دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
شرکت سهامی، شکل حقوقی اغلب شرکتهای بزرگ تجارتی یا صنعتی، مانند صنایع شیمیایی، ذوب آهن، بانکها، و شرکتهای بیمه، است. این نوع شرکتها به سرمایههای عظیمی نیاز دارند و ممکن است سرمایههای لازم را با صدور اوراق بهادار (سهام و اوراق قرضه) یا از طریق پساندازهای مردم یا بعضی سازمانها (مانند شرکتهای بیمه، بانکها، و شرکتهای سرمایهگذاری) فراهم کنند.
اوراق بهادار شرکتهای سهامی، به آسانی قابل نقل و انتقال است و پساندازکنندگان با تقبل خطر مالی کمتری (در حدو د مبلغ رسمی) اطمینان دارند که میتوانند اوراق بهادار مذکور را خریداری کنند، و درصورت نیاز به دیگری انتقال دهند یا در بازار بورس به فروش رسانند.
تعریف شرکت سهامی
شرکت سهامی، شرکتی است که سرمایة آن به سهام تقسیم شده و مسئولیتت صاحبان سهام، به مبلغ اسمی سهام آنها محدود است (مادة 1ل.ق.ت).
تعداد شرکا در شرکت سهامی نباید از سه نفر کمتر باشد (مادة 2ل.ق.ت). در این نوع شرکتها، حقوق هریک از سهامداران در ورقهای به نام «سهم» ثبت میشود که قابل نقل و انتقال بوده و تعهدات مالی آنها نیز به همان ورقه محدود است.
انواع شرکت سهامی
برابر مادة 4 لایحة قانون تجارت، شرکت سهامی به دو نوع تقسیم میشود:
1. شرکت سهامی عام: شرکتی است که قسمی از سرمایه آن از طریق فروش سهام به مردم تأمین میشود؛
2. شرکت سهامی خاص؛ شرکتی است که همة سرمایة آن را مؤسسان در زمان تأسیس تأمین میکنند.
تبصره:
در شرکتهای سهامی عام، عبارت «شرکت سهامی عام» و در شرکتهای سهامی خاص عبارت «شرکت سهامی خاص» باید قبل یا بعد از نام شرکت (بدون فاصله با نام شرکت) در کلیة اوراق، اطلاعیهها و آگهیهای شرکت بطور روشن و خوانا ذکر شود.
موارد افتراق شرکت سهامی عام و خاص
موارد افترق دو نوع مذکور از شرکت سهامی عبارتند از:
الف) سرمایة شرکتهای سهامی عام در موقع تأسیس، نباید از پنج میلیون ریال کمتر باشد؛ در حالیکه این حداقل سرمایه برای شرکتهای سهامی خاص، یک میلیون ریال است (مادة 5ل.ق)
ج) حداقل تعداد شرکا در شرکت سهامی عام، 5 نفر و در شرکت سهامی خاص، 3 نفر است (موارد 3و 107ل.ق).
د) برای تأسیس شرکتهای سهامی عام، مؤسسن باید حداقل 20% سرمایة شرکت را تعهد کنند و لااقل 35% مبلغ تعهد شده را در حسابی به نام «شرکت در شرف تأسیس» نزد یکی از بانکها تودیع نمایند؛ در حالیکه برای تأسیس و ثبت شرکتهای سهامی خاص، مؤسسان مکلفند همة سرمایه را تعهد و 35% آن را به بانک بسپارند (مادة 6 و20 ل،ق.).
هـ) در شرکتهای سهامی عام، هیئت مدیره مکلف است گزارش حسابداران رسمی را نیز به حسابهای سود و زیان و ترازنامة شرکت ضمیمه کند. این تکلیف برای شرکت سهامی خاص پیشبینی نشده است.
و) در شرکت سهامی عام میتوان به صدور اوراق قرضه مبادرت کرد؛ ولی در شرکت سهامی خاص ، چنین مجوزی وجود ندارد (مادة 51ل.ق)
ز) در شرکتهای سهامی عام، مبلغ اسمی هر سهم نباید از دههزار ریال بیشر باشد، در حالیکه این محدودی برای شرکتهای سهامی خاص در قانون پیشبینی نشده است (مادة 29ل.ق.)
ح) برای تأمین سرمایه و افزایش سرمایه در شرکت سهامی عام، میتوان از طریق پذیره نویسی عمومی اقدام کرد؛ در صورتیکه در شرکت سهامی خاص نمیتوان به چنین اقدامی مبادرت کرد.
ط) در شرکتهای سهامی عام، به علت عدد شرکاء مدیریت شرکت و صاحبان سرمایه اغلب از یکدیگر تتفکیک میشوند؛ اما در شرکتهای سهامی خاص، مدیریت شرکت معمولا به سهامداران وااگذار میشود.
ی) تشریفا قانونی تشکیل شرکت، در شرکت سهامی عام، دو مرحلهای و در شرکت سهامی خاص در یک مرحله انجام میشود (که چگونگی آن، در بخشهای بعد تشریح خواهد شد).
پذیره نویسی سهام شرکت
پذیره نویسی سهام عبارت است از تعهد خرید و پرداخت بهای سهام که پذیرهنویسان آن را انجام میدهند. خریدار سهم باید لااقل 35% قیمت آن را به هنگام پذیرهنویسی به طور نقد پرداخت و بقیه را تعهد کند.
برای منظور فوق باید طرح اعلامیة پذیره نویسی که شامل مشخصات کامل شرکت، میزان سرمایه پرداخت شده و تعهد شده است، به امضای کلیة مؤسسان برسد و همراه اظهارنامه و اساسنامة شرکت (برابر مواد 7و8ل.ق) به مرجع ثبت شرکتها تسلیم شود. این مرجع، پس از بررسی مدارک مذکور، اجازة انتشار اعلامیة پذیره نویسی را پس از آگهی در جراید، در بانکی که تعهد سهام نزد آنها صورت میگیرد نیز در معرض دید علاقمندان قرار دهند.
طبق ماده 12 ل.ق.ت در مهلتی که در اعلامیة پذیره نویسی معین شده است، علاقمندان به بانک مراجعه وورقة تعهد سهام را امضا میکنند؛ سپس، مبلغی را که بطور نقد باید پرداخت شود، تأدیه و در مقابل آن رسید دریافت میکنند.
تأسیس و ثبت شرکتهای سهامی خاص، به طرح اعلامیه پذیره نویسی نیاز ندارد.
سازمان و عملیات شرکت سهامی
سازمان شرکت سهامی از واحدهای زیر تشکیل شده است
الف) واحدهای تصمیمگیرنده
ب) واحدهای اداره کننده
ج) واحدهای کنترل کننده
واحدهای تصمیمگیرندة شرکت سهامی
در واقع واحدهای تصمیم گیرندة شرکت سهامی، مجامع سهامداران است که از اجتماع صاحبان سهام تشکیل میشود. این مجامع عبارتند از:
1. مجمع عمومی مؤسس
2. مجمع عمومی عادی
3. مجمع عمومی فوقالعاده
مقررات مربوط به حضور تعداد لازم برای تشکیل مجمع عمومی و آرای لازم جهت اتخاذ تصمیم، جز در مواردی که به موجب قانون تکلیف خاصی برای آن مقرر شده باشد، در اساسنامه معین خواهد شد( مادة 72ل.ق.ت)
ساختار سازمانی شرکت سهامی، به اجمال در نمودار ذیل ارائه شدهاست:
وظایف مجامع عمومی شرکتهای سهامی
الف) وظایف مجمع عمومی مؤسس (مادة 74 ل.ق)
1. رسیدگی به گزارش مؤسسان و تصویب آن و نیز احراز پذیره نویسی کلیة سهام شرکت و تأدیه مبلغهای لازم؛
2. تصویب طرح اساسنامه شرکت و در صورت لزوم اصلاح آن،
3. انتخاب اولین مدیران، و بازرس یا بازرسان شرکت؛
4. تعیین روزنامة کثیرالانتشاری که هرگونه دعوت و اطلاعیة بعدی برای سهامداران تا تشکیل اولین مجمع عمومی عادی در آن منتشر خواهد شد.
5. در شرکتهای سهامی خاص، تشکیل مجمع عمومی مؤسس الزامی نیست.
ب) وظایف عمومی عادی
مجمع عمومی عادی دربارة کلیه امور شرکت، جز آنچه در صلاحیت مجمع عمومی مؤسس و فوقالعاده است، از جمله:
1. استماع گزارش و پیشنهادهای هیئت مدیره و بازرسان شرکت در خصوص وضع مالی و خط مشیآیندة شرکت و اخذ تصمیم دربارة آنها:
2. تصویب صورتهای مالی شرکت، بعد ازشنیدن گزارش بازرسان،
3. انتخاب مدیران وبازرسان و تعیین حقالزحمة آنها.
4. تعیین روزنامة کثیرالانتشار برای درج آگهیهای شرکت.
ج) وظایف مجمع عمومی فوقالعاده
افزایش یا کاهش سرمایه
تغییرات اساسنامه؛
انحلال شرکت قبل از موعد؛
تغییر نوع شرکت.
واحدهای اداره کننده
شرکتهای سهامی را هیئت مدیرهای اداره خواهد کرد. که از بین صاحبان سهام انتخاب شده و کلاً یا بعضاً قابل عزل هستند. حداقل تعداد اعضای هیئت مدیره در شرکت سهامی عام،از 5 نفر و در شرکت سهامی خاص از 3 نفر نباید کمر باشد. مدت مدیریت مدیران، در اساسنامه معین میشود؛ لیکن این مدت از دوسال تجاوز نخواهد کرد. انتخاب مجدد مدیران، بلامانع است (مادة 109ل.ق)
هیئت مدیره مکلف است لااقل یک نفر شخص حقیقی را به مدیریت عامل شرک برگزیند و حدود اختیارات، مدت تصدی، و حقالزحمه، او را تعیین کند. در صورتیکه مدیرعامل، عضو هیئت مدیره باشد، دورة مدیریت عامل او از مدت عضویت او در هیئت مدیره بیشتر نخواهد بود (مادة 124ل.ق)
مدیر عامل شرک در حدود اختیاراتی که هیئت مدیره به او تفویض کرده است، نمایندة شرکت محسوب میشود و از طرف شرکت حق امضا دارد. (ماده 125ل.ق)
برای تشکیل جلسههای هیئت مدیره، حضور بیش از نصف اعضا ضروری است، و تصمیمات باید با اکثریت آرای حاضرین اتخاذ شود.
الف) وظایف و اختیارات مدیران در شرکت سهامی
مادة 118 (ل.ق.ت) مقرر میدارد:
مدیران شرکت جز در خصوص موضوعاتی که به موجب مقررات این قانون، اخذ تصمیم و اقدام در مورد آنها در صلاحیت خاص مجامع عمومی است، از کلیة اختیارات لازم برای ادارة امور شرکت برخوردارند؛ مشروط برآنکه تصمیمات و اقدامات آنها در حدود موضوع باشد. محدود کردن اختیارات مدیران در اساسنامه یا به موجب تصمیمات مجامع عمومی، فقط از لحاظ روابط بین مدیران و صاحبان سهام معتبر بوده و در مقابل اشخاص ثالث، باطل و «کان لم یکن» است.
اهم وظایف و اختیارات مدیران به شرح زیر است:
1. دعوت مجمع عمومی سالانه و مجمع عمومی عادی بطور فوقالعاده و نیز دعوت مجمع عمومی فوقالعاده به امضای رئیس هیئت مدیره؛
2. انجام دادن امور مربوط به ثبت شرکت؛
3. تعیین مدیر عامل و مشخص کردن حدود اختیارات وی؛
4. پرداخت سود سهام به دارندگان آن، طی هشت ماه از تاریخ تصویب مجمع عمومی؛
5. تشکیل اندوختة قانونی به میزان یک بیستم از سود خالص شرکت در هر سال مالی.
واحدهای کنترل کننده
در شرکت سهامی، کنترل ادارة امور شرکت برعهدة سهامداران است. این کنترل، از طریق مجامع عمومی اعمال میشود؛ لکن برای کنترل بیشتر؛ در قانون تجارت، بازرس یا بازرسانی پیشبینی شده است که از طرف سهامداران انتخاب میشوند و به نمایندگی از سوی آنان، ترازنامه و حسابهای شرکت را کنترل میکنند؛ همچنین مکلفند دربارة صحت یا سقم صورتهای مالی و مطالب و اطلاعاتی که مدیران در اختیار مجمع عمومی گذاشتهاند، اظهار نظر کنند.
مراحل تشکیل شرکتهای سهامی
الف) تشکیل شرکت سهامی عام
شرکت سهامی عام، طی دو مرحلة مقدماتی و قطعی تشکیل میشود:
الف ـ1) مرحلة مقدماتی: در این مرحله، مؤسسان موضوع شرکت را بررسی و مطالعه میکنند و پس از اخذ تصمیمات لازم، فرایند زیر انجام میشود:
1. تعهد مؤسسان به پرداخت حداقل 20% سرمایة شرکت، که دست کم 35% از این مبلغ تعهد شده، در حسابی به نام شرکت در شرف تأسیس واریز میشود (ماده 6ل.ق.)
هرگاه بخشی از تعهد مؤسسان غیرنقدی باشد، مؤسسان باید عین آن یا مدارک مالکیت آن را در همان بانک تودیع و گواهی بانک را به ضمیمة اظهار نامه و ضمایم آن به مرجع ثبت شرکتها تسلیم کنند.
2. تسلیم اظهارنامة ثبت شرکت سهامی به ضمیمة طرح اساسنامه و طرح اعلامیة پذیرهنویسی به ادارة ثبت شرکتها. مدارک مذکور باید به امضای کلیة مؤسسان شرکت برسد؛
3. صدور اجازة انتشار اعلامیة پذیره نویسی سهام از سوی ادارة ثبت شرکتها
4. انتشار اعلامیة پذیره نویسی از طریق جراید
5. پذیرهنویسی سهام از طرف خریداران، طی مدت تعیین شده
6. دعوت مجمع عمومی مؤسس حداکثر یک ماه بعد از خاتمة مدت پذیره نویسی از جانب مؤسسان
7. تشکیل مجمع عمومی مؤسس با اهداف زیر:
1. رسیدگی و احراز پذیره نویسی کلیة سهام، و شور دربارة اساسنامة شرکت و تصویب آن
2. انتخاب اولین مدیران، و بازرس یا بازرسان شرکت.
الف ـ 2 مرحلة قطعی: فرایندهای مرحلة قطعی، عبارتند از:
1.تسلیم اساسنامة مصوبة مجمع عمومی مؤسس به ضمیمة صورت جلسة مجمع و اعلامیة قبولی مدیران وبازرسان به ادراة ثبت شرکتها؛
2.ثبت شرکت پس از بررسی اسناد و مدارک فوق در ادارة ثبت شرکتها؛
3. اعلام مراتب ثبت شرکت از طریق درج آگهی در روزنامة رسمی جهت اطلاع عموم.
ب) تشکیل شرکت سهامی خاص
تشکیل شرکت سهامی خاص، فقط در یک مرحله صورت میگیرد؛ و انتشار اعلامیة پذیرهنویسی و دعوت مجمع عمومی مؤسس، الزامی نیست. برای تشکیل و ثبت شرکت سهامی خاص، فقط تسلیم اظهار نامه به ضمیمة اساسنامة شرکت که به امضای کلیة سهامداران رسیده باشد و صورت جلسهای مبنی بر انتخاب اولین مدیران و بازرسان شرکت همراه با اعلامیة قبولی آنها کافی خواهد بود.
هزینههای تأسیس
تشکیل شرکت سهامی، بیشتر از شرکت تضامنی هزینه دربردارد؛ و علاوه بر هزینة لازم برای ثبت شرکت و پرداختهای قانونی، پرداخت به متخصصان را نیز شامل میشود. عموم هزینههای تأسیس شرکتهای سهامی عبارتند از:
1. حق ثبت شرکت؛
2. هزینههای حق مشاوره و حقالزحمة مربوط به تنظیم اظهارنامه، اساسنامه و قراردادهای مربوط به ثبت شرکت
3. حقالزحمه حسابداران و کارشناسان جهت تقویم سرمایة غیرنقدی و تهیة گواهینامههای مربوط
4. بهای اوراق اظهارنامه و هزینة چاپ اساسنامه، و گواهینامههای موقت سهام
5. کارمزد پذیرهنویسی سهام و نیز کارمزد تضمین فروش سهام و سایر هزینههای صدور سهام. این نوع هزینهها، در حقیقت در طبقهبندی هزینههای سرمایهای قرار دارند؛ و در ترازنامه، جزء «سایر داراییها»، تحت عنوان «داراییهای موهومی» درج میشوند. طبق ماده 236ل.ق.، هزینههای تأسیس شرکت باید قبل از تقسیم هرگونه سود، مستهلک شود.
سرمایة شرکتهای سهامی
سرمایة شرکتهای سهامی را تعدادی سهام مساوی تشکیل میدهد که هر یک از متقاضیان میتواند یک یا چند سهم آن را قبول کند؛ و بدین ترتیب، برگ سهام، مدرک مالکیت در شرکت سهامی است.
مطابق مادة 24 ل. ق. سهم، قسمتی از سرمایة شرکت سهامی است که در آن میزان مشارکت، تعهدات و منافع آن در شرکت سهامی مشخص میشود؛ به عبارت دیگر، ورقة سهم، سند قابل معامله و نمایندة تعداد سهامی است که صاحب آن در شرکت سهامی دارد.
دارندگان سهام، معمولا به نسبت تعداد سهامی که دارند، از حقوق اساسی به شرح زیر برخوردارند:
1. حق مداخله در تصمیمات شرکت از طریق شرکت در مجامع عمومی؛
2. حق سهیم شدن در منافع شرکت؛
3. حق سهیم شدن در داراییهای شرکت و دریافت سهم دارایی به هنگام تصفیه شرکت؛
4. حق تقدم خرید به هنگام صدور سهام جدید.
حقوق ساسی فوق، برای کلیة سهامداران از هر نوع و طبقه وجود دارد؛ مگر آنکه قانون یا اساسنامه، ترتیب دیگری را تعیین کرده باشد. به موجب قانون، نکا زیر باید در ورقة سهم قید شود (مادة 26ل.ق)
1. نام شرکت و شمارة ثبت آن در دفتر ثبت شرکتها
2. مبلغ سرمایة ثبت شده و مقدار پرداخت شدة آن
3. تعیین نوع سهم
4. مبلغ اسمی سهم و مقدار پرداخت شدة آن به حروف و اعداد
5. تعداد سهامی که هر ورقه نمایندة آن است.
انواع سهام
شرکتهای سهامی، طبق تبصرة 1 مادة 24 قانون تجارت، سهام به دو نوع «سهام با نام» و «سهام بینام» تقسیم شده است.
الف) سهام با نام: سهامی است که برروی آن نام دارندة سهم ذکر شده است. برای انتقال این نوع سهام، مراتب باید به اطلاع شرکت برسد و در دفتر شرکت نیز ثبت شود، تا انتقال آن رسمیت داشته باشد.
صدور سهام با نام، از سه نظر حائز اهمیت است:
1. از نظر شرکت صادر کننده، دارندگان سهام مشخصیاند؛ و مراقبت میشود تا سهام شرکت به دست اشخاص غیر مطمئن یا رقیبان شرکت نیفتد و عموماً اگر هدف شرکت چنین باشد، مقررای در اساسنامه پیشبینی میشود که انتقال سهام با نام تحت شرایط خاصی صورت گیرد و به منافع سهامداران شرکت لطمهای وارد نشود. ولی در شرکت سهامی عام، نقل و انتقال سهام مشروط به موافقت مدیران شرک یا مجامع عمومی نیست (مادة 41 ل.ق.).
2. از نظر مالیاتی، قانونگذار تسهیلات بیشتری برای سهام با نام قائل شده و مالیات سهام با نام معمولاً بیش از سهام بینام است.
3. در صورت گم شدن یا از بین رفتن چنین سهامی، خطری متوجه حقوق دارندة سهم نخواهد بود؛ زیرا منافع چنین سهمی، فقط به شخصی تعلق دارد که نام وی روی سهم نوشته شده باشد.
ب ـ سهام بینام: سهامی است که به صورت سند دروجه حامل تنظیم میشود و دارندة آن مالک سهم است؛ مگر خلاف آن ثابت شود.
نقل و انتقال اینگونه سهام، به اطلاع و ثبت در دفاتر شرکت نیاز ندارد. این نوع سهام، به علت آسانی انتقال و مشخص نبودن نام و نشان صاحب آن، بیشتر مورد علاقة عامه است، و معمولاً اکثر سهام در شرکهای سهامی عام به صورت بینام انتشار مییابد.
برابر تبصرة 2، سهام شرکت از نظر حقوق و منافع صاحب سهم، به دو نوع «سهام ممتاز» و «سهم عادی» تقسیم میشود.
الف ـ سهام ممتاز: در صورتیکه برای بعضی از سهام شرکت، با رعایت مقررات قانونی، مزایایی قائل شوند. اینگونه سهام ممتاز نامیده میشوند.
ویژگیهی سهام ممتاز: سهام ممتاز در مقایسه با سهام عادی ممکن است از یک یا چند مزیت برخوردار باشد:
1. داشتن حق رای مضاعف: از آنجا که داشتن حق رای، حقی اساسی به شمار میرود، صاحبان سهام ممتاز دارای حق رای کامل هستند؛ مگر آنکه بطور مشخص در اساسنامه، چنین حقی بطور مضاعف واگذار شده باشد که این حق یک امتیاز تلقی میشود و یا اینکه برابر اساسنامه حق رای را کلاً از آنان سلب شده باشد. نداشتن حق رأی در مورد سهام ممتاز، یک ویژگی منفی در این نوع سهام محسوب میشود.
2. تعلق نسبت معینی از سود به سهام ممتاز و اولویت آن: سود سهام ممتاز معمولاً به صورت درصدی از ارزش اسمی بیان میشود؛ مثلاً وقتی گفته میشود سهام ممتاز 6 درصد است؛ یعنی هر سهم ممتاز از سودی معادل 6 درصد ارزش اسمی بهرهمند خواهد شد که قبل از تقسیم سود، به صاحبان سهام عادی تخصیص و پرداخت میشود. بعنوان نمونه، سود سالیانة سهام ممتاز 6 درصد به ارزش اسمی 10.000 ریال، عبارت است از:
ریال 600=6 %*10.000
3. قابل انباشت یا غیر قابل انباشت بودن سود: سهام ممتاز با مزیت انباشت سود سهام، ایجاب میکند که حق دریافت سهم سود به نسبت سالهایی که شرکت سود نداشته یا زیان داشته باشد، محفوظ مانده و از محل سود سالهای آتی قابل پرداخت باشد. مبلغ انباشته شده باید قبل از پرداخت هرگونه سود به صاحبان سهام عادی، بطور کامل محاسبه و پرداخت شود. این نوع سود سهام، سود معوق نامیده میشود.
سود سهام ممتاز غیر قابل انباشت، مزیت فوق را ندارد و در صورت اعلام نشدن سود در یکی از سالها، هیچگونه سود معوقه به آن تعلق نمیگیرد. معمولاً سهام ممتاز بدون سود انباشته، بندرت صادر میشود.
4. مشارکت یا عدم مشارکت در باقیماندة سود: در مواردی که سهام ممتاز از مزیت مشارکت در باقیماندة سود برخوردار است، صاحبان اینگونه سهام با صاحبان سهام عادی در هر گونه سود اضافی سهیم میشوند. سود اضافی، به این مفهوم است که بعد از پرداخت سود تعیین شده برای سهام ممتاز و احتساب سودی به میزان سود سهام ممتاز برای صاحبان سهام عادی، سود اضافی قابل پرداخت باقی بماند.
درصورتیکه سهاام ممتاز، حق مشارکت در سود اضافی را نداشته باشد، سود هر سال محدود به سود براساس نرخ از قبل تعیین شده به اضافة هرگونه سود معوق است.
5. قابل تبدیل بودن به سایر اوراق بهادار: سهام ممتاز ممکن است با ویژگی قابلیت تبدیل منتشر شود؛ به این معنا که یا درخواست و به اختیار صاحبان اینگونه سهام، سهام ممتاز با سایر اوراق بهادار ـ معمولاً با سهم عادی ـ قابل تعویض است.
6. قابل بازخرید بودن: سهام ممتاز ممکن است در تاریخی معین با قبل از آن قابل بازخرید باشد؛ در اینصورت، کلیة سودهای معوق باید قبل از تاریخ بازخرید، پرداخت شود. مبلغی که بابت بازخرید سهام بازخرید سهام پرداخت میشود، معمولاً بیش از ارزش اسمی است.
7. حق تقدم در بازیافت سرمایه هنگام انحلال شرکت: دارندگان سهام ممتاز در بازیافت سرمایه به هنگام انحلال و تصفیه، بر صاحبان سهام عادی حق تقدم دارند.
ب) سهام عادی: سهام عادی عموماً بخش عمدهای از سهام صادره را تشکیل میدهد؛ و دارندگان آن، معمولاً کلیة حقوق اساسی مطرح شده را دارند. هنگامی که تنها یک نوع سهام صادر میشود، کلیة سهام عادی تلقی میشود. سهام عادی ممکن است با نام و بینام باشد.
دارندگان سهام عادی، صاحبان اصلی و نهایی شرکت محسوب میشوند؛ از این رو، صاحبان سهام عادی در مقایسه با سهامداران ممتاز، به هنگام تقسیم سود و انحلال شرکت، با مخاطرات بیشتری مواجه هستند.
ج) علاوه بر سهام عادی و ممتاز، انواع دیگری از سهام نیز وجود دارد که در قانون ایران پیشبینی نشده است و عبارتند از:
1. سهام مؤسس: اینگونه سهام معمولاً در قبال خدمات با دانش فنی و تجاری، به مؤسسان شرکت واگذار میشود.
2. سهام خزانه: در بعضی از کشورها، شرکتها مجازند سهام منتشرة خود را بخرند. این نوع سهام، سهام خزانه نامیده میشود. در ایران، طبق مادة 198(ل.ق.). خرید سهام شرکت از طریق همن شرکت ممنوع است.
گواهینامة موقت سهام
با توجه به اینکه سهام اصلی موکول به پرداخت گلیة بهای سهام ست (مادة 30ل.ق)، مادام که تمامی مبلغ رسمی هر سهم پرداخت نشده باشد، صدور ورقة سهم بینام یا گواهینامة موقت بینام ممنوع است؛ به جای آن، به تعهد کنندة اینگونه سهام، گواهینامة موقت با نام داده خواهد شد که نقل و انتقال آن تابع مقررات مربوط به نقل و انتقال سهام بانام است.
در هر حال، طی مدت یک سال پس از پرداخت تمامی مبلغ رسمی سهم، باید ورقة سهم صادر و به صاحب آن تسلیم و گواهینامة موقت ابطال شود (مادة 27ل.ق.)
سرمایة اهدایی
قوانین برخی از کشورها ایجاب میکند که دولت یا سازمانهای محلی به منظور حمایت از برخی صنایع، تسهیلاتی از قبیل زمین، وجه نقد و سایر داراییها را در اختیار شرکتهای سهامی قرار دهند.
این تسهیلات بلاعوض است و بعنوان سرمایة اهدایی تلقی میشود.
اینگونه داراییها، طبق اصول متداول حسابداری، باید به قیمت متعارف باازار در دفاتر شرکت ثبت شود؛ به عبارت دیگر، بعد از دریافت دارایی، حساب آن به قیمت بازار بدهکار و در مقابل حساب «سرمایة اهدایی» با همان مبلغ بستانکار شود. این حساب در ترازنامه نیز بعنوان یک حساب دائم در قسمت حقوق صاحبان سهام منعکس میشود.
حقوق صاحبان سهام
در ترازنامة شرکتهای سهامی، اصطلاح حقوق صاحبان سهام، جایگزین سرمایه میشود. حقوق صاحبان سهام عبارت است از:
1.سرمایة شرک که به صورت سهام است و معمولاً قابل تغییر نیست؛ مگر در موارد کاهش یا افزایش سرمایه؛ که تصمیمگیری راجع به آن، برعهدة مجمع عمومی فوقالعاده است.
2.سود یا زیان انباشته که در نتیجة فعالیتهای شرکت حاصل میشود. معمولاً قسمتی از سود شرکت بنا به پیشنهاد هیئت مدیره و تصویب مجمع عمومی صاحبان سهام، بین سهامداران توزیع و باقیمانده در بستانکار حساب سود یا زیان انباشته، در ترازنامه منعکس میشود. در صورت وجود زیان انباشته، مبلغ آن در بدهکار حساب مذکور و بعنوان یک رقم کاهنده در ترازنامه قید میشود.
3. اندوختهها که بنا به تصمیم هیئت مدیره، از سود قابل تقسیم همه ساله به موجب قانون تجارت ( مادة 238 ) به میزان 5 درصد سود خالص و یا جهت سایر اهداف مانند توسعه که میزان آن را هیئت مدیره تعیین میکند، اختصاص مییابد( در این مورد، در فصل بعد، توضیح بیشتری داده خواهد شد).
انحلال و تصفیة شرکت سهامی
موارد انحلال شرکت
شرکت سهامی طبق مادة 199 قانون تجارت، در موارد زیر منحل میشود:
1. وقتی که شرکت موضوعی را که برای آن تشکیل شده، انجام داده است، یا اجرای آن غیر ممکن شده باشد؛
2. در صورتیکه شرکت برای مدت معین تشکیل شده و آن مدت منقضی شده باشد؛ مگر اینکه قبل از انقضاءآن مدت تمدید شده باشد.
3. درصورت ورشکستگی؛
4. هرزمان که در مجمع فوقالعادة صاحبان سهام، به هر علتی رأی به انحلال شرکت بدهند؛
5. در صورت صدور حکم قطعی دادگاه.
طبق ماده 201 قانون تجارت، در موارد زیر، هر ذینفع میتوند انحلال شرکت را از دادگاه بخواهد:
1. درصورتیکه تا یک سال پس از ثبت شرکت، هیچ اقدامی در راستای اجرای موضوع آن صورت نگرفته باشد و نیز در صورتیکه فعالیتهای شرکت، مدتی بیش از یک سال متوقف شده باشد.
2. در صورتیکه برای رسیدگی به حسابهای هریک از سالهای مالی تا ده ماه از تاریخی که اساسنامه معین کرده ست، مجمع عمومی سالانه تشکیل نشده باشد.
3. در صورتیکه سمت همه یا بعضی اعضای هیئت مدیره و نیز سمت مدیر عامل شرکت طی مدتی افزون برشش ماه بلاتصدی مانده باشد؛
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 26 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید