فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی فوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله شعرغنایی

اختصاصی از فی فوو مقاله شعرغنایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله شعرغنایی


مقاله شعرغنایی

غنا در لغت به معنی سرود ، نغمه و آواز خوش طرب انگیز است و شعر غنایی به شعری گفته می شود که گزارشگر عواطف و احساسات شاعر باشد . ادبیات غنایی گونه ای از ادبیات است که با زبانی نرم و لطیف با استفاده از معانی عمیق و باریک به بیان احساسات شخصی انسان می پردازد و منظومه های غنایی چنان که از اسم آن هویدا است اشعاری است که برای بیان احساسات انسانی از عشق و دوستی و رنج ها و نامرادی ها و هر چه روح آدمی را متأثر می کند ، پرداخته آید . این گونه اشعار – که کوتاه بود – در یونان باستان به همراهی سازی به نام لیر خوانده می شده ؛ و از این رو در زبان های فرنگی و اشعار غنایی ، لیریک Lyric می گویند . اصولا ً در اکثر نقاط جهان اشعار عاطفی و عاشقانه و سوزناک با موسیقی همراه بوده است . در اروپا تروبادورها و در ایران عاشوق ها یا عاشیق ها و خیناگران ، روستاییان و شبانان حافظ این سنت بوده اند .

لیریک را در عصر ما شاید به تبع عرب ها که به شعر عاشقانه و عاطفی (الشعر الغنایی) می گویند ، به غنایی ترجمه کردهاند و به معنی اشعار عاشقانه و بزمی بکار می برند . به هر حال معادل قدیم آن غزل است .

باید توجه داشت که مراد از اشعار لیریک در ادبیات اروپایی شعری است کوتاه و غیر روایی که گوینده در آن فقط احساسات خود را بیان می کند . و از این رو مرثیه را هم باید جزء ادب غنایی دانست و اگر شعر، بلند و روایی باشدمثل خسرو و شیرین به آن Dramatic Lyric می گویند ، یعنی شعر غنایی نمایشی یا داستانی می گویند . شعر لیریک ممکن است عاشقانه باشد در این صورت به آن Love Lyric می گویند به معنی شعر عاشقانه یا تغزلی یا غزل می گویند . در شعر غنایی گاهی سخنگو خود شاعر است و گاهی کسی دیگر . به هر حال برخلاف آن چه در نظر اول به ذهن متبادل می شود ممکن است شاعر Persona باشد یعنی نقابی به چهره داشته باشد و خود واقعه را مطرح نسازد پس شخصیت مطرح در شعر را نباید باشخصیت واقعی شاعر خلط کرد . در شعر فارسی ادبیات غنایی به صورت داستان ، مرثیه ، مناجات بت الشکوی و گلایه و تعزل در قوالب غزل ، مثنوی ، رباعی و حتی قصیده مطرح می شود . اما مهم ترین قالب آن غزل است . در غزل قهرمان اصلی معشوق است و قهرمان دیگر که عاشق و خود شاعر باشد معشوق را بهانه کرده و گلایه ها و آرزوها و احساسات خود را مطرح می کند . البته ارسطو در تقسیمات خود از ادب ، شعر غنایی را مطرح نکرده بود . اما البته شارحان و دنباله روان ارسطو بدان اشاره کرده اند .

بخش عمده ی ادبیات ما را شعر غنایی تشکیل می دهد . رباعیات خیام ، دو بیتی های بابا طاهر ، غزلیات مولوی ، سعدی ، حافظ ، صائب و بیدل منظومه های بزمی نظامی و بخشی از سروده های قصیده سرایان مشهور، مانند : فرخی ، منوچهری ، عنصری ، خاقانی و نیز عمده سروده های معاصر از نوع ادبیات غنایی است . ادبیات غنایی و عرفانی ما مبتنی بر کشف و شهود است یعنی تک گویی و چون و چرا ناپذیر . کشف و شهود برای ادراک حسی و بی زمان است . در حالی که گفت و گو با نشانه های واقعی سرو کار دارد و محدود به زمان معینی لست . در ادبیات غنایی از قالب غزل استفاده می شود . امروزه نیز از قالب غزل و بعد از آن رباعی شاعران ، از دیگر قالب ها برای شعر جدی به ندرت استفاده می کنند اما در هزاران سال گذشته در دوره های پی در پی قالب غزل برای بیان عشق زمینی ، عرفانی ، حدیث نفس ، انتقاد اجتماعی و سیاسی تأملات فلسفی و مانند اینها به کار گرفته می شده است .

     در مورد نوع شعر غنایی آراء مختلفی وجود دارد و تا کنون نظریات گوناگونی توسط سخن سنجان اظهار شده است ، چنانکه بسیاری از منتقدان اروپا به ویژه شاعران پیرو مکتب رمانتیسم ، نوع غنایی را شعری می دانند که شاعر ، خویشتن خویش را در آن مجسم می کند و ضمن آن به بیان عواطف واحساسات شخصی و تأثرات خود از زندگی و طبیعت می پردازد .

به نظر این گروه چون شعر غنایی حاکی از حالات . احساسات عمیق و سوز و گدازهای شاعر است ، لذا لطیف ترین و ارزنده ترین نوع شعربه شمار می آید . اما به رغم این نظر ، به عقیده ی طرفداران مکتب رئالیسم طرح و اظهار اندیشه ها و حالات شخصی در شعر ، امری منطقی و پسندیده نیست ، چنان که گوستا و فلوبر [Gustave Flaubert] نویسنده و منتقد فرانسوی که از هواداران این مکتب است ، سرایندگان اشعار غنایی را «شاعران دلقک می داند زیرا او مخالف بیان مسائل شخصی در ادبیات است و در این باره چنین می گوید : همه ی آنان که برای شما از عشق های ناکامشان ، از قبر مادرشان ، از پدرشان ، از خاطرات مقدسشان ، صحبت می کنند یا یادگارهاشان را می بوسند ، در مهتاب گریه می کنند ، در برابر اقیانوس غرق در تخیل می شوند ، همه از یک قماشند ، اینان معرکه گیرانی هستند که برای بدست آوردن پول و شهرت ، قلب خود را به دست گرفته اند » . و شاید به همین دلیل باشد که افلاطون حکیم نامدار یونانی نیز در کتاب سیاست خود که در زبان فارسی به نام جمهوریت ترجمه شده است . برای شاعران و غزل سرایان و سرایندگان اشعار غنایی ، به واسطه ی آن که با سروده های خود مردم را از حال طبیعی خارج می کنند و به دنیای اوهام و خیال می کشانند ، در مدینه ی فاضله ی خویش جایی نمی بینند .

در حالیکه چنین نیست ، زیرا به جز برخی از آثار غنایی که جنبه ی شخصی محض دارد ، اصولا ً شعر غنایی شعری است کاملا ً اجتماعی ، شاید تعریف دقیق غنایی بدین صورت مطلوب تر باشد که مقصود از : شعر غنایی سخن گفتن از احساس شخصی است به شرط اینکه از دو کلمه «احساس» و «شخصی» وسیع ترین مفاهیم آنها را در نظر بگیریم ، یعنی تمام انواع احساسات از نرم ترین تا خشن ترین آنها را با همه ی واقعیاتی که وجود دارد . احساس شخصی بدان معنی که از روح و احساس شاعرمایه گرفته باشد ، و به اعتبار این که شاعر فردی است از اجتماع ، لذا روح او نیز در بسیاری از مسائل با تمام جامعه پیوند دارد و زبانش گویای غمها و شادیهای است که میان وی و افراد اجتماعش مشترک است .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

این مقاله به صورت  ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 43صفحه  آماده پرینت می باشد

چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد

مقالات را با ورژن  office2010  به بالا بازکنید .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله شعرغنایی

مقاله محمددولت آبادی

اختصاصی از فی فوو مقاله محمددولت آبادی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله محمددولت آبادی


مقاله محمددولت آبادی

ادبیات هر سرزمینی،بخشی است جدایی نا پذیر از تا ریخ آن کشور،و تردیدی نیست که یکی از راههای نفوذ به روح هر کشوری ،مرور اد بیات آن است0این ادبیات،در حقیقت ثمره فعالیت آفرینشی ادبی است که در فضای اجتماعی و فرهنگی دوران خود رشد کرده،ومتحول می شود 0گاه اتفاق می افتد که این فضا،مبدل به صحنه چالشی می شود روزافزون،ما بین سنت ادبی معا صر و کهن. با تلاقی بی وقفه این دو ،و همچنین برخورد مابین پاره ای از خط سیرهای ادبی ،تحولات اندک اندک آشکار شده وخطوطی که در این میان برجسته ترند ،به گونه ای محسوس تثبیت می شوند0تعادلی که در این میان بر قرار می شود ،هر اندازه که شکننده باشد،از دو عامل تشکیل شده است نخست ،تحسین وسپس،تکذ یب

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

این مقاله به صورت  ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 61صفحه  آماده پرینت می باشد

چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد

مقالات را با ورژن  office2010  به بالا بازکنید .

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله محمددولت آبادی

مقاله سبک امپرسیونیسم

اختصاصی از فی فوو مقاله سبک امپرسیونیسم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله سبک امپرسیونیسم


مقاله سبک امپرسیونیسم

از پانزدهم آوریل تا پانزدهم مه سال 1874، گروهی از نقاشان جوان و مستقل فرانسوی: مونهMONET(1)، رنوار((Renoir (2)، پیسارو(PISSARRO)(3) ، سیسلی( Sisley)(4) ، سزان((cezanne (5) ، دگا(DEGA)(6) ، گیومن(GiYoMeN) (7) ، برت موریزو( (Bert(8) ، که یک انجمن بی نام تشکیل داده بودند، در محلی سوای سالن رسمی، یعنی در استودیوی عکاسی نادارNadar نمایشگاهی برپا داشتند. نمایشگاه غوغایی به پا کرد و روزنامه نگاری به نام  لورواLeroy پس از مشاهده ی تابلویی از مونه به نام «تأثیر، طلوع آفتاب» در مجله ای به طعنه نمایش دهندگان را تأثیر گرایان امپرسیونیست خواند.

این نام که توسط خود نقاشان پذیرفته گشت، بسیار متداول گشت و در سراسر جهان مورد استفاده قرار گرفت. اما، معنای این اصطلاح در ابهام باقی ماند.

امپرسیونیسم نظری منتقدان، جایگزین امپرسیونیسم خودروی ِ نقاشان شد و این اندیشه ی زنده به اصولی ثابت مبدل گشت. سپس واکنش های پی در پی بر علیه امپرسیونیسم سریعاً حدود و قلمروی آن را تثبیت کرد و مجال گسترش را از آن گرفت. بنابراین بازستاندن اقلیم واقعی آن و تشخیص حدود و حیطه ی این نهضت که بدعتی در دید و حساسیت نوین پدید آورد، بسیار مشکل است. امپرسیونیسم هنرمندان نامتشابه بسیاری را متحد کرد. هر یک از آنها آزادانه و بنابر نبوغ خویش، خود را از اصول متشکله ی امپرسیونیسم انباشتند و کمال بخشیدند. نقاشان امپرسیونیسم عموماً بین سال های 1830 تا 1841 متولد شدند: پیسارو – مسن ترین آنها – در 1830، مانه (9) در 1832، دگا در 1834، سزان  و سیسلی در 1839، مونه در 1840، رنوار بازیل ، گیومن و برت موریزو به سال 1841. این بدعت گذاران جوان در حدود سال 1860 از نقاط مختلف به پاریس آمدند و گردهم جمع شدند. پیسارو، سزان، گیومن، در آکادمی سویس و مونه، رنوار، بازیل و سیسلی در آتلیه ی گلیر یکدیگر را ملاقات کردند اما در نهایت، آنان به جنگل فونتن بلو روی آوردند و در آنجا با شیوه ی ناتورالیستی مکتب بار بیزون به نقاشی پرداختند.

از آنجا به حوالی مصب رودسن و سواحل دریای مانش که بین سال های 1860 تا 1870 مهد امپرسیونیسم گردید، کوچ کردند. در آن فضای مملو از آب و روشنایی بود که مونه در مجاورت بودین (1898-1824)(13)  و ژونکن (1891-1819)(14)  شیوه ای را در نقاشی ارایه داد که بسیار سیال، اثیری و رنگ آگین بود. پبسارو و سیسلی همچنان باکوروCorotصمیمی ماندند. سزان و دگا، یکی زیر نفوذ رومانتی سیسم و دیگری تحت استیلای کلاسی سیسم، هنوز سهمی در مرحله ی ابتدای امپرسیونیسم نداشتند. مانه به علت نوگرایی موضوعات در سال 1863پرچمدار مکتب نویی شد که پیشروان آن در کافه ی گره بوا یکدیگر را ملاقات می کردند. در سال 1869، مونه و رنوار که فیگورها و کمپوزیسیون های هوای آزادشان ملهم از کوربه Courbet بود، در بوژیوال (دهکده ی کوچک کنارسن) بارانداز خوش منظره ی گره نور را نقاشی می کردند. در آنجا همه چیز از قایق ها تا لباس های رنگین پرزرق و برق در آمیزشی بیقرار بود و از میان شاخ و برگ ها هزاران بازتاب اشعه ی خورشید در سطح مواج رودخانه می شکست. کوشش برای القای تحرک و سرور این چشم انداز که پیوسته آنها را برمی انگیخت، موجب کشف بـِلا اراده ای اصول تکنیکی ی امپرسیونیسم شد: تقسیم سایه ها و درخشش ناثابت لکه های رنگ، دید جدیدی به وجود آورد که نه از یک تئوری، بلکه از مشاهده ی بی درنگ انعکاس نورخورشید در کناره های رود سن ناشی می شد. بلاشک سبک این نقاشان، هنوز به وحدت نرسیده بود و تا سال 1873 شیوه ی کاملاً آگاهانه یی نبود، ولی تازگی ی این کارهای اولیه را هرگز نباید نادیده انگاشت. جنگ بین فرانسه و آلمان در سال 1870، این گروه را درست هنگامی که تجربیاتشان در شرف شکل گرفتن بود، پراکنده ساخت. مانه، رنوار، دگا و بازیل  به جنگ احضار شدند. بازیل در جنگ «بون لا رولاند» کشته شد. مونه، پیسارو و سیسلی به لندن پناه بردند و در آنجا توسط دوبینی به «دوران  روئل» - فروشنده ی تابلو - که بعدها مدافع اصلی آنها شد، معرفی گشتند. کشف ترنر و کنستبل ، تکامل تکنیکی آنها را تسریع کرد. در سال 1872، مونه در آرژانتوی، نزدیک پاریس، و پیسارو در پونتواز به شیوه ی جدیدی از منظره سازی در هوای آزاد پرداختند. کار مونه که در مقیاسی وسیع و جهانی، شیفته ی جادوی آب و صُـوَر فریبنده ی نور بود، رنوار، سیسلی و مانه را مجذوب خود کرد. کار پیسارو ناشی از کیفیتی زمینی و روستایی، با تأکید بیشتری در ارزش های ساختی، در سزان و گیومن اثر گذاشت. به سال 1873، با تغییر روش مانه، سزان و تا حدودی دگا و تمایل آنها به رنگ های روشن، سبک امپرسیونیسم گسترش یافت و مفهوم کلی تری پیدا کرد. ضربات کوچک قلم که تا به حال برای ارائه ی انعکاس ها در آب استفاده می گردید، اکنون در درختان، خانه ها، آسمان، تپه ها و تمام عناصر منظره، به کار گرفته شد. رنگ ها به طور سیستماتیک روشن تر و سایه ها نیز رنگ آمیزی شدند. رنگ های مرتبط کننده ی خاکستری و قهوه یی مورد استفادهکورو، به رنگ های خالص طیف نور که بنابر قانون رنگ های مکمل به  طور هماهنگ و یا متضاد به کار می رفت، تبدیل گردید. ارتباط و پیوستگی دید، تشدید و ارتعاش نور را به عنوان اصلی عمده وارد وحدت آگاهانه ی تکنیکی خویش کردند. و در نتیجه به علت صرف نظر کردن از خطوط پیرامون و طرح ریزی و سایه زدن اشیاء و نیز به علت عدم پرداخت به جزئیات غیر صریح و کمپوزیسیون کلی ابقا کننده ی نیرومندی طرح، و به دلیل نمود ناکامل و ناتمام آثار، خشم معاصرین برانگیخته شد. منتقدی به نام «آرمان سیلوستر» تفاوت باریک بینانه ای بین سه نقاش قایل شد: مونه ماهرترین و جسورترین، سیسلی موزون ترین و ترسوترین، پیسارو صادق ترین و طبیعی ترین. در سال 1874، به استثنای مانه که به سالن رسمی وفادار ماند، کلیه ی نقاشان گروه در معرض توهین و شماتت عامه قرار گرفتند. تا سال 1876، هفت نمایشگاه مشترک برگزار شد. در همین سال دورانتی نویسنده و منتقد هنری، کتاب نقاشی نو را – که عنوانی در خور توجه است – انتشار داد و جهت گیری نقاشان جوان را زیرکانه تجزیه و تحلیل کرد: اینان با طی طریق کشف و شهود، به تدریج نور خورشید را به اشعه و عناصر آن تجزیه کردند و با هماهنگی کلی رنگ های قوس و قزحی* که به روی بوم پراکندند، وحدت آن را، از نو می سازند. در سال 1877، که شاید سال تعالی امپرسیونیسم و لحظه ی یکپارچگی و کامل ترین تظاهرات آن بود،به مناسبت سومین نمایشگاه و به پیشنهاد رنوار، ژرژ ری ویز نشریه ی کوچکی به نام امپرسیونیست ها منتشر کرد و در آن، به نحوی هوشمندانه و آتشین، به توجیه کوشش های دوستانش پرداخت: دقت در موضوعی به خاطر رنگ ها ی آن و نه به خاطر خود موضوع، مطلبی است که امپرسیونیست ها را از سایر نقاشان متمایز می کند. و به این ترتیب او بر پیروزی استقلال تصویری، تأکید کرد. نمایش و ارائه ی سنتی «موضوع» که به وسیله ی اسطوره شناسی یا تاریخ و یا اصول قراردادی بورژوازی تعیین می شد، جای خود را به تفکر درباره ی موتیف: درخت، کلبه گلی، افق و غیره داد و این اندیشه مبرا از زمان و مکان، ولی دارای یک منشأ کلی از ارزش ها بود. به این ترتیب نقاشی بدون بهره گیری از بار ادبیات، محتوای خویش را القا می کرد. در سال 1878 جزوه ای به نام نقاشان امپرسیونیست به وسیله ی «تئودور دوره»، نویسنده و منتقد هنری منتشر شد. این نوشته همراه با کتاب دورانتی اولین بررسی جامع این نهضت بود. عدم شرکت مونه، رنوار، سیسلی در پنجمین نمایشگاه، به سال 1880، بحران عمیقی را چه از نظر فردی و چه از نظر استتیکی، آشکار ساخت. بعد از ده سال پایداری دلیرانه در مقابل اهانت های مداوم، و ارائه ی آثار گرانقدر، امپرسیونیسم درست در لحظه یی که به شناخت دستیابی پیدا می کرد، موجودیتش به عنوان یک آرمان خودرو و بلااختیار دچار وقفه شد، هر یک از مؤسسین نهضت که به حد کمال می رسیدند، راه خاص خود را در پیش می گرفتند، در حالی که وفاداری خویش را نسبت به آیین مشترکی که آنها را گرد هم آورده بود – آیین طبیعت و آزادی – ابقا می کردند. همزمان با مرگ مانه در سال 1883 – که پس از آن نسل جدیدی ظهور کرد : سورا ، وان گوک گوگن ، لوترک با آن که از امپرسیونیسم تغذیه کرد ولی بر علیه آن بپاخاست – علیرغم همه ی کوششهای «دوران روئه»، گروه اصلی، کاملا از هم پاشید. پراکندگی مکانی (پیسارو در ارانی، مونه در زیورنی، سیسلی در سن مامه، سزان در «اکس آن پرووانس» و رنوار، پس از رفت و برگشت بسیار در پرووانس اقامت کرده بودند) با اختلاف در اصول استتیکی آنها همراه بود. در آن هنگام، به گفته ی «لونلوونتوری»مونه به سمبولیسم رنگ  و نور می گرایید، پیسارو مجذوب پوان تیلیسم می شد (پوان تیلیسم یا دیویزیونیسم شیوه ای که در تکنیک بعضی از امپرسیونیست های بعدی نضج گرفت و عبارت بود از الحاق تکه های کوچک رنگ های روشن و مکمل روی بوم. به این ترتیب در آثار این نقاشان، هیچگاه اختلاط رنگ صورت نمی گرفت بلکه ترکیب دو رنگ به وسیله ی کنار هم قرار دادن آنها حاصل می آمد.)، رنوار در پی تشبیه سازی عناصر فرم آکادمیک بود، سزان توجه خود را به مسایل ساختی معطوف می داشت و سیسلی با شیوه ی موجود، خود را ارضاء می کرد. رنوار و سزان با بهره مندی از نبوغ خویش و در مسیری همواره رو به تعالی، خود را بارور ساختند بی آنکه تزلزلی به خود راه دهند. مونه، سیسلی و پیسارو، سه منظره سازی که هر چند پیوستگی و تقرب بیشتری با امپرسیونیسم داشتند ولی دچار اغتشاش افزون تری نیز بودند. در کار آنها دگرگونی های بیشماری ظاهر شد که گاهی به ارائه ی آثار صرفاً تزئینی انجامید، ولی آنها حتی نتوانستند موازنه ی لطیف و بـِلا اختیار آثار اولیه شان را تجدید کنند. بلا شک اینان، هنوز هم از امکانات بی شماری برخوردار بودند ولی روح نظم و قاعده و تأثیرات ادبی و علمی اغلب آزادی و کیفیت کشف و شهودی آثارشان را محدود می کرد. بعد از 1895، پیسارو قدرت خلاقه ی شگفت انگیزی را بازیافت و آخرین شاهکارهایش، مانند آثار مونه، رنوار و سزان، به علت جنبش زاینده، ارتعاش نور و احساس مستقیم در برابر طبیعت، هنوز از امپرسیونیسم - به معنی وسیع کلمه -  سرچشمه می گرفت. بنابراین، امپرسیونیسم مشمول کار یک گروه انعطاف ناپذیر با برنامه ای منجمد و یا نوعی رابطه ی استاد و شاگردی نمی شد، بلکه تطابق سلیقه ای آزادانه، تجربه ای زنده و یک لحظه برادری بود که هنرمندانی جوان و بی توجه به عقاید، ولی برخوردار از غنای احساسی در آن سهم داشتند. اینان، به ناگهان، دنیا را آنقدر وسیع و گونه گون یافتند که هر کدام بی هیچگونه قید و جبر، می توانستند آن را نقاشی کنند. و چون نقاشی برای آنها مفهوم امری بدون اختیار و خود بخودی و نه مشتق از یک تئوری داشت، توانستند علیه قوانین سنتی و قراردادی طغیان کنند و اگر تقریباً همه ی این هنرمندان پیشرو – هر چند با طبایع متفاوت – بین سال های 1860 تا 1870 گردهم آمدند تا در تشکل امپرسیونیسم، شرکت جویند، به علت اطاعات تدریجی از چند اصل ثابت یا چند دستورالعمل تکنیکی نبود، بلکه نتیجه ی خواست بی صبرانه ی آنها در آزاد کردن شخصیت خود برای تماس دینامیک با طبیعت و زندگی و -  در پیروی از پیشوایی مانه - برای درهم شکستن تمام آیین های قراردادی و تمام قیود آکادمیک بود. مانه می گفت: تأثیر خلوص و صداقت این است که به کار شخص کیفیتی اعتراض آمیز می بخشد. چه نقاش فقط به انتقال تأثرات خود وابسته است، او در پی آنست که فقط خودش باشد و نه شخص دیگر.

 

 

 

 

 

 

 

این مقاله به صورت  ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 55صفحه  آماده پرینت می باشد

چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد

مقالات را با ورژن  office2010  به بالا بازکنید .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله سبک امپرسیونیسم

مقاله نقش دولت‌ها در نانو تکنولوژی

اختصاصی از فی فوو مقاله نقش دولت‌ها در نانو تکنولوژی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله نقش دولت‌ها در نانو تکنولوژی


مقاله نقش دولت‌ها در نانو تکنولوژی

چهل سال پیش Richard Feynman، متخصص کوانتومی نظری و دارندة جایزه نوبل در سخنرانی معروف خود در سال 1959 تحت عنوان “ آن پایین فضای بسیاری هست ” به بررسی بعد رشد نیافته‌ا ی از علم پرداخت که اساس و نظام عمل و اندیشه جهان را لرزاند. نظر و منطق Feynman دنیای اجسام و افعال “ بزرگ ” سالهای صنعتی را به سمت کوچک شدن، حرکت داد.Marvin Minsky- یابنده هوش‌های مصنوعی ـ افکار در ظاهر دور از واقع دانشجوی جوان خـود Eric Drexler را بـرای بـاروری تفکرات Feynman پذیرفت و به‌عنوان استاد راهنما،روند پیشرفت پایان‌نامه Drexler را هدایت کرد. نانو تکنولوژی نامی است که Drexler بعدها برای ایده‌‌های نوین خودش انتخاب کرد.

نانو تکنولوژی مولکولی نوعی فن‌آ وری تولیدی است که مواد ودستگاهها و سیستم‌ها را با کنترل ماده در مقیاس طولی نانومتر به وجود می‌آورد و از خواص و پدیده‌های نوظهور که در مقیاس نانو توسعه یافته‌اند، بهره برداری می‌کند. هدف نانو تکنولوژی ساختن مولکول به مولکول آینده است با فرض اینکه تقریباً همة ساختارهای باثبات شیمیایی که از نظر قوانین فیزیک رد نمی‌شوند را می‌توان ساخت.اما اساس منفعت نانوتکنولوژی، دقت آن است. فن‌آوری تا به امروز هرگز چنین کنترل دقیقی نداشته است و همة فن‌آوری‌های کنونی‌، فن‌آوری‌های بزرگی هستند.

بر اساس آنچه گفته شد یافته‌های امروزی بشر به جایی رسیده که قدرت تغییر خواص و ویژگی‌های دنیای پیرامون خود را دارد و به بنای فضای جدیدی برای زیستن می‌اندیشد و اگر امروز ما به عنوان عضوی از خانواده بزرگ جامعه بشری به فکر چیدمان آینده خود نباشیم، بزودی محکوم به زندگی در دنیای دست‌ساز دیگران خواهیم شد که مطمئناً با خواست و اراده ما متفاوت خواهد بود.

کشور ما به عنوان یک کشور در حال توسعه، با مشکلات و موانع اجتماعی، اقتصادی و تولیدی بسیاری روبروست اما به‌دلیل اهمیت ورشد سریع N.T و نیز ویژگی‌های خاص آن ( از قبیل عدم نیاز به وسایل و تجهیزات فراوان و سهم به‌سزای طراحی‌های نرم‌افزاری در تولید محصولات آن‌ ) و همچنین وجود چشمگیر دانشمندان ایرانی نانوتکنولوژیست در سطح دنیا‌،‌ما قادر خواهیم بود در صورت اقدامات سریع و به موقع در ساخت جهان آینده سهیم باشیم. ما زمانی صاحب این تکنولوژی می‌شویم که راهبری و مدیریت آن بر عهده خودمان باشد اگر چه همکاری دیگر کشورها نیز در این مسیر یاریگر ما باشد.

 

 

 

 

 

 

این مقاله به صورت  ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن32صفحه  آماده پرینت می باشد

چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد

مقالات را با ورژن  office2010  به بالا بازکنید .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله نقش دولت‌ها در نانو تکنولوژی

مقاله فقروغنا

اختصاصی از فی فوو مقاله فقروغنا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله فقروغنا


مقاله فقروغنا

خداوند تمام مخلوقاتش را به طور مساوی نیافرید یکی را غنی و دیگری را فقیر، یکی را زور و بازو و دیگری را ضعیف و ناتوان، یکی را با اراده و دیگری را سست و بی اراده آفرید تا تمام بندگانش را مورد آزمایش قرار دهد تا بندگانش به صبر پیشه کنند و در برابر ناکامیها و مصائب و آزمایشات الهی صبور بوده تا کفر نورزند و فقر و غنی یک از بحثهای گسترده ای است فقر و غنا را به بنده اش داد تا کسی که فقیر است روی به خدا می آورد و ایمانش مستحکم است ولی همین فقیر از روی تنگدستی گاهی به فقر عناد می پردازد، گاهی غنی هم از بس که غرق لذات دنیوی است خدا را فراموش کرده و گاهی اینگونه نمی باشد فقیر و غنی هر دو به خدا روی آورده و شکرگذار نعمتهای الهی اند. و این تحقیق در رابطه با فقر و غنا از منابع گوناگون می باشد امیدوارم که مورد لطف شما واقع گردد.

 

 

 

 

 

 

این مقاله به صورت  ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن83صفحه  آماده پرینت می باشد

چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد

مقالات را با ورژن  office2010  به بالا بازکنید .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله فقروغنا