لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:525
فهرست
فـردوســی
برانگیزنده ِ جُـنـبــش ِ
« نـوشــدن از بُـن ِخـود »
صفحه 3
شیوهِ « بُن شدن انسان » یا
چگونه خدا ، میتواند انسان بشود؟
صفحه 16
خـوشــه ای
از تـُخـمـه هـای آزادی
« پیدایش ِ مفهوم آزادی درفرهنگ ایران »
صفحه 24
انسان، درگوهرش ، آزاد است چون
بُـن ، یا طبیعتِ انسان
« اصل ِازخـود گـُشا » است
صفحه 38
تصویر ِ« خـوشـه »
« سرو آزاد» و« هـُمای ِشهـرآزاد»
صفحه 44
چرا سرو، پیکریابی آزادی است؟
چرا انسان ، سرو آزادیست
که فرازش، ماه (= اصل روشنی= آگاهی) است ؟
صفحه 48
چـرا نـمـادِ خـدا
نزد ایرانیان ، مـُرغ بود ؟
صفحه 53
ســیـمـرغ
خدای ِسرکش ومتمـرّ ِد و یـاغی
« ارتـای ســرفـراز »
« خـدای ِ جـنـبـشـهای آزادی »
صفحه 58
تضاد ِ آموزه زرتشت
با « فرهنگِ زال زری، یا فرهنگِ سیمرغی »
صفحه 77
خـردِ سرکش
بنیاد ِ اجـتـمـاع آزاد است
صفحه 93
چرا بهمن ، همان اکومن است
وچرا الهیات زرتشتی
« اکومن » را از« بهمن » بـرید
ویکی را « دیو» ، ودیگری را «امشاسپند » ساخت
صفحه 105
بهمن ، اصل « نیرومندی ِانسان » بود
ز« نیرو » بود ، مرد را ، راستی
صفحه 109
دیـوانه شدن ، یا تحوّل به خـردِ سرکـش
چگونه میتوان « دیـوانـه » شد ؟
اندیـشیـدن ِ دیـوی
« اکـومـن شـدن ِبهمن »
صفحه 115
مـن ، هـسـتـم
چون همیشه، شِـگـفـتی، می زایـم
و ازشگفتی های ِخود، خـنـدانم
صفحه 124
روان وتن پرازشگفت است
صفحه 137
بـُن ِهستی
تـمـوّج وتحوّل هست
هرموجی که برمیخیزد، شگفتی ِنوین هست
صفحه 141
شِـگـِـفـت و شِـکـُفـتـن
به هستی آمدن یا پیدایش ،
یا شـکـُفتن وخـندیدن
صفحه 156
« خـیــره شـدن ِچـشم »
ازشِگـِفتی، به گستاخی و سـرکشی
1- خیره شدن ِچشم ، از شگفتِ بسـیار،
به – 2 - مبهوت وگیج ومات شدن
وبه بُن بست رسیدن (پـارادُکس )
و3- ازمات شدن، به نگرش ِعمیق ونگاهِ نافذ
و4- ازمات شدن،به گسـتاخی در خـودانـدیـشی
صفحه 160
چرا ،« چشم » ، اینهمانی با « جـزع »
یا مُهره سلیمانی ، یا« پیسه یمانی» دارد ؟
صفحه 168
رفتن به هفت خوان ِ خیره شدن
برای یافتن ِ چشم خورشید گونه
بررسی ِتجربه رستم ،درپیکاربادیـوسـپـیـد
صفحه 198
گـُستاخی ، رفتن با دیده ِ خود
دریقین ِازخود است
دیــده بگــشـا زین سپس ، با دیـده مـردم مـرو
صفحه208
فرق ِمیان پهلوان ومُجاهِـد
زال ورستم ، مثل ِاعلای پهـلوانی
اسفندیار، مثل ِاعلای ِمُجاهـد
صفحه 223
دیـو سـپـیـد کیـسـت ؟
میترا ، یهوه ، پدرآسمانی ، الله
« حکومت »
فرهنگ ایران، برضد « صراط مستقیم » است
صفحه242
چگونه شیخ فریدالدین عطار
دست وپای آهنین ِ« الله »
یا « دیوسپیید» را بُرید
صفحه 254
«چـشـم »، نه «آمـوزه»
نگریستن با« چشم ِ خود »
بنیاد فرهنگِ خانوادهِ زال ِزراست
صفحه 262
تفاوتِ « بینـش گـرشاسـپ »
بـا
بینش ِ« موسـی ِعـَمران= ام + رام »
صفحه 268
برترین بینش ، بینش مستقیم وبیواسطه است
« بینش »، با زایـش ِگوهرهرچیزی کاردارد
« موسی وگـرشـاسـپ »
صفحه 273
آتشی که روشنی میدهـد ولی نمیسوزانـد
« وَخــش »
صفحه 280
چگونه « دیوار » تبدیل به « در» میشود
پیدایش مردی زیبا وسه چشمه ،
که دو چشم زیر ِ ابر، و یک چشم فرازابر دارد
و با خواندن آوازی غمزدا ،
همه دیوارهارا ، تبدیل به درهای گشوده میکند
صفحه 287
انداختن ِ « جامهِ رزمـنـده »
وپوشیدن ِ « جامه پرسـتـنـده »
باتبدیل جامه رزم، به جامه عروسی است که بهمن ، پدیدارمیشود
صفحه 292
مــا فقط چیزهائی را می بینیم ،
که « تماشائی » هستند
صفحه 300
پـرسـتـیـدن چـیـسـت ؟
« پرستیدن آنکه درمیان ِجان، آتش میافروزد»
پرستیدن ، برپاکردن جشن عروسی انسان،
با خدا درجان ِخودست
صفحه 304
تخم جهان ، درجان ِ هر انسانی کاشته شده
چگونه « کـُل » در « فـرد »، میگنجد ؟
صفحه 311
چرا مـولـوی بلخی
فطرتِ انسان را ، که همان بُن انسان میـباشد ،
اصل تحوّل ( وَشـتـن = گشـتـن = رقصـیدن»
وحـرکت (= ارکه )
و نوزائی (= فرشگرد) مـیـدانـد ؟
صفحه 318
فرهنگ سیمرغی
فرهنگ ِ« ضد هر گونه ِ قدرت » است
تفاوت « ارکـه » درفرهنگ سیمرغی
و « انارشیسم، ان+ ارکه » درغرب
صفحه 323
عقل ، جانشین ِخدای نوری میشود
صفحه 325
معنای « جان » درغزلیات مولوی
صفحه 339
فـرهنگ ایـران
فرهنگ فراسوی ِ ایمانها وایدئولوژیها
ومـذاهب واحـزاب واقـوام ومـلـل است
ملـّتِ عشق، از همه دین ها جداست
عاشقان را ، ملت و مذهب ، خداست مولوی
صفحه 363
رمـز های شـاهـنامه و خـردی که در
جستجوی معانی آنهاست
« دشمنی با افسانه و اسـطوره »
صفحه 371
فرهـنگ و « مانـنـدای فرهنگ »
چرا، شریعـت اسلام وآموزه زرتشت
« فـرهنگ » نیست ؟
صفحه 386
جـنگـنـدگان بـرضـدِ« فـرهـنگ »
ضحاک ، زرتشت ، محمد
نابـودسـازنـدگان ِ « عـَشق »
به کردار ِ بُن ِ جهان
صفحه 401
چرا ، سیمرغ ، افسانه ودروغ ساخته شد ؟
چرا ،هر قدرتی ،
حقیقتی که ، هستی اورا به خطر میاندازد
دروغ وافسانه و باطل، میسازد؟
صفحه 404
« فـرهنگ » و « خـوشه » و« درخت = وَن»
هرسه ، پیکر یابی «اصل پیوستن درگـَشتن »
و« یکی بودن ِ تخم ِفراز، با بُن ِفرود » بودند
صفحه 409
مفهوم « همزاد» زرتشت ،
همین« وَن= بند= یوغ= اصل پیوند یاعشق »
میباشد که درآموزه او،
« اضداد جداازهم و جنگنده باهم » شده اند
صفحه 414
نخستین شاه ایران درشاهنامه
« ایـرج = اِ ر ِ ز= ارتـا»میباشد
که همان سیمرغ، یا « خدای مهر» است
صفحه 415
کـتـابـنـامـه
پایانامه جنگ اهورامزدا با سیمرغ