مقدمه
خانواده یکی از مهمترین و مقدسترین نهادهای اجتماعی است که در طول تاریخ از جمله عوامل دوام و قوام جامعه بشری بوده و آنچه موجب نگرانی جوامع شده است صدمات و لطمات جبرانناپذیری است که بر اثر فروپاشیدن این کانون ایجاد میشود .
صدماتی که متوجه تمام اعضای خانواده منجمله فرزندان می شود . جدایی والدین برای فرزندان و خود آنها بسیار حایز اهمیت و قابل بررسی است چرا که وضعیت فرزندان پس از طلاق و جدایی والدین از نگرانکنندهترین و بحثانگیزترین جنبه طلاق بوده است . و این مسئله در صورت ازدواج مجدد والدین با دیگری ، ابعاد نگران کنندهای به خود میگیرد . دوره بلافاصله بعد از جدایی برای اکثر افراد یک دوره تضاد و دوگانگی عاطفی و تغییرات خلقی شدید است (معنوی ، 1362).
این تضاد و دوگانگی موجبات تغییرات عمیق در رفتار خانواده بخصوص و فرزندان پدید میآورد که از جملة آن بزهکاری میباشد . از طرف دیگر مشخص شده است که بیشتر بزهکاران متعلق به خانوادههایی هستند که در آن از محبت و تفاهم اثر کمی وجود دارد و غالباً دارای خانوادههای از هم پاشیده میباشند (نوابی نژاد ، 1362) .
کلوارد (1965) میگوید :
در تئوری گذر از نوجوانی بطرف بزرگسالی که توسط بلاک نایدرهافر بیان شده، بسیاری از مشکلاتی که در رابطه با سازگاری نوجوانان میباشد مطرح شده است و کوششهای صورت گرفته است .
برای اینکه بزهکاری را بتوانند بعنوان یک مشکل اجتماعی توضیح دهند این مشکل معمولاً بر اساس سه وضعیت میباشد :
1-تغییر اساسی که در وضعیت فرد ایجاد می شود به عنوان بحرانی در زندگی فرد میباشد .
2-شدت بحران بستگی به وسایل رسمی اجتماعی دارد که این تغییرات را در جامعه تسهیل میکند .
3-رفتارهای غیرعادی و انحرافی ممکن است از این بحران ناشی شود .
عبور از دوران کودکی به سمت دوران بزرگسالی یک مسئله خیلی حساس میباشد و برای جوامع انسانی یک دورهای فشارزا ، بحساب میآید .
یک نوجوان در جوامع امروزی نمیتواند هر شغلی که خواست بگیرد و بدلیل پیشرفت فشار روزافزون علم و تکنیک در زمینههای مختلف یک نوجوان برای اینکه مهارتی لازم را در این مورد کسب کند نیاز به آموزشهای طولانیمدت دارد و قاعدتاً در این دوره یک نوجوان بدلیل موقعیتی که دارد نه میتواند نقش پدری را عهدهدار شود و نه میتواند همسری اختیار کند .
نوجوان علیرغم اینکه آمادگیهای لازم را در زمینههای عاطفی و بیولوژیکی دارند از اینکه عهده دار نقشهای بزرگسالان شوند تا مدتی محروم میمانند و یک وضعیت خاصی دارند که نه بزرگسال و نه کودک محسوب میآیند .
بنابراین نوجوانان علاقمند نقشهای بزرگسالان میباشند و میخواهند آن چیزهایی که بزرگسالان دارند ، اینها هم داشته باشند .
ولی چون امکان دسترسی به این علائقشان بزودی میسر نیست این خودش میتواند علتی برای انحراف این نوجوانان باشد و با تشکیل دادن گروههای کوچک به آن خواستههایی که امکان دسترسی در آن شرایط برایشان وجود نداشت ، در این گروهها برسند (cloward , 1970) .
بنابراین دوران کودکی پرمایهترین دقایق عمر است . بایستی از تمام طرق ممکنه آموزش و پرورش و کلیه علوم حیاتی و روانی و اجتماعی برای سازندگی و تکوین یک شخصیت ایدهآل از این وجود شکلپذیر بهره گیری کرد . از دست دادن این لحظات گرانبها جبرانناپذیر است . به جای اینکه سالهای نخستین عمر کودک را مهمل بگذارند تا در آن زمینه علفهای خودرو و هرزه بروید با دقت تمام آن را آمادة کشت ساخت و در آن بذر ثمربخش پاشید .
شامل 99 صفحه word
دانلود تحقیق بررسی وضعیت خانوادگی و تحصیلی نوجوانان سارق