فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پاورپوینت درسی از قرآن - بهشت یا جهنم - 30 اسلاید

اختصاصی از فی فوو دانلود پاورپوینت درسی از قرآن - بهشت یا جهنم - 30 اسلاید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت درسی از قرآن - بهشت یا جهنم - 30 اسلاید


دانلود پاورپوینت درسی از قرآن - بهشت یا جهنم - 30 اسلاید

 

 

 

 

بهشتیان در عرف قرآن مجید به چند نام و صفت نامیده شده اند ، از جمله اصحاب الجنه (بقره 82؛ هود 23) و اصحاب الیمین و اصحاب المیمنة (واقعه 8، 27 ، 38) در یکی از آیات قرآن محید هم تصریح شده است که بهشت برای متقین (پارسایان و پرهیزکاران) آماده شده است ( آل عمران ، 133) و در آیه ی دیگر گفته شده است:

برای دانلود کل پاپورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت درسی از قرآن - بهشت یا جهنم - 30 اسلاید

دانلود مقاله تاثیر مطالعات غیر درسی با پیشرفت درس فارسی دانش آموزان کلاس اول ابتدایی

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله تاثیر مطالعات غیر درسی با پیشرفت درس فارسی دانش آموزان کلاس اول ابتدایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 مطالعات غیردرسی دانش آموزان مانند خواندن مجله کودک و کتابهای داستانی که با توجه به سن، علاقه و استعداد و آموزنده با همکاری معلم و اولیاء دانش آموزان و به انتخاب کودکان برای فرزندان تهیه می شود، می تواند به عنوان یک رسانه آموزشی باشد تا کودک ضمن مطالعه و شناخت بیشتر محیط پیرامونش تجارب ارزنده ای را کسب نماید. طبق تحقیقات پرلز2001 مطالعه موجب تقویت انگیزه های درونی، یادگیری عمیق تر، و کاربرد آموخته های کودکان د ر موقعیت های جدید می شود، به همین خاطر مولانا فرموده اند:
مرد خردمند هنرپیشه را عمود و بایست در این روزگار
تا یکی را تجربه آموختن و دگر تجربه بستن به کار
بنابراین تجارب نگارنده در بررسی های گوناگون حاکی از این امر است که از طریق تلفیق فارسی با مطالعات غیر درسی است که افق های جدیدی در ذهن کودکان تابیده می شود و به قول لئوناردداوینچی بینش و بصیرت کسب می گردد. روش تحقیق این پژوهش شبه آزمایشی است. جامعه آرمانی 20 نفر دانش آموز دختر و پسر کلاس اول ابتدایی است که به صورت غیر تصادفی انتخاب شده اند. 10نفر به عنوان گروه گواه و 10 نفر گروه آزمایش به صورت مختلط ابزار گرد آوری اطلاعات نتایج فعالیت های خوانداری و نوشتاری این دو گروه است و تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصله از گروه آزمایش.
اصلاحات کلیدی:
اهمیت و اهداف فارسی در دوره ابتدایی- رسانه های آموزشی- هدف مطالعات غیردرسی
مقدمه:
بهبودمسائل تعلیم و تربیت همواره ا زدغدغه های تاریخ زندگی بشریت بوده.باید رویکردهای نوین تربیتی بر دیدگاه فعال و توسعه یافته باشند ت توانایی همگامی با فناوری و ارتباطات نوین را داشته باشد. یادگیری عمیق موضوعات درسی کمک به پرورش شهروندانی خواهد کرد که ابعاد مختلف توانائیهای آنان همچون خودشکوفایی، خلاقیت، استدلال و… شکوفا شوند چرا که تجارب قبلی مبنای ادراکات،طرزتفکر و رفتار است. در دنیایی که هر روز پیچیده تر می شود شاگردان مدرسه نیازمندند که بیشتر و بهتر درباره محیط خود بیاموزند چون امکان آموختن چون امکان آموختن از طریق تجربه دست اول در همه موارد وجود ندارد،لذا دانش آموزان با مطالعات غیر درسی است که می توانند به مسائل و مجهولات پر رمز و راز علمی و غیر علمی نگاهی دقیق داشته باشند. البته نباید شروع آموزش با فشار و اجبار توام باشد،چنانکه کودکی آمادگی لازم را از خود نشان ندهد باید این فعالیت را به تعویق انداخت،در غیر این صورت کودک با شکست و ناکامی مواجه می شود و در زمان مناسب هم پیشرفت لازم را نخواهد داشت. خواندن زمانی تحقق می یابد که دانش آموزان بتواند حروف را به طور صحیح با هم ترکیب کند و کلمه عبارت را خوب و روان بخواند و آنرا درک کند.
اگر خواهان تربیت دانش آموزان خلاق،متفکر،مستقل و کنجکاو هستیم و اگر در پی کشف علل کاهش افت تحصیلی و ارتقاء انگیزه پیشرفت تحصیلی آن ها باید برنامه ریزی درسی را به سمت توسعه ذهنی و گسترش ظرفیت اندیشیدن سوق دهیم که یکی از این شیوه ها نهادینه شد فرهنگ مطالعه در زندگی دانش آموزان است.
اهمیت فارسی در دوره ی ابتدایی:
جان دیویی و فریر معتقدند: انسان از طریق خواندن به خود آگاهی و شعور اجتماعی می رسد1 انجمن بین الملی ارزشیابی تحصیلی IEA در مورد اهمیت خواندن می گوید:(خواندن یکی از توانائیهایی است که دانش آموزان درطول یادگیری خود در سالهای اولیه دبستان کسب می کنند و موجب رشد عقلانی،عاطفی و اجتماعی کودک شده و توان یادگیری او را در موضوعات دیگر تقویت می کند2.بنابراین خواندن اساسی ترین وسیله ی آموزش است و فرد با کسب مهارت خواندن معلومات لازم زندگی را کسب می کند و قوه ی تمیز، استدلال، تعمیم، تجرید،حکم و قضاوتش تقویت می گردید. شخصیتش پرورش یافته و با کسب اطلاعات سودمند با دیگران رابطه ی حسنه برقرار کرده و لذت روحی و نشاط خاطر را برای خویش و دیگران فراهم می سازد.
اهداف فارسی در دوره ی ابتدایی:
1- شناخت حروف و کلمات و درک معانی آنها به منظور قادر شدن برای خواندن و فهمیدن مطالب نوشتاری که برای او تدوین شده.
2- پرورش قوه ی قضاوت صحیح در کودکان جهت استخراج مطالب از منابع مفید و تشخیص مطالب درست از نادرست.
3- ایجاد توانائیها مطلوب در خواندن مانند بلندی یا کوتاهی صدا، کندی یا تندی خواندن، نشان دادن حالات عاطفی نویسنده، رعایت نشانه های دستوری، تلفظ صحیح و لذت بردن از خواندن در جمع بدون اضطراب.
4- ایجاد علاقه به خواندن انواع کتابها و مطالب نوشتاری برای پر کردن اوقات فراغت رفع خستگی، لذت بردن و بدست آوردن مطالب مورد نیاز .
5- گسترش خزانه لغات.
6- پرورش قوای ذهنی مثل تفکر،تخیل و …
7- آشنایی با ویژگی های اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی جامعه خویش و ایجاد سازگاری با آن رسانه های آموزشی: کلیه امکاناتی هستند که تحت شرایط آن دانش آموزان قادرند اطلاعات، رفتار و مهارتهای جدیدی را با درک کامل بدست آورند.
هدف مطالعات غیر درسی: ایجاد انگیزه برای یادگیری و تاکید به کاربرد بالقوه این دانش در موقعیت های مختلف یادگیری.
بیان مساله:
مساله مورد تحقیق در پژوهش حاضر این است که مطالعات غیر درسی چگونه می تواند موجب بهبود یادگیری درس فارسی شود؟
در بررسی این موضوع می توان اظهار داشت: عوامل بسیاری می توانند روند یادگیری درس فارسی را تسهیل و تعمیق نمایند، یکی از این عوامل بهره گیری از مطالعات غیر درسی توسط دانش آموزان کلاس اول ابتدایی است.در این کلاس برای آموزش خواندن از روش جاست کارپینتر استفاده شده چون خواندن با درک مطالب توام است. لازم به ذکر است در همه کشورها ارتباط مبتنی بین پیشرفت سواد خواندن و درگیر بودن کودکان در فعالیت های سواد خواندن قبل از ورود به مدرسه( مانندکتاب خواندن، قصه گویی،شعر خوانی، بازی با حروف الفبا و کلمات) وجود دارد. در همه کشورها دانش آموزان متعلق به خانه هایی با کتابهای کودکان زیاد(بیش از 100 جلد) نسبت به دانش آموزان متعلق به خانه هایی با کتابهای کودکان کم (کمتر از 10 جلد) عملکرد بالاتری داشته اند. به طور متوسسط در همه کشورها دانش آموزانی از سطح پیشرفت خواندن برخوردارند که والدین آنها مدت زمانی را بیشتر از 6 ساعت در هفته مطالعه می کرده اند و نگرشی مثبت به خواندن و مطالعه داشته اند.
اهداف تحقیق:
- بهبود یادگیری درس فارسی
- ایجاد علاقه به مطالعه کتب غیر درسی
- تعمیق یادگیری
- استفاده از آموخته های درس فارسی در موقعیت های مشابه
فرضیه ها:
- مطالعات غیر درسی موجب بهبود یادگیری درس فارسی می شود.
- تلفیق درس فارسی با مطالعات غیر درسی موجب کاربرد آموخته ها در موقعیت های مشابه است.
تاریخچه تحقیق:
ارزش مطالعه بر کسی پوشیده نیست. حتی پیشینیان ما نیز به این امر آگاهی داشته و تمدنهای کهن و باستان را بر پایه کتاب و کتابخوانی بنا نهادند. به تعبیری دیگر از گذشته کهن تا عصر اتم و تکنولوژی. کتاب به معنای اعم آن یعنی علم و دانش که همواره به دنیای بشر احاطه داشته.البته مطالعه تنها افزایش علم ودانش را به دنبال نداردبلکه گستره ی وسیعی را و قابلیت های دیگری را در انسان به وجود می آورد. سلامت جسمانی و روانی، خلاقیت و نوآوری، روابط اجتماعی،آینده شغلی و… نتیجه ی مطالعه است. در عصر کهن کتاب نایاب بود و فقط به قشر خاصی از افراد جامعه تعلق داشت، اما در عصر کنونی کتاب پدیده ای کاملا عمومی و همگانی است. صاحبنظران معتقدند کتاب رسانه ای است که مطالبش مقید به زمان و مکان نیست اما متاسفانه در بین گروه سنی کودک و نوجوان از جایگاه واقعی برخوردار نیست، در حالی که کودکان تا پیش از ورود به دبستان معمولا دوستدار کتاب و مطالعه هستند. آنچه تحقیقات نشان می دهد این است که مطالعه در دوران مدرسه به عنوان یک نیاز شناخته نشده و احتمالا بخش بزرگی از این حس بی علاقه ای از واقعیت های درون مدرسه برمی خیزد.بررسی و تحلیل سیستم آموزشی کشور بیانگر این است که مطالعه از جایگاه مناسبی در یین کودکان و نوجوانان برخوردار نیست، چون معلمان کمتر تکالیف درسی را به کتب غیر درسی و آموزنده گره می زنند و کتب موجود در کتابخانه های مدارس غیر مرجع بوده و متناسب با نیازهای کودکان و نوجوانان تهیه نمی شود، همچنین عدم انگیزه والدین به مطالعه و ندانستن اهمیت مطالعه در زندگی و سرنوشت خود و تحلیل عملکرد و سایل ارتباط جمعی و… نیز از علل بی توجه ای به مطالعه است.
تحلیلی کلی بر مطالعه و توجه به ویژگیهای کودکان هفت ساله:
دنیای کودکی از حیث خاص بودن شگفت آور است به همین علت از دنیای بزرگسالان جدا می شود. در واقع کودکان افکار،نگرش ها، و رفتارهای منحصر به فرد خود را دارند. کنجکاوی از خصیصه های اصلی آنهاست. به همین دلیل به راحتی تحت تاثیر محرکات محیطی واقع می شوند. این فرزندان عینی گرا هستند،یعنی باید ببینند و لمس کنند تا باور نمایند. البته باید به این مقلوله جنسیت و شخصیت و تفاوتهای فردی هر کودک رانیز افزود و با عنایت به تمامی این ویژگیها مدیریت رفتار و اندیشه کودکان معنادار می شود. بنابراین انتخاب کتاب برای کودکان باید با توجه به سن آنها باشد. کودکان 7 ساله به قصه هایی با تم های واقعی تا افسانه ای علاقمندند اما داستانهای ماجراجویانه و خنده دار نیز در آنان شوق و رغبت مطالعه ایجاد میکند. البته کتابها باید پاسخگوی کنجکاوی کودکان نیز باشد. در حالی که تحقیق خانم باب الحوائجی بیانگر این است که کتب درسی و غیر درسی کمتر به تحریک ذهنی کودکان توجه دارد و باب تخیل و تجربه را به روی آن ها می بندد1. بنابراین با مراجعه به کتب مختلف و مطالعه آنها پی بردم که برای بهبود یادگیری درس فارسی باید به این نکات توجه کنیم:
1- سلامت جسمانی کودکان: دیدن،شنیدن،عدم تاخیر در گفتار یا نقیصه هایی،دراین دستگاه و سلامتی عمومی بدن می تواند در مهارت خواندن موثر باشد. زیرا شرط اول یادگیری زبان دیدن و شنیدن است.و کودکی که نقیصه هایی در چشم و گوش داشته باشد رشد گویایی مناسبی نخواهد داشت. بدیهی است چنین کودکی با داشتن ضعف در ارکان اولیه ی زبان در خواندن نیز دچار مشکل می شود.
2- آمادگی ذهنی : بین تحولات شناختی کودک و خواندن و درک و فهم رابطه وجود دارد به همین دلیل کسانی که دچار عقب ماندگی شدید ذهنی هستند به یادگیری خواندن قادر نمی شوند. (گزل) که جریان رشد را بر پایه اصول زیستی مورد بررسی قرار می دهد معتقد است: آموزش خواندن در مرحله ی معینی صورت می گیرد و تا زمانی که این توانایی ها آشکار نشده آموزش خواندن باید به تعویق افتد1. (مورفت) و ( واشبرن)1931 طبق تحقیقات خود اعلام کردند که لحظه مناسب برای آموزش رسمی خواندن5/6 سالگی2. اما تحقیق دیگری در همین زمینه نشان می دهد که شیوه آموزش مهمتر از منتظر ماندن برای رسیدن کودک به سن عقلی خاص است. (دورکین) و (مدرنی و دورل) معتقدند که مرحله ضروری آموزش آغازین خواندن با توانایی تشخیص حروف است.3.
3- رشد عاطفی واجتماعی: کودکی که بتواند با محیطش سازگار باشد، با همسالان خود بازی می کند، در فعالیتهایش تمرکز حواس داشته باشد و یا دقیق باشد و احساس امنیت خاطر نماید در امر خواندن به مراتب موفق تر خواهد بود. برنامه های آموزشی تلوزیون و رسانه ها مانند کتاب،مجله،روزنامه و… می تواند در آمادگی خواندن کودک موثر باشد.
4- همکاری و هماهنگی والدین و معلمان: این دو گروه باید علائم آمادگی خواندن را بشناسد و به موانعی که بر سر راه پیشرفت تحصیلی کودکان وجود دارند آگاه باشند. فرصت های لازم را جهت کسب تجربه فراهم آوردند و آنها را به کاربرد و درک کلمه ها و جمله ها تشویق نمایند تا میل خواندن در آنها ایجاد گردد. بدیهی است والدینی که برای بچه ها کتاب می خوانند و آنها را به مسافرت و بازدیدهای علمی فرهنگی می برند و تماس بیشتری با دیگران پیدا می کنند از توانایی کلامی بیشتری برخوردار می شوند و به راحتی می توانند تجربه ها و برداشت های خود را در هر موقعیتی اظهار نمایند و در مسائل آموزشی شرکت فعال داشته باشند. سرانجام این عوامل و بسیاری موارد دیگر در درک خواندن و قدرت نوشتن آنان تاثیر به سزایی دارد.
5- عادت دادن کودکان به مطالعه: کودکی که کتاب می خواند در مقایسه با همسالانش بینش و آگاهی وسیع تری دارد و باعث می شود به دنیای اطرافش مسلط تر باشد و اعتماد به نفس بیشتری داشته باشد و در استحکام پایه های شخصیتی او تاثیر بسیاری دارد و در آینده موجب رشد و خلاقیت او می شود. تحقیقات انجام شده در روانشانسی بیانگر این مطلب است که کودکانی که از سنین پایین با مطالعه خو میگیرند بعدها در زندگی قدرت تفکر بهتری پیدا می کنند و در برابر مسائل و مشکلات واکنش مثبت تر و خلاق تری نشان می دهند برای ایجاد این عادت نیاز به همکاری اولیاء کودکان و مربیان تعلیم و تربیت است تا از طریق اجراء شیوه های صحیح مطالعه انگیزه لازم را در کودکان بیافریند.
6- آموزش گوش دادن صحیح و سخن گفتن: کودکان از هنگام تولد دارای توانائیهای بالقوه ای هستند که ضعف در هر یک از آنها میم تواند تاثیریی منفی بر روابط اجتماعی آنان بگذارد مثلا کودکانی که دچار ضعف توجه اند در زمینه شنیدن و در توجه به صحبت های دیگران هم مشکل دارند یا کودکانی که نمی توانند مکالمه را درست پی گیری کنند ممکن است دچار نقص در حافظه باشند. الگوی تکلم در 5یا6 سالگی شروع به ظاهر شدن می کند و گوش دادن امری اکتسابی وارادی است. علمای تعلیم و تربیت این دو رکن را عامل اساسی اجتماعی شدن انسان دانسته اند. کودک از این طریق محدودیت زمان و مکان را شکسته دایره قدرت سعی خود را افزایش داده، از عقاید دیگران آگاه شده و افکارش را به دیگران منتقل می کند. اختلال در تکلم موجب بروز مشکلات عاطفی، سکوت مرضی، هیجانات شدید و نهایتا عدم ایجاد ارتباط صحیح و عقب ماندگی درسی می شود. یادگیری گوش دادن صحیح نیز موجب باز شناسی آواها و درک مفهوم کلی پیام و مصداقها می شود.
7- داشتن تحرک بدنی: از چندی پیش فیلسوفان تعلیم و تربیت به دو دلیل تحرک را در برنامه های آموزشی گنجانده اند. الف: پرورش کودکان شاد و مشتاق به یادگیری.ب: تسکین تنش های کودکان که می تواند در امر یادگیری آنان تاثیر منفی داشته باشد. چون کودک مشکلات عاطفی و روانی خود را در بازی منعکس می کند و این اولین گام برای ورود به دنیای کودک و شناخت اوست که از مهمترین و ظایف معلم است. پیاژه معتقد است:(بازی به عنوان ابزاری برای حل بحرانهای عاطفی و هیجانی و کاهش مشاجرات بین کودکان است1. لاندرنت بازی را جزء جدا نشدنی از زندگی کودکان می داند چون عامل شیوه طبیعی یادگیری و برقراری ارتباط سالم او با دیگران است و عدم تحرک را عامل ایجاد مشکلات و یادگیری زبان و ریاضی می داند2.
8- رسیدگی به تغذیه کودکان:خانواده هایی که مشکلات عمده بهداشت و تغذیه دارند فرزندانشان در معرض در معرض سوء استفاده و علی الخصوص فقر آهن قرار میگیرند. در کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه بیشترین فقر اقتصادی از این نوع است. این بیماری بیشتر تابع سن و جنس است و کودکان کوچکترآسیب پذیرترند. عوارض مهم فقر آهن عبارتند از: بی تفاوتی،خستگی،بی حسی، کاهش قدرت یادگیری و عدم تمایل به فعالیتهای فیزیکی مثل ورزش.
9- شرایط فرهنگی خانواده: خانواده اولین محیط تعلیم و تربیت برای کودکان است. کودک از طریق همانند سازی با والدین بسیاری از عادات را می آموزد. چون کودکان آینه رفتار والدین خود هستند3. (گلاور) والدینی که تجارب خوشایندی از دوران تحصیل خود دارند، یا علاقه آنها به مطالعه خود کتابخانه د رمنزل و دسترسی کودک به کتابهای متناسب با سن و علاقه اش و عدم تحمیل فشار و انتظارات نابجای والیدن از فرزندان از عوامل مهم خواندن هستند. چون ارتباط مهمی بین نگرش والدین با رفتار کودکان است. همچنین پیشرفت خواندن کودکان نتیجه پیشرفت خواندن در خانواده است.4.(گلاور1381)
10- چگونگی ارتباط معلم با دانش آموز: یکی از ویژگیهای بارز کودکان هشت ساله اضطراب و دلهره است و اگر ارتباط معلم با دانش آموز با ترس و فشار و احساس امنیت کودک توام باشد موجب سردرد،سرگیجه و دل درد کاذب می شود. و سطح یادگیری را کاهش می دهد. همچنین اگر هنگام خواندن با صدای بلند معلم کودک مرتبا تذکر دهد و یا ملامت کند دانش آموز دلسرد شده و موجب عدم تمرکز حواس او می شود ولی احساس آرامش و امنیت عامل افزایش دقت حواس است.
11- توجه به تفاوت های فردی کودکان: استن هاوس عقیده دارد ( معلم باغبانی است که گلهای متفاوتی را پرورش میدهد1.) دانش آموزان همه به یک اندازه و با یک سرعت در خواندن پیشرفت نمی کنند. بعضی در اول کند پیشرفت می کنند و به مرور سرعت بیشتری پیدا می کنند و عده ای خیلی زود قواعد خواندن را فرا می گیرند و گروهی با نظم فکری خاص که دارند به خوبی می توانند مطالبی را که خوانده اند گزارش دهند. بنابراین توجه به تفاوتهای فردی کودکان اولین وظیفه اولیاء و مربیان تعلیم و تربیت است. خداوند در سوره نوح آیه13 در قرآن کریم در این مورد می فرماید: (مالکم لا ترجون لله و قارا و قد خلقکم اطوارا)پیامبر گرامی اسلام در این مورد می فرمایند: الناس معادن کمعادن ذهب والفضه)2.بی توجهی به تفاوتهای فردی و انتظار یکسان از کودکان به خاطر عدم شناخت تواناییها و استعداد های کودکان است. پیامبر گرامی فرموده اند:اگر کودک را به انجام کارهای طاقت فرسا وادار کنیم موجب گناه،طغیان و سرکشی و شکست عزت نفس کودکان می شویم.1
12- توجه به ارتباط خواندن با دروس دیگر: جدا کردن خواندن از سایر دروس دیگر غیر ممکن است. چون خواندن با املاء و انشاء ارتباط مستقیم دارد.خواندن شرط موفقیت در دروس دیگر است. دانش آموزی که روش صحیح خواندن را بیاموزد نسبت مطالعه علاقمند می شود و در موضوعات مختلف تسلط لازم را کسب می نماید.
13- انگیزه و رغبت برای خواندن و مطالعه: در کلاس های مدارس ما معمولا محرکی به جز دستور معلم وجود ندارد.بنابراین به کنش درونی و احساس کودک توجهی نمی شود تا رغبت او برانگیخته گردد. در حالیکه استفاده از تجارب اولیه کودکان ارتباط آن با مسائل آموزشی با نیازها و زندگی کودک نیز موجب علاقه مند شدن کودک می شود.
کاوه اکباتانی معتقد است: جوهره ی موفقیت هر کاری علاقه وافر و فکر پر شور است.2 و اساسی ترین هدف آموزش ابتدایی علاقمند ساختن نوآموز به یادگیری است.
14- روش و وسایل تدریس مناسب: اگر معلم در تدریس به کتاب درسی اکتفا نکند افق های وسیعی در ذهن کودکان برانگیخته می شود به همین خاطر لئونارد و داوینچی عقیده دارد: باید یک موضوع درسی را از زوایای متعددی بررسی نماییم.1کتاب خانه وکتابدار دلسوز مهربان و توجه به زمان مناسب برای مطالعه غیردرسی عوامل پیشرفت خواندن هستند. همچنین روش تدریس فعالیت محور از عوامل مهم یادگیری هستند. توجه به سن نوع زبان و استعداد کودکان نیزاز عوامل مهم یادگیری هستند.
روش تحقیق
روش تحقیق این پژوهش شبه آزمایشی است با مقایسه دو گروه گواه و آزمایش دانش آموزان کلاس اول ابتدایی. گروه گواه 10 نفر دانش آموز بودند که فعالیتهای آموزشی درس فارسی آنها فقط در کلاس درس بود و 10 نفر گروه آزمایش علاوه بر فعالیتهای کلاسی با همکاری والدین مطالعه غیر درسی را در منزل شروع کردند. انتخاب دانش آموزان غیر تصادفی بود.اولیاء گروه گواه خاطرات خوشایندی از دوران تحصیل خود نداشتند و ترک تحصیل کرده بودند ولی اولیاءگروه آزمایش از سطح فرهنگی،اجتماعی، و اقتصادی خوبی برخوردار بودند و عضو مجلات تربیت و پیوند مدرسه شدند و فرزندان آنان عضو مجله کودک گردیدند.
متغیر مستقل: مطالعات غیر درسی
متغیر وابسته: سطح پیشرفت فارسی دانش آموزان گروه آزیمایش.
ابزار گردآوری اطلاعات:
داده های اولیه:
1- پرونده بهداشتی دانش آموزان که خوشبختانه هیچکدام بیماری یا مشکل خاصی نداشتند.
2- مشاهده رفتار 20 نفردانش آموز در کلاس نظیر همکاری گروهی،دقت و توجه پذیرفتن مسئولیت های فردی و توانایی انجام آنها،تلفظ کلمه ها،انسجام جمله ها، نحوه صحبت در حضور همکلاسی ها، سطح یادگیری و نمرات، نوع نگرش اولیاء به مطالعات غیر درسی، میزان اهمیت اولیاء به تکالیف فرزندان در منزل و میزان انگیزه و علاقه دانش آموزان به مطالعه.
3- توجه به فعالیت های مکمل آموزشی مانند قصه گویی یا انجام بازیهای آموزشی تا ضمن برانگیختن علاقه حس کنجکاوی دانش آموزان تقویت شده و سپس توجه به سوالات آنها.
4- استفاده از راهنمایی مدیر محترم مدرسه.
5- نقاشی های دانش آموزان که بیانگر سطح رشد شناختی و ویژگیهای روانی آنها بود
6- بررسی وضعیت خانواده ها از لحاظ سطح فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی از طریق بررسی دفتر آمار،جلسات اولیاء و مربیان، عضویت والدین و کودکان برای مجلات و تحقیقات معلم که از اهالی آنجا بود که البته بعد از شناخت دانش آموزان و آشنایی بیشتر با والدین آنها برای تحقق اهداف این پژوهش هماهنگی در مسائل ذیل با اولیاء آنها انجام شد.
هماهنگی های معلم با اولیاء دانش آموزان
1- ارتباط با کودک: زیبایی،هوش،موفقیت سرمایه های ارزشمندی هستند که حاصل شعف درونی ، آرامش و اعتماد به نفس است. به همین خاطر موسس علم روانشناسی مثبت گرا مارتین ای.بی.سیلیگمن رئیس سابق APA معتقد است کودکان شاد کودکان موفقند و کودکان موفق شادند1 .منشاء شادی ارتباط سازنده میان افراد است. کسانی که احساس عشق و امنیت کمتر دچار بیماری و سانحه می شوند،ولی احساسات و عواطف سرکوب شده خصوصا در دوران کودکی بر سلامت و روان فرد تاثیر می گذارد. عدم روابط صحیح عاطفی بیش از 50 رذیله اخلاقی ایجاد می کند که برخی از آنها عبارتند از: آرزو اضطراب، انتقام جویی، بد خواهی، تحقیر، ترس، تنفر، توقع، حسادت، حرص،دلبستگی،دو رویی، ستم،سرزنش، شهوت،عجله، عصبانیت، خشم، خشونت، خود پرستی، غصه، نومیدی، وسواس و… 2. (بهادری نژاد) همچنین اکثر بیماریهای جسمانی ناشی از ناراحتی های درونی است و تاثیرات آن به صورت اختلال در خواب،خاموشی میل جنسی،افزایش فشار خون،زخم معده،آسم، پرکاری غده تیروئید و… است3(چینی 1375).اگر عوامل ایجاد کننده ناراحتی های عاطفی و روانی را والدین از خود و فرزندان دور کننده و نحوه رهایی از آنها را به فرزندان آموزش دهند کودکان شادی دارند، که برای نیل به این هدف باید دانست: دنیایی مکان زندگی انسان هاست،دنیایی بی عیب ونقص نیست و میزان ناخشنودی ما در واقع فاصله واقعیت ها و آرمان هاست. فاصله میان واقعیت کنونی و هر چیزی با آن چه باید باشد. اگر میزان توقعات و انتظارات را کم کنیم شادی آسانتر بدست می آید و زمانی که کودک احساس نشاط و امنیت می کند و میل به تحرک و کنجکاوی و یادگیری در او تقویت می شود.
2- تشویق: اصل حیات و رشد و کمال انسان را خداوند بر پایه محبت و تفاهم قرار داده، چون از طریق رفتار بهتر می توان با کودک کنار آمد تا با استبداد، تشویق روحیه کودک را به اعمال نیک تحریک و ترغیب می کند. و با انجام اعمال شایسته به ارزش وجودی خویش پی می برد و شخصیتش را کاملتر می سازد. ویلیام جمیز در این مورد می گوید:(همانا اصیل ترین نیاز در طبیعت انسان نیاز به گرامی داشتن می باشد)1 نیاز به تشویق از امیال فطری انسان است و برای همه افراد تا پایان عمر لازم است و برای افراد کمرو و کم معاشرت که احساس حقارت می کنند و کمبود محبت دارند لازمتر است. روح شکست خورده کودک با تشویق ترمیم می شود، احساس اعتماد به نفس می کند، استعدادهایش رشد می کند و توانایی های بالقوه اش به فعلیت می رسند. چه بسیار تلاش فوق العاده ای که تنیجه تحسین است. کودک حاضر می شود هرگونه مرارت و محرومیت را بر خود تحمیل کند تا رضایت اولیاء مربیان خود را جلب کند. خداوند متعال در سوره انفال آیه 65 می فرمایند( یا ایها النبی حرض المومنین علی الفتال ان یکن منکم عشرون صابرون یغلبوا ماتین و ان یکن منکم ما یغلبو الفامن الذین کفرو با فهم لایفقهون) بنابراین از طریق تشویق باید رفتارهای صحیح مانند دقت، توجه و به موقع صحبت کردن و یا سکوت و پذیرش مسئولیت و همکاری را گسترش دهیم.
3- توجه به وضعیت غذایی کودک: انسانی برای رشد و تداوم زندگی به دریافت مرتب غذا نیاز دارد تا با هضم و جذب آن انرژی لازم برای انجام اعمال حیاتی را بدست آورد. تغذیه ناسالم از مهمترین عوامل بروز بیماری است. در دوران کودکی و به خصوص در سنین دبستان و در دوره نوجوانی به دلیل رشد سریع انسانی بیش از هر زمان دیگر به تغذیه مناسب نیازمند است و برای خیلی از خانواده ها تنقلات فاقد ارزش و … جزئی از رژیم غذایی عادی روزانه محسوب می شوند که این بر روی یادگیری تاثیر می گذارد. مثلا کودکانی که صبحانه نمی خوردند در یادگیری دروسی مثل ریاضی و علوم کارایی کمتری دارند و قدرت ابتکار و خلاقیت آنان کاهش می یابد2(میرزا بیگی 1385) چون کاهش قند خون در سطح مغز موجب اختلال در تمرکز حواس می شود. همچنین عامل بیماری های قلبی، سرطان،دیابت و فشار خون و رژیم بد غذایی است. خوردن صبحانه و غذاهای سالم باعث کنترل وزن و کاهش سطح کلسترول خون می شود. کودکانی که صبحانه می خورند کمتر دچار دل درد و ناراحتیهای دیگر می شوند.
4- شناخت توانایی های بالقوه توسط کودک و کسب موفقیت او: کودکی که بتواند توانمندیهای خود را بشناسد از عزت نفس خوبی برخوردار است، عزت نفس مجموعه ای از عقاید و احساساتی است که ما از خودمان داریم و برانگیزه ها،نگرش ها و رفتار ما تاثیر می گذارند و سازگاری عاطفی و اجتماعی ما را تحت تاثیر می دهند. زمینه تشکل عزت نفس از همان موقع تولد است، زمانیکه کودک نوعی احساس پیشرفت را تجربه می کند اولین گام خودشناسی است.بنابراین کودک بر مبنای تعاملش با محیط و دیگران است که (ادراک شخصی) خود را می سازد و والدین اولین نقش اساسی را دارند.بنابراین والدین ومربیان تعلیم وتربیت برای تقویت عزت نفس کودکان باید به این مسائل توجه نمایند: 1- والدین ومربیان آینه رفتار کودکان هستند. ابن خلدون معتقد است همانگونه که دود را دلیل بر وجود آتش است رفتار و نگرش های کودک نیز تحت تاثیر نگرش مربیاین است1. بنابراین مربی موفق کسی است که برای کودک الگوی مثبتی باشد، عقاید نادرست کودک را شناسایی کند و با معرفی معیارهای صحیح و در خور فهم کودکش او را راهنمایی کند، با او صمیمی و مهربان باشد، بازخورد مثبت و صحیح بدهد، محیط سالم و بالنده ای فراهم نماید تا کودک با علاقه در فعالیتهای سازنده شرکت کند.
5- تقویت مهارتهای اجتماعی کودک: مهارتهای اجتماعی،مهارتهای هستند که فرد را برای تعامل با سایر افراد اجتماع آماده می کند. کودکی که این مهارتها را بیاموزد در موقعیت های گوناگون رفتاری صحیح و مناسب از خود نشان می دهد. این گروه از کودکان قادرند فعالیتهایی لذت بخش انجام دهند و تمام آموزش ها را رویی با زمی پذیرند. شکست کودک در روابط اجتماعی سنگین تر و دردناک تر از شکست او در تحصیل و آموزش است. چون در سلامت روانی و احساس ارزشمندی بسیار موثر است. کودکان از هنگام تولد دارای توانائیهای بالقوه ای در زمینه حرکت، کلام و جلب توجه و خصلتهای گروهی هستند. ضعف در اینها موجب تاثیر منفی بر روابط اجتماعی، ضعف توجه و درک صحیح موقعیت ها می شود و اغلب بدخلقی، عصبانیت و ناکامی ها و افسردگی …. را به دنبال دارد
6- آموزش مهارت حل مساله با استفاده از محسوسات و ملموسات با توجه به وضعیت هوشی و ذهنی کودک و راهنمایی معلم و درگیر شدن دانش آموز با چالش ها و درک مسئله توسط کودک و سپس حل آن بدون عجله معلم. اگر معلم فرصت حل مساله را از کودک بگیرد کودک احساس یاس و ناامیدی و شکست کرده. اعتماد به نفس او کاهش یافته و نسبت به یادگیری بی رغبت می شود، دانته می گوید: ( دانش همیشه از پی نادانی می آید)2. بنابراین ما از آنچه نمی دانیم به ذوق می آییم و طبق اولین اصل روش شناسان خلاق اینجاست که افکار به صورت معلق در آمده و اولین جرقه های درخشش در ذهن ایجاد می شود که نتیجه آن شوق و انگیزه درونی برای یادگیری است. و آمادگی برای حل مساله بعدی .
7- یادگیری برای کسب تجربه: حضرت علی (ع) می فرمایند:(التجربه فوق العلم)1. زمانیکه یادگیری نتیجه تلاش فکری کودک است و او آموخته ها را با محیط پیرامون زندگییش ارتباط می دهد، یادگیری برایش لذت بخش شده و احساس رشد و شایستگی می کند. رسانه های آموزشی مانند فیلم ها، بازی با حروف و کلمات مطالعه حس کنجکاوی کودکان را تقویت می کند.
8- توجه به موقعیت اجتماعی کودکان در مدرسه: توانایی دانش آموزان در زمینه دوست یابی و برقراری روابط گروهی در مدرسه متفاوت است. گروهی از بچه ها دارای صفات پسندیده اجتماعی اند و رفتارهایشان مورد تایید دوستان، آشنایان و اطرافیانشان است. گروهی دیگر مهارت خاصی در دوست یابی دارند و می توانند در موقعیت های جدید خود را با دیگران سازگار و هماهنگ کنند. این کودکان اجتماعی و برونگرا هستند و از بودن د رجمع لذت می برند. برخی از کودکان محبوب و پرطرفدارند چون تیم ورزشی مدرسه، عضو انجمن مدرسه،نماینده کلاس و… هستند. آنها اعتماد به نفس دارند و می توانند نقش رهبری گروه را بعهده بگیرند. برخی دیگر ساکت و خجالتی و کمرو هستند،آنها یکی دو دوست صمیمی بیشتر ندارند، تمایلی به شرکت در فعالیتهای گروهی هم ندارند.
لازمه ایجاد روابط اجتماعی مهارتهای کلامی و غیر کلامی هستند1. (لوین 1998) مهارتهای غیر کلامی مثل زبان بدن و حالتهای چهره و درک لحن صدای دوستان است و کودکانی که از مهارتهای تکلمی لازم برخوردار نیستند بسیاری از مفاهیم و اصطلاحات را درک نمی کنند. کودکانی که از مهارتهای لازم اجتماعی برخوردار نیستند، اغلب بد اخلاق، عصبانی، اندوهگین وناکام هستند و چهره ای عبوس دارند این کودکان به بیماری های انزوا طلبی و افسردگی و پرخاشگری مبتلا شده و عدم احساس امنیت آنها موجب کاهش یادگیری و عدم پیشرفت تحصیلی می شود.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 42   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تاثیر مطالعات غیر درسی با پیشرفت درس فارسی دانش آموزان کلاس اول ابتدایی

دانلود مقاله برنامه درسی

اختصاصی از فی فوو دانلود مقاله برنامه درسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

اگر درنظام اسلامی , تربیت دینی به ثمر نرسد و نسل جوان جامعه تربیت صحیح دینی پیدا نکند یعنی تربیت اسلامی در وجود و شخصیت آنان زنده فعال نباشد تلخی این ناکامی با شیرینی هیچ کامیابی دیگری قابل تحمل نیست و نباید دل را به موفقیت‏های دیگر خوش داشت و از اصل قضیه غافل بود. (رهبری نژاد 1375)
قشر جوان در هر جامعه‏ای به لحاظ برخورداری از توان و انرژی فراوان قادرند تأثیر تعیین کننده‏ای بر آینده آن جامعه داشته باشند آنها به راحتی تغییرات اجتماعی ـ فرهنگی و حتی سیاسی جامعه را سمت و سو می‏دهند , قادرند امنیت فرهنگی جامعه را تأمین کنند و یا فرهنگ را به سویی برند که مطلوب جامعه نیست. چرا که میراث فرهنگی گذشتگاه توسط آنها به نسل بعد منتقل می‏شود و چنانچه آنها در انتقال این میراث فرهنگی امانت‏دار خوبی باشند و در مواجه با فرهنگهای دیگر دچار « خودباختگی فرهنگی» نشوند, خواهند توانست امنیت فرهنگی آن جامعه را تأمین کنند. ولی اگر در مواجهه با فرهنگهای بیگانه دچار خودباختگی فرهنگی شوند, تا چند نسل بعد از فرهنگ مطلوب جامعه نمی‏توان خبر گرفت.
همه اینها نشانگر اهمیت ویژه قشر جوان و لزوم شناخت موقعیت آن و برنامه‏ریزی صحیح جهت شکوفایی صحیح شخصیت آنها دارد.
«بنابراین گزاف نیست اگر بهبود کیفیت نظامهای تعلیم و تربیت را معادل ارتقاء کیفیت حیات و تمدن انسانی در همه ابعاد قلمداد کنیم و از سرمایه‏گذاری در جهت دستیابی به سیاستها, اصول و روشهای مناسب در این عرصه بعنوان ضروری‏ترین و مدبرانه‏ترین سیاست هر جامعة بشری یاد کنیم».
مهرمحمدی , محمود. جایگاه مدارس تجربی در نظام تعلیم و تربیت , فصلنامه تعلیم و تربیت شماره 28, ص 11
و بقول کانت « بشر تنها با تعلیم و تربیت آدم تواند شد و آدمی چیزی جز آنچه تربیت از او می‏سازد نیست»
شکوهی , غلامحسین . تعلیم و تربیت و مراحل آن , مشهد , انتشارات آستان قدس , 1363 , ص 171
و از آنجائیکه تعلیم و تربیت عمدی کوششی منظم و حساب شده محسوب شده است , وجود برخی طرحها برای هدایت چنین کوششی ضروری بنظر می‏رسد. واژه برنامه‏درسی معمولاً به چنین طراحی اطلاق می‏شود.
« شکل و ساختار برنامه درسی از تصمیماتی که در خصوص عناصر تشکیل دهنده برنامه درسی اتخاذ می‏شود تأثیری پذیرد. عناصر تشکیل دهنده برنامه درسی عبارتند از :
1- اهداف
2- محتوا
3- فعالیت‏های یادگیری دانش‏آموزان
4- روشهای ارزشیابی
5- منابع و ابزار یادگیری
6- زمان
7- فضا
8- گروه‏بندی دانش‏آموزان
9- استراتژی‏های تدوین و روشهای یاددهی
یادگیری که در برنامه‏ریزی درسی با این عوامل 9 گانه به طرق مختلف برخورد می‏شود.»
کلاین , فرانسیس , الگوهای طراحی برنامه درسی , دکتر محمود مهر محمدی , فصلنامه تعلیم و تربیت , شماره 4 و 3 ص 11
اما مفهوم مسلط برنامه درسی چه از نظر تاریخی و چه در حال حاضر موضوعات مدرسه‏ای است که بوسیله معلمان تدریس شده و بوسیله دانش‏آموزان فراگرفته می‏شود.
در نظام کنونی آموزش و پرورش ایران نیز کتاب درسی بهترین مرجع و منبع یادگیری دانش‏آموزان است و تقریباً تمام فعالیت‏های آموزش رسمی در چارچوب کتاب درسی صورت می‏گیرد.
در فرایند ارزیابی برنامه درسی یا اتخاذ تدابیر و تصمیمهای برنامه‏ای نظرات و نگرش دانش‏آموزان و معلمان از اهمیت ویژه‏ای برخوردار است.
پویایی برنامه درسی زمانی تحقق می‏یابد که گروههای مختلف که هر کدام به نحوی در سطوح مختلف در امر برنامه درسی دخالت دارند, به همفکری بپردازند و همچنین به نگرش دانش‏آموزان و معلمان در این زمینه توجه کافی مبذول شود.
از طرف دیگر آموزش دینی به لحاظ دارا بودن ابعاد متنوع و مرتبط با جنبه‏های گوناگون زندگی انسان از مهمترین موضوعات آموزش و پرورش به شمال می‏رود.
در جوامع با حاکمیت دینی , بواسطه تأثیر و توجه به پرورش ارزشهای اخلاقی و اعتقادی فراگیران , تربیت دینی جایگاه ویژه‏ای در برنامه‏های آموزش و پرورشی دارد. به همین دلیل است که مأموریت و رسالت اصلی نظام آموزش و پرورش در چنین جوامعی تربیت همه جانبه دانش‏آموزان بر پایه تعالیم و دستورات الهی است.
در نظام آموزش و پرورش کشور اسلامی ایران نیز پرورش فراگیران بر دستورات دین مبین اسلام که منبعث از قرآن مجید, سنت و سیره رسول اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) تکیه دارد. پس برنامه‏ریزان درسی و مؤلفین کتب باید فعالیت‏هایی که صبفه دینی , اقتصادی و اخلاقی دارد را در اولویت قرار دهند.
بر اساس اسناد موجود هدف از تدریس این درس در دوره متوسطه تحقق اهداف گران‏سنگی نظیر تقویت ایمان و اعتقاد به خداوند , پرورش حس احترا و قدردانی از انبیاء, پایبندی نسبت به دستورات ایشان و مواردی نظیر آن می‏باشد و با توجه به اهمیت نیل به این اهداف همواره این دغدغه برای برنامه‏ریزی و پژوهشگران حوزه تربیت دینی وجود داشته است که «تا چه میزانی اهداف مزبور محقق یافته‏اند و موانع عدم تحقق کامل آنها چه بوده‏اند؟
علاوه بر دغدغه اصولی فوق که به میزان اثربخشی درس بینش اسلامی و تلاش در جهت رفع موانع تحقق اهداف مربوط می‏شود, در سالیان اخیر دغدغه دیگری در میان صاحب‏نظران تعلیم و تربیت اسلامی بروز کرده است « آیا آموزش‏های دین به طور عام و درس بینش اسلامی به طور خاص توانسته در شکل‏گیری هویت دینی دانش‏آموزان مؤثر افتد؟
به بیان دیگر صرف نظر از بررسی میزان اثربخشی محتوای درس بینش اسلامی در جهت تحقق اهداف آن , اهمیت بررسی شکل‏گیری هویت دینی نیز مورد نظر قرار گرفته است.
چرا که هویت به معنای کیستی انسان به نقل از دکتر کاردان , زمانی مطرح می‏شود که انسان خود با چیز دیگری مقایسه کند.
احمدلو, مصیب؛ بررسی رابطه میزان هویت ملی و هویت قوی در بین جوانان تبریز, رساله کارشناسی ارشد جامعه‏شناسی دانشگاه تربیت مدرس , تهران 1381
در واقع هویت همانند دیگر مقولات تنها زمانی برجستگی می‏یابد و مطرح می‏شود که در بحران باشد.
دوران , بهزاد ؛ تأثیر فضای سایبرنیتیک بر هویت اجتماعی , رساله دکتری جامعه‏شناسی , دانشگاه تربیت مدرس تهران , 1381
امروزه جهانی‏سازی , تهدیدی برای هویت‏های ملی و سکولاریسم, تهدیدی برای هویت‏های دینی می‏باشد.
لذا پژوهش حاضر بر آن است که به میزان تأثیر بررسی کتاب دینی سال اول دبیرستان در شکل‏گیری هویت دینی دانش‏آموزان منطقه 7 از دیدگاه معلمان بپردازد.
لازم به ذکر است که در بخش بیان مسأله به طور اجمال و در فصل دوم به طور کاملاً مشروح دیدگاه پژوهش حاضر در مورد نقش کتاب دینی سال اول دبیرستان در شکل‏گیری هویت دینی دانش‏آموزان ذکر شده است.

فصــل اول

 

کلیــات تحقیــق
بیان مسئله :
در سالهای اخیر موضوع هویت در اشکال مختلف اجتماعی و فردی و با رویکردهای مختلف و نیز عمده‏ترین گرایش فرهنگی نسبت به آن که همانا ویژگی ملی و دینی است به یکی از چالش‏های عمده در بحث و بررسی از نظام فرهنگی کشور درآمده است.
عوارض و آسیبهای ناشی از دگرگونی در نظام فرهنگی و ارزشی, تغییر الگوهای سنتی زندگی, پیدایش آرمانها و آرزوهای جدید کاهش نقش آموزش‏های دینی , افزایش گرایش‏های جدید اجتماعی و بسیاری از موارد مشابه دیگر همگی باعث گردیده جوانان در معرض بی‏هویتی دینی و ملی قرار گیرند.
اگر چه هدف آموزش‏های دینی را نمی‏توان صرفاً ایجاد و پرورش باورها, ارزشها, نگرشها و طرز تلقی‏های مطلوب از نظر دین دانست ولی مسلماً اهداف حیطه ارزشی, مهمترین اهداف این‏گونه آموزشها می‏باشد. زیرا در صورت به وجود آمدن باورها, ارزشها, نگرشها و طرز تلقی‏های مطلوب است که اعمال صالح و اخلاق پسندیده به وجود خواهد آمد و در غیر این صورت آموزشها جنبه سطحی می‏یابند و نمی‏توانند اسباب تحقق اهداف تربیت دینی را فراهم آورند.
بعد آنکه برنامه‏ریزان درسیِ حیطه تربیت دینی مطمئن شوند که برنامه‏هایشان توانسته است اهداف حیطه ارزشی را متحقق سازد و هویت دینی دانش‏آموزان را به خوبی شکل دهد بایستی اولاً اصول و روشهای علمی برنامه‏ریزی درسی در حیطه ارزشی را مد نظر قرار دهند و ثانیاً عناصر مختلف در زمینه شکل‏گیری هویت دینی دانش‏آموزان مثل , اعتقادات دینی, استدلال یعنی ظاهر دینی , رفتار دینی و گفتار دینی را مد نظر قرار دهند.

 

ضرورت انجام تحقیق:
مطالعه و بررسی پژوهشها, گزارشها, مقالاتی که به ویژه در سالیان اخیر مطرح شده است نشان دهندة عدم توفیق نسبی نظام آموزش و پرورش به طور کلی و آموزش دینی در مدارس به طور خاص در تحقق اهداف ارزشی اسلامی بوده است. به عنوان نمونه قاسم کریمی در هفتمین همایش جایگاه تربیت (1377) می‏گوید: ” ... همگان به وضوح دریافته‏اند که نسلهای تحت تعلیم فاقد ویژگیها, اندیشه‏ها و رفتارهای دینی, اخلاقی, سیاسی , اجتماعی و انقلابی مورد نظر هستند». ( ص 21)
« علی ساده‏ای در ششمین همایش جایگاه تربیت (1374) می‏گوید: « ... به عبارت بهتر , پیام سمینارها کنفرانس‏ها و اجلاسهای متعدد توسط نهادها و مراکز آموزش و فرهنگی کشور در سالهای اخیر, نشانه‏هایی از احساس خطر و افزایش ضریب آسیب‏پذیری دینی و مذهبی در نسل نو می‏باشد.» (ص 86)
و علی‏اکبر نوایی (1377) در بحث تربیت و نوسازی معنوی چنین می‏گوید: « متأسفانه امروزه شاهد صحنه‏هایی از گروهای مد هستیم که باز متأسفانه تشکیل دهندگان آن عمدتاً از دانش‏آموزان می‏باشند» (ص 194)
در این میان آموزش و پرورش هر جامعه باید قبل از هر نهاد دیگر اجتماعی بفکر حل این مشکل باشد. چون جامعه ما جامعه‏ای مذهبی و پایبند به آموزشهای دینی به حساب می‏آید, بایستی با حساسیت و جدیت بیشتری موضوع را تعقیب نموده و بحل آن اهتمام بورزد.
بنابراین نمی‏توان تردید داشت که درس دینی از اهمیت خاصی برخوردار است. بطوریکه از جهاتی نمی‏توان آنرا با هیچ درس دیگری مقایسه کرد. اگر دروس دیگر به یک بعد از ابعاد زندگی فراگیر نظر دارند, درس دینی با کل زندگی او سروکار دارد. درس دینی پایه‏های ایدئولوژی دانش‏آموز را پی‏ریزی می‏کند و درصدد تبیین فلسفة حیات برای آنهاست تا چگونه زیستن را به آنها بیامورد. بعبارت دیگر هدف نهایی درس دینی ایجاد تغییر و تحول در بینشها, نگرشها, منشها, علائق عادات و در یک کلام «سازندگی شخصیت» است.
با توجه به آنچه ذکر شد, بنظر میفرسد ضرورت تحقیق در زمینه درس دینی در مقطع متوسطه , بخصوص سالهای اولیة آن که تقریباً همزمان با سن بلوغ و آغاز دورة نوجوانی است, برکسی پوشیده نباشد.
« سراسر دورة بلوغ همه شگفتی است. هم سن عقل است و هم سن عواطف گنجینه‏های دل و جان هر دم سیلی از اندیشه و طوفانی از عشق به هر سو می‏پراکند. هیچوقت جهان این همه زیبا بنظر نمی‏رسد. هیچگاه به این نحو دور از دسترس و این همه قابل تصرف دیده نمی‏شود. سن‏های بعدی به حسرت به آن نگاه می‏کنند. همة عواطف و احساسات پاک غذای خود را از این سن می‏گیرند. می‏توان آن را رنسانس زندگی نامید.» (دورانت , ویل ص 124)
در این دوران , نوجوان در عین حال که آمادة خدمت است, قادر است از منافع خود چشم‏پوشی کند – ایندو خصیصه حاکی از آنست که ارشهای معنوی معینی از ارزشهای اخلاقی و فلسفی و مذهبی و هنری در فکرش مقام مهمی دارند. دشوارترین قسمت تربیت شخصیت در دوران بلوغ, تربیت اخلاقی است. « تا این دوره حیات اخلاقی جز تجلی عادت اجتماعی که از خارج بر ارادة طفل تحمیل می‏شود, نیست. حیات اخلاقی در این دوره برای نخستنی بار بصورت تعالی بسوی خیر درمی‏آید و آن از شخصیتی ناشی می‏شود که تشنة خودمختاری است, امکانات اخلاقی جدید همان اخلاق فردی بجای اخلاق اجتماعی و اخلاق آرمانی , بجای اخلاق مقرراتی است نکته عمده‏ای که شرط تعالی بسوی خیر است , تلاش در راه اثبات شخصیت خویش است که با بلوغ آغاز می‏شود و در طول این دوره بسط و توسعه می‏یابد. مربی می‏تواند در این دوره آنان را وادار کند به ندای پاکان و قهرمانان گوش فرا دهند در کسانیکه طبع دینی دارند, ندای پاکان همان ندای الهی است.» (دین , مورسی ص 155 و 154)
برای طبایع مؤمن, آشنایی با ارزشها بصورت تربیت دینی در می‏آیند. ارزشهای دینی خاصیت تألیفی دارند و دین همة ارزشهای معنوی را در زیر عنوان فضیلت و تقوا به هم می‏پیوندد و به آنها وحدت می‏بخشد.
روسو سن شانزده سالگی را برای پرداختن به تربیت دینی مناسب می‏داند. و کانت هم معتقد است اگر می‏شد آموزش این مفاهیم بتأخیر بیفتد, بهتر بود. اما چون چنین چیزی امکان‏پذیر نیست پس معتقد است حتی‏الامکان مفاهیم در قالبی که به ذهن بچه‏ها نزدیکتر است بیان گردد. بهرحال چه مفاهیم مجرد قبلاً مطرح شده باشد و چه نشده باشد, دورة نوجوانی و جوانی مناسبترین موقع برای طرح این قبیل مسائل و تعمق دربارة آنهاست.
با توجه به این واقعیت, در سالیان گذشته پژوهشگران متعددی مبادرت به انجام تحقیقات متعدد در امور علل مشکلات موجود و ارائه راهبردهای اجرایی برای اثربخشی آموزش‏های دینی نموده‏اند.
کیامنش (1371), رحیمی (1372) , اکرمی (1372) , سعیدی (1373) , عباس سروک (1371) , ساده‏گی (1376) و ... ولی در این پژوهشها کمتر در حوزه هویت دینی کاوش شده و طبیعتاً پیشنهادها و راهبردها عمدتاً محدود به خود کتاب بوده‏اند با توجه به اهمیت هویت دینی و نحوه شکل‏گیری آن انجام پژوهشهایی نظیر پژوهش حاضر نه تنها مفید بلکه ضروری می‏نمایاند.

 

هدف کلی پژوهش
توجه به آنچه در بخش بیان مسأله گذشت
هدف اصلی از پژوهش حاضر تهیه پاسخ مناسب برای این پرسش است که :
کتاب دینی سال اول دبیرستان تا چه اندازه در شکل‏گیری هویت دینی دانش‏آموزان نقش داشته است؟

 

اهداف جزئی:
1- آگاهی از تأثیر آموزش کتاب دینی سال اول دبیرستان در اعتقادات دینی دانش‏آموزان
2- آگاهی از تأثیر آموزش کتاب دینی سال اول دبیرستان در استدلال دینی دانش‏آموزان
3- آگاهی از تأثیر آموزش کتاب دینی سال اول دبیرستان درظاهر دینی دانش‏آموزان
4- آگاهی از تأثیر آموزش کتاب دینی سال اول دبیرستان دررفتار دینی دانش‏آموزان
5- آگاهی از تأثیر آموزش کتاب دینی سال اول دبیرستان دررفتار دینی دانش‏آموزان
6- ارائه پیشنهادات و نظرات
برای دست‏یافتن به پاسخ این سؤالات پرسشنامه‏ای در بین ... از دبیران دینی سال اول دبیرستان که با روش نمونه‏گیری تصادفی ساده انتخاب شده بودند توزیع گردید و با استفاده از روش آماری ... مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
سؤالات پژوهش
با توجه به آنچه در بیان مسئله گذشت سوالات اساسی این پژوهش عبارتند از :
1- آیا درس دینی سال اول دبیرستان در اعتقادات دینی دانش‏آموزان تأثیر داشته است؟
2- آیا درس دینی سال اول دبیرستان در رفتار دینی دانش‏آموزان تأثیر داشته است؟
3- آیا درس دینی سال اول دبیرستان در استدلال دینی دانش‏آموزان تأثیر داشته است؟
4- آیا درس دینی سال اول دبیرستان در ظاهر دینی دانش‏آموزان تأثیر داشته است؟
5- آیا درس دینی سال اول دبیرستان در گفتار دینی دانش‏آموزان تأثیر داشته است؟

 

تعاریف علمی. عملیاتی واژه‏ها
در این مطالعه چند مفهوم به کار رفته که تعاریف علمی آنها در زیر آمده است:
دین : تعریف علامه طباطبایی از دین روش ویژه‏ای در زندگی دنیوی است که سعادت و صلاح دنیوی انسان را هماهنگ و همراه با کمال فردی, حیات حقیقی جاودانی او تأمین می‏کند.
(ایراهیم زاده آملی, عبدالله , دین شناسی, نشر معاونت آموزش نساء 1379, ص 16)
مقطع متوسطه :
دوره متوسطه عبارت است از دوره برزخ یا دوره انتقال میان آموزش پایه که عمومی و غیر تخصصی است و آموزش تخصصی‏تر در سطح آموزش عالی . دوره انتقال میان کودکی و جوانی است و یک دوره میانی که به واسطه بسیاری از فشارهای روانی , جهانی و مشکلات سازگاری با ویژگیهای خاصی را به نوجوان وجوان می‏بخشد. این دوره در بسیاری از کشورهای در حال توسعه , منبع اصلی تولید نیروی انسانی نیمه ماهر است. دوره متوسطه دوره‏ای است که در آن دانش‏آموزان گروه سنی چهارده تا هفده یا هیجده ساله تحصیل می‏کند و به دلیل تنوع, برنامه‏ها و تعدد رشته‏های تحصیلی , فرصت انتخاب دارند .
(آموزش و پرورش ابتدایی , راهنمایی متوسطه , احمد صافی , ص 89 و 90 )
دانش‏آموز : عنصر مهم که در حفظ عملکرد کلاس نقش اساسی دارد, دانش‏آموز است. فالیت‏های مهم و دانش‏آموز مکمل یکدیگرند و وابسته به هم است. دانش‏آموز هم مانند معلمان شخصیت مستقلی دارند. شناخت ویژگیهای دانش‏آموزان در تحلیل رفتار آنان تأثیر دارد.
(نظارت و راهنمایی آموزشی , نیکنامی , مصطفی, نظارت و راهنمایی آموزشی , انتشارات سمت , 1377, ص 139)
هویـت : هویت کلمه‏ای عربی است که در فارسی به جای کلمه IDENTITY به کار می‏رود. در فلسفه مفهوم هویت به معنای کیستی انسان به عنوان یک نوع است.
در اینجا انسان به دنبال صفات و مشخصاتی می‏گردد که او را از سایر پدیده‏های جهان متمایز می‏کند.
(احمدلو, مصیب, بررسی رابطه میزان هویت ملی و هویت قومی در بین جوانان تبریز , رساله کارشناسی ارشد جامعه‏شناسی , دانشگاه تربیت مدرس تهران , 1381)
اما در فصلنامه علوم اجتماعی آمده است که : «اصطلاح هویت که به بررسی تداوم, تغییر و مدت در عین کثرت می‏پردازد دارای تاریخ فلسفی بلند مدت است. استفاده از این اصطلاح از دهه 1950 رایج شده و در دو حوزه نظری روانشناسی و جامعه‏شناسی به بحث گذاشته شده است. هویت اجتماعی عبارت است از تصور, درک و ارزیابی فرد نسبت به خود از منظر دیگران یا جامعه است که در نتیجه آن احساس کند از منظر دیگران یا جامعه دارای جایگاه ارزش و احترام است.
(شرفی, ابوالفضل, هویت فرهنگی و پیشگیری از انحرفات اجتماعی فصلنامه علوم اجتماعی 11 , 1379 , 12)
هویت از اقطاب شخیت است که خود به هویت جمعی و فردی قابل تقسیم است. مفهوم هویت فردی اولین بار در سال 1968 توسط اریکسون به کاربرده شد . منظور وی از هویت احساسی است که فرد در اوایل سن نوجوانی خود را از دیگران مجزا و متمایز دانسته, برای خود ثبات و یکپارچگی قایل است و خود را شبیه به تصور دیگران از خود می‏داند. این تصور حد مطلوب است و گاهی هم در شکل‏گیری این احساس و تصور از خود خلل به وجود می‏آید و فرد از خودش یکپارچگی ندارد او چنین حالتی را بحران هویت یا آشفتگی هویت می‏گوید.
اریک اریکسون (1968) ایجاد هویت را به عنوان مهم‏ترین پیشرفت شخصیت در دوره نوجوانی می‏داند و آن را گاهی حیاتی در جهت وصول به بزرگسالی می‏داند. بزرگسالی که شادمانه و مولد معرفی کرده است در این دوره را دوره گذر از کودکی به بلوغ می‏داند و می‏گوید برای نوجوان این سؤال مهم مطرح است که ”من کیستم“ آنها به دنبال هویت شخصی و اجتماعی فرد هستند.
در این دوره نوجوان به تدریج یاد می‏گیرد که از نظریه‏هایی که مورد بررسی قرار می‏دهد بعضی را نادرست بداند و کنار بگذارد و آن چه را حقیقی می‏داند بپذیرد.
هویت برداشتی است که شخص درباره خود دارد و با ارزشیابی از مفهوم خود در طول سالهای نوجوانی به رشد بیشتری می‏رسد.
(لطف‏آبادی ص 204 سال 1379)

 

تعریف عملیاتی :
در این پژوهش منظور از هویت دینی شامل اعتقادات دینی که از سوال 1 تا سوال 5 سنجیده می‏شود.
در این پژوهش منظور از هویت دینی شامل استدلال دینی که از سوال 6 تا سوال 10 سنجیده می‏شود.
در این پژوهش منظور از هویت دینی شامل رفتار دینی که از سوال 11 تا سوال 16 سنجیده می‏شود.
در این پژوهش منظور از هویت دینی شامل ظاهر دینی که از سوال 17 تا سوال 21 سنجیده می‏شود.
در این پژوهش منظور از هویت دینی شامل گفتار دینی که از سوال 22 تا سوال 26 سنجیده می‏شود.

 

محدودیت‏های تحقیق
هر تحقیقی دشواریها و مشکلات خاص خود را به همراه دارد که تحقیق‏ حاضر هم از این قاعده مستثنی نبود خاصه آنکه با توجه به اینکه موضوع تحقیق مورد نظر از 2 بُعد برخوردار بود و تلفیق این آنها در هم و حتی در تهیه پرسشنامه مشکلاتی بوجود آورد.
- کمبود پیشینه‏های پژوهشی مرتبط با موضوع
- ناشناخته بودن اهمیت پژوهش و تحقیقات حتی در بین معلمان با سابقه و تحصیلکرده
- عدم همکاری برخی از پاسخگویان
- عدم همکاری مدارس بخصوص در مدارس پسرانه برای مراجعه مستقیم به معلمان جهت پر کردن پرسشنامه
- ترس از سیاسی بودن موضوع و عدم پاسخگویی به پرسشنامه
- اظهار بی‏اهمیت بودن نتایج تحقیقات و عدم بکارگیری آنها از دیدگاه پاسخگویان (معلمان)
- پراکندگی مدارس و صرف وقت زیاد برای رفت و آمد به مدارس
- محدودیت زمان اجرای تحقیق با توجه به الزامات تحصیلی

پیشینــه تحقیــق

 

1-2 تاریخچه
اهداف پرورش هر نظام آموزش “ نشان‏دهنده فلسفه اصول آموزش و پرورش آن نظام می‏باشد مثلاً اگر فلسفه آموزش و پرورش در نظامی تنها پرورش انسانهایی کارآمد باشد اصول آموزش و پرورش و اهداف آن نیز جلوه‏گر فلسفه «کاآمدی» خواهند بود.
در نظام آموزشی ما, برا اساس اعتقادات اسلامی است و قوانین و لوایح موجود « مصوب شورای عالی آموزش و پرورش » اولویت و جهت‏گیری کلی تمام برنامه‏ها و فعالیت‏ها , تقویت ارزشهای الهی و معنوی در دانش‏آموزان می‏باشد مثلاً در اصل چهارم از اصول حاکم بر نظام آموزش و پرورش آمده است :
«در آموزش و پرورش نه تنها تصمیمات دینی خاص , بلکه همه برنامه‏ها و آموزش‏ها باید به عنوان اجزای یک مجموعه هماهنگ اسلامی , بر حسب اقتضا و گنجایش , جنبه و جهت دینی داشته باشد. برنامه‏ریزان و معلمان باید در همه برنامه‏ها و فعالیت‏ها بنا بر مقتضیات خاص هر موضوع به جنبه‏های الهی و تقویت بینش دانش‏آموزان توجه کنند».
( اصول حاکم بر آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران مصوب 1368) به نقل از بینقی , 1379, ص 65)
البته باید توجه داشت که با توجه به نگرش اسلام نسبت به انسان , در تعیین اهداف نظام آموزش ایران , به پرورش تمام ابعاد وجود انسان, توجه شده است, هدف کلی, تربیت انسان معتقد و مسلمانی است که بتواند در ابعاد اجتماعی, سیاسی, زیستی , اخلاقی, فرهنگی , هنری و علمی رشد یابد این ابعاد هفتگانه در کنار بعد دینی (یا اعتقادی) با وجود هشت‏گانه اهداف نظام آموزشی ما را تشکیل می‏دهد و لذا می‏توان گفت در نظام آموزشی ما اصطلاحاتی نظیر, هویت سیاسی, اجتماعی و ملی, مذهبی ناظر بر مجموعه فعالیت‏ها, برنامه‏ها و طرحهایی هستند که به تحقق هر یک از مجموعه اهداف مصوب کمک می‏کنند.
در نظام آموزش جمهوری اسلامی ایران و برای تحقق اهداف تربیت دینی تمهیداتی چند اندیشیده شده است از مهمترین این تمهیدات تدریس درس مستقل با عنوان کلی درس «دینی» از پایه دوم ابتدایی تا پایه سوم دبیرستان (دوره متوسطه) و نیز دوره پیش‏دانشگاهی می‏باشد عنوان این درس در دوره متوسطه بینش اسلامی است که بر اساس نظام سالی واحدی در هر هفته دو ساعت آموزشی و بر اساس نظام ترمی واحدی هفته‏ای چهار ساعت آموزش را در یک نیم سال به خود اختصاص می‏دهد .

 

1- اهمیت اهدا تربیت دینی و اخلاقی
تعلیم و تربیت آدمی امر پیچیده , پردامنه و وقتگیر است که همکاری نهادهای مختلف و افراد متعدد و هماهنگی همة فعالیتهای مربوطه را ایجاب می‏کند. اولین شرط هماهنگی فعالیتها, وحدت هدف و مقصد است که باید برنامه‏ها و فعالیتهای مربوط را هدایت نماید. باید هدف نهایی تعلیم و تربیت بطور کلی و مخصوصاً برای افرادی که در تنظیم برنامه‏های مربوط نقشی بعهده دارند روشن باشد و هدف تربیت جوانان در هر یک از مراحل رشد نیز به صراحت تعیین و به مربیان اعلام گردد. تعیین و تصریح هدف نهایی و هدفهای واسطه که برای نیل به هدف نهایی ناگزیر باید تحقق حاصل کنند علاوه بر اینکه وسیلة مناسبی برای ایجاد هماهنگی لازم در فعالیتهاست, شرط لازم امکان ارزشیابی نتایج فعالیتها نیز می‏باشد. (شکوهی , غلامحسین , 1363, ص 35) کمک به رشد کودک و انطباق او با جامعه دو وظیفة بسیار مهم و اساسی تعلیم و تربیت است که در عین حال به هیچوجه کل مسئله را شامل نمی‏شود. بشر خیلی بیشتر و بالاتر از یک موجود وابسته به طبیعت و نیازمند جامعه است. او نه تحت فشار نیروهای غریزی باید قرار گیرد و نه تحت فشار عوامل محیط و جامعه. هر جا که تعلیم و تربیت بطور صحیح صورت می‏گیرد, با این هدف است که روح و ذهن بشر نیرومند شوند. روند حیات بشری در هر جایی با دو زمینه پست و عالی پایه‏گذاری شده است که اولی عبارت است از یک زندگی طبیعی و حیوانی و دیگری حیاتی معنوی و متوجه درجات بالاتر.(شکوهی, علامحسین , 1363 , ص 164)

 

2- تربیت مذهبی
نه طبیعت, نه اجتماع و نه فرهنگ هیچکدام نمی‏تواند انسان را آنچنان حمایت کنند که بتواند بر زندگی معنوی خود مسلط شود. تنها زمانیکه او با ابدیت و ماورای مادیات پیوند یافت, از شکست ظاهری و باطنی در امان خواهد بود. هر نوع ایمان و تقوای دنیوی حداقل در برابر سه واقعیت آسیب‏پذیر خواهند بود : در برابر مرگ, نومیدی و احساس غربت در دنیا. انسان در چهرة طبیعت و هر چه در او هست هیچگاه همدرد و همانندی با خویش نمی‏خواند و همدردی و خویشاوندی تشنه‏ترین نیاز روح آدمی است.
در این صورت هر نوع تربیتی که تلاش نکند تا جوانان را برای رویارویی با این واقعیتهای اجتناب‏ناپذیر مجهز کند, هرگز به حد کمال نخواهد رسید.
اگر این تناقض فلج کننده بین فکر و عمل در زمینه آموزش و پرورش از بین برود, آنوقت است که فرآیند تربیتی از مراحل ابتدایی کمک برای رشد, انطباق اجتماعی و تربیت فرهنگی فراتر می‏رود و به یک کمک فراگیر برای زندگی انسانهای در حال رشد و توسعه پیدا می‏کند.
پستالوزی می‏گوید : « هدف نهایی هر نوع تربیت این است که انسان یادبگیرد چگونه زندگی کند. یعنی زندگی را بزرگ منشانه فراگیرد. این جاست که کلیه اجزای فرایند تربیتی به مرحله عمل درمی‏آید: کمک برای انطباق با جامعه و هدایت در زمینه فرهنگی بدون اینکه مهمترین آنها یعنی بیدار کردن بشر برای درک رسالت خویش در این میان قربانی شود.»
لذا درک این واقعیت که انسان عصر جدید از لحاظ مذهبی بیدار نشده و در نتیجه زندگی بی‏مفهوم و ناامنی دارد و استحکام بخشیدن ؛ ریشه‏های مذهبی در روح بشر یکی از ارکان اساسی تعلیم و تربیت است.
انسان همچنانکه به آب و اکسیژن نیازمند است به خدا نیز محتاج است . احساس عرفانی و احساس اخلاقی به شخصیت بشری سکفتگی و انبساط پرمعنا و کاملی می‏بخشد. شک نیست که توفیق زندگی به رشد کامل هر یک از فعالیتهای فیزیوپوژیکی, عقلی – روحی و معنوی بستگی دارد.
ایمان امری طبیعی است که مستقیماً زادة نیازمندیهای غریزی و احساساتی ماست. « دین روح شاعرانه انسان است. دین نه تنها از رنج نیش مرگ می‏کاهد بلکه زندگی را با اجرای تشریفات دینی و با معماری و حجاری و نقاشی و درام و موسیقی زیبا می‏سازد. دین حوادث عادی زندگی از تولد, زناشویی و مرگ تا حد شعائر دینی بالا می‏برد و این امور معمولی را به وقایع معدسی بدل می‏سازد و آن را از راه احساس عمیق کرد و بصورت هنر در می‏آورد. دین نمایش غم‏انگیز سخیف زندگی را به سفر مقدس شاعرانه‏ای که به سوی هدفی شریف است مبدل کرده است. زندگی بدون دین ملال‏انگیز و پست است.»
«مذهب تلاش انسانی است به هست آلوده تا خود را پاک سازد و از خاک به خدا بازگردد. طبیعت و حیات را که دنیا میفبیند قداست بخشد و اخروی کند.»

 

3- اهمیت تربیت بدنی و اخلاقی در جهان امروز
پس از رنسانس تحول عظیم در فکر و اندیشه انسان غربی بوجود آمد. معیارها و ارزشهای سنتی به هم ریخت و فرهنگ جدید غربی بر اساس جهان‏بینی مادی و غیرمذهبی پدید آمد. و بدنبال آن بریدن انسان از خدا و مذهب و معنویات پیش آمد. اما باید گفت اکنون این طرز تفکر کاملاً عوض شده است.
در زمان حاضر اثبات حقانیت و اعتقاد و تعلیم دینی از هر زمانی در قرن گذشته آسانتر است. این امر مسلم است که عقل‏گرایی و عقل‏پرستی و بی‏ایمانی قرن گذشته بدن شک از جهان رخت بربسته است. امروز دیگر هیچ انسان هوشمندی آن اعتقاد قدیمی را به قدرت عقل روشن بین و بی‏طرف ندارد. «هر یک از ما از این امر آگاهی داریم که با ذهن و عقل به اموری نزدیک می‏شویم که تحت تأثیر پرورش و تعلیم, سیاست و منافع خصوصی قرار گرفته و پیشداوریهایی پیدا کرده است. نظر کهنة قانون علمی نیز از میان رفته است. دیگر چشمداشت نداریم که حقایق خارجی را از کتابهای علمی مدرسه‏ها بدست آوریم. تنها چیزی که امید دست یافتن به آن را داریم, خلاصه‏هایی است از مشاهدات و ملاحظاتی که اکنون موجود است و احتمالاً روزی دگرگون خواهد شد و چیزهای دیگری جای آن را خواهد گرفت».
در تاریخ هیچوقت انسان باندازة انسان امروز از نظر مذهب و احساس مذهبی بیتابی نمی‏کرد و هیچوقت مانند این دوره نسبت به علم و نسبت به آنچه دارد و به آن رسیده است بی‏ایمان نبوده و احساس کمبود در خودش نداشته است. در رنسانس علم وقتی از مذهب برید, پیش‏رفت اما بعد از دو, سه قرن باز علم دارد به یک احساس مذهبی و عرفانی برمی‏گردد و این همان مذهب علمی متعالی است. رنسانس قرون 17 و 18 بازگشت دنیا و علم از مذهب کلیسایی قرون وسطی بود.
انشتین می‏گوید: « من در مذهب از دهقانان لانکشایر متعصب ترم». و « احساس عرفاین شاه فنر تحقیقات علمی است»و « هر که یا تأمل آشنا نباشد و احساس حیرت دچار نگردد, روح علمی را فاقد است». و پلانگ است که می‏گوید: « بر سر در معبد علم نوشته‏اند: هر که به درون گام می‏نهد باید ایمان داشته باشد».
با این مقدمه طولانی باید گفت هر چند توجه روزافزون دست‏اندرکاران امر آموزش و پرورش در بسیاری از کشورها به مسائل عاطفی, اخلاقی دانش‏آموزان, محتوای مناسب جهت عرضة مطالب انسانی , عاطفی, اخلاقی و ارزشی چه بصورت مواد درس مستقل و چه بصورت متون تلفیقی با محتوای درسهای دیگر در نظر گرفته شده است, اما با مراجعه به اهداف کلی برنامه‏های درسی بیش از 70 کشرو جهان (بجز بلوک شرق که تغییرات عمده‏ای در اهدافشان صورت گرفته است) مشخص می‏شود که تنها تعداد اندکی از این کشورها برای تربیت دینی و اخلاقی اهمیت قائل هستند و از آنها تحت عنوان اهداف نظام تربیتی خود نام می‏برند. این کشورها عبارتند از :
1- آرژانتین (پرورش شهروندان آگاه مطابق ارزشهای مسیحی)
2- پاکستان (ایجاد وحدت بر اساس تعالیم اسلام)
3- لیبی (ترویج فرهنگ اسلامی و پرورش انسانهای مؤمن به اخلاق اسلامی)
4- کویت (ترویج آموزش مذهب)
5- یونان (پرورش اخلاقی و گسترش روحیه ملی و مذهبی)
6- ایرلند (گسترش آموزش مذهبی و اخلاقی شهروندان)
7- آلمان (پرورش اخلاقی جوانان)
8- اتریش (پرورش استعدادهای شهروندان بر پایه ارزشهای اخلاقی, مذهبی و اجتماعی)
9- بلژیک (ایجاد حس مسئولیت و ایمان در جوانان)
10- قبرس (پرورش جسمی, فکری و اخلاقی یونان)
11- دانکارک ( ارج نهادن به ارزشهای اخلاق مسیحی)
12- نروژ (گسترش آموزش مذهبی و اخلاقی )
13- پرتغال ( پرورش سجایای اخلاقی)
بنابرانی می‏بینیم که با وجود سردرگمی و نیاز انسان امروز به اصول اخلاقی و مذهبی بدلیل اینکه در اکثر جوامع هیچ نوع تعهد و تکلیف قطعی تعیین نشده تا در شعور آنان انسانها و بخصوص جوانان نقش بندد, بسادگی زندگی به راه غلط کشانیده می‏شود. چرا که او از موجودیت و مفهوم واقعی زندگی خویش هیچ نوع شعور روشنی ندارد.

 

4 - اهمیت تربیت دینی و اخلاقی در آموزش و پرورش ایران
«هر موجودی را کمالی است که هدف خلقت او به تبع آن, هدف تربیتش رسیدن بدان است. بنابراین هدف تعلیم و تربیت آدمی تسهیل سیر صعودی و استکمالی انسان بسوی حالت کمالی است که در خلقتش مقدر شده است.
هدف غائی تعلیم و تربیت در اسلام اینست که مقدمات حرکت و هدایت آدمی را در صراط مستقیم پرستش پروردگار فراهم آورد و معراج او را به مرحلة کمال انسانی تسهیل نماید و راه بازگشت به احسن تقویمی را که بنیاد آفرینش وی بر آن استوار است, هموار کند. بطوریکه در سایة عمل صالح مراحل و مدارج علم و ایمان را طی کند و خود را هر لحظه به خداوند متعال که مقصود نهایی این سیر و سلوک است نزدیکتر سازد».
بر اساس آیة شریفة «و ما خلقت الجن و الانس الالیعبدون» هدف آموزش و پرورش در جمهوری اسلامی ایران پرورش «عبدصالح» است و برای تحقق این آرمان هدفهای اساسی زیر مورد توجه قرار می‏گیرد.
1- هدفهای ایمانی و اخلاقی
2- هدفهای فرهنگی
3- هدفهای خانوادگی
4- هدفهای اجتماعی
5- هدفهای سیاسی
6- هدفهای دفاعی و نظامی
7- هدفهای اقتصادی
در زمینة اهداف ایمانی و اخلاقی که مورد توجه ما می‏باشد, هدفها عبارتند از :
الف : در ارتباط با مبانی اعتقادی :
1. شناخت خدا
2. پرستش خدا و استعانت از او
3. یاد خدا و خوف و خشیت از او
4. انس و محبت به خدا و خشوع در برابر او
5. شکرگذاری در پیشگاه او
6. التزام به اطاعت خدا و اشتیاق به لقای او
7. هماهنگی با سنن آفرینش
8. ایمان به غیب
9. ایمان و احترام به پیامبران الهی و اطاعت از پیامبر اسلام و امامان (ع) و مقام ولایت فقیه و محبت نسبت به آنان
10. ایمان به روز حساب و یاد جهان آخرت
ب : در رابطه با جنبه‏های اخلاقی امور زیر مورد نظر است:
1. شناخت خود
2. شناخت بعد الهی کرامت انسان
3. توجه به خویش جهت تزکیه و رشد معنوی و الهی
4. کسب فضایل و مکارم اخلاقی در سایة ایمان به خدا و جهان آخرت (بالاخص امانت, صداقت, وفاداری, رستگار)
5. پیراستن روان از رذایل و عادات مذموم
6. ایجاد روحیة مراقبت از رفتار خود و ضبط نفس و حسابرسی خویش
7. ایجاد روحیة نظم و انضباط
8. ایجاد روحیه صبر و مقاومت در برابر شداید و مشکلات و تلاش برای حل آن
9. پرورش احساس تعهد و مسئولیت در برابر خدا و خلق خدا
10. پرورش عواطف در خود بگونه‏ای که تنها برای خدا دوست بدارد, برای خدا دشمن بدارد, در راه او خشنود گردد و در راه او خشمگین شود.
11. تربیت افراد بگونه‏ای است که «پاکیزگی و نظافت» را بعنوان یک اصل اسلامی مورد توجه و مراعات قرار دهند و در پاکیزگی گناه داشتن بدن و لباس و محیط کار و زندگی بکوشند.
12. پرورش افراد بگونه‏ای که اصول بهداشتی جسم و روان را دقیقاً بدانند و بر مراعات آنها در زندگی خو بگیرند.
13. پرورش افراد برای بهره‏مندی بیشتر از طبیات الهی بمنظور تأمین سلامت و نشاط و نیرومندی

 

5- اصول حاکم بر آموزش دینی و اخلاقی
تفحص در انگیزه بعثت انبیاء هماهنگونه که قبلاً نیز گفته شده نشان می‏دهد که هدف غائی از تعلیم و تربیت انسان به «فلاح» رسیدن اوست. اولین ندایی که از سوی پیامبر بزرگ اسلام پس از بعثت طنین‏افکن گردید, همانا سرود آزادگی و رهایی انسان از همة وابستگیها بود : «قولوالااله الاالله تفحوا» برای تزکیه وجود از همه وابستگیها و تقرب به حق باید شخصیت اخلاقی در دانش‏آموزان پایه‏گذاری گردد. «شخصیت عبارت از عزم راسخ بر انجام چیزی و سپس اقدام قاطع در جهت تحقق آن». برای شکل‏گیری شخصیت اخلاقی دانش‏آموزان باید تکالیفشان حتی‏الامکان با ذکر مثالها , تمثیل , تذکر و یادآوری, داستان سرایی دادن الگو و نمونه و ... همراه باشد. آنچه دانش‏آموز باید انجام دهد تکالیف معمولی وی نسبت به خودش و دیگران می‏باشد. در ادامه موضوع را با دقت بیشتر بررسی می‏کنیم:
1- وظایف دانش‏آموز نسبت به خودش : همانطور که مولا علی 1400 سال پیش فرمود : «خیرالامور اوسطها». دانش‏آموز باید در هر کاری کاملاً میانه‏رو و پرهیزکار باشد. او باید از شأن و مقام خود بعنوان یک انسان آگاه باشد و بداند که از هر مخلوق دیگری برتر و تواناتر است و بداند که وظیفه دارد تا شرافت نوع انسان را در خویشتن خویش خوشه‏دار نسازد. برای آگاهی دانش‏آموزان از شأن و مقامشان بعنوان یک انسان همواره باید با آنان بگونه‏ای انسانی و همراه با احترام رفتار کرد و بدانیم که ابتدا یک انسان است و بعد دانش‏آموز. برای نشان دادن این ارزش و مقام والا براحتی می‏توان از فرصتهای مناسبی استفاده کرد. برای مثال با دروغ گفتن است که فرد خود را به مقامی فروتر از انسان تنزل می‏دهد. خوار و خفیف می‏شود , دیگران به وی اعتماد نمی‏کنند و بالاخره اعتماد به نفس و عزت نفس که مورد نیاز وی می‏باشد, از او سلب می‏شود.
2- وظایف دانش‏آموز نسبت به دیگران : انسان طبعاً احتماعی است . جدا نمودن جنبه‏های اجتماعی انسان از جنبه‏های فردی او صحیح بنظر نمی‏رسد. ادامة حیات انسانی جز در جامعه و بصورت جمعی ممکن نیست لذا دانش‏آموز باید هر چه زودتر محترم شمردن و رعایت حقوق دیگران را یادبگیرد بطوریکه انعکاس آن را در اعمالش مشاهده کرد. مثلاً چنانچه دانش‏آموزی هنگام دیدن بچه فقیری با او بدرفتاری کند, نباید به متجاوز بگوییم « چنین نکن, ناراحت می‏شود, مگر نمی‏بینی چقدر بیچاره است؟ تو باید رحم داشته باشی و الی آخر.» باید بعلت رفتار مخالف با حقوق انسانی که از وی سرزده است, با وی مثل خودش متکبرانه رفتار کنیم.
3- « الزام آدمی به خیرخواهی, الزام مطلق نیست. باید همحسی دانش‏آموز را نه تنها برای احساس غم دیگران بلکه برای احساس وظیفه نسبت به یاری آنان تحریک کنیم. بچه‏ها باید نه از احساس بلکه از وظیفه‏شناسی لبریز باشند». مگر نه اینست که بسیاری از مردم, همدل بعد از بارها فریب خوردن , سنگدل شده‏اند. ما نباید اعمال نیک و خیرخواهانه را اشتباهاً بعنوان اعمال شایسته‏ای معرفی کنیم که تنها بخاطر خدا صورت می‏دهیم. خوبی کردن و دستگیری از بینوایان فقط انجام وظیفه می‏باشد. عدم تساوی انسانها امری اتفاقی می‏باشد. و اگر من نوعی ثروتمندم , آن را جز به بهره‏مند شدن فرد یا اجدادم از موقعیتهای مناسب که بیش آمده , نمی‏توان نسبت داد.
4- با مقایسة دانش‏آموز با دیگری تنها حسادتش را تحریک می‏کنیم. دانش‏آموز باید خود را با اسوه‏ها و الگوهای نوع انسان و الگوهای مطرح شده در مذهب و بیشتر با تصور عقلی که دارد مقایسه کند. « زیرا فروتنی در واقع چیزی جز ارزیابی خویش با معیار کلی کمال اخلاقی نیست. چنانچه کسی خود را با مقایسه با دیگران ارزشیابی کند یا سعی می‏کند خود را از دیگران بالاتر ببرد یا می‏کوشد از ارزش دیگران بکاد و این حالت اخیر حسادت است. در این حال تنها در پی نسبت دادن خطاهایی به دیگران هستیم تا مگر در مقایسه وضع مناسبتری داشته باشیم. بنابرانی روحیة رقابت وقتی بد بکار رفت, جز خسارت نتیجه‏ای ندارد. رقابت را می‏توان گاهی برای مقاصد پسندیده بکار برد. مثل وقتی که برای متقاعد ساختن فرد به اینکه کاری از وی ساخته است, به وی بگوییم! دیگران به آیانی از عهدة آن برآمده‏اند.»
5- باید در پی دوری گزیدن از هرگونه غرور ناشی از فزونی مال و ثروت, اصل و نسب و افتخارات خانوادگی, تحصیلات باشیم. همواره مراقبت کنیم که روحیه صداقت و صراحت در دانش‏آموز پرورش یابد و بداند که گرامی‏ترین انسانها همانا با تقوا‏ترین آنها می‏باشد. تقوا و متصف شدن به صفات الهی تنها ملاک برتری می‏باشد.
6- اگر دین به اخلاق متصل نباشد, فقط به سعی در جهت جلب التفات و توجه تبدیل می‏شود. و نیایش تبدیل به معامله و داد و ستد می‏شود. دعا و نماز و بطور کلی ذکر و نیایش باید به مردم برای پیشرفت و تلاش نیروی تازه عطا کند. این اعمال باید زبان حال قلبی سرشار از عشق و وظیفه‏شناسی باشد. از همین روست که نیایش در اسلام تجلی آگاهی, عشق, نیاز و مسئولیت اجتماعی می‏باشد. ما نباید نیایش را و دعا را بهانه‏ای برای تن دادن به ضعفهای اخلاقی, فقر, زبونی‏ها و سستی‏های خود قرار دهیم.
دانش‏آموز باید بداند که آدم فاسد حتی در نظر خودش فرار و ضعیف است و این خفت فطری می‏باشد, حتی اگر خداوند فساد را منع نفرموده بود. بنابرانی قانون الهی, قانون طبیعت نیز می‏باشد.
7- «قانون درونی ما وجدان نامیده می‏شود وجدان به بیان صحیح ملازمت اعمال ما با این قانون است. سرزنشهای وجدان چنانچه آن را نمایندة خدا ندانیم, بی‏نتیجه است. اگر دین بر وجدان اخلاقی افزوده نشود بی‏حاصل است دین بدون وجدان اخلاقی, آئیینی خرافی است». مردم خدا را ستایش می‏کنند, بقدرت لایزالش و صفات دیگرش حرکت می‏گذارند اما بدون تفکر و بدون اینکه در زندگی عملی و روزمره‏شان این خداپرستی نقشی داشته باشد یعنی مردم خدا را بندگی خواهند کرد بدون اینکه صفاتش را بشناسند. این نوع عبادت بدون معنا و محتوا وسیلة تخدیر و خرید بهشت می‏باشد. از این روست که گاهی اوقات مشاهده می‏کنیم افرادی که بظاهر دیندار هستند از لحاظ منش و رفتار تفاوت چندانی با بی‏دینان ندارند. بعلاوه اینکه گروه دوم ادعایی هم ندارند.
8- به دانش‏آموزان اجازه ندهیم قواعد و اصول دین را از حفظ کند. این کار نه تنها فایده‏ای ندارد بلکه تصور غلطی از دینداری و پرهیزکاری نیز ایجاد کرده‏ایم . دانستن قواعد مربوط به شک بین دو – سه و یا سه و چهار هر چند لازم است اما کافی نیست. در ابتدا نباید اینچنین مفاهیمی را به دانش‏آموز بیاموزیم. دانش‏آموزان در سالهای نوجوانی سرشار از احساسات و عواطف پاکی هستند و می‏خواهد عصیان کند, دنیا را عوض کند. دنبال مدینة فاضله است. هنوز گرفتار روزمرگی, مصرف و قسط و تجملات و ... نشده است.
باید او را با ریشه‏های معنوی و فرهنگی که به شخصیت انسانیش قوت می‏بخشد آشنا سازیم تا بتواند در برابر بمباران همه جانبة فرهنگی, فکری و اخلاقی مقاومت منطقی کند و به نقد و قضاوت و ارزیابی بپردازد و بتواند انتخاب کند.
بنظر می‏رسد آموختن بعضی از مفاهیم دین وقتی بی‏موقع و نابجا باشد, بیشتر جنبة منطقی دارد تا مثبت. اینگونه مفاهیم را می‏توانیم پس از آموختن روح و محتوای دین به نوجوان آموخت.
9- باید مراقب باشیم که خودمان یا بچه‏ها نام مقدس خدا و ائمه معصومین را وقت و بیوقت و بیهوده بر زبان نیاوریم. شنیدن نام این مقدسین باید ما را از احترام سرشار سازد. بخصوص نام حضرت حق باید کم بر زبانها جاری شود بچه‏ها باید نسبت به این هستی بخش که معبود و حافظ آدمیان و داورشان می‏باشد, عشق و احترام احساس کنند.
10- دانش‏آموز باید یاد بگیرد که به طبیعت با دیدة تفکر و احترام نگاه کند و هستی را آیتی از خالق یکتا بشمار آورد. جهان و هر چه در او هست همه زیباست چرا که تجلی ذات اوست. بدین ترتیب می‏توان را بیرحمی و تخریبی که غالباً در زجر دادن جانداران کوچک از سوی بعضی از دانش‏آموزان , شاهد آنیم, در امان ماند. دانش‏آموز باید تشخیص خیر در بطن شر را بیاموزد. مثلاً او باید بداند که بسیاری از حیوانات درنده و حشرات نمونه‏های پاکیزگی و کار و کوشش هستند.
11- در اینجا لازم است نکته‏ای را که رعایت آن برای جوانان لازم می‏باشد, اضافه کنیم. «در این زمان جوان بعضی چیزها را که در گذشته تمییز نمی‏داد, کم‏کم تمییز می‏دهد. قبل از هر چیز تمیز جنس , طبیعت حجاب رازداری روی این کشیده و تا توانسته آن را با هر نوع اخلاقی در آمیخته است چنانک

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله برنامه درسی

پایانامه تاریخچه ی کتاب های درسی در ایران

اختصاصی از فی فوو پایانامه تاریخچه ی کتاب های درسی در ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایانامه تاریخچه ی کتاب های درسی در ایران


پایانامه تاریخچه ی کتاب های درسی در ایران

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:135

فهرست و توضیحات:

تاریخچه ی کتاب های درسی در ایران

(از آغاز تا انقلاب  بهمن)

تاسیس دارالفنون:

نزدیک به دو سده ی پیش، پس از شکست ایران در جنگ با روسیه و از دست رفتن بخش هایی از سرزمین های ایران و بستن دو عهدنامه ی ننگین گلستان و ترکمانچای، ایرانیانی که گذشته ی پرافتخار این سرزمین را می شناختند و به آینده ی آن امید داشتند، پرسش های جدی ای را مطرح ساختند، از آن جمله بودند: چه گونه می توانیم نیرومند شویم و شکست و عقب ماندگی خود را جبران کنیم؟
اندیشمندان و اصلاح طلبان جامعه، وجود نظم و قانون و داشتن دانش و فناوری های جدید را عامل پیشرفت تشخیص دادند و چاره ی کار را در دست یافتن به آن ها از راه تاسیس مراکز علمی و فنی، استخدام آموزگاران و مشاوران خارجی،‌ فرستادن دانش جو به خارج از کشور، انتشار روزنامه، ترجمه و تالیف کتاب های علمی و فنی و برقراری ارتباط با کشورهای پیشرفته یافتند و برای عملی کردن این کارها به دنبال فرصت بودند.

 

با روی کار آمدن میرزا تقی خان امیرکبیر در دوران حکومت ناصر الدین شاه (۱۲۶۴ ق) کارهای اصلاحی همه جانبه ای در کشور آغاز شد که تاسیس مدرسه ی دارالفنون و آغاز آموزش علوم و فنون جدید در ایران یکی از آن ها بود. دارالفنون به ساختمان، آموزگار، برنامه، کتاب درسی، وسایل کار و بودجه نیاز داشت که آن ها را امیرکبیر برنامه ریزی کرد. وی زمین ساختمان مدرسه را نزدیک کاخ های سلطنتی و در مجاورت میدان توپخانه از هر جای دیگری مناسب تر تشخیص داد و پس از موافقت شاه، از میرزا رضاخان مهندس تبریزی (۱) خواست نقشه ی ساختمان را تهیه کند. میرزا رضاخان نقشه ی عمارت را شبیه سربازخانه ای که در انگلیس دیده بود ترسیم و آماده کرد. معمار ساختمان، استاد محمد تقی معمارباشی جد مادری کامران میرزا پسر ناصرالدین شاه بود که طی دو سال (از ۱۳۶ تا ۱۳۶۸ ق) ساختمان مدرسه را به پایان رساند.


دانلود با لینک مستقیم


پایانامه تاریخچه ی کتاب های درسی در ایران

جزوه درسی ژنتیک عمومی کشاورزی (150 ص ورد)

اختصاصی از فی فوو جزوه درسی ژنتیک عمومی کشاورزی (150 ص ورد) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

جزوه درسی ژنتیک عمومی کشاورزی (150 ص ورد)


جزوه درسی ژنتیک عمومی کشاورزی (150 ص ورد)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ژنتیک "Genetics"

ژنتیک علم جدیدی است که در سالهای اخیر پیشرفتهای قابل توجهی داشته است، به طوریکه امروزه هسته اغلب علوم بیولوژیکی را تشکیل می دهد. درواقع ژنتیک از چگونگی انتقال صفات از والدین به نتاج (اولاد) و از نسلی  به نسل دیگر بحث می کند. انتقال صفات از والدین  به فرزندان از قوانین خاصی پیروی می کند که در مورد تمام  موجودات زنده یکسان می باشد.

 

تاریخچه علم ژنتیک

در قرون گذشته وراثت را امری  تصادفی می دانستند و پایه و اساسی برای آن قایل نبودند. ژنتیک به عنوان یک علم نوین دارای قدمتی  در حدود یک قرن می باشد. در اولین فرضیه وراثت که توسط بقراط ارائه شد، آمده است: پدر و مادر در تشکیل جنین دارای سهم مساوی هستند. پس از بقراط نیز ارسطو در فرضیه خود اینطور آورد: پدر و مادر در تشکیل جنین سهم  مساوی دارند، ولی نقش پدر مهم تر است.

لامارک (1829-1744) بیولوژیست فرانسوی، تئوری صفات اکتسابی را در سال 1802 مطرح کرد و معتقد است بعضی از موجودات زنده جهت تنازع بقاء ناچارند عضوی را بیشتر از عضو دیگر برای تغذیه مورد استفاده قرار دهند، در نتیجه عضو مورد استفاده به تدریج قوی شده و عضو فاقد استفاده احتمالاً به تدریج از بین می رود. چارلز داروین(1882-1809) در تئوری تکامل خود، معتقد است موجودی که خود را با محیط بهتر وفق می دهد، امکان بیشتری برای زنده ماندن دارد. به علاوه اظهار داشت که دو نوع تغییرات در طبیعت دیده می شود: تغییرات پیوسته؛ که منجر به تکامل می شود و تغییرات ناپیوسته که به جهش ژنی (موتاسیون) می انجامد.

وایزمن بیولوژیست آلمانی (1892) به اهمیت تکامل پی برد و تئوری صفات اکتسابی لامارک را با استفاده از آزمایش بر روی موشها رد کرد. او در طی 20 نسل دم موشها را برید و مشاهده کرد که در هر نسل دم موشها ظاهر می شود.

 

ژنتیک در قرن اخیر

از حدود 140 سال پیش که مندل (1884-1822) کشیش اتریشی، تحقیقات خود را بر روی نخود فرنگی (Pisum Sativum L.) انجام داد، قوانین وراثت کشف شد و پیشرفتهای فوق العاده ای در علم ژنتیک مشاهده گردید، به طوریکه درتاریخ علوم طبیعی به کمتر علمی برمی خوریم که در چنین مدت کوتاهی به این سرعت پیشرفت داشته باشد.

کشفیات مندل درزمان خودش مورد توجه واقع نشد، لیکن درسال 1900 سه دانشمند معروف به نامهای Devries در هلند، کورنز Cornes در آلمان و چرمارک (Techermarh) در اتریش تحقیقاتی در رابطه با دو رگ گیری انجام دادند و به اهمیت مطالعات ارزشمند مندل که 35 سال پیش صورت گرفته بود، پی بردند و از روی قدرشناسی قوانین هیبریداسیون رابه نام کاشف اصلی آن، قوانین مندل نامگذاری کردند.

بیستون(Biston) با مطالعات خود بر روی لینکاژ یا پیوستگی ژنی (Linkage) و کراسینگ اور (Crossing Over) پایه های علم ژنتیک را محکم تر ساخت. اساس ژنتیکی هتروزیس (قدرت هیبرید) اولین بار توسط ایست (East) و شول(shull) در سال 1908 بیان شد، بدین مفهوم که هیبرید بدست آمده از تلاقی دو والد، از لحاظ ژنتیکی برتر از والدین خود است.

مورگان و همکارانش (.Morgan et al ) نیز در اوایل قرن 19 میلادی، عوامل انتقال دهنده صفات از نسلی به نسل دیگر را کشف کردند و آنها را ژن نامیدند. بیدل و تاتوم ( Beadle& Tatum) در سال 1941 فرضیه "یک ژن - یک آنزیم" راعنوان کردند و به خطاهای مادر زادی متابولیسمی        پی بردند.

در سال 1953، مدل مارپیچی مولکول DNA توسط واتسون و گریک (Watson & Grick) مطرح شد و در سال 1961 ، نیز نخستین کشف در باره وجود خواص سه حرفی کد ژنتیک و یا رمز ژنها توسط  نیرنبرگ Nirenberg)) صورت پذیرفت و بدین ترتیب از زمان انتشار نظریه مندل تا کنون، علم وراثت آنقدر پیشرفت کرده است که در حال حاضر تخصص درهر یک از رشته های آن محتاج سالیان دراز تحصیل می باشد.

شناخت ماهیت و نقش ماده ژنتیکی و چگونگی انتقال ژنها از یک نسل به نسل دیگر از اهم مسائلی است که در علم ژنتیک به آن می پردازند. روشن است که آگاهی به علوم دیگر نظیر بیوشیمی،فیزیولوژی و تکامل، درک مفاهیم ژنتیکی را راحت تر خواهد کرد.

علم سیتولوژی نیز با ژنتیک قرابت زیادی دارد و به کمک این علم مورفولوژی، فیزیولوژی و وظایف مختلف یک یاخته گیاهی مورد بررسی قرار می گیرد. از سویی سیتوژنتیک نیز بخشی از علوم زیستی است که بر روی کروموزومها، ضمایم یاخته وارتباط آنها با پدیده های ژنتیکی بحث می کند و در واقع علم دورگی از سیتولوژی و ژنتیک به شمار می آید.

براثر رشد تسلسلی مفاهیم ژنتیکی یافته های زیر بخشی ازمراحل رشد علم ژنتیک راخاطر نشان می سازند:

-توارث از صفات ویژه تمام موجودات زنده است.

-در تولید مثل عامل یا عواملی از والدین به نتایج منتقل می شود.

- در داخل یک گونه تغییرات توارثی وجود دارد.

- تغییرات ژنتیکی رامی توان از تغییرات محیطی جدا نمود.

- ماده ای که از یک نسل به نسل دیگر منتقل می شود حاصل کلیه اطلاعات و خصوصیات یک فرد بالغ به صورت رمز می باشد.

- تغییرات آنی، نادر و غیرقابل پیش بینی در ماده ارثی موجود به وجود می آید.

-ژنها واحدهای ارثی هستند که خود از سلول کوچکترمی باشند.

- عوامل ارثی یا ژنها روی کروموزم ها قرار دارند.

- طبق قوانین مندل واحدهای ژنتیکی به صورت جفت وجود دارند و تفرق صفات در طی نسلها مستقل از هم و به صورت تصادفی است. البته متمم قوانین مندل آنست که ژنها همیشه به صورت  دسته های دو تایی ممکن است یافت نشوند و در یک مکان ژنی ممکن است بیش از دو آلل (چند آللی) دیده شود.

- وظیفه یک ژن تولید یک نوع پروتئین یا یک نوع آنزیم می باشد.

- ژنها قسمت های کوچکی از ملکول DNA هستند که در طول کروموزوم گسترده شده اند .

- واحدهای ارثی دیگری نیز وجود دارند که خود از ژن کوچکترند (کدون و رکون).


دانلود با لینک مستقیم


جزوه درسی ژنتیک عمومی کشاورزی (150 ص ورد)