروی و وقوع انواع جرائم در شهرها بود که نخستین دستمایه‌های مطالعات جامعه‌شناسی را فراهم ساخت. اما این علم بمرور، مسائل و موضوعات پیچیده‌تری را مورد تحلیل قرار داد که همگی بر محور زندگی شهری استوارند. مسائل و موضوعاتی چون جنبش‌های شهری، هویت شهروندی، وجود و گسترش مناطق جرم، مشارکت شهروندان و نهایتاً حکمرانی شهری از جمله مسائل متأخر در این علم‌اند.
برای تبیین مسائل پیش گفته، رویکردهای نظری متعددی ارائه شده‌اند که هر کدام جنبه‌هایی از واقعیت زندگی شهری را پوشش می‌دهند. دو رویکرد عمده در جامعه‌شناسی شهری کلاسیک وجود دارند که به اجمال می‌توان آن‌ها را چنین معرفی کرد:
۱) رویکرد بوم شناختی در جامعه‌شناسی شهری بر این پایه است که شهرها بطور اتفاقی رشد نمی‌کنند بلکه در واکنش به ویژگی‌های مساعد محیط و بر مبنای سه فرایند مهم رقابت، تهاجم و جانشینی گسترش می‌یابند.
صاحبان این دیدگاه معتقدند، استقرار سکونتگاه‌های بزرگ شهری و توزیع انواع مختلف محلات در شهرها بر پایهٔ اصول مشابهی قابل درک است. بعبارت دیگر الگوی واحدی برای رشد و تحول شهرها وجود دارد.
اشکال چنین دیدگاهی آن است که به اهمیت طرح و برنامه‌ریزی آگاهانه در سازماندهی شهر، کمتر توجه شده و توسعه شهری را بعنوان یک فرایند طبیعی در نظر می‌گیرد.
۲) رویکرد دیگری در مطالعات جامعه‌شناسی شهری وجود دارد که بر طبق آن به شهرنشینی بعنوان یک شیوهٔ زندگی اجتماعی تأکید شده است. براساس این دیدگاه، زندگی در شهر، اثراتی بر روابط اجتماعی می‌گذارد. مثلاً در شهر، روابط بی‌نام، سطحی، ناپایدار، سودجویانه و عقلانی است.
دیدگاه‌های فرهنگ‌گرایانه به "پدیدهٔ شهر" در تداوم چنین رویکردی امروزه بوجود آمده‌اند که شهر را بعنوان یک «سامانهٔ اخلاقی» تعریف می‌کنند. در این دیدگاه‌ها، شهرها محیط‌های ناهمگنی از خرده فرهنگ‌ها تلقی می‌شوند که یک مدیریت شهری کارآمد می‌بایست به ایجاد تعادل و توازن و انتظام‌بخشی به چنین اجتماعی بیندیشد و کوشش کند.
بر این اساس به نظر می‌رسد گام نخست در ادارهٔ مقتدرانه و هوشمندانهٔ یک شهر آن است که اجتماعات شهری را بر مبنای کارکردهایشان گونه‌شناسی کنیم. باید دانست نقطه ثقل حیات یک شهر چیست؟
شهر های بزرگ با مسائل پیچیده‌ای روبروهستند که در درجهٔ اول، شناخت عالمانهٔ آنها از وظایف جامعه‌شناس شهری است.
در قلمرو این مسائل می‌توان به گسترش بی‌‌رویهٔ مناطق حاشیه‌نشین شهر اشاره کرد که کانون‌های بالقوه برای ناهنجاریهای اجتماعی فراهم کرده است. به دنبال چنین رشد بی‌رویه‌ای، "جدایی گزینی فضایی" اتفاق افتاده است به این معنا که تفاوت و تبعیض در ارائه خدمات عمومی به ساکنان شهر و توزیع ناعادلانهٔ امکانات رفاهی و تجهیزات شهری در مناطق مختلف شهر به چشم می‌خورد. چنین شرایطی، نارضایتی های عمومی را پدید خواهد آورد.
مدیریت شهری عقلانی می‌باید به تنوع خرده فرهنگ‌ها در شهر توجه نشان دهد و موضوع همجواری قومی، طبقاتی و مذهبی و چالش‌های احتمالی ناشی از آن را نباید از نظر دور بدارد.
علاوه بر این‌ها موضوعاتی چون ارتباط در شهر، کیفیت فضاهای عمومی، کیفیت مداخلهٔ شهرنشینان در ادارهٔ‌ امور شهر و محله از جمله موارد مورد اعتنا در حیطهٔ دانش جامعه‌شناسی شهری خواهند بود.
مبانى نظرى جامعه‌شناسى شهرى
• نظریه روان شناختی شهر
• تفکیک یا ترکیب نظریه‌ها در جامعه‌شناسى شهرى
از روزگاران کهن تا به امروز، صاحب‌نظران بزرگ اجتماعى، فلاسفه، جامعه‌شناشان و شهرسازان، شهر و نظام شهرنشینى را از دیدگاه‌هاى خاص خود مورد توجه قرار داده، نظریه‌هاى مختلفى در مورد آن ارائه داده‌اند. برخى از این نظریه‌ها مربوط به منشأ شهرنشینى و تبیین علل و عوامل مؤثر در آن بوده و پاره‌اى از نظریه‌ها به چگونگى تنظیم نظام و تشکیلات شهرنشینى و تأثیر آن بر روابط اجتماعى و شیوهٔ ادارهٔ شهرها و یا رابطهٔ شهرنشینى با نظامات وسیع‌تر اجتماعى و نوع تمدن و فرهنگ جوامع نظر داشته است.
نظریهٔ روان‌شناختى شهر
ابن‌خلدون در تقابل میان بادیه‌نشینى و حضارت، صرف‌نظر از دیدگاه تاریخى خود بر ویژگى‌هاى روان‌شناختى بادیه‌نشینان و شهرنشینان تأکید مى‌ورزد و این ویژگى‌ها را عمده‌ترین وجود ممیزهٔ این دو نوع اجتماع مى‌داند: نه تنها عصبیت (که همبستگى قومى و قبیله‌اى و خویشاوندى است و موجب دفاع و تهاجم مى‌شود) در شهرنشینان به کاستى مى‌گراید، بلکه ویژگى‌هائى روانى نظیر تجمل‌پرستى، تقلید، تکیه بر نگهبانان و حکومت و ضعف روانى در برابر هجوم‌ها و ناملایمات از جمله این ویژگى‌ها است. ابن‌خلدون مى‌گوید: ”وضع زندگى بادیه‌نشینان به روشى است که به ضروریات قناعت مى‌کنند و از گام نهادن در مرحلهٔ فراتر از آن عاجز هستند ولى عادات و شئون زندگى شهرنشینان جزء این است“ آنها به مراحل برتر از حد ضرورت مانند امور تجملى و وسایل ناز و نعمت و کمال زندگى نیز توجه دارند... بنابراین تندخوئى و خشونت بادیه‌نشینى پیش از نرم‌خوئى شهرنشینى بوده است.
شهرنشینان از این‌رو که پیوسته در انواع لذت‌ها و عادات تجمل‌پرستى و ناز و نعمت غوطه‌ور هستند و به دنیا روى مى‌آورند و شهوات دنیوى را پیشه مى‌گیرند، نهاد آنان به بسیارى از خوى‌هاى نکوهیده و بدى‌ها آلوده شده است و به همان اندازه که خوى‌هاى ناپسند و عادات زشت در نهاد آنان رسوخ یافته است، از شیوه‌هاى رفتارهاى نیک و نیکوئى دور شده‌اند... شهرنشینى پایان اجتماع و عمران است و سرانجام آن فساد منتهاى بدى و دورى از نیکى است... بادیه‌نشینان از شهرنشینان دلیرتر هستند، زیرا شهرنشینان بر بستر آسایش و آرامش آرامیده‌اند و غرق ناز و نعمت و تجمل‌پرستى شده‌اند... از این‌رو هیچ‌گونه بانک و خروش سهمناکى آنان را برنمى‌انگیزد و هیچ‌کس شکار ایشان را هم نمى‌رماند و در نتیجه خوى زنان و کودکان در آنان رسوخ یافته (مقدمهٔ ابن‌خلدون، جلد ۱، صفحات ۲۳۱ تا ۲۳۵).
به‌طور کلى، دیدگاه روان‌شناختى ابن‌خلدون در مورد ویژگى‌هاى شهرنشینان مبتنى بر تفاوت روانشناسى نسل‌هاى مختلف در نحوهٔ ادارهٔ امور کشور است به‌طورى که نسل اول بادیه‌نشینان که به شهرها هجوم مى‌آورند و قدرت را تصاحب مى‌کنند، هنوز از همبستگى و عصبیت شدید قومى برخوردار هستند. نسل دوم به رفاه و تجمل‌پرستى گرایش پیدا مى‌کنند و از شدت عصبیت آنها کاسته مى‌شود و انسجام روان‌شناختى آنان به سستى مى‌گراید و بالأخره نسل سوم فاقد عصبیت و همبستگى قومى مى‌شوند و ضعیف مى‌شوند و به تجمل‌پرستى شدید و لاابالى‌گرى مى‌پردازند و با اندک هجوم بادیه‌نشینان از پاى درمى‌آیند 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  17  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله جامعه شناسی شهری

دانلود مقاله روماتیسم

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله روماتیسم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


علت بیماری : این بیماری در اثر مجاورت در محلهای مرطوب به وجود میآید و بیشتر
افراد چاق و سفید پوست
افرادی که سن آنها بیشتر از 50 سال میباشد.
و کسانی که شغل آنها همراه با رطوبت میباشد مانند باغبانها
به این عارضه مبتلا میگردند.
علائم بیماری : بیشتر افرادی که مبتلا به این بیماری هستند از این علایم رنج میبرند :
درد استخوانهای ساق پا و کمر
احساس سستی و خستگی در بدن
خستگی زود هنگام در اثر پیاده روی
و در بعضی اوقات دچار سرگیجه میشوند.
رماتیسم قلبی
تب روماتیسمی، یک بیماری التهابی است که به دنبال عفونت چرکی گلو ایجاد می شود. این بیماری مفاصل، سیستم اعصاب، پوست و در نهایت قلب را درگیر می کند و در چنین شرایطی در صورت درمان نشدن کشنده است.

 

تب روماتیسمی
تب روماتیسمی، یک بیماری التهابی است که به دنبال عفونت حلق با میکرب استرپتوکوک گروه A ایجاد می شود. در این بیماری عمدتاً قلب، مفاصل، سیستم اعصاب مرکزی و بافتهای زیر جلدی درگیر می شوند. عارضه قلبی، نتیجه نهایی و مزمن این بیماری است. عارضه قلبی ناشی از تب روماتیسمی، مهمترین علت بیماری دریچه ای، اکتسابی است. با وجود اشاره نام بیماری تب روماتیسمی به درگیری مفصلی، اهمیت آن در مرحله حاد و مزمن بیماری، درگیری قلبی است.
علت تب روماتیسمی چیست؟
علت قطعی این بیماری نامشخص است؛ اما این بیماری را جزو اختلالات خودایمنی تقسیم بندی می کنند. بنابراین نظریه، واکنش ایمنی در مورد علت ایجاد آن وجود دارد؛ آنچه مسلم است، عفونت استرپتوکوکی گروه A که در حلق ایجاد بیماری می کند تب روماتیسمی می دهد و عفونت استرپتوکوکی پوست، مثلاً زرد زخم، نمی تواند تب روماتیسمی ایجاد کند. از طرفی، افراد با طرح ژنتیکی خاصی بیشتر مستعد ابتلا به تب روماتیسمی هستند. احتمالا شباهت ملکولی میکرب با ملکول های به کار رفته در ساختمان دریچه ای قلب، مسبب بیماری تب روماتیسمی است.
البته به علت مصرف گسترده آنتی بیوتیک های وسیع الطیف، تعداد موارد این بیماری رو به کاهش است. این بیماری بیشتر کودکان و نوجوانان۵ تا ۱۵ سال را درگیر می کند.
عوامل محیطی، باکتریال و وضعیت میزبان، هر سه در ایجاد تب روماتیسمی نقش دارند. همچنین ارتفاع، رطوبت، عوامل اقتصادی و سن، همگی دخیل هستند. تراکم محیطی، فاکتور محیطی اساسی است و باعث انتشار بیماری بین افراد می شود. در سربازخانه ها، خانواده های بزرگ و مکانهای کوچک احتمال ابتلا به تب روماتیسمی بیشتر است.
نشانه های بیماری
قلب مشخص ترین محل ابتلا به این بیماری است و تمام لایه های قلب گرفتار می شوند. نوار قلبی تغییر می کند و در رادیوگرافی ریه، اندازه قلب بزرگ می شود. ضایعه قلبی ناشی از تب روماتیسمی درصورتی که به خوبی درمان نشود کشنده است. اما مشخص ترین ضایعات خارج قلبی تب روماتیسمی در مفاصل مشاهده می شود. این بیماری بیشتر اندامهای تحتانی، زانوها و مچ پاها را گرفتار می کند. اما ممکن است مفاصل اندام های فوقانی را هم درگیر کند. التهاب مفصل مهاجر از خصوصیات این بیماری است. توده های زیر جلدی و اختلالات سیستم عصبی مرکزی به شکل حرکات ناگهانی بدون هدف و نامنظم هم در این بیماری دیده می شود. بیماران ممکن است عصبی و بی قرار باشند و در نوشتن و انجام فعالیت های دستی دچار مشکل شوند.
درمان
درمان آنتی بیوتیکی برای از بین بردن میکرب استرپتوکوک، یک دوره پنی سیلین است. التهاب مفصل بیمار با آسپیرین بهتر می شود؛ ولی برای درمان مشکلات قلبی از کورتون استفاده می کنیم. مهمترین نکته در این بیماری، پیشگیری از حملات روماتیسمی اولیه است. درمان زودهنگام و کامل عفونت حلقی استرپتوکوک گروه A، از حملات اولیه تب روماتیسمی می کاهد.
مدت درمان
اگر شخصی دچار تب روماتیسمی شد و درگیری قلبی حاد پیدا کرد، ادامه درمان تا ۲۰ سالگی توصیه می شود؛ یا حداقل تا زمانی که دست کم ۱۰ سال هیچ گونه عودی مشاهده نشود. در بیمارانی که اختلال دریچه ای قلبی پیدا کرده اند، تزریق ماهانه پنی سیلین برای مدت نامحدودی توصیه می شود؛ چون خطر عود بیماری حتی در دهه های ۵ و ۶ زندگی وجود دارد. در افراد بالای ۱۸ سال بدون عارضه قلبی که دچار تب روماتیسمی شده اند، ۵ سال درمان پیشگیرانه ضروری است.
زعفران برای رماتیسم مفید است
اگر امروز ما شیره بادام را برای تسکین درد و داروهای ادرار آور را برای تقویت کلیه‌ها و جوش شیرین را برای رفع نفخ شکم استعمال می‌کنیم نباید از مصرف و استعمال آن دچار تعجب و شگفتی گردیم.
اگر امروز ما شیره بادام را برای تسکین درد و داروهای ادرار آور را برای تقویت کلیه‌ها و جوش شیرین را برای رفع نفخ شکم استعمال می‌کنیم نباید از مصرف و استعمال آن دچار تعجب و شگفتی گردیم.
ما اکنون آسپرین را برای بریدن تب استعمال می‌کنیم مادربزرگ های ما گیاهی را برای ضد تب داشتند که در مواقع لازم آنرا مصرف می‌کردند پدران و اجداد ما معتقد بودند که زعفران برای انواع رماتیسم مفید است و ما امروز گیاهی را کشف کردیم که دارای هورمون نباتی است و برای معالجه و درمان آرتریت ( التهاب مفاصل )بسیار مفید است.
موضوع اساسی که ما باید مطالعه و تحقیق کنیم این است که بدانیم آنها چه گیاهانی را درباره چه امراضی مصرف می‌کردند که امروز ما آن را فراموش و رد کرده‌ایم.
افدرین چیزی نیست که ما کشف کرده باشیم بلکه چینی ‌ها از هزار سال و یا بیشتر آن را می‌شناختند و از خواص درمانی آن اطلاع داشته‌اند و ما امروز آن را مصرف می‌کنیم و مقام و ارزش آن را تجدید کرده و اعاده داده‌ایم.
گیاه‌شناسان قدیمی برای هر درد جسمی و روحی دارویی داشته‌اند و برای رفع بدخلقی ، هذیان ، اختلال عقل ، بی‌نظمی و بی‌تربیتی گیاهی را مصرف می‌کردند که در تسکین آن اختلال کاملا موثر بود و از عوارض پیری ، هیجان تاثر ، شهوات نفس ، ضعف بینایی چشم ، عشق شهوانی ، غم و غصه‌ها و ترس جلوگیری می‌کردند و جلوگیری و درمان از تمام این دردها در حوزه فعالیت گیاه‌شناسان بود وسائل معالجه دیگری در آن زمان موجود نبود و داروسازی هنوز به وجود نیامده بود و روانشناسان و روح‌کاوان به ظهور نرسیده ‌بودند در هر کشوری از دنیای قدیم ، دوره ای از علم گیاهان وجود داشت و آن ادوار ، به دوره گیاهان دارویی ، گیاهان ادویه‌ای ، گیاهان عطاری و گیاهان روحی تقسیم می‌شد.
و واقعا هم یک قسمت از این عهد گیاهان مربوط به خیال و وهم بود و قوه تصور و خیال افراد بشر آن را به وجود آورده بود و آن دوره ای بود که حقیقت از پا ایستاده و وهم و تصور به حرکت درآمده بود!
خانم لیل (Mrs. Leyel) در کتاب جالب خود به نام اکسیرهای زندگی (Elixirs of life) از یک گیاه‌شناس چینی به نام شانک لییون (Chang Li-yun) سخن می‌گوید که به سال ۱۹۳۳ در پپینگ (Peiping) به سن دویست و پنجاه و شش سالگی فوت کرد.
خانم لیل برای ما می‌گوید که این چینی کهنسال ، طول عمر خود را در اثر نوشیدن مرتب دمکرده‌هایی به دست‌ آورده بود که از گیاهان مخصوصی درست می‌کرد.
چینیها می‌گویند با پختن گیاهان مخصوص و نوشیدن جوشانده آن قادرند سن خود را به هفتصد سالگی برسانند.

● آیا شما تاکنون دمکرده بابونه را نوشیده‌اید؟
شاید تصادف شده باشد که از دمکرده گل بابونه در یکی از داستان های قرن هجدهم چیزی خوانده باشید.
در آن زمان مرهم گل بابونه رادر مشمع خردل برای رفع و تسکین دردهای دندان و دردهای دیگری استعمال می‌کردند.
دمکرده بابونه اعصاب را آرامش می‌بخشد و عمل هضم غذا را آسان می‌سازد اما گل بابونه مصرف دیگری هم داشته و یکی از اسامی قدیمی آن( پزشک نباتی )بوده است و دلیل این نامگزاری هم بی‌اندازه برای ما جالب و دلنشین است.
خانم لیل می‌گوید که گیاه بابونه به تندرستی زمین کمک می‌کند و حشرات موذی را دور می‌سازد و این تجربه تازه‌ای است که تمام نباتات ، حشرات و بیماریها را به خود جذب نمی‌کنند بلکه بعضی از آنها مثل بابونه حشرات و بیماریها را دفع می‌نمایند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  11  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله روماتیسم

دانلود مقاله انیمیشن

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله انیمیشن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

با انیمیشن از چه زمانی آشنا شدید؟
بادیدن کارتون با انیمیشن آشنا شدیم. 10 سالم که بود صاحب تلویزیون شدیم و سال های 47-1346 اما تا قبل از آن با تلویزیون نزدیکان با کارتون های خارجی که از شبکه نفت برای خارجی های ساکن اهواز پخش می شد انیمیشن را می شناختم و با آن آشنا بودم.
من از طرفداران کیهان بچه ها به دلیل داشتن داستان هیا مصور خارجی بودم. در این جمله سه داستان مصور وجود داشت که آن ها را می بریدم، آرشیو وسپس از روی آن ها نقاشی می کردم.
زمینه ساز انیمیشن همین داستان های مصور و یا اصطلاحا کمک استیرلپ ها هستند.
به انیمیشن خیلی نزدیک می باشند. داستان را به صورت تصویرهای متوالی نقل می کنند و با تصویر سازی کتاب متفاوت اند.
در سن 13 سالگی شروع به کشیدن داستان مصور کردم وتنها سرگرمی من طراحی ونقاشی بود.یکی از سرگرمی های من این بود که روی ورقه های کالک نقاشی می کردم وداستان خود را روی آن ها منتقل می کردم و به وسیله آیینه ونور آفتاب و ذره بین روی دیوار می انداختم و به بچه ها و هم سن سالهایم نشان می دادم.

 

فعالیت خود را چگونه آغاز کردید؟
در واقع فعالیت من در زمینه انیمیشن از همان زمان آغاز شده بود. علاقه مندی من به فیلم نقاشی وطراحی بسیار زیاد بود.
اولین باری که به تنهایی به سینما رفتم در سن 10 سالگی بود که فیلمی فضایی بود.تصاویر این فیلم برای من بسیار جالب بود.من به فیلم هایی که می دیدم امتیاز می دادم و آن ها را رده بندی می کردم. اولین فیلم خود را در سن 16 سالگی با دوربین 8 میلی متر یکی از دوستانم که تک فریم نداشت و هنگامی که دکمه را فشار می دادم یک بار 10 فریم، یک بار 6 فریم و یک بار 5 فریم رد می شدساختم. من تصاویر خود را به جای افقی، به صورت عمودی طراحی کرده بودم که راه رفتن را نشان می داد که تصاویری از کاریکاتور خودم بود.
من در آن زمان از کتاب آقای پرستون بلی که توسط آقای دکتر زرین کلک ترجمه شده بود بسیار کمک گرفتم.
در سن 13 سالگی هنگامی که به تهران می آمدم به سینما میرفتم و داستان فیلم هایی را که می دیدم می نوشتم، دسته بندی و آرشیو می کردم. کتاب هایی که در مورد سینما چاپ می شد می خریدم. من به وسیله نقاشی کردن هویت پیدا کرده بودم طراحی برای من مانند چوب کبریتی بود که من از طوفان دریا نجات می داد و به ساحل می رساند.
انیمیشن از دیدگاه شما یعنی چه؟
انیمیشن یعنی لذت بردن، خلق فضا و یا دیدگاه درونی افراد است که دنیای آن ها قابل رویت می کند. مثل موسیقی و یا ادبیات که هر یک به شیوه خود بر روی افراد تاثیر گذار هستند.
به نظر شما شرایط لازم برای ورود به این حرفه چیست؟
پشتکار واستعداد. به نظر من پشتکار موثر تر است ودارای نقش اساسی تر نسبت به موفقیت استعداد می باشد. چه بسیار افرادی که با وجود داشتن استعداد فعالتی لازم برای رسیدن به را ندارد. با پشتکار می توان به استعداد رسید.
آیا اگر باز هم به دنیا می آمدید. این حرفه را دنبال می کردید و اگردنبال می کردید همین مسیر را طی می کردید؟
اگر با آگاهی ها و بینش امروزم به دنیا می آمدم سعی میکردم از زمان و لحظات بیشتر استفاده کنم. در ان زمان دسترسسی به افرادی که بتوانند مرا راهنمایی کنند تا بهتر و سریعتر مسیر را طی کنم نداشتم. در واقع از زمانی که وارد دانشگاه شدم مسیر را پیدا کردم اما از انتخاب انیمیشن راضی هستم چون فوق العاده لذت بخش است.

آیا انیمیشن از زندگی شما جداست؟
خیر-انیمیشن در تمام لحظات زندگی با من است من بیشترین موضوع صحبتم با خانواده در مورد کار وانیمیشن است وخانواده مرا در این امر بسیار همراهی می نمایند.
به خصوص همسرم که با من دسته و هم مسیر است.
آیا جهانی شدن مهم است. آیا شما دوست دارید جهانی شوید؟ برای جهانی شدن چه باید کرد؟
هنرمند دوست دارد هنرش درجهان مورد استقبال قرار گیرد. هر هنری در ذات خودش جهانی است. هر انسانی قسمتی از جهان است و روز به روز کاملتر می شود. کمتر هنری است که برای فرهنگ خاص تولید شود. هنرهای خاصی در زمان خاص مربوط به یک جغرافیای خاص بودند.اما امروزه به خاطر ارتباطات تقریبا هیچ هنری مربوط به جغرافیای خاص نمی شود انسان به عنوان یک عنصر جهانی هر عنصری که تولید می کند برای دنیاست. بنابراین من هم مانند هر انسان دیگری دوست دارم که اثرم در دنیا دیده شود. زمانی انسان خود را با خانه /زمانی با شهر/ زمانی با کشور و در دوره ای دوست دارد خود را با سطح جهانی مقایسه کند تا متوجه شود جایگاهش در دنیا کجاست. اثر هنری بویژه انیمیشن برای بکارگیری است.برای اینکه این امر صورت بگیرد طبیعی است که باید مانند یک وسیله صنعتی دارای استاندارد باشد. انیمیشن هم باید دارای استاندارد باشد قادر سطح دنیا به صورت یک محصول هنری خوب عرضه شود. باید کیفیت فیلم خوب باشد . دارای متن محکمی باشد. داستان را خوب روایت کندو بتواند با نژادها وزبان های مختلف ارتباط برقرار کند. صنعت سینمایی ژاپن به این موفقیت دست پیدا کرده است. نوع قصه گویی وروایت وحتی گرافیکی که زمانی عجیب به نظر می رسد امروزه توانسته ارتباط برقرار کند ودوست داشتی جلوه کند. تولید زیاد وسرمایه گذاری از عواملی هستند که موفقیت را افزایش میدهد. در صنعت هنر انیمیشن هم ما میتوانیم روشی را اتخاذ وابداع کنیم که وارد بازا مصرف قرار بگیرد تا حداقل گروهی از مردم دنیا از آن استفاده کنند.
شما دارای مدرک کارشناسی سینما هستید. چرا سینما رادنبال نکردید؟ هدف شما از انتخاب انیمیشن چیست؟ در انیمیشن چه بود که جذب آن شدید؟
زمانی که کنکور هنر دادم ودر مصاحبه شرکت کردم از من پرسیدند چرا سینما را انتخاب کردید؟
پاسخ دادم: من به انیمیشن علاقه مندم وتنها نمونه های کاری که برای مصاحبه برده بودم طراحی ها ونقاشی هایی بود که انجام داده بودم وبرخی از کارهایی که درمجلات چاپ شده بود.
آن ها مرا راهنمایی کردند که گرافیک یا نقاشی را دنبال کنم ولی من به صراحت به آن ها پاسخ دادم که نه به نظر من انیمیشن سینماست.
ورد به این رشته متوجه شدم که چقدر سینما جذاب ست. فیلم زیاد می دیدم و به آن علاقه داشتم اما هیچ گاه تصور این که فیلمساز شوم را نداشتم. به اینماتور بودن می اندیشیدم اما فیلمساز بودن به نظر خیلی سخت می آمد.من از علاقه مندان مجله فیلم بودم. برای آن ها کاریکاتور می کشیدم و آثارم را در این مجله چاپ می شد. در زمان دانشجویی یک فیلم داستانی، دو فیلم مستند و یک کارگزارشی برای تلویزیون تهیه کردم.
سینما راحت تر از انیمیشن است اما جسارت بیشتری می طلبد. در انیمیشن جسارت کمتر است. اما بعدها متوجه شدم یک انیماتور موفق نیاز به رفت و آمد و شناخت از محیط اطراف خود دارد. علت ادامه ندادن سینما علاقه به انیمیشن بود. شیوه بیان در انیمیشن یک هنر مستقل است وهنر هشتم محسوب می شود و نباید آن را جزء زیر مجموعه سینما قرار دارد.
به هر حال من به کمک انیمیشن بسیار نکته بین شده بودم ودر سال دوم دانشگاه به کمک همسرم یک کارگاه انیمیشن در دانشگاه سینما دایر کردیم. این کارگاه 2 سال فعالیت داشت واین مدت هفت فیلم به کمک سایر دوستان که در این کارگاه شرکت داشتند ساخته شد. و در بخشی از جشنواره انستی فرانسه به عنوان نگاهی به انیمیشن امروزایران ارایه شدند. در آن زمان تنها از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و ازکارگاه کوچک فیلم فرستاده شده بود و این موضوع برای ما بسیار جالب وحائز اهمیت بود.
این کارگاه باعث شد که ما در حین خواندن سینما، انیمیشن را هم فرا بگیریم در آن زمان کسی به ما انیمیشن نمی آموخت و ما خودمان مکمل و آموزگار خود بودیم.
بیشتر فعالیت های شما در چه زمینه ای بوده است؟ (ساخت انیمیشن، تدریس، مدیریت ،….)
در زمان شروع فعالیت من حیطه انیمیشن بسیار ناشناخته بود و حتی در جامعه هنری نیز خیلی شناخته شده نبود.
از راه انیمیشن درآمدی کسب نمی شد. من شاغل زیادی را تجربه کرده ام.مدتی به تدریس هنر در مدارس مشغول بودم. ساخت گزارش های کوتاه تلویزیونی را تجربه کرده ام. در سازمان عمران کیش مسئول قسمت صمعی و بصری بوده ام. و در صنایع بنیاد مسئول ساخت فیلم های آموزشی. اما هر کجا که رفتم و در هر شغلی که بودم واحد انیمیشن را راه اندازی کردم. و در این زمینه هم فعالیت داشتم.
مدت 2 سال به واحد انیمیشن صدا وسیما رفتم. در این مدت برای گروه کودک به اتفاق همسرم 2 مجموعه 8 رنگ معرفی می شدند و در مجموعه خط های ساده، مدادی بود که به کوکان آمزوش نقاشی می داد.
چند تیتراژ کار کرده ام مانند تیتراژ برنامه پرپرک.
تا سال 1369 تبلیغات از تلویزیون ممنوع بود و پخش نمی شد. کم کم تبلیغات زنده شدند. من جز اولین کسانی بودم که تبلیغات تلویزیونی را انجام دادم.
اولین کار تبلیغاتی من کاری بود به سفارش جهاد دانشگاهی با موضوع آموزش نقاشی و به صورت انیمیشن ارایه شد.
تیزر دیگری که کارزنده بود با موضوع بانک تجارت که در آن زمان موفق ومعروف شده بود. البته من جز تیم اجرایی آن بودم. مضمون کار این بود که از کودکی پرسیده می شد:
«کوچولو کجامی ری؟ پاسخ می داد: بعدا«بهتون می گم»
پس از آن تور کاژهایی برای بانک تجارت انجام دادم.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  23  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله انیمیشن

دانلود مقاله اراده حتی برای ربات ها

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله اراده حتی برای ربات ها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

چکیده:
اختیار انسان از بخشی از تکامل انسان ها نسبت به حیوانات ناشی می شود: بعضی ربات های سودمند هم نوعی از این اختیار را دارند و باید آن ها را با همین ویژگی طراحی کنیم. این اراده قابل تشخیص نمی باشد. برخی از agent ها دارای اراده ی بیشتری نسبت به بقیه هستند که می خواهیم به تحلیل بیشتر این موضوع و انواع اختیار بپردازیم. اهداف ما در وجه اول تکنولوژی (فنی) می باشند، برای مطالعه بیشتر نمونه های اختیار می توانید ربات های مفید بسازیم اما با این کار نمی خواهیم چهره جبر را بد کنیم برای مثال در مطالعه جنبه های اراده، می توان عواملی که سبب می شود ربات ها، قابلیت بیشتری داشته باشند را آورد.
مابین این انتخاب و انتخاب آگاهانه تفاوت قائل می شویم هر دوی آن ها مهم می باشند ولی انتخاب آگاهانه برای ربات ها می تواند بسیار مهم باشد.هوشیاری و اراده (اختیارات) به ساختار پیچیده ای نیاز دارد. کامپیوتر های ساده دارای اراده ی بسیار پایینی اند امیدواریم با این مطالب بتوانیم الگوهایی از اراده ی بشری برای روبات ها ایجاد کنیم که به مدارهای مشترک برای وضعیت خاص نیاز دارند. ممکن است برخی از خوانندگان مجذوب این تحقیق در مورد اراده ی انسان شوند که توسط فرمول های منطقی به اثبات رسیده است. این فرمول ها در این بحث مطرح نمی شود بلکه در سیستم های پیشرفته ریاضی مود استفاده قرار می گیرد، که در این سیستم ها بدون در نظر گرفتن فرمول ها کار انجام می شود ولی ممکن است مطلوب نباشد.
مقدمه :
دو جنبه اختیار و اراده
اراده ی اختیاری در انسان در برنامه های کامپیوتری از دو دیدگاه بررسی می شود از لحاظ خارجی مجموعه نتایجی است که به طور متوالی می توان به آن برسیم. برای مثال این موضوع برای حالت های p در یک موقعیت انجام دهیم برابر است با فرض که می توان در این حالت نوشابه ام را بخورم یا می توانم از سقف خانه بالا بروم و بپرم دریک جس دیگر نمی توانم . در سایر حس ها در بخش 1و3 بحث می شود. در یک موقعیت مخصوص برنامه شطرنج می توان حریف خود را مات کنیم و می توانیم این اجازه را به حریف بدهیم x در con(p x s( چیست؟ معمولاً در انگلیسی x عددی و چیزی مجهول است اما در حقیقت در اینجا ما چیز مجهولی نداریم بنابراین داریم برای مثال به این استدلال که : من می توانم یک میلیون دلار تهیه کنم من می توانم یک خانه جدید بخرم و ...
در مهم ترین حالت poss (p s) به علت موقعیت عمل p در جهان پیرامون، وابسته می باشد و به ساختار داخلی p بستگی ندارد.
درون مایع شامل p داشتن poss (p s) مناسب است. برای مثال دانش آن به صورت تفسیر اطلاعات بیان شده بستگی دراد. در یک شطرنج ساده در سه حرکت می توانیم مات شویم . برخی از برنامه های کامپیوتر یک poss (p s) وسیع و گسترده دارند مثل برنامه شطرنج به هر حال دانش poss به عنوان یک مجموعه ی محدود در کاربردهای بهینه در ربات به کار می رود و دانش ربات ها باید دارای امکانات لازم همانند انسان باشند برای مثال یک ربات در رویارویی باید مسئله داخل های زیاد نداشته باشد ممکن است در آینده این محدودیت ها کاهش یابد و راه حل های زیادی را نسبت به مسئله رو به رو خود بیابد.
مهارت های فلسفی در نظرات مقدماتی فلسفی :
برای مثال یک ماشین یک برنامه کامپیوتری (که کاملاً مشخص است ) را در نظر بگیرید که شامل هیچ گونه برنامه تصادفی نمی باشد. بهترین سئوال برای مهندسی این است که آیا انسان ها دارای هوش بالایی هستند اگر پاسخ مثبت باشد باید فرض کنیم که انسان فاقد اراده و اختیار است که آن مسئله سازگاری می نامند. Daniel Dennet در سال 1984 میلادی بیان کرد که انسان دارای اراده اختیار از خود می باشد اگر اعمال او به وسیله تصمیم داخلی او صورت گرفته باشد هر چند که این عمل امری مبرهن تلقی گردد. دیدمن از جنبه های سازگاری می باشد ولی نیازی به جبر این مسئله نیست. صورت گرفتن یا از روی جبر عموماً با توحه به بندها توسط فیلسوفان مطالعه می شود. هر چند باوجود اراده ی اختیاری مردم آلمان شرقی کمبود اختیارات شهروندانی که باعث هرج و مرج و بی نظمی شده را انکار نمی کنند.
بحث ها بدون قاعده:
این هاهمه انواع و روش های مختلف اختیار هستند. یک ماشین مثل یک برنامه شطرنج اختیار دارد . یک سیستم مانند یک انسان می تواند از اختیار بالایی برخوردار شود. یعنی می تواند همانند انسان و یا حتی فراتر از هوش او برود. مانند برخی از برنامه های شطرنج . یک برنامه شطرنج را در نظر بگیرید چند نوع حرکت می توانید در آن داشته باشید یک برنامه شطرنج معمولی با توجه به یک موقعیت یک سری فهرست حرکت را با خود فرض می کند. و با توجه به آن فهرست به هر حرکت یک امتیاز می دهد و انتخاب خود را بر مبنای بالاترین امتیاز انجام می دهد. شاید حرکت رخ را حرکت خوبی تصور کنید که به نتیجه می رسد. یک هدف مشخص برنامه را تصور کنید که می تواند برای نسبت دادن کل برنامه به مقدار کمی اراده است . اما اراده یک ماشین می تواند خیلی بیشتر از ان باشد. خیلی مشخص است که یک برنامه ی توانت کاری را به خوبی و کامل و بدون اشتباه انجام دهد. برای مثال : یک موقعیت را در نظر بگیرید که بازیکن مشکی دارد و می تواند بدون سنجیدن ارزش عددی آن حرکت کند و بهترین حرکت را انتخاب کند.
مدل ربات های نایت (nite) و اراده و توانایی های آن ها:
ربات های مدل nite می توانند به صورت pass (p s) رفتار کنند. وقتی محدودیت ماشین های افزایش می یابد سئوالات زیادی مطرح می شود که چه کارهایی می تواند انجام دهند. به هر حال آن ها نمایش مفیدی از یک علم بشری که نماینده دورن نگری یک مشخص باشد نیستند یا آن که هر ماشینی که به هدف خاصی می رسد دارای اراده است. نظرات ما در یک نمایش بیشتر توجه به سیستم های اثر گذاردن روی ماشین ها و ربات های nite است . این به دین معنی نیست که فقط باید اراده را برای ربات ها در نظر بگیریم موارد این بخش در (Hayes, mc carthy در سال 1969 ) در قسمت 4/2 بیان شده است که به ماشین ها و موارد سیستم هایی که روی هم اثر می گذارد می پردازد . ( که بر هر یک از ماشین ها نایت و میزان درک فهم آن ها نشان داده شده است.) هر عدد صحیح یم مسئولیت را بر عهده می گیرد و رفتار پویا تمام حالت و زمان ارزش آن ها توسط معادله هایی داده می شود.



شکل S2 و مدل های دیگر سیستمی S3 و سیستم S1 با بررسی نمودن نظرات و توانایی اجازه به انجام بدهیم .
اجازه دهید که S یک سیستم از ابزار خودکار بدون ورودی های خارجی باشد که دو شرطی است . اجازه دهید p یکی از ابزارهای خودکار و فرض کنید m خطوط مشخصی P باشد. حال p می تواند مرحله هایی جدید را معرفی کند؟ ژدر مدل2 یک فرد خروجی خودکار و در سیستم s1 (رقم 3) این توسط یک ورودی خارجی سرجای خود گذاشته شده است. ما باید بنویسیم con (p s) کدام است وقعی . عملکرد p به شرطی می تواند متعلق به S شود که تسلسل خروجی از SP خودکار باشد به طوری که S نهایی به یکی از جای گاه های تاآخر باشد .
به عبارت دیگر در تعیین P می توان به نتیجه برسیم هر یک از اعمال متوالی جدا از هم و شرایطی متفاوت برای هر کدام را می توان تصور کرد. در اینجا ما یک معنای دودویی است . در نوشتن فرمان فرمول Conve-niently ما استفاده می کنیم از اعداد طبیعی برای حالت حجم طلا؛ گوجه و دیگر چیزها .


تصور کنید که حالت اولیه S در تمام حالت های خودکار صفر باشد ما به موضوع های زیر می پردازیم:
1- حالت خود کار 2 با حالت یک یکی نمی باشد [در حالتی که با صفر شروع می شود حالت 2 در مرحله اول 1 بیان می شود] وبعد از آن هرگز نمی تواند کم شود.
2- انتخاب اول 1 نمی تواند از انتخاب دوم در حالت اول بگذرد اما اگر انتخاب اول 1 صفر شد به جای 2 انتخاب دوم می تواند به جای انتخاب اول برود.
3- انتخاب 3 نمی تواند در حالت 1 به مبنای انتخاب دوم 2 بنشیند . خروجی از انتخاب اول به حای انتخاب دوم در حالت اول قرار دهیم قبل از هر کدام می تواند آن را کاهش نمی دهند. ما می توانیم ادعا کنیم که این ایده به یم تخمین با ارزش برای یک ربات (آدم ماشینی) است که به طور داخلی در تصمیم گرفتنی به کار برد و چه به وسیله استدلال انجام
می شود.
ما هم چنین ادعا می کنیم که در خیلی از موارد شعور می تواند رابطه با استفاده مکالمه روزمره به کار برده شود به فرض ما یک برنامه رایانه آن تصمیم می گیرد می داریم که انجام دهد و دلیل آن چیست؟ در آن وقت خروجی ها تعیین می کنند که با چه استدلالی تصمیم بگیرند آن نمی داند (تخمین نمی زند) در پشرو چه کار خواهد کرد و بنابر این مناسب است که ملاحظه شود چه میتواند انجام دهد که کار انجام شده اش بدست آورد.

بنابراین معادله ها چگونگی هر حالات در یک زمان توسط حالات مختلف در همان زمان تعیین شده مشخص می کند که توسط علامت ها هر در زمان دریافت دریافت نموده اند. ارزش یک حالت خاص در زمان توسط آن محاسبه می شود.
علامت ها بدون یک منبع اداراکی ورودی نشان داده می شود که از بیرون اثر
می گذارد. آن ها کاملاً مشخص و معین هستند. اگر ما حالت اولیه ماشین را بدانیم. ورودی ها به عنوان عمل زمان و رفتار سیستم به عنوان معادله آن تعیین می شود. برای مثال هر شخص در اتاقی به عنوان یک حق انتخاب باشد و برای خود دارای حالتی خاص است. به طوری که خواهیم دید، خیلی واکنش های کیفی کنش و رفتار متقابل بین چیزها و شخص ها را دارد. همچنین اگر ما عکس العمل را جدی بگیریم و بکوشیم که سیستم های کارهایی خاص روی هم انجام دهند خواهیم دید به چند دسته مشخص تقسیم بندی می شوند:
1- شماره حالت نیاز دارد به فهم خیلی زیاد برای مثال دو در مبنای ده دهی را در نظر بگیرید. ماشین ها مجبورند به وسیله معادله ها یا به وسیله ی برنامه های رایانه ای مقدار راه ها حالات را به طور جداگانه مشخص کنند.
2- اطلاعات هندسی مشکل بیان می شود برای مثال عمل چند راهی و چند هدف مثل یک شخص با یک موضوع شکل یک تکه خاک رس است .
3- سیستم ارتباطی درونی به اندازه کافی نیست . از زمانی که یک شخص ممکن است در خصوص هدفی مشخص کنترل شود ، به نشانه هایی برای رسیدن به آن هدف دست می یابد.
4- بهترین ایراد جدی آن است که (در اصطلاح (Mccarthy and Hayes در سال 1969(( ربات ها در پاسخ گویی به صدا ها اندازه کافی خوب نیستند .ممکن در حالت های درونیش نسبت به اشخاص مختلف نتواند تشخیص دهد.
نوع اطلاعاتی که ما راجع به نیازهای مشخص در این مقدارش روش معین شده است با این همه راه ممکن است که به کار بریم واکنش مفهوم اطلاعاتی که ما راجع به نیازهای مشخص در این مقداری روش معین شده است با این همه راه ممکن است که به کار بریم واکنش مفهومی و توانایی و انواع مفیدی از نظرات و پیشنهادهای واقعی بررسی شود.
نگاه کنید(Mc carthy , Costello 1999(
در بالا تاحدس نظرات ساده و جزئیات مورد نیاز در رابطه با شعور را به قدر کافی توضیح دادیم و برای کارایی های آن از اولین برنامه ها استدلال آوردیم. با فرض که سیستم ابزار های خودکار ورودی ها خارجی اجازه دهد. برای این مورد دو راه حل می توان آورد. یک روش بیان کردن توانایی (P S) است و دیگر اگر با توجه به P می توان به نتیجه برسیم ورودی های خارجی را علامت بزنیم در این روش ها به یک رشته خود از P نیازمندیم که بدون توجه به متوالی بودن ورودی های سیستم به نتیجه برسد.
با هر کدام از این روش ها می توان یک عمل خودکار سیستم را امکان پذیر است تا این که از خودش خود به خود انجام شود. هر دوی این رفتارهامفید هستند یکی را ماو دیگری را کتاب می نامیم.
نشان دادن فرد (شخصیت) به وسیله سیستم خودکار
ایده این که کار یک شخص چقدر می تواند با ابعاد درونی خود را مشخص کند به میزان مشخصاتش بستگی دارد این مشخصات به صورت زیر است :
تصور کنید که چند موقعیت خوب برای یک شخص پیش آمده است. خروجی حرکت او مفصل ها است و در زندگی ما برای سئوالات می تواند به آن ها اشاره کند و ما می توانیم به آن جواب دهیم سئوالات که او در دست دارد بداند. ما مقداری مشخصات درونی خواهیم داشت ، به هر حال می توان گفت: فرضاً با چه سرعت می توانید برای یک ساعت عکس العمل نشان دهید ؟

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   20 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اراده حتی برای ربات ها

دانلود مقاله بررسی شرایط قاضی در فقه اسلامی

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله بررسی شرایط قاضی در فقه اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

هدف پژوهش: بررسی شرایط قاضی در فقه اسلامی
1- روش نمونه¬گیری: فیش برداری از منابع اصلی و منابع قانونی
2- روش پژوهش: تطبیق و تلفیق نظرات فقهای مشهور و مقایسه آنها با یکدیگر و استفاده از منابع و متون قدیم و جدید فقهی معتبر
3- ابزار اندازه گیری: کتب و منابع مرجع فقهی
4- بررسی اجمالی نظرات فقهای مشهور در مذاهب خمسه و شناخت آنها در ما تخن فیه

تقدیم به :
معمول بر این است که هر انسانی ثمره تلاشهای مادی و معنوی خود را به بهترین و محبوب ترین یار و دوست خود که همواره و در هر حال دل درگروه محبت والای او دارد و هستی خود را در پرتو عنایات و توجهات او می داند تقدیم نماید.
به ویژه آنکه این عشق و دوستی ریشه¬ای عمیق و سرچشمه زلال محبتش رشته¬ای اینق دارد ،
تقدیم به :
«سرور و سید و مولایم حجه ابن الحسن روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه»
و نیز تقدیم به پدر و مادر عزیزم که از کودکی ظرف دلم را باجام عشق به قرآن عترت سقایت کردند
و نیز تقدیم به همسرم و فرزندان عزیزم.

تقدیرنامه
من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق
با حمد و نام و یاد دوست، که هرچه هست از اوست
و با سپاس از:
استاد محترم جناب آقای دکتر هادی عظیمی که با عنایات و راهنماییهای مؤثر خود مرا در تدوین این رساله صمیمانه یاری نمودند .
و با تشکر از:
استاد ارجمند جناب آقای دکتر حمید کاویانی که با ارشادات و مشاوره ارزشمند خود اینجانب را بهره¬مند فرمودند.

مقدمه:
یا داود انّا جعلناک خلیفته فی الارض فاحکم بین النّاس بالحّق.سوره ص آیه 22.
اسلام دینی جهانی و جامعترین و آخرین آیین الهی است، دین مبین اسلام تنها به بیان احکام عبادی و رابطه انسان با خالق نپرداخته، بلکه در تمامی جنبه های حیات فردی و اجتماعی بشر دارای مکتب و روش و احکام خاص خود می باشد.
به سخن دیگر دین اسلام مجموعه ای به هم پیوسته از بینشها و ارزشها، قوانین و احکامی است که از یک سو با دیدی واقع گرایانه به تبیین نظام هستی و چگونگی عالم خلقت و تعریف جایگاه انسان در این مجموعه پرداخته و از سوی دیگر با وضع مجموعه ای از احکام و مقررات، آدمی را در مسیر رشد و کمال خود مرحله به مرحله و گام به گام هدایت و همراهی نموده است.
جامع نگری اسلام سبب پیدایش و توسعه رشته های مختلف علوم اسلامی گردیده و آن را از دیگر مکاتب ممتاز نموده است.
با توّجه به جایگاه رفیع علم فقه در مجموعه علوم اسلامی و فقیه بعنوان متخصص در این علم که با آموخته های خود به استخراج و تبیین و ارائه احکام شرعی و کلیه دقائق و ظرایف افعالی و رفتاری انسان که برگرفته حکمی از احکام است می پردازد و گستردگی و دامنه علم فقه اعم از سیاسی ـ اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی، فردی، خانوادگی و بطور کلی نیاز انسان را از تولد تا مرگ را شامل می گردد. امور قضایی و چگونگی حل و فصل دعاوی و منازعات مردم که واقعیت انکارناپذیر اجتماع بشری می باشد از جمله مسائلی است که فقه اسلام به تفصیل و بر اساس جهانبینی خود احکام آن را بیان نموده و با نگرش به تحول و تکامل جامعه انسانی و روابط اجتماعی موجب تحوّل و توسعه رشته های مختلف علوم اسلامی و از جمله علم فقه گردیده است.
بی تردید تنها راه باقیمانده برای برپایی مجدد دوباره اسلام در ممالک اسلامی که متأسفانه بشدت تحت نفوذ و سلطة حکومتهای وابسته به تفکرات شرقی و غربی می باشند بازگشت به هویت فطری و اسلامی خود و به کار بستن احکام الهی است.
خوشبختانه مجموعه عوامل مساعد برای ایجاد وحدت بین مسلمانان فراهم است، قرآن بی هیچگونه تحریفی در میان ما، و سنّت پیامبر و احکام و سیره اهل بیت و صحابه راستین آن بزرگوار چراغ راه ماست.
وقتی که سخن از وحدت مسلمین جهان و تقریب مذاهب اسلامی به میان می آید مسلماً منظور آن نیست که یکباره همه فرق و مذاهب اسلامی به کلیه عقاید مذهبی که به دلایل مختلف در عمق باور آنان جای گرفته، پشت پا زده و به یک مذهب و گرایش خاص جدید روی آورند، هر چند نهایتاً حق یکی است و رسیدن به کمال نهایی جامعه انسانی گذر از مسیر چنان وحدتی است، امّا تحقق این آرمان مقدس جز در سایه برخورد سالم آراء و اندیشه های مختلف و بکارگیری عقل و فطرت الهی در انتخاب نیکوترین آن و پرهیز از هرگونه وسوسه نفسانی و القائات شیاطین درونی و بیرونی امکان پذیر نیست.
تعدّد مذاهب، بطور طبیعی نشان از اختلاف مسلمانان در پاره ای از باورهای کلامی و فقهی دارد که این نتیجه طبیعی آزادی اجتهاد و اختلاف انسانها در برداشتهای فکری تحت تأثیر ظروف و شرایط تربیتی است، ولی نباید فراموش کرد که اصول اعتقادی، کلامی، فقهی و اخلاقی ما، وجوه اشتراک بسیار دارد، برخی از علماء مشترکات را تا 95% در امور فقهی و حتّی اعتقادی برآورد می کنند و این امر در مورد امور اخلاقی به صد درصد می رسد.
همکاری و تعاون پیروان مذاهب اسلامی بر اساس اصول مسلّم و مشترک اسلامی و اتخاذ موضع عملی واحد برای تحقق اهداف و مصالح عالیه امت اسلامی و موضع گیری واحد در برابر دشمنان اسلام و احترام به التزام قلبی و عملی هر یک از مسلمانان به مذهب خود همان وحدت اسلامی است و این شیوه اسلام راستین، بفرموده امام خمینی (ره) " اسلام ناب محمدی" است و هرگونه نغمه ای که ساز شود و موجد کینه و دشمنی بین مسلمانان هم کیش و همدین گردد به دور از روح و فلسفه بعثت انبیاء و برخاسته از توطئه های دشمنان اسلام و استعمارگران حاکم بر جهان است.

 

هدف:
هدف از انتخاب این موضوع این نکته است که طرح آراء مختلف فقها و مکاتب فقهی نه تنها زمینه و بهانه تشدید اختلافات مذهبی نبوده بلکه برعکس، ارائه تطبیقی نظریات گوناگون فقهی در جوی سالم، کوششی است در جهت یافتن دیدگاههای فقهی مشترک و دستیابی به علل واقعی اختلاف آراء.
عنوان پایان نامه حاضر شرایط قاضی از دیدگاه فقهای اسلامی است که اولاً تناسب آن با رشته تحصیلی و نیز گردآوری اختلاف نظرات مختلف فقهای اسلامی و از سوی دیگر طرح موضوع شرایط قاضی در اسلام بعنوان مسئله روز و مورد ابتلاء جوامعی است که عزم اجرای احکام الهی را نموده اند و می تواند راهگشای نیازمندیهای قضایی گردد.
بدیهی است که گستردگی قفه اسلامی و فراوانی آراء و نظریات فقهاء مانع از آنست تا در ضمن یک رساله مختصر تمام اقوال فقهای شیعه و علمای مکاتب فقهی اهل سنت را جداگانه با ذکر مستندات هر یک ارائه نمود، که چنین کاری مجموعه ای عظیم و حجیم را طلب می کند، لذا شیوه نگارش مطالب بدین ترتیب اتخاذ شده که نخست موضوع مورد بحث بصورت کلی مطرح و آراء فقهاء بر اساس تعدد و تنوع نظریات دسته بندی شده و در همان صفحه و صفحات بعد عین اقوال فقهاء که نظریات ایشان در دسترس بوده ارائه گردیده است و پس از آن مجموعه دلایل و مستنداتی که مورد استناد یک یا چندین از فقها قرار گرفته با رعایت اختصار بیان شده، و در اغلب موارد به ارزیابی و نقد نظریات پرداخته ایم بنابراین چنین نیست که کلیه مستنداتی که در مورد هر نظریه فقهی بیان گردیده مورد قبول و استناد تمامی فقهاء معتقد به آن نظریه باشد، چه بسا مواردی که فقیهی به استناد یکی از ادله نظریه ای را ثابت و معتبر دانسته ولی فقیه دیگری در عین قبول آن نظریه دلیل ارائه شده را کافی ندانسته و مستند دیگری ارائه نموده باشد.
از آنجا که مبانی استنباط احکام شرعی در فقه شیعه با توجه به حجیت احادیث ائمه (ع) متفاوت با منابع اهل سنّت می باشد در اغلب موارد نظریه فقهای شیعه و مستندات ایشان بطور جداگانه مورد بررسی قرار گرفته و سپس دیدگاه فقهای مکاتب اهل سنت آورده شده، در انتخاب آراء فقهاء نیز سعی شده است تا معروفترین و معتبرترین نظریات از کتب موجود ارائه شود، تمامی آرائی که مطرح گردیده عیناً از روی متن کتابهای فقهی پیاده شده و در موارد معدودی که نظریه ای به نقل از نوشته دیگری آمده، منبع و مأخذ نقل نیز ذکر گردیده است.
در طول مباحث سعی شده تا توضیح اصطلاحات و واژه های خاص در متن و یا پاورقی آورده شود، و در مسائل مهم به ریشه اختلاف آراء بر اساس دیدگاه اصولی فقهاء اشاره شده است و به تناسب موضوع کوشش گردیده تا رابطه بین شرایط و مسائل روز و نظریات ارائه شده ضمن حفظ امانت در نقل آراء حداقل از طریق طرح سؤال برقرار شود، قبل از ورود به بحث اصلی یعنی شرایط قاضی، مباحث مقدماتی و لازم مبنی بر نگرش اسلام به دادرسی، بررسی واژه قضاء، رابطه دادرسی با وظایف رهبری، چگونگی انتصاب قاضی در زمان غیبت نزد شیعه و انتخاب قاضی از دیدگاه اهل سنت، ثبوت قضاء و حکم آن در اسلام و راههای اثبات ولایت قاضی بیان گردیده و آنگاه وارد محور اصلی بحث یعنی شرایط قاضی شده ایم، از میان شرایط مختلفی که برشمرده اند سه شرط عدالت، اجتهاد و رحولیت ( مرد بودن قاضی) بلحاظ اهمیت موضوع و طرح آن در شرایط کنونی به ویژه در مورد شرط اخیر با تفصیل بیشتری مورد بررسی قرار گرفته است.
پس از بررسی شرایط قاضی در انتهای مباحث، داوری و حکمیت و شرایط قاضی التّحکیم و تفاوت حکمیت با دادرسی به معنای عام و مصطلح آن بیان گردیده است.
در پایان رساله به معرفی اجمالی اعلام و اشخاصی که نام ایشان در متن و یا پاورقی آمده پرداخته ایم و همچنین تمامی منابعی که مورد استفاده قرار گرفته و مطلبی از آنها نقل گردیده و با ذکر نام کتاب، نویسنده ، مترجم و مصحّح ، موضوع، انتشارات و تاریخ چاپ و تعداد مجلدات در بخش کتابنامه آمده است.
علی ای حال علیرغم مشکلات فراوان و وقت زیادی که مصروف گردیده، با عنایت الهی و راهنمایی اساتید محترم جناب آقای دکتر عظیمی (استاد راهنما) و جناب آقای دکتر کاویانی (استاد مشاور) موفق به گردآوری مجموعه حاضر شده و از این بابت خدای مهربان را سپاس گفته و به حکم وظیفه انسانی و اسلامی صمیمانه از آن عزیزان تشکر می شود.
در پایان ضمن اعتراف و اذعان به نقص و کاستی در بیان مطالب و استدلال و استنتاج مباحث موجود که ناشی از بضاعت مزجاه علمی و زمانی این جانب بوده انتظار غمض عین و پوزش را دارم.
از خداوند متعال توفیق روزافزون تمامی دست اندرکاران و دلسوزان نشر و گسترش فرهنگ و معارف اسلامی را مسئلت داشته و با آرزوی برقراری حکومت جهانی اسلام به رهبری یگانه عدالت گستر جهان امام مهدی (عج) و اتحاد تمام فرق و مذاهب اسلامی.

 





بررسی واژه قضاء:
قضاء واژه ای است عربی، اصل آن قضایٌ بوده است که به خاطر قاعده صرفی یای بعد از الف تبدیل به همزه شده و جمع آن اقضیه می باشد، واژه قضیه نیز به معنای حکم آمده که جمع آن قضایا است.
واژه قضاء در فارسی به داوری، دادرسی و حکم ترجمه شد و در کتب فقهی احکام قضا را تحت عنوان کتاب القضاء، کتاب القضایا، کتاب القضیه، آداب القضاء و ادب القاضی می توان یافت.
عده ای از فقهاء معنای عرفی قضاء را معادل معنای لغوی آن یعنی حکم گرفته اند و گروه دیگر از آن به " ولایت بر حکم" یا " الزام به حکم" تعبیر نموده اند.
مهمترین تعاریفی که از قضا در کتب فقهی شیعه و اهل سنّت آمده بدین شرح است:
الف: شهید اول : " ولایه شرعیه علی الحکم فی المصالح العامّه مِن قِبَلِ الامام" .
ب : شهید ثانی : " القضاء ای الحکم بین النّاس" .
ج : مقدس اردبیلی: " القضاء ولایة عامة بالنّیابه عن النّبی اوالامام عموماً اَوخصوصاً" .
د : میرزا محمد حسن آشتیانی : نیز همانند شهید ثانی و صاحب جواهر الکلام تعریف قضا رابه " الحکم بین النّاس" بهتر از سایر تعاریف دانسته است.
هـ : امام خمینی (ره) : " القضاء و هوالحکم بین النّاس ارفع التّنازع بینَهُم" .
و: دکتر جعفر لنگرودی: " حکم قاضی بیان کننده در مورد مسائلی است که احراز کرده است خواه امور کیفری باشد یا نباشد" .
ز: احمدبن محمدبن احمد الدردیر (مالکی): "( القضاء) فی الشّرع هو حکم حاکم او محکّم بامرٍ ثَبتَ عنده : کدینٍ و حبسٍ و قتلِ و جرحٍ و ضربٍ و سَبٍّ و ترک صلوة و نحوها، وقذف و شرب و زنا و سرقة و غضب و عداله و ضدّها و ذکوره و انوثه و موت و حیاه و سفهٍ و رشد و کبر و نکاح و طلاق و نحو ذلِک لیرتّب علی ما ثبَتَ عندهُ مقتضاهُ او حکم بذلک المقتضی".
ح: " القضاء ... شرعاً ، فصل الحضومات و قطع المنازعات" (حنفی).
لغت شناسان برای واژه قضاء معانی گوناگونی ذکر کرده اند، نویسنده کتب فقهی: " جواهرالکلام" به نقل از اهل لغت ده معنای قضاء را بشرح زیر شمرده است و برای هر یک نیز شواهدی از آیات قرآن مجید آورده:
" حکم، علم، اِعلام، قول، حتم، امر، خلق، فعل ، اتمام و فراغ" .
صاحب کتاب نفیس " وجوه القرآن" با استناد و استشهاد آیات کریمه، کاربرد قضاء را در قرآن بر سیزده وجه دانسته، وی علاوه بر معانی فوق الذکر وجوه دیگری همچون : منیه = مرگ، قتل = کشتن، فصل = جدا کردن و اداء برای واژه قضاء برشمرده است.
آیا واژه قضاء مشترک لفظی است بین معانی ذکر شده؟ چنانکه نویسنده کتاب " بُلغه السالّک" بر آنست یا آنکه قضاء در اصل برای یک یا چند معنای محدود همچون حکم، فراغ و اتمام وضع شده و استعمال آن در دیگر معانی از باب اشتراک در معنا می باشد و اینکه آن معنای اصلی کدامیک از معانی مذکور می باشد و همچنین در بیان رابطه معنای لغوی با معنای اصطلاحی قضاء میان فقهاء اختلاف نظر وجود دارد.
بهر حال مشهورترین معنای لغوی قضاء حکم است که با معنای اصطلاحی آن نیز مناسبت تام دارد.

 

دادرسی در اسلام :
یافتن تاریخ و مبدأ مشخصی برای توجه بشر به امر دادرسی کار آسانی نیست و می توان گفت دقیقاً از روزگاری که آدمی به زندگی اجتماعی و برقراری روابط ، هر چند به شکل ابتدایی و ساده روی آورد، این واژه نیز در فرهنگ حیات بشری پدیدار گردید، اجتماعی زیستن حتی در ابتدایی ترین نوع خود مستلزم پذیرش محدودیتهایی است که بدون آن برقراری رابطه با دیگران و تشکیل اجتماع امکان ناپذیر است.
محدودیتها خواه صرفاً نتیجه نیاز بشر و حکم عقل و سایر انگیزه های آدمی باشند و خواه حاصل پیام و راهنمایی پیامبران و حاملان وحی الهی، در عمل و اجرا همواره بصورت صحیح و کامل رعایت نشده اند، پایبند نبودن به تعهدات و مسئولیتهایی که لازمه حیات اجتماعی است از سوی برخی از عناصر و ارکان تشکیل دهنده اجتماع یعنی آدمیان و نادیده انگاشتن مرزها و تعرض به حقوق دیگران نیز از بدو پیدایش روابط اجتماعی در میان انسانها آغاز گردیده و تا به امروز ادامه دارد. ( اشاره به داستان هابیل ، قابیل ودرگیری آن دو)
اعتقاد به مبدأ هستی و خدا و تبیین نظام خلقت بر اساس بینش دینی و به دنبال آن پذیرش ایدئولوژی یعنی مجموعه ای از حقوق، تکالیف و مقررات که فرد را در مقابل خود، دیگران و خدای خود متعهد ساخته ، مرزها و محدودیتهای دیگری را فراروی آدمیان قرار داده که تخطی از آن، تعرض به حدود الهی و به همان میزان انحراف و دوری از مسیر تکامل و رشد فرد تلقی می گردد.
ارتکاب گناه، تعرض به حدود الهی و پایمالی حقوق دیگران واقعیتهای انکارناپذیر تاریخ زندگانی انسانند، و به همین دلیل دقیقاً همزمان با پیدایش روابط اجتماعی در میان انسانها و پذیرش بنیانهای اعتقادی و دینی، تمایل و گرایش به داد و دادگری و دادرسی در جامعه انسانی نمودار گردیده است.
بحق می توان گفت انگیزه و حداقل بهانه بسیاری از کشمکشها و جنگ و ستیزهای تاریخ بشری و همچنین فلسفه پیدایش بسیاری از مکاتب فلسفی و مذهبی و نظامهای حکومتی همین گرایش قوی و نیرومند آدمی به داد و دادگری بوده است.
اسلام نیز به عنوان دینی واقع گرا و رئالیست دادرسی را بمثابه مهمترین رکن بقای جامعه و تضمین کننده تکامل حیات بشری در اصول و فروع خویش تعقیب و بدان تکیه نموده است، چشم انداز اسلام از مقولة داد و دادرسی برگرفته از یک اصل بنیادی فلسفی است که نظام هستی را نظام عدل و داد می داند، و بدینسان این مقوله را فراتر از رابطه انسان با انسان می نگرد، و از اینرو در ارزیابی نظام حقوقی اسلام باید به همسوئی آن با نظام خلقت بر اساس اصول جهانبینی اسلامی توجه نمود.
در بیان اهمیت دادرسی در اسلام همین بس که خداوند در کتاب خود فلسفه بعثت و رسالت انبیاء را برپایی عدل و داد معرفی نموده است.( لقد ارسلنا رسلنا با لبینات و انزلنا معهم الکتاب والمیزان لیقوم الناس بالقسط)
دادرسی یکی از مهمترین وظایف انبیاء الهی و اوصیای آنان بوده، و چنانکه در بحثهای آینده، خواهیم نگاشت نه تنها انبیاء شخصاً به حل و فصل دعاوی مردم و ستاندن حقوق ایشان پرداخته اند بلکه اساساً منصب قضاء در بینش اسلامی از مناصب ویژه ایشان است.
پیامبر اسلام (ص) شخصاً به عنوان قاضی مسلمین به دادرسی همّت گمارده و در مواردی نیز شخصیتهایی همچون علی (ع) و معاذبن جبل را برای انجام این مهم به بلاد اسلامی فرستاده است.
دادرسی از عمده ترین مسئولیتهای خلفا و ائمه و حکام اسلامی بوده، و حتی در بینش کسانیکه معتقد به ولایت مطلقه فقیه در زمان غیبت امام نمی باشند نیز دادرسی از وظایف اولیه فقهاء شیعه در زمان غیبت بوده و ولایت وی در امور قضایی و رسیدگی به مرافعات و مخاصمات و اجرای حدود الهی از جمله مسئولیت هایی است که مورد اتفاق نظر و اجماع تمامی فقهای شیعه می باشد، همچنین فقهای اهل سنت دادرسی را از اهمّ وظایف حاکم و والی مسلمین دانسته اند.
بدیهی است که بموازات اهمیت و ارزشی که مقام دادرسی در اسلام دارد، شرایط و ویژگیهای کسی که امر دادرسی را به عهده می گیرد نیز اهمیت یافته و بدین لحاظ در بینش اسلامی هرگز نمی توان سرنوشت امور قضایی و حل و فصل دعاوی که در حقیقت اجرای عملی و عینی احکام الهی است بدست نا اهل سپرد، بنابراین هرگاه فردی واجد شرایطِ بنیادین قضاء نباشد هر چند از هوش و فراست سرشاری برخوردار بوده و به قوانین و احکام دادرسی آگاهی کامل داشته و بر فنون دادرسی نیز کاملاً مسلّط باشد، گماردن او به منصب قضاء جایز نیست. به همین جهت فقهاء قبل از آنکه آداب و احکام قضاء و چگونگی صدور حکم در منازعات را مطرح نمایند، ابتدا به بیان شرایط و اوصاف قاضی پرداخته اند.
تأکید اسلام بر ضرورت اتّصاف قاضی به شرایط و ویژگیهای خاص، یکی از مسائلی است که سبب امتیاز نظام حقوقی اسلام با سایر نظامهای حقوقی جهان بویژه نظامهای معاصر گردیده است،
آنچه که سبب امتیاز نظام حقوقی اسلام گردیده، همان تأکید و توجه به صلاحیت قاضی قبل از دادرسی است در حالیکه در نظامهای دیگر بدون استثناء محور مسائل و احکام حقوقی نفس حکم و قانون است و در حقیقت بحث از شرایط دادرسی جائی در مجموعه نظام حقوقی ندارد. منشاء این تفاوت نیز همسویی و هماهنگی قوانین و احکام اسلامی با مبانی عقیدتی و اصول جهان بینی آن است در اسلام بحث از حل و فصل منازعات و اجرای عدل و داد هرگز مستقل و مجرّد از بحث شرایط و اوصاف کسی که اجرای آن را بعهده دارد مورد بررسی قرار نگرفته، به سخن دیگر قضاء شرعی و دادرسی اسلامی ماهیتاً دو عنصر تفکیک ناپذیر دارد که نبود هر یک از آن دو مشروعیت قضاء را منتفی می سازد و این دو رکن عبارتند از :
1- اهلیت قاضی از لحاظ احراز شرایط ویژه آن.
2- مطابقت احکام صادره با قوانین الهی، و دقیقاً به همین جهت است که اسلام گفته اند:
" هرگاه فردی واجد شرایط دادرسی نباشد هر چند به عدل و داد حکم نماید، گماردن وی به منصب قضاء حرام و قبول او نیز گناه و بردن دعاوی از سوی مسلمانان در محکمه او نیز حرام خواهد بود" .

 

و عرفوه شرعاً بانه : ولایه الحکم شرعاً لمن له اهلیه الفتوی بجزئیات القوانین الشرعیه علی اشخاص معیّنه من البرّیه باثبات الحقوق و استیفائها للمستحّق.
ترجمه: " و در شرع قضاء را این چنین تعریف نموده اند: ولایت بر صدور حکم است شرعاً از ناحیه کسی که حائز شرایط فتوی است در مورد جزئیات قوانین شرعی و بین اشخاص معین بمنظور اثبات حقوق و بازگرداندن حق به صاحب آن"

 

حکم مشروعیت قضا در اسلام:
قضاوت و حکم کردن ، شرعاً واجب کفایی است در حق کسانیکه صلاحیت آن منصب را دارند یعنی اگر مثلاً ده نفر صلاحیت آن را داشته باشند ابتدا بر همه آنها واجب است آن را بدست بگیرند ولی وقتی که یکی از آنها پیشقدم شد و آن را بر عهده گرفت از دیگران ساقط می شود و اگر هیچکس اقدام به آن نکرد همه گناه کرده اند.
البته قضاوت در زمان حضور امام معصوم علیه السلام وظیفه خاص امام است ، پس بر امام واجب است که به نحو واجب کفایی یک نفر را در منطقه و محلّی برای قضاوت نصب فرماید، و گاهی قضاوت کردن بالعرض واجب عینی می شود مثل اینکه جز او کسی از اهل قضا یافت نشود و نیاز به او باشد.
با اینکه قضا برای افراد دارای صلاحیت واجب کفایی است امّا برای دو گروه واجب عینی می باشد.
1- کسی را که امام معصوم (ع) امر به قضاوت کرده است.
2- اشخاصی که دارای صلاحیت و واجد شرایط منحصر به فرد باشد.
شهید ثانی (قده) در کتاب مسالک در این باره می گوید: « وظیفه قضا از جمله واجبات کفایی است.»
زیرا نظام نوع انسانی متوقف بر آن است چون ظلم و بیداد از صفات جبلی آدمی است ، پس اجتماع ناگزیر از حاکمی است که داد مظلوم بستاند و دیگر از آن جهت که امر به معروف و نهی از منکر بر این وظیفه مترتّب است.
امام خمینی (ره) در تحریر الوسیله می فرماید:
اگر چند نفر دارای صلاحیت باشند در صورتی که شخص بخود اطمینان داشته باشد تصدی امر قضا بر او مستحب است.
ملّا احمد نراقی در این باره می فرماید:
قضا واجب است برای کسی که صلاحیت این کار را دارد اگر قاضی متوجه شود نزاعی درگرفته که کسی به دیگری از روی ظلم یا جهل ستم می کند برایش واجب است نزاع را رفع کند زیرا به منزله نهی از منکر می باشد.
در مقام نقد و ارزیابی نظریات ارائه شده در تعریف قضاء توجه به چند نکته که مورد اتفاق نظر همه مذاهب اسلامی است، راهگشا خواهد بود:
1- قضاء ماهیتاً حکم بین مردم است در منازعات و مخاصمات ایشان.
2- قضاء در اسلام یک منصب رفیع دینی و از شئونات حاکم و رهبر اسلامی است.
3- دادرسی در اسلام مشروعیت ندارد جز آنکه بر طبق احکام شرعی صورت پذیرد.
4- قاضی در اسلام دارای شرایطی است که بدون احراز این شرایط ، قضاء او هر چند صحیح و بر حق باشد مشروعیت ندارد.

 

اقسام قضاء :
در بررسی واژه قضاء گفتیم که قضاء به داوری و دادرسی هر دو اطلاق می شود و بر همین اساس دو نوع قضاء در کتب فقهی مورد بحث قرار گرفته : قضاء تعمیم یا تنصیب، و قضاء تحکیم.
منظور از قضاء تعمیم همان مفهوم عرفی و اصطلاحی قضاء است که قاضی منصوب از ناحیه امام و حاکم اسلامی با شرایطی که در شرع مقرر گردیده برای رفع خصومت و نزاع بر اساس احکام و قوانین اسلام اقدام به دادرسی و صدور حکم الزام آور برای طرفین دعوی می نماید.
قسم دیگر قضاء که درواقع همان حکمیّت و داوری در دعاوی می باشد نیز مورد بحث فقها قرار گرفته که در جای خود تحت عنوان قضاء تحکیم بدان خواهیم پرداخت.
اجمالاً می توان گفت: هرگاه دو یا چند نفر در نزاع خویش راضی به حکمیت و داوری فردی (با مشخصاتی که بعداً خواهیم گفت) گردند، حُکم در چنین موردی را قضاء تحکیم و داور آن را قاضی التحکیم یا محکّم و یا حَکَم نامند.
ناگفته نماند که حکم در قضاء تحکیم نیز باید بر اساس احکام شرعی باشد و قاضی آن نیز شرایط قاضی عام را دارا می باشد و به همین جهت نیز بسیاری از فقهای شیعه تقسیم بندی مذکور را نپذیرفته و تفاوتی بین دو عنوان مذکور از لحاظ احکام و شرایط بویژه در زمان غیبت قائل نمی باشند. و در مقابل دیگر فقهای شیعه و تمامی فقهای اهل سنت برآنند که قضاء تحکیم همواره موضوعیت داشته و دارد.

 

مشروعیت و ثبوت قضاء در اسلام :
در بینش اسلامی هیچ قانون و حکمی مشروعیت ندارد جز آنکه با استفاده از اصول و منابع احکام یعنی کتاب و سنت ، که مورد پذیرش تمامی فرق اسلامی می باشند و همچنین دیگر منابعی که نزد هر یک از مکاتب فقه اسلامی حجیت دارند ، تشریع آن حکم بعنوان حکم اسلامی ثابت گردیده باشد.
از این رو اکثر فقهاء در آغاز بحث قضاء به ذکر دلایل و مستندات مشروعیت قضاء در شریعت اسلام پرداخته اند، گر چه بنظر می رسد با توجه به حتمی بودن وقوع نزاع، جامعه انسانی و ضرورت پرداختن به امر دادرسی برای رفع اختلافات و ایجاد زمینه های سلامت جامعه برای نیل به اهداف والای خلقت آدمیان، و اینکه با این نگرش قضاء شأنی از شئونات رسالت و امامت در دین اسلام ، جایگاه واقعی این بحث در بیان فلسفه خلقت بشر و بعثت انبیاء و امامت اولیاء و به سخن دیگر در مبانی اعتقادی می باشد نه در فروع احکام.
بهر حال جمیع فرق اسلامی ثبوت قضاء در شریعت اسلام را پذیرفته و فقهاء نیز به تعابیر مختلف و با استناد به کتاب و سنت و اجماع، در کتابهای خود بدان تأکید و تصریح نموده اند.
بنا به دلایلی که اشاره شد نیازی به برشماری آیات و روایات و بحث از کیفیت دلالت آنها بر ثبوت قضاء در اسلام نیست و چنانکه شهید ثانی از فقهای بنام شیعه فرموده " قوام و کمال نظام جامعه انسانی بدان وابسته است" و یا به گفته یکی از محققین: " دور از حق نیست که گفته شود: قضاء از ضروریات دین مبین اسلام است که علاوه بر کتاب و سنت و اجماع، عقل نیز بر لزوم پرداختن بدان به لحاظ توقف نظام جامعه بر این مهم ، گواهی می دهد" .
در اینجا تیمنّاَ به ذکر چند آیه و حدیث بی آنکه وارد مناقشات چگونگی استدلال و استناد بدان شویم بسنده می کنیم:
الف ـ آیات الهی :
- ان الله یاءمرکم ان تودوّا الامانات الی اهلها و اذا حکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل
خداوند شما را امر می کند که امانتها را به اهلش بازگردانده و به هنگام حکم بین مردم، به عدالت حکم رانید.
- یا داود انا جعلناک خلیفه فی الارض، فاحکم بین الناس بالحق ولاتتبع الهوی
ای داود، ما تو را خلیفه در زمین قرار دادیم پس بین مردم به حق داوری نما، و از هوای نفس پیروی مکن.
- انا انزلنا الیک الکتاب بالحق لتحکم بین الناس بما اراک الله
(ای پیامبر) ما کتاب را بر توبه حق نازل کردیم تا بین مردم بر اساس آنچه خداوند به تو نمایانده حکم نمایی.
- فإن تنازعتم فی شیء فردوّه الی الله والرسول
پس هرگاه در امری بین شما نزاع درگرفت آن را به خدا و رسولش عرضه کنید.
و دیگر آیاتی که در کتب فقهی و آیات الاحکام ذکر شده که طی بحثهای آینده به برخی از آنها اشاره خواهیم نمود.
ب ـ احادیث و روایات:
از سنت نیز روایات متعددی در باب ضرورت قضاء و اهمیت آن و لزوم حکم به عدالت و منع تصدی قضاء برای غیراهل آن فراوان نقل گردیده که در کتب حدیث شیعه و سنی موجود می باشد.
آشتیانی در کتاب القضاء خود بر آنست که روایات در این باب بحد استفاضه (هر گاه انتشار و شیوع یک خبر به حدی باشد که موجب اطمینان نزدیک به یقین بر صحت و درستی آن خبر گردد ولی به حد تواتر نرسیده باشد، این خبر را مستفیض و انتشار و شیوع آن بدین حد را استفاضه نامند.
بلکه تواتر (هر گاه انتشار و شیوع یک خبر به حدی برسد که موجب یقین انسان به درستی آن خبر گردیده و احتمال همدستی راویان آن بر جعل و دروغ منتفی باشد، چنین خبری را متواتر نامند.) رسیده است.
عن النبی (ص) قال : القضاة ثلاثة واحدة فی الجنة ، واثنان فی النّار فامّا الذّی فی الجنة فرجل عرف الحق فقضی به، و رجل عرف الحق و جار فی الحکم فهو فی النار و رجل قضی للناس علی جهل فهو فی النار.
ترجمه : از پیامبر گرامی روایت شده است که فرمود: قاضیان بر سه دسته اند یکی از آن سه بهشتی و جایگاه دو گروه دیگر آتش است، آنکس که اهل بهشت است مردی است که آگاه به حق است و به حق نیز حکم نماید، و اما آنکس که حق را بداند ولی بنا حق حکم نماید جایگاهش دوزخ است و همچنین آنکه بر جهل و نادانی بین مردم حکم نماید اهل آتش است.
* * *
پیامبر (ص) : یک ساعت دادگری از یکسال عبادت بهتر است.
* * *
قال ابوعبدالله (ع) : ایاکم ان یحاکم بعضکم بعضاً الی اهل الجور و لکن انظروا الی رجل منکم یعلم شیئاً من قضایانا، فاجعلوه بینکم، فانّی قد جعلته قاضیاً فتحاکموا الیه.
ترجمه: امام صادق (ع) فرمود: زنهار، که برخی از شما دعوای خویش را نزد قاضی اهل ستم برد، بلکه دعوای خود را به کسی عرضه کنید که به احکام ما آشنایی دارد، او را در میان خویش (به داوری) برگزینید، که همانا من او را قاضی بین شمایان قرار دادم، پس در محاکمات خویش بدو رجوع کنید.
جایگاه وشان قاضی :
القضاء منصب عال عظیم و شرفُه جسیم ٌ ولعلو مرتبه وسمو شانَهُ جعل الله سبحانه تولیه ذلک الی الانبیاء و الاوصیاء ومن بعدهم صلوات الله علیهم ثم الی من یحذو حذوهم ویقتدی بهم ویسیرُبسیرهم من العلماء الاخذین علومهم منهم ، اَلمأ ذونین من قبلهم بالحکم بین الناس بقضائهم وکفی بجلاله قدره تولید النبی ( صلی اله علیه واله ) ایاه بنفسه الشریفه الزکیهه لامته ثم تفویضه الی سید الاوصیاء بجده ، ثم الی اوصیائه القائمین مقامه .
وخصصمهم بذلک دون سائر الناس قال ابوعبدالله (ع) اذا جلیس القاضی اواجلَسَ فی مجلسه هبط الیه ملکان یسد انه ویرشدانه ویوفقانه فاذاجاء عرجاً وترکاهُ

 

خطر قضاوت :
خطر القضاء عظیم واجره جسیم ، فان القاضی لفی شفاء جرف هار ، فان جارفی الحکم اوحکم بغیر علم انهار به فی نارجهنم ، وان عدل وحکم بما انزل الیه عالماً به متبعاً لسنَته فقد فاز فوزاً عظیماً .
ولذا قال النبی ( صل الله علیه واله ) من جعل قاضیاً ذبح بغیر سکین

 

قضاء بخشی از وظایف رهبری است:
ریشه این بحث در مبانی تفکر اسلامی است، از جمله اصولی که مورد پذیرش تمامی مذاهب و فرق اسلامی می باشد آنکه: قانونگذار خداست و تشریع مقام ویژه حق تعالی است، و رسول خدا از آن رو که حامل وحی الهی است، بر جامعه و مسلمین حکومت و ولایت داشته و پیروی از او در جمیع شئونات زندگی فرض و واجب است.
به سخن دیگر: اولین اصل اعتقادی اسلام توحید یعنی نفی شرک و حاکمیت غیر خدا و پذیرش آگاهانه حاکمیت مطلق او در مجموعه هستی و از جمله در جامعه انسانی است. بر طبق این اصل احدی را حق حکومت، سلطنت و تصرف در امور دیگران نیست جز آنکه خداوند اجازه داده باشد، و نبی و رسول ، بلحاظ صلاحیتهای ذاتی و اکتسابی، صالح ترین بنده خدا در زمین و برگزیده اوست، دقیقاً به همین جهت اولی ترین فرد برای تصدی حاکمیت و ولایت بر جامعه انسانی است. و در اینکه قضاء که نوعی حکومت در دعاوی و منازعات انسانها منصبی است از مناصب حکومت، و شانی است از شئونات ولایت، جای هیچگونه تردیدی نیست بلکه از ارکان حکومت و بارزترین شکل تحقق حاکمیت است ( چه در نظریه تمرکز و یا تفکیک قوا) و بنا به آنچه که گفته شد تصدی این منصب بدون اذن خدا و رسولش غیرمجاز و نامشروع است.
بعبارت دیگر، مبدأ و منشاء قضاء حکومت است و در بینش اسلامی حکومت از آن خدا و بندگان برگزیده اوست.
مستند آنچه که در مقدمه گفته شد علاوه بر استدلالات عقلانی که اصول اعتقادی اسلام بر آن استوار است آیات متعددی از قرآن کریم می باشد، از جمله:
" اِنِ الحُکم اِلّالله ـ (سوره انعام آیه 57، سوره یوسف آیه 40 و 67)
اِنّما ولیّکم الله و رسوله ـ (سوره مائده آیه 55)
یا داود انّا جعلناک خلیفة فی الارض فاحکم بین النّاس بالحقّ ـ (سوره ص ، آیه 26)
فَاِن تنازعتم فی شیٍ فروّدّه الی الله و الرّسول ـ سوره نساء آیه 59 "

 

انتصاب قاضی از دیدگاه امامیه :
آنچه که در مقدمه بحث گفته شده مورد قبول تمامی فِرَق اسلامی است، اما اختلاف نظر آنجا بروز می نماید که بحث از ولایت جامعه اسلامی پس از رحلت پیامبر اسلام (ص) مطرح می شود:
در اعتقاد شیعه، امر هدایت و ولایت جامعه پس از پیامبر (ص) یکباره به خود مردم واگذار نشده بلکه امامت و رهبری جامعه بر عهده صالحترین افرادی است که معصوم اند و مصون از خطا که از جانب هادی امت اسلام یعنی پیامبر (ص) بدین مهمّ برگزیده شده و مسلمین به اطاعت از ایشان توصیه و سفارش شده اند.
بدلالت ادلّه عقلی و نقلی که در بحث امامت مطرح گردیده، از جمله: آیه مبارکه اطیعوالله و اطیعوالرسّول واولی الامر منکم، (سوره نساء آیه 59)
ـ مفسرین و فقهای شیعه بر آنند که مراد از اولی الامر معصومین (ع) می باشند و نه هر ولّی و حاکمی ولو ستمگر، و همچنین احادیث فراوانی که در کتب حدیثی شیعه و سنی مضبوط است از جمله حدیث غدیر که به تواتر نزد شیعه و سنّی نقل گردیده که پیامبر در یک فراخوانی مهم پس از حجه الوداع در بین راه بازگشت به مدینه در منطقه غدیر خم فرمود: من کنت مولاه فهذا علی مولاه ... و همچنین حدیث معروف ثقلین که پیامبر گرامی اسلام (ص) در آخرین لحظات حیات خویش در وصیتش به امّت اسلام می فرماید:
انّی تارک فیکم الثّقلین کتاب الله و عترتی .
مستند این باور، علاوه بر مباحثی که در اصول اعتقادی شیعه بویژه اصل امامت مطرح می باشد، آیات قرآن مجید در باب ولایت و قضاء ، از جمله: آیه 59 سوره نساء : فإن تنازعتم فی شیء فرّدوّه الی الله والی الرّسول، و آیه 26 سوره ص : یا داود انا جعلناک خلیفه فی الارض فاحکم بین الناس بالحق، برای بررسی بیشتر به کتاب زبده البیان فی آیات الاحکام، تألیف مقدس اردبیلی و دیگر کتب آیات الاحکام مراجعه شود، و همچنین روایات اهل بیت (ع) می باشد.
و از جمله احادیث ، کلام علی (ع) است به شریح قاضی که فرمود:
" یا شریح: قدجلست مجلسا" ، ما جلسه الانبی اووصّی نبی اوشقی"
ترجمه: " ای شریح، تو برجایگاهی بنشسته ای (منظور منصب قضاء است) که جز پیامبر و جانشین او ( از قضاه عدل ) و یا ستمگر بر آن نمی نشیند"
و کلام امام صادق (ع) است که فرمود:
«اتقّوا لحکومه، انمّاهی للامام العالم بالقضاء، العادل بین المسلمین کنبّیٍ اووصّیٍ
ترجمه: از دادرسی بپرهیزید، که همانا این منصب ویژة امام آگاه و عادل بین مسلمین همچون پیامبر و یا وصی اوست.
گر چه برخی از مجتهدین در مقام استدلال در ظهور برخی از آیات و روایات بر اختصاص منصب قضاء به ائمه (ص) بعد از پیامبر (ص) تردید نموده اند. اما در اساس بحث هیچگونه تردیدی وجود ندارد، و چنانکه نویسنده مجموعه فقهی، جواهر الکلام، بیان نموده : ثبوت ولایت قاضی و مشروعیت حکم او مبتنی بر اذن امام است و این امری است مورد اتفاق نظر تمامی فقهای شیعه و اجماع به هر دو قسمش بر آن گواهی می دهد.

 

اذن عام و اذن خاص :
صدور اجازه از ناحیه امام (ع) برای تصدی منصب قضاء بر دو گونه است:
نخست آنکه: امام فرد معیّنی را برای تصدی قضاء بین مردم برگزیده که بدان اذن خاص گویند. راه دیگر آنکه امام با اذن کلی و عام، اجازه تصدی به کسانیکه شرایط آن را دارا باشند بدون تعیین فرد مشخصی داده باشد که از آن به اذن عام تعبیر می شود.
چگونگی امامت جامعه اسلامی پس از پیامبر اسلام (ص) از لحاظ تاریخی به دو مقطع حضور و غیبت تقسیم گردیده، بدیهی است که در زمان حضور امام، قاضی منصوب از ناحیه او حق حکومت و قضاء داشته، گر چه در همین مقطع نیز گسترش قلمرو حکومت اسلامی و تسلّط حکام جور بر برخی از ممالک اسلامی و ناممکن بودن نصب قضات معین برای شیعیان موجب گردیده تا انتصاب قاضی در این ایّام نیز با اذن عام امام صورت پذیرد. از بحث تاریخی که بگذریم مسلماً در زمان غیبت امام که تا زمان قیام و ظهور حضرت مهدی (عج) ادامه خواهد داشت فرد و یا افراد معیّنی برای تصدی قضاء برگزیده نشده اند.
بر اساس اخبار و احادیث رسیده از جمله روایت ابی خدیجه از امام صادق (ع) و همچنین مقبوله عمرابن حنظله است بدین شرح که : " سئلت ابا عبدالله (ع) عن رجلین من اصحابنا، یکون بینها منازعه فی دَین او میراث، فتحاکما الی السلطان اوالی القضاه أیحّل ذلک؟ فقال: من تحاکم الی الطاغوت فحکم له فانما یاخذ سُحتاً، و ان کان حقّه ثابتاً لانّه اخذ بحکم الطاغوت و قدامرالله ان یکفر به قلت: کیف یصنعان؟ قال : انظرو الی من کان منکم قدروی حدیثنا و نظر فی حلالنا و حرامنا و عرف احکامنا، فارضوا به حاکما فانی قدجعلته علیکم حاکماً فاذا حکم بحکمنا فلَم یقبل منه فانمّا بحکم الله استخّف و علینا ردّ، والراد علینا، الراد عَلی الله و هو علی حدّ الشّرک.
ترجمه: سؤال شد از امام صادق (ع) که اگر دو نفر از دوستان ما در رابطه با دین و میراث نزاع کردند و این نزاع را پیش سلطان یا قضاه طاغوت ببرند آیا صحیح است؟ امام فرمودند هر کسی که حاکم طاغوت را به قضاوت بگیرد و او حکم دهد هر چند بر حق باشد عمل حرام انجام داده ، چون طاغوت را به حکمیت و قضاوت گرفته و خدا امر کرده است که آنان را تکفیر کنید. سؤال شد پس چه کنند؟
فرمود: مراجعه کنید به کسانی که احادیث ما را می دانند و در حلال و حرام دقت دارد و احکام ما را می شناسد، پس به این حاکم راضی شوید و انتخاب کنید.
پس من این حاکم را قبول دارم و اگر چنانچه حکم کرد و کسی حکم او را نپذیرفت مانند این است که حکم خدا سبک شمرده و ما را رد کرده است ، و هر کس ما را رد کند خدا را رد کرده و حدّ او حدّ مشرک است.
فلذا اذن عام امام قطعاً تحقق یافته بدین بیان که در زمان غیبت نه تنها به واجدین شرایط قضاء اجازه دادرسی داده شده بلکه بر ایشان واجب است تا به امر مهم دادرسی پردازند، بنابراین قضات واجد شرایط در زمان غیبت منصوب به اذن عام امام بوده و حکمشان نافذ و جاری است .
این موضوع نیز مورد اتفاق آراء تمامی فقهای شیعه بوده و چنانکه نویسنده " جواهرالکلام " فرموده، اجماع بهر دو قسمش بر آن گواه است.

 

انتصاب قاضی در زمان غیبت :
قبلاً گفتیم که اذن امام در صحت حکم قاضی شرط است چرا که قضاء شأنی از شئونات حکومت است و حکومت در جامعه انسانی ویژه برگزیدگان خدا یعنی پیامبر و امام شخصاً و یا با گماردن دیگران امر دادرسی را به انجام می رسانند و در زمان غیبت نیز به واجدین شرایط اجازه قضاء داده شده است.
نقد بر این دیدگاه: ناگفته نماند که جدای از اصول کلی که در این رابطه در فقه شیعه بیان گردیده از آن جهت که به جز چند مقطع محدود در طول تاریخ اسلام اسباب حکومت شیعه فراهم نگردیده تصویر روشنی از اسلوب حکومت در زمان غیبت و رابطه قضاء با سایر مناصب حکومت ترسیم نشده، به طور کلی دو دیدگاه در این رابطه وجود دارد: در دیدگاه نخست بجز ولایت و حاکمیت محدودی که برای فقیه در زمان غیبت، مانند ولایت بر قضاء و همچنین فتوی دادن در احکام فرعی شرعی و اجرای حدود (در صورت امکان) ثابت گردیده، چگونگی انجام سایر امور جامعه را ساکت گذارده اند، به عبارت دیگر در این بینش سخن از چگونگی نوع حکومت در زمان غیبت و ارتباط ارکان و عناصر اساسی حکومت و مناصب آن با یکدیگر به میان نیامده، بدیهی است که این دیدگاه گذشته از ناسازگاری آشکاری که با اصول اعتقادی شیعه یعنی امامت و عدالت دارد از لحاظ عملی نیز به شدت قابل انتقاد می باشد، چگونه می توان ولایت بر قضاء و ... را برای فقیه در زمان غیبت مسلّم و شرعی و عملی دانست، اما ولایت او را در اصل حکومت به معنای عام آن که در حقیقت منشاء و ریشه سایر شعب حکومت از جمله قضاء می باشد نادیده انگاشت؟ دیدگاه دوم از آن کسانی است که رأی به ولایت عام و مطلق فقیه در زمان غیبت داده اند. در این نظریه: فقیه واجد شرایط رهبری در زمان غیبت به نیابت عام از امام معصوم بر کلیه شئونات و امور حکومتی که گریزی از آن در جامعه انسانی نیست ولایت داشته بنابراین با تحقق چنین حکومتی تکلیف مناصب ویژه حکومت و رهبری از جمله قضاء روشنتر از نظریه نخست تعیین می گردد.
بطور کلی می توان گفت بر اساس نظریه دوم علاوه بر اذن امام معصوم نصب قاضی از ناحیه حکومت و از سوی ولی فقیه و یا فرد و تشکیلاتی که او تعیین می نماید شرط لازم می باشد، پرهیز از چندگانگی قضاء و لزوم وحدت رویه قضایی و جلوگیری از تشتت آراء قضات در جوامع پیچیده و گسترده امروزی به حق از ارکان امنیت اجتماعی بوده و بدون آن هرج و مرج قضایی و اجتماعی اجتناب ناپذیر خواهد بود.

 

انتصاب قاضی در دیدگاه اهل سنت :
اذن امام و رهبری جامعه اسلامی برای تصدی منصب قضاء در دیدگاه دانشمندان اهل سنت که متأثر از وقایع تاریخ اسلام پس از رحلت پیامبر گرامی (ص) معتقد به خلافت بر اساس شورا گردیده اند، به گونه ای دیگر مطرح می باشد، گر چه ایشان نیز همچون شیعه عموماً برآنند که : منصب قضاء و دادرسی از مناصب حکومت است و مشروعیت آن منوط به اجازه (نصب) رهبر جامعه اسلامی می باشد.

 

خلافت بر اساس شورا چیست؟
- مراد از شورا الزاماً انتخاب اکثریت مردم بصورت مستقیم نمی باشد چنانکه شورای تعیین کننده خلیفه پیامبر پس از رحلت آن بزرگوار جمعی محدود و مرکب از چند نفر صحابه و صاحب نظر بود. بطور کلی در بیان چگونگی امامت جامعه اسلامی پس از (پیامبر ص) نزد اهل سنت نیز وحدت نظر وجود ندارد (منظور غیر از خلفای راشدین می باشد) و نظریات متعددی از جمله: بیعت عموم مسلمین : انتخاب شورای مرکب از صاحبنظران ، ترکیبی از شورا و وصایت (چنانکه در مورد خلیفه دوم واقع شده) ابراز گردیده، همچنین در مورد برشماری شرایط رهبری نیز اتفاق نظریست ( برخی از فرق اهل سنت از جمله مالکیه معتقدند: یکی از شرایط رهبری قریشی بودن و همچنین تکلیف مشروعیت نظامهای حکومتی که پس از خلفای راشدین (ابوبکر، عمر، عثمان و علی) روی کار آمده اند به درستی مشخص نیست، مجموعاً می توان گفت در دیدگاه دانشمندان اهل سنت مشروعیت نظامهای حکومتی ناشی از قهر و غلبه است نه ناشی از فضیلت که شیعه بر آنست.
ولی اعتقاد به این که مفهوم " اولوالامر" که اطاعتشان در کتاب الهی واجب گردیده مفهومی است عام که شامل خلفاء و حکام و سلاطین بلاد اسلامی می شود، و همچنین عدم اعتقاد به وصایت در امامت و عدم اعتقاد به لزوم عصمت رهبری جامعه اسلامی پس از پیامبر و از سوی دیگر تعدّد حکومتها در قلمرو حکومتی اسلام بویژه در زمان خلافت خلفای عباسی و بعد از آن ، و تظاهر به ستم و فسق بسیاری از حکام بعنوان واقعیات تاریخی، مسائلی را فراروی فقهای اهل سنت قرار داده و موجب بروز آراء و نظریات گوناگون و بعضاً متضادی در این باره گردیده است.
اجمالاً می توان گفت این نظریه که اذن امام در صحت قضاء شرط لازم است و بدون آن حکم قاضی هر چند که به عدالت و حق حکم نماید جایز نیست مورد قبول تمامی فقهای شیعه و قریب به اتفاق دانشمندان اهل سنت می باشد با این تفاوت که امام در بینش شیعه، دوازده معصوم می باشند و نزد اهل سنت هر حاکمی که بر ممالک اسلامی حکم راند ولو آنکه فاسق باشد. البته به هنگام بحث از شرایط امامت فقهاء و علمای اهل سنت نیز برای امام شرایط متعددی از جمله عدالت ذکر نموده اند. ولی با توجه به اینکه اطاعت اولوالامر که بنظر ایشان همان حکام و سلاطین می باشند واجب و از اهم واجبات است برآنند که هرگاه ولّی و حاکم و امام جامعه اسلامی ولو مرتکب گناه شده و بدون آنکه عادل باشد بر مسند حکومت تکیه نماید، عمل او حرام است اما در عین حال حکم و ولایتش نافذ و اطاعت او و پذیرش احکام او واجب می باشد.
چگونگی انتخاب قاضی و گماردن آن :
گفتیم که اذن امام در قضاء شرط حتمی و لازم است و گفتیم که هرگاه منطقه ای از بلاد اسلامی خالی از قاضی بود ( بدلیل نبود و یا مرگ و یا عزل قاضی آن) بر رهبر جامعه اسلامی واجب است تا فرد واجد شرایط را برای حل و فصل دعاوی بر گزیده و راهی آن منطقه نماید.
به عبارت دیگر : هرگاه امام فرد واجد شرایط و ذیصلاح برای تصدی قضاء را شناخت طبیعی است که او را برگزیند وگرنه با فراخوانی اهل علم و مناظره با ایشان و بررسی احوال و خصوصیات پس از آنکه صلاحیت علمی و سایر شرایطی که در قضاء معتبر است، از جمله عدالت فرد برایش قطعی گشت وی را انتخاب نموده و به هنگام انتصاب و تفویض ولایت قضاء دو شاهد عادل را بعنوان گواه بر انتصاب فراخوانده و حکمی مکتوب که غالباً از آن تعبیر به " عهد" می شود که علاوه بر حکم انتصاب وی توصیه به تقوی و طاعت خدا و دیگر نک

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی شرایط قاضی در فقه اسلامی